اینکه فردی در راه هدفش تلاش میکند و حتی قربانی میشود دلالت بر باور صادقانه شخص به هدف یا پذیرشی از روی ناچار و جبر جمع و یا جامعه باشد.
حتی اگر فرد به میل و رقبت شخصی دست به چنین کاری بزند دلالت بر صدق در باور او دارد و لزوما دلالت بر صحت هدف او نمیکند .
گفتگو در قالب این موضوع خارج از موضوع این تاپیک است و بهتر است در تاپیکی مجزا مطرح شود.
پس هیچ یک از طرفین در موضع کاملا برحق نیستند و دلایل عقلی شان ناخالص است که همین امر موجب اختلاف آراست.
سلام مجدد به شما
کدام منابع از نظر شما نادرست است؟ مشاهدات ، فسیل ها....
اون مواد نادرست از نظر شما کدام اند که باعث نتیجه گیری غلط در این تاپیک میشود؟
جناب ابوالفضل،
هر معلولی، علتی دارد. لذا هر علتی، هدفمند است. و هدفش ایجاد و تحقق معلول است.
دیگر چه برسد به علت غائی.
مشکل اینجاست که تصور شما از یک پدیده تصادفی (مانند جهش ژنتیکی تصادفی) اینست که این پدیده بدون علت، یا بدون هدف صورت پذیرفته.
سلام
این جمله ی قرمز در واقع به نظر تکامل گراها و داروینیسم شباهت داره . علتی هم که اینا تعریف میکنند در واقع در راستای خودبخودی بودن هست .
هدف یا علتی که بدون خالق شکل گرفته باشه ( خودبخودی )
اما این خیلی متفاوت هست اینکه انسان خالقی دارد و هدف و علت از او سرچشمه میگیرد . در این صورت زندگی معنا پیدا میکنه و از حالت پوچی خارج میشه
__________________
1 _ فرض بفرمایید یه پلی در اثر شرایطی خوبخودی در طبیعت ایجاد شده ( طی فرسایش خاک و عبور اب و . . .) ===> علت طبیعی داره ولی هدف دقیق تعریف نمیشه ( گرچه بعدا هدفی شکل میگیره مثلا بعوان زیبایی اما از پیش تعریف شده نیست )
2_ حالا ما یه پلی رو روی رودخانه با دست ایجاد کرده ایم ===> هدف : گذر مردم و ماشین ها __ خالق : انسان __ ( همه چی طبق برنامه هست و دست وجودی اگاه پشت قضیه هست )
برادر گرامی، برای ما نیز جالب و عجیب است که چرا کاربرانی فرهیخته همانند جنابعالی، به جای کلی گوئیهای گاهاً کنایه آمیز، بصورت علمی در مباحث شرکت نمیکنند و دیگر کاربران را از دانششان بی بهره میگذارند؟
سلام علیکم
دقیقا مسئله این است که مهم نیست من نظری بدهم یا ندهم. مسئله پیش گرفتن شیوه درست است.
دو طرف با داده های متفاوت و تعاریف ذهنی مختلف به بحث مینشینند.
همان ابتدا باید مفاهیم ذهنی و تعاریف را مشخص کنند.
هر کسی برای خودش زبان علم و فرگشت شده و نه منبع و مرجعی دارد و نه تعریف روشنی.
وقتی طرف تکلیف خودش با فرگشت مشخص نیست چرا آمده دفاع میکند نمیدانم چرا؟
من به شما پیشنهاد میکنم قبل از اینکه با دیگران گفتگو کنید ببینید تعریف و ذهنیت آنها و خودتان و علم، نسبت به کلماتی که به کار میبرید چیست؟
وقتی گفتگو بر پایه ی سست استوار شود بحث هایی که در سه صفحه جمع میشود به 50 صفحه میرسد.
البته مرحله بعد از تعریف، تبیین منطقی است.
مثلا خودم وقتی پست ابتدایی را خواندم به این فکر میکردم که آن را به شکل منطقی و شسته و رفته بازخوانی کنم.
وقتی این طوری فکر نکنیم کلی بحث انحرافی و غیرمنسجم پیدا میشود.
یادم هست یک عالمی صحبت میکرد کلی بحث کرد گفتم الان سر و ته ماجرا را گم کرد. دیدم نه همه چیزش روی حساب و کتاب است. همه حرفهایش به صورت یک چارت درختی و منظم هستند. و هر جمله جایگاهش مشخص است.
سلام مجدد به شما
کدام منابع از نظر شما نادرست است؟ مشاهدات ، فسیل ها....
اون مواد نادرست از نظر شما کدام اند که باعث نتیجه گیری غلط در این تاپیک میشود؟
درود بر شما.
مثلا شما تا مشخص نکنید آدم دقیقا در 7000 سال یا 11000 هزار سال قبل خلق شده، پیدا شدن یک پالتو پوست ابتدایی مربوط به مثلا 9000 سال پیش نتیجه ی سالمی به شما نمی دهد.
در این صورت عقل نمی تواند نتیجه ی قطعی از این داده های ناخالص بگیرد.
قدیمی ترین فسیل قابل شناسایی و واضح مربوط به موجودی تک سلولی شبیه سیانوباکتری های کنونی هست
در غرب استرالیا یافت شده و متعلق به 3.5 میلیارد سال پیش
اینکه ساده تر از این حیات بوده یا نه مبهم هست.
اگر بوده باشد هم به هر حال یه چیزی شبیه سلول بوده و دارای یه پیچیدگی هر چند ساده ( غشای لیپیدی دارای اب و پلیمر حیاتی ) __ در کل بعنوان یه مجموعه منظم
چیزی هم فکر نکنم در این باره کشف شده باشه
و اینکه اصلا چرا شروع به تکامل کرده!
نظریه اپارین
مبحث سوپ بنیادین
و..
که در خصوص اغاز اولیه حیات مطرح شده
و به نظرم اصولا بیشتر بر روی فرضیات قرار دارند تا قطعیات
چون به طور قطع و با یقین 100 درصد کسی نمیتونه بگه در 3.85 میلیارد سال قبل روی زمین چه شرایطی وجود داشته
شناسایی مسیر های دقیق پیدایش حیات ممکن نیست چون آثار چشمگیری ازش وجود نداره. کارکرد فرضیه پیدایش حیات نشون دادن امکان (و نه وقوع) آغاز حیات به صورت خود به خوده.
میشه توضیح بدید چرا اشتباهه اگر بیان بشه که انسانهای کنونی از نسل آدم و حوا هستند؟
چه منافاتی با وجود انسانهای قبل از خلقت آدم(ع) داره که باعث میشه این دیدگاه اشتباه باشه؟
تنوع ژنتیکی انسان با پیدایشش در هفت هزار سال پیش تطابق نداره. به علاوه این که از یه زوج نمی تونیم این تعداد زیاد از نمونه های مختلف ژن رو داشته باشیم (حتی اگه شیوع بیماریهای ژنتیکی به خاطر ازدواج نزدیک یا اثر موسسو در نظر نگیریم، که گونه رو در نسلهای اول منقرض می کنه) جمعیت انسانها در هیچ دوره ای نمی تونسته کمتر از چندصد یا چند هزار نفر باشه.
قرآن کریم هم در آیه 20 سوره عنکبوت، بیانی بر همین سیاق دارد مبنی بر کشف چگونگی آفرینش و پیدایش حیات :
« بگو در زمين بگرديد و بنگريد چگونه آفرينش را آغاز كرده است »
بحث جادوزدائی از جعبه جادو نیست جناب آورورا.
بلکه بحث پی بردن به آیات الهی و کشف حقایق است.
درود بر همه دانشمندانی که با پشتکار و زحمت بی وقفه، آیات قدرت و حکمت خداوند را رمزگشائی میکنند.
فرضیاتی که دانشمند بعد از باز کردن در جعبه جادو می سازه مستقل از خود فرایند جادوزداییه. پست من در مورد موضوع اول بود.
درود بر شما.
مثلا شما تا مشخص نکنید آدم دقیقا در 7000 سال یا 11000 هزار سال قبل خلق شده، پیدا شدن یک پالتو پوست ابتدایی مربوط به مثلا 9000 سال پیش نتیجه ی سالمی به شما نمی دهد.
در این صورت عقل نمی تواند نتیجه ی قطعی از این داده های ناخالص بگیرد.
سلام، بله حق با شماست اما در مورد این مثال روایت 11 هزار سال در منابع دینی رو من نشنیدم تا حالا
سلام، بله حق با شماست اما در مورد این مثال روایت 11 هزار سال در منابع دینی رو من نشنیدم تا حالا
سلام
بنده هم این رقم رو در کامنت جناب استوار مشاهده کردم اولین بار و در همین تاپیک:
استوار;793201 نوشت:
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
و چگونه انسان حاصل فرگشت را با انسانی که طبق برخی اخبار و روایات در حدود 7 یا 9 یا [="#FF0000"]11 هزار سال[/] عمر دارد، جمع مینمایند؟
البته برای مثال عرض کردم.
می خواستم به این نتیجه برسیم که ما نمی تونیم از میکسر عقل توقع مخلوطی از نتایج صحیح رو داشته باشیم در حالیکه اطلاعات و مواد اولیه ای که در این میکسر می ریزیم، صحت شون محل تردید هست.
دوست گرامی، بنده واقعا متوجه نمیشوم که چرا یک پدیده تصادفی، باید خارج از کوریدور برنامه و هدف الهی قلمداد شود؟
بنده هنوز مطمین نیستم شما چه تعریفی از تصادفی مد نظرتان است که آنرا با برنامه و هدف الهی در تضاد نمیدانید،
اما میدانید یکی از دلایلی که افرادی دین ستیزی مانند داکینز برای انکار خدا بکار میبرند همین تصادفی بودن پیدایش حیات و جانداران است
..........
آیا منظورتان این است که جهش های تصادفی منجر به پیدایش گونه های جدید تحت هدایت و کنترل خدا صورت میگیرند؟ اگر بله، آیا میتوان گفت این جهش ها تصادفی هستند؟
تعریف مد نظر بنده برای پدیدههای تصادفی، متناسب با میزان علم و دانش و آگاهی تجربی بشر نسبت به قوانین عالم طبیعت است.
هنگامی که ما نسبت به علت رخداد چیزی، دانش و آگاهی نداشته باشیم، آن پدیده تصادفی قلمداد میشود.
خب واضح است که این موضوع بدون درک و باور به یک میدان شعور و آگاهی، منجر میشود به عدم باور قانون علیت.
تک تک ذرات بنیادی عالم طبیعت، دارای شعورند و بسته به اطلاعاتی که از این میدان دریافت میکنند، رفتاری خاص بروز میدهند.
ما نیز متناسب با علم و دانش و آگاهی خودمان، ممکن است علت آن رفتار خاص را ندانیم و آنرا تصادفی قلمداد کنیم،
و مثلا بگوئیم فرود آمدن الکترون در آن موضع ، رخدادی تصادفی بوده.
یا مثلا بگوئیم لغزش آنزیم پلیمراز در تقسیم سلول، رخدادی تصادفی بوده.
بنابراین ما با توجه به محدوده دانشمان، میگوئیم جهش ژنتیکی تصادفی.
و این سخن اشتباهی نیست. چون واقعیتِ امر همین است.
اما حقیتِ امر ، آنست که این رخداد در کوریدور قوانین حاکم بر طبیعت، قطعا علتی دارد.
دانائی ما درباره این «قطعا» ، نه از طریق دانش تجربی، بلکه از راه عقلی حاصل شده.
حال اگر این احتمال وجود داشته باشد، این سوال پیش می آید که آیا فرزندان جضرت آدم برای تداوم نسل با این موجودات زاد و ولد داشته اند یا خیر؟ که البته ظاهرا جواب خیر است. تا جایی که میدانم دو پاسخی که به نحوه زاد و ولد فرزندان آدم داده شده این ها هستند:
1- فرزندان حضرت آدم (برادران و خواهران) با همدیگر ارتباط بر قرار میکرده اند و از این طریق نسل انسان گسترش یافته.
2- خداوند موجوداتی از جنس اجنه و فرشتگان را برای برقراری ارتباط با فرزندان آدم به زمین فرستاده.
لطفا اگر توضیحی وجود دارد عنایت بفرمایید.
دو نظریه ای که شما مطرح کردید بین مفسرین مشهور است که مثلا علامه طباطبایی نظر اول را میپذیرد.
اما این مطلب مربوط به نسل اول و زمان آنهاست و نسبت به نسلهای بعد و ارتباط گیری آنها ساکت است.
هر چند اختلاط نسل بین فرزندان حضرت آدم و دیگر انسانهای پیشین صرفا یک احتمال است که مبتنی بر عدم انقراض آنها و ملاقات فرزندان آدم(ع) با آنهاست... این مطلب در متون دینی اشاره ای نشده و صرفا یک احتمال است.
تنها در فلات ایران، آریاییان که از نژاد هندو اروپایی بودند و در شمال فلات ایران زندگی می کردند، 7000 سال پیش از میلاد آغاز به مهاجرت به فلات ایران کردند. 7000 سال پیش از میلاد حتی 2000 سال قدیمی تر از هبوط آدم می باشد. این مهاجرت تا 4000 سال پیش از میلاد ادامه داشت یعنی 1000 سال بعد از حضرت آدم! آریاییان منقرض نشدند و نژاد آنها تا الان هم در روی زمین وجود دارد و خود ما ایرانیان از این نژادیم. خوب اینها که بودند؟ اگر اینها از نسل آدم نبودند، احتمالا خیلی از ما آریایی ها از ما هم از نسل آدم نیستیم!!
اطلاعات بنده در مورد دوران مهاجرت آریائیها، دوره هزاره سوم پیش از میلاد است. یعنی از 3000 سال قبل از میلاد تا 2000 سال قبل از میلاد.
(مقاله «آریایی، مدارک و شواهد باستانشناسی» از دکتر جواد نیستانی منتشر شده در دانشنامه ایران، سال 1386)
در حالی که شما این مهاجرت را مربوط به هزارههای پنجم و ششم پیش از میلاد میدانید.
اگر مرجع اعداد ذکر شده را بیان کنید ، ممنون میشم.
تذکر یک نکته به دوستان شاید بد نباشد.
طبق اسناد موجود در متون دینی، آدم و حوا لباس نمی پوشیدند و با برگ شرمگاه خود را می پوشاندند.
اگر آدم و حوا حداکثر 7000 سال قبل ایجاد شده باشند، هر نوع پارچه یا پوشاک نباید قبل از خلقت این دو وجود داشته باشد.
پس کافیست یک تکه پارچه، مثلا متعلق به 10000 سال قبل پیدا شود!
در اینصورت اسنادی که متون دینی ارائه کرده، در باب خلقت نخستین آدم، زیر سوال خواهد رفت...
پوشاندن عورت توسط برگ درخت مربوط جایگاه بهشتی حضرت آدم و حوا است که با از دست دادن پوشش بهشتی و معنوی، مجبور بودند خود را با برگ درخت که در دسترس بود بپوشانند: فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ ناداهُما رَبُّهُما أَ لَمْ أَنْهَكُما عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَكُما إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُما عَدُوٌّ مُبينٌ (اعراف/22 )؛ پس آن دو را با مكر و فريب از مقام و منزلتشان فرود آورد [و به خوردن درخت ممنوعه نزديك كرد]، هنگامى كه از آن درخت چشيدند، شرمگاه بدنشان بر دو نفرشان نمايان شد و هر دو دست به كار چسبانيدن برگ [درختان] بهشت به خود شدند و پروردگارشان بر آن دو بانگ زد: آيا من شما را از آن درخت نهى نكردم، وبه شما نگفتم: بى ترديد شيطان براى شما دشمنى آشكار است؟!
همانطور که میبینید این آیه در مقام اضطرار حضرت آدم و حوا است نه زمان اختیار که لباس بدوزند... بنابراین حتی اگر لباسی کشف بشه که متعلق به قبل از آن دو بزرگوار باشد ناقض خلقت آنها نیست.
مشکل اینجاست که تصور شما از یک پدیده تصادفی (مانند جهش ژنتیکی تصادفی) اینست که این پدیده بدون علت، یا بدون هدف صورت پذیرفته.
این جمله ی قرمز در واقع به نظر تکامل گراها و داروینیسم شباهت داره . علتی هم که اینا تعریف میکنند در واقع در راستای خودبخودی بودن هست .
هدف یا علتی که بدون خالق شکل گرفته باشه ( خودبخودی )
اما این خیلی متفاوت هست اینکه انسان خالقی دارد و هدف و علت از او سرچشمه میگیرد . در این صورت زندگی معنا پیدا میکنه و از حالت پوچی خارج میشه
به نظرم قسمتهای آبی رنگ، صحیح نیستند.
زیرا تبیین صحیح قانون علیت، ما را قطعا به علت غائی حکیم و هدفمند رهنمون میکند.
دقیقا مسئله این است که مهم نیست من نظری بدهم یا ندهم. مسئله پیش گرفتن شیوه درست است.
دو طرف با داده های متفاوت و تعاریف ذهنی مختلف به بحث مینشینند.
همان ابتدا باید مفاهیم ذهنی و تعاریف را مشخص کنند. هر کسی برای خودش زبان علم و فرگشت شده و نه منبع و مرجعی دارد و نه تعریف روشنی.
وقتی طرف تکلیف خودش با فرگشت مشخص نیست چرا آمده دفاع میکند نمیدانم چرا؟
من به شما پیشنهاد میکنم قبل از اینکه با دیگران گفتگو کنید ببینید تعریف و ذهنیت آنها و خودتان و علم، نسبت به کلماتی که به کار میبرید چیست؟
وقتی گفتگو بر پایه ی سست استوار شود بحث هایی که در سه صفحه جمع میشود به 50 صفحه میرسد.
البته مرحله بعد از تعریف، تبیین منطقی است.
مثلا خودم وقتی پست ابتدایی را خواندم به این فکر میکردم که آن را به شکل منطقی و شسته و رفته بازخوانی کنم.
وقتی این طوری فکر نکنیم کلی بحث انحرافی و غیرمنسجم پیدا میشود.
یادم هست یک عالمی صحبت میکرد کلی بحث کرد گفتم الان سر و ته ماجرا را گم کرد. دیدم نه همه چیزش روی حساب و کتاب است. همه حرفهایش به صورت یک چارت درختی و منظم هستند. و هر جمله جایگاهش مشخص است.
در حالت کلی، حرفهایتان کاملا درسته.
مفاهیمی که در مورد آنها بحث میشود، باید بصورت شفاف تبیین شوند.
اما در مورد قسمت قرمز رنگ:
بنده از مطالعه پستها نتیجه گرفتم که همه کاربران طرفدار این نظریه، از آن بخوبی آگاهند و تکلیفشان با فرگشت روشن است.
جمعیت انسانها در هیچ دوره ای نمی تونسته کمتر از چندصد یا چند هزار نفر باشه.
به نظر شما بالاخره انسان مبدء پیدایش داره یا نه؟
منظور شما از هیچ دوره ای چیه دقیقا؟
حتی در صورت تکامل هم انسان مبدء پیدایش داره.
دلیل این نظر هم اگه بگید خوبه
درود بر شما جناب عامل.
اینجا حرفی از ریختن لباس معنوی نیست!
آیه می گوید:
هنگامی که درخت را چشیدند، عورت هایشان نمایان شد بر هم.
یعنی قبلا مخفی بوده و این اخفا می تواند بواسطه ی موهای زائد بدنشان باشد که بعد با چشیدن درخت ریخته.
در حالت کلی، حرفهایتان کاملا درسته.
مفاهیمی که در مورد آنها بحث میشود، باید بصورت شفاف تبیین شوند.
اما در مورد قسمت قرمز رنگ:
بنده از مطالعه پستها نتیجه گرفتم که همه کاربران طرفدار این نظریه، از آن بخوبی آگاهند و تکلیفشان با فرگشت روشن است.
سلام
میگویند یک نفر که چیزی نمیدانست قرار شد منبر برود.
و در فکر این بود که چه بگوید...
رفت بالای منبر و گفت میدانید چه میخواهم بگویم ...
روز دوم همین را پرسید
عده ای گفتند میدانیم
و عده ای گفتند نمیدانیم
منبری گفت پس انها که میدانند به انها که نمیدانند یاد بدهند.
و از منبر پایین امد.
حالا انها که میدانند، اموزش بدهند و انها که نمیدانند از انها که طرفدار فرگشت هستند و میدانند، بپرسند تا یاد بگیرند و طرفدار فرگشت را درک کنند.
وقتی مفاهمه درست انجام شود مغالطات آشکار میشود.
و السلام علیکم و رحمه الله
منبری گفت پس انها که میدانند به انها که نمیدانند یاد بدهند.
حالا انها که میدانند، اموزش بدهند و انها که نمیدانند از انها که طرفدار فرگشت هستند و میدانند، بپرسند تا یاد بگیرند و طرفدار فرگشت را درک کنند.
برادر گرامی، طبیعتاً شما آن منبری نیستید.
لذا نیازی نیست برای کاربران شرکت کننده در مباحثه، تکلیف خاصی معین کنید.
بحث، روال منطقیش را دارد طی میکند.
و طبیعتا اگر در این زمینه مشکلی باشد، کارشناس گرامی یا مدیران مربوطه، اقدامات لازم را انجام خواهند داد.
بنده استدلالی از تکامل گرایان خواندم (آقای داوکینز) ایشون وجود گونه های نامؤفق ژنتیکی، بیماری های ژنتیکی رو مثال نقض برای (طراحی هوشمند) می دونستند
لطفاً اگر کسی میداند با وجود این مسئله (طراحی هوشمند) نقض نمی شود راهنمایی کند
برادر گرامی، طبیعتاً شما آن منبری نیستید.
لذا نیازی نیست برای کاربران شرکت کننده در مباحثه، تکلیف خاصی معین کنید.
بحث، روال منطقیش را دارد طی میکند.
و طبیعتا اگر در این زمینه مشکلی باشد، کارشناس گرامی یا مدیران مربوطه، اقدامات لازم را انجام خواهند داد.
سلام
من تکلیف تعیین نکردم.
شما پیگیر شدید و از من نقل گرفتید
من هم نظرم را گفتم.
میتوانستم به پستهای شما پاسخ ندهم.
انچنانکه شما پاسخ ندادید.
بنده استدلالی از تکامل گرایان خواندم (آقای داوکینز) ایشون وجود گونه های نامؤفق ژنتیکی، بیماری های ژنتیکی رو مثال نقض برای (طراحی هوشمند) می دونستند
لطفاً اگر کسی میداند با وجود این مسئله (طراحی هوشمند) نقض نمی شود راهنمایی کند
مثال نقض، در واقع ارائه حداقل یک استثناء برای یک حکم کلیست.
استدلالی که بر این مبنا صورت گیرد، صحیح بوده و باعث نقض کلی بودن حکم میشود.
در اینجا ما باید از طرح آن طراح هوشمند، آگاه باشیم.
باید بدانیم حکم کلی که قرار است برایش مثال نقض ارائه شود، چیست؟
آیا حکم کلی آن طراح هوشمند، این بوده که تمامی افراد بشر بیماری ژنتیکی نداشته باشند؟
آیا حکم کلی وی این بوده که در تقسیم سلولی نباید جهش مضر (که عامل اصلی دو سوم سرطانهاست)، رخ دهد؟
استدلال آقای داوکینز وقتی میتواند درست باشد که از حکم کلی آن طراح هوشمند مطلع و با خبر باشد.
و آنگاه بتواند با ارائه مثال نقض، کلیت حکم را زیر سؤال ببرد.
خب تعریف دقیق و کامل (طراحی هوشمند) چیه مقایسه کنیم با حرف داوکینز
یک مثال برای طراحی هوشمند: شما فرض کن یک نجار ماهر ، عاقل و با تجربه هستی، و میخوای چند مدل میز طراحی کنی، میزها رو با اختلاف کیفیت، نوع، بزرگی و کوچیکی می سازی
اما آیا میای از چوب برای ساخت میز ناقص و معیوب استفاده کنی؟
در حال حاضر، آن توانستن مهم نیست.
مهم آنست که پاسخ دادید.
و اینکه پاسخ دادید، ایجاد دِین نمیکند.
و طاها;793565 نوشت:
انچنانکه شما پاسخ ندادید.
دلیلش را ذکر کردم و از شما درخواستی نمودم که اجابت نکردید.
و طاها;793565 نوشت:
من هم نظرم را گفتم
من تکلیف تعیین نکردم.
شما نظر خاصی ندادید.
بلکه در جایگاه آن منبری، تعیین تکلیفی کردید برای بقیه کاربران:
و طاها;793551 نوشت:
منبری گفت پس انها که میدانند به انها که نمیدانند یاد بدهند.
حالا انها که میدانند، اموزش بدهند و انها که نمیدانند از انها که طرفدار فرگشت هستند و میدانند، بپرسند تا یاد بگیرند و طرفدار فرگشت را درک کنند.
یادم است یک بنده خدایی که میگفت
اصلا دلیل اینکه انسان کنونی مخلوق خداوند است به علت بیماریهای بسیاری است که تنها در گونه ی ما یافت میشود. و این نقص ها و بیماریها بیش از 4000 است.و فکر کنم منظورش این بود که فقط انسانهای کنونی چنین هستند.
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب
دلیلش را ذکر کردم و از شما درخواستی نمودم که اجابت نکردید.
سلام
پاسخ دادم. نسبت به سوال اول گفتم من نمیتوانم کار محال انجام بدهم. مراجعه شود.
نسبت به پستهای اخیر به فرض قبول اینکه طرفدار فرگشت میداند ، گفتم پس دیگران از انها بپرسند تا مفاهمه کامل باشد و مغالطات آشکار شود.
چنانکه خودم پرسیدم برای مفاهمه. پس منبری نبودم بلکه پا منبری بودم.
بقیه موارد انحراف از بحث و بیفایده خواهد بود. پاسخ نمیدهم.
خب تعریف دقیق و کامل (طراحی هوشمند) چیه مقایسه کنیم با حرف داوکینز
یک مثال برای طراحی هوشمند: شما فرض کن یک نجار ماهر ، عاقل و با تجربه هستی، و میخوای چند مدل میز طراحی کنی، میزها رو با اختلاف کیفیت، نوع، بزرگی و کوچیکی می سازی
اما آیا میای از چوب برای ساخت میز ناقص و معیوب استفاده کنی؟
نیازی به تعریف دقیق و کامل از «طراحی هوشمندانه» نیست.
جناب داوکینز یک استدلالی بر پایه مثال نقض ارائه داده ، که بیان شد استنتاج ایشان از نظر منطقی، غلط است.
اگر مثال نقض ایشان بیماریهای ژنتیکی هست، ابتدا در مقدمه باید اثبات کند که حکم کلی طراح هوشمند این بوده که هیچکس بیماری ژنتیکی نباید داشته باشد.
سلام .
بنده بحث را از صفحه 34 به بعد خواندم و نکاتی به نظرم رسید که بیان میکنم :
1. یهود و عمر انسان و جهان :
عامل;793132 نوشت:
ین مطلب رو علامه طباطبایی در المیزان ذکر کرده:
عامل;793132 نوشت:
تاریخ یهود عمر نوع انسانی را بیش از هفت هزار سال نمی داند و این مطلب بی وجه هم نیست، و این همان عددی است که امروز آمار جهانی راجع به تعداد نفوس بشری نشان می دهند، و این موضوع تأکید می کند که عمر نوع انسان (حضرت آدم) همان است که گفته شد یعنی (هفتاد قرن)؛ و این موافق بعضی روایات معصومین(ع) هم هست.
تفسیر المیزان، ج۴،ص۲۳۸و۲۳۹
بنده نمی دانم علامه از کجا این مطلب را می گوید حال که عقیده مشهور یهودیان است که عمر تمام جهان 6000 سال بیشتر نمیباشد . حال چگونه یهود باور دارد که انسان 7000 سال پیش می زیسته ؟
نقل قول:
پدر! دايناسور؟! چگونه دايناسور ميتواند 150 ميليون سال پيش وجود داشته باشد در حالي كه معلم كتاب مقدس من ميگويد عمر جهان حتي به 6000 سال هم نميرسد؟» من به او گفتم نگاهي به مزامير داوود فصل 90 آيه 4 بينداز، آن جا تو ميتواني مطالب كاملاً متحير كنندهاي پيدا كني، حضرت داوود ميفرمايد: «زيرا هزار سال در نظر تو (اي خدا) همانند يك روز است كه گذشته و مانند پاسي از شب است». شايد زمان از ديد حضرت داود با زمان از ديد خالق فرق داشته باشد، شايد زمان متفاوت باشد.
قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ [؟]
فاتح;793362 نوشت:
(فرشتگان گفتند آیا درزمین کسی را قرار می دهی که فساد کند و خون بریزد درحالیکه ما فرشتگان تو را حمد و تسبیح می گوئیم و تو را مقدس می دانیم ؟)
همانطور که جناب فاتح فرمودند این آیه به علاوه احادیثی که از ائمه رسیدند نشان می دهد که قبل از آفرینش انسان ، گروهی دیگر انسان ها می زیسته اند که " نسناس " نامیده می شدند که بر خلاف دیگر گونه ها همدیگر را می کشتند و به این علت منقرض شدند .
یعنی محصول نهایی فرگشت در کره زمین انسان فاسدی بود که هم نوع خودش را می کشت و منقرض شد.
اینجا بود که خداوند اراده میکند که انسانی متفاوت از نسناس بیافریند که یکی از ویژگی های خاصش توانایی نام گذاری اشیا بود :
که البته این بیاموخت به معنی این نیست که مثل کارت حافظه کامپیوتر کپی پیست کرد بلکه به معنی آن است که این قابلیت را به او داد . کسانی که با سبک و سیاق قرآن آشنا باشند متوجه می شوند که سلیقه قرآن در بیان افعال مربوط به طبیعت اینگونه است .
البته ما بسیار هوشمند تر از نسناس ها هستیم :
نقل قول:
آلفرد والاس (29) که مستقل از داروین اصل انتخاب طبیعی را مطرح کرده بود، پی برده بود که ظهور مغز انسان، ماهیت تکامل را بکلی دگرگون می سازد.فاصله بین عقل انسان و میمون بیش از آن است که داروین اذعان کرده بود، و قبایل بدوی هم نمی توانند این فاصله را پر کنند، زیرا قوای بدوی هم نمی توانند این فاصله را پر کنند، زیرا قوای دماغی طبیعی آنها، فی الواقع به پیشرفتگی اقوام متمدن است.همچنین در جایی که داروین تفاوت ناچیزی بین مبادله علائم در حیوانات و زبان انسان می دید، وی زبان را کاملا متمایز و یک«تفهیم و تفاهم کنایی» می دانست.
نقل قول:
وی بر ان بود که:«انتخاب طبیعی»فقط می تواند به انسان بدوی مغزی بدهد که اندکی فراتر از مغز میمون باشد، حال آنکه مغز چنین انسانی، عملا اندکی فروتر از یک فیلسوف است، و چگونه می توان توانش های هنری و اخلاقی انسان را که هیچ سهمی در بقای طبیعی او ندارد تبیین کرد؟
3 . طبق منابع اسلامی حضرت آدم چند هزار سال پیش می زیسته ؟
استوار;793201 نوشت:
و چگونه انسان حاصل فرگشت را با انسانی که طبق برخی اخبار و روایات در حدود 7 یا 9 یا 11 هزار سال عمر دارد، جمع مینمایند؟
می شود منابعتان را برای این سخن بیان کنید و بیان فرمایید که آیا از لحاظ سندی احادیث محکمی هستند ؟
آنچه که بنده شنیده ام :
نقل قول:
حديثي با سند قوي و مستحكم از امام باقر (ع) وارد شده كه امير المؤمنين (ع) ميفرمايد آفرينش آدم هفت هزار سال پس از انقراض «نسناس» بوده است. بحار: ج 11 ص 103 ح 10 ـ صدوق نيز همين حديث را در «علل الشرايع» آورده است. ليكن در متن همان حديث جملهاي هست كه با رقم مذكور متناقض است، بدين شرح «فقال جلّ و عزّ... اني اريدان اخلق خلقاً.... و ابين النسناس عن ارضي و اطهرها منهم» در جملة اخير تصريح شده كه در آن هنگام هنوز نسناسها در روي زمين بودهاند.
نقل قول:
بنابراين به اصطلاح فقها اين حديث قابل عمل نيست. و چون ممكن است كه ما معناي آن را نفهميم به طور محترمانه با اقرار به عدم فهم معناي آن، از عمل به آن خودداري ميكنيم.
منبع : http://binesheno.com/Files/books.php?idVeiw=341&level=4&subid=341
همانطور که در این نقل قول بیان شده در حدیث تنها ذکر شده که 7000 سال پس از نسناس ها آدم ابوالبشر ایجاد شده است و درباره اینکه آیا 7000 سال پیش آدم ابوالبشر ایجاد شده است یا نه مطلبی بیان نشده است .
البته می دانم در این سخن هم احادیث ذکر نشده و برای یک کار علمی مناسب نیست اما بنده حوزوی نیستم و به احادیث دسترسی ندارم اما از آن جا که نگارنده، انسان قابل اعتمادی هستند نقل قول کردم.
4 . طوفان حضرت نوح :
یکی از مسائلی که طرفداران ایجاد حضرت آدم در 7000 سال پیش به آن توجه نمیکنند طوفان حضرت نوح است که در آن همه موجودات زنده جز عده ای قلیل نابود شدند . اگر اینگونه باشد باید گفت همان 7000 سال پیش هم برای توجیه این همه تنوع نا محتمل است و علامه هم در تفسیر المیزان تنها سعی در توجیه تعداد انسان های فعلی در بازه زمانی 7000 ساله با فرض تکثیر از یک جفت بوده و به تنوع ژنتیکی نیز توجه نداشته است http://www.soalcity.ir/node/1718 >
حال اگر این 7000 سال نیز بشکند نور علی نور می شود .
اگر هم حساب کنیم که طوفان در یک منطقه جغرافیایی خاص و نه کل کره زمین اتفاق افتاده به مشکلات دیگری درباره خود طوفان بر می خوریم که بحثشان خارج از موضوع تاپیک است.
5 . اصل عدم قطعیت در گفته های مسلمانان :
antijahl;793431 نوشت:
درود بر شما.
antijahl;793431 نوشت:
مثلا شما تا مشخص نکنید آدم دقیقا در 7000 سال یا 11000 هزار سال قبل خلق شده، پیدا شدن یک پالتو پوست ابتدایی مربوط به مثلا 9000 سال پیش نتیجه ی سالمی به شما نمی دهد.
در این صورت عقل نمی تواند نتیجه ی قطعی از این داده های ناخالص بگیرد.
به نظر می آید مسلمانان درباره کم تر چیزی نظر قطعیشان را میدهند و حرف آقای آنتی جهل نامسلمان سخن درستی است .
آیا قرآن موافق فرگشت است ؟ هم نه و هم آری و به هر دو قابل تاویل است .
آیا طوفان حضرت نوح در کل دنیا اتفاق افتاده یا فقط در یک منطقه خاص ؟ هر دو می شود .
حضرت آدم چند سال پیش می زیسته ؟ 7 ، 9 یا 11 هزار سال پیش و اگر علم گفت که با این تعداد سال کم نمی شود تنوع ژنتیکی را توجیه کرد روایات را توجیه میکنیم .
[="DarkRed"]چیزی که از یاد میره اینه که انسانهای نخستین خیلی از نظر عقل و قدرت تفکر و شیوه زندگی با ما تفاوت داشتن.و فرگشت نمیتونه تا این حد انسانها کم استعداد نخستین رو به امثل انسانهای امروزی نزدیک کنه.
پس بهتره قبول کرد ما از نسل ادم هستیم.ولی انسانهای نسل ادم هم با انسانهای حاصل از فرگشت امیزش داشته ان.[/]
نیازی به تعریف دقیق و کامل از «طراحی هوشمندانه» نیست.
.
سلام
به نظر شما از چه منبعی باید حکم کلی و چگونگی (طراحی هوشمند) رو بدونیم، نظر شخصی بنده اینه که وقتی ما از هوشمندی عملی (در اینجا پیدایش انسان) صحبت می کنیم بصورت ناخودآگاه و پیش فرض این مسئله یعنی عدم پیدایش گونه ی نامؤفق ژنتیکی به ذهن میاد مگه اینکه خلافش ثابت بشه و هوشمندی این طراحی هم نقض نشود
(ساده تر بگم مثال همون نجار، وقتی من از یک نجار ماهر به خوبی و نیکی تعریف می کنیم شما ناخودآگاه این گزینه رو که نجار میز ناقص و معیوب درست کنه رو کنار میذاری، مگر اینکه دلیل خاصی در این بین وجود داشته باشد و برای شما قابل درک باشد)
امن;793599 نوشت:
[="DarkRed"]
پس بهتره قبول کرد ما از نسل ادم هستیم.ولی انسانهای نسل ادم هم با انسانهای حاصل از فرگشت امیزش داشته ان.[/]
سلام به شما، اون وقت با این نگاه فکر نمی کنید نژاد پرستی و فاشیسم را ترویج داده اید
در این حالت منشأ بعضی از ما حیوان که از جهش ژنتیکی به دست آمده و گروهی دیگر ساخته مستقیم دست خداوند با عنایت بسیار ویژه
و نژاد پرستی می تواند توجیه شود
چیزی که از یاد میره اینه که انسانهای نخستین خیلی از نظر عقل و قدرت تفکر و شیوه زندگی با ما تفاوت داشتن.و فرگشت نمیتونه تا این حد انسانها کم استعداد نخستین رو به امثل انسانهای امروزی نزدیک کنه.
پس بهتره قبول کرد ما از نسل ادم هستیم.ولی انسانهای نسل ادم هم با انسانهای حاصل از فرگشت امیزش داشته ان.
فرگشت فرضیه ای است که بیان میکند شامپانزه 48 کروموزومه در گذر یک انتخاب طبیعی تبدیل به انسان 46 کروموزمه شده .
انتخاطب طبیعی یعنی جبری طبیعی ای که منجر میشود گروهی سازگاری پیدا کنند تا حدی که موجودی با ورژن جدید ایجاد شود.
احتمالا در مورد انسان طبیعت جائی برای ادامه حیات گروهی میمون نگذاشته بود ( احتمالا آنها دیدند برای یافتن غذا و امکانات زندگی تحصیلات آکادمیک راه گشاست ) و لذا شامپانزه ها دچار چنین تکاملی در نظر تئوریسین های فرگشت شدند .
برخی دوستانی که در این بحث ها شرکت میکنند متاسفانه سریعا نتیجه گیری میکنند و این اصلا کار درستی نیست . اگر دچار چنین وضعیت میشوند این دست مطالب را فعلا تنهائی نخوانند.
سلام به شما، اون وقت با این نگاه فکر نمی کنید نژاد پرستی و فاشیسم را ترویج داده اید
در این حالت منشأ بعضی از ما حیوان که از جهش ژنتیکی به دست آمده و گروهی دیگر ساخته مستقیم دست خداوند با عنایت بسیار ویژه
و نژاد پرستی می تواند توجیه شود
اول اینکه آنچه که بنده استدلال کردم یک استنباط شخصی است از یک آیه سوره بقره و در این موضوع بنده هم مطمئن نیستم نظر عالمی هم موافق یا مطابق آن ندیده ام.
و بعد اینکه
خداوند انسان را کرامت داد نه یک قشر از انسان را
انسانی که وحی , عقل و فطرتش نادیده بیانگارد و در برابر آنها طغیان کند و غریزه اش را مبنای زندگی اش قرار میدهد مصداق اولئک کالانعام بل هم اذل میشود این نظام خلقت است .
طراح هوشمند موجودات را در نظام خلقت بر شئونات مختلف ایجاد کرده و سیر جوهری بین آنها برقرار است.
سلام به شما، اون وقت با این نگاه فکر نمی کنید نژاد پرستی و فاشیسم را ترویج داده اید
در این حالت منشأ بعضی از ما حیوان که از جهش ژنتیکی به دست آمده و گروهی دیگر ساخته مستقیم دست خداوند با عنایت بسیار ویژه
و نژاد پرستی می تواند توجیه شود
خیر.بستگی به دید طرف داره
از نسل هر کی میخوای باش فقط انسانیت داشته باش.
ان اکرمکم عند الله اتقاکم
در ضمن حرفای من جنبه احتمال هم داره.نمیدونم چطور بعضی از عزیزان نتیجه گیریه قطعی میکنن
به نظرم قسمتهای آبی رنگ، صحیح نیستند.
زیرا تبیین صحیح قانون علیت، ما را قطعا به علت غائی حکیم و هدفمند رهنمون میکند.
با سلام
خب قسمت های آبی رنگ رو بنده هم قبول ندارم .
این تعبیری هست که تکامل گرایان دارند و بخصوص ان هایی که از فرگشت نتیجه گیری می کنند که هیچ خدایی وجود ندارد و پیداش جهان خودبخودی هست .
یعنی یه زمینی همین جوری شانسی بوجود اومده و حیاتی درش بوجود اومده !
_____________
در کل بحث بنده در این موضوع در دو مورد زیر خلاصه میشد :
1 . یکی نقد نظریه فرگشت و مطرح کردن شبهاتی که بهش وارد شده + نظر خودم در مورد فرگشت
2.بیان و تمرکز روی نکاتی که پیدایش حیات زنده روی زمین شانسی نبوده ! یا نمی تونه شانسی باشه ( خلق موجودی اگاه نیازمند وجودی اگاه تر هست که آگاهی مخلوقش در زیر مجموعه از اگاهی مجض خالقش معنا پیدا کنه )
مثلا هوشمندی یه ماشین در راستای هوشمندی انسان معنا پیدا میکنه
___________
{ ( خود مبحث شانس و تصادف رو وجود محدودی بنام انسان ساخته __ در واقع اسم هر امری رو که از اراده اش خارج هست میذاره تصادف
الان بنده یه سکه رو پرتاب میکنم علم به اینکه چه خواهد امد ندارم !
چون رویداد ظاهر شدن خط یا شیر در اراده بنده نیست و یه امر جدا گانه هست !
اما در علت واحد جهان ( خدا ) که اراده هر امری به او بر میگردد دیگر چیزی بنام تصادف معنا و مفهوم ندارد همانطوری که کارهایی که در راستایی اراده ی انسان هست نمی تونیم امر تصادفی حساب کنیم ) ==> انطور که
از نظرات شما برداشت کردم دیدگاه شما در این اصل قابل توجیه هست
یعنی یه امری که از دید ما تصادفی هست ولی در واقع از اراده خداوند خارج نیست و در عین حال هدفمند میتونه باشه ==>( خالقی اگاه و حکیم همیشه خلقتی هدفمند داره) }
و اراده انسان هم زیر مجموعه ای از (در طول ) اراده ی الهی هست
این برای کسانی قبول هست که درجه ی اول به خدا ( علت واحد جهان ) اعتقاد دارند .
نوشته اصلی توسط چالشگر
تنها در فلات ایران، آریاییان که از نژاد هندو اروپایی بودند و در شمال فلات ایران زندگی می کردند، 7000 سال پیش از میلاد آغاز به مهاجرت به فلات ایران کردند. 7000 سال پیش از میلاد حتی 2000 سال قدیمی تر از هبوط آدم می باشد. این مهاجرت تا 4000 سال پیش از میلاد ادامه داشت یعنی 1000 سال بعد از حضرت آدم! آریاییان منقرض نشدند و نژاد آنها تا الان هم در روی زمین وجود دارد و خود ما ایرانیان از این نژادیم. خوب اینها که بودند؟ اگر اینها از نسل آدم نبودند، احتمالا خیلی از ما آریایی ها از ما هم از نسل آدم نیستیم!! جناب استوار: اطلاعات بنده در مورد دوران مهاجرت آریائیها، دوره هزاره سوم پیش از میلاد است. یعنی از 3000 سال قبل از میلاد تا 2000 سال قبل از میلاد.
(مقاله «آریایی، مدارک و شواهد باستانشناسی» از دکتر جواد نیستانی منتشر شده در دانشنامه ایران، سال 1386)
در حالی که شما این مهاجرت را مربوط به هزارههای پنجم و ششم پیش از میلاد میدانید.
اگر مرجع اعداد ذکر شده را بیان کنید ، ممنون میشم.
با عرض سلام
آدرسی که الآن میتوانم به شما بدهم ویکپدیا است. البته در جای دیگری هم این مطلب هست که الآن خاطرم نیست:
[h=2]مهاجرت آریائیان به ایران[/h]آریائیان، مردمانی از نژاد هند و اروپایی بودند که در شمال فلات ایران میزیستند. دلیل اصلی مهاجرت آنها مشخص نیست اما به نظر میرسد دشوار شدن شرایط آب و هوایی و کمبود چراگاهها، از دلایل آن باشد. مهاجرت آریائیان به فلات ایران یک مهاجرت تدریجی بودهاست که در پایان دوران نوسنگی (۷۰۰۰ سال پیش از میلاد) آغاز شد و تا ۴۰۰۰ پیش از میلاد ادامه داشتهاست. نخستین آریاییهایی که به ایران آمدند شامل کاسیها (کانتوها - کاشیها)، لولوبیان و گوتیان بودند. کاسیها تمدنی را پایه گذاری کردند که امروزه ما آن را بنام تمدن تپه سیلک میشناسیم. لولوبیانو گوتیان نیز در زاگرس مرکزی اقامت گزیدند که بعدها با آمدن مادها بخشی از آنها شدند. در حدود ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد، مهاجرت بزرگ آریائیان به ایران آغاز شد و سه گروه بزرگ آریایی به ایران آمدند و هر یک در قسمتی از ایران سکنی گزیدند: مادها در شمال غربی ایران، پارسها در قسمت جنوبی و پارتها در حدود خراسان امروزی.
دو نظریه ای که شما مطرح کردید بین مفسرین مشهور است که مثلا علامه طباطبایی نظر اول را میپذیرد.
اما این مطلب مربوط به نسل اول و زمان آنهاست و نسبت به نسلهای بعد و ارتباط گیری آنها ساکت است.
هر چند اختلاط نسل بین فرزندان حضرت آدم و دیگر انسانهای پیشین صرفا یک احتمال است که مبتنی بر عدم انقراض آنها و ملاقات فرزندان آدم(ع) با آنهاست... این مطلب در متون دینی اشاره ای نشده و صرفا یک احتمال است.
با عرض سلام
ممنون از توضیحتان. در هر صورت حداقل طبق یافته های باستان شناسی و برآورد یا تخمین جمعیت زمین در گذشته که نمونه ای از گراف آنرا برای شما در پست های قبلی گذاشته ام، 7000 سال پیش زمین خالی از سکنه نبوده و میلیون ها نفر در نقاط مختلف زمین زندگی می گرده اند. این جمعیت که یکدفعه با هبوط حضرت آدم نمرده اند! قطعا زندگی برای آنها هم ادامه داشته، همانطور که برای آدم تازه شروع شده بود. آنها حتی پیشرفته تر از حضرت آدم هم بوده اند و جمعیتشان هم بیشتر بوده، حد اقل (به صورت تخمینی) به نسبت 4000000 نفر به 2 نفر! پس منطق حکم میکند اگر داستان هبوط حضرت آدم در 7000 سال پیش درست باشد، بخش بسیار کوچکی از جمعیت فعلی جهان باید از نسل او باشند.
اگر داستان هبوط حضرت آدم در 7000 سال پیش درست باشد، بخش بسیار کوچکی از جمعیت فعلی جهان باید از نسل او باشند.
درود.
یعنی آدم در زمین بین تعداد زیادی آدم نما قرار گرفت؟!
پس چرا در قرآن از این موجودات صحبتی نشده؟
وقتی از ملائکه
شیاطین
جن
انس
حتی بوزینه و خوک!
یاد شده، چرا از این آدم نماها صحبتی نشده؟!
چنین احتمالی خیلی ضعیفه.
همونها چرا دین و کتاب و پیامبر ندارن؟!
کشتن اونها چه حکمی داره؟!
خوردن گوشتشون جایزه؟!
ازدواج با مونث هاشون چه حکمی داره؟!
برای مدتی تصور تکامل گونه های موجودات را کنار بگذارید تا بتوانیم به چیز دیگری هم فکر کنیم
اگر فرض این باشد که انسانی قبل از هبوط حضرت آدم بوده
آن انسان همین قابلیت وجودی انسان بعد از هبوط آدم را داشته
با یک تفاوت ...
فرض کنید وزیر آموزش پرورش به نوجوانی تعلیمات خاص مدیریتی بدهد بشکلی که بتواند یک مدرسه را اداره نماید سپس او را به مدیریت مدرسه ای منصوب کند.
و این پیام را به همدرس های او برساند که شما دارای قابلیتی فراتر از آنچه که فکر میکنید هستید
برای شما معلمانی نوجوان که خودش آنها را تعلیم داده , خواهد فرستاد ؛ این معلمان مهارتهای لازم برای کسب توانائی مدیریت یک مدرسه را به شما تعلیم خواهند داد .
اگر شما از تونائی هایتان استفاده کردید که به جایگاه مربوط میرسید و اگر نه قبول نکردید که هیچ همان کلاس خواهید ماند و پیشرفت نمیکنید اگر مخالفت کردید که شما را به خیر و ما را به سلامت.
در این دبیرستان
نه نوجوانان آن دبیرستان برتری نژادی دارند و نه یکی میمون است و دیگری شبه انسان و آخری انسان
در مورد انسان هم همین شرایط است . فرض وجود انسان قبل از هبوط آدم , انسانی با قابلیتی بالفعل است . تنها تفاوت در این است که از زمان هبوط امکان هدایت خاص برایش بوجود آمده که با عمل به راهنمائی انبیاء به مقام خلیفه االلهی برسد .
بر فرض وجود انسان قبل زا هبوط
موجودی اسیر در ناسوت و با همان حد شناخت , درک و قابلیتهایش بوده و اگر نبی ای برای انسان قبل از هبوط فرستاده شده پیامی در حد درک آن زمان افراد به آنها ابلاغ میگردیده .
خب قسمت های آبی رنگ رو بنده هم قبول ندارم .
این تعبیری هست که تکامل گرایان دارند و بخصوص ان هایی که از فرگشت نتیجه گیری می کنند که هیچ خدایی وجود ندارد و پیداش جهان خودبخودی هست .
یعنی یه زمینی همین جوری شانسی بوجود اومده و حیاتی درش بوجود اومده !
_____________
در کل بحث بنده در این موضوع در دو مورد زیر خلاصه میشد :
1 . یکی نقد نظریه فرگشت و مطرح کردن شبهاتی که بهش وارد شده + نظر خودم در مورد فرگشت
2.بیان و تمرکز روی نکاتی که پیدایش حیات زنده روی زمین شانسی نبوده ! یا نمی تونه شانسی باشه ( خلق موجودی اگاه نیازمند وجودی اگاه تر هست که آگاهی مخلوقش در زیر مجموعه از اگاهی مجض خالقش معنا پیدا کنه )
مثلا هوشمندی یه ماشین در راستای هوشمندی انسان معنا پیدا میکنه
___________
{ ( خود مبحث شانس و تصادف رو وجود محدودی بنام انسان ساخته __ در واقع اسم هر امری رو که از اراده اش خارج هست میذاره تصادف
الان بنده یه سکه رو پرتاب میکنم علم به اینکه چه خواهد امد ندارم !
چون رویداد ظاهر شدن خط یا شیر در اراده بنده نیست و یه امر جدا گانه هست !
اما در علت واحد جهان ( خدا ) که اراده هر امری به او بر میگردد دیگر چیزی بنام تصادف معنا و مفهوم ندارد همانطوری که کارهایی که در راستایی اراده ی انسان هست نمی تونیم امر تصادفی حساب کنیم ) ==> انطور که
از نظرات شما برداشت کردم دیدگاه شما در این اصل قابل توجیه هست
یعنی یه امری که از دید ما تصادفی هست ولی در واقع از اراده خداوند خارج نیست و در عین حال هدفمند میتونه باشه ==>( خالقی اگاه و حکیم همیشه خلقتی هدفمند داره) }
و اراده انسان هم زیر مجموعه ای از (در طول ) اراده ی الهی هست
این برای کسانی قبول هست که درجه ی اول به خدا ( علت واحد جهان ) اعتقاد دارند .
بله، درست میفرمائید.
بنده نظریه فرگشت را به عنوان یک نظریه محکم قبول دارم.
اما استنتاج آن گروه که شما اشاره کردید، در نهایت به مادی گرائی ختم میشود. {بر خلاف ما}
از نظر ما این استنتاج اشتباه است، چون تبیین ما از قانون علیت، با ایشان تفاوت دارد.
می شود منابعتان را برای این سخن بیان کنید و بیان فرمایید که آیا از لحاظ سندی احادیث محکمی هستند ؟
تا جائیکه بنده اطلاع دارم، روایاتی که از معصومین(ع) در خصوص وجود انسانهائی قبل از خلقت آدم(ع) میباشند، صحیح هستند.
اما در مورد زمان خلقت آدم (ع) در منابع اسلامی ، زمان موثق و معتبری سراغ ندارم.
هر چند برخی علما و مفسرین، زمان حدود 7000 سال که در منابع یهود و یا تقویم مایاها موجود است را قابل قبول قلمداد کردهاند.
بنده اعداد مختلفی مانند 7، 9 و 11 هزار سال را از زبان عالمی و طی یک مذاکره حضوری شنیدهام و منبع موثق و قابل ارائهای در این خصوص ندارم.
آن مطلب را هم که شما نقل قول کردید، بصورت کلی بیان نموده بودم تا هر عددی در محدوده این چند هزار سال را شامل شود.
و در مجموع، چه 7 و چه 11 هزار سال، در بحث میان من و کاربران محترم دیگر تأثیری ندارد.
چون محور بحث بین ما، در خصوص بازههای زمانی بسیار طولانیتر از اینهاست.
ممنون از توضیحتان. در هر صورت حداقل طبق یافته های باستان شناسی و برآورد یا تخمین جمعیت زمین در گذشته که نمونه ای از گراف آنرا برای شما در پست های قبلی گذاشته ام، 7000 سال پیش زمین خالی از سکنه نبوده و میلیون ها نفر در نقاط مختلف زمین زندگی می گرده اند.
ممنون از بارگذاری نمودار، البته بنده هم قبلا این نمودار رو دیده بودم.
اما نکته قابل تامل اینه که این براوردها تخمینی است و ممکن است با وقوع بلایای طبیعی و ... جمعیت جهان بسیار تقلیل پیدا کرده باشد. در این زمینه هم دانشمندان یافته هایی دارند که نظریه انقراض انسانهای پیش از آدم(ع) را تقویت میکند، مانند این نظریه:
به گزارش سرویس بین الملل فرارو بر اساس نتايج تحقيقي اعلام شده است كه جمعيت انسان در آن زمان(7000 سال قبل) ظاهراً بر اساس يك خشكسالي گسترده به شدت كاهش يافته و تنها محدود به چند گروه دور افتاده در آفريقا مي شود.
به گفته آسوشيتدپرس در اين تحقيق اشاره شده كه در پژوهشي متفاوت در دانشگاه استنفورد تخمين زده شده بود كه جمعيت انسان بر روي كره زمين در دوران پارينه سنگي و قبل از افزايش دوباره به حدود 2000 نفر كاهش يافته است.
لینک تحقیق مذکور: http://fararu.com/fa/news/10343
چالشگر;793620 نوشت:
آنها حتی پیشرفته تر از حضرت آدم هم بوده اند و جمعیتشان هم بیشتر بوده
دلیلی بر این مطلب نداریم. خصوصا که قائل به تکامل باشیم باید طبیعتا بگوییم نسل جدید باید متکاملتر و پیشرفته تر باشد.
چالشگر;793620 نوشت:
پس منطق حکم میکند اگر داستان هبوط حضرت آدم در 7000 سال پیش درست باشد، بخش بسیار کوچکی از جمعیت فعلی جهان باید از نسل او باشند.
درود بر شما جناب عامل.
اینجا حرفی از ریختن لباس معنوی نیست!
آیه می گوید:
هنگامی که درخت را چشیدند، عورت هایشان نمایان شد بر هم.
یعنی قبلا مخفی بوده و این اخفا می تواند بواسطه ی موهای زائد بدنشان باشد که بعد با چشیدن درخت ریخته.
در جای دیگر به لباس داشتن آنها اشاره شده: يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ (اعراف/27)؛ اى فرزندان آدم! شيطان، شما را نفريبد چنان كه پدر و مادرتان را [با فريبكاريش] از بهشت بيرون كرد، لباسشان را از اندامشان بر مى كشيد تا شرمگاهشان را به آنان بنماياند، او و دار و دسته اش شما را از آنجا كه شما آنان را نمى بينيد مى بينند، ما شياطين را سرپرست و ياران كسانى قرار داديم كه ايمان نمى آورند.
از طرفی آیه در مقام فهماندن سزای پیروی از شیطان است که با ریختن مو و اصلاح سازگاری ندارد.
بنده نمی دانم علامه از کجا این مطلب را می گوید حال که عقیده مشهور یهودیان است که عمر تمام جهان 6000 سال بیشتر نمیباشد . حال چگونه یهود باور دارد که انسان 7000 سال پیش می زیسته ؟
به بحث خوش آمدید...
در تورات مبداء تاريخ ، طوفان نوح بحساب آمده كه وقوع آن را چهار هزار سال قبل از ميلاد گرفته اند. (تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج2، ص158)
مبدء تاریخ با عمر تمام جهان فرق دارد.
jostojoogarhaqiqat;793589 نوشت:
به نظر می آید مسلمانان درباره کم تر چیزی نظر قطعیشان را میدهند و حرف آقای آنتی جهل نامسلمان سخن درستی است .
آیا قرآن موافق فرگشت است ؟ هم نه و هم آری و به هر دو قابل تاویل است .
آیا طوفان حضرت نوح در کل دنیا اتفاق افتاده یا فقط در یک منطقه خاص ؟ هر دو می شود .
حضرت آدم چند سال پیش می زیسته ؟ 7 ، 9 یا 11 هزار سال پیش و اگر علم گفت که با این تعداد سال کم نمی شود تنوع ژنتیکی را توجیه کرد روایات را توجیه میکنیم .
دوست عزیز غالب ایات و روایات توجه خود را به نکات تربیتی داستان مطرح شده در متون دینی متمرکز کرده اند نه زمان وقوع آن و دیگر جزئیات و این به معنای عدم قطعیت نیست بلکه عدم ذکر جزئیات یک جریان است. البته برخی متون دینی بصورت استعاره مطرح شده که هدف در آنهم هدایت و تربیت است.
اگر از ابتدا مطالعه میفرمودید بیان شد که فرگشت چه ثابت بشود یا نشود، تاثیری در توحید و علت العلل نخواهد داشت. انسان حتی اگر از راه تکامل به این مرتبه از هوش و عقل رسیده باشد، این شایستگی را پیدا کرده که مخاطب خداوند متعال قرار گیرد و قابلیت اوج به مقام قرب الهی را بدست آورده است.
به نظر شما بالاخره انسان مبدء پیدایش داره یا نه؟
منظور شما از هیچ دوره ای چیه دقیقا؟
حتی در صورت تکامل هم انسان مبدء پیدایش داره.
دلیل این نظر هم اگه بگید خوبه
این بر میگرده به یه مشکلی تو زیست شناسی به اسم مشکل گونه ها. ما نمی تونیم یه زمان دقیق رو در نظر بگیریم و بگیم از این لحظه به بعد جمعیت تبدیل به جمعیتی از گونه انسان شد. دقیقتر اینه که بگیم مبدا پیدایش انسان فازیه؛ هر نسل جمعیت شبیه تر به گونه انسان بوده.
چرا تطابق نداره؟
آیا شما میدانید که چقدر زمان نیاز است تا نژادهای گوناگون انسانی بوجود بیایند؟
چرا نمیتوانیم داشته باشیم؟
آیا شما میدانید که این تعداد نمونههای ژن لزوما از چند زوج باید حاصل بشوند؟
برای توضیح دقیق و کافی لازمه یه جست و جو بین مقاله ها بکنم. نمی دونم کی وقت کنم یا اصلا وقت کنم یا نه. در هر صورت اگه وقت نکردم پیشاپیش عذر منو بپذیرین.
بنده استدلالی از تکامل گرایان خواندم (آقای داوکینز) ایشون وجود گونه های نامؤفق ژنتیکی، بیماری های ژنتیکی رو مثال نقض برای (طراحی هوشمند) می دونستند
لطفاً اگر کسی میداند با وجود این مسئله (طراحی هوشمند) نقض نمی شود راهنمایی کند
در صورتی که خالق وجود چنین مشکلاتی را با حکمت خود طراحی کرده باشد، این نقض وارد نخواهد بود. خداوند میفرماید: وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ (بقره/155)؛ و بى ترديد شما را به چيزى اندك از ترس و گرسنگى و كاهش بخشى از اموال و كسان و محصولات [نباتى يا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمايش مى كنيم. و صبركنندگان را بشارت ده.
در این آیه شریفه یکی از وسایل امتحان انسان را نقص و کمبود جانی معرفی کرده است که مثلا با مریضی برخی را امتحان کرده و پاداش میدهد.
البته پاسخ دیگر دوستان هم قابل استفاده بود.
اینکه فردی در راه هدفش تلاش میکند و حتی قربانی میشود دلالت بر باور صادقانه شخص به هدف یا پذیرشی از روی ناچار و جبر جمع و یا جامعه باشد.
حتی اگر فرد به میل و رقبت شخصی دست به چنین کاری بزند دلالت بر صدق در باور او دارد و لزوما دلالت بر صحت هدف او نمیکند .
گفتگو در قالب این موضوع خارج از موضوع این تاپیک است و بهتر است در تاپیکی مجزا مطرح شود.
سلام مجدد به شما
کدام منابع از نظر شما نادرست است؟ مشاهدات ، فسیل ها....
اون مواد نادرست از نظر شما کدام اند که باعث نتیجه گیری غلط در این تاپیک میشود؟
سلام
این جمله ی قرمز در واقع به نظر تکامل گراها و داروینیسم شباهت داره . علتی هم که اینا تعریف میکنند در واقع در راستای خودبخودی بودن هست .
هدف یا علتی که بدون خالق شکل گرفته باشه ( خودبخودی )
اما این خیلی متفاوت هست اینکه انسان خالقی دارد و هدف و علت از او سرچشمه میگیرد . در این صورت زندگی معنا پیدا میکنه و از حالت پوچی خارج میشه
__________________
1 _ فرض بفرمایید یه پلی در اثر شرایطی خوبخودی در طبیعت ایجاد شده ( طی فرسایش خاک و عبور اب و . . .) ===> علت طبیعی داره ولی هدف دقیق تعریف نمیشه ( گرچه بعدا هدفی شکل میگیره مثلا بعوان زیبایی اما از پیش تعریف شده نیست )
2_ حالا ما یه پلی رو روی رودخانه با دست ایجاد کرده ایم ===> هدف : گذر مردم و ماشین ها __ خالق : انسان __ ( همه چی طبق برنامه هست و دست وجودی اگاه پشت قضیه هست )
دیدگاه داروینیسم به فرض اول شباهت داره
_________
فکر کنم بنده در ارایه نظراتم مشکل داشته باشم
موفق باشید
سلام علیکم
دقیقا مسئله این است که مهم نیست من نظری بدهم یا ندهم. مسئله پیش گرفتن شیوه درست است.
دو طرف با داده های متفاوت و تعاریف ذهنی مختلف به بحث مینشینند.
همان ابتدا باید مفاهیم ذهنی و تعاریف را مشخص کنند.
هر کسی برای خودش زبان علم و فرگشت شده و نه منبع و مرجعی دارد و نه تعریف روشنی.
وقتی طرف تکلیف خودش با فرگشت مشخص نیست چرا آمده دفاع میکند نمیدانم چرا؟
من به شما پیشنهاد میکنم قبل از اینکه با دیگران گفتگو کنید ببینید تعریف و ذهنیت آنها و خودتان و علم، نسبت به کلماتی که به کار میبرید چیست؟
وقتی گفتگو بر پایه ی سست استوار شود بحث هایی که در سه صفحه جمع میشود به 50 صفحه میرسد.
البته مرحله بعد از تعریف، تبیین منطقی است.
مثلا خودم وقتی پست ابتدایی را خواندم به این فکر میکردم که آن را به شکل منطقی و شسته و رفته بازخوانی کنم.
وقتی این طوری فکر نکنیم کلی بحث انحرافی و غیرمنسجم پیدا میشود.
یادم هست یک عالمی صحبت میکرد کلی بحث کرد گفتم الان سر و ته ماجرا را گم کرد. دیدم نه همه چیزش روی حساب و کتاب است. همه حرفهایش به صورت یک چارت درختی و منظم هستند. و هر جمله جایگاهش مشخص است.
درود بر شما.
مثلا شما تا مشخص نکنید آدم دقیقا در 7000 سال یا 11000 هزار سال قبل خلق شده، پیدا شدن یک پالتو پوست ابتدایی مربوط به مثلا 9000 سال پیش نتیجه ی سالمی به شما نمی دهد.
در این صورت عقل نمی تواند نتیجه ی قطعی از این داده های ناخالص بگیرد.
با تشکر از اطلاعاتتون. چنین مولکولهایی ساده ای وجود دارن که شرط لازم برای آغاز حیات رو دارن: تکثیر و جهش. این نمونه ای از این ساختاره که از دو تا ریبوزیم تشکیل شده (http://science.sciencemag.org/content/323/5918/1229.abstract)
شناسایی مسیر های دقیق پیدایش حیات ممکن نیست چون آثار چشمگیری ازش وجود نداره. کارکرد فرضیه پیدایش حیات نشون دادن امکان (و نه وقوع) آغاز حیات به صورت خود به خوده.
برای اطلاعات بیشتر: https://en.wikipedia.org/wiki/RNA_world
تنوع ژنتیکی انسان با پیدایشش در هفت هزار سال پیش تطابق نداره. به علاوه این که از یه زوج نمی تونیم این تعداد زیاد از نمونه های مختلف ژن رو داشته باشیم (حتی اگه شیوع بیماریهای ژنتیکی به خاطر ازدواج نزدیک یا اثر موسسو در نظر نگیریم، که گونه رو در نسلهای اول منقرض می کنه) جمعیت انسانها در هیچ دوره ای نمی تونسته کمتر از چندصد یا چند هزار نفر باشه.
فرضیاتی که دانشمند بعد از باز کردن در جعبه جادو می سازه مستقل از خود فرایند جادوزداییه. پست من در مورد موضوع اول بود.
سلام، بله حق با شماست اما در مورد این مثال روایت 11 هزار سال در منابع دینی رو من نشنیدم تا حالا
سلام
بنده هم این رقم رو در کامنت جناب استوار مشاهده کردم اولین بار و در همین تاپیک:
البته برای مثال عرض کردم.
می خواستم به این نتیجه برسیم که ما نمی تونیم از میکسر عقل توقع مخلوطی از نتایج صحیح رو داشته باشیم در حالیکه اطلاعات و مواد اولیه ای که در این میکسر می ریزیم، صحت شون محل تردید هست.
سلام و عرض ادب و احترام.
تعریف مد نظر بنده برای پدیدههای تصادفی، متناسب با میزان علم و دانش و آگاهی تجربی بشر نسبت به قوانین عالم طبیعت است.
هنگامی که ما نسبت به علت رخداد چیزی، دانش و آگاهی نداشته باشیم، آن پدیده تصادفی قلمداد میشود.
خب واضح است که این موضوع بدون درک و باور به یک میدان شعور و آگاهی، منجر میشود به عدم باور قانون علیت.
تک تک ذرات بنیادی عالم طبیعت، دارای شعورند و بسته به اطلاعاتی که از این میدان دریافت میکنند، رفتاری خاص بروز میدهند.
ما نیز متناسب با علم و دانش و آگاهی خودمان، ممکن است علت آن رفتار خاص را ندانیم و آنرا تصادفی قلمداد کنیم،
و مثلا بگوئیم فرود آمدن الکترون در آن موضع ، رخدادی تصادفی بوده.
یا مثلا بگوئیم لغزش آنزیم پلیمراز در تقسیم سلول، رخدادی تصادفی بوده.
بنابراین ما با توجه به محدوده دانشمان، میگوئیم جهش ژنتیکی تصادفی.
و این سخن اشتباهی نیست. چون واقعیتِ امر همین است.
اما حقیتِ امر ، آنست که این رخداد در کوریدور قوانین حاکم بر طبیعت، قطعا علتی دارد.
دانائی ما درباره این «قطعا» ، نه از طریق دانش تجربی، بلکه از راه عقلی حاصل شده.
سلام
دو نظریه ای که شما مطرح کردید بین مفسرین مشهور است که مثلا علامه طباطبایی نظر اول را میپذیرد.
اما این مطلب مربوط به نسل اول و زمان آنهاست و نسبت به نسلهای بعد و ارتباط گیری آنها ساکت است.
هر چند اختلاط نسل بین فرزندان حضرت آدم و دیگر انسانهای پیشین صرفا یک احتمال است که مبتنی بر عدم انقراض آنها و ملاقات فرزندان آدم(ع) با آنهاست... این مطلب در متون دینی اشاره ای نشده و صرفا یک احتمال است.
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
اطلاعات بنده در مورد دوران مهاجرت آریائیها، دوره هزاره سوم پیش از میلاد است. یعنی از 3000 سال قبل از میلاد تا 2000 سال قبل از میلاد.
(مقاله «آریایی، مدارک و شواهد باستانشناسی» از دکتر جواد نیستانی منتشر شده در دانشنامه ایران، سال 1386)
در حالی که شما این مهاجرت را مربوط به هزارههای پنجم و ششم پیش از میلاد میدانید.
اگر مرجع اعداد ذکر شده را بیان کنید ، ممنون میشم.
سلام
پوشاندن عورت توسط برگ درخت مربوط جایگاه بهشتی حضرت آدم و حوا است که با از دست دادن پوشش بهشتی و معنوی، مجبور بودند خود را با برگ درخت که در دسترس بود بپوشانند:
فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ ناداهُما رَبُّهُما أَ لَمْ أَنْهَكُما عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَكُما إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُما عَدُوٌّ مُبينٌ (اعراف/22 )؛ پس آن دو را با مكر و فريب از مقام و منزلتشان فرود آورد [و به خوردن درخت ممنوعه نزديك كرد]، هنگامى كه از آن درخت چشيدند، شرمگاه بدنشان بر دو نفرشان نمايان شد و هر دو دست به كار چسبانيدن برگ [درختان] بهشت به خود شدند و پروردگارشان بر آن دو بانگ زد: آيا من شما را از آن درخت نهى نكردم، وبه شما نگفتم: بى ترديد شيطان براى شما دشمنى آشكار است؟!
همانطور که میبینید این آیه در مقام اضطرار حضرت آدم و حوا است نه زمان اختیار که لباس بدوزند... بنابراین حتی اگر لباسی کشف بشه که متعلق به قبل از آن دو بزرگوار باشد ناقض خلقت آنها نیست.
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
به نظرم قسمتهای آبی رنگ، صحیح نیستند.
زیرا تبیین صحیح قانون علیت، ما را قطعا به علت غائی حکیم و هدفمند رهنمون میکند.
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
در حالت کلی، حرفهایتان کاملا درسته.
مفاهیمی که در مورد آنها بحث میشود، باید بصورت شفاف تبیین شوند.
اما در مورد قسمت قرمز رنگ:
بنده از مطالعه پستها نتیجه گرفتم که همه کاربران طرفدار این نظریه، از آن بخوبی آگاهند و تکلیفشان با فرگشت روشن است.
به نظر شما بالاخره انسان مبدء پیدایش داره یا نه؟
منظور شما از هیچ دوره ای چیه دقیقا؟
حتی در صورت تکامل هم انسان مبدء پیدایش داره.
دلیل این نظر هم اگه بگید خوبه
درود بر شما جناب عامل.
اینجا حرفی از ریختن لباس معنوی نیست!
آیه می گوید:
هنگامی که درخت را چشیدند، عورت هایشان نمایان شد بر هم.
یعنی قبلا مخفی بوده و این اخفا می تواند بواسطه ی موهای زائد بدنشان باشد که بعد با چشیدن درخت ریخته.
سلام
میگویند یک نفر که چیزی نمیدانست قرار شد منبر برود.
و در فکر این بود که چه بگوید...
رفت بالای منبر و گفت میدانید چه میخواهم بگویم ...
روز دوم همین را پرسید
عده ای گفتند میدانیم
و عده ای گفتند نمیدانیم
منبری گفت پس انها که میدانند به انها که نمیدانند یاد بدهند.
و از منبر پایین امد.
حالا انها که میدانند، اموزش بدهند و انها که نمیدانند از انها که طرفدار فرگشت هستند و میدانند، بپرسند تا یاد بگیرند و طرفدار فرگشت را درک کنند.
وقتی مفاهمه درست انجام شود مغالطات آشکار میشود.
و السلام علیکم و رحمه الله
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
چرا تطابق نداره؟
آیا شما میدانید که چقدر زمان نیاز است تا نژادهای گوناگون انسانی بوجود بیایند؟
چرا نمیتوانیم داشته باشیم؟
آیا شما میدانید که این تعداد نمونههای ژن لزوما از چند زوج باید حاصل بشوند؟
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
برادر گرامی، طبیعتاً شما آن منبری نیستید.
لذا نیازی نیست برای کاربران شرکت کننده در مباحثه، تکلیف خاصی معین کنید.
بحث، روال منطقیش را دارد طی میکند.
و طبیعتا اگر در این زمینه مشکلی باشد، کارشناس گرامی یا مدیران مربوطه، اقدامات لازم را انجام خواهند داد.
بنده استدلالی از تکامل گرایان خواندم (آقای داوکینز) ایشون وجود گونه های نامؤفق ژنتیکی، بیماری های ژنتیکی رو مثال نقض برای (طراحی هوشمند) می دونستند
لطفاً اگر کسی میداند با وجود این مسئله (طراحی هوشمند) نقض نمی شود راهنمایی کند
سلام
من تکلیف تعیین نکردم.
شما پیگیر شدید و از من نقل گرفتید
من هم نظرم را گفتم.
میتوانستم به پستهای شما پاسخ ندهم.
انچنانکه شما پاسخ ندادید.
پس بهتر است کمی تحمل داشته باشید.
سلام و عرض ادب.
مثال نقض، در واقع ارائه حداقل یک استثناء برای یک حکم کلیست.
استدلالی که بر این مبنا صورت گیرد، صحیح بوده و باعث نقض کلی بودن حکم میشود.
در اینجا ما باید از طرح آن طراح هوشمند، آگاه باشیم.
باید بدانیم حکم کلی که قرار است برایش مثال نقض ارائه شود، چیست؟
آیا حکم کلی آن طراح هوشمند، این بوده که تمامی افراد بشر بیماری ژنتیکی نداشته باشند؟
آیا حکم کلی وی این بوده که در تقسیم سلولی نباید جهش مضر (که عامل اصلی دو سوم سرطانهاست)، رخ دهد؟
استدلال آقای داوکینز وقتی میتواند درست باشد که از حکم کلی آن طراح هوشمند مطلع و با خبر باشد.
و آنگاه بتواند با ارائه مثال نقض، کلیت حکم را زیر سؤال ببرد.
خب تعریف دقیق و کامل (طراحی هوشمند) چیه مقایسه کنیم با حرف داوکینز
یک مثال برای طراحی هوشمند: شما فرض کن یک نجار ماهر ، عاقل و با تجربه هستی، و میخوای چند مدل میز طراحی کنی، میزها رو با اختلاف کیفیت، نوع، بزرگی و کوچیکی می سازی
اما آیا میای از چوب برای ساخت میز ناقص و معیوب استفاده کنی؟
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
در حال حاضر، آن توانستن مهم نیست.
مهم آنست که پاسخ دادید.
و اینکه پاسخ دادید، ایجاد دِین نمیکند.
دلیلش را ذکر کردم و از شما درخواستی نمودم که اجابت نکردید.
شما نظر خاصی ندادید.
بلکه در جایگاه آن منبری، تعیین تکلیفی کردید برای بقیه کاربران:
یادم است یک بنده خدایی که میگفت
اصلا دلیل اینکه انسان کنونی مخلوق خداوند است به علت بیماریهای بسیاری است که تنها در گونه ی ما یافت میشود. و این نقص ها و بیماریها بیش از 4000 است.و فکر کنم منظورش این بود که فقط انسانهای کنونی چنین هستند.
سلام
پاسخ دادم. نسبت به سوال اول گفتم من نمیتوانم کار محال انجام بدهم. مراجعه شود.
نسبت به پستهای اخیر به فرض قبول اینکه طرفدار فرگشت میداند ، گفتم پس دیگران از انها بپرسند تا مفاهمه کامل باشد و مغالطات آشکار شود.
چنانکه خودم پرسیدم برای مفاهمه. پس منبری نبودم بلکه پا منبری بودم.
بقیه موارد انحراف از بحث و بیفایده خواهد بود. پاسخ نمیدهم.
خدانگهدار جناب استوار
سلام و عرض ادب.
نیازی به تعریف دقیق و کامل از «طراحی هوشمندانه» نیست.
جناب داوکینز یک استدلالی بر پایه مثال نقض ارائه داده ، که بیان شد استنتاج ایشان از نظر منطقی، غلط است.
اگر مثال نقض ایشان بیماریهای ژنتیکی هست، ابتدا در مقدمه باید اثبات کند که حکم کلی طراح هوشمند این بوده که هیچکس بیماری ژنتیکی نباید داشته باشد.
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
خدا حافظ و نگهدارتان باشد جناب و طاها.
سلام .
بنده بحث را از صفحه 34 به بعد خواندم و نکاتی به نظرم رسید که بیان میکنم :
1. یهود و عمر انسان و جهان :
بنده نمی دانم علامه از کجا این مطلب را می گوید حال که عقیده مشهور یهودیان است که عمر تمام جهان 6000 سال بیشتر نمیباشد . حال چگونه یهود باور دارد که انسان 7000 سال پیش می زیسته ؟
منبع : http://www.iranjewish.com/Essay/Essay149_30_jahan%20omr.htm
2 . داستان اسلامی آفرینش :
همانطور که جناب فاتح فرمودند این آیه به علاوه احادیثی که از ائمه رسیدند نشان می دهد که قبل از آفرینش انسان ، گروهی دیگر انسان ها می زیسته اند که " نسناس " نامیده می شدند که بر خلاف دیگر گونه ها همدیگر را می کشتند و به این علت منقرض شدند .
یعنی محصول نهایی فرگشت در کره زمین انسان فاسدی بود که هم نوع خودش را می کشت و منقرض شد.
اینجا بود که خداوند اراده میکند که انسانی متفاوت از نسناس بیافریند که یکی از ویژگی های خاصش توانایی نام گذاری اشیا بود :
وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَي الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُوني بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقينَ
آیتالله موسوی همدانی (ترجمهالمیزان)و خدا همه نامها را بادم بیاموخت پس از آن همه آنان را بفرشتگان عرضه کرد و گفت اگر راست می گویید مرا از نام اینها خبر دهید .
که البته این بیاموخت به معنی این نیست که مثل کارت حافظه کامپیوتر کپی پیست کرد بلکه به معنی آن است که این قابلیت را به او داد . کسانی که با سبک و سیاق قرآن آشنا باشند متوجه می شوند که سلیقه قرآن در بیان افعال مربوط به طبیعت اینگونه است .
البته ما بسیار هوشمند تر از نسناس ها هستیم :
منبع : http://www.hawzah.net/fa/Article/View/87072/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%AD%DB%8C%D8%AA
3 . طبق منابع اسلامی حضرت آدم چند هزار سال پیش می زیسته ؟
می شود منابعتان را برای این سخن بیان کنید و بیان فرمایید که آیا از لحاظ سندی احادیث محکمی هستند ؟
آنچه که بنده شنیده ام :
منبع : http://binesheno.com/Files/books.php?idVeiw=341&level=4&subid=341
همانطور که در این نقل قول بیان شده در حدیث تنها ذکر شده که 7000 سال پس از نسناس ها آدم ابوالبشر ایجاد شده است و درباره اینکه آیا 7000 سال پیش آدم ابوالبشر ایجاد شده است یا نه مطلبی بیان نشده است .
البته می دانم در این سخن هم احادیث ذکر نشده و برای یک کار علمی مناسب نیست اما بنده حوزوی نیستم و به احادیث دسترسی ندارم اما از آن جا که نگارنده، انسان قابل اعتمادی هستند نقل قول کردم.
4 . طوفان حضرت نوح :
یکی از مسائلی که طرفداران ایجاد حضرت آدم در 7000 سال پیش به آن توجه نمیکنند طوفان حضرت نوح است که در آن همه موجودات زنده جز عده ای قلیل نابود شدند . اگر اینگونه باشد باید گفت همان 7000 سال پیش هم برای توجیه این همه تنوع نا محتمل است و علامه هم در تفسیر المیزان تنها سعی در توجیه تعداد انسان های فعلی در بازه زمانی 7000 ساله با فرض تکثیر از یک جفت بوده و به تنوع ژنتیکی نیز توجه نداشته است http://www.soalcity.ir/node/1718 >
حال اگر این 7000 سال نیز بشکند نور علی نور می شود .
اگر هم حساب کنیم که طوفان در یک منطقه جغرافیایی خاص و نه کل کره زمین اتفاق افتاده به مشکلات دیگری درباره خود طوفان بر می خوریم که بحثشان خارج از موضوع تاپیک است.
5 . اصل عدم قطعیت در گفته های مسلمانان :
به نظر می آید مسلمانان درباره کم تر چیزی نظر قطعیشان را میدهند و حرف آقای آنتی جهل نامسلمان سخن درستی است .
آیا قرآن موافق فرگشت است ؟ هم نه و هم آری و به هر دو قابل تاویل است .
آیا طوفان حضرت نوح در کل دنیا اتفاق افتاده یا فقط در یک منطقه خاص ؟ هر دو می شود .
حضرت آدم چند سال پیش می زیسته ؟ 7 ، 9 یا 11 هزار سال پیش و اگر علم گفت که با این تعداد سال کم نمی شود تنوع ژنتیکی را توجیه کرد روایات را توجیه میکنیم .
هوشمندانه است ... .
[="DarkRed"]چیزی که از یاد میره اینه که انسانهای نخستین خیلی از نظر عقل و قدرت تفکر و شیوه زندگی با ما تفاوت داشتن.و فرگشت نمیتونه تا این حد انسانها کم استعداد نخستین رو به امثل انسانهای امروزی نزدیک کنه.
پس بهتره قبول کرد ما از نسل ادم هستیم.ولی انسانهای نسل ادم هم با انسانهای حاصل از فرگشت امیزش داشته ان.[/]
سلام
به نظر شما از چه منبعی باید حکم کلی و چگونگی (طراحی هوشمند) رو بدونیم، نظر شخصی بنده اینه که وقتی ما از هوشمندی عملی (در اینجا پیدایش انسان) صحبت می کنیم بصورت ناخودآگاه و پیش فرض این مسئله یعنی عدم پیدایش گونه ی نامؤفق ژنتیکی به ذهن میاد مگه اینکه خلافش ثابت بشه و هوشمندی این طراحی هم نقض نشود
(ساده تر بگم مثال همون نجار، وقتی من از یک نجار ماهر به خوبی و نیکی تعریف می کنیم شما ناخودآگاه این گزینه رو که نجار میز ناقص و معیوب درست کنه رو کنار میذاری، مگر اینکه دلیل خاصی در این بین وجود داشته باشد و برای شما قابل درک باشد)
سلام به شما، اون وقت با این نگاه فکر نمی کنید نژاد پرستی و فاشیسم را ترویج داده اید
در این حالت منشأ بعضی از ما حیوان که از جهش ژنتیکی به دست آمده و گروهی دیگر ساخته مستقیم دست خداوند با عنایت بسیار ویژه
و نژاد پرستی می تواند توجیه شود
فرگشت فرضیه ای است که بیان میکند شامپانزه 48 کروموزومه در گذر یک انتخاب طبیعی تبدیل به انسان 46 کروموزمه شده .
انتخاطب طبیعی یعنی جبری طبیعی ای که منجر میشود گروهی سازگاری پیدا کنند تا حدی که موجودی با ورژن جدید ایجاد شود.
احتمالا در مورد انسان طبیعت جائی برای ادامه حیات گروهی میمون نگذاشته بود ( احتمالا آنها دیدند برای یافتن غذا و امکانات زندگی تحصیلات آکادمیک راه گشاست ) و لذا شامپانزه ها دچار چنین تکاملی در نظر تئوریسین های فرگشت شدند .
برخی دوستانی که در این بحث ها شرکت میکنند متاسفانه سریعا نتیجه گیری میکنند و این اصلا کار درستی نیست . اگر دچار چنین وضعیت میشوند این دست مطالب را فعلا تنهائی نخوانند.
اول اینکه آنچه که بنده استدلال کردم یک استنباط شخصی است از یک آیه سوره بقره و در این موضوع بنده هم مطمئن نیستم نظر عالمی هم موافق یا مطابق آن ندیده ام.
و بعد اینکه
خداوند انسان را کرامت داد نه یک قشر از انسان را
انسانی که وحی , عقل و فطرتش نادیده بیانگارد و در برابر آنها طغیان کند و غریزه اش را مبنای زندگی اش قرار میدهد مصداق اولئک کالانعام بل هم اذل میشود این نظام خلقت است .
طراح هوشمند موجودات را در نظام خلقت بر شئونات مختلف ایجاد کرده و سیر جوهری بین آنها برقرار است.
خیر.بستگی به دید طرف داره
از نسل هر کی میخوای باش فقط انسانیت داشته باش.
ان اکرمکم عند الله اتقاکم
در ضمن حرفای من جنبه احتمال هم داره.نمیدونم چطور بعضی از عزیزان نتیجه گیریه قطعی میکنن
با سلام
خب قسمت های آبی رنگ رو بنده هم قبول ندارم .
این تعبیری هست که تکامل گرایان دارند و بخصوص ان هایی که از فرگشت نتیجه گیری می کنند که هیچ خدایی وجود ندارد و پیداش جهان خودبخودی هست .
یعنی یه زمینی همین جوری شانسی بوجود اومده و حیاتی درش بوجود اومده !
_____________
در کل بحث بنده در این موضوع در دو مورد زیر خلاصه میشد :
1 . یکی نقد نظریه فرگشت و مطرح کردن شبهاتی که بهش وارد شده + نظر خودم در مورد فرگشت
2.بیان و تمرکز روی نکاتی که پیدایش حیات زنده روی زمین شانسی نبوده ! یا نمی تونه شانسی باشه ( خلق موجودی اگاه نیازمند وجودی اگاه تر هست که آگاهی مخلوقش در زیر مجموعه از اگاهی مجض خالقش معنا پیدا کنه )
مثلا هوشمندی یه ماشین در راستای هوشمندی انسان معنا پیدا میکنه
___________
{ ( خود مبحث شانس و تصادف رو وجود محدودی بنام انسان ساخته __ در واقع اسم هر امری رو که از اراده اش خارج هست میذاره تصادف
الان بنده یه سکه رو پرتاب میکنم علم به اینکه چه خواهد امد ندارم !
چون رویداد ظاهر شدن خط یا شیر در اراده بنده نیست و یه امر جدا گانه هست !
اما در علت واحد جهان ( خدا ) که اراده هر امری به او بر میگردد دیگر چیزی بنام تصادف معنا و مفهوم ندارد همانطوری که کارهایی که در راستایی اراده ی انسان هست نمی تونیم امر تصادفی حساب کنیم ) ==> انطور که
از نظرات شما برداشت کردم دیدگاه شما در این اصل قابل توجیه هست
یعنی یه امری که از دید ما تصادفی هست ولی در واقع از اراده خداوند خارج نیست و در عین حال هدفمند میتونه باشه ==>( خالقی اگاه و حکیم همیشه خلقتی هدفمند داره) }
و اراده انسان هم زیر مجموعه ای از (در طول ) اراده ی الهی هست
این برای کسانی قبول هست که درجه ی اول به خدا ( علت واحد جهان ) اعتقاد دارند .
______________
با عرض سلام
آدرسی که الآن میتوانم به شما بدهم ویکپدیا است. البته در جای دیگری هم این مطلب هست که الآن خاطرم نیست:
[h=2]مهاجرت آریائیان به ایران[/h]آریائیان، مردمانی از نژاد هند و اروپایی بودند که در شمال فلات ایران میزیستند. دلیل اصلی مهاجرت آنها مشخص نیست اما به نظر میرسد دشوار شدن شرایط آب و هوایی و کمبود چراگاهها، از دلایل آن باشد. مهاجرت آریائیان به فلات ایران یک مهاجرت تدریجی بودهاست که در پایان دوران نوسنگی (۷۰۰۰ سال پیش از میلاد) آغاز شد و تا ۴۰۰۰ پیش از میلاد ادامه داشتهاست.
نخستین آریاییهایی که به ایران آمدند شامل کاسیها (کانتوها - کاشیها)، لولوبیان و گوتیان بودند. کاسیها تمدنی را پایه گذاری کردند که امروزه ما آن را بنام تمدن تپه سیلک میشناسیم. لولوبیانو گوتیان نیز در زاگرس مرکزی اقامت گزیدند که بعدها با آمدن مادها بخشی از آنها شدند. در حدود ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد، مهاجرت بزرگ آریائیان به ایران آغاز شد و سه گروه بزرگ آریایی به ایران آمدند و هر یک در قسمتی از ایران سکنی گزیدند: مادها در شمال غربی ایران، پارسها در قسمت جنوبی و پارتها در حدود خراسان امروزی.
https://fa.wikipedia.org/wiki/تاریخ_ایران_باستان
با عرض سلام
ممنون از توضیحتان. در هر صورت حداقل طبق یافته های باستان شناسی و برآورد یا تخمین جمعیت زمین در گذشته که نمونه ای از گراف آنرا برای شما در پست های قبلی گذاشته ام، 7000 سال پیش زمین خالی از سکنه نبوده و میلیون ها نفر در نقاط مختلف زمین زندگی می گرده اند. این جمعیت که یکدفعه با هبوط حضرت آدم نمرده اند! قطعا زندگی برای آنها هم ادامه داشته، همانطور که برای آدم تازه شروع شده بود. آنها حتی پیشرفته تر از حضرت آدم هم بوده اند و جمعیتشان هم بیشتر بوده، حد اقل (به صورت تخمینی) به نسبت 4000000 نفر به 2 نفر! پس منطق حکم میکند اگر داستان هبوط حضرت آدم در 7000 سال پیش درست باشد، بخش بسیار کوچکی از جمعیت فعلی جهان باید از نسل او باشند.
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
با این حساب، نمیتوان زیاد به سایت ویکی اعتماد کرد.
چون آدرس ذیل هم مربوط به ویکی هست:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C
با این مطلب: «آریا نامی است که به مهاجران هندواروپایی زبان که در طول هزاره دوم پ. م به فلات ایران و شبه قاره هند کوچ کردهاند، داده شده است.»
حالا کدام درست است؟
درود.
یعنی آدم در زمین بین تعداد زیادی آدم نما قرار گرفت؟!
پس چرا در قرآن از این موجودات صحبتی نشده؟
وقتی از ملائکه
شیاطین
جن
انس
حتی بوزینه و خوک!
یاد شده، چرا از این آدم نماها صحبتی نشده؟!
چنین احتمالی خیلی ضعیفه.
همونها چرا دین و کتاب و پیامبر ندارن؟!
کشتن اونها چه حکمی داره؟!
خوردن گوشتشون جایزه؟!
ازدواج با مونث هاشون چه حکمی داره؟!
برای مدتی تصور تکامل گونه های موجودات را کنار بگذارید تا بتوانیم به چیز دیگری هم فکر کنیم
اگر فرض این باشد که انسانی قبل از هبوط حضرت آدم بوده
آن انسان همین قابلیت وجودی انسان بعد از هبوط آدم را داشته
با یک تفاوت ...
فرض کنید وزیر آموزش پرورش به نوجوانی تعلیمات خاص مدیریتی بدهد بشکلی که بتواند یک مدرسه را اداره نماید سپس او را به مدیریت مدرسه ای منصوب کند.
و این پیام را به همدرس های او برساند که شما دارای قابلیتی فراتر از آنچه که فکر میکنید هستید
برای شما معلمانی نوجوان که خودش آنها را تعلیم داده , خواهد فرستاد ؛ این معلمان مهارتهای لازم برای کسب توانائی مدیریت یک مدرسه را به شما تعلیم خواهند داد .
اگر شما از تونائی هایتان استفاده کردید که به جایگاه مربوط میرسید و اگر نه قبول نکردید که هیچ همان کلاس خواهید ماند و پیشرفت نمیکنید اگر مخالفت کردید که شما را به خیر و ما را به سلامت.
در این دبیرستان
نه نوجوانان آن دبیرستان برتری نژادی دارند و نه یکی میمون است و دیگری شبه انسان و آخری انسان
در مورد انسان هم همین شرایط است . فرض وجود انسان قبل از هبوط آدم , انسانی با قابلیتی بالفعل است . تنها تفاوت در این است که از زمان هبوط امکان هدایت خاص برایش بوجود آمده که با عمل به راهنمائی انبیاء به مقام خلیفه االلهی برسد .
بر فرض وجود انسان قبل زا هبوط
موجودی اسیر در ناسوت و با همان حد شناخت , درک و قابلیتهایش بوده و اگر نبی ای برای انسان قبل از هبوط فرستاده شده پیامی در حد درک آن زمان افراد به آنها ابلاغ میگردیده .
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
بله، درست میفرمائید.
بنده نظریه فرگشت را به عنوان یک نظریه محکم قبول دارم.
اما استنتاج آن گروه که شما اشاره کردید، در نهایت به مادی گرائی ختم میشود. {بر خلاف ما}
از نظر ما این استنتاج اشتباه است، چون تبیین ما از قانون علیت، با ایشان تفاوت دارد.
[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
تا جائیکه بنده اطلاع دارم، روایاتی که از معصومین(ع) در خصوص وجود انسانهائی قبل از خلقت آدم(ع) میباشند، صحیح هستند.
اما در مورد زمان خلقت آدم (ع) در منابع اسلامی ، زمان موثق و معتبری سراغ ندارم.
هر چند برخی علما و مفسرین، زمان حدود 7000 سال که در منابع یهود و یا تقویم مایاها موجود است را قابل قبول قلمداد کردهاند.
بنده اعداد مختلفی مانند 7، 9 و 11 هزار سال را از زبان عالمی و طی یک مذاکره حضوری شنیدهام و منبع موثق و قابل ارائهای در این خصوص ندارم.
آن مطلب را هم که شما نقل قول کردید، بصورت کلی بیان نموده بودم تا هر عددی در محدوده این چند هزار سال را شامل شود.
و در مجموع، چه 7 و چه 11 هزار سال، در بحث میان من و کاربران محترم دیگر تأثیری ندارد.
چون محور بحث بین ما، در خصوص بازههای زمانی بسیار طولانیتر از اینهاست.
سلام
ممنون از بارگذاری نمودار، البته بنده هم قبلا این نمودار رو دیده بودم.
اما نکته قابل تامل اینه که این براوردها تخمینی است و ممکن است با وقوع بلایای طبیعی و ... جمعیت جهان بسیار تقلیل پیدا کرده باشد. در این زمینه هم دانشمندان یافته هایی دارند که نظریه انقراض انسانهای پیش از آدم(ع) را تقویت میکند، مانند این نظریه:
به گزارش سرویس بین الملل فرارو بر اساس نتايج تحقيقي اعلام شده است كه جمعيت انسان در آن زمان(7000 سال قبل) ظاهراً بر اساس يك خشكسالي گسترده به شدت كاهش يافته و تنها محدود به چند گروه دور افتاده در آفريقا مي شود.
به گفته آسوشيتدپرس در اين تحقيق اشاره شده كه در پژوهشي متفاوت در دانشگاه استنفورد تخمين زده شده بود كه جمعيت انسان بر روي كره زمين در دوران پارينه سنگي و قبل از افزايش دوباره به حدود 2000 نفر كاهش يافته است.
لینک تحقیق مذکور: http://fararu.com/fa/news/10343
دلیلی بر این مطلب نداریم. خصوصا که قائل به تکامل باشیم باید طبیعتا بگوییم نسل جدید باید متکاملتر و پیشرفته تر باشد.
بر فرض انقراض چنین نتیجه ای درست به نظر نمیرسد.
سلام علیکم
در جای دیگر به لباس داشتن آنها اشاره شده:
يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ (اعراف/27)؛ اى فرزندان آدم! شيطان، شما را نفريبد چنان كه پدر و مادرتان را [با فريبكاريش] از بهشت بيرون كرد، لباسشان را از اندامشان بر مى كشيد تا شرمگاهشان را به آنان بنماياند، او و دار و دسته اش شما را از آنجا كه شما آنان را نمى بينيد مى بينند، ما شياطين را سرپرست و ياران كسانى قرار داديم كه ايمان نمى آورند.
از طرفی آیه در مقام فهماندن سزای پیروی از شیطان است که با ریختن مو و اصلاح سازگاری ندارد.
سلام
به بحث خوش آمدید...
در تورات مبداء تاريخ ، طوفان نوح بحساب آمده كه وقوع آن را چهار هزار سال قبل از ميلاد گرفته اند. (تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج2، ص158)
مبدء تاریخ با عمر تمام جهان فرق دارد.
دوست عزیز غالب ایات و روایات توجه خود را به نکات تربیتی داستان مطرح شده در متون دینی متمرکز کرده اند نه زمان وقوع آن و دیگر جزئیات و این به معنای عدم قطعیت نیست بلکه عدم ذکر جزئیات یک جریان است. البته برخی متون دینی بصورت استعاره مطرح شده که هدف در آنهم هدایت و تربیت است.
اگر از ابتدا مطالعه میفرمودید بیان شد که فرگشت چه ثابت بشود یا نشود، تاثیری در توحید و علت العلل نخواهد داشت. انسان حتی اگر از راه تکامل به این مرتبه از هوش و عقل رسیده باشد، این شایستگی را پیدا کرده که مخاطب خداوند متعال قرار گیرد و قابلیت اوج به مقام قرب الهی را بدست آورده است.
این بر میگرده به یه مشکلی تو زیست شناسی به اسم مشکل گونه ها. ما نمی تونیم یه زمان دقیق رو در نظر بگیریم و بگیم از این لحظه به بعد جمعیت تبدیل به جمعیتی از گونه انسان شد. دقیقتر اینه که بگیم مبدا پیدایش انسان فازیه؛ هر نسل جمعیت شبیه تر به گونه انسان بوده.
برای اطلاعات بیشتر: https://en.m.wikipedia.org/wiki/Species_problem
برای توضیح دقیق و کافی لازمه یه جست و جو بین مقاله ها بکنم. نمی دونم کی وقت کنم یا اصلا وقت کنم یا نه. در هر صورت اگه وقت نکردم پیشاپیش عذر منو بپذیرین.
خودتونم می تونید بررسی کنید.
سلام
در صورتی که خالق وجود چنین مشکلاتی را با حکمت خود طراحی کرده باشد، این نقض وارد نخواهد بود.
خداوند میفرماید: وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ (بقره/155)؛ و بى ترديد شما را به چيزى اندك از ترس و گرسنگى و كاهش بخشى از اموال و كسان و محصولات [نباتى يا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمايش مى كنيم. و صبركنندگان را بشارت ده.
در این آیه شریفه یکی از وسایل امتحان انسان را نقص و کمبود جانی معرفی کرده است که مثلا با مریضی برخی را امتحان کرده و پاداش میدهد.
البته پاسخ دیگر دوستان هم قابل استفاده بود.