ایا درخواست از ائمه درست است؟

تب‌های اولیه

406 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

shahram1363;257011 نوشت:
یعنی خدا فقط به حرفهای شیعیان توجه میکنه و فقط اونها بنده خالص خدا هستند و میتونند به عرفان برسند بقیه بندگان خدا اصلا نمیتونند؟

بحث شیعه و سنی نیست. این بحث است که خداوند متعال اولیاء خود را واسطه فیض قرار داده است. همچنان که خورشید را واسطه روشنایی و گرما قرار داده است. حال اگر زمین پشت به خورشید کند، قهری است که از آن نمی تواند استفاده کند!
اگر آنچه در ذهن ماست، انعکاس واقعیت بیرون باشد، ما می توانیم از واقعیتها استفاده کنیم و اما اگر محتویات ذهن ما خود ساخته باشد، دیگر چه انتظار است که از واقعیتها بهره بگیریم.
بله شما می توانید بگویید و دلیل هم بیاورید که اولیاء خداوند واسطه فیض نیستند اما نمی توانید بگویید، به صرف استبعاد مسئله ای را رد کنید چرا که در جواب شما گفته خواهد شد: هیچ کس نمی تواند دعای خود را مستجاب شده به نفعش بداند و یا به عرفان حقیقی - نا کاذب و شیطان ساخته - برسد، مگر این که از کانال اهل البیت (علیهم السلام) خواسته هایش را مطرح نماید و با بهره وری از آموزهای آنها در پی معرفت حق تعالی باشد.

الهدي;257710 نوشت:
يعني چي به خدا اثبات نشده كه تو قبولش داري يا نه؟
اين حرف يعني چي؟
خدا صد هزار بار گفته كسي كه به من ايمان داره بايد نماز بخونه روزه بگسيره زكات بده و ...
يعني چي اين حرف
خدا گفته ادعوني استجب لكم
نگفته ادعوني حسين ثم استجب لكم
حجت خدا يعني چي؟
كي رسول الله گفت اول حجت بعدا دعا؟
در بقيه اديان هم چنين چيزي ديده نميشه و هركسي بدون واسطه با خدا رابطه برقرار ميكنه و اتفاقا بالعكي وقتي مسيحي ها به مسيح اقتدا ميكنن خداوند عمل اونها رو شرك محاسبه ميكنه

خداوند فرموده است: وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ (مائده: 35) وسيله‏اى براى تقرب به او بجوئيد!
از طرفی هم به پیامبرش می فرماید: أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (نحل: 44) ما اين ذكر [قرآن‏] را بر تو نازل كرديم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى و شايد انديشه كنند!
و اهل بیت پیامبر فرموده اند که:
نَحْنُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّهِ. مایین وسیله قرب به خداوند. (مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين عليه السلام، ص: 61)
و به ما آموخته اند که هنگارت قبورشان بگوییم:
أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُكُمْ أَنِّي ... مُتَقَرِّبٌ بِكُمْ إِلَيْهِ. خدارا و شما را شاهد می گیرم که من بواسطه شما قرب به او پیدا می کنم. (زیارت جامعه کبیر: من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص: 614)
بِمُوَالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِينِنَا وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيَانَا. با محبت شما خداوند معارف دین ما را به ما آموخت و نابسامانیهای دنیوی ما را اصلاح نمود. (همان)
پس خداوند وقتی می فرماید: ادعونی، یعنی فرموده است: ادعونی بالحسین
خداوند کلماتی را که به آدم یاد داد تا آنها را بگوید و بعد توبه اش را بپذیرد (فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ بقره: 37): محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم صلوات الله) بود. (معاني الأخبار: 125/ 1)
*
دوستان بهتر است قبل از زدن پست، مشخص کنند که شیعه هستند یا خیر تا ما هم وظیفه خود را بدانیم. بدانیم که بحث را کجا شروع کنیم: از شاخک و یا شاخه، از تنه و یا از ریشه، و شاید هم تازه باید بذری کاشت و آبش داد!

روح بخش;256443 نوشت:
به نظر می آید این که کارشناس محترم واسطه قرار دادن اولیاء خداوند را در حد تأثیر دانسته اند مسامحه در تعبیر باشد!

با سلام خدمت شما جناب آقاي روح بخش


تعبيري كه بنده به كار بردم نه تنها مسامحه نيست بلكه يك حقيقت است و به نظر ، شما بين بحث شناخت و قرب الهي و طلب دعا خلط كرده ايد زيرا سخن در مورد دعا كردن يك بنده است كه آيا وقتي يك انسان با خداي خود صحبت مي كند مي تواند با واسطه از خدا چيزي را بخواهد يا خير؟(مثلا بگويد اي رسول خدا(ص) براي من پيش خدا شفاعت كن ) يا اينكه مستقيم هم مي تواند بگويد خدايا من را ببخش .

موفق باشيد

اندیشمند;261117 نوشت:
با سلام خدمت شما جناب آقاي روح بخش

تعبيري كه بنده به كار بردم نه تنها مسامحه نيست بلكه يك حقيقت است و به نظر ، شما بين بحث شناخت و قرب الهي و طلب دعا خلط كرده ايد زيرا سخن در مورد دعا كردن يك بنده است كه آيا وقتي يك انسان با خداي خود صحبت مي كند مي تواند با واسطه از خدا چيزي را بخواهد يا خير؟(مثلا بگويد اي رسول خدا(ص) براي من پيش خدا شفاعت كن ) يا اينكه مستقيم هم مي تواند بگويد خدايا من را ببخش .
موفق باشيد


خب شما بفرمایید: می تواند کسی مستقیم بگوید: «گناهان ما را ببخش!» بدون این که ائمه علیهم السلام را واسطه قرار دهد؟

السلام علیکم

مهر گمراهی الله ج بر قلب کسانی است که حق را پنهان می کنند و مردم را به بیراهه می کشند

امان از علم کلام و توجیه امان از احادیث ساختگی امان از تعصب و امان از چشمانی که نقش چشمان بخواب رفته را بازی می کنند وای بر ما که هنوز نمی دانیم خدای قلب ما الله هست یا عبد الله است
خیلی فرق است بین خالق و مخلوق حال مخلوق می خواهد محمد ص باشد

اما

[=&quot]بسم الله الرحمن الرحیم[/]

[=&quot]آنگاه که قرآن مقلب القلوب را باز می کنیم وبه کلام محبوب و معشوق گوش و جان فرا می دهیم که هر حرف کلامش نور قلب را فزون می دهد و وجود انسان را نوازش می کند و پاهای انسان را بیتاب می کند و چشمان انسان را بینا می کند پس بدانیم یعنی باید بدانیم که الله (ج) خالق بحر و بر مالک شرق و غرب زارق جن و انس حتما چیزی را میخواهد به ما بفهماند که در 114 سوره قرآن (کتابی که تمام صحیفه ها و دیگر کتب آسمانی در آن خلاصه شده اند)[/]

[=&quot]بله در 114 سوره قرآن چرا؟[/]

[=&quot]آخر چرا در کنار نام پاکش بسم الله دو صفت الرحمن و الرحیم را در کنار خودش گذاشته است از بین 99 صفات چرا در تمام سوره ها این دو صفت؟! خوب بیندیشیم و تفکر کنیم و بدانیم که جوابی بر سخن مشرکینی است چون (عبدالله ابن سبا) که می گفتند: ( أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ) الزمر 3[/]

[=&quot]به نام یک الله حاضر و ناضر[/]

[=&quot]بینا و شنوای تاریکی شب و تاریکی دریا و تاریکی شکم نهنگ و نزدیکتر از رگ گردن حضرت یونس ع[/]

[=&quot]انسان زمانی که در سرای شکم مادرش هست از دنیا و آخرت ذره ای آگاهی ندارد و آنگاه که قدم بر هستی دنیا می نهاند از آخرت ذره ای آگاهی ندارد و زمانی که به سرای آخرت می رود از دنیا ذره ای آگاهی ندارد[/]

[=&quot]امامان و تمام انبیا حتی حضرت عیسی روح الله

[/] [=&quot]ذره ای از دنیا آگاهی ندارد آیه ی قرآن روشن روشن به ما نشان میده (برای کسانی که خود را به خواب نزده اند و یار و همراه خود را فقط الله واحد می دانند)[/]

[=&quot]وَإِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ ﴿116﴾[/]

[=&quot]مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿117﴾ المائده[/]

[=&quot]معنی آیه 117[/]

[=&quot]جز آنچه مرا بدان فرمان دادى [چيزى] به آنان نگفتم [گفته‏ام] كه خدا پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم پس چون روح مرا گرفتى تو خود بر آنان نگهبان بودى و تو بر هر چيز گواهى (117)[/]

[=&quot]همچنین آیه دیگری موجود می باشد که می فرماید شهدا زنده اند نزد ربشان روزی می خورند و هیچ ناراحتی[/]

[=&quot]و اندوه نمی بینند اگر ارواح از دنیا آگاه باشند پس ناراحتی می بینند و متضاد با آیات قرآن است[/]

[=&quot]آیا امام حسین زنده است یا خیر ما که می گوییم شهید شده است و نزد پروردگارش روزی می خورد(عندربهم)[/]

[=&quot]اما اگر بعضی ها می گویند می بیند و می شنود و از دنیا آگاه است پس عزاداری برای چه است و گر مرده است[/]

[=&quot] پس چرا بگیم سیدنا حضرت حسین در یک لحظه همزمان دعای هزاران ایرانی و صدها عراقی (در یک لحظه) آن هم با هر لهجه ای را می تواند بشنود و واسطه ما بشود (سمیع صفت الله است) ( بصیر صفت الله است) توحید صفاتی[/]

[=&quot]حضرت آدم ، حضرت شیث،حضرت ادریس،حضرت نوح و، و،تا... رسول پاک (ص)و حضرت علی و...... از کدام قبر یا به غیر خدا از کی کمک و واسطه گرفتند!!!!؟؟؟[/]

[=&quot]تمام نماز ها نافله و نماز مسافر رکوع و سجده دارند به غیر از نماز میت (با چشمان باز بیندیشیم!)[/]

[=&quot]( الحمد لله: تعریف و ستایش فقط لایق الله) (سبحان الله : بدون نقص و اشتباه فقط الله)[/]

روح بخش;261739 نوشت:
خب شما بفرمایید: می تواند مستقیم بگوید: Kگناهان ما را ببخش!» بدون این که ائمه علیهم السلام را واسطه قرار دهد؟

ببخشید من نتونستم همه بحث رو بخونم
یعنی شما میگید مستقیم از خدا چیزی رو نخوایم؟
پس تو نماز نمیگیم ایاک نعبد و ایاک نستعین؟
زیارت هر ائمه و ...وکه میریم مستحبه نماز زیارت بخونیم و تو نماز بارها خدا رو یاد کنیم
تو هر دعایی که سفارش شده مستقیم از خدا میخوایم و البته تو خیلی فرازهاشم میگیم به حق خاندان پاک رسول الله و ...
یا اینکه خیلی جاها سلام و صلوات براشون میفرستیم.

الان بین اقشار مذهبیمون تو تشیع دو دیدگاه به وجود اومده
البته تو سطح عوام
که از خدا بخوایم یا به واسطه ولی زمان که مثلا الان دوره امام زمان عج هست

که به نظر من باید همواره از خدا خواست و البته گاهی اوقات که میبینیم خیلی بیچیز و بی ابرو هستیم اینجا شفیع و وسیله نیاز داریم که بهترین وسیله ائمه معصومین هستن

البته من عالم دینی نیستم و نظر خودمو دادم
خوشحال میشم اکگر اشتباهی هست برام توجیه کنن


« ایاکَ نَستعین» الفاتحه /5

تفسیر : در خارج از اسباب خاص از ذات الله کمک بخواهید.

انشا الله کلمه خاص تفسیر خواهد شد.

مجبوریم;261779 نوشت:

امان از علم کلام و توجیه امان از احادیث ساختگی
[=&quot]امامان و تمام انبیا حتی حضرت عیسی روح الله[/]

[=&quot]ذره ای از دنیا آگاهی ندارد [/]
[=&quot]آیا امام حسین زنده است یا خیر ما که می گوییم شهید شده است و نزد پروردگارش روزی می خورد(عندربهم)[/]

[=&quot]اما اگر بعضی ها می گویند می بیند و می شنود و از دنیا آگاه است پس عزاداری برای چه است و گر مرده است[/]

[=&quot]پس چرا بگیم سیدنا حضرت حسین در یک لحظه همزمان دعای هزاران ایرانی و صدها عراقی (در یک لحظه) آن هم با هر لهجه ای را می تواند بشنود و واسطه ما بشود (سمیع صفت الله است) ( بصیر صفت الله است) توحید صفاتی[/]

[=&quot]حضرت آدم ، حضرت شیث،حضرت ادریس،حضرت نوح و، و،تا... رسول پاک (ص)و حضرت علی و...... از کدام قبر یا به غیر خدا از کی کمک و واسطه گرفتند!!!!؟؟؟[/]

[=&quot]تمام نماز ها نافله و نماز مسافر رکوع و سجده دارند به غیر از نماز میت (با چشمان باز بیندیشیم!)[/]


شما دوست گرامی از اهل سنت هستید، نمی توانید در این بحث شرکت کنید زیرا بحثی که اینجا مطرح شده است مخصوص کسانی است که به مبانی شیعه معتقد هستند. شما ابتداء باید وارد بحث در این مبانی شوید که البته این تاپیک جای آن نیست.

تحریم;261782 نوشت:
ببخشید من نتونستم همه بحث رو بخونم
یعنی شما میگید مستقیم از خدا چیزی رو نخوایم؟
پس تو نماز نمیگیم ایاک نعبد و ایاک نستعین؟
زیارت هر ائمه و ...وکه میریم مستحبه نماز زیارت بخونیم و تو نماز بارها خدا رو یاد کنیم
تو هر دعایی که سفارش شده مستقیم از خدا میخوایم و البته تو خیلی فرازهاشم میگیم به حق خاندان پاک رسول الله و ...
یا اینکه خیلی جاها سلام و صلوات براشون میفرستیم.

الان بین اقشار مذهبیمون تو تشیع دو دیدگاه به وجود اومده
البته تو سطح عوام
که از خدا بخوایم یا به واسطه ولی زمان که مثلا الان دوره امام زمان عج هست

که به نظر من باید همواره از خدا خواست و البته گاهی اوقات که میبینیم خیلی بیچیز و بی ابرو هستیم اینجا شفیع و وسیله نیاز داریم که بهترین وسیله ائمه معصومین هستن

البته من عالم دینی نیستم و نظر خودمو دادم
خوشحال میشم اکگر اشتباهی هست برام توجیه کنن

سلام

شما بی آبرو نسیتید و من هم بی آبرو نیستم

من و شما هر دو انسان فرزند آدم هستیم اشرف مخلوقات هستیم مهربانی الله نسبت به من و شما 70 برابر مهربانی مادر نسبت به من و شماست و حتی در داستان های واسطه گرایی و آستانه پرستی مهربانی الله 70 برابر از مهربانی امام یا پیامبر مد نظر که برخی واسطه اش می کنند هست.

ما جانشین الله عزوجل نایب رسول الله ص و وارث قرآن عظیم الشان هستیم

بی آبرو و بیچیز ابلیس لعنه الله علیه هست که در بارگاه الهی: سوره ص

قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ (79) گفت پروردگار من پس مرا تا روزى كه برانگيخته مى‏شوند مهلت بدهقَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿80﴾ فرمود پس همانا تو از مهلت‏يافتگانى.

بی آبرو ابلیس است که مستقیما الله را خواند و الله در جوابش برای استجابت دعایش «فَ=پس»را آورد.

درسی از قرآن
ابلیس بی آبرو چه زیبا دعا کرد و الله استجابت کرد /\اما انسان با آبرو برای دعا کردن چه تفکراتی که بر سر ندارد!

البته به برخی باید حق داد چون بد جور ذهن سازی کرده اند!؟؟؟

تحریم;261782 نوشت:
ببخشید من نتونستم همه بحث رو بخونم
یعنی شما میگید مستقیم از خدا چیزی رو نخوایم؟
پس تو نماز نمیگیم ایاک نعبد و ایاک نستعین؟
زیارت هر ائمه و ...وکه میریم مستحبه نماز زیارت بخونیم و تو نماز بارها خدا رو یاد کنیم
تو هر دعایی که سفارش شده مستقیم از خدا میخوایم و البته تو خیلی فرازهاشم میگیم به حق خاندان پاک رسول الله و ...
یا اینکه خیلی جاها سلام و صلوات براشون میفرستیم.

