خدا ما را برای شادی آفریده
تبهای اولیه
غصه دار که می شوید گویا بدنتان چین می خورد و استغفار که می کنید این چینها باز می شود.
هر روز هفتاد بار استغفار را ترک مکن.
عموما عصر و دم غروب شیعیان را غم می گیرد و با استغفار برطرف می شود. با این استغفار دل پاک می شود وشیطان به دل راه ندارد.
غفاریت خدا یعنی اینکه هیچ گناهی برای خلقش قائل نیست و به گناه خلقش توجهی ندارد.
کسی که بعضی را ببخشد و بعضی را نبخشد غفار نیست! پس تنها باور خودت شرط است.
البته وقتی که این را باور کردی به خود می گویی: در دیزی باز است ولی حیای گربه کجا رفته است؟
این که فرموده اند روزی هفتاد بار استغفار کن، تکرار برای باور است.
یعنی آنقدر تکرار کن تا باور کنی که خدا تو را بخشیده است.
گناهِ دوست، گناهِ خودِ آدم است.
مومنین وقتی توبه می کنند، از گناهِ دوستشان توبه می کنند .
گناهِ دوست که آمرزیده شد، دل خود آدم پاک می شود.
برای گناهان دوستانتان روزی هفتاد بار استغفار کنید
و الّا راهتان مسدودخواهد بود.
وقتی استغفار کنی،دورت خلوت می شود،
آن گاه علی (ع) در کنارت می نشیند!
دو رکعت نماز بخوان و به خداوند عرض کن:
خدایا هر کس به من بدی کرده رابخشیدم، تو هم مرا ببخش.
آن وقت ببین خدا با تو چه کار می کند.
چه با بذل مال، چه با حرف و سخن و چه با نشستن پهلوی او،
کفاره گناهان است.
هر جا غصّه دار شدی استغفار کن.
استغفار امان انسان است.
به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده ای، اذیّتت کرده اند؟ گناهی کرده ای؟
محزون که شدی استغفار کن.
چه غم خود را داشته باشی و چه غم مؤمنین را،
استغفار غم ها را از بین می برد.
همان طور که وقتی خطا می کنی همه صدمه می خورند، مثلاً وقتی چند نفر کفران نعمت می کنند به همه ضرر می رسد؛
خدا ما را براي شادي آفریده است نه براي غم. خداي واحد غنی و قوي، محال است مخلوقی را براي ناراحتی و غم بیافریند.
اگر این بشارت را که ما را براي شادي آفریده اند، باور کردي و به خودت قبولاندي، دیگر غم وجود نخواهد داشت. این مژده مال کسی است که آن را باور کند. همین که فهمیدي دنیا فانی شدنی است و مشکلات و محرومیت هایش هم همیشگی و دائمی نیست و بالأخره روزي تمام خواهد شد، نصف غم هایش باطل می شود.
و حق تعالی را میزبان،
همه ي غصه ها می رود.
چون هزار غصه به دل میزبان است که دل مهمان از یکی از آنها خبر ندارد.
از مهمان بابت آنچه در مهمانی خورده است، سؤال و مؤاخذه نمی کنند. مهمان نه در دنیا و نه در آخرت، حساب و کتاب ندارد.
پس صلاح در مهمان شدن است که خیر دنیا و آخرت در آن است.
ما در دنیا و آخرت مهمان خدا هستیم.
آداب مهمانی را باید رعایت کرد.
- باید در بدو ورود صاحبخانه را ملاقات کرد،
-بعد هر جا که گفت بنشین، نشست
-و هر چه پذیرایی کرد، بهره برد
-و به صاحبخانه فرمان نداد
-و جز آنچه آماده کرده، نخواست
-و دل به وسایل و منزل صاحبخانه نبست و آرزوي مالکیت آنها را نکرد.
هر وقت در زندگی ات گیري پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است ؛
زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟
تا انعقاد نباشد، عقد صورت نمی گیرد. پس همسري را که دارید، اول خدا برایتان بریده بود که عقد شما هم عملی شد. خدا هم که جز خوب براي بنده ي مؤمن نمی برد. پس قدر آنچه خدا عطا کرده است را بدانید.
کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدي برسان.
اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛
دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
هر کاري را که در رابطه با خدا انجام می دهی،
کامل و زیبا از کار در بیاور تا به حقیقت آن برسی؛ مثلا نماز را.
گذشته که گذشت و نیست،
آینده هم که نیامده و نیست.
غصه ها مال گذشته و آینده است.
حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه اي؟
تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
دل هاي مؤمنين كه به هم وصل مي شود ، آب كُر است .
وقتي به علــي عليه السّلام متّصل شد ، به دريا وصل شده است...
شخصِ تنها ، آب قليل است و در تماس با نجاست نجس مي شود ،
ولي آب كُر نه تنها نجس نمي شود ، بلكه متنجس را هم پاك مي كند.
اگر این نکته را رعایت کنی، از وادي امن سر در می آوري. هر وقت خواستی از کسی یا چیزي تعریف کنی، از ربت تعریف کن.
اگر غلام خانه زادي پس از سال ها بر سر سفره ي صاحب خود نشستن و خوردن، روزي غصه دار شود و بگو ید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند.
بعد از عمري روزي خدا را خوردن، جا ندارد براي روزي فردایمان غصه دار و نگران باشیم.
خدا عبادت وعده ي بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزي سال هاي بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ي بعد زنده باشیم.
هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن.
در "الاّ"، تشدید را محکم ادا کن،
تا اگر چیزي باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود.
آن گاه "الله" را بگو همه ي دلت را تصرف کند.
چه خوب است که انسان جز از خدا سخن نگو ید. همیشه حرفت را ذ کر خدا قرار بده و اگر هم خواستی با دیگر انسان ها صحبت کنی، با لسان خدا حرف بزن.
فقیر مگر دیوانه است که با فقیري همچون خود حرف بزند ؟ خواسته ات را از خدا بخواه که غنی است . خلق، آلت و اسبابی در دست خدا هستند و مخلوق اویند.
روضه اي از روضه هاي بهشت است.
وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوي، غصه هایت کم می شود.
آمادگی موت خوب است، نه زود مردن.
بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود.
ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ.
آمادگی باید داشت، نه عجله براي مردن.
مؤمن از دنیا که می رود و به موت نائل می شود، از شهوات و غضب که او را گرم می کردند، خلاص و کاملاً خنک می شود؛ به نحوي که وقتی جنازه ي او را با آب سرد دنیا هم می شویند، فریاد می زند این آب داغ چیست که روي بدن من می ریزید؟
اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیا قابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.
تربت، دفع بلا می کند و همه ي تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می شود. اگر یک مؤمن در شهري بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می کند.
کسی که در سیرش به مقام رضا برسد، در بین راه نمی ماند و به مقصد می رسد؛ همان گونه که شخصی که حضرت رضا علیه السلام را به امامت قبول کند، تا امام دوازدهم را قبول خواهد داشت. در حالی که ممکن است کسی امامان پیش از حضرت رضا علیه السلام را قبول داشته باشد و دوازده امامی نباشد؛ مثل زیدیه و اسماعیلیه.
مگر نمی بینی آن کس که دوستش داري، اخلاق و رفتار تو را عوض کرده
و تو مانند او شده اي؟
موالیان ما، ما را با محبت خود رنگ الهی می زنند.
مجنون براي دیدن لیلی در مسیري که محل عبور او بود، چند روز به انتظار نشست تا اینکه در نیمه هاي یک شب از شدت خستگی، همان طور که بر سر راه نشسته بود، خوابش برد. همان وقت لیلی از آنجا عبور کرد و وقتی دید مجنون به خواب رفته است، چند گردو جلو ي او گذاشت و رفت. وقتی مجنون بیدار شد و گردوها را دید، فهمید لیلی آمده و رد شده است و با این گردوها با او حرف زده و گفته است تو عاشق نیستی و باید بروي گردوبازي کنی؛ عاشق که خواب به چشمش راه ندارد.
خطر در دو چیز است؛ سوء استفاده از مداراي بزرگان و مدارا نکردن با زیردستان.
بعضی از مؤمنین آب قلیل هستند؛ هرگاه خود را آلوده کنند،
ملاقات با یک شخص بزرگ که به منزله ي آب کرُ می باشد، آنها را پاك می کند.
توجه به دنیا و کثرات و طبیعت، غم و غصه می آورد. کثرات، حزن آور است؛ اما آحاد و افراد الهی برطرف کننده ي غم و غصه هستند. مردان الهی و آحاد، افراد کمی هستند که اگر به آنها برخورد نماییم، ملاقات آنها براي ما بسیار سرنوشت ساز است و باید قدر آن را بدانیم. آنها نشانه هاي راه خدا هستند.
امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که به دینش وثوق داشته باشم، اگر یک ساعت کنارش بنشینم براي من از هفتاد سال عبادت بهتر است. نفرمود براي او از چند سال عبادت بهتر است. مجالست مؤثرّ است . شبانه روزي ده دقیقه خلوت کنیم و با وضو بر سجاده بنشینیم و به خدا و موالیانمان بگوییم آمده ایم خدمت شما بنشینیم.
موالیان ما دست ما را گرفتند تا از بازار دنیا عبور دهند و به آخرت و دیدار خدا برسانند،
ولی ما سرگرم متاع دنیا شدیم و دستمان را از دستشان بیرون کشیدیم
و لذا در بازار دنیا گم شدیم و محجوب در پرده ي غیبت گشتیم. خدا و امام غایب نیستند. هر چه در نظر اهل دنیا غایب است، در نظر مؤمنین حاضر است.
با تکرار کردن کارهاي خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.
تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاري، تو ستّاري، تو رحمانی و… خدا می فرماید خودت غفّاري، خودت ستّاري، خودت رحمانی و… .
نوشته های زیبایی بود. چند وقته بخاطر مشکلاتی که واقعا بزرگه شب و روزش یکی شده و داره زیر فشارشون کمر خم میکنه. می خواد به خداوند اعتماد کنه اما براش سخت شده. التماس دعا
حدیث است که:
جلوِ بهشت با کُره است وخوشی هایش پشت سرش؛اما دنیا عکس این است یعنی لذاتش جلو است و کُره پشت سرش خوشی های دنیا جلو می افتد.
اولش که می خواهی کار خوب بکنی ناراحتی دارد اما در آخر راحتی همیشگی است.
[="Times New Roman"][="DeepSkyBlue"]
با سلام و احترام بزرگوار بازهم ادامه بدهید...
کلامتون به شدت انرژی بخش هست و زیبا...
در پناه ابا عبدالله (ع)
وقتی خوش هستی زیاد خودت را درگیر خوشی نکن.
لبخندی نشان بده، اما در دنیا خنده ها وگریه ها قلابی است.
دنیا بازی است.
اما راجع به آخرت خوشحالی جا دارد.
بسم الله
خدمت همگی عارضم که ما نعمت های حلال و الهی بیشتر استفاده نمی کنیم و یا کم بهره می بریم ازشون........ خلاصه اینکه خیلی سخت می گیریم بخودمون البته با خودمم هااااااا:Cheshmak:
وقتی دعا می کنی که خدایا همه اعمال خوب را نصیبم کن،هر عمل خیری که انجام شود نصیب شما هم می شود.
هرکار بدی را انکار می کنی پس اگرهم از دستت صادر شود خداوند نمی نویسد چون ذاتاً این بنده معصیت ومخالفت با او را نمی خواهد.