جمع بندی برده داری و کنیز داری
تبهای اولیه
سلام
من تازه واردم و نمیدونم که جای تاپیکم درسته یا نه خودتون درست کنید دیگه
پیشاپیش شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه رو هم به همه ی شما دوستان تسلیت میگم.
میشه یه مقدار در مورد برده داری و کنیز داری توضیح بدین ؟
اصلاً یعنی چی؟ یه برده یا کنیز چه ویژگی داشته و تا چه حدی باید به اربابش گوش میکرده؟
با اینکه این کار غیر انسانی به نظر میرسه، چرا تو اسلام این موضوع رو داریم؟
چرا توی جنگ ها خانواده دشمن رو به اسارت میگرفتن و زن و دختر طرف رو به کنیزی خودشون میگرفتن و میتونستن باهاشون ( به زور فک کنم ) ازدواج کنن؟
فقط سوء برداشت نشه که من از اینایی هستم که ضد دینن و این صحبتا
اتفاقاً من پایه بحث های دینی هستمو خیلی از هم سن و سالای خودم رو ( من 17 سالمه ) عقیده شونو در مورد دین مطهر اسلام عوض کردم و خیلی شبهاتی که براشون پیش اومده بود رو رفع کردم.
اما سر این موضوع هنوز خودم گیجم میخوام اطلاعات کسب کنم.
پیشاپیش هم ممنون از جوابایی که ارسال میکنید.
[="]اسلام به عنوان یک آئین جهانی که به کرامت، شخصیت، عزت و عدالت اجتماعی تکیه دارد، تمام عوامل بردگی را جز در یک مورد (جنگ) لغو کرد، آن هم به دلیل این که در پی جنگ با کافران اگر اسیرانی گرفته شوند به دلیل کفر و ستیزه گری سزاوار قتل می باشند. اما از آنجا که بسیاری از اسیران به پیروی از سردمداران در جنگ شرکت کرده اند و از آگاهی کافی برخوردار نبودند, از قتل آنان صرف نظر می شود و نگهداری آنان با شرایط خاص به صورت اسارت مطرح می شود که یکی از شیوه های اسارت , به کارگیری آنان به صورت «برده و کنیز[/][="]» [/][="]است که این روش نسبت به نگهداری در اردوگاه ها از مزایای فراوانی برخوردار است . زیرا در چرخش کارهای روزمره جامعه نقش فعال دارند و به دلیل آمیختگی با مسلمانان با فرهنگ اسلام آشنا می شوند و رفته رفته به بهانه های مختلف از قبیل کفاره روزه و... آزاد می شوند. اما باید دانست این حکم مربوط به کافران محارب است که در برابر مسلمانان به جنگ پرداخته اند. و اسارت زنان کافر حربی موجب می شود زوجیت آنان قبل از جنگ و اسارت منحل شود اما اگر به اجازه مولی خود بعد از اسارت ازدواج کنند, مولی حق همبستری با آنان را ندارد, بنابراین اینگونه نیست که مولی بتواند با کنیز شوهردار ازدواج کند یا همبستر شود[/][="].
[/][="]این که کنیزان بر صاحبان خود, حلال اند و صاحبان آنان می توانند با کنیزان خود در صورت شوهر نداشتن, ازدواج کنند, از جهتی به نفع کنیزان است ; چون هر کنیزی که از صاحب خود بچه دار شود, خود به خود آزاد می شود و این بچه دار شدن , باعث آزادی وی می گردد, بنابراین ازدواج با کنیز باعث ترویج برده داری نبوده بلکه زمینه آزادی برده گان را فراهم می کرده است[/][="].
[/][="]اگر کنیز بخواهد نسبت به مالکِ خود، محرم بماند، باید شرایط زیر حفظ شود[/][="]:
1. [/][="]مالک، کنیزش را به ازدواج شخص دیگر درنیاورده باشد[/][="].
2. [/][="]مالک، کنیز را به دیگرى نبخشیده باشد[/][="].
3. [/][="]اگر کنیز با شخصِ دیگرى ازدواج کرده باشد یا او را به دیگرى بخشیده باشند، پس از سپرى شدن مدّت زمان عدهى طلاق با شوهرش یا تمام شدنِ زمان بخشش، مجدداً کنیز بر مالکش حلال مىشود[/][="].
4. [/][="]کنیز در حالِ گذراندن ایّام عدّه (عدّهى طلاق از شوهر قبلىاش) یا ایام استبراء(در آنجا که محلّل واقع شده)، نباشد[/][="].
5. [/][="]قبلاً پدر مالک کنیز با کنیز، نزدیکى نکرده باشد[/][="].
6. [/][="]کنیز، بین چند صاحب مشترک نباشد[/][="].
7. [/][="]قبلاً فرزند مالک و صاحب کنیز با او نزدیکى نکرده باشد[/][="].
8. [/][="]کنیز با مولایش قرارداد نبسته باشد که پول خود را بدهد تا آزاد شود (در اصطلاح مُکاتَب نباشد[/][="]).
9. [/][="]کنیز، کاملاً تحت تصرّف مالک باشد[/][="].
[/][="]جهت آگاهى از سیستم بردگى در اسلام و نظر اسلام دربارهى بردهدارى ر.ک[/][="]:
1. [/][="]نگاهى به بردگى ، آیهالله محمد على گرامى[/][="].
2. [/][="]فرازهایى از اسلام، علامهى طباطبایى(ره[/][="]).
3. [/][="]اسلام و آزادى بردگان، آیهالله مکارم شیرازى[/][="].
4- [/][="]اسلام و مسائله آزادی , بردگی , موسوی زنجانی[/][="]
5- [/][="]حقوق بشر, اسدالله مبشری[/]
با اینکه این کار غیر انسانی به نظر میرسه، چرا تو اسلام این موضوع رو داریم؟
[="]اسلام و مبارزه با نظام برده داری:
اسلام با برده داری نهادینه شده از پیش مواجه شد، در شرایط آن روز برده داری در تار و پود جامعه رسوخ کرده بود به گونه ای که الغای آن به طور کامل ممکن نبود. زیرا از یک سو نظام اقتصادی مردم متلاشی می شد و از سوی دیگر بردگان، سرپرست و کار خود را از دست می دادند، بدین جهت بر اصل آن صحه گذاشت. اما با وضع قوانین در راستای بطلان و زدودن آن حرکت کرد، از یک طرف دریچه ورود به بردگی را بست و از طرف دیگر دریچه خروجی را «از طریق کفارات، مکاتبه، ام ولد و ...» باز گذاشت. اصولا اسلام مفهوم و تعریف بردگی را عوض کرد، پیش از اسلام برده به مفهوم حیوان بود و از هیچ گونه حقوق و امتیازات برخوردار نبود، مولی اجازه داشت هر گونه معامله ای روی برده انجام دهد. اسلام بردگان را ارتقاء داد و فرمود: هیچ انسانی برده آفریده نشده، و همگان بایستی آزاد و بر سرنوشت خویش حاکم باشند، امام علی علیه السلام می فرماید:h} «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ آدَمَ لَمْ یَلِدْ عَبْداً وَ لَا أَمَهً وَ إِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ أَحْرَار{h حضرت آدم علیه السلام غلام و کنیزی را به دنیا نیاورده است تمامی مردم آزادند»؛ v} (ر.ک: محمد تقی جعفری، تحقیق در دو نظام حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام و غرب، تهران: دفتر خدمات حقوقی بیم المللی جمهوری اسلامی ایران، 1370، ص 446){v در پرتو همین قوانین بود که بردگان جز شخصیت های مهم اسلامی شدند، مثلا سلمان برده آزاد شده بود، هم چنین بلال، عمار یاسر، قنبر، و میثم. از ضمیمیه روایات وارده در مذمت برده فروشی، به روایات (اصل حریت) نیز، بخوبی نتیجه می گیریم که اولا بردگی به عنوان یک اصل موقت نیز از دیدگاه اسلام مردود بوده و همانند مسأله طلاق صرفا به خاطر ضرورت های اجتماعی مورد پذیرش قرار گرفته است، ولی عملا برای جلوگیری از بردگی و از میان برداشتن آن راهکارهای در متن قوانین و اخلاق اسلامی گنجانده شده است. از همین رو، در جامعه اسلامی، از همان قرن های اولیه، مسأله بردگی و برده فروشی رو به افول بوده است، آن گاه که جهان غرب به دلیل رویاروی با معضلات اجتماعی برخاسته از پدیده بردگی (نظیر شیوع فحشاء و منکرات خانمانسوز)، به فکر الغای بردگی افتاد، در جامعه اسلام نظام بردگی (به مفهوم متداول و رسمی آن) منتفی بوده است، و در پرتو همین قوانین متعالی است که امروزه در افکار عمومی و عرف عقد برده داری امری ناپسند و غیر عقلانی محسوب شده، نفی آن از ضوابط حقوق بشر شناخته می شود. به یک معنی دیگر برده ای وجود ندارد تا فارغ از زوایه تاریخی لازم باشد درباره احکام آن بحث شود.
لازم به یاد اوری است که اکثر فتوحات اسلامی بعد از پیامبر اسلام(ص) اتفاق افتاده است و در این فتوحات خلیفه اول(ابوبکر) و خلیفه دوم(عمر) نقش بارزی داشته اند، زمامداران اموی و عباسی نیز در گسترش قلمرو و جغرافیای مسلمانان صاحب نقش بودند. در ارزیابی و بررسی فتوحات اسلامی دو نکته باید مورد تأمل واقع شود:
1. جاذبه اسلام و رفتار مهرورزانه مجاهدین اسلام:
همه تاریخ نویسان واقع بین، عامل مهم و اساسی گسترش اسلام و نابودی دشمنان اسلام را( در قرن های اولیه)،در جاذبه اسلام و رفتار کریمانه سپاهیان اسلام می دانند، بنابراین به رغم برخی از تخلف ها که توسط خلفا یا زمامداران و فرماندهان اموی و عباسی صورت گرفته است، در کل رفتار و منش اسلامی مجاهدان مثبت بوده است. به همین جهت در موارد زیادی با مقاومت اندک تسلیم سپاه اسلام می شدند و بر اثر آن مال، جان و مذهب خود را حفظ می کردند(مقصود اهل کتاب است) و در برابر آن با پرداخت مالیات به نام «جزیه» با آزادی کامل مذهبی زندگی می کردند. از این رو ماهیت جنگ مسلمانان با رومیان و ایرانیان و نیز در شمال آفریقا و ماوراءالنهر، متفاوت از جنگ هایی که میان امپراطوران جهان در آن زمان به وقوع می پیوست، بوده است. به صورت غالب در این جنگ ها انگیزه اصلی گسترش قلمرو اسلام و آزادی مردم و افراد تحت ستم بوده است. البته در این میان انگیزه های اندکی مثل گرفتن غنایم، اسیر و کنیز هم بوده است ولی واقعیت امر این است که سرزمین های فتح شده صدها برابر بزرگتر از سرزمین حجاز(مکه و مدینه) بوده است، و همین طور نفوس ساکنان این مناطق هزار برابر نفوس اعراب مکه و مدینه بوده اند. اگر واقعا هدف این جنگها برده گرفتن می بود، باید هر عرب هزاران نفر کنیز و غلام در اختیار می گرفت. در حالی که چنین چیزی واقعیت ندارد، شمار غلامان و کنیزان اعراب مکه و مدینه بعد از فتح شام و ایران و نیز آفریقا آن قدر زیاد نشده است که بتوان گفت اعراب به انگیزه کنیز گرفتن دختران مناطق دیگر جهان دست به جنگ زده اند.
بر اساس تحلیل جغرافیایی و اجتماعی نفوس مناطق فتح شده بدست می آید، که جنگ های اعراب مسلمان، علیه روم، ایران و آفریقا با انگیزه های معنوی و مذهبی بوده است. به همین جهت برخی از مورخان غربی گفته اند که مسلمین در جنگ به قتل و کشتار و غارت دست نمی زدند، تنها با شکست جنگجویان، افراد غیر نظامی را میان مسلمان شدن و تسلیم شدن تحت فرمان حکومت اسلامی و پرداخت جزیه مخیر می گذاشتند، آنان که اسلام را می پذیرفتند بدون پرداخت جزیه در سرزمین آبایی خود می ماندند و آنان که اسلام را قبول نمی کردند، پذیرش پرداخت جزیه ضمن حفظ عقیده مذهبی خویش تحت حکومت اسلامی حاضر به زندگی در سرزمین اجدادی خود می شدند، در حالی که تمام دارایی، جان و ناموس شان محفوظ و مصون می ماند. بدین ترتیب فتوحات اسلامی با سرعت فوق العاده به پیش می رفت و مردم مناطق فتح شده به تدریج با رفتار عادلانه متمایل به اسلام می شدند و با اختیار اسلام به عنوان دین خود، از پرداخت جزیه نیز معاف می شدند. دیگر سخن از کنیز و بردگی به معنای وسیع آن وجود نداشته است.v}(تاریخ خلفاء، رسول جعفریان، ص800)
2. اسیران میدان جنگ و روش مناسب برخورد با آنان
از منظر نظام حقوقی اسلام، در میدان جنگ بعد از شکست دشمن، تمام افراد اعم از زن و مرد نباید کشته شوند، و در شرایط زمان گذشته، بهترین راه در جهت حفظ و نگهداری اسیران این بود که آنان را در درون خانه های فاتحان با شرایط مناسب انسانی جهت بهره وری از توانایی های آنها به کار و فعالیت مشغول نمایند، به مقتضای طبع زنان، اسیران زن به کارهای درون خانه می پرداختند، و اسیران مرد در مزارع و کارهای بیرون از خانه مشغول می شدند. با این کار ضمن اینکه تعامل عاطفی مناسب میان مسلمین و اسیران صورت می گرفت، آنان به مرور با پذیرش اسلام جزء مسلمانان شمرده می شدند و بسیاری آزاد می گردیدند و برخی هم که در شرایط بردگی می ماندند نیز راه های شرعی در جهت اقدام به آزادی اشان وجود داشت که در مجموع همه این روش ها به نفع آزادی بردگان می انجامید.
بنابراین، بزرگنمایی «کنیزی» در جنگ های چند سده اول، نوعی ایجاد توهم در انحراف وقایع از مسیر حقیقت است و ما ضمن اینکه رفتار مسلمانان در زمان خلیفه اول و دوم و نیز دوره امویان و عباسیان را به صورت صد در صد توجیه نمی کنیم، اما بر اساس قضاوت و ارزیابی مستشرقین منصف می گوییم، غالب و اکثریت رفتار مسلمانان در جنگ با غیرمسلمانان عادلانه، مهرورزانه، آزادی بخش و انسانی بوده است. چون در این جنگ ها غالبا اهداف مقدس مذهبی مطرح بوده است غنایم و اسیران نیز محدود و در حداقل ممکن بوده است. اگر نه باید زندگی افراد مسلمان حجاز، فقط با فتح عراق و شام هزار برابر متفاوت می شد، تاریخ چنین تفاوت هایی را گزارش نکرده است. پس کافی است که در تقدس اسلام و پاکی این آئین جهانی، جنگ های مسلمانان را شاهد و زنده، جهت احیای کرامت انسانی برشماریم.
[="]
امیدواریم همواره موفق باشید.
[="]
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
[="]رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام
[="]فروغ ابدیت، جعفر سبحانی و تاریخ ویل دورانت
[="]اسلام به عنوان یک آئین جهانی که به کرامت، شخصیت، عزت و عدالت اجتماعی تکیه دارد، تمام عوامل بردگی را جز در یک مورد (جنگ) لغو کرد، آن هم به دلیل این که در پی جنگ با کافران اگر اسیرانی گرفته شوند به دلیل کفر و ستیزه گری سزاوار قتل می باشند. اما از آنجا که بسیاری از اسیران به پیروی از سردمداران در جنگ شرکت کرده اند و از آگاهی کافی برخوردار نبودند, از قتل آنان صرف نظر می شود و نگهداری آنان با شرایط خاص به صورت اسارت مطرح می شود که یکی از شیوه های اسارت , به کارگیری آنان به صورت «برده و کنیز[="]» [="]است که این روش نسبت به نگهداری در اردوگاه ها از مزایای فراوانی برخوردار است
سوال اینجاست که چه اتفاقی می افتاد اگر آنها را آزاد می کردند و می فرستادند پی کارشون؟ :Gig:
این چه توجیهی است که به خاطر اینکه آنها را اسیر نکنند یا به قتل نرسونند، به بردگی می کشیدند! مثل اینکه بگیم به خاطر اینکه موقع دزدی، صاحبخانه را نکشیم، جفت پاهایش رو قلم می کنیم و این بسیار با کرامت و عزت و عدالت است!
سوال اینجاست که چه اتفاقی می افتاد اگر آنها را آزاد می کردند و می فرستادند پی کارشون؟
با سلام
خیلی واضح است که افرادی را که قصد ریشه کن کردن دین شما و مبارزه با موجودیت شما را دارند اگر در جنگ اسیر شدند نباید آزاد کرد ویا به قول شما " فرستاد پی کارشون"
چرا که این ها قصد معارضه با دین خدا را داشته اند و حال که عده ای از آنها به دست مسلمانان کشته شده اند هیچ عقل سالمی نمی گوید که اسیران خونی خود را " بفرستید پی کارشون" چرا که آنها دوباره به معارضه برخواسته و موجبات زحمت مسلمانان را فراهم می آورند( خیلی واضح است)
حال وقتی این افراد که در میدان جنگ کمک به جبهه کفر می کردند اسیر شده اند چند راه می ماند یکی که آنها را کشت ؛ که این را اسلام نمی پسندد بلکه نهی شدید از کشتن اسیران دارد. دوم این که آنها را در زندان ها جمع کرده و دائما مراقب آنها باشد، که این هم هزینه های فراوانی را بر حکومت اسلامی تحمیل کرده و از طرفی اثر خاصی بر این کار مترتب نیست
سوم این که ؛ آنها را در جامعه اسلامی در میان خانواده ها نگهداری کرده تا هم کمک کار جامعه باشند و هم از فرهنگ والای اسلامی استفاده کرده و در فضای متعالی اسلام نفسی تازه کنند و فرهنگ اسلامی را بیاموزند و زندگی شرافتمندانه ای در جامعه داشته باشند
به نظر راه سوم معقولانه ترین روش های نگه داری اسرای کفار می باشد.
با سلام
خیلی واضح است که افرادی را که قصد ریشه کن کردن دین شما و مبارزه با موجودیت شما را دارند اگر در جنگ اسیر شدند نباید آزاد کرد ویا به قول شما " فرستاد پی کارشون"
چرا که این ها قصد معارضه با دین خدا را داشته اند و حال که عده ای از آنها به دست مسلمانان کشته شده اند هیچ عقل سالمی نمی گوید که اسیران خونی خود را " بفرستید پی کارشون" چرا که آنها دوباره به معارضه برخواسته و موجبات زحمت مسلمانان را فراهم می آورند( خیلی واضح است)
حال وقتی این افراد که در میدان جنگ کمک به جبهه کفر می کردند اسیر شده اند چند راه می ماند یکی که آنها را کشت ؛ که این را اسلام نمی پسندد بلکه نهی شدید از کشتن اسیران دارد. دوم این که آنها را در زندان ها جمع کرده و دائما مراقب آنها باشد، که این هم هزینه های فراوانی را بر حکومت اسلامی تحمیل کرده و از طرفی اثر خاصی بر این کار مترتب نیست
سوم این که ؛ آنها را در جامعه اسلامی در میان خانواده ها نگهداری کرده تا هم کمک کار جامعه باشند و هم از فرهنگ والای اسلامی استفاده کرده و در فضای متعالی اسلام نفسی تازه کنند و فرهنگ اسلامی را بیاموزند و زندگی شرافتمندانه ای در جامعه داشته باشند
به نظر راه سوم معقولانه ترین روش های نگه داری اسرای کفار می باشد.
شما فرمودید این افراد به پیروی از سردمداران در جنگ شرکت کرده و آگاهی کافی نداشتند (دلیل اصلا همین بود که قتل عام نشدند)، پس قصد ریشکن کردن و معارضه با دین خدا و ... منتفی است. و این که شما می فرمایید به خاطر اینکه رعایت شرافت و کرامت انسانی اسیر ها، هزینه بر هست و برای همین اونها رو به بردگی می کشیم و حقوق انسانیشون رو از اونها سلب می کنیم، به خودمون اجازه میدیم بهشون تجاوز جنسی کنیم و مالک اختیارشون باشیم هم منطق بسیار جالبی است !!
معقولانه ترین روش نگهداری اسرا، یا آزاد کردن آنهاست و یا نگه داشتن آنها در شرایط مناسب و با حفظ کرامت و شرافت انسانی آنها. به بردگی کشیدن اسیر ها (با رنگ و لعابی که شما بهش می زنید ولی در نفس همون بردگی است) به هیچ وجه راه حل انسانی، معقول، شرافتمندانه و منصفانه نیست.
اسارت زنان کافر حربی موجب می شود زوجیت آنان قبل از جنگ و اسارت منحل شود
با سلام و تشکر از پاسخ شما.
اگر کنیز تصاحب شده قبلاً همسر یک کافر اهل کتاب بوده باشد چطور؟ باز هم ازدواج قبلی آنها پس از تصاحب کنیز منحل می شود؟
اگر به اجازه مولی خود بعد از اسارت ازدواج کنند, مولی حق همبستری با آنان را ندارد, بنابراین اینگونه نیست که مولی بتواند با کنیز شوهردار ازدواج کند یا همبستر شود. این که کنیزان بر صاحبان خود, حلال اند و صاحبان آنان می توانند با کنیزان خود در صورت شوهر نداشتن, ازدواج کنند, از جهتی به نفع کنیزان است ; چون هر کنیزی که از صاحب خود بچه دار شود, خود به خود آزاد می شود و این بچه دار شدن , باعث آزادی وی می گردد, بنابراین ازدواج با کنیز باعث ترویج برده داری نبوده بلکه زمینه آزادی برده گان را فراهم می کرده است.
اگر مولی اجازه ندهد چه؟ شرافت و آزادگی کنیز از بین نمی رود؟
جالب است که جواز آزادی کنیز همبستری با صاحبش است!
بعد آن هم چه آزادی!!! کنیز بیچاره بعد از بچه دار شدن مجبور است بخاطر بچه هم که شده نزد مولایش (!) بماند. به این می گویند یک معامله دو سر بُرد واقعی. این طور نیست؟
خدا وکیلی من که بچه شیعه هستم نمی توانم از این عقاید در مقابل فطرت افراد بی اعتقاد دفاع کنم. چیزی را جا نینداخته اید؟
با سلم و عرض ادب
در مورد این موضوع ،تاپیکهای مختلفی وجود دارد
از جمله:
ازدواج با زنان شوهر دار اسیر شده
اگر سپاه اسلام در جنگ نرم کنیز گرفت ،چه حکمی دارد؟
خدا وکیلی من که بچه شیعه هستم نمی توانم از این عقاید در مقابل فطرت افراد بی اعتقاد دفاع کنم. چیزی را جا نینداخته اید؟
با سلام.
فرهنگ برده داری بعد از ظهور اسلام به نظر شما بهتر شد یا بدتر؟ اینکه اسلام آن نظام نابسامان برده داری را نظام مند کرد به نظر شما قابل دفاع نیست؟ اینکه با وضع قوانینی بهانه آزادی بردگان را فراهم کرد قابل دفاع نیست؟ به اعتقاد بنده عملکرد دین اسلام در مجموع در برخورد با فرهنگ برده داری خیلی هم خوب بود.
مشکل همه ما این است که می خواهیم قوانین موجود در اسلام را با فرهنگ امروزی بسنجیم. در حالی که باید کمی با دید تاریخی تحلیلی به این وقایع بنگریم.
مانند همین مسایل در ازدواج و چند همسری وجود دارد. اینکه چند همسری بر اساس فرهنگ امروزی چندان مورد علاقه مردم نیست دلیل نمی شود که این قانون برای آن زمان هم مشکل داشته است.
مشکل ما این است که خیال می کنیم که قوانین موجود در اسلام برای تمام تاریخ بشریت وضع شده و باید امروزه هم بر اساس همان قوانین عمل کرد. غافل از اینکه اسلام در یک شرایط اجتماعی و فرهنگی خاص ظهور کرد. باید قوانینش را نسبت به آن زمان سنجید و از آن دفاع کرد. باید ذات آن قوانین و روح حاکم بر آن را شناخت و بر اساس فرهنگ امروزی معادل سازی کرد.
نقدهایی که شما فرمودید اگر بر اساس فرهنگ امروزی بسنجیم خیلی ظالمانه است. ولی اگر خود را در فرهنگ آنزمان قرار دهیم می بینیم که بسیار هم متمدنانه و آزادیخواهانه است. برخورد اسلام با برده داری را می توان نوعی پیشرفت متمدنانه فرهنگ بشری نسبت به تاریخ قبل از اسلام دانست.
و من الله توفیق
با سلم و عرض ادب
در مورد این موضوع ،تاپیکهای مختلفی وجود دارد
از جمله:
ازدواج با زنان شوهر دار اسیر شده
اگر سپاه اسلام در جنگ نرم کنیز گرفت ،چه حکمی دارد؟
مرسی متحیر عزیز این لینک ها بسیار مفید بودند و البته متاسفانه اصلا توضیحاتی که داده شد همانند این تاپیک قانع کننده نبود، ولی حداقل متوجه شدیم برای این مسئله هم مثل سایر اشکالات اساسی مثل اثبات های ادعاها، ارتداد و توجیه عقلانی سایر مسائل اخلاقی که توضیحات دیگه و بهتری وجود نداره.
با سلام.
فرهنگ برده داری بعد از ظهور اسلام به نظر شما بهتر شد یا بدتر؟ اینکه اسلام آن نظام نابسامان برده داری را نظام مند کرد به نظر شما قابل دفاع نیست؟ اینکه با وضع قوانینی بهانه آزادی بردگان را فراهم کرد قابل دفاع نیست؟ به اعتقاد بنده عملکرد دین اسلام در مجموع در برخورد با فرهنگ برده داری خیلی هم خوب بود.
مشکل همه ما این است که می خواهیم قوانین موجود در اسلام را با فرهنگ امروزی بسنجیم. در حالی که باید کمی با دید تاریخی تحلیلی به این وقایع بنگریم.
مانند همین مسایل در ازدواج و چند همسری وجود دارد. اینکه چند همسری بر اساس فرهنگ امروزی چندان مورد علاقه مردم نیست دلیل نمی شود که این قانون برای آن زمان هم مشکل داشته است.
مشکل ما این است که خیال می کنیم که قوانین موجود در اسلام برای تمام تاریخ بشریت وضع شده و باید امروزه هم بر اساس همان قوانین عمل کرد. غافل از اینکه اسلام در یک شرایط اجتماعی و فرهنگی خاص ظهور کرد. باید قوانینش را نسبت به آن زمان سنجید و از آن دفاع کرد. باید ذات آن قوانین و روح حاکم بر آن را شناخت و بر اساس فرهنگ امروزی معادل سازی کرد.
نقدهایی که شما فرمودید اگر بر اساس فرهنگ امروزی بسنجیم خیلی ظالمانه است. ولی اگر خود را در فرهنگ آنزمان قرار دهیم می بینیم که بسیار هم متمدنانه و آزادیخواهانه است. برخورد اسلام با برده داری را می توان نوعی پیشرفت متمدنانه فرهنگ بشری نسبت به تاریخ قبل از اسلام دانست.
و من الله توفیق
این مسائل نسبی نیستند که بگیم برده داری در اسلام بهتر از برده داری قبل از اسلام بود، برده داری به نفس کار اشتباهی و مخالف شرافت انسانی است.
این مسائل نسبی نیستند که بگیم برده داری در اسلام بهتر از برده داری قبل از اسلام بود، برده داری به نفس کار اشتباهی و مخالف شرافت انسانی است.
اگر در احکام برده داری ریز شویم و جزء به جزء آن ها را بررسی کنیم شاید برخی از آنها را ظالمانه ببینیم. ولی بنده دارم تحلیلی صحبت می کنم. بنده در مجموع می گویم اثری که اسلام در فرهنگ برده داری گذاشت به همان سمت شرافت و کرامت انسانی است که شما می فرمایید. ما نباید انتظار داشته باشیم برده داری با آمدن اسلام ریشه کن می شد. بردگان در آن زمان قشر فقیر چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ فرهنگی بودند. حال تصور کنید چنین گروهی در آن زمان به حال خود واگذار می شد. چه اتفاقی می افتاد؟ مسلما ناخوشایند بود. عقل سلیم حکم می کند که با چنین فرهنگی باید برخورد تدریجی و البته مدبرانه کرد. تعداد احادیث و روایاتی که در مورد تکریم و احترام به بردگان و کنیزان است بسیار بیشتر از احادیث و روایاتی است که از نظر ما مذموم است. اگر در برخورد امامان شیعه با غلامانشان دقت کنیم هیچ گونه تکبر و خود بزرگ بینی و تحقیر مشاهده نمی شود.
سلام
بعد از مدتها یه موضوع اینطوری پیدا شد.
اما بحث
این چه توجیهی است که به خاطر اینکه آنها را اسیر نکنند یا به قتل نرسونند، به بردگی می کشیدند! مثل اینکه بگیم به خاطر اینکه موقع دزدی، صاحبخانه را نکشیم، جفت پاهایش رو قلم می کنیم و این بسیار با کرامت و عزت و عدالت است!
سوال اینجاست که چه اتفاقی می افتاد اگر آنها را آزاد می کردند و می فرستادند پی کارشون؟ :gig:
خوب کسانی که اسیر شده اند حتی اگه قبلا" به خاطر سرانشان با مسلمانان وارد جنگشده باشند با وقوع جنگ وکشته شدن مردمشان و صدمات ناشی از آن مسلما" خنثی نخواهند بود . سربازان اسیر که زندانی می شند ولی با زنانی که ممکنه سرپرستشون رو از دست داده باشند و نمی تونند زندگی خودشون رو اداره کنند و یا ... چه کنیم . مسلما" باید برای اداره ی اونها فکری کرد ( به جای خیال پردازی واقع بین باشیم و نگاهی به زندگی زنان مسلمان که شوهرشون رو از دست دادند و حالا کسی رو ندارند تا بهشون کمک کنه یه نگاهی بندازیم فکر میکنید وضع زنان دشمن چگونه خواهد بود ) آیا بهتر نیست که اونها به خانواده هایی سپرده بشند آیا میشه تصور کرد رفتار یک خانواده با یک زن دشمن مثل یک مهمون عزیز باشه آیا نباید برای حفاظت از اونا حقوقی براشون بیان بشه ؟
شما که این رفتار رو نا عادلانه نمی دونید فکر میکنید زندگی در زندان بهتر از اینه ؟ اونها باید به جرم ازدواج و تولد در یک کشور دیگه زندانی بشند؟ چند سال؟اونها هم آدمند نیاز هاشون چی میشه؟ آیا اونا نیاز به ازدواج - زندگی و ... ندارند؟ آیا میشه با این توجیه که آزادی بهتره زندانیان امروز ( حتی با جرائم کوچک )رو آزاد کرد؟آیا امروزه سعی نمیشه حتی در زندان افراد رو با کار و غیره اصلاح کنند ؟
این که شما می فرمایید به خاطر اینکه رعایت شرافت و کرامت انسانی اسیر ها، هزینه بر هست و برای همین اونها رو به بردگی می کشیم و حقوق انسانیشون رو از اونها سلب می کنیم، به خودمون اجازه میدیم بهشون تجاوز جنسی کنیم و مالک اختیارشون باشیم هم منطق بسیار جالبی است !!
تجاوز؟ خوب پس با دیدگاه شما احتمالا" شوهر ها هم به همسرانشان تجاوز می کنند ؟
خوب اونها آدمند و نیاز به ازدواج دارند . حالا چه کنیم ؟؟؟
بعد آن هم چه آزادی!!! کنیز بیچاره بعد از بچه دار شدن مجبور است بخاطر بچه هم که شده نزد مولایش (!) بماند. به این می گویند یک معامله دو سر بُرد واقعی. این طور نیست؟
جالب است که جواز آزادی کنیز همبستری با صاحبش است!
کی گفته تنها به این شرط آزاد می شند ؟ شما که خودت رو بچه شیعه میدونی واقعا" کجا اینو فهمیدی ؟ یعنی نمیشه در راه خدا آزاد کرد - نمیشه به عنوان کفاره ی گناهی آزاد کرد و ...
خوب زن یک مرد هم که بچه دار میشه حتما" مجبوره به خاطر بچه اش هم که شده نزد مولایش بماند؟!
اما در کل شما یک راه حل بدید واقعی ها نه اینکه ولشون کنیم برن پی کارشون توجه کنید گوسفند نیستند که کنار یه جوی آب و یکم سبزه ولشون کنیم
خوب کسانی که اسیر شده اند حتی اگه قبلا" به خاطر سرانشان با مسلمانان وارد جنگشده باشند با وقوع جنگ وکشته شدن مردمشان و صدمات ناشی از آن مسلما" خنثی نخواهند بود . سربازان اسیر که زندانی می شند ولی با زنانی که ممکنه سرپرستشون رو از دست داده باشند و نمی تونند زندگی خودشون رو اداره کنند و یا ... چه کنیم . مسلما" باید برای اداره ی اونها فکری کرد ( به جای خیال پردازی واقع بین باشیم و نگاهی به زندگی زنان مسلمان که شوهرشون رو از دست دادند و حالا کسی رو ندارند تا بهشون کمک کنه یه نگاهی بندازیم فکر میکنید وضع زنان دشمن چگونه خواهد بود ) آیا بهتر نیست که اونها به خانواده هایی سپرده بشند آیا میشه تصور کرد رفتار یک خانواده با یک زن دشمن مثل یک مهمون عزیز باشه آیا نباید برای حفاظت از اونا حقوقی براشون بیان بشه ؟
قطعا بهتر نیست. اون ها هم مثل هر شخص دیگه ای، آزاد باشند و آزاد هر طوری که دلشون خواست زندگی کنند. من متوجه نمی شم این چه منطقیه که چون شما فکر می کنید اونها از پس سرپرستی زندگی خودشون بر نمیان، شما اونها رو به بردگی بکشید و ازشون بهره کشی جنسی کنید و فکر کنیم این برای حفاظت و حقوق اونهاست! فرومایگی هم اندازه ای داره.
شما که این رفتار رو نا عادلانه نمی دونید فکر میکنید زندگی در زندان بهتر از اینه ؟ اونها باید به جرم ازدواج و تولد در یک کشور دیگه زندانی بشند؟ چند سال؟اونها هم آدمند نیاز هاشون چی میشه؟ آیا اونا نیاز به ازدواج - زندگی و ... ندارند؟ آیا میشه با این توجیه که آزادی بهتره زندانیان امروز ( حتی با جرائم کوچک )رو آزاد کرد؟آیا امروزه سعی نمیشه حتی در زندان افراد رو با کار و غیره اصلاح کنند ؟
زندگی در زندان از بردگی و بهره کشی جنسی قطعا بهتره. حداقل شرافت انسانی اون افراد حفظ میشه و باهاشون مثل یک انسان رفتار میشه.
راه حل صحیح: آزادی. من نمی فهمم این چه منطقیه که به جز بردگی و بهره کشی جنسی از اسیران راه دیگه ای برای حل این مشکل نمی تونه پیدا کنه. اگه آزادی ممکن نیست یک نگاه به کنواسیون ژنو بندازید تا بفهمید چطور میشه با حفظ شرافت انسانی، افراد رو در جنگ اسیر کرد بدون اینکه اونها رو به بردگی کشید یا ازشون بهره کشی جنسی کرد.
تجاوز؟ خوب پس با دیدگاه شما احتمالا" شوهر ها هم به همسرانشان تجاوز می کنند ؟
خوب اونها آدمند و نیاز به ازدواج دارند . حالا چه کنیم ؟؟؟
اونها آدم هستند و به ازدواج نیاز دارند، چه چیزش به شما که میرید بهشون تجاوز می کنید یا براشون همسر انتخاب کنید که اون بهش تجاوز جنسی کنه!! خب اگه نیاز داشته باشند خودشون یک فکری به حالش می کنند و با رضایت، خودشون با شخص دیگه ای ازدواج می کنند.
اما در کل شما یک راه حل بدید واقعی ها نه اینکه ولشون کنیم برن پی کارشون توجه کنید گوسفند نیستند که کنار یه جوی آب و یکم سبزه ولشون کنیم
قطعا بهتر نیست. اون ها هم مثل هر شخص دیگه ای، آزاد باشند و آزاد هر طوری که دلشون خواست زندگی کنند
هر طوری که دلش خواست؟ مثلا چطوری؟ میشه شما یک پیشنهاد بدید؟ یک زن بیوه و شوهر از دست داده با چه درآمدی امرار معاش کند؟ همین امروز هم در همه جای دنیا زنانی پیدا می شوند که حاضرند در ازای داشتن یک سر پناهی و فراهم شدن خورد و خوراکشان در خانه دیگران کار کنند. جوری که شما صحبت می کنید انگار تمام نیت کنیز شدن اسیران همان بهره کشی جنسی است. در حالی که اینطور نیست. این بهره کشی جنسی که شما می فرمایید صرفا یک راه حل برای حل شدن مشکل محرمیت بوده است. مسلما مطابق قوانین شرعی اسلام حضور یک زن نا محرم در یک خانه می تواند برای مرد خانه مشکل ساز شود. لذا جواز محرمیت از سوی شارع صادر شده است.
اگه آزادی ممکن نیست یک نگاه به کنواسیون ژنو بندازید تا بفهمید چطور میشه با حفظ شرافت انسانی، افراد رو در جنگ اسیر کرد بدون اینکه اونها رو به بردگی کشید یا ازشون بهره کشی جنسی کرد.
البته اسارت زمانی بهتر است که ما زندانهایی داشته باشیم بسیار پیشرفته و مرفه که از هتل های ما هم بهتر است. مانند زندان های برخی کشورهای اروپایی. ولی لازم است کمی ذهنتان را به امکانات آن زمان جامعه عربستان معطوف کنید. می بینید زندان های آن موقع با ان امکانات چندان هم مورد رضایت اسیران نبوده است. در ضمن راه اندازی و همچنین اداره کردن زندان هم هزینه های زیادی را لازم داشته که به اعتقاد بنده همان کار در خانه بهترین انتخاب است.
مطلب دیگری که در کنار احکام مربوط به برده داری در نظر گرفت سیره عملی رفتار امامان با بردگان و کنیزانشان است که هیچ فرقی با مردم عادی ندارد. لذا با فرض کنیز شدن و برده شدن هم هیچ مشکلی برای شرافت انسانی آنها پیش نمی آید.
.........همین امروز هم در همه جای دنیا زنانی پیدا می شوند که حاضرند در ازای داشتن یک سر پناهی و فراهم شدن خورد و خوراکشان در خانه دیگران کار کنند. جوری که شما صحبت می کنید انگار تمام نیت کنیز شدن اسیران همان بهره کشی جنسی است. در حالی که اینطور نیست. این بهره کشی جنسی که شما می فرمایید صرفا یک راه حل برای حل شدن مشکل محرمیت بوده است. مسلما مطابق قوانین شرعی اسلام حضور یک زن نا محرم در یک خانه می تواند برای مرد خانه مشکل ساز شود. لذا جواز محرمیت از سوی شارع صادر شده است.البته اسارت زمانی بهتر است که ما زندانهایی داشته باشیم بسیار پیشرفته و مرفه که از هتل های ما هم بهتر است. مانند زندان های برخی کشورهای اروپایی. ولی لازم است کمی ذهنتان را به امکانات آن زمان جامعه عربستان معطوف کنید. می بینید زندان های آن موقع با ان امکانات چندان هم مورد رضایت اسیران نبوده است. در ضمن راه اندازی و همچنین اداره کردن زندان هم هزینه های زیادی را لازم داشته که به اعتقاد بنده همان کار در خانه بهترین انتخاب است.
مطلب دیگری که در کنار احکام مربوط به برده داری در نظر گرفت سیره عملی رفتار امامان با بردگان و کنیزانشان است که هیچ فرقی با مردم عادی ندارد. لذا با فرض کنیز شدن و برده شدن هم هیچ مشکلی برای شرافت انسانی آنها پیش نمی آید.
با سلام و تشکر از نکات خوبی که به آنها اشاره داشتید ، باید عرض کنم سیره ائمه بزرگوار البته برای همه انسانها الگو بوده است و مسلما آنها استثنا بودند .
متن زیر را در نقلی از کاربران دیدم که امیدوارم کارشناسان به آن عنایت داشته و صحت مطلب را بررسی کنند تا اگر خلاف قوانین دین است مشخص شود:
"هرگونه استمتاع مرد از كنيزانش جايز است. (منهاج 2 / 275، العروه الوثقي 2 / 803) در اين روابط جنسي اولاً رضايت زن مطلقاً لازم نيست، ثانياً لازم نيست كنيز مسلمان يا از اهل كتاب باشد، حتي اگر كنيز كافر و مشرك هم باشد، اين روابط مجاز است. مولي علاوه بر اينكه حق دارد كنيزش را – حتي بدون رضايت وي – به زوجيت غلام خود يا غلام غير (با اذن مالك وي) يا حري درآورد (العروه الوثقي 2 / 841)، مولی مجاز است مملوك مؤنث خود را بدون ازدواج و حتي بدون رضايت وي در اختيار مرد ديگري ولو يكي از غلامانش قرار دهد. در اين عمل كه به آن «تحليل» گفته ميشود، تعيين مدت و ذكر مهريه لازم نيست و تنها اذن در انتفاع است. با تحليل كلية استمتاعات مجاز است مگر اينكه موردي از سوي مولي استثنا شده باشد. (جواهر 30 / 307، العروه الوثقي 2 / 848، منهاج الصالحين[10] 2 / 277))
اگر کنیز توسط مولی شوهر داده شده باشد (خواه این شوهر، همان شوهر سابق کنیز پیش از اسارت باشد که با اجازه ی مولی مجدداً در کنارهم قرارگرفته اند، خواه برده ای دیگر)، بر اساس احکام فقهی، مولی می تواند به ایشان دستور دهد که از هم جدا شوند و تماس نداشته باشند تا پس از مدت معلوم ، خود مولی با این کنیز ارتباط برقرار کند و پس از آن اگر خواست دوباره کنیز را به شوهرش برگرداند.
در صورت خرید کنیز از صاحب قبلی باید مبلغی برای تصاحب کنیز پرداخت شود که این وجه نیز به صاحب کنیز تعلق می گیرد نه به خود او.
همچنین اگر کسی کنیز خود را به دیگری هبه کند، فرد دریافت کننده ی کنیز، بدون پرداخت وجه، صاحب او میشود و می تواند با این کنیز رابطه... داشته باشد......"
با توجه به این قوانین که بر کنیز داری مترتب است ،البته اگر به همین شکل صحت داشته باشد،میبینیم که در بسیاری از موارد با شرافت انسانی آنها چندان هم سازگار نبوده و امکان سوء استفاده از انسان و تحقیر وی همچون دست به دست گشتن بین صاحبان و ....فراهم بوده است .....
مشکل ما این است که خیال می کنیم که قوانین موجود در اسلام برای تمام تاریخ بشریت وضع شده و باید امروزه هم بر اساس همان قوانین عمل کرد. غافل از اینکه اسلام در یک شرایط اجتماعی و فرهنگی خاص ظهور کرد. باید قوانینش را نسبت به آن زمان سنجید و از آن دفاع کرد. باید ذات آن قوانین و روح حاکم بر آن را شناخت و بر اساس فرهنگ امروزی معادل سازی کرد.
کاملا منطقیست ،ولی خوب بود مثالی هم داشتیم تا بدانیم که این معادل را باید کجا ساخت؟به عنوان یک نمونه تقریبا مشابه :در دنیای امروز اگر مردی با داشتن همسر ،خدمتکاری دائمی به خانه بیاورد و به بهانه حلالیت با او اینگونه روابطی داشته باشد ،چه نامی بر او میگذارند؟؟ مسلما جامعه و اخلاقیات امروز پذیرای این رفتارها نیست ، حال ما برای امری همچون برده داری و کنیز داری که رسما وجود ندارد قوانین و احکامی داریم که بطبع گاها مطرح میشود و مورد مباحثه قرارمیگیرد ،انگار با امری جاری و زنده طرفیم. ایکاش لااقل اصول و قواعدش هم در همان دوران خودش میماند!
کاملا منطقیست ،ولی خوب بود مثالی هم داشتیم تا بدانیم که این معادل را باید کجا ساخت؟به عنوان یک نمونه تقریبا مشابه :در دنیای امروز اگر مردی با داشتن همسر ،خدمتکاری دائمی به خانه بیاورد و به بهانه حلالیت با او اینگونه روابطی داشته باشد ،چه نامی بر او میگذارند؟؟ مسلما جامعه و اخلاقیات امروز پذیرای این رفتارها نیست ، حال ما برای امری همچون برده داری و کنیز داری که رسما وجود ندارد قوانین و احکامی داریم که بطبع گاها مطرح میشود و مورد مباحثه قرارمیگیرد ،انگار با امری جاری و زنده طرفیم. ایکاش لااقل اصول و قواعدش هم در همان دوران خودش میماند!
با سلام خدمت دوست عزیز جناب تارک دنیا.
یک نقد علمی و منصفانه نقدی است که موضوع را با تمام جوانب و ابعادش تحلیل کند. قبلا هم عرض کردم. اگر بگردیم در قوانین و احکام وضع شده پیرامون برده داری قوانین ظالمانه زیاد می بینیم. ولی این طور نگاه کردن اصلا علمی و منصفانه نیست. باز هم می گویم اثری که اسلام روی برده داری گذاشت در کل مثبت بود. به نمونه ای از جهت گیری های مثبت اسلام در این مورد اشاره می کنم :
بد الله بن الصلت ميگويد:
با حضرت رضا در سفرش به خراسان همراه بودم،روزي مرا به غذاي خود دعوت نمود وبا خود برده هايي سياه همراه داشت ،به او گفتم :
اگر اين برده ها را بيرون كني تا ما غذا را بهتر بخوريم
حضرت فرمودند:
اي واي بر تو خداوند تبارك وتعالي يكي است ومادر همه انسانها يكي است وپدر همه يكي است و جزاي انسانها تنها به اعمال و رفتار آنها ست پس اين چه خواهشي است كه ميكني؟ (كافي 8/230)
ياسر الخادم ميگويد :
امام(ع) در طوس مريض شده مامون هر روز به ديدن امام ميآمد .در روز آخر كه حضرت پيش ما بود بسيار ضعيف شده بود.بعد از اينكه نماز ظهر را خواند گفت : اي ياسر! آيا مردم چيزي خورده اند؟
گفتم : با اين وضعيت شما چه كسي ميتواند چيزي بخورد ؟
امام عليه السلام ايستادند سپس گفتند :
غذا را بياوريد حضرت تمامي برده ها وخدمت كاران را كنار خود نشان از هر يك به تنهايي احوال پرسي كرد وتك تك را مورد تفقد و مهرباني خويش قرار داد
هنگامي كه غذا خوردند
حضرت بيهوش شدند و ناتوان گشتند
و در اين هنگام صداي زنان بلند شد (عيون اخبار الرضا ج2/241)
حضرت علي(علیه السلام) به غلام خود قنبر ميفرمود: "من از خداي خود شرم دارم كه لباسي بهتر از تو بپوشم، زيرا رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) ميفرمود: از آنچه خودتان ميپوشيد، بر آن ها بپوشانيد و از آنچه خود ميخوريد، به آن ها غذا دهيد.
در سیره امام حسن ( علیه السلام ) نقل شده که ایشان هر سال غلامان زیادی را آزاد می کردند، در جریان های مختلفی که پیش می آمد. (بحار الانوار ، ج 43 ، ص 343 )
قرآن بدفعات آزاد کردن برده را کاری پر ارج (بر) می خواند:
" ... نیکی آن است که ... مال را با وجود دوست داشتنش به ... بردگان ببخشد" (بقره 177)
"و تو چه دانی عقبه چیست؟" (بلد 12) "آزاد کردن برده است" (بلد 13)
قران مصرف زکات را در راه آزاد کردن برده روا می شمارد:
"زکات برای ... بردگان است ..." (توبه 60)
قران کفارة برخی از گناهان مانند قتل غیرعمد و سوگند دروغ را آزاد کردن بردگان قرار می دهد.
"... و هرکس که مؤمنی را به خطا بکشد، بر اوست که برده مؤمنی را آزاد کند ..." (نساء 92)
"خداوند شما را ... در سوگندهایی که می خورید مؤاخذه می کند و کفاره شکستن آن، ... آزاد کردن یک برده است ..." (مائده 89)
به مکاتبه (آزاد کردن برده با قرارداد) باید به آسانی رضا داد.
"... از ملک یمینهایتان کسانی که قصد بازخرید خویش را دارند، ... آنان را بازخرید کنید و به آنان از اموال الهی که به شما بخشیده است ببخشید؛ ..." (نور 33)
با برده ای که آزاده نشده باشد باید با احسان رفتار کرد.
"... به ملک یمین خود نیکی کنید که خداوند متکبر فخرفروش را دوست ندارد" (نساء 36)
علاوه بر اینها شرف انسانی برده در احکامی که با مناسبات اجتماعی از نوع روابط جنسی پیوند دارند در حرمت واداشتن زنان برده به خودفروشی جلوه گر است.
" و کنیزهایتان را اگر عزم پاکدامنی دارند به فحشا وادار مکنید که بهره دنیوی به دست آورید ..." (نور 33)
زن یا شوهر دادن بردگان «صالح » تکلیف اخلاقی صاحبان آنان است.
"... و بردگان و کنیزان صالح خویش را به همسری دهید؛ اگر تهیدست باشند خداوند از بخشش خویش آنان را توانگر می سازد..." (نور 32)
حتی ازدواج مرد یا زن مسلمان آزاد با بردة مسلمان اگر لازم باشد جایز است (بقره : 221 نساء: 25)
"... و کنیزی مؤمن بهتر است از زن آزاد مشرک هرچند شما را از او خوش آید، ... و برده مؤمن بهتر از مرد آزاد مشرک است هرچند شما را از او خوش آید..." (بقره 221)
"هر کس از شما که توانایی مالی نداشته باشد که با زن آزاد مؤمن ازدواج کند با ملک یمینهایتان، از کنیزان مؤمن، ازدواج کند ...، همه از یکدیگرید پس با اجازه سرپرستشان با آنان ازدواج کنید و مهرهایشان را به وجه پسندیده به ایشان بدهید ..." (نساء 25)
در حدیث تأیید می شود که سرنوشت بردگان از بالاترین مشغله های فکری پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بوده است .در علم حدیث مجموعه ای نسبتا پرمایه از اقوال و حکایات منسوب به ایشان و صحابه وجود دارد که در آنها به رفتاربس ملاطفت آمیز با این طبقة فرودست اجتماعی توجه شده است از جمله :
«از یاد مبرید که آنان برادران شمایند»
در برخی احادیث دست کم دربارة بردگان مسلمان بر این معنی تصریح شده است :
«خداوند به شما حق تملک آنهارا ارزانی داشته و توانا بود که این حق را به آنان عطافرماید» «خداوند بر شما تواناتر است از آنچه شما بر آنان توانایید.» بدینسان به برده دار توصیه شده است که بر برده اش هیچ تحقیری روا ندارد و او را «پسر» «خادم » یا «خادمه » خطاب کند نه «بنده » خوراک خود را با او تقسیم کند پوشاک او را چون پوشاک خود سازد به اندازه از او کار بکشد اگر خطایی از وی سر زد به تناسب خطایش او را کیفر دهد «هر روز هفتاد بار» او را ببخشد و اگر میانشان سازش نبود وی را به دیگری بفروشد.
این ها را آوردم تا کمی هم جوانب مثبت قضیه را ببینیم. منفی نگر نباشیم. به این فکر کنیم اگر اسلام امروز ظهور می کرد آیا قوانینی مانند برده داری وجود داشت یا خیر؟ مسلما خیر. درنتیجه احکام برده داری جزو ذات دین اسلام نیستند و برده داری خودش را به اسلام تحمیل کرد.
و من الله توفیق
فرهنگ برده داری بعد از ظهور اسلام به نظر شما بهتر شد یا بدتر؟ اینکه اسلام آن نظام نابسامان برده داری را نظام مند کرد به نظر شما قابل دفاع نیست؟ اینکه با وضع قوانینی بهانه آزادی بردگان را فراهم کرد قابل دفاع نیست؟
انتقاد بنده به کل احکام برده داری و هدایت آنها به مسیر مناسب تر نبود. بلکه ناظر به بخشی از قوانین کنیزداری بود. اگر مثلاً می گفتند حق انسانی کنیز این است که شوهرش را با رضایت انتخاب کند و عدم رضایت او برای ازدواج حتی در صورت بیگاری و محدودیت به رسمیت شناخته شود بحثی نداشتم. وگرنه ما مسلمانان از نظر اخلاقی هیچ فرقی با زندانبانان ابوغریب نداریم (با عرض پوزش).
مشکل ما این است که خیال می کنیم که قوانین موجود در اسلام برای تمام تاریخ بشریت وضع شده و باید امروزه هم بر اساس همان قوانین عمل کرد. غافل از اینکه اسلام در یک شرایط اجتماعی و فرهنگی خاص ظهور کرد. باید قوانینش را نسبت به آن زمان سنجید و از آن دفاع کرد. باید ذات آن قوانین و روح حاکم بر آن را شناخت و بر اساس فرهنگ امروزی معادل سازی کرد.
با این فرمایش شما موافقم.
کی گفته تنها به این شرط آزاد می شند ؟ شما که خودت رو بچه شیعه میدونی واقعا" کجا اینو فهمیدی ؟
با سلام خدمت شما.
پست مورد ارجاع کارشناس محترم را با دقت مطالعه بفرمایید متوجه می شوید.
حتی اگر راه های دیگری هم برای آزادی کنیز باشد ازدواج و تمتع جنسی بر خلاف رضایت او غیرانسانی است.
موفق باشید.:Gol:
این بهره کشی جنسی که شما می فرمایید صرفا یک راه حل برای حل شدن مشکل محرمیت بوده است.
محرمیت = بهره کشی جنسی ؟!!
فقط همین راه حل وجود دارد؟ نمی شود کنیز در خدمت خانم خانه باشد و جای خواب و خوراکش از مرد خانه جدا باشد و فقط محرمیت محدود داشته باشند؟ (مثل خیلی از موارد ازدواج موقت).
تازه ما که مخالف تمتع غریزی نیستیم. ولی بدون رضایت؟ با اکراه؟
عرض بنده این بود.
برده داری از هر نوعش بد و زشت هست و هیچ توجیهی براش وجود نداره ... البته من یه جور دیگه هم فکر میکنم ... شاید خداوند مساله برده و برده داری رو حرام عنوان نکرده به عللی ...
امری که خداوند حرامش بداند ... حرام هست تا ابد الدهر ... ولی شاید در آن دنیا سنت به بردگی کشیدن و برده داری وجود داشته باشد ... از این رو خداوند این نوع رابطه را حرام نکرده ... مثلا انسان های شرور و ... برده انسان های نیکوکار میشوند ...
خاطرم هست در جایی خوانده بودم ... روشنایی بهشت از صورت انسانهای مومن است ... همونجور که دوست داریم تو این دنیا با آدم های زیبا و خوش مشرب همراه باشیم ... این رابطه در آن دنیا آنقدر شدید است که شخص خود را غلام و برده ارباب خویش میبیند و احساس میکند بدون نور او نمیتواند موجودیت پیدا کند ...
اگر به رابطه عشق میان دو انسان دقت کرده باشید میبینید ... گاهی اوقات این رابطه آنقدر شدید میشود که عاشق خود را برده معشوق میبیند .. در هر لحظه به او فکر میکند ... سعی در راضی نگه داشتن او میکند ... او را مسرور و خوشحال میخواهد ... فکر میکنم ... اینگونه روابط در آن دنیا به صورت بسیار بسط یافته تر وجود دارد و از این رو خداوند این نوع رابطه را حرام عنوان نکرده .
البته تمام این صحبت من تخیلی بیش نیست ... ولی احساس میکنم حرام نبودن این عمل ربطی به آزاد بودن این عمل در آن دنیا دارد ... آنچنانچه برخی از انسان ها خود را برده انسان های نیکو سرشت میکنند تا از مواهبی که نصیب ایشان میشود نیز بهره مند شوند .
فقط همین راه حل وجود دارد؟ نمی شود کنیز در خدمت خانم خانه باشد و جای خواب و خوراکش از مرد خانه جدا باشد و فقط محرمیت محدود داشته باشند؟ (مثل خیلی از موارد ازدواج موقت).
این راه حل ها در کوتاه مدت جواب می دهد. در دراز مدت نمی تواند راه گشا باشد و مشکل آفرین است.
تا جایی که من اطلاع دارم از گوسفند بهره کشی جنسی نمی کنند و حرام است ولی بهره کشی جنسی از کنیزان و بردگان زن (حتی در صورت عدم تمایل آنها)، کاملا حلال و مجاز است.
قیاس مع الفارق!!!
یعنی با این استدلال شما چون ما با همسرامان آمیزش جنسی ( چه با رضایت و چه بی رضایت ) داریم و با گوسفند نداریم پس ارزش همسرانمان از گوسفند پایین تر است!!!!
در کل به اعتقاد بنده چون برده داری امری است عارض شده بر دین. برده داری خودش را بر دین تحمیل کرد. لذا با توجه به اینکه امروزه برده داری منسوخ شده است احکام آن هم امروز موضوعیتی ندارد و منسوخ است. در این مورد اعتقاد متعصبانه برخی طرفداران دین و حتی علمای اسلام مبنی بر اینکه امروزه هم احکام آن قابل اجراست جای بسی تعجب و تاسف است.
....... با توجه به اینکه امروزه برده داری منسوخ شده است احکام آن هم امروز موضوعیتی ندارد و منسوخ است. در این مورد اعتقاد متعصبانه برخی طرفداران دین و حتی علمای اسلام مبنی بر اینکه امروزه هم احکام آن قابل اجراست جای بسی تعجب و تاسف است.
تشکر جناب شریعت ، منظور ما هم از اول همین بود:Hedye:
احکام آن هم امروز موضوعیتی ندارد و منسوخ است.
با سلام و عرض ادب
فرق است بین کمیابی موضع حکم با نسخ حکم.
با سلام
به نظرم در پاسخ در طرح چنین شبهات کلیدی جای امثال مطهری های امروز خالیست ، چون که به نظرحقیر این هم مثل مسئله دورکعت نماز صبح است با دلایل خاصش
پرهیزگار باشید
محرمیت = بهره کشی جنسی ؟!!فقط همین راه حل وجود دارد؟ نمی شود کنیز در خدمت خانم خانه باشد و جای خواب و خوراکش از مرد خانه جدا باشد و فقط محرمیت محدود داشته باشند؟ (مثل خیلی از موارد ازدواج موقت).
تازه ما که مخالف تمتع غریزی نیستیم. ولی بدون رضایت؟ با اکراه؟
عرض بنده این بود.
این راه حل ها در کوتاه مدت جواب می دهد. در دراز مدت نمی تواند راه گشا باشد و مشکل آفرین است.
در دراز مدت که فرمودید اسلام به دنبال آزادی برده و کنیز است!
این راه ها تا زمان آزادی که جواب می دهند! نمی دهند؟
در این مورد اعتقاد متعصبانه برخی طرفداران دین و حتی علمای اسلام مبنی بر اینکه امروزه هم احکام آن قابل اجراست جای بسی تعجب و تاسف است.
چرا جای تعجب است؟ مگر این احکام اسلام منسوخ شده است؟
چیزی که علما می گویند این است که اگر امروز هم برده و کنیزی باشد آن احکام مصداق پیدا می کنند.
سوال:
میشه یه مقدار در مورد برده داری و کنیز داری توضیح بدین ؟
اصلاً یعنی چی؟ یه برده یا کنیز چه ویژگی داشته و تا چه حدی باید به اربابش گوش میکرده؟
با اینکه این کار غیر انسانی به نظر میرسه، چرا تو اسلام این موضوع رو داریم؟
چرا توی جنگ ها خانواده دشمن رو به اسارت میگرفتن و زن و دختر طرف رو به کنیزی خودشون میگرفتن و میتونستن باهاشون ( به زور فک کنم ) ازدواج کنن؟
فقط سوء برداشت نشه که من از اینایی هستم که ضد دینن و این صحبتا
اتفاقاً من پایه بحث های دینی هستمو خیلی از هم سن و سالای خودم رو ( من 17 سالمه ) عقیده شونو در مورد دین مطهر اسلام عوض کردم و خیلی شبهاتی که براشون پیش اومده بود رو رفع کردم.
اما سر این موضوع هنوز خودم گیجم میخوام اطلاعات کسب کنم.
جواب:
اسلام به عنوان یک آئین جهانی که به کرامت، شخصیت، عزت و عدالت اجتماعی تکیه دارد، تمام عوامل بردگی را جز در یک مورد (جنگ) لغو کرد، آن هم به دلیل این که در پی جنگ با کافران اگر اسیرانی گرفته شوند به دلیل کفر و ستیزه گری سزاوار قتل می باشند. اما از آنجا که بسیاری از اسیران به پیروی از سردمداران در جنگ شرکت کرده اند و از آگاهی کافی برخوردار نبودند, از قتل آنان صرف نظر می شود و نگهداری آنان با شرایط خاص به صورت اسارت مطرح می شود که یکی از شیوه های اسارت , به کارگیری آنان به صورت «برده و کنیز» است که این روش نسبت به نگهداری در اردوگاه ها از مزایای فراوانی برخوردار است . زیرا در چرخش کارهای روزمره جامعه نقش فعال دارند و به دلیل آمیختگی با مسلمانان با فرهنگ اسلام آشنا می شوند و رفته رفته به بهانه های مختلف از قبیل کفاره روزه و... آزاد می شوند. اما باید دانست این حکم مربوط به کافران محارب است که در برابر مسلمانان به جنگ پرداخته اند. و اسارت زنان کافر حربی موجب می شود زوجیت آنان قبل از جنگ و اسارت منحل شود اما اگر به اجازه مولی خود بعد از اسارت ازدواج کنند, مولی حق همبستری با آنان را ندارد, بنابراین اینگونه نیست که مولی بتواند با کنیز شوهردار ازدواج کند یا همبستر شود.
این که کنیزان بر صاحبان خود, حلال اند و صاحبان آنان می توانند با کنیزان خود در صورت شوهر نداشتن, ازدواج کنند, از جهتی به نفع کنیزان است ; چون هر کنیزی که از صاحب خود بچه دار شود, خود به خود آزاد می شود و این بچه دار شدن , باعث آزادی وی می گردد, بنابراین ازدواج با کنیز باعث ترویج برده داری نبوده بلکه زمینه آزادی برده گان را فراهم می کرده است.
اگر کنیز بخواهد نسبت به مالکِ خود، محرم بماند، باید شرایط زیر حفظ شود:
1. مالک، کنیزش را به ازدواج شخص دیگر درنیاورده باشد.
2. مالک، کنیز را به دیگرى نبخشیده باشد.
3. اگر کنیز با شخصِ دیگرى ازدواج کرده باشد یا او را به دیگرى بخشیده باشند، پس از سپرى شدن مدّت زمان عدهى طلاق با شوهرش یا تمام شدنِ زمان بخشش، مجدداً کنیز بر مالکش حلال مىشود.
4. کنیز در حالِ گذراندن ایّام عدّه (عدّهى طلاق از شوهر قبلىاش) یا ایام استبراء(در آنجا که محلّل واقع شده)، نباشد.
5. قبلاً پدر مالک کنیز با کنیز، نزدیکى نکرده باشد.
6. کنیز، بین چند صاحب مشترک نباشد.
7. قبلاً فرزند مالک و صاحب کنیز با او نزدیکى نکرده باشد.
8. کنیز با مولایش قرارداد نبسته باشد که پول خود را بدهد تا آزاد شود (در اصطلاح مُکاتَب نباشد).
9. کنیز، کاملاً تحت تصرّف مالک باشد.
اسلام و مبارزه با نظام برده داری:
اسلام با برده داری نهادینه شده از پیش مواجه شد، در شرایط آن روز برده داری در تار و پود جامعه رسوخ کرده بود به گونه ای که الغای آن به طور کامل ممکن نبود. زیرا از یک سو نظام اقتصادی مردم متلاشی می شد و از سوی دیگر بردگان، سرپرست و کار خود را از دست می دادند، بدین جهت بر اصل آن صحه گذاشت. اما با وضع قوانین در راستای بطلان و زدودن آن حرکت کرد، از یک طرف دریچه ورود به بردگی را بست و از طرف دیگر دریچه خروجی را «از طریق کفارات، مکاتبه، ام ولد و ...» باز گذاشت. اصولا اسلام مفهوم و تعریف بردگی را عوض کرد، پیش از اسلام برده به مفهوم حیوان بود و از هیچ گونه حقوق و امتیازات برخوردار نبود، مولی اجازه داشت هر گونه معامله ای روی برده انجام دهد. اسلام بردگان را ارتقاء داد و فرمود: هیچ انسانی برده آفریده نشده، و همگان بایستی آزاد و بر سرنوشت خویش حاکم باشند، امام علی علیه السلام می فرماید:h} «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ آدَمَ لَمْ یَلِدْ عَبْداً وَ لَا أَمَهً وَ إِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ أَحْرَار{h حضرت آدم علیه السلام غلام و کنیزی را به دنیا نیاورده است تمامی مردم آزادند»؛ v} (ر.ک: محمد تقی جعفری، تحقیق در دو نظام حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام و غرب، تهران: دفتر خدمات حقوقی بیم المللی جمهوری اسلامی ایران، 1370، ص 446){v در پرتو همین قوانین بود که بردگان جز شخصیت های مهم اسلامی شدند، مثلا سلمان برده آزاد شده بود، هم چنین بلال، عمار یاسر، قنبر، و میثم. از ضمیمیه روایات وارده در مذمت برده فروشی، به روایات (اصل حریت) نیز، بخوبی نتیجه می گیریم که اولا بردگی به عنوان یک اصل موقت نیز از دیدگاه اسلام مردود بوده و همانند مسأله طلاق صرفا به خاطر ضرورت های اجتماعی مورد پذیرش قرار گرفته است، ولی عملا برای جلوگیری از بردگی و از میان برداشتن آن راهکارهای در متن قوانین و اخلاق اسلامی گنجانده شده است. از همین رو، در جامعه اسلامی، از همان قرن های اولیه، مسأله بردگی و برده فروشی رو به افول بوده است، آن گاه که جهان غرب به دلیل رویاروی با معضلات اجتماعی برخاسته از پدیده بردگی (نظیر شیوع فحشاء و منکرات خانمانسوز)، به فکر الغای بردگی افتاد، در جامعه اسلام نظام بردگی (به مفهوم متداول و رسمی آن) منتفی بوده است، و در پرتو همین قوانین متعالی است که امروزه در افکار عمومی و عرف عقد برده داری امری ناپسند و غیر عقلانی محسوب شده، نفی آن از ضوابط حقوق بشر شناخته می شود. به یک معنی دیگر برده ای وجود ندارد تا فارغ از زوایه تاریخی لازم باشد درباره احکام آن بحث شود.
لازم به یاد اوری است که اکثر فتوحات اسلامی بعد از پیامبر اسلام(ص) اتفاق افتاده است و در این فتوحات خلیفه اول(ابوبکر) و خلیفه دوم(عمر) نقش بارزی داشته اند، زمامداران اموی و عباسی نیز در گسترش قلمرو و جغرافیای مسلمانان صاحب نقش بودند. در ارزیابی و بررسی فتوحات اسلامی دو نکته باید مورد تأمل واقع شود:
1. جاذبه اسلام و رفتار مهرورزانه مجاهدین اسلام:
همه تاریخ نویسان واقع بین، عامل مهم و اساسی گسترش اسلام و نابودی دشمنان اسلام را( در قرن های اولیه)،در جاذبه اسلام و رفتار کریمانه سپاهیان اسلام می دانند، بنابراین به رغم برخی از تخلف ها که توسط خلفا یا زمامداران و فرماندهان اموی و عباسی صورت گرفته است، در کل رفتار و منش اسلامی مجاهدان مثبت بوده است. به همین جهت در موارد زیادی با مقاومت اندک تسلیم سپاه اسلام می شدند و بر اثر آن مال، جان و مذهب خود را حفظ می کردند(مقصود اهل کتاب است) و در برابر آن با پرداخت مالیات به نام «جزیه» با آزادی کامل مذهبی زندگی می کردند. از این رو ماهیت جنگ مسلمانان با رومیان و ایرانیان و نیز در شمال آفریقا و ماوراءالنهر، متفاوت از جنگ هایی که میان امپراطوران جهان در آن زمان به وقوع می پیوست، بوده است. به صورت غالب در این جنگ ها انگیزه اصلی گسترش قلمرو اسلام و آزادی مردم و افراد تحت ستم بوده است. البته در این میان انگیزه های اندکی مثل گرفتن غنایم، اسیر و کنیز هم بوده است ولی واقعیت امر این است که سرزمین های فتح شده صدها برابر بزرگتر از سرزمین حجاز(مکه و مدینه) بوده است، و همین طور نفوس ساکنان این مناطق هزار برابر نفوس اعراب مکه و مدینه بوده اند. اگر واقعا هدف این جنگها برده گرفتن می بود، باید هر عرب هزاران نفر کنیز و غلام در اختیار می گرفت. در حالی که چنین چیزی واقعیت ندارد، شمار غلامان و کنیزان اعراب مکه و مدینه بعد از فتح شام و ایران و نیز آفریقا آن قدر زیاد نشده است که بتوان گفت اعراب به انگیزه کنیز گرفتن دختران مناطق دیگر جهان دست به جنگ زده اند.
بر اساس تحلیل جغرافیایی و اجتماعی نفوس مناطق فتح شده بدست می آید، که جنگ های اعراب مسلمان، علیه روم، ایران و آفریقا با انگیزه های معنوی و مذهبی بوده است. به همین جهت برخی از مورخان غربی گفته اند که مسلمین در جنگ به قتل و کشتار و غارت دست نمی زدند، تنها با شکست جنگجویان، افراد غیر نظامی را میان مسلمان شدن و تسلیم شدن تحت فرمان حکومت اسلامی و پرداخت جزیه مخیر می گذاشتند، آنان که اسلام را می پذیرفتند بدون پرداخت جزیه در سرزمین آبایی خود می ماندند و آنان که اسلام را قبول نمی کردند، پذیرش پرداخت جزیه ضمن حفظ عقیده مذهبی خویش تحت حکومت اسلامی حاضر به زندگی در سرزمین اجدادی خود می شدند، در حالی که تمام دارایی، جان و ناموس شان محفوظ و مصون می ماند. بدین ترتیب فتوحات اسلامی با سرعت فوق العاده به پیش می رفت و مردم مناطق فتح شده به تدریج با رفتار عادلانه متمایل به اسلام می شدند و با اختیار اسلام به عنوان دین خود، از پرداخت جزیه نیز معاف می شدند. دیگر سخن از کنیز و بردگی به معنای وسیع آن وجود نداشته است.v}(تاریخ خلفاء، رسول جعفریان، ص800)
2. اسیران میدان جنگ و روش مناسب برخورد با آنان
از منظر نظام حقوقی اسلام، در میدان جنگ بعد از شکست دشمن، تمام افراد اعم از زن و مرد نباید کشته شوند، و در شرایط زمان گذشته، بهترین راه در جهت حفظ و نگهداری اسیران این بود که آنان را در درون خانه های فاتحان با شرایط مناسب انسانی جهت بهره وری از توانایی های آنها به کار و فعالیت مشغول نمایند، به مقتضای طبع زنان، اسیران زن به کارهای درون خانه می پرداختند، و اسیران مرد در مزارع و کارهای بیرون از خانه مشغول می شدند. با این کار ضمن اینکه تعامل عاطفی مناسب میان مسلمین و اسیران صورت می گرفت، آنان به مرور با پذیرش اسلام جزء مسلمانان شمرده می شدند و بسیاری آزاد می گردیدند و برخی هم که در شرایط بردگی می ماندند نیز راه های شرعی در جهت اقدام به آزادی اشان وجود داشت که در مجموع همه این روش ها به نفع آزادی بردگان می انجامید.
بنابراین، بزرگنمایی «کنیزی» در جنگ های چند سده اول، نوعی ایجاد توهم در انحراف وقایع از مسیر حقیقت است و ما ضمن اینکه رفتار مسلمانان در زمان خلیفه اول و دوم و نیز دوره امویان و عباسیان را به صورت صد در صد توجیه نمی کنیم، اما بر اساس قضاوت و ارزیابی مستشرقین منصف می گوییم، غالب و اکثریت رفتار مسلمانان در جنگ با غیرمسلمانان عادلانه، مهرورزانه، آزادی بخش و انسانی بوده است. چون در این جنگ ها غالبا اهداف مقدس مذهبی مطرح بوده است غنایم و اسیران نیز محدود و در حداقل ممکن بوده است. اگر نه باید زندگی افراد مسلمان حجاز، فقط با فتح عراق و شام هزار برابر متفاوت می شد، تاریخ چنین تفاوت هایی را گزارش نکرده است. پس کافی است که در تقدس اسلام و پاکی این آئین جهانی، جنگ های مسلمانان را شاهد و زنده، جهت احیای کرامت انسانی برشماریم.
جهت آگاهى از سیستم بردگى در اسلام و نظر اسلام درباره ى برده دارى
ر.ک:
1. نگاهى به بردگى ، آیهالله محمد على گرامى.
2. فرازهایى از اسلام، علامهى طباطبایى(ره).
3. اسلام و آزادى بردگان، آیهالله مکارم شیرازى.
4- اسلام و مسائله آزادی , بردگی , موسوی زنجانی
5- حقوق بشر, اسدالله مبشری
6- رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام
7- فروغ ابدیت، جعفر سبحانی و تاریخ ویل دورانت