✿ پـنجـره ی فـولـاد ( دلنـوشته ای بـه امـام رضـا (ع) ) ✿

تب‌های اولیه

2165 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بسم الله الرحمن الرحیم

اینکه یه عمری پدر و مادری برای فرزند شون زحمت بکشند و بعد ببینند با یه اتفاق داره راحت از دست میره،واقعاً خیلی سخته...
خواهر کوچکتر من در کمتر از چند روز سلامتی روانی خودش رو کاملاً از دست داد.تصور کنید کسی که تا دیروز کنارتون در سلامت داشت زندگی میکرد،حالا شده یک موجود متوهم که شبها با داد و فریاد هزیان می گه،دائم باید مراقبش باشید که توی کوچه نره یا دست به چاقو نزنه یا هزارتا اتفاق دیگه ای که میشه از یک بیمار روانی انتظار داشت،نیافته.
خدا برای هیچ کسی نیاره.می مونی که آخه چی شد!؟توی بهت و حیرت این اتفاق بیشتر از چند ثانیه شاید نتونی باشی،چون این مریض عزیز هر لحظه با رفتارهای جنون آمیزش برات برنامه ی جدیدی داره و تو با دست و پای گم کرده،عکس العمل هات چیزی کمتر از خود بیمار نیست.
اول مادرم رو فرستادم دنبال دکتر و روانپزشک و احتمالاً چند روز بستری و بعد هم با چند نوع قرص که اعتیاد آور هم خودشون هستند،بازگشت به منزل و حالا اگه خوب شدنی باشه با صرف عمر و وقت و اعصاب و اگه هم نباشه،مستقیم آسایشگاه روانی!!به همین راحتی!
پس با این احتمالات دیگه ایشون واسه ما خواهر نمیشد!
لطف خدا شامل حال ما شد . به امام زمان علیه السلام متوسل شدیم و فردای اون روز هم رفتم به مهدیه ی شهرمون و به امام رئوف و جواد الائمه علیهماالسلام متوسل شدم.از خداوند خواستم که با شفاعت امام جواد علیه السلام ما رو بطلبند بریم به عتبه بوسی آقا جانمون امام رضا علیه السلام و شفای خواهر ما رو بدن.برای فرج امام زمان ارواحناه فداه هم دعا کردیم و اومدیم بیرون{امضای همه چیز،حتی توسلات ما به دست ولی نعمت ما حضرت مهدی علیه السلام هست دیگه}.نگید خب اینکه توسل نمیخواست،خودتون می رفتید دیگه.چه کسی راضی میشه با یک همچین بیمار بدحال و خطرناکی بره مسافرت چند روزه!؟برای کسی که به عنایات و کرامات اهل بیت علیهم السلام اعتقادی نداشته باشه،کار خود من از جنون هم اون ور تر بود!
اومدیم خونه و گفتیم و با اصرار و توضیح و ضمانت و قول و قرار ،رضایتشون جلب شد و پس فردا راهی مشهد شدیم.
پنجشنبه 21 مرداد ماه رسیدیم مشهد.
اینکه توی این سفر چه به ما گذشت بماند!
چند بار خودم هم از اینکه این کار رو کرده بودم به مرز پشیمونی رسیدم اما خدا دستمو گرفت و موندم روی حرفم.
گاهی اون ملعون رانده شده، وسوسه ام میکرد که برگردم اما اون وضع عجیب و غریب رو با لطف خدا تحمل کردیم.4 شب موندیم.شب میلاد آقا که دیگه واقعاً بریدم و با حال پریشان و استیصال زیاد رفتم حرم ...
اما ...
اما تا روز آخر و آخرین زیارت هم اتفاقی نیافتاد.
برگشتیم و سوار قطار شدیم.
توی قطار حال ایشون با توجه به فیلم اکشنی که دقایقی قبل باهاش داشتیم، به طور کاملا محسوسی تغییر کرد و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده با اشتهای باز غذا خورد و راحت خوابید!!
از پریروز هم که برگشتیم خلاصه خدمتتون عرض کنم اینکه از قبل هم بهتر شده Smile
خدا رو شکر که یکبار دیگه عنایت امام رئوف روحی فداه رو دیدیم.
تعجیل در ظهور فرزندشون حتما دعا کنیم

پ.ن:محل اقامت ما سمت باب الجواد بود!جونم فداش


السلام علیک ایها الامام الرئوف
مولا جان متشکرم
@};-

میبینم عاشقای تو رو

اشکای زائرای تو رو

آرزومه منم بپوشم

لباس خادمای تو رو

همه ی داراییمو

به تو بدهکارم من

جون جوادت آقا

خیلی دوست دارم من

همه ی داراییمو

به تو بدهکارم من

جون جوادت آقا

خیلی دوست دارم من...

"میشه شاهی کنی منو راهی کنی...چی میشه به منم یه نگاهی کنی؟؟؟...

هر کجا خورده ام زمین گفتم
یار بی دستی ام امام رضاست(ع)
بارها گفته ام فقیرم من
همه هستی ام امام رضاست(ع)

يك عمر مي شود كه گرفتار اين درم
گر جاى ديگرى بروم خاک بر سرم

تا وقت مرگ دم ز ولاى تو ميزنم
ذكر رضارضاست نفسهاى آخرم

اسم شما چكيده ى ايمان و آبروست
بر هرچه غير حُبّ شما هست كافرم

از كودكى كبوتر اين بام بوده ام
آقا نده حواله به يك بام ديگرم

پرواز در هواى شما اوج عزت است
مرغ بهشت هستم و اين است باورم

هر روز و هر زمان دل من زائر شماست
فارغ ز بهمن و دى و مرداد و آذرم

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..

سلام ای غریب غریبان سلام
سلام ای طبیب طبیبان سلام

الا ماهتاب شبستان توس
الا حضرت نور! شمس الشموس

امام مهربانیها
کبوتروار می آیم
به گرد گنبد مهرت
که می دانم به اذن او
کنی روشن
دل رنجیده و بشکسته از غم را...

[="Navy"]

باید به پای عکس ضریحت بلند شد
شوخی که نیست صحبت سلطان قلبهاست

از هر طرف که رد بشوم باز خاطرم
درگیر سمت و سوی خراسان قلبهاست

نقل و نبات و قند و عسل پیش شاعران
طرح مجاز صبح شبستان قلبهاست

ایران بدون نام شما ارزشی نداشت
ایران به عشق توست که ایران قلب هاست

از راه شعر سمت شما پر گرفته ام
زیباترین ردیف، رضا "جان قلبهاست"

دارد بهشت بین حرم پخش میشود
با این حساب نوبت اکران قلب هاست

"از باغ میبرند چراغانی ات کنند"
اینجا خود خداست که مهمان قلب هاست

[/]

شعر زیارت مخصوصه حضرت امام رضا(ع)
شمعی شدم که بی تو به سوسو درآمده ست

سوسو کنان دوباره از این سو درآمده ست

چشمم ز گنبد تو خود ماه آمده

ابرو به صحن رفته و چاقو درآمده ست

اصلا برای اینکه شود خاک پای تو

بالای چشم های من ابرو درآمده ست

هرشب گر از حوالی گنبد گذشته است

حق می دهم که ماه به زانو درآمده ست

زانو زده ضریح و برای نوازشم

ازکتف مرقد تو دو بازو درآمده ست

ازگوش پا گذاشته در سینه یا رضا

ازبین لب به عشق تو یاهو درآمده ست

درصحن جامع آمده گرگی به شکل من

از صحن انقلاب تو آهو درآمده ست

مهدی رحیمی زمستان

شعر زیارت مخصوصه اما رضا (ع)
دوباره قسمت من شد مسافرت باشم

در این  زیارت مخصوصه زائرت باشم

 دوباره رزق عزای حسین و دست شما

بناست قبل محرم مجاورت باشم

 کنار پنجره فولاد ، حاجتم این است:

نظر کنی که حبیب مظاهرت باشم

 اگر چه غرق گناهم ولی مدد کن تا...

همیشه نوکر تحت اوامرت باشم

 ورق ورق ، دو سه تا بیت ناقص الوزن و...

سیاه مشق نوشتم که شاعرت باشم

  پوریا باقری

شعر زیارت مخصوصه حضرت امام رضا(ع)
حرم جهان من و اسمان مردم بود

همیشه خاطره انگیز و پر تلاطم بود

حرم برای من اغاز راه رفتن شد

شما معلم و تشویق من تبسم بود

سرود چک چک باران و سنگ مرمرها

و کودکی که سرش زیر چادری گم بود

تو را مخاطب حرفم همیشه می دیدم

چقدر بین من و چشمتان تفاهم بود

سه بخش بود `محبت” دلم به من میگفت

پدر و مادر و بخشی امام هشتم بود

`دلم برای خودم تنگ میشود” وقتی

ضریح کودکی ام کاسه های گندم بود

تمام خاطره های سپید من اینجاست

شب و حرم و فرشته که در ترنم بود

کجاست لهجه صاف دهاتی ام امروز

که در ضمیر وجودم هر انچه گفتُم بود

سخاوت ابدی تو سهم این خاک است

و دست های شما ابروی افلاک است

حسن کردی

شعر زیارت مخصوصه حضرت امام رضا(ع)
حرم جهان من و اسمان مردم بود

همیشه خاطره انگیز و پر تلاطم بود

حرم برای من اغاز راه رفتن شد

شما معلم و تشویق من تبسم بود

سرود چک چک باران و سنگ مرمرها

و کودکی که سرش زیر چادری گم بود

تو را مخاطب حرفم همیشه می دیدم

چقدر بین من و چشمتان تفاهم بود

سه بخش بود `محبت” دلم به من میگفت

پدر و مادر و بخشی امام هشتم بود

`دلم برای خودم تنگ میشود” وقتی

ضریح کودکی ام کاسه های گندم بود

تمام خاطره های سپید من اینجاست

شب و حرم و فرشته که در ترنم بود

کجاست لهجه صاف دهاتی ام امروز

که در ضمیر وجودم هر انچه گفتُم بود

سخاوت ابدی تو سهم این خاک است

و دست های شما ابروی افلاک است

حسن کردی

شعر زیارت مخصوصه امام رضا(ع)
مردغریبِ بُرده عبا روی سر،نیافت

خون لخته ریزد از لبت ای خون جگر نیافت

از زهر پای تا به سرت تیر می کِشد

دیگر به کوچه روی زمین اینقدر نیافت

درد سرت ز چیست به جایی نخورده است؟

چشمت سیاه رفته،از این درد سر نیافت

پنجاه مرتبه-به زمین خورده ای-بس است

یا فاطمه(س)بگوی واز این بیشتر نیافت

دیوار را بگیر-کمک حالِ خوبی است

راهی نمانده-می رسی-آهسته تر نیافت

مَردُم دراین مَسیربه تو بی تفاوتند

باشد-بیافت ولی در گذر نیافت

تا خانه پهلویت به سلامت نمی رسد

با سنگهای لَب پَرِ این کوچه،دَر نیافت

درها که بسته-حُجره که بی فرش مانده،پس

بر خاک قتلگاه زصورت،زسر نیافت

لب تشنه مثل مار گزیده-به خود مپیچ

دِق می کُندبرابر چشم پسر نیافت

علیرضا شریف

شعر زیارت مخصوصه امام رضا(ع)
مردغریبِ بُرده عبا روی سر،نیافت

خون لخته ریزد از لبت ای خون جگر نیافت

از زهر پای تا به سرت تیر می کِشد

دیگر به کوچه روی زمین اینقدر نیافت

درد سرت ز چیست به جایی نخورده است؟

چشمت سیاه رفته،از این درد سر نیافت

پنجاه مرتبه-به زمین خورده ای-بس است

یا فاطمه(س)بگوی واز این بیشتر نیافت

دیوار را بگیر-کمک حالِ خوبی است

راهی نمانده-می رسی-آهسته تر نیافت

مَردُم دراین مَسیربه تو بی تفاوتند

باشد-بیافت ولی در گذر نیافت

تا خانه پهلویت به سلامت نمی رسد

با سنگهای لَب پَرِ این کوچه،دَر نیافت

درها که بسته-حُجره که بی فرش مانده،پس

بر خاک قتلگاه زصورت،زسر نیافت

لب تشنه مثل مار گزیده-به خود مپیچ

دِق می کُندبرابر چشم پسر نیافت

علیرضا شریف

شعر زیارت مخصوصه امام رضا(ع)
کم کم مسافران سحر را خبر کنید

باذکر یا حسین به مشهد سفر کنید

خودرا میان صحن رضا دربه در کنید

شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید

داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم

آماده زیارت مخصوصه میشویم

باید تمام همت خورا به کار بست

حالا که بار عام شده کوله بار بست

یا جبر عشق در بروی اختیار بست

دل را به حلقه های ضریح نگار بست

در طوس برگزار شده اعتکاف ما

صد حج واجب است ثواب طواف ما

شکرخدا که از فقراییم تا ابد

از حاجیان کوی رضاییم تا ابد

پیش رضا کنار خداییم تاابد

ماراهیان کرببلاییم تا ابد

در صحن کهنه بود که تایید ما رسید

آقا نگاه کردو روادید ما رسید

ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن

دل را بیا به جاده مشهد روانه کن

یک گوشه ای ز صحن رضا آشیانه کن

پیش کریم نوکری عاشقانه کن

آنجا برات کرببلا زود میرسد

هی خون دل نخور بخدا زود میرسد

آقا خودش غریب و به فکر غریب هاست

مرثیه خوان روضه یابن شبیب هاست

هرشب دلش شکسته شیب الخضیب هاست

آزرده از مزاحمت نانجیب هاست

یک عمه بود و لشگر اوباش بی حیا

عالم فدای شیرزن دشت کربلا

سید پوریا هاشمی

شعر زیارت مخصوصه امام رضا(ع)
کم کم مسافران سحر را خبر کنید

باذکر یا حسین به مشهد سفر کنید

خودرا میان صحن رضا دربه در کنید

شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید

داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم

آماده زیارت مخصوصه میشویم

باید تمام همت خورا به کار بست

حالا که بار عام شده کوله بار بست

یا جبر عشق در بروی اختیار بست

دل را به حلقه های ضریح نگار بست

در طوس برگزار شده اعتکاف ما

صد حج واجب است ثواب طواف ما

شکرخدا که از فقراییم تا ابد

از حاجیان کوی رضاییم تا ابد

پیش رضا کنار خداییم تاابد

ماراهیان کرببلاییم تا ابد

در صحن کهنه بود که تایید ما رسید

آقا نگاه کردو روادید ما رسید

ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن

دل را بیا به جاده مشهد روانه کن

یک گوشه ای ز صحن رضا آشیانه کن

پیش کریم نوکری عاشقانه کن

آنجا برات کرببلا زود میرسد

هی خون دل نخور بخدا زود میرسد

آقا خودش غریب و به فکر غریب هاست

مرثیه خوان روضه یابن شبیب هاست

هرشب دلش شکسته شیب الخضیب هاست

آزرده از مزاحمت نانجیب هاست

یک عمه بود و لشگر اوباش بی حیا

عالم فدای شیرزن دشت کربلا

سید پوریا هاشمی

شعر زیارت مخصوصه امام رضا(ع)
این در همیشه روی سایل باز باز است

آقای این خانه عجب مهمان نواز است

این گنبد و گلدسته ها اعجاز دارند

اینجا سرافکنده همیشه سرفراز است

آهو شدن حتماً به کار ما می آید

دستان صاحبخانه تا مشغول ناز است

اینجاست اقیانوس آرامی که گفتند

اینجا بیاید،هرکسی غرق نیاز است

ای دین و دل داده به کعبه رو نموده

برگرد سوی قبله هنگام نماز است

وقتی کلید کعبه را شیطان گرفته

حج خراسان بهتر از حج حجاز است

هنگام مردن گفته او حتماً می آید

در انتظارش تا بیاید چشم باز است

از لحظه ی میلاد تا وقتی بمیریم

این در همیشه روی سایل باز باز است

قاسم احمدی

شعر زیارت مخصوصه امام رضا (ع)
خیرت رسید و عبد معاصی عطا گرفت،

پست و حقیر عالم امکان بها گرفت،

رو بر تو کرد با همه ی روسیاهیش،

ازگوشه چشم نافذتان او شفا گرفت،

آقا ردش نکن که امیدش فقط تویی،

باصد امید کوبه ی بیت الولا گرفت،

جانی دوباره در تن بی جان او نشست،

تا عشقتان میان دلش را فرا گرفت،

یاایهالرئوف و زلطف مجسمت،

بی دست و پاترین بشردست و پا گرفت،

بخشیده شد تمام گناه و خطای او،

وقتی قدم در آن حرم باصفا گرفت،

شبنم ز دیده ی تر او بر زمین چکید،

بازائرین تو چو دم یارضا گرفت،

یا ایهاالکریم و به عشق نگاه تو،

بنگر دراز دست خودش این گدا گرفت،

قربان نام تو که گره را گشایش ست،

باید که نام اطهرتان را طلا گرفت،

هرکس زآب دلکش این بارگه چشید،

دیگر کجا نشانه ز آب بقا گرفت،

من ازلبان عاشق رندی شنیده ام،

اینجا زرافت تو شود کربلا گرفت،

بی شک نشسته دردلتان مهر نوکری،

کو در حرم نوای شه سر جدا گرفت،

گفتی که گریه کن تو به جد غریب ما،

یابن الشبیب گریه ی تو هر کجا گرفت،

ما هم به رسم و کار شما گریه میکنیم،

هرجا کسی زماتم جدت عزا گرفت،

شعرم تمام، حرف دلم ناتمام ماند،

آهی زیاده تر ز سرش از شما گرفت،

رضا آهی

این دفعه ی چندم است که امید منو ناامید می کنی؟ خداوند لعنت کند هرکس را که به دیگران امید واهی می دهد. اینایی که ما را به آستان تو امیدوار کرده اند دروغگو هستند. دروغ می گن. دروغ.

رضا جان ...
دانه کدام انگور جرأت یافت که طعم ذلت مأمون را به کام تو بچشاند تا قبله هشتم را در صبر و لبخند خویش بنا کنى؟
امروز نه تنها خیابان‏هاى خراسان بلکه تمام رگ‏هاى عاشقانت به گلدسته و رواقت ختم میشود..
خاطره سوزاندن جگرت تا قیامت از ذهن خاک خراسان بیرون نميرود..
تو آن جگرسوخته ‏اى که آب را به زائرانش هدیه میکند..
زیرا اولاد على علیه ‏السلام از عزیزترین‏ هاى خود میبخشند..
...و من هر روز به شوق تکرار خاطره تو و آن بچه آهو..
آهوى دلم از هر کجا رمیده میشود و دوان دوان در سایه تو مأوا میگیرد تا دست تو مثل ابرى سخاوتمند بر نیازم ببارد..
پس اشتیاق تند مرا اجابت کن ای امام مهربان..

السلام علیک ﻳَﺎ ﻋَﻠِﻰَّ ﺑﻦَ ﻣُﻮﺳَﻲ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ..

امام رئوفم رضا جان

❤️دلم کمی هوای لطیف میخواهد، فقط کمی ...

کمی عطر زعفران ،کمی رزق حضرتی ، چند رج تسبیح شاه مقصود و چند دانه فیروزه شیخ شوشتری ...

دلم ... حرم میخواهد

فقط کمی ...

یک کُنج میخواهد از نوع ایوان مقصوره برای گفتگوهای خصوصی ...

راستش ، دلم عشق میخواهد ...

اصلاً دلم یک امام میخواهد ... همه را انکار میکنم ، دلم تو را میخواهد ...

امام من ...

دستان ِ تهی ام را دخیل پنجره فولادتان میبندم، اگر طپش دلت تند شد و هوایی حرم شدی

حاجتت را بگویی یا نگویی مهم نیست؛ سلام که بدهی، حس می کنی آنجا وطن توست

✋فرقی نمیکند دوری یا نزدیک ، دستت را بگذار روی سینه ات و با تمام وجود زمزمه کن :

السلام علیک یا ابا الحسن یا


**
الســلام علیـک یا علـی بن مـوسی الـرضـــا **


دوستان انشاالله نایب الزیاره همگی باشم...:Sham:

تو کاری کن که قابل باشم آقا

غلام ِ خوب و کامل باشم آقا

عنایت کن تمام عمر با عشق؛

برایَت مثل دعبل باشم آقا!

#امام_رضا_علیه_السلام

چون ماهیان برکه‌ام، بی‌تاب ماهم یا رضا!
از عاشقانِ «عاشقی با یک نگاهم» یا رضا!

من خوب می‌دانم بدم، اما دوباره آمدم
در کوچه‌های مشهدم، دادی تو راهم یا رضا!

بنگر چه می‌آید به هم ترکیب ما، آخر بر آن
صحن سفید مرمرت، خالی سیاهم یا رضا!

وقت نظر بر گنبد و گلدسته‌های عرشیت
افتاده با عمامه‌ها از سر کلاهم یا رضا!

تو شرط توحیدی و من همراه نیشابوریان
در صحن جمهوری تو «مشروطه‌خواه»م یا رضا!

مشروطه و مشروعه را دادم به دست عاقلان
در مجلس مستان تو با پادشاهم یا رضا!

یادم نمی‌آید یکی از دردهای بی‌حدم
شکر خدا پهلوی تو من روبراهم یا رضا!

از ماه زیباتر تویی، از نوح آقاتر تویی
با اینکه بدنامم ولی دادی پناهم یا رضا!

من در بهشتم پس قسم ساقی! به سقاخانه‌ات
حتما کشیده دست تو خط بر گناهم یا رضا!

یک بار در ایوان تو، حج خواستم، ای حج من!
عمریست من شرمنده‌ی آن اشتباهم یا رضا!

یا ضامن آهو! بگو صیاد آزادم کند
تا صحن آزادی شبی باشد پناهم یا رضا!

#قاسم_صرافان

آقا جان یا امام رضا ...

تا حال و هواى دل من بارانيست
آقـا بطلب کـه در دلم طوفانيست

هر کس که نشد زائر کويت آقـا
سودى نبرد ، عاقبتش ويرانيست

هرگز نمیرد آن که دلش جَلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند

شعر مناجات امام رضا(ع)
گنبدت مال خودت من فکر راهی دیگرم

فکر دستی مهربان و سرپناهی دیگرم

گندم صحن تورا خوردم که درفکر حرم

مثل آدم دم به دم درگیر آهی دیگرم

آدم ازجنت به درشد من ز صحن انقلاب

او گناهی دیگر است و من گناهی دیگرم

خلقت آدم اگر که اشتباهی بود، من؛

اشتباهی محض روی اشتباهی دیگرم

نیمی از خود را به جنگ نیم دیگر برده ام

دل سپاهی دیگر است و من سپاهی دیگرم

چون کلاغی که میان کفترانت گم شده است

من هم آری درحریمت روسیاهی دیگرم

چارراه خسروی و بیقراری های من

من که در هر چارراهی،چارراهی دیگرم

ماه را می بینم و با آه می گویم به او

من خودم درگیر جزرومدِّ ماهی دیگرم

حال که من را نمی خواهی میان شهر قم

راهیِ صحن و سرا و بارگاهی دیگرم

مهدی رحیمی زمستان

#امام_رضا #زیارت_مخصوصه

✅ برای جامونده های زیارت امام رضا(ع)
در این ایام ...

خوب ها را جمع کردی دور خود در مشهدت
دیدی آخر خورده شد برسینه ام دست ردت

فرق داری می گذاری بین عشاق خودت
بین زائر های خوب و بین زوّار بدت

من که میبوسم هوا را روز و شب، حس می کنم
فرق دارد بوسه بر جای لب و بر مرقدت

من به مردم گفته ام زائر شدن از لطف توست
پس چه شد آن مهربانیِ هزاران درصدت؟؟

کفتر جلد تو بودم بی خیالم چون شدی
می پرم دیگر به هرجایی به غیر از گنبدت

#دلتنگ_حرم_رئوف
#مهدی_رحیمی

[h=2]تورو خواب دیدم ,تورویادمه
همون شب که لالاییِ مادرم...
داره بوی عطرت بهم میرسه
توی خلوت کوپه ی آخرم

توروخواب دیدم , تورویادمه
دلم کفتراتو بغل کرده بود
یه گوشه توی دفتر حاجتش
یه شاعر نگاتو غزل کرده بود

دارم میرسم ,میرسه گنبدت
هوای چشام باز بارونیه
چرا حال اینجا یه جور دیگه ست؟
چرا عشق کم نیست ؟ارزونیه
...
ضریح تو نزدیکه ,راهش کمه
غریبی که ازراه دور اومده
نوشتن:(به خورشید هشتم سلام)
به پابوسیِ ماه دور اومده
...

مگه دست من میرسه دست تو؟
صف عاشقاتو ببین پرشده
خودآسمونم نشسته زمین
نگا کن نگا کن زمین پرشده

میشینم همینجا نگات میکنم
کنارزنی که شبیه منه
داره غرق تو میشه حس می کنم
تورو توی اشکاش صدا میزنه

یه گوشه یکی زل زده سوی تو
میدونم میدونی دلش خونه نه ؟
داره عاشقت میشه باهر نگاش
مث عشق لیلی به مجنونه ,نه ؟

یکی توی سجده ست چن ساعته
همه عاشق صحن وسجاده ان
مث کفترات توی هفت آسمون
به گلدسته های تو دل داده ان

یه بچه کنارغم مادرش
نشسته به دستای تو زل زده
چه معصومِ ,انگاری از چشم هاش
به چشمای معصوم تو پل زده

...
چقد عاشقات پاک وخوبن آقا
میذاری منم خاک پاشون بشم؟
آخه عاشق عاشقاتم شدم
فدای امام رضا(ع) شون بشم
.....

سفر...روز آخر...یه بغض عجیب
نگات میکنم بانگاهِ ترم
داری دور میشی ..دارم میرسم
توی خلوت کوپه ی آخرم[/h]

من شب اول قبرم چه حسابی دارم؟!

گر بپرسند چه داری چه جوابی دارم؟!

منم و وحشت قبری که ز هر سو برسد

کاش آن لحظه فقط "ضامن آهو" برسد

گر چه دوریم از بساط قرب، همت دور نیست
بنده شاه شماییم و ثناخوان شما

ای شهنشاه بلنداختر خدا را همتی
تا ببوسم همچو اختر خاک ایوان شما

مثل هر عاشق که اینجا ذُل زده بر مرقدت
شعر می گویم برای این حریم و گنبدت

زائرانت مثلِ نوحَند و چه غوغا می کنند
در کنار مضجعت اینگونه نجوا می کنند

ای که عاشق می نوازی و گدا داری چُنین
من به دامانت بیاوَردم دلم ، حالم ببین!

زائرت باشم،رئوفی،حاجتی دارم ولی...
من خِجِل از گفتنِ حاجت به درگاهت ، یاعلی

در قنوتم لحظه لحظه روبه رویم حاضری
من نگویم عابدم،دانم به کارم ناظری

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..

ای ولی نعمت من ، دلبر و دلدار رضا
می زند هر نفسم نام تو را جار رضا

دل شکسته همیشه برایمان کافيستـــــ
همیشه گریه ی بی انتهایمان کافيستـــــ

شکسته بـــالی ما را کسی نمیفهمد
همین نرفتن به مشهدمان کافيستـــــ

چقدر نــــامه نـوشتم که دوســـــتت دارم
چقدر گریه ؟ همین گریه هایمان کافيستـــــ

منی که غرق گناه و روسیاهم اما
همینکه نوکرتانم برای من کافيستـــــ

بیا و با غـــم رسوایـی ام مـــدارا کــن
قسم به چادر خیرالنسایمان کافيستـــــ

برای اینکه شب جمعه خراسان بروم
دعای خیر خواهرتان کافيستـــــ

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..

یا ابالجواد

✨از بعد روزی که شدند سایه بان جوادت

✨حرَمَت را بخشیدی به کبوتر ها

آمدم باز و سخن با تو فراوان دارم
باز دست تهی و پای گریزان دارم

باز میباری و میبخشی و مهمان داری
باز میبارم و موّاجم و طوفان دارم

کاش یک لحظه کرم کرده نگاهم بکنی
من که هر ثانیه نجوای رضا جان دارم

دست از عالم و آدم به امیدت شستم
باز هم دست به دامان تو سلطان دارم

بعد از آن شب که حرم بودم و باران بارید
خاطرات خوشی از بارش باران دارم

حسّ من موقع پابوسیَت آقا اینست
که به لب زمزمهٔ آیهٔ قرآن دارم

السلام علیک ﻳَﺎ ﻣُﺤَﻤَّﺪَ ﺑﻦَ ﻋَﻠِﻰٍّ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟﺘَّﻘِﻰُّ ﺍﻟﺠَﻮَﺍد ..

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..

عشق گاهی
یک اجابت نزد حاجت‌مند هاست

عشق گاهی
بین باباها و تک فرزند هاست

نسیم مرقدتان عطر کوچه باغ بهشت
برد ز خاطره ها غصه ی فراق بهشت

رواق های حریمت بهشت نور و بلور
بلند گنبد نورانیت،چراغ بهشت

بندگی در گرو حالِ دعا داشتن است
پادشاهی جهان عشقِ رضا داشتن است

من بدم از در خود رد بکند می میرم
حسِّ آقایی سلطان به گدا داشتن است

نسخه ی ما همه را دست رضا پیچیده
پس چه کاری به طبیب و به دوا داشتن است

آنچه که در حرمش زود برآورده شود
آرزوی حرم کرب و بلا داشتن است

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا .

نداری کسی بدتر از من .. ندارم کسی بهتر از تو ..
کس بی کسی هامی آقا .. همه هستی نوکر از تو ..
نوکرتم .. سر سفره پدر مادرتم ..
نوکرتم .. ریزه خواره خونه ی خواهرتم ..
نوکرتم .. یه کبوترم که دور سرتم ..
نوکرتم .. من همون دیوونه ی عاشقتم ..
نوکرتم .. من همون گدای سابقتم ..
نوکرتم .. بپذیر آقا اگه لایقتم ..
سرورمی .. سایه ی سر پدر مادرمی ..
سرورمی .. نفسای اول و آخرمی ..
سرورمی .. به فدای تو که صاحب حرمی ..

حرمتو عشقه .. صاحب الحرم ..
کرمتو عشقه .. صاحب الکرم ..

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..

✨ﮐﺎﺵ ﻫﺮ ﺟﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩﺍﯼ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﮔﻨﺒﺪ ﻃﻼﯾﯽﺍﺕ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﺷﺪ ﻭ ﻧﺴﯿﻢ
ﻋﻄﺮ ﺣﺮﻣﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻢ به ارمغان ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ، ﺍﯼ ﻧﺰﺩﯾﮏﺗﺮﯾﻦ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻭﺭ !✨

تربتت خاکستر بی مایه را زر می کند
سنگ اسود را مثال در و گوهر می کند

حال ما خوب است؛اما پنج وعده در صلاة
حال ما را سجده بر خاک تو بهتر می کند

ای بنازم تربتت را ، که فقط یک دانه اش
کل جامهری مسجد را معطر می کند

ذره ای تربت به کام طفل ، آغاز حیات
روزی اش را تا دم مرگش مقرر می کند

اندکی از آن به کام یک مریض رو به موت
بهتر از کل اطبا ، کار محشر می کند

در میان قبر یک مقدار خاک مدفنت
چهره ی خاموش میّت را منور می کند

خاک صحنت دست هرکس میرسد بی اختیار
رو به قبله با سلامی دیده را تر می کند

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..

سر بازار #عاشقی آقا ،

اشک نم نم چقدر می ارزد؟

وسط ازدحام #گوهر_شاد

دل پرغم چقدر می ارزد؟

در بساطم نمیشود پیدا

غیر آهی و #اشک و تقصیری

قیمتش را خودت معین کن

همه در هم #چقدر می ارزد؟

[="Book Antiqua"][="Magenta"]یاامام رضاع
کمکم کن
[/]

اگر برکتت نبود نان نداشتیم
باران نبود،غیر بیابان نداشتیم

سوگند بر تو ای سروسامان زندگی
بی تو نه سر،که این همه سامان نداشتیم