جمع بندی آیا فرشته ها شهوت و اراده دارند؟!
تبهای اولیه
سلامممممممم به اسک دینی های عزیز
راستش چن وقت پیش داشتم صحیفه میخوندم(دعای سوم،در مدح فرشتگان)که برام ی سوال پیش اومد
متن صحیفه سجادیه این بود:خداوندا درود فرست بر فرشتگانی که از هیچ زحمتی درمانده و سست نمیگردند و شهوت و خواهش های نفسانی انها را از تسبیح تو باز نمیدارد.
وکلا درطول دعا طوری از فرشتگان تمجید شده که انگار میتونستند بر خلاف اون چیزی که بهشون امر شده عمل کنند و اراده دارند،یا همیشه برام سوال بود فطروس ملک چه خطایی کرده بود؟؟یا اصلا مگه فرشته ها میتونن خطا کنن؟؟؟:Gig:
اگه فرشته ها شهوت و اراده دارند پس فرقشون با آدما چیه؟؟؟
و چه کسی فرشته ها رو منحرف میکنه شیطان یا نفس خودشون؟یعنی نفس اماره دارند؟اصلا جریان چیه؟؟:Moteajeb!:
ممنون میشم اگه راهنمایی کنید تا این علامت سوال گنده ذهنم برطرف بشه:khandeh!:
کارشناس بحث : میقات
...یا ستار..
با سلام..
جناب گل گیسو..
حدیث فطروس با ایات قران نمی سازد ؛به عبارتی اين روايت با آيه شريفه اى كه مى فرمايد: عباد مكرمون (بندگان گرامى خداوند) هستند، و نيز مى فرمايد: لايعصون الله ما امرهم و يفعلون ما يؤ مرون (از فرمان خدا سرپيچى نمى كنند و هر چه به ايشان فرمان دهد انجام مى دهند) منافات دارد.
اما در مورد جمله دعای حضرت سجاد علیه السلام باید گفت که ایشان شهوت را بر حسب قضیه سالبه ذکر نموده اند ؛به عبارتی قضیه ای که فعل ان سلبی باشد قضیه سالبه است ؛و البته سالبه به انتفاء موضوع به اصل قضیه ضرری نمی زند..
به عبارتی خواهش نفسانی و شهوت اصلا برای انها و در مرتبه انها وجود ندارد تا بخواهیم از انها سلب کنیم...بنابراین شما می توانید هر چه در انجا نیست از ان مرتبه سلب نمایید...
یا اینکه شریک باری قادر نیست...خب اصلا شریک باری در هیچ مرتبه ای وجود ندارد تا قادر هم نباشد...به عبارتی اصلا موضوع قضیه وجود ندارد...
البته شهوت باعث غفلت تسبیح می گردد و زحمت هم با سستی همراه است و امام می خواهد اینها را در مقابل هم گذارد تا مرتبه فرشتگان را از این موارد منزه نشان دهد...
یا حق
[="purple"]باسمه تعالی
نکته اول اینکه ملائکه موجوداتی هستند که شهوت و غضب ندارند و مرتکب گناه نمی شوند.
مرحوم علامه محمد تقی جعفری «ره» در مورد این کلام حضرت علی علیه السلام (فَهُم اُسَراء ایمان، یعنی آنها اسیران ایمانند) میفرماید: «به جهت فهم و درک عالی که فرشتگان درباره ضرورت و عظمت ایمان دارند، به قدری اشتیاق و علاقه آنان به ایمان شدید است که شبیه اسیر و وابسته به ایمان می باشند.»[1]
اما روایاتی که درباره تخلف بعضی از ملائکه از فرمان الهی و احیانا تنبیه و مجازات آنها وارد شده است، نظیر روایت «فطرس»، چندان مسلم نیست و همه علما اسلام چنین روایاتی را نپذیرفته اند. آیت الله جوادی آملی «مدظله» می فرماید: «جریان فطرس به اثبات نیاز دارد، زیرا فطرس واژه ای یونانی است و در دعای سوم شعبان هم فرشته خوانده نشده است. بلکه به این صورت آمده «و عاذ فطرس بمهده» یعنی «فطرس به گهواره امام حسین علیه السلام پناه برد» از سوی دیگر سند این دعا هم باید تحقیق شود و میزان اعتبارش بدست آید...»[2]
علامه طباطبایی «ره» منکر معصیت فرشتگان و تنبیه آنها می شود، ایشان می فرماید: «روایت عصیان فطرس، با آیه شریفه « عِبادٌ مُکْرَمُونَ »[3]و آیه « لا یَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ»[4] یعنی آنها دستورات الهی را معصیت نمی کنند و آنچه را که امر شده اند انجام می دهند، منافات دارد.» بنابراین ایشان در منافات بین آیات قرآن و روایات، روایات را نمی پذیرند و عصیان فرشتگان را رد می کنند.
