سند روایت (زبان اهل بهشت عربی)معتبر است؟
تبهای اولیه
سلام.
این اولین پست من در سایت askdin است.
آیا حدیثی که ابن عباس از پیامبر نقل کرده است معتبر هست؟
مجمع البيان،ذیل آیه 1 سوره یوسف
تو سایت های مختلف به شکل های گوناگون بود از جمله دقیق اطلاعی ندارم.
متشکرم.
سلام دوست عزیز
در منابع تفسیری دیگر نیز نقل شده برای مثال :
احبّ العرب لثلاث: لانّى عربىّ و القرآن عربىّ و كلام اهل الجنّة عربىّ. «1» يعنى من دوست دارم زبان عربى را به سه جهت: يكى من عربى هستم، و دوم قرآن عربى، و سوم كلام اهل بهشت عربى است.
در خصال از حضرت صادق عليه السلام فرمود: تعلّموا العربيّة فانّها كلام اللّه الّذى تكلّم به خلقه «2» ياد بگيريد عربيت را، پس بدرستى كه آن كلام خدا است تكلم فرموده به آن خلق خود را.
در انوار گفته «3» «لعلّكم تعقلون» علت انزال است، يعنى قرآن را به لغت شما عربى نازل نموديم به جهت اينكه تأمل و تفهم نمائيد و عقل خود را در آن كار بنديد تا آگاه شويد و بدانيد چنين بيانى متقن از كسى كه به حسب ظاهر تعليمى ننموده البته معجزه و از جانب خداى تعالى نازل شده.
تنبيه: آيه شريفه دلالت دارد بر حدوث قرآن از سه چيز:
1- وصف به انزال، و آن به معنى فرستادن است بتدريج و با قدم منافات خواهد داشت.
2- وصف قرآنيت به معنى جمع شده و مجموع بعضى بر بعضى مقدم بود و قديم را چيزى بر او مقدم نباشد.
3- وصف به عربيت، يعنى منسوب به عرب و لغت آنها محدث و محال است كه منسوب به آن قديم باشد، پس قول اشاعره كه كلام اللّه را قديم دانند باطل و مردود است.
تتمه: قوله «الر» به اتفاق، آيه تنها شمرده نشده بلكه جزو آيه محسوب است،
__________________________________________________
(1) تفسير مجمع البيان ج 3 ص 207، و تفسير منهج الصادقين ج 5 ص 3.
(2) خصال ج 1 ص 237 طبع اسلاميه.
(3) در تفسير منهج الصادقين ج 5 ص 3 گفته.
تفسير اثنا عشري، ج6، ص: 167
سلام بر:Gol:sysysy گرامی:Gol::Gol:
در پاسخ به سوال جنابعالی باید عرض شود که:
اصل روایت در کتاب سبل الهدی این گونه آمده است که {روی الطبرانی والحاکم عن ابن عباس عن رسول الله (ص)قال:احبو العرب لثلاث:لانی عربی، والقرآن عربی وکلام اهل الجنةعربی}
در پاورقی کتاب سبل الهدی آمده است ،که در سلسله سند روایت مذکور، العلاءبن عمروالحنفی قرار دارد (وهو مجمع علی ضعفه)که بر ضعیف بودن این شخص در نقل روابت هم نظری و اتفاق در رای وجود دارد.(1)
ودر منابع دیگر نیز روایتی به این مضمون وجود دارد که راوی آن ابی هریره است.
ابی هریره از قول پیامبر (ص) نقل میکند که ایشان فرموده اند:{مبغوضترین نوع کلام زبان فارسی .وزبان خوزیه وبخاری کلام شیاطین، وکلام اهل بهشت عربی است.}(2)
ونیز از قول ابی هریره آمده است که پیامبر(ص) فرموده است:عربی را تعلیم دهید چرا که عربی کلام خداوندو کلام ملائکه وکلام اهل بهشت است.(3)
این روایات درحالی از سوی ابی هریره نقل میشود در حالی که کتب رجالی وی را از راویان اهل سنت وبسیار ضعیف دانسته اند{من رواةالعامه ضعیف جدا}.
