سلام
ما الله را صدا ميكنيم .
ما ميگيم كسي كه گناهكار است دونبال وسيله باشد توسل كند
ohfreedom;294347 نوشت:
شک دارید که رحمن الرحیم است؟
داداش اگر شك داشتيم وقتي دعا ميكنيم دستانمان را طرف آسمان نميگرفتيم
ما اگر كنار قبر باشيم از محمد ص كمك بخواهيم باز دست و روي ما طرف آسمان است نه طرف قبر
ohfreedom;294709 نوشت:
جواب را از جانب ما اشتباه دادی، خوب خودت داری میگویی، نمی دانیم که خواب است یا بیدار!!!
شما بفرماييد درست را بگيد
ohfreedom;294709 نوشت:
اطلاع خاصی در این ضیمنه ندارم، اما فکر کنم حدیث باشد که پیامبر فرموده چنین است، البته تاکید می کنم که در حال حاضر هیچ اطلاع خاصی ندارم...
تحقيق كنيد ببينيد هست يا نه من هم نميدانم
اگر باشد كه از راه دور هم ميشود به محمد ص متوسل شد به فرشته ميگيم به محمد ص ميگه پس شرك نكرديم
نه محمد ص همين الان هم صداي مارو ميشنوه چون شهيدان زنده هستن
شما ميگيد شهيدان نزد خدا زنده هستن ميشه بگي ما نزد كي زنده هستيم؟؟
يا حق
شما هر کسی را که در روز زیاد بفکرش باشید شب هم خوابش را میبینید.اکثر مسیحیان ادعا میکنند که مسیح (ع)را در خواب و بیداری دیده اند که برای آنها جمبل و جادو کرده.
اینکه بیشتر ایرانیان به امام رضا توکل میکنند و خواب او را میبینند برای اینست که آرامگاه او در ایرانست
پس حضرت یوسف (ع) هم به پیامبری فکر می کرد که خواب آن را دید؟! اعتقادتان به خواب همینقدر است؟! آیات و نشانه های خدا را که خواب هم یکی از آنان است، انکار می کنید؟!
مطمئن هستید قرآن را یکبار از اول تا به آخر خوانده اید؟!!!!!!!!!!!! اما در مورد خواب دیدن؛ حدود یکی دو ماه پیش خواب ملک عبدالله را دیدم! در حالی که بخدا قسم اصلا در آن هنگام و حتی چند هفته قبلش هم به او فکر نکرده بودم! در آن شب فکر می کنم در خواب 2 ساعت با ملک عبدالله بودم و با او صحبت می کردم...
حالا شما که متخصص هستید، بفرمائید بگویید که چرا ملک عبدالله را که اصلا به او فکر نمی کردم، به خوابم آمد ؟ بنده چند ماه پیش خواب امام زمان (عج) را هم دیده ام. اما بخدا قسم زمانیکه خواب ایشان را دیدم، اصلا مشخصات چهره ی ایشان را نمی دانستم. روزی با کسی در مورد مسائل مربوط به امام زمان (عج) در همین انجمن بحث می کردم. شب خواب دیدم یک روحانی یک پسربچه را در آغوش دارد و ...
دو روز بعدش همان شخصی که با او بحث می کردم مشخصات امام زمان (عج) را در بحث با یکی دیگر از دوستان در ارسالش گذاشته بود. با تعجب دیدم دقیقا مشخصات کودکی را می دهد که بنده در خواب دیدم. کودکی زیر 10 سال. درست با همان مشخصات چهره. در حالیکه بخدا قسم بنده تا آن زمان مشخصات چهره ی امام زمان (عج) را نمی دانستم. پس نتیجه می گیرم که آن کودک امام زمان (عج) بوده و آن مرد روحانی هم امام حسن عسگری (ع).
حالا شما تا روز قیامت هم که بگویید امام زمان (عج) وجود ندارد، من باور نمی کنم. حتی اگر تمام مردم دنیا بگویند وجود ندارد باز هم باور نمی کنم، چون معجزه ی ایشان را به این صورت که گفتم در خواب دیدم. اگر با دیدن این معجزه بخواهم ایشان را انکار کنم، خدا به من رحم کند که هرگز آمرزیده نمی شوم، زیرا خداوند حجت آشکاری را به بنده نشان داده.
اما شما می توانی گفته های مرا باور نکنی چون هیچ سند و مدرکی برای اثبات آن ندارم و گناهی هم بر شما نوشته نمی شود. اما اگر به روحیات بنده آشنایی دارید، اگر قبل از این از بنده دروغ شنیده اید، این گفته ام هم دروغ است.
یا مهدی ادرکنی
بنده ی خدا. پس قبلش بیا یک قراری بگذاریم. بنده با دلایل قرآنی و با استناد به چند آیه از قرآن و بدون استفاده از هیچ روایت یا حدیثی، به شما اثبات می کنم که امام توان شفاعت مؤمن را دارد.
بعد شما اگر توانستید با استفاده از آیات قرآن، گفته های مرا رد کنید، بنده سنی یا وهابی یا هرچیزی که شما امر بفرمائید می شوم، اما اگر نتوانستید گفته های مرا رد کنید، دیگر جایی نگوئید که امام توان شفاعت مؤمن را ندارد و شفاعت را به عنوان هدیه ای از جانب خداوند برای مؤمنین بپذیرید.
حالا هر زمان که دوست داشتید، بنده حاضرم در این زمینه با شما مناظره کنم. اعلام زمان مناظره با جنابعالی(در پیام خصوصی تاریخ را اعلام کنید). موضوع مورد مناظره:
اثبات توانایی شفاعت امام، برای مؤمن، بواسطه ی آیات قرآن.
برخی تفاوت های اهل سنت با وهابیت 1)اجتهاد در بدست آوردن فتوی و عدم التزام به فتوای فقهای اربعه. 2)اختلاف در برخی مسائل کلامی در حیطه صفات خدا.(قائل به تشبیه اند و یا گرایش بدان دارند) 3)شرک دانستن توسل و استغاثه به پیامبر صلی الله علیه و آله و اولیای الهی و تبرک جستن به آثار آنان . 4)نفی بسیاری از روایات مناقب اهل بیت علیهم السلام ونفی حجیت بسیاری از کتب مناقب که در شان اهل بیت علیهم السلام نگاشته شده است. 5)حرام و بدعت دانستن سفر برای زیارت قبور اولیای دین. 6)حرمت بنای بر قبور اولیای دین. 7)شرک دانستن درخواست شفاعت از پیامبر اکرم صلی الله علهی و آله. عدم اعتقاد به اطلاع اولیای الهی در حیات برزخی از عالم دنیا. 9) متهم نمودن تمام فرق اسلامی به خصوص تصوف به بدعت و شرک.
داخل پرانتز. ضمن فرمایشات جناب صدرا من فک کردم شاید بعضی مغرضانه ایراد بگیرند که اهل سنت با وهابیت هیچ مشکلی ندارند جز مشکلات فقهی ناچیز اما باید عرض کنم این عکس کتاب موجز "جنبش وهابیت" بقلم مولانا م س رضا در مسجد جامع شهر لیسستر انگلستان در بیش از 10 سال پیش نوشته شده و هدف آن اعلان خطر در مقابل جنبش ضد اسلامی وهابیت و سلفی گری است که سراسر دنیا پخش شد. از نشانی سایت اهل سنت در زیر قابل دانلود است : www.islamiccentre.org/presentations/wahhabi.pdf
اما صفحه ای ازین کتاب:
این مولانای سنی میگوید: 2. ابن عبد الوهاب از خواندن درود شریف(دعایی برای پیامبر)متنفر بود و خواندن آن را حرام کرد. یک بار هم دستور قتل موذنی را داد که بعد نماز ها آن را میخواند
5. ابن عبد الوهاب حکم قتل بسیاری از مسلمانان را داده.
7. او مردم را از رفتن به مدینه برای زیارت پیامبر(ص) نهی میکرد. یک بار که جمعی از مسلمین این کار را انجام داده بودند آنهارا با تراشیدن ریششان توبیخ کرد.
اما ناگفته نماند که ابن تیمیه ناصبی پایگذار این فرقه رذیل بسیار موهون تر از ابن عبد الوهاب در بین اهل سنت است:
نظر اهل تسنن
اهل تسنن پس از شنیدن نظریات ابن تیمیه ، همچون جسمیت بخشیدن به خدا ، مشرک دانستن متوسلین به بزرگان و .... ، که مخالف نظریه اهل تسنن بود ، به وسیله اهل تسنن مورد شماتت قرار گرفت و سه بار به زندان افتاد.فتواهای او با هیچ یک از فرق اهل تسنن موافقت نداشت ، تا آنجا که کتاب های بسیار زیادی بر ضد او و آثار او به نگارش درآمد.
ذهبی
وی در نامه ای به ابن تیمیه، تابعان او را در در معرض کفر و نابودی دانست.وی در ادامه، عمده پیروان او را عقب مانده، گوشه گیر، دروغ گو، مکار، فرومایه، خشک، سبک عقل، عوام، ظاهر الصلاح، بیگانه، کودن و فاقد فهم دانست.وی در ادامه ی نامه می نویسد:"گمان نمی کنم تو سخن مرا قبول کنی...تو با من که دوستت هستم این چنین برخورد می کنی پس با دشمنانت چه خواهی کرد؟ به خدا سوگند، در میان دشمنانت، افراد صالح و شایسته و عاقل و دانشور فراوانند، چنان که در میان دوستان تو افراد آلوده، دروغ گو، نادان و بی عار زیاد به چشم می خورد"
کذاب تویی که به هر در و دیواری میزنی تا حرفت را به کرسی بنشانی
30 حدیث ایه ولایت از کتب سنی میاورند میگویی سند ندارد! مگر در احادیث متواتر به سند نگاه میکنند مگر میشود اینهمه حدیث همگی دروغ باشد؟؟
در کتاب خودتان نوشته فاطمه سلام الله علیها از ابوبکر خشمگین شد میگویی غضب انواع دارد و این آن غضب نیست!
ohfreedom;294798 نوشت:
حدیث را قیچی شده و ناقص المعنی می آورید!!!
حدیث صحیح و کامل این است:
در مدینه قحطی شدیدی آمد و مردم به نزد عایشه شکایت بردند، پس گفتند به سوی قبر رسول الله می رویم از به او متوسل می شویم، در همان حال خلیفه (عمر) گفت: وقتی پیامبر زنده بود ما به سوی او می رفتیم و حالا که ایشان مرده است ما به عباس (عموی بزرگوار ایشان) متوسل می شویم...
پس می بینید که هرگز به قبر رسول خدا توسل نکردند...
این عکس حدیث از اصل کتاب است ، حالا به ما بگو نام عمر کجا است ؟؟؟ بقیه حدیث که میگویی قیچی شده کجاست؟
ohfreedom;294798 نوشت:
در کتب خودتان و سایت های شیعه معنی شده
تفسیر مجمع البيان
- و هنگامى را [به ياد آور] كه خدا مىفرمايد اى عيسى پسر مريم! آيا تو به مردم گفتى: غير از خدا، من و مادرم را نيز بعنوان دو خدا، [به پرستش ]بگيرند؟ [او] مىگويد: [خدايا، پاك و ]منزّهى تو! مرا نزيبد كه [درباره خود ]چيزى كه شايسته من نيست [بر زبان آورم و] بگويم، اگر من آن [گفتار آكنده از كفر و شرك ]را گفته بودم، بىگمان [خودت] از آن آگاه بودى، تو هر آنچه در نهان من است مىدانى و من آنچه را در ذات [پاك و بىهمتاى] تو است نمىدانم؛ چرا كه تو خود داناى [رازها و ]نهانهايى.
117 - من جز آنچه را به من فرمان دادى، [چيز ديگرى]به آنان نگفتم، [فرمان و پيام تو اين بود]كه: [هان اى مردم! ]خدا را كه پروردگار من وپروردگار شماست بپرستيد! و تا زمانى كه در ميان [جامعه] آنان حضور داشتم، بر [عملكرد ]آنان گواه [و برايشان راهنما ]بودم؛ امّا آنگاه كه مرا بر گرفتى [و به آسمان بالا بردى]،تو خود بر آنان نگهبان بودى و تو بر هر چيزى گواهى.
30 حدیث ایه ولایت از کتب سنی میاورند میگویی سند ندارد! مگر در احادیث متواتر به سند نگاه میکنند مگر میشود اینهمه حدیث همگی دروغ باشد؟؟
برادر عزیز. الله هر که را بخواهد شنوا می سازد...
من به این آقا گفتم تو هیچ یک از کتب صحاح سته از جمله صحیحین نیامده که ام کلثوم دختر علی(ع) با عمر ازدواج کرده اما آقا برگشته با دو روایت جعلی از نامعروفترین کتب سنی ها اثبات کرده!!!!!
پس اگر جز این بگوئید حرف مولای خود در نهج البلاغه را قبول ندارید.
ما 14 معصوم داریم و حرف آنها یکی است و هرگز تناقضی بین سخنان یکی از انان با دیگری نیست
از امامان ما دعای توسل نقل شده است و بسیار دعای دیگر که اشاره به توسل به معصومین دارد http://www.erfan.ir/farsi/mafatih52
من که این همه انسان دیدم دور و برم و هیچ کدوم از توسل به ایمه حاجتشون روا نشده حالا چه حاجت دنیوی بوده و سلامتی بوده و چه چیزهای دیگه خوب وقتی میبینم هیچ توسلی فایده ای نداره خودم اصلا بیخیال همه چی میشم
سلام به برادر
به دفعات عرض کردیم و باز هم عرض می کنیم، تنها تفاوت بین اهل سنت و اهل شیعه در توسل یک مورد است و آن هم مردگان و اهل قبور هستند، عموما اهل سنت توسل به مردگان را نمی پذیرد.
QUOTE]
[=B Lotus][=B Lotus][=B Lotus]با سلام [=B Lotus]از کجا می گوید اهل سنت توسل به مردگان را نمی پذیرند [=B Lotus]وقتی ما سیره صحابه، تابعین و مسلمانان را میبینیم، روشن میشود که آنان بعد از رحلت آن حضرت، به قبر نبی اکرم (ص) میرفتند و دعا میکردند و رسول اکرم(ص)را وسیله قرار میدادند. این ادعای ابنتیمیه که میگوید: ما در صحابه، تابعین و تبع تابعین کسانی را نیافتیم که به قبر رسول توسل جسته باشند و نماز و دعا خوانده باشند، نادرست است. کسانی که از تاریخ اسلام بیخبرند و عموم مردم که غالباً با تاریخ اسلام و متون دینی و اعتقادی سروکار ندارند یا کسانی که غرض و مرض دارند، فوراً سخنان ابنتیمیه یا مانند او را میپذیرند. [=B Lotus]دانشمند برجسته اهل سنت، ذینی دحلان، در سیره خود مینویسد: بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)، ابوبکر خطاب به پیامبر(ص) گفت: «اذکرنا یا محمد عند ربک ولنکن علی بالک (الدررالسنیة فی رد علیالوهابیة، ج1،ص 134.)[=B Lotus]حضرت امیرالمؤمنین(ع)نیز به هنگام غسل دادن پیامبر اکرم(ص)خطاب به آن حضرت فرمود: «بابی انت و امی یا رسول الله لقد انقطع بموتک ما لم ینقطع بموت غیرک من النبوة والانباء واخبار السماء... بابی انت و امی اذکرنا عند ربک و جعلنا من بالک؛(شرح نهجالبلاغه، ج13، ص24و42.)پدرم و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشتهای پاره شد که در مرگ دیگران این گونه قطع نشد. با مرگ تو رشته پیامبری، فرود آمدن پیام و اخبار آسمانی گسست. پدرم و مادرم فدای تو! ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن و در خاطر نگه دار!» [=B Lotus]سمهودی به نقل از حافظ عبدالله محمدبنموسیبنالنعمان، از علی[=B Lotus](ع)[=B Lotus]نقل میکند که فرمود: سه روز بعد از رحلت رسول اکرم اعرابیای آمد و خود را بر قبر نبی انداخت و خاک بر سر خود گرفت و گفت: تو گفتی و ما شنیدیم. آنچه را تو از خدا گرفتی، ما از تو گرفتیم و این (آیه) بر شما نازل شد: [=GnBadr]﴿[=B Lotus]وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً [=GnBadr]﴾[=B Lotus](سورة نساء، آیة 64.)اکنون من بر نفس خودم ظلم کردم و آمدهام تا تو برای من استغفار کنی(وفاء الوفاء، ج 4، ص 1361.) مانند این، روایت دیگری در کتب تفسیری و حدیثی اهل سنت از عتبی نقل شده است، محیالدین نووی درالمجموع، جلد8 صفحه272، درباره آداب زیارت قبر نبی مینویسد: ابنعمر هرگاه از سفر بر میگشت داخل مسجد نبوی میشد و در نزد قبر پیامبر اکرم(ص)میگفت: «السلام علیک یارسول الله» و نیز از بیهقی نقل میکند: بعد از زیارت خانه خدا مستحب مؤکد است، به طرف مدینه برود به قبر نبی اکرم(ص)متوسل شود و بهترین کلام همان است که عتبی از اعرابی نقل کرده است: «السلام علیک یا رسول الله سمعت یقول الله [=GnBadr]﴿[=B Lotus]وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً[=GnBadr]﴾[=B Lotus]»(سورة نساء، آیة 64.)؛ همین واقعه را تعداد زیادی از دانشمندان اهل سنت من جمله ابنابیالحدید، متقی هندی(متوفی975) ، سیوطی، در کتب خود نقل نمودهاند.(شرح نهجالبلاغه، ج6، ص188؛ کنزالعمال، ج2، ص386؛ درالمنثور، ج1، ص238.) [=B Lotus]سمهودی میگوید: مقام استغفار رسول به علت موت او پایان نمییابد، چون استغفار رسول خدا(ص) برای همه مومنان است. ما نمیپذیریم که رسول اکرم(ص) بعد از موت استغفار نمیکند؛ زیرا ثابت شده که پیامبر در برزخ زنده است و در روایات صحیح آمده است که اعمال بندگان خدمت رسول اکرم(ص)عرضه میشود و این کمال رحمت آن حضرت است که هر کسی نزد آن حضرت رود، او را محروم نکند. علما از این آیه اطلاق و عموم را فهمیدهاند که هم در حال حیات و هم در حال ممات آن حضرت قابل استفاده است. این روایت چنان مشهور است که همه مصنفان در کتابهای خود نقل نمودهاند. ابنعساکر در تاریخ خود و ابنجوزی در مشیرالغرامالساکن آن را نقل کردهاند(وفاء الوفاء، ج 4، ص 1361 و 1362.) [=B Lotus]توسل به پیامبر اکرم(ص)بعد از رحلت آن حضرت، سیره مستمر اصحاب و مسلمانان بوده است. حال چگونه ابنتیمیه میگوید هیچ کس از اصحاب و تابعان توسل نکرده است؟ او سیره مسلمین را نادیده گرفته و فتوای کفر و قتل داده و عالم اسلام را به علت افتراق درونی و همین فتواها دشمن یکدیگر ساخته است. [=B Lotus]ان شاءالله با این دلایل قانع شده باشید
الله را صدا زدن می شود یا الله
پس یا علی یعنی چه؟ صفت خدا را به غیر می دهید ( در عزاداری هایتان)
خط شكن خاكي;294803 نوشت:
شما ميگيد شهيدان نزد خدا زنده هستن ميشه بگي ما نزد كي زنده هستيم؟؟
انسان در زمین زنده است و شهدا عندالله
تحریم شده!;294809 نوشت:
بنده ی خدا. پس قبلش بیا یک قراری بگذاریم. بنده با دلایل قرآنی و با استناد به چند آیه از قرآن و بدون استفاده از هیچ روایت یا حدیثی، به شما اثبات می کنم که امام توان شفاعت مؤمن را دارد.
بعد شما اگر توانستید با استفاده از آیات قرآن، گفته های مرا رد کنید، بنده سنی یا وهابی یا هرچیزی که شما امر بفرمائید می شوم، اما اگر نتوانستید گفته های مرا رد کنید، دیگر جایی نگوئید که امام توان شفاعت مؤمن را ندارد و شفاعت را به عنوان هدیه ای از جانب خداوند برای مؤمنین بپذیرید.
حالا هر زمان که دوست داشتید، بنده حاضرم در این زمینه با شما مناظره کنم. اعلام زمان مناظره با جنابعالی(در پیام خصوصی تاریخ را اعلام کنید). موضوع مورد مناظره:
اثبات توانایی شفاعت امام، برای مؤمن، بواسطه ی آیات قرآن.
بنده آیه را با آیه جواب دادم که جای حرفی نماند، صدای شیطان در گوشتان نباشد آن را می شنوید...
علی مع الحق;294857 نوشت:
30 حدیث ایه ولایت از کتب سنی میاورند میگویی سند ندارد! مگر در احادیث متواتر به سند نگاه میکنند مگر میشود اینهمه حدیث همگی دروغ باشد؟؟
برادر من اگر شک دارید تا تصویر کتاب ها را قرار دهم که زیر همان حدیث نوشته اند ضعیف!
فقط لب تر کن بگو تا قرار دهم و رسوا کنم کذابین را...
علی مع الحق;294857 نوشت:
این عکس حدیث از اصل کتاب است ، حالا به ما بگو نام عمر کجا است ؟؟؟ بقیه حدیث که میگویی قیچی شده کجاست؟
ohfreedom;294798 نوشت:
قل
نوشته اصلی توسط : علی مع الحق
باب ما أكرم الله تعالى نبيه صلى الله عليه وسلم بعد موته ) ( حدثنا ) أبو النعمان ثنا سعيد بن زيد ثنا عمرو بن مالك النكري حدثنا أبو الجوزاء أوس بن عبد الله قال قحط أهل المدينة قحطا شديدا فشكوا إلى عائشة فقالت انظروا قبر النبي صلى الله عليه وسلم فاجعلوا منه كوى إلى السماء حتى لا يكون بينه وبين السماء سقف قال ففعلوا فمطرنا مطرا حتى نبت العشب وسمنت الإبل حتى تفتقت من الشحم فسمي عام الفتق .
سنن دارمی،ج1،ص44.
ترجمه:
خلاصه یی حدیث این است که : " در مدینه قحطی شدیدی آمد و مردم نزد عائشه رفته و شکایت کردند ، سپس عائشه اشاره کرد به قبر پیامبر که سقف بالای قبر را بشکافند بگونه ای که آسمان پدیدار گردد سپس منتظر بمانید ، پس از مدتی بارانی آمد که باعث سرسبزی صحراها و رفع قحطی شد."
لینک سند را اینجا جستجو کنید و از قسمت اساتید راویان را بررسی کنید.
بنده عرض کردم که این حدیث کذب است و آوردنش اشتباه است: http://www.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=137&hid=92&pid=427666
این هم تصویر راویان که ثابت می کند حدیث ضعیف است:
[="Red"]اما حدیث صحبح که به شما گفتم:[/]
« إنّ عمر بن الخطّاب رضي الله عنه كان إذا تحطوا استسقي بالعباس بن عبدالمطلب فقال : اللّهم إنّا كنّا نتوسّل إليك بنبيّنا فتسقينا و إنّا نتوسّل إليك بعمّ نبيّنا فاسقنا قال فيسقون .
هرگاه قحطي رخ مي داد ، عمر بن خطاب به وسيله عباس بن عبدالمطلب ـ عموي پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) طلب باران مي كرد و مي گفت : [="red"]خدايا ، در زمان حيات پيامبر به او متوسل مي شديم و باران رحمت خود را بر ما نازل مي فرمود . اكنون به عموي پيامبر به سوي تو متوسّل مي شويم[/] تا ما را سيراب كني و سيراب مي شدند . »
صحيح بخاري ، جزء 2 ، كتاب الجمعه ، باب الاستسقاء ، ص 27 .
علی مع الحق;294857 نوشت:
و هنگامى را [به ياد آور] كه خدا مىفرمايد اى عيسى پسر مريم! آيا تو به مردم گفتى: غير از خدا، من و مادرم را نيز بعنوان دو خدا، [به پرستش ]بگيرند؟ [او] مىگويد: [خدايا، پاك و ]منزّهى تو! مرا نزيبد كه [درباره خود ]چيزى كه شايسته من نيست [بر زبان آورم و] بگويم، اگر من آن [گفتار آكنده از كفر و شرك ]را گفته بودم، بىگمان [خودت] از آن آگاه بودى، تو هر آنچه در نهان من است مىدانى و من آنچه را در ذات [پاك و بىهمتاى] تو است نمىدانم؛ چرا كه تو خود داناى [رازها و ]نهانهايى.
117 - من جز آنچه را به من فرمان دادى، [چيز ديگرى]به آنان نگفتم، [فرمان و پيام تو اين بود]كه: [هان اى مردم! ]خدا را كه پروردگار من وپروردگار شماست بپرستيد! و تا زمانى كه در ميان [جامعه] آنان حضور داشتم، بر [عملكرد ]آنان گواه [و برايشان راهنما ]بودم؛ امّا آنگاه كه مرا بر گرفتى [و به آسمان بالا بردى]،تو خود بر آنان نگهبان بودى و تو بر هر چيزى گواهى.
معنی اش را از سایت های خودنتان و سایت های شیعه با تصویر گذاشتم که نوشته [="Red"]روح مرا گرفتی[/]
عاشورایی;294865 نوشت:
من به این آقا گفتم تو هیچ یک از کتب صحاح سته از جمله صحیحین نیامده که ام کلثوم دختر علی(ع) با عمر ازدواج کرده اما آقا برگشته با دو روایت جعلی از نامعروفترین کتب سنی ها اثبات کرده!!!!!
بنده هم عرض کردم[="red"] لزومی ندارد که 100% احادیث صحیح در کتب 6 گانه ما باشند[/] و این ملزم به امر نیست.
در مورد 2 حدیث ضعیف لطف کن و ارائه سند بنما.
در کنارش بنده چندین حدیث از کتب معتبر خودتان آوردم
دفعه بعد هم پیام خصوصی را در جمع عمومی انتشار نده
علی مع الحق;294871 نوشت:
ما 14 معصوم داریم و حرف آنها یکی است و هرگز تناقضی بین سخنان یکی از انان با دیگری نیست
از امامان ما دعای توسل نقل شده است و بسیار دعای دیگر که اشاره به توسل به معصومین دارد http://www.erfan.ir/farsi/mafatih52
در قسمتی از این دعا گفته شده: مرا پيش خدا از گناهانم رهايى بخشيد،كه تنها شما وسيله من به جانب خدا هستيد،من با دوستى با شما و نزديك شدن به شما اميدوار نجات از جانب خدا هستم!!!
شما می گوئید آنان تنها وسیله هستند اما این حرفتان مخالف حرف امیرالمومنین علی -رض- است زیرا ایشان وسیله را چیز دیگری میداند.
(اى محمد) بگو بخوانيد به جز الله آنانى را که گمان ميکنيد (کاره اى هستند) پ[="red"]س نمى توانند ضررى را از شما دفع کنند نه حال شما را عوض کنند، آنانيکه شما مى خوانيد آنها خود شان دنبال وسيله ميگردند هر کدام که مقرب تر باشد [بيشتر دنبال وسيله اند][/] آنها خود شان اميدوار به رحمت رب هستند و از عذاب رب مى ترسند.
پس یا علی یعنی چه؟ صفت خدا را به غیر می دهید ( در عزاداری هایتان)
فقط من بشخصه هر حرف تو را تابحال بیش از دوبار جواب داده ام.
مگر یا علی گفتن شرک نیست؟ پس هرکه یا بگوید و نام کسی را بعد از آن بیاورد غیر الله را صدا زده و مشرک است. مثه یا البانی!!!!!!
هو ((علی بن ابیطالب)) ولى کل مؤمن بعدى مسند احمد – الإمام احمد بن حنبل – ج ۴ – ص ۴۳۸ المستدرک – الحاکم النیسابوری – ج ۳ – ص ۱۳۴ مجمع الزوائد – الهیثمی – ج ۹ – ص ۱۲۰ عمدة القاری – العینی – ج ۱۶ – ص ۲۱۴ تحفة الأحوذی – المبارکفوری – ج ۱۰ – ص ۱۴۷ تحفة الأحوذی – المبارکفوری – ج ۱۰ – ص ۱۴۷ مسند أبی داود الطیالسی – سلیمان بن داود الطیالسی – ص ۱۱۱ مسند أبی داود الطیالسی – سلیمان بن داود الطیالسی – ص ۳۶۰ المصنف – ابن أبی شیبة الکوفی – ج ۷ – ص ۵۰۴ الآحاد والمثانی – الضحاک – ج ۴ – ص ۲۷۹ السنن الکبرى – النسائی – ج ۵ – ص ۱۳۲ خصائص أمیر المؤمنین (ع) – النسائی – ص ۶۴ خصائص أمیر المؤمنین (ع) – النسائی – ص ۹۷ مسند أبی یعلى – أبو یعلى الموصلی – ج ۱ – ص ۲۹۳ صحیح ابن حبان – ابن حبان – ج ۱۵ – ص ۳۷۴ المعجم الکبیر – الطبرانی – ج ۱۲ – ص ۷۸ المعجم الکبیر – الطبرانی – ج ۱۸ – ص ۱۲۹ الاستیعاب – ابن عبد البر – ج ۳ – ص ۱۰۹۱ نظم درر السمطین – الزرندی الحنفی – ص ۷۹ نظم درر السمطین – الزرندی الحنفی – ص ۹۸ موارد الظمآن – الهیثمی – ج ۷ – ص ۱۳۴ کنز العمال – المتقی الهندی – ج ۱۱ – ص ۵۹۹ کنز العمال – المتقی الهندی – ج ۱۱ – ص ۶۰۸ فیض القدیر شرح الجامع الصغیر – المناوی – ج ۴ – ص ۴۷۱ خصائص الوحی المبین – الحافظ ابن البطریق – ص ۱۱۹ تاریخ مدینة دمشق – ابن عساکر – ج ۴۲ – ص ۱۹۸ تاریخ مدینة دمشق – ابن عساکر – ج ۴۲ – ص ۱۹۸ أسد الغابة – ابن الأثیر – ج ۴ – ص ۲۷ میزان الاعتدال – الذهبی – ج ۱ – ص ۴۱۰ الإصابة – ابن حجر – ج ۴ – ص ۴۶۸ تاریخ الإسلام – الذهبی – ج ۳ – ص ۶۳۱ تاریخ الإسلام – الذهبی – ج ۱۱ – ص ۷۱ الوافی بالوفیات – الصفدی – ج ۲۱ – ص ۱۷۸ البدایة والنهایة – ابن کثیر – ج ۷ – ص ۳۸۱ البدایة والنهایة – ابن کثیر – ج ۷ – ص ۳۸۱ نهج الإیمان – ابن جبر – ص ۲۳۷ معارج الوصول إلى معرفة فضل آل الرسول (ع) – الزرندی الشافعی – ص ۳۳ الفصول المهمة فی معرفة الأئمة – ابن الصباغ – ج ۱ – پاورقى ص ۲۴۵ جواهر المطالب فی مناقب الإمام علی (ع) – ابن الدمشقی – ج ۱ – ص ۲۱۲ ینابیع المودة لذوی القربى – القندوزی – ج ۱ – ص ۱۷۱ ینابیع المودة لذوی القربى – القندوزی – ج ۲ – ص ۸۶
برای بار چندم: در قرآن سوره نسا آیه 157 نوشته است:
و نيز بدان سبب که گفتند : ما مسيح پسر مريم پيامبر خدا را کشتيم و، حال آنکه آنان مسيح را نکشتند و بر دار نکردند بلکه امر بر ايشان مشتبه شد هر آينه آنان که در باره او اختلاف می کردند خود در ترديد بودند و به آن يقين نداشتند تنها پيرو گمان خود بودند و عيسی را به يقين نکشته بودند
اگر حضرت مسیح مرده است پس این ایه منظورش چیست؟
شما یک معنی را چسبیده اید در حالی که بنده تفسیرش را برای شما آوردم که خلافش را میگفت
شما می گوئید آنان تنها وسیله هستند اما این حرفتان مخالف حرف امیرالمومنین علی -رض- است زیرا ایشان وسیله را چیز دیگری میداند.
نه امام علی علیه السلام و نه سایر امامان نگفته اند هرگز وسیله دیگری وجود ندارد بلکه هرکدا وسیله هایی را نام بردند
امام علی(ع) در خطبه 110 نهج البلاغه، ایمان به خدا، ایمان به پیامبر (ص)، جهاد در راه خدا، اقامه نماز، پرداخت زکات، روزه، حج ، صدقه و انجام کارهای نیک را از وسیله های ایمان برشمرده است. وسیله به اینها تنها منحصر نیست، در آیات و روایات از دیگر وسایل نیز یاد شده است.
وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا توسل با اسما الهی
«وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»( البقرة : 127 ) نشان می دهد که می توان عمل نیک خود را وسیله برای دعا قرار داد.
ohfreedom;294798 نوشت:
اهل شیعه می گویند اسلام علیک یا...
و اهل سنت می گویند اسلام علی یا...
[="]خداوند در سوره مومنون می فرماید[/]
.[="]قال كم لبثتم فى الارض عدد سنين ؟ قالوا: لبثنا يوما او بعض يوم ، فسئل العادين :قال : ان لبثتم الا قليلا، لو ان كم كنتم تعلمون [/]... [="]گفت [/]: [="]در زمين چقدر از نظر عدد سال مكث كرديد؟ گفتند: يا يك روز، و يا پاره اى از يك روز، بايد از شمارگران بپرسى ، گفت : شما جز اندكى مكث نكرديد اگر دانا مى بوديد..[/]...
[="]به عبارتی این همان مكثى است كه مردگان در برزخ و رسيدن روز قيامت دارند پس این مکث ءمكث زمينى است .چون وقتى سؤ ال از زندگى برزخ مى كنند مى پرسند: چقدر در زمين مكث كرديد پس معلوم ميشود زندگى برزخى در همين زمين است..[/]
حدیث را قیچی شده و ناقص المعنی می آورید!!!
حدیث صحیح و کامل این است:
در مدینه قحطی شدیدی آمد و مردم به نزد عایشه شکایت بردند، پس گفتند به سوی قبر رسول الله می رویم از به او متوسل می شویم، در همان حال خلیفه (عمر) گفت: وقتی پیامبر زنده بود ما به سوی او می رفتیم و حالا که ایشان مرده است? ما به عباس (عموی بزرگوار ایشان) متوسل می شویم...
....
با سلام و عرض ادب
اولا: اختلاف در نظر؛ رد نظر و استدلال؛ امر مطلوبی است، ولی اهانت و بی ادبی امری مذموم و ناپسنداست، به چه دلیلی دوست ما را کذاب(بسیار دروغگو) نامیدید؟ آیا در سنتی که به شما یاد داده اند چنین چیزی وجوددارد؟
آیا چنین نقلی در سنن دارمی وجود ندارد؟ بر فرض عدم وجود شما حق چنین بی ادبی را هم نمی داشتید؛ بلکه بیان می نمودید چنین روایتی وجود خارجی ندارد، لذا باید از ایشان عذر خواهی نمائید.
ثانیا: گذاشتن تصویر کتب ومتن انها درسایت چه از طرف مخالف و چه از طرف موافق انحراف است و موجب تطویل موضوعات می گردد. مبنای ما بر پذیرش روایات با ذکر آدرس دقیق است. لذا از این پس با این امر برخورد خواهد شد.
بله زمانی بحث در تحریف و یا اثبات نسخه ای است و یا مناظرۀ و یا برنامۀ تلویزیونی است که امکان رجوع به متن و تحقیق وجود ندارد در آنجا چنین امری لازم است، اما در اینجا که فرصت نقد و بررسی وجود دارد چنین امری بیهوده است.
اما در مورد روایت دارمی: عرض می شود: حفظت شیئا و غاب عنک اشیاء. روایتی را که شما گوشه ای از آن را ذکر نمودید نمودید(وزیادتی در آن ادراج نمودید و با تعبیر زشت مرده از پیامبر صلی الله علیه و آله یاد نمودید) مربوط به محمد بن اسماعیل در صحیح بخاری است که وی روایت نموده:
«حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الأَنْصَارِىُّ قَالَ حَدَّثَنِى أَبِى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُثَنَّى عَنْ ثُمَامَةَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَنَسٍ عَنْ أَنَسٍ أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ كَانَ إِذَا قَحَطُوا اسْتَسْقَى بِالْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا . قَالَ فَيُسْقَوْنَ؛[1]انس ميگويد: عمر بن خطاب در خشکسالي بهوسيله عباس بن عبدالمطلب از خدا طلب باران ميکرد و ميگفت: خدايا ما همواره به وسيله پيامبرت به تو متوسل ميشديم و ما را سيراب ميکردي و اينک به وسيله عموي پيامبرمان به تو متوسل ميشويم پس ما را سيراب کن. ميگويد: و آنها سيراب ميشدند».
اما روایت دارمی، داستانش با این روایت متفاوت است:
دارمي در سنن خود از ابوالجوزاء أوس بن عبداللَّه نقل ميکند: «حَدَّثَنَا أَبُو النُّعْمَانِ حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ زَيْدٍ حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ مَالِكٍ النُّكْرِىُّ حَدَّثَنَا أَبُو الْجَوْزَاءِ : أَوْسُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ : قُحِطَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ قَحْطاً شَدِيداً ، فَشَكَوْا إِلَى عَائِشَةَ فَقَالَتْ : انْظُرُوا قَبْرَ النَّبِىِّ -صلى الله عليه وسلم- فَاجْعَلُوا مِنْهُ كِوًى إِلَى السَّمَاءِ حَتَّى لاَ يَكُونَ بَيْنَهُ وَبَيْنَ السَّمَاءِ سَقْفٌ. قَالَ : فَفَعَلُوا فَمُطِرْنَا مَطَراً حَتَّى نَبَتَ الْعُشْبُ وَسَمِنَتِ الإِبِلُ حَتَّى تَفَتَّقَتْ مِنَ الشَّحْمِ فَسُمِّىَ عَامَ الْفَتْقِ»[2]. در مدينه قحطي شديدي پديد آمد. عدهاي نزد عايشه آمده و از اين امر شکايت کردند. عايشه گفت: به سراغ قبر پيامبر«صلي الله عليه وآله» رويد و از آنجا دريچهاي به سوي آسمان باز کنيد تا بين قبر حضرت«صلي الله عليه وآله» و آسمان فاصلهاي نباشد. آنان چنين کردند. خداوند نيز به برکت توسل به حضرت«صلي الله عليه وآله» باران فراواني به آنها عنايت کرد، تا آنکه سبزيها رشد کرده و شتران چاق شدند....
در بحث رجال هم عزیزم شما اهل این امر نیستید و در مباحث رجالی (چه شیعه و چه سنی) تا شخصی استاد ندیده باشد، رجوع به سایتها و یا نرم افزار هیچ نفعی به حال او نخواهد داشت. موفق باشید.
[1] .صحیح البخاری،کتاب الاستسقاء،حدیث1007،ج1،دارالمعرفة لبنان.
[2] . سنن الدارمي، عبدالله بن عبدالرحمن أبو محمد الدارمي،ج1،ص56،ح92،الناشر : دار الكتاب العربي – بيروت.
با سلام و عرض ادب در مورد اصل بحث توسل نکاتی قابل توجه است. الف)نکته ای که باید مورد توجه همه عزیزان باشد این است که یکی از اشکالاتی که متوجه امر توسل است تفسیر شرک آمیز بودن آن است. در اینجا دوستان باید به این نکته بپردازند که اصلا ملاک توحید و شرک چیست؟ ومعنای شرک و عمل شرک آمیز چیست؟ 1) آیا وجود واسطه و در خواست مطلق از واسط موجب شرک است؟ 2)آیا معیار عمل شرک آمیز مربوط به نیت و باطن امر انسان است؟که نتیجا این شود که اگر خوانده شده در عرض خدا واقع شود شرک است و اگر در طول باشد منافی آن نباشد؟ 3)آیا ملاک واسطه زنده بودن آن است؛ یعنی هر چه را که از زندگان با واسطه(ولو استقلالی) طلب نمائیم منافی توحید نیست؛ ولی اگر واسطه در قید حیات مادی نباشد شرک آمیز می شود؟ 4)آیا ملاک قدرت پاسخگو است که اگر قدرت بر آن داشت عمل شرک آمیز نخواهد بود و اگر از قدرت او خارج باشد شرک آمیز خواهد شد؟ مبنا در این مسائل قبل از نقل عقل سلیم است زیرا نقل نیز به مدد عقل است که حجیت پیدا می کند. که در استفاده از آیات قرآن نیز باز عقل است که موجب فهم صحیح از آن می گردد، والا نتیجۀ جمود بر ظاهر الفاظ (به همان مقدار نه یک آیه کم و نه یک آیه زیاد) چیزی جز مکتب تجسیم و تشبیه نخواهد بود، که در مورد صفات خبریه آیات را به ظواهر ان حمل نمایند و خدا را جلوه ای بشری(نعوذ بالله) بدهند و در تفسیر اسماء و صفات خدا به انحراف بروند و با این حال خود را تنها موحدین عالم بنامند؟! لذا دوستان عزیزم به شما توصیه می کنم به این مباحث کلیدی بپردازید که قدرت نقد و بررسی آن را دارید و رویکردی سوالی و استفهامی در پرتوی برداشت عقلی خود داشته باشید،که این امر برای دوستان بسیار مثمر ثمر خواهد بود. اما رتبه مباحث نقلی بعد از بررسی این امور است. دوستان اگر ترتیب منطقی در هر بحثی مشخص گردد، وصول به نتیجه نیز بسیار راحت تر خواهد بود، ودر غیر این صورت مشاهده کنید 366 پست رد و بدل شده اما به نتیجه خاصی نرسیده ایم. ب) مکرر در پستهای مشابه این تایپیک مشاهده می گردد که دوستان مخالف ما مطالبی را از قرآن نقل می نمایند، وبرداشتی جاهلانه از آن می گیرند، برداشتی که علمای سلفی مذهب نیز مخالف آنرا در کتب خود آورده اند؟که نمود آن در بحث حیات برزخی و شنوایی اموات کاملا مشهود است. به گونه ای که فردی همچون ابن تیمیه نیز که محبوب قلوب این افراد است نیز به چنین نتیجه ای نرسیده است. برای نمونه دوستان کتاب (الاذکار النوویه) محیی الدین نووی را و یا کتاب (شفاء السقام) سبکی را ملاحظه نمایند متوجه تشابه در مسائل مختلف اعتقادی میان شیعه و اهل سنت خواهند شد.