الان بین اقشار مذهبیمون تو تشیع دو دیدگاه به وجود اومده
البته تو سطح عوام
که از خدا بخوایم یا به واسطه ولی زمان که مثلا الان دوره امام زمان عج هست

که به نظر من باید همواره از خدا خواست و البته گاهی اوقات که میبینیم خیلی بیچیز و بی ابرو هستیم اینجا شفیع و وسیله نیاز داریم که بهترین وسیله ائمه معصومین هستن

البته من عالم دینی نیستم و نظر خودمو دادم
خوشحال میشم اکگر اشتباهی هست برام توجیه کنن

مبانی اعتقادی شیعه (که من به آن اعتقاد دارم) می گوید:
حضرات معصومین علیهم السلام واسطه های همه گونه فیض و رحمت خداوند هستند. اگر واسطه ها شناخته نشوند، رحمتی به ما و به هیچ یک از موجودات جهان هستی نمی رسد. بدون ارتباط بر قرار کردن با اهل البیت علیهم السلام هیچ ارتباطی با خداوند صورت نمی پذیرد.
دعاهایی که خالی از صلوات هست، باید در ابتدا و یا انتهای آن، ذگر صلوات گفته شود تا خداوند به این دعا توجه کند.
تنها یک چیز را فرد می تواند مستقیم از خداوند بخواهد و آن هدایت یافتن است. کاری که در سوره حمد صورت می گیرد: هر مسلمانی ده بار در روز می گوید: اهدنا الصراط المستقیم. بعد راه مستقیم را معنا می کند: صراط الذین انعمت علیهم. صحبت از یک نعمت است نه چند نعمت. آن یک نعمت چیست؟ آن کدام نعمت است که هر کس داشت، در صراط مستقیم قرار دارند و ما از خداوند می خواهیم که در مسیر او حرکت کنیم؟
آیه 3 سوره مائده آن نعمت را ولایت معرفی می کند: الیوم اکملت علیکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی!
ما از خداوند می خواهیم خدایا با آمرزش گناهانمان، قلب اولیائت را از ما راضی کن تا محبتشان در قلبمان غوغا کند و آنها همیشه و هرجا راهنمای ما باشند.
اگر دچار مشکل شدیم از خداوند می خواهیم که بواسطه اولیاء اش مشکل ما را حل کند. ما می دانیم خداوند جز از طریق اهل البیت، کاری در جهان هستی انجام نمی دهد هر چند اگر بخواهد این کار را می کند ولی قانونش را بر این قرار داده تا مدیریت جهان توسط هرم ولایت صورت بگیرد.
درباره هرم ولایت در پستی دیگر، در ضمن معرفی یک کتاب توضیح خواهم داد.

مجبوریم;261787 نوشت:
بی آبرو ابلیس است که مستقیما الله را خواند و الله در جوابش برای استجابت دعایش «فَ=پس»را آورد.
درسی از قرآن
ابلیس بی آبرو چه زیبا دعا کرد و الله استجابت کرد /\اما انسان با آبرو برای دعا کردن چه تفکراتی که بر سر ندارد!

البته به برخی باید حق داد چون بد جور ذهن سازی کرده اند!؟؟؟


آقای «مجبوریم» ما مجبور نیستیم! این شیطان است که مجبور است بماند و بر عمق چاه دوزخش بیافزاید زیرا خداوند مرگش را عقب انداخته است!
خداوند مهلت دادن را عذاب می داند: فَمَهِّلِ الْكافِرينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً (طارق: 17)
دعایی که از شیطان مستجاب شد، قید «لکم» را نداشت بلکه برای او «علیکم» شد. قرآن می فرماید: ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ. من را بخوانید من برای شما (به نفع شما) دعایتان را مستجاب می کنم.
شما بگویید: آیا اگر خداوند دعای شیطان را مستجاب نمی کرد و همانجا جانش را می گرفت برای او بهتر بود یا وضعیتی که الان دارد.
خداوند تنها زمانی دعایی را به نفع دعا کننده مستجاب می کند که به «وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ (مائده: 35)» توجه کند. و الا می شود همین شیطانی که دوستمان فرمودند و چه زیبا ما را به حقیقتی که انکارش می کنند رهنمون ساختند. عدو شد سبب خیر! الحمد لله. راستش من خودم تا حال توجه به این نکته نداشتم. وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ.
قبلا گفته بودم شما نباید در این تاپیک بحث کنید چون معتقد به مبانی شیعه نیستید. تاپیکی را خودتان ایجاد کنید، شیعیان آنجا سراغ شما خواهند آمد.

روح بخش;261795 نوشت:
مبانی اعتقادی شیعه (که من به آن اعتقاد داردم) می گوید:
حضرات معصومین علیهم السلام واسطه های همه گونه فیض و رحمت خداوند هستند. اگر واسطه ها شناخته نشوند، رحمتی به ما و به هیچ یک از موجودات جهان هستی نمی رسد. بدون ارتباط بر قرار کردن با اهل البیت علیهم السلام هیچ ارتباطی با خداوند صورت نمی پذیرد.
دعاهایی که خالی از صلوات هست، باید در ابتدا و یا انتهای آن، ذگر صلوات گفته شود تا خداوند به این دعا توجه کند.
تنها یک چیز را فرد می تواند مستقیم از خداوند بخواهد و آن هدایت یافتن است. کاری که در سوره حمد صورت می گیرد: هر مسلمانی ده بار در روز می گوید: اهدنا الصراط المستقیم. بعد راه مستقیم را معنا می کند: صراط الذین انعمت علیهم. صحبت از یک نعمت است نه چند نعمت. آن یک نعمت چیست؟ آن کدام نعمت است که هر کس داشت، در صراط مستقیم قرار دارند و ما از خداوند می خواهیم که در مسیر او حرکت کنیم؟
آیه 3 سوره مائده آن نعمت را ولایت معرفی می کند: الیوم اکملت علیکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی!
ما از خداوند می خواهیم خدایا با آمرزش گناهانمان، قلب اولیائت را از ما راضی کن تا محبتشان در قلبمان غوغا کند و آنها همیشه و هرجا راهنمای ما باشند.
اگر دچار مشکل شدیم از خداوند می خواهیم که بواسطه اولیاء اش مشکل ما را حل کند. ما می دانیم خداوند جز از طریق اهل البیت، کاری در جهان هستی انجام نمی دهد هر چند اگر بخواهد این کار را می کند ولی قانونش را بر این قرار داده تا مدیریت جهان توسط هرم ولایت صورت بگیرد.
درباره هرم ولایت در پستی دیگر، در ضمن معرفی یک کتاب توضیح خواهم داد.

سلام

حضرات معصومین علیهم السلام واسطه های همه گونه فیض و رحمت خداوند هستند. اگر واسطه ها شناخته نشوند، رحمتی به ما و به هیچ یک از موجودات جهان هستی نمی رسد.بدون ارتباط بر قرار کردن با اهل البیت علیهم السلام هیچ ارتباطی با خداوند صورت نمی پذیرد.

جمله بالا که نظر دوست ماست کاملا غیر منطقی و نوعی افراط و غلو نسبت به اهل بیت پاک نبی ص است

الله ج دینش را از هر چیزی بیش تر دوست دارد حتی پیامبر ص

و پیامبر ص را قربان دین کرد.

دعاهایی که خالی از صلوات هست، باید در ابتدا و یا انتهای آن، ذگر صلوات گفته شود تا خداوند به این دعا توجه کند.

جمله دوم دوست ما هم نا منطقی است ابلیس در سوره ص موجود هست پست بالا دادم در آن زمان دعایش نه محمد ص بود نه خاندانش در صورتی که می بینیم الله ج دعایش را قبول کرد.
نباید برای استجابت دعا درود را فرض بدانیم بلکه درود برای تسریع استجابت مفید است نکته قابل ذکر ابلیس بی آبرو و گناهکار بدون واسطه دعا کرد الله در اجابت آن فَ را آورد.
تنها یک چیز را فرد می تواند مستقیم از خداوند بخواهد و آن هدایت یافتن است. کاری که در سوره حمد صورت می گیرد: هر مسلمانی ده بار در روز می گوید: اهدنا الصراط المستقیم. بعد راه مستقیم را معنا می کند: صراط الذین انعمت علیهم.

بالایی هم اشتباه است اولا 10 بار بیشتر است دوما دعاهای قرآنی زیادی هست دعا حضرت ذکریا برای فرزند الله در جوابش فَ را آورد همچنین دعای قل رب زذنی علما
و غیره که از احادیث ثابت است
سوما یک فرد عادی هم می داند در روزهزاران چیز از الله می طلبیم مستقیما مثلا دعای خوراک یا دعای بیدار شدن یا دعاهای وضو و هزاران دیگر...

ما می دانیم خداوند جز از طریق اهل البیت، کاری در جهان هستی انجام نمی دهد هر چند اگر بخواهد این کار را می کند ولی قانونش را بر این قرار داده تا مدیریت جهان توسط هرم ولایت صورت بگیرد.

جمله بالا سر تا پا انسان را به کفر می رساند و از کارشناسان سایت تقاضا دارم بررسی نمایند و از دوست گرامی (بنظرم نیت شان خیر است) تقاضا دارم منابع خوب و معتبر در سایت نوشته فرمایند. الله تعالی مدیریت جهان را توسط هرم ولایت قرار نداده و قانونش نیست.
الله واحد است تنهاست به دوست نیاز ندارد از شرک بیزار است چه شریکش دوست باشد یا دشمن.
لا اله نفی کردن حضرت عیسی حضرت محمد لات منات قبر بت حضرت مهدی حضرت علی اولیا انبیا شهدا صدیقین درخت سنگ الا الله اثبات یک الله

[="navy"]با سلام به همه دوستان

خداوند در قرآن می فرماید : طائر یطیر بجناحیه ( آیه 38 سوره انعام )

مبنای اصلی آیه فوق در بیان اهمیت واسطه است . در واقع بال پرنده واسطه ایست برای پرواز که بدون آن پرواز ممکن نیست. براین اساس اگر درخواست از ائمه با این نگاه باشد که آن بزرگواران واسطه فیض و رحمت الهی و نزول آن بر بنده اند ؛ این خواهش کاملا بجاست ، اما اگر نگاه ما به ایشان ، نگاهی باشد که برای آنان استقلال اراده در نظر بگیریم و معطی شی را ایشان بدانیم دچار شرک شده ایم.

دلیل این امر هم یک اصل ساده منطقی است و آن هم این است که : « معطی شئ نمی تواند فاقد شئ باشد. » حال اگر ما معطی شئ را امامان بزرگوار فرض کنیم ، آنها را مالک اشیا فرض کرده ایم و این یعنی بر هر شیی دو مالک - یکی امام و یکی خداوند - فرض کرده ایم که این همان معنای شرک است.

و من الله التوفیق ...[/]

روح بخش;261797 نوشت:
آقای «مجبوریم» ما مجبور نیستیم! این شیطان است که مجبور است بماند و بر عمق چاه دوزخش بیافزاید زیرا خداوند مرگش را عقب انداخته است!
خداوند مهلت دادن را عذاب می داند: فَمَهِّلِ الْكافِرينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً (طارق: 17)
دعایی که از شیطان مستجاب شد، قید «لکم» را نداشت بلکه برای او «علیکم» شد. قرآن می فرماید: ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ. من را بخوانید من برای شما (به نفع شما) دعایتان را مستجاب می کنم.
شما بگویید: آیا اگر خداوند دعای شیطان را مستجاب نمی کرد و همانجا جانش را می گرفت برای او بهتر بود یا وضعیتی که الان دارد.
خداوند تنها زمانی دعایی را به نفع دعا کننده مستجاب می کند که به «وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ (مائده: 35)» توجه کند. و الا می شود همین شیطانی که دوستمان فرمودند و چه زیبا ما را به حقیقتی که انکارش می کنند رهنمون ساختند. عدو شد سبب خیر! الحمد لله. راستش من خودم تا حال توجه به این نکته نداشتم. وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ.
قبلا گفته بودم شما نباید در این تاپیک بحث کنید چون معتقد به مبانی شیعه نیستید. تاپیکی را خودتان ایجاد کنید، شیعیان آنجا سراغ شما خواهند آمد.

سلام

جهنمی بودن شیطان از همان ابتدا معلوم است و شیطان توبه نمی تواند بکند اما الله عزوجل دعای شیطان را قبول کرد و الله ج اگر کسی در بارگاهش نیازمندی خود را طلب کند 100% الله برایش خیر فیصله می کند حال آنکه ظاهرش شر باشد فرق هم نمی کند دعا کننده چه جن باشد چه انس .
همچنین اگر شیطان را همان اول در جهنم داخلش میکرد تا ابد در جهنم می بود و اگر بعد قیامت در جهنم انداخته شود باز هم تا ابد در جهنم است. با دعا در اصل و حقیقت هیچ کس ضرر نمی کند چه جن باشد چه انس.

اما در مورد آیه ای که جلو کردید وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ

[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]اولا-- خدا در این آیه فرموده وسیله را بجویید و نفرموده وسیله را در حوائج خود بخوانید وسیله خواستنی است نه خواندنی که نه تنها در تقرب به خدا بلکه تهیه خوراک و پوشاک و مسکن و در کسب و تجارت و زراعت و غیره انسان محتاج وسائل است. انبیاء و اوصیاء در دعا و عرض حاجت به خدا وسیله نیستند. خدا دور نیست تا محتاج بواسطه ایشان باشد. و برای دعا و عرض حاجت خود انبیاء نفرموده اند ما واسطه یا وسیله هستیم بلکه فرموده اند:[/][/]
[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]"الحمد لله الذی ادعوه و لا ادعو غیره و لودعوت غیره لخیب دعائی"[/][/]
[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]ثانیا-- آیه: "ابتغوا الیه الوسیله" خطاب به رسول الله و سایر مومنین است. باید دید رسول الله(ص) و علی رضی الله عنه به این آیه چگونه عمل کرده اند؟ آیا چه وسیله ای می جستند؟ رسول خدا(ص) عرض می کند: "الهی وسیلتی الیک ایمانی بک" (خدایا وسیله من ایمان من است)[/][/]
[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]و حضرت علی رضی الله عنه در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه میفرماید:[/][/]
[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]ان افضل ما توسل به المتوسلون الی الله الایمان به و برسوله و الجهاد فی سبیله...[/][/]
[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]و در دعای کمیل عرض می کند: ویتوسل الیک بربوبیتک یعنی: خدایا توسل من بسوی با ایمان به ربوبیت توست.[/][/]
[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]و در مناجات ماه شعبان عرض می کند: وجعلت الاقرار بالذنب الیک وسیلتی. (اقرار به گناه وسیله من است)[/][/]
[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]و امام سجاد در دعای ابوحمزه عرض می کند: "الهی بدعائک توسلی" (الهی با دعایم بسویت متوسل می شوم)[/][/]
[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]پس وسیله ایمان و تقوی و دعا و عبادت است نه اشخاص مقربین.[/][/]
[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]به اضافه ایمان و تقوی و عبادت را میتوان جست و تهیه کرد. اما بندگان مقربین را نمیتوان جست و تهیه نمود.[/][/]

دز آخر بگویم کافی است به آیه زیر دقیت کنید تا بفهمید منظور از وسیله چیست؟

سوره اسراء

[=arial, helvetica, sans-serif][=arial, helvetica, sans-serif]قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا (آیه۵۶) أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا (آیه۵۷)

[/][/](اى محمد) بگو بخوانيد به جز الله آنانى را که گمان ميکنيد (کاره اى هستند) پس نمى توانند ضررى را از شما دفع کنند نه حال شما را عوض کنند، آنانيکه شما مى خوانيد آنها خود شان دنبال وسيله ميگردند هر کدام که مقرب تر باشد [بيشتر دنبال وسيله اند] آنها خود شان اميدوار به رحمت رب هستند و از عذا ب رب مى ترسند.

دیگه از این روشن تر

secrety;261807 نوشت:
با سلام به همه دوستان

خداوند در قرآن می فرماید : طائر یطیر بجناحیه ( آیه 38 سوره انعام )

مبنای اصلی آیه فوق در بیان اهمیت واسطه است . در واقع بال پرنده واسطه ایست برای پرواز که بدون آن پرواز ممکن نیست. براین اساس اگر درخواست از ائمه با این نگاه باشد که آن بزرگواران واسطه فیض و رحمت الهی و نزول آن بر بنده اند ؛ این خواهش کاملا بجاست ، اما اگر نگاه ما به ایشان ، نگاهی باشد که برای آنان استقلال اراده در نظر بگیریم و معطی شی را ایشان بدانیم دچار شرک شده ایم.

دلیل این امر هم یک اصل ساده منطقی است و آن هم این است که : « معطی شئ نمی تواند فاقد شئ باشد. » حال اگر ما معطی شئ را امامان بزرگوار فرض کنیم ، آنها را مالک اشیا فرض کرده ایم و این یعنی بر هر شیی دو مالک - یکی امام و یکی خداوند - فرض کرده ایم که این همان معنای شرک است.

و من الله التوفیق ...

سلام

وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ ﴿38﴾ انعام

قیاس شما بی سند و بی دلیل است و هیچ معنایی ندارد در واقع پرنده برای کسب رزق و زندگی به بال های خود نیاز دارد و پرنده برای باز و بسته کردن بال های خود تابع امر الله است دقت کنید پرنده برای رفتن از آمریکا جنوبی تا دشمال اگر یک درجه خراب برود به مقصد نمی رسد لذا این الله است که او را هدایت می کند عامه لذا شما باید اول به این نکته توجه می کردید بعد آیه را تفسیر می کردید واولیا و امامان در بهشت خوشحال اند و اندکی پریشانی های دنیا را نمی بینند. همچنین مبحث آیه این است تمام چیزها نوشته شده اند و لوح محفوظ غیر قابل تغییر است

مجبوریم;261787 نوشت:
سلام

شما بی آبرو نسیتید و من هم بی آبرو نیستم

من و شما هر دو انسان فرزند آدم هستیم اشرف مخلوقات هستیم مهربانی الله نسبت به من و شما 70 برابر مهربانی مادر نسبت به من و شماست و حتی در داستان های واسطه گرایی و آستانه پرستی مهربانی الله 70 برابر از مهربانی امام یا پیامبر مد نظر که برخی واسطه اش می کنند هست.

ما جانشین الله عزوجل نایب رسول الله ص و وارث قرآن عظیم الشان هستیم

بی آبرو و بیچیز ابلیس لعنه الله علیه هست که در بارگاه الهی: سوره ص

قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ (79) گفت پروردگار من پس مرا تا روزى كه برانگيخته مى‏شوند مهلت بدهقَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿80﴾ فرمود پس همانا تو از مهلت‏يافتگانى.

بی آبرو ابلیس است که مستقیما الله را خواند و الله در جوابش برای استجابت دعایش «فَ=پس»را آورد.

درسی از قرآن
ابلیس بی آبرو چه زیبا دعا کرد و الله استجابت کرد /\اما انسان با آبرو برای دعا کردن چه تفکراتی که بر سر ندارد!

البته به برخی باید حق داد چون بد جور ذهن سازی کرده اند!؟؟؟


خدا اگر ما رو 70 برابر بیشتر دوست داره
بدون شک اهل بیت عصمت و طهارت رو هزاران برابر بیشتر دوست داره
و بخاطرآبرو و جایگاه اونها هر خواسته و شفاعتی رو میپذیره

پس چه خوبه ادم با اولیای خدا و مخصوصا اهل بیت س رابطه خوبی داشته باشه تا از شفاعتشون برخوردار بشه

مجبوریم;261779 نوشت:
آیا امام حسین زنده است یا خیر ما که می گوییم شهید شده است و نزد پروردگارش روزی می خورد(عندربهم) اما اگر بعضی ها می گویند می بیند و می شنود و از دنیا آگاه است پس عزاداری برای چه است و گر مرده است پس چرا بگیم سیدنا حضرت حسین در یک لحظه همزمان دعای هزاران ایرانی و صدها عراقی (در یک لحظه) آن هم با هر لهجه ای را می تواند بشنود و واسطه ما بشود (سمیع صفت الله است) ( بصیر صفت الله است) توحید صفاتی

شما که به قران اشاره کردی خوبه به کلماتی که در این کتاب عظیم ازش استفاده شده هم دقت کنی؟!
شما بالاخره به ایه ای که شهدا رو زنده میدونه ایمان داری یا نه؟!
میشه بگی استفاده از لفظ زنده برای فردی که روحی در بدن نداره و زیر کلی خاک است یعنی چی؟!؟!
با نوع برداشت شما که قران العیاذبالله داره حرف خلاف عقل میگه!!!

زنده اونیه که قدرت تاثیر گذاری داشته باشه!
و اگه یه ادم که راه میره و غذا میخوره و... تاثیری بر اطراف نذاره مرده ی متحرک است!

:Ealam:شهید هم زندست طبق گفته ی قران!
و موجود زنده موجودیست موثر!!!!
افلا تعقلون؟!....

در مورد عذاداری هم دلایل زیادی داره من چند نمونه اشو میگم:
یکی از مهم ترین دلایل زنده نگه داشتن نام ایشون است و اینکه هرگز تاریخ نباید اون اتفاق عظیم رو فراموش کنه!
یاد اوری همین اتفاق موتور محرک شیعه در طول تاریخ بوده و هست!
شیعه هر مشکلی که در راه دین خدا براش ایجاد شده رو با یاد اوری کربلا تحمل کرده!
عذااری امام حسین اب سرد مصائب ماست!

از طرف دیگه جنبه ی سیاسی هم داره!به نقل از یکی از کشیشان مسیحی شنیدم که بعد از دیدن کربلا در روز اربعین و دیدن اون جمعیت ملیونی گفته بود اگه ما یه امام حسین مثل شما داشتیم تا حالا همه ی دنیا رو باهاش مسیحی کرده بودیم!!!(16ملیون فقط برای امسال تخمین زده شد!!که این هم خودش معجزس!معجزست که بعد این همه سال این داغ نه تنها سرد نمیشه که سوزاننده ترم میشه!معجزست خشک نشدن خون کسی که از دید خیلی ها مرده!!!!)
میدونین چندتا ادم تو همین عذاداری ها گناهو کنار گذاشتن و توبه کردن؟!؟
خیلی از جوونا نه مسجد میان نه پای سخنرانی میشینن نه ...(البته نمیگم اینا خوبه!) ولی محرم که میشه تو خونه نمیمونن!


مجبوریم;261809 نوشت:
(اى محمد) بگو بخوانيد به جز الله آنانى را که گمان ميکنيد (کاره اى هستند) پس نمى توانند ضررى را از شما دفع کنند نه حال شما را عوض کنند، آنانيکه شما مى خوانيد آنها خود شان دنبال وسيله ميگردند هر کدام که مقرب تر باشد [بيشتر دنبال وسيله اند] آنها خود شان اميدوار به رحمت رب هستند و از عذا ب رب مى ترسند.

شما معنی توسل رو نمیدونید متاسفانه!
توسل از اسمش هم معلومه!
وسیله گرفتن!
ما از خود وسیله چیزی نمیخوایم؟!
با استفاده از وسیله طبق نص صریح قران [=b nazanin]وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ از خود خدا میخوایم!
:pir:توسل راه و روش خواستن از خود خداست نه خواستن از غیر خدا!!!!!

حدیث رسول الله:

بسم الله الرحمن الرحیم من العبد به منزلت کن من المولا

ببینید عبد محض چنین مقامی داره!!و دلیل اون این است که در این مرحله ی بندگی دیگه خواسته ی عبد و مولا فرقی با هم نداره!!عین هم است!!

این مثل مورد معجزه

میماند!مگر انگشت حضرت سلیمان مستقل عمل میکرد!!منو شما اون انگشتر رو هم داشته باشیم کاری نمیتونیم انجام بدیم!!پس اون انگشتر،فقط یکی از اسباب است! مگر وقتی پیامبری به مرحله ای میرسد که در طبیعت دخل و تصرف (یا همان معجزه ) بکنه این کار رو مستقل از خداوند انجام میده!!؟؟

نه!!روح پیامبر به خاطر مقام بسیار بالاش میشه وسیله ی خداوند برای انجام اون کار(معجزه)همون طور که خداوند در ایات قران گفته که دوست داره کار هاش رو با اسباب انجام بده!!

باز هم تاکیید میکنم:

توسل=راه خواستن از خدا!!
نه،خواستن از غیر خدا!!!!!!

مجبوریم;261809 نوشت:
ان افضل ما توسل به المتوسلون الی الله الایمان به و برسوله و الجهاد فی سبیله... و در دعای کمیل عرض می کند: ویتوسل الیک بربوبیتک یعنی: خدایا توسل من بسوی با ایمان به ربوبیت توست. و در مناجات ماه شعبان عرض می کند: وجعلت الاقرار بالذنب الیک وسیلتی. (اقرار به گناه وسیله من است) و امام سجاد در دعای ابوحمزه عرض می کند: "الهی بدعائک توسلی" (الهی با دعایم بسویت متوسل می شوم) پس وسیله ایمان و تقوی و دعا و عبادت است نه اشخاص مقربین. به اضافه ایمان و تقوی و عبادت را میتوان جست و تهیه کرد. اما بندگان مقربین را نمیتوان جست و تهیه نمود.

بله ولی اگه به اینا اشاره میکنید خوبه دعای توسل،زیارت جامعه دعای ندبه و......رو هم ببینید!

مجبوریم;261809 نوشت:
آیه: "ابتغوا الیه الوسیله" خطاب به رسول الله و سایر مومنین است. باید دید رسول الله(ص) و علی رضی الله عنه به این آیه چگونه عمل کرده اند؟ آیا چه وسیله ای می جستند؟ رسول خدا(ص) عرض می کند: "الهی وسیلتی الیک ایمانی بک" (خدایا وسیله من ایمان من است)

دلایل ما برای توسل هم احادیث خود رسول الله است و هم ایات قران!

1
در ایه ی 64 سوره نسا یاد داده چه طور از خدا بخواییم!

در این ایه قران به کسانی که به خودشون ستم کردند فرمان میده سراغ پیامبر برند و از او بخوان برای ان ها طلب مغفرت کنه و هم خود توبه کنند!و اخر ایه هم فرموده خداوند در این حالتوبه پذیر است!
ویا ایه 5 منافقون:همین ماجرا در مورد منافقان نقل شده!
و یا باز در سوره ی یوسف در ایات 98-97 از فرزندان یعقوب علیه السلام گفته که از پدرشان خواستند برای ان ها طلب امرزش کنه!و این عمر رو تایید کرده!

علاوه بر این در ایه ی 35 مائده کاملا واضح است که خداوند از ما خواسته تا برای تقرب به او وسیله ای جستوجو کنیم!:
یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و ابتغو الیه الوسیله...

2
اگر چه در این مورد ایات به خودی خود کاملا واضح اند اما به طور کل اگر شما بخوایین فقط به ایات استدلال کنین به جایی نمیرسین!قران به مفسر نیاز داره!که همون فرستاده ی خداست!!....
که در این مورد احادیث بسیار زیادی توسط شیعه و سنی و یا حتی وهابیون(!!!!!)نقل شده نمونه اش همون که در مورد توبه حضرت ادم بیان شد!!

مورد دیگه داستان شفا گرفتن یک نابیناست که رفاعی نویسنده معاصر و معاند وهابی هم حتی سندش رو تایید کرده که:
این فرد برای شفا چشمش و به توصیه خود پیامبر در دعایی بیان میکنه:
اللهم انی اسالک و اتوجه الیک بنبیک محمد نبی الرحمةیا محمد انی اتوجه بک ......
دقت کنید مثل جملات دعای توسل ماست
مواردی از این قبیل خیلی زیاد است که میتونید اونها رو در کتب مربوط به ایین وهابیت پیدا کنید مثل کتاب ایت الله سبحانی البته اصول عقاید امامیه ی ایشون هم مفید است(گرچه بسیار فشرده بیان کرده) و یا در کتبی که به طور خاص در باره توسل نوشته شده.
البته کتاب در این باره بسیار زیاد است!


توجه کنید اعتقاد توسل فقط مربوط به شیعیان نیست اهل سنت هم اینرو قبول دارند در صحیح بخاری (که همان طور که میدونید صحیح ترین کتاب مورد قبول اهل سنت بعد از قران است و برای احادیث بیان شده در اون تصحیح سند نمی کنند) هم از توسل عمر صحبت کرده!و البته این از اداب رسوم انها تا چند قرن اخیر هم بوه!فقط وهابیون هستند که بدئتی گذاشتند و با بسیاری از مسائل از این قبیل مخالفت کردند!

در ادامه ی پست (http://www.askdin.com/post258371-151.html )151 که چند حدیث در مورد عقل اول ذکر شد:(از تاخیر عذر میخوام جناب bina88)
همونطور که گفته شد مخلوق اول یا صادر اول طبق روایات حقیقت انسان کامل است که از اون به عنوان عقل اول یاد شده (مخلوقی کاملا مجرد)البته این مسئله از دید فلسفی هم قابل بررسی هست که این لینک:http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=41121
کمی اون رو توضیح داده ولی به نظرم روایات موثقی که از طریق شیعه و سنی نقل شده کفایت میکنه(که البته در پست های قبل چند نمونه عرض شد)

اما اینکه گفته میشه عقل اول نور وجود پیامبر و یا حقیقت وجود اوست به این خاطر است که رسول الله کامل ترین انسان بودند و در واقع وجود ایشون به عنوان انسانی که 1400 سال پیش زندگی میکرده تجلی کامل این حقیقت(یا عقل اول)ایشون بودند و بعد از ایشون هر کدوم از ائمه (یا حجت های خدا) به گونه ای تجلی این نور وجودی بودند(و البته هستند)!!

سلام عليكم جميعا

من در رابطه با علم كلام و فلسفه اسلامي جناب مجبوريم گرامي اينجا فقط ميتوانم در دفاع از كلام و فلسفه اسلامي ( فلسفه اي كه به جهان بيني اسلامي تجهيز شده ) چيزي ذكر كنم ولي همين قدر عرض ميكنم كه نگرش تحقيقي در آيات و روايات و جهان آفرينش توصيه قرآن كريم است لذا اين علوم براي بالا بردن فهم انسان مسلمان از جهان هستي و نقش خداوند در اين جهان و پايان كار او لازم و ضروري است.

در اين بين ممكن است از اين علوم عده اي سوء استفاده نمايند چنانكه در هيات چنين است و يا در رجال چنين ميكردند و ميكنند ولي اين دليل كافي اي نيست كه بخواهيم كلام و فلسفه اسلامي را تقبيه و اهل كلام و فلسفه را سرزنش و مذمت كنيم.

واضح است در اين صورت خلاف نص عمل كرده ايم. لذا كمي تحقيق فكر ميكنم ارزش اين علوم را برايتان بيشتر نمايان نمايد.

hoorshid;258371 نوشت:
اين روح اعظم تعيين کننده, هم قلم ناميده شده است, بعنوان وجودی مبرا از کدورت و جسمانيت و هم نور بعنوان وجود خالی از ظلمت. بنابرين, «روح» سرچشمة حيات نفوس زمينی و آسمانی است و عارفان آن را «حقيقت محمديه» ناميده اند که کمال وجودی پيغمبر (ص) را منعکس می کند. ملاصدرا اظهار می دارد, همچنانکه در موارد متعددی از شرح خود, نشان داده است, اين همان حقيقتی است که در احاديث امامان شيعه توضيح داده شده است. خود صدرا ترجيح می دهد که اين حقيقت را که همان عقل اول است «روح محمدی» بنامد.

بگذاريد ببينيم براي مقام محمود در طول تاريخ چه تفاسيري صورت گرفته و هركسي بر زعم خويش چه مطلبي درباره اش گفته
وَمِنَ اللَّيلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا(الإسراء/79)
و پاسي از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن (و نماز) بخوان! اين يک وظيفه اضافي براي توست؛ اميد است پروردگارت تو را به مقامي در خور ستايش برانگيزد!

در درگيري خونيني بين شافعيان و حنابله بر سر معناي مقام محمود درگرفت و هزاران كشته بخاطر اينكه حنابله تفسيري ( العياذ بالله ) تجسيمي از خداوند در ذهن داشتند و اين مقام را هم به همين شكل توصيف ميكردند و ميگفتند مقام محمود يعني پيامبر نزد خدا نشسته
و اين يعني شان اين دو نزديك است مكان اين دو نزديك است و ..

و تعبير ديگر از مقام محمود - نور محمدي - يا عقل اول را در صوفيه ذكر كرديد.

