دلنوشته هایی با مدافعان حرم اهل بیت علیه السلام
تبهای اولیه
با سلام خدمت همه شما عزیزان واقعا نمیدونم چه جوری از شما تشکر کنم بخاطر اینکه جون خودتونو گذاشتین و رفتین تا مردم شیعه ایران وسوریه وعراق بلکه مردم تمام جهان احساس امنیت و ارامش کن ما که چیزی نمیتونیم بهتون بدیم فقط میتونیم دعاتون کنیم و از خداوند و رسولش و اهل بیتش میخواهیم هرچه میخواهید بر شما عطی کنن انشالله به امید پیروزی حق بر باطل
با سلام
خدایا به این کمترین و نالایق ترین توفیق عطا فرما تا بار دیگر قدم در راهی گذارم که انبیاء و اولیا و شهدا حسرت پیمودنش را دارند. بارالها کمک کن این قدمها را در مسیری غیر از مسیر مورد رضایت صاحب اربعین و کربلا ننهم. معبودا این قطره ناچیز را راهی دریائی کن که می رود با امواج سهمگین و پر تلاطمش کاخ ظلم و ستم یزیدیان زمان را ویران سازد.
شما بروید و از حرم دفاع کنید و کشته شوید اشکال ندارد اگر اینجا فرقی بین شیعه و سنی , سید و وهابی وجود ندارد و همه افغان خوانده می شوند.
شما بروید و از حرم دفاع کنید و کشته شوید اشکال ندارد اگر اینجا شیعیان و سادات که اقلیت افغانستانند و از نظر طالبان و داعشی ها خونشان حلال است زیر نگاه تحقیر آمیز زندگی می کنند.
شما بروید و از حرم دفاع کنید و کشته شوید اشکال ندارد اگر اینجا من و خیلی دیگر از دوستانم که استعداد فوق العاده ای داشتیم اجازه ورود به دانشگاه را نداشتیم ( دوران احمدی نژاد الان یکم بهتره)
شما بروید و از حرم دفاع کنید و کشته شوید اشکال ندارد اگر اینجا ما اجازه نداریم به زیارت امام هشتم برویم و اگر نامه نداشته باشیم بدون هیچ رحمی مثل گوسفند تقدیم طالبان و داعشی ها سر مرز افغانستان می شویم تا سرمان را ببرند. ( چه می شود کرد مامورند و معذور)
شما بروید و از حرم دفاع کنید و کشته شوید اشکال ندارد اگر اینجا ...
چه می شود کرد! یا باید اینجور زندگی کرد یا کشته شد...
برای ما ایرانیها افغان پاکستان غیره فرق نمیکنه هرکسی برای خودش احترامی دارد ای کاش تمام مرزهای به سوی سوریه و عراق باز میشد و ما ایرانیها رو میزاشتن برای دفاع از حرم اهل بیت علیه السلام برویم ولی ای کاش ای کاش که مرزهارو بستن و ما ایرانی هارو نمیبرن برای دفاع