··▪▪••●●:مشاعره (درمورد امام زمان (عج)):●●••▪▪··

تب‌های اولیه

1288 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

مدح شما كجا و من بي‌زبان كجا

اين شوره‌زار تشنه كجا آسمان كجا

اين دل اگر کم است بگو سر بياورم
يا امر کن که يک دل ديگر بياورم

مولا خلاصه عرض کنم دوست دارمت
ديگر نشد عبارت بهتر بياورم

مشهورترین دعای ما یا مهدیست
فرمانده و مقتدای ما یا مهدیست
اینجا همگی به نام او می‌گذرند
اسم شب کوچه‌های ما یا مهدیست

توصد مدینه داغی،تو صد بقیع دردی
یتیم می شود خاک،اگر تو برنگردی

يعني تو آمدي و همه گرم ديدنت

وقتي كنار پنجره جنجال مي شود

بيش از تمام بال و پر يا كريم ها

دست كبود فاطمه خوشحال مي شود

دستگیر روز های بیکسی
شمع بیدار شب تار، انتظار

بهر یکدم دیدن بی چند و چون
با حبیبم وعده بگذار، انتظار

ريخته دام ودانه شه از خط وخال خويشتن
صيد نموده مرغ دل برده از او قرار را

سوزم وسازم از غمش روز وشبان بخون دل
تا كه مگر ببينم آن طرّه مشكبار را

[font=book antiqua]از آن سوی دیوار های بلند جنوبی
مرا همدل و همزبانی تو را دوست دارم

دعا میکنم تا بیایی به ویرانه من
گل مهربانی نشانی ، تو را دوست دارم


[/font]

ما با توكلِ به شما زنده‌ مانده‌ايم

تو اولين اميدي و اميد آخري

سهم من از نسيم عبايت چه مي‌شود

درمانده‌ام كه قسمت من را بياوري

[FONT=Microsoft Sans Serif]IMAGE(http://shiaupload.ir/images/osr4k6d9dvqx8n8sfu1.gif)[FONT=Microsoft Sans Serif]
[FONT=courier new]يکدم بپرس اين همه غم اين همه بلا
در خاطر شکسته زغم ها چه مي‌کند

دور از بهار روي تو بي‌برگ مانده‌ام
بي برگ و بار مانده به دنيا چه مي‌کند؟
[FONT=courier new]IMAGE(http://shiaupload.ir/images/osr4k6d9dvqx8n8sfu1.gif)

در حسرت دنياي لجن خوابيديم

چون مرده‌ي بي گور و كفن خوابيديم

ما لاف زديم ، خاك توي سرمان

اي منتظران ! زره به تن خوابيديم

مرا با خویش خواهد برد غم آهسته آهسته
شب شیطانی و نفس ستم آهسته آهسته

تو ای آیینه در آیینه در آیینه نورانی
شبی بگذار بر چشمم قدم آهسته آهسته


هنوز مانده به يادم كه مادرم مي خواند

زمان كودكي ام قصه هاي آمدنت

حساب كردم و ديدم كه با حساب خودم

تمام عمر نشستم به پاي آمدنت

تمام عمر تو نظاره کردی و ما







ندیده ایم دمی آن جمال زیبا را

اي مخزن سر كردگار ادركني

اي هم تو نهان هم آشكار ادركني

بگزيده براي خويش هركس ياري

اي در دو جهان مرا تو يار ادركني

یادتان باشد اگر همچو پرستو رفتیم

خانه مادری ما همه بیت الزهراست

یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد

مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست


تو را قسم به صبوری قلب منتظران
عزیز فاطمه برگرد سوی کنعانت

عدالت علوی تو خواب این شهر است
فدای آن لبه ی ذوالفقار برانت

تا چند بنالم زار شب تا سحر از هجرش
كوكب شِمُرم هر شب ، شايد كه سحر آيد
هر دم كه رخش بينم خواهم دگرش ديدن
بازش نگرم شايد يك بار دگر آيد