از سوی دیگر علمای شیعه با فرض صحت چنین روایاتی، احتمالاتی را مطرح کرده اند:
1- بعضی از مفسرین فرموده اند: مجازات و تنبیه «ملائکه» در اثر «ترک اَولی» بوده است نه گناه و معصیت. منظور از ترک اولی، این است که آنها در اجرای دستورات الهی عملی را که دارای اولویت بیشتری بوده رها کرده اند و به سوی عمل کم اولویت تر رفته اند یا انجام عمل را در وقتی و شرایطی که اولویت بیشتری داشته است، رها کرده و در شرایط و وقت دیگری به جا آورده اند و به همین جهت مجازات و تنبیه شدهاند.[5]
2- شهید مطهری، برای حل مشکل عصیان و تنبیه فرشتگان، احتمال داده اند که این قبیل روایات مربوط به دسته ای از ملائکه باشد که شبیه به انسان هستند. ایشان می فرماید: «بعضی از ملائکه را در اخبار و احادیث «ملائکه ذمی» می گویند، آنها موجوداتی هستند نامرئی، اما شاید خیلی به انسان شبیه اند. یعنی تکلیف می پذیرند و احیانا تمرد می کنند. حقیقت اینها بر ما روشن نیست...حتی در بعضی از اخبار آمده است که بعضی از ملائکه از عنصرهای این عالم آفریده شده اند.»[6]
3- آیت الله جوادی می فرمایند: «چنانچه درستی سند و فرشته بودن فطرس، هر دو اثبات شود، این امر با آیه «لا یَعْصُونَ اللّهَ»[7]منافاتی ندارد. زیرا فرشتگان یکسان نمی باشند، فرشتگان حامل عرض و حامل وحی، مقامی والا دارند، «وَ ما مِنّا إِلاّ لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ»[8]. فرشتگان حامل وحی معصوم می باشند و تکامل هم ندارند و دلیلی نداریم که تمام فرشته ها از یک سنخ باشند و فرشته ای همانند انسان که دارای نفس مستکمله باشد، نداشته باشیم. پس امکان دارد که فطرس از فرشتگان زمینی به شمار آید و با فرشتگان آسمانی یا اخروی تفاوت داشته باشد.»[9]
با توجه به آنچه در کلام حضرت علی علیه السلام در توصیف و ویژگی های فرشتگان بیان شد، اگر این کلام را وصف «فرشته بما هو فرشته» گرفتیم و گفتیم حضرت در بیان توصیف تمام فرشته ها می باشد، در این صورت باید نازل ترین درجه فرشتگان هم دارای آن ویژگی ها باشند و لذا معصیت در حق آنها تصور ندارد، مگر به نحو ترک اولی و گناه منزلتی و اما اگر گفتیم که حضرت در بیان توصیف فرشتگان خاصی بوده است و شاهد ما روایات دیگر این باب است، باید به یکی از دو توجیهی که در بالا بدان اشاره شد، روی بیاوریم. بهر حال چون فرشتگان موجوداتی غیر مادی هستند، شناخت و آگاهی دقیق از آنها، تنها از راه آیات و روایات ممکن است و به هر روایتی نیز نمی توان تمسک کرد. بلکه باید روایات از نظر سند و دلالت کاملا مورد اعتماد باشند و تا به چنین روایتی دست نیافتیم، مرجع ما تنها آیات قرآن است.
[1] -محمد تقی جعفری، شرح نهج البلاغه، جلد 16، ص 54
[2] -پرسش و پاسخ ها در محضر آیت الله جوادی آملی، ج2 ، ص 88.
[3]-وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَدًا سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ(سوره انبیاء، آیه 26.)
