جمع بندی تجدید نظر در احکام و روش های اجرای آن
تب‌های اولیه
خب درود و سلام دیگه
به نام خداوند رحمن و رحیمی که میگویند هست
قبلا یک پستی رو دیدم از حضرتنا شیخ حامی از کارشناس های دوس داشتنی اینجا که باعث سوالی شد برام
به صورت خلاصه متن رو فوروارد میکنم
یک موردی بود که برادر به خواهرش حالا چطور بگم خودتون ببینید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=54636&page=2
با امید به اینکه همه بیماری های ذهنی و روانی درمان شه در اینجا جناب حامی گفتند کسی که بیماری مثل اسکیزو فرنی داشته باشد از شرایط ساقط است و تکلیف ندارند
من اینجا سوالی برام پیش اومد و یک سناریویی چیدم
ببینید ما بر گردیم به قبل زمانی که اسکیزوفرنی توسط روانشناسایی مثل زیگموند فروید و امثالهم کشف شه!
فرضا کشوری هم که زندگی میکنیم مسلمانه و طبق اسلام باید برخورد شه
یک مرد همسر داری با یک زنی زنا می کند حالا طبق تکلیف باید سنگسار شود
قبل این کشف که بیماری شناخته شده نبود و طبعا در اسلام چیزی از اسکیزوفرنی گفته نشده!علاوه بر اسکیزوفرنی بیماری های دیگری مثل داع الرقص باعث چنین مواردی میشوند با توجه به اینکه آن زمان fmri نبوده تا مغز برسی شود و علائم قابل توجهی مثل جنون ندارد و گویی مثل افراد عادی است ولی چیزی شبیه اسیکزوفرنیست
این فرد سنگسار میشد چون بیماری تا آن زمان شناخته نشده بود
در این صورت آیا حکم اشتباه به نادرستی باعث زجر انسانی که مسئول رفتارش نیست نشده؟و نباید علم را مقدم کنیم؟مثلا وقتی داروین میگوید حیوانات هم مانند انسان دارای آگاهیست و طبعا با جوی خون راه انداختن و بد کشتن زجر میکشد ،بهتر نیست احکام اسلامی مثل ذبح بعد از بیهوشی جانور صورت گیرد تا هم حلال باشد و هم مخلوق خدا زجر نکشد؟مثلا ذبح شتر آدم خیلی دلش میسوزه
یا مثلا افرادی که حالا میخواهید اعدام کنید مثل قاچاقچی قبلش بیهوشش کنید؟چون ببینید در جاهای دیگه که به نفع خودمان است علم را دخالت میدهیم
مثالی بخواهم بزنم ختنه کردن که یکی از احکام اسلامیست به هر حال دورانی که اکثر پسر هاختنه شدیم با آمپول بی حسی بود که دردش زیاد بود چه برسد به قبل این آمپول های بیحسی(خدا بیامرزد کاشفش را) اون بچه ای که باید ختنه میشد نمیدانم از درد به آسمان چندم ره میافت امروزه میبینیم که احکام با علوم ترکیب شده که مثال های دیگری هم می توان زد
بهتر نیست بازنگری کنیم؟
تشکر از همه دوستان و پاسخ دهندگان
[=palatino linotype]در این صورت آیا حکم اشتباه به نادرستی باعث زجر انسانی که مسئول رفتارش نیست نشده؟و نباید علم را مقدم کنیم؟مثلا وقتی داروین میگوید حیوانات هم مانند انسان دارای آگاهیست و طبعا با جوی خون راه انداختن و بد کشتن زجر میکشد ،بهتر نیست احکام اسلامی مثل ذبح بعد از بیهوشی جانور صورت گیرد تا هم حلال باشد و هم مخلوق خدا زجر نکشد؟مثلا ذبح شتر آدم خیلی دلش میسوزه
یا مثلا افرادی که حالا میخواهید اعدام کنید مثل قاچاقچی قبلش بیهوشش کنید؟چون ببینید در جاهای دیگه که به نفع خودمان است علم را دخالت میدهیم
مثالی بخواهم بزنم ختنه کردن که یکی از احکام اسلامیست به هر حال دورانی که اکثر پسر هاختنه شدیم با آمپول بی حسی بود که دردش زیاد بود چه برسد به قبل این آمپول های بیحسی(خدا بیامرزد کاشفش را) اون بچه ای که باید ختنه میشد نمیدانم از درد به آسمان چندم ره میافت امروزه میبینیم که احکام با علوم ترکیب شده که مثال های دیگری هم می توان زد
بهتر نیست بازنگری کنیم؟
باسلام و عرض ادب
من نمیدانم منظور از تجدید نظر چیست؟
تجدید نظر در چه چیزی؟
در احکام، یا در حکم دادن؟
اگر منظور شما اولی است، که خب این دقیقا همان کاری است که فقهای ما انجام داده اند.
ولی اگر منظور شما این است که "چون هر روز با پیشرفت علوم طبیعی، انسان به واقعیتهایی دست می یابد و این واقعیت ها باعث آن میشود که فتاوای فقها نیز تغییر کند" بنابراین فقها نباید حمکی بدهند چرا که هر آن ممکن است حکم سابق به واسطه پیشرفتی در دانش بشر تغییر کند.
به نظر شما این کار عقلایی است؟
در علوم تجربی چه میکنیم؟
آیا غیر از این است که هر روز پیشرفتهایی میکنیم و بر اساس آن پیشرفتها و یافته های جدید، داروها و پادزهرهای جدیدی را کشف میکنیم. همین داروها، گاهی اوقات با پیشرفت و یافته جدید مشخص میشود که از جهتی دیگر باعث ایجاد اسیب شده است. خب بشر در این موارد و با این وضعیت چه میکند؟
آیا به واسطه این ازمون و خطاها، بشر دست از نتیجه گیری و ایجاد محصول مبتنی بر یافته های جدیدش دست بر میدارد؟ آن هم به واسطه اینکه بارها دیده که محصول قبلی او مشکلاتی را ایجاد کرده است.
البته صحبت در مورد فتاوایی که نقل کردید، نیاز به بحث مستقلی دارد که در حیطه کار فقه است و بنده نباید در مورد آن بحث کنیم.
موفق باشید.
"چون هر روز با پیشرفت علوم طبیعی، انسان به واقعیتهایی دست می یابد و این واقعیت ها باعث آن میشود که فتاوای فقها نیز تغییر کند"
البته صحبت در مورد فتاوایی که نقل کردید، نیاز به بحث مستقلی دارد که در حیطه کار فقه است و بنده نباید در مورد آن بحث کنیم.
سلام و احترام، بله بسیار ممنونم از نظرتون.@};-
مایلم نظر سایر دوستان دین دار رو هم ببینم اگه ممکنه
سلام
اسکیزوفرنی دقیقا چه ربطی به سنگسار داره؟
و دیگه اینکه آیا زمانی بوده که اگر مردم یک اسکیزوفرن یا هر بیمار دیگه ای رو با علایمش می دیدن متوجه غیر طبیعی و بیمار شدنش نمیشدن؟ یا اونو بیمار نیدونستن ولی دسته بندی شون یا توضیحی که برای علتش به نظرشون می رسید متفاوت بوده؟
اسکیزوفرنی دقیقا چه ربطی به سنگسار داره؟
سلام خواهر گرامی،
فردی که زنایی انجام میده، در صورت متاهل بودن حکمش سنگساره!
چون بعضی بیماری ها عوالم قابل مشاهده ای نداره!ولی در واقع تو مغزش ایجاد بیماری کرده،
فقها و کسانی که قبل از کشف این بیماری ها بودن چون نمیدونستن که این چنین بیماری هایی وجود داره!حکم به سنگسار میدن
متوجه غیر طبیعی و بیمار شدنش نمیشدن؟
نکته اینجاست که بعضی بیمار های روانی در جامعه و بیرون اختلالی از خودشون نشون نمیدن
اسکیزوفرنی دقیقا چه ربطی به سنگسار داره؟
اگه فردی که زنا رو انجام داده مشخص شه اسکیزوفرنی داره حکم سنگسار نداره و مسئولیت ساقط
یا اونو بیمار نیدونستن ولی دسته بندی شون یا توضیحی که برای علتش به نظرشون می رسید متفاوت بوده؟
در اون زمان نمیتونستن بیماری های روانی رو تشخیص بدن،همچنان که الانم بسیاری از بیماری ها وجود داره که نتونستن تشخیص بدن
متچکرم از بابت نظرتون
سلام خواهر گرامی،
سلام علیکم
اگه فردی که زنا رو انجام داده مشخص شه اسکیزوفرنی داره حکم سنگسار نداره و مسئولیت ساقط
من اسکیزوفرنی رو از فیلم ذهن زیبا می شناسم. آیا این بیماری خاصیتی داره که بیمار رو در معرض این عمل قرار بده؟
نکته اینجاست که بعضی بیمار های روانی در جامعه و بیرون اختلالی از خودشون نشون نمیدن
یعنی هیچ نمود بیرونی نداره؟ پس از کجا می فهمن بیماره؟
من اسکیزوفرنی
با عرض ادب
میتونین به کتاب روانپزشکی مثل کاپلان برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید مطالب خوبی گفته شده
آیا این بیماری خاصیتی داره که بیمار رو در معرض این عمل قرار بده؟
بله در برخی موارد باعث چنین امری میشه
یعنی هیچ نمود بیرونی نداره؟ پس از کجا می فهمن بیماره؟
همین دیگه ایراد من همینجاست!قبل اینکه روانپزشکا بیماری رو کشف کنن،فقها میزنن سنگسارش میکنن!در صورتی که فرد بیمار بوده و این ظلمه
البته امروزه برخی از این بیماری ها با فانکشنال ام ار ای و... میشه متوجه شد
مخلص کلام من اینه،نظر علم مقدم بر نظر فقهاست
وقتی با دستگاه های ساخته شده نشون دادن که،کشتن جانوران به این روش باعث درد بسیار شدیدی در اونا میشه!
