نیاز به کمک شما بزرگواران دارم (تحصیل در حوزه و ضعف در دروس اجتماعی)
تبهای اولیه
باسلام خدمت شما بزرگوارن ...:Gol:
اول از همه باید بگم فکر میکنم این موضوع تقریبا تکراری باشه اما تفاوت هایی داره که همین تفاوت ها باعث سردرگمی بنده شده...:please:
من علاقه زیادی به تحصیل در رشته حوزوی دارم.اما از اونجایی که حوزه بعد از دیپلم هست من نمیتونم از سال اینده یعنی سال دهم واردش بشم.بنابراین باید در رشته معارف اسلامی تحصیل کنم.ازطرفی علاقه زیادی به رشته تجربی دارم ویکی دیگر از علایقم تحصیل در این رشته هست و هدفم اگر وارد این رشته بشم روانشناسی هست.من کاملا بین این دو رشته گیج شدم و نیاز به راهنمایی دارم.خوب باید اول از همه بگم من تنها مشکلم با رشته معارف اسلامی داشتن کتبی مرتبط با مطالعات اجتماعی(تاریخ مدنی و جغرافیا) ست.من به هیچ وجه قادر به درک این درس نبودم و همیشه از این درس نمره کم آوردم.از طرفی تقریبا در رشته تجربی موفق بودم...ولی نمیتونم آرزو تحصیل در رشته معارف رو هم فراموش کنم..هدف من از تحصیل در رشته معارف درک بیشتر خداوند،رسولان و امامان علیهم السلام و البته ترویج عشق ایشان است.
فکر میکنم با ادامه نحصیل در این رشته میتونم به همه ارزو هام برسم....ولی همونطور که مشکلم رو گفتم نمیدونم میتونم موفق باشم یانه.
شاید در رشته تجربی زیاد موفق نباشم ولی بهتر از مطالعات میفهمم و نمره کسب میکنم.این حرف من از تجربه ای ست که از سال سوم ابتدایی بدست آوردم.
اگر من درسی از علوم را دریک ساعت میخونم،یک درس از اجتماعی رو در یک روز میخونم!!!
تاکید میکنم تنها و تنها وتنها مشکل من در رشته معارف،مطالعات است.من هرگز نمیتونم این درسو تقبل کنم....ولی چه کنم که به این رشته علاقه دارم.من دوست دارم از همین الان بدونم میخوام چکارکنم و اگر قرار از بعد دیپلم برم حوزه بهتره ازالان شروع کنم.
ببخشید طولانی شد.متشکرم از وقتی که گزاشتید...:Gol::Sham:
باسلام خدمت شما بزرگوارن ...نیاز به کمک شما بزرگواران دارم (تحصیل در حوزه و ضعف در دروس اجتماعی)
اول از همه باید بگم فکر میکنم این موضوع تقریبا تکراری باشه اما تفاوت هایی داره که همین تفاوت ها باعث سردرگمی بنده شده...
من علاقه زیادی به تحصیل در رشته حوزوی دارم.اما از اونجایی که حوزه بعد از دیپلم هست من نمیتونم از سال اینده یعنی سال دهم واردش بشم.بنابراین باید در رشته معارف اسلامی تحصیل کنم.ازطرفی علاقه زیادی به رشته تجربی دارم ویکی دیگر از علایقم تحصیل در این رشته هست و هدفم اگر وارد این رشته بشم روانشناسی هست.من کاملا بین این دو رشته گیج شدم و نیاز به راهنمایی دارم.خوب باید اول از همه بگم من تنها مشکلم با رشته معارف اسلامی داشتن کتبی مرتبط با مطالعات اجتماعی(تاریخ مدنی و جغرافیا) ست.من به هیچ وجه قادر به درک این درس نبودم و همیشه از این درس نمره کم آوردم.از طرفی تقریبا در رشته تجربی موفق بودم...ولی نمیتونم آرزو تحصیل در رشته معارف رو هم فراموش کنم..هدف من از تحصیل در رشته معارف درک بیشتر خداوند،رسولان و امامان علیهم السلام و البته ترویج عشق ایشان است.
فکر میکنم با ادامه نحصیل در این رشته میتونم به همه ارزو هام برسم....ولی همونطور که مشکلم رو گفتم نمیدونم میتونم موفق باشم یانه.
شاید در رشته تجربی زیاد موفق نباشم ولی بهتر از مطالعات میفهمم و نمره کسب میکنم.این حرف من از تجربه ای ست که از سال سوم ابتدایی بدست آوردم.
اگر من درسی از علوم را دریک ساعت میخونم،یک درس از اجتماعی رو در یک روز میخونم!!!
تاکید میکنم تنها و تنها وتنها مشکل من در رشته معارف،مطالعات است.من هرگز نمیتونم این درسو تقبل کنم....ولی چه کنم که به این رشته علاقه دارم.من دوست دارم از همین الان بدونم میخوام چکارکنم و اگر قرار از بعد دیپلم برم حوزه بهتره ازالان شروع کنم.
ببخشید طولانی شد.متشکرم از وقتی که گزاشتید...
با عرض سلام و ادب خدمت شما
امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض میکنم راهگشا باشد.
برای تعیین رشته باید به چند نکته توجه نمایید
ابتدا علاقه میباشد
و بعد از آن توانایی و امکانات و در مرحله بعد نیازهایی که از انسان برطرف می نماید .چه نیاز نیازهای فردی و چه اجتماعی.
لذا دوست عزیز برای هریک از موارد بالا در هر یک از رشته ها نمره ای قرار بده و بعد در هر رشته نمرات را جمع کن و ببین کدام رشته بیشترین نمره را کسب می نماید.