دلم دوباره ببین که شده پریشانت
عزیز فاطمه ای جان من به قربانت

برای روز ظهورت، برای آمدنت
چقدر مانده که کامل شوند یارانت؟

تو را با خوشه ی پروین همیشه جستجو کردم

از آن روزی که از پردیس جاویدان شدم مطرود

دل مصر و یمن خون شد ز مکر نابرادرها

یقین دارم که تو آن یوسف افتاده در چاهی

يا رب زغمش تا چند اشکم ز بصر آيد

بنشسته سر راهش ، شايد ز سفر آيد

دست کسی به دامن نرجس نمی رسد

وقتی صدف به گوهر یکتا شدن خوش است

روزی امیرزاده و روزی کنیز شد

حالا عروس حضرت زهرا شدن خوش است

دلا بکوش مگر دامنش به دست آری

که وصل بی‌طلب و انتظار ممکن نیست

تمام كوچه زبوي بهار ميگويد
يقين كنم كه زپايش ردي به جا ماند
ه


مامنتظرجلوه ی حق روی زمینیم
ماتم زدگانیم وزهجرتوغمینیم

دراین شب طوفانی دریای جهالت
حیف است که ما صورت ماه تونبینیم


ماندیم به داغ انتظارت، مددی

ما و غم ودرد بی شمارت، مددی


یک جمعه از شروع سحر با نبود تو یک ریز تا نماز عشاء گریه می کنم

مردم دیده به هر سو نگرانند هنوز / چشم در راه تو صاحبنظرانند هنوز



لاله ها، شعلهکش از سینه داغند به دشت / در غمت، همدم آتش جگرانند هنوز . . .


اين دل اگر کم است بگو سر بياورم
يا امر کن که يک دل ديگر بياورم

مولا خلاصه عرض کنم دوست دارمت
ديگر نشد عبارت بهتر بياورم

من در خیال خالت در حسرت نگاهم
ترسم که طی شود عمر ای نازنیننیایی
خود باعث حجابم بس که دلت شکستم
شرمنده ی تو هستم تو غایت وفایی


یک منتقم از طواف حج می آید
با اسب و ذوالفقار کج می آید

امین خدا برای اللهم
عجّل لولیک الفرج می آید

آسمان ابی است
قلب ها خوابیدند
خورشید پشت ابر
لاله ها واژگونند
باغبان هست
اما گل ها مرده اند
باغبان می خواهد
اما گل ها غمگینند
باغبان میاید
با امید و خورشید
گل ها می خندند
بوی گل در جهان خواهد پیچید

ما به عشق تو زنده ایم مولا
یاد تو،عمر جاودان مهدی(عج)

سلام
تنهایی مشاعره نمیشه لطفا به شعر قبلی هم توجه نمایید

یده بگشا و قدح عشق، بنوش

که مهدی اید و ، دنیا گلستان شود

دولت وصل او اگر یك شبی آیدم بكف

شرح فراق كی توان داد؛ یك از هزار را


دعای من گنهکار کاری نیست اقا
تو را به احترام جدت دعاگوی خود باش اقا
اقا بیا اقا بیا

ای که ما را به جهان جانی و هم جانانی
خسرو حسن و کمالی و مه خوبانی

آقا تو که خوب می‌توانی ما را
از این همه غربت برهانی ما را
لای کلمات ندبه پنهان شده ایم
تا اینکه بیایی و بخوانی ما را

دوستان ببخشید من فکر کردم تنهایی هم میشه مشاعره ببخشید بازم شرمنده نمیدونستم

از حال وروزمان، تو چه می پرسی ای عزیز؟!

پنهان نمی کنم، به خدا حالمان بد است


آدم؟ قسم به نور تو! « آدم » نمی شویم

همسفره ایم با هوس و نانمان بد است

تا وعده قيامت تو صبر مي کنيم
بر داغ بي نهايت تو، صبر ميکنيم

اي از تبار آينه و آفتاب و عشق
تا مژده زيارت تو، صبر ميکنيم

ماندیم به داغ انتظارت، مددی
ما و غم و درد بی شمارت، مددی


دلخسته از این غمی که در ریشه ماست
در آرزوی فجر بهارت، مددی


یک بار جلوه ای کن شادان نمای ما را
کز هجر بیقرار و مهجور و ناتوانیم

مگو نجیب زمانه , ز چشم ما گله داری


مگر نه وعده نمودی که بیشتر توببخشی؟!

شبانه حرف دلم را اگر برای تو گفتم


خیال من همه این بود مرا سحر توببخشی

یک شب بیا ستاره بریزم به پای تو
ای آفتاب من همه چیزم فدای تو

یک شب بیا تا به ما برسد اذان صبح
از پشت بام مسجد کوفه با صدای تو

وَ گفته اند: تو از سمت كعبه مي آيي



ولي "چه وقتش" را هيچ كس نفهميده ست...


ترا نديده پسنديده‏ ام خدا را شكر
چنين پسند به هر ديده ‏تري نرسد

به ديدن آمده بودم امام نداد بكاء
برات رؤيت روي تو سر سري نرسد

در ره عشق تو آن کو که زند گام ز صدق
هست معلوم که گلگون بود آخر کفنش