پس باید حرف علمو در نظر گرفت،و از رنج رسوندن به حیوانات،بشر و.. خود داری کنیم
اگه فردی که زنا رو انجام داده مشخص شه اسکیزوفرنی داره حکم سنگسار نداره و مسئولیت ساقط
استنباط جالبی هست
مثلا اگه فرد دو تا دست نداشته باشه و زنا کنه حکم سنگسار نداره؟
این بیماری قسمتی از مغز رو زایل می کنه نه تمام مغز
تا جایی که بنده اطلاع دارم فردی که کاملا از عقل ساقط هست گناهی بر گردنش نیست
خب روانپزشکا از کجا می فهمن طرف بیماره اگر هیچ علامتی نداره؟
سلام مجدد،
ببینید روانپزشکان امروزی ابزار روانکاوی و پزشکی امروزی رو دارن!
این روانشناسان یا مردم عادی در گذشته نمیتونستن متوجه این بیماری شن!
چون یا کشف نشده بودیا علائم محسوسی نداشت
مثلا اگه فرد دو تا دست نداشته باشه و زنا کنه حکم سنگسار نداره؟این بیماری قسمتی از مغز رو زایل می کنه نه تمام مغز
برادر جان!سلام
اگه شصت من آسیب ببینه من چیز خاصی نمیشم و همونآدم قبلی باقی میمونم!
ولی اگه به اندازه نصف انگشت شصتم از مغز من آسیب ببینه حتی میتونم بمیرم!یا هشیاریمو از دست بدم یا ...
تا جایی که بنده اطلاع دارم فردی که کاملا از عقل ساقط هست گناهی بر گردنش نیست
خب من پست جناب حامی رو قرار دادم که فرمودن مسئولیتی ندارن در اسکیزوفرنی و...
[=microsoft sans serif]پرسش: باتوجه به اینکه احکام دین، با شرایط و قیودی همراه است که مربوط به علوم تجربی است و علوم تجربی هر روز پیشرفت میکند، ایا بهتر نیست در احکام اسلامی تجدید نظر کنیم. مثلا وقتی میخواهیم کسی را اعدام کنیم، او را بیهوش کنیم تا زجر نکشد.
پاسخ:
[=palatino linotype][=palatino linotype]من نمیدانم منظور از تجدید نظر چیست؟
تجدید نظر در چه چیزی؟
در احکام، یا در حکم دادن؟
اگر منظور شما اولی است، که خب این دقیقا همان کاری است که فقهای ما انجام داده اند.
ولی اگر منظور شما این است که "چون هر روز با پیشرفت علوم طبیعی، انسان به واقعیتهایی دست می یابد و این واقعیت ها باعث آن میشود که فتاوای فقها نیز تغییر کند" بنابراین فقها نباید حمکی بدهند چرا که هر آن ممکن است حکم سابق به واسطه پیشرفتی در دانش بشر تغییر کند.
به نظر شما این کار عقلایی است؟
در علوم تجربی چه میکنیم؟
آیا غیر از این است که هر روز پیشرفتهایی میکنیم و بر اساس آن پیشرفتها و یافته های جدید، داروها و پادزهرهای جدیدی را کشف میکنیم. همین داروها، گاهی اوقات با پیشرفت و یافته جدید مشخص میشود که از جهتی دیگر باعث ایجاد اسیب شده است. خب بشر در این موارد و با این وضعیت چه میکند؟
آیا به واسطه این ازمون و خطاها، بشر دست از نتیجه گیری و ایجاد محصول مبتنی بر یافته های جدیدش دست بر میدارد؟ آن هم به واسطه اینکه بارها دیده که محصول قبلی او مشکلاتی را ایجاد کرده است.
البته صحبت در مورد فتاوایی که نقل کردید، نیاز به بحث مستقلی دارد که در حیطه کار فقه است و بنده نباید در مورد آن بحث کنیم.
موفق باشید.