آنچه تاریخ معنویت غرب به ارمغان آورد (حرمسرا در دنیای امروز)...؟
تبهای اولیه
با سلام
دنیای امروز، رسم حرمسرا را منسوخ کرده است.
دنیای امروز حرمسرا داری را کاری ناپسند می داند و عامل وجود آن را از میان برده است.
اما کدام عامل؟
آیا عامل ناهمواری های اجتماعی را از میان برده است و در نتیجه همه جوانان رو به ازدواج آورده اند و از این راه زمینه حرمسرا سازی را از میان برده است؟
خیر، کار دیگری کرده است، با عامل اول یعنی عفاف و تقوای زن مبارزه کرده، و بزرگترین خدمت را از این راه به جنس مرد انجام داده است.
تقوا و عفاف زن به همان نسبت که به زن ارزش می دهد و او را عزیز و گرانبها می کند برای مرد مانع شمرده می شود.
دنیای امروز کاری کرده است که مرد عیاش این قرن نیازی به تشکیل حرمسرا با آن همه خرج و زحمت ندارد.
برای مرد این قرن، از برکت تمدن غرب همه جا حرمسراست. مرد این قرن برای خود لازم نمی داند که به اندازه هارون الرشید و فضل بن یحیی برمکی پول و قدرت داشته باشد تا به اندازه آنها جنس زن را در نوع های مختلف و رنگهای مختلف مورد بهره برداری قرار دهد.
برای مرد این قرن داشتن یک اتومبیل سواری و ماهی دو سه هزار تومان درآمد کافی است تا آنچنان وسیله عیاشی و بهره برداری از جنس زن را فراهم کند که هارون الرشید هم در خواب ندیده است.
هتل ها و رستوران ها و کافه ها از پیشتر آمادگی خود را به جای حرمسرا برای مرد این قرن اعلام کرده اند.
جوانی مانند عادل کوتوالی در این قرن با کمال صراحت ادعا می کند که در آن واحد بیست و دو معشوقه در شکل ها و قیافه های مختلف داشته است، چه از این بهتر برای مرد این قرن.
مرد این قرن از برکت تمدن غربی چیزی از حرمسراداری جز مخارج هنگفت و زحمت و دردسر از دست نداده است.
اگر قهرمان هزار و یکشب سر از خاک بردارد و امکانات وسیع عیش و عشرت و ارزانی و رایگانی زن امروز را ببیند، به هیچ وجه حاضر به تشکیل حرمسرا با آن همه خرج و زحمت نخواهد شد.
و از مردم مغرب زمین که او را از زحمت حرمسراداری معاف کرده اند تشکر خواهد کرد و بیدرنگ اعلام خواهد کرد تعدد زوجات و ازدواج موقت ملغی، زیرا اینها برای مردان در برابر زنان تکلیف و مسئولیت ایجاد می کند.
اگر بپرسید برنده این بازی دیروز و امروز معلوم شد، پس بازنده کیست؟
متأسفانه باید بگویم آنکه هم دیروز و هم امروز بازی را باخته است، آن موجود خوش باور و ساده دلی است که به نام جنس زن معروف است.:Sham:
مرتضی مطهری- نظام حقوق زن در اسلام- صفحه 66-65
ویل دورانت فیلسوف و نویسنده معروف تاریخ تمدن میگوید:
اگر فرض کنیم در سال 2000 مسیحی هستیم و بخواهیم بدانیم که بزرگترین حادثه ربع اول قرن بیستم چه بوده است، متوجه خواهیم شد، که این حادثه، جنگ و یا انقلاب روسیه نبوده است؛ بلکه همانا دگرگونی وضع زنان بوده است.
تاریخ چنین تغییر تکان دهنده ای در مدتی به این کوتاهی کمتر دیده است و خانه مقدس که پایه نظم اجتماعی ما بود، شیوه زناشوئی که مانع شهوترانی و ناپایداری وضع انسان بود، قانون اخلاقی پیچیده ای که ما را از توحش به تمدن و آداب معاشرت رسانده بود همه آشکارا در این انتقال پرآشوبی که همه رسوم و اشکال زندگی و تفکر ما را فرا گرفته است گرفتار گشته اند.
اکنون نیز ناله متفکران غربی از بهم خوردن نظم خانوادگی و سست شدن پایه ازدواج، از شانه خالی کردن جوانان از قبول مسئولیت ازدواج، از منفور شدن مادری، از کاهش علاقه پدر و مادر و بالاخص علاقه مادر نسبت به فرزندان، از ابتذال زن دنیای امروز و جانشین شدن هوسهای سطحی بجای عشق، از افزایش دائم التزاید طلاق، از زیادی سرسام آور فرزندان نامشروع، از نادرالوجود شدن وحدت و صمیمیت میان زوجین، بیش از پیش به گوش می رسد.
.
سلام علیکم جناب رضا،
مطالبتان خیلی جالب بود، اتفاقاً امروز صبح که به منزل پدرم میرفتم این وضع خانمهای در خیابانهای پایخت را که میدیدم با خودم میگفتم که چند سال پیش در این مملکت کسی که چشمش هرزه بود در خیابانها چیز زیادی عایدش نمیشد و باید به ویدئو و غیره پناه میبرد یا مهمانیهای آنچنانی که اسمش پارتی بود و هر کسی اهلش نبود ... اما الآن نه زنان دور از دسترس هالیوودی که زنان حیّ و حاضر به صورت زنده خود را به رایگان در مقابل چشم او قرار دادهاند! آرایش کرده و زینت داده شده ... کشور ما هم دارد بهشت میشود برای کسانی که چشمشان هرزه است ...
در حدیث امام صادق علیهالسلام است که مو نیمی از جمال است، زنان با احتساب باز گذاشتن موهای خود و استفده از روسری به عنوان زینتی مضاعف بر روی موهای خود و بعد آرایش صورت و پوشید لباس تنگ آستین و پاچه کوتاه عملاً و رسماً بیش از نیمی از زیبایی خود را خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته، به صورت اِشانتیون به هر رهگذری عرضه میکنند، رایگان، بدون حتی مالیات و عوارض، فکر کنید اِشانتیونی به ارزش بیش از نیمی از کل! و خریدار این زیبایی هم انسانهای با چشمهای هرزه و طبعهای هرزه هستند ...
در این بین زنانی هستند که در وقاحت و روشنفکری تا به آنجا رسیدهاند که میگویند خوب بگذارید نگاهمان کنند، تمام که نمیشویم! به ایشان هم گفته میشود که شما پیش از این تمام شدهاید، بدنتان و زیباییتان کم نمیشود و تمام نمیشود ولی عزّتتان کم و تمام میشود و از انسانیتتان جز یک رویهی نخنما چیزی باقی نمیماند ... اینجاست که انسان متمدن از باطن به ظاهر کوچ میکند، در ظاهر سرگرم میشود و در همانجا ساکن میشود تا ناغافل زمان این ظاهر برایشان تمام شود و دیگر او بماند و ظلمتِ باطنی متروک و ویران ... :geryeh:
راستی در ادامهی صحبتهای ویلدورانت که آوردید باید گفت که ای کاش ایشان زنده بودند تا در ادامهی «تاریخ تمدن»شان کتاب دیگری هم بنویسند بر «تاریخچهی فرار از تمدن» با اسم مندرآوردی ولی دهانپُرکُن «پُستتمدن»، وضعیت پوشش امروزی مانند وضعیت لباس آن پادشاهی است که خیاطی شیاد به او گفت بهترین لباس را برای او دوخته است ولی فقط انسانهای فرهیخته و خیلیمتمدن متوجه آن میشوند در حالیکه هر بچهای میفهمد که آنچه در تن او بود و در تن مرد و زن امروز ماست لباس نیست بلکه برهنگی است: کاسیاتٌ عاریات، اما هیچ کس از ترس اینکه به او انگ «فرهیخته و خیلی متمدن نبودن» نچسبد حاضر نیست اعتراف کند که او برهنه شده است و سایرین هم برهنهاند، که این لباسها لباس نیست و فریب است، همه برهنهاند و همه گمان میکنند که لباسهای فاخر و مارکدار(:Moteajeb!:) بر تن دارند، در این تمدن جدید که ویلدورانت دومی باید تاریخش را بنویسد انسان متمدن دوباره به وضعیت حیوانات بدوی نزدیک میشود تا نظریهی تکامل داروین را هم به چالش بکشند! اکنون متمدنترین افراد حیوانات جنگل هستند که مجموعاً برهنه هستند، سبزیجاتخوارهای آنها که دیگر روشنفکر هم هستند و البته گاوپرستی دین مناسبی برای این تمدن جدید خواهد بود ... و نهایتاً بیچاره گاو که این حیوان نجیب از بعد از گوسالهپرستی بنیاسرائیل دیگر هرگز روی نگاه کردن به آسمان را ندارد و سر به زیر مانده است.
یا علی
سلام
رَوَى الْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ يَظْهَرُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ كَاشِفَاتٌ عَارِيَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ الدِّينِ دَاخِلَاتٌ فِي الْفِتَنِ مَائِلَاتٌ إِلَى الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلَّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ
از امير مؤمنان (ع): در آخر الزمان و نزديك قيامت كه بدترين زمانهاست زنانى پيدا شوند، خيابان گرد، عريان، از دين بيگانه، دنبال فتنه ها و هوسباز و پيرو شهوتها و شتابان به لذتها، حلال داننده گناهان و به دوزخ ابدى گرفتار.(مكارم الأخلاق / ترجمه ميرباقرى، ج1، ص: 384)
اصبغ بن نباته گويد: «از اميرالمؤمنين عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: در آخر الزمان و در نزديكى قيامت كه بدترين زمان است زنانى نمايان مىشوند كه بدون پوشش و برهنه و تفريح كننده بوده و از دين بيرون مى روند و در فتنه ها وارد مى شوند، به شهوت ها تمايل دارند و به سوى لذتها شتاب مى كنند و حرامها را حلال مى شمرند اينان در جهنم وارد مى شوند و هميشه در آن مى مانند.» (منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، ج25، ص: 149)
من لا يحضره الفقيه، ج3، ص: 390
مكارم الأخلاق، ص: 201
وسائل الشيعة، ج20، ص: 35
دنیای امروز، رسم حرمسرا را منسوخ کرده است.
دنیای امروز حرمسرا داری را کاری ناپسند می داند و عامل وجود آن را از میان برده است.
یعنی اگر حرمسرایی وجود داشت این همه فساد به بار نمی آمد.
مطلبتون با عنوانش نمیخواند ، همه افتخار ما به دینمون از بین بردن حرمسرا بود که الان باعث تاسف شما شده چرا حرمسرا از بین رفته !!!!
دنیای کنونی بیشترین خدمت رو به زن کرده است نمیتونید این رو منکر شوید
زمانی که اعتقاد داشتند باید زن را در پستوهای خانهها نگه داشت و زنان خود را حتی به اسم صدا نمیکردند؛ «مادر بچهها»، «عیال» و «ضعیفه» یا به نام پسر بزرگ و ...
از تحصیل محرومش میکردند آموزش زن رو حرام و مکروه میدونستند شعرهای زیبایی هم در وصفش خوندند :
دختر چو به كف گرفت خامه ** ارسال كند جواب نامه
آن نامه نشان روسیاهی است ** نامش چو نوشته شد گواهی است
در زمان های گذشته، از نهاد خانواده گرفته تا محیط اجتماع، این مسأله به زنان و دختران تلقین میکردند كه شما برای امور بیرون از خانه ساخته نشدهاید و فرزند دختری كه در یك خانه به دنیا میآید، با این باور عمومی و فرهنگ رشد میكند كه «من دخترم» باید از بسیاری از امور بپرهیزم وهمین باعث میشد كه علیرغم اینكه زنان در بسیاری از امور از تواناییها و قابلیتهای خوبی برخوردارند، خود را باور نداشته باشند و این تا آنجا پیش رفته است كه اگر زنانی در این بین به خودباوری رسیده باشند، متأسفانه ابتدا از طرف زنان مورد استهزاء و كنایه قرار میگیرند. خودباوری و اعتماد به نفس در زنان جامعه، باید از نهاد خانواده صورت بگیرد و این مسأله به صورت باور عمومی به سطح جامعه، تعمیم داده شود.
نهاد خانواده به صورت مردسالاری اداره میشود. این مرد ممكنه همان پدر خانواده باشد و بعد از آن در صورت از كار افتادگی پدر یا فوت او به وسیله پسر ارشد؛ این مرد یا پدر است، كه حرف اول و آخر را میزند و دیگران حتی در مقام مشورت هم قرار نمیگیرند و در این میان دختران و زنان از همه محرومترند. چون در اكثر این گونه خانوادهها اگر كسی صلاحیت مقام مشورتی را دارا باشد، معمولاً فرزندان ذكور هستند، چون كه پسر به دنیا آمدهاند و قرار است فردا نقش همین پدر را در خانواده دیگری بازی كنند، والاّ ناخلف خواهند بود!
وقتی ازدواج میکرد در ازای آن باید از حقوق و آزادی های شخصیش میگذشت هر زمان شوهر به زن دیگری تمایل پیدا میکرد حق اعتراض نداشت نهایت لطف قانون در حقش گرفتن حق طلاق بود
اینقدر جنس زن رو تحقیر کردید همه فسادها و گناهان رو گردنش انداختید، انگار مردان تافته جدا بافتن که حتی گناهی هم مرتکب نمیشوند بسه دیگه
اگه خدمت این دوره نبود وضع زنان همون مثل سابق باقی میموند
سلام علیکم و رحمه الله
با سلام
بنده به دلیل آی کیوی پائین چند تا سوال برام پیش اومد.
جناب آقای رضا :
این سخنان نقل از شهید مطهری می باشد که ذر سالهای قبل از 57-58 مطرح شده و منظور ایشان از دنیای امروز در واقع غرب و شرق است و نه یک کشور اسلامی مثل ایران.شاید اگر ایشان الآن زنده بودنداینگونه سخنرانی نمیکردند و اگر هم می کردند اجازه داده نمی شد که به گوش من و شما برسد..چرا؟! به خاطر اینکه ایشان در همان کتاب "عامل همه جا حرمسرا شدن" را 1-بیعدالتی جامعه و 2-بی عفتی زن بیان می کند و میگوید (و شما هم نقل کردید) که با ازبین بردن عفت زن همه جا را حرمسرا کرد . خوب ...ما هم انقلاب کردیم...اما سوالات حقیر:
1-چرا در ایران هم اینهمه فحشا زیادشده؟
2-اگر قرار بود که نتیجه کار ایران هم همان باشد که در غرب بوده اصلا چرا باید انقلاب کرد؟
3-در ایران بی عدالتی از عوامل مهم فساد است (فقر که آمد , ایمان می رود) در تاپیکهای دیگر هم همیشه این سوال را داشته ام ,چرا به جای اینکه از معلول (یعنی بی حجابی و فساد) صحبت بشه و زن را به صلابه بکشند به علت (بی عدالتی) کسی نمی پردازه..هر بچه ای میدونه که اگر علت حذف بشه خود به خود معلول هم حذف میشه و اگر علت باشه تمام این حرفها و نقدها و بگیر و ببندها در واقع آب در هاون کوبیدن است!
جناب owari:
مطالبتان خیلی جالب بود
ویل دورانت اون کتاب را در مورد کشور آمریکا و حدودا 70-80 سال پیش نوشته و چند تا نکته مهم توش هست:
نگرانیها و دغدغه های افرادی مانند ویل دورانت در مورد رواج فساد و آزادی زنان در نتیجه انقلاب صنعتی و افزایش بیکاری عموم مردم و از طرفی سرمایه دار شدن اقل مردم بوده که برای مردم ان زمان نوشته شده است(که نتیجه ان هم در شورش وال استریت نمایان شد) . ملاحظه می شود که بعد از یک قرن آن مصائب گریبان گیر کشور ما هم شده است.
سوالات حقیر:
1-پس نقش انقلاب و دین و مذهب در این مقوله چیست؟
2-آیا نمیتوان به جبر تاریخ ایمان آورد؟
3-با توجه به آنچه که میبینیم و آنچه که در روایات درمورد فساد آخرالزمان بیان شده است(که دو نمونه را برادر ملاصدرا اوردند) .آیا باید این روند رو به زوال را غیر عادی دانست و باید تعجب کرد؟
-----------------------
سرکار خانم شبنم:
1-من متوجه نشدم که آیا وضعیت امروز برای زنهای ایران خوب است یا نه؟
2-منظورتان از دنیای امروز کیست یا چیست؟
آیا منظور غرب است (هالیوود,سرمایه داری عاملان فساد و .....):لطفا خدمات ایشان یا صدمات ایشان را به جنس زن بفرمائید
آیا منظورتان فرهنگسازان یا روشنفکران و نخبگان غربی مثل ویل دورانت و بقیه است :ایشان که مخالف وضع آن زمان آمریکا (امروز ما) و خارج شدن زن از آن چارچوب سنتی آمریکا و آزادی ظاهری زن و از دست رفتن کانون گرم خانواده و گسترش فساد و دادن حق طلاق به زن و ....(کتاب لذایذ فلسفه) بودند.
آیا منظورتان کشور ایران است ؟حقیقتش چه اینجا و چه در تاپیکهای دیگه متوجه نشدم که آیا امروز به آن دنیای آرمانی خود رسیده اند (زنها) یا نه؟
بسه دیگه
برداشت حقیر اینه که هنوز زیر بار ظلمند (زنها)
و از این عبارت:
گه خدمت این دوره نبود وضع زنان همون مثل سابق باقی میموند
برداشتم اینه که الآن به خواسته هاتون رسیده اید (یا رسیده اند زنها)
در ضمن اگر مفهوم "این دوره" با مفهوم "دنیای امروز" که در جای دیگخ مطرح کردید فرق داره , لطفا آن را هم توضیح دهید.
با تشکر.
یعنی اگر حرمسرایی وجود داشت این همه فساد به بار نمی آمد.
مطلبتون با عنوانش نمیخواند ، همه افتخار ما به دینمون از بین بردن حرمسرا بود که الان باعث تاسف شما شده چرا حرمسرا از بین رفته !!!!
سرکار خانم شبنم،
سلام علیکم،
حقیر مطلب ایشان را به نحوی کاملاً متفاوت از شما برداشت کردم، ایشان نه افتخار اسلام را به از بین بردن حرمسرا معرفی کردند و نه الآن تأسفی برای از بین رفتن حرمسراها اظهار نمودند نه چیز دیگری که در پست شما به نظر میرسید، در واقع مطلبشان ربطی به اسلام و شخص خودشان ندارد و صحبتشان نقدی است بر رویکرد تمدن منحط غرب در این زمینه.
غربیها با شعار زنده کردن حقوق زنان حرکتی را کردند، حرمسراها را بیشرمانه خواندند (کاری به درستی و اشتباهی حرفشان نداریم، دقت کنید) ولی بعد کارهایی کردند که نتیجهاش این شد که دیگر کل کرهی زمین یک حرمسرای بزرگ باشد که در آن هیچ قیدی بین زن و مردها نباشد ... اول محرم و نامحرم و داشتن پوشش مناسب را تحجر خواندند، بعد کل ازدواج را نوعی تحجر و قید و بند اضافه معرفی کردند، بعد روابط بین همجنسها را باب کردند و به آن دامن زدند و بعد تازه پای حیوانات و غیره را هم به میان کشیدند ... در این میان فقط نام حرمسراست که شرمگینانه باقی ماند ولی ماهیت آن تازه آن هم صد برابر بدتر به داخل زندگی مردم کشیده شد ... این مطالب ایشان (اگر تصدیق کنند که منظورشان این بوده است) ارتباطی به مطالبی که شما گفتید نداشت، داشت؟ :Gig:
دنیای کنونی بیشترین خدمت رو به زن کرده است نمیتونید این رو منکر شوید
حقیر به شخصه منکر خدماتشان نیستم اما به نظرم خدماتشان در مقابل لطمات و صدماتشان قابل صرفنظر است. به طور کلی یکی از قوانین طبیعت قانون دوم ترمودینامیک شمرده میشود که بیان میکند برای رسیدن به هر مقصود غیربدیهی باید مقداری هزینه صرف کرد، به نظر حقیر خدماتی که غرب به انسانیت کرده است (از رسیدگی به امور زنان گرفته تا سرمایهگذاری در توسعهی علوم تا ایجاد سازمان ملل و ...) همگی بهایی است که بالإجبار پرداخته است تا بتواند به مقاصد شیطانی خود برسد.
بگذریم ... اگرچه ظاهراً در کل موافق حرفهایتان نیستم ولی در هر صورت نظراتی که بیان فرمودید به نظر میرسد برای تاپیک حاضر انحرافی التهابزا باشد که به جدالی ختم شود که در آن کاربران به دو دسته تقسیم شوند و شروع کنند به زدن آراء (تضارب آراء) و شخصیت یکدیگر، در چنین وضعیتی لااقل حقیر ترجیح میدهم که از چنین فضای آلودهای دور بمانم :Gol:
یا علی
با سلام
یعنی اگر حرمسرایی وجود داشت این همه فساد به بار نمی آمد.
کاربر گرامی نمیدانم از کجای سخنان آمده این را استنباط کرده اید که ما تاسف میخوریم در مورد اینکه حرم سرا وجود نداشته, فکر میکنم اگر با دقت بیشتری مطالب را بخوانید و به محیط غرب بنگرید به این پی میبرید که غرب زن اسیر قرون وسطا را از حرم سراها به زن قرون جدید در خیابانها و کابارها و دیسکو ها و بارهای شبانه وهزاران مکانی که زن اروپائی در ان نشخوار میکند و لذت آزادی کثیف را با تمامی جون به دل میخرد تا بگوید این آزادیست و تا آنجا پیش میرود که در منجلاب کثیف خود غوطه ور میشود تا در حرم سرای جدیدی جائی گیرد تا طبقه حا کم بر ان که یک طبقه فاسد و کثیف باشد (بورژوا )از ان استفاده کافی را ببرد .... آنهم نه برای آزادی و حق و حقوق زن بلکه برای وسیله ای برای تبلیغات جنسی و ابزاری ...
مطلبتون با عنوانش نمیخواند ،
هیچ منافاتی در عنوان تاپیک و مطالب آمده نمیبینم
همه افتخار ما به دینمون از بین بردن حرمسرا بود که الان باعث تاسف شما شده چرا حرمسرا از بین رفته !!!!
فکر میکنم با توضیحات بالا متوجه شدید که حرم سراها در غرب هنوزم وجود دارد اما با عنوان دیگری ..........آزادی ...حق و حقوق زنان !!!
دنیای کنونی بیشترین خدمت رو به زن کرده است نمیتونید این رو منکر شوید
اگر در این مورد در مورد غرب سخنی دارید که دنیای کنونی خدمت به زن کرده خوش حال میشوم در این مورد با سند و مدرک آنها را عنوان کنید یا قیاسی داشته باشیم در تاریخ تا بیشتر روشن شود
زمانی که اعتقاد داشتند باید زن را در پستوهای خانهها نگه داشت و زنان خود را حتی به اسم صدا نمیکردند؛ «مادر بچهها»، «عیال» و «ضعیفه» یا به نام پسر بزرگ و ...
از تحصیل محرومش میکردند آموزش زن رو حرام و مکروه میدونستند شعرهای زیبایی هم در وصفش خوندند :
دختر چو به كف گرفت خامه ** ارسال كند جواب نامه
آن نامه نشان روسیاهی است ** نامش چو نوشته شد گواهی است
در زمان های گذشته، از نهاد خانواده گرفته تا محیط اجتماع، این مسأله به زنان و دختران تلقین میکردند كه شما برای امور بیرون از خانه ساخته نشدهاید و فرزند دختری كه در یك خانه به دنیا میآید، با این باور عمومی و فرهنگ رشد میكند كه «من دخترم» باید از بسیاری از امور بپرهیزم وهمین باعث میشد كه علیرغم اینكه زنان در بسیاری از امور از تواناییها و قابلیتهای خوبی برخوردارند، خود را باور نداشته باشند و این تا آنجا پیش رفته است كه اگر زنانی در این بین به خودباوری رسیده باشند، متأسفانه ابتدا از طرف زنان مورد استهزاء و كنایه قرار میگیرند. خودباوری و اعتماد به نفس در زنان جامعه، باید از نهاد خانواده صورت بگیرد و این مسأله به صورت باور عمومی به سطح جامعه، تعمیم داده شود.
نهاد خانواده به صورت مردسالاری اداره میشود. این مرد ممكنه همان پدر خانواده باشد و بعد از آن در صورت از كار افتادگی پدر یا فوت او به وسیله پسر ارشد؛ این مرد یا پدر است، كه حرف اول و آخر را میزند و دیگران حتی در مقام مشورت هم قرار نمیگیرند و در این میان دختران و زنان از همه محرومترند. چون در اكثر این گونه خانوادهها اگر كسی صلاحیت مقام مشورتی را دارا باشد، معمولاً فرزندان ذكور هستند، چون كه پسر به دنیا آمدهاند و قرار است فردا نقش همین پدر را در خانواده دیگری بازی كنند، والاّ ناخلف خواهند بود!
وقتی ازدواج میکرد در ازای آن باید از حقوق و آزادی های شخصیش میگذشت هر زمان شوهر به زن دیگری تمایل پیدا میکرد حق اعتراض نداشت نهایت لطف قانون در حقش گرفتن حق طلاق بود
اینقدر جنس زن رو تحقیر کردید همه فسادها و گناهان رو گردنش انداختید، انگار مردان تافته جدا بافتن که حتی گناهی هم مرتکب نمیشوند بسه دیگه
اگه خدمت این دوره نبود وضع زنان همون مثل سابق باقی میموند
گفته های را که عنوان کرده اید نحوه نگرش اسلام به زن نیست !!متاسفانه خیلی از اخلاقیات و یا رفتارها و فرهنگها از ایران باستان و یا یونان و یا کشورهای دیگر وارد شده و به خورد مردم ما داده شده !!
یک مورد خد ماتتان عنوان میکنم در مورد صدا زدن زن, مثلا که این نوع صدا زدن ریشه در ایران قدیم دارد نه در اسلام در هیچ جائی ,احادیث و گفتار اهل بیت ع نمیبینید که اسم همسر و یا خواهر خود را اینگونه صدا زده باشند و خیلی مسائل دیگری که عنوان کرده اید !!
فراموش نکنید که اسلام در تسا وی زن و مرد مشکلی ندارد بلکه درتشابه است که این دو باهم فرق میکنند !!
چنانچه سوالی و سخنی دارید مستند عنوان کنید خوش حال میشویم .
یا علی ع
[="Tahoma"][="Navy"]با سلام
یکی از دلایل این مفاسد رفاه است رفاهی که ما آن را بعنوان یکی از مهمترین مقاصد زندگی به مردم معرفی کردیم و الحمدلله تا حد زیادی هم فراهم شد اما کمتر کسی از مسیر صحیح بعد از رفاه سخن گفت و لذا خیلی از ما به شهوات و مفاسد گرفتار شدیم
ای کاش از اول به ما نمی گفتند مقصد رفاه است بلکه رفاه را زنگ استراحتی در مسیر کمال بی منتهای انسانی معرفی می کردند که اگر بود که بود و اگر نبود هم عزا نمی گرفتیم
یا علیم[/]
با سلام
یکی از دلایل این مفاسد رفاه است رفاهی که ما آن را بعنوان یکی از مهمترین مقاصد زندگی به مردم معرفی کردیم و الحمدلله تا حد زیادی هم فراهم شد اما کمتر کسی از مسیر صحیح بعد از رفاه سخن گفت و لذا خیلی از ما به شهوات و مفاسد گرفتار شدیم
ای کاش از اول به ما نمی گفتند مقصد رفاه است بلکه رفاه را زنگ استراحتی در مسیر کمال بی منتهای انسانی معرفی می کردند که اگر بود که بود و اگر نبود هم عزا نمی گرفتیم
یا علیم
با سلام
برادر گرامی بنده متوجه فرمایشات شما نشدم !!اگر بیشتر توضیح دهید ممنون میشوم !
تمامی فسادها در دنیا ٢ عا مل بیشتر ندارد فقر فرهنگی و فقر ما لی اگر نه تا کنون بنده ندیده ام به خاطر رفاه فساد زیاد شود
یا حق
با سلام
برادر گرامی بنده متوجه فرمایشات شما نشدم !!اگر بیشتر توضیح دهید ممنون میشوم !
تمامی فسادها در دنیا ٢ عا مل بیشتر ندارد فقر فرهنگی و فقر ما لی اگر نه تا کنون بنده ندیده ام به خاطر رفاه فساد زیاد شود
یا حق
سلام علیکم برادر عزیزم،
فکر کنم منظورشان این آیات خداوند باشد:
كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَىٰ / أَن رَّآهُ اسْتَغْنَىٰ [العلق، ۶ و ۷]
هرگز بلکه هر آینه انسان حتماً طغیان میکند / وقتی خود را در آستانهی بینیازی ببیند
اگر اشتباه منظورشان را نفهمیده باشم، :Gol:
یا علی
[="Tahoma"][="Navy"]با سلام
برادر گرامی بنده متوجه فرمایشات شما نشدم !!اگر بیشتر توضیح دهید ممنون میشوم !
تمامی فسادها در دنیا ٢ عا مل بیشتر ندارد فقر فرهنگی و فقر ما لی اگر نه تا کنون بنده ندیده ام به خاطر رفاه فساد زیاد شود
یا حق
سلام
عجب !
پس این همه فسادی که در کشورهای غربی هست ناشی از چیست ؟
سردمداران فساد اخلاقی در فرهنگ غرب چه کسانی اند ؟
جای دوری نرویم
در همین ایران خودمان بی بند و باری و بی حجابی ووو غیره را بیشتر متمولین ترویج می کنند یا بدبختهای جنوب شهر؟
یا علیم[/]
سلام
عجب !
پس این همه فسادی که در کشورهای غربی هست ناشی از چیست ؟
سردمداران فساد اخلاقی در فرهنگ غرب چه کسانی اند ؟
جای دوری نرویم
در همین ایران خودمان بی بند و باری و بی حجابی ووو غیره را بیشتر متمولین ترویج می کنند یا بدبختهای جنوب شهر؟
یا علیم
با سلام
جناب محی الدین گرامی ما از شما سوال کرده ایم عزیز برادر که کجائی غرب از رفاه زیاد فساد ببار آورده و توضیح داده ایم که تمامی فسادها در دنیا ٢ عامل اساسی دارد
حال اگر لطف کرده و مستند در این موردی که عنوان کرده اید توضیح دهید ممنون میشوم اینکه سردمداران غرب چه کسانی هستند موضوع مطلب ما نیست ...!
شما گفته اید در بیانتان که رفاه در غرب فساد آورده خواستم بیشتر در این مورد بدانیم که چگونه رفاه در غرب فساد آورده نه فقر فرهنگی!!!و یا نه فقر ما لی !!
مثلا خانومهای بد کا ر در غرب که از کشورهای جهان سوم و یا اروپای شرقی در دام این روسبی خانه ها می افتند بخاطر رفاه مالی است!!!
و یا دانشجوئی قشر روشنفکر که دچار اعتیاد شده و یا که بخاطر شب نشینی در بارهای شبانه و هزینه پرداخت دانشگاه پول کم آورده و تن به هرزگی میدهد بخاطر رفاست ؟؟؟؟؟؟
ما با جامعه ایران کاری نداریم عزیز برادر در مورد غرب سخن میگویم
یا علی ع
[="Tahoma"][="Navy"]با سلام
جناب محی الدین گرامی ما از شما سوال کرده ایم عزیز برادر که کجائی غرب از رفاه زیاد فساد ببار آورده و توضیح داده ایم که تمامی فسادها در دنیا ٢ عامل اساسی دارد
حال اگر لطف کرده و مستند در این موردی که عنوان کرده اید توضیح دهید ممنون میشوم اینکه سردمداران غرب چه کسانی هستند موضوع مطلب ما نیست ...!
شما گفته اید در بیانتان که رفاه در غرب فساد آورده خواستم بیشتر در این مورد بدانیم که چگونه رفاه در غرب فساد آورده نه فقر فرهنگی!!!و یا نه فقر ما لی !!
مثلا خانومهای بد کا ر در غرب که از کشورهای جهان سوم و یا اروپای شرقی در دام این روسبی خانه ها می افتند بخاطر رفاه مالی است!!!
و یا دانشجوئی قشر روشنفکر که دچار اعتیاد شده و یا که بخاطر شب نشینی در بارهای شبانه و هزینه پرداخت دانشگاه پول کم آورده و تن به هرزگی میدهد بخاطر رفاست ؟؟؟؟؟؟
ما با جامعه ایران کاری نداریم عزیز برادر در مورد غرب سخن میگویم
یا علی ع
سلام
بنده فقط یک مثال میزنم و همین مشت برای درک خروار کافی است هرچند قرآن کریم هم به این حقیقت در آیات خود تصریحاتی دارد
مثلا :
ان الانسان لیطغی ان راه استغنی
اذا اردنا ان نهلک قریه امرنا مترفیها ففسقوا فیها فدمرناها تدمیرا
و البته در روایات هم در مورد مرفهین بی درد مذمتهای شدید بسیاری هست
و اما مثال :
اکنون یکی از کانونهای فساد جهان هالیوود است
هالیوود یک تجارتخانه رسانه ای است
در سال بیش از 900 فیلم پورن در همین هالیود تولید و به سراسر جهان ارسال میشود
و هیچیک از آنهایی که آنجا مشغول کارند نه فقیر مالی اند و نه فقیر سوادی بلکه انحراف فکری و اخلاقی دارند
حالا شما میخواهید آنها را تحت عنوان فقیر فرهنگی بدانید بدانید اما شکی نیست که آنها از مرفهین بی درد و بلکه نمایشگر زندگی رفاه زده فاسد غربی اند
یا علیم[/]
با سلام
سلام
بنده فقط یک مثال میزنم و همین مشت برای درک خروار کافی است هرچند قرآن کریم هم به این حقیقت در آیات خود تصریحاتی دارد
مثلا :
ان الانسان لیطغی ان راه استغنی
اذا اردنا ان نهلک قریه امرنا مترفیها ففسقوا فیها فدمرناها تدمیرا
و البته در روایات هم در مورد مرفهین بی درد مذمتهای شدید بسیاری هست
برادر گرامی آنچه که شما از این ایه برداشت کرده اید جواب سوال ما نیست اخوی گرامی دقت بفرماید !!
«كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى * أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى» (العلق، 7)
ترجمه: حقا كه انسان سركشى (طغیان) مىكند * همين كه خود را بىنياز پندارد»
بدیهی است که انسان با داراییهایش بندگی و یا فسق مینماید. داراییهای مادی و معنوی، مثل عقل، علم، نظم اجتماعی، مدیریت و سازماندهی و یا داراییهای مادی مثل: تکنولوژی، پول و جمعیت زیاد. اینها همه ابزار و وسایلی برای بندگی و رشد و یا بالعکس طغیان و هلاکت است.
پس خدا در آیه مذکور میفرماید: وقتی یک قومی موجبات هلاکت خود را فراهم نمود، به داراها، قدرتمندان، ثروتمندان، خوشگذران، مرفهین بیدرد، برخورداران از نعمات و تمامی آن قوم با ابلاغ اوامرمان اتمام حجّت میکنیم، پس چون در آن اوامر و نعمتها فسق میکنند، مستوجب هلاکت میگردند.
انسان در امر تکوینی (نعمتهای الهی)، با فراموشی خدا و آخرت و تکیه بر نعماتهای منعم فسق میکند و در اوامر تشریعی، با نافرمانی فسق مینماید و مستوجب عذاب و هلاکت میگردد.
یکى از شیوه هاى قهر و کیفر الهى ، رفاه زدگى و فرورفتن در نعمت هاست . (اردنا ان نهلک قریة ... ) 2 وجود مترفین در جامعه ، زمینه ساز قهر الهى است . (ففسقوا فیها فحقّ ...) 3 سقوط اخلاقى و اجتماعى جامعه ، به دست رؤ ساى مرفّه آنان است . (امرنا مترفیها ففسقوا ) 4 مرفّهان بى درد، پیش از دیگران در برابر دعوت انبیا مى ایستند، چون رفاه ، معمولا سرچشمه ى فساد است . (امرنا مترفیها ففسقوا) 5 مهلت دادن به نافرمانان ، سنّت الهى است . (امرنا، ففسقوا، فحقّ للّه ) 6 تهدیدهاى الهى را جدّى بگیریم و خود را اصلاح کنیم ، چون عامل اجراى تهدیدهاى الهى عملکرد خودماست . (ففسقوا فیها فحقّ علیها القول ) 7 بدون اتمام حجّت ، عذاب الهى نازل نمى شود. (امرنا، ففسقوا، فحقّ، فدمّرنا ) 8 قهر و عذاب الهى ، شدید است . (فدمّرناها تدمیرا) 9 همه چیز و همه کار با قدرت الهى انجام مى شود. (اردنا، نهلک ، امرنا، دمّرنا )
و اما مثال :
اکنون یکی از کانونهای فساد جهان هالیوود است
هالیوود یک تجارتخانه رسانه ای است
در سال بیش از 900 فیلم پورن در همین هالیود تولید و به سراسر جهان ارسال میشود
و
هیچیک از آنهایی که آنجا مشغول کارند نه فقیر مالی اند و نه فقیر سوادیبلکه انحراف فکری و اخلاقی دارند
حالا شما میخواهید آنها را تحت عنوان فقیر فرهنگی بدانید بدانید اما شکی نیست که آنها از مرفهین بی درد و بلکه نمایشگر زندگی رفاه زده فاسد غربی اند
یا علیم
اخوی بنظر بنده در این مورد بیشتر تحقیق کنید!!فکر کنم موضوع مطلب ما را درست متوجه نشده اید ؟
!این دور از باور است ,حد اقل با یه چرخ کوچیک در نت متوجه میشوید که چه کسانی جذب برای بازی در این فیلمها میشوند ؟
نمیدانم این تحقیقات را از کجا آورده اید اگر به ما هم این آمار را نشان دهید بسیار خو ش حال میشویم ؟البته مستند لطفا تا ببینیم برای رفاه است که این بیچارگان در دام این فیلمها می افتند و یا عوامل دیگری وجود دارد !
آنچه شما میگوید شاید در مورد ٣ و یا ٤ درصد از انسانها صادق باشد در غرب نه ٩٥ درصد .
حداقل اگه میگفتید به اسم آزادی بیشتر قبول میکردیم تا رفاه :Sham::Sham:
ماشا الله امروزه با یه جستجو در نت میتوانید به درستی تحقیق کنید
به انحراف فکری و اخلاقی اشاره کرده اید در زیر مجموعه فقر فرهنگی وجود دارد که عنوان کرده ایم
شما انحراف را حاصل رفا دانسته اید در غرب بنده میگویم این را ثابت کنید لطفا با سند و مدرک در غیر این صورت بنده سخنی ندارم
یا علی ع
[="Tahoma"][="Navy"]برادر گرامی آنچه که شما از این ایه برداشت کرده اید جواب سوال ما نیست اخوی گرامی دقت بفرماید !!
سلام
مطلب واضح است و شما بی دلیل مخالفت می فرمایید
آیه می فرماید انسان وقتی احساس بی نیازی می کند طغیان می کند و رفاه یکی از مصادیق ایجاد حس بی نیازی است
اخوی بنظر بنده در این مورد بیشتر تحقیق کنید!!فکر کنم موضوع مطلب ما را درست متوجه نشده اید ؟
!این دور از باور است ,حد اقل با یه چرخ کوچیک در نت متوجه میشوید که چه کسانی جذب برای بازی در این فیلمها میشوند ؟
نمیدانم این تحقیقات را از کجا آورده اید اگر به ما هم این آمار را نشان دهید بسیار خو ش حال میشویم ؟البته مستند لطفا تا ببینیم برای رفاه است که این بیچارگان در دام این فیلمها می افتند و یا عوامل دیگری وجود دارد !
آنچه شما میگوید شاید در مورد ٣ و یا ٤ درصد از انسانها صادق باشد در غرب نه ٩٥ درصد .
حداقل اگه میگفتید به اسم آزادی بیشتر قبول میکردیم تا رفاه
ماشا الله امروزه با یه جستجو در نت میتوانید به درستی تحقیق کنید
به انحراف فکری و اخلاقی اشاره کرده اید در زیر مجموعه فقر فرهنگی وجود دارد که عنوان کرده ایم
شما انحراف را حاصل رفا دانسته اید در غرب بنده میگویم این را ثابت کنید لطفا با سند و مدرک در غیر این صورت بنده سخنی ندارم
شما انحرافات را ناشی از فقر مادی و فرهنگی می دانید
هرچند ما قبول داریم فقر مادی می تواند فرد را به فساد مایل کند اما حالا شما آمار بدهید که فقر مادی موجب فساد است
و اما فقر فرهنگی
آن چیزی که در ذهن من و شما بعنوان فقر فرهنگی است مطمئنا مورد توافق تمام دنیا نیست
اتفاقا هالیوود نشینان و بلکه کلا غرب خود را از لحاظ فرهنگی پیشرفته و ماها را بی فرهنگ می دانند
آنها مظاهر تمدن خود یعنی سینما با همه مفاسدش و تئاتر و رسانه ها و موسیقی و ادبیات ووو خود را از مظاهر پیشرفت فرهنگی خود می دانند هرچند در نگاه دینی ما بسیاری از این به ظاهر پیشرفتها پس رفت است
منظور اینکه من و شما آنها را به فقر فرهنگی منسوب می کنیم اما آنها خود را خیلی خیلی مترقی می دانند و در فضای همین فکر هم هست که از زباله دانی بنام هالیوود اینقدر محصول فساد انگیز بیرون می آید
و اتفاقا محور اغلب این فیلمها نمایش سبک زندگی آمریکایی است که بخش مهمش رفاه و آسایش است و همه آن مفاسد را در متن همین زندگی رفاه زده نشان می دهند
تولید کنندگان این محصولات فاسد که دنیا را هم به فساد کشانده نه از سر فقر و نیاز بلکه بعنوان خدمت به تفکر و سبک زندگی غربی آنجا مشغولند
خلاصه مساله روشن است
هرگاه انسانها رفاه زده شوند به فساد روی می آورند
حالا اگر مواردی خلاف این اصل وجود داشته باشد ضرری به آن نمی زند
البته اگر بگویید فساد مترتب بر رفاه زدگی ناشی از فضای فکری و فرهنگی غلط است ما مخالف آن نیستیم اما نقش رفاه زدگی هم اینجا نادیده گرفته نمی شود
یا علیم[/]
سلام
مطلب واضح است و شما بی دلیل مخالفت می فرمایید
آیه می فرماید انسان وقتی احساس بی نیازی می کند طغیان می کند و رفاه یکی از مصادیق ایجاد حس بی نیازی استشما انحرافات را ناشی از فقر مادی و فرهنگی می دانید
هرچند ما قبول داریم فقر مادی می تواند فرد را به فساد مایل کند اما حالا شما آمار بدهید که فقر مادی موجب فساد است
و اما فقر فرهنگی
آن چیزی که در ذهن من و شما بعنوان فقر فرهنگی است مطمئنا مورد توافق تمام دنیا نیست
اتفاقا هالیوود نشینان و بلکه کلا غرب خود را از لحاظ فرهنگی پیشرفته و ماها را بی فرهنگ می دانند
آنها مظاهر تمدن خود یعنی سینما با همه مفاسدش و تئاتر و رسانه ها و موسیقی و ادبیات ووو خود را از مظاهر پیشرفت فرهنگی خود می دانند هرچند در نگاه دینی ما بسیاری از این به ظاهر پیشرفتها پس رفت است
منظور اینکه من و شما آنها را به فقر فرهنگی منسوب می کنیم اما آنها خود را خیلی خیلی مترقی می دانند و در فضای همین فکر هم هست که از زباله دانی بنام هالیوود اینقدر محصول فساد انگیز بیرون می آید
و اتفاقا محور اغلب این فیلمها نمایش سبک زندگی آمریکایی است که بخش مهمش رفاه و آسایش است و همه آن مفاسد را در متن همین زندگی رفاه زده نشان می دهند
تولید کنندگان این محصولات فاسد که دنیا را هم به فساد کشانده نه از سر فقر و نیاز بلکه بعنوان خدمت به تفکر و سبک زندگی غربی آنجا مشغولند
خلاصه مساله روشن است
هرگاه انسانها رفاه زده شوند به فساد روی می آورند
حالا اگر مواردی خلاف این اصل وجود داشته باشد ضرری به آن نمی زند
البته اگر بگویید فساد مترتب بر رفاه زدگی ناشی از فضای فکری و فرهنگی غلط است ما مخالف آن نیستیم اما نقش رفاه زدگی هم اینجا نادیده گرفته نمی شود
یا علیم
با سلام
امیدوارم با این ارقام بتوانیم به شما دوست گرامی ثابت کنیم که فقر و بی فرهنگی عامل اصلی فحشا در دنیا است نه رفاه
امیدوارم در این مورد به اسم کشورها و ارقام دقت بفرماید
فساد اخلاقی بحرانی است که امروزه در غرب به وضوح دیده میشود. غربیها معتقدند که یکی از دلائلی که زنان غربی را مجبور به "تن فروشی" کرده است، مشکل مالی است.:Sham:
در برخی از موارد تأمین هزینههای اولیه زندگی برای خانوادهها به گونهای سخت میشود که یا زنان به اختیار خود و یا به اجبار خانواده در سنین مختلف روی به روسپیگری میآورند.
جهانی شدن تجارت سکس
اکنون بیش از هر وقت باید « به توسعه فقر و انحطاط انسان در سرمایه داری وحشی بیندیشیم»
ریچادر پولین - مترجم: محمدتقی برومند (ب. کیوان)
از 30 سال پیش به این سو، ما با سکسی شدن جامعه روبروییم.
این سکسی شدن مبتنی بر نابرابری اجتماعی است.
نتیجه آن نابرابر شد بسیار سودآور است.
از آن پس، جامعه از سکس اشباع می شود و بازار سکس رو به رشد کامل و جهانی شده، قبل از هر چیز از زنان و کودکان بویژه جهان سوم و کشورهای پیشین « سوسیالیستی» بهره برداری می کند کشورهای که فرق مالی در آنها زیاد است .
ما اکنون شاهد صنعتی شدن روسپی گری، داد و ستد زنان و کودکان، هرزه نگاری و توریسم سکسی هستیم.
چندملیتی های سکسی به نیروهای اقتصادی مستقل (1)، قیمت گذاری شده در بورس تبدیل شده اند (2).
روسپی گری بدون بازار، بدون کالایی شدن موجودهای انسانی و بدون تقاضا وجود ندارد.
متأسفانه، بهره کشی سکسی بیش از پیش به مثابه صنعت تفریحی (3) نگریسته می شود و روسپی گری همچون کار مشروع تلقی می گردد. با اینهمه، صنعت فراغت « Leisure indestry» مبتنی بر نقض منظم حقوق بشر است.
بهره کشی سکسی از زنان و کودکان به همدستی مصرف کنندگان نیاز دارد.
طی سه دهه اخیر، اغلب کشورهای نیمکره جنوبی با رشدی فنومنی روبرو بوده اند.
طی یک دهه وضعیت کشورهای اتحاد شوروی سابق و اروپای شرقی و مرکزی چنین بوده است.
میلیون ها زن، نوجوان و کودک در ناحیه های « داغ» مادر شهرهای کشور خاص خود یا مادر شهرهای کشورهای مجاور زندگی می کنند.
طبق برآورد: 2 میلیون زن در تایلند (4)، 300000 در فیلی پین (5)، 500000 در اندونزی (6)، نزدیک به 8 میلیون در هند (200000 آن نپالی) (7)، 1 تا 5/1 میلیون در کره (8)، 142000 در مالزی (9)، بین 60000 و 200000 در ویتنام (10)، 1 میلیون در ایالات متحد، بین 50000 و 70000 در ایتالیا (نیمی از آن خارجی بویژه نیجریه ای)، 25000 در هلند (11)، بین 50000 و 400000 در آلمان (12) (شاید بیش از 200000 (13) – این روسپی ها در روز (14) 2/1 میلیون خدمات سکسی به مشتریان می فروشند) و 200000 در لهستان (15) به روسپی گری مشغول اند.
طبق برآورد یونیسف یک میلیون کودک هر سال در صنعت تجارت سکس وارد می شوند (16).
صنعت روسپی گری کودکان از 400000 کودک در هند (17) (که برخی مذهب ها آن را مشروع می دانند)، 75000 کودک در فیلی پین (18)، 800000 در تایلند (19)، 100000 در تایوان (20000 در نپال (20)، 100000 تا 300000 کودک در ایالات متحد (اگر مجموع صنعت سکس را اضافه کنیم، رقم ها به 4/2 میلیون می رسد) و نیز از 500000 کودک در آمریکای لاتین بهره برداری می کند.
برآورد شده است که در چین توده ای بین 200000 و 500000 کودک روسپی وجود دارد. در برزیل، برآوردها بین 500000 و 2 میلیون در نوسان (21) است؛ 30% روسپی های کامبوج کمتر از 17 سال دارند (22). طبق برآورد برخی بررسی ها طی یک سال یک کودک روسپی « خدمات جنسی»اش را به 2000 نفر می فروشد. (23)
٩٠ درصد این روسبی ها را خانواده های فقیر و قشر بی فرهنگ جامعها تشکیل میدهند .
آنچه غرب به اسم آزادی و در آمد بهتر به سر آنها آورده
کدام از این زنان و یا کودکان دوست دارند وقتی در رفا هستند دست به چنین کاری بزنند ؟!!
با کمی تحقیق در مورد طبقه بورژوا ,طبقه حاکم در اروپاه میفهمید که چه خبر است ؟کدام رفا ؟
شما از کدوم رفا سخن میگوید ؟
1- Barry K., op. cit., p. 162.
2-Le plus important bordel de Melborne (Australie), The Daily Planet, est désormais coté à la bourse. Jeffreys, S., op. cit., p. 185.
3- Voir, entre autres, Oppermann, op. cit.
4- Voir, entre autres, Kempadoo K and J. Doezema, Clobal Sex Workers, New York & London, Routlege, 1998.
5- Ibid., p. 122,
6- CATWAP, op. cit., p. 4.
7- Ibid., p. 3.
8- Ibid., pp. 2-3.
9- Barry, K., op. cit., p. 122.
10- CATWAP, op. cit., p. 3.
11- Ibid., p. 5.
12- Guéricolas Pascale, "Géographie de l’inacceptable", Gazette des femmes, vol. 22, n° l,mai-juin 2000, p. 27-31.
13- Oppermann M., "Introduction", in Oppemann M. (ed.), Sex Tourism and Prostitution: Aspects of Leisure, Recreation, and Work, New York, Cognizant Communication Corporation, 1998, p. 8.
14- Cazals Anne, op. cit., p. 60.
15- Ackermann L. und C. Filter, Die Frau nach Katalog, Freiburg, Herder, 1994.
16- Oppermann M., op. Cit., p. 8.
17- Unicef, Child Protection, wysiwyg:-47-http:--www.unicef.org/programme/cprotection/traf.htm,p. 1.
18- Ibid., p. 2.
19- CATWAP, op, cit., p. 4.
20- Oppermann M., op. cit., p. 8.
21- Unicef, Child Protection, op. cit., p. 2.
22- ECPAT Australia, op. cit., p. 24
23- Unicef, Child Protection, op. cit., p. 2-3.
Robinson L. N., The Globalization of Female Child Prostitution, Indiana University, http://www.law.indiana.edu l glsj/vo15/no 1/robonson.html, 4 juin 1998, p. l.
منبع: مجموعه « سرمایه و بشریت» نشر دانشگاهی فرانسه بخش مجله ها
سلام علیکم و رحمه الله
با اجازه از بزرگواران, جناب محی الدین و اقا رضا
بنده فکر می کنم شما دو بزرگوار در ریشه همفکر و هم پیامید ولی اشکال در دیدگاهی است که از آن به مسئله فساد نگاه میشه.
فکر کنم اگر یک تراز پائین تر بریم موضع روشن بشه لذا:
جناب محی الدین:میشه بفرمائید
1-منظور شما از رفاه چیست؟
2-عامل پیدایش آن چیست؟
آقا رضا:شما بفرمائید
1-منظور شما از فقر چیست؟
2-عامل پیدایش آن چیست؟
-------------------
ریسمانی پایه های فساد را بر پیکره جامعه چفت و بست کرده که یک سر این ریسمان فقر و سر دیگر آن رفاه نام دارد.حالا بستگی داره شما کدام سر را گرفته اید.
در واقع شرایط مثل دو کفه ترازو هستش یک طرف که بره پائین, طرف دیگه میاد بالا.چیزی که مهمه عدم تعادل این ترازو هستش که باعث ایجاد این دو عامل فقر و رفاه میشه.
مگر از بزرگان نقل نیست که در کنار کاخها همیشه کوخها به وجود می آیند .
بر همین اساس حکومتی علوی هستش که رکن اول آن عدالت باشد.و وقتی که عدالت از بین رفت و تعادل ترازو به هم خورد دیگر فرقی ندارد در عرب باشیم یا در شرق,ایران باشد یا خارج,فساد تولید می گردد.
کدام از این زنان و یا کودکان دوست دارند وقتی در رفا هستند دست به چنین کاری بزنند ؟!!
این درسته ولی در مورد فروشنده سکس!
ولی آیا در مورد خریدار هم صادقه؟
در واقع این همان ریسمان فساد است که عرض کردم.
٩٠ درصد این روسبی ها را خانواده های فقیر و قشر بی فرهنگ جامعها تشکیل میدهند .
و لذا 90% خریدار سکس از آنها هم در رفاه هستند.(البته در ایران یک عامل دیگر هم مزید بر علت شده و آن فشار جنسی به جوانانی است که امکان ازدواج ندارند و به دلیل ضعف ایمان تن به این کار می دهند وگرنه ان قشری در رفاه هستند عمدتاً با وجود متاهل بودن باز هم دنبال تنوع طلبی می باشند)
روسپی گری بدون بازار، بدون کالایی شدن موجودهای انسانی و بدون تقاضا وجود ندارد.
باز هم همان:در این بازار هم فقیر و هم مرفه باید وجود داشته باشد
[="Tahoma"][="Navy"] جهانی شدن تجارت سکس ریچادر پولین - مترجم: محمدتقی برومند (ب. کیوان) از 30 سال پیش به این سو، ما با سکسی شدن جامعه روبروییم. طی سه دهه اخیر، اغلب کشورهای نیمکره جنوبی با رشدی فنومنی روبرو بوده اند. 1- Barry K., op. cit., p. 162. منبع: مجموعه « سرمایه و بشریت» نشر دانشگاهی فرانسه بخش مجله هابا سلام
امیدوارم با این ارقام بتوانیم به شما دوست گرامی ثابت کنیم که فقر و بی فرهنگی عامل اصلی فحشا در دنیا است نه رفاه
امیدوارم در این مورد به اسم کشورها و ارقام دقت بفرماید
فساد اخلاقی بحرانی است که امروزه در غرب به وضوح دیده میشود. غربیها معتقدند که یکی از دلائلی که زنان غربی را مجبور به "تن فروشی" کرده است، مشکل مالی است.:Sham:
در برخی از موارد تأمین هزینههای اولیه زندگی برای خانوادهها به گونهای سخت میشود که یا زنان به اختیار خود و یا به اجبار خانواده در سنین مختلف روی به روسپیگری میآورند.
اکنون بیش از هر وقت باید « به توسعه فقر و انحطاط انسان در سرمایه داری وحشی بیندیشیم»
این سکسی شدن مبتنی بر نابرابری اجتماعی است.
نتیجه آن نابرابر شد بسیار سودآور است.
از آن پس، جامعه از سکس اشباع می شود و بازار سکس رو به رشد کامل و جهانی شده، قبل از هر چیز از زنان و کودکان بویژه جهان سوم و کشورهای پیشین « سوسیالیستی» بهره برداری می کند کشورهای که فرق مالی در آنها زیاد است .
ما اکنون شاهد صنعتی شدن روسپی گری، داد و ستد زنان و کودکان، هرزه نگاری و توریسم سکسی هستیم.
چندملیتی های سکسی به نیروهای اقتصادی مستقل (1)، قیمت گذاری شده در بورس تبدیل شده اند (2).
روسپی گری بدون بازار، بدون کالایی شدن موجودهای انسانی و بدون تقاضا وجود ندارد.
متأسفانه، بهره کشی سکسی بیش از پیش به مثابه صنعت تفریحی (3) نگریسته می شود و روسپی گری همچون کار مشروع تلقی می گردد. با اینهمه، صنعت فراغت « Leisure indestry» مبتنی بر نقض منظم حقوق بشر است.
بهره کشی سکسی از زنان و کودکان به همدستی مصرف کنندگان نیاز دارد.
طی یک دهه وضعیت کشورهای اتحاد شوروی سابق و اروپای شرقی و مرکزی چنین بوده است.
میلیون ها زن، نوجوان و کودک در ناحیه های « داغ» مادر شهرهای کشور خاص خود یا مادر شهرهای کشورهای مجاور زندگی می کنند.
طبق برآورد: 2 میلیون زن در تایلند (4)، 300000 در فیلی پین (5)، 500000 در اندونزی (6)، نزدیک به 8 میلیون در هند (200000 آن نپالی) (7)، 1 تا 5/1 میلیون در کره (8)، 142000 در مالزی (9)، بین 60000 و 200000 در ویتنام (10)، 1 میلیون در ایالات متحد، بین 50000 و 70000 در ایتالیا (نیمی از آن خارجی بویژه نیجریه ای)، 25000 در هلند (11)، بین 50000 و 400000 در آلمان (12) (شاید بیش از 200000 (13) – این روسپی ها در روز (14) 2/1 میلیون خدمات سکسی به مشتریان می فروشند) و 200000 در لهستان (15) به روسپی گری مشغول اند.
طبق برآورد یونیسف یک میلیون کودک هر سال در صنعت تجارت سکس وارد می شوند (16).
صنعت روسپی گری کودکان از 400000 کودک در هند (17) (که برخی مذهب ها آن را مشروع می دانند)، 75000 کودک در فیلی پین (18)، 800000 در تایلند (19)، 100000 در تایوان (20000 در نپال (20)، 100000 تا 300000 کودک در ایالات متحد (اگر مجموع صنعت سکس را اضافه کنیم، رقم ها به 4/2 میلیون می رسد) و نیز از 500000 کودک در آمریکای لاتین بهره برداری می کند.
برآورد شده است که در چین توده ای بین 200000 و 500000 کودک روسپی وجود دارد. در برزیل، برآوردها بین 500000 و 2 میلیون در نوسان (21) است؛ 30% روسپی های کامبوج کمتر از 17 سال دارند (22). طبق برآورد برخی بررسی ها طی یک سال یک کودک روسپی « خدمات جنسی»اش را به 2000 نفر می فروشد. (23)
٩٠ درصد این روسبی ها را خانواده های فقیر و قشر بی فرهنگ جامعها تشکیل میدهند .
آنچه غرب به اسم آزادی و در آمد بهتر به سر آنها آورده
کدام از این زنان و یا کودکان دوست دارند وقتی در رفا هستند دست به چنین کاری بزنند ؟!!
با کمی تحقیق در مورد طبقه بورژوا ,طبقه حاکم در اروپاه میفهمید که چه خبر است ؟کدام رفا ؟
شما از کدوم رفا سخن میگوید ؟
2-Le plus important bordel de Melborne (Australie), The Daily Planet, est désormais coté à la bourse. Jeffreys, S., op. cit., p. 185.
3- Voir, entre autres, Oppermann, op. cit.
4- Voir, entre autres, Kempadoo K and J. Doezema, Clobal Sex Workers, New York & London, Routlege, 1998.
5- Ibid., p. 122,
6- CATWAP, op. cit., p. 4.
7- Ibid., p. 3.
8- Ibid., pp. 2-3.
9- Barry, K., op. cit., p. 122.
10- CATWAP, op. cit., p. 3.
11- Ibid., p. 5.
12- Guéricolas Pascale, "Géographie de l’inacceptable", Gazette des femmes, vol. 22, n° l,mai-juin 2000, p. 27-31.
13- Oppermann M., "Introduction", in Oppemann M. (ed.), Sex Tourism and Prostitution: Aspects of Leisure, Recreation, and Work, New York, Cognizant Communication Corporation, 1998, p. 8.
14- Cazals Anne, op. cit., p. 60.
15- Ackermann L. und C. Filter, Die Frau nach Katalog, Freiburg, Herder, 1994.
16- Oppermann M., op. Cit., p. 8.
17- Unicef, Child Protection, wysiwyg:-47-http:--www.unicef.org/programme/cprotection/traf.htm,p. 1.
18- Ibid., p. 2.
19- CATWAP, op, cit., p. 4.
20- Oppermann M., op. cit., p. 8.
21- Unicef, Child Protection, op. cit., p. 2.
22- ECPAT Australia, op. cit., p. 24
23- Unicef, Child Protection, op. cit., p. 2-3.
Robinson L. N., The Globalization of Female Child Prostitution, Indiana University, http://www.law.indiana.edu l glsj/vo15/no 1/robonson.html, 4 juin 1998, p. l.
سلام
زحمت کشیدید مطالب خوبی بود
خوب آنوقت میشود با اثبات تاثیر فقر در گسترش فساد در غرب نقش رفاه زدگی را نفی کرد ؟
شما ببینید اکثر بازیگران خوانندگان هنرمندانی که در غرب نقشی در فساد جامعه خود دارند آیا فقیرند ؟
مشتری کلوپها و اماکن تفریحی پر از فساد چه کسانی هستند ؟ آنها که آه در بساط ندارند یا آنانکه نمی دانند با پولهایشان چه کنند ؟
بله چه بسا افرادی که در این اماکن بکار گرفته میشوند از جنس همان افرادی باشند که شما میگویید فقر مادی دارند اما کسانی که مشتری این جور چیزها هستند نمی توانند افراد فقیر باشند چون این چیزها هزینه بر است و آنها پولش را ندارند
از طرف دیگر در یک بخش مهم همان تجارت سکسی که شما بدان پرداختید افراد ثروتمندی هستند که چه بسا هیچوقت از نداری خبر نداشته اند
بعبارت دیگر در یک سوی پدیده فساد فقرایی هستند که برای تامین نیاز زندگی مجبور به خودفروشی میشوند و در سوی دیگر مرفهین و ثروتمندانی اند که برای لذت و خوشی بیشتر و یا کسب درآمدهای کلان از آنها در مراکز فساد خود سوء استفاده می کنند معلوم است که در دوسوی این مساله فقرا نمی توانند وجود داشته باشند
یا علیم[/]
سلام علیکم و رحمة الله،
جناب عارف با حرفهایتان موافقم. :Gol:
افرادی که خود را میفروشند در بسیاری از اوقات از فقر مالی رنج میبرند و اگر اشتباه نکنم فقر مالی در این راستا بر فقر فرهنگی غلبه دارد و شخص باید خیلی توکلش و ایمانش و نگاهش به زندگی متعالی باشد که راضی باشد به رضای خدا یا به سرنوشتش و پا از مسیر درست خارج نگذارد، یعنی برایش مهیا باشد و باز به خطا نرود، اما کسانی که این خدمات را واسطهگری میکنند لزوماً در فقر نیستند بلکه تاجرانی هستند که به دنبال منفعت بیشتر هستند، در این بین خریداران این خدمات هم در بسیاری از اوقات از رفاهی رنج میبرند که جنبهی آن را ندارند و به هر حال کسی که فقیر باشد توان شرکت کردن در این تجارت به عنوان خریدار را نخواهد داشت ...
تمام اینها درست، جناب رضا صحبتشان سر فروشندگان است و همچنین رذالت واسطهها، جناب محیالدین صحبتشان سر خریداران این خدمات است و باز رذالت آن واسطهها.
اما اینها در مورد صنعت فراغتسازی است که در اصل این صنعت خودش فساد است، چنانکه در قرآن هم آمده که تا از کاری فارغ شدی به کار دیگری بپرداز و یا اگر اشتباه نکنم در خبر است که اگر خود را به کاری سرگرم نکنی شیطان سرت را به کاری که خود برایت پسندیده گرم میکند که آن هم یعنی فساد. این گردانندگان صنعت فراغتسازی هم خود شیطان هستند و هم یاوران و حزب شیطان ... در بدنهی این حزب هم از مرفه فقط به فکر تولید ثروت پیدا میشود تا بدبختی که فقط به دنبال شهوت است و تا بدبختهای دیگری که فقط به دنبال یک لقمه نان هستند ... افرادی پشت پرده هم هستند که کلاً در تلاش هستند تا فساد را هنجار معرفی کنند و کسانی هم ممکن است بدون اینکه خواسته یا ناخواسته وارد این صنعت شوند با تحریکات و شبهات ایشان تن به فساد بدهند ... البته همانها هم به هر حال به نوعی دیر یا زود وارد چرخهی مصرف محصولات این صنعت خواهند شد ... اما در نگاه اول نه به دنبال کسب ثروت هستند و نه فروش خدمات خود، آنها ابتدا به صورت ایدئولوژیک و فساد ذهن و مثلاً با دوستیها و جمعهای نزدیک خودشان فساد را آغاز میکنند و اگر مهارش از دستشان خارج شود معتاد که شدند دیگر از محصولات این صنعت نمیتوانند دست بردارند یا به سمتش نروند.
ظاهراً این مسألهی فساد را باید کمی جامعتر نگاه کرد، چون افراد متفاوتی به صورت فردی و سیستمی در آن وارد شده و مؤثر هستند،اما آنچه که اهمیت بالاتری دارد این است که اینجا بحث فساد سیستمی است که بحث فسادهای شخصی در ذیل آن قرار میگیرد، عدهای ثروتطلب شیطانصفت از فقر عدهای دیگر استفاده میکنند و با وعدهی کسب مال از راههای ساده افرادی را وارد این گود میکنند و سراب بودن این وعدهها وقتی برای افراد مشخص میشود که دیگر عزت نفسی برایشان باقی نمانده و ارادهای هم برای ترک این کار یا پرداختن به کارهای دیگر ندارند، و البته آبرویی هم شاید دیگر نداشته باشند و همه به چشم کالایی که میتوان از آن بهره برد به ایشان نگاه خواهند کرد. به عبارت دیگر اگرچه مرفهین مصرفکننده هم به راحتی مستعدّ جذب این صنعت تولید فساد هستند ولی تا آن زمینخوارها و آن فقرا نباشند آنها خریدارانی هستند که کالای مورد نظر خود را نمییابند و فسادشان محدود به اراذل و اوباشی مانند خودشان خواهد بود که تعدادشان هم در صورت نبودن چنان صنایعی خیلی زیاد نخواهد بود.
خلاصه اینکه حقیر هم کانند جناب عارف فکر میکنم حرف هر دو عزیز درست است و ماجرای توصیف فیل در اتاق تاریک شده است، اگر اشتباه نکنم. :Gol:
یا علی
با سلام
سلام علیکم و رحمه الله
با اجازه از بزرگواران, جناب محی الدین و اقا رضا
بنده فکر می کنم شما دو بزرگوار در ریشه همفکر و هم پیامید ولی اشکال در دیدگاهی است که از آن به مسئله فساد نگاه میشه.
فکر کنم اگر یک تراز پائین تر بریم موضع روشن بشه لذا:
جناب محی الدین:میشه بفرمائید
1-منظور شما از رفاه چیست؟
2-عامل پیدایش آن چیست؟
آقا رضا:شما بفرمائید
1-منظور شما از فقر چیست؟
2-عامل پیدایش آن چیست؟
-------------------
ریسمانی پایه های فساد را بر پیکره جامعه چفت و بست کرده که یک سر این ریسمان فقر و سر دیگر آن رفاه نام دارد.حالا بستگی داره شما کدام سر را گرفته اید.
در واقع شرایط مثل دو کفه ترازو هستش یک طرف که بره پائین, طرف دیگه میاد بالا.چیزی که مهمه عدم تعادل این ترازو هستش که باعث ایجاد این دو عامل فقر و رفاه میشه.
مگر از بزرگان نقل نیست که در کنار کاخها همیشه کوخها به وجود می آیند .
بر همین اساس حکومتی علوی هستش که رکن اول آن عدالت باشد.و وقتی که عدالت از بین رفت و تعادل ترازو به هم خورد دیگر فرقی ندارد در عرب باشیم یا در شرق,ایران باشد یا خارج,فساد تولید می گردد.
جناب عارف گرامی ما به اینکه خریدار کیست و فروشنده کیست کاری نداشتیم فعلا ; همانگونه که میبینید موضوع تاپیک روشن است !!
منظور از فقر مشخص است بزرگوار نداشتن ما یحتاج اولیه زندگی ,عا مل آنهم مشخص است رکود اقتصادی و هزینه های بالای زندگی ,و بی کاری ..............
اگه ما در یک مورد و از یک دیدگاه به این مساله نگاه میکنیم به دلیل ان است که دقیقا در موضوع تاپیک نهفته است ,دوست ما فساد زن را در غرب رفاه دانست بنده با این موضوع مشکل داشتم ,به ندرت زنی که در رفاه باشد تن به روسپیگری میدهد !نگاه ما از دید معنویتی است که غرب برای زن به ارمغان آورده ,
اینکه چه عواملی باعث فساد میشود را بنده کاملا واقفم و از نزدیک نظار گر هستم ما اصل سخنمان از آنجا شروع شد که جناب محی الدین فرمودند از رفاه زیاد زن است که زن تن به روسپی گری میدهد !!مشکل ما همین بود که ایشان بدانند که چنین نیست !!یا فقر مالی است و یا فقر فرهنگی !!اینکه به چه دلیل عواملی زنجیر وار به این موضوع گره خوردند را بنده خوب میدانم
با دقت در نوع نگرش غرب به شخصیت زن، در می یابیم که عمده نگاه غرب به شخصیت زن، نگاهی غریزی و جنسی است.
جامعه ی غرب به بهانه های مختلف سعی بر آن دارد که جلوه گری زن را از چهار چوب خانواده بیرن آورد تا به امیال نفسانی مردها پاسخ گویند. در چنین بستری جای هیچگونه تعجب نیست که مردها به جای آن که با دید تکریمی به شخصیت زن بنگرند با دید غریزی و ابزاری به او نگاه کنند.
سلام
زحمت کشیدید مطالب خوبی بود
خوب آنوقت میشود با اثبات تاثیر فقر در گسترش فساد در غرب نقش رفاه زدگی را نفی کرد ؟
شما ببینید اکثر بازیگران خوانندگان هنرمندانی که در غرب نقشی در فساد جامعه خود دارند آیا فقیرند ؟
مشتری کلوپها و اماکن تفریحی پر از فساد چه کسانی هستند ؟ آنها که آه در بساط ندارند یا آنانکه نمی دانند با پولهایشان چه کنند ؟
بله چه بسا افرادی که در این اماکن بکار گرفته میشوند از جنس همان افرادی باشند که شما میگویید فقر مادی دارند اما کسانی که مشتری این جور چیزها هستند نمی توانند افراد فقیر باشند چون این چیزها هزینه بر است و آنها پولش را ندارند
از طرف دیگر در یک بخش مهم همان تجارت سکسی که شما بدان پرداختید افراد ثروتمندی هستند که چه بسا هیچوقت از نداری خبر نداشته اند
بعبارت دیگر در یک سوی پدیده فساد فقرایی هستند که برای تامین نیاز زندگی مجبور به خودفروشی میشوند و در سوی دیگر مرفهین و ثروتمندانی اند که برای لذت و خوشی بیشتر و یا کسب درآمدهای کلان از آنها در مراکز فساد خود سوء استفاده می کنند معلوم است که در دوسوی این مساله فقرا نمی توانند وجود داشته باشند
یا علیم
عزیز برادر اصلا سخن ما این چیزها که میگوید نیست!سخن ما سررفاه گفتن شما بود
دنیای امروز، رسم حرمسرا را منسوخ کرده است. [U]خیر، کار دیگری کرده است، با عامل اول یعنی عفاف و تقوای زن مبارزه کرده، و بزرگترین خدمت را از این راه به جنس مرد انجام داده است. برای مرد این قرن داشتن یک اتومبیل سواری و ماهی دو سه هزار تومان درآمد کافی است تا آنچنان وسیله عیاشی و بهره برداری از جنس زن را فراهم کند که هارون الرشید هم در خواب ندیده است.
با سلام
دنیای امروز حرمسرا داری را کاری ناپسند می داند و عامل وجود آن را از میان برده است.
اما کدام عامل؟
آیا عامل ناهمواری های اجتماعی را از میان برده است و در نتیجه همه جوانان رو به ازدواج آورده اند و از این راه زمینه حرمسرا سازی را از میان برده است؟
تقوا و عفاف زن به همان نسبت که به زن ارزش می دهد و او را عزیز و گرانبها می کند برای مرد مانع شمرده می شود.
دنیای امروز کاری کرده است که مرد عیاش این قرن نیازی به تشکیل حرمسرا با آن همه خرج و زحمت ندارد.
برای مرد این قرن، از برکت تمدن غرب همه جا حرمسراست. مرد این قرن برای خود لازم نمی داند که به اندازه هارون الرشید و فضل بن یحیی برمکی پول و قدرت داشته باشد تا به اندازه آنها جنس زن را در نوع های مختلف و رنگهای مختلف مورد بهره برداری قرار دهد.
هتل ها و رستوران ها و کافه ها از پیشتر آمادگی خود را به جای حرمسرا برای مرد این قرن اعلام کرده اند.
[/U]
بنده باز تکرار میکنم خوب واقفم که عوامل فساد چیست !!!!
ما با این سخن شما مشکل داشتیم از این واضح تر نمیتوانم بیان کنم .:jangjoo:
سخن شما این بود که از رفاه است که یک زن تن به روسپی گری میدهد بنده قاطع میگویم چنین چیزی نیست !!
اخوی شما گفتید از رفاه است که زن تن به روسپی گری میدهد بنده با این سخن شما مشکل داشتم !!
شما ایه ای از قرآن آورده اید که اصلا ربطی به موضوع سخنتان و سخن ما نداشت !
اتفاقا جهت اطلاع شما ٧٠ درصد از مشتریان این کلوپها و روسپی خانه ها افراد عادی جامعه هستند اخوی !!نه پول دارها !!
اینکه در تمامی جوامعه افراد ثروتمند کثیف وجود دارند شکی نداریم !
اینکه این طبقه فساد میکنند دقیقا درست است!
شما مطلبی عنوان کردید که جوابی داشت !!!
بنده در مورد جامعه ای صحبت میکنم که به اسم آزادی و خفقان زن جامعه سوم ,بخصوص زن مسلمان را دعوت به این آزادی و این معنویت میکند اگر پستهای اول را بخوانید بیشتر متوجه موضوع سخن ما میشوید
الانم فکر میکنم دوستان اجازه دهند که همگی در مورد موضوع اصلی سخن بگویم که تاپیک مسیر خود را منحرف نکند :Gol:
غرب با نگاه غریزی به شخصیّت زن، جامعه را مسخّر غرایز او می کند. جامعه ی غریزی، جامعه ای است منهای عاطفه و صمیمیّت.
انسان هرچه از عقل دورتر شده و به غریزه نزدیک تر شود؛ به همان اندازه از انسانیّت فاصله می گیرد و قدم در درّه های هولناک حیوانیّت نهاده است.
یا علی ع
برخلاف اسلام، غرب جایگاه پست و حقیری برای زن و خانواده قائل است.
غربیها برخلاف ادعاهایشان مبنی بر حمایت از حقوق زنان، بزرگترین ضربهها را به شخصیت زن و بر پیكره خانواده زدند.
پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی، متاسفانه هنوز هم عده ای غرب زده و غرب گرا در داخل جامعه اسلامی ما وجود دارد؛ كسانی كه فرهنگ و تمدن اروپایی و آمریكایی را بر فرهنگ و تمدن اسلامی ترجیح میدهند؛ كسانی كه خود را روشنفكر میپندارند و انتقاد كردن و ایراد گرفتن از احكام اسلام را افتخار خود میدانند.
كسانی كه چشم بسته، متعصّبانه و كوركورانه، افسار فكر خود را به غرب سپردهاند و تصورشان این است كه حق را یافتهاند. این گونه افراد اگرچه منكر تاثیرپذیری افكارشان از ماهواره ها، فیلمها و سریالهای غرب هستند، اما در عین حال، بخش قابل توجهی از سبك و سیاق زندگی آنها، الهام گرفته و متاثر از همین منابع میباشد.
دستگاههای تبلیغاتی و رسانههای غربی، تصویری زیبا و دلربا از كشورهای غربی نشان میدهند، به گونهای كه برخی در جامعه اسلامی، تصور میكنند كه غرب، به اصطلاح، بهشت و گل و بلبل است.
تصور میكنند در غرب، زن در جایگاه واقعی خود قرار گرفته و در آزادی به معنای حقیقی كلمه به سر میبرد. آیا واقعاً اینچنین است!؟
آیا واقعاً جایگاه زن در غرب، جایگاه والایی است!؟:Sham:
بهتر است كمی واقع بینانه تر و منصفانه تر، این مسئله را بررسی كنیم.
در غرب، زن مورد استفاده ابزاری، بی حرمتی و بی حریمی قرار میگیرد، برای آنكه منافع عده ای سودجو و منفعت طلب تامین شود.
آن عده نیز برای اینكه زنان، به سوء استفاده از خود و ضایع شدن حق خود پی نبرند، با به كار بردن شعارهای رنگین و زیبا مثل «آزادی زن» آنها را فریب میدهند. زنان بیچاره نیز به خیال خود، در آزادی به سر میبرند.
«دنیای استكباری سرشار از جاهلیت، در اشتباه است كه خیال میكند ارزش و اعتبار زن به این است كه خود را در چشم مردان آرایش كند تا چشمهای هرزه به او نگاه كنند و از او تمتّع گیرند و او را تحسین نمایند.
بساط آنچیزی كه امروز بهعنوان »آزادی زن« در دنیا و از سوی فرهنگ منحطّ غربی پهنشدهاست، برپایه این است كه زن را در معرض دید مرد قرار دهند تا از او تمتّعات جنسی ببرند.
مردان از آنها لذّت ببرند و زنها وسیله التذاذ مردان شوند. این، آزادی زن است؟
كسانی كه در دنیای جاهل و غافل و گمراه تمدّن غربی ادّعا میكنند طرفدار حقوق بشرند، در حقیقت ستمگران به زن هستند.
ظلمی كه در فرهنگ غربی به زن شدهاست و برداشت غلطی كه از زن در آثار فرهنگ و ادبیات غرب وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بیسابقه است.
در گذشته هم در همه جا به زن ظلم شده است، اما این ظلم عمومی و فراگیر و همه جانبه، مخصوص دوران اخیر و ناشی از تمدّن غرب است. زن را به عنوان وسیله التذاذ مردان معرفی كردند و اسمش را «آزادی زن» گذاشتند!
درحالی كه به واقع آزادی مردان هرزه برای تمتّع از زن و نه آزادی زن بود.
نه فقط در عرصه كار و فعالیت صنعتی و امثال آن، بلكه در عرصه هنر و ادبیات هم به زن ظلم كردند. شما امروز، در داستانها، در رمانها، در نقّاشیها، در انواع كارهای هنری نگاه كنید، ببینید با چه دیدی به زن نگریسته میشود؟
آیا جنبههای مثبت و ارزشهای والایی كه در زن هست، مورد توجّه قرار میگیرد؟
آیا آن عواطف رقیق، آن مهربانی و خوی مهرآمیزی كه خدای متعال در زن به ودیعه گذاشتهاست، خوی مادری، روحیه نگهداری از فرزند و تربیت فرزند مورد توجّه است یا جنبههای شهوانی و به تعبیر آنها عشقی؟
(كه این تعبیر غلط و نادرستی است. این شهوت است نه عشق!)
زن را این گونه خواستند پرورش و عادت دهند: به عنوان یك موجود مصرفكننده. مصرف كننده دست و دل باز و كارگر كم توقّع و كم طلب و ارزان.»
[=Times New Roman][=times new roman]
سلام علیکم و رحمه الله
تحریک و تشدید نیاز های غریزی در نظام های سرمایه داری و سرمایه محور , از مهمترین اصول بازار کسب و عرضه و تقاضا محسوب میشود .
حال این تبلیغات محرک مستقیما برای فروش غذای فست فود در تابلوهای تبلیغاتی در سطح شهر یا رسانه ها باشد یا بطور غیر مستقیم در متن داستان یا شعر یک کتاب , مجله یا روزنامه و یا یک یا چند پلان یک فیلم هالیوودی
یا خوردن نوشیدنی و غذای خاص هنگام تماشای مسابقات ورزشی و ...
در هر صورت مردم , تحت تاثیر قرار خواهند گرفت و شرطی خواهند شد . آنها در کوتاه و یا بلند مدت این القائات را می پذیرند و وارد سبک زندگی خود میکنند
و یا اینکه همین مراحل را در نیاز دیگر غریزی که همان نیازهای جنسی است اعمال و اجرا میکنند .
در این دو موردی که در نظام سرمایه داری عرض شد جایگاه و ارزش انسان و نوع بشر در کجای آن در نظر گرفته شده بشکلی که بتوان گفت ارزش انسانی دراین موارد , در آن تعیئن کننده است ؟
آیا برای انسان بجز یک مصرف کننده و برده تابع , ارزش دیگری در این نظام میتوان در نظر گرفت ؟
[=times new roman]این گزارش[=times new roman] و امثال این گزارشات جای تامل و تاثر دارد . انسان خواه زن باشد خواه مرد چه در بعد فردی خانواده و یا اجتماعی آن بی ارزش و لگد مال شده است . این مطالب را کسانی بخوانند که برای خود و انسان بودن خود ارزش قائلند.
یاحق
[="Tahoma"][="Navy"]عزیز برادر اصلا سخن ما این چیزها که میگوید نیست!سخن ما سررفاه گفتن شما بود
سلام
در پاسخ شما برادر گرامی و جناب عارف عرض میکنم که منظور ما از رفاه همان اتراف است که در قرآن کریم در تعبیر مترفین آمده است
در لغت میگوید مترف ای من ابطرته النعمه و سعه العیش و اترفته النعمه ای اطغته
مترف کسی است نعمت و گشایش زندگی اورا به طغیان انداخته
لذا اینجا منظور از رفاه همان میزان از برخورداری است که انسان را به گناه و عصیان انداخته است که مطمئنا به حسب افراد متفاوت است چه بسا کسی به اندک نعمتی عصیانگر شود و دیگری در اوج برخورداری عصیانگر شود اما هردو فریفته تنعم شده اند
یا علیم[/]