باسمه الرحمن
با سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
از حسن ظن و تواضع حضرتعالی متشکرم.
امّا تا جائیکه خاطرم هست استاد عروض و اوزان شعری حضرتعالی بودید و البته هستید و بنده نیز در این موارد از شما بسیار آموختم.
امیدوارم این تاپیک با اشعار ارزشی و مناسبتی و نیز حضور شاعران اسک دین و اساتید بزرگوار،مانند گذشته رونق بگیرد.
سلام و عرض ادب
شما لطف دارید بزرگوار
دیده ام که دوستانی را راهنمایی کرده اید و بسیار هم خوب این کار را انجام دادید. بی دلیل نام شما را نبردم
درمورد تاپیک هم شاید اگر مناسبتی پیش بیاید باعث بشود دوباره به روزهای اوج برگردیم happy
hessam78;926214 نوشت:
چجوری انقد سریع این وزنا رو گفتین؟حفظ کردنیه؟ساختنیه؟
هر دو
هم باید وزن ها را یاد بگیرید و هم بسازید
مدتی زمان می خواهد. باید صبر داشته باشید
اگر مایل هستید بفرمائید تا به شما تمرین بدهم
شعر کوششی نه چندان زیبا و فاقد هرگونه آرایه ادبی من laughing
تو را ای خدای همه خوب و بدها
و پوشندهی عیب ما بیخردها
تو را که همه مهربانی برایم
تو را با همه خردیام دوست دارم
تو عاشق تر از مادری و فرشته
به هر دین و مذهب به هر علم و رشته
همه دانه و باغبانش تویی
صبوری و ربی و رحمان تویی
تو زیباتر از هرچه زیباستی
که با نور خود خاک آراستی
به ما دادهای نعمت و ارج و پاس
چو گفتی بخوانم خداوند ناس.
سلام آقا رضای بزرگوار
عالیه
ولی چرا بزرگان شعر فارسی سعی نکردن خودکفا کنن این بخشو که عربی نیاز نشه
:dاز آنجا که تقلب یکی از زیبا ترین کار های زندگی است و هیچ اختراعی از بشر به پاش نمیرسه یک سوال هم داشتم http://prosody.ir/index.php?option=com_wrapper&view=wrapper&Itemid=29
این سایت وزنا رو درست مشخص میکنه عایا؟مثلا شعر میدین وزن میده!
Reza-D;926475 نوشت:
اما چند سایت معرفی میکنم و خودم هم توضیحاتی عرض میکنم
فقط در بعضی ابیات ، یک هجا در آخر وزن کمتر استفاده کرده اید
بله بیت آخر وزنش همخوتنی نداره
Reza-D;926589 نوشت:
تو را ای خدای همه خوب و بد
و پوشندهی عیب این بیخرد
تو را که همه مهربانی به من
تو را عاشقم ، باشدم این سخن
تو عاشق تر از مادری ای خدا
به هر دین و مذهب به عرض و سما
همه دانه و باغبانش تویی
صبوری و ربی و رحمان تویی
تو زیباتر از هرچه زیباستی
که با نور خود خاک آراستی
به ما دادهای نعمت و ارج و پاس
چو گفتی بخوانم خداوند ناس
عااالی بود
کلماتی که استفاده کرده بودم کمی خشن بودن که شما لینش کردین اما دیگه سبک من نشد چون اشعار من همشون کلمات زمختی دارن باید اشعار حافظ و سعدی و شهریار بخونم.
کلماتی که استفاده کرده بودم کمی خشن بودن که شما لینش کردین اما دیگه سبک من نشد چون اشعار من همشون کلمات زمختی دارن باید اشعار حافظ و سعدی و شهریار بخونم
سلام
نه منظورم تغییر در خود کلمات نبود
خواستم وزن را تغییر بدهم و ابیات را در یک وزن هماهنگ کنم
قصد مشاعره ندارم ولی پاسخ به سؤال حضرتعالی که با زبان شعر
بسیار زیبا و هنرمندانه پرسیدید (البته بنده صلاحیت پاسخ آن را ندارم)
لازم و برای حقیر نیز آموزنده و مغتنم است
ضمن اینکه علم شما بر بنده پوشیده نیست
اتفاقاً اشاره ای به پاسخ کردید به نظرم. با اجازه نقل میکنم و چند بیت اضافه میکنم (جای دو مصرع آخر شما را را به دلیل ادامهء خودم تغییر داده ام)
حبیبه;927106 نوشت:
چون تأمل آیتی از عاقلی است
پاسخ بی فکر شاید کاهلی است
گرچه با اندیشه کردن زحمتی است
لیک زحمت نیست بلکه رحمتی است
این زبان گاهی چو تیغ و تیشه است
رحمت حق در پیِ اندیشه است
پاسخش شاید همین اندیشه است
بر درختِ علم ، همچون ریشه است چون خدا اندیشه کردن را ستود
در تفکر ، علم را مخفی نمود (وَ يَتَفَكَّرُونَ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.....)