بر كتاب درخت خلقت ابن عربي مقدمه اي را دكتر سعيدي ذكر فرموده و درباره حقيت محمديه و عقيده اهل تصوف درباره اين واژه و نظر ابن عربي در اين رابطه را ذكر كرده كه لازم است حقير نقل نمايم تا با آنچه كه از عقيده صوفيه و ان عربي بدان استناد ميشود را كمي با تامل بيشتر بنگريم.

در كتاب الصوفيه في الاسلام نوشته عاطف الزين چاپ بيروت ص 473 آمده است

ابداع دعوت حقيقت محمديه به حلاج باز ميگردد و مينويسد
حلاج گفت :
پيش از آفرينش موجودات نور محمدي تابيد و پيامبران از او راه يافتند و اولياء با تمسك به وي به معارف حق نائل گشتند از اين رو حلاج نام نور محمدي بر او اطلاق كرد و صوفيان پس از وي از جمله ابن عربي آنرا بي كم و كاست پذيرفتند.

پس از تبئين اين مقام
بين عرفاء دو نظر و دو برداشت بحث انگيز پيش آمد

آنها براي پيامبر اكرم در وصف صفاتش مقام الوهيت توصيف كردند و او را تا حد الوهيت بالا ميبردند
كه از او عالم هستي پديد آمد و امر و نهي از اوست

و از جهت ديگر مخلوقي كه از سوي حق پديد آمده و بشري است مانند شما كه بر او وحي ميشود و او اسوه
و الگوي زندگي شماست
...

تحریم;261825 نوشت:
خدا اگر ما رو 70 برابر بیشتر دوست داره
بدون شک اهل بیت عصمت و طهارت رو هزاران برابر بیشتر دوست داره
و بخاطرآبرو و جایگاه اونها هر خواسته و شفاعتی رو میپذیره

پس چه خوبه ادم با اولیای خدا و مخصوصا اهل بیت س رابطه خوبی داشته باشه تا از شفاعتشون برخوردار بشه

سلام اولا باالفرض اهل بیت و شهدا و انبیا ما را می بینند خوب مسئله اینجاست تو همین لحظه ای که شما داری دعا میکنی در کنار قبر امام هستی تو این لحظه ای که میگی یا امام حاجتمو پیش الله ببر چه کسی مهربانتره؟!!! الله مهربانتره یا صاحب قبر اگر ما اینقدر بی آبروییم که نمی توانیم با الله مستقیم دعا کنیم پس چطور براحتی با شهدا وامامان و انبیا دعا می کنیم آیا مهربانی آنان از الله بیشتر است؟؟؟؟ آیا صبوری آنها از الله بیشتر است؟؟؟؟؟ آیا آن ها نزدیکترند یا الله ؟؟؟؟؟؟؟

hoorshid;261890 نوشت:
بله ولی اگه به اینا اشاره میکنید خوبه دعای توسل،زیارت جامعه دعای ندبه و......رو هم ببینید!

دلایل ما برای توسل هم احادیث خود رسول الله است و هم ایات قران!

1
در ایه ی 64 سوره نسا یاد داده چه طور از خدا بخواییم!

در این ایه قران به کسانی که به خودشون ستم کردند فرمان میده سراغ پیامبر برند و از او بخوان برای ان ها طلب مغفرت کنه و هم خود توبه کنند!و اخر ایه هم فرموده خداوند در این حالتوبه پذیر است!
ویا ایه 5 منافقون:همین ماجرا در مورد منافقان نقل شده!
و یا باز در سوره ی یوسف در ایات 98-97 از فرزندان یعقوب علیه السلام گفته که از پدرشان خواستند برای ان ها طلب امرزش کنه!و این عمر رو تایید کرده!

علاوه بر این در ایه ی 35 مائده کاملا واضح است که خداوند از ما خواسته تا برای تقرب به او وسیله ای جستوجو کنیم!:
یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و ابتغو الیه الوسیله...

2
اگر چه در این مورد ایات به خودی خود کاملا واضح اند اما به طور کل اگر شما بخوایین فقط به ایات استدلال کنین به جایی نمیرسین!قران به مفسر نیاز داره!که همون فرستاده ی خداست!!....
که در این مورد احادیث بسیار زیادی توسط شیعه و سنی و یا حتی وهابیون(!!!!!)نقل شده نمونه اش همون که در مورد توبه حضرت ادم بیان شد!!

مورد دیگه داستان شفا گرفتن یک نابیناست که رفاعی نویسنده معاصر و معاند وهابی هم حتی سندش رو تایید کرده که:
این فرد برای شفا چشمش و به توصیه خود پیامبر در دعایی بیان میکنه:
اللهم انی اسالک و اتوجه الیک بنبیک محمد نبی الرحمةیا محمد انی اتوجه بک ......
دقت کنید مثل جملات دعای توسل ماست
مواردی از این قبیل خیلی زیاد است که میتونید اونها رو در کتب مربوط به ایین وهابیت پیدا کنید مثل کتاب ایت الله سبحانی البته اصول عقاید امامیه ی ایشون هم مفید است(گرچه بسیار فشرده بیان کرده) و یا در کتبی که به طور خاص در باره توسل نوشته شده.
البته کتاب در این باره بسیار زیاد است!


توجه کنید اعتقاد توسل فقط مربوط به شیعیان نیست اهل سنت هم اینرو قبول دارند در صحیح بخاری (که همان طور که میدونید صحیح ترین کتاب مورد قبول اهل سنت بعد از قران است و برای احادیث بیان شده در اون تصحیح سند نمی کنند) هم از توسل عمر صحبت کرده!و البته این از اداب رسوم انها تا چند قرن اخیر هم بوه!فقط وهابیون هستند که بدئتی گذاشتند و با بسیاری از مسائل از این قبیل مخالفت کردند!

سلام با توجه به اینکه وسیله در دیگر ایات قرآن هم است و باید بر اساس تمام آیات قرآنی ماقبل و بعد آن آیه را تفسیر کرد با توجه به این اینکه آیه جلوی روی شما آورده شد و به شما گفته شد وسلیه امامان نیستند. زیرا آنها خود دنبال وسیله ای برای قرب هستند و قرآن فقط برای من و شما نازل نشده بلکه برای امامان هم نازل شده است یعنی اگر قرار باشد انسانی عامل بر آیه قرآن باشد این را بدان اولین کس اولیای الله هستند که عامل بر آنند. لذا بنده مطمئنا که شما موضوع را کاملا گرفته اید و فهمیده اید و یا از قبل هم می دانستید اما دارید خود را به بی راهه می زنید. متاسفانه اگر پستی برای توسل و آستانه پرسیتی باز بشه همه پرن اونجا 10 بار این بر و آن بر می رن تا خواننده از خواندنش دلزده بشود.

مجبوریم;261967 نوشت:
با توجه به اینکه وسیله در دیگر ایات قرآن هم است و باید بر اساس تمام آیات قرآنی ماقبل و بعد آن آیه را تفسیر کرد

اولا من دلایلی که براتون از احادیث هم بود!احادیث پیامبری که خودش مفسر اصلی قرانه!
دوما بله جای دیگه هم از وسیله در قران صحبت شده که مخاطب ایه به طور صریح مشرکانند و این وسیله بت های اونهاست و از اونجایی که مخاطب این ایه به طور صریح ایها الذین امنو است ربطی به هم ندارند!
مجبوریم;261967 نوشت:
وسلیه امامان نیستند.
مجبوریم;261967 نوشت:
زیرا آنها خود دنبال وسیله ای برای قرب هستند و قرآن فقط برای من و شما نازل نشده بلکه برای امامان هم نازل شده است یعنی اگر قرار باشد انسانی عامل بر آیه قرآن باشد این را بدان اولین کس اولیای الله هستند که عامل بر آنند.

اولا امامان تنها وسیله نیستند!
اما خودشون جز این وسایل هستند!
از دیگر وسائل اسماء حسنی الهی است و یا اعمال نیک!
که وسیله ی تقرب اولیا الله است!
دوما بین مقام ها و درجات تقرب ائمه هم فرق است!پس دلیلتون نمیتونه درست باشه!
در ضمن شما بگو با توجه به ایات دیگه معنی این ایه چیه؟!
سوما به هر حال این ایه نشون میده خود توسل صحیح است!حالا بحث سر اینه که چه کسانی وسایل اند

که خود پیامبر در احادیث موثق و معتبر یکی از این وسایل و ائمه و البته خودش معرفی کرده که نمونه اش گفته شد
و البته احادیث معتبر دیگه هم هست مثلا :

[SPOILER]

  • حدیث ثقلین ، ان تمسکتم بهما....که به وضوح از تمسک در ان صحبت شده!.

  • توصل حضرت ادم: از جلالدین سیوطی نویسنده بزرگ اهل سنت نقل است که پیامبر فرمود:ادم علیه السلام به خداوند چنین توسل جست:(اللهم انی اسئلک بحق محمد و ال محمد سبحانک لا اله الا انت ،علمت سوءا،و ظلمت نفسی، فاغفر لی انک انت الغفور الرحیم.

  • ابوهریره (از اهل سنت)نقل کرده پیامبر درباره ادم علیه السلام فرمود:یا ادم هولاء صفوتی .. فإذا کان لک لی حاجة فبهولاء توسل
ای ادم اینان(اهل بیت)برگزیدگان من هستند...هر وقت حاجتی داشتی انها را واسطه قرار ده.

  • پیامبر فرمود:نحن سفینة النجاة ، و من تعلق بها نجا و من حاد عنها هلک.فمن له الی الله حاجة فلیسألنا أهل البیت
[/SPOILER]

  • یکی از موثق ترین موارد نقل شده از حضرت فاطمه سلام الله علیهاست! این در ابتدای خطبه فدکیه امده:و احمد الله الذی لعظمته و نوره بیتغی من فی السماوات و الرض الیه الوسیله و نحن وسيلته في خلقه و نحن خاصته و محل قدسه و نحن حجته في غيبه و نحن ورثه أنبيائه
ما اهل بيت رسول خدا(ص) وسيله ارتباط خدا با مخلوقاتيم ما برگزيدگان خداييم و جايگاه پاكي ها، ما دليل هاي روشن خداييم و وارث پيامران الهي
(شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ لابن‌ ابي‌ الحديد ، ج‌ 16 ، ص‌ 211
)(که به همان ایه ی 35 مائده اشاره ی بسیار واضح و روشنی داره)

  • در عمدة القاری فی شرح صحیح البخاری جلد7 ص31 و در شرح نهج البلاغه ی ابن ابی الحدید جلد 14 ص80 و در سیره ی حلبی ج3 ص 263 این طور امده:
عرب بادیه نشینی نزد پیامبر امد و گفت ما نزد تو امدیم درحالی که نه شتر داریم که ناله کند و نه کودکی که بخواند ....ما چاره ای جز پناه به تو نداریم...
فقام رسول الله یجر ردائه حتی صعد المنبر فرفع یدیه : اللهم اسقنا غیاثا مغیثا ...
حالا از شما میپرسم اگر این کار نادرست بود ایا نباید رسول الله ان مرد را از ان نهی میکرد؟!
:soal:

تا چند وقت پیش توسل بین اهل سنت معمول بود و نمونه های بسیاری هم از توسل اکابرشان در کتب تاریخی هست مثل نمونه ای که در مورد خلیفه ی دوم در بخار هست و البته بسیاری دیگه! اما حالا از وقتی وهابیون ملعون شروع به تبلیغ کردند متاسفانه انگار بعضی از عوام اهل تسنن هم از انها تاثیر گرفتند و.....
من باید عقایدم رو بر اساس سنت پیامبر و احادیث خودشون و فرزندانشون که جانشینان برحق پیامبرند بچینم یا ابن تیمیه؟!؟!؟!....:Moteajeb!:

مجبوریم;261967 نوشت:
لذا بنده مطمئنا که شما موضوع را کاملا گرفته اید و فهمیده اید و یا از قبل هم می دانستید اما دارید خود را به بی راهه می زنید. متاسفانه .

شما اول جواب سوال منو تو این پست و البته جواب هایی که در پست های 168و169و170دادم رو بده!
بگو دلیل سخنان حضرت فاطمه و پیامبر چی بوده!
بعد این حرفو بزن!!!
اصلا من احادیث بی شمار 12 امامونو بیخیال میشم!
شما تا وقتی این همه سوال بدون جواب داری این حرف شامل خودت میشه!(ولی ما هم سوال رو داریم هم جوابشو!!)

bina88;261959 نوشت:
آنها براي پيامبر اكرم در وصف صفاتش مقام الوهيت توصيف كردند و او را تا حد الوهيت بالا ميبردند كه از او عالم هستي پديد آمد و امر و نهي از اوست

خب قطعا اعتقاد به داشتن قدرت امر و نهی رسول الله که غلط است و شرک!و همین طور مقام الوهیت دادن به ایشون هم که از واضحات شرک است!
اما اگر اعتقاد داشته باشیم این امر و نهی در راستای امر و نهی خداست و یا به بیان بهتر امر نهی خداوند از طریق پیامبر به ما میرسد درست است چرا که اصلا دلیل رسالت ایشون همین بوده!
bina88;261959 نوشت:
و از جهت ديگر مخلوقي كه از سوي حق پديد آمده و بشري است مانند شما كه بر او وحي ميشود و او اسوه و الگوي زندگي شماست

بله وجود پیامبر مخلوقیست مثل ما(وجودی که 1400سال پیش زندگی میکرد!)اما به نظرم باید جانب انصاف رو هم رعیت کرد مقام ایشون نزد خدا کجاست و مقام ما کجا؟!
البته بنده عرض کردم که:
hoorshid;261904 نوشت:
اما اینکه گفته میشه عقل اول نور وجود پیامبر و یا حقیقت وجود اوست به این خاطر است که رسول الله کامل ترین انسان بودند و در واقع وجود ایشون به عنوان انسانی که 1400 سال پیش زندگی میکرده تجلی کامل این حقیقت(یا عقل اول)ایشون بودند و بعد از ایشون هر کدوم از ائمه (یا حجت های خدا) به گونه ای تجلی این نور وجودی بودند(و البته هستند)!!

موفق باشید!

مجبوریم;261961 نوشت:
اولا باالفرض اهل بیت و شهدا و انبیا ما را می بینند خوب مسئله اینجاست تو همین لحظه ای که شما داری دعا میکنی در کنار قبر امام هستی تو این لحظه ای که میگی یا امام حاجتمو پیش الله ببر چه کسی مهربانتره؟!!! الله مهربانتره یا صاحب قبر اگر ما اینقدر بی آبروییم که نمی توانیم با الله مستقیم دعا کنیم پس چطور براحتی با شهدا وامامان و انبیا دعا می کنیم آیا مهربانی آنان از الله بیشتر است؟؟؟؟ آیا صبوری آنها از الله بیشتر است؟؟؟؟؟ آیا آن ها نزدیکترند یا الله ؟؟؟؟؟؟؟

چه ربطی داره؟!
چرا سفسطه میکنید؟!
این مسئله کاملا واضح است!با مثال توضیح میدم:

این قصه ی همون دانش اموزیه که وقتی یه کار بدی انجام میده از بچه درس خون کلاس که حرفش پیش معلم برو داره می خواد واسطه اش شه!!مگه تو این مثال دانش اموز تنبل از دانش اموز زرنگ کلاس طلب بخشش میکنه؟؟!!
از اون میخواد چون معلم او رو بیشتر دوست داره و به معلم نزدیک تره او خواسته اش را از معلم بخواد تا احتمال پذیرفته شدن خواسته بیشتر بشه!!در مورد ائمه و همه ی اولیا خدا هم همین طوره!
به استناد ایاتی که بیان شد

مگر درخواست از ائمه غیر در خواست از خداست که شما این طور میگین؟؟!!
مگه ما ائمه رو مستقل از خدا میدونیم که شما میگی خدا مهربون تره!؟
ما در توسل باز هم داریم از خود خداوند در خواست میکنیم!

توسل=راه و روش خواستن از خدا!!
نه،خواستن از غیر خدا!!!!!!

مجبوریم;261961 نوشت:
اولا باالفرض اهل بیت و شهدا و انبیا ما را می بینند خوب مسئله اینجاست

بعد هم به فرض نه و حتما!

hoorshid;261904 نوشت:
شما که به قران اشاره کردی خوبه به کلماتی که در این کتاب عظیم ازش استفاده شده هم دقت کنی؟!
شما بالاخره به ایه ای که شهدا رو زنده میدونه ایمان داری یا نه؟!
میشه بگی استفاده از لفظ زنده برای فردی که روحی در بدن نداره و زیر کلی خاک است یعنی چی؟!؟!
با نوع برداشت شما که قران العیاذبالله داره حرف خلاف عقل میگه!!!
زنده اونیه که قدرت تاثیر گذاری داشته باشه!

