دلم می خواد لاغر شم
تبهای اولیه
دلم می خواد لاغر شم
صحبت های روزانه، کلا س های ورزش، رژیم های لا غری و آگهی های روزنامه نشان می دهد که مردم چقدر برای کنترل وزن خود زمان و پول صرف می کنند و این موضوع چقدر اهمیت دارد. اگر توجه کنیم خواهیم دید، اکثر افرادی که نوسان وزن دارند، مخصوصا آنهایی که افزایش وزن دارند، به شدت احساس نگرانی می کنند و برای کاهش وزن خود، به انواع ورزش ها تن می دهند، رژیم های سخت غذایی را تحمل می کنند و حتی به خوردن داروهای گیاهی پناه می برند. با این وجود، اکثر تحقیقات نشان می دهد که درمان های لا غری و رژیم های غذایی تنها می تواند به طور موقتی وزن را پایین بیاورند.
بسیاری از مردم خیال می کنند که چاقی تنها به خاطر مصرف زیاد مواد غذایی است. اما آزمایش ها و تحقیقات نشان می دهد که در دو فرد هم قد، هم سن، با فعالیت های تقریبا یکسان و مصرف یکسان مواد غذایی، ممکن است به خاطر عوامل زیستی و ژنتیکی یکی لا غر و دیگری چاق باشد.
چاقی معمولا به خاطر مصرف غذای زیادتر از نیاز بدن ایجاد می شود که مطمئن ترین راه برای حفظ وزن طبیعی رژیم غذایی متعادل و فعالیت بدنی یا ورزش است. البته برای کاهش وزن می توان از داروهایی که اشتها را کم می کنند یا سوخت و ساز را بالا می برد استفاده کرد.
مسلما، مصرف بلند مدت دارو نمی تواند بدون ناراحتی باشد و از آنجا که همیشه پیشگیری مقدم بر درمان است بهتر است قبل از این که آن قدر چاق شوید که متحمل زحمت شوید از رژیم غذایی متعادلی پیروی کنید.
وقتی غذا می خورید، افکار و احساسات و اعمال خود را بررسی کنید. تعداد زیادی از اشخاص نمی توانند افکار شکست خورده خود را در ارتباط با غذا خوردن، شناسایی کنند: (نمی توانم جلوی خودم را بگیرم; از فردا رژیم می گیرم; امروز بیشتر ازحد گرسنگی کشیده ام; لزومی ندارد که این همه خودم را عذاب بدهم; این دو سه روز هم بگذرد، هم رژیم می گیرم و هم ورزش می کنم.) توجه کنید که برای تغییر خلق خود، چگونه باید به غذا و نوشیدنی پناه ببرید. صبح زود، پیش از ترک خانه، نوشیدن یک فنجان چای با مقداری نان و پنیر می تواند آرام بخش باشد. ناهار خوردن سروقت و کمی استراحت بعد از آن می تواند خستگی کار پیش از ظهر را از بین ببرد. اول شب شام خوردن، لم دادن و تماشای تلویزیون یا ورق زدن مجله می تواند ارتباط شما را با دنیای بیرون بیشتر کند و البته در سلامت جسمی و روانی تان بی تاثیر نخواهد بود.
نشانه ها و محرکات بیرونی می تواند اشتهای شما را برای خوردن زیاد کند، بنابراین طوری عمل کنید که این نشانه ها کمتر در چارچوب زندگی تان باشد.
غذاهای اشتهاآور درست نکنید یا آنها را از جلوی چشم تان دور نگه دارید. از میز غذا دورتر بنشینید، شکلات و بیسکویت و نظایر آنها را نخرید. حتی می توانید محرک های اشتهاآور را در دفترچه ای بنویسید و از آنها دوری کنید.
اگر متوجه شدید که موقع مطالعه یا تماشای تلویزیون بیشتر ازمعمول می خورید، می توانید محل خوردن را ثابت نگه دارید; مثلا، در آشپزخانه یا روی میز، غذا بخورید و موقع غذا خوردن کار دیگری نکنید.
چون ذهن نمی تواند در آن واحد متوجه دو عمل متفاوت باشد، مثلا، هم به فکر غذا خوردن باشد و هم گفته های تلویزیون یا صحبت های طرف مقابل را بفهمد، بنابراین، غذا خوردن به فراموشی سپرده می شود و در نتیجه زیادتر می خورید. برخی کارها هم می توانند کنترل افراد نسبت به عادت های غذایی را به هم بزند و به سمت مصرف غذای اضافی سوق دهد; مثلا خوردن آجیل و تخمه شکستن به هنگام تماشای تلویزیون، اجبار در خوردن همه غذای بشقاب، اجبار در خوردن غذای باقیمانده بچه ها و...
وقتی افسرده یا ناراحت هستید، وقتی کسالت دارید یا غمگین هستید، به جای پناه بردن به غذا، سراغ فعالیتی مثل دویدن یا پیاده روی بروید و در ذهن تان افکار مثبت را دنبال کنید. به خود بگویید: «اطمینان دارم که می توانم بر خود مسلط شوم.» رفتار غذایی خود را تغییر دهید، مثلا آرام بجوید، لقمه های کوچک تر بردارید، از بشقاب های کوچک تر استفاده کنید.
آنچه مشخص و معلوم است افراد برای حفظ سلا متی شان باید لا غر شوند. بعضی ها به دلیل ترس از چاق شدن به فعالیت های جسمی شدید رو می آورند مانند دوچرخه سواری، ساعت ها دویدن یا حتی بدون توقف و با سرعت زیاد راه رفتن. برخی برای لا غر شدن رژیم های سخت غذایی می گیرند.
با این وجود چرا هر روز به آمار افراد چاق اضافه می شود؟ متخصصان بر این باورند که تعداد زیادی از افراد بعد از یک دوره رژیم غذایی سخت، رژیم شان را می ***ند و به حالت اولیه برمی گردند و در نتیجه احساس افسردگی می کنند و گرفتار تلا ش های ناکام کننده دوره ای می شوند. چون هر مرحله شکست، دشواری رژیم غذایی بعدی را تشدید می کند، بسیاری از مردم به این نتیجه می رسند که پذیرفتن چاقی خیلی راحت تر از رژیم غذایی است و به این ترتیب در سلا متی و خوشحالی به سر می برند.
بسیاری از مردم خیال می کنند که چاقی تنها به خاطر مصرف زیاد مواد غذایی است. اما آزمایش ها و تحقیقات نشان می دهد که در دو فرد هم قد، هم سن، با فعالیت های تقریبا یکسان و مصرف یکسان مواد غذایی، ممکن است به خاطر عوامل زیستی و ژنتیکی یکی لا غر و دیگری چاق باشد.
چاقی معمولا به خاطر مصرف غذای زیادتر از نیاز بدن ایجاد می شود که مطمئن ترین راه برای حفظ وزن طبیعی رژیم غذایی متعادل و فعالیت بدنی یا ورزش است. البته برای کاهش وزن می توان از داروهایی که اشتها را کم می کنند یا سوخت و ساز را بالا می برد استفاده کرد.
مسلما، مصرف بلند مدت دارو نمی تواند بدون ناراحتی باشد و از آنجا که همیشه پیشگیری مقدم بر درمان است بهتر است قبل از این که آن قدر چاق شوید که متحمل زحمت شوید از رژیم غذایی متعادلی پیروی کنید.
