بیان علائم ظهور چه فائده ای دارد؟
تبهای اولیه
بیان عائم ظهور به چه درد میخورد وقتی مدام همه میگند که نباید مصداقش رو پیدا کرد؟نباید گفت این اتفاق اونی ست که حدیث گفته؟این ادم اونی ست که در حیث اومده و... چون ممکنه اشتباه کنیم!خوب با این وصف این علائم به کار نمیان چون نمیشه بهش اعتماد کرد.
پس چرا اصلا بیان شدند؟گاهی با دقت و جزییات زیاد هم بیان شدند!
بیان عائم ظهور به چه درد میخورد وقتی مدام همه میگند که نباید مصداقش رو پیدا کرد؟نباید گفت این اتفاق اونی ست که حدیث گفته؟این ادم اونی ست که در حیث اومده و... چون ممکنه اشتباه کنیم!خوب با این وصف این علائم به کار نمیان چون نمیشه بهش اعتماد کرد.
پس چرا اصلا بیان شدند؟گاهی با دقت و جزییات زیاد هم بیان شدند!
سلام علیکم
همچنان که بیان نشانههای ظهور، دارای فواید فراوانی است، ممنوعیت تعیین وقت ظهور و ممنوعیت مصداقیابی برای ظهور، دارای دلایل و حکمتهای مهمی است که در ذیل بدان اشاره خواهد شد.
ممنوعیت تعیین وقت برای ظهور
در روایات، نه تنها وقت و زمان خاصی برای ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) تعیین نشده است؛ بلکه از تعیین وقت برای ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) ممانعت شده است.
به چند روایت در این زمینه اشاره میشود:
1. فضیل میگوید از امام صادق (علیه السلام) سؤال کردم آیا ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) وقت خاصی دارد، حضرت سه بار فرمود: «کذب الوقّاتون» (1)؛ آنها که وقت آن را تعیین مىکنند دروغ گفتند.
2. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: آنهایی که وقت خاصی را به عنوان وقت ظهور معرفی میکنند، دروغگو هستند. ما اهل بیت، هرگز وقتی را برای ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) تعیین نکردهایم. (2)
3. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: هر کسی را که برای ظهور امام زمان (عج) وقت تعیین کند، دروغگو بدانید؛ چرا که ما اهل بیت وقت خاصی تعیین نکردهایم بنابراین کلام او منسوب به ما و از طرف ما نبوده؛ بلکه از پیش خود سخن گفته و دروغ است. (3)
4. مفضل بن عمرو از امام صادق (علیه السلام) درباره تفسیر آیه «و إذا نقر فی الناقور» (4) سؤال کرد که امام (علیه السلام) در پاسخش فرمود: «إنّ منّا إماماً مستتراً فإذا أراد الله (عز وجل) إظهار أمره نکت فی قلبه نکتةً فظهر و أمر بأمر الله عز و جل» (5)؛ همانا از ما، امامی پنهان هست که هنگامی که خداوند (عز وجل) ظاهر کردن امر او را اراده کند، خداوند در قلب او، اثری قرار خواهد داد و او ظهور کرده و به امر خداوند، امر خواهد کرد.
از این روایت، به خوبی استفاده میشود که خود امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) نیز زمان ظهورشان را نمیدانند و در هنگامه ظهور، خداوند (تبارک و تعالی) بواسطه علائم خاصی زمان ظهور را به حضرت اطلاع میدهند.
فایدههای بیان نشانههای ظهور
یکم: معلوم میشود ائمه معصومین (علیهم السلام) علمشان متصل به علم خداست؛ زیرا قبل از تحقق علائم و حوادث آینده ،خبر از آن چیزهایی که در آینده اتفاق میافتد دارند. وقتی این حوادث اتفاق بیافتد، پیروان آنها یقین میکنند که ائمه (علیهم السلام) علمشان به علم الهی متصل است و اطلاعات غیبی دارند و علم غیب از جانب خداوند (تبارک و تعالی) به آنها رسیده و در نتیجه در حقانیت ائمه معصومین (علیهم السلام) اعتقاد راسخ پیدا میکنند.
دوم: مردم در رابطه با وجود مقدس امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) عقیده راسختری پیدا میکنند، هر مقدار از این علائم ظهور پیدا کند، انسان خودش را به روز ظهور و موعودی که خداوند در نظر گرفته است نزدیکتر احساس میکند و دلش به سمت تحقق آن امید شتافته و آمادهتر میشود و رعایت حالات یک منتظر واقعی را بیشتر مورد توجه قرار میدهد؛ چون علائم ظهور یکی پس از دیگری وقوع پیدا میکند، منتظر امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) حالت انتظارش بیشتر و بهتر و به موعودش نزدیکتر و به اصل اشتیاق خود راغبتر میشود؛ مثل کسی که مهمان عزیزی را در نظر داشته باشد، اگر یکی پس از دیگری علائم و آثاری از رسیدن او پیدا شود که مهمان او نزدیک است، حالات معنوی و روحی بهتری پیدا میکند.
سوم: وقتی که علائم و آثار ظهور امام زمان (علیه السلام) ذکر شود و همه آن را بدانند، موجب می شود که ادعای کذبی که دروغگویان در طول تاریخ انجام دادند و ادعای مهدویت کردند و چه بسا در آینده هم ادعای مهدویت کنند، ادعای دروغشان آشکار میشود؛ زیرا هیچ کدام از آثار و علائمی که گفتند، در ارتباط با آن ها تحقق پیدا نمیکند، در نتیجه ادعای دروغین آنها برای عموم آشکار میشود.
پیامدهای منفی تعیین مصداق برای علائم ظهور
1. از آن جایی که اشخاص علم صحیح و کامل به علائم ظهور و مصادیق آن ندارند، مصداقهایی را مشخص میکنند و بعدها، این مصداقیابیها اشتباه از آب در میآید و مردم را نسبت به دین متنفر و بیاعتقاد میکند، همچنان که بارها این اتفاق رخ داده است.
2. موجب اختلاف فراوان در جامعه میشود؛ زیرا هر کسی، مصداق خاصی را برای یک علامت ظهور، معین میکند و طبیعی است که اختلاف در این زمینه زیاد شود.
3. موجب سوء استفاده کافران میشود؛ چراکه آنان، با واسطه یا بیواسطه، بری از افراد را به عنوان مصداق برخی از علائم، معرفی میکنند و بعدها که اشتباه این مصداقیابی معلوم شد، از آب گلآلود، ماهی گرفته و دین اسلام و مذهب تشیع را در نزد اهل آن، بد جلوه میدهند و دین و مذهب را به تمسخر میگیرند.
4. موجب سوء استفاده برخی از اشخاص میشود. آنان از آن لحاظ که به طور نسبی، برخی از خصوصیات ظاهری یک نشانه را دارند، خودشان را به عنوان امام زمان (علیه السلام) معرفی میکنند.
نتیجهگیری:
از حاصل سخنان ذکر شده، این نتیجه به دست میآید که منع نمودن از تعیین وقت و مصداقیابی برای ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه)، هیچ منافاتی با فایدهرسانی بیان علائم ظهور آن حضرت ندارد. در اسلام، از این دست احکام و اعتقادات فراوان است. اصل یک مطلب و چیزی خوب است؛ ولی حاشیهسازی برای آن، به خاطر پیامدهای منفی مترتب بر آن، حرام و ممنوع است. اصل بیان نشانههای ظهور، چیزی مطلوب و پسندیدهای است؛ ولی حاشیهسازی و جنجالسازی در راستای مصداقیابی برای علائم ـ از آن جهت که علم قطعی و کامل به آن وجود ندارد ـ کاری اشتباه است.
منابع و مآخذ:
1. طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص 262؛ صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، مرکز نشر کتاب تهران، سوم، ص 463.
2. همان.
3. همان.
4. مدثر: 74/ 9.
5. صدوق قمی، محمد بن علی، اکمال الدین و اتمام النعمة، دفتر انتشارات اسلامی، قم، یکم، ج 2، ص 349، ح 42.
در پناه خداوند منان و امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) باشید.
فایدههای بیان نشانههای ظهور
یکم: معلوم میشود ائمه معصومین (علیهم السلام) علمشان متصل به علم خداست؛ زیرا قبل از تحقق علائم و حوادث آینده ،خبر از آن چیزهایی که در آینده اتفاق میافتد دارند. وقتی این حوادث اتفاق بیافتد، پیروان آنها یقین میکنند که ائمه (علیهم السلام) علمشان به علم الهی متصل است و اطلاعات غیبی دارند و علم غیب از جانب خداوند (تبارک و تعالی) به آنها رسیده و در نتیجه در حقانیت ائمه معصومین (علیهم السلام) اعتقاد راسخ پیدا میکنند.
دوم: مردم در رابطه با وجود مقدس امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) عقیده راسختری پیدا میکنند، هر مقدار از این علائم ظهور پیدا کند، انسان خودش را به روز ظهور و موعودی که خداوند در نظر گرفته است نزدیکتر احساس میکند و دلش به سمت تحقق آن امید شتافته و آمادهتر میشود و رعایت حالات یک منتظر واقعی را بیشتر مورد توجه قرار میدهد؛ چون علائم ظهور یکی پس از دیگری وقوع پیدا میکند، منتظر امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) حالت انتظارش بیشتر و بهتر و به موعودش نزدیکتر و به اصل اشتیاق خود راغبتر میشود؛ مثل کسی که مهمان عزیزی را در نظر داشته باشد، اگر یکی پس از دیگری علائم و آثاری از رسیدن او پیدا شود که مهمان او نزدیک است، حالات معنوی و روحی بهتری پیدا میکند.
سوم: وقتی که علائم و آثار ظهور امام زمان (علیه السلام) ذکر شود و همه آن را بدانند، موجب می شود که ادعای کذبی که دروغگویان در طول تاریخ انجام دادند و ادعای مهدویت کردند و چه بسا در آینده هم ادعای مهدویت کنند، ادعای دروغشان آشکار میشود؛ زیرا هیچ کدام از آثار و علائمی که گفتند، در ارتباط با آن ها تحقق پیدا نمیکند، در نتیجه ادعای دروغین آنها برای عموم آشکار میشود.
همه ی اینها درست ولی اینها فقط در صورتی محقق میشه که شما علائم رو تطبیق بدید!!!
بگید فلان مورد که در حدیث هست فلان اتفاق است که در فلان زمان و مکان افتاد بعد نتیجه بگیرید که پیشگویی درست در امد...
یا مورد دیگه هم که گفتید همه همین طورند!شما تعیین مصداق نکنید هیچ کدوم از این سه تا که فرمودین تفاق نمیافتد!
پس یا باید تعیین مصداق کرد یا گفتن علائم همه بی فایده اند!
پیامدهای منفی تعیین مصداق برای علائم ظهور
1. از آن جایی که اشخاص علم صحیح و کامل به علائم ظهور و مصادیق آن ندارند، مصداقهایی را مشخص میکنند و بعدها، این مصداقیابیها اشتباه از آب در میآید و مردم را نسبت به دین متنفر و بیاعتقاد میکند، همچنان که بارها این اتفاق رخ داده است.
2. موجب اختلاف فراوان در جامعه میشود؛ زیرا هر کسی، مصداق خاصی را برای یک علامت ظهور، معین میکند و طبیعی است که اختلاف در این زمینه زیاد شود.
3. موجب سوء استفاده کافران میشود؛ چراکه آنان، با واسطه یا بیواسطه، بری از افراد را به عنوان مصداق برخی از علائم، معرفی میکنند و بعدها که اشتباه این مصداقیابی معلوم شد، از آب گلآلود، ماهی گرفته و دین اسلام و مذهب تشیع را در نزد اهل آن، بد جلوه میدهند و دین و مذهب را به تمسخر میگیرند.
4. موجب سوء استفاده برخی از اشخاص میشود. آنان از آن لحاظ که به طور نسبی، برخی از خصوصیات ظاهری یک نشانه را دارند، خودشان را به عنوان امام زمان (علیه السلام) معرفی میکنند.
چرا باید اشتباه بشه اگر کسی که علم کافی دارد این کار رو انجام بدهد؟
همون طور که گفته شد فواید گفتن این علائم فقط در حالتی است که شما بتونید بگید فلان مور فلان جا محقق شد و تعیین مصداق کنید پس اگر این علائم فایده ی داشته باشند حتما باید توان پیدا کردن مصداق از طریق اونها باشد.(البته بازم با تاکیید بر اینکه با علم کافی باید اتفاق بی افتد)
چرا باید اشتباه بشه اگر کسی که علم کافی دارد این کار رو انجام بدهد؟همه ی اینها درست ولی اینها فقط در صورتی محقق میشه که شما علائم رو تطبیق بدید!!!
بگید فلان مورد که در حدیث هست فلان اتفاق است که در فلان زمان و مکان افتاد بعد نتیجه بگیرید که پیشگویی درست در امد...
یا مورد دیگه هم که گفتید همه همین طورند!شما تعیین مصداق نکنید هیچ کدوم از این سه تا که فرمودین تفاق نمیافتد!
پس یا باید تعیین مصداق کرد یا گفتن علائم همه بی فایده اند!
همون طور که گفته شد فواید گفتن این علائم فقط در حالتی است که شما بتونید بگید فلان مور فلان جا محقق شد و تعیین مصداق کنید پس اگر این علائم فایده ی داشته باشند حتما باید توان پیدا کردن مصداق از طریق اونها باشد.(البته بازم با تاکیید بر اینکه با علم کافی باید اتفاق بی افتد)
سلام علیکم
مشکل اساسی و مهم در عصر ما، این است که کسی که بتواند با علم و دانش قطعی سخن بگوید و به صورت درست بگوید که فلان نشانه، مصداقش، فلان شخص است، وجود ندارد و هر کسی که سخنی میگوید از روی ظن و گمان میگوید و خداوند در آیه «و ما یتبع أکثرهم إلا الظن و إن الظن لایغنی من الحق شیئاً» (1) میفرماید که ظن و گمان، انسان را کفایت نمیکند و او را به واقعیت و حقیقت نمیرساند.
از آن جایی که اگر مصداقیابی از روی حدس و شک و گمان باشد، ضررها و پیامدهای منفی فراوانی دارد، نباید آن را انجام داد؛ زیرا ضررش، خیلی بیشتر از فواید آن است.
هیچ دلیلی وجود ندارد که هر چیزی که در آموزههای دینی آمده است، به طور حتم، هر کسی حتی انسانهای خبره غیر از معصوم نیز باید در آن مورد اظهار نظر کنند. برخی از مسائل، مربوط به معصومین (علیهم السلام) است.
از میان نشانههای ظهور نیز، برخی از تطبیقها تنها توسط معصومین (علیهم السلام) باید صورت گیرد؛ زیرا دیگران جایگاه و علم چنین کاری را ندارد.
از آن جایی که اخبار نشانههای ظهور، متشتت و مختلف و مضطرب هستند، نباید در این جور مسائل، اظهارنظر قطعی کرد؛ زیرا عواقب بدی به دنبال دارد. تجربه و حکم عقل به این مسأله حکم مینماید.
منبع و مأخذ:
1. یونس: 10/ 36.
والسلام علیکم و علینا و علی عبادالله المسلمین.
مشکل اساسی و مهم در عصر ما، این است که کسی که بتواند با علم و دانش قطعی سخن بگوید و به صورت درست بگوید که فلان نشانه، مصداقش، فلان شخص است، وجود ندارد و هر کسی که سخنی میگوید از روی ظن و گمان میگوید و خداوند در آیه «و ما یتبع أکثرهم إلا الظن و إن الظن لایغنی من الحق شیئاً» (1) میفرماید که ظن و گمان، انسان را کفایت نمیکند و او را به واقعیت و حقیقت نمیرساند.
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
آیا تشخیص این نشانه ها مختص یاوران موعود(عج) نیست؟(البته این یک بررسی است و اگر محل توجه است دلایل را بیان نمایم و اگر محل بحث و موضوع جای دیگریست بحث را باز نمی کنم):Gol:
[="Tahoma"][="Black"] اللهم عجل لولیک الفرج سلام
آیا تشخیص این نشانه ها مختص یاوران موعود نیست؟(البته این یک بررسی است و اگر محل توجه است دلالیل را بیان نمایم و اگر محل بحث و موضوع جای دیگریست بحث را باز نمی کنم؟):Gol:
سلام و درود بر شما
نشانههای ظهور، یک سری علامتها و شرایطی است که چه اشخاص بدانند و چه ندانند، تحقق پیدا خواهد کرد و پس از تحقق آنها، ظهور اتفاق خواهد افتاد.
اما این که تشخیص، این نشانهها، مختص یاوران حضرت مهدی (عجل الله تعالی فی فرجه) است، یک ادعای بدون دلیل است. چه کسی گفته و از کجا آمده که این مسأله، از مختصات یاوران مهدی موعود (علیه السلام) است؟
موفق و مؤید باشید.[/]
مشکل اساسی و مهم در عصر ما، این است که کسی که بتواند با علم و دانش قطعی سخن بگوید و به صورت درست بگوید که فلان نشانه، مصداقش، فلان شخص است، وجود ندارد و هر کسی که سخنی میگوید از روی ظن و گمان میگوید و خداوند در آیه «و ما یتبع أکثرهم إلا الظن و إن الظن لایغنی من الحق شیئاً» (1) میفرماید که ظن و گمان، انسان را کفایت نمیکند و او را به واقعیت و حقیقت نمیرساند.
از آن جایی که اگر مصداقیابی از روی حدس و شک و گمان باشد، ضررها و پیامدهای منفی فراوانی دارد، نباید آن را انجام داد؛ زیرا ضررش، خیلی بیشتر از فواید آن است.
هیچ دلیلی وجود ندارد که هر چیزی که در آموزههای دینی آمده است، به طور حتم، هر کسی حتی انسانهای خبره غیر از معصوم نیز باید در آن مورد اظهار نظر کنند. برخی از مسائل، مربوط به معصومین (علیهم السلام) است.
از میان نشانههای ظهور نیز، برخی از تطبیقها تنها توسط معصومین (علیهم السلام) باید صورت گیرد؛ زیرا دیگران جایگاه و علم چنین کاری را ندارد.
از آن جایی که اخبار نشانههای ظهور، متشتت و مختلف و مضطرب هستند، نباید در این جور مسائل، اظهارنظر قطعی کرد؛ زیرا عواقب بدی به دنبال دارد. تجربه و حکم عقل به این مسأله حکم مینماید.
ولی من فکر میکنم واضح است که نشانه ها برای عصر غیبت بیان شدند نه زمان حضور امام.و من فکر میکنم ائمه ینها رو گفتند تا در زمان غیبت (که معصوم وجود نندارد) به دست ما برسد.اگر غیر معصوم هیچ نظری نتواند بدهد که باز باید همان سوال اول رو بپرسم که پس گفتن انها چه فایده ی داشت؟!!
بله اظهار نظر قطعی نکنیم ولی چرا این تبدیل به یک تابو شده که حتی نمیتوانیم احتمال قوی بدیم فلان مورد به فلان اتفاق نزدیک است؟چرا سختگیری در ین مورد حتی از مسائل فقهی هم بیشتر است؟؟؟
شاید چون اهل علم در این مورد ساکتند و دیگران بدون علم کافی نظر میدهند مشکلات و بدبینی ها رو بیشتر کنه
به علاوه من فکر میکنم پاسخ شما جواب اشکالات من نبود بلکه یک ایراد جدید مطرح کردید برای تعیین مصداق.من هنوز هم با توجه به پست قبل نمیتوانم بفهمم اگر نمیشود مصداق رو تعیین کرد چه فایده ای دارند این احادیث؟چون فوایدی که مطرح کردید فقط در صورت امکان تطبیق (همون طور که گفتم) میتواند محقق بشود
[="Tahoma"][="DarkGreen"]اما این که تشخیص، این نشانهها، مختص یاوران حضرت مهدی (عجل الله تعالی فی فرجه) است، یک ادعای بدون دلیل است. چه کسی گفته و از کجا آمده که این مسأله، از مختصات یاوران مهدی موعود (علیه السلام) است؟
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
بله اگر چیزی بدون دلیلی باشد نمی شود مورد سند باشد اما می تواند ضمینه یک کار پژوهشی باشد که اگر مایلید دلایل این پیش فرض را بیان کنم
که لازمه ان نیاز به مرور احادیث بر اساس نسبت رجال (در احادیثی که به شخص خاصی بیان شده است مثل یاران خاص اهل بیت(ع) و همین طور مفاهیم خاص روایی مثل گلیم خانه هایتان باشید تا فلان اتفاق رخ دهد)
اگر نیاز به باز کردن ر فضای عمومی است ازین دست بیان کنیم تا شاید به یک نتیجه مطولب پژوهشی برسیم:Gol:[/]
[="Tahoma"][="Black"]ولی من فکر میکنم واضح است که نشانه ها برای عصر غیبت بیان شدند نه زمان حضور امام.و من فکر میکنم ائمه ینها رو گفتند تا در زمان غیبت (که معصوم وجود نندارد) به دست ما برسد.اگر غیر معصوم هیچ نظری نتواند بدهد که باز باید همان سوال اول رو بپرسم که پس گفتن انها چه فایده ی داشت؟!!
بله اظهار نظر قطعی نکنیم ولی چرا این تبدیل به یک تابو شده که حتی نمیتوانیم احتمال قوی بدیم فلان مورد به فلان اتفاق نزدیک است؟چرا سختگیری در ین مورد حتی از مسائل فقهی هم بیشتر است؟؟؟
شاید چون اهل علم در این مورد ساکتند و دیگران بدون علم کافی نظر میدهند مشکلات و بدبینی ها رو بیشتر کنه
به علاوه من فکر میکنم پاسخ شما جواب اشکالات من نبود بلکه یک ایراد جدید مطرح کردید برای تعیین مصداق.من هنوز هم با توجه به پست قبل نمیتوانم بفهمم اگر نمیشود مصداق رو تعیین کرد چه فایده ای دارند این احادیث؟چون فوایدی که مطرح کردید فقط در صورت امکان تطبیق (همون طور که گفتم) میتواند محقق بشود
سلام علیکم
شما فایده یک چیز را در یک مورد خاص ذکر کردید و بنده خواستم بگویم که چرا شما فایدههای بیان نشانههای ظهور را اختصاص به این مورد میدهید؟
بیان نشانههای ظهور، فواید فراوانی غیر از آن چه مد نظر شما بوده، دارد.
در هیچ یک از آموزههای دینی، گفته نشده است که تطبیق کنید.
یک سری از نشانهها که در بیشتر آنها، اختلاف است، ذکر شده است که مصالح و حکمتهای خاص خودش را دارد و به کسی گفته نشده است که تطبیق نماید.
در پناه خدا باشید.[/]
[="Tahoma"][="Black"] سلام بله اگر چیزی بدون دلیلی باشد نمی شود مورد سند باشد اما می تواند ضمینه یک کار پژوهشی باشد که اگر مایلید دلایل این پیش فرض را بیان کنم که لازمه ان نیاز به مرور احادیث بر اساس نسبت رجال (در احادیثی که به شخص خاصی بیان شده است مثل یاران خاص اهل بیت(ع) و همین طور مفاهیم خاص روایی مثل گلیم خانه هایتان باشید تا فلان اتفاق رخ دهد) اگر نیاز به باز کردن ر فضای عمومی است ازین دست بیان کنیم تا شاید به یک نتیجه مطولب پژوهشی برسیم:Gol:
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم
اطلاعات ما در مورد نشانههای ظهور، بسیار اندک و ناقص است و چندین حدیث داریم که یا از نظر سند و یا از نظر متن مشکل دارند و معصومین (علیهم السلام) هم به ما گفتهاند که به وظایف شخصی و اجتماعی خودتان عمل کنید و منتظر ظهور باشید و غور کردن در این مسائل اختلافی، به هیچ دردی نمیخورد. چه لزومی دارد که به مصداقیابی بپردازیم؟
به جای این کارهای بیفایده، مشغول تکالیف و وظایف و مسؤولیتهای فردی و اجتماعی خود باشیم.
از آن جایی که علم ما در این زمینه، بسیار اندک است، اظهار نظر در این زمینه و تطبیق در مسأله نشانههای ظهور، خیلی به ضرر جامعه و اسلام و تشیع است. فواید عدم تطبیق، بسیار زیادتر از فواید تطبیق است. پس به حکم عقل، با سبک و سنگینی کردن، به این نتیجه میرسیم که باید تطبیق را باید کنار گذاشت.
در امان خداوند مهربان باشید.[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"]اطلاعات ما در مورد نشانههای ظهور، بسیار اندک و ناقص است و چندین حدیث داریم که یا از نظر سند و یا از نظر متن مشکل دارند و معصومین (علیهم السلام) هم به ما گفتهاند که به وظایف شخصی و اجتماعی خودتان عمل کنید و منتظر ظهور باشید و غور کردن در این مسائل اختلافی، به هیچ دردی نمیخورد. چه لزومی دارد که به مصداقیابی بپردازیم؟
اللهم عجل لولیک الفرج
آیا در تکلیف توجه به شرایط و زمان انجام تکلیف اهمیت ندارد؟ (آیا تکلیف در زمان و شرایط مختلف تغییر نمی کند؟)
اگر بسته به شرایط تغییر می کند آیا لزوم توجه به مصادیق مخصوصا مصادیقی که در ان اهل بیت (ع) دعوت به سکوت کردند و یا گفتند در صورت مشاده این نشانه یا مصداق باید حتما فلان کار را کرد(حال اگر اطلاعات ما ناقص است و قابل اتکا نیست و یا درصد بالایی از اعتماد را دارد آیا بهتر نیست به صورت یک پژوهش علمی به مساله نگاه کرد و به بررسی مصادیق احتمالی پرداخت و با علم به اینکه احتمال وقوع ظهور هست شرایط فردی و اجتماعی را فراهم کرد؟)
ز آن جایی که علم ما در این زمینه، بسیار اندک است، اظهار نظر در این زمینه و تطبیق در مسأله نشانههای ظهور، خیلی به ضرر جامعه و اسلام و تشیع است.
اگر تطبیق عینی باشد و جاهلالنه به موضوع نگاه کرد میشه این احتمال را داد که ضررش بیشتر باشد(به جهت عدم رعایت احتمال وقعوع و قطعیت و مشکلات و ضضراتی که بیان نمودید مثل همین یاس در مردم و تزلزل افکار):Gol:[/]
شما فایده یک چیز را در یک مورد خاص ذکر کردید و بنده خواستم بگویم که چرا شما فایدههای بیان نشانههای ظهور را اختصاص به این مورد میدهید؟
بیان نشانههای ظهور، فواید فراوانی غیر از آن چه مد نظر شما بوده، دارد.
در هیچ یک از آموزههای دینی، گفته نشده است که تطبیق کنید.
یک سری از نشانهها که در بیشتر آنها، اختلاف است، ذکر شده است که مصالح و حکمتهای خاص خودش را دارد و به کسی گفته نشده است که تطبیق نماید.
در پناه خدا باشید.
عزیز من کی فایده مطرح کردم؟؟
خود شما سه مورد نام بردید که همه ی سه موردی که خودتون نام بردید فقط در صورت انجام تطبیق امکان تحقق دارد!!!
یکم: معلوم میشود ائمه معصومین (علیهم السلام) علمشان متصل به علم خداست؛ زیرا قبل از تحقق علائم و حوادث آینده ،خبر از آن چیزهایی که در آینده اتفاق میافتد دارند. وقتی این حوادث اتفاق بیافتد، پیروان آنها یقین میکنند که ائمه (علیهم السلام) علمشان به علم الهی متصل است و اطلاعات غیبی دارند و علم غیب از جانب خداوند (تبارک و تعالی) به آنها رسیده و در نتیجه در حقانیت ائمه معصومین (علیهم السلام) اعتقاد راسخ پیدا میکنند.
ائمه فلام اتفاق رو پیش بینی کردند.اگر کسی نتواند بگه فلان اتفاق که پیش بینی شده الان یا دیروز یا 10 سال پیش یا... رخ داد و این اتفاق همان است که ائمه گفتند چه طور میگید افراد به علم ائمه اعتقاد راسخ پیدا میکنن؟؟؟
شما میگید کره مریخ سرخ است که علمتان رو در زمینه کیهان شناسی ثابت کنید بعد هم هیچ کس نمیتواند ببیند این کره واقعا سرخ هست یا نه ان وقت این هدف شما محقق میشه؟؟
واضح است دیگه برادر من..!باقیشم همینه!
دوم: مردم در رابطه با وجود مقدس امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) عقیده راسختری پیدا میکنند، هر مقدار از این علائم ظهور پیدا کند، انسان خودش را به روز ظهور و موعودی که خداوند در نظر گرفته است نزدیکتر احساس میکند و دلش به سمت تحقق آن امید شتافته و آمادهتر میشود و رعایت حالات یک منتظر واقعی را بیشتر مورد توجه قرار میدهد؛ چون علائم ظهور یکی پس از دیگری وقوع پیدا میکند، منتظر امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) حالت انتظارش بیشتر و بهتر و به موعودش نزدیکتر و به اصل اشتیاق خود راغبتر میشود؛ مثل کسی که مهمان عزیزی را در نظر داشته باشد، اگر یکی پس از دیگری علائم و آثاری از رسیدن او پیدا شود که مهمان او نزدیک است، حالات معنوی و روحی بهتری پیدا میکند.
به قول خودتان کمک میکند مردم خودشان را اماده کنن.خب این مردم باید علائمی که پیشگویی شده رو ببینند که حدس بزنند نزدیک تا خودشان رو اماده کنند یا نه؟؟پس با هم باید تطبیق داد تا این هدف و فایده محقق بشه!
سوم: وقتی که علائم و آثار ظهور امام زمان (علیه السلام) ذکر شود و همه آن را بدانند، موجب می شود که ادعای کذبی که دروغگویان در طول تاریخ انجام دادند و ادعای مهدویت کردند و چه بسا در آینده هم ادعای مهدویت کنند، ادعای دروغشان آشکار میشود؛ زیرا هیچ کدام از آثار و علائمی که گفتند، در ارتباط با آن ها تحقق پیدا نمیکند، در نتیجه ادعای دروغین آنها برای عموم آشکار میشود.
باز این هم در همین تطبیق دادن است!فلان کس ادعا میکند من میبینم ایا این مورد مطابق علائم هست یا نه.اگر بود تاییدش میکنم نبود ردش میکنم(علائم اگر در رد کردن کربر داشته باشند در تایید هم باید کاربرد داشته باشند!)
غیر اینها فایده ی دیگری هست که متوقف بر تطابق علائم نباشد؟اگر هست بفرمایید.
تشکر
اللهم عجل لولیک الفرج آیا در تکلیف توجه به شرایط و زمان انجام تکلیف اهمیت ندارد؟ (آیا تکلیف در زمان و شرایط مختلف تغییر نمی کند؟) اگر تطبیق عینی باشد و جاهلالنه به موضوع نگاه کرد میشه این احتمال را داد که ضررش بیشتر باشد(به جهت عدم رعایت احتمال وقعوع و قطعیت و مشکلات و ضضراتی که بیان نمودید مثل همین یاس در مردم و تزلزل افکار):Gol:
اگر بسته به شرایط تغییر می کند آیا لزوم توجه به مصادیق مخصوصا مصادیقی که در ان اهل بیت (ع) دعوت به سکوت کردند و یا گفتند در صورت مشاده این نشانه یا مصداق باید حتما فلان کار را کرد(حال اگر اطلاعات ما ناقص است و قابل اتکا نیست و یا درصد بالایی از اعتماد را دارد آیا بهتر نیست به صورت یک پژوهش علمی به مساله نگاه کرد و به بررسی مصادیق احتمالی پرداخت و با علم به اینکه احتمال وقوع ظهور هست شرایط فردی و اجتماعی را فراهم کرد؟)
سلام علیکم
منظور شما از اصطلاح «پژوهش علمی» در سخنان شما فهمیده نمیشود که چیست؟
مگر ما با تعابیر کوچه بازاری داریم سخن میگوییم؟
ما هم در یک بحث پژوهشی و علمی وارد شده و داریم سخن میگویم. این سخنانی که عرض میشود، برخاسته از پژوهش علمی است.
با روحیه شورانه وارد شدن در این مسائل و کنار گذاشتن شعور و منطق و فهم و علم، کار اشتباهی است.
قبل از این هم عرض شد که اطلات ما در زمینه علائم ظهور، خیلی اندک است و نمیشود، سریع و بدون تحقیق همه جانبه، مصداقیابی کرد و گفت که منظور معصومین (علیهم السلام) از فلان شخص در فلان حدیث، همین شخص مورد نظر است و بعدها که اشتباه از آب در آمد. حالا اگر همه بیایند، نمیتوانند این آب ریخته شده را جمع کنند.
مصداقیابی در حوزه نشانهشناسی ظهور، کاری بسیار خطرناک برای کیان جامعه اسلامی و دین و تشیع است. بارها این اتفاق افتاده است و سر اشخاص به سنگ خورده است. این جا، جای داستان نیست که بنده بخواهم این گونه داستانها را تعریف کنم؛ ولی با یک مقدار مطالعه در این زمینه به داستانهای واقعی زیادی برخورد خواهید کرد که مصداقیابی صورت گرفته و بعد اشتباه از آب در آمد. علم من و شما کم است و در صورتی که به علم قطعی در این زمینه نرسیدیم، نباید اظهار نظر بکنیم.
بله برخی از نشانهها، خیلی روشن و واضح هستند. مانند صیحه آسمانی.
ولی برخی دیگر، زیاد روشن و شفاف نیستند. به عنوان مثال، در مورد سید خراسانی، بسیار مصداقیابی شده است و اشخاص متفاوتی مطرح شدند و همچنین در مورد سفیانی و دیگران، به این جور مصداقیابیها نمیشود، اطمینان کرد و بدان معتقد شد. متوجه باشید که ارکان اعتقاد خودتان را بر روی چه چیزی استوار میکنید. آیا بر روی بتن آرمه استوار میکنید یا بر روی شن؟
توجه نمایید.
موفق و مؤید باشید.
[="Tahoma"][="Black"] ائمه فلام اتفاق رو پیش بینی کردند.اگر کسی نتواند بگه فلان اتفاق که پیش بینی شده الان یا دیروز یا 10 سال پیش یا... رخ داد و این اتفاق همان است که ائمه گفتند چه طور میگید افراد به علم ائمه اعتقاد راسخ پیدا میکنن؟؟؟ به قول خودتان کمک میکند مردم خودشان را اماده کنن.خب این مردم باید علائمی که پیشگویی شده رو ببینند که حدس بزنند نزدیک تا خودشان رو اماده کنند یا نه؟؟پس با هم باید تطبیق داد تا این هدف و فایده محقق بشه! باز این هم در همین تطبیق دادن است!فلان کس ادعا میکند من میبینم ایا این مورد مطابق علائم هست یا نه.اگر بود تاییدش میکنم نبود ردش میکنم(علائم اگر در رد کردن کربر داشته باشند در تایید هم باید کاربرد داشته باشند!) غیر اینها فایده ی دیگری هست که متوقف بر تطابق علائم نباشد؟اگر هست بفرمایید. تشکرعزیز من کی فایده مطرح کردم؟؟
خود شما سه مورد نام بردید که همه ی سه موردی که خودتون نام بردید فقط در صورت انجام تطبیق امکان تحقق دارد!!!
شما میگید کره مریخ سرخ است که علمتان رو در زمینه کیهان شناسی ثابت کنید بعد هم هیچ کس نمیتواند ببیند این کره واقعا سرخ هست یا نه ان وقت این هدف شما محقق میشه؟؟
واضح است دیگه برادر من..!باقیشم همینه!
سلام و درود بر شما و ما و خاندان پاک عصمت (علیهم السلام)
لازم نیست که همه چیز را به صورت شفاف ذکر کنید.
بسیاری از مطالب از فحوا و مضمون کلام شما برداشت خواهد شد.
لازم نیست که مردم، یک مصداقی را ببینند و آماده باشند. در آموزههای شیعی، آمده است که شیعه باید همیشه آماده باشد. چگونه یک انسان، باید همیشه آماده مرگ باشد و خودش را برای آن روز آماده کند. این نیز همین طور است. جوان 20 سالهای که سوار ماشین میشود و به صورت ناگهانی، تصادف میکند و میمیرد، آیا در نزد خداوند این عذر را میتواند بیاورد که مرگ من به صورت ناگهانی اتفاق افتاد و من آماده نبودم و توبه نکردم و خودم را پاک نکردم؟ در این جا نیز همین گونه است. اشخاص باید آماده باشند. یک روزی، امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) خواهد آمد. حالا آن روز، چه روزی است؟ نزدیک است یا دیر است؟ در 10 سال دیگر است یا 100 سال دیگر یا 1000 سال دیگر، کسی خبر ندارد. ولی هر کسی که بر روی این عالم زندگی میکند، باید آماده باشد. تا وقتی که امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) ظهور نکند، کسی تکلیف مخصوصی (به آن معنای خاص)، نسبت به امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) و یاری او ندارد. او یاران مخصوص خودش را دارد که در زمان ظهور به او میپیوندند.
بله ما همه تکلیف و مسؤولیت داریم که در حد امکان امر به معروف و نهی از منکر زبانی و عملی نماییم و جهان را برای او آماده کنیم. حالا یا مصداقی روشن میشود و یا نمیشود. ما باید تکالیف فردی و اجتماعی خودمان که همیشه مشخص است و توسط مراجع تقلید به ما گفته میشود، عمل کنیم. به عنوان مثال، باید از این انقلاب در کشور جمهوری اسلامی ایران، حمایت کنیم.
ما باید خودمان را در محضر امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) ببینیم و گناه نکنیم. این دیگر فرقی نمیکند که مصداقی را ببینیم یا نبینیم. مانند کسی که در یک ساعتی به صورت ناگهانی میمیرد. او پیش از این میبایست آماده میبود. خواه در یک روز قبل، نشانهای مانند خواب دید که به او گفته باشند که فردا میمیرد و یا ندیده باشد. در هر صورت او باید به تکلیفش که انجام عبادات واجب الهی و نداشتن حق الناس است، عمل نماید.
در پناه امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) باشید.
[/]
سلام و درود بر شما و ما و خاندان پاک عصمت (علیهم السلام)
لازم نیست که همه چیز را به صورت شفاف ذکر کنید.
بسیاری از مطالب از فحوا و مضمون کلام شما برداشت خواهد شد.
لازم نیست که مردم، یک مصداقی را ببینند و آماده باشند. در آموزههای شیعی، آمده است که شیعه باید همیشه آماده باشد. چگونه یک انسان، باید همیشه آماده مرگ باشد و خودش را برای آن روز آماده کند. این نیز همین طور است. جوان 20 سالهای که سوار ماشین میشود و به صورت ناگهانی، تصادف میکند و میمیرد، آیا در نزد خداوند این عذر را میتواند بیاورد که مرگ من به صورت ناگهانی اتفاق افتاد و من آماده نبودم و توبه نکردم و خودم را پاک نکردم؟ در این جا نیز همین گونه است. اشخاص باید آماده باشند. یک روزی، امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) خواهد آمد. حالا آن روز، چه روزی است؟ نزدیک است یا دیر است؟ در 10 سال دیگر است یا 100 سال دیگر یا 1000 سال دیگر، کسی خبر ندارد. ولی هر کسی که بر روی این عالم زندگی میکند، باید آماده باشد. تا وقتی که امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) ظهور نکند، کسی تکلیف مخصوصی (به آن معنای خاص)، نسبت به امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) و یاری او ندارد. او یاران مخصوص خودش را دارد که در زمان ظهور به او میپیوندند.
بله ما همه تکلیف و مسؤولیت داریم که در حد امکان امر به معروف و نهی از منکر زبانی و عملی نماییم و جهان را برای او آماده کنیم. حالا یا مصداقی روشن میشود و یا نمیشود. ما باید تکالیف فردی و اجتماعی خودمان که همیشه مشخص است و توسط مراجع تقلید به ما گفته میشود، عمل کنیم. به عنوان مثال، باید از این انقلاب در کشور جمهوری اسلامی ایران، حمایت کنیم.
ما باید خودمان را در محضر امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) ببینیم و گناه نکنیم. این دیگر فرقی نمیکند که مصداقی را ببینیم یا نبینیم. مانند کسی که در یک ساعتی به صورت ناگهانی میمیرد. او پیش از این میبایست آماده میبود. خواه در یک روز قبل، نشانهای مانند خواب دید که به او گفته باشند که فردا میمیرد و یا ندیده باشد. در هر صورت او باید به تکلیفش که انجام عبادات واجب الهی و نداشتن حق الناس است، عمل نماید.
در پناه امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) باشید.
اینها همه درست.
ولی شرمنده من هنوز هم جواب سوالمو نگرفتم....
سوال در مورد این بود که فایده گفتن علائم چیه اگر نباید تطبیق داد
شما سه تا فایده مطرح کردید که همه متوقف بر تطبیق اند
اگر نبید تطبیق داد هیچ کدام از ان فوایدی که مطرح کردید کارایی ندارد
پس هنوز سوالم بی جواب است (شرمنده اینطوری پافشاری میکنم.ولی واقعا هنوز جواب سوالم داده نشده)
[="Tahoma"][="Black"]اینها همه درست.
ولی شرمنده من هنوز هم جواب سوالمو نگرفتم....
سوال در مورد این بود که فایده گفتن علائم چیه اگر نباید تطبیق داد
شما سه تا فایده مطرح کردید که همه متوقف بر تطبیق اند
اگر نبید تطبیق داد هیچ کدام از ان فوایدی که مطرح کردید کارایی ندارد
پس هنوز سوالم بی جواب است (شرمنده اینطوری پافشاری میکنم.ولی واقعا هنوز جواب سوالم داده نشده)
سلام بر شما و ما و خاندان پاک عصمت (علیهم السلام)
بنده در جایگاه ذکر همه فوائد نبودم. فقط خواستم برخی از آنها را ذکر کنم.
وظیفه معصومین (علیهم السلام) این بود که برخی از نشانهها را ذکر کنند. حالا اگر هم ذکر نمیکردند، دلیلی نداشت که شیعه برای ظهور خودش را آماده نکند. شیعه باید همیشه آماده ظهور باشد. حال کدام نشانه تحقق مییابد یا نمییابد، معلوم نیست. حتی برخی از صاحبنظران گفتهاند که بسیاری از نشانهها، لازم نیست که به طور حتم، تحقق پیدا کنند؛ بلکه به عنوان نشانههای احتمالی هستند.
مخلص کلام این است که هیچ لزومی ندارد که مصداقیابی صورت بگیرد. هر کسی که منتظر امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) است، باید در هر لحظه منتظر ظهور باشد، همچنان که در هر لحظه باید منتظر مرگ باشد. هر وقت که امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) آمد، اگر شخص قبل از آن، به وظایف و تکالیف الهی خودش عمل کرده باشد، مورد مرحمت امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) قرار خواهد گرفت و هر کس که غیر این باشد، مورد غضب امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) قرار خواهد گرفت که بحث آن نیز گسترده است و مجال، یارای آن را ندارد.
بسیاری از نشانههای مصداقی ظهور که ذکر شده است، به این خاطر بوده است که اصحاب معصومین (علیهم السلام) از آنان سؤال کردند و آنان، جوابی به اصحاب دادند.
بنابراین، معصومین (علیهم السلام) به صورت ابتدا به ساکن، به ذکر آنها نپرداختهاند. پس لزومی در فایدهیابی ذکر نشانههای مصداقی ظهور، وجود ندارد. پس خودتان را در این زمینه، خسته نکنید. در هر لحظه، منتظر ظهور باشید و به وظایف فردی و اجتماعی خودتان عمل کنید. حال یا ظهور در زمان عمر شما اتفاق خواهد افتاد و یا نه و بعدها اتفاق خواهد افتاد. اگر در زمان زندگی شما هم اتفاق نیافتد، شما به وظیفه خودتان عمل کردید و اجر شهید را انشاء الله خواهید داشت.
و من الله التوفیق و علیه التکلان.[/]
بنده فقط میخواستم بدونم ائمه چرا اینها رو گفتند....چه فایده ای داشته؟
بسیاری از نشانههای مصداقی ظهور که ذکر شده است، به این خاطر بوده است که اصحاب معصومین (علیهم السلام) از آنان سؤال کردند و آنان، جوابی به اصحاب دادند.
شرمنده ولی به نظرم خیلی کم لطفی میفرمایید
احادیث با این همه جزییات گاهی ذکر شده در بسیاری هم خود ائمه اول گفتند
به خصوص فکر میکنم ین نظر هم درست باشه که اصلا خود ائمه معصومین این بحث رو پایه گذاری کردند اول بار نه مردم!
مردم از کجا بدانند که برای ظهور علامتی هست که بپرسند!؟...
به هر حال من که جوب سوالمو نگرفتم..ولی نا امید شدم از پاسخ(یعنی جواب انگار اینه که یا هیچ فایده ای نداشته!!!!!یا ما هیچ کدوم از فوایدو نمیدونیم!!!!)
اگه میخوید جمع بندی کنید!:Ghamgin:
[="Tahoma"][="Black"] شرمنده ولی به نظرم خیلی کم لطفی میفرمایید به هر حال من که جوب سوالمو نگرفتم..ولی نا امید شدم از پاسخ(یعنی جواب انگار اینه که یا هیچ فایده ای نداشته!!!!!یا ما هیچ کدوم از فوایدو نمیدونیم!!!!)بنده فقط میخواستم بدونم ائمه چرا اینها رو گفتند....چه فایده ای داشته؟
احادیث با این همه جزییات گاهی ذکر شده در بسیاری هم خود ائمه اول گفتند
به خصوص فکر میکنم ین نظر هم درست باشه که اصلا خود ائمه معصومین این بحث رو پایه گذاری کردند اول بار نه مردم!
مردم از کجا بدانند که برای ظهور علامتی هست که بپرسند!؟...
اگه میخوید جمع بندی کنید!:Ghamgin:
سلام علیکم
بله ائمه (علیهم السلام) نشانههایی مانند زیاد شدن زنا و سیل و زلزله و مانند آن را خودشان در بسیاری از موارد، ابتدا به ساکن گفتهاند؛ ولی در نشانههایی که مصداق خارجی عینی دارد، کمتر خودشان به صورت ابتدا به ساکن وارد شدهاند. نگفتهام که وارد نشدهاند. گفتم: کمتر وارد شدهاند.
در هر حال، تکلیف و وظیفه ما مشخص است و هیچ اشکالی در روند کار پیش نمیآید و حکم همه روشن و واضح است.
إن شاء الله از سربازان امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) باشید.[/]
منظور شما از اصطلاح «پژوهش علمی» در سخنان شما فهمیده نمیشود که چیست؟
مگر ما با تعابیر کوچه بازاری داریم سخن میگوییم؟
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
در علوم نظری را نمی دانم چگونه است اما چیزی که در یک پژوهش می تواند مطرح باشد صحت و درستی فرایند پژوهش بر اساس چارچوب علمی است و گزارش حاصل از پژوهش در آن چارچوب و صرف نظر از صحت یا عدم صحت نتیجه و گزارش نتیجه بدست امده است.
به طور مثال اگر ما بخواهیم فلان ماده ایی را در ماده دیگر ارزیابی کنیم اقدام به نمونه گیری می کنیم و آزمون می کنیم و صرف نظر از نتایجی که در گذشته بدست امده است نتیچه ای را که بر اساس ضوابط نمونه گیری و گزارش نتیجه امده است مطرح می کنیم که مثلا در ان ماده فلان مقدار ماده مورد ازمون مشاهده شد.
حال در بحث مصداق یابی هم اگر بر چارچوب احادیثی که مورد وثوق یا نزدیک به وثوق و دیگر ضوابط علوم مربوطه است بررسی کنیم و احتمال بدیم که ممکنه این مصداق همان باشد و منتظر باشیم ببینیم همان هست یا خیر نبود خب نتیجه می گیریم یا مصداق اشتباه بوده (اگر بر اساس ضوابط علم به ان برسیم با مشخص کردن مسیر رسیدن به این نتیجه) یا احتمال عیان شدن موضوع در آینده و صبر بر مشاهده نتیج آن مصداق یابی ضررات آن کم یا هموار می شود چرا که در چارچوبی مشخص و در مسیری مشخص به نتیجه رسیدیم و در صورت اشتباه می شود محل خطا را یافت و یا مسیری جایگزین پیدا کرد.
ما هم در یک بحث پژوهشی و علمی وارد شده و داریم سخن میگویم. این سخنانی که عرض میشود، برخاسته از پژوهش علمی است.
بر اساس همین ضوابط علمی نمی شه رد کرد یا تایید کرد .
با روحیه شورانه وارد شدن در این مسائل و کنار گذاشتن شعور و منطق و فهم و علم، کار اشتباهی است.
بله شور تنها که این ابزار در ان رعایت نشود خطر افرین است
قبل از این هم عرض شد که اطلات ما در زمینه علائم ظهور، خیلی اندک است و نمیشود، سریع و بدون تحقیق همه جانبه، مصداقیابی کرد و گفت که منظور معصومین (علیهم السلام) از فلان شخص در فلان حدیث، همین شخص مورد نظر است و بعدها که اشتباه از آب در آمد. حالا اگر همه بیایند، نمیتوانند این آب ریخته شده را جمع کنند.
اگر ما بیان کنیم بر اساس پزوهش و این از احتمالات است چطور؟ آیا باز مشکل پیش می اید؟
علم من و شما کم است و در صورتی که به علم قطعی در این زمینه نرسیدیم، نباید اظهار نظر بکنیم.
علم کم است اما همین علم محدود هم می تواند ضمینه امادگی و نشاط را ایجاد کند.
بله برخی از نشانهها، خیلی روشن و واضح هستند. مانند صیحه آسمانی.
همین صیحه هم اگر از راهش وارد نشیم و شناسایی نشود و ویژگی های ان مشخص نشود ممکن است به بیراهه برود
صیحه چون حالت ویژه ایی دارد خب شناخته می شود اما وقتی صیحه باطل زده شود چطور؟ چطور باید فهمید که کدام حق است و کدام باطل آیا این خود نیازمند آگاهی از ماهیت و ویژگی های صیحه ندارد؟
یا بقیه ماجراهای مربوط به بعد از ظهور که اختلاف در ان هست
به عنوان مثال، در مورد سید خراسانی، بسیار مصداقیابی شده است و اشخاص متفاوتی مطرح شدند و همچنین در مورد سفیانی و دیگران، به این جور مصداقیابیها نمیشود، اطمینان کرد و بدان معتقد شد. متوجه باشید که ارکان اعتقاد خودتان را بر روی چه چیزی استوار میکنید. آیا بر روی بتن آرمه استوار میکنید یا بر روی شن؟
توجه نمایید.
اگر به ویژگی های حدیث مراجع کرد و این موضوع رو بررسی کرد احتمالا بسیاری از این مصادیق کنار خواهد رفت؟
مثل همزمانی خروج یمانی و خراسانی و سفیانی (در صورت حتمی بودن نشانه خروج خراسانی) اگر به حتمی بودن و غیر حتمی بودن نشانه ها تقسیم شود و به دنبال مصادق و شناسایی ویژگی های زمانی مکانی فردی شخصیتی و دیگر عواملی که می توان به ان پی برد و این ها را به صورت احتمال بیان کرد آیا باز دچار اشکال می شود؟
البته فرض مساله ایی که مطرح کردم فراموش نشود که من فرض گرفتم که یاوران موعود(عج) این مصادیق را شناسایی کنند و این آیا می تواند یک جور پیش آمادگی برای ایشان باشد؟
:Gol:
[="Tahoma"][="Black"] اللهم عجل لولیک الفرج بر اساس همین ضوابط علمی نمی شه رد کرد یا تایید کرد . بله شور تنها که این ابزار در ان رعایت نشود خطر افرین است اگر ما بیان کنیم بر اساس پزوهش و این از احتمالات است چطور؟ آیا باز مشکل پیش می اید؟ علم کم است اما همین علم محدود هم می تواند ضمینه امادگی و نشاط را ایجاد کند. همین صیحه هم اگر از راهش وارد نشیم و شناسایی نشود و ویژگی های ان مشخص نشود ممکن است به بیراهه برود صیحه چون حالت ویژه ایی دارد خب شناخته می شود اما وقتی صیحه باطل زده شود چطور؟ چطور باید فهمید که کدام حق است و کدام باطل آیا این خود نیازمند آگاهی از ماهیت و ویژگی های صیحه ندارد؟ یا بقیه ماجراهای مربوط به بعد از ظهور که اختلاف در ان هست اگر به ویژگی های حدیث مراجع کرد و این موضوع رو بررسی کرد احتمالا بسیاری از این مصادیق کنار خواهد رفت؟ مثل همزمانی خروج یمانی و خراسانی و سفیانی (در صورت حتمی بودن نشانه خروج خراسانی) اگر به حتمی بودن و غیر حتمی بودن نشانه ها تقسیم شود و به دنبال مصادق و شناسایی ویژگی های زمانی مکانی فردی شخصیتی و دیگر عواملی که می توان به ان پی برد و این ها را به صورت احتمال بیان کرد آیا باز دچار اشکال می شود؟ البته فرض مساله ایی که مطرح کردم فراموش نشود که من فرض گرفتم که یاوران موعود(عج) این مصادیق را شناسایی کنند و این آیا می تواند یک جور پیش آمادگی برای ایشان باشد؟
سلام
در علوم نظری را نمی دانم چگونه است اما چیزی که در یک پژوهش می تواند مطرح باشد صحت و درستی فرایند پژوهش بر اساس چارچوب علمی است و گزارش حاصل از پژوهش در آن چارچوب و صرف نظر از صحت یا عدم صحت نتیجه و گزارش نتیجه بدست امده است.
به طور مثال اگر ما بخواهیم فلان ماده ایی را در ماده دیگر ارزیابی کنیم اقدام به نمونه گیری می کنیم و آزمون می کنیم و صرف نظر از نتایجی که در گذشته بدست امده است نتیچه ای را که بر اساس ضوابط نمونه گیری و گزارش نتیجه امده است مطرح می کنیم که مثلا در ان ماده فلان مقدار ماده مورد ازمون مشاهده شد.
حال در بحث مصداق یابی هم اگر بر چارچوب احادیثی که مورد وثوق یا نزدیک به وثوق و دیگر ضوابط علوم مربوطه است بررسی کنیم و احتمال بدیم که ممکنه این مصداق همان باشد و منتظر باشیم ببینیم همان هست یا خیر نبود خب نتیجه می گیریم یا مصداق اشتباه بوده (اگر بر اساس ضوابط علم به ان برسیم با مشخص کردن مسیر رسیدن به این نتیجه) یا احتمال عیان شدن موضوع در آینده و صبر بر مشاهده نتیج آن مصداق یابی ضررات آن کم یا هموار می شود چرا که در چارچوبی مشخص و در مسیری مشخص به نتیجه رسیدیم و در صورت اشتباه می شود محل خطا را یافت و یا مسیری جایگزین پیدا کرد.
:Gol:
سلام علیکم
ببینید مسأله نشانههای ظهور، از جمله مسائل مهم، حساس، استراتژیک و راهبردی تشیع است که اگر در آن ریسک شود و بدون علم قطعی، سخنی با قاطعیت کامل گفته شود، موجب فروپاشی پایههای فکری و عقیدتی شیعیان به خصوص عوام میشود.
گاهی، میشود گفت که به احتمال و شاید، فلان شخص، مصداق مورد نظر فلان حدیث باشد؛ ولی حتی با پژوهش علمی هم نمیشود گفت که به طور حتم، فلان شخص، مصداق مور نظر فلان حدیث است؛ زیرا در سخنان قبلی گفته شد که علم ما در این مورد، بسیار اندک است و بهتر است که به صورت قطعی، به بیان مصداق نپردازیم.
مسأله صیحه آسمانی فرق میکند؛ زیرا از جمله مسائلی است که همه اشخاص، متوجه آن خواهند شد و با چشم و گوش خود آن را حس خواهند کرد؛ ولی در مثل سید خراسانی، اقوال و نگاهها فرق میکند و نمیشود نظر قطعی داد و بهترین کار در این جور موارد، سکوت و عدم اظهارنظر قطعی است.
ما هم منکر این نیستیم که شاید فلان مورد، مصداق عینی فلان حدیث باشد؛ ولی با قاطعیت نمیشود چنین چیزی را گفت و اگر هم با قاطعیت گفته شود و بعد، اشتباهش، کشف شود، چه باید کرد. دیگر سنگ بر روی سنگ بند نمیشود و در هر روزی، هزاران نظر در مورد تعیین مصداق فلان مورد در فلان حدیث رخ خواهد داد. خودتان کمی فکر کنید. میبینید که هرج و مرج پیش خواهد آمد. همین سی دی علائم ظهور را ببینید که چه مقدار خاک بلند کرد در داخل جامعه و چه مقدار با افکار و احساسات و عقاید مردم بازی کرد و چه مقدار ابزاری برای سوء استفاده استکبار جهانی و دشمنان شیعه و اسلام شد.
پس باید به صورت اعتدال با این مسأله برخورد کرد و از مصداقیابی و تعیین مصداق در این زمینه، خودداری کرد.
موفق و مؤید در پناه خداوند منان باشید.[/]
مثل همزمانی خروج یمانی و خراسانی و سفیانی (در صورت حتمی بودن نشانه خروج خراسانی) اگر به حتمی بودن و غیر حتمی بودن نشانه ها تقسیم شود و به دنبال مصادق و شناسایی ویژگی های زمانی مکانی فردی شخصیتی و دیگر عواملی که می توان به ان پی برد و این ها را به صورت احتمال بیان کرد آیا باز دچار اشکال می شود؟
این صوت کوتاه ستاد پناهیان در همین مورد است فکر میکنم مفید باشد شنیدنش(به هر حال این مسئله ی مهمی است که باید مراقب باشیم نه از این ور بوم بی افتیم نه ز اون ور!..نه بگیم اصلا امکان حدس زدن هم وجود ندارد و دستمان کاملا بسته است.و این احادیث رو بریزیم دور و نه با قاطعیت نظر بدیم که فلان مورد قطعا در فلان واقعه محقق شده...)