در مورد رشته هایی همچون اجتماعی و جغرافیا سعی نمایید با اساتیدی که در این دو زمینه تخصص دارند مشورت نمایید و شیوه بهتر فهمیدن را یاد بگیرید.به نظر بنده شما میتوانید با راهنمایی اساتید قوی مشکل خود را در این دو درس برطرف نمایید.
در ضمن شما در صورتی که وارد حوزه شوید می توانید بعد از چند سال در رشته روانشناسی مشغول به تحصیل شوید
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی
در ضمن شما در صورتی که وارد حوزه شوید می توانید بعد از چند سال در رشته روانشناسی مشغول به تحصیل شوید
سلامی دوباره خدمت شما .
از راهنمای شما بسیار سپاس گزارم:Gol:
سوالی دیگری هم از شما بزرگوارداشتم...
آیا اگر من در رشته معارف اسلامی ادامه تحصیل بدم میشه وارد دانشگاه فرهنگیان بشم؟
یکی دیگر از علایق بنده هم رشته معلمی هست!!
(فکر میکنم امتیاز و شانس بیشتری هم برای ورود داشته باشم چون پدر ومادرم فرهنگی هستند.)
فکر میکنم اگر دبیر دینی بشم هم بتونم تعدادی رو به سمت دین و اسلام گرایش بدم...
البته اگر لیاقت داشته باشم...
[="Navy"]سلام
من میگم اول برو سربازی دوره جنگی رو ببین(آموزشی یعنی)
بعد برو حوزه درس بخون
بعد برو سوریه لبنان یمن عراق لیبی ...ادم موفقی میشی![/]
سلام
منظورتون از درسهای اجتماعی و جغرافیا چیه؟ تو حوزه درسهایی تو این زمینه ها نیست.
اگه منطورتون همین درسهای دینی و عربیه باید بگم خیلی ها هستن که تو دبیرستان علاقه ی چندانی به عربی خوندن ندارن ولی وقتی وارد حوزه می شن چون برای ادبیات عرب خوندن هدف دارن، علاقه پیدا می کنن.
اگه علاقه به روانشناسی دارید، به نظر میرسه اگه از طریق حوزه وارد این رشته بشید خیلی موفق تر میشید، چون در صورتی که از طریق دانشگاه وارد این رشته بشید مبناتون براساس حرفهای روانشناسهای غربی میشه ولی اگه از طریق حوزه وارد بشید میتونید از طریق آیه و روایات نظر قرآن و اهل بیت علیهم السلام رو بگید.
موسسه امام خمینی که دانشگاه حساب میشه و مدرکش هم از وزارت علومه از پایه ی 6 قبول میکنه و رشته ی روانشناسی هم داره. و صبح ها درسهای حوزوی رو میخونن و بعد از ظهرها درسهای دانشگاهی.
سلام
من میگم اول برو سربازی دوره جنگی رو ببین(آموزشی یعنی)
بعد برو حوزه درس بخون
بعد برو سوریه لبنان یمن عراق لیبی ...ادم موفقی میشی!
به نظرتون چند درصد از کسایی که دوره سربازی رو میگذرونن، آمادگی برای جنگ دارن؟
به نظرم اگه قصد داری بیایی حوزه حتما بعد دیپلم بیا، و عمرت رو تو راهی که در راستای هدفت نیست تلف نکن. چون مدت تحصیل حوزه به اندازه ی کافی طولانی هست و هر چه دیرتر وارد حوزه بشید بیشتر ضرر می کنید.
دوره سربازی
سلام
متشکرم
اما مثل اینکه برخی دوستان درست متوجه نشدند.
بنده هرگز نمیرم دوره سربازی
چراکه اصلا برای خانم ها سربازی وجود نداره.
وبنده مجبورم از بعد دیپلم برم چون اصلا برای خواهران قبل از دیپلم نمیشه رفت!
بازهم متشکرم:Gol:
منظورتون از درسهای اجتماعی و جغرافیا چیه؟ تو حوزه درسهایی تو این زمینه ها نیست.
از اونجایی که بنده مجبور هستم در رشته انسانی ادامه تحصیل بدم؛دراین رشته به شدت روی این دروس تاکید وجود داره
همچنین وجود تاریخ ادبــــــــــیـــــــــــاتــــــــــــ....
سپاسگزارم
بعد از آن توانایی و امکانات و در مرحله بعد نیازهایی که از انسان برطرف می نماید
ببخشید یک مشکل اساسی دیگر هم وجود داره...
خانواده مادرم بسیار مذهبی هستنداما در مقابل خانواده پدرم...نمیگم اصلا اما زیادبراشون مهم نیست.مثلا ماکه چادری هستیم رو دعوت نمیکنن و میگن شما مایه ننگ هستید!
حتی مارو دیوانه و افراطی میخونن...
به نظر شما اگر وارد معارف بشم کار سخت تر نمیشه؟:Ghamgin:
سلام بانو
اینجا رو بخون :
[SPOILER]1بنده خدایی عین شما بود،
با این تفاوت که فقط در جغرافیا یکم ضعیف بود،
هم استعداد فوق العاده ای توی درس های حفظی داشت
و هم علاقه به کل ِ رشته معارف اسلامی
حتی برای مدرسه علوم و معارف اسلامی هم اقدام کرد و نمره قبولی اورد!
اما بخاطر خیال و عشق، دوست داشت بره رشته تجربی
به عشق رشته دندونپزشکی و روانشناسی...
چون توی درس زیست قوی بود.
نتیجه میدونید چی شد؟
اون خانم رفت رشته تجربی:nevisandeh:
و در کنار کنکور تجربی کنکور زبان هم داد
چون استعداد خوبی توی زبان انگلیسی هم داشت:ajab!:
خلاااصه
اون خانم با تمام استعداد و علاقه ای که به رشته معارف داشت (که نرفت) و با تمام عشقی که به رشته تجربی داشت (که رفت)
قسمتش این بود : در رشته زبان قبول شد و رفت و در دانشگاه زبان انگلیسی خوند...
نکته های مهم این داستان واقعی:
همه ما آدمها توی چندین زمینه استعداد داریم،
هنری و ورزشی یا ریاضیات و زبان و فنی، یا شاید هم همه اینها! اما نباید خودمون رو گیج کنیم
1. مهمترین چیز علاقه است
2. علاقه مهمه، اما استعداد هم مهمه
3. استعداد مهمه، اما پشتکار هم بیشتر مواقع نتیجه میده
و مهمترین نکته: خیلی خودت رو اذیت نکن خواهرم،
گاهی وقتها یه چیزهایی سر راهت قرار میگیره که فکرش هم نمیکردی
اما قسمتت همون بوده چون صلاح خدا اون بوده
در نتیجه اولین چیزی که باید از خدا بخوای:
خدایا بهترین راه رو تو میدونی، همون رو نصیبم کن
همون چیزی نصیبم کن که سبب آرامش، موفقیت، و نزدیکی به تو میشه...
+این حکایت بنده بود
فارغ التحصیل زبانی هستم که شاید به نظر بیاد نشونی از ایمان و دین نداره،
اما برای من سراسر خیر بود
و با تمام وجودم از خدا سپاسگزارم که دندونپزشکی قبول نشدم
چون شاید اگر قبول میشدم نمیتونستم به این اندازه موفق باشم
توی هر رشته و شغل و حرفه ای میشه هم به یاد خدا بود هم افرادی رو جذب کرد و دین رو تبلیغ کرد
(هیچوقت به زبان اونطور نگاه نکرده بودم که میتونم ازش به عنوان تبلیغ دینم برای بقیه مردم جهان استفاده کنم)
البته اینو هم بگم که بابت نرفتن به دبیرستان علوم و معارف هنوز هم حسرت میخورم و فکر میکنم لیاقت نداشتم...
+ اما اونقدر علاقه داشتم و دارم که روانشناسی و الهیات رو در کنار رشته م دنبال کردم
چگونه؟ با مطالعه کتابهای توی اون زمینه و همینطور گوش دادن سخنرانیهای مفید علمی و مذهبی
[/SPOILER]
دوست عزیزم
اگر معارف رو اونقدر دوست داری که فکر میکنی اگر واردش نشی ممکنه آرزو به دلت بمونه و همش آه بکشی که ای کاش رفته بودم...
اگر فقط مشکلت همون درس خاصه، بهت پیشنهاد میکنم که بخاطر یکی دو درس قید این رشته رو نــــزنی
کلی راه وجود داره برای تقویت توی درسها
امروزه روشهای زیادی برای یادگیری درسهای این چنینی به بازار اومده!
در عین حال از مشاور و یا اساتید این رشته هم میتونی کمک بگیری.
.
.
.
اینجارو هم ببینید: http://www.askdin.com/thread52981-2.html
دوست عزیزم
سلام و درود خدمت شما خواهر عزیز...
از راهنمایی شما متشکرم...
اینجا که فرمودید:
هم استعداد فوق العاده ای توی درس های حفظی داشت
من هیچ استعدادی در این زمنیه ندارم!و بیشتر در دروس مفهومی مثل علوم موفق هستم و دلیل شکستم در دروس اجتماعی همینه...
با این تفاوت که فقط در جغرافیا یکم ضعیف بود،
من خیــــــــــــــلـــــــــــی ضعیف هستم!!
و این فرموده شما:
1. مهمترین چیز علاقه است
آخه من هم به رشته دبیری و هم روانشناسی علاقه دارم...ودلیل سردرگمی من همینه...
.
.
.
واما حکایت شما...این حکایت بسیار شبیه حکایت مادر من است...مادرم هم در رشته تجربی تحصیل کردند و سرانجام در رشته زبان انگلیسی قبول شدند...ایشون در حال حاضر دبیر زبان خارجه هستند...
من یکی از شاگردانشون بودم!!!
توی هر رشته و شغل و حرفه ای میشه هم به یاد خدا بود هم افرادی رو جذب کرد و دین رو تبلیغ کرد
بله کاملا حق باشماست...ما سر کلاس مادرم هر روز به زبان انگلیسی قرآن میخوندیدم و به امامان (ع)سلام میدادیم...
این گفته شما:
فارغ التحصیل زبانی هستم که شاید به نظر بیاد نشونی از ایمان و دین نداره،
به شخصه همچین نظری ندارم اما برخی اینطور فکر میکنن...مثلا وقتی مادر منو در بیرون میبینند وبعد متوجه رشته ایشون میشن میگن...واقعـــــــــــــــــــــا!!؟؟؟مگه چادریا هم زبان بلدن!!!!
واین فرموده شما:
اگر فقط مشکلت همون درس خاصه
یک مشکل اساسی دیگر هم وجود داره...
خانواده مادرم بسیار مذهبی هستنداما در مقابل خانواده پدرم...نمیگم اصلا اما زیادبراشون مهم نیست.مثلا ماکه چادری هستیم رو در هیچ یک از مهمونی هاشون دعوت نمیکنن و میگن شما مایه ننگ هستید!
حتی مارو دیوانه و افراطی میخونن...
