کفر

حج و کمک غیر مستقیم به آمریکا و اسرائیل

سلام

چند وقت پیش فتوای مراجعی در رابطه با کسب و کاری به چشمم خورد
در توجیه حرام بودن آن کسب و کار برخی از مراجع گفته بودند چون سرمایه در گردش این کسب و کار به اسراییل و بازار تسلیحات ممکن است کمک حال باشد ، در نتیجه آن کسب و کار حرام است.

در هفته گذشته خبری مبنی بر خرید چند صد میلیاردی اسلحه توسط عربستان از امریکا شنیده شد
باتوجه به اینکه یکی از محلهای درامد عربستان پول حج میباشد ، چرا مراجع ما حج را در مقطع فعلی حرام اعلام نمیکنند؟

شیطان از چه زمانی کافر شد؟

با سلام خدمت کارشناسان و بقیه ی دوستان
میخواستم بدونم از نظر شما کدام ترجمه درست است؟

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَ
كَانَ
مِنَ الْكَافِرِينَ


  • و به فرشتگان گفتيم : آدم را سجده کنيد ، همه سجده کردند جز ابليس ،، که سرباز زد و برتری جست و او از کافران بود



  • ترجمه فولادوند و چون فرشتگان را فرموديم: «براى آدم سجده كنيد»، پس بجز ابليس- كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران شد- [همه‏] به سجده درافتادند.


  • ترجمه مجتبوی و [ياد كن‏] آنگاه كه فرشتگان را گفتيم: آدم را سجده كنيد، پس سجده كردند مگر ابليس، سرپيچى و گردنكشى كرد، و از كافران گشت.



  • ترجمه مشکینی و (به ياد آر) هنگامى كه به فرشتگان گفتيم: به آدم سجده كنيد و خضوع نماييد. همه سجده كردند جز ابليس كه سرباز زد و تكبّر ورزيد و او از كافران بود (كه كفر خود را پنهان مى‏داشت)


  • ترجمه بهرام پور و آن گاه كه به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد، پس همه سجده كردند، جز ابليس كه ابا كرد و برترى جست و از كافران گردید

آخه توی یکی از سخنرانی های استاد رائفی پور در این مورد بحث شده

از بقیه ی دوستان هم خواهش میکنم نظرشون رو بگن


من جزو کدوم گروه هستم؟! (پرهیزکاران/کافران/منافقان)

سلام خسته نباشید
داشتم تفسیر سوره بقره رو میخوندم که به یه متنی برخورد کردم
ابتدای این سوره مردم رو در ارتباط با آئین اسلام به سه بخش تقسیم کرده
پرهیزکاران(متقین)/کافران/منافقان
الان میخواستم بدونم من جزو هیچکدوم از این گروها نیستم که!!
پرهیزکار نیستم چون انسان متقی کسیه که تو همه موارد خودنگهدار باشه و گناه نکنه
من روز به روز سعی میکنم بهتر از دیروز باشم و خدا رو شکر بهتر هم میشم کخودمو بیشتر بشناسم اما من متقی نیستم چون هنوزم گناهانی دارم که سعی در ترک اونا دارم
گروه دوم کافران هستند که مسلما کافر هم نیستم چون برنامه و دین اسلام رو کاملا قبول دارم واجباتو انجام میدم و محرمات هم اکثرشو انجام نمیدم و سعی در ترک گناهان دارم مثل دروغ ازروی مصلحت
گروه سوم هم منافقان هستند که جزوشون نیستم
منافقان در ظاهر با مسلمانان هستند ولی ذاتا با مخالف های اسلام
الان قرآن ادما رو سه بخش کرده
خب یعنی آدمایی مثل من چه اسمی روشون گذاشته میشه؟

بت پرستی در کلام ابن عربی و تابعان وی؛ درست یا غلط؟

انجمن: 


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام مطالب ذیل حقیقت دارد یا مراد چیز دیگری است که ما و عقلمان نمیرسد و به همین دلایل اسرار میگویند و آشکار نمیکنند تا در نظر عقلانیت عوام مورد اتهام کفر قرار نگیرند؟الله اعلم
اصل مطلب ا:
بت پرستی در کلام ابن عربی و تابعان وی