و اگه یه ادم که راه میره و غذا میخوره و... تاثیری بر اطراف نذاره مرده ی متحرک است!


:ealam:شهید هم زندست طبق گفته ی قران!
و موجود زنده موجودیست موثر!!!!
افلا تعقلون؟!....

در زندگی عادی هرگاه انسان مشکلی داشته باشد، با رفتن به نزد شخصي که صلاحيت دارد، مشکل خود را حل مي کند، مثلا شما شهادتنامه ی عالی بدست داريد و مي خواهيد در جايی شاغل شوید که مطابق مسلک و رشته ی شما است، هرگاه رئيس آن شرکت انسان با تقوا و با شخصيت باشد و حق هر کسی را برايش بصورت درست مي دهد، و شما هم زحمت کشيده شهادتنامه ای بدست داريد که مدت شانزده سال عمر تانرا در آن صرف نموده ايد، بنابراين مقرری شما بدون مشکلی صورت خواهد گرفت. در اينجا هيچ ضرورتی نداريد که واسطه کنيد و يا شخصی را با خود ببريد.


اين واسطه بازي در زندگی عادی انسان ها به دو علت صورت مي گيرد:
علت اول:
عيب در صاحب قدرت: احيانا شخصی مستحق حقوقي مي باشد که آن شخص صاحب قدرت بايد برايش حقوقش را بدهد، او را در شغلی مقرر کند، و يا هم شاگرد است، مستحق نمره هست، ولي از اينکه صاحب قدرت انسان ظالم است، و حق کسي را بر اساس عدالت نمي دهد، و شخص مستحق، در عدالت، رحم، و شخصيت وي شک نموده، براي اينکه بتواند حق مشروع خود را از وي بگيرد، کوشش مي کند براي آن شخص واسطه بياورد، تا نشود که آن ظالم حقش را خورده و وي را محـروم سازد.

علت دوم: عيب در صاحب احتياج: احيانا شخصي بر اساس تنبلي و بي دانشي، مستحق مقرري در جاي مناسب نمي باشد، و يا هم شاگردي بر اساس تنبلي و روز گذراني در امور منفي مستحق نمره ی قبولی نشده است، بنابراين شخص دومي بخاطر شناخت و ارتباطات، کوشش مي کند که شخص اولي را مجبور سازد تا از عدالت صرف نظر نموده، و اين انسان ناکام را درجه عالي دهد، و چي بسا که مقرري وي در يک منصبي که شايسته نيست، سبب جفا و ظلم در حق ديگران گردد.

هرگاه به حقيقت واسطه بازي بخوبي نظر اندازيم اين عمل در هر دو صورت يک عمل منفي مي باشد. زيرا در صورت اول ظلم و بی عدالتی انسان صاحب قدرت را ثابت مي کند، زيرا درصورتي که اين شخص ظالم نباشد، و حق هرکسي را برايش عادلانه بدهد، هيچ ضرورتي نمي باشد که براي واسطه برده شود.
و در صورت دوم شخص ظالمي مي خواهد حق ديگران را تلف نموده، و انسان مسوول را مجبور به ظلم و بي عدالتي مي سازد. بنابراين اساس واسطه جويی در دنيا (ظلم و بي عدالتی) در يکی از دو طرف مي باشد.

مثلا من روزی در دفتری کاری داشتم تمام اسنادها را بدست داشتم ولی آن مسوول دفتر يک انسان ظالم بود، از خدا نمي ترسيد، عدالت را مراعات نمي کرد، تمامی اسناد را ناديده گرفته هفته ها مرا سرگردان ساخت، بالآخره مجبور شدم کسی را از دوستان و اقاربش پيدا کنم، هنگامي که آن دوستش به دفترش رفت، او فورا از جايش برخواسته با احترام بسيار اوراق را گرفت برای ما چای آورد، فورا تمامی کارها را انجام داد، او با من بسيار دوستانه برخورد مي کرد ولی من در قلبم مي گفتم که تو انسان ظالم و خدا ناترسی بودی، مي توانستی اين انسانيت را بدون اين واسطه نیز انجام دهی. اکنون او خود را انسان خوب فکر مي کرد ولی من قلباً از او ناراض بودم، زيرا مي دانستم که او اين همه کارها را برای راضی ساختن اين شخص مي کند و اگر اين شخص با من نمي بود او هيچ شخصيت عالی نداشت، بنابراين با اين واسطه بردن، شخصيت آن مسوول به نزد من بسيار ضعيف شد.

hoorshid;261988 نوشت:
اولا من دلایلی که براتون از احادیث هم بود!احادیث پیامبری که خودش مفسر اصلی قرانه!
دوما بله جای دیگه هم از وسیله در قران صحبت شده که مخاطب ایه به طور صریح مشرکانند و این وسیله بت های اونهاست و از اونجایی که مخاطب این ایه به طور صریح ایها الذین امنو است ربطی به هم ندارند!

اولا امامان تنها وسیله نیستند!
اما خودشون جز این وسایل هستند!
از دیگر وسائل اسماء حسنی الهی است و یا اعمال نیک!
که وسیله ی تقرب اولیا الله است!
دوما بین مقام ها و درجات تقرب ائمه هم فرق است!پس دلیلتون نمیتونه درست باشه!
در ضمن شما بگو با توجه به ایات دیگه معنی این ایه چیه؟!
سوما به هر حال این ایه نشون میده خود توسل صحیح است!حالا بحث سر اینه که چه کسانی وسایل اند

که خود پیامبر در احادیث موثق و معتبر یکی از این وسایل و ائمه و البته خودش معرفی کرده که نمونه اش گفته شد
و البته احادیث معتبر دیگه هم هست مثلا :

[spoiler]

  • حدیث ثقلین ، ان تمسکتم بهما....که به وضوح از تمسک در ان صحبت شده!.

  • توصل حضرت ادم: از جلالدین سیوطی نویسنده بزرگ اهل سنت نقل است که پیامبر فرمود:ادم علیه السلام به خداوند چنین توسل جست:(اللهم انی اسئلک بحق محمد و ال محمد سبحانک لا اله الا انت ،علمت سوءا،و ظلمت نفسی، فاغفر لی انک انت الغفور الرحیم.

  • ابوهریره (از اهل سنت)نقل کرده پیامبر درباره ادم علیه السلام فرمود:یا ادم هولاء صفوتی .. فإذا کان لک لی حاجة فبهولاء توسل
ای ادم اینان(اهل بیت)برگزیدگان من هستند...هر وقت حاجتی داشتی انها را واسطه قرار ده.

  • پیامبر فرمود:نحن سفینة النجاة ، و من تعلق بها نجا و من حاد عنها هلک.فمن له الی الله حاجة فلیسألنا أهل البیت
[/spoiler]

  • یکی از موثق ترین موارد نقل شده از حضرت فاطمه سلام الله علیهاست! این در ابتدای خطبه فدکیه امده:و احمد الله الذی لعظمته و نوره بیتغی من فی السماوات و الرض الیه الوسیله و نحن وسيلته في خلقه و نحن خاصته و محل قدسه و نحن حجته في غيبه و نحن ورثه أنبيائه
ما اهل بيت رسول خدا(ص) وسيله ارتباط خدا با مخلوقاتيم ما برگزيدگان خداييم و جايگاه پاكي ها، ما دليل هاي روشن خداييم و وارث پيامران الهي
(شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ لابن‌ ابي‌ الحديد ، ج‌ 16 ، ص‌ 211
)(که به همان ایه ی 35 مائده اشاره ی بسیار واضح و روشنی داره)

  • در عمدة القاری فی شرح صحیح البخاری جلد7 ص31 و در شرح نهج البلاغه ی ابن ابی الحدید جلد 14 ص80 و در سیره ی حلبی ج3 ص 263 این طور امده:
عرب بادیه نشینی نزد پیامبر امد و گفت ما نزد تو امدیم درحالی که نه شتر داریم که ناله کند و نه کودکی که بخواند ....ما چاره ای جز پناه به تو نداریم...
فقام رسول الله یجر ردائه حتی صعد المنبر فرفع یدیه : اللهم اسقنا غیاثا مغیثا ...
حالا از شما میپرسم اگر این کار نادرست بود ایا نباید رسول الله ان مرد را از ان نهی میکرد؟!
:soal:

تا چند وقت پیش توسل بین اهل سنت معمول بود و نمونه های بسیاری هم از توسل اکابرشان در کتب تاریخی هست مثل نمونه ای که در مورد خلیفه ی دوم در بخار هست و البته بسیاری دیگه! اما حالا از وقتی وهابیون ملعون شروع به تبلیغ کردند متاسفانه انگار بعضی از عوام اهل تسنن هم از انها تاثیر گرفتند و.....
من باید عقایدم رو بر اساس سنت پیامبر و احادیث خودشون و فرزندانشون که جانشینان برحق پیامبرند بچینم یا ابن تیمیه؟!؟!؟!....:moteajeb!:

شما اول جواب سوال منو تو این پست و البته جواب هایی که در پست های 168و169و170دادم رو بده!
بگو دلیل سخنان حضرت فاطمه و پیامبر چی بوده!
بعد این حرفو بزن!!!
اصلا من احادیث بی شمار 12 امامونو بیخیال میشم!
شما تا وقتی این همه سوال بدون جواب داری این حرف شامل خودت میشه!(ولی ما هم سوال رو داریم هم جوابشو!!)


« قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا (55)
أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا» (اسراء/ 56-57)

آيه واضح مي گوید : (اى محمد) بگو: بخوانيد به جز الله آنانى را که گمان مى کنيد (کاره اى هستند). پس نمى توانند ضررى را از شما دفع کنند و نه حال شما را عوض کنند. آنانى که شما مى خوانيد، خودشان دنبال وسيله مي گردند. هر کدام که مقرب تر باشند [بيشتر دنبال وسيله اند] اميدوار به رحمت رب هستند و از عذاب رب مى ترسند.


آيه خیلی واضح، وسيله را معنى کرده است . شما مى گوييد وسيلۀ ما حضرت محمد -صلى الله عليه وآله و سلم- و حضرت على و امام رضا هستند. آيه مى گويد: آنها خودشان بيشتر دنبال وسيله هستند. وسيلۀ حضرت محمد -صلى الله عليه وآله و سلم- چه بود؟ معلوم است عمل صالح ، صدقه ، جهاد ، امر به معروف .

آيا از اين صريح تر هم سخنى هست؟


اصولا این عادت مشرکان است که می گویند: «مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّـهِ زُلْفَىٰ» ( الزمر/ 3)
«اینها را نمی‌پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»

در حالی که الله وسیلۀ توسل و تقرب نزدیک شدن به سوی خودش را ایمان و عمل صالح قرار داده است. این هم دلیل از سوره سبا ، آیۀ 37 :

«وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَىٰ إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا »

و مال و اولاد شما، وسیلۀ نزدیک شدن شما به من نیست؛ مگر ایمان و عمل صالح .

مجبوریم;262265 نوشت:
در زندگی عادی هرگاه انسان مشکلی داشته باشد، با رفتن به نزد شخصي که صلاحيت دارد، مشکل خود را حل مي کند، مثلا شما شهادتنامه ی عالی بدست داريد و مي خواهيد در جايی شاغل شوید که مطابق مسلک و رشته ی شما است، هرگاه رئيس آن شرکت انسان با تقوا و با شخصيت باشد و حق هر کسی را برايش بصورت درست مي دهد، و شما هم زحمت کشيده شهادتنامه ای بدست داريد که مدت شانزده سال عمر تانرا در آن صرف نموده ايد، بنابراين مقرری شما بدون مشکلی صورت خواهد گرفت. در اينجا هيچ ضرورتی نداريد که واسطه کنيد و يا شخصی را با خود ببريد. اين واسطه بازي در زندگی عادی انسان ها به دو علت صورت مي گيرد: علت اول: عيب در صاحب قدرت: احيانا شخصی مستحق حقوقي مي باشد که آن شخص صاحب قدرت بايد برايش حقوقش را بدهد، او را در شغلی مقرر کند، و يا هم شاگرد است، مستحق نمره هست، ولي از اينکه صاحب قدرت انسان ظالم است، و حق کسي را بر اساس عدالت نمي دهد، و شخص مستحق، در عدالت، رحم، و شخصيت وي شک نموده، براي اينکه بتواند حق مشروع خود را از وي بگيرد، کوشش مي کند براي آن شخص واسطه بياورد، تا نشود که آن ظالم حقش را خورده و وي را محـروم سازد. علت دوم: عيب در صاحب احتياج:
شما که به هیچ کدام از سوالات و اشکالات من پاسخ ندادید و اشکالات تازه مطرح کردید!
ولی عیبی ندارد همینها رو که گفتید بررسی میکنیم!

اولا ایرادی که دارید میگیرید در درجه ی اول به قران است و سنت و اعمال رسول الله و پیشوایان برحقشان!

وحتی بر علمای نامی اهل سنت!و البته خلیفه ی دوم و...
دوما این عمل حتی اگر در امور عادی زندگی هم طبق قوانین باشد مشکلی ایجاد نمیکند به شرطی که دسترسی به ان برای همه امکان پذیر باشد!که اتفاقا در این مورد هم هست!
بیشتر توضیح میدهم:
اگر در اداره ای بگویند هر کس باید یک اشنا بیاورد تا استخدام شود فقط در صورتی ناعادلانه است که دسترسی به چنین فردی برای همه ممکن نباشد!
اما وقتی دسترسی به این اشنا برای همه ممکن باشد به هیچ وجه کار نادرستی نیست چون جزئی از قوانین است!(کما اینکه در بسیاری از ادارات هم همین طور است!و هیچ کس هم نه چنین چیزی را پارتی بازی میداند و نه کار غیر اخلاقی!بلکه برای همه واضح شده که قوانین و دیسیپلین ان اداره به خاطر شرایطی خاص همچین مقرراتی دارد!)
خداوند هم این دسیپلین را به خاطر رحمت بی حد وا ندازه اش قرار داده!
یعنی این را خود جز قوانین گذاشته که:اگر کارتان جایی گیر بود و یا اصلا خواستید تا قرب من را زود تر و سریع تر به دست اورید این راه میانبر برای شماست!
ببینید در یک مسابقه ی دو استفاده از راه میانبر(یا حتی وجود ان)در صورتی نا عادلانه است و نادرست که همه ی دونده ها اجازه ی عبور از ان را نداشته باشند و الا این یک مسئله ی عادیست!
و البته نشانه ی رحمت خداوند!
[spoiler]اما توضیحات جزئی تر:
مجبوریم;262267 نوشت:
علت اول: عيب در صاحب قدرت:
این مسئله که نیاز به توضیح ندارد و به وضوح غلط است!
اما در مورد دوم که فرمودید:
مجبوریم;262265 نوشت:
علت دوم: عيب در صاحب احتياج: احيانا شخصي بر اساس تنبلي و بي دانشي، مستحق مقرري در جاي مناسب نمي باشد، و يا هم شاگردي بر اساس تنبلي و روز گذراني در امور منفي مستحق نمره ی قبولی نشده است،

من شما را نمیدانم ولی در مورد خودم مطمئنم که شاگرد خوبی نبودم!(در ضمن بهتر است انسان در برابر خداوند خاشع باشد و با وجود هر انچه که کرده و نکرده خود را نسبت به رب و معبودش بدهکار بداند!کما اینکه همین طور هم هست!چون گناهان که قطعا تقصیر ماست و هر کار خوبی هم که میکنیم از لطف معبود ما!پس هرکسی که بیشتر در عبودیت خدا موفق بوده بیشتر به او بدهکار است چرا که رحمت بیشتری شامل حالش شده!هر حمدی را حمدی دیگر باید...!)
مجبوریم;262265 نوشت:
بنابراين شخص دومي بخاطر شناخت و ارتباطات، کوشش مي کند که شخص اولي را مجبور سازد تا از عدالت صرف نظر نموده، و اين انسان ناکام را درجه عالي دهد، و چي بسا که مقرري وي در يک منصبي که شايسته نيست، سبب جفا و ظلم در حق ديگران گردد.

