جمع بندی انتخاب دین و خروج از آن

تب‌های اولیه

222 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

عامل;764533 نوشت:
حکومت عثمان مطابق میل امیر المومنین(ع) نبود اما حضرت در اون حکومت فاسد هم اقدام به اجرای حد شراب در مورد ولید کرد.

با عرض سلام
سوال من برعکس موضوعی است که اشاره فرمودید:
آیا حضرت علی (ع) احکام حکومت عثمان را تایید میکردند و دادگاه عثمان را دادگاه حقی میدانستند؟

عامل;764560 نوشت:
میگن ممنوع نیست اما عملا کاری میکنند که مردم از اسلام و مسلمانها متنفر بشن!

با عرض سلام
بین تصمیمات حکومتی کشور های مختلف که گاها با یکدیگر مخالف و حتی متضاد هم میباشند با احکام دینی نباید خلط کرد. همین الان هم کشور هایی هستند که حکومت غیر ایلامی دارند ولی به مسلمانان آزادی ابراز عقیده و بیان میدهند و مسیحیان را هم در صورت تفییر دین اعدام نمیکنند.

سلام عليكم

تنها وجه تشابه بين حكم فقهي حكومتي با قوانين حكومت هاي غير ديني و سكولار در يك موضوع است آنهم دفاع در برابر تهاجم , كه امري كاملا طبيعي است .

در مابقي مسائل مانند ارزشها قوانين نحوه و حدود برخورد هيچ وجه تشابهي ندارند كه بتوان آنها را مقايسه كرد .

مساله ارتداد يك حكم بازدارنده در برابر فتنه جوئي است . كساني كه بجاي برهان دليل و گفتگو , راه اهانت و فتنه گري را پيش ميگيرند و سعي در انتشار آن در بين جامعه را دارند . :

بعضی از اهل کتاب گفتند: در ابتدای روز وارد دین مسلمانان شوید و در پایان آن کفر ورزید، امید است از دینشان باز گردند (ال عمران، ص 2).

طبرسی گوید: "دوازده نفر از علمای یهود خیبر و اطراف آن (که بخصوص از قضیه تغییر قبله از مسجد الاقصی به کعبه خشمگین بودند)، چنین توطئه‌ای را تدارک دیده و گفتند: با این کار مسلمانان دچار شک و تردید خواهند شد" (طبرسی، 1412 ق، ص 586)

طالب حق;764584 نوشت:
پیامبر در صدر اسلام در جامعه ای بت پرست زندگی میکرد. اون جامعه هم قوانین خودش رو داشت، اما پیامبر نه تنها خودش رو ملزم به رعایت اون قوانین ندید، بلکه تمام تلاشش رو کرد تا اسلام گسترش پیدا کنه.

سلام
ببینید همین مثالی که میزنید:‌ عربهای بت پرست با پیامبر مقابله کردن و هر مکتبی اینطوره که اگه کسی بخواد درون اون دین، به تخریب اون دین بپردازه، باهاش مقابله میکنن. اصولا اینکه صاحبان هر مکتب با براندازان و کسانی که در صدد انکار اون مکتب اند، مقابله میکنند یه امر همگانی و عقلانیه، اما نکته اساسی که این مقابله رو درست و یا غلط جلوه میده اینه که حق با کدام طرف است؟ آیا بت پرستی حق است یا خدا پرستی؟ اینجاست که مخالفت میتونه ارزش یا ضد ارزش باشه. اما در هر حال حکومت غالب به مقابله با انکار کنندگان میپردازه و این یه حکم عقلانی و همگانی است. بطوری که شما در هر کشوری برید و قصد براندازی اون حکومت رو داشته باشید، با شما بطرز شدیدی مقابله میکنن و اسلام هم از این حکم مستثنا نیست.

طالب حق;764584 نوشت:
سوال من اینه که چه چیزی باعث شده اسلام اعمالی رو انجام بده که دیگر عقاید و ایدئولوژی ها حق انجام اون کارها رو ندارن؟
چرا وقتی میتونه از خودش در برابر تمام ایدئولوژی های دیگه دفاع کنه، اومده راهی رو پیش گرفته که حتی مشرکان هم با این شدت عمل باهاش برخورد نکردند؟
چرا بین نشر عقاید اسلامی و بقیه مکاتب همچین فرقی وجود داره؟

چند بار عرض شد که این حکم در دیگر مکاتب و ادیان هم وجود داشته است.
اسلام برای تمام مبانی خود دفاع عقلانی داره ولی بحث مرتد بحث مباحثه علمی نیست! که بگیم اسلام براش جواب نداشت پس حکم به قتل داده! اسلام میگه آزادی بیان هست اما مقید. و قبلا هم گفتیم هر جامعه ای محدودیت هایی برای آزادی بیان داره و بطور مطلق اجازه حرف زدن به مخالف ها نمیدن...
برخی ادیان شاید مقررات سخت تری داشته باشند، مثلا یهودیها اصلا تبلیغ ندارند و تنها از هم خون خود استقبال میکنند و یا بهایی ها به راحتی اجازه خروج از دین رو به کسی نداده و تهدید به مرگ میکنند...
البته این سخت گیری ها باعث انتخاب درست کسی که میخواد مسلمان بشه هم میشه ...
اسلام اگر از نظر مبانی و اثبات اونها مشکل و یا نقصی داشت هیچ وقت تحدی نکرده و برای همانند اوردن قرآن مبارز نمیطلبید. از اونجایی که مبانی رو بطور روشن گفته و مبارز هم طلبیده معلوم میشه بحث مرتد و اعدام اون(تنها در مورد مرتد فطری مرد) ربطی به مبانی عمی و استحکام اونا ندارده و البته تفاوتی هم که بین انواع مرتد مطرح شده این نظر رو تقویت میکنه که اسلام از نقد ترسی نداره بلکه از برهم زدن ارامش روانی جامعه یا دلایلی دیگر این حکم رو صادر کرده است.

amirabdi;764594 نوشت:
درود

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام علیکم

چون بحث ارتداد شد خواستم شرایط کلی و حکم کلی را بیان کنم

مرتد كسى است كه پس از مسلمان شدن از روى عقيده، دين ديگرى اختيار كند

و اگر مرتد «فطرى» باشد ولى در دامن پدر و مادر مسلمان تربيت نشده و عقيده اى ايمانى كامل نداشته و كافر گردد مرتد نخواهد بود،

و بالاخره در صورتى كه ارتداد با علم و عناد باشد به خصوص اگر تكرار گردد توبه اش پذيرفته نيست

و برحسب نص قرآن اگر كسى با علم و اعتقاد ايمان آورد و سپس با عناد كافر گردد و بعد ايمان آورده و دوباره كافر گردد و كفرش را در جامعه زياد نمايد و انتشار دهد، در
صورتى كه اين ارتداد گمراه كننده ى ديگران باشد موجب قتل است
،

زيرا «الفتنة اكبر من القتل» و «اشد من القتل» است.
(نقل از رساله عملیه آیت الله العظمی دکتر صادقی سایت علوم قرآن)

چالشگر;764633 نوشت:
با عرض سلام
سوال من برعکس موضوعی است که اشاره فرمودید:
آیا حضرت علی (ع) احکام حکومت عثمان را تایید میکردند و دادگاه عثمان را دادگاه حقی میدانستند؟

باز هم سلام
اگر دیگر صحابه یا عثمان این حکم رو اجرا میکردند دیگر امیر المومنین(ع) او را حد نمیزد. اما حضرت دید که دیگران به دلیل ترس از عثمان، از اجرای حکم امتناع میکنند پس خود ایشان اجرای حکم حد رو به عهده گرفت.

چالشگر;764637 نوشت:
با عرض سلام
بین تصمیمات حکومتی کشور های مختلف که گاها با یکدیگر مخالف و حتی متضاد هم میباشند با احکام دینی نباید خلط کرد. همین الان هم کشور هایی هستند که حکومت غیر ایلامی دارند ولی به مسلمانان آزادی ابراز عقیده و بیان میدهند و مسیحیان را هم در صورت تفییر دین اعدام نمیکنند.

یک سوال: آیا شما مکتبی رو میشناسید که از برانداز خودش و کسی که مخالف اصل اون مکتبه با آغوش باز استقبال کنه؟
اینکه مکتبها با مخالف اصل خود مقابله میکنند،‌ نشانه عقلانی بودن اون عمله. اما نکته اساسی اینجاست که باید تشخیص داد مخالف حق است یا مکتب حاکم؟
حکم ارتداد در مسیحیت در پستهای قبلی بیان شد که همانند اسلام است البته الان اجرا نمیشود ولی آنچه در انجیل ذکر شده همین است.

درود
جواب سوالات بنده رو کامل ندادید باز
بنده توی تعریف ارتداد مشکلی ندارم،سوالاتم بالا ذکر شده:
1-چرا قرآن میگه که برید تبلیغ اسلام رو همه جا بکنید و به غیر مسلمانان هم میگه که جلوی تبلیغ اسلام رو نگیرید ولی همزمان حکم ارتداد برای مرد مرگ و برای زن زندانه؟
2-آیا حکم ارتداد به طور مستقیم در قرآن اومده یا نتیجه گیری مراجع محترم هستش؟
3-آیا یکی از شعار های دولت مردان پس از انقلاب اسلامی این نبودش که به آئتیست ها و مارکسیسم ها اجازه ی آزادی بیان کامل میدیم؟پس چی شد؟
4-چرا یکی یه شبهه ی مهمی در مورد اسلام داره نباید با بقیه در میون بذاره؟خب شاید بخواد بقیه هم این شبهه براشون برطرف بشه
5-آیا کسی که قتل میکنه و به بقیه میگه مجازات میشه؟خیر،خب حالا این چه فرقی داره با کسی که ارتداد میکنه و علنی میشه؟آیا ارتداد در حد قتل هستش؟
6-در صورتی که بفهمیم یک نفر رو به ارتداد کرده وظیفه ی شرعی ما چیست؟
7-اسلام به آزادی بیان اعتقادی داره یا نه؟اگر اعتقاد داره،پس چرا حکم ارتداد قتله،اگر اعتقاد نداره،پس چگونه اسلام ادعا میکنه که دینی آزاد هستش؟
خواهشمندم اساتید محترم پاسخ این شبهات بنده رو بدهند

حکم عقلانی اجازه بدیم هر تزی اومد آنتیتزشم بیاد. عقل هر چیزی رو درک نکنه این رو متوجه میشه که یه زمان به چیزی معتقد بوده و بعد به اشتباهش پی برده، بعد به اشتباه آنتی تزشم پی برده.

ضمنا به نظر میرسه جناب عامل همچنان در حال خلط بین اهم و مهم، درست و مفید هستن.

اناالعبد;764470 نوشت:
چرا جار بزنه؟
سلام
کجای صحبتم حرفی از جار زدن به معنای تبلیغ عمومی کردم؟!!
بابا چند بار بگم با این موضوع که اگر کسی تبلیغ عمومی کنه و بر علیه اون حکم صادر بشه
مشکلی ندارم
صحبت در اونجاست که میگن نباید اظهار کنه

یعنی واقعاً دوستان عرض بنده رو متوجه نمیشن یا خودشون رو زدن به اون راه؟!

اظهار عقیده ، با تبلیغ عقیده ، فرق دارهاما شما دارید ابراز عقیده رو با تبلیغ عقیده برابر می کنید

اناالعبد;764470 نوشت:
دلیل اینکه میخواد اعتقاداتشو بیان کنه چیه؟
چون دلش میخواد
عذر میخوام داداش قصد جسارت ندارم ، اما به من و شما چه ربطی داره که اون میخواد عقیده خودش رو بیان و ابراز کنه؟
ارتباطش به من و شما زمانی هست که طرف قصد تخریب و عناد داشته باشه ، نه اظهار نظر
مگه شما که میگی من به ظهور امام زمان(ع) اعتقاد دارم ، به نماز اعتقاد دارم و.... کسی حق داره جلوی شما رو بگیره؟ اون شخص هم حق داره بگه من به امام زمان اعتقاد ندارم ، به نماز اعتقاد ندارم ، به اسلام اعتقاد ندارم

اناالعبد;764470 نوشت:
همش بیان کنه من خدا رو قبول ندارم و فلان... خب این شخص معلوم میشه مشکل داره خودش
اول اینکه باز هم خلط مبحث کردی برادر. من کی گفتم همش بگه! مدام بگه! شب و روز ورد زبانش باشه که ایها الناس من از اسلام برگشتم

ثانیاً مگه هر کسی که از اسلام برمیگرده لزوماً بی خدا میشه؟ ممکنه بگه من خدا رو با جان و دل قبول دارم ، اما با روش خودم و علم و مطالعهء خودم به خدا رسیدم ولی اسلام رو قبول ندارم. یا اصلاً ممکنه مسیحی یا پیرو یک آیین دیگه بشه

ثالثاً ، وقتی کسی به باوری رسیده ، دلش میخواد با دیگران (اقوام ، دوست و....) هم سهیم بشه و به زعم خودش اونها رو هم به راه درست هدایت کنه
شمای مسلمان نوعی اگر به قدرت استدلال در دین خودت اعتقاد داری ، در یک جمع استدلال خودت رو بگو بذار اون هم بگه ، دیگران هم انتخاب کنن

اناالعبد;764470 نوشت:
وگرنه با رفیقش نشسته اعتقادشو میگه این که مشکلی نداره
چرا میگی مشکل نداره؟!
همین دقیقاً حکمش اعدامه! حالا اینکه در اون لحظه مامور حکومتی حضور نداره یا اون رفیق نمیره لوش بده ، اینها ارتباطی به اصل حکم نداره
حرف اینه که دقیقاً همین که اعتقادش رو به رفیقش بگه حکمش میشه اعدام!!!
حالا دوست شما شانس آورده که شما مامور نبودی :Nishkhand:

اناالعبد;764470 نوشت:
یا طرف بخواد توی تریبون آزاد یا روزنامه یا صداوسیما و اینجور محافل عمومی بیان کنه خب آیا این درسته؟
بحث سر عمومی بودنه داداش نه خصوصی
ابداً بحث سر عمومی بودن نیست بلکه عمومی و خصوصی رو شامل میشه
بفرما:
عامل;763233 نوشت:
تا زمانی که شخصی اعتقادش رو برای خودش نگه داره و به کسی نگه حکمی هم اجرا نخواهد شد
دقت فرمودی داداش؟ یعنی همین که به دوستش بگه حکمش اعدامه! دیگه مهم نیست که حکومت بهش دسترسی داره یا نه

مشكل تز و آنتي تز نيست . نص قرآن كريم خواهان برهان و دليل است .

اولا اگر برهان و دليل صحيح بر ادعايش بياورد كاري بر اساس دين كرده .
ثانيا اين مجازات براي اهل سفسطه و كساني كه علم ندارند و يا نميخواهند بدلايل شخصي و رواني پذيرند تا زماني كه قصد ايجاد فتنه در جامعه نداشته باشند هم نيست .

ثالثا شخصي كه متهم به ارتداد است وكيل تسخيري دارد آنجا بايد پاسخگوي تشويش و فتنه اي كه در جامعه ايجاد كرده باشد .

اناالعبد;764478 نوشت:
1- کسی که کافر یا اهل کتاب بوده بعد مسلمون شده حالا دوباره از اسلام برگشته :
شما نمیتونین بگین اصلا اسلام رو قبول نداشته .. چون ایشون اسلام رو قبول کرده و حالا برگشته پس میتونه دلیلی بیان کنه یا شبهه ای شاید داشته باشه ...
صحبت من اصلاً در مورد این گروه نبود

اناالعبد;764478 نوشت:
2- مسلمون بدنیا اومده حالا کافر شده :
اینم باید دلیلی داشته باشه پس میتونه بره تحقیق کنه و شبهه هاشو بیان کنه و هیچکس هم اعدامش نمیکنه
عزیز بحث بر سر کسی هست که تحقیق کرده و به نتیجه رسیده

اناالعبد;764478 نوشت:
من نمیدونم چه اصراری دارین دنبال چرایی بگردی
منم نمیدونم شما چه اصراری داری که ما حرف شما رو چشم بسته قبول کنیم و نپرسیم چرا :Gol:

اناالعبد;764478 نوشت:
در محافل دوستانه که گفته میشه و تا حالا ندیدم کسی اعدام بشه شما دیدین؟
منم ندیدم کسی تو خونش مشروب بخوره بعد از آسمون مامور غیبی ظاهر بشه و به اون حد جاری کنه. شما دیدی؟!

آیا از این استدلال میشه نتیجه گرفت که در اسلام به شراب خود حد جاری نمیشه؟!

اناالعبد;764478 نوشت:
روایت داریم که هرکس باید در مورد دینش تحقیق کنه و اگر به دین پدر و مادرش که مثلا مسلمون بودن اونم به این دلیل مسلمونه این ازش پذیرفته نیست .. دینش باید با تحقیق باشه ..
پس چرا در شروع بلوغ دینی به ما گفته میشه نماز بخونید ، روزه بگیرید و......
با این صحبت هایی که تا الان شد ، وقتی کسی به سن بلوغ (بلوغ دینی) رسید ، نباید هیچ دستور دینی بهش داده بشه ، بلکه باید بهش بگیم خب آقا پسر (یا دخترخانم) ، شروع کن به تحقیق درمورد ادیان مختلف و هر کدوم رو که درست و حقیقت یافتی ، به دستورات همون هم عمل کن ، اما اگر اسلام رو انتخاب کردی ، مراقب عواقبش هم باش و نمیتونی زیرش بزنی
ممکنه بفرمایید خب پدر و مادر چون خودشون اعتقاد به اسلام دارن ، پس طبیعیه که از ابتدا سعی کنن فرزندشون رو هم به همون آیین دعوت کنن
اینجا هم پاسخ خواهم داد خب دعوت کنن ، اما بعدش دیگه کسی مثل الان جناب "اناالعبد" نیاد یقه اون بچه رو بگیره که چرا تو 9 سالگی (یا 15 سالگی) اسلام رو پذیرفته بودی! چون این دستور اسلام بوده و نه اختیار فرزند

اناالعبد;764478 نوشت:
چون نیت ها شاید فرق کنه اما اصل قضیه تغییری نمیکنه .. شما اگر بدون قصد شراب بخوری یا با قصد بخوری شاید نیتتون فرق بکنه اما در عمل تاثیرشو روتون میزاره
اصلاً مثال بجایی نیست
مثال شمابه با موضوع ما ، میشه قتل. کسی که به دیگری تیراندازی میکنه و کسی که با ماشین به عابر پیاده میخوره ، هر دوی اینها آدم کشتند ، اما اولی میشه عمد و دومی میشه غیرعمد و حکمشون هم با همدیگه متفاوته

تازه این مطلب در صورتی هست که ما ابراز عقیده رو هم سنگ گناه قرار بدیم. در حالیکه ابراز عقیده به خودی خود اصلاً گناه نیست و حتی مقایسه ش با قتل غیرعمد هم اشتباست. مقایسه صحیح تر اینه که من فروشنده مواد شوینده باشم بعد بیان به من بگن مواد شوینده نفروش چون ممکنه کسی بخوره بمیره!!
خب اون شخص مواد شوینده نخوره ، دیگه به من چه ربطی داره؟!

عامل;764568 نوشت:
ازادی بیان به این معنا که شخصی بیاد و سوالاتی رو مطرح کنه برای جواب گرفتن و ... حتی در اصل دین هم مقبوله
سلام استاد عزیز
گرامی ، اگر همین مقدار هم نبود که دیگه میشدیم مثل داعش! اینی که فرمودید کف و حداقل آزادی بیانه و امتیاز خاصی نیست

عامل;764568 نوشت:
قبلا هم اشاره شد که تبلیغ دیگر ادیان با ارتداد تفاوت داره...
چه تفاوتی داره؟! یک جوان همونطور که میتونه از حرف یک برگشته از اسلام تحت تاثیر قرار بگیره ، از صحبت های یک کشیش هم ممکنه تحت تاثیر قرار بگیره. خب پس نباید بذاریم کشیشی در کشور باشه چون ممکنه جوانان تحت تاثیر قرار بگیرن

عامل;764568 نوشت:
سوال این بود که فرد بالغ(شرعی) آیا درکی صحیح از اسلام داره یا نه؟ که پاسخ داده شد در حد خود او ادراک ممکن است
بله خب واقعاً ادراک تمایز بین ادیان و اعتقادات مختلف برای یک دختر 9 ساله کاملاً قابل تصوره!

استاد با احترام ، این حرف که درک یک دختر 9 ساله برای انتخاب دین کافیه ، حتی بیانش هم عجیبه ، چه برسه به پذیرفتنش
شما مختار هستید که به این مطلب اعتقاد داشته باشید ، ولی من ندارم

عامل;764568 نوشت:
بارها گفته شد که حق تغییر دین دارد. اما حق اعلام ندارد... اینکه شخصی بین تغییر اعتقاد و اعلام اون فرق نذاره ممکنه باعث مغالطه بشه.
استاد ببخشید میشه بفرمایید دقیقاً در کجای بحثم گفتم اعتقاد و اعلام یکیه؟! یا کجای حرفام بین این دو فرق نذاشتم؟!

عامل;764568 نوشت:
این مثال هم با توجه به خلط مذکور به نظر مع الفارق است
چرا مع الفارق است؟!
شما اعتراف کودک 9 ساله رو حجت میدونید درحالیکه در اکثر موارد اون کودک اصلاً نمیدونه داره به چی اقرار میکنه یا حتی دلیل اعمالش چیه
از کودکی ما بهش گفتیم خدا اینجوریه ، نماز اینجوریه ، پیامبر اینطوره و...... اون هم هر چی بزرگترها بهش گفتن پذیرفته
در خوش بینانه ترین حالت ، شاید در چند مورد خودش هم به نتایجی رسیده باشه ، اون هم نتایجی بسیار سطحی و آبکی
پس چطور چنین اعترافی حجته؟!

رضا ثقلین;764570 نوشت:
تفکر کنید-تدبر کنید-اندیشه کنید-چرا فکر نمیکنید-چرا کور کورانه تقلید میکنید-به فطرت و وجدان خود توجه کنید-با علم و دانش باشید
سلام به شما

اولاً ، بدون شک خطاب این آیه این نیست که تدبر کنید و در 9 سالگی (یا 15 سالگی) به قطعیت برسید

ثانیاً ، تدبری که دنبالش احتمال اعدام باشه ، خیلی معنای تفکر نداره

Reza-D;764744 نوشت:
سلام به شما

اولاً ، بدون شک خطاب این آیه این نیست که تدبر کنید و در 9 سالگی (یا 15 سالگی) به قطعیت برسید

ثانیاً ، تدبری که دنبالش احتمال اعدام باشه ، خیلی معنای تفکر نداره

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام علیکم

کاربر گرامی بنده در پست شماره 51 و 52 مطالبی را درباره سن بلوغ عرض کردم که بار دیگر اینجا عرض میکنم:

مطالبی را از رساله آیت الله دکتر صادقی تهرانی خدمت شما نقل میکنم:

مراحل بلوغ

مسأله ى 24ـ بر پايه ى آيه ى «و اُوحِىَ اِلَىَّ هذا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ...»(سوره ى انعام، آيه ى 19) شريعت قرآنى ويژه ى تمامى بالغان و مكلفان است، و نخستين گام بلوغ و رسايى، دريافتى ساده و پذيرا از پايه هاى عقيدتى اسلام است به اندازه اى كه مسئوليت آور باشد. و اين بلوغ و رسايى از نظر روحى و جسمى مراحلى گوناگون دارد:

مسأله ى 25ـ مرحله ى نخستين احكام بلوغ، رسايى و پذيرش الزامى عقلى براى نماز و مانند آن است، كه زيربناى تمامى عبادات و ارتباطاتِ بندگى در برابر حضرت اقدس الهى است. و همان رشد عقلى شناخت خداى تعالى و دين براى انجام نقطه ى نخستين احكام اسلامى كافى است.

مسأله ى 26ـ ميانگين بلوغ در مورد نماز و مانندش ـ از تكاليف عقلانى ـ براى پسر و دختر نوعا از آغاز ده سالگى است، زيرا به گونه اى همسان و همپايه در جو ايمانى عقيده ى ايمانى را آغاز مى كنند، چنان كه رواياتى هم در اين زمينه وارد شده است.

مسأله ى 27ـ مرحله ى دوّم بلوغ، بلوغِ براى روزه دارى است كه معيار آن توانايى جسمى، و ميانگينش براى هر دوى پسر و دختر، سيزده سالگى است، و توانايى جسمى دختر اگر كم تر از پسر نباشد، بيشتر هم نيست، و دست بالا برابرند. و در رواياتى هم سن معمولى بلوغ هر دو را ـ براى روزه ـ سيزده سالگى ذكر فرموده اند بنابراين اين خود تحميلى ناروا بر دختران است كه شش سال پيش تر از پسران روزه بگيرند! بنابراين نظرات و فتاوا نه سال براى دختران و پانزده سال براى پسران هيچ گونه پايه و اساسى ندارند.

ادامه...

مسأله ى 28ـ سومين مرحله ى تكليف، بلوغ براى ازدواج است كه ميزان آن، توان زناشويى است. و در اين مرحله نوعا دختران زودتر از پسران بالغ مى شوند. و بلوغِ جسمى و جنسى در دختران تقريبا يكسان است.

مسأله ى 29ـ مرحله ى چهارم، بلوغ اقتصادى است كه نوعا پسران از دختران جلوترند، زيرا رشد و زمينه ى تلاش اقتصاديشان قهرا بيشتر است، به ويژه براى پرداخت حقوق شرعيه، حجّ، عمره و ساير عباداتى كه نياز مالى دارند.

مسأله ى 30ـ مرحله ى پنجم، بلوغ براى تبليغ اسلام و امر به معروف و نهى از منكر است كه به هنگام دارا بودن شرائط لازم، بر هر دوى پسر و دختر واجب است. و اين جا هم مسئوليت و امكان براى پسران بيشتر و پيشتر از دختران است، زيرا در اجتماع وسيع ترى زندگى مى كنند.

مسأله ى 31ـ مرحله ى ششم، بلوغ براى جهاد و دفاع است كه بر پسرانى كه واجد شرائط آن باشند واجب است، و در صورت نياز كلّى و بسيج عمومى بر دختران نيز واجب مى گردد.

مسأله ى 32ـ معيار نشيب و فراز بلوغ در تمامى مراحل آن، توان عقلى سپس بدنى يا جنسى يا مالى و يا اجتماعى است.

استاد گرامی در پاسخ به این دو پست بنده که در اینجا و پست قبلی عرض کردم در پست شماره 64 فرمودند:(( سلام این فتوا جزء فتاوای نادر است...
غالبا سن بلوغ رو 9 و 15 سال برای دختر و پسر نقل کرده اند و مستندات روایی بسیاری دارد.
))

بنده هم دیگر بحث را ادامه ندادم حالا اگر فرصتی بود ان شا الله میشود اساسا بر روی سن بلوغ و شرایط آن صحبت کرد اما بنده نظری که قرآنی و عقلی و حتی روایی بود و به نظر صحیح تر از سایر نظرات است را عرض کردم و بار دیگر خواستارم بر روی آنها تدبر و مطالعه کنید

ادامه...

اما در باب ارتداد هم برای شما و برادر گرامی جناب انا العبد مطلبی را نقل قول کردم(پست شماره 92) که بار دیگر عرض میکنم:

مرتد كسى است كه پس از مسلمان شدن از روى عقيده، دين ديگرى اختيار كند

و اگر مرتد «فطرى» باشد ولى در دامن پدر و مادر مسلمان تربيت نشده و عقيده اى ايمانى كامل نداشته و كافر گردد مرتد نخواهد بود،

و بالاخره در صورتى كه ارتداد با علم و عناد باشد به خصوص اگر تكرار گردد توبه اش پذيرفته نيست

و برحسب نص قرآن اگر كسى با علم و اعتقاد ايمان آورد و سپس با عناد كافر گردد و بعد ايمان آورده و دوباره كافر گردد و كفرش را در جامعه زياد نمايد و انتشار دهد، در
صورتى كه اين ارتداد گمراه كننده ى ديگران باشد موجب قتل است
،

زيرا «الفتنة اكبر من القتل» و «اشد من القتل» است.
(نقل از رساله عملیه آیت الله العظمی دکتر صادقی سایت علوم قرآن)

به نظرم اول باید دید صحیح و قرآنی نسبت به قضیه مرتد و ارتداد و حکم آن پیدا کرد که عملا نیمی از شبهات و سوالات را خودکار حل میکند سپس اگر باز مطلبی ماند روی آن بحث کرد
(
به قسمت های رنگی در مطلب بالا کاملا دقت کنید)

رضا ثقلین;764758 نوشت:
صورتى كه اين ارتداد گمراه كننده ى ديگران باشد موجب قتل است
خب برادر منم که از ابتدای صحبتم گفتم که در این صورت مشکلی با این حکم ندارم
کاملاً منطقیه که اگر کسی باعث انحراف جامعه بشه باید باهاش برخورد کرد
در این مورد بحثی ندارم

Reza-D;764703 نوشت:
سلام

سلام داداش

اول اینکه یکم آرومتر صحبت کنی هم صداتو میشنوم ما همش 1639 کیلومتر با هم فاصله داریمااا :Nishkhand:


Reza-D;764703 نوشت:
چون دلش میخواد
عذر میخوام داداش قصد جسارت ندارم ، اما به من و شما چه ربطی داره که اون میخواد عقیده خودش رو بیان و ابراز کنه؟

دوم اینکه :

اگر به امثال من و شما ربطی نداره پس چرا برای امثال من و شما عقیدشو بیان میکنه ؟ عقیدشو برای خودش نگه داره ... :ok::Gol:

سوم اینکه :

این چه استدلالیه شما می فرمایید ، چون دلش میخواد ؟؟؟ به کسی ربطی نداره ؟؟؟:khejalat:

مثل این میمونه طرف میگه من شراب میخورم به کسی چه ربطی داره ، بعدش مست میشه چند نفرم آسیب می رسونه ...:taeed:

طرف تو کشی نشسته جای خودشو سوراخ میکنه به کسی چه ربطی داره جای خودمو سوراخ کردم ، میزنه کشتی رو غرق میکنه ..:taeed:

حالا شما میگین طرف میگه به کسی چه ربطی داره عقیده خودمه ، به اسلام ضربه میزنه چون به کسی ربطی نداره :taeed:

Reza-D;764703 نوشت:
ارتباطش به من و شما زمانی هست که طرف قصد تخریب و عناد داشته باشه ، نه اظهار نظر

اظهار نظر پیش اهلش .. پیش متخصصش .. کسی هم بهش کاری نخواهد داشت :ok::Gol:

وقتی پیش اهلش نگه ناخواسته ضربه میزنه به دین چه با قصد سوء چه بدون قصد :Gol:

Reza-D;764703 نوشت:
مگه شما که میگی من به ظهور امام زمان(ع) اعتقاد دارم ، به نماز اعتقاد دارم و.... کسی حق داره جلوی شما رو بگیره؟ اون شخص هم حق داره بگه من به امام زمان اعتقاد ندارم ، به نماز اعتقاد ندارم ، به اسلام اعتقاد ندارم

دوست عزیز اینجا حکومت اسلامه ... اون شخص که میگید حق داره بگه من به امام زمان اعتقاد ندارم من قبلا گفتم :

یا میخواد ضربه بزنه به دین ، یا میخواد جوابی پیدا کنه برای شبهه ش .. اگر میخواد جواب پیدا کنه بره پیش اهلش ...:Gol:

اگرم نمیخواد ضربه بزنه به دین و جوابی نمیخواد پیدا کنه پس عقایدشو برای خودش نگه داره چرا بیان میکنه ؟ و اگر بگید به ما ربطی نداره دوباره بر میگردیم به صحبت اولم :ok::Gol:

من جمع بندیم و انجام دادم .. بحثم تمام شد :Gol:..

چهارتا بادیگاردم استخدام کردم که در پایین مشاهده میکنی دو تا سمت راستم دو تا سمت چپم بادیگاردا وایسادن

که اگه خواستی بهم نزدیک بشی مانع نشن بزارن راحت باشی :Nishkhand:

:Rose::taeed::taeed::pirooz::taeed::taeed::Rose:

عامل;764677 نوشت:
یک سوال: آیا شما مکتبی رو میشناسید که از برانداز خودش و کسی که مخالف اصل اون مکتبه با آغوش باز استقبال کنه؟
اینکه مکتبها با مخالف اصل خود مقابله میکنند،‌ نشانه عقلانی بودن اون عمله. اما نکته اساسی اینجاست که باید تشخیص داد مخالف حق است یا مکتب حاکم؟
حکم ارتداد در مسیحیت در پستهای قبلی بیان شد که همانند اسلام است البته الان اجرا نمیشود ولی آنچه در انجیل ذکر شده همین است.

مجددا سلام!
1- (برانداز): ارتداد یک فرد نشانه براندازی نیست، نشانه همراه نبودن یک دین یا مسلک با معیار های عقلی و فکری یک انسان واحد است. مگر هر کس که مرتد شده سلاح در دست گرفته؟
2- (با آغوش باز)با آغوش باز استقبال کردن، مخالفت کردن، جزای نقدی گرفتن، زندانی کردن، شلاق زدن،..........و نهایتا اعدام کردن با هم متفاوتند.
3- (مخالف حق است یا مکتب حاکم؟ ) استدلال مسلمین برای اجرای حکم ارتداد همان استدلال مسیحیان برای مرتدین در برهه ای از زمان است. هیچ فرقی بین این دو استدلال وجود ندارد، مسیحی دین خود را دین حق میداند، مسلمان هم همینطور، از نظر مسیحی اسلام دین مطلوبی نیست، از نظر مسلمان باالعکس، مسیحی عقاید اسلامی را مخرب میداند، مسلمان عقاید مسیحی را، از مسیحی بپرسید که حق میگوید؟ میگوید من، از مسلمان بپرسید که حق میگوید؟ او هم میگوید من!...... اما از دید انسانی، این جان یک انسان است که گرفته میشود، راهی بی بازگشت...
3- (حکم ارتداد در مسیحیت) شاید بهتر باشد به مسیحیت استناد نکنیم چون معتقدیم تجریف شده است، ضمن اینکه الان هم اجرا نمیشود و در قرون وسطی اجرا میشده.

با تشکر

اناالعبد;764780 نوشت:
اگر به امثال من و شما ربطی نداره پس چرا برای امثال من و شما عقیدشو بیان میکنه؟
ای باباع! :Gig:
من و شما در این صحبت من به معنای افرادی بود که میخوان در این ابراز عقیده دخالت حقوقی کنن
و من و شما در جایی که صحبت از ابراز عقیده ست ، یعنی افرادی که به نوعی علاقه به شنیدن مطالب اون شخص برگشته از دین دارن

شباهت این دو "من و شما" معنیش این نیست که هر دو تا شخص واحدی هستن ، بلکه منظورم اشاره به ناس بود
من و شما = این و آن = مردم = ناس

اناالعبد;764780 نوشت:
مثل این میمونه طرف میگه من شراب میخورم به کسی چه ربطی داره ، بعدش مست میشه چند نفرم آسیب می رسونه ...
طرف تو کشی نشسته جای خودشو سوراخ میکنه به کسی چه ربطی داره جای خودمو سوراخ کردم ، میزنه کشتی رو غرق میکنه ..
حالا شما میگین طرف میگه به کسی چه ربطی داره عقیده خودمه ، به اسلام ضربه میزنه چون به کسی ربطی نداره
داداش گل باز هم مثال هایی زدی که درست نیستن
فرض بگیریم میخوایم درمورد یک مسئله ریاضی صحبت کنیم
شما میفرمایید باید از راه شماره 1 حل بشه و من میگم باید از راه شماره 2 حل بشه
بعد من به شما بگم حق نداری نظرت رو (حل از راه شماره 1) بازگو کنی!
شما میپرسی به چه دلیل؟
میگم چون از نظر من راه حل شما اشتباست
شما میگی خب تو هم راه حل خودت رو ارائه بده و اگر میتونی راه حل من رو رد کن. دیگه چکار به ابراز عقیده من داری؟
نخیر! مگه میشه تو کشتی رو سوراخ کنی و من اجازه بدم؟!!!

خب داداش شما بر چه اساسی اثبات میکنی که آیین من تشبیه سوراخ کردن کشتی هست؟
شاید اسلام شما تشبیه سوراخ کردن کشتی باشه. شاید این شمای مسلمان هستی که داری کشتی جوانان رو سوراخ میکنی :ok:

شما نمیتونی آزادی بیان رو (بدون قصد تخریب و فقط برای ابراز عقیده) ، با شراب خوردن مقایسه کنی برادر

اناالعبد;764780 نوشت:
یا میخواد ضربه بزنه به دین ، یا میخواد جوابی پیدا کنه برای شبهه ش
مشکل شما و خیلی دیگه از افراد مذهبی که درمورد اینچنین مسائل صحبت میکنن همینه که موضوع رو از منظر خودشون نگاه میکنن. شما الان اومدی افراد رو به دوگروه دوست و دشمن تقسیم کردی

1 - اونهایی که مسلمان هستن و صرفاً شبهه دارن
2 - اونهایی که میخوان ضربه به اسلام بزنن

نخیر برادر ، گروه سومی هم وجود داره. اونهایی که قصد ضربه زدن به کسی رو ندارن ، اما راه خودشون رو صحیح میدونن و راه شما رو (به عنوان یک مسلمان) اشتباه. این افراد شبهه ندارند ، بلکه به پاسخ شبهه رسیده اند (در فرض گفتگوی ما). شما هِی برمیگردی سر موضوع شبهه داشتن

عزیز دل ، شبهه داشتن مال مسلمانه ، اونی که از اسلام برگشته برای شبهاتش پاسخی نگرفته
گر چه ما نظرمون چیز دیگه ای باشه ، اما طبق نظر خودش نتیجه گیری درستی کرده
شما باید از دید این فرد به موضوع نگاه کنی

Reza-D;764703 نوشت:
صحبت در اونجاست که میگن نباید اظهار کنه

تعريف اظهار رو در متن اين مقاله ميتوان يافت ولي تشخيص حدود را بايد قاضي با توجه فتاوي و بررسي دقيق مصاديق جرم تشخيص بدهد كه در حد يك مقاله و يك مقوله فكر نميكنم قابل طرح باشد

اما این که چرا اسلام برای مرتد احکام سنگینی گذاشته است باید به نکات ذیل توجه کرد:

الف: کسی که از اسلام برگشته است و اظهار برگشتن نکند حکم مرتد در مورد او جاری نخواهد شد ملاک اجرای حکم ارتداد «اظهار» این نکته است که اسلام دین حق نیست و فلان مکتب دین حق است.

ب: اظهار برگشتن از اسلام برابر [ است ] با اظهار نا درست بودن این مکتب و حمله به کیان اسلام خواهد بود یعنی در یک جامعه اسلامی که تمام سرمایه آن جامعه و عامل وحدت آن ایمان به ارکان دین است، اگر کسی با اظهار نادرستی آن بر علیه آن قیام کرد مسلما باید تاوان سنگینی را بپردازد و از این روی مرتد باید با مجازات سنگین روبرو شود.

ج: نکته دیگر این که در صدر اسلام گروهی از منافقین و یهودیان و اهل کتاب نقشه چیدند که پایه های ایمان را در دل تازه مسلمانها سست کنند. اینان صبحگاهان اظهار ایمان می کردند و شامگاهان دسته جمعی از اسلام بر می گشتند تا بدین وسیله مسلمانان را دچار تردید و ضعف در ایمان گردانند، این توطئه خطرناک را نمی بایست بدون پاسخ گذاشت، احکام سنگین ارتداد که در آن زمان وضع شد مانع از به ثمر رسیدن چنین توطئه ای گردید.

چالشگر;764829 نوشت:
1- (برانداز): ارتداد یک فرد نشانه براندازی نیست، نشانه همراه نبودن یک دین یا مسلک با معیار های عقلی و فکری یک انسان واحد است. مگر هر کس که مرتد شده سلاح در دست گرفته؟
2- (با آغوش باز)با آغوش باز استقبال کردن، مخالفت کردن، جزای نقدی گرفتن، زندانی کردن، شلاق زدن،..........و نهایتا اعدام کردن با هم متفاوتند
سلام
دقیقاً تمام بحث بر سر همین موارده که فرمودید

یه پسری به باباش گفت 100 تومن به من بده
پدرش گفت: 90 تومن؟! آخه 70 تومن برا چیته؟! 50 تومن بدم که چی بشه؟! چه خبره بابا 30 تومن؟! بیا این 10 تومن رو بگیر ، 5 تومنش رو هم برگردون!!!

حالا حکایت ما با استاد عزیز

ما:
استاد ، اگر کسی بگه من از دین اسلام برگشتم حکمش چیه

استاد:


حکم کسی که با کاتیوشا به اماکن عمومی حمله کرده و با انگلیس و آمریکا هم دست شده تا با برقراری اپوزیسیون حکومت جمهوری اسلامی رو از هم بپاشه و...... اعدامه!!!

البته صحبتم با شوخی همراه بود و استاد واقعاً اینطور نگفتن ، اما در پاسخ ها سعی میکنن شخص مرتد رو با رنگی غلیظ نمایش بدن :Nishkhand:

برانداز ، معاند ، محارب و.....

بابا طرف صرفاً داره عقیده ش رو میگه. شما میفرمایید راه اینه ، اون میگه نخیر یه چیز دیگه ست. هیچ جنگ و ستیزی هم با کسی ندارهخب این چرا باید اعدام بشه؟!

فاتح;764833 نوشت:
الف: کسی که از اسلام برگشته است و اظهار برگشتن نکند حکم مرتد در مورد او جاری نخواهد شد ملاک اجرای حکم ارتداد «اظهار» این نکته است که اسلام دین حق نیست و فلان مکتب دین حق است.

ب: اظهار برگشتن از اسلام برابر [ است ] با اظهار نا درست بودن این مکتب و حمله به کیان اسلام خواهد بود یعنی در یک جامعه اسلامی که تمام سرمایه آن جامعه و عامل وحدت آن ایمان به ارکان دین است، اگر کسی با اظهار نادرستی آن بر علیه آن قیام کرد مسلما باید تاوان سنگینی را بپردازد و از این روی مرتد باید با مجازات سنگین روبرو شود.

ج: نکته دیگر این که در صدر اسلام گروهی از منافقین و یهودیان و اهل کتاب نقشه چیدند که پایه های ایمان را در دل تازه مسلمانها سست کنند. اینان صبحگاهان اظهار ایمان می کردند و شامگاهان دسته جمعی از اسلام بر می گشتند تا بدین وسیله مسلمانان را دچار تردید و ضعف در ایمان گردانند، این توطئه خطرناک را نمی بایست بدون پاسخ گذاشت، احکام سنگین ارتداد که در آن زمان وضع شد مانع از به ثمر رسیدن چنین توطئه ای گردید

سلام "فاتح" عزیز (فکر کردم فقط خودم بی خوابی به سرم زده :Nishkhand:)
عزیز ، درد و بلات بخوره تو سر نتانیاهو ، من بارها و بارها و بارها گفتم که اصلاً و ابداً مشکل من با این بخش از حکم که به معندین و آشوب طلبان اشاره داره کوچکترین مشکلی ندارم

نمیدونم نقل قولی که از استاد زدم رو دیدید یا نه
ایشون گفتند:

تا زمانی که شخص اعتقادش رو پیش خودش نگه داره و با کسی بازگو نکنه حکم جاری نخواهد شد

به قرینه فرمایش استاد ، به مجرد اینکه کسی عقیده ش رو بیان کنه ، شامل حکم اعدام خواهد بود

عامل;764576 نوشت:
اسلام در مورد گناه علنی بسیار سخت گرفته بطوری که اگر کسی در خفا شراب بخورد کسی با او کاری ندارد اما اگر علنی این کار را بکند حد بر او جاری میشود. از طرفی از نظر قرآن بزرگترین گناه انحراف عقیدتی و شرک به خداست که بخشیده نمیشود. حالا اگه شخصی در جامعه این عقیده فاسد خود را (که با ترویج شراب خواری که یک گناه عملی است نه اعتقادیْ بسیار فاصله دارد!) اعلان کندْ شارع حق ندارد او را مجازات کند؟ خود شما اقرار کردید که قانون گذار حق دارد محدودیت هایی را در قانون برای آزادی بیان وضع کند. اسلام با سبک شمردن دین و انحراف عقیدتی در جامعه به شدت مقابله میکند
این پاسخ شما کمی برام جای تامل داره و بیشتر بهش فکر می کنم

اما عرض کنم به نظرم این مقایسه ایراد داره

اولاً - این فرد دیگه مسلمان نیست که بگیم انحراف عقیده داره! انحراف عقیده جایی معنا داره که کلیتی صحیح وجود داشته باشه و شخص جزئی انحرافی رو در اون وارد کنه. مثلاً یک روحانی (نمونه ای از کسی که اسلام رو بطور کلی قبول داره) بیاد روی منبر اعلام کنه که زنا حرام نیست! خب این شخص داره عقیده انحرافی وارد دین میکنه و بدون شک باید جلوش گرفته بشه. اما صحبت ما سر کسی هست که دیگه مسلمان نیست

ثانیاً - دعوت کردن با ابراز عقیده متفاوته. بله اگه این شخص بیاد افراد رو به عقیده جدید خودش دعوت کنه ، از نظر من هم مستوجب برخورد شدید خواهد بود. اما اگر صرفاً عقیده و نظر خودش رو بگه ، به چه دلیل باید اعدام بشه

نوع اول = آقا نظر شما درمورد اسلام چیه؟
پاسخ =اسلام دین فریبه! از این دین دوری کنید و به دین من دربیاین! اگر میخواید خوشبخت بشید از اسلام فاصله بگیرید!

نوع دوم = آقا نظر شما درمورد اسلام چیه؟
پاسخ = من به این نتیجه رسیدم که اسلام راه درستی نیست و دلایلی برای خودم دارم و میتونم در این مورد مناظره کنم

برای من ، برخورد درمورد اول قابل درکه ، اما درمورد دوم خیر

Reza-D;764838 نوشت:
به قرینه فرمایش استاد ، به مجرد اینکه کسی عقیده ش رو بیان کنه ، شامل حکم اعدام خواهد بود

سلام عليكم

بي خوابي بدعته ولي چه كنيم سوال كه در ذهن پيش بياد ديگه معذوريم .

حكم مجازات براي مرتد تا زمانيكه جنبه عمومي پيدا نكند و مدعي العموم يا شخصي شكايت نبرد , تنها در حد مرتد شدن فرد باقي ميماند و مكافاتي ندارد.

ولي در هر صورت چه شكايتي بشود يا نشود و مدعي اي پيدا بشود يا نشود شخصي كه به زبان اقرار كند مرتد محسوب ميشود .

Reza-D;764834 نوشت:
بابا طرف صرفاً داره عقیده ش رو میگه. شما میفرمایید راه اینه ، اون میگه نخیر یه چیز دیگه ست. هیچ جنگ و ستیزی هم با کسی ندارهخب این چرا باید اعدام بشه؟!

سلام

مرتد کسی نیست که صرفا اظهار عقیده میکنه بلکه کسیه که قبلا مسلمان بوده و بعد شده آدمی که " یا خدا را انکار کرده، یا نبوت و قرآن را مُنکر شده ویا یکی از ضروریات دین را منکر شده، یا حلالی را حرام و یا حرامی را حلال کرده باشد. چنین شخصی از نظر اسلام، مُرتَد محسوب می شود. "

"
در اینجا باید به چند نکته مهم توجه داشته باشیم:
1- در مسایل علمی باید با منطق و استدلال سخن گفت نه با داد و فریاد و احیاناً توهین و افترا و عکس العمل های فیزیکی، زیرا چنین روشهایی حاکی از ضعف استدلال است و معمولا نتیجه معکوس دارد.
2- مسأله حکم ارتداد در اسلام ناظر به معانی و اهداف خاصی است و بیشتر جنبه سیاسی دارد تا اعتقادی. مقصود آن است که در صدر اسلام، گروهی از مشرکین و احیاناً اهل کتاب، توطئه ای چیده بودند که صبحها اسلام آورده و شامگاهان از اسلام برگردند، تا موجبات ضعف ایمان و سستی اعتقاد را در مسلمین فراهم آورند. اسلام برای مقابله با این توطئه که همیشه وجود دارد، احکام ارتداد را وضع نمود، که باید هم با چنان توطئه ها و دسیسه هایی متناسب باشد.

3- ازنظراسلام تحقق دقیق ارتداد دارای ارکان خاصی است که بدان اشاره می شود.

اول این که؛ شخص اسلام آورده و سپس از اسلام روی گردانده باشد. ولی اگر کسی از همان اوان بلوغ اسلام نیاورد او را مرتد محسوب نمی کنند.

دوم آن که؛ ارتداد خود را آشکار نماید. یعنی برگشتن خود از دین مبین اسلام یا اموری که در حکم آن است.(مثل انکار یکی از ضروریات دین) را اظهار کند. پس اگر کسی قلباً از دین اسلام بر گردد، ولی بدان تظاهر نکرده و آن را به زبان نیاورد، احکام مرتد متوجه او نخواهد بود.

سوم: متلفت باشد که انکار این ضروری، برابر با انکار خدا و یا رسول خدا(ص) است. "

خب اینارو که قبل تر خوندیم و دیدیم ... و حالا ...

تفاوت هست بین بیان عقیده و سعی در برگردوندن نظر دیگران اون هم از دین و نبوت ... بنده بین این خطوط و اظهار عقیده تفاوت میبینم جناب رضا !!

شاید حتی یک تار مو !! اما فرق هست ...

از طرف دیگه .. نمیدونم آیا ممکنه که قانونی که اون زمان وضع شده ، در زمانهای دیگه نسخ بشه یانه ؟ حتی اگر هم به این دید نگاه کنیم بهش باز هم به وضوح میبینیم که هستن کسانیکه مثل اون زمان و حتی بدتر از اون زمان ، مسلمان نما هستن و سعی در برگردوندن دیگران از دین اسلام دارن .. بنظر بنده خیلی نکته ی ظریفیه .

یک مثال کوچیک میزنم ... از وقتیکه یکی از این باریگرانی که قبلا در فیلم های ایرانی با حجاب ظاهر میشد و بعد رفت و اونور عکس بی حجابش رو منتشر کرد ، بنده زیاد شنیدم و دیدم کسانی رو که به دلیل اینکه ایشون باهاشون دوست بودن یا نه حتی دوست ، فقط فیلماشون رو میدیدن و یا فقط ازش خوشون میومد ، خودشون رو کردن همرنگ این خانم !!

اون آدم به نظر خودش عقیده ی خودش رو صرفا ابراز کرده و این رو حق انسانی خودش میدونه ! اما چطوریه که متوجه نیستیم که انسان اجتماعیه و گاها این خلق وخوش باعث میشه که تبعیت کنه از کسانی ... هزگر نمیتونید منکر تاثیر منفی گرایشات منفی بشید ! اسلام چرا نباید فکر این چاهارو هم بکنه ؟

این تمام چیزی بود که تعریف دید بنده ست از این حکم و امیدوارم تونسته باشم خوب بیانش کنم! و شما هم خوب درکش کنید ..

مشک;764886 نوشت:
تفاوت هست بین بیان عقیده و سعی در برگردوندن نظر دیگران اون هم از دین و نبوت ... بنده بین این خطوط و اظهار عقیده تفاوت میبینم جناب رضا !!
شاید حتی یک تار مو !! اما فرق هست ...
سلام به شما خواهر گرامی
چرا این رو به من میگید؟! منم که از ابتدای تاپیک دارم داد میزنم که اینها با هم فرق دارن
شاید بجا باشه که یک بار دیگه پست های بنده رو بخونید

مشک;764886 نوشت:
هستن کسانیکه مثل اون زمان و حتی بدتر از اون زمان ، مسلمان نما هستن و سعی در برگردوندن دیگران از دین اسلام دارن
بله هستن. من هم گفتم درمورد اینها مشکلی چندانی با این حکم ندارم (بجز یک سری جزئیات)

مشک;764886 نوشت:
یک مثال کوچیک میزنم ... از وقتیکه یکی از این باریگرانی که قبلا در فیلم های ایرانی با حجاب ظاهر میشد و بعد رفت و اونور عکس بی حجابش رو منتشر کرد ، بنده زیاد شنیدم و دیدم کسانی رو که به دلیل اینکه ایشون باهاشون دوست بودن یا نه حتی دوست ، فقط فیلماشون رو میدیدن و یا فقط ازش خوشون میومد ، خودشون رو کردن همرنگ این خانم !!
داره خلط مبحث میشه خواهر گرامی
البته می دونم که مثال رو برای تفهیم موضوع فرمودید ، من هم قصد پرداختن به خود مثال رو ندارم ، فقط میخوام با توضیح این مثال ، نتیجه گیری کنم

نکته مورد بحث ما در این تاپیک این نیست که:
عمل یک نفر بر روی جمع تاثیر گذاشته
بلکه این هست که:
عمل کسی که از اسلام برگشته بر روی دیگران تاثیر گذاشته

لذا اینجا بحثِ دوست داشتن یا خوش آمدن از فلان بازیگر یا هنرپیشه موضوعیت نداره ، بلکه در تطابق با تاپیک باید از حرف شما اینطور نتیجه گیری کنیم که این تاثیرگذاری دلیلش این بوده که اون شخص
از دین برگشته. خیلی دقت بفرمایید لطفاً. یعنی چون از دین برگشته پس دیگران ازش تقلید کردن ، نه به دلیل دیگری

به عبارتی نتیجه فرمایش شما باید این باشه که اگر کسی از اسلام برنگرده ، اکثر مردم مسلمانانی معتقد باقی خواهند موند!!

خب آیا واقعاً اینطوره؟
یعنی مردم فقط از اونی تقلید میکنن که از دین برگشته باشه که با قرار دادن حکم اعدام برای اون شخص ، خطر ابتلا به این موضوع رو کاهش بدیم؟
آیا مردم از مسیحی ها تقلید نمیکنن؟
آیا از مسلمان های از دین برنگشته ، تقلید نابجا نمیشه؟

چند تا از این الگوها میخواید براتون مثال بزنم که لزوماً افراد از دین برگشته هم نیستن:
مایکل جکسون هزاران طرفدار توی همین ایران داشته و داره که از لباس تا سبک زندگیشون مثل اونه. آیا این شخص از اسلام برگشته بود؟
یه مثال واضح دیگش خواننده معروف "داریوش" هست که کمتر کسیه که اسمش رو نشنیده باشه ، حتی مذهبی هایی که موسیقی گوش نمیکنن اسمش رو شنیدن
این آدم در مقطعی به اعتیاد رو آورده بود و عجیب اینکه عده ای از طرفدارانش به تبع اون رفته بودن معتاد شده بودن!!!! :Moteajeb!:
خب آیا این خواننده به این دلیل معتاد شد که از اسلام برگشته بود؟!
(که بگیم به این دلیل روی دیگران تاثیرگذاشته؟)
آیا طرفداران این خواننده به این دلیل ازش پیروی کردن که از دین برگشته بوده؟!!

نه خواهر گرامی ، اینها هیچ ارتباطی با برگشتن از دین نداره. اینها علاقه هایی کورکورانه ست که جوان برای خودش الگویی میسازه و ازش تقلید میکنه

ادامه در پست بعد.....

مشک;764886 نوشت:
باریگرانی که قبلا در فیلم های ایرانی با حجاب ظاهر میشد و بعد رفت و اونور عکس بی حجابش رو منتشر کرد
مورد بعد اینکه تمام توضیحاتی که عرض کردم به احترام شما خواهر گرامی و برای بیان بهتر موضوع بود. وگرنه هیچ توضیحی لازم نبود. میدونید چرا؟
چون صحبت من بر روی کسی هست که صرفاً ابراز عقیده کرده باشه ، درحالیکه این بازیگر (یا امثال اون) رفتن در یک رسانه خارجی و با قصد و نیت خلاف کشور اقدام به برداشتن حجاب یا کارهایی از این قبیل کردن. لذا اصلاً در حیطه سؤال من قرار نمیگیرن

سؤال من درمورد اون کسی بود که مثلاً از ایران رفته و اونجا حجابش رو برمیداره (چون اعتقادی نداشته و به دلیل جبر در ایران حجاب داشته)
اما اگر کسی ازش سؤال کنه میگه من به حجاب و طرفدارانش احترام میذارم و اعتراضی هم به سیستم ایران ندارم ، اما خودم به حجاب اعتقاد ندارم
این شخص خیلی فرق میکنه با اونی که میاد میره تو شبکه ای که دقیقاً میدونه با کشورش (کشور نه دین) دشمنه. یعنی دیگه با دین نیست که بگه خب من از اون دین برگشتم ، بلکه میدونه اون شبکه دشمن کشورشه. و از طرفی جلوی دوربین و با اجرای نمایش جلب توجه کننده حجابش رو برداره و باقی ماجرا....

نکته ای هم درمورد اونهایی که حجابشون رو به تبع اون بازیگر برداشتن عرض کنم
با اطمینان میگم اکثر اینها از ابتدا هم اعتقادی به حجاب نداشتن اما به دلیل قانون کشور و فقط به ظاهر حجاب داشتن
یعنی اینطور نبوده که حرکت اون بازیگر باعث سستی اعتقاد اینها شده باشه ، بلکه اینها خودشون هم اعتقادی به حجاب نداشتند

سلام
برادر عزیز دیشب گیج خواب بودم مطالب رو دقیق نخوندم
الان چند مطلب به ذهنم رسید که عرض میکنم و نظر شما رو میشنوم

فاتح;764833 نوشت:
ملاک اجرای حکم ارتداد «اظهار» این نکته است که اسلام دین حق نیست و فلان مکتب دین حق است
از نظر من این یعنی ترس. یعنی نداشتن استدلال قوی. مثل وهابی ها که میگن با شیعه مناظره نکنید چون اگر مناظره کنید حتماً شیعه میشید!!! اینجا هم گفته میشه کسی که از اسلام برگشته عقیده ش رو اظهار نکنه چون حتماً جوانان ما هم از دین خواهند برگشت!!!

خب لابد عقیده اون شخص بهتر از اسلامه که اینقدر جذابه که میتونه به راحتی خیلی ها رو از اسلام دور کنه :Nishkhand:

فاتح;764833 نوشت:
اظهار برگشتن از اسلام برابر [ است ] با اظهار نا درست بودن این مکتب و حمله به کیان اسلام خواهد بود یعنی در یک جامعه اسلامی که تمام سرمایه آن جامعه و عامل وحدت آن ایمان به ارکان دین است، اگر کسی با اظهار نادرستی آن بر علیه آن قیام کرد مسلما باید تاوان سنگینی را بپردازد و از این روی مرتد باید با مجازات سنگین روبرو شود
اظهار برگشتن از اسلام بدون شک برابر با اظهار نادرست بودن اون خواهد بود. اما هرگز به معنای حمله و قیام علیه اسلام نیست
با عذرخواهی باید عرض کنم یاد حرفهای ابن تیمیه افتادم! اون هم میگه هر کسی که حرفهای من رو قبول نداشته باشه ، کافره و خونش حلال!
بدیهیه که کفر افرادِ مورد نظر ابن تیمیه زمانی آشکار میشه که عقیده خودشون رو اظهار کنن

فاتح;764833 نوشت:
نکته دیگر این که در صدر اسلام گروهی از منافقین و یهودیان و اهل کتاب نقشه چیدند که پایه های ایمان را در دل تازه مسلمانها سست کنند. اینان صبحگاهان اظهار ایمان می کردند و شامگاهان دسته جمعی از اسلام بر می گشتند تا بدین وسیله مسلمانان را دچار تردید و ضعف در ایمان گردانند، این توطئه خطرناک را نمی بایست بدون پاسخ گذاشت، احکام سنگین ارتداد که در آن زمان وضع شد مانع از به ثمر رسیدن چنین توطئه ای گردید

مشک;764886 نوشت:
مقصود آن است که در صدر اسلام، گروهی از مشرکین و احیاناً اهل کتاب، توطئه ای چیده بودند که صبحها اسلام آورده و شامگاهان از اسلام برگردند، تا موجبات ضعف ایمان و سستی اعتقاد را در مسلمین فراهم آورند. اسلام برای مقابله با این توطئه که همیشه وجود دارد، احکام ارتداد را وضع نمود، که باید هم با چنان توطئه ها و دسیسه هایی متناسب باشد
فکر کنم تا الان 3000 بار این مطلب یهودیان رو دوستان نوشتن!
آخه اونی که صبح میگه مسلمانم و شب میگه مسلمان نیستم کجا
و اونی که بدون هیچ علم کاملی مسلمان زاده شده ، اما بعداً با رشد عقلی که پیدا میکنه ، میفهمه که اسلام بر حق نیست و دین دیگری برمیگزینه کجا

نقل قول:
سلام به شما خواهر گرامی
چرا این رو به من میگید؟! منم که از ابتدای تاپیک دارم داد میزنم که اینها با هم فرق دارن
شاید بجا باشه که یک بار دیگه پست های بنده رو بخونید

سلام ..

خب پس موضوع حله دیگه ... آخه دیدم نوشتید پس آزادی بیان و اینا چی میشه و بنده بجا دیدم اینو بگم .. اگر زیاده گویی کردم معذرت میخوام چشم پوشی کنید .

نقل قول:
نکته مورد بحث ما در این تاپیک این نیست که: عمل یک نفر بر روی جمع تاثیر گذاشته
بلکه این هست که:
عمل کسی که از اسلام برگشته بر روی دیگران تاثیر گذاشته

دومی زیر مجموعه ی اولیه .. و از هم جدا نیستن ! اسلام از حق خودش دفاع میکنه ، دیگران هم اگر دوست دارن از حق خودشون دفاع کنن .. هر کسی ممکنه که روی دیگران تاثیر بزاره و این امکان احتمالش بالاست به دلیل روحیات انسانها ...

اصلا این بحث خیلی جنبه ی سیاسی داره ، دین خیلی موضوع مهمیه ..

نقل قول:
یعنی چون از دین برگشته پس دیگران ازش تقلید کردن ، نه به دلیل دیگری

بله بحث تاپیک مرتد بودنه اما باید جنبه های روانشناسی و سیاسی بحث هم بررسی بشه .. شما کم دیدید انسانهایی که کورکورانه طرفدار و سینه چاک کسی هستن و او به هر سویی بره بقیه هم میرن ؟ خب این بحث هم تعریف روانشناسی داره برادر...

نقل قول:
به عبارتی نتیجه فرمایش شما باید این باشه که اگر کسی از اسلام برنگرده ، اکثر مردم مسلمانانی معتقد باقی خواهند موند!!

بله .. مگر کم دیدید همچین چیزی؟

نقل قول:
خب آیا واقعاً اینطوره؟
یعنی مردم فقط از اونی تقلید میکنن که از دین برگشته باشه که با قرار دادن حکم اعدام برای اون شخص ، خطر ابتلا به این موضوع رو کاهش بدیم؟
آیا مردم از مسیحی ها تقلید نمیکنن؟
آیا از مسلمان های از دین برنگشته ، تقلید نابجا نمیشه؟

چند تا از این الگوها میخواید براتون مثال بزنم که لزوماً افراد از دین برگشته هم نیستن:

ببینید .. بله لزوما اینطور نیست اما امکانش هست ! همینکه خودتون گفتید لزوما اینطور نیست یعنی اذعان کردید که میشه اما نه همیشه .. خب ما هم میگیم ممکنه که شخص مرتد آسیب اجتماعی وارد کنه نه صددرصد اما قطره قطره جمع گردد وانگهی یهو زیرآب خیلی چیزا زده شود !!

درسته که اسلام دین منطقی و استدلالی هست .. اما چرا نباید جنبه های مختلف رو در نظر گرفت ؟ مگر کم هستن کسانیکه احساساتشون به عقلشون حاکمه و بلد نیستن درست فکر کنن و درست تصمیم بگیرن .. اینها حزب باد هستن میتونن همزمان هم مفید باشن هم ضربه زننده ... به فکر اونا هم باید بود ...

نقل قول:
مایکل جکسون هزاران طرفدار توی همین ایران داشته و داره که از لباس تا سبک زندگیشون مثل اونه. آیا این شخص از اسلام برگشته بود؟
یه مثال واضح دیگش خواننده معروف "داریوش" هست که کمتر کسیه که اسمش رو نشنیده باشه ، حتی مذهبی هایی که موسیقی گوش نمیکنن اسمش رو شنیدن
این آدم در مقطعی به اعتیاد رو آورده بود و عجیب اینکه عده ای از طرفدارانش به تبع اون رفته بودن معتاد شده بودن!!!!
خب آیا این خواننده به این دلیل معتاد شد که از اسلام برگشته بود؟!
(که بگیم به این دلیل روی دیگران تاثیرگذاشته؟)
آیا طرفداران این خواننده به این دلیل ازش پیروی کردن که از دین برگشته بوده؟!!

نه خواهر گرامی ، اینها هیچ ارتباطی با برگشتن از دین نداره. اینها علاقه هایی کورکورانه ست که جوان برای خودش الگویی میسازه و ازش تقلید میکنه

شما یک زاویه ی دید دیگری رو انتخاب کردید برای نگاه کردن به این منظره ...

جایی که من ایستادم اینطوری منظره رو توصیف میکنه که داریوش و مایکل جکسون یا هر انسان پرطرفدار دیگه ، اگر سعی در فعالیت ضد دینی بکنن بسیار تاثیر گذار خواهند بود .. بحث مرتد هم همینه .. کسیه که هر جوری که هست باشه اما سعی در تبلیغ و قبولاندن حرفاش نکنه وگرنه در سینش نگه داره و هر جوری میخواد زندگی کنه ... اگر اشتباه نکرده باشم تو برداشت از این مبحث ..

نقل قول:
مورد بعد اینکه تمام توضیحاتی که عرض کردم به احترام شما خواهر گرامی و برای بیان بهتر موضوع بود. وگرنه هیچ توضیحی لازم نبود. میدونید چرا؟
چون صحبت من بر روی کسی هست که صرفاً ابراز عقیده کرده باشه ، درحالیکه این بازیگر (یا امثال اون) رفتن در یک رسانه خارجی و با قصد و نیت خلاف کشور اقدام به برداشتن حجاب یا کارهایی از این قبیل کردن. لذا اصلاً در حیطه سؤال من قرار نمیگیرن

خیلی لطف کردید ... میتونستید بگید که قصد توضیح ندارید بنده ناراحت نمیشدم و به لطف خدا پذیرش و ظرفیت بالایی دارم :Gol: بهرحال تشکر بابت توضیحاتتون ...

بنده باز هم میگم که منظورم مسئله ی روانشناختی بود و تاثیرپذیری انسان .. منتها یک تاثیر سیاسی هم به این اضافه میشه که قضیه رو وخیم تر میکنه .

نقل قول:
نکته ای هم درمورد اونهایی که حجابشون رو به تبع اون بازیگر برداشتن عرض کنم
با اطمینان میگم اکثر اینها از ابتدا هم اعتقادی به حجاب نداشتن اما به دلیل قانون کشور و فقط به ظاهر حجاب داشتن
یعنی اینطور نبوده که حرکت اون بازیگر باعث سستی اعتقاد اینها شده باشه ، بلکه اینها خودشون هم اعتقادی به حجاب نداشتند

بله دقیقا همینه .. و مگر کم هستن مسلمانانی که ایمان ضعیفی دارن ؟ مگر اینطور نیست که بعضی از مسلمین محب اهل بیت هستن و نه شیعه ی راستین ایشان .. چرا اسلام نباید از اینها محافظت کنه و چرا نباید تصمیمات سیاسی و روانی سفت و سخت بگیره ؟

نقل قول:
فکر کنم تا الان 3000 بار این مطلب یهودیان رو دوستان نوشتن!
آخه اونی که صبح میگه مسلمانم و شب میگه مسلمان نیستم کجا
و اونی که بدون هیچ علم کاملی مسلمان زاده شده ، اما بعداً با رشد عقلی که پیدا میکنه ، میفهمه که اسلام بر حق نیست و دین دیگری برمیگزینه کجا

متشکرم که برای بار 3001 م هم مطلب بنده رو خوندید ... ولی جای یادآوری داشت .. بنده اونو نقل کردم که گفته باشم که شاید ممکنه بعضی قوانین بعدا منسوخ شه و حتی اگرم منسوخ شه این مورد با وضعیت امروز هم باز مطابقت داره ...

خب چرا تک بعدی باید به مسائل نگاه کنیم ؟ اولا دین اسلام دینیه که سرآمد و تمام کننده در تمامی وجوه انسانی و دینی و اخرویه .. عقل و قلب سلیم این دین رو نمیتونه رد کنه و کسیکه اینطور در لطف و مرحمت الهی محصور شده باید بره خداشو هم شاکر باشه ... یه چیزیم تازه به خدا بدهکار میشه ... در ثانی : گفتم که شک رو میشه رفع کرد .. اگرم از دین برگشت خب با دین جدیدش زندگی کنه اما اقدام به تبلیغ و فرافکنی نکنه ..

یاعلی

سلام

من دارم این بحث رو به طور جدی دنبال میکنم و هر چند ساعت یک بار چک میکنم.
باید یه تشکر از آقا رضا بکنم که حرف دل من رو میزنه و من فقط خواننده شدم.

مشک;764886 نوشت:
سلام

مرتد کسی نیست که صرفا اظهار عقیده میکنه بلکه کسیه که قبلا مسلمان بوده و بعد شده آدمی که " یا خدا را انکار کرده، یا نبوت و قرآن را مُنکر شده ویا یکی از ضروریات دین را منکر شده، یا حلالی را حرام و یا حرامی را حلال کرده باشد. چنین شخصی از نظر اسلام، مُرتَد محسوب می شود. "

خب کسی که از دین برگشته، شاید خدا رو انکار نکرده باشه،ولی قطعا قرآن رو منکر شده یا با اعمالی در اسلام مشکل شدید داشته که تصمیم گرفته از اسلام خارج بشه؟
خارج شدن از اسلام با منکر شدن قرآن یا بعضی ضروریات همراهه. نمیشه کسی مرتد باشه اما به قرآن و تمام احکام اسلام اعتقاد قلبی داشته باشه.

نقل قول:
در اینجا باید به چند نکته مهم توجه داشته باشیم:
1- در مسایل علمی باید با منطق و استدلال سخن گفت نه با داد و فریاد و احیاناً توهین و افترا و عکس العمل های فیزیکی، زیرا چنین روشهایی حاکی از ضعف استدلال است و معمولا نتیجه معکوس دارد.

این دقیقا همون کاریه که اسلام گفته انجام بدید.
با توهین و افترا (مثل گفتن این که شما لجبازید، کسی که این دین رو رد میکنه عقل سلیم نداره، بر قلبش مهر زده شده، در دلشون انحرافه و...)
با عکس العمل های فیزیکی شدید (بکشیدش)
و وعده کلی عذاب اخروی!

نقل قول:
3- ازنظراسلام تحقق دقیق ارتداد دارای ارکان خاصی است که بدان اشاره می شود.

اول این که؛ شخص اسلام آورده و سپس از اسلام روی گردانده باشد. ولی اگر کسی از همان اوان بلوغ اسلام نیاورد او را مرتد محسوب نمی کنند.

در اوان بلوغ، اون بچه هیچی از این موضوعات نمیدونه!به طور کامل دین پدر و مادرش رو قبول کرده. حالا هر دینی که بوده.
در اکثر مواقع با گذر زمان و افزایش تجربه و آشنایی با عقاید مختلف، فرد تصمیم میگیره در مورد دین و عقیده اش تجدید نظر کنه. این اتفاق ممکنه در 18 سالگی بیفته، یا 30 سالگی، یا 50 سالگی، یا شاید هیچ وقت اتفاق نیفته!

به نظر خودتون این قضیه انتخاب دین در سن بلوغ و عدم امکان تجدید نظر در آینده خیلی متعصبانه نیست؟

نقل قول:
دوم آن که؛ ارتداد خود را آشکار نماید. یعنی برگشتن خود از دین مبین اسلام یا اموری که در حکم آن است.(مثل انکار یکی از ضروریات دین) را اظهار کند. پس اگر کسی قلباً از دین اسلام بر گردد، ولی بدان تظاهر نکرده و آن را به زبان نیاورد، احکام مرتد متوجه او نخواهد بود.

اگر کسی قلبا از اسلام برگرده و اظهار هم نکنه، هیچ کس نمیفهمه که طرف مسلمون نیست که حالا بخواد مجازات بشه!! با این استدلال دارید قضیه رو میپیچونید.

نقل قول:
سوم: متلفت باشد که انکار این ضروری، برابر با انکار خدا و یا رسول خدا(ص) است. "

خروج از دین قطعا همراه با انکار رسول خدا و قرآن خواهد بود.

نقل قول:
خب اینارو که قبل تر خوندیم و دیدیم ... و حالا ...

اینا در صفحات پیش هم چندین بار مطرح شده، اما باز هم تکرار میشه و باز هم تکرار میشه و هیچ وقت جواب قانع کننده ای هم بهش داده نشده. (حداقل من رو قانع نکرده)
الان به جای این که شبهه برای من رفع بشه، بیشتر دارم به این نتیجه میرسم که انگار اسلام جوابی نداره.

فاتح;764833 نوشت:

الف: کسی که از اسلام برگشته است و اظهار برگشتن نکند حکم مرتد در مورد او جاری نخواهد شد ملاک اجرای حکم ارتداد «اظهار» این نکته است که اسلام دین حق نیست و فلان مکتب دین حق است.


تغییر دین دقیقا مین معنا رو میده. یعنی یک فرد منطقی تشخیص داده مکتب دیگه ای حقه.

نقل قول:
ج: نکته دیگر این که در صدر اسلام گروهی از منافقین و یهودیان و اهل کتاب نقشه چیدند که پایه های ایمان را در دل تازه مسلمانها سست کنند. اینان صبحگاهان اظهار ایمان می کردند و شامگاهان دسته جمعی از اسلام بر می گشتند تا بدین وسیله مسلمانان را دچار تردید و ضعف در ایمان گردانند، این توطئه خطرناک را نمی بایست بدون پاسخ گذاشت، احکام سنگین ارتداد که در آن زمان وضع شد مانع از به ثمر رسیدن چنین توطئه ای گردید

این قضیه مال 1400 سال پیشه، اون هم در مورد یک اتفاق خاص
حالا حکمی که خدا در مورد اون قضیه خاص داده باعث شده همه ی کسانی که اسلام رو دین حقی نمیبینن و میخوان دین دیگه ای اختیار کنند به یه چوب زده بشن.
کسی که دینش رو با دلایلی بعد از n سال تغییر میده مصداق یهودی های اون زمان نیستند. حداقل همشون اونجور نیستن.

مشک;764983 نوشت:
خیلی لطف کردید ... میتونستید بگید که قصد توضیح ندارید بنده ناراحت نمیشدم و به لطف خدا پذیرش و ظرفیت بالایی دارم

مشک;764983 نوشت:
متشکرم که برای بار 3001 م هم مطلب بنده رو خوندید
بخدا من تسلیمم نیازی به اعمال خشونت نیست :Nishkhand:

مشک;764983 نوشت:
بله بحث تاپیک مرتد بودنه اما باید جنبه های روانشناسی و سیاسی بحث هم بررسی بشه .. شما کم دیدید انسانهایی که کورکورانه طرفدار و سینه چاک کسی هستن و او به هر سویی بره بقیه هم میرن ؟ خب این بحث هم تعریف روانشناسی داره برادر...
شما صحبت من رو اشتباه برداشت کردید خواهر گرامی
من که خودم گفتم تاثیر پذیری کاملاً وجود داره و براش هم مثال آوردم
خودم مثال داریوش و مایکل جکسون رو براتون نوشتم
حرف من هم همینه که تاثیرپذیری ارتباطی به این نداره که چون طرف از دین برگشته ما تاثیر گرفتیم و اگر از دین برنگشته بود تاثیر نمی گرفتیم

اگر به سؤال من دقت بفرمایید هدف من رو از این بحث بهتر متوجه خواهید شد

آیا این افرادی که کورکورانه از کسی (خواننده ، بازیگر و...) تقلید میکنن ، به این دلیل از اون تقلید کردند که از دین برگشته؟!

شما وقتی میخواین کسی رو محکوم کنید باید دلیلش رو هم بفرمایید. درسته؟
خب در اینجا دلیل شما برای محکومیت اون خانم نمیتونه این باشه:
پیروی جوانان سست ایمان از شما بخاطر برگشتن از دین
بلکه دلیل شما اینه:
پیروی جوانان سست ایمان از شما. تمام!

بذارید یه مثال برای شما بزنم

شخصی به پزشک مراجعه میکنه و پزشک بهش میگه: معدهء شما زخم شده
و من به عنوان شاهد میگم دلیلش اینه که نوشابه زیاد خورده

در اینجا دلیل من درسته چون خوردن نوشابه با زخم شدن معده ارتباط مستقیم داره
به همین صورت در اونجایی که یک نفر سعی در تخریب عقاید جوانان و مقابله با اسلام داره ، برخورد با چنین شخصی درسته. چون فریب جوانان با عمل دعوت از دیگران توسط این شخص ارتباط مستقیم داره

اما شخصی رو به جرم قتل میگیرن و روانشناس نیروی انتظامی میگه که این شخص مشکلات رفتاری داشته و دست به قتل زده
و من به عنوان شاهد میگم دلیلش اینه که نوشابه زیاد خورده!!!

در اینجا دلیل من درست نیست چون نوشابه خوردن گر چه مضره اما ضررش به خودش میرسه و ارتباطی با قاتل شدن شخص نداره و دلیل قاتل شدن این شخص ، مشکلات رفتاری اون بوده. یعنی این شخص نوشابه هم که نمیخورد باز هم قاتل میشد
به همین صورت اگر کسی اعلام کنه که من از دین برگشتم (با فرضِ بدون دعوت از دیگران) ، حالا یک عده از روی علاقه شخصی برن ادای اون رو در بیارن ، در اینجا آوردن این دلیل که چون این شخص از اسلام برگشته پس مردم ازش پیروی کردند ، دلیل درستی نیست. برای اینکه در اینجا علت تغییر روش پیروان این شخص ، سست ایمانی خودشون بوده ، نه از دین برگشتن اون فرد. گر چه از دین برگشتن اون فرد به خودی خود یک عیب و ایراد هست و برای خود اون مضره ، اما تا زمانی که این ضرر رو به دیگران پیشنهاد نکرده ، نمیتونیم بگیم که دلیل سست شدن ایمان بقیه تفکر این آدمه

دقت بفرمایید که در این مثال کاری با اون خانمی که حجابش رو برداشت ندارم و مثال من همونی هست که تعریف کردم

مشک;764983 نوشت:
بله دقیقا همینه .. و مگر کم هستن مسلمانانی که ایمان ضعیفی دارن ؟ مگر اینطور نیست که بعضی از مسلمین محب اهل بیت هستن و نه شیعه ی راستین ایشان .. چرا اسلام نباید از اینها محافظت کنه و چرا نباید تصمیمات سیاسی و روانی سفت و سخت بگیره ؟
خب حرف منم همینه دیگه!
منم میگم اگر قراره از ترس اینکه افراد ضعیف جامعه ، پیرو کسی بشن که بر خلاف دین و آیین ما حرف میزنه ، حکم اعدام برای اون افراد (در صورت ابراز عقیده) صادر کنیم ، خب باید برای مایکل جکسون هم چنین حکمی صادر کنیم ، برای مسیحیان هم صادر کنیم ، برای یهودیان هم صادر کنیم ، برای بازیگران بی حجاب خودمون هم صادر کنیم ، برای خوانندگان ، فوتبالیست ها ، موزیسین ها و.............

به عبارتی باید 90 درصد مردم مسلمان(مسلمان کامل و جامع) و غیرمسلمان رو بکشیم که یه وقت رو افراد سست ایمان تاثیر نذارن!

حرف من همینه که یک مسلمان اگر قرار باشه تاثیرپذیر باشه ، از هر کسی میتونه تاثیر بگیره ، میخواد از دین برگشته باشه ، میخواد برنگشته باشه
پس اینطور نیست که بگیم فقط از ((از دین برگشته ها)) امکان تاثیرپذیری وجود داره که با جلوگیری از اظهار نظ اینها مشکل تاثیرپذیری رو حل کنیم

با سلام.

چالشگر;764829 نوشت:

1- (برانداز): ارتداد یک فرد نشانه براندازی نیست، نشانه همراه نبودن یک دین یا مسلک با معیار های عقلی و فکری یک انسان واحد است. مگر هر کس که مرتد شده سلاح در دست گرفته؟

منظور این نیست که که ارتداد نشانگر براندازی است، منظور این است که مرتد وقتی مجازات می شود که سلامت و آرامش جامعه را از بین ببرد. مثلاً مرتد می تواند با اذعان به ارتداد خود، با علما هم بحث کند و حتی این بحث می تواند در حضور مردم باشد.

چالشگر;764829 نوشت:

2- (با آغوش باز)با آغوش باز استقبال کردن، مخالفت کردن، جزای نقدی گرفتن، زندانی کردن، شلاق زدن،..........و نهایتا اعدام کردن با هم متفاوتند.

این سخنان بی اساس است. جزای نقدی که اصلاً مجازات مرتد نیست. اعدام هم برای کسی که زندانی می شود تعریف نشده. شما طوری حرف می زنید که گویی چنین مراحلی از جزای نقدی تا اعدام وجود دارند.

چالشگر;764829 نوشت:

3- (مخالف حق است یا مکتب حاکم؟ ) استدلال مسلمین برای اجرای حکم ارتداد همان استدلال مسیحیان برای مرتدین در برهه ای از زمان است. هیچ فرقی بین این دو استدلال وجود ندارد، مسیحی دین خود را دین حق میداند، مسلمان هم همینطور، از نظر مسیحی اسلام دین مطلوبی نیست، از نظر مسلمان باالعکس، مسیحی عقاید اسلامی را مخرب میداند، مسلمان عقاید مسیحی را، از مسیحی بپرسید که حق میگوید؟ میگوید من، از مسلمان بپرسید که حق میگوید؟ او هم میگوید من!...... اما از دید انسانی، این جان یک انسان است که گرفته میشود، راهی بی بازگشت...

الان اگر ما بگوییم استدلال مرتدین چنین است و چنان، آیا خود مرتدین قبول می کنند؟ بهتر است بگذارید خود مسلمین ادعا کنند که استدلالشان چیست

چالشگر;764829 نوشت:

3- (حکم ارتداد در مسیحیت) شاید بهتر باشد به مسیحیت استناد نکنیم چون معتقدیم تجریف شده است، ضمن اینکه الان هم اجرا نمیشود و در قرون وسطی اجرا میشده.

چه جالب، همین چند سطر بالاتر شما خودتان استناد به استدلال مسیحیان کرده اید! اما اینکه اجرا نمی شود، به دلیل سکولاریسم است، نه اینکه کلیسا دیگر ارتداد را نمی شناسد.

بهتر است به جای بحث بدون علم، این کتاب را مطالعه کنید. اگر سؤالی داشتید، بعد از آن بپرسید.

طالب حق;765021 نوشت:
این دقیقا همون کاریه که اسلام گفته انجام بدید.

با عکس العمل های فیزیکی شدید (بکشیدش)

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام علیکم

این گفته شما مطلب صحیحی نیست! خواهش میکنم با دقت و تدبر بیشتری صحبت کنید

بنده در پست های خودم بار ها مبحث و حکم مرتد را توضیح دادم که:


مرتد كسى است كه پس از مسلمان شدن از روى عقيده، دين ديگرى اختيار كند

و اگر مرتد «فطرى» باشد ولى در دامن پدر و مادر مسلمان تربيت نشده و عقيده اى ايمانى كامل نداشته و كافر گردد مرتد نخواهد بود،

و بالاخره در صورتى كه ارتداد با علم و عناد باشد به خصوص اگر تكرار گردد توبه اش پذيرفته نيست

و برحسب نص قرآن اگر كسى با علم و اعتقاد ايمان آورد و سپس با عناد كافر گردد و بعد ايمان آورده و دوباره كافر گردد و كفرش را در جامعه زياد نمايد و انتشار دهد، در
صورتى كه اين ارتداد گمراه كننده ى ديگران باشد موجب قتل است
،

زيرا «الفتنة اكبر من القتل» و «اشد من القتل» است.
(نقل از رساله عملیه آیت الله العظمی دکتر صادقی سایت علوم قرآن)

به نظرم اول باید دید صحیح و قرآنی نسبت به قضیه مرتد و ارتداد و حکم آن پیدا کرد که عملا نیمی از شبهات و سوالات را خودکار حل میکند سپس اگر باز مطلبی ماند روی آن بحث کرد
(
به قسمت های رنگی در مطلب بالا کاملا دقت کنید)

طالب حق;765021 نوشت:
این دقیقا همون کاریه که اسلام گفته انجام بدید.
با توهین و افترا (مثل گفتن این که شما لجبازید، کسی که این دین رو رد میکنه عقل سلیم نداره، بر قلبش مهر زده شده، در دلشون انحرافه و...)

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


این گفته شما مطلب صحیحی نیست! خواهش میکنم با دقت و تدبر بیشتری صحبت کنید


[=arial black][=comic sans ms][=arial black][=comic sans ms]خدای سبحان در بزرگترین منشور اسلامی و الهی برای بشر یعنی قرآن کریم بیش از 700 آیه (دقت بفرمایید بیش از 700 آیه به تحقیق علامه جعفری) در باب این صحبت کرده که:
تفکر کنید-تدبر کنید-اندیشه کنید-چرا فکر نمیکنید-چرا کور کورانه تقلید میکنید-به فطرت و وجدان خود توجه کنید-با علم و دانش باشید و ...

به این آیات مبارکات توجه کنید:

إِنَّ شَرَّ الدَّوَآبِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ 22

بى چون بدترين جنبندگان نزد خدا كرها و گُنگ هايى اند كه خردورزى نمى كنند. انفال آیه 22


فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ 30

پس چهره ى (انسانى) خود را به - حالِ رويگردانى از هر باطلى - براى دين استوار بدار: فطرت و سرشت خدا ساخته(اى) را كه مردم را بر پايه ى آن (استوار) ساخت. هرگز تبديلى براى (اين) آفريده ى (ويژه ى) خدا نيست. اين (همان) دين پر ارزشِ استوارِ پاى برجاست
ولى بيشتر مردمان نمى دانند. روم آیه 30


فَبَشِّرْ عِبَادِ 17 الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُو أُوْلَـلـءِكَ الَّذِينَ هَدَلـهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَـلـءِكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَـبِ 18

پس بندگانم را بشارت ده، 17 كسانى كه به سخن (حق) گوش فرا مى دهند، پس بهترينش را پيروى مى كنند. اينانند كه خدايشان (آنان را) راه نموده، و ايشانند، (هم)اينان انديشمندان خالص. 18 سوره زمر

این ها نمونه ای کوچک از آیات فراوان قرآن کریم در باب تفکر و تعقل و فطرت و وجدان و دین داری است!!

(آیات و ترجمه آن از سایت علوم قرآن و ترجمه آیت الله دکتر صادقی تهرانی است)

سلام عليكم

طالب حق;765021 نوشت:
تغییر دین دقیقا مین معنا رو میده. یعنی یک فرد منطقی تشخیص داده مکتب دیگه ای حقه.

هر چيزي كه بنظرش حقه بپذيرد . تا زماني كه ارتدادش را در جامعه اظهار نكند و در حدود قوانين حكومت اسلامي عمل نمايد صرفا يك مرتد است و تفتيش عقيده و تجسس هم كه حرام است محاكمه اي هم در كار نيست .

مانند كسي كه در خانه اش شراب ميخورد ولي در آن خانه به حق كسي تعرض نميكند و كسي از او شكايت نميكند و در جامعه هم آن را انجام نميدهد يا كسي زاني است به همين وضعيت

شايد اين افراد هم به اين نتيجه رسيده اند كه كاري كه ميكنند حق است . ولي اين حقي كه پيدا كرده اند در جامعه اسلامي خلاف شرع و قانون است .

tazkie;765027 نوشت:
منظور این است که مرتد وقتی مجازات می شود که سلامت و آرامش جامعه را از بین ببرد
اگه منظور این بود به ضخصه دیگه بحثی نداشتم
مشکل همینجاست که منظور اینی نیست که شما فرمودید

tazkie;765027 نوشت:
مرتد می تواند با اذعان به ارتداد خود، با علما هم بحث کند و حتی این بحث می تواند در حضور مردم باشد
مطمئن هستید؟!
پس اینها رو برای بنده توضیح بدید لطفاً:
عامل;762968 نوشت:
شخص مرتد اگر مرد باشد، در صورتی كه مرتد فطری(كسی كه یكی از پدر یا مادرش درحال انعقاد نطفه او مسلمان باشد و این شخص بعد از بلوغش اظهار اسلام نماید و سپس از اسلام خارج شود) باشد، اعدام میشود

عامل;762968 نوشت:
موجبات ارتداد:
1. انكار یكی از اصول و پایه­ های اساسی دین كه یك مسلمان باید به آنها اعتقاد داشته باشد مثل توحید ، نبوت و معاد.
2. انكار ضروری دین، یعنی چیزی كه جزء دین بوده و به اقامه دلیل و برهان نیاز ندارد. مثل وجوب نماز و روزه در دین اسلام یا حرمت خوردن شراب از نظر اسلام
شخص همین که یکی از اصول یا ضروریات دین رو رد کنه ، مرتد حساب میشه و حکمش اعدامه
در چنین شرایطی چطور میفرمایید میتونه مناظره کنه؟!!!!
مثلاً چی بگه؟ بگه من تمام اصول و ضروریات دین اسلام رو قبول دارم ، خب حالا بیاین مناظره کنیم!!!
به نظرتون خنده دار نیست؟!

بدتر از اون ، اصلاً همین که اعتقادش رو به زبون بیاره بلافاصله حکم اعدام شامل اون خواهد بود:

عامل;763233 نوشت:
تا زمانی که شخصی اعتقادش رو برای خودش نگه داره و به کسی نگه حکمی هم اجرا نخواهد شد

Reza-D;765040 نوشت:
اگه منظور این بود به ضخصه دیگه بحثی نداشتم
مشکل همینجاست که منظور اینی نیست که شما فرمودید

در کتابی که لینکش را قرار دادم، مستنداً این مسئله مطرح شده است. شما یک بار کتاب را بخوانید، استدلالها و استنادات به احادیث و علمای تراز اول را ببینید، بعد بگویید مسئله این نیست.

tazkie;765041 نوشت:
بعد بگویید مسئله این نیست
ببخشید من فکر کردم شما خانم "مشک" هستید و چون به ایشون عرض ادب کرده بودم سلام نکردم

سلام به شما و عرض ادب :Gol:

خواهر گرامی من نگفتم ، کارشناس تاپیک گفتن :ok:
در همون پست نظر ایشون رو نقل قول کردم براتون

Reza-D;765045 نوشت:
ببخشید من فکر کردم شما خانم "مشک" هستید و چون به ایشون عرض ادب کرده بودم سلام نکردم

سلام به شما و عرض ادب :Gol:

خواهر گرامی من نگفتم ، کارشناس تاپیک گفتن :ok:
در همون پست نظر ایشون رو نقل قول کردم براتون

با سلام. اونچه کارشناس گفتن رو این کتاب هم گفته، ولی شما دقت ندارید که ما در اسلام جستجوی عقاید نداریم. نمی ریم گریبان فرد را بگیریم و بگوییم عقیده ات چیست. پس وقتی او مرتد بشود، به صرف ارتدادش اصلاً کسی متوجه نمی شود که مجازاتش کند. خب چه کسی عقیدۀ درونی او را علنی کرده؟ بعد اینکه مرتد چنین تعریف و مجازاتی دارد، به این معنا نیست که هر کس این تعریف را داشت مجازات می شود، همانطور که هر اتاقکی که چهارتا تایر داشته باشد، حرکت نمی کند. مجازات مرتد شرایط بسیار دیگری هم دارد، علی الخصوص وجود شبهه، که در اون کتاب به صورت مبسوطی به اونها اشاره شده.

شما حتی اگر به اون کتاب هم رجوع نکنید، در این لینک، از همین سایت، شرایط مجازات مرتد به خوبی باز شده:

http://www.askdin.com/thread28968-5.html#post389570

ارتداد جزو مسائلیه که قابل دفاع نیست حتی در مقام دفاع به تحریفش از واقعیت و کشوندن اون به فحش یا محاربه که جرایم کاملا متفاوتی هستند کشیده میشه.
به نظر میرسه یک فرد وقتی از روی انصاف و بی طرفی تحقیق کنه حق داره اندیشه هاش رو مکتوب و چاپ کنه. این که میگید ببره جای علما، فرض بر این گرفته شده که فرد پس از فکر و هیمنطور مطالعه کتب علما یا سوال از علمای فعلی جوابهای خودش رو نگرفته. و میخواد نتیجه تحقیقش رو به صورت مقاله یا کتاب تدوین کنه.
اما من همین رو از دفتر آیت الله مکارم استفتا کردم که اگه فردی بخواد در مورد دین تحقیق کنه میتونه بدون پیش فرض چیزایی که به ذهنش میرسه رو برای خودش بنویسه فارغ از این که نتیجه هر کدوم از موضوعاتی که داره تحقیقش رو انجام میده با دین یکی باشه یا نباشه. حتی اونها رو منتشر نکنه. فقط برای خودش. اینجا هم ارتداد جاری میشه؟ چون این حداقل رعایت تحقیق هست گفتند بله بازهم مرتده

tazkie;765048 نوشت:
شما دقت ندارید که ما در اسلام جستجوی عقاید نداریم
سر این موضوع حدود 10 صفحه بحث شده و فکر میکنم نخوندید اون مطالب رو. مایل بودید میتونید پست ها رو مطالعه بفرمایید

اما صحبت من و شما ارتباطی با تفتیش عقیده نداشت. شما فرمودید:

tazkie;765027 نوشت:
مرتد می تواند با اذعان به ارتداد خود ، با علما هم بحث کند و حتی این بحث می تواند در حضور مردم باشد
و من هم صحبت استاد رو براتون نقل کردم که فرمودند همین که اظهار کنه باید اعدام بشه
و نتیجه گیری کردم که وقتی
اظهار = اعدام ، پس وجود امکان مناظره ادعای درستی نیست

این هم که میفرمایید هر جعبه ای که 4 چرخ داشت اسمش ماشین نیست ، حرف درستیه
اما این حرف رو باید به استاد بزنید چون ما داریم بر مبنای صحبت ایشون حرف میزنیم

tazkie;765048 نوشت:
اینکه مرتد چنین تعریف و مجازاتی دارد، به این معنا نیست که هر کس این تعریف را داشت مجازات می شود
متوجه این بخش از فرمایش شما نشدم
وقتی میگیم نماز صبح دو رکعته ، خب یعنی دو رکعته

دیگه یعنی چی که بگیم:
اینکه میگوییم نماز صبح 2 رکعته ، معناش این نیست که هر نماز صبحی 2 رکعته!!

اگر هم منظور شما این بود که احکام و اسباب صدور حکم بیش از اون چیزیه که گفته شد ، باز هم ایراد رو باید به کارشناس تاپیک وارد کنید که چرا تمام ابعاد رو نفرمودند یا چرا گنگ بیان کردند؟!

به هر حال لینک هایی که دادید رو مطالعه میکنم و اگر فرصتش بود نظرم رو عرض خواهم کرد

Reza-D;765052 نوشت:
سر این موضوع حدود 10 صفحه بحث شده و فکر میکنم نخوندید اون مطالب رو. مایل بودید میتونید پست ها رو مطالعه بفرمایید

اما صحبت من و شما ارتباطی با تفتیش عقیده نداشت. شما فرمودید:

و من هم صحبت استاد رو براتون نقل کردم که فرمودند همین که اظهار کنه باید اعدام بشه
و نتیجه گیری کردم که وقتی
اظهار = اعدام ، پس وجود امکان مناظره ادعای درستی نیست

این هم که میفرمایید هر جعبه ای که 4 چرخ داشت اسمش ماشین نیست ، حرف درستیه
اما این حرف رو باید به استاد بزنید چون ما داریم بر مبنای صحبت ایشون حرف میزنیم


چنانکه جناب صدیق در اون لینک، با سند نشون داده اند، به صرف اظهار کسی مجازات نمی شود(که حالا مرد را بخواهند اعدام کنند). شرایط دیگری هم دارد:

[]

  • [=microsoft sans serif]اول: این شخص باید مرتد فطری باشد یعنی قبل از بلوغ یکی از والدینش مسلمان بوده باشند و خودش نیز قبل از ارتداد در حالی که بالغ بوده و توان فکر کردن داشته مسلمان بوده و سپس مرتد شده است.[5]

    دوم: باید متوجه لوازم حرفش باشد و با علم و قصد اعلام ارتداد کرده باشد.[6]

    سوم: قتل مرتد مخصوص مردان است و شامل زنان نمیشود.[7]

    چهارم: ارتداد او از روی تحقیق نباشد. یعنی اگر شخصی بنابر تحقیق و بررسی به این نتیجه رسید که مثلا دین اسلام، خوب نیست و از اسلام برگشت، این شخص از نظر حقوقی به قتل نمیرسد. البته باید شرایط تحقیق را رعایت کرده باشد و ناشی از کج فهمی و تحت تأثیر شرایط و احساسات و عواطف نباشد.

    پنجم: باید ارتداد خود راعلنی کرده باشد تا جرم او جنبه اجتماعی پیدا کند. بنابراین اگر کسی از دین برگشته باشد ولی ارتداد خود را جار نزند و اعتقاد جدیدش را در بوق و کرنا نکند، اعدام نمیشود.[8]

    ششم: شخص مرتد باید به ضروری دین بودن آنچه انکار می نماید علم داشته باشد. [9]

    هفتم: ارتدادش را باید با کلام و الفاظ بیان کند. بنابراین اگر ضروریات مذهب را در عمل و فعل ترک کرده باشد، حکم مرتد شامل او نمیشود.[10] اگر انکار فعلی او مستلزم اهانت و مسخره کردن ضروری دین باشد نیز همین حکم را دارد و در غیر این صورت نه.[11]

    هشتم: شرایط کلی تکلیف را داشته باشد. یعنی شخص در صورت وجود شرایط بالا در صورتی حکم ارتداد را دارد که درحال ارتداد بالغ بوده، عاقل بوده و ارتدادش از روی اختیار باشد.[12]

    • [INDENT][5] . موسوعه الفقه الاسلامی ج 8 ص 380
      [6] . القواعد ج3 ص 573

      [7] . وسائل الشيعه، ج 18ص 612.

      [8] . الکافی فی الفقه ص 311؛ مجله فقه اهل بیت، ج5 و 6، ص 283

      [9] . مجمع الفائده ج 3 ص 199

      [10] . مجمع الفائده ج 13 ص 334

      [11] . الدروس ج 2 ص 51

      [12] . الشرایع، ج 4 ص 183


  • [/INDENT]

    [/]

    چرا شما ابتدا مطالعه نمی کنید؟ این همه سند حساب نیست؟

    『طلوع』;765050 نوشت:
    ارتداد جزو مسائلیه که قابل دفاع نیست

    اگر به اینطوری حرف زدنه، ما هم میگیم: درستی نوع مجازات ارتداد در اسلام جزء بدیهیاته و مو لای درزش نمیره و هیچ عقل سلیمی، در صحیح بودن این روش برخورد با مرتد، شک نمی کنه.

    tazkie;765054 نوشت:
    چهارم: ارتداد او از روی تحقیق نباشد. یعنی اگر شخصی بنابر تحقیق و بررسی به این نتیجه رسید که مثلا دین اسلام، خوب نیست و از اسلام برگشت، این شخص از نظر حقوقی به قتل نمیرسد. البته باید شرایط تحقیق را رعایت کرده باشد و ناشی از کج فهمی و تحت تأثیر شرایط و احساسات و عواطف نباشد.

    اگه این تائید بشه مهمترین اشکال حکم ارتداد برطرف میشه.

    ولی به تجربه پیشفرض صحبتهای دینی عدم صحتشونه مگه اینکه اثبات بشه (چون تقیه دارن. رعایت شرایط و حفظ دین مخاطب رو دارن با هر پاسخی که شده ممکنه بگید ممکنه از جهل باشه اما این در صورتیه که اگه یه بار تذکر داده شد طرف مجددا همون رو تکرار نکنه. یعنی اگر یک کارشناس دینی به خاطر جهل مسئله ای رو بیان کرد اگر براش روشن شد که اون مسئله درست نیست جای دیگه از همون پاسخ برای حفظ دین مخاطب استفاده نکنه)

    به هرحال من شدیدا مایل به صحت این شرطم. ممکنه مستندش رو بگید.
    اگه فرضا این مسئله صحت داشت، شامل انتشار نتایج تحقیق هم میشه یا خیر فقط برای خود شخص هست؟

    tazkie;765048 نوشت:
    شما حتی اگر به اون کتاب هم رجوع نکنید، در این لینک، از همین سایت، شرایط مجازات مرتد به خوبی باز شده:

    این لینک رو مطالعه کردم باز هم همون پاسخ داده شده و تفاوت خاصی نداره

    نقل قول از لینکی که شما قرار دادید:


    [=microsoft sans serif]چهارم: ارتداد او از روی تحقیق نباشد. یعنی اگر شخصی بنابر تحقیق و بررسی به این نتیجه رسید که مثلا دین اسلام، خوب نیست و از اسلام برگشت، این شخص از نظر حقوقی به قتل نمیرسد. البته باید شرایط تحقیق را رعایت کرده باشد و ناشی از کج فهمی و تحت تأثیر شرایط و احساسات و عواطف نباشد

    خب تا اینجا مشکلی نیست. اگر شخص صرفاً از روی احساسات بخواد از دین خارج بشه ، به نوعی داره دین رو مسخره میکنه پس طبیعیه که باید باهاش برخورد بشه. تا اینجا بنده سؤالی ندارم

    [=microsoft sans serif]پنجم: باید ارتداد خود راعلنی کرده باشد تا جرم او جنبه اجتماعی پیدا کند. بنابراین اگر کسی از دین برگشته باشد ولی ارتداد خود را جار نزند و اعتقاد جدیدش را در بوق و کرنا نکند، اعدام نمیشود

    هفتم: ارتدادش را باید با کلام و الفاظ بیان کند. بنابراین اگر ضروریات مذهب را در عمل و فعل ترک کرده باشد، حکم مرتد شامل او نمیشود



    با توجه به موارد "پنجم" و "هفتم" ، باز هم همون شد!
    یعنی همین که عقیده خودش رو علنی کنه یا حتی به زبان بیاره ، شامل اجرای حکم ارتداد خواهد بود

    Reza-D;765057 نوشت:
    این لینک رو مطالعه کردم باز هم همون پاسخ داده شده و تفاوت خاصی نداره

    نقل قول از لینکی که شما قرار دادید:


    [=microsoft sans serif]چهارم: ارتداد او از روی تحقیق نباشد. یعنی اگر شخصی بنابر تحقیق و بررسی به این نتیجه رسید که مثلا دین اسلام، خوب نیست و از اسلام برگشت، این شخص از نظر حقوقی به قتل نمیرسد. البته باید شرایط تحقیق را رعایت کرده باشد و ناشی از کج فهمی و تحت تأثیر شرایط و احساسات و عواطف نباشد

    خب تا اینجا مشکلی نیست. اگر شخص صرفاً از روی احساسات بخواد از دین خارج بشه ، به نوعی داره دین رو مسخره میکنه پس طبیعیه که باید باهاش برخورد بشه. تا اینجا بنده سؤالی ندارم

    [=microsoft sans serif]پنجم: باید ارتداد خود راعلنی کرده باشد تا جرم او جنبه اجتماعی پیدا کند. بنابراین اگر کسی از دین برگشته باشد ولی ارتداد خود را جار نزند و اعتقاد جدیدش را در بوق و کرنا نکند، اعدام نمیشود

    هفتم: ارتدادش را باید با کلام و الفاظ بیان کند. بنابراین اگر ضروریات مذهب را در عمل و فعل ترک کرده باشد، حکم مرتد شامل او نمیشود



    با توجه به موارد "پنجم" و "هفتم" ، باز هم همون شد!
    یعنی همین که عقیده خودش رو علنی کنه یا حتی به زبان بیاره ، شامل اجرای حکم ارتداد خواهد بود

    نگفته اگر یکی از این شرایط رو داشت مجازات میشه، باید تمام اینها رو داشته باشه، پس شرایط پنجم و هفتم هم در صورت نداشتن شبهه که در شرط چهارم ذکر شده، منجر به مجازات میشن. کتاب اسلام و ارتداد آیت الله سبجانی رو اگر بخونید، خیلی خوب اینو باز کرده.

    tazkie;765054 نوشت:
    چنانکه جناب صدیق در اون لینک، با سند نشون داده اند، به صرف اظهار کسی مجازات نمی شود

    دوباره بخونید:

    tazkie;765054 نوشت:
    پنجم: باید ارتداد خود راعلنی کرده باشد تا جرم او جنبه اجتماعی پیدا کند

    tazkie;765054 نوشت:
    هفتم: ارتدادش را باید با کلام و الفاظ بیان کند

    Reza-D;765059 نوشت:
    دوباره بخونید:

    جواب اینو یک بار گفتم.

    موضوع قفل شده است