در عرفان ابن عربی و تابعان وی دو چیز سبب شده که بگویند: پرستش هر چیز پرستش خداوند است:

2- عقیده به اینکه: قضای الهی این گونه رقم خورده شده که جز او پرستش نشود
طبق این عقیده – همان گونه که در فصل گذشته مطرح شد – انسان هر چه را پرستش کند با خواست و اراده الهی بوده و خود خدا خواسته که در صورت ها و قالب های گوناگون پرستش شود.
ابن عربی در فصّ هارونیه در بیان داستان موسی و هارون ادعا دارد: زمانی که موسی به سوی قوم خود برگشت و قوم خویش را گوساله پرست دید و برادر خود را مورد مؤاخذه قرار داد، به این علت بود که وی انکار عبادت گوساله (بت) را می کرد و قلب او مانند موسی وسعت نداشت تا بداند که گوساله پرستی هم خدا پرستی است زیرا خدا حکم کرده که جز او پرستش نشود. متن:
«و کان موسی اعلم بالأمر من هارون لأنّه علم ما عبده أصحاب العجل، لعلمه بأنّ الله قد قضی ألاّ یعبد إلاّ إیّاه، و ما حکم الله بشیء إلاّ وقع. فکان عتب موسی أخاه هارون لما وقع الأمر فی إنکاره و عدم إتّساعه فإنّ العارف من یر الحق فی کلّ شیء، بل یراه عین کلّ شیء».
استاد حسن زاده آملی در ترجمه و شرح سخن ابن عربی می نویسد:
«موسی(ع) به واقع و نفس الأمر و به امر توحید اعلم از هارون بود. چه اینکه می دانست اصحاب عجل(گوساله) چه کسی را پرستش می کردند (یعنی موسی«ع» می دانست که گوساله پرستان در واقع خدا را می پرستیدند) زیرا او عالم بود که خداوند حکم فرموده که جز او پرستش نشود و آنچه را حکم فرموده، غیر آن نخواهد شد. پس جمیع عبادت ها (حتی گوساله پرستی) عبادت حق تعالی است و لکن «ای بسا کس را که صورت راه زد». بنابر این عتاب موسی به برادرش هارون از این جهت بود که هارون انکار عبادت عجل می نمود و قلب او چون موسی اتساع نداشت. چه اینکه عارف، حق را در هر چیزی می بیند بلکه او را عین هر چیزی می بیند[1].
و سپس می افزاید: غرض شیخ در این گونه مسائل در فصوص و فتوحات و دیگر زبر و رسائلشان بیان اسرار ولایت و باطن است برای کسانی که اهل سرّند. هر چند به حسب نبوت تشریع مقر است که باید توده مردم را از عبادت اصنام(بتها) باز داشت. چنانکه انبیاء عبادت اصنام را انکار و می فرمودند.
جناب شیخ محمد حسن وکیلی یکی از نویسندگان عرصه عرفان و تصوف در توجیه سخنان ابن عربی درباره بت(گوساله) پرستی می نویسد:
«یکی از مشکلات آیات کریمه قرآن، داستان حضرت موسی و حضرت هارون علیهما السلام و اختلاف نظر بین این دو پیامبر الهی در جریان گوساله پرستی بنی اسرائیل است»[2].
جواب: مشکلی در تفسیر این آیه نیست و معنا کاملاً مشخص و واضح است. آقایان عرفای اصطلاحی و صوفیه با تفسیر به رأی، برای خود و دیگران مشکل ساز شدند.
در ادامه نویسنده می نویسد:
«اینجاست که جناب محی الدین می فرماید: در حقیقت خود خداوند می خواست که عده ای در مسیر عبادت تکوینی وی گوساله را به عبادت تشریعی عبادت کنند و چون هر خواست و اراده ای از خداوند حکمتی دارد، حتماً در این امر نیز حکمتی بوده است و خداوند بر اساس علم لا یتناهی خود حکمت آن را دانسته و آن را اراده فرموده است. یعنی اراده تکوینی وی تعلق گرفته بود که در پرستش گوساله نیز سیر عبودی تکوینی عده ای طی شود و خداوند را به عبادت تکوینی در این قالب بپرستند»[3].
جواب: با توجه به آیات قرآن کریم پیرامون این داستان هرگز نمی توان گفت که خواست و اراده خداوند متعال بر این تعلق گرفته بود که گوساله پرستیده شود تا در آن صورت هم سیر عبودی تکوینی عده ای طی شود.
خداوند گوساله پرستان را ظالم نام می برد:
«وَ إِذْ وَاعَدْنَا مُوسىَ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتخَذْتمُ‏ُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظَالِمُون‏»[4]
: «و (به ياد آوريد) هنگامى را كه با موسى چهل شب وعده گذارديم (و او، براى گرفتن فرمانهاى الهى، به ميعادگاه آمد) سپس شما گوساله را بعد از او (معبود خود) انتخاب نموديد در حالى كه ستمكار بوديد.»
«وَ اتخَذَ قَوْمُ مُوسىَ‏ مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَ لَمْ يَرَوْاْ أَنَّهُ لَا يُكلَمُهُمْ وَ لَا يهَدِيهِمْ سَبِيلاً اتخَذُوهُ وَ كَانُواْ ظَلِمِين‏»[5]
: «قوم موسى بعد (از رفتن) او (به ميعادگاه خدا)، از زيورهاى خود گوساله‏اى ساختند جسد بى‏جانى كه صداى گوساله داشت! آيا آنها نمى‏ديدند كه با آنان سخن نمى‏گويد، و به راه (راست) هدايتشان نمى‏كند؟! آن را (خداى خود) انتخاب كردند، و ظالم بودند!»
خداوند گوساله پرستان را گمراه نام می برد:
«وَ لمَا سُقِطَ فىِ أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئنِ لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَ يَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِين‏»[6]
: «و هنگامى كه حقيقت به دستشان افتاد، و ديدند گمراه شده‏اند، گفتند: «اگر پروردگارمان به ما رحم نكند، و ما را نيامرزد، بطور قطع از زيانكاران خواهيم بود!»
خداوند غضب خود را شامل حال آنان می کند:
«إِنَّ الَّذِينَ اتخَذُواْ الْعِجْلَ سَيَنَالهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فىِ الحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ كَذَالِكَ نجَزِى الْمُفْترَين‏»[7]
: «كسانى كه گوساله را (معبود خود) قرار دادند، بزودى خشم پروردگارشان، و ذلّت در زندگى دنيا به آنها مى‏رسد و اينچنين، كسانى را كه (بر خدا) افترا مى‏بندند، كيفر مى دهيم!»
خداوند شرط پذیرفتن توبه گوساله پرستان را کشتن یکدیگر بیان می کند:
«وَ إِذْ قَالَ مُوسىَ‏ لِقَوْمِهِ يَاقَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلىَ‏ بَارِئكُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ ذَالِكُمْ خَيرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيم‏»[8]
: «و زمانى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! شما با انتخاب گوساله (براى پرستش) به خود ستم كرديد! پس توبه كنيد و به سوى خالق خود باز گرديد! و خود را [يكديگر را] به قتل برسانيد! اين كار، براى شما در پيشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذيرفت زيرا كه او توبه‏پذير و رحيم است.»
آیا با توجه به این محکمات قرآنی باز هم می توان گفت که در پس گوساله پرستی حکمتی بوده و اراده تکوینی خداوند بر این تعلق گرفته بود که در قالب گوساله پرستی پرستش شود؟
آیا از آنجا که جریمه گوساله پرستان کشتن یکدیگر شد، می توان گفت عده ای در آن قالب پرستش، جهت سیر و تکامل را طی کردند؟
اگر اراده خداوند بر پرستش گوساله تعلق گرفته بود آیا آن ظلم نیست که بنی اسرائیل چنین جریمه سنگینی تحمل کنند؟
هیچ عقل سلیم و وجدان بیداری این تفسیر صوفیانه را نمی پذیرد. بنی اسرائیل جریمه سختی شد، زیرا آنان آنچه را که مورد رضای الهی نبود و ظلالت و گمراهی مطلق را در بر داشت مرتکب شدند.
یکی دیگر از تابعان ابن عربی، ملا محسن گنابادی – مؤسس فرقه صوفیه گنابادیه – جسورتر از استاد خود ابن عربی ادعا دارد: چون عالم مظهر تجلی ذات خداوند است، انسان زمانی که از روی اختیار شیطان را می پرستد یا جن یا هر چیز دیگر مثل ماه و ستاره یا ملائکه یا حتی آلت تناسلی، مثل برخی از هندی ها که آلت تناسلی زن و مرد را پرستش می کنند، در حقیقت خدا را پرستش کرده و خود نمی دانند. متن جمله فوق چنین است:
«لما کان أجزاء العالم مظاهر لله الواحد الأحد القهار بحسب أسمائه اللطفیة و القهریّة کان عبادة الإنسان لأیّ معبود کانت عبادة الله إختیاراً.... فالإنسان فی عبادتها إختیاراً للشیطان کالإبلیسیه و للجن کالکهنه و تابعی الجن و للعناصر کالزردشتیه و عابدی الماء و الهواء و الأرض و للموالید کالوثنیة و عابدی الأحجار و الأشجار و النباتات کالسامریّه و بعض الهنود الذین یعبدون سائر الحیوانات،و کالجمشیدیة و الفرعونیه الذین یعبدون الإنسان و یقرون بآلهته و للکواکب کالصائبه و للملائکة کأکثر الهنود و للذکر و الفرج کبعض الهنود القائلین بعبادة ذکر الإنسان و فرجه و کالبعض الآخر القائلین بعبادة ذکر مها دیو ملکاً عظیماً من الملائکة و فرج إمرأته کلهم عابدون لله من حیث لا یشعرون»[9].
سپس این بیت شیخ محمود شبستری را می آورد:
مسلمان گر بدانستی که بت چیست یقین کردی که دین در بت پرستی است
«... به نظر من این انتقاد وارد است، یعنی او گفته است که: حق تعالی هارون را بر گوساله پرستان مسلط نگردانید، آنچنان که موسی را گردانید، تا آن که در جمیع صور پرستیده شود. و لهذا هیچ نوعی از انواع عالم نماند که معبود نشده باشد، خواه عبادت تألّه، یعنی که او را اله دانسته و عبادتش نمایند، چنان که بت پرستان و ستاره پرستان به عبادت اصنام و کواکب می پردازند، و خواه به عبادت تسخیر، یعنی به سبب جاه و مال گراییده اند. و بزرگترین مجلایی که حق در آن پرستیده شده هواست که فرمود: «أفرأیت من اتّخذ إلهه هواه»[10] البته این گونه سخنان گرچه با وحدت وجود ابن عربی سازگار است، ولی با ظواهر دین مبین و عقاید عامه مسلمانان هرگز سازگار نیست.»[11]