این بخش را هم در بالا توضیح دادم که چرا غلط و نادرست نیست!و نه ظلم است و نه جفا!
چون هرکسی به اندازه ی تقربی که دارد میتواند از این راه میانبر استفاده کرده و بالاتر برود!و طبیعتا اگر کسی در پله ای بالاتر از دومی قرار گرفته باشد و هر دو ، دو پله بالا بروند باز هم ان کس که بالاتر بوده هنوز هم در جایگاه بالاتری است!مگر انکه شخص دیگر از راه میانبر بهتر استفاده کند!!!
:khandan:اصلا یک سوال مگر وقتی شما از نماز و اعمال مستحبی استفاده میکنید تا بیشتر به خدا نزدیک شوید و دیگری این کار را نمیکند یعنی به ان دیگری ظلم شده!؟!؟
البته که نه!او هم مختار بوده و میتوانسته از این امتیاز استفاده کند!عیب از خود اوست که تنبلی کرده و این کار را انجام نداده!
توسل هم مثل همه ی موارد دیگر فقط یکی از راه های تقرب الهی است طبق نص قران
(35مائده)!
:khandan:[/spoiler]

مجبوریم;262267 نوشت:
« قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا (55) أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا» (اسراء/ 56-57) آيه واضح مي گوید : (اى محمد) بگو: بخوانيد به جز الله آنانى را که گمان مى کنيد (کاره اى هستند). پس نمى توانند ضررى را از شما دفع کنند و نه حال شما را عوض کنند. آنانى که شما مى خوانيد، خودشان دنبال وسيله مي گردند. هر کدام که مقرب تر باشند [بيشتر دنبال وسيله اند] اميدوار به رحمت رب هستند و از عذاب رب مى ترسند. آيه خیلی واضح، وسيله را معنى کرده است . شما مى گوييد وسيلۀ ما حضرت محمد -صلى الله عليه وآله و سلم- و حضرت على و امام رضا هستند. آيه مى گويد: آنها خودشان بيشتر دنبال وسيله هستند. وسيلۀ حضرت محمد -صلى الله عليه وآله و سلم- چه بود؟ معلوم است عمل صالح ، صدقه ، جهاد ، امر به معروف .

خوب است وقتی به ایه ای از ایات قران اشاره میکنید و از ان استفاده میکنید ایات قبل و بعد ان را هم بخوانید تا دچار مشکل در فهم ایه نشوید(البته من قبلا خودم به این ایه در پستهای قبل اشاره کرده بودم و پاسخ را عرض کردم ولی باز هم تکرار میکنم!)
از ایات قبل همین ایه ی مورد بحث واضح است که در اینجا مخاطب مشرکان و منکران معادند در صورتی که در ایه ای که بنده به ان اشاره کردم یعنی
یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و ابتغو الیه الوسیله...(35مائده)
مخاطب ایه به طور کاملا صریح یا ایها الذین امنو بیان شده!
یعنی اگر شما به معاد و الله که خدای یگانه است ایمان بیاورید ایه ی 55و56 سوره اسرا شامل شما نمیشود!

دوما بهتر است خوب به ایات فکر کنید و انها را در کنار هم قرار دهید تا دچار مشکل در فهم انها و البته تفسیر نادرست نشوید!
چرا که اگر دو ایه ای مورد بحث یعنی 56 اسرا و 35 مائده را کنار هم قرار دهیم و بخواهیم این طور برداشت کنیم که وسیله در هر دو ایه به یک معناست در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که در قران العیاذباله تناقض وجود دارد!!!

در صورتی که این طور نیست!بلکه معنی وسایل در دو ایه با هم متفاوتند!
در سوره ی اسرا با توجه به مخاطب و ایات قبل و بعد ایه ی 56 کاملا واضح است که منظور از وسیله ربها و خدایانیست که مشرکان در کنار خدای یکتا میپرستیدند در حالی که در توسل ما به هیچ وجه چنین تفکری نداریم!

(که این مسئله بارها هم با مثال
[spoiler]
hoorshid;262308 نوشت:
این قصه ی همون دانش اموزیه که وقتی یه کار بدی انجام میده از بچه درس خون کلاس که حرفش پیش معلم برو داره می خواد واسطه اش شه!!مگه تو این مثال دانش اموز تنبل از دانش اموز زرنگ کلاس طلب بخشش میکنه؟؟!!
از اون میخواد چون معلم او رو بیشتر دوست داره و به معلم نزدیک تره او خواسته اش را از معلم بخواد تا احتمال پذیرفته شدن خواسته بیشتر بشه!!در مورد ائمه و همه ی اولیا خدا هم همین طوره!
به استناد ایاتی که بیان شد
[/spoiler]توضیح داده شد و هم گفته شد که ما از خود وسیله چیزی نمیخواهیم بلکه با استفاده از واسطه ها از خود خداوند خواسته هایمان را طلب میکنیم!)
اما در مورد وسیله ای که در سوره ی مائده به ان اشاره شده هم با توجه به احادیث موثق و البته سنن رسول الله منظور بیان شد!
:pir:(توجه دارید که مفسر اصلی قران خود ایشان هستند نه امثال ابن تیمیه که برای خدا جسم قائل است!!!)

مجبوریم;262267 نوشت:
اصولا این عادت مشرکان است که می گویند: «مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّـهِ زُلْفَىٰ» ( الزمر/ 3) «اینها را نمی‌پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»

دقت داشته باشید در ایه ای هم که به ان اشاره کردید دقیقا از نعبد صحبت شده!
پرستش مسئله ای متفاوت است!
بنده چندین بار عرض کردم که در توسل نه بحث پرستش است و نه حتی درخواست!!!
انکه از او درخواست میشود فقط و فقط ذات خداست!و ما از خود وسایل چیزی نمیخواهیم!چه برسد به پرستش!!(در ضمن دقت کنید با توجه به احادیث و سنت پیامبر که نقل شد چه چیزهایی را دارید به ایشان نسبت میدهید!!)
از ائمه میخواهیم تا انها از خداوند درخواست کنند چرا که مقام انها نزد خدا بیشتر و دعایشان موثر تر است!
و یا به شیوه ای دیگر خداوند را به حق انها قسم میدهیم![spoiler]که این هم عین سخنان خود پیامبر صلی الله علیه و اله است که فرمودند:
مجبوریم;262267 نوشت:
توصل حضرت ادم: از جلالدین سیوطی نویسنده بزرگ اهل سنت نقل است که پیامبر فرمود:ادم علیه السلام به خداوند چنین توسل جست:(اللهم انی اسئلک بحق محمد و ال محمد سبحانک لا اله الا انت ،علمت سوءا،و ظلمت نفسی، فاغفر لی انک انت الغفور الرحیم.

hoorshid;262308 نوشت:

  • ابوهریره (از اهل سنت)نقل کرده پیامبر درباره ادم علیه السلام فرمود:یا ادم هولاء صفوتی .. فإذا کان لک لی حاجة فبهولاء توسل
ای ادم اینان(اهل بیت)برگزیدگان من هستند...هر وقت حاجتی داشتی انها را واسطه قرار ده.
[/spoiler]
نه رسول الله و نه خواندان پاک ایشان هیچ کدام مستقل از خداوند و بدون لطف و عنایت او نه کاری ازشان ساخته است و نه حتی قادرند برای خود کاری بکنند!چه برسد به دیگران!
انصاف دهید که فرق زیادیست بین این و اعتقاد انان که بتهایی را میپرستیدند که به قول خود قران نه نفعی برای انها داشت و نه ضرری!و این اعتقاد که توحید محض است!
ببینید ما اگر پیرو پیامبر و ائمه هستیم فقط و فقط به این خاطر است که با توجه به قران و روایات مطمئنیم که سخنشان سخن خدا و خواسته شان خواسته خداست!

اتفاقا این عبودیت محض است!نه انکه پا را یک پله جلو تر از الله بگذاریم و بگوییم:من فقط تو را میپرستم و فقط انچه که تو به من بگویی را انجام میدهم و پیرو انان که تو بر روی زمین جانشین قرار دادی نیستم!
اینکه سخن مشرکان است وقتی به پیامبر گفتند:تا خدا خود با ما سخن نگوید و بر ما وحی نکند ایمان نمی اوریم!!!

از طرف دیگر دقت کنید این طور نیست که بگوییم هر وسیله ای که استفاده شود به معنای شرک است![spoiler]در ایه ی 64 سوره نسا گفته شده:
در این ایه قران به کسانی که به خودشون ستم کردند فرمان میده سراغ پیامبر برند و از او بخوان برای ان ها طلب مغفرت کنه و هم خود توبه کنند!و اخر ایه هم فرموده خداوند در این حالتوبه پذیر است!
ویا ایه 5 منافقون:همین ماجرا در مورد منافقان نقل شده!
و یا باز در سوره ی یوسف در ایات 98-97 از فرزندان یعقوب علیه السلام گفته که از پدرشان خواستند برای ان ها طلب امرزش کنه!و این امر رو تایید کرده!
[/spoiler]
یا مگر پیامبر وسیله ی هدایت ما نبود؟!؟!
مجبوریم;262267 نوشت:
در حالی که الله وسیلۀ توسل و تقرب نزدیک شدن به سوی خودش را ایمان و عمل صالح قرار داده است. این هم دلیل از سوره سبا ، آیۀ 37 : «وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَىٰ إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا » و مال و اولاد شما، وسیلۀ نزدیک شدن شما به من نیست؛ مگر ایمان و عمل صالح .

بله اما در خیلی جاها محبت و البته ولایت(به معنی سرپرستی) پیامبر و ائمه را هم جزء این اعمال صالح معرفی کرده!مثل ایه ی اوالامر!!!
مگر وقتی گفته میشور پیامبر سرپرست و ولی ماست(در همین ایه ی اوالامر) ایا ولایت خداوند نقض شده!؟البته که نه!درست این است که بگوییم ولایت رسول الله(و البته اهل بیت ایشان)همان ولایت الله است و چون انان بندگان شایسه ی خدا بودند و به مقام خلیفة اللهی رسیدند دستورات خدا از طریق انها به ما میرسد!

[="times new roman"]
علىّ بن احمد دلّال قمّى گويد:
ميان گروهى از شيعيان اختلافى واقع شد،
گروهى مى‏گفتند: [="red"]خداوند عزّ و جلّ خلقت و روزى رساندن را به ائمّه تفويض فرمود،[/]
و گروه ديگرى معتقد بودند:[="blue"] اين امرى محال و ناشدنى است، بر خداوند چنين مطلبى روا و جايز نيست، زيرا آفريدن و خلقت تنها مختصّ خداوند عزّ و جلّ است و اجسام قادر به خلق اجسام نيستند،[/]
و گروه ديگرى قائل بودند: [="teal"]كه خداوند ائمّه را بر اين كار قادر ساخته و كار خلقت و روزى رساندن را بديشان تفويض فرموده،[/]
و خلاصه ميانشان در اين موضوع مخالفت شديدى رخ داد،

تا اينكه يكى از ميانشان گفت: چرا مسأله را به أبو جعفر محمّد بن عثمان بازگو نمى‏كنيد و از آن نمى‏پرسيد تا حقّ را براى شما در آن آشكار و واضح كند؟! زيرا او طريق و راه به صاحب أمر است. بنا بر اين همه به أبو جعفر راضى شده و به پيشنهاد او جواب مثبت دادند، پس مطلب را در نامه‏اى مكتوب داشته و به او رساندند، و توقيعى به منظور ايشان از ناحيه خارج شد و نسخه‏ اش اين گونه بود:

بتحقيق خداى تعالى همو است كه اجسام را آفريده، و روزيها را پخش كرده، زيرا او نه جسم است و نه در جسمى حلول نموده، هيچ چيزى مانند او نيست و اوست شنواى بصير.
و امّا ائمّه عليهم السّلام، از خداوند درخواست آفريدن مى‏كنند و خداوند نيز مى‏آفريند، و درخواست رزق و روزى مى‏كنند پس خداوند روزى مى‏رساند، [="red"]اينها را همه از جهت ايجاب درخواست و بزرگداشت حقّ ايشان كند[/].

الاحتجاج، ج‏2، ص: 593[/]

سلام horshid

عبدالله ابن سبا و ابوجهل الله ج را قبول داشتند اگر از آنها می پرسیدند چه کسی به شما روزی میده چه کسی شما را آفریده میگفتند الله حتی به کعبه می رفتند
پس مخاطب کسانی هستند که الله و معاد را قبول داشتند

[=&quot]حتی شیطان میگفت خلقتنی من النار و خلقته من طین
[=&quot]خدایا مرا از آتش خلق کردی و. انسان را از خاک!

[=Zar][الزمر: 38][=Zar][الزخرف: 87] [[=Zar]يونس: 31 - 32[=Zar]][=Zar][المؤمنون: 84 - 89][=Zar][الروم: 40][=Zar][[=Zar]يونس: 104[=Zar]][=Zar][الأنعام: 102].
آیاتی که مشرکین قریش اعتقاد داشتند رازق و مالک و خالق الله است تدبیرامور دست الله است

[=Zar]پس چرا پیغمبر (ص) آنها را مشرک[=&quot] قرار داد و چرا با آنها اعلان جهاد کرد
[=&quot]به خاطر یک جمله ؟
[=&quot]این جمله چیه؟
[=&quot]آنها می گفتند: الله هست
[=&quot]پیغمبر(ص) می گفت:نه
[=&quot]اینطور نگویید الله هست

[=&quot]یک جمله فارسی بگویم تا بهتر متوجه بشیم
[=&quot]وقتی میگیم توی تلفن
[=&quot]استاد در مسجد است
[=&quot]این جمله چه فرقی میکند با جمله ای دومی که میگم
[=&quot]به غیر از استاد هیچ کسی در مسجد نیست
[=&quot]درجمله اولی استاد در مسجد هست شاید کسانی دیگه هم در مسجد باشند
[=&quot]باز که تو تلفن میگیم هیچکس بغیر استاد در مسجد نیست یعنی هیچکس نیست تنها استاد است
[=&quot]مشکل مشرکین با پیغمبر(ص) در همین دو جمله بود

[=&quot]مشرکین می گفتند الله هست یعنی دیگر کسانی هم هستند
[=&quot]میگفتند ما الله را عبادت می کنیم
[=&quot]خوب پس پیش بت چرا میرید
[=&quot]میگفت این یک دوست الله است

[=&quot]ولی الله است

[=&quot]شخصیت بزرگوار است من روسیاه هستم من شرمنده هستم
[=&quot]می میرم پیش این بت باز این بادیگارد است رئیس دفتر الله است العیاذ بالله

[=&quot]پس ما از این طریق پیش او میریم
[=&quot]پیغمبر(ص) اومد بهشان جمله دوم را گفت
[=&quot]نخیر هیچ کسی شایسته ی عبادت بجز از ذات الله واحد نیست

[=&quot]بنابراین اونا نذار داشتند برای حبل
[=&quot] نذر داشتند برای چهارشنبه
[=&quot] نذر داشتند برای لات
[=&quot] نذر داشتند برای منات
[=&quot]
لا اله الا الله را نمی پذیرفتند

[=&quot]پیغمبر(ص) می گفت : قولوا
[=&quot]
یعنی اعتراف کنید بگویید

[=&quot]لا اله الا الله
[=&quot]
لا اله الا الله:

[=&quot]
لا اله: این عبادت فکری است برادر

[=&quot]
وقتی ما کلمه میخوانیم باید کلمه خود را بفهمیم تاکه عبادت فکری ما درست شود

[=&quot]لا اله نفی می کند
[=&quot]لا اله
[=&quot]نیست
[=&quot]کی نیست؟
[=&quot]هیچ پیغمبری
[=&quot] هیچ ملائکه ای
[=&quot] هیچ ولی خدا
[=&quot]هیچ دوست خدا
[=&quot]هیچ بت
[=&quot]هیچ دست
[=&quot]هیچ سنگ
[=&quot]هیچ قبر
[=&quot]
کلشو باید نفی کنید

[=&quot]نیست
[=&quot]هیچ مخلوقی
[=&quot]
نفی کردن رو از حضرت یونس یاد بگیریم

[=&quot]لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
[=&quot]لا اله الا
[=&quot] (توی این شکم ماهی نیست فریادرسی مگر یک االله )
[=&quot]آیا کسی دیگر هم هست؟؟؟؟؟
[=&quot]مگر ذات الله
[=&quot]
مسیحی میگه چه میگویی لا اله الا الله

[=&quot]من این را قبول نمی کنم خب چرا؟
[=&quot]حضرت عیسی فرستاده

[=&quot] شخص بزرگوار است
[=&quot]من پیش او نرم
[=&quot]عیسی دشمن نیست دوست الله است الله بخواد عیسی هم میتونه

[=&quot]لیکن
[=&quot]کلمه میگه دوست و دشمن را نفی کن
[=&quot]ملائکه هستی ؟ بله جبرئیل (ع) هستم
[=&quot]خوب است که هستی لیکن خدا که نیستی
[=&quot]از تو کمک نمی خواهم من ابراهیم !
یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم

[=&quot]به همین خاطر در 5 وقت نماز میخوانیم همین که به ایاک میرسیم یک غرور در وجود ما ایجاد میشه! چون خاص الله تعالی رامی پرستیم و می خوانیم
[=&quot]
پس باید فکر کنیم وقتی میگیم الله احد الله صمد

[=&quot]صمدیت خدا را در نظر داشته باشی صمد یعنی بی نیازی
[=&quot]
پس در فکر واندیشه ات داشته باشی خدایی که من عبادت می کنم مثل دیگران نیست

[=&quot] که بسیار کسان فکر میکنن خداوند مثل دیگر پادشاهاست پیش دیگر پادشاه ها که میری
[=&quot]باید از طریق واسطه بری

پیش فلان دوستش


[=&quot] پیش وزیرش بری
[=&quot]
[=&quot]تا وقتی که سلسله مراتب ،سلسله مراتبِ!!
[=&quot]این سلسله مراتب ، سلسله مراتب به تو ای انسان در بین عامر و مامور در امور دنیایی است سلسله مراتب بین بنده بین خدا سلسله مراتب وجود ندارد پس اگر ما سلسله مراتب را مراعات کنیم به شرک داخل میشیم

الله تعالی گفته:بقره 186

[=&quot]اذا سالک عبادی
[=&quot]وقتی سوال کنند بنده های من
[=&quot]عنی فانی قریب
[=&quot]من بنده خود نزدیک هستم
[=&quot]
پس وقتی که من به بنده خود نزدیک هستم بین من و بنده من سلسله مراتب نیست پس مستقیما بگو یارب

[=&quot]
(وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُو مَعَ اللَّهِ أَحَداً ) سوره جن 18

[=&quot]مساجد مخصوص (عبادت) خداست [=&quot]پس هيچ کس را همراه خدا به دعا نخوانيد.

[=&quot]در دستور زبان عربي وارد است که هرگاه اسمي نکره در سياق نهي بيايد به معناي عموميت است . لفظ نکره در اينجا ( احدا ) و نهي هم ( لا تدعوا ) است يعني هيچ غير الله ايي را به فرياد مخوانيد و غير الله چون عموميت دارد _ انبياء و صالحين و ملائکه و قبر و سنگ و بت و يا هر چيز ديگر را در بر مي گيرد .

[=&quot]قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً[=&quot] سوره جن 20
[=&quot]
بگو كه من فقط خدا را به دعا مي خوانم و احدي را شريك او نمي كنم .

[=Symbol])[=&quot]وَعَلَى اللّهِ فَتَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ[=Symbol]([=&quot](سورة المائدة / 23).
[=&quot]

[=&quot]و اگر واقعاً مومن هستید پس(فقط) بر خدا توکل کنید.

[=&quot]قابل توجه کسانی که میگویند: [=&quot]به وکوری دو چشم اهل سنت! توکلت علی المهدی!

اما نکته ای از قرآن که توحید را به ما یاد می دهد

يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ (ز تو مى‏پرسند چه چيزى براى آنان حلال شده است)

قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ «مائده 4»

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأَنفَالِ

قُلِ سوره انفال آیه 1

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ

قُلِ سوره اسراء آیه 85

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ

يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ

يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ

يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلْ

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ

خلاصه هر جای قرآن از پیامبر سوال میشه در جواب الله تعالی میگه «قل» بگو

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ 105 طه

از تو درباره کوه ها می پرسند پس تو بگو کوه ها و....

وقتی فردی از رسول ص می پرسد یا رسول الله آیا پروردگار ما دور است تا او را به فریاد بزنیم یا نزدیک است تا با او مناجات کنیم فورا جواب از سوی آفریننده میاد

وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ

﴿186﴾

و هرگاه

بندگان (نگفته مومنین) من از تو در باره من بپرسند من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند

نمیگه قل

میگه عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ


توحید را باید از قرآن یاد گرفت اینهم اعجازی از قرآن برای کسانی با چشم باز تفکر میکنند

خدا به تنها سوالی که به پیامبر نفرمود:(قل) همین بود.

خدا فرمود: فانی قریب. پس من نزدیکم

یعنی ای محمد توهم از بین من و بندم بیا بیرون.خودش نزدیکه.

سلام!

اولا شما باز هم به سوالات متعدد و احادیثی که از رسول اکرم براتون نقل کردم و در موردش پرسیدم جواب ندادید!
مجبوریم;263351 نوشت:
حتی شیطان میگفت خلقتنی من النار و خلقته من طین خدایا مرا از آتش خلق کردی و. انسان را از خاک! [الزمر: 38][الزخرف: 87] [يونس: 31 - 32][المؤمنون: 84 - 89][الروم: 40][يونس: 104][الأنعام: 102]. آیاتی که مشرکین قریش اعتقاد داشتند رازق و مالک و خالق الله است تدبیرامور دست الله است پس چرا پیغمبر (ص) آنها را مشرک قرار داد و چرا با آنها اعلان جهاد کرد به خاطر یک جمله ؟ این جمله چیه؟ آنها می گفتند: الله هست پیغمبر(ص) می گفت:نه اینطور نگویید الله هست یک جمله فارسی بگویم تا بهتر متوجه بشیم وقتی میگیم توی تلفن استاد در مسجد است این جمله چه فرقی میکند با جمله ای دومی که میگم به غیر از استاد هیچ کسی در مسجد نیست درجمله اولی استاد در مسجد هست شاید کسانی دیگه هم در مسجد باشند باز که تو تلفن میگیم هیچکس بغیر استاد در مسجد نیست یعنی هیچکس نیست تنها استاد است مشکل مشرکین با پیغمبر(ص) در همین دو جمله بود مشرکین می گفتند الله هست یعنی دیگر کسانی هم هستند میگفتند ما الله را عبادت می کنیم خوب پس پیش بت چرا میرید میگفت این یک دوست الله است ولی الله است شخصیت بزرگوار است من روسیاه هستم من شرمنده هستم می میرم پیش این بت باز این بادیگارد است رئیس دفتر الله است العیاذ بالله پس ما از این طریق پیش او میریم پیغمبر(ص) اومد بهشان جمله دوم را گفت نخیر هیچ کسی شایسته ی عبادت بجز از ذات الله واحد نیست بنابراین اونا نذار داشتند برای حبل نذر داشتند برای چهارشنبه نذر داشتند برای لات نذر داشتند برای منات لا اله الا الله را نمی پذیرفتند پیغمبر(ص) می گفت : قولوا یعنی اعتراف کنید بگویید لا اله الا الله لا اله الا الله: لا اله: این عبادت فکری است برادر وقتی ما کلمه میخوانیم باید کلمه خود را بفهمیم تاکه عبادت فکری ما درست شود لا اله نفی می کند لا اله نیست کی نیست؟ هیچ پیغمبری هیچ ملائکه ای هیچ ولی خدا هیچ دوست خدا هیچ بت هیچ دست هیچ سنگ هیچ قبر کلشو باید نفی کنید نیست هیچ مخلوقی نفی کردن رو از حضرت یونس یاد بگیریم لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین لا اله الا (توی این شکم ماهی نیست فریادرسی مگر یک االله ) آیا کسی دیگر هم هست؟؟؟؟؟ مگر ذات الله مسیحی میگه چه میگویی لا اله الا الله من این را قبول نمی کنم خب چرا؟ حضرت عیسی فرستاده شخص بزرگوار است من پیش او نرم عیسی دشمن نیست دوست الله است الله بخواد عیسی هم میتونه لیکن کلمه میگه دوست و دشمن را نفی کن ملائکه هستی ؟ بله جبرئیل (ع) هستم خوب است که هستی لیکن خدا که نیستی از تو کمک نمی خواهم من ابراهیم ! یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم به همین خاطر در 5 وقت نماز میخوانیم همین که به ایاک میرسیم یک غرور در وجود ما ایجاد میشه! چون خاص الله تعالی رامی پرستیم و می خوانیم پس باید فکر کنیم وقتی میگیم الله احد الله صمد صمدیت خدا را در نظر داشته باشی صمد یعنی بی نیازی پس در فکر واندیشه ات داشته باشی خدایی که من عبادت می کنم مثل دیگران نیست که بسیار کسان فکر میکنن خداوند مثل دیگر پادشاهاست پیش دیگر پادشاه ها که میری باید از طریق واسطه بری پیش فلان دوستش پیش وزیرش بری تا وقتی که سلسله مراتب ،سلسله مراتبِ!! این سلسله مراتب ، سلسله مراتب به تو ای انسان در بین عامر و مامور در امور دنیایی است سلسله مراتب بین بنده بین خدا سلسله مراتب وجود ندارد پس اگر ما سلسله مراتب را مراعات کنیم به شرک داخل میشیم


دوما بنده نمیدونم چه طور و با چه زبانی این مسئله را بیان کنم تا شما متوجه بشین!
به خدا به پیر به پیغمبر به هر کس و چیزی که قبول دارین ما در توسل حاجتمون رو از خود خداوند میخوایم!ما از وسیله چیزی نمیخوایم!توسل همان خواستن از خود خداوند است!
مشرکان در کنار خداوند خدای دیگری رو میپرستیدند!(کسانی که مخاطب همون ایه ی سوره ی اسرا اند) ولی
hoorshid;262316 نوشت:
بنده چندین بار عرض کردم که در توسل نه بحث پرستش است و نه حتی درخواست!!!

برای اونها نقشی در ربوبیت قائل بودند!

گمان میکردند امورشون به غیر خلقت به دست اونهاست!میگفتند خدا ما رو خلق کرده اما امورمون به دست ارواحی است که مورد پرستششون بود و اون بت ها هم نمادی از اون ارواح بودند(البته عقاید دیگری هم بینشون رواج داشت!)
عقیدشون مثل بعضی از مسیحیان الان بود!
یعنی تفکرشون این بود که خدا ما رو افریده و کاری به کار ما نداره!مثل ساعتی دنیا رو کوک کرده و کاری به کارش نداره!!!
ولی به هیچ عنوان ما چنین عقیده ای نداریم!!!!
ما برای ائمه و اولیا خدا نقش مستقلی قائل نیستیم!
رب محض فقط و فقط خداست!
خداست که حاجات ما رو میده!خداست که ما رو هدایت میکنه!

:Sham:یک مثال:
وقتی شما میگین خودکار نوشت ایا منظورتون اینه که خودکار خودش این کار رو کرد؟!؟البته که نه!نویسنده شمایید!اما اینکار رو به وسیله ی خودکار انجام دادید!(البته سوء تفاهم نشه!وقتی ما از وسیله استفاده میکنیم ناشی از ضعف ماست اما در مورد خدا این طور نیست!اگر خدا از وسیله استفاده میکنه ناشی از ضعف ما بندگان است!خلقت ما به گونه ای است که برای رسیدن به مقامات معنوی نیاز داریم پله پله جلو بریم!و برای قرب الهی طبق ایه ی 35سوره ی مائده به وسیله نیاز داریم!)

ما خداوند رو به یگانگی قبول داریم با همه ی اقسام توحید از جمله توحید در ربوبیت!که مختص خداوند است!و این با توسل در تناقض نیست!چون به عقیده ی ما اگر خداوند ذره ای و لحظه ای نظر لطف و توجهش رو از همین وسایل برداره انها هم هلاک خواهند شد!ما نمیگیم وسایل خدا مستقل از او حاجتی رو به بندگان میدن!ما میگیم انها به خاطر مقام الهی بالاشون این افتخار رو پیدا کردند تا مسبب رسیدن فیض الهی به بندگان بشن!فیض رسان در واقع خداوند است!
ببینید اینها همه در طول قدرت و رحمت الهی است نه در عرض!
برای فهم بهتر روابط طولی و عرضی به این مثال دقت کنید:
مگه وقتی شما میگی خون از طریق رگ،به وسیله ی رگ،به پاها رسید منظورت اینه که خون رو رگ تولید کره؟!اگه قلب خون رسانی نکنه،خون ایجاد نکنه حتی رگ هام از بین میرند!دقت کنید قلب چه خون به پاها برسه و چه نه مشکلی در حیات نداره اما این پاها هستند که برای دریافت خون به رگ نیاز دارند!چنین رابطه ای رابطه ی طولی گفته میشه!
پس ما شامل اون ایه نمیشیم!


در مورد اون ایه هم ایات قبلشو بخونید کاملا واضح میشه براتون!بعد هم من گفتم:
hoorshid;262308 نوشت:
یعنی اگر شما به معاد و الله که خدای یگانه است ایمان بیاورید ایه ی 55و56 سوره اسرا شامل شما نمیشود!
در ضمن من دو تا برهان براتون نوشتم در مورد ایه

مجبوریم;263351 نوشت:
وقتی فردی از رسول ص می پرسد یا رسول الله آیا پروردگار ما دور است تا او را به فریاد بزنیم یا نزدیک است تا با او مناجات کنیم فورا جواب از سوی آفریننده میاد وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴿186﴾ و هرگاه بندگان (نگفته مومنین) من از تو در باره من بپرسند من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند نمیگه قل میگه عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ توحید را باید از قرآن یاد گرفت اینهم اعجازی از قرآن برای کسانی با چشم باز تفکر میکنند خدا به تنها سوالی که به پیامبر نفرمود:(قل) همین بود. خدا فرمود: فانی قریب. پس من نزدیکم یعنی ای محمد توهم از بین من و بندم بیا بیرون.خودش نزدیکه.

متاسفانه شما از همین کلمه ی قریب برداشت نادرستی دارید!
اگه برداشتتون درست باشه در ایات قران تناقض هست چون در جای دیگه از همین قران داریم:

hoorshid;263706 نوشت:
در ایه ی 64 سوره نسا امده:
در این ایه قران به کسانی که به خودشون ستم کردند فرمان میده سراغ پیامبر برند و از او بخوان برای ان ها طلب مغفرت کنه و هم خود توبه کنند!و اخر ایه هم فرموده خداوند در این حالتوبه پذیر است!
ویا ایه 5 منافقون:همین ماجرا در مورد منافقان نقل شده!
و یا باز در سوره ی یوسف در ایات 98-97 از فرزندان یعقوب علیه السلام گفته که از پدرشان خواستند برای ان ها طلب امرزش کنه!و قران این عمر رو تایید کرده!

علاوه بر این در ایه ی 35 مائده کاملا واضح است که خداوند از ما خواسته تا برای تقرب به او وسیله ای جستوجو کنیم!:
یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و ابتغو الیه الوسیله.


در اینجا من چهار مورد از ایات رو برای شما ذکر کردم که دقیقا با اونچه که شما میگی مخالفت میکنه!و اینجا دو حالت پیش میاد:
1ایات با هم در تناقض اند
2برداشت شما نادرسته

علاوه بر این یعنی پیامبر هم اعمالی ئلنجام داده در مخالفت با قران!و العیاذ بالله مشرک شده!و یا شرک رو تایید کرده!(هم پیامبر اسلام با توجه به احادیث و ایات64نسا و 5 منافقون و هم حضرت یعقوب)
به سوالات قبلیی که پرسیدم که جواب ندادین لا اقل در این یه مورد بگین چرا در این ایات این طور اومده؟!

به علاوه بزرگان اهل تسنن هم متوسل میشدند و البته در کتاب های بسیاریشون از توسلات پیامبرانی مثل حضرت ادم نوشته شده و یا از توسل مردم به پیامبر و ایشون هم هیچ نفی نمیکردند بلکه به درخواستشون پاسخ مثبت میدادند!از جمله ی اینها السیوطی است و البته خیلی افراد دیگه!یا در بخاری از توسل خلیفه ی دوم صحبت شده!یا توسل حضرت زهرا به پیامبر بعد از رحلتشون و شکایت به ایشون و همین طور امام علی عیه السلام و جمله ی معروفی که به وقتی خود رو به ارامگاه پیامبر رسوندند که در نهج البلاغه نقل شده که:امیرالمؤمنین عبارت هارون را تکرار کرد و گفت: ”ای پسر مادرم، نزدیک بود من را بکشند.“

از نظر شما همه ی این افراد مشرکند؟!:Gig:


در ضمن دقت کنید ما در توسل انحصاری قائل نمیشیم!
یعنی نمیگیم اگه متوسل نشی حاجتت براورده نمیشه!میگیم اگه متوسل به وسایلی که خود خداوند تعیین کرده بشی زود تر به مقصد میرسی!و البته این تنافضی با ایات مورد استفاده شما نداره چون در توسل هم از خود خداوند درخواست میشه!

سوال بعدی:
اما در مورد قریب:
من از شما میپرسم!این کلمه ی قریب به چه معناست!؟و چرا با وجود اینکه ما در توسل باز هم از خداوند در خواست میکنیم شما اینها رو در تناقض با هم میدونید؟!

روح بخش;261739 نوشت:
خب شما بفرمایید: می تواند کسی مستقیم بگوید: «گناهان ما را ببخش!» بدون این که ائمه علیهم السلام را واسطه قرار دهد؟

خوب چرا که نه؟ چرا نمیتونه بگه؟ مگه خدایی که بنده رو آفریده نمیتونه با بنده ارتباط برقرار بگه و یا بنده نمیتونه؟ خوب بنده خدا دلش میخواد مستقیم با خدای خودش درد و دل بکنه آخه تو این چیزها هم پارتی بازی؟ تو همه چیز پارتی بازی

مجبوریم;263351 نوشت:
وقتی ما کلمه میخوانیم باید کلمه خود را بفهمیم تاکه عبادت فکری ما درست شود لا اله نفی می کند لا اله نیست کی نیست؟ هیچ پیغمبری هیچ ملائکه ای هیچ ولی خدا هیچ دوست خدا هیچ بت هیچ دست هیچ سنگهی اند! هیچ قبر کلشو باید نفی کنید نیست
با وجود اینکه درمورد قسمتهای دیگه ی پستتون توضیح دادم ولی فکر میکنم بازم لازم به توضیحات بیشتر باشه!ببینید همه ی اینهایی که میگین درسته!اما با توسل در تناقض نیست!چون ما وسایل رو به هیچ عنوان از مقام مخلوق بالاتر نمیبریم!اونها فقط و فقط مخلوق خداوند اند!اما چون خداوند عادل است واضح است که مقام ما با اولیا خدا نزد او متفاوت است و انها مقرب تر از ما به درگاه الهی اند چه طور ممکنه تقرب کسی مثل من که سر نماز حتی قادر نیستم حواسم رو کامل به معنی نماز جمع کنم در طول خوندن اونٰٰ ، با عبادات کسی که وقتی مالک یوم الدین رو تلفظ میکرد تنش به رعشه می افتاد یکی باشه!؟ واضح است که مقام بعضی از بنده ها از بعضی دیگه بالاتره!و این قابل انکار نیست!غیر این باشه ایا عدالت خدا زیر سوال نمیره؟
یه سوال از خودتون میپرسم!
ایا احتمال قبول شدن دعای من و دعای رسول الله یکی است؟از نظر شما اگر هر دو ما دعا کنیم احتمال قبول شدن دعا و براورده شدن حاجت کدام یک از ما بیشتره؟!ایا فرقی بین من و امثال من و کسی مثل پیامبر نیست؟!:Gig:
با توجه به روایات و ایاتی که براتون بیان کردم و البته اونچه که ما از دین خدا میبینیم خداوند کارهاش رو توسط اسباب و وسایلش انجام میده!همون طور که هدایتش رو به وسیله ی رسولش به ما رسوند!ببینید وقتی خداوند در قران به پیامبر میگه تو قادر نیستی همه رو هدایت کنی ایا این به این مغنیست که کسانی که هدایت شدند توسط پیامبر هدایت شدند؟!البته که نه!پیامبر فقط و فقط وسیله ای برای رسیدن این فیض الهی یعنی هدایت به بندگان بود!و نه بیشتر!هادی اصلی خداوند است!رسول الله وسیله ی این هدایت بودند!در مورد دیگر فیض های الهی هم همین طور است!وقتی ما از خداوند حاجتی میخوایم و از او طلب فیضی میکنیم و برای این کار از توسل کمک میگیریم مقصودمون این نیست که اون وسیله قرار است فیض رسان باشه!مثل مثالی که در مورد رگ و خون و قلب براتون زدم!اونها فقط و فقط وسیله اند!مثل اتفاقی که در مورد هدایت میافتد!رسول الله وسیله اند!همین!
و این هیچ ربطی به نیاز الهی نداره!بلکه به خاطر نیاز ماست!ما با توجه به نوع خلقتمون تا به بعضی مقامات الهی نرسیم نمیتونیم به مراحل بالای تقرب برسیم!این ناشی از ضعف و نیاز ماست نه العیاذ بالله محدودیت در قدرت خداوند!

به یک نکته هم دقت کنید که هر درخواستی از بندگان خدا کردن شرک نیست و الا با توجه به:
ایه ی 38 تا 40 سوره ی نمل وقتی حضرت سلیمان علیه السلام از اسف برخیا در خواست اوردن تخت ملکه بلقیس رو کرد مشرک شد العیاذ بالله!!!والبته خیلی موارد دیگر!

shahram1363;263832 نوشت:
خوب چرا که نه؟ چرا نمیتونه بگه؟ مگه خدایی که بنده رو آفریده نمیتونه با بنده ارتباط برقرار بگه و یا بنده نمیتونه؟ خوب بنده خدا دلش میخواد مستقیم با خدای خودش درد و دل بکنه آ
هیچ اجباری برای توسل وجود نداره!اما این مثل یه راه میانبر است!بنده بدون توسل هم میتونه از خدا حاجتش رو بخواد اما طبق ایات و روایات کسی که به وسایلی که خود خدا تعیین کرده متوسل میشه زوذتر به مقصد میرسه همین!!
shahram1363;263832 نوشت:
تو این چیزها هم پارتی بازی؟ تو همه چیز پارتی بازی
اصلا بحث پارتی نیست!این قبلا بحث شده!این لینک رو بخونید:
http://www.askdin.com/post262298-180.html

خدایی که خودش مستقیم حرفهای ما رو نشنوه حرفهای ما رو با واسطه هم نمیشنوه ای کاش کمتر افسرده بودیم و ناراحت دیگه داریم دق میکنیم از این روزگاری که برای مردم درست کردند خودمون هم افسرده شدیم شدید خدا خودش کمکمون بکنه

کسانی که "یا علی" می گویند (غیر از افرادی که علی را خدا می دانند و بدین وسیله کافر شده اند) "یا الله" هم می گویند، بلکه همواره "یا الله" می گویند و فقط گاهی "یا علی" می گویند.
"یا علی" گفتن نوعی توسل به حضرت است، یعنی گوینده "یا علی" حضرت را وسیله و تشفیع درگاه خداوند قرار می دهد که خدا به خاطر آبرویی که علی(ع) دارد، به شخص کمک کند و یاور وی شود. توسل به آبرومندانِ درگاه الهی اشکال ندارد و ریشه آن قرآن کریم است: "یا أیها الّذین آمنوا اتّقوا الله وابتغو الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیل الله؛ ای افراد با ایمان، تقوای الهی داشته باشید و برای تقرب به او وسیله ای جستجو کنید و در راه وی جهاد کنید". باید توجه کرد که وسیله به معنای تقرّب نیست، بلکه چیزی است که مایه نزدیکی به خدا می گردد. یکی از وسایلی که مایه تقرب می گردد، جهاد در راه خدا است که در آیه ذکر شده است. در عین حال می تواند چیزهای دیگر نیز وسیله تقرب باشد، مانند نماز و روزه و ترک گناه و ... خداوند به حضرت موسی(ع) فرمود: "ای موسی، هیچ عامل و وسیله ای برای نزدیکی قرب جویندگان به من مانند دوری از گناه نیست".
گاهی خداوند افرادی را واسطة فیض خود قرار می دهد، یعنی به وسیله آنان فیض و رحتمش را به دیگران می رساند، مثلاً پیامبر را وسیله قرار می دهد، تا بندگانش را بیامرزد.قرآن کریم به کسانی که گناه کرده اند، فرمان می دهد سراغ پیامبر روند و توسط ایشان طلب مغفرت کنند و پیامبر برای آنان طلب آمرزش کند و نیز نوید می بخشد در این موقع خدا را توبه پذیر و رحیم خواهند یافت.بنابراین افراد با "یا علی" گفتن آن حضرت را به کمک و یاری می طلبند تا خداوند به وجاهت و آبروی حضرت خواسته آنان را فراهم کند، وگرنه می دانند که همه چیز به دست خداوند است و هیچ کس از خود چیزی ندارد، مگر این که خداوند به او بدهد. اگر حضرت عیسی مرده زنده می کند، از خودش چیزی ندارد، بلکه با تأیید و اذن الهی کارش را انجام می دهد، و دیگران هم همین طور هستند.

وقتی دل آدم خوش نباشه و از همه چیز که تو این دنیا شده وسیله ریا حتی از خود دین هم سو استفاده میکنند دیگه هیچ امیدی واسه دوست داشتن به زندگی وجود نداره و فقر و مشکلات داره بیداد میکنه دیگه توسل به ایمه چه معنی داره؟ ما خودمون به خودمون رحم نمیکنیم همین مردم تا میتونند همه به فکر سود خودشون هستند و دیگران براشون اهمیتی نداره با توسل چی میخواد درست بشه؟ وضعیت اشتغال؟ یا مشکل ازدواج؟ یا مشکلات ناشی از فقر و بدبختی؟ خوب مگه خدا خودش نمیبینه ما باید بریم التماس یکی دیگه رو بکنیم که اون از خدا بخواد خوب که چی بشه؟ آخرش که چی؟

الله در قرآن می فرماید:
کفار در هنگام مرگ و در لحظه آخر که دیگر هیچ امیدی ندارند الله را صدا می کنند و از او یاری می خواهند!!!

حتی کفار نیز مدد گر کلامشان در انتهای نا امیدی الله است!!!

اما چرا شما مانند کافران حداقل الله را صدا نمی کنید؟

ohfreedom;292828 نوشت:
چرا شما مانند کافران حداقل الله را صدا نمی کنید؟

چون همان الله در قرآنش فرموده

ای مؤمنان از خدا بترسید، و برای تقرب به خدا وسیله بجوئید، و در راه او جهاد کنید تا اینکه رستگار شوید.المائده/۵

امیدوارم شما هم رستگار شوید!!

علی مع الحق;292833 نوشت:
چون همان الله در قرآنش فرموده

ای مؤمنان از خدا بترسید، و برای تقرب به خدا وسیله بجوئید، و در راه او جهاد کنید تا اینکه رستگار شوید.المائده/۵

امیدوارم شما هم رستگار شوید!!

وقتی می گوییم یا الله مرا اجابت کن، الله اجابت کننده و گوینده، درخواست کننده است، بدون وسیله.
وقتی می گوییم یا امام رضا، ما را نزد الله شفاعت کن، تا الله ما را اجابت کند؛ ما درخواست کننده ایم، امام رضا (ع) وسیله و الله اجابت کننده است.

اما وقتی می گوییم: یا امام رضا (ع)، مرا شفا بده، امام رضا (ع) اجابت کننده است و ما درخواست کننده! اینجا تکلیف وسیله چه می شود؟! چه کسی اینجا وسیله است؟! هیچ کس.

در پاسخ می فرمایند پیراهن یوسف (ع)، چشم یعقوب (ع) را شفا داد.

در جواب می گویم: یعقوب (ع) هیچوقت نفرمود: ای پیراهن یوسف ، چشم مرا شفا بده. این شفا دادن به اذن خداوند انجام شد و بدون درخواست یعقوب (ع) از پیراهن یوسف (ع).
سجده به غیر خدا شرک است، اما وقتی خود خداوند به ابلیس می فرماید به غیر من سجده کن، دیگر اطاعت فرمان خدا واجب است. پس وقتی خود خداوند مشیتش بر این قرار گرفته که پیراهن یوسف (ع) چشم یعقوب (ع) را شفا دهد، این کار صورت می گیرد، هرچند یعقوب (ع) آن امر را نخواسته باشد، همانطور که نخواست و شد.
مردم نزد علی (ع) می رفتند و می گفتند: به درگاه خدا «دعا کن» برای ما باران بیاید.(دعای باران)
نمی گفتند : «بگو» باران ببار!!!
غلات شیعه بزرگترین درد شیعه بوده اند در طول تاریخ.
خدا هر کس قابل هدایت است، هدایتش کند ان شاءالله.
یا علی مدد

وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً لِلّهِ وَ لَوْ یَرَى الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللهَ شَدیدُ الْعَذابِ

برخی از مردم، غیر از خداوند همتایانى برمیگزینند و آنها را همچون خدا دوست دارند. امّا کسانى که ایمان آورده اند، اشد حبشان به خداست. وکسانى که ستم کردند، هرگاه عذاب الهى را مشاهده کنند، خواهند دانست که تمامِ قدرت، از آنِ خداست; و خداوند، سخت کیفر است

تحریم شده!;292836 نوشت:
اینجا تکلیف وسیله چه می شود؟!

وسیله امام است، دقت کنید.

عقیده ما بر این است که امامان معصوم علیهم السلام واسطه لطف الهی هستند نه اینکه خودشان به ما لطف کنند و نعوذ بالله خدا هیچ کاره باشد
آن ها با خواست خداوند به ما کمک میکنند

علی مع الحق;292846 نوشت:
علی مع الحق

این دو تا جمله باهم تضاد دارند
امامان معصوم علیهم السلام واسطه لطف الهی هستند نه اینکه خودشان به ما لطف کنند

آن ها با خواست خداوند به ما کمک میکنند
کدومشون درسته؟

حلاج;292853 نوشت:
کدومشون درسته؟

امامان معصوم علیهم السلام واسطه لطف الهی هستند نه اینکه خودشان به ما لطف کنند یعنی ما از آنها تقاضا میکنیم که آنها از خداوند بخواهند تا اینجا درست؟

آن ها با خواست خداوند به ما کمک میکنند. یعنی خداوند خواسته که آنها واسطه لطف اللهی شوند و کمک حال ما باشند.

مشکل حل شد برادر؟

سلام و عرض ادب و تسلیت

به نظر من ما باید در همه ی امور دنیوی و اخروی برخدا توکل و بر اهل بیت(ع) که وسیله ی تقرب خدایند توسل داشته

باشیم...ما نمیتونیم فقط و فقط هرچیزی رو از وسیله هایی که خدا برای پل ارتباطی ما و خودش آفریده بسنده کنیم...

چرا که خدای تعالی فرمود: هر کس مرا نخواند، بر او غضب میکنم...(نهج الفصاحه )

اما من برام یه سوالی پیش اومده : از یک طرف خد وند فرمود : برای رسیدن به حوائج خود از اهل بیتم بخواهید اما در

همین نهج الفصاحه گفته همه چیز رو از من بخواهید حتی کوچیک ترین چیز که فکر کنم بند کفش رو مثال زده بود...

میخوام بدونم ما در درجه اول درخواستمون رو از خدا داشته باشیم یا ائمه؟؟؟

ومن الله التوفیق

علی مع الحق;292846 نوشت:
آن ها با خواست خداوند به ما کمک میکنند

حتی اگرفرض کنیم منظور آیه شریفه وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ توسل به امامان باشد باز با این حرف شما منافات دارد چون آیه تقرب به خدا را مد نظر دارد نه کمک ویا اجابت دعا را
استاد جوادی عاملی در تفسیر ایه چنین فرمودند:

خدا فرمود: وسيله‌ها را بگيريد. خب چه چيزي وسيله است؟ بايد معين كند، او گفت نماز وسيله است، روزه وسيله است، حج وسيله است، جهاد وسيله است، تولّي و تبرّي وسيله است؛ اينها وسيله است. محبت خاندان پيغمبر را (نه خود خاندان را)وسيله قرار داد و حسنه قرار داد؛ ﴿لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾ اين وسيله است. اما چيزي كه مشكوك است، ما بگوييم چون خدا فرمود: ﴿وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ﴾ من به اين تمسك مي‌جويم براي اينكه من را به خدا نزديك كند. اين مثل آن است كه زيدي كه «مشكوك العالمية» است انسان اكرام بكند، بگويد كه چون مولا گفت «اكرم العلما» خب مولا گفت كسي كه عالم بودن او احراز شده است او را گرامي بدار، زيد كه اين‌چنين نيست. تمسك به ﴿وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ﴾ در مسائل عادي تمسك به عام در شبهه مصداقيه است. اول بايد ثابت بشود چه چيزي وسيله است بعد انسان به ﴿وابتغوا﴾ تمسك پيدا كند. عبادات وسايل الهي‌اند؛ چه مستحب، چه واجب.

موضوع قفل شده است