حریم خصوصی در خانه

در خانه خودم هم حریم خصوصی ندارم!

سلام.

من با مادر شوهرم و جاری ام توی یه ساختمون سه واحده که مال پدر شوهرمه زندگی می کنیم.
خانواده شوهرم خوبن. فقط یه مسئله ای هست که من رو آزار میده. اونها چون خونه رو از خودشون می دونن، هر وقت بخوان میان و میرن. حتی اگر ما نباشیم.
مثلا اگر چیزی رو داده باشن من گذاشته باشم توی فریزر، خودشون کلید دارن میان بر میدارن و ...
من خیلی روی حریم خصوصی حساسم و این کارشون رو نمی تونم تحمل کنم. از فکر اینکه کل زندگی من رو میدونن چی کجاست و ... خیلی حالم بد میشه.

یه بارم غیرمستقیم گفتم: خونه ما مهمونی بود و چون جا نبود گفتیم مبل ها رو جابه جا کنیم. در نهایت گفتند بزارین خونه جاری که روبروی ماست. اما بنده خداها نبودن. مادر شوهرم رفت کلید بیاره. من گفتم درست نیست، راضی نیستن ما بریم توی خونشون. حتی هال و ...
که مادر شوهرم گفت نه گفته بودم اگر جا کم اومد شب مهمونها رو بیاریم اونجا. حتما الان که عصره جمع کرده و رفته بیرون.
خلاصه رفتن گذاشتن. که خودم نرفتم تو. ولی خوب مبل های ما رو بردن گذاشتن وسط هال اونها.
باز پایین با خواهر شوهرها و مادر شوهرم داشتیم کارها رو میکردیم، گفتم خیلی ناراحتم که این کارو کردیم و ... رفتیم توی خونه اش! یه وقت راضی نباشه ..
که خواهر شوهرام همچین با لحن بدی گفتن: مگه میتونه راضی نباشه، اینجا خونه بابای خودمونه!! رفتیم توی خونه بابای خودمون.
خلاصه یعنی یه همچین اخلاقی دارن و من نمی دونم چطوری بگم دوست ندارم این کارشون رو.
هیچ جوری هم شرایط مالی مون اقتضا نمی کنه که بریم جای دیگه اجاره کنیم یا ...
لطفا این سئوال رو فوری بررسی کنین. تحملش برام سخت شده و این روزها چون ما تازه از مکه اومدیم و مهمون داریم و ... زیادتر پیش میاد. میخوام زودتر بفهمم چیکار کنم.
یه فرصت خوبی که پیش اومده اینه که قفل درب ورودی خراب شده و الان باید یه فکری به حالش بکنیم. اینم بگم که مادر شوهرم کلید درب ورودی و هر دو تا اتاق ما رو داره. و این یعنی نقض آشکار حریم خصوصی اینجانب.
منم حساس شدم و شدیدا فکرای منفی می کنم. مثلا خواهر شوهرم توی کارتی که قبلا دوست شوهرم بهمون کادو داده بود، اسم اون رو خط زده و اسم خودش رو نوشته و بهمون کادو داده. بعد میگه ببخشید کارت نداشتم. من موندم این کارته که توی خونه ما بود، دست اون چیکار میکنه؟! و خلاصه خیلی اعصابم میریزه به هم.
ضمن اینکه شوهرم خیلی خانواده اش رو قبول داره، نمی دونم چطوری این مسئله رو بهش بگم که قبول کنه. و به جای تعمیر قفل، بره اون رو عوض کنه و کلید رو هم به هیچ وجه به مادرش نده.
چند بار قبل بهش گفتم من دلم استقلال میخواد، کاش یه جای دیگه زندگی میکردیم، میگه مگه چه بدی ای از خونواده من دیدی؟ هیچی نگفتم.
ضمنا باید جوری هم برخورد نکنیم که ناراحت بشن. چون خیلی کارها هم واسمون کردن واسه همین کنار هم بودن. مثلا وقتی من مریض شدم مادر کلی واسم جوشونده درست کرده، یا خونه نیستم، واسه شوهرم غذا میاره. یا خیلی روزها یه ظرف غذا ما میدیم به اونها، اونها به ما.
یه مسئله دیگه هم اینه که قبل ما جاری بزرگم 7 سال اونجا زندگی کرده و قفل ها هم همین بودند و کلید ها رو مادر شوهرم داشته. الان باید یه جوری برخورد کنم که این مسئله غیرعادی جلوه نکنه.
اول که ازدواج کردیم، شوهرم دستگیره درب رو عوض کرد که از بیرون باز نشه و فقط زنگ بزنند. هنوز نمی دونم از اون ناراحت شدند یا نه. البته جاری ام همیشه درب رو از تو قفل میکرده که بچه ها یکهو درب رو باز نکنند، ولی من و شوهرم عادت نداشتیم و یادمون میرفت. واسه همین عوضش کردیم.
حالا اگه قفل رو هم عوض کنیم، میترسم باهامون بد بشن.
خدا وکیلی مادر شوهرم خوبه، فقط یه مقداری این مسئله حریم خصوصی براش روشن نیست.
من نمی خوام حتی وقتی خونه ام نامرتبه، کسی بیاد خونه. و مشغله ام هم زیاده، ممکنه خیلی وقت ها خونه رو نیمه مرتب رها کنم برم سر کار.
دوست ندارم کسی این وسط بیاد بره سر یخچال. یا ... چه برسه به اتاق خواب و ... که خیلی روش حساسم.
راستی این رو هم بگم که هنوز رابطه ام با جاریها جوری نیست که بتونم چنین چیزی رو ازشون بپرسم.
چون خیلی اینطوری هستند که زیرآب اینجانب که فعلا بهترین عروس مادرشوهر جان محسوب میشم رو بزنند.
ضمن اینکه مادر شوهرم به طور محسوسی، شوهرم رو خیلی بیشتر دوست داره و اونها از همون اول، حسادت شون برانگیخته شده بود. حالا هم که من از لحاظ ظاهری، مالی و .. از اونها بالاترم، و یک مقداری هم مهربون ترم و مادر شوهرم چند بار گفته همه عروسها یک طرف، این جدیده یک طرف، باعث شده که به بهانه های مختلف پشت سرم غیبت کنند تا دل مادر شوهرم رو بزنند.
مثلا یک وسیله ای جزء خریدهای عروسی خریدیم که 7 سال پیش به این صورت نبوده، میروند به مادر شوهرم می گویند که ما قانع بودیم این یکی چرا اینطوریه و .. چقدر بریز بپاش کرده و ... در صورتی که خدا شاهده اصلا بریز و بپاشی نبوده، اختلاف یک عروسی در 7 سال پیش تا الان بوده فقط. ضمن اینکه رسم اونها اینه که هزینه ها تماما با داماد هست یعنی نه موقع اونها پدرشوهرم کم کاری کرده نه واسه ما پر کاری!!
الان مسئله اصلیم همون نداشتن حریم خصوصی هست. کسی هست بتونه کمکم کنه؟

حريم خصوصي خانواده يعني چي و چجوري بايد حفظ بشه؟

انجمن: 

یاحبیب

به نظر شما حریم خصوصی یعنی چی ؟؟؟
و هر خانواده چطور باید حریم خصوصی خودشو حفظ کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:fekr::fekr::vamonde:

و چه کسانی می تواند وارد حریم خصوصی زوج شون ؟؟؟!!! ( منظورم حریم زندگی ، اخلاقی ، خصوصی )

آیا میتوان هر کسی را به عنوان مهمان وارد خانه و حریم خصوصی کرد ؟؟؟
با تاثیرات ورود این افراد بر زوجین و بچه ها چه باید کرد ؟؟؟

حريم خصوصي همسران زير يك سقف

بسياري از مشكلات زناشويي ناشي از احترام نگذاشتن به حريم خصوصي يكديگر و خدشه‌دار كردن آن است.ما براي كامل‌تر شدن ازدواج مي‌كنيم نه عوض شدن و تبديل شدن به موجودي كه همسرمان مي‌خواهد.
زندگي مشترك به معني به شراكت گذاشتن همه چيز با همسرمان است، اما در اين بين نمي‌توان انكار كرد كه هر انساني مستقل از ديگران است، همان‌طور كه كودك از والدينش يا حتي خواهر يا برادر دو قلويش مستقل است. اين استقلال به معني آن است كه هر يك از ما به‌تنهايي براي خود قلمرويي داريم كه مخصوص خود ماست؛ مثل افكاري كه در ذهنمان مي‌پرورانيم و اهداف شخصي‌مان و مجموعه رفتاري كه از شخصيت ما سر مي‌زند و تمام چيزهايي كه ما را به خودمان مي‌شناساند، در واقع خود واقعي ما كه مستقل از تمام جهان اطراف ماست.

حال شايد بپرسيد رابطه اين استقلال و حريم خصوصي با زندگي مشترك چيست. بايد گفت كه بسياري از مشكلات زناشويي ناشي از احترام نگذاشتن به حريم خصوصي يكديگر و خدشه‌دار كردن آن است. مي‌خواهيم با توضيح بيشتر درباره حريم خصوصي و با پيشنهاد راهكارهايي شما را در اين زمينه آگاه‌تر كنيم.

هر كس صاحب حريم خود

وقتي 2 نفر با هم ازدواج مي‌كنند، روي همسرشان احساس مالكيت دارند و گاهي به خودشان حق مي‌دهند كه در مورد همه چيز همسرشان تصميم بگيرند. وقتي انساني كه ذاتا آزاد و مستقل است حق تصميم‌گيري براي خود نداشته باشد و به اصطلاح حريم خصوصي براي خود قائل نباشد، 2 اتفاق ممكن است رخ دهد؛ يا از اين‌كه حريم خصوصي خود را از دست داده احساس بدي پيدا مي‌كند كه به پرخاشگري و عصبي بودن مي‌انجامد، يا به شخصيتي وابسته تبديل مي‌شود كه بدون همسرش نمي‌تواند هيچ كاري انجام دهد و از خود هيچ چيز ندارد.

همسران بايد به حريم خصوصي هم احترام بگذارند. اين به آن معنا نيست كه زن و شوهر از فكر و احساس هم بي‌خبر باشند و برايشان مهم نباشد كه درون همسرشان چه مي‌گذرد، بلكه به آن معناست كه به احساسات و افكار او احترام بگذارند و حقوق طبيعي‌اش را سلب نكنند. لحظه‌هايي كه همسرتان مي‌خواهد تنها باشد و در خلوت خودش باشد، فعاليت‌هاي مورد علاقه او كه ممكن است شما اصلا به آنها علاقه نداشته باشيد، حساسيت‌هاي رفتاري و اخلاقي‌اي كه ممكن است شما به آنها حساس نباشيد و... جزو حريم خصوصي هر فردي است كه قابل احترام هم هست.



يادتان نرود كه همسران مالك هم نيستند، بلكه شريك زندگي همديگرند و وظيفه‌شان اين است كه هر كاري را با مشورت همديگر انجام دهند،


نه اين‌كه صددرصد به حرف هم گوش بدهند. اگر بخواهيد با فردي زندگي كنيد، كه مجبور باشيد همان‌طور كه او مي‌خواهد رفتار كنيد و خودتان را فراموش كنيد زندگي برايتان كسالت بار خواهد شد و بعد از مدتي خسته مي‌شويد و احساس مي‌كنيد خوشبخت نيستيد. ما براي كامل‌تر شدن ازدواج مي‌كنيم نه عوض شدن و تبديل شدن به موجودي كه همسرمان مي‌خواهد. همه ما با مجموعه‌اي از خصوصيات مثبت و منفي وارد زندگي مشترك مي‌شويم كه خودمان هم بعد از مدتي مي‌توانيم راجع به رفتارمان قضاوت كنيم و ببينيم كه نقاط قوت و ضعفمان كجاست. همسران بايد در بهتر شدن به هم كمك كنند و بهتر شدن و تكامل هيچ فردي را خسته نخواهد كرد. چيزي كه همسران را از زندگي با هم خسته مي‌كند، اين است كه خود را فراموش مي‌كنند و فقط از ديد همسرشان به خود نگاه مي‌كنند و خودشان نيز براي حريم خصوصي خود احترام قائل نيستند.

خلاف خيلي‌ها كه فكر مي‌كنند داشتن حريم خصوصي در زندگي مشترك با تعهدي كه زن و شوهر به هم دارند منافات دارد، بايد گفت كه اصلا اين‌گونه نيست؛ چرا كه حريم خصوصي به معني خودخواهي و بي‌اهميتي به همسر و خانواده نيست، بلكه به معني آن است كه همان‌طور كه به همسر و كانون خانواده احترام مي‌گذاريم به خود نيز احترام بگذاريم و از همسرمان هم انتظار داشته باشيم به حريم خصوصي ما احترام بگذارد. در اين‌كه همه زوج‌ها بايد رضايت همسران خود را جلب كنند شكي نيست، اما اين يعني به جاي اين‌كه از همسر خود بي‌چون و چرا اطاعت كنيم، راجع به همه چيز با او مشورت كنيم و با هم به گفتگو بپردازيم تا بتوانيم بهترين گزينه‌ها و راه‌ها را با كمك و راهنمايي هم انتخاب كنيم. ما بايد عقايد و افكارمان را به كار ببريم نه اين‌كه آنها را فراموش كنيم و به عقايد و افكار همسرمان وابسته شويم. درست است كه گاهي بايد در زندگي گذشت كنيم و به حرف همسرمان گوش دهيم، اما نه در همه مواقع. افرادي كه حريم خصوصي خود را از بين برده‌اند، افرادي وابسته و بي‌انگيزه به زندگي‌اند چون از علايق و افكار و روياهايشان و در واقع از خودشان چيزي باقي نمانده كه بخواهند با آن زندگي كنند.

مرا همان‌طور كه هستم بخواه



زندگي مشترك خواه ناخواه در رفتار افراد تغييراتي به وجود مي‌آورد. اما شخصيت اصلي افراد در زندگي مشترك فرقي نخواهد كرد. مثلا شخصي كه برون‌گراست، نمي‌تواند بعد از ازدواج درون گرا شود و.... پس چيزي كه مهم است اين است كه قبل از ازدواج به شخصيت و رفتارهاي همسر آينده‌مان دقت كنيم و اگر او را انتخاب كرديم، خيلي به اميد تغيير او نباشيم و همسرمان را همان‌طور كه هست بخواهيم و در راستاي تكامل هم، قدم برداريم.


اگر همسران همديگر را باور كنند و شخصيت يكديگر را بشناسند و بپذيرند، بسياري از مشكلاتشان حل خواهد شد. چه بسيارند زوج‌هايي كه بعد از چند سال زندگي هنوز سر مسائلي كه در ابتداي زندگي با هم بحث مي‌كردند مشكل دارند، در صورتي كه يك مساله را در زندگي يا بايد حل كرد يا هضم. درصد بالايي از مشكلات به خاطر اين است كه ما مي‌خواهيم شخصيت همسرمان را آن‌طور كه دوست داريم تغيير دهيم، در صورتي كه بايد او را آن‌طور كه هست دوست بداريم.

يادتان باشد حريم خصوصي بايد در چارچوب زندگي زناشويي بگنجد و مانع رسيدگي به وظايفتان در زندگي نشود. بدانيد كه گاهي براي اين‌كه بتوانيد به زندگي مشترك خود ادامه دهيد و همسرتان را راضي نگاه داريد، مجبور مي‌شويد حريم خصوصي خود را كمي تغيير دهيد و با شرايطتان وفق دهيد. با كمي خلاقيت و تغيير، مي‌توانيد به هر دوي اينها برسيد.

فوايد يك حريم خصوصي

1 - انساني كه به حريم خصوصي‌اش احترام گذاشته مي‌شود، عزت نفس و اعتماد به‌نفس كافي براي زندگي دارد.

2 - داشتن حريم خصوصي به انسان انگيزه پيشرفت در زندگي و مقابله با مشكلات آن را مي‌دهد.

3 - انسان در حريم خصوصي‌اش به خودش اهميت مي‌دهد و به خودش مي‌انديشد. اين فرصتي است كه با خود روبه‌رو شود و رفتار و اعمال خود را مورد قضاوت قرار دهد و به اصلاح آنها بپردازد.

4 - انسان در خلوت خود بدون ريا و تظاهر و بدون اثر گرفتن از هيچ چيز و هيچ كس به تفكر مي‌پردازد و نتايج بهتر و دقيق‌تري خواهد گرفت.

5 - كسي كه حريم خصوصي‌اش را محترم بشمارد، به حريم خصوصي ديگران نيز احترام خواهد گذاشت و همين در ايجاد ارتباطش با ديگران و بخصوص همسرش تاثير مثبت دارد.

چگونه به حريم خصوصي خود احترام بگذاريم

توجه به علايق خود و در نظر گرفتن عقايد و افكار شخصي‌مان، به معني احترام به حريم خصوصي‌مان است؛ اما اين اهميت دادن بايد بدون افراط و تفريط باشد تا تاثير آن در زندگي مثبت باشد. احترام به حريم خصوصي در زندگي مشترك به معني اهميت دادن به جسم و روحمان است؛ بدون اين‌كه بخواهيم از وظايفمان در زندگي كم بگذاريم. حريم خصوصي شما يعني زماني در روز مختص شماست كه به كارها و علايق شخصي‌تان در چارچوب خانواده برسيد. حريم خصوصي يعني شما مي‌توانيد زماني را با خود خلوت كنيد و كسي مزاحم شما نباشد. حريم خصوصي يعني شخصيت ناب شما كه در رفتارتان جلوه گر خواهد شد و روز به روز در حال پيشرفت و تكامل خواهيد بود.

اگر بتوانيد بدون پيش داوري به اين راهكارها عمل كنيد و حريم خصوصي خود و همسرتان را در نظر بگيريد، زندگي مشتركتان زيبا تر خواهد شد.

________________http://hamdardi.net_____________