آخرِ اندیشه چون بی حد بُوَد
گوئیا اندیشه خود مقصد بُوَد
گفت پیغمبـر ، تـامــل در جـهــان
لحظه ای اندیشه در کون و مکان
از برای شیعه همچون گوهر است
بَهرَت از یک عُمر عبادت برتر است
گر بخواهی زاهد و عابد شوی
باید از بابش فقط وارد شوی
شهر علم ار در محمد منجلی ست
باب آن هم بی گمان تنها علی ست
این سخن را اینچنین باید بدید
علم مطلق در علی آمد پدید
واقعا عجیبه نام داره زبان فارسی بعد وزن عربی واسه خودش داره!
در خیلی از علوم واژه های زبان های دیگر یا روش های آنها وجود دارد
شما روی همهء آنها حساس هستید یا فقط آنهایی که عربی هستند؟ happy
لینک قبلی که در پست 2109 قرار دادم اشتباه بوده که ویرایشش کردم
اینجا هم سایت بسیار خوبی را معرفی میکنم درمورد عروض و قافیه
به نظر من همین را مطالعه کنید بهتر است: http://aryaadib.blogfa.com/post-270.aspx
در خیلی از علوم واژه های زبان های دیگر یا روش های آنها وجود دارد
شما روی همهء آنها حساس هستید یا فقط آنهایی که عربی هستند؟
[SPOILER]کلا من زبان رو چیز بدرد نخوری میدونم!فرقی نداره فارسی و انگلیسی و عربی و..
علم عصب شناسی و نوروساینس پیشرفت کنه که دیگه یک زبان واحد نورولنگویج و نوروکانکشن به وجود بیاد عالیه!البته امیدوارم که تا موقعی که زنده هستم این اتفاق بیفته!
اوایل که به صورت دود صحبت میکردن بعد با نقاشی که تا حدودی جهان شمول بود و تا الان هم که کتابت و نوشتن وجود داره که تفرقه ها وجود دارن[/SPOILER]
منظورم اینه که وزن شعر چرا رو فارسی هستش؟داد و ستد کلمات تو هر زبانی وجود داره!
[SPOILER]البته پدر من دبیر دین و عربی هستش و یکی از اختلافات همیشگی من و پدر بزرگوار بر سر همین بوده ،بر روی فصاحت و بلاغت و غنی بودن زبان عربی و این دست موارد [/SPOILER]
Reza-D;927588 نوشت:
لینک قبلی که در پست 2109 قرار دادم اشتباه بوده که ویرایشش کردم
اینجا هم سایت بسیار خوبی را معرفی میکنم درمورد عروض و قافیه
به نظر من همین را مطالعه کنید بهتر است: http://aryaadib.blogfa.com/post-270.aspx
بله متوجه شدم
مربوط به یک تاپیک دیگر(آزادی بیان بود)آن را خواندم صحبتای جالبی بود ولی در عمل مهم است
خیلی ممنون از معرفی@};-
خواهش میکنم داداش
یک نکته ؛ زیاد درگیر علامت ها و این چیزها نشو
فقط روش را یاد بگیرید کافی است
مطالعه کنید هر جا مشکلی داشتید بفرمائید بنده در خدمتم
hessam78;927679 نوشت:
اختلافات
با تمام اختلاف نظرهایی که داریم ، این خصوصیت شما را که بیخود چیزی را نمی پذیرید دوست دارم
نمی دانم! ولی یک حسی به من میگوید شما یک روز مبلغی بزرگ برای خداباوری می شوید
خواهش میکنم داداش
یک نکته ؛ زیاد درگیر علامت ها و این چیزها نشو
فقط روش را یاد بگیرید کافی است
مطالعه کنید هر جا مشکلی داشتید بفرمائید بنده در خدمتم
چشم تشکر فراوان!
حتما مشکلی بود مزاحمتون میشم
Reza-D;927684 نوشت:
نمی دانم! ولی یک حسی به من میگوید شما یک روز مبلغی بزرگ برای خداباوری می شوید
بزرگترین آرزو و خواسته من همین بود!البته آن زمان که دین باور بودم!واقعا هنوزم که هنوزه دلم میخواد که من در اشتباه باشم و خدایی باشه
[SPOILER]اینکه اگه من متوجه میشدم فرزند خانواده نیستم برای من پذیرشش خیلی راحت تر بود تا اینکه بفهمم خدایی نیست واسه همین مریضم شدم و تا دکتر و درمان و... هم رفتم
همیشه میگفتم آدم بخواد گناه هم کنه با وجود خدا گناه لذت بخش تره در واقع ی پویایی داره
ذهن و خانواده من کاملا مذهبی بودن ،انگیزه زندگی کردن من خدا بود در واقع!یعنی از روشن کردن لپ تا گرفته تا حتی گناهی هم که اگه انجام میدادم!اونم به قصد قربت بود!