در پایان باید عرض شود که این روایات در حالی از سوی افراد ضعیف با انگیزه های تعصب مدارانه از سوی امثال ابوهریره نقل شده در حالی که مضمون این روایات با نص صریح قرآن وبا روایاتی که از سوی پیامبر اکرم (ص) مطرح شده در تناقض آشکاری به سر می برد چون معیار ی که قرآن برای شایستگی هر انسانی چه فارس چه عرب چه بخاری چه ...فقط وفقط تقوا است.
{یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقیکم}(4)
در این آیه خداوند باریتعالی می فرماید ما خود شما رابه صورت گروه ها وقبایل ونژادهای متفاوتی خلق کردیم بنابر این درحالی که خواست ومشیت خدا این بوده که انسانها در قالب نژادها وگروهها گوناگون بوجو آیند. پس روایات فوق همگی با این معنا که خداوند در این آیه شریفه بیان داشته اند در تضاد است وسفارش معصومین علیهم السلام این است که هر روایتی که در برابر قرآن قرار داشت آن را به دیوار بزنید کنایه از این که آن را باطل پندارید.بنابر این این روایات اهداف مغرضانه ای رصد کرده اند که پاسخ آنرا دوستان دیگر عرضه خواهند داشت انشاءالله.
منابع:Sham:
1-سبل الهدی،محمد بن یوسف الصالحی الشامی،تحقیق عادل احمد عبدالموجود،بیروت،دارالکتب العلمیه، ط الاولی،1414،ج1،ص230.
2-احسن التقاسیم، مقدسی، مکتبة مدبولی،چ سوم،1411ق:تاریخ الاسلام، ذهبی، تحقیق عمر عبد السلام تدمری،بیروت،دارالکتب العربی،ط الثانی، ج11،ص40وج12،ص106.
3-الانساب، السمعانی،تحقیق عبد الرحمان بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدر آباد، مجلس دائرةالمعارف العثمانیة،ط الاولی،1382،ج2،ص201.
4- سوره حجرات،آیه 13.
از هر دو بزرگوار ممنونم, استفاده کردم.
این جمله را به گونه ای دیگر در کلیپی که از برنامه ای تلوزیونی بود شنیدم که می گفت اهل بهشت عربی و اهل جهنم عجم صحبت می کنند.(البته به نظرم اهل بهشت اگر هم به عربی صحبت کنند مطمئنا به زور نخواهد بود و هر کسی هر چه خواهد به او داده شود زبان هم اختیاریست...)
بعدا به این حدیث رسیدم که شما بزرگواران توضیح دادید که ممنونم.
مثل اینکه کلا حدیث از اهل سنت نقل شده.
اینگونه صحبت ها حس بدی که جوانان ایرانی میده که احساسی هستند و باعث میشه زده بشوند از دین.
تشکر از شما.
قال الله تعالی : وإن تتولو يستبدل قوماً غيركم ثم لا يكونوا أمثالكم
اگر شما اعراب پشت كنيد به جاى شما گروهى ديگر آورد، كه آنان مانند شما نباشد .
با سلام
همانطور که فرمودند ، فضیلت به تقواست .
حس نژاد پرستی در اعراب بالا بوده و خدای متعال نیز در قرآنش از این موضوع خبر داده و پیامبرش را از بین عرب برگزیده زیرا که اگر غیر عربی بود محال بود که اعراب ، غیر عرب را قبول کنند .
امام صادق (ع ) فرموده اند :
لو نزل القرآن على العجم ما امنت به العرب ، و قد نزل على العرب فامنت به العجم ، فهذه فضيله العجم
اگر قرآن بر عجم نازل شده بود، عرب به آن ايمان نمى آورد؛ ليكن بر عرب نازل گشت و عجم به آن ايمان
آورد. و اين فضيلت عجم است .
(أحبوا العرب لثلاث : لأني عربي والقرآن عربي وكلام أهل الجنة عربي) وفي لفظ وكلام أهل الجنة في الجنة عربي قال في الأصل رواه الطبراني والحاكم والبيهقي وآخرون عن ابن عباس مرفوعا بسند فيه ضعيف جدا ورواه الطبراني أيضا عن أبي هريرة مرفوعا بلفظ أنا عربي والقرآن عربي وكلام أهل الجنة عربي وهو مع ضعفه أقوى من حديث ابن عباس ، وأخرجه أبو الشيخ بسند ضعيف أيضا عن أبي هريرة مرفوعا بلفظ أحبوا العرب وبقائهم فإن بقائهم نور في الإسلام وإن فنائهم ظلمة في الإسلام ورواه الدارقطني عن ابن عمر بلفظ حب العرب إيمان وبغضهم نفاق ورواه الدارقطني أيضا عن علي بلفظ من لم يعرف حق عترتي والأنصار والعرب فهو لأحد ثلاث إما منافق وإما لريبة وإما لغير طهور يعني حملت به أمه في الحيض أو هو ولد زنا ، وقد وردت أخبار كثيرة في حب العرب يصير الحديث بمجموعها حسنا ، وقد أفردها بالتأليف جماعة منهم الحافظ العراقي ومنهم صديقنا الكامل السيد مصطفى البكري لا زالت علينا عوائد الأفضال تجري
فإنه ألف بذلك رسالة نحو العشرين كراسة جمعت غرر الفوائد وجواهر القلائد سماها الفرق المؤذن بالطرب في الفرق بين العجم والعرب وقد وقفت عليها وقرضت له عليها بأبيات هي قولي : رسالة أذنت بالفضل للعرب * سلافة أطربتنا غاية الطرب وقد حوت لبديع القول رافلة * بثوب فضل بلا فخر ولا عجب وأومأت لمزيد العلم مع شرف * لمنشئ صاغها تسموا على الذهب لم لا وصائغها الفرد الذي ثبتت * له المزايا ومن كل الكمال حبى سبط النبي ونجل للعتيق فمن * له يضاهيه في العلياء والنسب لا زال يكلؤه المولى ويمنحه * حتى يفوز بوصل غير مكتسب ثم الصلاة مع التسليم يتبعها * على نبي سما في سائر الرتب والآل والصحب ثم التابعين لهم * ما حاك للشعر أهل الفضل والأدب وما شذى نجل جراح فأورثه * ذكر الأحبة منهم غاية الطرب
إياكم وزي الأعاجم) سيأتي في " تمعددوا " أنه من قول عمر ، واعتمده الإمام مالك حيث قال : أميتوا سنة العجم وأحيوا سنة العرب .
حملة العرش يتكلمون الفارسية :
المصنف لابن أبي شيبة ج7 ص160
عن أبي أمامة قال: إن الملائكة الذين يحملون العرش يتكلمون بالفارسية
وفي تذكرة الموضوعات للفتني : 113 : ( و في اللآلئ أبو هريرة : أبغض الكلام إلى الله تعالى الفارسية وكلام الشيطان الخوزية وكلام أهل النارالبخارية ، وكلام أهل الجنة العربية . موضوع . إن الله تعالى إذا رضي أنزل الوحي بالعربية وإذا غضب أنزل الوحي بالفارسية . باطل لا أصلله
واحادیث صحیح دراستقامت ایمان فارس :
صحيح البخاري ومسلم واحمد عن أبي هريرة قال : كنا جلوسا عند النبي صلى الله عليه وسلم إذ نزلت عليه سورة "الجمعة" فلما قرأ {وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ} قال رجل : من هؤلاء يا رسول الله ؟ فلم يراجعه النبي صلى الله عليه وسلم حتى سأله مرة أو مرتين أو ثلاثا. قال وفينا سلمان الفارسي. قال : فوضع النبي صلى الله عليه وسلم يده على سلمان ثم قال : "لو كان الإيمان عند الثريا لناله رجال من هؤلاء". في رواية "لو كان الدين عند الثريا لذهب به رجل من فارس - أو قال - من أبناء فارس حتى يتناوله" لفظ مسلم. وقال عكرمة : هم التابعون. مجاهد : هم الناس كلهم ؛ يعني من بعد العرب الذين بعث فيهم محمد صلى الله عليه وسلم. وقال ابن زيد ومقاتل بن حيان. قالا : هم من دخل في الإسلام بعد النبي صلى الله عليه وسلم إلى يوم القيامة.
(ت) أبو هريرة - رضي الله عنه - قال : «ذُكِرَتِ الأعاجمُ عند رسولِ الله -صلى الله عليه وسلم-، فقال : لأنا بِهِمْ أوْ بِبَعضِهِم أوْثَقُ مِني بكم أو ببعضكم» أخرجه الترمذي.
در نزد رسول الله از اعاجم سخن گفتم ؛ فرمودند: من به آنها يا به بعضي از آنها بيشتر از شما يا به بعضي از شما اطمينان دارم.
وله طريق أخرى عن أبي هريرة قال : إن رسول الله صلى الله عليه وسلم تلا هذه الآية : { وإن تتولوا يستبدل قوما غيركم ثم لا يكونوا أمثالكم } قالوا : يا رسول الله من هؤلاء الذين إن تولينا استبدل بنا ثم لا يكونوا أمثالنا ؟ قال ؛ فضرب بيده على كتف سلمان الفارسي رضي الله عنه ثم قال : هذا وقومه لو كان الدين . . والحديث بمتابعاته صحيح
بنابراین از مجموع آیات وروایات چنین برمی آید که هرچند که اسلام ازبین اعراب برخاست اما بعلت انقلاب اعراب به اعقابشان وعدم استقامتشان ، خدای سبحان عجم را پرچمدار اسلام و جایگزین ایشان قرار داد .
لما نزلت على رسول الله ( صلى الله عليه وآله وسلم ) هذه الآية : وإن تتولو يستبدل قوماً غيركم ثم لا يكونوا أمثالكم . قلنا . قلنا : يا رسول الله ، من هؤلاء الذين إن تولينا إستبدلوا بنا . ؟ ـ وسلمان الفارسي إلى جنبه ـ .
... و ان تتولو يستبدل قوما غيركم ثم لا يكونوا امثالكم اگر پشت كنيد به جاى شما گروهى ديگر آورد،
كه آنان مانند شما نباشد.
از پيامبر(ص ) نقل شده است كه منظور قوم سلمان است ، يعنى ايرانيان .
تشکر, خیلی استفاده کردم.
با ترجمه گوگل کمی متوجه شدم معانی جملاتتون رو.
اینکه به احادیث صحیح دسترسی داشته باشیم خیلی خوبه.
در سایت های عربی و سنی عبارت سخن پیامبر در مورد قوم سلمان را جستجو کردم و خواندم .(با Google Translator)
آنجا هم گفته بودند که صحیح است(از منظر خودشون) ولی بعضی ها می گفتند:
قوم سلمان تنها ایران فعلی نیست و خیلی پهناورتر از ایران فعلی بود و نمیشود گفت اینها همان هایی هستند که پیامبر اکرم منظورش بوده.
فرد دیگری هم گفته بود احادیثی از فساد و جور همین اهل ایران در آخر الزمان هست پس فضیلتی نیست و فعلا اهل جور ایرانیان اند.
(اینها نقل به مضمون بوده, چون من عربی ام خیلی ضعیفه.)
جواب این سوالات چه میتونه باشه؟
تشکر.
تشکر, خیلی استفاده کردم.با ترجمه گوگل کمی متوجه شدم معانی جملاتتون رو.
اینکه به احادیث صحیح دسترسی داشته باشیم خیلی خوبه.
در سایت های عربی و سنی عبارت سخن پیامبر در مورد قوم سلمان را جستجو کردم و خواندم .(با google translator)
آنجا هم گفته بودند که صحیح است(از منظر خودشون) ولی بعضی ها می گفتند:
قوم سلمان تنها ایران فعلی نیست و خیلی پهناورتر از ایران فعلی بود و نمیشود گفت اینها همان هایی هستند که پیامبر اکرم منظورش بوده.
فرد دیگری هم گفته بود احادیثی از فساد و جور همین اهل ایران در آخر الزمان هست پس فضیلتی نیست و فعلا اهل جور ایرانیان اند.
(اینها نقل به مضمون بوده, چون من عربی ام خیلی ضعیفه.)
جواب این سوالات چه میتونه باشه؟
با سلام
دوست عزیز ، اگر در پست قبل دقت کنید از آیات قرآن وصحیح بخاری ومسلم وترمذی و...فضیلت ایرانیان ثابت شد.
حال اگر عده ای نژاد پرست منتهای سعی خودرا جهت خدشه دار کردن وتشویش این آیات واخبار بکنند جز بر سفاهت نفس خویش نیفزایند.
اما در مورد احادیثی که در ذم ایران آمده ، من تابحال چیزی ندیدم وعکس آن است و در اخبار بصورت کلی گفته شده که زمین از جور و ظلم پر میشود وحتی در اخبار اهل سنت وشیعه،در آخر الزمان از رایات سود(پرچمهای سیاه) که از مشرق و خراسان طلوع میکنند و یاوران منجی بشریت (ع) هستند سخن رفته است .
ودر ذم اعراب : بین امام زمان و عرب تنها شمشیر حاکم است. حضرت مهدی هفتاد قبیله عرب را قتل عام میکند
همچنين روايت مي كنند: از عربها بترسيد كه عاقبت بدي دارند حتي يك نفر از آنان هم با امام قائم نخواهد بود. ( بحار الانوار 52/333
وخبر: ويل لطغاة العرب من شر قد اقترب . که مشترک بین شیعه وسنی است یعنی وای بر طاغیان عرب از امری قریب .
عن أبى جعفر الباقر(عليه السلام) قال: " أصحاب القائم ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلا أولاد العجم، ....313 نفریاران مهدی (ع) همگی عجم(غیر عرب) هستند.
با این اوصاف ، آیا کسی چیزی برا گفتن دارد ؟
ما که تجربه مناظره با سایتهای مخالفین را داریم ، مطمئن باشید که اگر همین پست اخیر که مستند به آیات قرآن و صحاح عامه است را در بزرگترین مناظرات ایشان ارائه دهید ، هیچ جوابی نخواهند داشت.
آخر سخن : ان اکرمکم عند الله اتقاکم .
سلام.
همونطور که فرمودید فضیلت مطلق نیست و مشروط است به تقوا و ...
فکر کنم این آیه ای که نوشته بودید اشاره دارد به شیعه بودن ما. خدا خیرتون بده, استفاده کردم.
جواب سوالات ام را گرفتم و حل شد, ممنونم. ممنون از پاسخگویی تان, پیروز باشید.
در پناه حق
التماس دعا
[="darkgreen"]
وَجَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِیؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِینَ كَذَبُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ سَیصِیبُ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ«التوبة/90»
و عذرآورندگان از اعراب، (نزد تو) آمدند که به آنها اجازه (عدم شرکت در جهاد) داده شود؛ و آنها که به خدا و پیامبرش دروغ گفتند، (بدون هیچ عذری در خانه خود) نشستند؛ بزودی به کسانی از آنها که مخالفت کردند (و معذور نبودند)، عذاب دردناکی خواهد رسید!
--------------------------------------------------
الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا یعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ«التوبة/97»
برخی از اعراب، کفر و نفاقشان شدیدتر است؛ و به ناآگاهی از حدود و احکامی که خدا بر پیامبرش نازل کرده، سزاوارترند؛ و خداوند دانا و حکیم است!
--------------------------------------------------
وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یتَّخِذُ مَا ینْفِقُ مَغْرَمًا وَیتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَیهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ«التوبة/98»
گروهی از (این) اعراب ، چیزی را که (در راه خدا) انفاق میکنند،غرامت محسوب میدارند؛ و انتظار حوادث دردناکی برای شما میکشند؛ حوادث دردناک برای خود آنهاست؛ و خداوند شنوا و داناست!
--------------------------------------------------
وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَیتَّخِذُ مَا ینْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَیدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ«التوبة/99»
گروهی (دیگر) از عربها ، به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند؛ و آنچه را انفاق میکنند، مایه تقرب به خدا، و دعای پیامبر میدانند؛ آگاه باشید اینها مایه تقرب آنهاست! خداوند بزودی آنان را در رحمت خود وارد خواهد ساخت؛ به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است!
--------------------------------------------------
وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَینِ ثُمَّ یرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِیمٍ«التوبة/101»
و از (میان) اعراب که اطراف شما هستند، جمعی منافقند؛ و از اهل مدینه (نیز)، گروهی سخت به نفاق پای بندند. تو آنها را نمیشناسی، ولی ما آنها را می شناسیم. بزودی آنها را دو بار مجازات میکنیم (:مجازاتی با رسوایی در دنیا، و مجازاتی به هنگام مرگ)؛ سپس بسوی مجازات بزرگی (در قیامت)فرستاده میشوند.
--------------------------------------------------
مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ یتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا یرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا یصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یطَئُونَ مَوْطِئًا یغِیظُ الْكُفَّارَ وَلَا ینَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا یضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ«التوبة/120»
سزاوار نیست که اهل مدینه، و اعرابی که اطراف آنها هستند، از رسول خدا تخلف جویند؛ و برای حفظ جان خویش، از جان او چشم بپوشند! این بخاطر آن است که هیچ تشنگی و خستگی، و گرسنگی در راه خدا به آنها نمیرسد و هیچ گامی که موجب خشم کافران میشود برنمیدارند، و ضربهای از دشمن نمیخورند، مگر اینکه به خاطر آن، عمل صالحی برای آنها نوشته میشود؛ زیرا خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند!
--------------------------------------------------
یحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ یذْهَبُوا وَإِنْ یأْتِ الْأَحْزَابُ یوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِی الْأَعْرَابِ یسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِیكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِیلًا«الأحزاب/20»
آنها گمان میکنند هنوز لشکر احزاب نرفتهاند؛ و اگر برگردند (از ترس آنان) دوست میدارند در میان اعراب پراکنده (و پنهان) شوند و از اخبار شما جویا گردند؛ و اگر در میان شما باشند جز اندکی پیکار نمیکنند!
--------------------------------------------------
سَیقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا یقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَیسَ فِی قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ یمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَیئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا«الفتح/11»
بزودی متخلفان از اعراب (عذرتراشی کرده) میگویند: «(حفظ) اموال و خانوادههای ما، ما را به خود مشغول داشت (و نتوانستیم در سفر حدیبیه تو را همراهی کنیم)، برای ما طلب آمرزش کن!» آنها به زبان خود چیزی میگویند که در دل ندارند! بگو: «چه کسی میتواند در برابر خداوند از شما دفاع کند هرگاه زیانی برای شما بخواهد، و یا اگر نفعی اراده کند (مانع گردد)؟! و خداوند به همه کارهایی که انجام میدهید آگاه است!»
--------------------------------------------------
قُلْ لِلْمُخَلَّفِینَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ یسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِیعُوا یؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّیتُمْ مِنْ قَبْلُ یعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِیمًا«الفتح/16»
به متخلفان از اعراب بگو: «بزودی از شما دعوت میشود که بسوی قومی نیرومند و جنگجو بروید و با آنها پیکار کنید تا اسلام بیاورند؛ اگر اطاعت کنید، خداوند پاداش نیکی به شما میدهد؛ و اگر سرپیچی نمایید -همان گونه که در گذشته نیز سرپیچی کردید- شما را با عذاب دردناکی کیفر میدهد!»
--------------------------------------------------
قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَیئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ«الحجرات/14»
برخی ازاعراب گفتند: «ایمان آوردهایم» بگو: «شما ایمان نیاوردهاید، ولی بگویید اسلام آوردهایم، اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمیکند، خداوند، آمرزنده مهربان است.»[/]
[="blue"]سلام
اینهم ده آیه در مذمت قوم عرب که البته اکثر مترجمین رعایت امانت داری را نکرده و به بادیه نشینان عرب ترجمه نموده اند ![/]
وسلام بر دوستان
تشکر به خاطر مشارکت شما عزیزان، ابتدا سند روایت را که در کتب اهل سنت آمده است خدمت شما عرض می نمایم :
واما آن چه در کتاب تفسیر مجمع البیان آمده است که هم متن عربی و هم متن فارسی را آورده ایم.
(تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ)
اشارة الى ما سيأتي، أو أنه اشارة الى خصوص سورة يوسف أو بمعنى تلك الآيات التي وعدتم بها في التوراة (الْمُبِينِ) المظهر لحلال اللّه و حرامه (إِنَّا أَنْزَلْناهُ) القرآن، أو خبر يوسف و قصته (عَرَبِيًّا) أي على مجاري كلام العرب في محاوراتهم. روى ابن عباس عن النبي (ص) انه قال: أحب العرب لثلاث، لأني عربي، و القرآن عربي، و كلام أهل الجنة عربي (لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ) جميع معانيه، و تعلموا انه من عند اللّه إذا كان عربيا و أنتم عرب و عجزتم عن الإتيان بمثله.
و في هذه الآية دلالة على أن كلام اللّه سبحانه محدث، و انه غير اللّه تعالى.
(نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ) أي نبيّن لك احسن البيان بوحينا إليك هذا القرآن و ما فيه من أخبار الأمم الماضية، و الكائنات الآتية، و جميع ما يحتاج اليه العباد الى يوم القيامة (وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِينَ) عن الحكم التي في القرآن لا تعلم شيئا منها، أو من الغافلين عن قصة يوسف، و عن الحكم التي فيها.
ترجمه:
«تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ» اين است آيات كتاب ... و در اينكه لفظ «تلك» اشاره به چيست؟ وجوهى گفتهاند:
1- اشاره بداستان آينده است.
2- اشاره به اين سوره يعنى سوره يوسف است.
3- يعنى اين آياتى كه در تورات وعده آن بشما داده شده.
«الْمُبِينِ» بگفته مجاهد و قتاده: يعنى آشكار كننده حلال و حرام خدا و بيان كننده منظور و مراد خويش.
«إِنَّا أَنْزَلْناهُ» يعنى اين قرآن را نازل كرديم، و زجاج گفته: يعنى اين داستان يوسف را ... بجهت آنكه علماى يهود ببزرگان مشركين گفتند: از محمد بپرسيد:
بچه علت خاندان يعقوب از شام بمصر آمدند؟ و داستان يوسف را از وى سؤال كنيد؟
«قُرْآناً عَرَبِيًّا» يعنى روى مجراى كلام عرب در گفتگوى خود آن را بزبان عرب نازل كرديم. و ابن عباس از رسول خدا- صلى اللَّه عليه و آله- روايت كرده كه فرمود:
من عرب را بخاطر سه چيز دوست دارم: (1) چون خودم عرب هستم (2) چون قرآن عربى است (3) چون زبان اهل بهشت عربى است.
«لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» شايد شما همه معانى قرآن را بدانيد و هر چه در آن است بفهميد. و برخى گفتهاند: يعنى تا بدانيد كه اين قرآن از جانب خدا است، زيرا ما آن را بزبان عرب نازل كرديم ولى شما از آوردن مثل آن عاجزيد.
«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ» زجاج گفته: يعنى ببهترين بيان آن را براى تو بيان ميكنيم (نه اينكه منظور بهترين داستانها باشد) چنانچه مىگوييد «صمت احسن الصيام» بهترين روزهها را گرفتم يا «قمت احسن القيام» ببهترين وجهى ايستادم، كه معنا همان ميشود كه ما ببهترين بيان و واضحترين آنها براى تو داستان كرديم.
«بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ» يعنى روى آنكه اين قرآن را بر تو وحى كرديم و حرف «باء» در اينجا براى بيان «قصص» است، يعنى اين داستانها بوحى قرآنى است. و برخى گفتهاند: اينكه قرآن را «احسن القصص» ناميده بخاطر آن است كه از نظر فصاحت لفظ و زيبايى معنى و شيرينى الفاظ و حسن ترتيب و يك شكل بودن فواصل در هر كدام بحدّ نهايى است، و برخى گفتهاند: در اين قرآن داستانهاى ملتهاى گذشته و احوال آينده و آنچه مورد احتياج مردم است تا روز قيامت هر يك را با دلچسب ترين لفظ و بهترين نظم و ترتيب بيان داشته است.
و برخى گفتهاند: منظور از «أَحْسَنَ الْقَصَصِ» همين داستان يوسف است كه داراى فوائد و نكتهها و جريانهاى شگفت انگيز بسيارى است كه ساير داستانها چنين نيست، و امتداد آن نيز بيش از ساير داستانها است.
«وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِينَ» يعنى قبل از اينكه اين قرآن را بتو وحى كنيم يا قبل از نزول آن بر تو از غافلان بودى يعنى چيزى از حكم آن را نمي دانستى، يا از داستان يوسف غافل بودى.
التماس دعا:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
آنچه بسیار روشن و واضح است، اینکه اسلام، مبارزه ای جدی و قاطع علیه نژاد پرستی داشته و با هر گونه تفاخر قومی و قبیله ای مبارزه کرده است و به جای آن عواملی واقعی برای برتری شمرده است:
یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ؛(حجرات/13) اى مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید (اینها ملاك امتیاز نیست،) گرامىترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!
این مبارزه با تعصب های بی جا و ناروا، نسبت به زبان عربی نیز وجود داشته است:
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: اى مردم عربیت به پدرى كه فرزندى به وجود آورده نیست، بلكه عربیت زبان گویا هست، هر كس به عربى فصیح سخن گوید او عرب مىباشد و گرامىترین شما نزد خداوند كسى است كه تقواى او بیشتر باشد.[1]
حضرت سجاد علیه السّلام فرمود: نسبت قرشى و نه نسبت عربى بنفسه ارزش و احترامى ندارد مگر بتواضع و كرامتى نیست مگر بتقوى.[2]
اما همانگونه که در قرآن به وضوح آمده است، عده ای بیمار دل، محکمات و مسائل روشن دینی را رها کرده، و با پیگری مطالبی که معنایش را نفهمیده اند، با دین مبارزه می کنند:
هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ؛(آل عمران/7) اوست كه این كتاب را بر تو نازل كرد. بعضى از آیهها محكماتند، این آیهها أم الكتابند، و بعضى آیهها متشابهاتند. امّا آنها كه در دلشان میل به باطل است، به سبب فتنهجویى و میل به تأویل از متشابهات پیروى مىكنند، در حالى كه تأویل آن را جز خداى نمىداند. و آنان كه قدم در دانش استوار كردهاند مىگویند: ما بدان ایمان آوردیم، همه از جانب پروردگار ماست. و جز خردمندان پند نمىگیرند
بحث زبان اهل بهشت یا اهل جهنم در روایتی چنین آمده است:
در روایتی از حضرت علی (ع) آمده است که : کسی پرسید: سخن اهل بهشت به چه زبان مىباشد؟ حضرت فرمودند: اهل بهشت به عربى تكلّم مىكنند.آن مرد پرسید: اهل دوزخ به چه زبان سخن مىگویند؟ حضرت فرمودند: با زبان مجوسى تكلّم مىنمایند.[3]
اما از آن جا که یکی از ملاک های اعتبار سنجی روایت، قرآن است، اگر استفاده ای از این روایت بشود که با تعصب های قومی و قبیله ای سازگار باشد، این روایت قطعا مردود خواهد بود. چون خود اهل بیت این گونه فرموده اند:
امام صادق (ع) از قول پیامبر (ص) نقل می فرمایند: فَإِذَا أَتَاكُمُ الْحَدِیثُ عَنِّی فَاعْرِضُوهُ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّتِی فَمَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّتِی فَخُذُوا بِهِ وَ مَا خَالَفَ كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّتِی فَلَا تَأْخُذُوا بِه[4] هر گاه حدیث بشما رسد باید كه آن حدیث را بر كتاب اللَّه عزّ و جلّ و سنّت من عرض كنید اگر آن حدیث موافق كتاب خداى خالق و سنّت من بود آن را فرا گیرد و آنچه مخالف كتاب ایزد وهّاب و سنّتم بود أصلا پیرامون آن نگردید.
پس اگر حدیث به معنایی تعصبی باشد، مردود است و با توجه به تاریخ و نهضت شعوبیه، انگیزه های جدی برای جعل این گونه احادیث وجود داشته است.
اما اگر معنای دیگری از روایت بفهمیم، بسته به معنای فهمیده شده، می توان روایت را پذیرفت. مثلا اگر منظور این باشد که منطق بهشتیان، همان منطق قرآنی است که به زبان عربی بوده، و منطق جهنمیان، منطق مجوسی باشد، آن وقت روایت پذیرفتنی است.
[1]. بحار الأنوار، ج67، ص: 28.
[2]. بحار الأنوار، ج67، ص: 28.
[3]. علل الشرائع، ج2، ص: 59.
[4]. الإحتجاج على أهل اللجاج، ج2، ص447.
http://www.soalcity.ir/node/1848
همچنین
http://www.soalcity.ir/node/188