1] ممد الهمم در شرح فصوص الحکم ص514
[2] کتابچه تحریف تفکیکیان، پیرامون حکمت و عرفان، دفتر اول گوساله پرستی در کلام استاد حسن زاده آملی ص56

[3] همان ص59
[4] بقره/51
[5] اعراف/148
[6] اعراف/149

[7] اعراف/152
[8] بقره/54

[9] تفسیر بیان السعاده ج2 ص437
[10] جاثیه/23
[11] محی الدین ابن عربی، چهره برجسته عرفان اسلامی ص568 و569

منبع:orafaa.com

شبهه در موردجمله ای ازابن عربی:اگر مسیحیان میگفتند " المسیح هو الله" کافر نمیشدند

سلام. در این سایت مطالبی علیه ابن عربی دیده ام، که قدری با بیمهری پاسخ داده شده اند. ولی موضوع بحث من، ارتباطی به آن مطالب ضد محی الدین ندارد. برخی جملات ابن عربی هستند که از سوی مسیحیان، در جهت تأیید تثلیث مسیحی، تفسیر می شوند و من می خواهم آنها را به صورت مورد به مورد بیان کنم. اجازه می خواهم که اولین مورد را بعد از تأیید و ایجاد تاپیک مطرح کنم.

لطفاً کارشناس محترمی که معرفی می فرمایید، آشنا به مباحث فلسفی باشد. با تشکر.