آخرشم به اینجا رسیدیم که اینهمه غریب شدیم:d
[/SPOILER]
یک زمانی نقد شعر هم انجام میشد ، اما الان کمتر پیش میاید چون کاربران وقت کمتری نسبت به گذشته دارند
لذا اگر تمایل به آشنایی بیشتر داشته باشید ، اساتیدی مثل خانم "حبیبه" هستند و اگر مایل باشید در رفع ایرادها راهنماییتان خواهند کرد
سلام و عرض ادب و احترام همگی خوش اومدید مسالهٌ
آقا رضای گرامی میخواستم بدونم با توجه به اینکه سرکار خانم حبیبه گرامی در مبحث شعر و شاعری به دو زبان زنده دنیا(( عربی و فارسی)) تبحر دارند و
بیشتر وقتشان را در گلستان شعر و ادب بانوان می گذرانند آیا صلاح نیست بوستان شعر و ادب برادران را به من ( جانسپار) بسپارید و خیالتان از کلیت منظومه شعر و ادب و فرهنگ ملل و تاریخ تمدن اعظم طوایف راحت
و در بزم شعر و شاعری شما با فراغت خاطر به مبحث حق و حقوق اتلاف شده آقایون در سایت اسک دین بپردازید چرا که مدیران با بستن تایپیک مورد اشاره تمامی هدفها ی بلند مدت و کوتاه مدت ما رو نابود ساخته و همه را حیران خود کرده اند که چه تبعیض نژادی در سایت حاکم است شنیده شده حتی ادمین بعد از نشان دادن اثر انگشت به یکی از خانمهای سایت وارد و خارج می شوند
و مجسم کنید من و شما چه می کشیم
میدانم که زیره به کرمان بردن است درد دل همچون منی و میدانم که سنگ صبور ادمین و مدیران اجرایی شمایی و من نمیگویم که چها میکشید اما شما در اشتباهی فاحش اسم خانم حبیبه رو در این متن اورده اید که خواستم تذکر برادرانه داده باشم انشاء الله جایگزین مناسبی همچون من پیدا خواهید نمود شبانه روز اماده پاسخ گویی به لبیک شما گرامی می باشم[-o
تخلص شاعری : حباب
سلام آقا رضا
والا عسرا مسرای زیادی من نکشیدم حالا نمیدونم خدارو شکر کنم طبیعت رو شکر کنم کیو شکر کنم بالاخره یکیو بدهکارم!
اینجا آدم در تاپیک ها مشکلاتی میبینه یا در بیرون واقعا افسرده میشه که چقد رنج میبرن بعضیا
طالب دوست;928544 نوشت:
و در بزم شعر و شاعری شما با فراغت خاطر به مبحث حق و حقوق اتلاف شده آقایون در سایت اسک دین بپردازید چرا که مدیران با بستن تایپیک مورد اشاره تمامی هدفها ی بلند مدت و کوتاه مدت ما رو نابود ساخته و همه را حیران خود کرده اند که چه تبعیض نژادی در سایت حاکم است شنیده شده حتی ادمین بعد از نشان دادن اثر انگشت به یکی از خانمهای سایت وارد و خارج می شوند
سلام برادر عزیزززز
یا امام هشتم
:dبرادر سوار تانک شدی مگر بمباران کردی
آخه فضای لطیف شعری و خشونت نژادی ؟
طالب دوست;928544 نوشت:
و مجسم کنید من و شما چه می کشیم
استغفرالله ان شاءلله که سیگار و دود و دم نیس:d
طالب دوست;928544 نوشت:
شما در اشتباهی فاحش اسم خانم حبیبه رو در این متن اورده اید
:dای خدا!حالا اسم شما رو هم بیاره بهتره که نیاز به جایگزینی نداره
آقا رضا حبیبه خانوم استاد شعر ما هستند شما هم سومی!
[SPOILER]کلا من زبان رو چیز بدرد نخوری میدونم!فرقی نداره فارسی و انگلیسی و عربی و..
علم عصب شناسی و نوروساینس پیشرفت کنه که دیگه یک زبان واحد نورولنگویج و نوروکانکشن به وجود بیاد عالیه!البته امیدوارم که تا موقعی که زنده هستم این اتفاق بیفته!
@};-
سلام
جسارتا زیر دیپلم توضیح بدین منم متوجه بشم happy
سلام
جسارتا زیر دیپلم توضیح بدین منم متوجه بشم happy
سلام
درمورد نظریه ای صحبت میکنند که بجای ارتباط کلامی از نورون ها (سلول های عصبی) برای ارتباط استفاده شود
نوروکانکشن یا ارتباط از طريق سلول های عصبی که منجر به ایجاد زبان مشترک (نورولنگویج) میشود
یعنی دیگر فرق نمی کند شما اهل چه نقطه ای از دنیا باشید
چون حس و تفکر شما مستقیماً منتقل میشود و نیازی به تبدیل تفکر به کلام نخواهید داشت
سلام
اعه شکست نفسی نفرمایید استاد ما هستین
آقا رضا زحمت توضیح رو دادن فقط ی نکته هم اضافه کنم در فاز هایی هم عملیاتی شده
ی دونه مثالش هم ی دستگاهی بود اندازه گیره به انگشت طرف مقابل وصل میشد ی فرستنده هم به مغز گوینده
هم همینطور که آقا رضا گفتن میتونه بدون فکر و اینا باشه هم نوع دیگه از فکر
حالا مثلا تو زبان فارسیمون نوشته بود یا عده ای صاحب نظر میگن انسان بدون زبان نمیتونه فکر کنه!و بعد تشریح میکنن اگه چنین چیزی شدنی بشه همون زبانه که بدون گفتار انتقال پیدا کرده!
ولی ی نکته حائز اهمیت اینه که نوع درک ما و فکر ما هم عوض میشه
مثلا قبل از اختراع زبان فرض کنید باشیم!هیچ زبانی وجود نداره جزمثلا آتش و دود خب؟چقد از مفاهیم رو میشه رسوند؟!خیلی کم!تفکر هم خیلی بسته بود
بعد نقاشی اومد دامنه انتقال منظور بیشتر شد بعد نوشتار و خط
[SPOILER]
حالا ی نکته باحال تر از این که وجود داره من تو کلیپای بیگ تینک big think دیدم حیف نمیدونم کجاست و البته فقط در حد فرض و گمانه زنی هست! داشتن در مورد انتقال اطلاعات صحبت میکردن(اینکه چجوری اطلاعات تو ذهن میشینه شکاف مغزی بر قراری رابطه بین نورون ها و..) بعد داشتن دور نما رو ترسیم میکردن میگفتن که مثلا چجوری یک برنامه رو از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگه بلافاصله انتقال میدیم؟
همین کارو هم میشه در آینده در مورد مغز انسان کرد!مثلا شما فیزیکتون خوبه من زیست شناسیم خوبه آقا رضا ریاضیش خوبه این اطلاعات رو ما میتونم(البته در آینده فعلا فقط دورنما هست رو تئوری هم مشکلات زیادی داره)به هم دیگه منتقل کنیم سرعتش هم مثل سرعت انتقال اطلاعات تو کامپیوتر!!!
اگه عملی بشه انفجار اطلاعاتی رخ میده!ونکته مهمش اینه که مدرسه و اینا تعطیل:d و دیگه معیار احترام هامونم عوض میشه! البته میشه دید بد بینانه هم داشت که اطلاعات دست فردی مثل هیتلر و استالین و اینجور ادما بیفته!دیگه وامصیبتا....! کلا خیلی روش بحثه یکی از موضوعات مهم نوروساینس و چند تا علم دیگه هستش[/SPOILER]
سلام و عرض ادب
شما لطف دارید بزرگوار
دیده ام که دوستانی را راهنمایی کرده اید و بسیار هم خوب این کار را انجام دادید. بی دلیل نام شما را نبردم
درمورد تاپیک هم شاید اگر مناسبتی پیش بیاید باعث بشود دوباره به روزهای اوج برگردیم happy
هر دو
هم باید وزن ها را یاد بگیرید و هم بسازید
مدتی زمان می خواهد. باید صبر داشته باشید
اگر مایل هستید بفرمائید تا به شما تمرین بدهم
واقعا عجیبه نام داره زبان فارسی بعد وزن عربی واسه خودش داره!!!
بله چشم
دوس که دارم
اگه منابعی هم وجود داره که همه رو گفته اونم بفرمایید ممنون میشم
من ابتدا با اوزان فارسی آموزش میدهم happy
منابع خاصی را نمی شناسم (مثلاً کتاب یا.....)
اما چند سایت معرفی میکنم و خودم هم توضیحاتی عرض میکنم
انشاالله مفیذ خواهد بود
با سلام به شاعراي اسك ىين
شعر کوششی نه چندان زیبا و فاقد هرگونه آرایه ادبی من laughing
و پوشندهی عیب ما بیخردها
تو را که همه مهربانی برایم
تو را با همه خردیام دوست دارم
تو عاشق تر از مادری و فرشته
به هر دین و مذهب به هر علم و رشته
همه دانه و باغبانش تویی
صبوری و ربی و رحمان تویی
تو زیباتر از هرچه زیباستی
که با نور خود خاک آراستی
به ما دادهای نعمت و ارج و پاس
چو گفتی بخوانم خداوند ناس.
سلام آقا رضای بزرگوار
عالیه
ولی چرا بزرگان شعر فارسی سعی نکردن خودکفا کنن این بخشو که عربی نیاز نشه
:dاز آنجا که تقلب یکی از زیبا ترین کار های زندگی است و هیچ اختراعی از بشر به پاش نمیرسه یک سوال هم داشتم
http://prosody.ir/index.php?option=com_wrapper&view=wrapper&Itemid=29
این سایت وزنا رو درست مشخص میکنه عایا؟مثلا شعر میدین وزن میده!
اها خیلی تشکر و ممنون فراون@};-
خیلی ممنون خانوم ریحانه دستتون درد نکنه از معرفی عالییی بود@};-
از آقا رضا هم تشکر میکنم بابت این تاپیک که راه انداختن@};-
اول اینکه گاهی اشتباه وزن ها را مشخص میکند!
ثانیاً حتی اگر درست هم اعلام کند ، به هیچ وجه پیشنهاد نمی کنم!