با سلام احترام
بنده ازجناب آقای صدرا تشکر می کنم که بحث رو روشن سازی نمودند من خودم وقتی به پست ها نگاه می کنم از هر دری بحث می شه
آقای صدرا چند نمونه کتب در مورد همین بحث فرمودند یک کتب هم بنده معرفی می کنم
کتاب وفا الوفا لاخبار دار المصطفی نوشته احمد سمهودی است که خودشون این بحث رو در کتابشون مطرح کرده اندلطفا ملاحظه فرمایید
اهل شیعه می گویند اسلام علیک یا...
و اهل سنت می گویند اسلام علی یا...
پس بدین معنی است که چون پیامبر مرده است و روبروی ما نیست می گوئیم اسلام علی و اگر شخص زنده و حی باشد می گوئیم اسلام علیک، چونان که زمان زنده بودن پیامبر می گفتند اسلام علیک و در زمان مرگ ایشان به بعد گفتند اسلام علی
و به همین خاطر زمانی که پیامبر بر قبور مومنین گذر می کردند می فرمودند: اسلام علی....
با سلام و ادب وافسوس !! اولا: یک مقدار در نوشتن دقت بفرمائید: بر سر سلام ،(ال) آمده و نگارش آن بدین صورت است: (السلام علیک) نه (اسلام علیک)؟ یعنی چه؟! ثانیا:اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مرده اند؟ شما زنده هستید؟!!! ثالثا: بر فرض که( السلام علی رسول الله ) بنویسید؛ این سلام،سلام اهل اسلام نیست، ومسلمانان با چنین صیغه ای نماز نمی خوانند؟ ظاهرا آنقدر با حرص می نویسید که متوجه نیستید عبادات توقیفی اند، وزیادت از جانب غیر شارع بدعت و حرام است، وبدعت نیز ضلالت است و هر ضلالتی نیز در نار است. رابعا: وقتی شما هنوز در ابتدائیات معطل هستید، سخن باطل خود را به اسم اهل سنت تمام ننمائید. مساله سلام را به اختصار اینجا بیان می کنم ، اگر دوستان مایل بودند تایپیکی با موضوع آن ایجاد کنند تا در آنجا مباحثش تفصیلا بیان گردد. همچنین احادیث حیات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و دیدگاه مذاهب اسلامی. تشهد نزد حنفيه و حنابله بدین صورت است: بهترين تشهد، تشهدي است که رسول خدا به ابن مسعود آموزش داد و آن عبارت است از گفتن:«التَّحِيَّاتُ لِلَّهِ، وَالصَّلَوَاتُ وَالطَّيِّبَاتُ، السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ، السَّلاَمُ عَلَيْنَا وَعَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ».[1]
2) تشهد نزد مالکي ها: مالکیه معتقدند: بهترين تشهد، تشهد عمر بن خطاب است که به این صورت است: «َالتَّحیّاتُ لِلّهِ، الزّاکِیاتُ لِلّهِ ، اَلصَّلَواتُ لِلّهِ، اَلطیِّباتُ لِلّه ِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلى عِبادِ اللّهِ الصّالحینَ، اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ».[2]
تشهد نزد شافعي ها: بهترین تشهد آن است که از ابن عباس روایت شده،از وی نقل شده: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) تشهد را به ما مى آموخت، آنگونه که قرآن مى آموخت و مى فرمود: «اَلتَّحیّاتُ الُْمبارَکاتُ، اَلصَّلَواتُ الَطیِّباتُ لِلّهِ، اَلسّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَینا وَ عَلى عِبادِ اللهِ الصالِحینَ، اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اِللهُ الْخَلاّقُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ».[3] امید در فهم صحیح اعتقادات.
با توجه به اینکه مطلوب ما در این انجمن بالا بردن سطح علمی دوستان وروش صحیح بحث کردن و نتیجه گیری مطالب است، و با توجه به اینکه وقت کارشناسان نیز محدود می باشد، به نظرم ادامه چنین پستهایی که از سابق باقی مانده و ارائه مطالب گسترده بدون هدف به صلاح نمی باشد.
لذا دوستان می توانند با جهت خاص دادن به موضوعات، عناوین خاصی را مطرح نمایند تا در قالب مشخصی مطالب منظم عرضه گردند و پستها نیز به نتیجه خاص برسند تا کاربرانی که در عرصه بیان نظرات نبوده اند رغبت نگاه کردن به این پستها را داشته باشند.
فقط من بشخصه هر حرف تو را تابحال بیش از دوبار جواب داده ام.
مگر یا علی گفتن شرک نیست؟ پس هرکه یا بگوید و نام کسی را بعد از آن بیاورد غیر الله را صدا زده و مشرک است. مثه یا البانی!!!!!!
شما مدد می گیرید، می گوئید یا علی مدد؛ کمی فکر کنید و خود را گول نزنید...
عاشورایی;294982 نوشت:
این دوتا بیشتر نیست بنظرت؟؟؟ در آیا ترجمه سوره مائده آیه 55 اشتباه است؟
جواب را در همان پست امشب می گذارم
علی مع الحق;294989 نوشت:
شما یک معنی را چسبیده اید در حالی که بنده تفسیرش را برای شما آوردم که خلافش را میگفت
میتوانید به ترجمه و تفسیر آیت الله مکارم نیز مراجعه کنید
تفسیر کسانی را می گویی که می گویند قرآن 17 هزار آیه بوده؟ خجالت آور نیست اگر کسی بگویید قرآن کم شده است؟؟؟
حتی اگر در معنی فرض محال شما را در نظر بگیریم، طبق نظر اشتباه شما باز هم الله در آنجا می فرماید: چون مرا بالا کشیدی دیگر بر آنها شاهد نبودم!!! [="red"]با این تفاسیر بیشتر متهم هستید.[/] زیرا طبق نص صریح قرآن با تفسیر مورد نظر شما [="red"]عیسی بن مریم زنده است اما چون در این جهان نیست پس نمی تواند شاهد (شنوا و بینا) بر قوم خود باشد[/]!!!
شما که با این تفسیر کارتان بیشتر گیر می کند زیرا طبق نظر شما عیسی زنده است اما چون نزد قوم خود نیست و نزد الله است بر قوم خود شاهد نمی شنود، حالا وای به روزی که ثابت بشود طبق نظر ما عیسی روحش نزد الله است و بر قوم خود شاهد نمی باشد.
علی مع الحق;294989 نوشت:
انتظار هم نداشتیم چیزی جز این از شما بشنویم
بنده هم انتظاری جز این ندارم که شما روایات اشخاصی چون: جابر ابن زید، عمرو ابن شمر، عبدالعزیز بن ابان و عمرو بن مالک راویان آن هستند را صحیح بدانید!!!
خود شیوخ شما هم آنها را رد می کنند، مگر آنجایی که پای منافع شخصی وسط بیایید...
علی مع الحق;294989 نوشت:
نه امام علی علیه السلام و نه سایر امامان نگفته اند هرگز وسیله دیگری وجود ندارد بلکه هرکدا وسیله هایی را نام بردند
امام علی(ع) در خطبه 110 نهج البلاغه، ایمان به خدا، ایمان به پیامبر (ص)، جهاد در راه خدا، اقامه نماز، پرداخت زکات، روزه، حج ، صدقه و انجام کارهای نیک را از وسیله های ایمان برشمرده است. وسیله به اینها تنها منحصر نیست، در آیات و روایات از دیگر وسایل نیز یاد شده است.
شما فقط یک حدیث [="red"]با سند صحیح[/] از کتب شیعه یا سنی بیاور که وسیله را قبور مردگان حتی اگر از امامان باشند بداند
جالب اینجاست خودتان هم اعتراف می کنید که حضرت علی -رض- بهترین وسیله ها را اینها می دانند، اما رو آورده اید به وسیله ای که هرگز در هیچ سند صحیحی ای گفته نشده است...
علی مع الحق;294990 نوشت:
آیا این حدیث نیز ضعیف است؟!!!!
از همان pdf پیدا کردم که خودت همیشه نشان میدهی (مختصر بخاری)
حدیث شماره 1370 که این حدیث صحیح است. در اینجا پیامبر رو به مردگان می کند و از آنها سوالی می پرسد[="red"] که این سوال عبرتی شود برای زندگان[/]!!!
[="red"]ایشان با این سوال به زندگان یادآوری می کنند که جهنم و عذابی وجود دارد نه اینکه سوالی را از مرده کرده باشد تا جوابش را بشنود.
[/]
در ثانی مگر در اینجا پیامبر [="red"]به اذن الله مرده را شنوا ساخته است؟؟؟[/]
نکته مهم اینکه حضرت ابراهیم نیز زمانی که می خواست بت ها را بشکند رو به آنها گفت: [="red"]برخیزید و از خود دفاع کنید!!![/]
erfan_alavi;294991 نوشت:
به عبارتی این همان مكثى است كه مردگان در برزخ و رسيدن روز قيامت دارند پس این مکث ءمكث زمينى است .چون وقتى سؤ ال از زندگى برزخ مى كنند مى پرسند: چقدر در زمين مكث كرديد پس معلوم ميشود زندگى برزخى در همين زمين است..
صرف نظر از تفسیر آیه باید گفت که منظور در زمین و در نزد ماست و در جایی که الله خود می گوید بر ما شاهد نیستند.
صدرا;295000 نوشت:
اولا: اختلاف در نظر؛ رد نظر و استدلال؛ امر مطلوبی است، ولی اهانت و بی ادبی امری مذموم و ناپسنداست، به چه دلیلی دوست ما را کذاب(بسیار دروغگو) نامیدید؟ آیا در سنتی که به شما یاد داده اند چنین چیزی وجوددارد؟
[="red"]بنده نزد الله دعایی کردم که انشالله الله ما را از کذابین حفظ کند،
[/]سوال: مگر دوست شما کذاب است که این دعا را به خود گرفتید؟؟؟
آن زمان که دوستان شما علنا بنده را فحش می دهند و تهمت وهابیت به بنده می زنند و امامان بزرگ و علمای بزرگ ما را نفرین می کنند می شود بگویید شما کجا تشریف دارید که از حقوق عوام الناس دفاع کنید؟؟؟
بنده هیچ تهمتی نزدم و هیچ توهینی نکردم، فقط به درگاه الله دعا کردم؛ د[="red"]عای خیر هم کردم و نه دعای لعن[/]، کسی را هم خطاب قرار ندادم، [="red"]حالا آنکس که کذاب است ناراحت شود و آنکس که کذاب نیست ناراحت نشود[/]
صدرا;295000 نوشت:
ثانیا: گذاشتن تصویر کتب ومتن انها درسایت چه از طرف مخالف و چه از طرف موافق انحراف است و موجب تطویل موضوعات می گردد.
مبنای ما بر پذیرش روایات با ذکر آدرس دقیق است. لذا از این پس با این امر برخورد خواهد شد.
شما را به الله می گویی چه کنم؟ روایت می آورند، می گویم ضعیف است!!! می گویند:
علی مع الحق;294989 نوشت:
انتظار هم نداشتیم چیزی جز این از شما بشنویم
مجبورم برای اثبات حرفم تصویر را قرار دهم...
صدرا;295000 نوشت:
(وزیادتی در آن ادراج نمودید و با تعبیر زشت مرده از پیامبر صلی الله علیه و آله یاد نمودید)
معذرت می خواهم، مگر نبی مکرم اسلام -ص- زنده هستند؟ خوب ایشان مرده اند، مگر دروغ گفتم؟؟؟
صدرا;295000 نوشت:
اما در مورد روایت دارمی:
عرض می شود: حفظت شیئا و غاب عنک اشیاء.
روایتی را که شما گوشه ای از آن را ذکر نمودید نمودید(وزیادتی در آن ادراج نمودید و با تعبیر زشت مرده از پیامبر صلی الله علیه و آله یاد نمودید) مربوط به محمد بن اسماعیل در صحیح بخاری است که وی روایت نموده:
«حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الأَنْصَارِىُّ قَالَ حَدَّثَنِى أَبِى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُثَنَّى عَنْ ثُمَامَةَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَنَسٍ عَنْ أَنَسٍ أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ كَانَ إِذَا قَحَطُوا اسْتَسْقَى بِالْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا . قَالَ فَيُسْقَوْنَ؛[1]انس ميگويد: عمر بن خطاب در خشکسالي بهوسيله عباس بن عبدالمطلب از خدا طلب باران ميکرد و ميگفت: خدايا ما همواره به وسيله پيامبرت به تو متوسل ميشديم و ما را سيراب ميکردي و اينک به وسيله عموي پيامبرمان به تو متوسل ميشويم پس ما را سيراب کن. ميگويد: و آنها سيراب ميشدند».
اما روایت دارمی، داستانش با این روایت متفاوت است:
دارمي در سنن خود از ابوالجوزاء أوس بن عبداللَّه نقل ميکند: «حَدَّثَنَا أَبُو النُّعْمَانِ حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ زَيْدٍ حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ مَالِكٍ النُّكْرِىُّ حَدَّثَنَا أَبُو الْجَوْزَاءِ : أَوْسُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ : قُحِطَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ قَحْطاً شَدِيداً ، فَشَكَوْا إِلَى عَائِشَةَ فَقَالَتْ : انْظُرُوا قَبْرَ النَّبِىِّ -صلى الله عليه وسلم- فَاجْعَلُوا مِنْهُ كِوًى إِلَى السَّمَاءِ حَتَّى لاَ يَكُونَ بَيْنَهُ وَبَيْنَ السَّمَاءِ سَقْفٌ. قَالَ : فَفَعَلُوا فَمُطِرْنَا مَطَراً حَتَّى نَبَتَ الْعُشْبُ وَسَمِنَتِ الإِبِلُ حَتَّى تَفَتَّقَتْ مِنَ الشَّحْمِ فَسُمِّىَ عَامَ الْفَتْقِ»[2].
در مدينه قحطي شديدي پديد آمد. عدهاي نزد عايشه آمده و از اين امر شکايت کردند. عايشه گفت: به سراغ قبر پيامبر«صلي الله عليه وآله» رويد و از آنجا دريچهاي به سوي آسمان باز کنيد تا بين قبر حضرت«صلي الله عليه وآله» و آسمان فاصلهاي نباشد. آنان چنين کردند.
خداوند نيز به برکت توسل به حضرت«صلي الله عليه وآله» باران فراواني به آنها عنايت کرد، تا آنکه سبزيها رشد کرده و شتران چاق شدند....
خوب بنده هم جز این را نگفتم
صدرا;295000 نوشت:
در بحث رجال هم عزیزم شما اهل این امر نیستید و در مباحث رجالی (چه شیعه و چه سنی) تا شخصی استاد ندیده باشد، رجوع به سایتها و یا نرم افزار هیچ نفعی به حال او نخواهد داشت.
اهان، پس وقتی نوشته شده حدیث ضعیف است و مشتی غضنفر بقال هم می داند که امثال عمرو بن شمر در حدیث شدیدا ضعیف هستند، باز هم باید گوش فرا دهیم به تفسیر شما؟
الان دیگر نرم افزارهای صحت رجال وجود دارد و هر شخصی به راحتی می تواند روایتی را بررسی سندی کند، دیگر گذشت آن دوره که اساتید می گفتند و انسان ساکت بود...
الان دیگر دوران سوال است.
شما اگر سندی قوی دارید بیاورید که حدیث صحیح است. ما که می گوئیم ضعیف است.
اهان، پس وقتی نوشته شده حدیث ضعیف است و مشتی غضنفر بقال هم می داند که امثال عمرو بن شمر؟ در حدیث شدیدا ضعیف هستند، باز هم باید گوش فرا دهیم به تفسیر شما؟ الان دیگر نرم افزارهای صحت رجال وجود دارد و هر شخصی به راحتی می تواند روایتی را بررسی سندی کند؟؟؟؟!!!،(لابد الان افراد با رجوع به اینترنت لزومی به رجوع به پزشک، ومهندس، و فقیه، ندارند)
دیگر گذشت آن دوره که اساتید می گفتند و انسان ساکت بود...الان دیگر دوران سوال است.
شما اگر سندی قوی دارید بیاورید که حدیث صحیح است. ما که می گوئیم ضعیف است.
با سلام و عرض ادب
حسن ختام این تایپیک شما دو چیز را ثابت بفرمائید:
الف)از سورۀ (مائده: 117) با بیان استدلال و فهم قرآنی، بیان بفرمائید که آیه اثبات می فرماید عدم شهود عیسی علیه السلام را بعد از توفی.
ب) شما که بحمدلله نرفته به مکتب بر کرسی فقه و کلام و تفسیر و حدیث نشسته اید؟!!!، حدیث (اوس بن عبدالله)که در سنن دارمی آمده رانقد حدیثی کنید، نقدی که مطابق اصول جرح و تعدیل باشد. واثبات بفرمائید حدیث قابلیت استدلال را ندارد.
شما مدد می گیرید، می گوئید یا علی مدد؛ کمی فکر کنید و خود را گول نزنید...
سلام
من گفتم كم سواد دارم
ولي يك جا ديدم نوشته بود علي يكي از نامهاي خداست
چند سوال از برادر اهل سنت
برادر قبر حضرت اسماعيل كجاست؟
در مسجد الحرام درسته
شما وقتي مكه ميريد به دور خانه خدا كعبه ميچرخيد درسته؟
حالا شما ميگيد نماز كنار قبر شرك است چرا طرفي كه قبر حضرت اسماعيل است نماز ميخوانيد؟
در صورتي كه از سه طرف ديگر ميتوانيد نماز بخوانيد!
آيا شما جگر داريد دور قبر حضرت اسماعيل نچرخيد و يك راه درست كنيد از انور قبر رد بشيد ؟
ايا شما جرات داريد از سه طرف مكه نماز بخوانيد و طرفي كه قبر حضرت اسماعيل است نماز نخانيد؟
مگر شما نميگوييد كنار قبر سجده نكنيد شرك است پس چرا كنار قبر حضرت اسماعيل سجده ميكنيد؟مگر جا نيست!
ببخشيد سوال هاي من ...
يا حق
الله را صدا زدن می شود یا الله پس یا علی یعنی چه؟ صفت خدا را به غیر می دهید ( در عزاداری هایتان)
[سوره الأنعام (6): آيات 122 تا 123]
أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (122) وَ كَذلِكَ جَعَلْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكابِرَ مُجْرِمِيها لِيَمْكُرُوا فِيها وَ ما يَمْكُرُونَ إِلاَّ بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما يَشْعُرُونَ (123)
ترجمه:
122- آيا كسى كه مرده بود سپس او را زنده كرديم و نورى بر او قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود همانند كسى است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد، اينچنين براى كافران اعمال (زشتى) كه انجام مىدادند تزيين شده است (و زيبا جلوه كرده).
