خیلی بد و منفی به این جریانات نگاه میکنید
از نظر من دختر حق داره 4چوب زندگی ایندش رو مشخص کنه
طلبکارانه برخورد میکنید
فکر کنم پست های منو در صفحات بعد نخوندین که نوشتم به هر حال تکرار میکنم:من از اینکه جواب منفی به من دادن ناراحت نیستم.چون هر کسی یه سری معیارهایی داره.از چیزی که ناراحتم و اذیتم میکنه اینه که چرا از کلمه ارامش سوء استفاده میکنن.از یه طرف میخان بگن توقعمون پایینه و فقط میگن ارامش میخایم.از یه طرف به خاطر موارد دیگه جواب - میدن.اگه واقعا رک بگن مادیات مهمه یا هرچیز دیگه خوبه.چرا دروغ میگن.الانم به این نتیجه رسیدم که خاستگاری ادم درست حسابی نرفتم.
شخصی که من اوصافشو دادم با هیچی نمیاد خواستگاری .. چون انقدر متوجه هست که نمیشه رو زیلو زندگی کرد و نون تو خون زد خورد ..
سلام و یک سوال!
زمان پیغمبر (ص) ، جوانی نزد اون حضرت میره و از شدت فقر و تنگدستی خودش ، نزد اون حضرت گله و شکایت میکنه ، و از حضرت راهکار میخواد .. حضرت بهش نمیفرماید ، برو کشاورزی کن ، برو بیزینس راه بنداز ، برو فلان جا سرمایه گذاری کن.. بهش میگن برای رفع این فقرت ، برو ازدواج کن ...
حالا سوالی که هست اینه که اگه همین جوان که مقید و متعهد و با وجدان و منطقی هست ولی اونقدر فقیر هست که حتی از عهده مخارج خودش بر نمیاد ولی بنا به ایمانی که به پیغمبر و وعده های خداوند داره ، میخواد ازدواج کنه تا گشایش مالی پیدا کنه .. اگر این فرد بیاد خواستگاری شما ، شما چطور باهش رفتار میکنید؟ چون خودش هم مثل شما معتقد هست که حتی اونقدر پول نداره که بتونه از عهده مخارج خودش بربیاد ،چه برسه که بخواد خرج زندگی مشترک رو بده ولی با این حال پیامبر ما بهش سفارش به ازدواج کردن ، اونوقت شما ردش میکنید و بهش این انگ رو میزنید که چه ادم نادانی هست که با ناداری و فقر میخواد ازدواج کنه و جرات پیدا کرده بیاد خواستگاری شما؟
اگر همسرتون معتقد و با وجدان منطقی بود یعنی زمان خاستگاری ولی هیچی نداشت اون موقع چی؟معتقدین رو زیلو میرید زندگی میکنید ؟بعد خرج بچه و ... چی؟
منطقی برخورد کنیم
این مطلبم بحث کردیم:کسی که میره خواستگاری یه سری حداقل چیزایی داره.کسی دست خالی و بدون پشتوانه نمیره.همون اول زندگی هم که نمیخان بچه دار بشن و توی مخارجش بمونن.با کمک هم زندگیشونو میسازن.به جای اینکه فقط مرد زندگی بسازه بعد وقتی ساخت بره زن بگیره.
اگر همسرتون معتقد و با وجدان منطقی بود یعنی زمان خاستگاری ولی هیچی نداشت اون موقع چی؟معتقدین رو زیلو میرید زندگی میکنید ؟بعد خرج بچه و ... چی؟
منطقی برخورد کنیم
شخصی که من اوصافشو دادم با هیچی نمیاد خواستگاری .. چون انقدر متوجه هست که نمیشه رو زیلو زندگی کرد و نون تو خون زد خورد ..
کسی هم که میره خواستگاری پس فرداش نمیخان عروسی بگیرن و برن مستقل زندگی کنن .اخرش چند وقت نامزدی عقدی چیزی میکنن.بعد تو همین مدتم شرایط را فراهم میکنن.خوبی این مسئله اینه که هیچکدوم در این مدت تنها نیستن و کسی را دارن که باهاش باشن.و لذت جوونیشون تبدیل به افسردگی در اینده نمیشه.
چرا از کلمه ارامش سوء استفاده میکنن.از یه طرف میخان بگن توقعمون پایینه و فقط میگن ارامش میخایم.از یه طرف به خاطر موارد دیگه جواب - میدن.اگه واقعا رک بگن مادیات مهمه یا هرچیز دیگه خوبه.
با توجه به تفاوتهای فردی تعریفی که از آرامش میشه متفاوته و در این پستهایی که دوستان نظراتشونو دادند هم کاملا مشهوده،
آرامش و آسایش دو مقوله جدا از همه، اگه دختری این دو معنا را از هم جدا نکنه خودش و خواستگارشو تو مشکل میندازه،
آرامش یه امر درونیه یعنی ممکنه یکی زندگی محقری داشته باشه ولی دلِ خوشی هم داشته باشه، و یا برعکس که مطمئنا همه ما نمونه های زیادی رو دیدیم.
آسایش در زندگی با امور بیرونی تامین میشه و آسایش میتونه نقش تسهیل کننده در رسیدن به هدف که همون آرامشه رو داشته باشه.
بنابراین نظرات مختلف افراد در اینمورد دامنه اطلاعات شما رو وسیع خواهد کرد ولی در مورد مشخص ممکنه با یک تعریف کاملا جدید از این بحثها که گذشت مواجه بشوید.
حالا سوالی که هست اینه که اگه همین جوان که مقید و متعهد و با وجدان و منطقی هست ولی اونقدر فقیر هست که حتی از عهده مخارج خودش بر نمیاد ولی بنا به ایمانی که به پیغمبر و وعده های خداوند داره ، میخواد ازدواج کنه تا گشایش مالی پیدا کنه .. اگر این فرد بیاد خواستگاری شما ، شما چطور باهش رفتار میکنید؟ چون خودش هم مثل شما معتقد هست که حتی اونقدر پول نداره که بتونه از عهده مخارج خودش بربیاد ،چه برسه که بخواد خرج زندگی مشترک رو بده ولی با این حال پیامبر ما بهش سفارش به ازدواج کردن ، اونوقت شما ردش میکنید و بهش این انگ رو میزنید که چه ادم نادانی هست که با ناداری و فقر میخواد ازدواج کنه و جرات پیدا کرده بیاد خواستگاری شما؟
سلااااااااااااااااااااااااااااااام
اول یک عکس شاد و قشنگ هدیه به شما:Nishkhand:
[SPOILER][/SPOILER]
من در مورد این موضوع بسیار پرس و جو کردم.... و به هر کی رسیدم... ازش پرسیدم.....
در حال حاضر در بین مشاورین مذهبی هم دو دسته نظر هست....
1- یک عده شون می گفتن برو جلو و ازدواج کن....
2- یک عدشون می گفتن(نقل به مضمون) بی مایه فتیر است!....
دسته اول می گن که عقل در سایه شرع اجازه حکم دادن داره!!... این یعنی چی.... یعنی وقتی ازدواج بر فردی واجب می شود.. نباید برای رزق و روزی حساب و کتاب کند... یعنی اینجا عقل اجازه اظهار نظر پیدا نمی کند
دسته دوم می گن، شما الان رو با قدیم مقایشه نکنید.... زمان علامه حلی زندگی ها ساده بود، خونه ها بزرگ بود...یه کنج خونه زندگی تشکیل می دادند و خرجی نداشت....و الی آخر...
کسی تا حالا مشخصه بدی به من نگفته که دارم.میدونم که کامل خوب نیستم.برای همین اگه دقت کنین نوشتم تقریبا.ولی از خیلی از همسن و سالام مشخصه های بهتری دارم.شاید بگی اعتمادبنفست بالاس الکی.که اینم خودم گفتم توی اولین پست.و اینکه دارم حقیقتو میگم.ربطی به اعتماد بنفس نداره.تنها مشخصه ی بدی که دارم خسیس بودنمه برای یه سری افراد نه خونواده یا همسرم.که چیزی در موردش در خواستگاری صحبت نکردیم که دختره بفهمه.من با اطرافیانم تعارف ندارم.مخصوصا دوستام.هر چیز بدی از هم ببینیم به هم میگیم.توی اون یه ساعت وقتی بررسی میکنم چیزی نبوده که برداشت بدی شده باشه ازش.و اینکه یه چیزی را که فهمیدم . مشکل من اینه که خواستگاری دخترای درست حسابی نرفتم.چاره ای هم نداشتم.مادرم پیدا میکنه .من میرم.و حرف دیگه در رد کلام شما:پس خانواده هایی که از پشت تلفن جواب منفی میدن چی!اونا که خصوصیات اخلاقی من را نمیدونن که بخان جواب منفی بدن.!!!!یا دختری که دیپلم زوری گرفته.یه بار نامزد کرده.و.... هیچ چیز مثبتی نداره به جز قیافش چرا جواب منفی میده!همونکه گفتم خواستگاری دختر خوب نرفتم تا حالا که ارزش داشته باشه زحمت رفتن به خودم بدم.
همیشه جواب منفی دادن نشونه این نیست که طرف مقابل کمبودی داره. توی همین سایت یه جمله ای خوندم خیلی به نظرم درست بود نوشته بود انتخاب خوب انتخاب بهترین و خوبترین فردی که به خواستگاری میاد نیست، انتخابیه که مناسب ترین فرد برای شما باشه.
[SPOILER]مثلا من یه خواستگار داشتم واقعا آقا و خوب بود. خداییش هیچی کم نداشت ولی اصلا به خونواده ما نمیخورد. خونواده و فامیل ما زیاد تو مسائل مذهبی نیستن. اگه خودم تنها بودم با اینکه خونه نداشت :khandeh!:بهش جواب + میدادم ولی دیدم بعدا هرموقه میاد خونمون بابام جلوش راحت نخواهند بود یا ممکنه حرفی بزنن که بهش بربخوره. برا همین جواب - دادم. [/SPOILER]
اینو گفتم که هرکی جواب منفی داد سریع دنبال مشکل و عیب در خودتون نگردید.
زمان پیغمبر (ص) ، جوانی نزد اون حضرت میره و از شدت فقر و تنگدستی خودش ، نزد اون حضرت گله و شکایت میکنه ، و از حضرت راهکار میخواد .. حضرت بهش نمیفرماید ، برو کشاورزی کن ، برو بیزینس راه بنداز ، برو فلان جا سرمایه گذاری کن.. بهش میگن برای رفع این فقرت ، برو ازدواج کن ...
حالا سوالی که هست اینه که اگه همین جوان که مقید و متعهد و با وجدان و منطقی هست ولی اونقدر فقیر هست که حتی از عهده مخارج خودش بر نمیاد ولی بنا به ایمانی که به پیغمبر و وعده های خداوند داره ، میخواد ازدواج کنه تا گشایش مالی پیدا کنه .. اگر این فرد بیاد خواستگاری شما ، شما چطور باهش رفتار میکنید؟ چون خودش هم مثل شما معتقد هست که حتی اونقدر پول نداره که بتونه از عهده مخارج خودش بربیاد ،چه برسه که بخواد خرج زندگی مشترک رو بده ولی با این حال پیامبر ما بهش سفارش به ازدواج کردن ، اونوقت شما ردش میکنید و بهش این انگ رو میزنید که چه ادم نادانی هست که با ناداری و فقر میخواد ازدواج کنه و جرات پیدا کرده بیاد خواستگاری شما؟
با هیچی نمیشه دوست عزیز .. فقر الان تعریفش درآمد ماهی زیر دو سه میلیونه در تهران ..اولا من اشاره کردم که همچین کسی هیچ وقت با هیچی نمیاد زندگی تشکیل بده ولی من اگر این شخص رو با کمالات ببینم و فقرش ، همونطور که اشاره کردم فقر فرهنگی و علمی نباشه با جرات میگم که باهاش ازدواج میکردم.