وقتی غذا می خورید، افکار و احساسات و اعمال خود را بررسی کنید. تعداد زیادی از اشخاص نمی توانند افکار شکست خورده خود را در ارتباط با غذا خوردن، شناسایی کنند: (نمی توانم جلوی خودم را بگیرم; از فردا رژیم می گیرم; امروز بیشتر ازحد گرسنگی کشیده ام; لزومی ندارد که این همه خودم را عذاب بدهم; این دو سه روز هم بگذرد، هم رژیم می گیرم و هم ورزش می کنم.) توجه کنید که برای تغییر خلق خود، چگونه باید به غذا و نوشیدنی پناه ببرید. صبح زود، پیش از ترک خانه، نوشیدن یک فنجان چای با مقداری نان و پنیر می تواند آرام بخش باشد. ناهار خوردن سروقت و کمی استراحت بعد از آن می تواند خستگی کار پیش از ظهر را از بین ببرد. اول شب شام خوردن، لم دادن و تماشای تلویزیون یا ورق زدن مجله می تواند ارتباط شما را با دنیای بیرون بیشتر کند و البته در سلامت جسمی و روانی تان بی تاثیر نخواهد بود.
نشانه ها و محرکات بیرونی می تواند اشتهای شما را برای خوردن زیاد کند، بنابراین طوری عمل کنید که این نشانه ها کمتر در چارچوب زندگی تان باشد.
غذاهای اشتهاآور درست نکنید یا آنها را از جلوی چشم تان دور نگه دارید. از میز غذا دورتر بنشینید، شکلات و بیسکویت و نظایر آنها را نخرید. حتی می توانید محرک های اشتهاآور را در دفترچه ای بنویسید و از آنها دوری کنید.
اگر متوجه شدید که موقع مطالعه یا تماشای تلویزیون بیشتر ازمعمول می خورید، می توانید محل خوردن را ثابت نگه دارید; مثلا، در آشپزخانه یا روی میز، غذا بخورید و موقع غذا خوردن کار دیگری نکنید.
چون ذهن نمی تواند در آن واحد متوجه دو عمل متفاوت باشد، مثلا، هم به فکر غذا خوردن باشد و هم گفته های تلویزیون یا صحبت های طرف مقابل را بفهمد، بنابراین، غذا خوردن به فراموشی سپرده می شود و در نتیجه زیادتر می خورید. برخی کارها هم می توانند کنترل افراد نسبت به عادت های غذایی را به هم بزند و به سمت مصرف غذای اضافی سوق دهد; مثلا خوردن آجیل و تخمه شکستن به هنگام تماشای تلویزیون، اجبار در خوردن همه غذای بشقاب، اجبار در خوردن غذای باقیمانده بچه ها و...
وقتی افسرده یا ناراحت هستید، وقتی کسالت دارید یا غمگین هستید، به جای پناه بردن به غذا، سراغ فعالیتی مثل دویدن یا پیاده روی بروید و در ذهن تان افکار مثبت را دنبال کنید. به خود بگویید: «اطمینان دارم که می توانم بر خود مسلط شوم.» رفتار غذایی خود را تغییر دهید، مثلا آرام بجوید، لقمه های کوچک تر بردارید، از بشقاب های کوچک تر استفاده کنید.
آنچه مشخص و معلوم است افراد برای حفظ سلا متی شان باید لا غر شوند. بعضی ها به دلیل ترس از چاق شدن به فعالیت های جسمی شدید رو می آورند مانند دوچرخه سواری، ساعت ها دویدن یا حتی بدون توقف و با سرعت زیاد راه رفتن. برخی برای لا غر شدن رژیم های سخت غذایی می گیرند.
با این وجود چرا هر روز به آمار افراد چاق اضافه می شود؟ متخصصان بر این باورند که تعداد زیادی از افراد بعد از یک دوره رژیم غذایی سخت، رژیم شان را می ***ند و به حالت اولیه برمی گردند و در نتیجه احساس افسردگی می کنند و گرفتار تلا ش های ناکام کننده دوره ای می شوند. چون هر مرحله شکست، دشواری رژیم غذایی بعدی را تشدید می کند، بسیاری از مردم به این نتیجه می رسند که پذیرفتن چاقی خیلی راحت تر از رژیم غذایی است و به این ترتیب در سلا متی و خوشحالی به سر می برند.