فلسفه دين در زندگی انسان
تبهای اولیه
چرا؟؟؟ چون اسلام دین حق است و بقیه باطل؟!!!
دقیقا! اسلام میتونه با هردینی که بگی مناظره کنه و پیروز بشه! شما اگر ادعا میکنی دین دیگری بر حق است بسم الله.. بیا و مناظره کن! هرکس فکر میکند دینش بر حق است ما آماده مناظره هستیم!
پس اگر بین اسلام و دیگر ادیان فرق میگذاریم چون واقعا فرق دارد چون بر حق است! چون قادریم جواب همه را بدهیم! منطق میگوید دینی باید تبلیغ و نشر پیدا کند که از همه کامل تر و مستند تر و محکم تر و علمی تر و بر حق تر باشد! که این دین در حال حاضر اسلام است !
کسی اگر خلاف این را میگئید اول باید بیاید جواب علمای اسلام را بدهد اگر پیروز شد آنوقت حق دارد برود دینش را نشر بدهد!
اگر اسلام اجازه ی امر به معروف و نهی از منکر را دارد دلیلش این است که هیچ دین و مذهبی نمیتواند جواب اسلام و شیعه را بدهد پس طبیغی است دینی که بر حق است باید نشر پیدا کند نه دینی که موجب بیماری است!
شما تصور بفرمایید براي درمان يک بيماري چندین دارو تهيه شود که در بين انها يکي از همه بهتر است و کار ايي بيشتري دارد در همه جاي دنيا و همه دکترها و عقلا ميگويند بايد اين داروي بهتر توزيع
و داروهايي را که کارايي کمتري دارند جمع اوري شود !
بعد یک نفر بلند میشود میگوید من مثلا برای سرطان یک داروی فوق العاده کشف کردم!
بعد به جای اینکه برود این دارویش را به متخصصان و آزمایشگاه نشان دهد تا آن را آزمایش کنند و به صحت این ادعا پی ببرند مستقیم میرود بین مردم کوچه و بازار و برای دارویش تبلیغ میکند بعد هم میگوید مردم مختارند که از این استفاده بکنند یا نکنند! شما حق ندارید جلوی تبلیغات من را بگیرید
خب این کار از نظر شما منطقی است؟
وقتی ادعای داروی فوق العاده ی شما هنوز پیش متخصصان اثبات نشده است آیا منطقی است که به شما اجازه ی تبلیغ دارو داده شود؟ شما این موضوع و این مثال رو برو از کافر ترین انسان ها بپرس اگر یک کلاس سواد داشته باشند میگویند غیر منطقی است!
میدانید چرا؟
چون ریسک است که دارویی که هنوز متخصصان تایید نکردند بین مردم عام نشر پیدا کند! چون حتی اگر یک نفر گول تبلیغات را بخورد و از دارو استفاده کند جانش در خطر میافتد!
چون جان مردم برای قانون گذار مهم است!
(حالا این مثال را برای دین اسلام و مردم منطبق کن)
(دارو دین اسلام است که برای سعادت مردم ارزش قائل شده است در واقع خدا برای مردم ارزش قائل شده است و دوست دارد همیشه بر حق ترین دین تبلیغ شود و دین ناقص تبلیغ نشود چون حتی اگر یک نفر گول تبلیغات را بخورد سعادتش به خطر میفتد! )
بنام او
یک سوال:
من پدر و مادرم مسلمان اند.
من هم تازگی به سنی رسیدم که بتوانم راجع به خدا و ادیان تصمیم بگیرم(15 سال و6ماه).
اگر (به هر دلیل)نخواهم مسلمان باشم آیا اعدام دارد؟اگر دارد به نظرم منطقی نیست چون پدرو مادرم مسلمان هستند من مجبور به قبول اسلام از ترس جانم باشم.همه میدانند همچین اعتقادی 2قران نمی ارزد
جوان 15 سال و 6 ماه كه الان اگرخدا حفظت كرده باشد شدي15 سال و 10 ماه .. فكرنميكني سن و سالت براي تصميم گيري دراين مورد كمي كم است و فكرنميكني اگركمي دست نگهداري و بگذاري كمي بيشتربزرگ تر شوي بهتر باشد .. به اين دليل كه ..
انتخاب دين كارچندان آساني نيست و تغيير آن نيز..
شما بجاي اينكه الان با عجله و شايد روي تعصب سن وسالي كه داري يك حرف ميزني ويك كاري ميكني وبنظرت هم ميرسد كاملا درسته .. ولي زماني كه به سن27 يا 37 يا بالاترآن برسي خودت شايد خنده ات بگيره براي فكروكارامروزت ..
بنابراين بجاي انتخاب دين دراين سن و سال .. بفكرتحقيق و رفع شبهات ديني ات درچنين مكانهايي باش كه بدون غرض ورزي و صادقانه تو را كمك خواهند نمود و ابتدا بفكر رفع موانعي باش كه تو را به اين راه وفكر كشانده و اگر دراين بين وپس ازتحقيقات كاملت و سوال درمورد هرچه كه تورا به اين فكروكاركشانده .. شبعاتت رفع نشد و نگفتي كه :
به حق كه اسلام كاملترين و بهترين دينه و بحق كه شيعه نيز بهترين و متمدن ترين مذهبه ..
آنوقت هرآنچه گمان بردي كه خوب است با خداي خوب خود انجامش بده و بدان كه حتي اگراعلامش هم نكني و اين كاررا دل هم انجام دهي .. هم دراين دنيا و هم درآن دنيا بايد به چند سوال خدا پاسخ بدي .. بفكرپاسخگويي به خداهم باش كه ازدلت آگاه ست كه روي چه منظور و غرضي دين و ايمانت را تغيير ميدهي ..
باعذر ومعذرت و انشاا...كه بعدازگذشت اين4يا5ماه دوباره سري به اين پست بزني .. واگرهم تو نزدي مثل تو بزنند كه بدانند ما هم تمام اين راهها را رفتيم و درنهايت و پس از مدارك وشواهدي كه براي خودم حداقل خوب بودند .. تازه دريافتم كه اسلام آنچنان هم پايش روي پوست خربزه وموزنيست كه بخواهد يكنفربا سخن پراكني برعليه اش زود زمينش بزند و شايد اين وضعيت { تغيير دين } درحال حاضر بيشترجنبه مادي دارد كه اكثريت متاسفانه چنين گمان كرده اند كه اگراسلام يا شيعه خوب بودند .. خوب پس خدا ميبايست بهشان بيشترميداد و هواشونم بيشترميداشت و شايد اين تنها دليليه كه من درتحقيقات ناچيزم دراين مورد بهش يرخورد نمودم كه نوجوان يا جواني مانند تو چنين گمان اشتباهي درمورد دين ومذهب كرده .. والبته شايد هم اشتباه فهمي ازطرف من بوده يا باشد .. نميدانم .. درهرصورت انتهاي كلامم و آنچه منظوروهدف است اينكه تا ميتواني دست نگه دار و بعدها اين كاررااگرخواستي انجامش بده .. مثلا در سن سي به بالا .. چون دراين سن به پختگي بيشتري رسيدي و درتحقيقات قرآني ات و اضافه نمودن اين كلام گهربار از رهبرعزيزمان كه قرآن نيزمانند كتاب حافظ وسعدي احتياج به تفسير و ترجمه دارد در مواقعي كه ممكن است برخي آيات كمي گيجت كنند .. سبب آرامشت خواهدشد كه باخود بگويي .. مطمئنا كلامي ست كه ازدرك من فعلا خارج مانده و انشاا... با تحقيقات بيشتر..پاسخ اين سردرگمي نيز مرتفع خواهدگرديد وانشاا... كه چنين شود ..
والبته بعدازتمام اين صحبتها .. اين حرفي كه شمازديد و اين تصميمي كه شما ميگوييد ميخواهيد بگيريد يا قصد انجامش راداريد .. به هيچ عنوان با اين شعارتان همخواني و صداقت پيدانميكند .. چون شما درشعارتان گفتيد بدنبال كشف حقيقت ازصفرهستم .. ولي تصميم خود را گرفته ايد ؟؟ بنابراين چنين بنظرميرسد كه چنان هم بدنبال كشف حقيقت نميباشيد و يا سن وسالتان بيشترازشعارتان ميباشد ؟؟
موفق باشيد..
باتشكر..
دینی باید تبلیغ و نشر پیدا کند که از همه کامل تر و مستند تر و محکم تر و علمی تر و بر حق تر باشد! که این دین در حال حاضر اسلام است !
با درود . شما این باید را از کجا آوردید؟! اصلا چیزی به نام دین کاملتر وجود خارجی ندارد و ملاک و معیاری برایش نیست. آیا دینی که ادعای کامل بودن داره باید احکام و دستورات بیشتری در حوزه شخصی انسان داشته باشه؟ خب این که خودش یک عیب و نقص است که در هر لحظه از زندگی انسان دین دخالتی بیهوده و مزاحم وارداشته باشد! یا باید از نظر زمانی جدیدتر باشد ؟ در اینصورت بهائیت هم ادعا داره دین آخر است جایی من این را گفتم .پاسخ دادند که بهائیت فرقه ضاله است و مردم!!! به عنوان دین قبولش ندارند. البته وهابیون هم میگن شیعه فرقه ضاله است. خب مردم قبول نداشته باشن اهمیتی ندارد. هرکس با عقیده خودش زندگی میکنه و اهمیتی ندارند مردم چی میگن. وانگهی مگر همان بهائیان جزو مردم نیستند؟! اصلا ملاک و معیار برای کلمه مردم چیست؟ آیا اکثریت است؟ در اینصورت که زرتشتیان کل دنیا که چند صد هزار نفر بیشتر نیستند .در عرصه فکر و عقیده و اعتقاد دینی چیزی به نام مردم مفهومی ندارد. مناظره چیز خوبی است ولی نه لزوما برای اثبات برتری. خود شما هم چون در یک بستر فکری مسلمان و شیعه رشد پیدا کردید روی آن متعصب هستید . هیچ به اصطلاح عالم مذهبی بدون پیش داوری و با بی طرفی مناظره نمیکند. همه از ابتدا تصمیم خود را گرفته اند تا اثبات کنند عقیده آنها صحیحتر و کاملتر است. شما اگر با یک مسیحی مناظره کنید ابتدا ژست عقلانیت میگیرد ولی نهایتا میخواهد به شما بقبولاند عیسی پسرخداست! همینطور یک مسلمان شیعه با ادعای منطق و عقلانیت شروع میکند ولی نهایتا میرسد به ولایت علی و مظلومیت حسین و انتظار مهدی! به عقیده من اصلا کامل بودن دین امری توهمی و بیهوده و خارج از ظرفیت وجودی ظرف دین است. یعنی هیچ دینی کامل نیست و اصلا قرار هم نیست باشد. دین مجموعه نظرات و اعتقاداتی است که در بستری اکثرا قومی و قبیله ای و محلی شکل گرفته است و با آداب و رسوم محل شکل گرفتنش عجین شده است و در طول زمان به فراخور فرهنگ مناطقی که گسترش یافته چیزهایی به آن اضافه شده و شاخ و برگ پیدا کرده است(مثل اصالت ویژه پیدا کردن مراسم محرم در ایران) و اصلا کامل بودن و ناقص بودن برای دین مفهوم ندارد. طبیعی است که در یک جامعه آزاد هر کسی میتواند عقیده خود را تا جایی که آزادی دیگران را سلب نکند اشاعه دهد و هیچ دین و یا ایدئولوژی خاصی اصالت ندارد. اینکه بگوییم انسان آزاد است ولی نهایتا باید اسلام را انتخاب کند چون حق است . شبیه این است که بگوییم آزادی هر رنگی را انتخاب کنی به شرطی مشکی باشد چون خیلی سنگین و برازنده است! پس اختیار و حق انتخاب انسان این وسط چه میشود؟!
دینی باید تبلیغ و نشر پیدا کند که از همه کامل تر و مستند تر و محکم تر و علمی تر و بر حق تر باشد! که این دین در حال حاضر اسلام است !
با درود . شما این باید را از کجا آوردید؟! اصلا چیزی به نام دین کاملتر وجود خارجی ندارد و ملاک و معیاری برایش نیست.
جناب atila133f بخاطر طولاني بودن متن حضرتعالي همه آنها را در گيومه نياوردم
و اما در مورد اظهارات حضرتعالي بايد بگويم بزرگترين اشتباه تفكرات اين چنيني اين است كه دين را از جهان بيني مادي مي نگرند و به اصطلاح عينك مادي گرايي به چشم مي زنند وقتي ما ديدگاهمان درباره قوانين الهي به اين صورت در آمد نتيجه اين ميشود كه دين را مانند ابزاري در جهان مادي تصور ميكنيم در حاليكه دين مجموعه ايي از قوانيني است كه براي انسان بما هو انسان لازم است يعني لازمه تكليف داشتن بشر داشتن دين است دين باعث هدايت تكليفي انسان به سر حد كمال وجودي مي شود
شما در هيچ يك از ملتها و حتي اقوام بدوي و حتي انسانهاي ماقبل تاريخ نميتوانيد سراغ داشته باشيد كه پيرو مذهب و آئين هر چند مادي خاصي نبوده باشند حتي همين قريش زمان پيامبر دين را قبول داشتند منتها راه و روش را اشتباه رفتند پيامبر هم نيامد بفرمايد دين دار باشيد بلكه فرمود به ديني كه در آن دين خدا پرستش شود بيائيد
گرايش به دين و مذهب در فطرت انسانها نهفته هست اين چيزي نيست كه بالعرض به انسان عطا شده باشد در روايات هم هست كه اگر شما بچه ايي را تحت هيچ تربيتي قرار ندهيد آن بچه فطرتا گرايش به سمت خداوند متعال پيدا خواهد كرد
شما فكر مي كنيد بي ديني چيز خوبي است باشد قبول ولي اگر وجدان بيداري در درونتان باشد بعد از مدتي متوجه خواهيد شد آن وجدان بيدار كه در اصطلاح قرآن به آن نفس لوامه گفته ميشود شما را بخاطر اين بي ديني ملامت و سرزنش خواهد كرد جناب آتيلا آيات قرآن را بخوانيد و بعد تشريف بيارويد براي اظهار نظر براي نمونه به دو آيه در اين مورد اشاره ميكنم
فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُون
پس زمانى كه بر كشتى سوار شدند خدا را ميخوانند از روى خلوص كه توجه بغير او ندارند كه معناى دين خالص است پس چون نجات داديم آنها را بروى خشكى و بساحل رسيدند باز هم بهمان شرك اولى برميگردند.
" وَ إِذا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ"
و چون فروگيرد ايشان را موجى همچون سايهگسترها، در آن موقع خداى را مىخوانند در حالى كه دين را خالص براى خدا دانند، ولى وقتى خداوند از آن موج به خشكى رهانيدشان، بعضى از آنان بر طريقه حق ثابت مىمانند (و بيشتر آنان آيات ما را تكذيب و انكار مىكنند) و انكار نمىكند آيات ما را مگر هر حيلهگر كفران كنندهاى. سوره لقمان آيه 32
جناب آتيلا دقت فرموديد كه همان مشركين هم در تنگنايي شديد به ياد كسي ميافتند كه قادر مطلق باشد و هما قادر مطلق هست كه در قرآن در سوره روم ميفرمايد فطر الله التي فطر الناس عليها و همان قادر مطلق است كه ميفرمايد و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه و هكذا آيات بيشماري كه در آن خداوند متعال بصراحه به تمام انسانها دستور ميدهد به دين رو بياورد و كاملترين دين رو بياوريد
در پستهاي بعدي نظر جناب علامه طباطبائي اعلي الله مقامه الشريف را در تبيين دين در زندگي انسان برايتان خواهم آورد
از خداوند متعال مسئلت مي نمائيم درهاي هدايتش را به روي هم ما باز بفرمايد ، آمين
ادامه ....
گفتارى در معناى فطرى بودن دين در چند فصل
[1- توضيح در مورد هدايت عامه موجودات و اينكه تمامى موجودات در مسير تكاملى خود مراحلى را طى مىكنند و در همه مراحل رو به سوى غايت تكوينى خود دارند]
1- اگر انواع موجودات، از جاندار و بى جان، شعور دار و بى شعور را مورد تامل قرار دهيم كه به تدريج و يكى پس از ديگرى موجود مىشوند، و تكامل مىكنند، يعنى از خاك خشك و بى جان به سوى حيات حركت نموده، و به صورت انواع نباتات در مىآيند، و از نبات به سوى حيات داراى شعور حركت نموده، به صورت انواع حيوانات در مىآيند، و از آن مرحله نيز گذشته و به صورت موجودى عاقل در مىآيد، خواهيم ديد كه هر نوعى از آنها در وجود خود سيرى تكوينى، و معين دارد و داراى مراحل مختلفى است، بعضى از مراحل قبل از بعض مراحل ديگر، و بعضى بعد از بعضى ديگر است، بطورى كه نوع به هر يك از آن مراحل مىرسد بعد از آن كه از مرحله قبلى گذشته باشد، و به مرحله بعدى هم نرسيده باشد، و اين نوع هم چنان با طى منازل استكمال مىكند تا به آخرين مرحله كه نهايت درجه كمال اوست برسد.
از سوى ديگر اين مراتبى كه در طى حركت نوع مشاهده مىكنيم، هر يك از آنها ملازم مقامى است كه خاص به خود او است، نه از آن جلو مىافتد، و نه عقب مىماند، و اين ملازمت از ابتداى حركت نوع در سير وجودىاش تا آخرين نقطه كمالش هست، از اينجا مىفهميم كه پس بين همه اين مراحل يك رابطه تكوينى وجود دارد، كه چون بند تسبيح مراحل را به يكديگر وصل كرده، به طورى كه نه يك مرحله آن از سلسله مراحل حذف مىشود، و نه جاى خود را به مرحلهاى ديگر مىدهد، از اينجا نتيجه مىگيريم كه پس براى اين نوع موجود، غايتى تكوينى است، كه از همان آغاز وجودش متوجه آن غايت و به سوى آن در حركت است، و از پاى نمىايستد تا به آن غايت برسد.
مثلا يك دانه گردو را اگر در نظر بگيريم مىبينيم كه اگر در زيرزمين قرار گيرد- البته نه هر قرارى، بلكه قرارى كه واجد شرايط نمو باشد، يعنى رطوبت به مقدار لازم، و حرارت و ساير شرايط را به مقدار لازم داشته باشد- مغز آن شروع مىكند به نمو، و چاق شدن، تا آنجا كه پوست را مىشكند، و از لاى پوست بيرون مىشود، و هر روز بر ابعاد حجمش افزوده مىشود، و هم چنان زيادتر مىگردد تا سر از خاك در آورد، بيرون خاك نيز بلندتر، و ضخيمتر مىشود تا به صورت درختى نيرومند و سبز و باردار در آيد.
پس يك دانه گردو در اين سير تكاملى، حالش تغيير نمىكند، و از ابتداى وجودش غايت تكوينى دارد، كه خود را به آن غايت تكوينى برساند، غايتى كه گفتيم عبارت است از درختى كامل و بارور.
همچنين اگر يك نوع از انواع حيوانات را، مثلا گوسفند را در نظر بگيريم، مىبينيم كه آن نيز بدون شك از همان ابتداء كه تكون پيدا مىكند، و در شكم مادر به صورت جنينى در مىآيد، متوجه به سوى غايت نوعيهاش مىباشد، و آن غايت عبارت است از گوسفندى كامل آن گوسفندى كه خواص و آثار گوسفندى دارد اين حيوان نيز از راهى كه تكوين پيش پايش قرار داده براهى ديگر منحرف نمىگردد، و غايت خود را فراموش نمىكند، و هرگز ديده نشده كه روزى از روزها گوسفند به سوى غير غايت خود سير كند، مثلا راه فيل را پيش بگيرد، و يا بخواهد درخت گردو شود.
پس معلوم مىشود هر نوع از انواع موجودات مسير خاصى در طريق استكمال وجود، دارند، و آن مسير هم داراى مراتب خاصى است، كه هر يك مترتب بر ديگرى است تا منتهى شود به عالىترين مرتبه، كه همان غايت و هدف نهايى نوع است، و نوع با طلب تكوينى- نه ارادى-، و با حركت تكوينى- نه ارادى-، در طلب رسيدن به آن است، و از همان ابتداء كه داشت تكون مىيافت مجهز، به وسائل رسيدن به آن غايت، است.
و اين توجه تكوينى از آنجا كه مستند به خداى تعالى است، نامش را هدايت عام الهى مىگذاريم، و- همان طور كه متذكر شديم- اين هدايت تكوينى در هدايت هيچ نوعى از مسير تكوينى آن خطا نمىرود، بلكه با استكمال تدريجى و به كار بستن قوا و ادواتى، كه مجهز به آنها است، براى آسانى مسير، آن را به غايت نهايى سوق مىدهد. هم چنان كه فرموده:
" رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى" «1» و نيز فرموده:" الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدى، وَ الَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعى فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْوى" «2».
(1) خداى ما آن كسى است كه همه موجودات عالم را نعمت وجود بخشيده و سپس به راه كمالش هدايت كرده. سوره طه، آيه 50.
(2) آن خدايى كه خلق كرد و تمام عيار خلق كرد و آن كسى كه اندازه گيرى كرد و سپس هدايت نمود و آن كسى كه گياهان را رويانيد و آن را خزان و افتاده كرد. سوره اعلى، آيه 5. [.....]__________________________________
ترجمه الميزان، ج16، ص: 285
ادامه ...
[2- زندگى اجتماعى و نياز به قانون ويژگى انسان است و بينش و ديدگاه انسان مبنا و تعيين كننده قوانين و سنن حاكم بر او است]
2- در اين ميان نوع انسان نيز همين وضع را دارد، و از آن حكم كلى مستثنى نيست، به اين معنا كه او نيز مشمول هدايت عامه است، چون مىدانيم از آن روزى كه نطفهاش شروع به تكون مىكند، به سوى يك انسان تمام عيار متوجه است، انسانى كه آثار انسانيت و خواص آن را دارد، و تا رسيدن به اين هدف نهايى مرحلههايى را طى مىكند، علقه مضغه، و مضغه عظام، و سپس جنين مىشود، طفل مىگردد، مراهق مىشود، جوان و كامل مرد، و پير مىگردد.
چيزى كه هست يك تفاوت بين انسان با ساير انواع حيوانات و نباتات و غير آن هست، و آن اين است كه: هر چند بعضى حيوانات نيز اجتماعى زندگى مىكنند، ليكن در قبال مدنيت بشر چيزى نيست، آرى انسان به خاطر احتياجات تكوينى بيشترى كه دارد، و نواقص بيشترى كه در وجود او هست، نمىتواند همه نواقص خود را خودش به تنهايى تكميل كند، و همه حوايج وجودىاش را خودش برآورد، به اين معنا كه يك فرد از انسان زندگى انسانىاش تمام نمىشود، در حالى كه خودش باشد و خودش، بلكه محتاج است به اينكه نخست يك اجتماع كوچك خانوادهاى تشكيل شود، و سپس يك اجتماع بزرگ شهرى به وجود آيد، و از مسير ازدواج و تعاون و همكارى، با ديگران جمع شود، و همه با هم و با همه قواشان كه بدان مجهزند در رفع حوائج همه بكوشند، و سپس حاصل زحمات را بين همه تقسيم كنند، و هر كس به قدر شانى كه در اجتماع دارد سهم خود را از آن بگيرد.
خواننده عزيز در مباحث سابق اين كتاب خوانده كه گفتيم: مساله مدنيت و اجتماعى زندگى كردن طبيعى انسان نيست، و چنين نيست كه از ناحيه طبيعت تحريك بر اين معنا شود، بلكه او طبيعت ديگرى دارد كه نتيجه آن به وجود آمدن قهرى مدنيت است، و
آن اين است كه: انسان طبعا مىخواهد ديگران را به نفع خود استخدام كند، حال هر كس و هر چه مىخواهد باشد، حتى يك آهن پاره را ببيند بر مىدارد و مىگويد روزى بدرد مىخورد، تا چه رسد به گياهان و حيوانات، و معلوم است چنين كسى به استخدام افرادى ديگر از نوع خود جرىتر است، چون زبان آنها را مىداند، ليكن همين كه تصميم مىگيرد آنها را استخدام كند، متوجه مىشود كه آنها هم عينا مثل خود اويند، و بلكه از او جرىترند، مىخواهند خود او را زير بار بكشند، خلاصه اميالى كه او دارد، آنها نيز دارند، لذا ناگزير مىشود با آنها از در مسالمت در آيد، و حقوقى مساوى حق خود، براى آنها قائل شود. و نتيجه و سرانجام اين برخورد و تضاد بين منافع، اين است كه بعضى با بعضى ديگر در عمل تعاونى شركت جويند، و حاصل و دسترنج حاصل از همه كارها بين آنان تقسيم شود، و به هر يك آن مقدار كه استحقاق دارد بدهند.
به هر حال پس جامعه انسانى هرگز نمىتواند اجتماعى زندگى كند، و داراى اجتماعى آباد شود، مگر وقتى كه داراى اصولى علمى، و قوانينى اجتماعى باشد، و آن قوانين را همه محترم بشمارند، و نگهبانى بر آن بگمارند، تا آن قوانين را حفظ كند، و نگذارد از بين برود، و آن را از ضايع و تعطيل شدن جلوگيرى كند، بلكه در جامعه جارىاش سازد، در اين هنگام است كه زندگى اجتماعى افراد رضايتبخش و قرين سعادت مىشود.
و اما اينكه گفتيم اصولى علمى داشته باشد، اين اصول عبارت است از اينكه اجمالا حقيقت زندگى دنيا را بفهمند، و آغاز و سرانجام انسان را در نظر بگيرند، چون اختلاف مذاهب مختلف در همين سه مساله باعث مىشود كه سنن آن اجتماع نيز مختلف شود، واضحتر بگويم، طرز تفكر افراد اجتماع در باره حقيقت زندگى دنيا، و نيز طرز تفكرشان در آغاز و سرانجام جهان، هر قسم باشد سنتهايى كه در آن اجتماع وضع مىشود همان طور خواهد بود.
مردمى كه طرز تفكرشان در باره حقيقت زندگى انسان در دنيا اين باشد كه صرفا موجودى هستيد مادى، و به جز زندگى دنياى زودگذر كه با مرگ خاتمه مىيابد زندگى ديگرى ندارند، و نيز طرز تفكرشان در باره آغاز و سرانجام جهان اين باشد كه در دار هستى جز اسباب مادى كه يكى پس از ديگرى موجود مىشود، و سپس تباه مىگردد، چيز ديگرى نيست، چنين مردمى وقتى مىخواهند براى اجتماع خود سنتهايى مقرر سازند، طورى آن را مقرر مىكنند كه تنها لذائذ و كمالات محسوس و ماديشان را تامين كند، و ما وراى آن سعادتى نخواهد بود.
و اما مردمى كه معتقدند كه در پس اين عالم ماده صانعى غير مادى هست كه عالم،
صنع او و مخلوق اوست، مانند بتپرستان، وقتى بخواهند سنتها و قوانينى براى اجتماع خود مقرر كنند، رعايت رضاى بتهايشان را هم مىكنند، چون معتقدند سعادت زندگيشان در دنياى مادى همه به دست خودشان نيست، بلكه به دست بتهاست.
و مردمى كه معتقدند كه عالم، صنع خدا است، و خدا اين جهان را آفريده، تا راه و وسيله براى جهان ديگر باشد، و خلاصه علاوه بر اعتقاد به مبدأ كه در بتپرستان نيز بود، معتقد به معاد هم هستند، وقتى مىخواهند براى زندگى دنيايى خود اساسى بريزند، طورى مىريزند كه هم در دنيا سعادتمند باشند، و هم در آخرت كه حياتى است ابدى، و آغازش از همان روزى است كه حيات دنيا با مرگ خاتمه مىيابد.
بنا بر اين صورت و شكل زندگى با اختلاف در اصول اعتقادى و طرز تفكر در حقيقت عالم و حقيقت انسانى كه جزئى از آن است مختلف مىشود.
و اما اينكه گفتيم بشر اجتماعى و مدنى هرگز نمىتواند اجتماعى زندگى كند، مگر وقتى كه قوانينى داشته باشد، دليلش اين است كه با نبودن قانون و سنتهايى كه مورد احترام همه، و حد اقل، اكثريت باشد، جمع مردم متفرق، و جامعهشان منحل مىشود.
و اين سنتها و قوانين قضايايى است كلى و عملى به شكل" نبايد چنين كرد"،" فلان چيز حرام"، و" فلان چيز جايز است"، و اين قوانين هر چه باشد، اگر احترام دارد و معتبر است، به خاطر مصلحتهايى است كه براى اجتماع در پى دارد، و جامعه را صالح مىسازد، پس در اين قوانين مصالح و مفاسد اعمال، در نظر گرفته مىشود.
_________________________________
ترجمه الميزان، ج16، ص: 287
ادامه ...
[3- دين (مجموعه سنن و قوانين) بايد در جهت بر آوردن حوائج حقيقى انسان و مطابق با فطرت و تكوين تشريع شده باشد]
3- تا اينجا معلوم شد كه انسان وقتى به آن كمال و سعادت كه برايش مقدر شده مىرسد، كه اجتماعى صالح منعقد سازد، اجتماعى كه در آن سنتها و قوانين صالح حكومت كند، قوانينى كه ضامن رسيدن انسان به سعادتش باشد، و اين سعادت امر و يا امورى است كمالى، و تكوينى، كه به انسان ناقص كه او نيز موجودى است تكوينى ضميمه مىشود، و او را انسانى كامل در نوع خود، و تام در وجودش مىسازد.
پس اين سنن و قوانين- كه گفتيم قضايايى عملى و اعتبارى است- واسطهاى است بين نقص انسان و كمال او، و راه عبورى است بين دو منزلگاه او، و همان طور كه گفتيم تابع مصالح اوست، كه عبارت است از كمال و يا كمالات او، و اين كمالات مانند آن واسطه اعتبارى و خيالى نيست، بلكه امورى است حقيقى، و واقعى، و سازگار با نواقصى كه هر يك مصداق يكى از حوائج حقيقى انسان است.
پس حوائج حقيقى و واقعى انسان اين قضايا و" بكن و نكنها" ى عملى را وضع كرده، و معتبر شمرده است، و مراد از حوائج، آن چيزهايى است كه نفس انسان آنها را با اميال و تصميمهايش مىطلبد، و عقل هم كه يگانه نيروى تميز بين خير و نافع و ما بين شر و مضر است، آنها را تصديق مي كند، و معين مىكند كه فلان قانون حاجتى از حوائج واقعى انسان را بر مياورد، و يا رفع احتياج نمىكند، نه هواهاى نفسانى، هواى نفس نمىتواند كمالات انسانى و حوائج واقعى او را تشخيص دهد، او تنها مىتواند لذائذ مادى و حيوانى انسان را تشخيص دهد.
بنا بر اين، اصول و ريشههاى اين قوانين بايد حوائج حقيقى انسان باشد، حوائجى كه واقعا حاجت است، نه بر حسب تشخيص هواى نفس.
اين هم معلوم شد كه صنع و ايجاد هر نوعى از انواع موجودات را- كه يكى از آنها انسان است- به قوا و ابزارى كه اگر به كار رود حوائج او را بر طرف مىسازد مجهز ساخته، كه اگر آن موجود فعاليت كند، و آن قوا و آن ابزار را آن طور كه بايد به كار بزند، به كمال خود مىرسد، از اين معنا نتيجه مىگيريم كه جهازهاى تكوينى انسان كه بدان مجهز شده، هر يك محتاج و مقتضى يكى از آن قضاياى عملى" بكن و نكن" كه نامش سنت و قانون است مىباشد، به طورى كه اگر انسان به آن قضايا عمل كند، آن جهاز به حد رشد و كمال خود رسيده، مانند جهاز هاضمه كه يكى از جهازهاى تكوينى آدمى است، اين جهاز اقتضاء قوانينى مربوط به خود دارد، كه اگر صاحب جهاز به آن قوانين عمل كند، جهاز مذكور به حد كمال خود كه براى رسيدن به آن خلق شده است، مىرسد، و نيز جهاز تناسل اقتضاء دستوراتى دارد كه اگر صاحب جهاز مزبور به آن دستورات عمل كند، جهاز تناسلى خود را به حد كمال مىرساند چون در جايى صرف كرده كه براى آن خلق شده است.
پس روشن شد كه به حكم عقل بايد دين- كه همان اصول عملى و سنن و قوانين عملى است كه اگر به آن عمل شود سعادت واقعى انسان را ضمانت مىكند از احتياجات و اقتضاآت خلقت انسان منشا گرفته باشد، و بايد كه تشريع دين مطابق فطرت و تكوين باشد، و اين همان معنايى است كه آيه شريفه" فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها، لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ، ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ" آن را خاطرنشان مىسازد.
[4- اسلام" دين فطرت"،" دين خدا" و" سبيل اللَّه" است]
4- تا اينجا خواننده عزيز متوجه شد كه معناى فطرى بودن دين چيست، اينك مىگوييم: اسلام" دين فطرت" خوانده شده، چون فطرت انسان اقتضاى آن را دارد، و به سوى آن راهنمايى مىكند.
و اگر اين دين" اسلام" ناميده شده، براى اين است كه: در اين دين، بنده تسليم
اراده خداى سبحان است و مصداق اراده او- كه صفت فعل است- عبارت است از تمامى علتهاى مؤتلفه از خلقت انسان و مقتضيات تكوينى او (اعم از فعل يا ترك) هم چنان كه فرمود:" إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ".
و نيز" دين خدا" ناميده شده، چون خداى تعالى اين دين را از بندگانش خواسته، يعنى خواسته است تا عمل خود را چه فعل و چه ترك با آن تطبيق دهند، و چنين اراده كرده است،- البته اراده به آن معنايى كه گذشت-.
و نيز" سبيل اللَّه" ناميده شده، چون اسلام تنها سبيل و راهى است كه خدا از بندگانش خواسته، تا آن را بپيمايند، و سلوك كنند تا به كمال وجود و سعادت هستى خود برسند، هم چنان كه فرموده:" الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً" «1» و اما اين مساله كه دين حق بايد از طريق وحى و نبوت، به بشر اعلام شود، و عقل كافى نيست، بيانش در مباحث نبوت و غير آن گذشت.
**********************************
(1) كسانى كه از راه خدا- يعنى اسلام- جلوگيرى مىكنند، و آن راه را كج و معوج مىخواهند، چنين و چنانند. سوره اعراف، آيه 45.
____________________
ترجمه الميزان، ج16، ص: 290
دقیقا! اسلام میتونه با هردینی که بگی مناظره کنه و پیروز بشه! شما اگر ادعا میکنی دین دیگری بر حق است بسم الله.. بیا و مناظره کن! هرکس فکر میکند دینش بر حق است ما آماده مناظره هستیم!
پس اگر بین اسلام و دیگر ادیان فرق میگذاریم چون واقعا فرق دارد چون بر حق است! چون قادریم جواب همه را بدهیم! منطق میگوید دینی باید تبلیغ و نشر پیدا کند که از همه کامل تر و مستند تر و محکم تر و علمی تر و بر حق تر باشد! که این دین در حال حاضر اسلام است !
جالبه که هر مناظره ای دینی ای که شده، همه بعد از مناظره دین خودشون رو برنده مناظره می دونند و 99 درصد افراد هم دینشون تغییر نخواهد کرد. شما یک مناظره بین اسلام و مسیحیت رو ببینید مسلمان ها فکر می کنند خودشون برنده هستند و مسیحی ها فکر می کنند خودشون. :Cheshmak: واضحه وقتی شما که مسلمان هستید در مکان قضاوت بین مناظره اسلام و مسیحیت بنشینید اسلام رو برنده می دونید.
همه هم فکر می کنند دین خودشان کامل ترین و علمی ترین و بر حق ترین دین دنیاست و تمام حقیقت در دستان اوست و هزاران دین دیگری که در دنیا وجود دارند خرافات و دروغ و منحرف و ... هستند.
کسی اگر خلاف این را میگئید اول باید بیاید جواب علمای اسلام را بدهد اگر پیروز شد آنوقت حق دارد برود دینش را نشر بدهد!
قشنگ نشون دادید چقدر به آزادی ادیان معتقدید. :Cheshmak:
به جای اینکه بگید هر کس حق دارد دینش رو نشر بدهد و مردم کاملترین و بهترین رو انتخاب خواهند کرد، می گید اول بیاد جواب علمای اسلام رو بدهد و حتما قاضیان مسلمان (مثل شما) که از پیش تصمیم خودشان را گرفتند قضاوت کنند و ببینند آن شخص حق دارد دینش را نشر بدهد یا نه! :Gig:
جالبه که هر مناظره ای دینی ای که شده، همه بعد از مناظره دین خودشون رو برنده مناظره می دونند و 99 درصد افراد هم دینشون تغییر نخواهد کرد. شما یک مناظره بین اسلام و مسیحیت رو ببینید مسلمان ها فکر می کنند خودشون برنده هستند و مسیحی ها فکر می کنند خودشون. واضحه وقتی شما که مسلمان هستید در مکان قضاوت بین مناظره اسلام و مسیحیت بنشینید اسلام رو برنده می دونید. همه هم فکر می کنند دین خودشان کامل ترین و علمی ترین و بر حق ترین دین دنیاست و تمام حقیقت در دستان اوست و هزاران دین دیگری که در دنیا وجود دارند خرافات و دروغ و منحرف و ... هستند.
اینها فقط یک مشت نظر شخصی است (باعرض پوزش)
شما یا کلیپ مناظره یا متن مناظره (مستند) یا فایل صوتی مناظره بین ادیان را اگر دارید ارائه بفرمایید تا ما ببینیم آیا هردو طرف خود را برنده میدانند یا خیر!
این چیزی که شما در بالا نوشتید فقط برای خالی نبودن عریضه تان است و نظر شخصی شماست!
سری به تاریخ بزن و مناظرات امام رضا را با سایر ادیان مطالعه کن ! بعد ببین آیا هردوطرف خود را پیروز دانستند یا خیر!
قشنگ نشون دادید چقدر به آزادی ادیان معتقدید. به جای اینکه بگید هر کس حق دارد دینش رو نشر بدهد و مردم کاملترین و بهترین رو انتخاب خواهند کرد، می گید اول بیاد جواب علمای اسلام رو بدهد و حتما قاضیان مسلمان (مثل شما) که از پیش تصمیم خودشان را گرفتند قضاوت کنند و ببینند آن شخص حق دارد دینش را نشر بدهد یا نه!
البته شما مثال بنده رو نخوندید: مطالعه بفرمایید:
شما تصور بفرمایید براي درمان يک بيماري چندین دارو تهيه شود که در بين انها يکي از همه بهتر است و کار ايي بيشتري دارد در همه جاي دنيا و همه دکترها و عقلا ميگويند بايد اين داروي بهتر توزيع و داروهايي را که کارايي کمتري دارند جمع اوري شود ! بعد یک نفر بلند میشود میگوید من مثلا برای سرطان یک داروی فوق العاده کشف کردم! بعد به جای اینکه برود این دارویش را به متخصصان و آزمایشگاه نشان دهد تا آن را آزمایش کنند و به صحت این ادعا پی ببرند مستقیم میرود بین مردم کوچه و بازار و برای دارویش تبلیغ میکند بعد هم میگوید مردم مختارند که از این استفاده بکنند یا نکنند! شما حق ندارید جلوی تبلیغات من را بگیرید خب این کار از نظر شما منطقی است؟ وقتی ادعای داروی فوق العاده ی شما هنوز پیش متخصصان اثبات نشده است آیا منطقی است که به شما اجازه ی تبلیغ دارو داده شود؟ شما این موضوع و این مثال رو برو از کافر ترین انسان ها بپرس اگر یک کلاس سواد داشته باشند میگویند غیر منطقی است! میدانید چرا؟ چون ریسک است که دارویی که هنوز متخصصان تایید نکردند بین مردم عام نشر پیدا کند! چون حتی اگر یک نفر گول تبلیغات را بخورد و از دارو استفاده کند جانش در خطر میافتد! چون جان مردم برای قانون گذار مهم است!
درک این قضیه برای شمایی که خدایی ندارید ممکن است کمی سخت باشد!
اما ما معتقدیم سعادت مردم(جان مردم) برای خدا (قانون گذار) مهم است! بنابراین اجازه نمیدهد دارویی (دینی که) که متخصصان پزشکی (عالمان دینی) تایید نکرده اند (آزمایش نکرده اند) بین مردم کوچه و بازار نشر پیدا کند! چون بین عوام الناس همه جور عقلی پیدا میشود و حتی اگر یک نفر گول تبلیغات دروغین را بخورد سعادتش (جانش) به خطر میافتد!
اینکه قانون گذار یک جامعه نگران مردم جامعه اش باشد از نظر شما امری غیر منطقی و مغایر با آزادی است؟
اینکه قانون گذار یک جامعه دستور دهد کسی حق تبلیغ دارویش را ندارد مگر اینکه از زیر نظر پزشکان عبور دهد کار غیر منطقی و خلاف آزادیست؟
بله اگر دستور دهد هیچ کس حق استفاده از هیچ دارویی جز اسلام را ندارد این زور است این مخالف با آزادی است!
اما زمانی که دستور میدهد هیچ کس حق تبلیغ خلاف اسلام را ندارد مگر اینکه ادعایش و درستی دینش را اثبات کند! این کجایش مغایر با آزادی است؟
اگر راست میگوید ابتدا اثبات کند! اگر نرود سراغ اثبات یعنی دروغ میگوید ! و منطق میگوید با دروغگو مبارزه کنید!
آیا اگر شما قانون گذار یک جامعه باشد اجازه میدهید هرکس از راه رسید دارویش را در تلوزیون صداوسیمای شما تبلیغ کند؟ (بدون آنکه آن دارو مجوز پزشکی گرفته باشد) ؟ آیا اجازه چنین امری به او میدهید؟
اینها فقط یک مشت نظر شخصی است (باعرض پوزش)
شما یا کلیپ مناظره یا متن مناظره (مستند) یا فایل صوتی مناظره بین ادیان را اگر دارید ارائه بفرمایید تا ما ببینیم آیا هردو طرف خود را برنده میدانند یا خیر!
این چیزی که شما در بالا نوشتید فقط برای خالی نبودن عریضه تان است و نظر شخصی شماست!
سری به تاریخ بزن و مناظرات امام رضا را با سایر ادیان مطالعه کن ! بعد ببین آیا هردوطرف خود را پیروز دانستند یا خیر!
بله بفرمایید در یوتیوب صد ها مناظره بین ادیان مختلف هست و نحوه برگزاری این مناظره ها هم اینه که ابتدا از مخاطب های بحث (که معمولا دانشجوها یا افراد یک منطقه هستند، چند هزار نفر) نظرسنجی می کنند تا موضع افراد مشخص بشه، و در پایان هم دوباره نظرسنجی می کنند هم درباره اعتقاد این افراد و هم درباره برنده مناظره، و نتایج همیشه چیزی که من گفتم رو نشون می ده. نسبت رای ها در آغاز و پایان بسیار نزدیک به همدیگه است و نسبت برندگان مناظره هم بسیار شبیه به نسبت رای ها.
در ضمن رعایت ادب در بحث ها امری ضروری است، بنده دوست ندارم در مقامی باشم که ادب رو به سایرین متذکر بشم ولی وقتی مستقیما به شخص بنده اهانت بشه لازم می دونم اعلام کنم. قسمتی که قرمز کردم رو نمی نوشتید هم چیزی از بار صحبت هاتون کم نمی شد، فقط در اون زمان توهین نکرده بودید.
البته شما مثال بنده رو نخوندید: مطالعه بفرمایید:
مثال شما رو خوندم ولی قیاس مع الفارق بود. این دو هیچ ارتباطی به هم ندارند. انتخاب داروها بر اساس مدارک و شواهد علمی است و بعد از آزمایش ها و مشاهده نتایج و مدارک هیچ تفاوت نظری بین دانشمندان مختلف وجود نخواهد داشت. دین چنین نیست. :Cheshmak:
درک این قضیه برای شمایی که خدایی ندارید ممکن است کمی سخت باشد!
اما ما معتقدیم سعادت مردم(جان مردم) برای خدا (قانون گذار) مهم است! بنابراین اجازه نمیدهد دارویی (دینی که) که متخصصان پزشکی (عالمان دینی) تایید نکرده اند (آزمایش نکرده اند) بین مردم کوچه و بازار نشر پیدا کند! چون بین عوام الناس همه جور عقلی پیدا میشود و حتی اگر یک نفر گول تبلیغات دروغین را بخورد سعادتش (جانش) به خطر میافتد!
مسلما شما چنین اعتقادی دارید، ولی سایر ادیان هم درباره دین خود چنین اعتقادی دارند و همه هم فکر می کنند دین خود صحیح است و دین سایرین اشتباه. تشابه این قضیه با دارو قیاس مع الفارق است.
اینکه قانون گذار یک جامعه نگران مردم جامعه اش باشد از نظر شما امری غیر منطقی و مغایر با آزادی است؟
اینکه قانون گذار یک جامعه دستور دهد کسی حق تبلیغ دارویش را ندارد مگر اینکه از زیر نظر پزشکان عبور دهد کار غیر منطقی و خلاف آزادیست؟
اینکه قانون گذار جامعه باورهای مذهبی خود رو به مردم دیکته کند و به سایرین اجازه ندهد دین خود را تبلیغ کنند مسلما با آزادی در تضاد است.
بله اگر دستور دهد هیچ کس حق استفاده از هیچ دارویی جز اسلام را ندارد این زور است این مخالف با آزادی است!
اما زمانی که دستور میدهد هیچ کس حق تبلیغ خلاف اسلام را ندارد مگر اینکه ادعایش و درستی دینش را اثبات کند! این کجایش مغایر با آزادی است؟
اگر راست میگوید ابتدا اثبات کند! اگر نرود سراغ اثبات یعنی دروغ میگوید ! و منطق میگوید با دروغگو مبارزه کنید!آیا اگر شما قانون گذار یک جامعه باشد اجازه میدهید هرکس از راه رسید دارویش را در تلوزیون صداوسیمای شما تبلیغ کند؟ (بدون آنکه آن دارو مجوز پزشکی گرفته باشد) ؟ آیا اجازه چنین امری به او میدهید؟
اگر شما اینقدر از درستی و قدرت اسلام مطمئن هستید، پس به سایرین اجازه بدهید آزادانه تبلیغ کنند و شما صحبت هایشان را نقض کنید و قدرت برتر استدلالی اسلام رو نشون بدید.
دین های سایرین ادعاهایی دارند که برای شما قابل قبول نیست و شما آنها را خرافاتی و دروغگو و بی منطق و ... می نامید، دین شما هم برای آنها همین شکل رو داره. شما در مقام تشخیص دین آنها را ناقص می دانید و انها در مقام تشخیص و قضاوت دین شما را.
خفقان و زورگویی نشانه ضعف است، هیچ وقت کسی که با استدلال و قدرت منطق می تواند حرف خود را اثبات کند، به سمت زور و حذف و سانسور استدلال های رقیب نخواهد رفت. کسی که ادعای برتری در استدلال دارد از مباحثه و اعتماد به منطق سایرین نمی ترسد. به قول حافظ: آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است.
مثال شما رو خوندم ولی قیاس مع الفارق بود. این دو هیچ ارتباطی به هم ندارند. انتخاب داروها بر اساس مدارک و شواهد علمی است و بعد از آزمایش ها و مشاهده نتایج و مدارک هیچ تفاوت نظری بین دانشمندان مختلف وجود نخواهد داشت. دین چنین نیست
بله! زمانی که با دیوار منطق روبه رو شوید قیاس را قیاسی مع الفارق مینامید! اصل منظور من را از مثال ول کردید و به فرع آن پرداختید و نتیجه گرفتید که قیاس مع الفارق است!
بحث بر سر اینکه بین دانشمندان تفاوت نظری وجود دارد یا ندارد نیست!
بحث من بر سر این است: (درواقع من برای روشن شدن این موضوع این مثال را زدم) :
آیا اگر شما قانون گذار یک جامعه باشید و شخصی از شما بخواهد دارویش را بدون مجوز پزشکی در تلوزیون شهر شما تبلیغ کند آیا شما به او اجازه ی تبلیغ میدهید یا خیر؟
بعد اگر شما به او بگویید خیر اجازه نمیدهم آیا مخالف آزادی است یا خیر؟
بعد آیا درست است که آن شخص به شما بگوید:
اگر فکر میکنید داروهای شما بهتر است خب شما هم از داروهای خود در تلوزیون تبلیغ کنیدو داروی من را نقد کنید و اجازه دهید مردم صحیح ترین دارو را خودشان انتخاب کنند!
مردم عاقلند و خودشان میفهمند کدام دارو بهتر است و کدام بدتر!
این مصداق حرف شماست ملاحظه بفرمایید:
اگر شما اینقدر از درستی و قدرت اسلام مطمئن هستید، پس به سایرین اجازه بدهید آزادانه تبلیغ کنند و شما صحبت هایشان را نقض کنید و قدرت برتر استدلالی اسلام رو نشون بدید. دین های سایرین ادعاهایی دارند که برای شما قابل قبول نیست و شما آنها را خرافاتی و دروغگو و بی منطق و ... می نامید، دین شما هم برای آنها همین شکل رو داره. شما در مقام تشخیص دین آنها را ناقص می دانید و انها در مقام تشخیص و قضاوت دین شما را. خفقان و زورگویی نشانه ضعف است، هیچ وقت کسی که با استدلال و قدرت منطق می تواند حرف خود را اثبات کند، به سمت زور و حذف و سانسور استدلال های رقیب نخواهد رفت. کسی که ادعای برتری در استدلال دارد از مباحثه و اعتماد به منطق سایرین نمی ترسد. به قول حافظ: آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است
(حال اگر شما این منطق را بپذیرید آیا با جان مردم جامعه تان بازی نکرده اید؟
مثلا ممکن است یک شخص فقط تبلیغات سوء را از تلوزیون ببیند و از داروی این شخص استفاده کند! و بمیرد! آیا مرگ این شهروند به گردن شما نیست؟ به گردن شمایی که اجازه دادید داروی بدون مجوز در تلوزیونتان تبلیغ شود؟ )
امیدوارم دوباره نیاید بگید این مثال مع الفارق است! چون بحث بر سر مقایسه دین و دارو نیست
بحث بر سر مقایسه ی تبلیغ دین و دارو است!
امیدوارم دوباره نیاید بگید این مثال مع الفارق است! چون بحث بر سر مقایسه دین و دارو نیست
بحث بر سر مقایسه ی تبلیغ دین و دارو است!
فاکتور شما در محدود کردن تبلیغ این دو، صحیح دانستن آنها توسط مراجع قدرت هست که در دین و دارو متفاوت است. :Cheshmak: کماکان مثال شما قیاس مع الفارق است.
فاکتور شما در محدود کردن تبلیغ این دو، صحیح دانستن آنها توسط مراجع قدرت هست که در دین و دارو متفاوت است. کماکان مثال شما قیاس مع الفارق است
1- شما بر چه مبنایی معتقدید که عالمان دینی با متخصصان پزشکی برابری نمیکنند؟
آیا در علم دین مانند علم پزشکی فرو رفته اید و مطمئن هستید که در دین نمیشود چیزی را صددرصد به اثبات رساند؟ از کجا مطمئنید؟
اگر صرفا بنا به نظر دادن باشد من هم نظرم را مینویسم!
متخصصان دین هم همانند متخصصان پزشکی میتوانند صحت یک دین را صددرصد تشخیص دهند اگر متخصصان پزشکی با کمک میکروسکوپ و تجهیزات این کار را میکنند متخصصان دین هم با کمک اثبات الهی بودن قران و اثبات روایات از طریق علم رجال و تواتر و ...و تطابق آنها با عقل میتوانند آن دین را صددرصد معاینه و بررسی کنند و به صحت ادعایش پی ببریند!
درضمن شما که حرفی میرنید خودتان باید مدرک ارائه کنید نه اینکه بگید برو تو یوتیوپ سرچ کن!
آدرس اون مناظره هایی که ازش حرف میزدی رو لینکشو بذارید ! مممنون!
1- شما بر چه مبنایی معتقدید که عالمان دینی با متخصصان پزشکی برابری نمیکنند؟
آیا در علم دین مانند علم پزشکی فرو رفته اید و مطمئن هستید که در دین نمیشود چیزی را صددرصد به اثبات رساند؟ از کجا مطمئنید؟
اگر صرفا بنا به نظر دادن باشد من هم نظرم را مینویسم!
مسلما نه چون در پزشکی و سایر علوم به واقعیت هایی خواهیم رسید که قطعا مورد تایید تک تک دانشمندان باشد، حتی مخالف ترین دانشمندان هم بعد از دیدن این مدارک به واقعیات باور خواهند یافت چون مدارک کاملا قابل لمس، قابل مشاهده و نتیجه گیری است.
متخصصان دین هم همانند متخصصان پزشکی میتوانند صحت یک دین را صددرصد تشخیص دهند اگر متخصصان پزشکی با کمک میکروسکوپ و تجهیزات این کار را میکنند متخصصان دین هم با کمک اثبات الهی بودن قران و اثبات روایات از طریق علم رجال و تواتر و ...و تطابق آنها با عقل میتوانند آن دین را صددرصد معاینه و بررسی کنند و به صحت ادعایش پی ببریند!
دقت کنید گفتید متخصصات دین با کمک اثبات الهی بودن قرآن ! متخصصان دین شما صحت دین شما رو تشخیص می دن، متخصصان دین مسیحیت صحت دین خودشون رو، متخصصان دین ساکنین جزایر مائو مائو هم صحت دین خودشان را. فرق بین دین و پزشکی در اینجاست و برای همین مثال شما قیاس مع الفارغ بود.
درضمن شما که حرفی میرنید خودتان باید مدرک ارائه کنید نه اینکه بگید برو تو یوتیوپ سرچ کن!
آدرس اون مناظره هایی که ازش حرف میزدی رو لینکشو بذارید ! مممنون!
بله، اینجا نزدیک 600 مناظره است که در اکثرشان چنین سیستمی ارائه شده:
http://worldviewnaturalism.com/debates
http://commonsenseatheism.com/?p=171
بله، اینجا نزدیک 600 مناظره است که در اکثرشان چنین سیستمی ارائه شده:
ممنون خودم فیلتر شکن ندارم اما باید به دوستم بگم برام دانلود کنه برام بفرسته تا ببینم آخر مناظره هردوطرف خودشون رو برنده میدونن یا نه! یوتیوب قابلیت دانلود داره؟
دقت کنید گفتید متخصصات دین با کمک اثبات الهی بودن قرآن ! متخصصان دین شما صحت دین شما رو تشخیص می دن، متخصصان دین مسیحیت صحت دین خودشون رو، متخصصان دین ساکنین جزایر مائو مائو هم صحت دین خودشان را. فرق بین دین و پزشکی در اینجاست و برای همین مثال شما قیاس مع الفارغ بود.
نه دیگه نشد! تو همین قرانی که قرمزش کردید از همه ی ادیان صحبت شده! پس عمومیت دارد! یعنی اگر اثبات شود که الهی است همه موظفند آن را بپذیرند (مگر آنکه قصد سرکشی در مقابل سخن خدا را داشته باشند که در آن صورت حسابش فقط با خداست) پس اگر به کسی اثبات شود که قران سخن خداست همه چیز صددرصد اثبات میشود!
مسلما نه چون در پزشکی و سایر علوم به واقعیت هایی خواهیم رسید که قطعا مورد تایید تک تک دانشمندان باشد، حتی مخالف ترین دانشمندان هم بعد از دیدن این مدارک به واقعیات باور خواهند یافت چون مدارک کاملا قابل لمس، قابل مشاهده و نتیجه گیری است.
اتفاقا بر عکس ! علت این همه اختلاف نظر در بین متخصصان پزشکی همین ناقص بودن علم پزشکی است! هرروز یک داروی جدید جایگزین داروی قدیمی میشود و مشخص میشود داروی قبلی مضر بوده است! یعنی همان دارویی که دیروز جمیع متخصصان میگفتند برای فلان بیماری بهترین است امروز منقضی شده و جای خودش را به داروی دیگری داده است ... حتی جدای از این قضیه الان بین طب سنتی و مدرن اختلاف نظر است.... در کل شما نمیتوانید ادعا کنید دارویی دارید که صددرصد درمانگر باشد و بهتر از آن کشف نخواهد شد! اگر کسی این ادعا را بکند تک تک دانشمندان آن ادعا را نخواهند پذیرفت و اختلاف نظر بوجود خواهد آمد ! ممکن است یک دانشمند ادعا کند با پیشرفت علم ممکن است داروی بهتری کشف کند! (میبینید؟ اختلاف نظر در هردو وجود دارد)
ما چون ادعا کرده ایم از دین اسلام کامل تر نداریم و بهترین دین دنیا است طبیعی است که اختلاف نظر زیاد باشد
شما هم برو بین جامعه ی پزشکان ادعای مشابهی بکن ببین تک تک دانشمندان شما را تایید میکنند یا اختلاف بوجود میاید!
ممنون خودم فیلتر شکن ندارم اما باید به دوستم بگم برام دانلود کنه برام بفرسته تا ببینم آخر مناظره هردوطرف خودشون رو برنده میدونن یا نه! یوتیوب قابلیت دانلود داره؟نه دیگه نشد! تو همین قرانی که قرمزش کردید از همه ی ادیان صحبت شده! پس عمومیت دارد! یعنی اگر اثبات شود که الهی است همه موظفند آن را بپذیرند (مگر آنکه قصد سرکشی در مقابل سخن خدا را داشته باشند که در آن صورت حسابش فقط با خداست) پس اگر به کسی اثبات شود که قران سخن خداست همه چیز صددرصد اثبات میشود!
اگر اثبات شود الهی است، منطقی است که انتظار داشته باشید همه این اثبات را بخوانند، متقاعد شوند و اسلام را به بقیه ادیان در حال تبلیغ ترجیح بدهند. :Cheshmak: نه اینکه شما باور کنید الهی است، شما تشخیص بدید الهی است و چون زورتان زیاد است همه رو مجبور کنید بپذیرند و به سایرین حق تبلیغ ندهید.
اتفاقا بر عکس ! علت این همه اختلاف نظر در بین متخصصان پزشکی همین ناقص بودن علم پزشکی است! هرروز یک داروی جدید جایگزین داروی قدیمی میشود و مشخص میشود داروی قبلی مضر بوده است! یعنی همان دارویی که دیروز جمیع متخصصان میگفتند برای فلان بیماری بهترین است امروز منقضی شده و جای خودش را به داروی دیگری داده است ... حتی جدای از این قضیه الان بین طب سنتی و مدرن اختلاف نظر است.... در کل شما نمیتوانید ادعا کنید دارویی دارید که صددرصد درمانگر باشد و بهتر از آن کشف نخواهد شد! اگر کسی این ادعا را بکند تک تک دانشمندان آن ادعا را نخواهند پذیرفت و اختلاف نظر بوجود خواهد آمد ! ممکن است یک دانشمند ادعا کند با پیشرفت علم ممکن است داروی بهتری کشف کند! (میبینید؟ اختلاف نظر در هردو وجود دارد)ما چون ادعا کرده ایم از دین اسلام کامل تر نداریم و بهترین دین دنیا است طبیعی است که اختلاف نظر زیاد باشد
شما هم برو بین جامعه ی پزشکان ادعای مشابهی بکن ببین تک تک دانشمندان شما را تایید میکنند یا اختلاف بوجود میاید!
اختلاف نظر در زمان های مختلف وجود داره، چون امروز یک مدرک میاد و فردا شواهد جدیدی اضافه میشه ولی در یک لحظه و با مدارک یکسان، دانشمندان نتایج یکسان خواهند گرفت. عدم قطعیت یک علم با تکامل علم دو چیز کاملا متفاوت هستند، باز هم قیاستان کاملا مع الفارق بود.
سلام مجدد/ بحث رو بازخوانی میکردم یاد یک مطلبی افتادم و فراموش کرده بودم متذکر بشم! موقعی که بحث تا اینجا پیش رفت ! یک نکته رو جا انداختم:
فاکتور شما در محدود کردن تبلیغ این دو، صحیح دانستن آنها توسط مراجع قدرت هست که در دین و دارو متفاوت است. کماکان مثال شما قیاس مع الفارق است.
ببینید شما نوشتید قیاس مع الفارق است چون مراجع قدرت در دارو و دین متفاوت است!
یک سوال:
اگر مراجع قدرت در دین و دارو متفاوت نباشد مشکل شما با اعدام مرتد حل میشود؟ یعنی آیا در مورد دارو متقاعد شدید؟ آیا قبول دارید که نباید به هرکسی اجازه ی تبلیغ داروی بدون مجوز داد؟ آیا قبول کردید که اجازه ندادن بر تبلیغ مغایر و مخالف با آزادی نیست؟
(همه ی این سوالات را با فرض اینکه مراجع قدرت در دین و دارو برابر هستند پاسخ گویید) (فقط یک فرض است! نگید نمیتوانم!)
اختلاف نظر در زمان های مختلف وجود داره، چون امروز یک مدرک میاد و
فردا شواهد جدیدی اضافه میشه ولی در یک لحظه و با مدارک یکسان، دانشمندان نتایج یکسان خواهند گرفت. عدم قطعیت یک علم با تکامل علم دو چیز کاملا متفاوت هستند، باز هم قیاستان کاملا مع الفارق بود.
ببینید ادیان پشت سر هم توسط پیامبران مختلف آمدند تا اینکه آخرین پیامبر دین اسلام را آورد و تاکید کرد که این دین کامل ترین دین و دین تمام مردم آیندگان تا انقراض عالم است و از این دین کامل تر نخواهد آمد!
خب!
حالا شما میگویید مراجع قدرت در دین و دارو یکسان نیستند!
میپرسیم چرا؟
میفرمایید چون در پزشکی اگر ادعایی شود با علم زمان تمام پزشکان آن را اثبات میکنند و تک تک دانشمندان آن ادعا را یا رد میکنند یا میپذیرند!
حالا من به شما میگم: قیاس شما بیشتر مع الفارق است! شما نباید در مورد مراجع قدرت عالمان را با پزشکان مقایسه کنید! چرا؟
چون در پزشکی هیچ دانشمندی در هیچ زمان ادعایی که عالمان دینی کرده اند نکرده است!
اگر دانشمندی پیدا شود و ادعا کند دارویی دارد که کامل ترین داروست و تا پایان دنیا از این دارو بهتر تولید نخواهد شد آن زمان حق دارید اختلاف نظر پزشکان و عالمان دینی را با هم قیاس کنید!
زمانی که ادعاها متفاوت است مشخص است که اختلاف ها هم متفاوت باشد!
ببینید قیاس من کاملا درست است!
دین=دارو
عالمان دین= متخصصان پزشکی
اما ادعاها متفاوت است در نتیجه اختلاف ها هم متفاوت است!
اگر اثبات شود الهی است، منطقی است که انتظار داشته باشید همه این اثبات را بخوانند، متقاعد شوند و اسلام را به بقیه ادیان در حال تبلیغ ترجیح بدهند. نه اینکه شما باور کنید الهی است، شما تشخیص بدید الهی است و چون زورتان زیاد است همه رو مجبور کنید بپذیرند و به سایرین حق تبلیغ ندهید.
ببینید منظورتان را از این جمله نمیفهمم:
"نه اینکه شما باور کنید الهی است، شما تشخیص بدید الهی است "
ما؟ ما کی هستیم؟
تشخیص دادن اینکه این کتاب الهی است مختص مسلمانان نیست! هر انسان از هر نژاد و کشور و دینی که باشد میتواند با کمی تحقیق و مطالعه پیرامون این کتاب تشخیص دهد که این کتاب الهی است!
البته تبلیغات سوء علیه این کتاب هم بی تاثیر نیست!
اثر تبلیغ را که میدانید! میتواند یک حق را کاملا باطل و باطل را کاملا حق نشان دهد!
من فکر میکنم علت این همه اختلاف هم همین باشد!
یعنی مردم تبلیغات سوء علیه اسلام را دیده اند و دیگر نرفتند راجب اسلام تحقیق کنند در نتیجه در گمراهی به سر میبرند!
من خودم راجب ادیان مطالعه ی زیادی ندارم ! از کارشناس سوالی داشتم!
سوال: مگر اسلام بعد از تمام دینهای قبلی نیامد؟ مگر رسم بر این نبود که زمانی که پیامبر جدید دین و کتاب بعدی را آورد مردم دین پیامبر قبلی را رها کنند؟
خب پس چرا مسیحی ها مسیح را رها نمیکنند؟ مگر تاریخ را نخوانده اند؟ تفکر آنها چیست؟ آیا فکر میکنند انجیل الهی است و قران نوشته ی بشر است؟ دلیل آنها برای مسلمان نشدن چیست؟ صرفا تعصب دینی است یا دلیل خاصی دارند؟
با درود . مدیریت محترم جناب رحیق مختوم . کجای نوشته من خارج از موضوع بود؟ من در پاسخ به جناب asad مطالبی نوشتم . آن را تکرار میکنم . قضاوت با خودتان.
اصلا قیاس دارو با دین قیاسی مع الفارق و بسیار بی ربط است. دارو برای بیماری خاصی تجویز میشود اثر وجودیش با توجه به علم زمانه ثابت شده است و کاربرد مشخصی دارد. دین اساسا عرصه علم تخصصیی نیست و این که متخصصان پزشکی را با به اصطلاح عالمان دینی مقایسه میکنید از عجایب روزگار است .
سلام آتیلا خان!
من این مثال رو از باب مقایسه ی دین و دارو نزدم! از باب مقایسه ی تبلیغ این دو کردم!
سوالی که از وایسلی گوجا کردم از شما هم میپرسم!
برای چند دقیقه فرض کنید که متخصصان دینی هم مانند متخصصان پزشکی میتوانند همه چیز را صددرصد اثبات کنند !
خب!
آیا مشکل شما با اعدام مرتد حل شد؟
آیا قبول دارید که نشر دین بدون مجوز کاری خلاف عقل است و نباید اجازه ی اینکار داده شود؟
آیا قبول دارید که این کار مخالف با آزادی نیست؟
اگر مشکل شما با اعدام مرتد حل شد بگو تا بریم سر بحث مقایسه ی پزشکان و عالمان دینی! منتظرم
با درود . دوست عزیز نکته اصلی اینست که در باره دین هیچ مرجع واحدی در دنیا وجود ندارد که مورد وثوق و تائید همه و یا حداقل اکثریت انسانها باشد. وقتی یک به اصطلاح عالم اهل سنت و یکی پیرو تشیع نمیتوانند با هم کنار بیاییند و علیرغم همه ژستهای عقلانیت و منطق و برادری و اتحاد نهایتا هر کدام عقاید خود را حق مینامند شما انتظار دارید مانند علم پزشکی به پدیده دین نگاه شود؟! الان در واتیکان پاپ هم خود را مفسر احکام الهی میشمارد پیروان بیشماری هم دارد آیا نظر و عقیده ایشان برای شما مورد پذیرش است حتما میگویید خیر. خب دیگران هم همین را در باره اسلام میگویند.بهائیان هم ادعا دارند آخرین دین الهی را دارند و اسلام را دین پیشین میشمارند و بهائیت را به نوعی مکمل اسلام محسوب میکنند. حالا شما بگو فرقه ضاله است و ساخته دست استعمار است و .... و اصلا دین نیست و جعلی است.( به نظر من همه ادیان به نوعی جعلیند و همه در بستر شرایط زمانی و مکانی ساخته شده اند) خب آنها که با نظر امثال شما زندگی نمیکنند. هر کسی با عقیده خودش زندگی میکند و برای تشخیص در موضوع دین که یک اعتقاد شخصی است هیچ معیار و مرجع مشخص و یکسانی وجود ندارد. برای همین بهترین کار اینست که قانونگذار(که خودش ممکن است عقیده مذهبی خاصی داشته باشد) عقاید و اعتقادات شخصی خودش و حتی اکثریت جامعه را در قانونگذاری دخالت ندهد و با بی طرفی نسبت به تمام ادیان و حتی بی دینی قوانین را بصورت عرفی بنویسد. همان چیزی که در اکثر کشورهای دنیا اعمال میشود.
با درود . مدیریت محترم جناب رحیق مختوم . کجای نوشته من خارج از موضوع بود؟ من در پاسخ به جناب asad مطالبی نوشتم . آن را تکرار میکنم . ..........
سلام بر جناب آتيلاي بزرگوار :Gol:
آتيلا جان :hamdel: بنده هم نگفتم حرفتان بي جاست خوب حضرتعالي هم كابري هستيد مانند هزار كاربر ديگر كه نظرتان رو مي نويسيد
بنده اونجا عرض كردم چون اون تايپيك عنوانش اعداام مرتد بود و بحثها در مورد اون موضوع بود مسئله دين و انسان به موضوع جديد انتقال پيدا كرد اتفاقا پست شما رو هم به اينجا انتقال دادم ولي معهذا باز شما فرمايشتان را اونجا نوشتيد كه بنده عذر خواهي كردم براي حذفش الان هم كه اينجا تشريف آورديد در خدمتتان خواهم بود انشاالله
اتفاقا اين تايپيك رو زدم كه خلط موضوع نشود و مباحث در موضوع دين و انسان در اين جا پيگيري شود :ok::ok:
وفقكم الله في الدارين :Gol:
سلام آتیلا خان!
من این مثال رو از باب مقایسه ی دین و دارو نزدم! از باب مقایسه ی تبلیغ این دو کردم!
سوالی که از وایسلی گوجا کردم از شما هم میپرسم!
برای چند دقیقه فرض کنید که متخصصان دینی هم مانند متخصصان پزشکی میتوانند همه چیز را صددرصد اثبات کنند !
خب!
آیا مشکل شما با اعدام مرتد حل شد؟
آیا قبول دارید که نشر دین بدون مجوز کاری خلاف عقل است و نباید اجازه ی اینکار داده شود؟
آیا قبول دارید که این کار مخالف با آزادی نیست؟
اگر مشکل شما با اعدام مرتد حل شد بگو تا بریم سر بحث مقایسه ی پزشکان و عالمان دینی! منتظرم
با درود . مشکل من با اعدام مرتد حل نشد. هم به لحاظ ماهیت ارتداد که لزوما آسیبی به کسی وارد نمیکند تا جرمی باشد و هم به لحاظ اینکه با نفس عمل اعدام با هر عنوان و هر شکلش مخالفم و آن را عملی غیر انسانی میدانم. حالا صرفنظر از موضوع ارتداد که ظاهرا دیگر بحثش اینجا مطرح نیست در باره عالمان دینی توجه به این نکته حائز اهمیت است که در همه ادیان(اعم از آنهایی که ادعای الهی بودن دارند و غیر الهی) و حتی اکثر مکاتب بشری یک سری مشترکات وجود دارد که مورد توافق همه هستند مثلا همه میگویند آزار و اذیت و دزدی و دروغ عملی مذموم است ولی مشکل بر سر تفاوتها و اختلافات اساسی است. اصلا اگر ادیان و عقاید را جزو علم انسانی محسوب کنیم خاصیت این قسم از علوم در این است که همواره محل مناقشه است و نظرات گوناگونی با اختلاف فراوان توسط عالمانش مطرح میشود.
دوست عزیز نکته اصلی اینست که در باره دین هیچ مرجع واحدی در دنیا وجود ندارد که مورد وثوق و تائید همه و یا حداقل اکثریت انسانها باشد
همین دیگه! من میخوام بدونم اگر به شما ثابت کنم در پزشکی هم اینگونه است آیا شما قانع میشوید یا خیر!
انگار خداوند به شما نعمت تصور کردن را عنایت نفرموده است خب اشکالی ندارد! الان من یک سوال از شما دارم و ربطی هم به اعدام مرتد ندارد! سوال شخصی است اصلا به دین ربطی ندارد! خب؟
میخوام نظر شخصی شما رو جویا بشم امیدوارم پاسخ بدید!
سوال: آیا اگر شما قانون گذار یک جامعه بودید اجازه میدادید دارویی بدون مجوز در تلوزیون شما تبلیغ شود یا خیر؟ چرا؟
سوال 2- آیا اجازه ندادن به تبلیغ داروی بدون مجوز با آزادی مخالفت میکند یا خیر؟
سوال 3- آیا اجازه ندادن به تبلیغ داروی بدون مجوز به معنای این است که در جامعه ی شما زور اعمال شده است یا خیر؟
سوال4- آیا اگر اجازه ی تبلیغ داروی بدون مجوز بدهید (با توجه به اثرات انکار ناپذیر تبلیغ بر عوام) اگر شخصی گول تبلیغات را بخورد و از آن دارو استفاده آیا خود را مقصر میدانید یا خیر؟ یعنی آیا تخسیر شما نیست که اجازه ی نشر داروی مضر رو صادر کردید یا خیر!
آتیلای عزیز به این سوالات بر اساس شماره بندی که کردم پاسخ دهید تا من با منطق شما آشنا بشوم بعد بحث را با شما ادامه میدهم!
میخوام بدونم اگر در مورد دارو هم نظر شما مخالف با من است اول در این مورد شما را مجاب کنم بعد برویم سراغ دین!
پس خواهشا دوباره نیا اینجا انشا بنویس و بگو پزشکی در دایره ی محسوسات است و دین ماوراالطبیعه است و فلان و بهمان ....
شما ابتدا جواب سوالات را تک تک بده تا بعد برسیم به سراغ بحث دین! منتظرم!
این سوال را پاسخ دهید تا به ادامه ی بحث بپردازیم!
asad عزیز شما مرتب داری روی مثال اشتباهت تاکید می کنی، باور کن این مثالت قیاس مع الفارق بود و تا دو سال دیگه هم هر روز توضیح بدی، بازم قیاس مع الفارقه. هر چقدر بیشتر جلو می ریم اشتباه بودن این قیاس بیشتر واضح میشه. بدون این مثال بحثت قوی تر بود!
سلام مجدد/ بحث رو بازخوانی میکردم یاد یک مطلبی افتادم و فراموش کرده بودم متذکر بشم! موقعی که بحث تا اینجا پیش رفت ! یک نکته رو جا انداختم:ببینید شما نوشتید قیاس مع الفارق است چون مراجع قدرت در دارو و دین متفاوت است!
یک سوال:
اگر مراجع قدرت در دین و دارو متفاوت نباشد مشکل شما با اعدام مرتد حل میشود؟ یعنی آیا در مورد دارو متقاعد شدید؟ آیا قبول دارید که نباید به هرکسی اجازه ی تبلیغ داروی بدون مجوز داد؟ آیا قبول کردید که اجازه ندادن بر تبلیغ مغایر و مخالف با آزادی نیست؟
(همه ی این سوالات را با فرض اینکه مراجع قدرت در دین و دارو برابر هستند پاسخ گویید) (فقط یک فرض است! نگید نمیتوانم!)
یک نکته رو یادتون رفته که پزشکی به کل، یک علم مشاوره ای است و هیچ اجباری در اون نیست و هدف مراجع قدرت از دسترسی یا عدم دسترسی دادن به داروها جلوگیری از اعتماد مردم به داروهای نامناسب هست، این با دین هیچ شباهتی داره که من چنین فرضی کنم. مثل اینه که بگیم این مسابقه تنیس رو فلانی برد، ولی حالا فرض کنیم داور فوتبال داشتیم اونوقت چی میشد؟
فرضیه اشتباه هر گزاره رو می تونه به اثبات برسونه، فرض کنید 1=2 و می تونید اثبات کنید 20=100.
ببینید ادیان پشت سر هم توسط پیامبران مختلف آمدند تا اینکه آخرین پیامبر دین اسلام را آورد و تاکید کرد که این دین کامل ترین دین و دین تمام مردم آیندگان تا انقراض عالم است و از این دین کامل تر نخواهد آمد!
خب!
حالا شما میگویید مراجع قدرت در دین و دارو یکسان نیستند!
میپرسیم چرا؟
میفرمایید چون در پزشکی اگر ادعایی شود با علم زمان تمام پزشکان آن را اثبات میکنند و تک تک دانشمندان آن ادعا را یا رد میکنند یا میپذیرند!
حالا من به شما میگم: قیاس شما بیشتر مع الفارق است! شما نباید در مورد مراجع قدرت عالمان را با پزشکان مقایسه کنید! چرا؟
چون در پزشکی هیچ دانشمندی در هیچ زمان ادعایی که عالمان دینی کرده اند نکرده است!
اگر دانشمندی پیدا شود و ادعا کند دارویی دارد که کامل ترین داروست و تا پایان دنیا از این دارو بهتر تولید نخواهد شد آن زمان حق دارید اختلاف نظر پزشکان و عالمان دینی را با هم قیاس کنید!
زمانی که ادعاها متفاوت است مشخص است که اختلاف ها هم متفاوت باشد!
این صحبت ها دقیقا یعنی مثال شما اشتباه و قیاس مع الفارق بود. خودتون قشنگ توضیح دادید، پزشکی علمی است بر پایه علوم تجربی، مشاهدات و آزمایشات که همیشه و در هر لحظه تمامی دانشمندان یک نظر واحد دارند، دین به این شکل نیست، شما فکر می کنید نظر شما صحیح است، مسیحی ها فکر می کنند نظر آنها و به هیچ وجه مذهبیان تمام دنیا به یک نظر واحد نمی رسند.
ببینید قیاس من کاملا درست است!
دین=دارو
عالمان دین= متخصصان پزشکی
اما ادعاها متفاوت است در نتیجه اختلاف ها هم متفاوت است!
دین دارو نیست، علمان دین هم دانشمندان پزشکی نیستند. من هیچ شباهتی بین این دو نمی بینم. اگه بخوایم مثال بهتری بزنیم به این شکله:
دین = دارو
عالمان دین = داروساز ها و محققان داروسازی
مردمی که دین ها رو می پذیرند = پزشکانی که از دارو ها رو تجویز می کنند.
البته این باز هم مثال صحیحی نیست، ولی بهتر از مثال شماست.
ببینید منظورتان را از این جمله نمیفهمم:
"نه اینکه شما باور کنید الهی است، شما تشخیص بدید الهی است "
ما؟ ما کی هستیم؟
تشخیص دادن اینکه این کتاب الهی است مختص مسلمانان نیست! هر انسان از هر نژاد و کشور و دینی که باشد میتواند با کمی تحقیق و مطالعه پیرامون این کتاب تشخیص دهد که این کتاب الهی است!
البته تبلیغات سوء علیه این کتاب هم بی تاثیر نیست!
اثر تبلیغ را که میدانید! میتواند یک حق را کاملا باطل و باطل را کاملا حق نشان دهد!
من فکر میکنم علت این همه اختلاف هم همین باشد!
یعنی مردم تبلیغات سوء علیه اسلام را دیده اند و دیگر نرفتند راجب اسلام تحقیق کنند در نتیجه در گمراهی به سر میبرند!
من خودم راجب ادیان مطالعه ی زیادی ندارم ! از کارشناس سوالی داشتم!
منظور از "شما"، موضعی است که شما از آن صحبت می کنید. موضعی که خود یک دین دارد و دین خود را کامل می داند، زور دارد و قصد دارد به دلیل صحیح دانستن دین خود، تبلیغات سایر ادیان را ممنوع کند و می گوید چون دین من صحیح است، شما حق تبلیغ دین خود را ندارید مگر اینکه به من (که دین خود را صحیح می دانم) ثابت کنید دین شما صحیح است.
سوال: مگر اسلام بعد از تمام دینهای قبلی نیامد؟ مگر رسم بر این نبود که زمانی که پیامبر جدید دین و کتاب بعدی را آورد مردم دین پیامبر قبلی را رها کنند؟
خب پس چرا مسیحی ها مسیح را رها نمیکنند؟ مگر تاریخ را نخوانده اند؟ تفکر آنها چیست؟ آیا فکر میکنند انجیل الهی است و قران نوشته ی بشر است؟ دلیل آنها برای مسلمان نشدن چیست؟ صرفا تعصب دینی است یا دلیل خاصی دارند؟
باید با آنها صحبت کنید، دلایلشون رو نقد کنید و استدلال هایتان را در اختیار مردم قرار بدید تا تصمیم بگیرند.
همین دیگه! من میخوام بدونم اگر به شما ثابت کنم در پزشکی هم اینگونه است آیا شما قانع میشوید یا خیر!
انگار خداوند به شما نعمت تصور کردن را عنایت نفرموده است خب اشکالی ندارد! الان من یک سوال از شما دارم و ربطی هم به اعدام مرتد ندارد! سوال شخصی است اصلا به دین ربطی ندارد! خب؟
میخوام نظر شخصی شما رو جویا بشم امیدوارم پاسخ بدید!
سوال: آیا اگر شما قانون گذار یک جامعه بودید اجازه میدادید دارویی بدون مجوز در تلوزیون شما تبلیغ شود یا خیر؟ چرا؟
سوال 2- آیا اجازه ندادن به تبلیغ داروی بدون مجوز با آزادی مخالفت میکند یا خیر؟
سوال 3- آیا اجازه ندادن به تبلیغ داروی بدون مجوز به معنای این است که در جامعه ی شما زور اعمال شده است یا خیر؟
سوال4- آیا اگر اجازه ی تبلیغ داروی بدون مجوز بدهید (با توجه به اثرات انکار ناپذیر تبلیغ بر عوام) اگر شخصی گول تبلیغات را بخورد و از آن دارو استفاده آیا خود را مقصر میدانید یا خیر؟ یعنی آیا تخسیر شما نیست که اجازه ی نشر داروی مضر رو صادر کردید یا خیر!
با اجازه من پاسخ می دم.
1. خیر اجازه نمی دادم هر داروی بدون مجوزی برای مردم تبلیغ شود، ولی اجازه می دادم درباره داروها بین جامعه علمی و پزشکان و آزمایش آنها و ... بحث هایی باشه همونطور که الان هست.
2. اجازه ندادن به اینکه دارویی وارد مرحله تست و آزمایش توسط پزشک ها بشه مخالف آزادی است.
3. اجازه ندادن به اینکه دارویی وارد مرحله تست و آزمایش توسط پزشک ها بشه یعنی زور داره اعمال میشه.
4. پزشکان عوام نیستند و چنین اتفاقی در پزشکی نمی افته، تجویز دارو بر اساس دانسته های کل جامعه بشری است نه نظر شخصی یک پزشک (یک دلیل دیگه که مثال شما قیاس مع الفارقه و به دین تعمیم پذیر نیست).
یک نکته رو یادتون رفته که پزشکی به کل، یک علم مشاوره ای است و هیچ اجباری در اون نیست و هدف مراجع قدرت از دسترسی یا عدم دسترسی دادن به داروها جلوگیری از اعتماد مردم به داروهای نامناسب هست، این با دین هیچ شباهتی داره که من چنین فرضی کنم. مثل اینه که بگیم این مسابقه تنیس رو فلانی برد، ولی حالا فرض کنیم داور فوتبال داشتیم اونوقت چی میشد؟ فرضیه اشتباه هر گزاره رو می تونه به اثبات برسونه، فرض کنید 1=2 و می تونید اثبات کنید 20=100
شما هم انگار یادتون رفته که در دین هم هیچ اجباری نیست ! هیچ کس را به خاطر بی دینی در این دنیا حتی یک سیلی هم نمیزنند ! (به شرطی این بی دینی برای خودت باشه تو خونه ی خودت نه تو جامعه) حتما الان میگید همین عبارت داخل پرانتز یعنی اجباری بودن دین! من هم میگویم در پزشکی هم اگر کسی بخواهد داروی مضری را در جامعه بین عوام الناس نشر دهد اجبارش میکنند که نشر ندهد و به او اجازه ی نشر نمیدهند اما اگر بخواهد همان داروی مضر را فقط خودش در خانه ی خودش مصرف کند کسی او را نمیتواند اجبار کند! مثلا شما در مورد همین مواد مخدر ملاحظه کنید ! تفاوت مجازات یک فرد مصرف کننده با یک فرد پخش کننده از زمین است تا آسمان!
یعنی کسی که بیش از چند گرم تریاک را نشر دهد اعدام میکنند اما کسی که چند کیلو تریاک مصرف کرده را فقط به خانه ی ترک اعتیاد ارجاع میدهند! چرا؟
چون شخص مصرف کننده به خودش ضرر زده و اختیار بدن خودش را داشته! اما شخص پخش کننده به انسانهای دیگر ضرر میزند و مستحق مجازات است چون حقی از بدن انسانهای دیگر ندارد!
1. خیر اجازه نمی دادم هر داروی بدون مجوزی برای مردم تبلیغ شود، ولی اجازه می دادم درباره داروها بین جامعه علمی و پزشکان و آزمایش آنها و ... بحث هایی باشه همونطور که الان هست.
خب خدا خیرت دهد! خدا هم قانون گذار مردم مسلمان است و اجازه نمیدهد دین بدون مجوز برای مردم تبلیغ شود ولی اجازه میدهد درباره ی دین بین جامعه ی علمای دین و تاریخ دانان و ... بحث هایی باشه هونطور که الان هم هست!
2. اجازه ندادن به اینکه دارویی وارد مرحله تست و آزمایش توسط پزشک ها بشه مخالف آزادی است
بله موافقم! منم میگم اجازه ندادن به شخصی که میخواهد درباره ی عقیده و دینش وارد مرحله ی مناظره و تحقیق شود مخالف آزادیست! اما خدا این اجازه را به همه میدهد! سوال من چیز دیگری بود که زیرکانه از آن فرار کردید!
اجازه ندادن به اینکه دارویی وارد مرحله تست و آزمایش توسط پزشک ها بشه یعنی زور داره اعمال میشه
بله موافقم! من هم میگم اجازه ندادن به شخصی که میخواهد وارد مرحله ی مناظره و تحقیق شود اعمال زور است! و خدا هم این اجازه رو میدهد! اما سوال من چیز دیگری بود! شما سوال را تغییر میدهید بعد جوابش را میدهید؟
4. پزشکان عوام نیستند و چنین اتفاقی در پزشکی نمی افته، تجویز دارو بر اساس دانسته های کل جامعه بشری است نه نظر شخصی یک پزشک (یک دلیل دیگه که مثال شما قیاس مع الفارقه و به دین تعمیم پذیر نیست).
این جواب سوال من نبود! سوالم رو بخونید: سوال4- آیا اگر اجازه ی تبلیغ داروی بدون مجوز بدهید (با توجه به اثرات انکار ناپذیر تبلیغ بر عوام) اگر شخصی گول تبلیغات را بخورد و از آن دارو استفاده آیا خود را مقصر میدانید یا خیر؟ یعنی آیا تخسیر شما نیست که اجازه ی نشر داروی مضر رو صادر کردید یا خیر
من پرسیدم اگر اجازه ی تبلیغ داروی بدون مجوز بدهید ... تبلیغ برای مردم عوام الناس هم هست...
باید با آنها صحبت کنید، دلایلشون رو نقد کنید و استدلال هایتان را در اختیار مردم قرار بدید تا تصمیم بگیرند.
همین دیگه! به نظر من مشکل اصلی بحث من و شما همین جاست! اینکه موضع من مشخص است و شما موضع خاصی ندارید !
شما دارید از یک عده آدم دفاع میکنید که خودتان از عقایدشان خبر ندارید! نمیدانید باطل است یا خیر!
فقط از طرف آنها حرف میزنید و آخر هم میگویید: بعد از مناظره هر گروه خودش را برنده میدانست!
اگر ادعایی دارید ! اگر اسلام را کامل ترین دین نمیدانید بگویید کدام دین کاملترین است به چه دلیل!
تا با هم بحث کنیم و من قول میدهم اگر شکست خوریدم قبول کنیم که بازنده هستیم!
مشکل شما این است که هیچ وقت این مناظره را شروع نمیکنید و فقط حرف میزنید و سخنان خود را در غالب حرف تکرار میکنید ...
پزشکی علمی است بر پایه علوم تجربی، مشاهدات و آزمایشات که همیشه و در هر لحظه تمامی دانشمندان یک نظر واحد دارند،.
من فقط یک تعداد محدود و خلاصه متن هاشو مینویسم:
اختلاف نظر پزشکان در مورد استفاده کودکان از تلفن همراه و خطر بروزسرطان در آنها
اگرچه بسیاری از متخصصان بر این باورند که استفاده از تلفن همراه برای کودکان خطری در بر ندارد و موجب بروز سرطان در آنها نمی شود، اما هنوز ابهامات زیادی در مورد خطرات این وسیله ارتباطی برای کودکان وجود دارد.
تحقیقات در مورد ارتباط بیماری سرطان و استفاده از تلفن همراه با مشکلاتی همراه است. ابتلا به سرطان معمولا مدت زیادی حدود چند ده سال طول می کشد و هنوز زمان زیادی از استفاده عمومی از این وسیله نمی گذرد.
با این وجود، بیشتر دانشمندان در مورد این که اگر استفاده از این وسیله خطرناک باشد، خطر آن برای کودکان بیشتر است اتفاق نظر دارند.
دکتر آنی ساسکو از موسسه سلامت عمومی، اپیدمولوژی و توسعه بردو می گوید: اگر عمق نفوذ امواج الکترومغناطیس به مغز برابر 4 سانتیمتر باشد، در بزرگسالان به منطقه گیجگاهی (temporal lobe) خواهد رسید که وظایف چندانی بر عهده ندارد اما در کودکان این میزان نفوذ مناطق مرکزیتر مغز را تحت تاثیر قرار خواهد داد
پزشکی علمی است بر پایه علوم تجربی، مشاهدات و آزمایشات که همیشه و در هر لحظه تمامی دانشمندان یک نظر واحد دارند،.
اختلاف نظر متخصصان اطفال و ارولوژيستها درباره زمان ختنه پسران
*سرطان آلت مردان در كشورهايي كه ختنه رايج نيست
دلشاد گفت: مادهاي در زير پوست ختنهگاه جمع ميشود كه كه به آن "آسيمگما " ميگويند، اين ماده به طور مرتب از پوست آلت ترشح و سپس رسوب ميكند؛ اين ماده زمينهساز سرطان است؛ در كشورهايي نظير هندوستان و بعضي از كشورهاي اروپايي كه جراحي ختنه رايج نيست، سرطان آلت مردان بيشتر ديده ميشود.
وي افزود: خوشبختانه در كشور ما به خاطر رايج بودن عمل ختنه، سرطان آلت در مردان بسيار بسيار كم ديده ميشود لازم به ذكر است كه ختنه كردن در سنين نوجواني و جواني عوارضي نظير چسبندگي به وجود ميآورد.
استاديار دانشگاه علومپزشكي تهران خاطرنشان كرد: از آنجايي كه ختنه عمل شايعي در دنيا است نميتوان اين جراحي را محدود به جراحان اطفال كرد بلكه همه جراحان ميتوانند انجام دهند؛ لازم است سطح آگاهي جراحان بالا برده شود همچنين دورههاي آموزشي و روشهاي مختلف ختنه به آنها نيز آموزش داده شود.
پزشکی علمی است بر پایه علوم تجربی، مشاهدات و آزمایشات که همیشه و در هر لحظه تمامی دانشمندان یک نظر واحد دارند،.
اختلافنظر ماماها و متخصصان زنان در مورد عوارض زایمان طبیعی
سلامت > عمومی- سمیه شرافتی:
سالانه ۲ تا ۳ درصد نوزادان با اختلالات ذهنی و ارتباطی به دنیا میآیند و آسیبهای حین زایمان مهمترین عامل اختلالات ذهنی کودکان است.
اما سؤال این است: زایمان طبیعی در بروز این آسیبها بیشتر مقصر است یا زایمان به روش سزارین؟
مدافعان و مخالفان این ۲ نوع زایمان در رابطه با اینکه کدام یک از ۲ روش در بروز آسیبهای ذهنی بیشتر نقش دارند، نظرات مختلفی دارند. آگاهی از این نظرات البته از آنجا مهم است که نقش مهمی در توجیه افزایش آمار سزارین در کشور دارد.
پزشکی علمی است بر پایه علوم تجربی، مشاهدات و آزمایشات که همیشه و در هر لحظه تمامی دانشمندان یک نظر واحد دارند،.
درباره نوع بیماری " ترنج " بین پزشکان ، اختلاف نظر به وجود آمدپزشکان و متخصصان بیمارستان شهید نمازی شیراز معتقدند که بیماری تیمور ترنج ، سرطان کبد است و هیچ امیدی به بهبود وی نیست ، اما پزشکان در بیمارستان نیروی دریایی تهران (گلستان) می گویند که ترنج به سیروز کبدی مبتلاست و قابل درمان است.محمد سلامت منش - معاون امور رفاهی حوزه هنری در گفت و گو با خبرنگار ادبی " مهر" با بیان این مطلب گفت : اگر بیماری تیمور ترنج از نوع سرطان پیشرفته باشد ، به گفته پزشکان بیمارستان نمازی شیراز هیچ راهی برای درمان وجود ندارد اما سیروز کبدی قابل معالجه است و پزشکان بیمارستان نیروی دریایی قادر به انجام این عمل هستند.
این در حالی است که حال تیمور ترنج لحظه به لحظه وخیم تر می شود و خانواده وی بی صبرانه برای انجام عمل پیوند کبد که مدت هاست وعده داده شده ، روز شماری می کنند.
رئیس جمهوری ، رئیس حوزه هنری و فرمانده نیروی دریایی هریک به صورت جداگانه دستور رسیدگی به این مسئله را صادر کرده اند .
asad جان هر چقدر بیشتر ادامه بدیم، بیشتر واضح میشه که این مقایسه اشتباهه. نمی دونم چرا اینقدر اصرار داری روش، بدون این مقایسه بحثت بهتر بود.
در پزشکی که دارویی اصلا برای مردم تبلیغ نمیشه چون مردم سواد تشخیصش رو ندارند، پزشکان هستند که تصمیم می گیرند و برای همینه من تشابه شما رو تغییر دادم. در حقیقت نسبت دین به مردم مثل نسبت داروها به پزشکان هستند، نه داروها به مردم. باز هم این مقایسه اشتباهه.
تفاوت نظر در علم پزشکی هم به دلیل تفاوت نظر در خود علم نیست، به دلیل اینه که داروها یا راهکارها سود هایی دارند و ضرر هایی، این سود ها و ضرر ها بر همه پزشکان و دانشمندان واضحه و همه نظر واحد دارند، ولی بعضی ها ممکنه در اینکه کدوم در چه موقعی به کدوم می چربه تفاوت نظر داشته باشند. هیچ شباهتی به وضع دین نیست.
با عرض پوزش ولی بنده هیچ پاسخ دیگه ای در راستای این مثال (دین و پزشکی) نخواهم داد، اگه از این مثال عبور می کنید و بحث رو به جلو می برید در خدمتم.
سلام ! اولا من این مثال رو از این جهت زدم که صرفا بفهمید اجازه ندادن تبلیغ دین بدون مجوز مخالف با آزادی نیست! (که از جوابهایتان مشخص شد فهمیدید)! اما شما اصرار به باز کردن این مثال داشتید و میخواستید نشان دهید که مثال مع الفارق است من هم دریغ نکردم و با تمام سعی این مثال رو باز کردم! اما الان نمیدونم چرا دوست دارید مثال دوباره بسته بشه!
asad جان هر چقدر بیشتر ادامه بدیم، بیشتر واضح میشه که این مقایسه اشتباهه. نمی دونم چرا اینقدر اصرار داری روش، بدون این مقایسه بحثت بهتر بود.
جالبه! وایسلی عزیزتر! اتفاقا به نظر من هرچقدر بیشتر ادامه میدیم بیشتر شباهت های این مثال با دین نمایان میشه من نمیدونم چرا اینقدر اصرار داری از این مثال فرار کنید! شما در صورتی باید بگید مثال اشتباه است که من جوابی نداشته باشم! اما وقتی شما هر تنافضی میابید من رفع میکنم یعنی چی؟ یعنی مثال کامل است شما به کامل بودنش علم نداشتید!
در پزشکی که دارویی اصلا برای مردم تبلیغ نمیشه چون مردم سواد تشخیصش رو ندارند، .
قرار نیست حتما داروهای تخصصی و مشکل تبلیغ بشه! ببینم الان در پزشکی هیچ تبلیغی نداریم؟ مثلا آیا تبلیغ بر زایمان طبیعی نداریم؟ آیا تبلیغ از استفاده از داروهای گیاهی به جای صنعتی نداریم؟ آیا تبلیغ از عمل قلب باز یا بسته نداریم؟
در حقیقت نسبت دین به مردم مثل نسبت داروها به پزشکان هستند، نه داروها به مردم. باز هم این مقایسه اشتباهه
بغد تو این تشابهتون عالمان دینی کجا میرن؟ از اون ور مردم کجا قرار دارند؟
در مثال من:
مردم = مردم
علم دین شناسی= علم دارو شناسی است
دین = دارو یا درمان یا نحوه درمان...
متخصصان دین = متخصصان پزشکی
قانونگذار خدا= قانون گذار یک شخص
خب در مثال شما چی؟
دین = دارو
مردم = پزشکان
عالمان دینی = ؟
؟ = مردم
کدام مثال بیشتر اشتباه بود؟
تفاوت نظر در علم پزشکی هم به دلیل تفاوت نظر در خود علم نیست، به دلیل اینه که داروها یا راهکارها سود هایی دارند و ضرر هایی، این سود ها و ضرر ها بر همه پزشکان و دانشمندان واضحه و همه نظر واحد دارند، ولی بعضی ها ممکنه در اینکه کدوم در چه موقعی به کدوم می چربه تفاوت نظر داشته باشند. هیچ شباهتی به وضع دین نیست.
تفاوت نظر در علم دین هم به دلیل تفاوت نظر در خود علم نیست! همه خدا را قبول دارند! (من اینجا از مقایسه ی دین اسلام و مثلا آلت پرستی صحبت نمیکنم! از مقایسه ی مسیحیت و یهودیت و اسلام و ...سخن میگم چون باطل بودن این جور ادیان (گاو پرستی و ... از نامش پیداست احتیاجی به بحث و تحقیق ندارد! بنابراین تمام بحث من بر روی مقایسه ی ادیان اصلی است) بنابراین تمام علمای ادیان مختلف همگی بر وجود خالق یکتا اتفاق نظر دارند فقط بر سر جزئیات و نوع پرستش الله و انتخاب پیامبر که کدوم بر کدوم می چربه اختلاف نظر دارند ! دقیقا مثل پزشکی!
با عرض پوزش ولی بنده هیچ پاسخ دیگه ای در راستای این مثال (دین و پزشکی) نخواهم داد، اگه از این مثال عبور می کنید و بحث رو به جلو می برید در خدمتم.
با عرض پوزش بنده اصلا دوست نداشتم بحث پزشکی را این قدر کش بدهم اما چون دیدم شما هرچه بیشتر پیش میرویم بیشتر به تفاوت های آن اشاره کردید منم مجبور شدم بیشتر این سو تفاهم های پیش آمده درذهن شما را رفع کنم! وگرنه این مثال فقط برای شفاف سازی اعدام مرتد بود! یعنی میخواستم بفهمید اعدام مرتد کار اشتباهی نیست! همان طور که اعدام پخش کننده ی مواد مخدر کار اشتباهی نیست!
در ضمن شما هر طور مایلید! بنده از اول هم این مثال رو برای آتیلا زدم و شما خودتان اصرار داشتید در بحث شرکت کنید ! در هر حال ممنون از این که وقت گذاشتید!
سلام ! اولا من این مثال رو از این جهت زدم که صرفا بفهمید اجازه ندادن تبلیغ دین بدون مجوز مخالف با آزادی نیست! (که از جوابهایتان مشخص شد فهمیدید)! اما شما اصرار به باز کردن این مثال داشتید و میخواستید نشان دهید که مثال مع الفارق است من هم دریغ نکردم و با تمام سعی این مثال رو باز کردم! اما الان نمیدونم چرا دوست دارید مثال دوباره بسته بشه!جالبه! وایسلی عزیزتر! اتفاقا به نظر من هرچقدر بیشتر ادامه میدیم بیشتر شباهت های این مثال با دین نمایان میشه من نمیدونم چرا اینقدر اصرار داری از این مثال فرار کنید! شما در صورتی باید بگید مثال اشتباه است که من جوابی نداشته باشم! اما وقتی شما هر تنافضی میابید من رفع میکنم یعنی چی؟ یعنی مثال کامل است شما به کامل بودنش علم نداشتید!
قرار نیست حتما داروهای تخصصی و مشکل تبلیغ بشه! ببینم الان در پزشکی هیچ تبلیغی نداریم؟ مثلا آیا تبلیغ بر زایمان طبیعی نداریم؟ آیا تبلیغ از استفاده از داروهای گیاهی به جای صنعتی نداریم؟ آیا تبلیغ از عمل قلب باز یا بسته نداریم؟
بغد تو این تشابهتون عالمان دینی کجا میرن؟ از اون ور مردم کجا قرار دارند؟
در مثال من:
مردم = مردم
علم دین شناسی= علم دارو شناسی است
دین = دارو یا درمان یا نحوه درمان...
متخصصان دین = متخصصان پزشکی
قانونگذار خدا= قانون گذار یک شخصخب در مثال شما چی؟
دین = دارو
مردم = پزشکان
عالمان دینی = ؟
؟ = مردمکدام مثال بیشتر اشتباه بود؟
تفاوت نظر در علم دین هم به دلیل تفاوت نظر در خود علم نیست! همه خدا را قبول دارند! (من اینجا از مقایسه ی دین اسلام و مثلا آلت پرستی صحبت نمیکنم! از مقایسه ی مسیحیت و یهودیت و اسلام و ...سخن میگم چون باطل بودن این جور ادیان (گاو پرستی و ... از نامش پیداست احتیاجی به بحث و تحقیق ندارد! بنابراین تمام بحث من بر روی مقایسه ی ادیان اصلی است) بنابراین تمام علمای ادیان مختلف همگی بر وجود خالق یکتا اتفاق نظر دارند فقط بر سر جزئیات و نوع پرستش الله و انتخاب پیامبر که کدوم بر کدوم می چربه اختلاف نظر دارند ! دقیقا مثل پزشکی!
با عرض پوزش بنده اصلا دوست نداشتم بحث پزشکی را این قدر کش بدهم اما چون دیدم شما هرچه بیشتر پیش میرویم بیشتر به تفاوت های آن اشاره کردید منم مجبور شدم بیشتر این سو تفاهم های پیش آمده درذهن شما را رفع کنم! وگرنه این مثال فقط برای شفاف سازی اعدام مرتد بود! یعنی میخواستم بفهمید اعدام مرتد کار اشتباهی نیست! همان طور که اعدام پخش کننده ی مواد مخدر کار اشتباهی نیست!
در ضمن شما هر طور مایلید! بنده از اول هم این مثال رو برای آتیلا زدم و شما خودتان اصرار داشتید در بحث شرکت کنید ! در هر حال ممنون از این که وقت گذاشتید!
من و شما در این زمینه به توافق نخواهیم رسید. شما اصرار دارید که دین دقیقا مثل پزشکی است و قصد دارید توجیهتون رو در پزشکی ثابت کنید و به دین تعمیم بدید. من این دو رو کاملا متفاوت می بینم.
طبق گفته قبلیم من این بحث مقایسه دین و پزشکی رو ادامه نخواهم داد. بسیار از موضوع تاپیک دور شدیم.
من و شما در این زمینه به توافق نخواهیم رسید. شما اصرار دارید که دین دقیقا مثل پزشکی است و قصد دارید توجیهتون رو در پزشکی ثابت کنید و به دین تعمیم بدید. من این دو رو کاملا متفاوت می بینم. طبق گفته قبلیم من این بحث مقایسه دین و پزشکی رو ادامه نخواهم داد. بسیار از موضوع تاپیک دور شدیم.
شما هم اصرار دارید با اشتباه جلوه دادن مثال توجیهی برای اعدام مرتد پیدا کنید! چون با وجود این مثال هیچ توجیهی بر غیر عقلانی بودن اعدام مرتد پذیرفتنی نیست! چون با وجود درست بودن این مثال شما نمیتوانید حرفهایی که در مورد اعدام مرتد میزدید در مورد مجازات پخش کننده ی مواد مخدر بزنید! چون شما نمیتونید بگید حق با کسی است که داروی بدون مجوز نشر میدهد ! چون نمیتوانید در مقام قانون گذار اجازه دهید داروی بدون مجوز نشر پیدا کند چون اینکار خلاف عقل است و شما خوب میدانید که خلاف عقل است! بنابراین تنها راهی که برایتان میماند این است که بگید مثال مع الفارق است تا در مورد نشر دین باطل بدون مجوز توجیهات خودتان را حفظ کنید و بتوانید آن توجیهات را با عقل سازگار کنید!
در ضمن موضوع تاپیک از اول هم همین بود! (پست های اولیه را بخوانید) این تاپیک ادامه ی تاپیک اعدام مرتد بود که چون آتیلا خان بعد از شنیدن این مثال بحث را به وجود نداشتن دین کشاند بحث از اعدام مرتد قیچی شد و به این تاپیک جدید منتقل شد! و جناب کارشناس جواب آتیلا را دادند که آتیلا هیچ تجهی به پاسخ های کارشناس نداشت!
شما هم اصرار دارید با اشتباه جلوه دادن مثال توجیهی برای اعدام مرتد پیدا کنید! چون با وجود این مثال هیچ توجیهی بر غیر عقلانی بودن اعدام مرتد پذیرفتنی نیست! چون با وجود درست بودن این مثال شما نمیتوانید حرفهایی که در مورد اعدام مرتد میزدید در مورد مجازات پخش کننده ی مواد مخدر بزنید! چون شما نمیتونید بگید حق با کسی است که داروی بدون مجوز نشر میدهد ! چون نمیتوانید در مقام قانون گذار اجازه دهید داروی بدون مجوز نشر پیدا کند چون اینکار خلاف عقل است و شما خوب میدانید که خلاف عقل است! بنابراین تنها راهی که برایتان میماند این است که بگید مثال مع الفارق است تا در مورد نشر دین باطل بدون مجوز توجیهات خودتان را حفظ کنید و بتوانید آن توجیهات را با عقل سازگار کنید!
در ضمن موضوع تاپیک از اول هم همین بود! (پست های اولیه را بخوانید) این تاپیک ادامه ی تاپیک اعدام مرتد بود که چون آتیلا خان بعد از شنیدن این مثال بحث را به وجود نداشتن دین کشاند بحث از اعدام مرتد قیچی شد و به این تاپیک جدید منتقل شد! و جناب کارشناس جواب آتیلا را دادند که آتیلا هیچ تجهی به پاسخ های کارشناس نداشت!
من همین الان که شما گفتید فهمیدم این پست ها از تاپیک ارتداد منتقل شدند، و هیچ وقت موقع ارسال هیچ کدام از پست ها حتی فکرم به ارتداد هم نبود. من از دید انسانیت و آزادی عقیده و بیان بحث می کنم و کاری با ارتداد ندارم. :Cheshmak: من سوالاتی درباره ارتداد از کارشناسان پرسیدم که هنوز پاسخ داده نشده و منتظر پاسخشون هستم تا بعد اگه بحثی هست انجام بدم و فعلا نظری نمی دم.
من همین الان که شما گفتید فهمیدم این پست ها از تاپیک ارتداد منتقل شدند، و هیچ وقت موقع ارسال هیچ کدام از پست ها حتی فکرم به ارتداد هم نبود. من از دید انسانیت و آزادی عقیده و بیان بحث می کنم و کاری با ارتداد ندارم. من سوالاتی درباره ارتداد از کارشناسان پرسیدم که هنوز پاسخ داده نشده و منتظر پاسخشون هستم تا بعد اگه بحثی هست انجام بدم و فعلا نظری نمی دم.
خب بهتر بود قبل از اینکه در تاپیک نظر بدید به پست اولیه تاپیک توجه میکردید چون در همه ی تاپیک ها پست اولیه مهمترین پست و نشان دهنده ی موضوع مورد بحث است!
به هر حال هرطور راحتید!
یا حق!
سلام! چقدر خوب که به سوالاتم جواب دادید ممنون! برای واضح تر شدن سوال هایم و جوابهایتان را کنار هم قرار میدهم!
سوال: آیا اگر شما قانون گذار یک جامعه بودید اجازه میدادید دارویی بدون مجوز در تلوزیون شما تبلیغ شود یا خیر؟ چرا؟
من اگر در چنین موقعیتی بودم دخالتی نمیکردم مگر در مواردی که مضر بودنش اثبات شود
آفرین! این نشان میدهد سلامت افراد جامعه برای شما که قانون گذار هستید مهم است! خب حالا من یک سوال دارم! شما از کجا میدانید مضر بودن ادیان غیر از اسلام برای سعادت مردم اثبات نشده است؟ شما هر دینی را که دلت خواست بیار تا من و کارشناسان مضر بودنش را برای سعادت مردم اثبات کنیم! فقط یک نکته رو توجه داشته باشید ما داریم در حوزه ی دین حرف میزنیم و دین هم فقط برای این دنیا تعبیه نشده است! بنابراین وقتی میگم برای سعادت جامعه مضر است منظورم سعادت دنیا و آخرت با هم است! (اینکه شما به آخرت اعتقاد ندارید بحث جداییست چون تمام ادیان به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارند و اگر شما از طرف آنان سخن میگید باید خود را با عقاید آنان وفق دهید) پس من منتظرم هر دینی را که دوست داری بیاوری تا مضر بودنش را برای سعادت جامعه اثبات کنیم!
سوال 2- آیا اجازه ندادن به تبلیغ داروی بدون مجوز با آزادی مخالفت میکند یا خیر؟
اگر از نظر علمی کاملا مضر بودن آن اثبات شود در اینصورت خیر . منع تبلیغ آن با آزادی منافات ندارد چون بدون آگاهی دادن حق زندگی و آزادی دیگران را سلب کرده است
خب آفرین! به ما هم مضر بودن ادیان دیگر برای سعادت مردم اثبات شده است و با تبلیغ آن مخالفت میکنیم و معتقدیم هرکس بخواهد میتواند سعادت خودش را به خطر بیاندازد اما حق ندارد سعادت مردم را با تبلیغ به خطر بیندازد و طبق منطق بالای شما با آزادی هیچ مخالفتی نمیکند چون مضر بودنش اثبات شده است!
سوال 3- آیا اجازه ندادن به تبلیغ داروی بدون مجوز به معنای این است که در جامعه ی شما زور اعمال شده است یا خیر؟
این مورد هم بستگی به شرائط و موضوع دارد و اگر زندگی و آزادی دیگران بدون اطلاع و آگاهی و با فریب مورد آسیب قرار گیرد منع آن ربطی به بکارگیری زور و این قبیل کلمات ندارد
پس منع تبلیغ دین هایی که به سلامت سعادت مردم فریب خورده آسیب میزند هم طبق منطق بالای شما با اعمال زور هیچ ربطی ندارد! پس دوباره نمیتوانید بگید در جامعه ی اسلامی همه چیز زوری است! میبینید که خودتان دارید به عقلانی بودن قانون اعدام مرتد اعتراف میکنید حالا فقط یک قدم مانده! آن هم این که بر سر دین و دارو بحث کنیم ! نه بر سر قانون اعدام مرتد!
چون طبق منطق های خودتان این قانون کاملا با عقل جور در میاید!
سوال4- آیا اگر اجازه ی تبلیغ داروی بدون مجوز بدهید (با توجه به اثرات انکار ناپذیر تبلیغ بر عوام) اگر شخصی گول تبلیغات را بخورد و از آن دارو استفاده آیا خود را مقصر میدانید یا خیر؟ یعنی آیا تخسیر شما نیست که اجازه ی نشر داروی مضر رو صادر کردید یا خیر!
در باره داروی مضر بله!
خدا خیرت بدهد که حقیقت را مینویسی! خب بنده ی خدا خداوند هم قانون گذار این ملت مسلمان است و دوست ندارد نسبت به سعادت مردم بی اعتنا باشد بنابراین به خود اجازه نمیدهد که قانونی وضع کند که هرکس و نا کسی بلند شوند و بدون مجوز از دین خود تبلیغ کنند و سعادت مردم را به خطر بیندازند! اگر مدعی دین سلامتی هستند اول بروند در مقابل مسلمانان مدعی مناظره کنند اگر پیروز شدند یعنی دینشان مضر نیست و حق دارند نشر دهند! دوباره طبق منطق خودتان عقلانی بودن قانون اعدام مرتد اثبات شد! فقط مانده اثبات اینکه علم پزشکی با علم دینی توفیر چندانی نمیکند و این قیاس مع الفارق نیست! متشکرم!
در پست بعدی بقیه سخنانتان را پاسخ میدهم! در این پست فقط قصد داشتم سوال و جوابها را کمی بررسی کنم! صبر کنید تا بقیه جوابهایتان را بدهم بعد پاسخ دهید!
اگر مراجع قدرت در دین و دارو متفاوت نباشد مشکل شما با اعدام مرتد حل میشود؟
آیا حرف شما که ممکن است نظر بخشی از متشرعین مذهبی باشد در کشوری مثل ایران ضمانت اجرایی دارد؟ من قبل چنذ نفر را نام بردم که به علت ارتداد دستگیر شده اند. آیا اگر مثلا یک مسلمان مسیحی شد و مثلا رفت و در جلسات کلیسا شرکت کرد(بدون تبلیغ) به محض اطلاع دستگیر نمیشود و شغل و زندگی متعارفش را از دست نمیدهد؟! اصلا فرض کنید فرزند یک خانواده مسلمان نخواست هیچ دینی داشته باشد. آیا برای تحصیل و ازدواج و اشتغال مشکل پیدا نمیکند؟ در یک کشور آزاد ثبت ازدواج قانونی کافی است(کسی از دین و عقیده نمیپرسد) آیا در ایران شخص مجبور نیست که زیر بار عقد مذهبی و وجود
تبلیغات برای داروهای تخصصی در همه جای دنیا ممنوع است چون اصلا انسانهای عادی جامعه قدرت علمی تشخیص استفاده از آنها را ندارند
خب بله! اگر هم ممنوع نبود باز کسی نمیرفت برای عوام الناس داروی تخصصی تبلیغ کند چون مردم سوادشان در حدی نیست که مفهوم این تبلیغات را بفهمند در نتیجه هزینه ی بی خودی است! خب این چه ربطی به بحث ما داشت؟
بعضی داروهای عمومی (حتی بدون مجوز )همین حالا هم در حال تبلیغ هستند کما اینکه می بینید در شبکه های گوناگون ماهواره شب و روز تبلیغ میکنند و کسی هم عملا کاری به کارشان ندارد. در یک کشور آزاد انواع تلویزیونهای خصوصی وجود دارند که اصلا قانونگذار نمیتواند وارد حیطه جزئیات کار آنها شود مگر اینکه کسی شکایت کند و دادگاه بررسی کند
اگر قانون گذاری اجازه دهد داروی بدون مجوز پزشکی و دارویی که سلامت افراد جامعه را به خطر میندازد تبلیغ شود این اشکال از قانون گذار است کما اینکه خودتان هم گفتید اگر به جای قانون گذار بودید همچین اجازه ای نمیدادید! پس اینکه در سایر کشورها همچین اجازه ای میدهد اشکال از قانون گذار این کشورهاست اما در ایران گمان نکنم داروی بدون مجوزی اجازه ی تبلیغ داشته باشد اگر هست به صورت موردی نامش را بفرمایید!
واضح است که تبلیغ ادیان مانند تبلیغ داروی تقلبی و کالای مضر نیست. البته جنابعالی اصرار دارید که مرغ یک پا دارد و دین مثل همان دارو عمل میکند! در حالیکه این دو مقوله هیچ سنخیتی با هم ندارند. انسان بدون دین خاصی هم میتواند یک زندگی انسانی داشته باشد ولی زندگی بدون دارو در مواردی امکان پذیر نیست
بله انسان بدون دین هم میتواند زندگی شرافت مندانه ای را داشته باشد ! بنده عرض کردم دین در مورد سعادت دنیا و آخرت انسانها بحث میکند نه صرفا دنیا !
بله زندگی بدون دارو امکان پذیر نیست! (گاهی اوقات)
همانطور که زندگی اخروی انسان هم بدون دین امکان پذیر نیست! (در تمام اوقات)
دارو درد و بیماری خاصی از انسان را درمان میکند در حالیکه در این مقوله اصلا بیماری و دردی وجود ندارد تا درمانی باشد و نیاز به درمانگری !
بله ! دارو بیماری خاصی از انسان را درمان میکند همانطور که دین بیماری خاصی از آخرت انسان را درمان میکند ! پس میبینید که در هردو بیماری و درد وجود دارد و هردو نیاز به درمانگری دارند
(باز تاکید میکنم اگر شما به زندگی پس از مرگ اعتقاد ندارید بحث جداییست که میتوانیم بعدا بحث کنیم ! ما داریم درمورد ادیان الهی بحث میکنیم و همه به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارند)
حتی اگر فکر کنیم ادیان باطلی هستند که به زعم شما مانند داروی تقلبی حیات انسان را به خطر میاندازند در باره ادیانی که ادعای الهی بودن دارند چه میگویید؟ اگر اعتقاد اولیه به بعضی از آنها (مثلا به مسیحیت) مستلزم ضرر و فسادی نیست و آزاد است تبلیغ برای آنها و اعتقاد بعدی به آنها هم لاجرم فساد و ضرری ندارد تا ممنوع شود.
قبلا هم به وایسلی گوجای عزیز گفتم من فقط دارم در مورد ادیان الهی بحث میکنم و سایر ادیان اصلا ارزش بحث ندارند! خدمت شما عرض کنم ممکن است در این دنیا مستلزم فسادی نباشد (که هست) اما قطعا در آخرت مستلزم عقوبت است و این از کتب خودشان و کتب ما قابل اثبات است! اگر میگویید خیر بیاید مناظره کنیم!
در باره کالا ها هم قضیه نسبی است مثلا زمانی تبلیغ سیگار آزاد بود بعد آمدند آن را محدود کردند. یا در کشورهای آزاد تبلیغات مشروبات الکلی وجود دارد با علم به اینکه در مواردی میتواند مضر باشد(خصوصا زیاده روی در نوشیدن) و در مواردی هم مفید باشد(مانند بعضی بیماریها) و در اکثر موارد بستگی به علم و آگاهی و ظرفیت خود شخص دارد یا حتی در همین ایران تبلیغ بعضی کالاها مثل انواع پفک و چیپس وجود دارد که میتواند مضر باشد.
مسلما چیپس و پفک و سیگا رو الکل برای انسان مضر است اما نه در حدی که جانش را به خطر بیندازد و زیاده روی آن است که جانش را به خطر میاندازد! کما اینکه زیاده روی در غذاهای سالم هم جان انسان را به خطر میاندازد! و اگر قرار باشد به خاطر زیاده روی عده ای چیزی را ممنوع کنیم باید هیچ چیز نفروشیم! در کل باز هم به نظر من اجازه ی تبلیغ چنین مواردی نقص قانون گذار را میرساند و اگر من قانون گذار بودم اجازه ی تبلیغ سیگار را نمیدادم که میبینیم در ایران نداده اند! اما اگر قرار باشد دارویی که مستیما با جان انسان سر و کار دارد بدون مجوز تبلیغ شود قطعا با آن مخالفت میشود! تبلیغ دین هایی غیر اسلام هم مستقیما با آخرت افراد سروکار دارد بنابراین با تبلیغ آن مخالفت میشود
خب اینها چه ربطی به عرصه عقیده دینی و اندیشه و فکر دارد که ماهیتش انتخابی است .حتی در خود اسلام هم آمده است که سخنان گوناگون را بشنویید و نیکوترینش را انتخاب(تاکید میکنم انتخاب) کنید. حتما میخواهید بگویید این انتخاب لزوما اسلام است! اینکه از پیش برای انتخاب انسانها قید بگذاریم و باید تعیین کنیم با کدام منطق سازگار است؟!
بله در اسلام آمده است سخنان مختلف را بشنوید و بهترینش را انتخاب کنید!
شما باید بروید بشنوید ! نه اینکه صاحب سخنان بیایند در خیابان و تلوزیون انواع سخنان را بگویند تا شما بهترینش را انتخاب کنید!
شما باید به خود زحمت دهید و بروید در مورد سخنان ادیان تحقیق کنید و بهترین دین را انتخاب کنید! این شمایید که باید دنبال سخن بروید نه اینکه بشینید و سخن دنبال شما بیاید!
در ضمن اصلا هم از پیش برای کسی قید نمیگذاریم ! همه عقل دارند و میتوانند سخنان مختلف را بشنوند بهترینش را انتخاب کنند اما حق ندارند آن را بدون مجوز نشر دهند!
یعنی شاید شما تحقیق کنید و به مسحیت ایمان بیاورید ! این ایمان باید در خانه خودتان و برای خودتان بماند و اگر خواستید از آن تبلیغ کنید ابتدا باید بروید مجوزش را بگیرید!
مثلا ممکن است یک نفر از بین چندین دارو یکی را انتخاب کند ! خب مسلم است که حق دارد خودش از این دارو استفاده کند چون بدن خودش است و اختیارش را دارد! اما حق ندارد برود از آن تبلیغ کند و سلیقه ی شخصی خودش را به خورد ملت بدهد مگر اینکه مجوزش کسب شده باشد!
اگر مراجع قدرت در دین و دارو متفاوت نباشد مشکل شما با اعدام مرتد حل میشود؟ مشکل من با نفس عمل اعدام هیچوقت حل نمیشود وآن را عملی غیرعقلانی و غیر انسانی میدانم حتی در باره قاتل. چه رسد به مرتد که اصلا جرمی مرتکب نشده و در اینجا اعدام فاجعه ای بی نهایت فجیع است.
این موضوع تاپیک جدا میطلبد و اگر دوست داشتید مشکلتان با اعدام حل شود حتما این تاپیک را بسازید!
بهائیان هم ادعا میکنند آخرین دین را دارند و بهائیت مکمل اسلام است آیا شما میپذیریذ؟ مطمئنا میگوید اصلا دین نیست و فرقه ضاله است و.....
بله اگر دین بهائیت در قران وعده داده شده بود ما آن را میپذیرفتیم
دین اسلام در کتب الهی قبلی وعده داده شده بود! پس باید آن را بپذیرند!
آیا حرف شما که ممکن است نظر بخشی از متشرعین مذهبی باشد در کشوری مثل ایران ضمانت اجرایی دارد؟ من قبل چنذ نفر را نام بردم که به علت ارتداد دستگیر شده اند. آیا اگر مثلا یک مسلمان مسیحی شد و مثلا رفت و در جلسات کلیسا شرکت کرد(بدون تبلیغ) به محض اطلاع دستگیر نمیشود و شغل و زندگی متعارفش را از دست نمیدهد؟! اصلا فرض کنید فرزند یک خانواده مسلمان نخواست هیچ دینی داشته باشد. آیا برای تحصیل و ازدواج و اشتغال مشکل پیدا نمیکند؟ در یک کشور آزاد ثبت ازدواج قانونی کافی است(کسی از دین و عقیده نمیپرسد) آیا در ایران شخص مجبور نیست که زیر بار عقد مذهبی و وجود
برای این سخنانت مدرک مستند دارید؟ اگر دارید ارائه کنید وگرنه این بحث مختومه است
یک بی دین هیچ وقت با یک مسلمان ازدواج نمیکند!
ازدواج بی دین و بی دین هم گمان نکنم به خطبه ی عقد نیازی داشته باشد!
با درود . من تمام موارد را در رابطه با داروهای تخصصی با فرض امکان تقلبی و مضر بودنش مطرح کردم و باز تاکید نمودم که این موارد هم نسبی هستند مثالی در رابطه با تبلیغ سیگار مشروبات الکلی و حتی چیپس و پفک در ایران زدم و خصوصا تاکید کردم که هم اکنون هم داروهای عمومی در شبکه های ماهواره ای در حال تبلیغ هستند و اتفاقا آزاد است و مجوزشان هم محل خدشه است و کسی هم کاری به کارشان ندارد. اما من تعجبم از شماست که چطور عرصه علوم انسانی و فکر و اندیشه و عقیده مذهبی را که امری اختیاری و انتخابی و بر پایه پلورالیسم بنا شده است و آزادی آن خطری برای کسی ندارد و اصلا ربطی به قانون و قانونگذار و حکومت ندارد با داروهای پزشکی که یک امر جزمی و با اثرات حتمی است مقایسه میکنید و توجه نمیکنید که این مقایسه تا چه حد بی منطق و دور از واقعیت است! کما اینکه در جوامع مدرن کالای تقلبی را جمع آوری میکنند ولی با تبلیغ فکر و اندیشه هرچند غلط کسی کاری ندارد. خب بنده ی خدا خداوند هم قانون گذار این ملت مسلمان است خداوند قانونگذار است یعنی چی؟! خدا کی و کجا قانونگذاری کرده است؟! اصلا قرار بر چنین چیزی در دنیا نبوده و نیست. اساسا فلسفه وجودی دین هم قانونگذاری نبوده و نیست . این هم از آن حرفهاست!!! ملت مسلمان یعنی چی؟ ملت تشکیل شده از انسانهایی که وجه اشتراکشان ملیتشان است و در دین و مذهب تک تک انسانها آزاداند و کسی سخنگوی عقیده مذهبیشان نیست.
اما من تعجبم از شماست که چطور عرصه علوم انسانی و فکر و اندیشه و عقیده مذهبی را که امری اختیاری و انتخابی و بر پایه پلورالیسم بنا شده است و آزادی آن خطری برای کسی ندارد و اصلا ربطی به قانون و قانونگذار و حکومت ندارد با داروهای پزشکی که یک امر جزمی و با اثرات حتمی است مقایسه میکنید و توجه نمیکنید که این مقایسه تا چه حد بی منطق و دور از واقعیت است! کما اینکه در جوامع مدرن کالای تقلبی را جمع آوری میکنند ولی با تبلیغ فکر و اندیشه هرچند غلط کسی کاری ندارد
این که آزادی آن خطری برای انسان ندارد نظر شماست! ما اثبات میکنیم که برای سعادت انسان خطر دارد!
در ضمن دوباره تاکید میکنم هر فرد مختار است که سلامت سعادت خودش را به خطر بیندازد اما حق ندارد سلامت سعادت مردم را با تبلیغ دین بدون مجوز به خطر بیندازد
با درود . من تمام موارد را در رابطه با داروهای تخصصی با فرض امکان تقلبی و مضر بودنش مطرح کردم و باز تاکید نمودم که این موارد هم نسبی هستند مثالی در رابطه با تبلیغ سیگار مشروبات الکلی و حتی چیپس و پفک در ایران زدم و خصوصا تاکید کردم که هم اکنون هم داروهای عمومی در شبکه های ماهواره ای در حال تبلیغ هستند و اتفاقا آزاد است و مجوزشان هم محل خدشه است و کسی هم کاری به کارشان ندارد.
ببینید شما خودتان پذیرفتید که اگر به جای قانون گذار بودید اجازه نمیدادید دارویی که مضر است تبلیغ شود! پس شما هم با بنده هم عقیده اید که کشورهایی که در متن بالا ذکر کردید اشتباه میکنند که اجازه ی تبلیغ میدهند! پس دیگر این حرف های چیست؟
خداوند قانونگذار است یعنی چی؟! خدا کی و کجا قانونگذاری کرده است؟! اصلا قرار بر چنین چیزی در دنیا نبوده و نیست. اساسا فلسفه وجودی دین هم قانونگذاری نبوده و نیست . این هم از آن حرفهاست!!! ملت مسلمان یعنی چی؟ ملت تشکیل شده از انسانهایی که وجه اشتراکشان ملیتشان است و در دین و مذهب تک تک انسانها آزاداند و کسی سخنگوی عقیده مذهبیشان نیست
این که شما به دین و قران (کتاب قانون و زندگی بشر) و خدا اعتقاد ندارید هم بحث جداییست! و تاپیک جدا میطلبد !
برای این سخنانت مدرک مستند دارید؟ اگر دارید ارائه کنید وگرنه این بحث مختومه است
یک بی دین هیچ وقت با یک مسلمان ازدواج نمیکند!
ازدواج بی دین و بی دین هم گمان نکنم به خطبه ی عقد نیازی داشته باشد!
با درود . من از افرادی نام بردم یک مرد که کشیش شده بود و دو خانم که مدیریت نام آنها را حذف کردند . اصلا کاری ندارد شما یک سرچ در گوگل بکنید به موارد زیادی برخورد میکنید. مگر برخورد با بهائیان و افراد نوکیش مسیحی امری ناپیدا و مخفی است. شاید یک بی دین خواست با فردی مذهبی ازدواج کند. کجا باید ثبت کند؟ یاسر عرفات مسلمان همسری یهودی داشت. اصلا فرض دو شخص کاملا بی دین چگونه باید ازدواجشان را به ثبت قانونی برسانند؟! تا بتوانند برای فرزندشان شناسنامه بگیرند؟! لطفا دقیق بفرمائید.
شاید یک بی دین خواست با فردی مذهبی ازدواج کند. کجا باید ثبت کند؟ یاسر عرفات مسلمان همسری یهودی داشت. اصلا فرض دو شخص کاملا بی دین چگونه باید ازدواجشان را به ثبت قانونی برسانند؟! تا بتوانند برای فرزندشان شناسنامه بگیرند؟! لطفا دقیق بفرمائید.
عجب سخنانی میفرمایید! من هم میگویم دو نفر شیعه میخواهند در لاس وگاس با هم ازدواج شرعی کنند! آیا روحانی هست که خطبه ی عقد آنان را بخواند و محضری کند؟ آیا اصلا برای اینکار مکانی تعبیه شده است؟
هر کشور قانون خاص خودش را دارد! اگر دو نفر بی دین بخواهند با هم ازدواج کنند باید بروند در یک کشور دیگر! کما اینکه من از قوانین این مورد خبر ندارم چه بسا در ایران هم بشود با هم ازدواج کنند!
با درود . من از افرادی نام بردم یک مرد که کشیش شده بود و دو خانم که مدیریت نام آنها را حذف کردند . اصلا کاری ندارد شما یک سرچ در گوگل بکنید به موارد زیادی برخورد میکنید
چی سرچ کنم؟ چی میگید؟ مگر نام افراد کافی است؟ من دارم میگم آیا سندی دارید که حرفهایتان را اثبات کند؟
شما بالاخره نگفتید اگر اعتقاد اولیه مثلا به مسیحیت یا آئین زرتشت از نظر حتی قانون ایران ایرادی ندارد و آزاد است پس امری باطل و مضر نیست چگونه اعتقاد بعدی به آنها( مثلا تغییر دین ) وهمینطور تبلیغشان باطل است و مثل تبلیغ داروی مضر محسوب میشود؟!!!
شما که نگران ازدواج مسلمانان در لاس وگاس هستید حتما میدانید که برای ازدواج و تبعاتش جنبه قانونی کار مهم است نه جنبه مذهبی. حتی مسیحیان الزام قانونی برای رفتن به کلیسا و یا نزد کشیش تدارند. در لاس وگاس هم حتما روحانی شیعه پیدا میشود.
خب مگر نام این افراد جعلی و یا خیالی است یا وجود خارجی ندارند؟! میتوانید به محاکم دادگستری و یا سازمان زندانها مراجعه کنید تا ببینید این افراد واقعا وجود دارندیا نه؟!
شما بالاخره نگفتید اگر اعتقاد اولیه مثلا به مسیحیت یا آئین زرتشت از نظر حتی قانون ایران ایرادی ندارد و آزاد است پس امری باطل و مضر نیست چگونه اعتقاد بعدی به آنها( مثلا تغییر دین ) وهمینطور تبلیغشان باطل است و مثل تبلیغ داروی مضر محسوب میشود؟!!!
کسی با تغییر دینشان مشکلی ندارد! با تبلیغش مشکل داریم!
ببینید شخصی که از ابتدا مسیحی است کسی است که از ابتدا مریض است! بیماری که جرم نیست! فقط باید درمان شود!
خب حالا اگر شخص سلامتی (مسلمانی) بخواهد تغییر موضع دهد و خودش را بیمار کند (مسیحی شود) باز هم هرجی به او نیست و اختیار بدن خودش را دارد ! اصلا میتواند تا آخر عمر 200بار مسلمان شود باز مسیحی شود! خودش بدبخت میشود! پس با تغییر دین کسی مشکلی ندارد!
با تبلیغ دین مشکل داریم ! حال این تبلیغ چه از ابتدا باشد چه بعد از تغییر دین باشد! نباید انجام شود مگر اینکه مجوز بگیرد! (مناظره کند)
شما که نگران ازدواج مسلمانان در لاس وگاس هستید حتما میدانید که برای ازدواج و تبعاتش جنبه قانونی کار مهم است نه جنبه مذهبی
آفرین! دقیقا!
پس با این حساب دو نفر شیعه اگر بخواهند در لاس وگاس ازدواج کنند باید خود را با قوانین آنجا وفق دهند تا ازدواجشان قانونی شود!
در ایران هم اگر دو نفر کافر بخواهند ازدواجشان ثبت قانونی شود باید خودشان را با قوانین ایران وفق دهند تا ازدواجشان قانونی شود!
خب مگر نام این افراد جعلی و یا خیالی است یا وجود خارجی ندارند؟! میتوانید به محاکم دادگستری و یا سازمان زندانها مراجعه کنید تا ببینید این افراد واقعا وجود دارندیا نه؟!
عجب ! یعنی من بروم برای حرفی که شما زدید تحقیق کنم ببینم راست است یا دروغ؟ شما حرف زدید شما باید بروید از دادگاه ها و زندان ها مدارک جمع کنید اسکن کنید و در اینجا ارائه کنید تا صحت ادعایتان روشن شود!
اگر قرار به حرف زدن باشد و قرار باشد این حرفهارا شما بروید تحقیق کنید من هم نام افرادی را میگویم که در آمریکا به خاطر شیعه بودن بازداشت شدند!
حال شما برووید از دادگاههای آنجا صحت حرف من را جویا شوید!
کسی با تغییر دینشان مشکلی ندارد! با تبلیغش مشکل داریم این کسی یعنی کی؟! یعنی اگر من الان بروم ثبت احوال بگم تغییر دین دادم کسی به من کاری ندارد؟ اتفاقا مشکل دارند که شخص را بازداشت میکنند سند میخواهید همین افراد که الان در زندان هستند . من که به اسناد داخل دادگستری دسترسی ندارم! با تبلیغش چرا مشکل دارید؟ اگر مسیحی بودن اولیه اشکالی ندارد و مثل داروی مضر نیست پس تبلیغش هم مضر نیست. این حرف شما کاملا متناقض است! چطور اعتقاد اولیه به این ادیان مشکلی ندارد ولی و تبلیغ و اعتقاد بعدی مثل داروی کشنده است؟!!!!