123- و همچنين در هر شهر و روستايى بزرگان گنهكارى قرار داديم (افرادى كه همه گونه قدرت در اختيارشان گذارديم اما آنها از آن سوء استفاده كرده و راه خطا پيش گرفتند) و سرانجام كارشان اين شد كه به مكر (و فريب مردم) پرداختند ولى تنها خودشان را فريب مىدهند و نمىفهمند
شما مدد می گیرید، می گوئید یا علی مدد؛ کمی فکر کنید و خود را گول نزنید...
برادر این مثال شاید مسخره باشد اما تحمل فرمائید: حسن داره یه تراکتورو از چاله درمیاره بعد اکبر رو میبینه داد میزنه "یا اکبر مدد". و بعد یه سلفی که درحال تخریب قبور بود میاد با کلنگ حسن رو می کشه. میپرسن چرا میگه چون مشرکه!!!!!!!!! چون 1 دون الله رو صدا میزنه(یا) 2 از دون الله کمک میخواد(مدد).
واقعا این مثال مسخره برای کل پستات کافی نیست؟
ما همه میدانیم امام علی کاره ای نیست جز واسطه. و اصل الله است. اوست که روزی دهنده و بهترین نصیر است اما علی واسطه ماست همانطور که اکبر در مثال بالا واسطه کمک بود.
این صدا زدنی که مورد اختلاف است، صدا زدن از روی ناچاریست. یعنی وقتی فردی از همه جا ناامید می شود، در آن هنگام چه کسی را فریاد رس می داند؟!
در مثال فوق، اگر حسن، اکبر را دید و گفت: یا اکبر مدد. و اکبر توجهی نکرد و به کمک نیامد، و هیچ موجود زنده ی دیگری هم در آن اطراف به چشم نمی خورد، آن هنگام حسن چه کسی را صدا می کند برای فریادرسی؟!
چون هیچ موجود زنده ای را نمی بیند و صدای هیچ کسی را هم نمی شنود. پس به غیب متوسل می شود، چون وقتی کسی را که صدا می کنید، نمی بینید و حضورش را نمی توانید به واسطه ی حواس 5 گانه درک کنید، پس او غایب از شماست. اما این ثابت نمی کند که شما هم از او غایب باشید. بلکه تا اینجا فقط مشخص شده او غایب از شماست. حال شما از میان اشخاص غایب، در هنگام استعصال، چه کسی را صدا می زنید برای مدد؟! چرا؟ و چگونه؟
این مهم است. وگرنه همه ی ما از موجودات زنده ای که می بینیم یا حضورشان را بواسطه ی حواس 5 گانه درک می کنیم، روزی چندین بار مدد می خواهیم و آنها هم یا اجابت می کنند، یا نمی کنند.
یا حق
شما مدد می گیرید، می گوئید یا علی مدد؛ کمی فکر کنید و خود را گول نزنید...
سلام
وقتی کسی در فهم دین اینقدر نازل باشد و از سوی ادعای فهم درست دین را هم داشته باشد باید حساب کنید که آیا می توانید چیزی به نام عقل به او عطا کنید که او حرف شما را بفهمد .
حالا از این آقا بپرس ببینم بین کمک خواستن از یک فرد عادی در امور دنیوی و کمک خواستن از روح ولی الهی چه فرق است ببینید چه می گوید ؟
والله الهادی الموفق
این صدا زدنی که مورد اختلاف است، صدا زدن از روی ناچاریست. یعنی وقتی فردی از همه جا ناامید می شود، در آن هنگام چه کسی را فریاد رس می داند؟!
مطمئنا پشت هر یا علی یک الله است. حسن که از اکبر به معنای واقعی کمک نخواست. حسن الله را کمکرسان میداند اما میداند که برای تقرب الله و حق پیشرفت نیاز به وساطت حسن است. درین مثال اکبر حتما می آید چرا که اکبر الله پرست است و الله اورا واسطه ای جهت استمداد به حسن قرار داده.
مطمئنا پشت هر یا علی یک الله است. حسن که از اکبر به معنای واقعی کمک نخواست. حسن الله را کمکرسان میداند اما میداند که برای تقرب الله و حق پیشرفت نیاز به وساطت حسن است. درین مثال اکبر حتما می آید چرا که اکبر الله پرست است و الله اورا واسطه ای جهت استمداد به حسن قرار داده.
بله حتما اکبر الله پرست است و حتما هم می آید. خوب اگر حین آمدن قضایش سرآمد و اجلش رسید و جان به جان آفرین تسلیم کرد، آنوقت حسن چه کسی را به کمک می خواند، با این شرط که هیچ موجود زنده ای که توسط حواس 5گانه ی او قابل درک باشد به کمک او نیاید؟!
اما در مورد کمک خواستن حسن از اکبر، حسن حتما از اکبر کمک می خواهد و نه از الله و این هم هیچ اشکالی ندارد. حرفتان را لازم نیست پس بگیرید یا تغییر دهید. هر صدا زدنی صدا زدن الله نیست. یک کمونیست فرزندش را به کمک می خواند، آیا منظورش الله است؟! خوب معلوم است که نیست. اما هیچ کار بدی هم مرتکب نشده. او آن چیز را که دیده به کمک طلبیده با صدا زدن. هیچ اشکالی هم ندارد. کاملا هم صحیح است.
مشکل آنجا پیش می آید که هنگامی که هیچ چیز را نمی بینید، چه چیز را به کمک می خوانید، چگونه، و چرا؟
نوع درخواست ها هم مهم است. اینکه چه چیز از مددکننده ی غیبی خواسته می شود؟(مادی، معنوی یا با تقسیم بندی به اشکال دیگر و جزءبه جزء)
این دو سؤال مبنای همه ی اختلافات در این تاپیک است، وگرنه هر دو گروه، زمانیکه ناامید می شوند از منابع غیبی کمک می خواهند. خواسته هایشان هم متفاوت است.
مشکل آنجا پیش می آید که هنگامی که هیچ چیز را نمی بینید، چه چیز را به کمک می خوانید، چگونه، و چرا؟
الله. و هرکه غیر ازین بخواند مشرک است. ببینید مثال واضح است اما درک شما ناصحیح. درآن گیروگدار حسن آخرین کسی را که صدا میکند بنظر کیست؟ اکبر. اما در اصل نفس خویش اکبر را واسطه الله میداند. منم در شرایط سخت میگویم یاعلی اما در اصل میدانم که علی واسطه استمداد الله است ولاغیر. خیلی واضح است.
تحریم شده!;295145 نوشت:
به کمک او نیاید؟!
توجه داشته باشید اکبر یک واسطه ای الله قراردادی است. شما به مثال ساده من اصلا توجهی نمیکنید. وقتی الله اورا برای وساطت در استمداد قرار داده پس عجلش را هم میتواند بتاخیر اندازد.
شما مدد می گیرید، می گوئید یا علی مدد؛ کمی فکر کنید و خود را گول نزنید...
توسل به علی(ع) و سایر ائمه اطهار (س) را با یک مثال ساده برای کوردلان سوار بر جمل بی خردی مطرح می کنم . استفاده از برق فشار قوی بطور مستقیم علاوه بر خطر جانی مشکلات و زیان مالی را هم در پی دارد ولی انسان برای استفاده بهینه از نیروی برق رابطی به اسم ترانس نصب نموده که فشار برق را تقلیل داده و به اندازه نیاز می توانیم از انرژی استفاده کنیم . حالا ما معتقدیم لیاقت ما آنقدر نیست که مستقیم به نور الهی وصل شویم پس ائمه(س) را واسطه قرار می دهیم مثال دوم : حتما در مدارس درس خوانده اید فرض کنید دانش آموزی پس از اذیت کردن معلم ، در امتحان نمره کمی کسب کند و خودش جرات درخواست کمک از دبیر را نداشته باشد بدنبال واسطه ای باید باشد تا نمره قبولی را از معلم بگیرد بعنوان مثال مدیر مدرسه رو واسطه قرار داده که معلم ممکنه اولین جوابش به مدیر این باشه که بخاطر احترامی که به شما قائلم به این دانش آموز نمره قبولی خواهم داد ما هم مثل اون دانش آموز آنقدر غرق گناهیم که از خدایمان خجالت می کشیم ولی چون به نمره قبولی و مساعدت خدا نیاز داریم ائمه(س) را واسطه قرار می دهیم
ایاک نعبد و ایاک نستعین
تنها تو را میپرستیم و از تو یاری میجوییم
هر کس این آیه را در نماز بخواند و طور دیگر عمل کند منافق است
استاد جوادی آملی: استعانت راستين و دروغين
انساني كه ميگويد همهٔ جهانيان مربوب خداي سبحانند چگونه به خودش اجازه ميدهد كه من در بعضي از امور از غير خدا استمداد ميكنم. اينكه مرحوم حكيم سبزواري در آن اخلاقيات آخر منظومه ميگويد: «يكذب مستعينُ حق اذ قرىٰ »(66). يعني كسي كه *«اياك نستعين»*(67) ميگويد اين وقتي يك حادثهاي پيش آمد و «غيراً يري»، غير خدا را ميبيند اين دروغ ميگويد، سرش اين است؛ انساني كه غير خدا را بخواهد ببيند و از غير خدا بخواهد مدد كند نميتواند بگويد *«اياك نستعين»*(68)
و الا اگر بگويد كل نظام را خداي سبحان آفريد اما در بسياري از موارد بالاخره وسيلهاي هم لازم است. بله بالاخره وسيله لازم است اما مسبّب وسيله كيست؟ اينكه در دعاها به ما آموختهاند بگوييم «و قرب فيه وسيلتي اليك من بين الوسائل»(70) يعني تو مسبب اسبابي اينكه كسي بگويد خدا هست ولي وسيلهاي هم لازم است اين ولي ديگر در برابر خدا يعني خدا و. اين معنايش آن است كه خدا و اين با *«اياك نستعين»*(71) سازگار نيست. *«اياك نستعين»*(72) معنايش آن است كه چيزي در جهان نيست مگر اينكه سپاه و ستاد تواند. تو كه بخواهي از هر راهي به ما اين مدد را ميرساني. تو كاري بكن كه با نزديكترين وجه حيثيت ما محفوظ بماند. اين مشكل ما حل بشود اگر اين مشكل حل شد انسان بگويد خدا اين كار را براي ما انجام داده است. آنگاه ميشود *«اياك نستعين»*(73
اما مسئلهٔ *«و اياك نستعين»*(4) آن هم اينچنين است. يعني چيزي از اين اطلاق حصر خارج نشده است. مقتضاي حصر آن است كه خدا مستعان است و لا غير. اين حصر ايجاب ميكند كه انسان از غير خدا مدد نگيرد يك و خود را هم معين و معاون كسي نداند دو. همانطوري كه حق ندارد از غير خدا استمداد كند، حق ندارد كه خود را معين و معاون ديگران بداند. اگر خدا مستعان است و لا غير *«و الله المستعان»*(5)، اگر مستعان خداست و لا غير، انسان نميتواند مستعان ديگري باشد كه ديگري از او كمك طلب كند. آنگاه آياتي كه ميگويد يكديگر را كمك كنيد، بايد در كنار اين آيه روشن بشود يعني چه. پس مقتضايِ حصر استعانت در خداي سبحان آن است كه او مستعان است و لا غير. *«و الله المستعان»*(6) نه انسان ميتواند از غير خدا استعانت كند و نه ميتواند مستعان ديگري باشد كه ديگري از او كمك بگيرد و از او استعانت بخواهد.
الله. و هرکه غیر ازین بخواند مشرک است. ببینید مثال واضح است اما درک شما ناصحیح. درآن گیروگدار حسن آخرین کسی را که صدا میکند بنظر کیست؟ اکبر. اما در اصل نفس خویش اکبر را واسطه الله میداند. منم در شرایط سخت میگویم یاعلی اما در اصل میدانم که علی واسطه استمداد الله است ولاغیر. خیلی واضح است.
توجه داشته باشید اکبر یک واسطه ای الله قراردادی است. شما به مثال ساده من اصلا توجهی نمیکنید. وقتی الله اورا برای وساطت در استمداد قرار داده پس عجلش را هم میتواند بتاخیر اندازد.
سبحان الله!!!
بنده عرض می کنم، مثال، شما مثال مرا تغییر می دهید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!
بعد مرا به درک ناصحیح متهم می کنید!!!!!!!!!!!
بنده عرض می کنم اگر به عنوان مثال اکبر مُرد! آن زمان چه کسی را صدا می کنید؟!شما می فرمایید نه، اکبر نمی میرد در این مثال، چون خداوند اجل او را به تأخیر می اندازد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اصلا بیا یک مثال دیگر بزنم: فرض کنید تنها در دریا افتاده اید و نه ساحل را می بینید و نه کسی را. هیچ کس نیست که به شما کمک کند. شما هم شنا بلد نیستید. اکبر هم آن اطراف نیست!
حالا چه کسی را صدا می کنید؟ چرا و چگونه؟
ب) شما که بحمدلله نرفته به مکتب بر کرسی فقه و کلام و تفسیر و حدیث نشسته اید؟!!!، حدیث (اوس بن عبدالله)که در سنن دارمی آمده رانقد حدیثی کنید، نقدی که مطابق اصول جرح و تعدیل باشد. واثبات بفرمائید حدیث قابلیت استدلال را ندارد.
موفق باشید.
و بعد:
ohfreedom;295049 نوشت:
خجالت آور نیست اگر کسی بگویید قرآن کم شده است؟؟؟
چرا اتفاقا خیلی هم خجالت اور است.
مگر نشنیدی که ام المومنین عایشه گفته است بزش قران را تحریف کرده؟؟؟ من که به جای شما خجالت کشیدم.
راستی به نظرت بلاخره آیه رجم باید در قرآن باشد یا نه؟ عمر که میگوید باید باشد!!!
ohfreedom;295049 نوشت:
حتی اگر در معنی فرض محال شما را در نظر بگیریم، طبق نظر اشتباه شما باز هم الله در آنجا می فرماید: چون مرا بالا کشیدی دیگر بر آنها شاهد نبودم!!!
با این تفاسیر بیشتر متهم هستید.
زیرا طبق نص صریح قرآن با تفسیر مورد نظر شما عیسی بن مریم زنده است اما چون در این جهان نیست پس نمی تواند شاهد (شنوا و بینا) بر قوم خود باشد!!!شما که با این تفسیر کارتان بیشتر گیر می کند زیرا طبق نظر شما عیسی زنده است اما چون نزد قوم خود نیست و نزد الله است بر قوم خود شاهد نمی شنود، حالا وای به روزی که ثابت بشود طبق نظر ما عیسی روحش نزد الله است و بر قوم خود شاهد نمی باشد.
احسنت...
پس تو شرط شنوا و بینا بودن را در دنیا بودن تفسیر میکنی نه اذن الله؟!!!
مگر ما گفتیم عیسی (ع) به خودی خود قدرتی دارد یا ندارد؟ عیسی (ع) به خودی خود نمیتواند شاهد بر قومش باشد مگر اینکه خداوند او را شنوا و بینا کند.
لذا قیاس مع الفارق نکن برادر جان. ممکن است در جایی خداوند این اجازه را بدهد و در جایی ندهد
تفسیر کسانی را می گویی که می گویند قرآن 17 هزار آیه بوده؟
تو داری به ایت الله مکارم تهمت کفر میزنی (زیرا سخن الله است که قران مصون از تحریف است و خلاف حرف الله گفتن کفر میشود)
همچنین طبق حدیث صحیح بخاری اگر کسي فردي را تکفير کند و آن فرد، شايستگي تکفير را نداشته باشد، آن تکفير به خود تکفير کننده برميگردد.
(صحيح البخاري، ج7، ص84)
بنابر این اگر نتوانی ثابت کنی ایت الله مکارم قائل به تحریف قران است طبق نص بخاری کافری و بنده من بعد تو را کافر خطاب میکنم برادر!
ohfreedom;295049 نوشت:
در اینجا پیامبر رو به مردگان می کند و از آنها سوالی می پرسد که این سوال عبرتی شود برای زندگان!!!
ایشان با این سوال به زندگان یادآوری می کنند که جهنم و عذابی وجود دارد نه اینکه سوالی را از مرده کرده باشد تا جوابش را بشنود.
پیامبر در این حدیث در پاسخ به این سوال که آیا مردگان میشنوند میگوید( خطاب به مردم ) شما از انان شنوا تر نیستید ولیکن انها نمیتوانند جواب بدهند!!
برادر عزیز فری جان! معنیش واضح است میگوید انها حتی از شما هم شنواترند و تنها فرقشان با شما در این است که نمیتوانند جواب بدهند
مشخص است که خداوند سبب شنوا شدن مردگان است و او مردگان را شنوا میکند
ohfreedom;294798 نوشت:
اهل شیعه می گویند اسلام علیک یا...
و اهل سنت می گویند اسلام علی یا...
مگر نشنیدی که ام المومنین عایشه گفته است بزش قران را تحریف کرده؟؟؟ من که به جای شما خجالت کشیدم.
چی شد که عایشه اینجا شد ام المومنین؟
در بخش تاریخ تاپیکی از یکی از مدیران سایت با عنوان (آیا زنان پیامبر ام المومنین اند) موجود است
در بسیاری از تاپیک های این بخش به عایشه با القاب ناپسند حمله شده .حالا سخن او اینجا شده دلیل و سند؟
الف) اصل توسل از دیدگاه شیعه(همچنان که در عمل بسیاری از اهل سنت وجود دارد) امری مطلوب است و نه واجب. به عبارت دیگر شیعه چنین اعقادی ندارد که اگر کسی از غیر راه توسل وارد شد و تنها خدای یکتا را بخواند حاجتش برآورده نخواهد شد، بلکه آنکس که قادر مطلق است خدای یکتاست و هیچ فعلی بدون اذن تکوینی او در عالم رخ نخواهد داد و همه امور به او ختم می شوند.
منتهی بحث در قابلیت قابل است نه در امساک فیض؛ یعنی فیض خداوند همه عالم را فرا گرفته است، اما بهره وری از آن عدم مانع را می طلبد، ودر بحث استجابت دعا یکی از موانع وجود گناه از جانب بنده است که او را از فیض حق محروم می سازد.
شخص متوسل به اولیای الهی (که توسل به اولیاء یکی از مصادیق: وابتغوا الیه الوسیله است)، با پناه بردن به وسیله این نقیصه را تدارک می کند[1] و دعای او زودتر به معرض اجابت خواهد رسید؛ همچنان که این امر در داستان فرزندان یعقوب علیه السلام ، ودستور خداوند به گناهکاران به رجوع به پیامبر صلی الله علیه و آله و دعای آنحضرت در حق آنها آشکار است و جلوه تام آن نیز در قیامت و در شفاعت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رخ می نمایاند.[2]
نکته ای که در اینجا حائز اهمیت است این است که در بحث توسل، آنچه که مورد اتفاق کل امت اسلامی است، جواز توسل به ولی خدا در زمان حیات مادی اوست، که کسی در این ناحیه نگفته چنین امری شرک آمیز است، بنابراین صرف وجود واسطه و درخواست از واسطه مادامی که دید استقلالی نسبت به او نباشد موجب شرک آمیز بودن عمل نخواهد گردید.
بحث در درخواست از ولی خدا در حیات برزخی او است، که طبق این معیار در خواست از او نیز با حفظ شرایط شرک نخواهد بود، و عدم حیات مادی او هیچ دخالتی در بحث توحید و شرک نخواهد داشت[3]، بلکه بر فرض پذیرش ادعای مخالفین که قائل به عدم شنوایی اولیا ء هستند(در حالی که چنین امری را احدی از علمای بنام حتی ابن تیمیه نیز نگفته) چنین عملی، عمل لغو و بی فایده خواهد بود، نه اینکه عملی شرک آمیز باشد. که مجوز فتوای به قتلشان گردد؟!!
ب) نظام انسانی نظامی است اجتماعی که افرادمجتمع به یکدیگر محتاج و نیازمندند، که در این رابطه می بینیم بسیاری از احتیاجات ما بر اساس در خواست و رجوع به غیر مرتفع می گردد، به گونه ای که در بسیاری از مواقع انسان مومن(به خدا) نیز به همین وسائط توجه تام می کند و از خدا غافل می گردد؛ لذا قران کریم می فرمایدبسیاری از مومنین نیز گرفتار شرکند (وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُون؛یوسف/106). که این شرک، شرک خفی است.
اما در حوایج مهم(که هیچ حاجتی به بزرگی بخشش گناه و سعادتمندی دنیا و آخرت نیست) و در حوائجی که از انسانهای عادی کاری ساخته نیست، انسان ابتداء تنها از خدا طلب استمداد می کند، ودر رتبه بعد به سراغ وسائط می رود، که البته کار وسیله(ماذون) نیز این است که انسان را به فیض الهی متصل سازد، نه اینکه او را از خدا دور سازد و به خود مشغول سازد.
[1]. که در این رابطه با رجوع به روایات می بینیم که : توسل به اولیای الهی نیز آدابی دارد، که روح کلی آن توجه به ذات اقدس الهی است.
[2]. با اینکه رحمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و معصومین شعاعی از رحمت الهی است ؛ ولی خداوند نظام عالم را(چه در بعد تکوین و چه تشریع) نظام با واسطه قرار داده است.
[3]. البته در هیمن رابطه علمای دیوبند که گرایش سلفی دارند، معتقدند پیامبران (علیهم السلام) با حیات مادی در قبورشان زنده هستند:در کتاب «المهند علی المفند» که کتاب معرف عقاید علمای دیوبند است آمده است: «از ديدگاه بزرگان و اساتيد ما توسل در دعاها به پيامبران،افراد شايسته از اوليا، شهدا و صديقين در حيات و پس از مرگ جايز است به اين صورت كه خدايا به واسطه فلان پيامبر يا بنده خوبت به تو متوسل مىشوم تا دعاى مرا اجابت و خواسته مرا بر آورده سازى. به اين ديدگاه مولانا محمد اسحاق دهلوى تصريح فرموده و مولانا رشيد احمد گنگوهى آن را در فتاواى خود روشن ساخته است».اين ديدگاه در روايات نيز بيان شده است.
دراين كتاب برخى از عقايد اهلسنّت را به روشنى بيان شده كه از جملۀآن، مىتوان به موارد زير اشاره كرد:
1- زيارت رسول الله داراى برترين درجات قرب و بالاترين ثواب هاست چنان كه - مىتوان گفت - قريب به واجب است. لذا در وصف كسى كه صرفاً براى زيارت پيامبر به مدينه برود و هيچ انگيزهاى نداشته باشد، خود پيامبر فرموده است: «بر من حقى است كه در قيامت شفيع او باشم».
2- زمينىكه جسدمطهرپيامبر«صلی الله علیه وآله» روىآنقراردارد افضل على الاطلاق است و حتى بر عرش و كرسى برترى دارد.
3 - جايز است در برابر قبر شريف پيامبر«صلی الله علیه وآله» ايستاد و گفت: يا رسول الّله براى آمرزش و مغفرت من شفاعت كن و يا با توسل به شما مىخواهم مسلمان بميرم.
4- ابوهريره از پيامبر اكرم«صلی الله علیه وآله» روايت كرده كه حضرت عيسى«علیه السلام»هبوط نموده و مراسم حج انجام مىدهد و بر قبر من حاضر شده و بر من سلام مىدهد و من جواب سلام او را مىدهم. (طبيعى است كه جواب دادن هنگامى مصداق دارد كه جواب دهنده سلام را بشنود).
5- همه پيامبران در قبور خود با جسد مادى مانند دنيا زنده هستند و نماز، روزه و... انجام مىدهند از اين رو بعضى گفتهاند كه ارث آنان قابل تقسيم نيست و كسى نمىتواند با همسرشان ازدواج كند. نزد اهلسنّت و مشايخ آنان بهتر آن است كه در وقت زيارت و دعا رو به طرف چهره مبارك پيامبر«صلی الله علیه وآله» نمود .
6 - از بزرگان ديوبند نقل شده است كه رسول خدا«صلی الله علیه وآله» در قبر شريف زندهاند و علاوه بر شنيدن سلام از نزديك، سلامى كه از دور به آن حضرت فرستاده شود توسط فرشتگان به ايشان مىرسد و حتى اعمال امت نيز توسط فرشتگان بر آن حضرت عرضه مىشود، ولى آنچه در اين عصر شنيده مىشود كه ثواب سلام و صلوات به روح حضرت نمىرسد بر خلاف اجماع امت است...» .
دوستان گرامی این تایپیک طولانی شده است لذا بجز جناب«ohfreedom» که از ایشان خواستیم جواب دو سوال ما را بدهند؛ دیگر دوستان از ارسال پستهایی که جنبه جواب به مخالف را دارد خود داری فرمایند و در صورت تمایل تنها استنباط خود را از بحث بیان بفرمایند.
اما سوال ما از دوستمان این بود:
الف)از سورۀ (مائده: 117) با بیان استدلال و فهم قرآنی، بیان بفرمایند که آیه اثبات می فرماید عدم شهود عیسی علیه السلام را بعد از توفی.(وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ).
ب) حدیث (اوس بن عبدالله)که در سنن دارمی آمده رانقد حدیثی کنند، نقدی که مطابق اصول جرح و تعدیل باشد. واثبات بفرمائند حدیث قابلیت استدلال را ندارد. تا بعد از جواب این تایپیک مختومه گردد. موفق باشید.
شما که بحمدلله نرفته به مکتب بر کرسی فقه و کلام و تفسیر و حدیث نشسته اید؟!!!، حدیث (اوس بن عبدالله)که در سنن دارمی آمده رانقد حدیثی کنید، نقدی که مطابق اصول جرح و تعدیل باشد. واثبات بفرمائید حدیث قابلیت استدلال را ندارد.
لطفا متن حدیث را بدهید. ممنون
خط شكن خاكي;295094 نوشت:
سلام
من گفتم كم سواد دارم
ولي يك جا ديدم نوشته بود علي يكي از نامهاي خداست
چند سوال از برادر اهل سنت
برادر قبر حضرت اسماعيل كجاست؟
در مسجد الحرام درسته
شما وقتي مكه ميريد به دور خانه خدا كعبه ميچرخيد درسته؟
حالا شما ميگيد نماز كنار قبر شرك است چرا طرفي كه قبر حضرت اسماعيل است نماز ميخوانيد؟
در صورتي كه از سه طرف ديگر ميتوانيد نماز بخوانيد!
آيا شما جگر داريد دور قبر حضرت اسماعيل نچرخيد و يك راه درست كنيد از انور قبر رد بشيد ؟
ايا شما جرات داريد از سه طرف مكه نماز بخوانيد و طرفي كه قبر حضرت اسماعيل است نماز نخانيد؟
مگر شما نميگوييد كنار قبر سجده نكنيد شرك است پس چرا كنار قبر حضرت اسماعيل سجده ميكنيد؟مگر جا نيست!
ببخشيد سوال هاي من ...
دوست عزیز من
خواندن نماز واجب در آنجا صحیح نمی باشد.
المعالم الأثيرة /ترجمه محمد محمد حسن شراب /ناشر: مشعر /مكان چاپ: تهران /سال چاپ: 1383ش /صص: 126- 129
پس بهتر است که اطلاعات خود را زیادتر کنید.
عاشورایی;295120 نوشت:
برادر این مثال شاید مسخره باشد اما تحمل فرمائید:
حسن داره یه تراکتورو از چاله درمیاره بعد اکبر رو میبینه داد میزنه "یا اکبر مدد". و بعد یه سلفی که درحال تخریب قبور بود میاد با کلنگ حسن رو می کشه. میپرسن چرا میگه چون مشرکه!!!!!!!!! چون 1 دون الله رو صدا میزنه(یا) 2 از دون الله کمک میخواد(مدد).
عزیز من اگر ظلمت اجازه دهد پس مغز شما باید این را بپذیرد که ممد جستن از اهل زنده هرگز گناه نیست و چیزی کاملا عادی است و هر فرقه ای از مسلمین مدد جستم از زندگان را عادی می داند.پ
حامد;295137 نوشت:
حالا از این آقا بپرس ببینم بین کمک خواستن از یک فرد عادی در امور دنیوی و کمک خواستن از روح ولی الهی چه فرق است ببینید چه می گوید ؟
الله شفاعت را مستقیم یا از خود می داند یا از برای زندگان فقط دعای شفاعت است.
هیچ جای قرآن کسی از قبری شفاعت نخواسته و حتی در حدیث هم نداریم.
زیز من اگر ظلمت اجازه دهد پس مغز شما باید این را بپذیرد که ممد جستن از اهل زنده هرگز گناه نیست و چیزی کاملا عادی است و هر فرقه ای از مسلمین مدد جستم از زندگان را عادی می داند.پ
استفاده از برق فشار قوی بطور مستقیم علاوه بر خطر جانی مشکلات و زیان مالی را هم در پی دارد ولی انسان برای استفاده بهینه از نیروی برق رابطی به اسم ترانس نصب نموده که فشار برق را تقلیل داده و به اندازه نیاز می توانیم از انرژی استفاده کنیم . حالا ما معتقدیم لیاقت ما آنقدر نیست که مستقیم به نور الهی وصل شویم پس ائمه(س) را واسطه قرار می دهیم
شما فقط یک آیه بیاور که گفته باشد انسان گناه کار لیاقت توبه کردن و راز و نیاز با الله را ندارد و حتما حتما حتما باید برود نزد کسی که مرده است توسل نماید!!!
شما این را ثابت کنید بعدش مشخص می شود جمل سوار کیست...
تحریم شده!;295568 نوشت:
حالا از صاحب قبر چطور؟ یعنی کسی که جسدش در آن قبر نهاده شده؟
آیا آیه ای داریم که بگوید از صاحب قبر حاجت بخواه و مورد توسل قرارش ده؟؟؟
یار خیمه ها]
;295662] استفاده از برق فشار قوی بطور مستقیم علاوه بر خطر جانی مشکلات و زیان مالی را هم در پی دارد ولی انسان برای استفاده بهینه از نیروی برق رابطی به اسم ترانس نصب نموده که فشار برق را تقلیل داده و به اندازه نیاز می توانیم از انرژی استفاده کنیم . حالا ما معتقدیم لیاقت ما آنقدر نیست که مستقیم به نور الهی وصل شویم پس ائمه(س) را واسطه قرار می دهیم
آدم چقدر باید نسبت به اصول دینش نا اگاه باشد که خدا را خطرناک بداند و با برق فشار قوی و امامان رو با ترانس مقایسه کند
لیاقت انسان در حدیست که الله خود او را خلیفه الله خواند.و این مختص معصومین نیست،هرکس میتواند با حفظ تقوا و کسب فضیلت به این مقام برسد
شما فقط یک آیه بیاور که گفته باشد انسان گناه کار لیاقت توبه کردن و راز و نیاز با الله را ندارد و حتما حتما حتما باید برود نزد کسی که مرده است توسل نماید!!!
شما این را ثابت کنید بعدش مشخص می شود جمل سوار ک
اولا ايمه نمرده اند شهید شده اند
یک سوال شما 5 بار در هر روز به پیامبر سلام می دهی ؟؟
جواب سلام هم واجب است ..
پیامبر هم فوت کرده است ...
پس چرا در نماز سلام می دهی این رو بردار از نماز چون سلام به چه کسی می دهی ،شخصی که فوت شده است ...
در خود قران می گوید : ای پیامبر برو از پیامبران پیشین خود بپرس!!!
پیامبران خوب که قفوت شده است چرا خدا باید به پیامبر دستور این کاری رو بدهد ها!!!!!!
ohfreedom;295662 نوشت:
آیا آیه ای داریم که بگوید از صاحب قبر حاجت بخواه و مورد توسل قرارش ده؟؟؟
اگر به این صراحتی که شما می خواید !!
شما هم فقط از قران بیاور که اصلا ابوبکر بوده است یا عمر بوده است اصلا در طول تاریخ
یا به همین صراحت بیاور که اصلا اوبکر مسلمان بوده است فقط از قران ها!!!
یا به همین صراحت بیاور که خدا بگوید ( برید در 5 وعده نماز بخوانید )
ای چه حرفی است می زنید
اصلا شما دعای توسل را دیده اید که حرف می زنید
راستی یک سوال :
مگر نباید همه کار های مان رو فقط از خدا بخوایم
خوب همه کسانی که می روند دکتر همه مشرک شده اند
چرا پیش خدا نمی روی
یا بشین در خانه :
مثل پیرزن ها فقط دعا کن بگو : من کاری نمی کنم و نیازمند دستمزد کسی نیستم خدا به من بده
اگر این طور که شما فکر می کنید همه مشرک شده اند دیگر !!!!!
خیر مشرک نشده اند .ولی آیا شما میتوانید سر قبر بوعلی سینا بروید و از او دوا و درمان بخواهید؟
بله که مشرک شده اند شما می گویید در خواست از کسی که از ما بالاتر است این در حد شرک است
این هم همانطور است دیگر
در مورد ابو علی سینا
ما ی گوییم او فوت کرده است این اقا در این سطحی نیستند که در سطح ایمه قرار بگیرند
برید شفا یا فتگان رو نگاه کنید که از توسل رسیده اند
پیامبران ما در ورایت هایمان داریم به این پنج تم توسل کرده اند که مدارک ان هنوز وجود دارد به صورت مستند نه روایت
ان ها هم حتما مشرک شده اند نعوذ بالله
شما فقط یک آیه بیاور که گفته باشد انسان گناه کار لیاقت توبه کردن و راز و نیاز با الله را ندارد و حتما حتما حتما باید برود نزد کسی که مرده است توسل نماید!!!
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا(4:64)
و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به توفيق الهى از او اطاعت كنند و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند پيش تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند و پيامبر [نيز] براى آنان طلب آمرزش مىكرد قطعا خدا را توبهپذير مهربان مىيافتند
شمای سنی که ادعا میکنید هیچ حجتی از الله روی زمین نیست. پس ما چگونه و به که استغفار کنیم؟
مگر نمی گویید الله عادل است. پس چرا قدیمیان شافی داشته باشند و ما نداشته باشیم؟
سوالیست بزرگ که اگر جواب نداشته باشی قیامت مسئولی...
ohfreedom;295662 نوشت:
آیا آیه ای داریم که بگوید از صاحب قبر حاجت بخواه و مورد توسل قرارش ده؟؟؟
شما یه آیه بیار که مرد بالغ میتونه از سینه زنی شیر بخوره بهش محرم شه بعد ما میاریم.
مثال دوم : حتما در مدارس درس خوانده اید فرض کنید دانش آموزی پس از اذیت کردن معلم ، در امتحان نمره کمی کسب کند و خودش جرات درخواست کمک از دبیر را نداشته باشد بدنبال واسطه ای باید باشد تا نمره قبولی را از معلم بگیرد بعنوان مثال مدیر مدرسه رو واسطه قرار داده که معلم ممکنه اولین جوابش به مدیر این باشه که بخاطر احترامی که به شما قائلم به این دانش آموز نمره قبولی خواهم داد
ما هم مثل اون دانش آموز آنقدر غرق گناهیم که از خدایمان خجالت می کشیم ولی چون به نمره قبولی و مساعدت خدا نیاز داریم ائمه(س) را واسطه قرار می دهیم
سوال من از شما این است:
آیا می توان برای خدا مثالی زد و ذات بی مثال او را به چیزی دیگر مثال بزنیم؟؟؟
البته که نمی توانیم...
الله واحد است و نمی توان بر او مثالی زد...
در مدرسه ی شما شاید آن معلم بد متوسل بخواهد اما در جهان ما الله بی همتا نمره ی قبولی را به گناه کارترین بنده اش در صورت توبه کردن خواهد داد
در این شکی نیست که الله می فرمایند:
آنان که شما وسیله اش می کنید؛ خود بیشتر به دنبال وسیله هستند!!!
آنان که شما وسیله اش می کنید؛ خود بیشتر به دنبال وسیله هستند!!!
کی درین جمله شک داره؟ محمد(ص) و آلش برترین مخلوقات الله هستند ولی باز محتاج الطاف الهی و محتاج لطف و محبت الله جل جلاله. اما تقرب آنان بقدریست که برای استغفار اول باید بانها رجوع کرد:
عاشورایی;295690 نوشت:
و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به توفيق الهى از او اطاعت كنند و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند پيش تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند و پيامبر [نيز] براى آنان طلب آمرزش مىكرد قطعا خدا را توبهپذير مهربان مىيافتند
سلام
ما الله را صدا ميكنيم .
ما ميگيم كسي كه گناهكار است دونبال وسيله باشد توسل كند
داداش اگر شك داشتيم وقتي دعا ميكنيم دستانمان را طرف آسمان نميگرفتيم
ما اگر كنار قبر باشيم از محمد ص كمك بخواهيم باز دست و روي ما طرف آسمان است نه طرف قبر
شما بفرماييد درست را بگيد
تحقيق كنيد ببينيد هست يا نه من هم نميدانم
اگر باشد كه از راه دور هم ميشود به محمد ص متوسل شد به فرشته ميگيم به محمد ص ميگه پس شرك نكرديم
نه محمد ص همين الان هم صداي مارو ميشنوه چون شهيدان زنده هستن
شما ميگيد شهيدان نزد خدا زنده هستن ميشه بگي ما نزد كي زنده هستيم؟؟
يا حق
پس حضرت یوسف (ع) هم به پیامبری فکر می کرد که خواب آن را دید؟! اعتقادتان به خواب همینقدر است؟! آیات و نشانه های خدا را که خواب هم یکی از آنان است، انکار می کنید؟!
مطمئن هستید قرآن را یکبار از اول تا به آخر خوانده اید؟!!!!!!!!!!!!
اما در مورد خواب دیدن؛ حدود یکی دو ماه پیش خواب ملک عبدالله را دیدم! در حالی که بخدا قسم اصلا در آن هنگام و حتی چند هفته قبلش هم به او فکر نکرده بودم! در آن شب فکر می کنم در خواب 2 ساعت با ملک عبدالله بودم و با او صحبت می کردم...
حالا شما که متخصص هستید، بفرمائید بگویید که چرا ملک عبدالله را که اصلا به او فکر نمی کردم، به خوابم آمد ؟
بنده چند ماه پیش خواب امام زمان (عج) را هم دیده ام. اما بخدا قسم زمانیکه خواب ایشان را دیدم، اصلا مشخصات چهره ی ایشان را نمی دانستم. روزی با کسی در مورد مسائل مربوط به امام زمان (عج) در همین انجمن بحث می کردم. شب خواب دیدم یک روحانی یک پسربچه را در آغوش دارد و ...
دو روز بعدش همان شخصی که با او بحث می کردم مشخصات امام زمان (عج) را در بحث با یکی دیگر از دوستان در ارسالش گذاشته بود. با تعجب دیدم دقیقا مشخصات کودکی را می دهد که بنده در خواب دیدم. کودکی زیر 10 سال. درست با همان مشخصات چهره. در حالیکه بخدا قسم بنده تا آن زمان مشخصات چهره ی امام زمان (عج) را نمی دانستم. پس نتیجه می گیرم که آن کودک امام زمان (عج) بوده و آن مرد روحانی هم امام حسن عسگری (ع).
حالا شما تا روز قیامت هم که بگویید امام زمان (عج) وجود ندارد، من باور نمی کنم. حتی اگر تمام مردم دنیا بگویند وجود ندارد باز هم باور نمی کنم، چون معجزه ی ایشان را به این صورت که گفتم در خواب دیدم. اگر با دیدن این معجزه بخواهم ایشان را انکار کنم، خدا به من رحم کند که هرگز آمرزیده نمی شوم، زیرا خداوند حجت آشکاری را به بنده نشان داده.
اما شما می توانی گفته های مرا باور نکنی چون هیچ سند و مدرکی برای اثبات آن ندارم و گناهی هم بر شما نوشته نمی شود. اما اگر به روحیات بنده آشنایی دارید، اگر قبل از این از بنده دروغ شنیده اید، این گفته ام هم دروغ است.
یا مهدی ادرکنی
بنده ی خدا. پس قبلش بیا یک قراری بگذاریم. بنده با دلایل قرآنی و با استناد به چند آیه از قرآن و بدون استفاده از هیچ روایت یا حدیثی، به شما اثبات می کنم که امام توان شفاعت مؤمن را دارد.
بعد شما اگر توانستید با استفاده از آیات قرآن، گفته های مرا رد کنید، بنده سنی یا وهابی یا هرچیزی که شما امر بفرمائید می شوم، اما اگر نتوانستید گفته های مرا رد کنید، دیگر جایی نگوئید که امام توان شفاعت مؤمن را ندارد و شفاعت را به عنوان هدیه ای از جانب خداوند برای مؤمنین بپذیرید.
حالا هر زمان که دوست داشتید، بنده حاضرم در این زمینه با شما مناظره کنم. اعلام زمان مناظره با جنابعالی(در پیام خصوصی تاریخ را اعلام کنید). موضوع مورد مناظره:
یا مهدی ادرکنی
داخل پرانتز. ضمن فرمایشات جناب صدرا من فک کردم شاید بعضی مغرضانه ایراد بگیرند که اهل سنت با وهابیت هیچ مشکلی ندارند جز مشکلات فقهی ناچیز اما باید عرض کنم این عکس کتاب موجز "جنبش وهابیت" بقلم مولانا م س رضا در مسجد جامع شهر لیسستر انگلستان در بیش از 10 سال پیش نوشته شده و هدف آن اعلان خطر در مقابل جنبش ضد اسلامی وهابیت و سلفی گری است که سراسر دنیا پخش شد. از نشانی سایت اهل سنت در زیر قابل دانلود است :
www.islamiccentre.org/presentations/wahhabi.pdf
اما صفحه ای ازین کتاب:
این مولانای سنی میگوید:
2. ابن عبد الوهاب از خواندن درود شریف(دعایی برای پیامبر)متنفر بود و خواندن آن را حرام کرد. یک بار هم دستور قتل موذنی را داد که بعد نماز ها آن را میخواند
5. ابن عبد الوهاب حکم قتل بسیاری از مسلمانان را داده.
7. او مردم را از رفتن به مدینه برای زیارت پیامبر(ص) نهی میکرد. یک بار که جمعی از مسلمین این کار را انجام داده بودند آنهارا با تراشیدن ریششان توبیخ کرد.
اما ناگفته نماند که ابن تیمیه ناصبی پایگذار این فرقه رذیل بسیار موهون تر از ابن عبد الوهاب در بین اهل سنت است:
نظر اهل تسنن
اهل تسنن پس از شنیدن نظریات ابن تیمیه ، همچون جسمیت بخشیدن به خدا ، مشرک دانستن متوسلین به بزرگان و .... ، که مخالف نظریه اهل تسنن بود ، به وسیله اهل تسنن مورد شماتت قرار گرفت و سه بار به زندان افتاد.فتواهای او با هیچ یک از فرق اهل تسنن موافقت نداشت ، تا آنجا که کتاب های بسیار زیادی بر ضد او و آثار او به نگارش درآمد.
ذهبی
وی در نامه ای به ابن تیمیه، تابعان او را در در معرض کفر و نابودی دانست.وی در ادامه، عمده پیروان او را عقب مانده، گوشه گیر، دروغ گو، مکار، فرومایه، خشک، سبک عقل، عوام، ظاهر الصلاح، بیگانه، کودن و فاقد فهم دانست.وی در ادامه ی نامه می نویسد:"گمان نمی کنم تو سخن مرا قبول کنی...تو با من که دوستت هستم این چنین برخورد می کنی پس با دشمنانت چه خواهی کرد؟ به خدا سوگند، در میان دشمنانت، افراد صالح و شایسته و عاقل و دانشور فراوانند، چنان که در میان دوستان تو افراد آلوده، دروغ گو، نادان و بی عار زیاد به چشم می خورد"
الاعلان بالتوبیخ، ص 77
تکلمة السیف الصقیل، ص 218
طفره نرو اول این آیه را برای ما ترجمه کن:
قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فيهِ لَفي شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقيناً(157)بلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ کانَ اللَّهُ عَزيزاً حَکيماً
کذاب تویی که به هر در و دیواری میزنی تا حرفت را به کرسی بنشانی
30 حدیث ایه ولایت از کتب سنی میاورند میگویی سند ندارد! مگر در احادیث متواتر به سند نگاه میکنند مگر میشود اینهمه حدیث همگی دروغ باشد؟؟
در کتاب خودتان نوشته فاطمه سلام الله علیها از ابوبکر خشمگین شد میگویی غضب انواع دارد و این آن غضب نیست!
این عکس حدیث از اصل کتاب است ، حالا به ما بگو نام عمر کجا است ؟؟؟ بقیه حدیث که میگویی قیچی شده کجاست؟
تفسیر مجمع البيان
- و هنگامى را [به ياد آور] كه خدا مىفرمايد اى عيسى پسر مريم! آيا تو به مردم گفتى: غير از خدا، من و مادرم را نيز بعنوان دو خدا، [به پرستش ]بگيرند؟ [او] مىگويد: [خدايا، پاك و ]منزّهى تو! مرا نزيبد كه [درباره خود ]چيزى كه شايسته من نيست [بر زبان آورم و] بگويم، اگر من آن [گفتار آكنده از كفر و شرك ]را گفته بودم، بىگمان [خودت] از آن آگاه بودى، تو هر آنچه در نهان من است مىدانى و من آنچه را در ذات [پاك و بىهمتاى] تو است نمىدانم؛ چرا كه تو خود داناى [رازها و ]نهانهايى.
117 - من جز آنچه را به من فرمان دادى، [چيز ديگرى]به آنان نگفتم، [فرمان و پيام تو اين بود]كه: [هان اى مردم! ]خدا را كه پروردگار من وپروردگار شماست بپرستيد! و تا زمانى كه در ميان [جامعه] آنان حضور داشتم، بر [عملكرد ]آنان گواه [و برايشان راهنما ]بودم؛ امّا آنگاه كه مرا بر گرفتى [و به آسمان بالا بردى]،تو خود بر آنان نگهبان بودى و تو بر هر چيزى گواهى.
من به این آقا گفتم تو هیچ یک از کتب صحاح سته از جمله صحیحین نیامده که ام کلثوم دختر علی(ع) با عمر ازدواج کرده اما آقا برگشته با دو روایت جعلی از نامعروفترین کتب سنی ها اثبات کرده!!!!!
ما 14 معصوم داریم و حرف آنها یکی است و هرگز تناقضی بین سخنان یکی از انان با دیگری نیست
از امامان ما دعای توسل نقل شده است و بسیار دعای دیگر که اشاره به توسل به معصومین دارد
http://www.erfan.ir/farsi/mafatih52
من که این همه انسان دیدم دور و برم و هیچ کدوم از توسل به ایمه حاجتشون روا نشده حالا چه حاجت دنیوی بوده و سلامتی بوده و چه چیزهای دیگه خوب وقتی میبینم هیچ توسلی فایده ای نداره خودم اصلا بیخیال همه چی میشم
الله را صدا زدن می شود یا الله
پس یا علی یعنی چه؟ صفت خدا را به غیر می دهید ( در عزاداری هایتان)
انسان در زمین زنده است و شهدا عندالله
مشکلی نیست برادر
بنده آیه را با آیه جواب دادم که جای حرفی نماند، صدای شیطان در گوشتان نباشد آن را می شنوید...
برادر من اگر شک دارید تا تصویر کتاب ها را قرار دهم که زیر همان حدیث نوشته اند ضعیف!
فقط لب تر کن بگو تا قرار دهم و رسوا کنم کذابین را...
ترجمه:
خلاصه یی حدیث این است که : " در مدینه قحطی شدیدی آمد و مردم نزد عائشه رفته و شکایت کردند ، سپس عائشه اشاره کرد به قبر پیامبر که سقف بالای قبر را بشکافند بگونه ای که آسمان پدیدار گردد سپس منتظر بمانید ، پس از مدتی بارانی آمد که باعث سرسبزی صحراها و رفع قحطی شد."
لینک سند را اینجا جستجو کنید و از قسمت اساتید راویان را بررسی کنید.
بنده عرض کردم که این حدیث کذب است و آوردنش اشتباه است:
http://www.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=137&hid=92&pid=427666
این هم تصویر راویان که ثابت می کند حدیث ضعیف است:
[="Red"]اما حدیث صحبح که به شما گفتم:[/]
« إنّ عمر بن الخطّاب رضي الله عنه كان إذا تحطوا استسقي بالعباس بن عبدالمطلب فقال : اللّهم إنّا كنّا نتوسّل إليك بنبيّنا فتسقينا و إنّا نتوسّل إليك بعمّ نبيّنا فاسقنا قال فيسقون .
هرگاه قحطي رخ مي داد ، عمر بن خطاب به وسيله عباس بن عبدالمطلب ـ عموي پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) طلب باران مي كرد و مي گفت : [="red"]خدايا ، در زمان حيات پيامبر به او متوسل مي شديم و باران رحمت خود را بر ما نازل مي فرمود . اكنون به عموي پيامبر به سوي تو متوسّل مي شويم[/] تا ما را سيراب كني و سيراب مي شدند . »
صحيح بخاري ، جزء 2 ، كتاب الجمعه ، باب الاستسقاء ، ص 27 .
معنی اش را از سایت های خودنتان و سایت های شیعه با تصویر گذاشتم که نوشته [="Red"]روح مرا گرفتی[/]
بنده هم عرض کردم[="red"] لزومی ندارد که 100% احادیث صحیح در کتب 6 گانه ما باشند[/] و این ملزم به امر نیست.
در مورد 2 حدیث ضعیف لطف کن و ارائه سند بنما.
در کنارش بنده چندین حدیث از کتب معتبر خودتان آوردم
دفعه بعد هم پیام خصوصی را در جمع عمومی انتشار نده
در قسمتی از این دعا گفته شده:
مرا پيش خدا از گناهانم رهايى بخشيد،كه تنها شما وسيله من به جانب خدا هستيد،من با دوستى با شما و نزديك شدن به شما اميدوار نجات از جانب خدا هستم!!!
شما می گوئید آنان تنها وسیله هستند اما این حرفتان مخالف حرف امیرالمومنین علی -رض- است زیرا ایشان وسیله را چیز دیگری میداند.
[="red"]خطبه ای از امیرالمومنین علی -رض-[/]
و من خطبة له عليه السلام المعروف بالديباج
إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِي الْمَالِ وَ مَنْسَأَةٌ فِي الْأَجَلِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوء
و خداوند می فرماید:
«قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَلا تَحْوِيلاً * أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً»(اسراء: 56- 57).
(اى محمد) بگو بخوانيد به جز الله آنانى را که گمان ميکنيد (کاره اى هستند) پ[="red"]س نمى توانند ضررى را از شما دفع کنند نه حال شما را عوض کنند، آنانيکه شما مى خوانيد آنها خود شان دنبال وسيله ميگردند هر کدام که مقرب تر باشد [بيشتر دنبال وسيله اند][/] آنها خود شان اميدوار به رحمت رب هستند و از عذاب رب مى ترسند.
مگر یا علی گفتن شرک نیست؟ پس هرکه یا بگوید و نام کسی را بعد از آن بیاورد غیر الله را صدا زده و مشرک است. مثه یا البانی!!!!!!
این دوتا بیشتر نیست بنظرت؟؟؟ در http://www.askdin.com/thread24172-9.html
برای بار چندم: در قرآن سوره نسا آیه 157 نوشته است:
و نيز بدان سبب که گفتند : ما مسيح پسر مريم پيامبر خدا را کشتيم و، حال آنکه آنان مسيح را نکشتند و بر دار نکردند بلکه امر بر ايشان مشتبه شد هر آينه آنان که در باره او اختلاف می کردند خود در ترديد بودند و به آن يقين نداشتند تنها پيرو گمان خود بودند و عيسی را به يقين نکشته بودند
اگر حضرت مسیح مرده است پس این ایه منظورش چیست؟
شما یک معنی را چسبیده اید در حالی که بنده تفسیرش را برای شما آوردم که خلافش را میگفت
میتوانید به ترجمه و تفسیر آیت الله مکارم نیز مراجعه کنید
http://makarem.ir/websites/farsi/quran/
انتظار هم نداشتیم چیزی جز این از شما بشنویم
نه امام علی علیه السلام و نه سایر امامان نگفته اند هرگز وسیله دیگری وجود ندارد بلکه هرکدا وسیله هایی را نام بردند
امام علی(ع) در خطبه 110 نهج البلاغه، ایمان به خدا، ایمان به پیامبر (ص)، جهاد در راه خدا، اقامه نماز، پرداخت زکات، روزه، حج ، صدقه و انجام کارهای نیک را از وسیله های ایمان برشمرده است. وسیله به اینها تنها منحصر نیست، در آیات و روایات از دیگر وسایل نیز یاد شده است.
وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا توسل با اسما الهی
«وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»( البقرة : 127 ) نشان می دهد که می توان عمل نیک خود را وسیله برای دعا قرار داد.
در لینک زیر که اموزش نماز سنی است اسلام علیک امده
http://bewas.mihanblog.com/post/46
و در فیلم زیر نیز کسی که اموزش نماز سنی میدهد اسلام علیک میگوید
http://s2.picofile.com/file/7182819672/N1_1.avi.html
آیا این حدیث نیز ضعیف است؟!!!!
از همان pdf پیدا کردم که خودت همیشه نشان میدهی (مختصر بخاری)
سلام بر شما.
دوست عزیز مگر برزخ در جایی غیر از زمین است:
.[="]قال كم لبثتم فى الارض عدد سنين ؟ قالوا: لبثنا يوما او بعض يوم ، فسئل العادين :قال : ان لبثتم الا قليلا، لو ان كم كنتم تعلمون [/]...
[="]گفت [/]: [="]در زمين چقدر از نظر عدد سال مكث كرديد؟ گفتند: يا يك روز، و يا پاره اى از يك روز، بايد از شمارگران بپرسى ، گفت : شما جز اندكى مكث نكرديد اگر دانا مى بوديد..[/]...
با سلام و عرض ادب
اولا: اختلاف در نظر؛ رد نظر و استدلال؛ امر مطلوبی است، ولی اهانت و بی ادبی امری مذموم و ناپسنداست، به چه دلیلی دوست ما را کذاب(بسیار دروغگو) نامیدید؟ آیا در سنتی که به شما یاد داده اند چنین چیزی وجوددارد؟
آیا چنین نقلی در سنن دارمی وجود ندارد؟
بر فرض عدم وجود شما حق چنین بی ادبی را هم نمی داشتید؛ بلکه بیان می نمودید چنین روایتی وجود خارجی ندارد، لذا باید از ایشان عذر خواهی نمائید.
ثانیا: گذاشتن تصویر کتب ومتن انها درسایت چه از طرف مخالف و چه از طرف موافق انحراف است و موجب تطویل موضوعات می گردد.
مبنای ما بر پذیرش روایات با ذکر آدرس دقیق است. لذا از این پس با این امر برخورد خواهد شد.
بله زمانی بحث در تحریف و یا اثبات نسخه ای است و یا مناظرۀ و یا برنامۀ تلویزیونی است که امکان رجوع به متن و تحقیق وجود ندارد در آنجا چنین امری لازم است، اما در اینجا که فرصت نقد و بررسی وجود دارد چنین امری بیهوده است.
اما در مورد روایت دارمی:
عرض می شود: حفظت شیئا و غاب عنک اشیاء.
روایتی را که شما گوشه ای از آن را ذکر نمودید نمودید(وزیادتی در آن ادراج نمودید و با تعبیر زشت مرده از پیامبر صلی الله علیه و آله یاد نمودید) مربوط به محمد بن اسماعیل در صحیح بخاری است که وی روایت نموده:
«حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الأَنْصَارِىُّ قَالَ حَدَّثَنِى أَبِى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُثَنَّى عَنْ ثُمَامَةَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَنَسٍ عَنْ أَنَسٍ أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ كَانَ إِذَا قَحَطُوا اسْتَسْقَى بِالْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا . قَالَ فَيُسْقَوْنَ؛[1]انس ميگويد: عمر بن خطاب در خشکسالي بهوسيله عباس بن عبدالمطلب از خدا طلب باران ميکرد و ميگفت: خدايا ما همواره به وسيله پيامبرت به تو متوسل ميشديم و ما را سيراب ميکردي و اينک به وسيله عموي پيامبرمان به تو متوسل ميشويم پس ما را سيراب کن. ميگويد: و آنها سيراب ميشدند».
اما روایت دارمی، داستانش با این روایت متفاوت است:
دارمي در سنن خود از ابوالجوزاء أوس بن عبداللَّه نقل ميکند: «حَدَّثَنَا أَبُو النُّعْمَانِ حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ زَيْدٍ حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ مَالِكٍ النُّكْرِىُّ حَدَّثَنَا أَبُو الْجَوْزَاءِ : أَوْسُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ : قُحِطَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ قَحْطاً شَدِيداً ، فَشَكَوْا إِلَى عَائِشَةَ فَقَالَتْ : انْظُرُوا قَبْرَ النَّبِىِّ -صلى الله عليه وسلم- فَاجْعَلُوا مِنْهُ كِوًى إِلَى السَّمَاءِ حَتَّى لاَ يَكُونَ بَيْنَهُ وَبَيْنَ السَّمَاءِ سَقْفٌ. قَالَ : فَفَعَلُوا فَمُطِرْنَا مَطَراً حَتَّى نَبَتَ الْعُشْبُ وَسَمِنَتِ الإِبِلُ حَتَّى تَفَتَّقَتْ مِنَ الشَّحْمِ فَسُمِّىَ عَامَ الْفَتْقِ»[2].
در مدينه قحطي شديدي پديد آمد. عدهاي نزد عايشه آمده و از اين امر شکايت کردند. عايشه گفت: به سراغ قبر پيامبر«صلي الله عليه وآله» رويد و از آنجا دريچهاي به سوي آسمان باز کنيد تا بين قبر حضرت«صلي الله عليه وآله» و آسمان فاصلهاي نباشد. آنان چنين کردند.
خداوند نيز به برکت توسل به حضرت«صلي الله عليه وآله» باران فراواني به آنها عنايت کرد، تا آنکه سبزيها رشد کرده و شتران چاق شدند....
در بحث رجال هم عزیزم شما اهل این امر نیستید و در مباحث رجالی (چه شیعه و چه سنی) تا شخصی استاد ندیده باشد، رجوع به سایتها و یا نرم افزار هیچ نفعی به حال او نخواهد داشت.
موفق باشید.
[1] .صحیح البخاری،کتاب الاستسقاء،حدیث1007،ج1،دارالمعرفة لبنان.
[2] . سنن الدارمي، عبدالله بن عبدالرحمن أبو محمد الدارمي،ج1،ص56،ح92،الناشر : دار الكتاب العربي – بيروت.
با سلام و عرض ادب
در مورد اصل بحث توسل نکاتی قابل توجه است.
الف)نکته ای که باید مورد توجه همه عزیزان باشد این است که یکی از اشکالاتی که متوجه امر توسل است تفسیر شرک آمیز بودن آن است.
در اینجا دوستان باید به این نکته بپردازند که اصلا ملاک توحید و شرک چیست؟ ومعنای شرک و عمل شرک آمیز چیست؟
1) آیا وجود واسطه و در خواست مطلق از واسط موجب شرک است؟
2)آیا معیار عمل شرک آمیز مربوط به نیت و باطن امر انسان است؟که نتیجا این شود که اگر خوانده شده در عرض خدا واقع شود شرک است و اگر در طول باشد منافی آن نباشد؟
3)آیا ملاک واسطه زنده بودن آن است؛ یعنی هر چه را که از زندگان با واسطه(ولو استقلالی) طلب نمائیم منافی توحید نیست؛ ولی اگر واسطه در قید حیات مادی نباشد شرک آمیز می شود؟
4)آیا ملاک قدرت پاسخگو است که اگر قدرت بر آن داشت عمل شرک آمیز نخواهد بود و اگر از قدرت او خارج باشد شرک آمیز خواهد شد؟
مبنا در این مسائل قبل از نقل عقل سلیم است زیرا نقل نیز به مدد عقل است که حجیت پیدا می کند. که در استفاده از آیات قرآن نیز باز عقل است که موجب فهم صحیح از آن می گردد، والا نتیجۀ جمود بر ظاهر الفاظ (به همان مقدار نه یک آیه کم و نه یک آیه زیاد) چیزی جز مکتب تجسیم و تشبیه نخواهد بود، که در مورد صفات خبریه آیات را به ظواهر ان حمل نمایند و خدا را جلوه ای بشری(نعوذ بالله) بدهند و در تفسیر اسماء و صفات خدا به انحراف بروند و با این حال خود را تنها موحدین عالم بنامند؟!
لذا دوستان عزیزم به شما توصیه می کنم به این مباحث کلیدی بپردازید که قدرت نقد و بررسی آن را دارید و رویکردی سوالی و استفهامی در پرتوی برداشت عقلی خود داشته باشید،که این امر برای دوستان بسیار مثمر ثمر خواهد بود. اما رتبه مباحث نقلی بعد از بررسی این امور است.
دوستان اگر ترتیب منطقی در هر بحثی مشخص گردد، وصول به نتیجه نیز بسیار راحت تر خواهد بود، ودر غیر این صورت مشاهده کنید 366 پست رد و بدل شده اما به نتیجه خاصی نرسیده ایم.
ب) مکرر در پستهای مشابه این تایپیک مشاهده می گردد که دوستان مخالف ما مطالبی را از قرآن نقل می نمایند، وبرداشتی جاهلانه از آن می گیرند، برداشتی که علمای سلفی مذهب نیز مخالف آنرا در کتب خود آورده اند؟که نمود آن در بحث حیات برزخی و شنوایی اموات کاملا مشهود است.
به گونه ای که فردی همچون ابن تیمیه نیز که محبوب قلوب این افراد است نیز به چنین نتیجه ای نرسیده است.
برای نمونه دوستان کتاب (الاذکار النوویه) محیی الدین نووی را و یا کتاب (شفاء السقام) سبکی را ملاحظه نمایند متوجه تشابه در مسائل مختلف اعتقادی میان شیعه و اهل سنت خواهند شد.
موفق باشید.
با سلام احترام
بنده ازجناب آقای صدرا تشکر می کنم که بحث رو روشن سازی نمودند من خودم وقتی به پست ها نگاه می کنم از هر دری بحث می شه
آقای صدرا چند نمونه کتب در مورد همین بحث فرمودند یک کتب هم بنده معرفی می کنم
کتاب وفا الوفا لاخبار دار المصطفی نوشته احمد سمهودی است که خودشون این بحث رو در کتابشون مطرح کرده اندلطفا ملاحظه فرمایید
با سلام و ادب وافسوس !!
اولا: یک مقدار در نوشتن دقت بفرمائید: بر سر سلام ،(ال) آمده و نگارش آن بدین صورت است: (السلام علیک) نه (اسلام علیک)؟ یعنی چه؟!
ثانیا:اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مرده اند؟ شما زنده هستید؟!!!
ثالثا: بر فرض که( السلام علی رسول الله ) بنویسید؛ این سلام،سلام اهل اسلام نیست، ومسلمانان با چنین صیغه ای نماز نمی خوانند؟
ظاهرا آنقدر با حرص می نویسید که متوجه نیستید عبادات توقیفی اند، وزیادت از جانب غیر شارع بدعت و حرام است، وبدعت نیز ضلالت است و هر ضلالتی نیز در نار است.
رابعا: وقتی شما هنوز در ابتدائیات معطل هستید، سخن باطل خود را به اسم اهل سنت تمام ننمائید.
مساله سلام را به اختصار اینجا بیان می کنم ، اگر دوستان مایل بودند تایپیکی با موضوع آن ایجاد کنند تا در آنجا مباحثش تفصیلا بیان گردد. همچنین احادیث حیات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و دیدگاه مذاهب اسلامی.
تشهد نزد حنفيه و حنابله بدین صورت است:
بهترين تشهد، تشهدي است که رسول خدا به ابن مسعود آموزش داد و آن عبارت است از گفتن:«التَّحِيَّاتُ لِلَّهِ، وَالصَّلَوَاتُ وَالطَّيِّبَاتُ، السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ، السَّلاَمُ عَلَيْنَا وَعَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ».[1]
2) تشهد نزد مالکي ها:
مالکیه معتقدند: بهترين تشهد، تشهد عمر بن خطاب است که به این صورت است: «َالتَّحیّاتُ لِلّهِ، الزّاکِیاتُ لِلّهِ ، اَلصَّلَواتُ لِلّهِ، اَلطیِّباتُ لِلّه ِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلى عِبادِ اللّهِ الصّالحینَ، اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ».[2]
تشهد نزد شافعي ها:
بهترین تشهد آن است که از ابن عباس روایت شده،از وی نقل شده: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) تشهد را به ما مى آموخت، آنگونه که قرآن مى آموخت و مى فرمود: «اَلتَّحیّاتُ الُْمبارَکاتُ، اَلصَّلَواتُ الَطیِّباتُ لِلّهِ، اَلسّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَینا وَ عَلى عِبادِ اللهِ الصالِحینَ، اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اِللهُ الْخَلاّقُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ».[3]
امید در فهم صحیح اعتقادات.
[=Calibri][1]. الموسوعة الفقهية الكويتية، الطبعة الأولى ، مطابع دار الصفوة – مصر، ج12،ص35.« يَرَى الْحَنَفِيَّةُ وَالْحَنَابِلَةُ أَنَّ أَفْضَل التَّشَهُّدِ ، التَّشَهُّدُ الَّذِي عَلَّمَهُ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا ، وَهُوَ : التَّحِيَّاتُ لِلَّهِ ، وَالصَّلَوَاتُ وَالطَّيِّبَاتُ ، السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ ، السَّلاَمُ عَلَيْنَا وَعَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ».
[=Calibri][2]. همان؛ حاشية الدسوقي، ج1،ص 251 ،ط دار الفكر ؛ وجواهر الإكليل ج1،ص52 دار المعرفة.« وَيَرَى الْمَالِكِيَّةُ أَنَّ أَفْضَل التَّشَهُّدِ تَشَهُّدُ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَهُوَ : التَّحِيَّاتُ لِلَّهِ ، الزَّاكِيَاتُ لِلَّهِ ، الطَّيِّبَاتُ الصَّلَوَاتُ لِلَّهِ ، السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ ، السَّلاَمُ عَلَيْنَا وَعَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ ، أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ .وَهَذَا لأَِنَّ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَهُ عَلَى الْمِنْبَرِ ، فَلَمْ يُنْكِرُوهُ ، فَجَرَى مَجْرَى الْخَبَرِ الْمُتَوَاتِرِ ، وَكَانَ أَيْضًا إِجْمَاعًا».
با سلام خدمت همه دوستان عزیز
با توجه به اینکه مطلوب ما در این انجمن بالا بردن سطح علمی دوستان وروش صحیح بحث کردن و نتیجه گیری مطالب است، و با توجه به اینکه وقت کارشناسان نیز محدود می باشد، به نظرم ادامه چنین پستهایی که از سابق باقی مانده و ارائه مطالب گسترده بدون هدف به صلاح نمی باشد.
لذا دوستان می توانند با جهت خاص دادن به موضوعات، عناوین خاصی را مطرح نمایند تا در قالب مشخصی مطالب منظم عرضه گردند و پستها نیز به نتیجه خاص برسند تا کاربرانی که در عرصه بیان نظرات نبوده اند رغبت نگاه کردن به این پستها را داشته باشند.
موفق باشید.
شما مدد می گیرید، می گوئید یا علی مدد؛ کمی فکر کنید و خود را گول نزنید...
جواب را در همان پست امشب می گذارم
تفسیر کسانی را می گویی که می گویند قرآن 17 هزار آیه بوده؟ خجالت آور نیست اگر کسی بگویید قرآن کم شده است؟؟؟
حتی اگر در معنی فرض محال شما را در نظر بگیریم، طبق نظر اشتباه شما باز هم الله در آنجا می فرماید: چون مرا بالا کشیدی دیگر بر آنها شاهد نبودم!!!
[="red"]با این تفاسیر بیشتر متهم هستید.[/]
زیرا طبق نص صریح قرآن با تفسیر مورد نظر شما [="red"]عیسی بن مریم زنده است اما چون در این جهان نیست پس نمی تواند شاهد (شنوا و بینا) بر قوم خود باشد[/]!!!
شما که با این تفسیر کارتان بیشتر گیر می کند زیرا طبق نظر شما عیسی زنده است اما چون نزد قوم خود نیست و نزد الله است بر قوم خود شاهد نمی شنود، حالا وای به روزی که ثابت بشود طبق نظر ما عیسی روحش نزد الله است و بر قوم خود شاهد نمی باشد.
بنده هم انتظاری جز این ندارم که شما روایات اشخاصی چون:
جابر ابن زید، عمرو ابن شمر، عبدالعزیز بن ابان و عمرو بن مالک راویان آن هستند را صحیح بدانید!!!
خود شیوخ شما هم آنها را رد می کنند، مگر آنجایی که پای منافع شخصی وسط بیایید...
شما فقط یک حدیث [="red"]با سند صحیح[/] از کتب شیعه یا سنی بیاور که وسیله را قبور مردگان حتی اگر از امامان باشند بداند
جالب اینجاست خودتان هم اعتراف می کنید که حضرت علی -رض- بهترین وسیله ها را اینها می دانند، اما رو آورده اید به وسیله ای که هرگز در هیچ سند صحیحی ای گفته نشده است...
حدیث شماره 1370 که این حدیث صحیح است.
در اینجا پیامبر رو به مردگان می کند و از آنها سوالی می پرسد[="red"] که این سوال عبرتی شود برای زندگان[/]!!!
[="red"]ایشان با این سوال به زندگان یادآوری می کنند که جهنم و عذابی وجود دارد نه اینکه سوالی را از مرده کرده باشد تا جوابش را بشنود.
[/]
در ثانی مگر در اینجا پیامبر [="red"]به اذن الله مرده را شنوا ساخته است؟؟؟[/]
نکته مهم اینکه حضرت ابراهیم نیز زمانی که می خواست بت ها را بشکند رو به آنها گفت: [="red"]برخیزید و از خود دفاع کنید!!![/]
صرف نظر از تفسیر آیه باید گفت که منظور در زمین و در نزد ماست و در جایی که الله خود می گوید بر ما شاهد نیستند.
[="red"]بنده نزد الله دعایی کردم که انشالله الله ما را از کذابین حفظ کند،
[/]سوال: مگر دوست شما کذاب است که این دعا را به خود گرفتید؟؟؟
آن زمان که دوستان شما علنا بنده را فحش می دهند و تهمت وهابیت به بنده می زنند و امامان بزرگ و علمای بزرگ ما را نفرین می کنند می شود بگویید شما کجا تشریف دارید که از حقوق عوام الناس دفاع کنید؟؟؟
بنده هیچ تهمتی نزدم و هیچ توهینی نکردم، فقط به درگاه الله دعا کردم؛ د[="red"]عای خیر هم کردم و نه دعای لعن[/]، کسی را هم خطاب قرار ندادم، [="red"]حالا آنکس که کذاب است ناراحت شود و آنکس که کذاب نیست ناراحت نشود[/]
شما را به الله می گویی چه کنم؟
روایت می آورند، می گویم ضعیف است!!!
می گویند:
مجبورم برای اثبات حرفم تصویر را قرار دهم...
معذرت می خواهم، مگر نبی مکرم اسلام -ص- زنده هستند؟ خوب ایشان مرده اند، مگر دروغ گفتم؟؟؟
خوب بنده هم جز این را نگفتم
اهان، پس وقتی نوشته شده حدیث ضعیف است و مشتی غضنفر بقال هم می داند که امثال عمرو بن شمر در حدیث شدیدا ضعیف هستند، باز هم باید گوش فرا دهیم به تفسیر شما؟
الان دیگر نرم افزارهای صحت رجال وجود دارد و هر شخصی به راحتی می تواند روایتی را بررسی سندی کند، دیگر گذشت آن دوره که اساتید می گفتند و انسان ساکت بود...
الان دیگر دوران سوال است.
شما اگر سندی قوی دارید بیاورید که حدیث صحیح است. ما که می گوئیم ضعیف است.
با سلام و عرض ادب
حسن ختام این تایپیک شما دو چیز را ثابت بفرمائید:
الف)از سورۀ (مائده: 117) با بیان استدلال و فهم قرآنی، بیان بفرمائید که آیه اثبات می فرماید عدم شهود عیسی علیه السلام را بعد از توفی.
(وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ).
ب) شما که بحمدلله نرفته به مکتب بر کرسی فقه و کلام و تفسیر و حدیث نشسته اید؟!!!، حدیث (اوس بن عبدالله)که در سنن دارمی آمده رانقد حدیثی کنید، نقدی که مطابق اصول جرح و تعدیل باشد. واثبات بفرمائید حدیث قابلیت استدلال را ندارد.
موفق باشید.
سلام
من گفتم كم سواد دارم
ولي يك جا ديدم نوشته بود علي يكي از نامهاي خداست
چند سوال از برادر اهل سنت
برادر قبر حضرت اسماعيل كجاست؟
در مسجد الحرام درسته
شما وقتي مكه ميريد به دور خانه خدا كعبه ميچرخيد درسته؟
حالا شما ميگيد نماز كنار قبر شرك است چرا طرفي كه قبر حضرت اسماعيل است نماز ميخوانيد؟
در صورتي كه از سه طرف ديگر ميتوانيد نماز بخوانيد!
آيا شما جگر داريد دور قبر حضرت اسماعيل نچرخيد و يك راه درست كنيد از انور قبر رد بشيد ؟
ايا شما جرات داريد از سه طرف مكه نماز بخوانيد و طرفي كه قبر حضرت اسماعيل است نماز نخانيد؟
مگر شما نميگوييد كنار قبر سجده نكنيد شرك است پس چرا كنار قبر حضرت اسماعيل سجده ميكنيد؟مگر جا نيست!
ببخشيد سوال هاي من ...
يا حق
[سوره الأنعام (6): آيات 122 تا 123]
أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (122) وَ كَذلِكَ جَعَلْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكابِرَ مُجْرِمِيها لِيَمْكُرُوا فِيها وَ ما يَمْكُرُونَ إِلاَّ بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما يَشْعُرُونَ (123)
ترجمه:
122- آيا كسى كه مرده بود سپس او را زنده كرديم و نورى بر او قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود همانند كسى است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد، اينچنين براى كافران اعمال (زشتى) كه انجام مىدادند تزيين شده است (و زيبا جلوه كرده).
123- و همچنين در هر شهر و روستايى بزرگان گنهكارى قرار داديم (افرادى كه همه گونه قدرت در اختيارشان گذارديم اما آنها از آن سوء استفاده كرده و راه خطا پيش گرفتند) و سرانجام كارشان اين شد كه به مكر (و فريب مردم) پرداختند ولى تنها خودشان را فريب مىدهند و نمىفهمند
برادر این مثال شاید مسخره باشد اما تحمل فرمائید:
حسن داره یه تراکتورو از چاله درمیاره بعد اکبر رو میبینه داد میزنه "یا اکبر مدد". و بعد یه سلفی که درحال تخریب قبور بود میاد با کلنگ حسن رو می کشه. میپرسن چرا میگه چون مشرکه!!!!!!!!! چون 1 دون الله رو صدا میزنه(یا) 2 از دون الله کمک میخواد(مدد).
واقعا این مثال مسخره برای کل پستات کافی نیست؟
ما همه میدانیم امام علی کاره ای نیست جز واسطه. و اصل الله است. اوست که روزی دهنده و بهترین نصیر است اما علی واسطه ماست همانطور که اکبر در مثال بالا واسطه کمک بود.
این صدا زدنی که مورد اختلاف است، صدا زدن از روی ناچاریست. یعنی وقتی فردی از همه جا ناامید می شود، در آن هنگام چه کسی را فریاد رس می داند؟!
در مثال فوق، اگر حسن، اکبر را دید و گفت: یا اکبر مدد. و اکبر توجهی نکرد و به کمک نیامد، و هیچ موجود زنده ی دیگری هم در آن اطراف به چشم نمی خورد، آن هنگام حسن چه کسی را صدا می کند برای فریادرسی؟!
چون هیچ موجود زنده ای را نمی بیند و صدای هیچ کسی را هم نمی شنود. پس به غیب متوسل می شود، چون وقتی کسی را که صدا می کنید، نمی بینید و حضورش را نمی توانید به واسطه ی حواس 5 گانه درک کنید، پس او غایب از شماست. اما این ثابت نمی کند که شما هم از او غایب باشید. بلکه تا اینجا فقط مشخص شده او غایب از شماست. حال شما از میان اشخاص غایب، در هنگام استعصال، چه کسی را صدا می زنید برای مدد؟! چرا؟ و چگونه؟
این مهم است. وگرنه همه ی ما از موجودات زنده ای که می بینیم یا حضورشان را بواسطه ی حواس 5 گانه درک می کنیم، روزی چندین بار مدد می خواهیم و آنها هم یا اجابت می کنند، یا نمی کنند.
یا حق
سلام
وقتی کسی در فهم دین اینقدر نازل باشد و از سوی ادعای فهم درست دین را هم داشته باشد باید حساب کنید که آیا می توانید چیزی به نام عقل به او عطا کنید که او حرف شما را بفهمد .
حالا از این آقا بپرس ببینم بین کمک خواستن از یک فرد عادی در امور دنیوی و کمک خواستن از روح ولی الهی چه فرق است ببینید چه می گوید ؟
والله الهادی الموفق
بله حتما اکبر الله پرست است و حتما هم می آید. خوب اگر حین آمدن قضایش سرآمد و اجلش رسید و جان به جان آفرین تسلیم کرد، آنوقت حسن چه کسی را به کمک می خواند، با این شرط که هیچ موجود زنده ای که توسط حواس 5گانه ی او قابل درک باشد به کمک او نیاید؟!
اما در مورد کمک خواستن حسن از اکبر، حسن حتما از اکبر کمک می خواهد و نه از الله و این هم هیچ اشکالی ندارد. حرفتان را لازم نیست پس بگیرید یا تغییر دهید. هر صدا زدنی صدا زدن الله نیست. یک کمونیست فرزندش را به کمک می خواند، آیا منظورش الله است؟! خوب معلوم است که نیست. اما هیچ کار بدی هم مرتکب نشده. او آن چیز را که دیده به کمک طلبیده با صدا زدن. هیچ اشکالی هم ندارد. کاملا هم صحیح است.
مشکل آنجا پیش می آید که هنگامی که هیچ چیز را نمی بینید، چه چیز را به کمک می خوانید، چگونه، و چرا؟
نوع درخواست ها هم مهم است. اینکه چه چیز از مددکننده ی غیبی خواسته می شود؟(مادی، معنوی یا با تقسیم بندی به اشکال دیگر و جزءبه جزء)
این دو سؤال مبنای همه ی اختلافات در این تاپیک است، وگرنه هر دو گروه، زمانیکه ناامید می شوند از منابع غیبی کمک می خواهند. خواسته هایشان هم متفاوت است.
توجه داشته باشید اکبر یک واسطه ای الله قراردادی است. شما به مثال ساده من اصلا توجهی نمیکنید. وقتی الله اورا برای وساطت در استمداد قرار داده پس عجلش را هم میتواند بتاخیر اندازد.
توسل به علی(ع) و سایر ائمه اطهار (س) را با یک مثال ساده برای کوردلان سوار بر جمل بی خردی مطرح می کنم .
استفاده از برق فشار قوی بطور مستقیم علاوه بر خطر جانی مشکلات و زیان مالی را هم در پی دارد ولی انسان برای استفاده بهینه از نیروی برق رابطی به اسم ترانس نصب نموده که فشار برق را تقلیل داده و به اندازه نیاز می توانیم از انرژی استفاده کنیم . حالا ما معتقدیم لیاقت ما آنقدر نیست که مستقیم به نور الهی وصل شویم پس ائمه(س) را واسطه قرار می دهیم
مثال دوم : حتما در مدارس درس خوانده اید فرض کنید دانش آموزی پس از اذیت کردن معلم ، در امتحان نمره کمی کسب کند و خودش جرات درخواست کمک از دبیر را نداشته باشد بدنبال واسطه ای باید باشد تا نمره قبولی را از معلم بگیرد بعنوان مثال مدیر مدرسه رو واسطه قرار داده که معلم ممکنه اولین جوابش به مدیر این باشه که بخاطر احترامی که به شما قائلم به این دانش آموز نمره قبولی خواهم داد
ما هم مثل اون دانش آموز آنقدر غرق گناهیم که از خدایمان خجالت می کشیم ولی چون به نمره قبولی و مساعدت خدا نیاز داریم ائمه(س) را واسطه قرار می دهیم
ایاک نعبد و ایاک نستعین
تنها تو را میپرستیم و از تو یاری میجوییم
هر کس این آیه را در نماز بخواند و طور دیگر عمل کند منافق است
استاد جوادی آملی:
استعانت راستين و دروغين
انساني كه ميگويد همهٔ جهانيان مربوب خداي سبحانند چگونه به خودش اجازه ميدهد كه من در بعضي از امور از غير خدا استمداد ميكنم. اينكه مرحوم حكيم سبزواري در آن اخلاقيات آخر منظومه ميگويد: «يكذب مستعينُ حق اذ قرىٰ »(66). يعني كسي كه *«اياك نستعين»*(67) ميگويد اين وقتي يك حادثهاي پيش آمد و «غيراً يري»، غير خدا را ميبيند اين دروغ ميگويد، سرش اين است؛ انساني كه غير خدا را بخواهد ببيند و از غير خدا بخواهد مدد كند نميتواند بگويد *«اياك نستعين»*(68)
و الا اگر بگويد كل نظام را خداي سبحان آفريد اما در بسياري از موارد بالاخره وسيلهاي هم لازم است. بله بالاخره وسيله لازم است اما مسبّب وسيله كيست؟ اينكه در دعاها به ما آموختهاند بگوييم «و قرب فيه وسيلتي اليك من بين الوسائل»(70) يعني تو مسبب اسبابي اينكه كسي بگويد خدا هست ولي وسيلهاي هم لازم است اين ولي ديگر در برابر خدا يعني خدا و. اين معنايش آن است كه خدا و اين با *«اياك نستعين»*(71) سازگار نيست. *«اياك نستعين»*(72) معنايش آن است كه چيزي در جهان نيست مگر اينكه سپاه و ستاد تواند. تو كه بخواهي از هر راهي به ما اين مدد را ميرساني. تو كاري بكن كه با نزديكترين وجه حيثيت ما محفوظ بماند. اين مشكل ما حل بشود اگر اين مشكل حل شد انسان بگويد خدا اين كار را براي ما انجام داده است. آنگاه ميشود *«اياك نستعين»*(73
اما مسئلهٔ *«و اياك نستعين»*(4) آن هم اينچنين است. يعني چيزي از اين اطلاق حصر خارج نشده است. مقتضاي حصر آن است كه خدا مستعان است و لا غير. اين حصر ايجاب ميكند كه انسان از غير خدا مدد نگيرد يك و خود را هم معين و معاون كسي نداند دو. همانطوري كه حق ندارد از غير خدا استمداد كند، حق ندارد كه خود را معين و معاون ديگران بداند. اگر خدا مستعان است و لا غير *«و الله المستعان»*(5)، اگر مستعان خداست و لا غير، انسان نميتواند مستعان ديگري باشد كه ديگري از او كمك طلب كند. آنگاه آياتي كه ميگويد يكديگر را كمك كنيد، بايد در كنار اين آيه روشن بشود يعني چه. پس مقتضايِ حصر استعانت در خداي سبحان آن است كه او مستعان است و لا غير. *«و الله المستعان»*(6) نه انسان ميتواند از غير خدا استعانت كند و نه ميتواند مستعان ديگري باشد كه ديگري از او كمك بگيرد و از او استعانت بخواهد.
سبحان الله!!!
بنده عرض می کنم، مثال، شما مثال مرا تغییر می دهید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!
بعد مرا به درک ناصحیح متهم می کنید!!!!!!!!!!!
بنده عرض می کنم اگر به عنوان مثال اکبر مُرد! آن زمان چه کسی را صدا می کنید؟!شما می فرمایید نه، اکبر نمی میرد در این مثال، چون خداوند اجل او را به تأخیر می اندازد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اصلا بیا یک مثال دیگر بزنم: فرض کنید تنها در دریا افتاده اید و نه ساحل را می بینید و نه کسی را. هیچ کس نیست که به شما کمک کند. شما هم شنا بلد نیستید. اکبر هم آن اطراف نیست!
حالا چه کسی را صدا می کنید؟ چرا و چگونه؟
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر عزیز فریدم جان ، شما اول جواب این پست کارشناس را بدهید
و بعد:
چرا اتفاقا خیلی هم خجالت اور است.
مگر نشنیدی که ام المومنین عایشه گفته است بزش قران را تحریف کرده؟؟؟ من که به جای شما خجالت کشیدم.
راستی به نظرت بلاخره آیه رجم باید در قرآن باشد یا نه؟ عمر که میگوید باید باشد!!!
احسنت...
پس تو شرط شنوا و بینا بودن را در دنیا بودن تفسیر میکنی نه اذن الله؟!!!
مگر ما گفتیم عیسی (ع) به خودی خود قدرتی دارد یا ندارد؟ عیسی (ع) به خودی خود نمیتواند شاهد بر قومش باشد مگر اینکه خداوند او را شنوا و بینا کند.
لذا قیاس مع الفارق نکن برادر جان. ممکن است در جایی خداوند این اجازه را بدهد و در جایی ندهد
راستی شما هنوز نمیدانید که در مذهب شما مباحثه و مجادله با قرآن حرام و پیروزی در آن مجادله نشانه نفاق است؟؟
عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ , قَالَ : " لَا تُجَادِلُوا بِالْقُرْآنِ ، وَلَا تُكَذِّبُوا كِتَابَ اللَّهِ بِعْضَهُ بِبَعْضٍ ، فَوَاللَّهِ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيُجَادِلُ بِهِ فَيَغْلِبُ ، وَإِنَ الْمُنَافِقَ لَيُجَادِلُ بِهِ فَيُغْلَبُ
پس شما طبق نص کتابت منافق هستی.
حالا بیا و به جای نفاق مرد باش و این ایه را ترجمه کن:
قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فيهِ لَفي شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقيناً(157)بلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ کانَ اللَّهُ عَزيزاً حَکيماً
تو داری به ایت الله مکارم تهمت کفر میزنی (زیرا سخن الله است که قران مصون از تحریف است و خلاف حرف الله گفتن کفر میشود)
همچنین طبق حدیث صحیح بخاری اگر کسي فردي را تکفير کند و آن فرد، شايستگي تکفير را نداشته باشد، آن تکفير به خود تکفير کننده برميگردد.
(صحيح البخاري، ج7، ص84)
بنابر این اگر نتوانی ثابت کنی ایت الله مکارم قائل به تحریف قران است طبق نص بخاری کافری و بنده من بعد تو را کافر خطاب میکنم برادر!
پیامبر در این حدیث در پاسخ به این سوال که آیا مردگان میشنوند میگوید( خطاب به مردم ) شما از انان شنوا تر نیستید ولیکن انها نمیتوانند جواب بدهند!!
برادر عزیز فری جان! معنیش واضح است میگوید انها حتی از شما هم شنواترند و تنها فرقشان با شما در این است که نمیتوانند جواب بدهند
مشخص است که خداوند سبب شنوا شدن مردگان است و او مردگان را شنوا میکند
در لینک زیر که اموزش نماز سنی است اسلام علیک امده
http://bewas.mihanblog.com/post/46
و در فیلم زیر نیز کسی که اموزش نماز سنی میدهد اسلام علیک میگوید
http://s2.picofile.com/file/7182819672/N1_1.avi.html
مشخص شد که اهل سنت نیز میگویند " السلام علیک"
حال باید از داداش گلمان بپرسم که کذاب ما هستیم یا تویی؟!؟!؟!
چی شد که عایشه اینجا شد ام المومنین؟
در بخش تاریخ تاپیکی از یکی از مدیران سایت با عنوان (آیا زنان پیامبر ام المومنین اند) موجود است
در بسیاری از تاپیک های این بخش به عایشه با القاب ناپسند حمله شده .حالا سخن او اینجا شده دلیل و سند؟
با سلام و عرض ادب
توضیحی درباره اصل توسل
الف) اصل توسل از دیدگاه شیعه(همچنان که در عمل بسیاری از اهل سنت وجود دارد) امری مطلوب است و نه واجب. به عبارت دیگر شیعه چنین اعقادی ندارد که اگر کسی از غیر راه توسل وارد شد و تنها خدای یکتا را بخواند حاجتش برآورده نخواهد شد، بلکه آنکس که قادر مطلق است خدای یکتاست و هیچ فعلی بدون اذن تکوینی او در عالم رخ نخواهد داد و همه امور به او ختم می شوند.
منتهی بحث در قابلیت قابل است نه در امساک فیض؛ یعنی فیض خداوند همه عالم را فرا گرفته است، اما بهره وری از آن عدم مانع را می طلبد، ودر بحث استجابت دعا یکی از موانع وجود گناه از جانب بنده است که او را از فیض حق محروم می سازد.
شخص متوسل به اولیای الهی (که توسل به اولیاء یکی از مصادیق: وابتغوا الیه الوسیله است)، با پناه بردن به وسیله این نقیصه را تدارک می کند[1] و دعای او زودتر به معرض اجابت خواهد رسید؛ همچنان که این امر در داستان فرزندان یعقوب علیه السلام ، ودستور خداوند به گناهکاران به رجوع به پیامبر صلی الله علیه و آله و دعای آنحضرت در حق آنها آشکار است و جلوه تام آن نیز در قیامت و در شفاعت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رخ می نمایاند.[2]
نکته ای که در اینجا حائز اهمیت است این است که در بحث توسل، آنچه که مورد اتفاق کل امت اسلامی است، جواز توسل به ولی خدا در زمان حیات مادی اوست، که کسی در این ناحیه نگفته چنین امری شرک آمیز است، بنابراین صرف وجود واسطه و درخواست از واسطه مادامی که دید استقلالی نسبت به او نباشد موجب شرک آمیز بودن عمل نخواهد گردید.
بحث در درخواست از ولی خدا در حیات برزخی او است، که طبق این معیار در خواست از او نیز با حفظ شرایط شرک نخواهد بود، و عدم حیات مادی او هیچ دخالتی در بحث توحید و شرک نخواهد داشت[3]، بلکه بر فرض پذیرش ادعای مخالفین که قائل به عدم شنوایی اولیا ء هستند(در حالی که چنین امری را احدی از علمای بنام حتی ابن تیمیه نیز نگفته) چنین عملی، عمل لغو و بی فایده خواهد بود، نه اینکه عملی شرک آمیز باشد. که مجوز فتوای به قتلشان گردد؟!!
ب) نظام انسانی نظامی است اجتماعی که افرادمجتمع به یکدیگر محتاج و نیازمندند، که در این رابطه می بینیم بسیاری از احتیاجات ما بر اساس در خواست و رجوع به غیر مرتفع می گردد، به گونه ای که در بسیاری از مواقع انسان مومن(به خدا) نیز به همین وسائط توجه تام می کند و از خدا غافل می گردد؛ لذا قران کریم می فرمایدبسیاری از مومنین نیز گرفتار شرکند (وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُون؛یوسف/106). که این شرک، شرک خفی است.
اما در حوایج مهم(که هیچ حاجتی به بزرگی بخشش گناه و سعادتمندی دنیا و آخرت نیست) و در حوائجی که از انسانهای عادی کاری ساخته نیست، انسان ابتداء تنها از خدا طلب استمداد می کند، ودر رتبه بعد به سراغ وسائط می رود، که البته کار وسیله(ماذون) نیز این است که انسان را به فیض الهی متصل سازد، نه اینکه او را از خدا دور سازد و به خود مشغول سازد.
موفق باشید.
[1]. که در این رابطه با رجوع به روایات می بینیم که : توسل به اولیای الهی نیز آدابی دارد، که روح کلی آن توجه به ذات اقدس الهی است.
[2]. با اینکه رحمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و معصومین شعاعی از رحمت الهی است ؛ ولی خداوند نظام عالم را(چه در بعد تکوین و چه تشریع) نظام با واسطه قرار داده است.
[3]. البته در هیمن رابطه علمای دیوبند که گرایش سلفی دارند، معتقدند پیامبران (علیهم السلام) با حیات مادی در قبورشان زنده هستند:در کتاب «المهند علی المفند» که کتاب معرف عقاید علمای دیوبند است آمده است: «از ديدگاه بزرگان و اساتيد ما توسل در دعاها به پيامبران،افراد شايسته از اوليا، شهدا و صديقين در حيات و پس از مرگ جايز است به اين صورت كه خدايا به واسطه فلان پيامبر يا بنده خوبت به تو متوسل مىشوم تا دعاى مرا اجابت و خواسته مرا بر آورده سازى. به اين ديدگاه مولانا محمد اسحاق دهلوى تصريح فرموده و مولانا رشيد احمد گنگوهى آن را در فتاواى خود روشن ساخته است».اين ديدگاه در روايات نيز بيان شده است.
دراين كتاب برخى از عقايد اهلسنّت را به روشنى بيان شده كه از جملۀآن، مىتوان به موارد زير اشاره كرد:
1- زيارت رسول الله داراى برترين درجات قرب و بالاترين ثواب هاست چنان كه - مىتوان گفت - قريب به واجب است. لذا در وصف كسى كه صرفاً براى زيارت پيامبر به مدينه برود و هيچ انگيزهاى نداشته باشد، خود پيامبر فرموده است: «بر من حقى است كه در قيامت شفيع او باشم».
2- زمينىكه جسدمطهرپيامبر«صلی الله علیه وآله» روىآنقراردارد افضل على الاطلاق است و حتى بر عرش و كرسى برترى دارد.
3 - جايز است در برابر قبر شريف پيامبر«صلی الله علیه وآله» ايستاد و گفت: يا رسول الّله براى آمرزش و مغفرت من شفاعت كن و يا با توسل به شما مىخواهم مسلمان بميرم.
4- ابوهريره از پيامبر اكرم«صلی الله علیه وآله» روايت كرده كه حضرت عيسى«علیه السلام»هبوط نموده و مراسم حج انجام مىدهد و بر قبر من حاضر شده و بر من سلام مىدهد و من جواب سلام او را مىدهم. (طبيعى است كه جواب دادن هنگامى مصداق دارد كه جواب دهنده سلام را بشنود).
5- همه پيامبران در قبور خود با جسد مادى مانند دنيا زنده هستند و نماز، روزه و... انجام مىدهند از اين رو بعضى گفتهاند كه ارث آنان قابل تقسيم نيست و كسى نمىتواند با همسرشان ازدواج كند.
نزد اهلسنّت و مشايخ آنان بهتر آن است كه در وقت زيارت و دعا رو به طرف چهره مبارك پيامبر«صلی الله علیه وآله» نمود .
6 - از بزرگان ديوبند نقل شده است كه رسول خدا«صلی الله علیه وآله» در قبر شريف زندهاند و علاوه بر شنيدن سلام از نزديك، سلامى كه از دور به آن حضرت فرستاده شود توسط فرشتگان به ايشان مىرسد و حتى اعمال امت نيز توسط فرشتگان بر آن حضرت عرضه مىشود، ولى آنچه در اين عصر شنيده مىشود كه ثواب سلام و صلوات به روح حضرت نمىرسد بر خلاف اجماع امت است...» .
با سلام و عرض ادب
دوستان گرامی این تایپیک طولانی شده است لذا بجز جناب«ohfreedom» که از ایشان خواستیم جواب دو سوال ما را بدهند؛ دیگر دوستان از ارسال پستهایی که جنبه جواب به مخالف را دارد خود داری فرمایند و در صورت تمایل تنها استنباط خود را از بحث بیان بفرمایند.
اما سوال ما از دوستمان این بود:
الف)از سورۀ (مائده: 117) با بیان استدلال و فهم قرآنی، بیان بفرمایند که آیه اثبات می فرماید عدم شهود عیسی علیه السلام را بعد از توفی.(وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ).
ب) حدیث (اوس بن عبدالله)که در سنن دارمی آمده رانقد حدیثی کنند، نقدی که مطابق اصول جرح و تعدیل باشد. واثبات بفرمائند حدیث قابلیت استدلال را ندارد.
تا بعد از جواب این تایپیک مختومه گردد.
موفق باشید.
پس به نظر جنابعالی «هل من ناصر ینصرنی» را که امام حسین (ع) در کربلا گفت یعنی چه؟!
طبق فتوای جنابعالی، کسی که رسول خدا (ص) ، او را سرور جوانان اهل جنت خوانده، منافق است!!!
آفرین به چنین استدلالی! با توسل به تفسیر سطحی یک آیه، هم به رسول خدا (ص) دروغ بستید، هم به سیدالشهدا (ع) تهمت نفاق زدید!
لطفا متن حدیث را بدهید. ممنون
دوست عزیز من
خواندن نماز واجب در آنجا صحیح نمی باشد.
المعالم الأثيرة /ترجمه محمد محمد حسن شراب /ناشر: مشعر /مكان چاپ: تهران /سال چاپ: 1383ش /صص: 126- 129
پس بهتر است که اطلاعات خود را زیادتر کنید.
عزیز من اگر ظلمت اجازه دهد پس مغز شما باید این را بپذیرد که ممد جستن از اهل زنده هرگز گناه نیست و چیزی کاملا عادی است و هر فرقه ای از مسلمین مدد جستم از زندگان را عادی می داند.پ
الله شفاعت را مستقیم یا از خود می داند یا از برای زندگان فقط دعای شفاعت است.
هیچ جای قرآن کسی از قبری شفاعت نخواسته و حتی در حدیث هم نداریم.
موافقم
حالا از صاحب قبر چطور؟ یعنی کسی که جسدش در آن قبر نهاده شده؟
شما فقط یک آیه بیاور که گفته باشد انسان گناه کار لیاقت توبه کردن و راز و نیاز با الله را ندارد و حتما حتما حتما باید برود نزد کسی که مرده است توسل نماید!!!
شما این را ثابت کنید بعدش مشخص می شود جمل سوار کیست...
آیا آیه ای داریم که بگوید از صاحب قبر حاجت بخواه و مورد توسل قرارش ده؟؟؟
آدم چقدر باید نسبت به اصول دینش نا اگاه باشد که خدا را خطرناک بداند و با برق فشار قوی و امامان رو با ترانس مقایسه کند
لیاقت انسان در حدیست که الله خود او را خلیفه الله خواند.و این مختص معصومین نیست،هرکس میتواند با حفظ تقوا و کسب فضیلت به این مقام برسد
اولا ايمه نمرده اند شهید شده اند
یک سوال شما 5 بار در هر روز به پیامبر سلام می دهی ؟؟
جواب سلام هم واجب است ..
پیامبر هم فوت کرده است ...
پس چرا در نماز سلام می دهی این رو بردار از نماز چون سلام به چه کسی می دهی ،شخصی که فوت شده است ...
در خود قران می گوید : ای پیامبر برو از پیامبران پیشین خود بپرس!!!
پیامبران خوب که قفوت شده است چرا خدا باید به پیامبر دستور این کاری رو بدهد ها!!!!!!
اگر به این صراحتی که شما می خواید !!
شما هم فقط از قران بیاور که اصلا ابوبکر بوده است یا عمر بوده است اصلا در طول تاریخ
یا به همین صراحت بیاور که اصلا اوبکر مسلمان بوده است فقط از قران ها!!!
یا به همین صراحت بیاور که خدا بگوید ( برید در 5 وعده نماز بخوانید )
ای چه حرفی است می زنید
اصلا شما دعای توسل را دیده اید که حرف می زنید
راستی یک سوال :
مگر نباید همه کار های مان رو فقط از خدا بخوایم
خوب همه کسانی که می روند دکتر همه مشرک شده اند
چرا پیش خدا نمی روی
یا بشین در خانه :
مثل پیرزن ها فقط دعا کن بگو : من کاری نمی کنم و نیازمند دستمزد کسی نیستم خدا به من بده
اگر این طور که شما فکر می کنید همه مشرک شده اند دیگر !!!!!
خیر مشرک نشده اند .ولی آیا شما میتوانید سر قبر بوعلی سینا بروید و از او دوا و درمان بخواهید؟
بله که مشرک شده اند شما می گویید در خواست از کسی که از ما بالاتر است این در حد شرک است
این هم همانطور است دیگر
در مورد ابو علی سینا
ما ی گوییم او فوت کرده است این اقا در این سطحی نیستند که در سطح ایمه قرار بگیرند
برید شفا یا فتگان رو نگاه کنید که از توسل رسیده اند
پیامبران ما در ورایت هایمان داریم به این پنج تم توسل کرده اند که مدارک ان هنوز وجود دارد به صورت مستند نه روایت
ان ها هم حتما مشرک شده اند نعوذ بالله
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا(4:64)
و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به توفيق الهى از او اطاعت كنند و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند پيش تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند و پيامبر [نيز] براى آنان طلب آمرزش مىكرد قطعا خدا را توبهپذير مهربان مىيافتند
شمای سنی که ادعا میکنید هیچ حجتی از الله روی زمین نیست. پس ما چگونه و به که استغفار کنیم؟
مگر نمی گویید الله عادل است. پس چرا قدیمیان شافی داشته باشند و ما نداشته باشیم؟
سوالیست بزرگ که اگر جواب نداشته باشی قیامت مسئولی...
شما یه آیه بیار که مرد بالغ میتونه از سینه زنی شیر بخوره بهش محرم شه بعد ما میاریم.
سوال من از شما این است:
آیا می توان برای خدا مثالی زد و ذات بی مثال او را به چیزی دیگر مثال بزنیم؟؟؟
البته که نمی توانیم...
الله واحد است و نمی توان بر او مثالی زد...
در مدرسه ی شما شاید آن معلم بد متوسل بخواهد اما در جهان ما الله بی همتا نمره ی قبولی را به گناه کارترین بنده اش در صورت توبه کردن خواهد داد
در این شکی نیست که الله می فرمایند:
آنان که شما وسیله اش می کنید؛ خود بیشتر به دنبال وسیله هستند!!!
الله رو به منافقان میفرماید:
اگر وقتی ستم کردند
پیش رسول الله می آمدند
پس از استغفارشان
محمد(ص) برایشان طلب آمرزش می کرد
الله می بخشید
(مبارکه النسا 64)