گر نماز ستون دين است پس چرا در فروع دين مطرح شده است؟
ارسال شده توسط گمنام در شنبه, ۱۳۸۸/۰۸/۰۲ - ۰۱:۲۰ا
نخست بايد دانست كه حيطه اصول دين، «اعتقاد و ايمان» است و حيطه فروع دين «عمل و تكاليف شرعى» است. و از آن جا كه «نماز» از اعمال مهم شرعى است در فروع از آن ياد مىشود.
براى توضيح بيشتر توجه شما را به چند نكته جلب مىكنيم.
اليه يصعدُ الكَلِمُ الطّيّبُ والعملُ الصّلِحُ يَرفَعُهُ؛ سخنان پاكيزه به سوى او بالا مىرود و كار شايسته به آن رفعت مىبخشد(فاطره، آيهى 10).
1ـ در فرهنگ اسلام اصالت با اعتقاد و ايمان است و ارزش عمل آن هنگامى است كه از اعتقاد صحيح منشاء گرفته باشد. برخلاف نظريه عمل گرايان (پراگماتيسم) كه اصالت را تنها به اعمال مىدهند. از اينرو در اسلام از اعتقادات به عنوان اصول دين ياد شده است. 2ـ ميان اعتقاد و عمل رابطه تنگاتنگ و به گونه دور تصاعدى وجود دارد. به گونهاى كه هر چه اعتقاد و ايمان عميقتر باشد عمل نيك بيشتر و قوىتر بروز مىكند و هر چه اعمال نيك بيشتر باشد آدمى لذت حقيقت اعتقاد و ايمان را بيشتر مىچشد و باور او تقويت مىشود. 3ـ از آن جا كه «نماز» مانع بسيارى از گناهان و ناهنجارىها مىشود و تداوم نماز موجب تداوم ارتباط با خداوند و حفظ بنيانهاى اعتقادى مىشود. از نماز به عنوان ستون دين ياد شده است.