من واقعا از لطف شما متشکرم...:Rose:
نمیدونم چرا هرچی میگذره من بیشتر گیج میشم...:please:
در حال حاضر واقعا نمیدونم چکار بکنم...
خوشحالم که مارو از لطف خودتون بهره مند کردید...:Gol:
{بنده معتقدم : نه علاقه ی تنها سبب موفقیت در رشته ای میشه و نه استعدادِ تنها،
حتی علاقه + استعداد هم = موفقیت نمیشه،
اول از همه یک هدف صحیح و اراده محکم نیاز هست
و این وسط به یک پشتکار هم نیاز داریم تا اون حس آرامش و رضایتمندی از خودمون پیدا کنیم}
آخه من هم به رشته دبیری و هم روانشناسی علاقه دارم...ودلیل سردرگمی من همینه...
عرض کردم که همه ما به چندچیز ممکنه علاقه داشته باشیم و این کاملا طبیعیه!
مهم اینه که بدونیم کدوم زمینه با روحیاتمون نزدیک تره و به عنوان یک رشته و بعدا یک حرفه میتونیم دنبالش کنیم
این یه چیز سلیقه ای هست بیشتر.
من هیج استعدادی در درس های حفظی ندارم
اگر واقعا اینطوره... پس احتمالا پشتکار هم نخواهید گذاشت و یا چندان موثر نخواهد بود.
(هر رشته ای یه سری دروس حفظی داره، روش خوندن اون درس رو باید یاد گرفت)
واما حکایت شما...این حکایت بسیار شبیه حکایت مادر من است
خوشحال شدم از این موضوع:ok: send my special regards to her :Gol:
یک مشکل اساسی دیگر هم وجود داره...
خانواده مادرم بسیار مذهبی هستنداما در مقابل خانواده پدرم...نمیگم اصلا اما زیادبراشون مهم نیست.مثلا ماکه چادری هستیم رو در هیچ یک از مهمونی هاشون دعوت نمیکنن و میگن شما مایه ننگ هستید!
حتی مارو دیوانه و افراطی میخونن...
این مشکل حتی اگر اساسی هم باشه ربطی به تصمیم شما برای انتخاب رشته مورد علاقه تون نداره!
چنین افرادی همه جا وجود دارن، در فامیل نباشن در جمع همکلاسی یا دوستان هم دیده میشن،
جواب یا سکوت هست و یا با آرامش و "فن بیان مناسب" بیان عقیده خودتون،
شما اگر رشته نه چندان مذهبی برید با شما خوب برخورد میشه؟ به مهمونیهاشون راه پیدا میکنید؟ !!!
مگه اونی که مثلا میره خواننده میشه به حرف مردم و در و همسایه فکر میکنه ؟!
نمیدونم چرا هرچی میگذره من بیشتر گیج میشم...
خودتون رو گیج نکنید
روی منطق خودتون تصمیم بگیرید
(نه با فکر به حرف یا عکس العمل بقیه در آینده)
[SPOILER]
شاید شما به این فکر میکنید که "نکنه برم و خوشم نیاد" یا "نکنه برم و موفق نشم"
یا "نکنه برم و پشیمون بشم و عمرم هدر بره" یا از این مدل حرف ها...
بهتون بگم که این "نکنه" ها دقیقا اتفاق میفته!
ضمیرناخودآگاه شما به هر چیزی هرجوری که فکر کنید، چه منفی چه مثبت، همونطور جذب میکنه .
+ یادتون نره که خیلی ها هستند رشته دبیرستانیشون با رشته دانشگاهیشون متفاوته
و یا رشته لیسانسشون با رشته فوق لیسانس متفاوته...
این نشون میده: اگر بنابه هر دلیلی تصمیم عوض بشه، دنیا به آخر نرسیده
و میشه در مقطع بعدی (یا گاهی در همون مقطع) تغییر رشته داد .[/SPOILER]
استاد راهنما هم که بسیار مختصر و مفید همینهارو توضیح دادند:
برای تعیین رشته باید به چند نکته توجه نمایید
ابتدا علاقه میباشد
و بعد از آن توانایی و امکانات و در مرحله بعد نیازهایی که از انسان برطرف می نماید .چه نیاز نیازهای فردی و چه اجتماعی.
لذا دوست عزیز برای هریک از موارد بالا در هر یک از رشته ها نمره ای قرار بده و بعد در هر رشته نمرات را جمع کن و ببین کدام رشته بیشترین نمره را کسب می نماید.
در مورد رشته هایی همچون اجتماعی و جغرافیا سعی نمایید با اساتیدی که در این دو زمینه تخصص دارند مشورت نمایید و شیوه بهتر فهمیدن را یاد بگیرید.به نظر بنده شما میتوانید با راهنمایی اساتید قوی مشکل خود را در این دو درس برطرف نمایید.
در ضمن شما در صورتی که وارد حوزه شوید می توانید بعد از چند سال در رشته روانشناسی مشغول به تحصیل شوید
[SPOILER]1
و مهمترین نکته: خیلی خودت رو اذیت نکن خواهرم،
گاهی وقتها یه چیزهایی سر راهت قرار میگیره که فکرش هم نمیکردی
اما قسمتت همون بوده چون صلاح خدا اون بوده
در نتیجه اولین چیزی که باید از خدا بخوای:خدایا بهترین راه رو تو میدونی، همون رو نصیبم کن
همون چیزی نصیبم کن که سبب آرامش، موفقیت، و نزدیکی به تو میشه...
+این حکایت بنده بود
فارغ التحصیل زبانی هستم که شاید به نظر بیاد نشونی از ایمان و دین نداره،
اما برای من سراسر خیر بود
و با تمام وجودم از خدا سپاسگزارم که دندونپزشکی قبول نشدم
چون شاید اگر قبول میشدم نمیتونستم به این اندازه موفق باشمتوی هر رشته و شغل و حرفه ای میشه هم به یاد خدا بود هم افرادی رو جذب کرد و دین رو تبلیغ کرد
[/SPOILER]
سلام
در تایید این قسمت از صحبتهای شما بگم که
مسیری و رشته ای که سر راه من قرار گرفت که هیچ وقته هیچ وقت فکر نمیکردم من این رشته بخونم .
یک مسیر کاملا متفاوت .اینقدر اتفاقات پیچ در پیچ دست به دست هم داد که من از یه رشته کاملا متفاوت وارد مسیری که الان هستم بشم
جالب هم اینجاست که تا چندوقت پیش و ضمن تحصیل کاملا ناراضی بودم و همش میگفتم خدایا چرا باید یه اتفاق عجیب بیفته و اینجوری مسیر من تغییر کنه؟(اتفاقی که حتی یک درصد هم من در افتادنش دخیل نبودم.اینقدر باورنکردنی که ترجیح میدم نگم .چون شاید اصلا باورتون نشه)
همیشه باخودم میگفتم حکمتش چیه خدا....
تا اینکه وقتی آخرین امتحان دانشگاهم در این مقطع رو دادم .وقتی از در دانشگاه بیرون اومدم به سردر دانشگاه نگاه کردم .گفتم من کجا. این رشته کجا :Gig:.همون لحظه احساس کردم یه نفر تو گوشم زمزمه کرد هرچه دلت خواست نه آن میشود .هرچه خدا خواست همان میشود:ok:
و همون لحظه یه حس رضایت عجیبی به دلم افتاد ...
و وقتی یک بار دیگه برگشتم به چند سال پیش و همه اون ماجراها رو مرور کردم متوجه شدم .همه چیز تغییر کرد.همه چیز برعکس اون چیزی که من میخواستم شد که من بیام اینجا و فقط و فقط به یک دلیل .
دلیلش هم آشنایی با کسی بود که بنظرم یکی از بزرگترین لطفای خدا به من قرار گرفتن این دوستم سر راه زندگیم بود.:dokhtar:
( باخودم گفتم با همه اون سختی ها.اتفاقات .ماجراها.ناراضایتی ها اگر بازهم برگردم عقب و قرار باشه رشته ای رو انتخاب کنم میام همین رشته و همین دانشگاه فقط با این تفاوت که این بار باخودم میگم هر اتفاقی حکمتی داره وخدا خیر و صلاح منو میخواد و حتما این بهترین جایی که من میتونم باشم و همه چی رو میسپارم به خود خدا و با آرامش درسمو میخونم:khandan:)
و از اون لحظه میگم واقعا هر چه دلم خواست نه آن میشود/ هرچه خدا خواست همان میشود(جالب اینجاست که این شعرو تاحالا نشنیده بودم اما بعد که تو اینترنت جست و جو کردم دیدم واقعا همچین شعری هست...:Moteajeb!::ok:
فقط خواستم بگم مشاوره بگیر و از تجربه های بقیه استفاده کن:pir: اما بگو خدایا هر رشته و جایگاهی که بصلاحمه نصیبم کن :hamdel:
همون رشته ای باهاش به تو نزدیکتر بشم :Moshtagh:و آرامش و آسایش و عاقبت بخیری و سعادت دنیا و آخرتم توش باشه:Sham:
اونوقت بعد با خیالت راحت درس بخون :ok:
مطمین باش خدا بهترین مسیر رو سر راهت قرار میده.فقط کافیه به خدا اعتماد کنی و برا خدا درس بخونی:okey:
امیدوارم موفق باشی و بهترین تصمیمو بگیری...:Hedye:
سلام و درود خدمت شما خواهر عزیز...
سلام عزیزم
وقتی به چندتا چیز علاقه داری ، برنامه ریزی کن که اگردر توانت هست به همشون یکی یکی برسی ... اما من به شخصه علاقه و استعداد رو در یک سطح میدونم ... یعنی اگر به چیزی علاقه داری ولی استعدادش رو نداری به مرور زده میشی و پشیمون !!
خودمم مثل تو بودم .. یه رشته رو خوندم و فارغ التحصیل شدم ، الان یه چیز دیگه دارم میخونم چون خیلی دوست داشتم همیشه ، در کنارش هم به علایق دیگم مثل یادگیری زبانها و هنرهای دیگه مشغولم ... نمیزارم چیزی تو دلم بمونه !! ( مطمینم وقتی از این رشته هم فارغ التحصیل شدم میرم سراغ بعدی .. چون یه رشته ی دیگه هم هست خیلی دوستش دارم !)
شما اول بیا ببین تو کدوم رشته استعداد + علاقه داری ... بخون تمومش کن ، بعد اگر تواناییشو داشتی اون یکیم بخون .. انسان توانایی هاش بی انتهاست .. فکر نکن که با انتخاب یکی از دیگری میمونی ! نه این بازی ذهن ماست ... شما میتونی تا ابد بخونی و کسب علم کنی...
برای کار هم رو یکیش حساب کن و متمرکز شو روش ( مثل دبیری و استاد دانشگاه ) .. باز اگر تواناییش رو داشتی میتونی به بعدیها فکر کنی ..
موفق باشید :Gol:
شما اگر رشته نه چندان مذهبی برید با شما خوب برخورد میشه؟ به مهمونیهاشون راه پیدا میکنید؟ !!!
سلامی دوباره
اگر هم مارو دعوت کنن ما نمیرمیم.برای مثال گفتم.
میشه نظر نهایی خودتونو بگید؟؟
به نظر شما با این اوصاف برم معارف یا تجربی؟
فقط خواستم بگم مشاوره بگیر و از تجربه های بقیه استفاده کن اما بگو خدایا هر رشته و جایگاهی که بصلاحمه نصیبم کن
همون رشته ای باهاش به تو نزدیکتر بشم و آرامش و آسایش و عاقبت بخیری و سعادت دنیا و آخرتم توش باشه
اونوقت بعد با خیالت راحت درس بخون
مطمین باش خدا بهترین مسیر رو سر راهت قرار میده.فقط کافیه به خدا اعتماد کنی و برا خدا درس بخونی
امیدوارم موفق باشی و بهترین تصمیمو بگیری...
سلام.ازشما هم سپاسگزارم
دوست دارم نظر همه دوستانو بدونم!
نظر شما چیه؟
به نظر شما با این چیزایی که گفته شد برم تجربی یا معارف؟؟
یعنی اگر به چیزی علاقه داری ولی استعدادش رو نداری به مرور زده میشی و پشیمون !!
سلام:))
الان من واقعا از درس مطالعات و تاریخ ادبیات بدم میاد!!
ویکی از دلایل نرفتن به معارف همینه!
هدف من از تحصیل در رشته معارف درک بیشتر خداوند ، رسولان و امامان علیهم السلام و البته ترویج عشق ایشان است
من هیچ استعدادی در این زمنیه ندارم! و بیشتر در دروس مفهومی مثل علوم موفق هستم
سلام و عرض ادب خدمت شما خواهر گرامی
دو جمله ای که از شما نقل قول کردم به نظرم کلیدی ترین بخش فرمایش شماست و من هم طبق همین دو موضوع که فرمودید ، راه حلی که به ذهنم میرسه رو خدمت شما عرض میکنم
چرا فکر میکنید برای یادگیری معارف اسلامی ، لزوماً باید وارد حوزه شد یا در رشته معارف ادامه تحصیل داد؟ معارف دینی شباهت به رشته کامپیوتر داره. اگر کسی بخواد بطور کاملاً تخصصی کامپیوتر رو یاد بگیره ، خب باید در همین رشته ادامه تحصیل بده. اما اگر کسی بگه من میخوام با کامپیوتر بطور کلی آشنا بشم و در زیمنه های مختلف بتونم از این علم استفاده کنم (مشابه مطلبی که شما درمورد معارف فرمودید) ، چنین کسی لازم نیست حتماً رشته کامپیوتر رو بخونه ، بلکه میتونه در حد نیازش علوم کامپیوتر رو از جاهای مختلف کسب کنه. معارف دینی هم به همین صورت هستن ، یعنی اگر قصد متخصص شدن نداریم ، میشه علوم دینی رو در کنار رشته اصلی دنبال کرد و یاد گرفت. هرچند بنده معتقدم اگر کسی وقت کافی بذاره و تلاش کنه ، حتی در بیرون از حوزه هم میتونه به سطح قابل قبولی از فراگیری معارف دینی برسه
از طرفی فرمودید که در برخی از دروس حفظی مشکل دارید. پس اگر دروس معارف رو بصورت جنبی دنبال کنید این مشکل هم حل خواهد شد چون دیگه توی دانشگاه نیستید که ملزم به گذراندن تمام دروس مربوطه باشید ، بلکه اختیار و انتخاب با خود شماست. در این حالت شما میتونید دروس و مطالبی که مد نظرتون هست انتخاب کنید و فقط همون ها رو بخونید و یادبگیرید
همچنین با این روش ، شما در دو رشته علم پیدا خواهید کرد. ابتدا رشته تجربی که در اون علاقه و استعداد دارید. در کنارش هم در علم معارف به اندازهء لزوم میتونید پیشرفت کنید و به سطح مناسبی برسید. لذا پیشنهاد من اینه که رشته تجربی رو انتخاب کنید و همون رو به عنوان رشته اصلی ادامه بدید. اما در کنارش و طبق علاقه و اولویتی که مد نظرتون هست ، مباحث دینی ، اخلاقی و عرفانی رو هم بصورت رشته جنبی دنبال کنید
یک نکته بسیار مهم:
این نظر شخصی من هست و شاید دیگران مخالف باشن ، اما من روی این نظر تاکید دارم. هدفی که شما برای خودتون تعریف کردید ، یعنی فراگیری معارف اسلامی و در پی اون آموزش این معارف به سایر افراد و جذب اونها به راه درست ، هدفی نیست که صرفاً در لابلای کتاب ها دنبال تحقق اون باشید. من علاوه بر راه بالا که خدمت شما گفتم ، پیشنهاد میکنم در جاهای دیگه ای هم دنبال دست یابی به این هدف باشید (البته درس و کتاب در جای خودش لازمه). مثلاً در بین مردم ، در کوچه و بازار ، و حتی در درون خودتون. به قول خواهران گرامی که قبل از بنده شما رو راهنمایی کردند ، شما در همون علوم تجربی هم میتونید به دنبال بهترین و ناب ترین معارف بگردید و حتماً به نتیجه خواهید رسید
حرف آخر:
هرگز عجله نکنید. هیچ کسی یک شبه علامه نشده. از هیجانِ "آموزش همه چیز با هم" ، صرفاً به عنوان یک محرک استفاده کنید. نه بیشتر
و اگر میخواین به نتیجه برسید ، خودتون رو از حصار تحصیل صرف آزاد کنید و این تفکر رو که همه چیز رو میشه توی داشگاه و یا حوزه کسب کرد فراموش کنید
سلام
در چنین حالتی می توان در رشته تجربی ادامه تحصیل داد و در کنار دروس دانشگاهی به مطالعه آزاد علوم دینی پرداخت. البته موسساتی وجود دارد که به مطالعات دروس دینی می پردازد.
چرا فکر میکنید برای یادگیری معارف اسلامی ، لزوماً باید وارد حوزه شد یا در رشته معارف ادامه تحصیل داد؟
همچنین با این روش ، شما در دو رشته علم پیدا خواهید کرد. ابتدا رشته تجربی که در اون علاقه و استعداد دارید. در کنارش هم در علم معارف به اندازهء لزوم میتونید پیشرفت کنید
سلام
از راهمایی شما بزرگوار متشکرم:Gol:
در رابطه با این جمله شما:من دوست دارم یک کار رو فقط دنبال کنم.یعنی اگر قرار به تجربی برم فقط همین رشترو دنبال کنم ویا بالعکس.اگر قرار در رشته معارف تحصیل کنم فقط همین رشته
نمیدونم تونستم مفهوم رو برسونم یانه...
دوست دارم کار آیندمو از همین الان دنبال کنم و درهمون رشته تلاش کنم،تا شاید در اون رشته موفق باشم...من نمی تونم همزمان در دورشته تحصیل داشته باشم...
و اینها دلایل سردرگمی بندست...
از طرفی خانواده هم اسرار به تحصیل بنده در رشته تجربی دارند.
از طرف دیگه وقتی میبینم برادرم که در این رشته تحصیل دارن به سختی درس میخونن و شاید در کل من روز دو ساعت ایشونو ببینم؛...نمیدونم میتونم مثل ایشون انقدر درس بخونم یانه...
در رابطه با این جمله ارزشمند شما:
هرگز عجله نکنید. هیچ کسی یک شبه علامه نشده.
کاملا باشما موافقم.:Sham::Gol:
متشکرم از اینکه من حقیر رو لایق جملات ارزشمند خود دونستید.
با دعای شما بزرگان امیدوارم انتخاب خوبی داشته باشم...:Gol:
سلامدر چنین حالتی می توان در رشته تجربی ادامه تحصیل داد و در کنار دروس دانشگاهی به مطالعه آزاد علوم دینی پرداخت. البته موسساتی وجود دارد که به مطالعات دروس دینی می پردازد.
سلام.
متشکرم
موضوعی است که من به بزرگوار قبلی هم گفتم.
فکر کنم لازم باشه تا به شما بزرگوار هم بگم:
ببخشید وقتتون رو میگیرم:
دوست دارم کار آیندمو از همین الان دنبال کنم و درهمون رشته تلاش کنم،تا شاید در اون رشته موفق باشم...من نمی تونم همزمان در دورشته تحصیل داشته باشم...
و اینها دلایل سردرگمی بندست...
از طرفی خانواده هم اسرار به تحصیل بنده در رشته تجربی دارند.
از طرف دیگه وقتی میبینم برادرم که در این رشته تحصیل دارن به سختی درس میخونن و شاید در کل من روز دو ساعت ایشونو ببینم؛...نمیدونم میتونم مثل ایشون انقدر درس بخونم یانه...
سلام.
متشکرم
موضوعی است که من به بزرگوار قبلی هم گفتم.
فکر کنم لازم باشه تا به شما بزرگوار هم بگم:
ببخشید وقتتون رو میگیرم:
دوست دارم کار آیندمو از همین الان دنبال کنم و درهمون رشته تلاش کنم،تا شاید در اون رشته موفق باشم...من نمی تونم همزمان در دورشته تحصیل داشته باشم...
و اینها دلایل سردرگمی بندست...
از طرفی خانواده هم اسرار به تحصیل بنده در رشته تجربی دارند.
از طرف دیگه وقتی میبینم برادرم که در این رشته تحصیل دارن به سختی درس میخونن و شاید در کل من روز دو ساعت ایشونو ببینم؛...نمیدونم میتونم مثل ایشون انقدر درس بخونم یانه...
سلام
پس برو رشته ی روان شناسی دیگه .. خب مشخصه که موفقیت بیشتری در این رشته کسب میکنی ...
ضمنا عزیزم شما هر رشته ای بری باید بخونی و تلاشت رو بکنی ... احساس میکنم کمی هم راحت طلب هستی ! فکر میکنی رشته معارف آسونتره ؟ نه هر رشته ای سختی های خودشو داره و اینم فراموش نکن ممکنه شما و برادرت در یک سطح نباشید و مثلا شما سریعتر یاد بگیری... علاقه که داشته باشی و مستعد هم که باشی اصلا گذر زمان رو نمیفهمی بلکه لذت هم میبری :ok:
من دوست دارم یک کار رو فقط دنبال کنم.یعنی اگر قرار به تجربی برم فقط همین رشترو دنبال کنم ویا بالعکس.اگر قرار در رشته معارف تحصیل کنم فقط همین رشته
اگر اصرار دارید حتماً یکی رو انتخاب کنید ، پیشنهاد من (صرفاً پیشنهاد) علوم تجربی هست
اما از طرفی هم واقعاً نظرم اینه که یادگیری دو یا حتی چند رشته در کنار هم در دراز مدت کار چندان دشواری نیست. سختی زمانی هست که بخوایم هر دو رو بلافاصله در کنار هم و اون هم بصورت جامع و کامل شروع کنیم و ادامه بدیم. به همین دلیل هم عرض کردم که عجله نکنید ، منظورم این بود که فعلاً تمرکز رو روی یک رشته (با اولویت علوم تجربی) بذارید و بعدها به معارف هم بپردازید. همون مطلبی که سرکار خانم "مشک" هم به شما گفتند:
وقتی به چندتا چیز علاقه داری ، برنامه ریزی کن که اگردر توانت هست به همشون یکی یکی برسی
و ضمناً به نظرم آینده رو هم در نظر بگیرید و فقط به ابتدای انتخاب فکر نکنید. برای راهنمایی هم که کار خاصی نکردم خواهر گرامی
انشاالله موفق باشید
با توجه به اینکه:
هدف من از تحصیل در رشته معارف درک بیشتر خداوند،رسولان و امامان علیهم السلام و البته ترویج عشق ایشان است.
برای رفع سردرگمی بهتر است فرد از خود سؤال کند که کدامیک از این دو مسیر (رشته) به رضایت خداوند و ائمه اطهار (علیهم السلام) نزدیک تر است.
میشه نظر نهایی خودتونو بگید؟؟
اونهمه انرژی صرف شد و حرف زده شد نظراتم بود!
با توجه به همون ها میشه نتیجه گیری کرد.
گیرم که بنده بگم برو فلان رشته، دو تای دیگه بگن نه برو اون یکی، خب حالا که چی؟!
اینطور که بدتر گیج میشید!
[SPOILER]در آینده هم اگر از اون رشته خوشتون نیومد یا هر اتفاقی افتاد اولین چیزی که توی ذهن آدم میاد اینه:
ببین فلانی به من گفت برو، من که زیاد دلم نمیخواست!!![/SPOILER]
این شمایید که باید با توجه به چیزهایی که از حرف های استاد راهنما و بنده و سایر دوستان فراگرفتید تصمیم نهایی رو بگیرید.
کسی برای شما تصمیم نخواهد گرفت.
در ضمن اینو هم بدونید که شما اولین و تنها فردی نیستید که در این مقطع سنی اینطور مردد هستید،
همه ماها کم و بیش چه در انتخاب رشته دبیرستان و چه در انتخاب رشته دانشگاه بین دو یا چند رشته گیر میکنیم!
شرایط خیلی پیچیده ای نیست،
یا باید روی پای خود ایستاد و منطقی شرایط رو سنجید و تصمیم گرفت،
یا باید تسلیم امر مشاورها شد.
{که من خدا رو شکر میکنم در اون دوران این راه رو انتخاب نکردم
و گرنه الان فارغ التحصیل زمین شناسی بودم با اون درصد بالای زمین توی کنکور! فقط استعداد داشتم و علاقه هیچ!}
+ راستش به عقیده بنده با توجه به اینکه اینهمه تردید و دو دلی برای حوزه دارید،
شاید حوزه رفتن براتون اون شور و اشتیاق و اراده ای که لازم هست رو نداشته باشه و موفقیت چندانی هم...
در هر حال موفقیتتون رو آرزومندم.
quote] =مجنون الحسین(ع);775352]آیا اگر من در رشته معارف اسلامی ادامه تحصیل بدم میشه وارد دانشگاه فرهنگیان بشم؟
با عرض سلام و ادب
با توجه به بررسی هایی که بنده انجام دادم میشه از طریق این رشته وارد دانشگاه فرهنگیان شد
البته برای اطمینان بیشتر بروید به خود این مدارس و از معلمین و کادر اجرایی و مدیریتی و اساتید مشاوره آن مدارس پرس و جو نمایید.
ببخشید یک مشکل اساسی دیگر هم وجود داره...
خانواده مادرم بسیار مذهبی هستنداما در مقابل خانواده پدرم...نمیگم اصلا اما زیادبراشون مهم نیست.مثلا ماکه چادری هستیم رو دعوت نمیکنن و میگن شما مایه ننگ هستید!
حتی مارو دیوانه و افراطی میخونن...
به نظر شما اگر وارد معارف بشم کار سخت تر نمیشه؟
در صورتی که رشته باب پسند آنها و یا جامعه انتخاب نمایید شاید نگاه آنها مقداری تفاوت نماید ولی مشخص نیست بتوانید روی آنها تاثیر گذارید و حتی ممکن است بخاطر اینکه به دل خود توجه نکردید تا آخر عمر احساس پشیمانی کنید و حال آنکه در صورت تحصیل در رشته معارف و یا حوزه می توانید ضمن بالا بردن اطلاعات دینی خود بیشتر تاثیر گذار باشید(بخاطر محتوای بیشتری که دارید)
در مورد انتخاب رشته نیز چند نکته را خدمت شما عرض میکنم :
- ابتدا هدف خود را از زندگی در این دنیا انتخاب نمایید هدفی که تمام تلاشها برای رسیدن به آن می باشد
- دقت نمایید کدام رشته شما را به آن هدف نزدیکتر می نماید.
- علاقه بسیار مهم می باشد که باید به آن اهمیت ویژه داد.و پس از آن استعداد و امکانات و نیازهای فردی و اجتماعی.
- منظور شما از این هدف «هدف من از تحصیل در رشته معارف درک بیشتر خداوند،رسولان و امامان علیهم السلام و البته ترویج عشق ایشان است.»
- اگر یک درک و آشنایی سطحی می باشد لزومی به رفتن به حوزه یا خواندن رشته معارف نیست و در صورتی که می خواهید آینده علمی و مطالعاتی و شغلی خود را با آن گزه بزنید حوزه بروید و یا رشته معارف را برگزنید.
- به خاطر یک یا دو درس رشته دلخواه خود را تغییر ندهید چرا که آن دروس را با راهنمایی اساتید می توانید پشت سر گذارید.
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی