وجود حدیث (نبود تقیه در متعه)

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وجود حدیث (نبود تقیه در متعه)

سلام
1- چنین حدیثی وجود دارد؟
2- در فرض وجود حدیث، سند ، متن، دلالت و جمع با اخبار را ذکر بفرمایید.
امام جعفر صادق میفرمود یکی از موضوعاتی که من هرگز در بیان آن تقیه نخواهم کرد موضوع متعه است .
(البته حدیث متعه حج را دیده ام، منظورم در حدیث، متعه النساء است)

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد پیام


البته در روایت صحیحی از امام باقر(ع)آمده که درآن رد تقیه شده:
عَلِیٌّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ جَاءَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَیْرٍ اللَّیْثِیُّ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَهُ مَا تَقُولُ فِی مُتْعَةِ النِّسَاءِ فَقَالَ أَحَلَّهَا اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ عَلَى لِسَانِ نَبِیِّهِ ص فَهِیَ حَلَالٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَقَالَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مِثْلُکَ یَقُولُ هَذَا وَ قَدْ حَرَّمَهَا عُمَرُ وَ نَهَى عَنْهَا فَقَالَ وَ إِنْ کَانَ فَعَلَ قَالَ إِنِّی أُعِیذُکَ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِکَ أَنْ تُحِلَّ شَیْئاً حَرَّمَهُ عُمَرُ قَالَ فَقَالَ لَهُ فَأَنْتَ عَلَى قَوْلِ صَاحِبِکَ وَ أَنَا عَلَى قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَهَلُمَّ أُلَاعِنْکَ أَنَّ الْقَوْلَ مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَنَّ الْبَاطِلَ مَا قَالَ صَاحِبُکَ قَالَ فَأَقْبَلَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَیْرٍ فَقَالَ یَسُرُّکَ أَنَّ نِسَاءَکَ وَ بَنَاتِکَ وَ أَخَوَاتِکَ وَ بَنَاتِ عَمِّکَ یَفْعَلْنَ قَالَ فَأَعْرَضَ عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع حِینَ ذَکَرَ نِسَاءَهُ وَ بَنَاتِ عَمِّهِ
علی بن ابراهیم به نقل از پدرش (ابراهیم بن هاشم) به نقل از ابن ابی عمیر به نقل از عمر بن اذینه به نقل از زراره: عبدالله بن عمیر لیثی نزد امام باقر علیه السلام آمد و گفت: نظرت در مورد متعه زنان چیست؟
امام فرمود: خداوند در کتاب خود و به زبان پیامبرش آن را حلال کرده، پس تا روز قیامت حلال خواهد بود.
گفت: ای اباجعفر، آیا شخصی مانند تو چنین می‌گوید، در حالی که عمر آن را حرام کرد و از آن نهی نمود؟!
فرمود: اگر چه چنین کرده باشد.
گفت: تو را در پناه خدا قرار می‌دهم از این که چیزی را حلال کنی که عمر آن را حرام کرده است!
فرمود: تو بر سنت عمر پای‌بند باش و من بر قول رسول خدا. بیا تا مباهله کنیم تا ببینی که قول صحیح آن است که رسول خدا فرموده و باطل آن است که عمر گفته.
زراره می‌گوید: عبدالله بن عمیر پیش آمد و گفت: خشنود می‌شوی اگر زنان و دختران و خواهران و دختران عمویت چنین کاری را انجام دهند؟
هنگامی که آن شخص از زنان و دختران عموی امام یاد کرد، امام از او روی برگرداند.

ج5ص449 و تهذیب ‏الأحکام ج7ص250

با آنکه روایت فوق با محتوای در خواستی شما برابری ،اما عبارت مورد نظر شمارا نیافتم ولی جستجو را ادامه میدم.

[="Tahoma"]

『طلوع』;715083 نوشت:
امام جعفر صادق میفرمود یکی از موضوعاتی که من هرگز در بیان آن تقیه نخواهم کرد موضوع متعه است .

سلام
من تا آنجایی که دیده ام اولین جایی که ادعای وجود چنین حدیثی شده کتاب شهید مطهری است
مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج ‏19، ص: 81
http://lib.motahari.ir/Content/836/82

"امام جعفر صادق علیه السلام می‏فرمود: یکی از موضوعاتی که من هرگز در بیان آن تقیه نخواهم کرد موضوع متعه است.و اینجا بود که یک مصلحت و حکمت ثانوی با حکمت اوّلی تشریع نکاح منقطع توأم شد و آن کوشش در احیاء یک «سنت متروکه» است. به نظر این بنده آنجا که ائمه اطهار مردان زندار را از این کار منع کرده‏ اند به اعتبار حکمت اوّلی این قانون است، خواسته ‏اند بگویند این قانون برای مردانی که احتیاجی ندارند وضع نشده است، همچنانکه امام کاظم علیه السلام به علی بن یقطین فرمود:"

بعد از این جمله ایشان روایات علی بن یقطین که روایت تقیه ای بوده را مورد استناد قرار می دهند و ...

که چنین روایتی که یکی از چیز هایی که من از آن تقیه نمی کنم متعه است هر چند وجود دارد و اتفاقا سند صحیح هم دارد اما مربوط به متعه الحج است نه متعه النساء
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لَهُ فِي مَسْحِ الْخُفَّيْنِ تَقِيَّةٌ فَقَالَ ثَلَاثَةٌ لَا أَتَّقِي فِيهِنَّ أَحَداً شُرْبُ الْمُسْكِرِ وَ مَسْحُ الْخُفَّيْنِ وَ مُتْعَةُ الْحَجِّ قَالَ زُرَارَةُ وَ لَمْ يَقُلْ الْوَاجِبُ عَلَيْكُمْ أَلَّا تَتَّقُوا فِيهِنَّ أَحَداً.

[=Traditional Arabic] به او گفتم: در حال تقيه، مى‏توانم بر روى كفش خود مسح بكشم؟ ابو جعفر گفت: «من در باره سه موضوع، تقيه نمى‏كنم:[=Traditional Arabic] آشاميدن مسكرات، مسح كردن بر روى كفش و حج تمتع».


مجلسى (ره) گويد در كتاب طهارت در حديث زراره بيايد كه من در سه چيز تقيه‏ نكنم از احدى، در شرب مسكر و مسح بر خفين و متعه‏ حج، و براى آن چند توجيه شده:

1- خود زراره در دنباله اين حديث گويد: فرموده من تقيه نكنم،و نفرموده شماها نبايد تقيه كنيد، يعنى الغاء تقيه در اين موارد مخصوص به ائمه (ع) است چون تقیه برای جلوگیری از ضرر ایست که از اظهار عقیده به انسان می رسد و امام معصوم مى‏ دانند ضررى به آنها نمى‏رسد و خدا آنها را حفظ مى‏كند با به واسطه اينكه اين احكام از مذهب آنها معروف است و تقيه بردار نيست جایی است که اظهار عقیده خطری ندارد و انسان نباید بیهوده بترسد و تقیه کند. مثلا مسأله ای است که در میان خود عامه نیز اختلافی است مثلا اهل سنت گاه با دست بسته و گاه با دست باز نماز می خوانند حال انسان تقیه کند و همواره با دست بسته نماز بخواند. این کار صحیح نیست. خطری که متوقع است توهمی و غیر واقعی می باشد و نباید تقیه کرد این موارد در میان خود اهل سنت هم اختلافی است. حتی اهل سنت با اینکه خلیفه ی دوم از حج تمتع ممانعت کرد بعضی آن را انجام می دهند بنا بر این تقیه در حج تمتع معنا ندارد.

2- چون در اين موارد تقيه محقق نيست براى آنكه ننوشيدن مسكر به عذر ضرر و غيره ممكن است و مسح بر خف هم نزد مخالفان تعين ندارد و غسل به نظر آنها اولى است و در متعه حج هم امرى است كه با نيت انجام مى‏شود و كسى بر آن مطلع نيست و بعد از سعى و طواف انجام تقصير به گرفتن مو و ناخن به طور محرمانه بسيار آسان است.
[=Traditional Arabic]

سلام

پیام;715629 نوشت:
با آنکه روایت فوق با محتوای در خواستی شما برابری ،اما عبارت مورد نظر شمارا نیافتم ولی جستجو را ادامه میدم.

کارشناس گرامی من حدیث را خواندم کمترین ارتباطی با سوال من ندارد.

فوق العاده روشن هست که میتوان ده ها حدیث در مورد متعه آورد که امامان در آن احادیث تقیه نکرده و جواز متعه را بیان کرده اند (مثل حدیث شما)

پرسیدم که آیا امام تصریح فرموده اند که هیچوقت در مساله متعه تقیه نمیکنیم؟

چرا که فارغ از نوع مساله (متعه یا هر چیز دیگر)، امامها گاهی تقیه میکرده اند و گاهی هم خیر.

اما باید ببینیم تصریحی داریم که تقیه در متعه واقع نمیشود؟

『طلوع』;715684 نوشت:
کارشناس گرامی من حدیث را خواندم کمترین ارتباطی با سوال من ندارد.

فوق العاده روشن هست که میتوان ده ها حدیث در مورد متعه آورد که امامان در آن احادیث تقیه نکرده و جواز متعه را بیان کرده اند (مثل حدیث شما)

پرسیدم که آیا امام تصریح فرموده اند که هیچوقت در مساله متعه تقیه نمیکنیم؟

چرا که فارغ از نوع مساله (متعه یا هر چیز دیگر)، امامها گاهی تقیه میکرده اند و گاهی هم خیر.

اما باید ببینیم تصریحی داریم که تقیه در متعه واقع نمیشود؟


سلام دقت بفرمایید" امام (ع)فرمود: خداوند در کتاب خود و به زبان پیامبرش آن را حلال کرده، پس تا روز قیامت حلال خواهد بود.
گفت: ای اباجعفر، آیا شخصی مانند تو چنین می‌گوید، در حالی که عمر آن را حرام کرد و از آن نهی نمود؟!
فرمود: اگر چه چنین کرده باشد.
حال این عبارت آیا جایز نبودن تقیه را در این موضوع می رساند یا نه؟ زیرا امام(ع)آشکارا گفتن حکم مساله را تاکید می کند با پرسش مجدد راوی ،واین عین سوال شماست یعنی مخالفت با تقیه در بیان حکم متعه.


سلام

دقيقا مقصود امام متعه حج بوده است زيرا در اخبار ديگر سخن از تقيه در مورد متعه نساء است :

عن المفضّل قال: سمعت اباعبداللّه(ع) یقول فى المتعة: دعوها أما یستحیى أحدکم أن یرى فى موضع العورة (جایى دیده شود که بودن در آنجا بر او عیب است) فیحمل ذلک على صالحى إخوانه و أصحابه (سایر صلحاى شیعه را هم متّهم مى کنند).(فروع کافی ج 5 ص ۴۵٣)

خیر البریه;715944 نوشت:
زيرا در اخبار ديگر سخن از تقيه در مورد متعه نساء است :

بله، اعلام علمای شیعه هم روایاتی را حمل بر تقیه نموده اند.

اما الان آمده که تقیه در اخبار متعه واقع نمیشود، مستند حدیثی آن هم این است:

پیام;715879 نوشت:
سلام دقت بفرمایید" امام (ع)فرمود: خداوند در کتاب خود و به زبان پیامبرش آن را حلال کرده، پس تا روز قیامت حلال خواهد بود.
گفت: ای اباجعفر، آیا شخصی مانند تو چنین می‌گوید، در حالی که عمر آن را حرام کرد و از آن نهی نمود؟!
فرمود: اگر چه چنین کرده باشد.
حال این عبارت آیا جایز نبودن تقیه را در این موضوع می رساند یا نه؟ زیرا امام(ع)آشکارا گفتن حکم مساله را تاکید می کند با پرسش مجدد راوی ،واین عین سوال شماست یعنی مخالفت با تقیه در بیان حکم متعه.

سوال من از شما کاربر خیرالبریه این است که عجیبتر از این استدلال در سراسر عمرتان دیده اید؟ آیا این عبارت میرساند که امام در سایر مواضع تقیه نخواهد کرد؟

پیام;715629 نوشت:
با آنکه روایت فوق با محتوای در خواستی شما برابری ،اما عبارت مورد نظر شمارا نیافتم ولی جستجو را ادامه میدم.

ابتدای تاپیک میخواستم اگر بگوئید حدیث یافت نشد. عرض کنم که جستجو را ادامه دهید یا از مراکز تخصصی تر مثل دارالحدیث سوال بشود.
البته تاکیدی به عبارت جناب مطهری نیست. هر تصریحی از امامان که نشان دهد تقیه در متعه واقع نمیشود هم قابل قبول است و بعد میتوان مثل جناب مطهری از آن به عنوان مقدمه استدلال استفاده نمود.

『طلوع』;716020 نوشت:
سوال من از شما کاربر خیرالبریه این است که عجیبتر از این استدلال در سراسر عمرتان دیده اید؟ آیا این عبارت میرساند که امام در سایر مواضع تقیه نخواهد کرد؟

سلام ،لطفا عبارات را با دقت بیشتر بخونید:حال این عبارت آیا جایز نبودن تقیه را در این موضوع می رساند یا نه؟ زیرا امام(ع)آشکارا گفتن حکم مساله را تاکید می کند با پرسش مجدد راوی ،واین عین سوال شماست یعنی مخالفت با تقیه در بیان حکم متعه.
عین کلمه مخالفت تقیه در حکم متعه وجود دارد وشما می فرمایید :آیا این عبارت میرساند که امام در سایر مواضع تقیه نخواهد کرد؟سایر مواضع؟؟؟
لطفا منظور خودتون را بیشتر توضییح بدین

خیر البریه;715944 نوشت:
سلام

دقيقا مقصود امام متعه حج بوده است زيرا در اخبار ديگر سخن از تقيه در مورد متعه نساء است :

عن المفضّل قال: سمعت اباعبداللّه(ع) یقول فى المتعة: دعوها أما یستحیى أحدکم أن یرى فى موضع العورة(جایى دیده شود که بودن در آنجا بر او عیب است) فیحمل ذلک على صالحى إخوانه و أصحابه (سایر صلحاى شیعه را هم متّهم مى کنند).(فروع کافی ج 5 ص ۴۵٣)


لطفا استدلالتان به این روایت را بیشتر توضییح بدین.

『طلوع』;716089 نوشت:
ابتدای تاپیک میخواستم اگر بگوئید حدیث یافت نشد. عرض کنم که جستجو را ادامه دهید یا از مراکز تخصصی تر مثل دارالحدیث سوال بشود.
البته تاکیدی به عبارت جناب مطهری نیست. هر تصریحی از امامان که نشان دهد تقیه در متعه واقع نمیشود هم قابل قبول است و بعد میتوان مثل جناب مطهری از آن به عنوان مقدمه استدلال استفاده نمود.
البته یافت نشد وجستجو را ادامه میدهم به این معنی نیست که جایی دیگه میدونه ویا یک جایی اطلاع نداره بلکه برای گرفتن فرصت بیشتر از شما بزرگوار بود واینکه مطمئن باشید بنده بدنبال جواب مناسب وعلمی برای سوال هستم (والبته شما چنانکه خود فرموده اید در صورت تمایل می توانید از چند سایت علمی دیگر هم بپرسیدوبنده توصییه کننده یامانعی برآن نیستم چون حقی براین کار ندارم)اما همانگونه که فرمودید :«البته تاکیدی به عبارت جناب مطهری نیست. هر تصریحی از امامان که نشان دهد تقیه در متعه واقع نمیشود هم قابل قبول است و بعد میتوان مثل جناب مطهری از آن به عنوان مقدمه استدلال استفاده نمود. »بنده هم خدمتتان روایت امام باقر(ع) را آوردم وبیان شدکه برای اثبات عدم تقیه در متعه کفایت می کند.

پیام;716285 نوشت:
سلام ،لطفا عبارات را با دقت بیشتر بخونید:حال این عبارت آیا جایز نبودن تقیه را در این موضوع می رساند یا نه؟ زیرا امام(ع)آشکارا گفتن حکم مساله را تاکید می کند با پرسش مجدد راوی ،واین عین سوال شماست یعنی مخالفت با تقیه در بیان حکم متعه.
عین کلمه مخالفت تقیه در حکم متعه وجود دارد وشما می فرمایید :آیا این عبارت میرساند که امام در سایر مواضع تقیه نخواهد کرد؟سایر مواضع؟؟؟
لطفا منظور خودتون را بیشتر توضییح بدین

منظور من خیلی مشخصه

سوال تاپیک دو قسمت هست.
حتی اگر آن روایت در منابع روایی ما وجود داشته باشد.
نوبت به ارزیابی متنی، دلالت و جمع با اخبار میرسد (که جناب علی در پستشان توضیح دلالت تقیه در مواردی مثل مسح، متعه حج و مسکرات را دادند.

چرا که اعلام شیعه از شیخ طوسی بگیرید بیاید جلو
روایاتی را از متعه (یا هر باب دیگری) حمله به تقیه میکردند. حالا کار نداریم در تشخیص مصداق تقیه درست عمل میکردند یا خیر ولی به وجود تقیه به عنوان یک راه جمع توجه داشتند. یعنی یا چنین نصی (عدم وجود تقیه در متعه) نداشتند یا اگر هم روایتی (که تقیه در متعه نداریم) باشد، دلالت مورد نظر را ندارد.

اما طبق سوال تاپیک 1- چنین نصی که تقیه واقع نمیشود داریم؟ 2- بر فرض وجود، چنین نصی از نظر سند، دلالت و جمع با اخبار و در یک کلام منطق چگونه است که اعلام شیعه توجهی نکرده و به تقیه به عنوان یکی از روشها در کنار سایر روشها، در باب متعه همانند ابواب دیگر عمل کرده اند؟

اما شما روایتی آوردید که هرچه نگاه کردم به کلی خالی از این مفهوم است. و حتی سوال دوم تاپیک را هم با این روایت دارید جواب میدهید.

『طلوع』;716289 نوشت:
اما شما روایتی آوردید که در نگاه اول به کلی خالی از این مفهوم است. و حتی سوال دوم تاپیک را هم با این روایت دارید جواب میدهید.

پس روایت امام باقر(ع) برای استدلال عدم تقیه در متعه کفایت می کند وجمع آن با روایت دیگر دلیل می خواهد.

برای آشنای با بحث مرتبط می توانید این آدرس را هم ببینید:http://www.askdin.com/thread12977.html

ویا این بحث را که قبلا مطرح شده بوده:http://www.askdin.com/thread38108.html

پیام;716292 نوشت:
پس روایت امام باقر(ع) برای استدلال عدم تقیه در متعه کفایت می کند وجمع آن با روایت دیگر دلیل می خواهد.

فَقَالَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مِثْلُکَ یَقُولُ هَذَا وَ قَدْ حَرَّمَهَا عُمَرُ وَ نَهَى عَنْهَا فَقَالَ وَ إِنْ کَانَ فَعَلَ

پس از این که امام باقر حکم حلیت متعه را بیان کرد

"پس گفت یا اباجعفر مثل تو میگوید این را (درحالیکه) تحریم کرد آن را عمر و نهی کرد از آن، پس گفت اگرچه چنین کرده باشد."

چطور از این میفهمیم که مثلا امام در جای دیگه تقیه نخواهد کرد؟! چطور دلالت دارد؟

فرض بگیرید در باب وضو، امام یک جا بفرمایند من میگویم که اینطور وضو بگیرید (روش شیعه را بیان کنند)، این دلالت میکند که جای دیگه در باب وضو تقیه نخواهد کرد؟

『طلوع』;716295 نوشت:
چطور از این میفهمیم که مثلا امام در جای دیگه تقیه نخواهد کرد؟! چطور دلالت دارد؟

فرض بگیرید در باب وضو، امام یک جا بفرمایند من میگویم که اینطور وضو بگیرید (روش شیعه را بیان کنند)، این دلالت میکند که جای دیگه در باب وضو تقیه نخواهد کرد؟


به سوال اولیه خودتون توجه بفرمایید شما بدنبال روایتی در عدم تقیه در متعه بودید که این روایت دلالت روشنی در این بحث داره ،وبه هیچ وجه ادعا نشد که برای تقیه در موارد دیگر فقهی هم کفایت میکنه

پیام;716301 نوشت:
به سوال اولیه خودتون توجه بفرمایید شما بدنبال روایتی در عدم تقیه در متعه بودید که این روایت دلالت روشنی در این بحث داره ،وبه هیچ وجه ادعا نشد که برای تقیه در موارد دیگر فقهی هم کفایت میکنه

خیلی ممنون واقعا، من گفتم اگه نص داشته باشیم که تقیه در اخبار متعه واقع نمیشه، دلیله که در اخبار وضو هم واقع نشه.

من وضو یا هر عنوان دیگه رو مثال میزنم برای عدم دلالت اون روایت.

اگر امام بگوید من در وضو (یا موارد دیگه) اینطوری میگم انجام بدید، دلیل میشه در مواضع دیگه برای وضو تقیه نکنند/

『طلوع』;715083 نوشت:
سلام
1- چنین حدیثی وجود دارد؟
2- در فرض وجود حدیث، سند ، متن، دلالت و جمع با اخبار را ذکر بفرمایید.
امام جعفر صادق میفرمود یکی از موضوعاتی که من هرگز در بیان آن تقیه نخواهم کرد موضوع متعه است .
(البته حدیث متعه حج را دیده ام، منظورم در حدیث، متعه النساء است)

سلام وسپاس از تلاش علمی شما،این سوال اولیه شما وسیرپاسخها هم که ثبت شده.

پیام;716320 نوشت:
سلام وسپاس از تلاش علمی شما،این سوال اولیه شما وسیرپاسخها هم که ثبت شده.

سلام، البته سوال من در طول تاپیک تغییر نکرد. کارشناس گرامی وجه استدلال این حدیثی را که فرمودید من نمیتوانم بپذیرم. و اصولا به خاطر رعایت ادب حدس نمیزنم که به خاطر انحراف تاپیک از جعل حدیث، به این سمت رفته باشیم. و حدیث را من نمیفهمم.
چنین برداشتی نمیکنم.

اما اگر در روزهای آتی، در جستجو برای این حدیث، مطلب دیگری را پیدا کردید بسیار سپاسگزار خواهم شد که بیان کنید.

متشکرم

پیام;716286 نوشت:
لطفا استدلالتان به این روایت را بیشتر توضییح بدین.

سلام

اگر به احاديث ديگر در اين باب مراجعه كنيد بروشني ميبينيد كه يكي از موارد تقيه همين متعه بوده است :

وعن سهل
بن زياد، عن عدة من أصحابنا أن أبا عبد الله عليه السلام قال لاصحابه: هبوا لي
المتعة في الحرمين وذلك إنكم تكثرون الدخول علي فلا آمن من أن تؤخذوا فيقال: هؤلاء
من أصحاب جعفر عليه السلام.

[=arial,helvetica,sans-serif]سهل بن زیاد می گوید: از چند نفر از اصحاب اما م صادق علیه السلام شنیدم که حضرت به اصحاب خود فرمودند: شما از متعه کردن در مکه و مدینه، به خاطر من چشم پوشی کنید (تقيه) زیرا شما با من در رفت و آمد هستید. می ترسم شما را بگیرند و اتهام زنا بزنند و بعد بگویند این یکی از اصحاب و پیروان امام جعفر صادق می باشد.

وآن حديثي كه از امام باقر ع روايت كرديد مربوط به همان شخص بوده در زماني خاص نه براي عموم كه شما برداشت عدم تقيه از آن بنحو عام كرديد !

سلام
اینکه در متعه امام معصوم تقیه نمی کند ادعای بدون دلیل است که دلیل معتبری برای آن نیست و آن روایتی هم که استناد کردید مربوط به مورد خاص در زمان خاص با شخصی خاص است نه سخنی عام بلکه بسیاری از بزرگان از جمله شیخ صدوق وشیخ طوسی و شیخ مفید و ... برخی از روایات امامان معصوم در مورد متعه را حمل بر تقیه کردند که نشان می دهد امام در متعه النساء هم تقیه می نموده اند و حتی دستور به تقیه در مورد متعه می دادند مثلا

شیخ مفید می نویسد:
قد تكره المتعة وقتا ما للتقية و ربما حرمت و عليها تحمل‌
رواية سهل بن زياد عن محمد بن الحسن بن شمون قال: كتب أبو الحسن (عليه السلام) إلى بعض مواليه: لا تلحوا في المتعة و إنما عليكم إقامة السنة و لا تشتغلوا بها عن فرشكم و حرائركم فيكفرن و يدعين على الآمرين لكم بذلك و يلعنونا.

و رواية علي بن يقطين عن أبي الحسن (عليه السلام) في المتعة قال: و ما أنت و ذاك؟ و قد أغنى الله عنها. قلت: إنما أردت أن أعلمها. قال: هي في كتاب علي (عليه السلام).

و رواية المفضل أنه سمع أبا عبد الله (عليه السلام) يقول في المتعة: دعوها أ ما يستحيي أحدكم أن يرى في موضع العورة فيدخل بذلك على صالح إخوانه و أصحابه.

و رواية سهل بن زياد عن عدة من أصحابنا أن أبا عبد الله (عليه السلام) قال لأصحاب: هبوا لي المتعة في الحرمين و ذلك أنكم تكثرون الدخول علي فلا آمن من أن تؤخذوا فيقال: هؤلاء من أصحاب جعفر (عليه السلام).

" قال جماعة من أصحابنا رضي الله عنهم العلة في نهي أبي عبد الله (عليه السلام) عنها في الحرمين أن أبان بن تغلب كان أحد رجال أبي عبد الله (عليه السلام) و الرؤساء منهم فتزوج امرأة بمكة و كان كثير المال فخدعته المرأة حتى أدخلته صندوقا لها ثم بعثت إلى الحمالين فحملوه إلى باب الصفا ثم قالت: يا أبان هذا باب الصفا و إنا نريد أن ننادي عليك هذا أبان بن تغلب يريد أن يفجر بامرأة فافتدى نفسه بعشرة آلاف درهم فبلغ ذلك أبا عبد الله (عليه السلام) فقال لهم: لا تأتوهن في منازلهن و هبوها لي في الحرمين.

و روى أصحابنا عن غير واحد عن أبي عبد الله (عليه السلام) أنه قال‌ لإسماعيل الجعفي و عمار الساباطي: حرمت عليكما المتعة من قبلي ما دمتما تدخلان علي و ذلك لأني أخاف أن تؤخذوا فتضربا و تشهرا و يقال هؤلاء أصحاب جعفر بن محمد.

قال فهذه دالة على صحة المتعة و الاستصلاح.
قلت: و ما‌ رواه الكليني بإسناده عن عمار قال: قال أبو عبد الله (عليه السلام) لي و لسليمان بن خالد: قد حرمت عليكم المتعة من قبلي ما دمتما في المدينة لأنكما تكثران الدخول علي و أخاف أن تؤخذا فيقال هؤلاء أصحاب جعفر.
و ليس في هذه الأحاديث إلا و هناك مرتبة تدل على المطلوب فلا حجة فيها للطاعن.
وَ الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعٰالَمِينَ و صلى الله على محمد و آله الطاهرين و سلم تسليما كثيرا كثيرا‌
خلاصة الإیجاز فی المتعة،الموجز في المتعة،ج1 ص 57 تا 59
http://lib.eshia.ir/71573/1/57

خیر البریه;716344 نوشت:
اگر به احاديث ديگر در اين باب مراجعه كنيد بروشني ميبينيد كه يكي از موارد تقيه همين متعه بوده است :

وعن سهل
بن زياد، عن عدة من أصحابنا أن أبا عبد الله عليه السلام قال لاصحابه: هبوا لي
المتعة في الحرمين وذلك إنكم تكثرون الدخول علي فلا آمن من أن تؤخذوا فيقال: هؤلاء
من أصحاب جعفر عليه السلام.

سهل بن زیاد می گوید: از چند نفر از اصحاب اما م صادق علیه السلام شنیدم که حضرت به اصحاب خود فرمودند: شما از متعه کردن در مکه و مدینه، به خاطر من چشم پوشی کنید (تقيه) زیرا شما با من در رفت و آمد هستید. می ترسم شما را بگیرند و اتهام زنا بزنند و بعد بگویند این یکی از اصحاب و پیروان امام جعفر صادق می باشد.

وآن حديثي كه از امام باقر ع روايت كرديد مربوط به همان شخص بوده در زماني خاص نه براي عموم كه شما برداشت عدم تقيه از آن بنحو عام كرديد !


سلام " خوب ما هم از اول بدنبال اثبات عدم تقیه در متعه بودیم وخدارا شکر که شما هم بیان نمودیدو قید مکه ومدینه (الحرمین)نشان می دهد که متعه حج مراد نیست چون متعه حج که انحصارا در مکه امکان وقوع دارد.

برای ادامه استدلال به بخشی که دوست دیگرمان آوردند توجه نمایید:

علــی;716554 نوشت:
قال فهذه دالة على صحة المتعة و الاستصلاح.
قلت: و ما‌ رواه الكليني بإسناده عن عمار قال: قال أبو عبد الله (عليه السلام) لي و لسليمان بن خالد: قد حرمت عليكم المتعة من قبلي ما دمتما في المدينة لأنكما تكثران الدخول علي و أخاف أن تؤخذا فيقال هؤلاء أصحاب جعفر.

وقید به شهر مدینه زده که محل سکونت امام صادق(ع) ونیز شهررشد فقه مذاهب اهل سنت بوده.
موضوع قفل شده است