روحیات متفاوته .. من شخصیتم اینه و ساده زیستی رو میپسندم.اصلا چشمم زرق و برق رو نمیپسنده . واقعا زندگی رو کوتاه تر از اون میبینم که خودمو مشغول و اسیر این مسایل بکنم ..
انقدر گرایشات به سمت تجمل گرایی زیاد شده که اگرم کسی واقعا سمت و سوی زندگی شو سادگی در نظر بگیره مورد تمسخر قرار میگیره یا کسی باورش نمیکنه.
لعنت به باعث و بانیش .. قدیمی ها مگر چجوری زندگی میکردن ؟ چند خانواده با هم تو یه فضای صمیمی با دل خوش روزگار میگذروندن... مگرانسان از این دنیا چی میخواد !
نتیجشم میشه همین فسادی که الان بخاطر فشار ازدواج شاهدش هستیم..
یه قرص ارام بخش خوردم الان میفهمم زندگی چقد قشنگه، دوستان گلم تا اونجا که میتونین ازدواج کنید ازدواج خیلی خوبه ، فقط تو زندگیتون خدا رو از یاد نبرین ،یاحق
با هیچی نمیشه دوست عزیز .. فقر الان تعریفش درآمد ماهی زیر دو سه میلیونه در تهران ..اولا من اشاره کردم که همچین کسی هیچ وقت با هیچی نمیاد زندگی تشکیل بده ولی من اگر این شخص رو با کمالات ببینم و فقرش ، همونطور که اشاره کردم فقر فرهنگی و علمی نباشه با جرات میگم که باهاش ازدواج میکردم.روحیات متفاوته .. من شخصیتم اینه و ساده زیستی رو میپسندم.اصلا چشمم زرق و برق رو نمیپسنده . واقعا زندگی رو کوتاه تر از اون میبینم که خودمو مشغول و اسیر این مسایل بکنم ..
شما که ازدواج کردی تموم شده رفته.همسرتون چجوریه؟هم مادی(درامد) هم معنوی؟
من روز اول گفتم دخترا خود پسرا نمیخان فقط مالش و مقام و منصبش رو میخان پسرها من با قاطعیت میگم سرکوب نیازها خیلی راحت تر اززندگی با دخترهای ایران امروز
مذهبی ترین دخترای ایران سبک زندگیشون بر پایه بی دینی هست
شما که ازدواج کردی تموم شده رفته.همسرتون چجوریه؟هم مادی(درامد) هم معنوی؟
در شرف ازدواج هستم ان شاالله...
همسرم از لحاظ معنوی همون معیارهایی رو که در ذهن داشتم دارن .. از لحاظ مادی ، روزهای اول که برای شناخت و خواستگاری تشریف آوردن همراه خانواده ی محترمشون ، گفتن که هنوز خونه ندارم و ممکنه تا هفت سال شایدم بیشتر طول بکشه ، که بهشون گفتم که برام مهم نیست و سعی میکردم سوالاتی رو بپرسم که بتونم شخصیتشون رو بیشتر بشناسم..البته این رو هم یادآوری کنم که حساب کتاب کردم دیدم با اون حقوقی که بهم گفتن ، زندگی تقریبا متوسطی میتونیم داشته باشیم..
ولی بعد از مدتی گفتن که خونه دارن و یه سری مسایل دیگه منتها بخاطر اینکه عکس العمل منو ببینن و همیشه واهمه داشتن از عشق پولکی و اینکه ممکنه روزی همه چیزشونو از دست بدن و زندگیشون بابت مال و ثروت براحتی بالا پایین بشه ، خیلی خودشونو کمتر از چیزی که بودن نشون دادن . همین باعث شد که خانوادشون و خودشون اصرار کنن به این وصلت.
اما باز هم اگر ایشون خونه و ماشین و رفاه نداشتن من همین آدم بودم و هستم.
شاید این پاداش خدا بوده بابت نیتی که در ازدواجم تو دلم بود...
همیشه جواب منفی دادن نشونه این نیست که طرف مقابل کمبودی داره. توی همین سایت یه جمله ای خوندم خیلی به نظرم درست بود نوشته بود انتخاب خوب انتخاب بهترین و خوبترین فردی که به خواستگاری میاد نیست، انتخابیه که مناسب ترین فرد برای شما باشه.
[SPOILER]مثلا من یه خواستگار داشتم واقعا آقا و خوب بود. خداییش هیچی کم نداشت ولی اصلا به خونواده ما نمیخورد. خونواده و فامیل ما زیاد تو مسائل مذهبی نیستن. اگه خودم تنها بودم با اینکه خونه نداشت :khandeh!:بهش جواب + میدادم ولی دیدم بعدا هرموقه میاد خونمون بابام جلوش راحت نخواهند بود یا ممکنه حرفی بزنن که بهش بربخوره. برا همین جواب - دادم. [/SPOILER]
اینو گفتم که هرکی جواب منفی داد سریع دنبال مشکل و عیب در خودتون نگردید.
درسته که باید مناسب ترین فرد رو انتخاب کرد ولی بعضی وقتها هم باید از بعضی اختلافات و مشکلات جزیی چشم پوشی کرد.
چون اولا معلوم نیست که حتما بعدها فرد دیگه ای پیدا بشه که از قبلی ها بهتر باشه و حتی اون مشکلات جزیی رو هم نداشته باشه!!
دوما هیچکس بدون ایراد نیست. هر کسی بالاخره در یه زمینه ای مشکلی، ایرادی ، کمبودی..... داره. مگر اینکه انتظار داشته باشیم از آسمون یه نفرو واسمون بفرستن!!!
من روز اول گفتم دخترا خود پسرا نمیخان فقط مالش و مقام و منصبش رو میخان پسرها من با قاطعیت میگم سرکوب نیازها خیلی راحت تر اززندگی با دخترهای ایران امروز
مذهبی ترین دخترای ایران سبک زندگیشون بر پایه بی دینی هست
ممکنه اینطور باشه دوست عزیز..اما نه همیشه ..
برای بعضیا احساسات و عاطفه و محبت و رابطه ی روحی عمیق حرف اول رو میزنه..
یه چیزی به پسرها بگم، اگه بخاط. هوس زن بگیرین شدیدا بعداز ازدواج پشیمون میشید ومیگید این همه خودخوری و........فقط همین بود، بزارید هوستون اخرین هدفتون از ازدواج باشه،لذت ازدواج به لذت جنسیش نیست همین که همسرت کنارت باشه باهاش حرف بزنی درد و دل کنی مشکلات زندگی و شادی هات رو باهاش تقسیم کنی دنیا ارزش داره
.البته این رو هم یادآوری کنم که حساب کتاب کردم دیدم با اون حقوقی که بهم گفتن ، زندگی تقریبا متوسطی میتونیم داشته باشیم..
.
حتی شما هم که میگین مسائل مادی زیاد اهمیت نداره.نشستین حساب کتاب کردین.به نظر من اگه واقعا به خداتوکل داشتین اینکارو نمیکردین.خیلی جای تعجب داشت این کارتون.
من روز اول گفتم دخترا خود پسرا نمیخان فقط مالش و مقام و منصبش رو میخان پسرها من با قاطعیت میگم سرکوب نیازها خیلی راحت تر اززندگی با دخترهای ایران امروز
مذهبی ترین دخترای ایران سبک زندگیشون بر پایه بی دینی هست
یادتونه وقتی توی تاپیک های ازدواج این حرفو میزدین من میگفتم اشتباه میکنین.شاید خاستگاری نرفتین زیاد.الان یه معذرت خاهی بهتون بدهکارم و بهتون حق میدم.یادمه گفتین میخاین مجردی زندگی کنین.کردین اینکارو؟
حتی شما هم که میگین مسائل مادی زیاد اهمیت نداره.نشستین حساب کتاب کردین.به نظر من اگه واقعا به خداتوکل داشتین اینکارو نمیکردین.خیلی جای تعجب داشت این کارتون.
از قدیم گفتن "با توکل زانوی اشتر ببند"
اینکه آدم حواسشو جمع کنه و بدونه چند چنده و آینده نگری داشته باشه منافاتی با توکل نداره
اینکه آدم حواسشو جمع کنه و بدونه چند چنده و آینده نگری داشته باشه منافاتی با توکل نداره
سلام آقا شروین... جملتون درسته.... ولی فکر نمی کنم در منظور سوال آقا محسن، جوابتون صادق باشه.... خودتون فرمودین که زمان ازدواجتون یک ریال هم نداشتین.... اگه همسر شما هم می خواستن دو دو تا چهار تا کنن، الان نه صاحب زندگی بودین... نه یه دختر کوچولو داشتین....
شرط میبندم اینکارشون منافات داره.بپرس از یه کارشناسا.
سلام آقا شروین... جملتون درسته.... ولی فکر نمی کنم در منظور سوال آقا محسن، جوابتون صادق باشه.... خودتون فرمودین که زمان ازدواجتون یک ریال هم نداشتین.... اگه همسر شما هم می خواستن دو دو تا چهار تا کنن، الان نه صاحب زندگی بودین... نه یه دختر کوچولو داشتین....
دودوتا چهار تا کردن که عیب نداره
مهم اینه بعد از دو دو تا نظرشون عوض میشه یا نه
خانواده همسر منم از من پرسیدن چی دارم گفتم هیچی
این پرسیدنه نافی توکل نیست
این خانم محترم هم پرسیدن فقط
و اتفاقا آقا داماد هم گفتن خونه ندارم ولی باز ایشون جوابشون مثبت بوده
پس پرسیدن ، دودوتا چهارتا هم کردن . دیدن باید با مستاجری بسازن ولی بخاطر مسائل دیگه باز جواب مثبت دادن
البته قصد ندارم زیاد سر این مسئله بحث کنم . یه مقدار این قضیه به استنباط هر کسی بر میگرده و هر نظری از یک جنبه میتونه درست باشه
حسابی سر اون بچه سه ساله حالم گرفتس امروز
حوصله ندارم :grye:
البته این رو هم یادآوری کنم که حساب کتاب کردم دیدم با اون حقوقی که بهم گفتن ، زندگی تقریبا متوسطی میتونیم داشته باشیم..
خطاب به کسانی که مثل من با خواندن این جملات دلشان می لرزد و می گویند پس تکلیف من چه می شود....
روزی شما دست خداست و همسرتان هم جز روزیتان است... پس نگران نشوید... همانا خدا شخصی مناسب شما را برایتان کنار گذاشته است.
ای که برای هر خیری به او امید دارم... از روزی واسعت نصیبمان بگردان
[SPOILER]ادامه ش خیلی باکلاس بودکه سانسور کردم....[/SPOILER]
حتی شما هم که میگین مسائل مادی زیاد اهمیت نداره.نشستین حساب کتاب کردین.به نظر من اگه واقعا به خداتوکل داشتین اینکارو نمیکردین.خیلی جای تعجب داشت این کارتون.
مدیریت مالی خونه دست خانم خونه ست .. بنظر من مرد یا زنی که بی حساب و کتاب وارد هر تصمیمی بشن بی غیرت هستن .. بی غیرت و بیخیال و بی مسیولیت .
وظیفه ی من جمع و جور کردن زندگی ای هست که بهش تعهد دارم .. و بی غیرت نیستم .
حساب و کتاب کردن ربطی به توکل نداره ، ربط به مسیولیت پذیری داره . من نمیخوام برم تو یه زندگی ای که فقط بخورم و بخوابم بی حساب و کتاب !! باید مراقب دخل و خرج و پس انداز باشم بابت آینده ..
اما شما دنبال یک آجر لق دیوار خانمها هستید نه دیدن تعهد و مسیولیتی که به دوش دارن در زندگی .. مادامی که بدنبال گرفتن آتو و پیدا کردن آجر لق شخصیت خانمها هستید ، دیگر جوانب رو نمیبینید ..
[FONT=Microsoft Sans Serif]خطاب به کسانی که مثل من با خواندن این جملات دلشان می لرزد و می گویند پس تکلیف من چه می شود....
روزی شما دست خداست و همسرتان هم جز روزیتان است... پس نگران نشوید... همانا خدا شخصی مناسب شما را برایتان کنار گذاشته است.
ای که برای هر خیری به او امید دارم... از روزی واسعت نصیبمان بگردان
روزی دست خداست بی شک ... اما برای کسی که تجربه ای از زندگی زناشویی نداره ، آیا نباید برآورد هزینه بکنه ؟
رفت و آمد روزانه ، قدرت خرید ، دعوت مهمان ، سفر...من نباید میفهمیدم و نباید برنامه ریزی میکردم که چطور زندگی رو بچرخونم تا هم همسرم تحت فشار نباشه و هم پس اندازی داشته باشیم برای روز مبادا ؟
اگر واقعا فکر میکنید که باید بدون فکر و برآورد هزینه زندگی وارد یک تعهد به این بزرگی بشید ، پس بهتره دلتون بلرزه و ازدواج نکنید !!
اونم اینه که نه تنها توقع خانمها رفته بالا بلکه توقع آقایون هم بالا رفته ..
خدا به انسان عقل داره برای تفکر .. توکل کردن و نیت صاف در درجه ی اول ، اما تعقل برای جمع کردن زندگی هر چند متوسط و ناچیز ، نشان دهنده ی مسیولیت پذیری و درک متقابله ..
ابتدا میگید خانمها نباید انتظار خانه و ماشین داشته باشن اول زندگی ، بعد میگید حتی نباید حساب کتاب کنند :khandeh!:... پس بفرمایید اصلا فکر نکنیم ، خدا عقلو داده چیکار ! والا ! :ok:
روزی دست خداست بی شک ... اما برای کسی که تجربه ای از زندگی زناشویی نداره ، آیا نباید برآورد هزینه بکنه ؟
رفت و آمد روزانه ، قدرت خرید ، دعوت مهمان ، سفر...من نباید میفهمیدم و نباید برنامه ریزی میکردم که چطور زندگی رو بچرخونم تا هم همسرم تحت فشار نباشه و هم پس اندازی داشته باشیم برای روز مبادا ؟
اگر واقعا فکر میکنید که باید بدون فکر و برآورد هزینه زندگی وارد یک تعهد به این بزرگی بشید ، پس بهتره دلتون بلرزه و ازدواج نکنید !!
[SPOILER]عرض کرده بودم روزی...یعنی هم مال دنیا ... هم کسی که با آن میزان راضی بشود[/SPOILER]
بزرگوار... بنده اشکالی به شما وارد نکردم....
بر این اساس که هیچ پولی ندارم.... خواندن این مطالب نا امیدم می کند... اما نباید نا امید شوم... برای هر کس به طریقی گشایش است...
من اغلب اوقات بحث های سایت رو دنبال می کنم. توی این رد و بدل پست های شما دوست داشتم نظر خودم رو بنویسم:
اول یک سوال: این یک سایت دینیه، یعنی اغلب کسایی که این چهار چوب ر.. قبول دارن بحث هاش رو می برن جلو و کاربرای سایت رو تشکیل می دن ، برنامه و سایت سمت خدا هم همینطوره
حالا به نظر شما رابطه این بحث های شما که بیشتر تاکید کردید که دختر بهتون نمی دن با این بحث که لینکش رو من پایین آوردم و بیشتر دخترهای مذهبی شکایت کردن از اینکه خاستگار ندارند و بیشتر دوستای و آشناهای غیر مذهبیشون در معرض ازدواج اند چیه؟
سوال دوم: آیا من در فضا زندگی می کنم و یا منطقه و استان ما خارج از ایران حساب میشه؟ آخه واقعا طرف ما این طور نیست. اتفاقا به قول عوام الناس (با عذرخواهی) مردم دختراشون رو مفت می دن
برادر یکی از دوستانم که دیپلم هم نداره و از یک خانواده پر جمعیت روستایی هست با یک دختر لیسانس پولدار شهرنشین ازدواج کرده!!! که کل خانواده دختره 4 نفراند، 2 تا بچه
والا خوشبخت هم هستند!!!!!! والا
حالا من موندم چطور به یک پزشک مومن زن ندادن؟ مگه خواستگارای کدوم دختر وزیر و ... رفته!!!!
من خودم یک خواهر کوچیک دارم که دانشجوی کارشناسی رادیولوژی هست، از خداشم هست که یک پزشک حالا هر چند هم بی پول بیاد خواستگاریش!!!
نتیجه گیری خودم از کل قضیه و جوابم به سوال های فوق :
مشکل اصلی اینه که افراد هم کفو به هم معرفی نمیشند درست. یک سری معرفی ها و ... هست . ولی خیلی از این معرفی ها درست نیست. اگر شماها درست به خانواده طرف معرفی میشدید، و طرف هم اطلاعات درست از شما داشت خیلی از جلسات خاستگاری شماها اصلا برگزار نمی شد و شما ها هم الان عقده ی حرف ها و مشکلات و خاطره های منفی این جلسات خاستگاری بیهوده رو نداشتید.
من توی خیلی از شهرهای کشور از دخترای دوران تحصیلم میشناسم که خیلی هم خوبند ، ولی خاستگار گاها اصلا نداشتند.
درست می شود... ان شا الله... جسارتا معنی اش خیلی عوض می شود.
الان کی راست میگه ؟
هر دو طرف... به نظرم آقایان منظور نظر، دارند در ب در دنبال خانم های مورد تعریفتان می گردند...
سوال دوم: آیا من در فضا زندگی می کنم و یا منطقه و استان ما خارج از ایران حساب میشه؟ آخه واقعا طرف ما این طور نیست. اتفاقا به قول عوام الناس (با عذرخواهی) مردم دختراشون رو مفت می دن
برادر یکی از دوستانم که دیپلم هم نداره و از یک خانواده پر جمعیت روستایی هست با یک دختر لیسانس پولدار شهرنشین ازدواج کرده!!! که کل خانواده دختره 4 نفراند، 2 تا بچه
والا خوشبخت هم هستند!!!!!! والا
همین مثالی که زدید... زیاد هم اتفاق می افتد.... [HL]اما چرا آقا پسر می رود دنبال از ما بهترون.[/HL]...
[HL]بله... اگر پسر خوب باشد... احتمالش هم زیاد است که خانواده دختر با وجود موقعیت خوبشان قبول کنند[/HL]،... اما این کار از دو نظر اشکال دارد
1- غرور برای آقا پسر باقی نمی ماند و عزت نفسش را از دست می دهد
2- دختر هم آن احساسی که باید نسبت به همسرش داشته باشد، ندارد... و از زندگی لذت نمی برد... این احساس مربوط به همان تکیه گاه داشتن است که خانم ها دائما می گویند....
چشم و هم چشمی و معیارهای غیر دینی متاسفانه توی خانواده های مذهبی هم رخنه کرده
1-مهریه بالا...
2-زیر خط فقر نباشی
3-جشن توی فلان تالار
4-خونه کوچیک نباشه و غیره...
خیلی از خانومای مذهبی از دین فقط همون چادرشون مونده
زیر چادر حسد،غیبت..اوصاف غیر دینی هرچی بخوای هست
اصلا فکر کنم زن خوب برای زندگی دیگه پیدا نشه
باورکنید
پس حداقل معیارهای ظاهری رو از دست ندید :khaneh:(بدون عمل جراحی)
خلاصه بحث بچه ها هم هست دیگه:khaneh:
نتیجه گیری خودم از کل قضیه و جوابم به سوال های فوق :
مشکل اصلی اینه که افراد هم کفو به هم معرفی نمیشند درست. یک سری معرفی ها و ... هست . ولی خیلی از این معرفی ها درست نیست. اگر شماها درست به خانواده طرف معرفی میشدید، و طرف هم اطلاعات درست از شما داشت خیلی از جلسات خاستگاری شماها اصلا برگزار نمی شد و شما ها هم الان عقده ی حرف ها و مشکلات و خاطره های منفی این جلسات خاستگاری بیهوده رو نداشتید.
من توی خیلی از شهرهای کشور از دخترای دوران تحصیلم میشناسم که خیلی هم خوبند ، ولی خاستگار گاها اصلا نداشتند.
با سلام خدمت شما خواهر بزرگوار
بنده با صحبت های شما بسیار موافق هستم
متاسفانه خواستگاری هایی که انجام می شود،طرفین اصلا هم کفو هم نیستند،و این موضوع هم موجب فرسایش روحی در بانوان می شود،هم موجب نا امیدی در آقایان
نهاد دانشگاه هم مرکز مناسبی هست برای معرفی،از این نظر که افراد تحصیل کرده و هم فکر را بهتر میتواند شناسایی نمایند،البته این در صورتی هست که هم دانشجویان خانم و هم دانشجویان آقا از این مسئله استقبال نمایند،و هم افرادی که در نهاد، این تناسب سنجی را انجام می دهند،علم و توانایی کافی برای انجام کار معرفی را داشته باشند.
ان شاءالله خداوند عاقبت همه ی ما را ختم به خیر بگرداند.
ما خودمون موسسه فرهنگی داریم . واسطه گری های ازدواج هم داریم. والا مشاوره ها و روانشناس های موسسه ما کلی دوره تخصصی می گذرونند واسه این کارها .
این ازدواج هم که مثال زدم . به قول شما من همش از این منظر نگاه می کردم که این ها روزی به مشکل می خورد. ازدواجشان مشکل دارد و از این صحبت ها ... کفویت رعایت نشده
ولی جدا می گم اگه اونا دچار مشکل می شدن تئوری های من بهتر ثابت میشد .... ولی خوب مشکل اصلا ندارند ... خدارو شکر .... البته این رو بگم که اون آقا پسر الان درآمدش خوبه . و خانواده پسر هم ثروت کشاورزی دارند ولی خوب کلاسشون به خانواده دختر نمی رسه
من کاملا معتقدم الان بیشتر مشکل ازدواج سر معرفی های اشتباه و نادرست و گاهی هم عدم معرفی هاست . هیچ کس جدی روی این قضیه قدم بر نمی داره . البته سختی هم زیاد داره . خیلی سخته واقعا
افراد رو بهم معرفی کردن .
انقدر دختر محجوب هستند که حاضراند با خیلی از شرایط ها و مشکلات آقا پسرها تا زمانی که از آب و گل دربیان کنار بیاین
من ارتباطاتم خیلی زیاد هست و این ها مثال های اندکی از اون چیزهایی هست که می دونم
یک هم خوابگاهی داشتم دوران تحصیلم در تهران. البته اغلب دخترهای محل تحصیل من که مجرد بودند. این بنده خدای خاص انقدر دعا می کرد و گاهی انقدر واسه مشکل ازدواج نکردنش گریه می کرد که خدا می دونه !!!
دختره مورد نظر خوشکل ، دانشجوی دکتری، متولد 67 و اصالتا ترک بود ... الان هم می دونم ازدواج نکرده ... واقعا هم اهل زندگی و خانواده بود ... یعنی من هیچ وقت ندیدم وارد روابط دیگه ای بشه و بخواد از اون روش ها غیر دینی خلاها و نیازهاش پاسخ داده بشن . تازه واقعا ما رشتمون مهندسی بود و محیطمون واقعا سخت بود درش بعضی چیزها رو رعایت کردن و اون شکلی موندن
خوب حالا شما کاربر محترم و بازدیدکننده عزیز جواب بدید که گناه اون دختر و این پسرها چیه!؟
هر دو طرف راست میگن.میتونه ازدواج نکردنش به دلایل زیر باشه:1-سخت گیری در سنین پایین و درماندگی در سنین بالا.2-بعضیا اعتماد به نفس کاذب دارن.خودشونو بهتر از چیزی که هستن معرفی میکنن.اینم شاید در موردخالش اینجوری باشه.شاید.3-من چیکارکنم مادرم پیدا میکنه.من میرم خواستگاری.تقصیر من چیه.من مادرمو بفرستم کجا پیدا کنه دخترمذهبی.تازه من یکی که به دختر بزرگتر ولی خوش اخلاق و باحال هم راضیم.ولی نمیدونم کجاپیدا کنم.البته من مذهبی نیستم.مذهبی بودن یا نبودن دخترم برام فرقی نمیکنه.اعتقاداتش مهمتره و خوب بودنش.
سوال دوم: آیا من در فضا زندگی می کنم و یا منطقه و استان ما خارج از ایران حساب میشه؟ آخه واقعا طرف ما این طور نیست. اتفاقا به قول عوام الناس (با عذرخواهی) مردم دختراشون رو مفت می دن
بله.شهر تا شهر فرق میکنه.شهرتونو پیغام کنین.ما هم بیایم ازونجا زن بگیریم.
برادر یکی از دوستانم که دیپلم هم نداره و از یک خانواده پر جمعیت روستایی هست با یک دختر لیسانس پولدار شهرنشین ازدواج کرده!!! که کل خانواده دختره 4 نفراند، 2 تا بچه
والا خوشبخت هم هستند!!!!!! والا
نتیجه گیری خودم از کل قضیه و جوابم به سوال های فوق :
مشکل اصلی اینه که افراد هم کفو به هم معرفی نمیشند درست. یک سری معرفی ها و ... هست . ولی خیلی از این معرفی ها درست نیست
منم به همین نتیجه رسیدم.
من توی خیلی از شهرهای کشور از دخترای دوران تحصیلم میشناسم که خیلی هم خوبند ، ولی خاستگار گاها اصلا نداشتند.
من میرم خواستگاری.تقصیر من چیه.من مادرمو بفرستم کجا پیدا کنه دخترمذهبی.تازه من یکی که به دختر بزرگتر ولی خوش اخلاق و باحال هم راضیم.ولی نمیدونم کجاپیدا کنم.البته من مذهبی نیستم.مذهبی بودن یا نبودن دخترم برام فرقی نمیکنه.اعتقاداتش مهمتره و خوب بودنش. بله.شهر تا شهر فرق میکنه.شهرتونو پیغام کنین.ما هم بیایم ازونجا زن بگیریم.
چی بگم والا ... اگه جسارت نباشه مادرتون در مورد خواستگاری رفتن توجیه هستند کامل ... آره دیگه ... ببخشید
آخه برخی از بزرگترا هم که متاسفانه به خاطر سنشون و صلب بودنشون سخته میشه تغییرشون داد .... یک مدل هایی میرن خواستگاری ... یک رفتارایی دارند .... وحشتناک !!! یعنی از همون اول مشخصه میخان عجب مادرشوهرایی باشن ها :khandeh!: راستش اگه محترمانه این رفتارا و صحبت ها مرور بشن که مشکلی نداشته باشند خیلی خوبه!!! مورد داشتیم بابای پسر مستقیم به دختر خانوم گفته ما یک عروسی می خام که بره سر کار.... با یک درآمد زندگی نمی چرخه ....
برخی بزرگترها خیلی قشنگ خواستگاری رو انجام می دن. قشنگ به طرف این احساس امنیت رو می رسونند که مثل فرزند خودشون می مونه! هر چی صلاحه ... الان یک تاپیک دیگه فعال هست در مورد اینکه خانواده پسرها اصلا بعد که میرن زنگ نمی زنند حتی جواب منفیشون رو بگن... دست خانواده دختر رو می زارن تو حنا .... مورد خوب داشتیم که مادر آقازنگ زده محترمانه گفته که این دو نفر مناسب هم نیستند ... نه اینکه بگه پسرما دخترشما رو نپسندیده ... مورد داشتیم خوبها ... مادر پسره با چنان تواضعی برخورد کرده که خانواده دختر تحت تاثیر قرار گرفتند عجب بعضیا شانس دارن.من اگه همچین موردی پیدا کنم سینه خیز میرم خواستگاریش.
هنوز هم هست از این مورد ها ...
باور کنید من اصلاً باور نمیکردم جوانهایی باشند، هیأتی هم باشند ولی در طول این یک سال و خُردهای که نایب امام زمان(عج) توصیه فرمودند، اینها جدی نگیرند! باور نمیکردم، خدا شاهد است! میگفتم اشارۀ آقا بس است دیگر! ..... الان وقتی که شماها را میبینیم، باور میکنم که امام صادق(ع) چهار هزار تا شاگرد داشتند، ولی میفرمودند: «دنبال چهل تا مَرد میگردم!» .... از شما بهتر کی؟ شما آخرش هستی دیگر! خودت را نگاه کن؛ خجالت نمیکشی؟! ........
یکجوری تشریک مساعی کنید. یک موضوع دیگری مهمتر از این حرفهاست...
با «شکمِ سیر» و با «سرِ فرصت» و ... نمیشود. شما هم باید یک جهادی در راه خدا بکنید.........
شما همون مشهد رو ثبت نام کن . کلی دخترشیرازی و اصفهانی توی دانشگاه مشهد هستن که می تونن از این طریق به شما معرفی بشن . حتی دانشجوهایی شیرازی هستند که اونجا فارغ التصیل شدند الان شیرازند ولی اونجا اطلاعاتشون هست
خوب نوشته برای ثبت نام حضورا بابد مراجعه کنید پرینت فرمی که در سایت هست تحویل بدید.....من چطوری برم این همه راه مشهد برای فقط یه فرم تحویل دادن؟ تازه پدر و مادرم هم که اجازه مسافرت رفتن بدون خودشون هیچوقت بهم نمیدن
یادم میاد چند سال پیش یک برنامه ای از تلویزیون میدیدم که مربوط به مسلمونهای یک کشور غربی بود...
اونجا برای انتخاب همسرشون به این شکل عمل میکردن:
مثلا تمام دختر پسرهای مجرد به همراه خانوادشون ، قرار میزاشتن که مثلا صبح جمعه در فلان تالار اجتماعات شهر جمع بشن...
بعد پسرها میرفتن ، روی استیج و هر کسی یک معرفی چند دقیقه ای خودش رو میکرد ، از اعتقادات و تحصیلات و کار و.... میگفت... بعد که معرفی پسرها تموم میشد ،هر دخترخانمی ، بصورت خصوصی تر میتونست بره سر میزی که پسر همکفوش نشسته بود و اونجا باهش خصوصی تر و در حضور مشاور صحبتهای بعدی رو بکنه و بقیه ماجرا....
به نظر من در این شرایط که یک مشکل ازدواج ، معرفی نشدن دختر پسرهای هم کفو به همدیگه هست ، بد نیست در کشور ، چنین مراسمهایی البته از نوع بومی و متناسب با ذائقه فرهنگی و دینی ما انجام بشه....
باور کنید من اصلاً باور نمیکردم جوانهایی باشند، هیأتی هم باشند ولی در طول این یک سال و خُردهای که نایب امام زمان(عج) توصیه فرمودند، اینها جدی نگیرند! باور نمیکردم، خدا شاهد است! میگفتم اشارۀ آقا بس است دیگر! ..... الان وقتی که شماها را میبینیم، باور میکنم که امام صادق(ع) چهار هزار تا شاگرد داشتند، ولی میفرمودند: «دنبال چهل تا مَرد میگردم!» .... از شما بهتر کی؟ شما آخرش هستی دیگر! خودت را نگاه کن؛ خجالت نمیکشی؟! ........
یکجوری تشریک مساعی کنید. یک موضوع دیگری مهمتر از این حرفهاست...
با «شکمِ سیر» و با «سرِ فرصت» و ... نمیشود. شما هم باید یک جهادی در راه خدا بکنید.........
بنده هم تا زمانی که شخصا با واقعیت رو به رو نشده بودم باور نمی کردم!تا همین چند ماه گذشته که همکاری ام را در این زمینه با افراد واسطه گرشروع کردم!!!
همین بچه هیئتی ها برای انتخاب همسر،حساسیت های بی جایی به خرج می دهند که غیر مذهبی ها اینقدرجساسیت به خرج نمی دهند!
ازدواج های اطراف خود را نگاه کنید؟چقدر میتوان به خانواده های نو پا امید داشت که فرزندان مهدوی تربیت کنند؟زوج های جوان چقدر دغدغه ی دین دارند؟
دختران و پسران مذهبی،حواستان هست؟حسابی میدان را خالی کرده اید......
متاسفانه وضعیت بسیار بدتر از چیزیست که تصور می کنیم،واین مشکل حل نمی شود جز با همت خود جوانان
همین بچه هیئتی هایی که سنگ امام زمان(عج) را به سینه میزنند،خبر دارند وضعیت جامعه به چه شکل است؟
چند روز قبل یکی از همکلاسی های دبیرستانم،بنده را به گروه مدرسه اضافه کردند،آنجا پیام هایی را خواندم که تا مرز سکته پیش رفتم،مثلا خیلی راحت برای هم دوست پسر پیشنهاد می دادند،(البته این اشخاص از اول هم افراد موجهی نبودند،و انجام این کار ها از ایشان بعید نبود اما اینکه خیلی راحت این مسئله را درگروه عنوان کردند،برای بنده بسیار عجیب بود،و چقدر هم هوای هم را دراین مسئله دارند!این نشد،یکی دیگر!!!!!
البته فقط خدا میداند در گروه های مشابه اینها چه می گذرد.....
بچه مذهبی ها منتظر چه اتفاقی هستند؟
با همین همت می خواهید سرباز امام زمان(عج) باشید؟
اصلاح جامعه،کی؟از کجا؟توسط چه کسی؟
(البته این به این معنی نیست که بنده ادعای مذهبی بودن دارم،اما قطعا مذهبی های خوب اینجا کم نیستند)
بنده هم تا زمانی که شخصا با واقعیت رو به رو نشده بودم باور نمی کردم!تا همین چند ماه گذشته که همکاری ام را در این زمینه با افراد واسطه گرشروع کردم!!!
همین بچه هیئتی ها برای انتخاب همسر،حساسیت های بی جایی به خرج می دهند که غیر مذهبی ها اینقدرجساسیت به خرج نمی دهند!
ازدواج های اطراف خود را نگاه کنید؟چقدر میتوان به خانواده های نو پا امید داشت که فرزندان مهدوی تربیت کنند؟زوج های جوان چقدر دغدغه ی دین دارند؟
دختران و پسران مذهبی،حواستان هست؟حسابی میدان را خالی کرده اید......
متاسفانه وضعیت بسیار بدتر از چیزیست که تصور می کنیم،واین مشکل حل نمی شود جز با همت خود جوانان
همین بچه هیئتی هایی که سنگ امام زمان(عج) را به سینه میزنند،خبر دارند وضعیت جامعه به چه شکل است؟
چند روز قبل یکی از همکلاسی های دبیرستانم،بنده را به گروه مدرسه اضافه کردند،آنجا پیام هایی را خواندم که تا مرز سکته پیش رفتم،مثلا خیلی راحت برای هم دوست پسر پیشنهاد می دادند،(البته این اشخاص از اول هم افراد موجهی نبودند،و انجام این کار ها از ایشان بعید نبود اما اینکه خیلی راحت این مسئله را درگروه عنوان کردند،برای بنده بسیار عجیب بود،و چقدر هم هوای هم را دراین مسئله دارند!این نشد،یکی دیگر!!!!!
البته فقط خدا میداند در گروه های مشابه اینها چه می گذرد.....
بچه مذهبی ها منتظر چه اتفاقی هستند؟
با همین همت می خواهید سرباز امام زمان(عج) باشید؟
اصلاح جامعه،کی؟از کجا؟توسط چه کسی؟
(البته این به این معنی نیست که بنده ادعای مذهبی بودن دارم،اما قطعا مذهبی های خوب اینجا کم نیستند)
وقتی خودمون با جور نشدن ازدواج نزدیکه به گناه بیفتیم یا دینمون از دست بره چطور بقیه رو نجات بدیم و اصلاح کنیم؟ نجات خودمون در اولویته یا نجات بقیه؟یعنی اگه بقیه دیندار بشن ولی ما به گناه بیفتیم خوبه؟
وقتی خودمون با جور نشدن ازدواج نزدیکه به گناه بیفتیم یا دینمون از دست بره چطور بقیه رو نجات بدیم و اصلاح کنیم؟ نجات خودمون در اولویته یا نجات بقیه؟یعنی اگه بقیه دیندار بشن ولی ما به گناه بیفتیم خوبه؟
فکر می کنم درست متوجه منظور بنده نشدید
خب اگر اطرافیان،شما فقط کمی به فکر شما بودند،و هوایتان را داشتند،قطعا در حال حاضرشما وضعیت بهتری داشتید
منظور بنده هم این است،همه ی ما در اطراف خود افرادی را داریم که میتوانیم به ایشان کمک کنیم،پس اگر کمکی از دستمان بر می آید دریغ نکنیم.
چند وقت پیش بنده می خواستم،دختر خانمی را به کسی معرفی نمایم،ولی شخص سومی بنده را از این کار نهی کردند،با این توجیه که با این معرفی ها خود را به دردسر نینداز!
خب اگر مذهبی ها هوای هم را نداشته باشند،از بقیه چه توقعی می رود؟
فکر می کنم درست متوجه منظور بنده نشدید
خب اگر اطرافیان،شما فقط کمی به فکر شما بودند،و هوایتان را داشتند،قطعا در حال حاضرشما وضعیت بهتری داشتید
منظور بنده هم این است،همه ی ما در اطراف خود افرادی را داریم که میتوانیم به ایشان کمک کنیم،پس اگر کمکی از دستمان بر می آید دریغ نکنیم.
چند وقت پیش بنده می خواستم،دختر خانمی را به کسی معرفی نمایم،ولی شخص سومی بنده را از این کار نهی کردند،با این توجیه که با این معرفی ها خود را به دردسر نینداز!
خب اگر مذهبی ها هوای هم را نداشته باشند،از بقیه چه توقعی می رود؟
در تایید صحبت های شما
باید اطرافیان بیشتر و درست تر به فکر باشند
توی قرآن نمیگه برو ازدواج کن ... میگه جووناتون رو به ازدواج هم درآرید!!!
امیدوارم ایه زیر برای همه تحقق پیدا کنه
. الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿۲۶﴾
زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد و زنان پاك براى مردان پاكند و مردان پاك براى زنان پاك اينان از آنچه در باره ايشان مىگويند بر كنارند براى آنان آمرزش و روزى نيكو خواهد بود.
بزرگترین مشکل سدهای فرهنکی و تفکر های نادرست هست ... مثلا میگن ما یک دختر خوب میخایم ...فقط مهمه که اخلاق و خانوادش خوب باشن ... بعد میرن خانواده دختر رو می بینند میان میگن ... وا ... ثروت فامیل ما خیلی از اون ها بیشتره ... اونا به ما نمی خورن ...
اتفاقا همین مسئله عکسش برای پسرم هست.که میگن ما یه پسر خوب میخایم بعد...که اصلن موضوع اصلی تاپیکم همینه.
خیلی از جوون ها مثل این دو تا شاخ شمشاد این سایت نیستند
کدوم دو تا؟!من اینجا نقش هویجو بازی میکنم؟!!!ایا!:khandeh!:
این موضوع 2 طرفه است فقط در مورد دخترها صادق نیست.
پسر هایی هم هستند که بدنبال دخترهای پول دار هستند!(در واقع پدر زن های پول دار!)
در واقع بهتره هر کسی حد و حدود خودش بدونه و ابتدا به وضعیت خودش مثل وضعیت مالی و ظاهر و فرهنگ و...نگاه کنه بعد انتخاب کنه.
اینکه دختری با وضعیت مالی متوسط یا پایین تر منتظر پسر پول داری باشه نه جرمه نه گناه ولی منطقی نیست .همین طور پسرها...
ولی اینکه دختری میخواد منتظر یک پسر پول دار باشه حق انتخاب با خودش هست .نمیشه محکومش کرد !(باز هم میگم نظرش از نظر ما شاید منطقی نباشه ولی حق انتخاب داره)بهتره از ازدواج با دختران بلند پرواز و رویا پرداز خودداری کنید.
[QUOTE=mohsen1990;727478]اتفاقا همین مسئله عکسش برای پسرم هست.که میگن ما یه پسر خوب میخایم بعد...که اصلن موضوع اصلی تاپیکم همینه.
تاجایی که من دیدم و برخورد کردم ، بر اساس تجربیات خودم و اطرافیانم ... بیشتر خانواده های آقایون مشکل ایجاد می کنند . تایک ذره پسرشون براشون قابل دفاع هست شخصیتش یک کلاسایی می زارن . البته باز تاکید می کنم مشکل اصلی معرفی های اشتباه و معرفی نشدن های درست هست. وگرنه وقتی شما بری خواستگاری دختری که براش داشتن همسری مثل شما آرزو هست و حتی برای خانوادش چرا مشکل ایجاد کنند . تازه خیلی ها حمایت مالی هم می کنند. یک آقاپسری یک جایی رفته بود خواستگاریخانواده بهتر از خودشون بودند به لحاظ اقتصادی
اما اعتقادات و کلا سالم بودن خانوادشون کم تربود. به آقا پسره گفته بودند شما بعد از ازدواج اصلا می تونی از این شغل فعلیت که حقوقش پایین هست بیای بیرون و یک شرایط بهتر رو براش ایجاد کنند . آخرش هم آقاهه نپذیرفت کلا ازدواج رو رفت با یکی دیگه ...
این نکته هم شایان ذکره که درصد بالایی اولین معیارشون زیبایی هست و اگه این نباشه پول دختر هست. مورد داشتیم گفته ما دختری می خایم سن 17 حداکثر 19، سفید، چشم عسلی، قد بلند، خانواده فلان .... ویژگی هایی که شاید توی هر 500 هزار نفر یکی هم باشه
کدوم دو تا؟!من اینجا نقش هویجو بازی میکنم؟!!!ایا!:khandeh!:[/QUOTE]
من دوشنبه ها و پنجشنبه های زیادی نماز امام زمان رو خوندم ولی حاجت نگرفتم..................
ذکر پیشنهادی آیت الله بهجت هم که میگم اما..........:Ghamgin:
من دوشنبه ها و پنجشنبه های زیادی نماز امام زمان رو خوندم ولی حاجت نگرفتم..................
ذکر پیشنهادی آیت الله بهجت هم که میگم اما..........:Ghamgin:
خیره انشالله
خدا رو شکر که شما با نماز ... و دعا با مشکلتون برخورد کردید
بقیش رو واگذار کنید به خدا ... دست خداست ... اختیار آن به که باشد دست یار
به قول دوستان ازدواج خوبش خوبه نه هر ازدواجی !!!
راستش متاسفانه الان طلاق هم زیاد شده! یکی از دوستانی که در مرکز بهداشت قسمتی که برای آزمایش های قبل ازدواج مراجعه می کردند به من می گفتند بیشتر مراجعین ما افرادی هستند که یک بار طلاق گرفتند!!!
الان بین من و خواهر کوچیکم ، بیشتر بین دوستان و هم سن و سال های او طلاق هست تا دوستان من
می خواستم داستان یک ازدواج رویایی رو هم بنویسم که فعلا باید برم . موفق باشید و برای بنده حقیر هم دعا کنید .
با سلام
من فقط صفحه ی اول تاپیک رو خوندم ، نمیدونم دقیقا چه بحث هایی شده ، فقط نظرمو میگم.
منم آرامش میخوام از زندگیم .. تعریف من از آرامش اینه که : همسرم مقید و متعهد و با وجدان و منطقی باشه.
تقید و تعهد با خودش وجدان و ایمان میاره . منطق با خودش احترام و برخورد شایسته میاره. و جمیع اینها در اکثر موارد رزق و روزی حلال رو بهمراه دارن.
اما قبول دارم که چشم و هم چشمی زیاد شده.
اگر همسرتون معتقد و با وجدان منطقی بود یعنی زمان خاستگاری ولی هیچی نداشت اون موقع چی؟معتقدین رو زیلو میرید زندگی میکنید ؟بعد خرج بچه و ... چی؟
منطقی برخورد کنیم
شخصی که من اوصافشو دادم با هیچی نمیاد خواستگاری .. چون انقدر متوجه هست که نمیشه رو زیلو زندگی کرد و نون تو خون زد خورد ..
فکر کنم پست های منو در صفحات بعد نخوندین که نوشتم به هر حال تکرار میکنم:من از اینکه جواب منفی به من دادن ناراحت نیستم.چون هر کسی یه سری معیارهایی داره.از چیزی که ناراحتم و اذیتم میکنه اینه که چرا از کلمه ارامش سوء استفاده میکنن.از یه طرف میخان بگن توقعمون پایینه و فقط میگن ارامش میخایم.از یه طرف به خاطر موارد دیگه جواب - میدن.اگه واقعا رک بگن مادیات مهمه یا هرچیز دیگه خوبه.چرا دروغ میگن.الانم به این نتیجه رسیدم که خاستگاری ادم درست حسابی نرفتم.
سلام و یک سوال!
زمان پیغمبر (ص) ، جوانی نزد اون حضرت میره و از شدت فقر و تنگدستی خودش ، نزد اون حضرت گله و شکایت میکنه ، و از حضرت راهکار میخواد .. حضرت بهش نمیفرماید ، برو کشاورزی کن ، برو بیزینس راه بنداز ، برو فلان جا سرمایه گذاری کن.. بهش میگن برای رفع این فقرت ، برو ازدواج کن ...
حالا سوالی که هست اینه که اگه همین جوان که مقید و متعهد و با وجدان و منطقی هست ولی اونقدر فقیر هست که حتی از عهده مخارج خودش بر نمیاد ولی بنا به ایمانی که به پیغمبر و وعده های خداوند داره ، میخواد ازدواج کنه تا گشایش مالی پیدا کنه .. اگر این فرد بیاد خواستگاری شما ، شما چطور باهش رفتار میکنید؟ چون خودش هم مثل شما معتقد هست که حتی اونقدر پول نداره که بتونه از عهده مخارج خودش بربیاد ،چه برسه که بخواد خرج زندگی مشترک رو بده ولی با این حال پیامبر ما بهش سفارش به ازدواج کردن ، اونوقت شما ردش میکنید و بهش این انگ رو میزنید که چه ادم نادانی هست که با ناداری و فقر میخواد ازدواج کنه و جرات پیدا کرده بیاد خواستگاری شما؟
کسی هم که میره خواستگاری پس فرداش نمیخان عروسی بگیرن و برن مستقل زندگی کنن .اخرش چند وقت نامزدی عقدی چیزی میکنن.بعد تو همین مدتم شرایط را فراهم میکنن.خوبی این مسئله اینه که هیچکدوم در این مدت تنها نیستن و کسی را دارن که باهاش باشن.و لذت جوونیشون تبدیل به افسردگی در اینده نمیشه.
با توجه به تفاوتهای فردی تعریفی که از آرامش میشه متفاوته و در این پستهایی که دوستان نظراتشونو دادند هم کاملا مشهوده،
آرامش و آسایش دو مقوله جدا از همه، اگه دختری این دو معنا را از هم جدا نکنه خودش و خواستگارشو تو مشکل میندازه،
آرامش یه امر درونیه یعنی ممکنه یکی زندگی محقری داشته باشه ولی دلِ خوشی هم داشته باشه، و یا برعکس که مطمئنا همه ما نمونه های زیادی رو دیدیم.
آسایش در زندگی با امور بیرونی تامین میشه و آسایش میتونه نقش تسهیل کننده در رسیدن به هدف که همون آرامشه رو داشته باشه.
بنابراین نظرات مختلف افراد در اینمورد دامنه اطلاعات شما رو وسیع خواهد کرد ولی در مورد مشخص ممکنه با یک تعریف کاملا جدید از این بحثها که گذشت مواجه بشوید.
موفق و پیروز باشید.
سلااااااااااااااااااااااااااااااام
اول یک عکس شاد و قشنگ هدیه به شما:Nishkhand:
[SPOILER]
[/SPOILER]
من در مورد این موضوع بسیار پرس و جو کردم.... و به هر کی رسیدم... ازش پرسیدم.....
در حال حاضر در بین مشاورین مذهبی هم دو دسته نظر هست....
1- یک عده شون می گفتن برو جلو و ازدواج کن....
2- یک عدشون می گفتن(نقل به مضمون) بی مایه فتیر است!....
دسته اول می گن که عقل در سایه شرع اجازه حکم دادن داره!!... این یعنی چی.... یعنی وقتی ازدواج بر فردی واجب می شود.. نباید برای رزق و روزی حساب و کتاب کند... یعنی اینجا عقل اجازه اظهار نظر پیدا نمی کند
دسته دوم می گن، شما الان رو با قدیم مقایشه نکنید.... زمان علامه حلی زندگی ها ساده بود، خونه ها بزرگ بود...یه کنج خونه زندگی تشکیل می دادند و خرجی نداشت....و الی آخر...
همیشه جواب منفی دادن نشونه این نیست که طرف مقابل کمبودی داره. توی همین سایت یه جمله ای خوندم خیلی به نظرم درست بود نوشته بود انتخاب خوب انتخاب بهترین و خوبترین فردی که به خواستگاری میاد نیست، انتخابیه که مناسب ترین فرد برای شما باشه.
[SPOILER]مثلا من یه خواستگار داشتم واقعا آقا و خوب بود. خداییش هیچی کم نداشت ولی اصلا به خونواده ما نمیخورد. خونواده و فامیل ما زیاد تو مسائل مذهبی نیستن. اگه خودم تنها بودم با اینکه خونه نداشت :khandeh!:بهش جواب + میدادم ولی دیدم بعدا هرموقه میاد خونمون بابام جلوش راحت نخواهند بود یا ممکنه حرفی بزنن که بهش بربخوره. برا همین جواب - دادم. [/SPOILER]
اینو گفتم که هرکی جواب منفی داد سریع دنبال مشکل و عیب در خودتون نگردید.
با هیچی نمیشه دوست عزیز .. فقر الان تعریفش درآمد ماهی زیر دو سه میلیونه در تهران ..اولا من اشاره کردم که همچین کسی هیچ وقت با هیچی نمیاد زندگی تشکیل بده ولی من اگر این شخص رو با کمالات ببینم و فقرش ، همونطور که اشاره کردم فقر فرهنگی و علمی نباشه با جرات میگم که باهاش ازدواج میکردم.
روحیات متفاوته .. من شخصیتم اینه و ساده زیستی رو میپسندم.اصلا چشمم زرق و برق رو نمیپسنده . واقعا زندگی رو کوتاه تر از اون میبینم که خودمو مشغول و اسیر این مسایل بکنم ..
انقدر گرایشات به سمت تجمل گرایی زیاد شده که اگرم کسی واقعا سمت و سوی زندگی شو سادگی در نظر بگیره مورد تمسخر قرار میگیره یا کسی باورش نمیکنه.
لعنت به باعث و بانیش .. قدیمی ها مگر چجوری زندگی میکردن ؟ چند خانواده با هم تو یه فضای صمیمی با دل خوش روزگار میگذروندن... مگرانسان از این دنیا چی میخواد !
نتیجشم میشه همین فسادی که الان بخاطر فشار ازدواج شاهدش هستیم..
یه قرص ارام بخش خوردم الان میفهمم زندگی چقد قشنگه، دوستان گلم تا اونجا که میتونین ازدواج کنید ازدواج خیلی خوبه ، فقط تو زندگیتون خدا رو از یاد نبرین ،یاحق
من روز اول گفتم دخترا خود پسرا نمیخان فقط مالش و مقام و منصبش رو میخان پسرها من با قاطعیت میگم سرکوب نیازها خیلی راحت تر اززندگی با دخترهای ایران امروز
مذهبی ترین دخترای ایران سبک زندگیشون بر پایه بی دینی هست
در شرف ازدواج هستم ان شاالله...
همسرم از لحاظ معنوی همون معیارهایی رو که در ذهن داشتم دارن .. از لحاظ مادی ، روزهای اول که برای شناخت و خواستگاری تشریف آوردن همراه خانواده ی محترمشون ، گفتن که هنوز خونه ندارم و ممکنه تا هفت سال شایدم بیشتر طول بکشه ، که بهشون گفتم که برام مهم نیست و سعی میکردم سوالاتی رو بپرسم که بتونم شخصیتشون رو بیشتر بشناسم..البته این رو هم یادآوری کنم که حساب کتاب کردم دیدم با اون حقوقی که بهم گفتن ، زندگی تقریبا متوسطی میتونیم داشته باشیم..
ولی بعد از مدتی گفتن که خونه دارن و یه سری مسایل دیگه منتها بخاطر اینکه عکس العمل منو ببینن و همیشه واهمه داشتن از عشق پولکی و اینکه ممکنه روزی همه چیزشونو از دست بدن و زندگیشون بابت مال و ثروت براحتی بالا پایین بشه ، خیلی خودشونو کمتر از چیزی که بودن نشون دادن . همین باعث شد که خانوادشون و خودشون اصرار کنن به این وصلت.
اما باز هم اگر ایشون خونه و ماشین و رفاه نداشتن من همین آدم بودم و هستم.
شاید این پاداش خدا بوده بابت نیتی که در ازدواجم تو دلم بود...
درسته که باید مناسب ترین فرد رو انتخاب کرد ولی بعضی وقتها هم باید از بعضی اختلافات و مشکلات جزیی چشم پوشی کرد.
چون اولا معلوم نیست که حتما بعدها فرد دیگه ای پیدا بشه که از قبلی ها بهتر باشه و حتی اون مشکلات جزیی رو هم نداشته باشه!!
دوما هیچکس بدون ایراد نیست. هر کسی بالاخره در یه زمینه ای مشکلی، ایرادی ، کمبودی..... داره. مگر اینکه انتظار داشته باشیم از آسمون یه نفرو واسمون بفرستن!!!
ممکنه اینطور باشه دوست عزیز..اما نه همیشه ..
برای بعضیا احساسات و عاطفه و محبت و رابطه ی روحی عمیق حرف اول رو میزنه..
یه چیزی به پسرها بگم، اگه بخاط. هوس زن بگیرین شدیدا بعداز ازدواج پشیمون میشید ومیگید این همه خودخوری و........فقط همین بود، بزارید هوستون اخرین هدفتون از ازدواج باشه،لذت ازدواج به لذت جنسیش نیست همین که همسرت کنارت باشه باهاش حرف بزنی درد و دل کنی مشکلات زندگی و شادی هات رو باهاش تقسیم کنی دنیا ارزش داره
یادتونه وقتی توی تاپیک های ازدواج این حرفو میزدین من میگفتم اشتباه میکنین.شاید خاستگاری نرفتین زیاد.الان یه معذرت خاهی بهتون بدهکارم و بهتون حق میدم.یادمه گفتین میخاین مجردی زندگی کنین.کردین اینکارو؟
از قدیم گفتن "با توکل زانوی اشتر ببند"
اینکه آدم حواسشو جمع کنه و بدونه چند چنده و آینده نگری داشته باشه منافاتی با توکل نداره
شرط میبندم اینکارشون منافات داره.بپرس از یه کارشناسا.
بسم الله
سلام به همه بزرگواران..
اغلب پست ها رو خوندم. بنظرم مفیدترین نوشته ها، نوشته های افرادی بود که ازدواج کرده بودند و از خوشبختی بعدشون نوشتن.
مطلب رو دنبال میکنم و میدونم که به جمع بندی نمیرسه و امیدوارم نوشته بزرگواران که بر اساس منطق و عقلشون توکل کردن رو بخونیم و بهره ببریم.
یا علی:Gol:/
سلام آقا شروین... جملتون درسته.... ولی فکر نمی کنم در منظور سوال آقا محسن، جوابتون صادق باشه.... خودتون فرمودین که زمان ازدواجتون یک ریال هم نداشتین.... اگه همسر شما هم می خواستن دو دو تا چهار تا کنن، الان نه صاحب زندگی بودین... نه یه دختر کوچولو داشتین....
به نظر من هم بپرسین؟.... از اساتید اخلاق :hamdel:
سلام برادر رقیه (اسمتو نمیدونم همون رقیه صدات میکنم :khaneh::khandeh!:)
دودوتا چهار تا کردن که عیب نداره
مهم اینه بعد از دو دو تا نظرشون عوض میشه یا نه
خانواده همسر منم از من پرسیدن چی دارم گفتم هیچی
این پرسیدنه نافی توکل نیست
این خانم محترم هم پرسیدن فقط
و اتفاقا آقا داماد هم گفتن خونه ندارم ولی باز ایشون جوابشون مثبت بوده
پس پرسیدن ، دودوتا چهارتا هم کردن . دیدن باید با مستاجری بسازن ولی بخاطر مسائل دیگه باز جواب مثبت دادن
البته قصد ندارم زیاد سر این مسئله بحث کنم . یه مقدار این قضیه به استنباط هر کسی بر میگرده و هر نظری از یک جنبه میتونه درست باشه
حسابی سر اون بچه سه ساله حالم گرفتس امروز
حوصله ندارم :grye:
خطاب به کسانی که مثل من با خواندن این جملات دلشان می لرزد و می گویند پس تکلیف من چه می شود....
روزی شما دست خداست و همسرتان هم جز روزیتان است... پس نگران نشوید... همانا خدا شخصی مناسب شما را برایتان کنار گذاشته است.
ای که برای هر خیری به او امید دارم... از روزی واسعت نصیبمان بگردان
[SPOILER]ادامه ش خیلی باکلاس بودکه سانسور کردم....[/SPOILER]
مدیریت مالی خونه دست خانم خونه ست .. بنظر من مرد یا زنی که بی حساب و کتاب وارد هر تصمیمی بشن بی غیرت هستن .. بی غیرت و بیخیال و بی مسیولیت .
وظیفه ی من جمع و جور کردن زندگی ای هست که بهش تعهد دارم .. و بی غیرت نیستم .
حساب و کتاب کردن ربطی به توکل نداره ، ربط به مسیولیت پذیری داره . من نمیخوام برم تو یه زندگی ای که فقط بخورم و بخوابم بی حساب و کتاب !! باید مراقب دخل و خرج و پس انداز باشم بابت آینده ..
اما شما دنبال یک آجر لق دیوار خانمها هستید نه دیدن تعهد و مسیولیتی که به دوش دارن در زندگی .. مادامی که بدنبال گرفتن آتو و پیدا کردن آجر لق شخصیت خانمها هستید ، دیگر جوانب رو نمیبینید ..
روزی دست خداست بی شک ... اما برای کسی که تجربه ای از زندگی زناشویی نداره ، آیا نباید برآورد هزینه بکنه ؟
رفت و آمد روزانه ، قدرت خرید ، دعوت مهمان ، سفر...من نباید میفهمیدم و نباید برنامه ریزی میکردم که چطور زندگی رو بچرخونم تا هم همسرم تحت فشار نباشه و هم پس اندازی داشته باشیم برای روز مبادا ؟
اگر واقعا فکر میکنید که باید بدون فکر و برآورد هزینه زندگی وارد یک تعهد به این بزرگی بشید ، پس بهتره دلتون بلرزه و ازدواج نکنید !!
یک نکته رو دستگیرم شد در این تاپیک ..
اونم اینه که نه تنها توقع خانمها رفته بالا بلکه توقع آقایون هم بالا رفته ..
خدا به انسان عقل داره برای تفکر .. توکل کردن و نیت صاف در درجه ی اول ، اما تعقل برای جمع کردن زندگی هر چند متوسط و ناچیز ، نشان دهنده ی مسیولیت پذیری و درک متقابله ..
ابتدا میگید خانمها نباید انتظار خانه و ماشین داشته باشن اول زندگی ، بعد میگید حتی نباید حساب کتاب کنند :khandeh!:... پس بفرمایید اصلا فکر نکنیم ، خدا عقلو داده چیکار ! والا ! :ok:
[SPOILER]عرض کرده بودم روزی...یعنی هم مال دنیا ... هم کسی که با آن میزان راضی بشود[/SPOILER]
بزرگوار... بنده اشکالی به شما وارد نکردم....
بر این اساس که هیچ پولی ندارم.... خواندن این مطالب نا امیدم می کند... اما نباید نا امید شوم... برای هر کس به طریقی گشایش است...
ان شا الله خوش بخت و عاقبت به خیر باشید
هر اشکالی باشد... از خودم است که کفایت ندارم !
یا علی
با سلام خدمت دوستان
من اغلب اوقات بحث های سایت رو دنبال می کنم. توی این رد و بدل پست های شما دوست داشتم نظر خودم رو بنویسم:
اول یک سوال: این یک سایت دینیه، یعنی اغلب کسایی که این چهار چوب ر.. قبول دارن بحث هاش رو می برن جلو و کاربرای سایت رو تشکیل می دن ، برنامه و سایت سمت خدا هم همینطوره
حالا به نظر شما رابطه این بحث های شما که بیشتر تاکید کردید که دختر بهتون نمی دن با این بحث که لینکش رو من پایین آوردم و بیشتر دخترهای مذهبی شکایت کردن از اینکه خاستگار ندارند و بیشتر دوستای و آشناهای غیر مذهبیشون در معرض ازدواج اند چیه؟
http://samtekhoda.tv3.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=2445:meyare-ezdevaj&catid=27:otaghgoftego&Itemid=51
الان کی راست میگه ؟
سوال دوم: آیا من در فضا زندگی می کنم و یا منطقه و استان ما خارج از ایران حساب میشه؟ آخه واقعا طرف ما این طور نیست. اتفاقا به قول عوام الناس (با عذرخواهی) مردم دختراشون رو مفت می دن
برادر یکی از دوستانم که دیپلم هم نداره و از یک خانواده پر جمعیت روستایی هست با یک دختر لیسانس پولدار شهرنشین ازدواج کرده!!! که کل خانواده دختره 4 نفراند، 2 تا بچه
والا خوشبخت هم هستند!!!!!! والا
حالا من موندم چطور به یک پزشک مومن زن ندادن؟ مگه خواستگارای کدوم دختر وزیر و ... رفته!!!!
من خودم یک خواهر کوچیک دارم که دانشجوی کارشناسی رادیولوژی هست، از خداشم هست که یک پزشک حالا هر چند هم بی پول بیاد خواستگاریش!!!
نتیجه گیری خودم از کل قضیه و جوابم به سوال های فوق :
مشکل اصلی اینه که افراد هم کفو به هم معرفی نمیشند درست. یک سری معرفی ها و ... هست . ولی خیلی از این معرفی ها درست نیست. اگر شماها درست به خانواده طرف معرفی میشدید، و طرف هم اطلاعات درست از شما داشت خیلی از جلسات خاستگاری شماها اصلا برگزار نمی شد و شما ها هم الان عقده ی حرف ها و مشکلات و خاطره های منفی این جلسات خاستگاری بیهوده رو نداشتید.
من توی خیلی از شهرهای کشور از دخترای دوران تحصیلم میشناسم که خیلی هم خوبند ، ولی خاستگار گاها اصلا نداشتند.
سلام علیکم
درست می شود... ان شا الله... جسارتا معنی اش خیلی عوض می شود.
هر دو طرف... به نظرم آقایان منظور نظر، دارند در ب در دنبال خانم های مورد تعریفتان می گردند...
همین مثالی که زدید... زیاد هم اتفاق می افتد.... [HL]اما چرا آقا پسر می رود دنبال از ما بهترون.[/HL]...
[HL]بله... اگر پسر خوب باشد... احتمالش هم زیاد است که خانواده دختر با وجود موقعیت خوبشان قبول کنند[/HL]،... اما این کار از دو نظر اشکال دارد
1- غرور برای آقا پسر باقی نمی ماند و عزت نفسش را از دست می دهد
2- دختر هم آن احساسی که باید نسبت به همسرش داشته باشد، ندارد... و از زندگی لذت نمی برد... این احساس مربوط به همان تکیه گاه داشتن است که خانم ها دائما می گویند....
چشم و هم چشمی و معیارهای غیر دینی متاسفانه توی خانواده های مذهبی هم رخنه کرده
1-مهریه بالا...
2-زیر خط فقر نباشی
3-جشن توی فلان تالار
4-خونه کوچیک نباشه و غیره...
خیلی از خانومای مذهبی از دین فقط همون چادرشون مونده
زیر چادر حسد،غیبت..اوصاف غیر دینی هرچی بخوای هست
اصلا فکر کنم زن خوب برای زندگی دیگه پیدا نشه
باورکنید
پس حداقل معیارهای ظاهری رو از دست ندید :khaneh:(بدون عمل جراحی)
خلاصه بحث بچه ها هم هست دیگه:khaneh:
نتیجه گیری خودم از کل قضیه و جوابم به سوال های فوق :
مشکل اصلی اینه که افراد هم کفو به هم معرفی نمیشند درست. یک سری معرفی ها و ... هست . ولی خیلی از این معرفی ها درست نیست. اگر شماها درست به خانواده طرف معرفی میشدید، و طرف هم اطلاعات درست از شما داشت خیلی از جلسات خاستگاری شماها اصلا برگزار نمی شد و شما ها هم الان عقده ی حرف ها و مشکلات و خاطره های منفی این جلسات خاستگاری بیهوده رو نداشتید.
من توی خیلی از شهرهای کشور از دخترای دوران تحصیلم میشناسم که خیلی هم خوبند ، ولی خاستگار گاها اصلا نداشتند.
با سلام خدمت شما خواهر بزرگوار
بنده با صحبت های شما بسیار موافق هستم
متاسفانه خواستگاری هایی که انجام می شود،طرفین اصلا هم کفو هم نیستند،و این موضوع هم موجب فرسایش روحی در بانوان می شود،هم موجب نا امیدی در آقایان
نهاد دانشگاه هم مرکز مناسبی هست برای معرفی،از این نظر که افراد تحصیل کرده و هم فکر را بهتر میتواند شناسایی نمایند،البته این در صورتی هست که هم دانشجویان خانم و هم دانشجویان آقا از این مسئله استقبال نمایند،و هم افرادی که در نهاد، این تناسب سنجی را انجام می دهند،علم و توانایی کافی برای انجام کار معرفی را داشته باشند.
ان شاءالله خداوند عاقبت همه ی ما را ختم به خیر بگرداند.
والا تشکر از نظرتون . و اصلاح اشتباه گفتاری من
ما خودمون موسسه فرهنگی داریم . واسطه گری های ازدواج هم داریم. والا مشاوره ها و روانشناس های موسسه ما کلی دوره تخصصی می گذرونند واسه این کارها .
این ازدواج هم که مثال زدم . به قول شما من همش از این منظر نگاه می کردم که این ها روزی به مشکل می خورد. ازدواجشان مشکل دارد و از این صحبت ها ... کفویت رعایت نشده
ولی جدا می گم اگه اونا دچار مشکل می شدن تئوری های من بهتر ثابت میشد .... ولی خوب مشکل اصلا ندارند ... خدارو شکر .... البته این رو بگم که اون آقا پسر الان درآمدش خوبه . و خانواده پسر هم ثروت کشاورزی دارند ولی خوب کلاسشون به خانواده دختر نمی رسه
من کاملا معتقدم الان بیشتر مشکل ازدواج سر معرفی های اشتباه و نادرست و گاهی هم عدم معرفی هاست . هیچ کس جدی روی این قضیه قدم بر نمی داره . البته سختی هم زیاد داره . خیلی سخته واقعا
افراد رو بهم معرفی کردن .
انقدر دختر محجوب هستند که حاضراند با خیلی از شرایط ها و مشکلات آقا پسرها تا زمانی که از آب و گل دربیان کنار بیاین
من ارتباطاتم خیلی زیاد هست و این ها مثال های اندکی از اون چیزهایی هست که می دونم
یک هم خوابگاهی داشتم دوران تحصیلم در تهران. البته اغلب دخترهای محل تحصیل من که مجرد بودند. این بنده خدای خاص انقدر دعا می کرد و گاهی انقدر واسه مشکل ازدواج نکردنش گریه می کرد که خدا می دونه !!!
دختره مورد نظر خوشکل ، دانشجوی دکتری، متولد 67 و اصالتا ترک بود ... الان هم می دونم ازدواج نکرده ... واقعا هم اهل زندگی و خانواده بود ... یعنی من هیچ وقت ندیدم وارد روابط دیگه ای بشه و بخواد از اون روش ها غیر دینی خلاها و نیازهاش پاسخ داده بشن . تازه واقعا ما رشتمون مهندسی بود و محیطمون واقعا سخت بود درش بعضی چیزها رو رعایت کردن و اون شکلی موندن
خوب حالا شما کاربر محترم و بازدیدکننده عزیز جواب بدید که گناه اون دختر و این پسرها چیه!؟
هر دو طرف راست میگن.میتونه ازدواج نکردنش به دلایل زیر باشه:1-سخت گیری در سنین پایین و درماندگی در سنین بالا.2-بعضیا اعتماد به نفس کاذب دارن.خودشونو بهتر از چیزی که هستن معرفی میکنن.اینم شاید در موردخالش اینجوری باشه.شاید.3-من چیکارکنم مادرم پیدا میکنه.من میرم خواستگاری.تقصیر من چیه.من مادرمو بفرستم کجا پیدا کنه دخترمذهبی.تازه من یکی که به دختر بزرگتر ولی خوش اخلاق و باحال هم راضیم.ولی نمیدونم کجاپیدا کنم.البته من مذهبی نیستم.مذهبی بودن یا نبودن دخترم برام فرقی نمیکنه.اعتقاداتش مهمتره و خوب بودنش.
بله.شهر تا شهر فرق میکنه.شهرتونو پیغام کنین.ما هم بیایم ازونجا زن بگیریم.
عجب بعضیا شانس دارن.من اگه همچین موردی پیدا کنم سینه خیز میرم خواستگاریش.
منم به همین نتیجه رسیدم.
شاید به خاطر همون مواردی است که ذکر کردم.
من میرم خواستگاری.تقصیر من چیه.من مادرمو بفرستم کجا پیدا کنه دخترمذهبی.تازه من یکی که به دختر بزرگتر ولی خوش اخلاق و باحال هم راضیم.ولی نمیدونم کجاپیدا کنم.البته من مذهبی نیستم.مذهبی بودن یا نبودن دخترم برام فرقی نمیکنه.اعتقاداتش مهمتره و خوب بودنش.
بله.شهر تا شهر فرق میکنه.شهرتونو پیغام کنین.ما هم بیایم ازونجا زن بگیریم.
چی بگم والا ... اگه جسارت نباشه مادرتون در مورد خواستگاری رفتن توجیه هستند کامل ... آره دیگه ... ببخشید
آخه برخی از بزرگترا هم که متاسفانه به خاطر سنشون و صلب بودنشون سخته میشه تغییرشون داد .... یک مدل هایی میرن خواستگاری ... یک رفتارایی دارند .... وحشتناک !!! یعنی از همون اول مشخصه میخان عجب مادرشوهرایی باشن ها :khandeh!: راستش اگه محترمانه این رفتارا و صحبت ها مرور بشن که مشکلی نداشته باشند خیلی خوبه!!! مورد داشتیم بابای پسر مستقیم به دختر خانوم گفته ما یک عروسی می خام که بره سر کار.... با یک درآمد زندگی نمی چرخه ....
برخی بزرگترها خیلی قشنگ خواستگاری رو انجام می دن. قشنگ به طرف این احساس امنیت رو می رسونند که مثل فرزند خودشون می مونه! هر چی صلاحه ... الان یک تاپیک دیگه فعال هست در مورد اینکه خانواده پسرها اصلا بعد که میرن زنگ نمی زنند حتی جواب منفیشون رو بگن... دست خانواده دختر رو می زارن تو حنا .... مورد خوب داشتیم که مادر آقازنگ زده محترمانه گفته که این دو نفر مناسب هم نیستند ... نه اینکه بگه پسرما دخترشما رو نپسندیده ... مورد داشتیم خوبها ... مادر پسره با چنان تواضعی برخورد کرده که خانواده دختر تحت تاثیر قرار گرفتند
عجب بعضیا شانس دارن.من اگه همچین موردی پیدا کنم سینه خیز میرم خواستگاریش.
هنوز هم هست از این مورد ها ...
باور کنید من اصلاً باور نمیکردم جوانهایی باشند، هیأتی هم باشند ولی در طول این یک سال و خُردهای که نایب امام زمان(عج) توصیه فرمودند، اینها جدی نگیرند! باور نمیکردم، خدا شاهد است! میگفتم اشارۀ آقا بس است دیگر! ..... الان وقتی که شماها را میبینیم، باور میکنم که امام صادق(ع) چهار هزار تا شاگرد داشتند، ولی میفرمودند: «دنبال چهل تا مَرد میگردم!» .... از شما بهتر کی؟ شما آخرش هستی دیگر! خودت را نگاه کن؛ خجالت نمیکشی؟! ........
خوب نوشته برای ثبت نام حضورا بابد مراجعه کنید پرینت فرمی که در سایت هست تحویل بدید.....من چطوری برم این همه راه مشهد برای فقط یه فرم تحویل دادن؟ تازه پدر و مادرم هم که اجازه مسافرت رفتن بدون خودشون هیچوقت بهم نمیدن
یادم میاد چند سال پیش یک برنامه ای از تلویزیون میدیدم که مربوط به مسلمونهای یک کشور غربی بود...
اونجا برای انتخاب همسرشون به این شکل عمل میکردن:
مثلا تمام دختر پسرهای مجرد به همراه خانوادشون ، قرار میزاشتن که مثلا صبح جمعه در فلان تالار اجتماعات شهر جمع بشن...
بعد پسرها میرفتن ، روی استیج و هر کسی یک معرفی چند دقیقه ای خودش رو میکرد ، از اعتقادات و تحصیلات و کار و.... میگفت... بعد که معرفی پسرها تموم میشد ،هر دخترخانمی ، بصورت خصوصی تر میتونست بره سر میزی که پسر همکفوش نشسته بود و اونجا باهش خصوصی تر و در حضور مشاور صحبتهای بعدی رو بکنه و بقیه ماجرا....
به نظر من در این شرایط که یک مشکل ازدواج ، معرفی نشدن دختر پسرهای هم کفو به همدیگه هست ، بد نیست در کشور ، چنین مراسمهایی البته از نوع بومی و متناسب با ذائقه فرهنگی و دینی ما انجام بشه....
بنده هم تا زمانی که شخصا با واقعیت رو به رو نشده بودم باور نمی کردم!تا همین چند ماه گذشته که همکاری ام را در این زمینه با افراد واسطه گرشروع کردم!!!
همین بچه هیئتی ها برای انتخاب همسر،حساسیت های بی جایی به خرج می دهند که غیر مذهبی ها اینقدرجساسیت به خرج نمی دهند!
ازدواج های اطراف خود را نگاه کنید؟چقدر میتوان به خانواده های نو پا امید داشت که فرزندان مهدوی تربیت کنند؟زوج های جوان چقدر دغدغه ی دین دارند؟
دختران و پسران مذهبی،حواستان هست؟حسابی میدان را خالی کرده اید......
متاسفانه وضعیت بسیار بدتر از چیزیست که تصور می کنیم،واین مشکل حل نمی شود جز با همت خود جوانان
همین بچه هیئتی هایی که سنگ امام زمان(عج) را به سینه میزنند،خبر دارند وضعیت جامعه به چه شکل است؟
چند روز قبل یکی از همکلاسی های دبیرستانم،بنده را به گروه مدرسه اضافه کردند،آنجا پیام هایی را خواندم که تا مرز سکته پیش رفتم،مثلا خیلی راحت برای هم دوست پسر پیشنهاد می دادند،(البته این اشخاص از اول هم افراد موجهی نبودند،و انجام این کار ها از ایشان بعید نبود اما اینکه خیلی راحت این مسئله را درگروه عنوان کردند،برای بنده بسیار عجیب بود،و چقدر هم هوای هم را دراین مسئله دارند!این نشد،یکی دیگر!!!!!
البته فقط خدا میداند در گروه های مشابه اینها چه می گذرد.....
بچه مذهبی ها منتظر چه اتفاقی هستند؟
با همین همت می خواهید سرباز امام زمان(عج) باشید؟
اصلاح جامعه،کی؟از کجا؟توسط چه کسی؟
(البته این به این معنی نیست که بنده ادعای مذهبی بودن دارم،اما قطعا مذهبی های خوب اینجا کم نیستند)
وقتی خودمون با جور نشدن ازدواج نزدیکه به گناه بیفتیم یا دینمون از دست بره چطور بقیه رو نجات بدیم و اصلاح کنیم؟ نجات خودمون در اولویته یا نجات بقیه؟یعنی اگه بقیه دیندار بشن ولی ما به گناه بیفتیم خوبه؟
فکر می کنم درست متوجه منظور بنده نشدید
خب اگر اطرافیان،شما فقط کمی به فکر شما بودند،و هوایتان را داشتند،قطعا در حال حاضرشما وضعیت بهتری داشتید
منظور بنده هم این است،همه ی ما در اطراف خود افرادی را داریم که میتوانیم به ایشان کمک کنیم،پس اگر کمکی از دستمان بر می آید دریغ نکنیم.
چند وقت پیش بنده می خواستم،دختر خانمی را به کسی معرفی نمایم،ولی شخص سومی بنده را از این کار نهی کردند،با این توجیه که با این معرفی ها خود را به دردسر نینداز!
خب اگر مذهبی ها هوای هم را نداشته باشند،از بقیه چه توقعی می رود؟
در تایید صحبت های شما
باید اطرافیان بیشتر و درست تر به فکر باشند
توی قرآن نمیگه برو ازدواج کن ... میگه جووناتون رو به ازدواج هم درآرید!!!
امیدوارم ایه زیر برای همه تحقق پیدا کنه
. الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿۲۶﴾
زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد و زنان پاك براى مردان پاكند و مردان پاك براى زنان پاك اينان از آنچه در باره ايشان مىگويند بر كنارند براى آنان آمرزش و روزى نيكو خواهد بود.
این موضوع 2 طرفه است فقط در مورد دخترها صادق نیست.
پسر هایی هم هستند که بدنبال دخترهای پول دار هستند!(در واقع پدر زن های پول دار!)
در واقع بهتره هر کسی حد و حدود خودش بدونه و ابتدا به وضعیت خودش مثل وضعیت مالی و ظاهر و فرهنگ و...نگاه کنه بعد انتخاب کنه.
اینکه دختری با وضعیت مالی متوسط یا پایین تر منتظر پسر پول داری باشه نه جرمه نه گناه ولی منطقی نیست .همین طور پسرها...
ولی اینکه دختری میخواد منتظر یک پسر پول دار باشه حق انتخاب با خودش هست .نمیشه محکومش کرد !(باز هم میگم نظرش از نظر ما شاید منطقی نباشه ولی حق انتخاب داره)بهتره از ازدواج با دختران بلند پرواز و رویا پرداز خودداری کنید.
[QUOTE=mohsen1990;727478]اتفاقا همین مسئله عکسش برای پسرم هست.که میگن ما یه پسر خوب میخایم بعد...که اصلن موضوع اصلی تاپیکم همینه.
تاجایی که من دیدم و برخورد کردم ، بر اساس تجربیات خودم و اطرافیانم ... بیشتر خانواده های آقایون مشکل ایجاد می کنند . تایک ذره پسرشون براشون قابل دفاع هست شخصیتش یک کلاسایی می زارن . البته باز تاکید می کنم مشکل اصلی معرفی های اشتباه و معرفی نشدن های درست هست. وگرنه وقتی شما بری خواستگاری دختری که براش داشتن همسری مثل شما آرزو هست و حتی برای خانوادش چرا مشکل ایجاد کنند . تازه خیلی ها حمایت مالی هم می کنند. یک آقاپسری یک جایی رفته بود خواستگاریخانواده بهتر از خودشون بودند به لحاظ اقتصادی
اما اعتقادات و کلا سالم بودن خانوادشون کم تربود. به آقا پسره گفته بودند شما بعد از ازدواج اصلا می تونی از این شغل فعلیت که حقوقش پایین هست بیای بیرون و یک شرایط بهتر رو براش ایجاد کنند . آخرش هم آقاهه نپذیرفت کلا ازدواج رو رفت با یکی دیگه ...
این نکته هم شایان ذکره که درصد بالایی اولین معیارشون زیبایی هست و اگه این نباشه پول دختر هست. مورد داشتیم گفته ما دختری می خایم سن 17 حداکثر 19، سفید، چشم عسلی، قد بلند، خانواده فلان .... ویژگی هایی که شاید توی هر 500 هزار نفر یکی هم باشه
کدوم دو تا؟!من اینجا نقش هویجو بازی میکنم؟!!!ایا!:khandeh!:[/QUOTE]
نه برادر من ، اتفاقا شما و آقا مهران رو گفتم،
راستی از تجربیات عرفانیم هم بگم یک شب رفتم جمکران برای ازدواج یک نفر که خیلی مشکل داشت نماز امام زمان خودنم، فرداش بهم زنگ زدن که عقد کرده .واسه شما هم می خونم
چون از قبلم بدتر شدم شاید خدا گوش نده به حرفم ... خودتون بخونید واسه ما هم دعا کنید
این کلیپ ها هم تقدیم به شما و دوستان
1- چرا حزب اللهی ها ازدواج نمی کنند؟ دکتر حسن عباسی
2-درخواست رهبر انقلاب برای آسان گیری خانواده ها در امر ازدواج جوانان
3-از همه مهم تر: ذکر پیشنهادی آیت الله بهجت برای ازدواج شاخ شمشادها
ذکر پیشنهادی آیت الله بهجت هم که میگم اما..........:Ghamgin:
خیره انشالله
خدا رو شکر که شما با نماز ... و دعا با مشکلتون برخورد کردید
بقیش رو واگذار کنید به خدا ... دست خداست ... اختیار آن به که باشد دست یار
به قول دوستان ازدواج خوبش خوبه نه هر ازدواجی !!!
راستش متاسفانه الان طلاق هم زیاد شده! یکی از دوستانی که در مرکز بهداشت قسمتی که برای آزمایش های قبل ازدواج مراجعه می کردند به من می گفتند بیشتر مراجعین ما افرادی هستند که یک بار طلاق گرفتند!!!
الان بین من و خواهر کوچیکم ، بیشتر بین دوستان و هم سن و سال های او طلاق هست تا دوستان من
می خواستم داستان یک ازدواج رویایی رو هم بنویسم که فعلا باید برم . موفق باشید و برای بنده حقیر هم دعا کنید .