مانند آن است که کسی بخواهد زبان انگلیسی یاد بگیرد
بعد هر چه جمله به او می دهند با دیکشنری معنایش را به دست بیاورد happy
این سایت بد نیست
http://sabzevar-sher.persianblog.ir/page/090978
سلام
اتفاقاً هم زیبا بود و هم دارای شرایط مناسب
فعولن فعولن فعولن فعولن
فقط در بعضی ابیات ، یک هجا در آخر وزن کمتر استفاده کرده اید
البته آن هم یک وزن صحیح است ، ولی با وزن قبلی همخوانی ندارد:
فعولن فعولن فعولن فعول(در وزن قبلی این بود = فعولن)
این هم اصلاح شدهء شعر شما
که می توان گفت دیگر ایراد خاصی ندارد:
بله بیت آخر وزنش همخوتنی نداره
عااالی بود
کلماتی که استفاده کرده بودم کمی خشن بودن که شما لینش کردین اما دیگه سبک من نشد چون اشعار من همشون کلمات زمختی دارن باید اشعار حافظ و سعدی و شهریار بخونم.
سلام
نه منظورم تغییر در خود کلمات نبود
خواستم وزن را تغییر بدهم و ابیات را در یک وزن هماهنگ کنم
باسمه العلیم
علم ما از جهل ما چون کمتر است
حُکمِ نادانم به غایت، بهتر است
چون نمی دانی و می گویی خطاست
این مَنَم مَنها همه باد هواست
بهتر آن باشد که اندیشه کنیم
دیوِ جهل خویش در شیشه کنیم
زان سپس شیشه به سنگ حق زنیم
چونکه حق آید هوی را بشکنیم
کی شود ز اندیشه بنیادی خراب؟
کِی زند عالِم بنایی روی آب؟!
ابتدا محکم نما اندیشه ات
تا شود اندیشه ات چون ریشه ات
زان سپس هر چه بگویی نِی هواست
حُکم عقل بی هوا حکم خداست(1)
پ.ن
"کلما حکم به العقل حکم به الشرع"
قاعده ای کلامی و فقهی است.
سلام و عرض ادب
دلم لك زده براي يك مشاعره happy چند بيتي عرض ميكنم بيشتر هدفم همان مشاعره است
پيشاپيش هم از خطاب مفرد عذرخواهي ميكنم
كيست عالِم؟ علم را معنا بكن
فكر ساماني بر اين سودا بكن
آن يكي ، اين فيض گويد تجربيست
ديگري گويد بجز در غيب نيست
هر كسي از ظن خود يك عالِم است
هر مخالف ، از نگاهش مجرم است
بين اينها ، بهترين گفتار چيست؟
سنجشِِ علمِ مرا معيار چيست؟
باسمه المجیب
با سلام و احترام
علم مطلق علم خاص و عام نیست
در حقیقت قید و بندِ نام نیست
تجربی یا فلسفی،فقه و اصول
حدِّ معنا باشد و قیدِ فضول(قید اضافه)
حق تجلی کرده در اندیشه ها
گاه بینی برگ را گه ریشه ها
گاه بر طبل مَنَم مَن می زنی
گاه بر سر گاه بر تن می زنی
گاه جزئی گاه کلّی گه فنا
یا که بگریزی ز هر سه در بقا
علم مطلق جو و بگذر زین همه
تا نگردی خسته از این همهمه
بابت تاخیر هستم عذرخواه
خواهرم! از چاله افتادم به چاه!
همهمه ، گفتی و قلبم ریش شد
کار ما هم سخت تر از پیش شد
علم مطلق گفتی و دیگر تمام؟
معنیش خود چیست خواهر ، این کلام؟
از "حبیبه" ، چشم یاری داشتیم
بس درست است اینکه می پنداشتیم
لینکن او پیچانده ما را در جواب
بر ضعیف این فعل باشد ناصواب
کن مراعات این ضعیفِ خسته را
باز کن این مطلب پیوسته را
علم مطلق چیست؟ آسان بازگو
لَـــنْ تَنالُـــوا الْبِـرَّ حَتّـــى تُنْفِقُـوا
باسمه الذی علّم البیان
عذرِ تأخیر ار بود بهر جواب
نیست عذری بلکه دارد آن ثواب
چون تأمل آیتی از عاقلی است
پاسخ بی فکر شاید کاهلی است
گرچه با اندیشه کردن زحمتی است
لیک زحمت نیست بلکه رحمتی است
رحمت حق در پیِ اندیشه است
این زبان گاهی چو تیغ و تیشه است
تیغ اگر بی فکر چرخانی بلاست
ور برای حق بچرخانی هُداست
پس کمی مهلت بخواهم از شما
تا نباشد حرفهایم از هوی
معنی "مطلق" بگفتن سهل نیست
بهر این معنا دهانم اهل نیست
اهل معنا گفته اند در وصف آن
چیزهایی که نگنجد در زبان
دل بباید شست از قیدِ هوی
تا بیابی مطلق از آن ما سوی
باسمه الجمیل
بسیار زیبا،احسنتم
پ.ن
قصد مشاعره ندارم ولی پاسخ به سؤال حضرتعالی که با زبان شعر
بسیار زیبا و هنرمندانه پرسیدید (البته بنده صلاحیت پاسخ آن را ندارم)
لازم و برای حقیر نیز آموزنده و مغتنم است.
تشکر
درس پس دادنِ شاگردی بود خدمت استاد گرامی مرحوم محمدرضا آقاسی که گفتند:
شد زمین لبریز مسكین و یتیم
ما گرفتار كدامین هیأتیم؟
با یتیمان چاره
"لا تَقهَر" بودپاسخ سائل "ولا تَنهُر" بود
دست بردار از تكبر وز خطا
شیعه یعنی جود و انفاق و عطا
بادهء
"مِما رَزُقناهُم" بنوش"یُنفِقون" بنیوش و در انفاق كوش
هم بنوش و هم بنوشان زین سبو
"لَن تَنالوا البر حتی تُنفِقوا"ضمن اینکه علم شما بر بنده پوشیده نیست
اتفاقاً اشاره ای به پاسخ کردید به نظرم. با اجازه نقل میکنم و چند بیت اضافه میکنم
(جای دو مصرع آخر شما را را به دلیل ادامهء خودم تغییر داده ام)
پاسخش شاید همین اندیشه است
بر درختِ علم ، همچون ریشه است
چون خدا اندیشه کردن را ستود
در تفکر ، علم را مخفی نمود (وَ يَتَفَكَّرُونَ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.....)
آخرِ اندیشه چون بی حد بُوَد
گوئیا اندیشه خود مقصد بُوَد
گفت پیغمبـر ، تـامــل در جـهــان
لحظه ای اندیشه در کون و مکان
از برای شیعه همچون گوهر است
بَهرَت از یک عُمر عبادت برتر است
گر بخواهی زاهد و عابد شوی
باید از بابش فقط وارد شوی
شهر علم ار در محمد منجلی ست
باب آن هم بی گمان تنها علی ست
این سخن را اینچنین باید بدید
علم مطلق در علی آمد پدید
باسمه العلیم
با دو بیت فوق جایی برای پاسخ باقی نمی ماند،امّا از آنجایی که ابیات ذیل را قبل از
مشاهده ی شعر زیبا و پر بار حضرتعالی (در پاسخ) سروده بودم تقدیم محضرتان می گردد:
علم مطلق،مطلقاً آنِ خداست
لیک علمِ"مِن لَدُن"از بهر ماست
آنِ هر ما نه،همان مایی که نیست
جز پی علمی که بی شک آن سَری است
علمِ کسبی راهِ دانایی بُوَد
علم حق خود عین دارایی بود
علم کسبی دارد استاد و کتاب
علم حق بذر حقیقت را چو آب
بذر حق در دل چو کاری آب دِه
تا که بنماید سِره از ناسره
"إِتَقوا یُعلِمکَُمُ الله"باز خوان(میم در یعلموا و هاء در الله ساکن)
مرکب تقوا به هر سو باز ران
چونکه تقوا شد رئیس جان و تن
بُگسلد از پای جان بند و رَسَن
جان چو آزاد و رها شد از قفس
می شوی بهر هُدی عیسی نَفَس
زنده می گردانی از دَمهای خویش
صد هزاران جان مرده یا که بیش
چونکه علمت علم ربّانی بُوَد
بر صراط حق به آسانی رود
می بَرد جان تو را عِند الجنان
پرتو افشانی کنی بر این و آن
می شوی در بت شکستن چون خلیل
بی نیاز از ما یُقال و قال و قیل
این همه آثار آن علم لَدُن
برتر از آیا،چرا،چندی و چون
چون زبا اَلکَن شد از تعریف علم
شرح اسمی گفتم آن را خوان به حِلم
باید آن حق را به آثارش شناخت(علم حقانی)
چون شناسی مسّ جان را هم گداخت
چونکه عقل و دل به هم آمیختی
سوی مطلق زین میان بگریختی
پ.ن
از خطابات مفرد عذرخواهم
بسیاری عالی بود
فقط لطفاً معنای رَسَن را بفرمائید
منم فعلن دو بیت بگم ببینم مشکلم کجاست
دلا ز حال ما کس با خبر نشد... جان بسوخت و هجران بسر نشد
مستم نمودی و هوای کوی تو ... به هر در زدم اما، از سر بدر نشد
بقیه شم حسش نبود بنویسمhappy
در خیلی از علوم واژه های زبان های دیگر یا روش های آنها وجود دارد
شما روی همهء آنها حساس هستید یا فقط آنهایی که عربی هستند؟ happy
لینک قبلی که در پست 2109 قرار دادم اشتباه بوده که ویرایشش کردم
اینجا هم سایت بسیار خوبی را معرفی میکنم درمورد عروض و قافیه
به نظر من همین را مطالعه کنید بهتر است:
http://aryaadib.blogfa.com/post-270.aspx
سلام ، خیلی خوش آمدید
ممنون بابت قرار دادن این شعر که به نظر من قشنگ است
هم وزن و هم هجا
شما هم لینکی که در پست قبل دادم را مطالعه بفرمائید انشاالله مفید خواهد بود
[SPOILER]کلا من زبان رو چیز بدرد نخوری میدونم!فرقی نداره فارسی و انگلیسی و عربی و..
علم عصب شناسی و نوروساینس پیشرفت کنه که دیگه یک زبان واحد نورولنگویج و نوروکانکشن به وجود بیاد عالیه!البته امیدوارم که تا موقعی که زنده هستم این اتفاق بیفته!
اوایل که به صورت دود صحبت میکردن بعد با نقاشی که تا حدودی جهان شمول بود و تا الان هم که کتابت و نوشتن وجود داره که تفرقه ها وجود دارن[/SPOILER]
منظورم اینه که وزن شعر چرا رو فارسی هستش؟داد و ستد کلمات تو هر زبانی وجود داره!
[SPOILER]البته پدر من دبیر دین و عربی هستش و یکی از اختلافات همیشگی من و پدر بزرگوار بر سر همین بوده ،بر روی فصاحت و بلاغت و غنی بودن زبان عربی و این دست موارد [/SPOILER]
بله متوجه شدم
مربوط به یک تاپیک دیگر(آزادی بیان بود)آن را خواندم صحبتای جالبی بود ولی در عمل مهم است
خیلی ممنون از معرفی@};-
خواهش میکنم داداش
یک نکته ؛ زیاد درگیر علامت ها و این چیزها نشو
فقط روش را یاد بگیرید کافی است
مطالعه کنید هر جا مشکلی داشتید بفرمائید بنده در خدمتم
با تمام اختلاف نظرهایی که داریم ، این خصوصیت شما را که بیخود چیزی را نمی پذیرید دوست دارم
نمی دانم! ولی یک حسی به من میگوید شما یک روز مبلغی بزرگ برای خداباوری می شوید
چشم تشکر فراوان!
حتما مشکلی بود مزاحمتون میشم
بزرگترین آرزو و خواسته من همین بود!البته آن زمان که دین باور بودم!واقعا هنوزم که هنوزه دلم میخواد که من در اشتباه باشم و خدایی باشه
[SPOILER]اینکه اگه من متوجه میشدم فرزند خانواده نیستم برای من پذیرشش خیلی راحت تر بود تا اینکه بفهمم خدایی نیست واسه همین مریضم شدم و تا دکتر و درمان و... هم رفتم
همیشه میگفتم آدم بخواد گناه هم کنه با وجود خدا گناه لذت بخش تره در واقع ی پویایی داره
ذهن و خانواده من کاملا مذهبی بودن ،انگیزه زندگی کردن من خدا بود در واقع!یعنی از روشن کردن لپ تا گرفته تا حتی گناهی هم که اگه انجام میدادم!اونم به قصد قربت بود!
آخرشم به اینجا رسیدیم که اینهمه غریب شدیم:d
[/SPOILER]
باسمه المجیر
طناب،ریسمان
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا
سلام و عرض ادب و احترام همگی خوش اومدید
مسالهٌ
آقا رضای گرامی میخواستم بدونم با توجه به اینکه سرکار خانم حبیبه گرامی در مبحث شعر و شاعری به دو زبان زنده دنیا(( عربی و فارسی)) تبحر دارند و
بیشتر وقتشان را در گلستان شعر و ادب بانوان می گذرانند آیا صلاح نیست بوستان شعر و ادب برادران را به من ( جانسپار) بسپارید و خیالتان از کلیت منظومه شعر و ادب و فرهنگ ملل و تاریخ تمدن اعظم طوایف راحت
و در بزم شعر و شاعری شما با فراغت خاطر به مبحث حق و حقوق اتلاف شده آقایون در سایت اسک دین بپردازید چرا که مدیران با بستن تایپیک مورد اشاره تمامی هدفها ی بلند مدت و کوتاه مدت ما رو نابود ساخته و همه را حیران خود کرده اند که چه تبعیض نژادی در سایت حاکم است شنیده شده حتی ادمین بعد از نشان دادن اثر انگشت به یکی از خانمهای سایت وارد و خارج می شوند
و مجسم کنید من و شما چه می کشیم
میدانم که زیره به کرمان بردن است درد دل همچون منی و میدانم که سنگ صبور ادمین و مدیران اجرایی شمایی و من نمیگویم که چها میکشید اما شما در اشتباهی فاحش اسم خانم حبیبه رو در این متن اورده اید که خواستم تذکر برادرانه داده باشم انشاء الله جایگزین مناسبی همچون من پیدا خواهید نمود شبانه روز اماده پاسخ گویی به لبیک شما گرامی می باشم[-o تخلص شاعری : حباب
سلام آقا رضا
والا عسرا مسرای زیادی من نکشیدم حالا نمیدونم خدارو شکر کنم طبیعت رو شکر کنم کیو شکر کنم بالاخره یکیو بدهکارم!
اینجا آدم در تاپیک ها مشکلاتی میبینه یا در بیرون واقعا افسرده میشه که چقد رنج میبرن بعضیا
سلام برادر عزیزززز
یا امام هشتم
:dبرادر سوار تانک شدی مگر بمباران کردی
آخه فضای لطیف شعری و خشونت نژادی ؟
استغفرالله ان شاءلله که سیگار و دود و دم نیس:d
:dای خدا!حالا اسم شما رو هم بیاره بهتره که نیاز به جایگزینی نداره
آقا رضا حبیبه خانوم استاد شعر ما هستند شما هم سومی!
جسارتا زیر دیپلم توضیح بدین منم متوجه بشم happy
سلام
درمورد نظریه ای صحبت میکنند که بجای ارتباط کلامی از نورون ها (سلول های عصبی) برای ارتباط استفاده شود
نوروکانکشن یا ارتباط از طريق سلول های عصبی که منجر به ایجاد زبان مشترک (نورولنگویج) میشود
یعنی دیگر فرق نمی کند شما اهل چه نقطه ای از دنیا باشید
چون حس و تفکر شما مستقیماً منتقل میشود و نیازی به تبدیل تفکر به کلام نخواهید داشت
سلام و عرض ادب
شما صاحب اختیار هستید ، چه با اسم حباب و چه با هر اسم دیگر :Nishkhand:
سلام
اعه شکست نفسی نفرمایید استاد ما هستین
آقا رضا زحمت توضیح رو دادن فقط ی نکته هم اضافه کنم در فاز هایی هم عملیاتی شده
ی دونه مثالش هم ی دستگاهی بود اندازه گیره به انگشت طرف مقابل وصل میشد ی فرستنده هم به مغز گوینده
هم همینطور که آقا رضا گفتن میتونه بدون فکر و اینا باشه هم نوع دیگه از فکر
حالا مثلا تو زبان فارسیمون نوشته بود یا عده ای صاحب نظر میگن انسان بدون زبان نمیتونه فکر کنه!و بعد تشریح میکنن اگه چنین چیزی شدنی بشه همون زبانه که بدون گفتار انتقال پیدا کرده!
ولی ی نکته حائز اهمیت اینه که نوع درک ما و فکر ما هم عوض میشه
مثلا قبل از اختراع زبان فرض کنید باشیم!هیچ زبانی وجود نداره جزمثلا آتش و دود خب؟چقد از مفاهیم رو میشه رسوند؟!خیلی کم!تفکر هم خیلی بسته بود
بعد نقاشی اومد دامنه انتقال منظور بیشتر شد بعد نوشتار و خط
[SPOILER]
حالا ی نکته باحال تر از این که وجود داره من تو کلیپای بیگ تینک big think دیدم حیف نمیدونم کجاست و البته فقط در حد فرض و گمانه زنی هست! داشتن در مورد انتقال اطلاعات صحبت میکردن(اینکه چجوری اطلاعات تو ذهن میشینه شکاف مغزی بر قراری رابطه بین نورون ها و..) بعد داشتن دور نما رو ترسیم میکردن میگفتن که مثلا چجوری یک برنامه رو از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگه بلافاصله انتقال میدیم؟
همین کارو هم میشه در آینده در مورد مغز انسان کرد!مثلا شما فیزیکتون خوبه من زیست شناسیم خوبه آقا رضا ریاضیش خوبه این اطلاعات رو ما میتونم(البته در آینده فعلا فقط دورنما هست رو تئوری هم مشکلات زیادی داره)به هم دیگه منتقل کنیم سرعتش هم مثل سرعت انتقال اطلاعات تو کامپیوتر!!!
اگه عملی بشه انفجار اطلاعاتی رخ میده!ونکته مهمش اینه که مدرسه و اینا تعطیل:d و دیگه معیار احترام هامونم عوض میشه! البته میشه دید بد بینانه هم داشت که اطلاعات دست فردی مثل هیتلر و استالین و اینجور ادما بیفته!دیگه وامصیبتا....! کلا خیلی روش بحثه یکی از موضوعات مهم نوروساینس و چند تا علم دیگه هستش[/SPOILER]
جالب بود مرسی از اطلاعاتتون.
این بحث یه بخشیش هم به علم زبان شناسی مرتبطه.
با سلام
گیرم که کمی ترقه بازی کردند
با اسلحه،قتل ،صحنه سازی کردند
باید کلک داعشیان را بکنیم
وقتی به وطن دست درازی کردند
گیرم که به دستور سران عربی
با پَستی محض ، عده ای را کُشتی
آخر چه کنی خشم سلیمانی را؟
بیهوده مکوش ، عاقبت در مُشتی
باسمه ذو الجلال و الإکرام
یک جلوه ی خشم حق،سلیمانی شد
بنیادِ ستم روی به ویرانی شد
کس تیر نینداخت به جز دست خدا(1)
امّا بنگر ز دست او کرد رها
شمشیر خدا به دست اگر دارد او
تیغش نبرد مگر به لا الّا هو
پ.ن
"و ما رمیتَ اذ رمیت ولکن الله رمی"انفال/17
و آن گاه که تو ( به سوی آنها تیر ) افکندی تو نیفکندی و لکن خدا افکند.
سلام و عرض ادب
خواهر گرامی این شعر سرودهء کیست؟
سلام
نام شاعر محمدقاجــار
فالی دوش زدم و نیک آمد
هلهله ای شد و آن یار آمد
وصف کنم گر شب وصل را
ماهی بود و شهر به نور آمد
شرح سخن ز چه گویم من
دردی بود دل و غم ها سر امد
بسی رنج کشید یعقوب پیر
فرجی شد و یوسف کنعان امد
بوفضل