چرا اعتقاد داشتن به رحمن و رحیم بودن خداوند کفر محسوب نمی شود؟

انجمن: 


با سلام .
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

سوال من این هست ...
بسیاری از انسانها تو دلشون اعتقاد به خدا دارند ... بعضی ها اعتقاد به مسیحیت دارند... برخی اعتقاد به اسلام دارند و برخی بت پرست هستند ...
بت پرسته خداش رو یه جور تعریف میکنه
مسیحیه خداش رو یه جور تعریف میکنه
و مسلمونه خداش رو یه جور تعریف میکنه

و هر یک صفاتی رو هم برای خداشون در نظر میگیرن .
مثلا مسیحی ها اعتقاد به پدر ... پسر ... روح القدس دارن ... و خداوند در قرانش میگه خدا نه زاده شده و نه زاییده شده ... و در قرانش خداوند اظهار میکنه کسانیکه اعتقاد به این دارند که مسیح فرزند خداست کافر هستند ... و تو اون دنیا پدرشونو در میاره و تو اتیش جهنم میسوزونتشون تا بفهمن که مسیح فرزند خدا نیست و آدم بشن .

اما صحبت من سره اینه که چطور مسلمونهایی که به رحمن و رحیم بودن خدا اعتقاد دارن ... کافر محسوب نمیشن ...
مگه نه اینه که خدا برای یه سیب انسان رو از بهشت انداخت بیرون .
مگه نه اینه که هر کی در این دنیا موسیقی گوش بده ،،، خدا در اون دنیا سرب داغ میریزه تو گوشاش ...
مگه نه اینه که هر کی موهاش بیرون باشه خدا اون رو از موهاش میگیره و تو دیگ های اتیشین میندازه ...
مگه نه اینه که مومنین برای یه بد حجابی جفت پا میرن تو شخصیت طرف ...
مگه نه اینه که خدا این همه ادم اورده تو دنیا و دارن از گرسنگی میمیرن

اگر من به بچم بگم دست به این سیب نزن ... بیام ببینم سیب رو خورده از خونم بندازمش بیرون ...
اگر من یه کسی که موسیقی گوش میده رو بگیرم و تو گوشاش اهن مذاب بریزم
اگر من یه دیگ مذاب درست کنم و ادمایی که حجابشون بد هستش رو بندازم توش ...
اگر من مهمون خونمون دعوت کنم و بهشون گرسنگی بدم تا بمیرن ..
بازم میتونم ادعای رحمن رحیمی کنم

چطور هستش که خداوند به خاطر چیزی که اثباتش نیاز به دانستن مقدمات فلسفی داره و یک انسان عادی بدون دانستن اونها نمیتونه به واحد بودن خداوند پی ببره ( مسیحیان ) رو کافر میدونه ... و پدرشونو در میاره .
ولی مسلمین با اینکه این بی عدالتی ها و این نامهربانی ها رو میبینن و باز به رحمن و رحیم بودن خدا اعتقاد دارند رو به خاطر این اعتقاد اشتباهشون آتیششون نمیزنه تا آدم بشن و چشماشون رو باز کنن ...

با تشکر از راهنمایی شما .

برچسب: 

آیا هر کس کفر بورزد ظالم، پست، دغل کار و... است؟

سلام. قرآن در آیات عنکبوت: 49و47، لقمان:32، بقره:170و99، مطففین:12-10، نسبتهای منفی بسیاری را به کافران نسبت می دهد.

آیا این سخنان مصداق تخطئه و اتهام به جای استدلال نیستند؟ آیا هر کسی کافر بشود، چنین است؟

حکم دو قلوهای بهم چسبیده مسلمان و کافر!

انجمن: 

اگر دو قلو هایی به هم چسبیده باشند گه یکی مسلمان و دیگری کافر باشد و فرد کافر کفرش را تبلیغ کند و مهدور الدم شود چگونه میخواهو او را بکشند حال آنکه با مرگ او دیگری هم میمیرد؟!

برچسب: 

تفاوت بین کفر ، شرک و نفاق

انجمن: 

سلام و عرض ادب و احترام

میخواستم بپرسم بین کفر و شرک و نفاق چه تفاوتی هست و به ترتیب کدام بدترند ؟

با تشکر ... :Gol: