تفسیر سخنی رو که از امام فرمودید بیان میکنید؟ یا زمان و مکان بیان این سخن رو؟
با تشکر
در پناه حق:sham:
سلام علیکم
این روایت مذکور این سوال را به ذهن متبادر می کند که آیا انسانها در قبل از این عالم یکدیگر را دیده اند؟
اگر مقصود ، قبل زمانی باشد ، خیر چنین واقعه ای در برهه ای از زمان رخ نداده است. چون تقدّم زمانی یک موجود بر خودش موجب تناقض می شود. امّا اگر منظور از قبلیّت ، قبلیّت غیر زمانی باشد ، چنین امکانی وجود دارد.
توضیح مطلب آنکه برای قبلیّت و بعدیّت ، هشت قسم شمرده اند که قبل و بعد زمانی یکی از آنهاست. نفس آدمی از آنجا که در امتداد حرکت جوهری بدن حاصل می شود ؛ و از حیث زمانی قبل از آن وجود نداشته است ، لذا نمی تواند از حیث زمانی قبل از بدن خودش وجود داشته باشد. لذا معنی ندارد که کسی زمان قبل از پیدایش مادّی خود ، نفسی (روحی ) داشته باشد تا آن روح در زمان سابق ، روح دیگری را ملاقات نمایند. این حقیقتی است که در حکمت متعالیه (مکتب فلسفی ملاصدرا ) با براهین قاطع به اثبات رسیده است.
امّا آنگاه که نفس انسان در مسیر حرکت جوهری بدن ، پدیدار گشت ، از جهاتی تقدّم بر بدن دارند که عبارتند از:
1ـ تقدّم بالطّبع: یعنی نفس از آن جهت که صورت نوعیّه ی انسان می باشد ؛ و بدن ، مادّه ی انسان است ، لذا نفس علّت قِوام و علّت مبقیّه ی بدن محسوب می شود ؛ یعنی نفس است که به عنوان صورتِ متّحد با بدن ، بدن آدمی را فعلیّت می دهد و فعلیّت آن را حفظ می کند. و شکّ نیست که علّت ـ اگر چه ناقصه باشد ـ بر معلول خود تقدّم دارد. از این تقدّم با عنوان تقدّم بالطّبع یاد می شود.
2ـ تقدّم بالدّهر: نفس ، اگر چه حاصل حرکت جوهری بدن است ، امّا موجودی است مجرّد ؛ لذا بر بدن مادّی تقدّم وجودی دارد. چون هر موجود مجرّدی بر امر مادّی تقدّم وجودی دارد.
2ـ تقدّم بالشّرف: یعنی نفس از حیث شرافت وجودی نیز مقدّم بر بدن است.
از این سه لحاظ ، نفس انسان مقدّم بر بدن اوست. پس با توجّه به قسم دوم از این تقدّمها ، نفس آدمی بعد از پیدایش ، می تواند فراتر از زمان و مکان قرار گیرد. در این صورت است که دو نفس می توانند همدیگر را در فرازمان و فرامکان ملاقات نمایند ، بی آنکه بین ابدان آنها ارتباطی وجود داشته باشد. اگر چنین حالتی رخ داد و بعد از مدّتی آن دو شخص همدیگر را در عالم مادّه نیز ملاقات کردند ، احساس خواهند نمود که قبلاً همدیگر را دیده اند.
در روایات اهل بیت (ع) نیز به صراحت اشاره شده که ارواح در عالم فوق مادّی سیر می کنند و با همدیگر ملاقات می نمایند و گاه با همدیگر انس می گیرند یا دشمن هم می شوند. لذا وقتی ابدان آنها به هم می رسند ، نوعی حسّ آشنایی یا حسّ دشمنی به آنها دست می دهد.
پس اینکه گاه برخی انسانها ــ بخصوص در سنین گذر از نوجوانی به جوانی ــ در مواجهه با افراد یا حوادث ، احساس می کنند که آن افراد یا حوادث را قبلاً دیده اند ربط چندانی به جریان میثاق در عالم ذرّ ندارد.
امام باقر (ع) فرمودند: « إِنَّ الْعِبَادَ إِذَا نَامُوا خَرَجَتْ أَرْوَاحُهُمْ إِلَى السَّمَاءِ فَمَا رَأَتِ الرُّوحُ فِي السَّمَاءِ فَهُوَ الْحَقُّ وَ مَا رَأَتْ فِي الْهَوَاءِ فَهُوَ الْأَضْغَاثُ أَلَا وَ إِنَّ الْأَرْوَاحَ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ وَ مَا تَنَاكَرَ مِنْهَا اخْتَلَفَ فَإِذَا كَانَتِ الرُّوحُ فِي السَّمَاءِ تَعَارَفَتْ وَ تَبَاغَضَتْ فَإِذَا تَعَارَفَتْ فِي السَّمَاءِ تَعَارَفَتْ فِي الْأَرْضِ وَ إِذَا تَبَاغَضَتْ فِي السَّمَاءِ تَبَاغَضَتْ فِي الْأَرْض ــــــــ چون بنده ها بخوابند روحشان به آسمان برآيد و آنچه روح در آسمان بيند درست و حقّ است ، و آنچه در هوا بيند پرت و پلا است. آگاه باشید كه ارواح لشكرهاى آماده اند ؛ پس ارواحی که همديگر را بشناسند با هم الفت گيرند و آنها که با هم ناشناس باشند جدایى گيرند. پس زمانی که روحها در آسمان باشند با هم آشنا و دشمن شوند. پس چون در آسمان باهم آشنا شوند در زمين آشناى هم باشند، و چون در آسمان همدگر را دشمن دارند در زمين هم دشمن هم باشند.» (بحار الأنوار ، ج58، ص32)
از این روایت استفاده می شود که ارواح به هنگام خواب ، غیر از ارواح دیگر ، سایر پدیده ها را هم از افق ملکوت مشاهده می کنند. لذا ممکن است اموری ببینند که در ظرف زمانی آینده است و هنوز برای وجود زمانی ما ظهور نیافته اند. بر این اساس نه تنها ممکن است کسی احساس کند که دیگری را قبلاً دیده است ، بلکه ممکن است احساس کند که فلان حادثه را نیز قبلاً تجربه کرده است.
[=B Mitra]امام علی : [=B Mitra] [=B Mitra]اَلتَّبْذيرُ عُنْوانُ الْفاقَةِ. غررالحکم،ص359[=B Mitra] [=B Mitra]زياده روى مقدمه فقر و تنگدستى است.
سلام
ببخشید یه سوالی ذهن منو مشغول کرده گفتم شاید شما جوابش رو بدونید
در مورد یکی از فرمایشات امام علی (ع) که میفرمایند کارها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشی به مرگ می انجامد
میخواستم بدونم یعنی چی؟
این پستمو بعد از اینکه دیدید پاک میکنم
[="Tahoma"][="Navy"] mnsy;309784 نوشت:
سلام علیکم
این روایت مذکور این سوال را به ذهن متبادر می کند که آیا انسانها در قبل از این عالم یکدیگر را دیده اند؟
اگر مقصود ، قبل زمانی باشد ، خیر چنین واقعه ای در برهه ای از زمان رخ نداده است. چون تقدّم زمانی یک موجود بر خودش موجب تناقض می شود. امّا اگر منظور از قبلیّت ، قبلیّت غیر زمانی باشد ، چنین امکانی وجود دارد.
توضیح مطلب آنکه برای قبلیّت و بعدیّت ، هشت قسم شمرده اند که قبل و بعد زمانی یکی از آنهاست. نفس آدمی از آنجا که در امتداد حرکت جوهری بدن حاصل می شود ؛ و از حیث زمانی قبل از آن وجود نداشته است ، لذا نمی تواند از حیث زمانی قبل از بدن خودش وجود داشته باشد. لذا معنی ندارد که کسی زمان قبل از پیدایش مادّی خود ، نفسی (روحی ) داشته باشد تا آن روح در زمان سابق ، روح دیگری را ملاقات نمایند. این حقیقتی است که در حکمت متعالیه (مکتب فلسفی ملاصدرا ) با براهین قاطع به اثبات رسیده است.
امّا آنگاه که نفس انسان در مسیر حرکت جوهری بدن ، پدیدار گشت ، از جهاتی تقدّم بر بدن دارند که عبارتند از:
1ـ تقدّم بالطّبع: یعنی نفس از آن جهت که صورت نوعیّه ی انسان می باشد ؛ و بدن ، مادّه ی انسان است ، لذا نفس علّت قِوام و علّت مبقیّه ی بدن محسوب می شود ؛ یعنی نفس است که به عنوان صورتِ متّحد با بدن ، بدن آدمی را فعلیّت می دهد و فعلیّت آن را حفظ می کند. و شکّ نیست که علّت ـ اگر چه ناقصه باشد ـ بر معلول خود تقدّم دارد. از این تقدّم با عنوان تقدّم بالطّبع یاد می شود.
2ـ تقدّم بالدّهر: نفس ، اگر چه حاصل حرکت جوهری بدن است ، امّا موجودی است مجرّد ؛ لذا بر بدن مادّی تقدّم وجودی دارد. چون هر موجود مجرّدی بر امر مادّی تقدّم وجودی دارد.
2ـ تقدّم بالشّرف: یعنی نفس از حیث شرافت وجودی نیز مقدّم بر بدن است.
از این سه لحاظ ، نفس انسان مقدّم بر بدن اوست. پس با توجّه به قسم دوم از این تقدّمها ، نفس آدمی بعد از پیدایش ، می تواند فراتر از زمان و مکان قرار گیرد. در این صورت است که دو نفس می توانند همدیگر را در فرازمان و فرامکان ملاقات نمایند ، بی آنکه بین ابدان آنها ارتباطی وجود داشته باشد. اگر چنین حالتی رخ داد و بعد از مدّتی آن دو شخص همدیگر را در عالم مادّه نیز ملاقات کردند ، احساس خواهند نمود که قبلاً همدیگر را دیده اند.
ادامه دارد . . . . .[/]
در روایات اهل بیت (ع) نیز به صراحت اشاره شده که ارواح در عالم فوق مادّی سیر می کنند و با همدیگر ملاقات می نمایند و گاه با همدیگر انس می گیرند یا دشمن هم می شوند. لذا وقتی ابدان آنها به هم می رسند ، نوعی حسّ آشنایی یا حسّ دشمنی به آنها دست می دهد.
پس اینکه گاه برخی انسانها ــ بخصوص در سنین گذر از نوجوانی به جوانی ــ در مواجهه با افراد یا حوادث ، احساس می کنند که آن افراد یا حوادث را قبلاً دیده اند ربط چندانی به جریان میثاق در عالم ذرّ ندارد.
امام باقر (ع) فرمودند: « إِنَّ الْعِبَادَ إِذَا نَامُوا خَرَجَتْ أَرْوَاحُهُمْ إِلَى السَّمَاءِ فَمَا رَأَتِ الرُّوحُ فِي السَّمَاءِ فَهُوَ الْحَقُّ وَ مَا رَأَتْ فِي الْهَوَاءِ فَهُوَ الْأَضْغَاثُ أَلَا وَ إِنَّ الْأَرْوَاحَ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ وَ مَا تَنَاكَرَ مِنْهَا اخْتَلَفَ فَإِذَا كَانَتِ الرُّوحُ فِي السَّمَاءِ تَعَارَفَتْ وَ تَبَاغَضَتْ فَإِذَا تَعَارَفَتْ فِي السَّمَاءِ تَعَارَفَتْ فِي الْأَرْضِ وَ إِذَا تَبَاغَضَتْ فِي السَّمَاءِ تَبَاغَضَتْ فِي الْأَرْض ــــــــ چون بنده ها بخوابند روحشان به آسمان برآيد و آنچه روح در آسمان بيند درست و حقّ است ، و آنچه در هوا بيند پرت و پلا است. آگاه باشید كه ارواح لشكرهاى آماده اند ؛ پس ارواحی که همديگر را بشناسند با هم الفت گيرند و آنها که با هم ناشناس باشند جدایى گيرند. پس زمانی که روحها در آسمان باشند با هم آشنا و دشمن شوند. پس چون در آسمان باهم آشنا شوند در زمين آشناى هم باشند، و چون در آسمان همدگر را دشمن دارند در زمين هم دشمن هم باشند.» (بحار الأنوار ، ج58، ص32)
از این روایت استفاده می شود که ارواح به هنگام خواب ، غیر از ارواح دیگر ، سایر پدیده ها را هم از افق ملکوت مشاهده می کنند. لذا ممکن است اموری ببینند که در ظرف زمانی آینده است و هنوز برای وجود زمانی ما ظهور نیافته اند. بر این اساس نه تنها ممکن است کسی احساس کند که دیگری را قبلاً دیده است ، بلکه ممکن است احساس کند که فلان حادثه را نیز قبلاً تجربه کرده است.
امام علی سلام الله علیه: :
لا یَسعَدُ امْرُؤٌ إلاّ بِطاعَةِ اللّهِ سُبحانَهُ وَ لا یَشقَى امْرُؤٌ إلاّ بِمَعصیَةِ اللّهِ؛
هیچ کس جز با اطاعت خدا خوشبخت نمىشود و جز با معصیت خدا بدبخت نمىگردد.
غررالحکم، ح 10848/ میزان الحکمة: ج 5، ص 300
امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمودند:
اى بندگان خدا همانا بهترین و محبوبترین بنده نزد خدا، بنده اى است که خدا او را در پیکار
با نفس یارىداده است،آن کس که جامه زیرین او اندوه، و لباس رویین او ترس از خداست.
چراغ هدایت در قلبش روشن شده و وسائل لازم براى روزى او فراهم آمده و دورى ها و دشوارى ها را بر خود نزدیک و آسان ساخته است.
حقایق دنیا را با چشم دل نگریسته، همواره به یاد خدا بوده و اعمال نیکو،
فراوان انجام داده است.
از چشمه گواراى حق سیراب گشته، چشمه اى که به آسانى به آن رسید و از آن نوشیده سیراب گردید.
در راه هموار و راست قدم برداشته، پیراهن شهوات را از تن بیرون کرده، و جز یک غم، از تمام غم ها خود را مى رهاند
حضرت علی (ع)
بد ترین رفیق کسی است که تو را به معصیت خدا تشویق کند.
امام علی(ع) برای استنباط و کشف احکام خدا به دنبال خواست مردم نـبـود بـلـکه خواست خدا را در نظر داشت،
اما برای اجرا و تحقق امـور حـکـومـت بـه مشورت و نقد و انتقاد مردم ارزش فراوانی می داد.
امام علی فرمودند:
أَلصَّبْرُ صَبْرانِ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصیبَةِ حَسَنٌ جَمیلٌ، وَ أَحْسَنُ مِنْ ذلِکَ الصَّبْرُ عِنْدَ ما حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْکَ.
صبر بر دو قسم است: صبر بر مصیبت که نیکو و زیباست،
و بهتر از آن صبر بر چیزى است که خداوند آن را حرام گردانیده است.
امام علی (ع) می فرمایند:
بهترین یاران کسی است که در راه اطاعت خدا یاری کند
[=B Mitra]اَلتَّبْذيرُ عُنْوانُ الْفاقَةِ. غررالحکم،ص359[=B Mitra]
[=B Mitra] [=B Mitra]زياده روى مقدمه فقر و تنگدستى است.
سلام
ببخشید یه سوالی ذهن منو مشغول کرده گفتم شاید شما جوابش رو بدونید
در مورد یکی از فرمایشات امام علی (ع) که میفرمایند کارها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشی به مرگ می انجامد
میخواستم بدونم یعنی چی؟
این پستمو بعد از اینکه دیدید پاک میکنم
از زمین خوردن کسی شاد مشو ، که نمی دانی روزگار برای تو چه در استین دارد . علی ( ع )