آنها گفتند: «خداوند رحمان فرزندی برای خود انتخاب کرده است»! او منزه است (از این عیب و نقص)؛ آنها [= فرشتگان] بندگان شایسته اویند.
[4]-یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ نارًا وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ(سوره تحریم، آیه 6)
ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیکنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به طور کامل) اجرا مینمایند!
[5] -آیت الله مکارم، در پرسش و پاسخهای حضوری
[6] -مرتضی مطهری، توحید، ص 342.
[7]-یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ نارًا وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ(سوره تحریم، آیه 6)
ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیکنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به طور کامل) اجرا مینمایند!
[8] -سوره صافات، آیه 164.
[9] -توصیه ها، پرسش ها و پاسخ ها در محضر آیت الله جوادی آملی، ج 2، ص 88-87[/].
سلامممممممم به اسک دینی های عزیز راستش چن وقت پیش داشتم صحیفه میخوندم(دعای سوم،در مدح فرشتگان)که برام ی سوال پیش اومد متن صحیفه سجادیه این بود:خداوندا درود فرست بر فرشتگانی که از هیچ زحمتی درمانده و سست نمیگردند و شهوت و خواهش های نفسانی انها را از تسبیح تو باز نمیدارد. وکلا درطول دعا طوری از فرشتگان تمجید شده که انگار میتونستند بر خلاف اون چیزی که بهشون امر شده عمل کنند و اراده دارند،یا همیشه برام سوال بود فطروس ملک چه خطایی کرده بود؟؟یا اصلا مگه فرشته ها میتونن خطا کنن؟؟؟ اگه فرشته ها شهوت و اراده دارند پس فرقشون با آدما چیه؟؟؟ و چه کسی فرشته ها رو منحرف میکنه شیطان یا نفس خودشون؟یعنی نفس اماره دارند؟اصلا جریان چیه؟؟ ممنون میشم اگه راهنمایی کنید تا این علامت سوال گنده ذهنم برطرف بشه
سلام
منظور حضرت از آن جمله اینستکه مثل بشر نیستند که شهوت آنها را از تسبیح باز دارد نه اینکه شهوت دارند اما آنها را از تسبیح باز نمی دارد . مثل اینکه شما به دوستتان می گویید خوشا به حال تو که مریضی تو را از درس جدا نکرده در حالیکه به خودتان اشاره دارید که بیماری شما را از درس باز داشته است .
دیگر اینکه فرشتگان هم اراده دارند اختیار دارند اما در وجود آنها چیزی که آنها را به عصیان وادارد موجود نیست . و اما دلیل وجود اختیار در فرشتگان اینستکه اراده از اوصاف حضرت حق است و او هرجا ظهور فرمود اوصاف خود را هم آورد پس در وجود فرشتگان هم اختیار هست . و چون ماموریتهای الهی را با اختیار و شوق انجام می دهند مورد مدح و ستایش قرار می گیرند .
موفق در پناه حق
سلام
منظور حضرت از آن جمله اینستکه مثل بشر نیستند که شهوت آنها را از تسبیح باز دارد نه اینکه شهوت دارند اما آنها را از تسبیح باز نمی دارد . مثل اینکه شما به دوستتان می گویید خوشا به حال تو که مریضی تو را از درس جدا نکرده در حالیکه به خودتان اشاره دارید که بیماری شما را از درس باز داشته است .
دیگر اینکه فرشتگان هم اراده دارند اختیار دارند اما در وجود آنها چیزی که آنها را به عصیان وادارد موجود نیست . و اما دلیل وجود اختیار در فرشتگان اینستکه اراده از اوصاف حضرت حق است و او هرجا ظهور فرمود اوصاف خود را هم آورد پس در وجود فرشتگان هم اختیار هست . و چون ماموریتهای الهی را با اختیار و شوق انجام می دهند مورد مدح و ستایش قرار می گیرند .
موفق در پناه حق
با سلام
یه سوالی برام پیش اومد. شما گفتید که فرشتگان مرتکب عصیان نمیشوند. اما شیطان هم زمانی فرشته بوده. این قضیه اش چی میشه؟؟
ممنون
با سلامیه سوالی برام پیش اومد. شما گفتید که فرشتگان مرتکب عصیان نمیشوند. اما شیطان هم زمانی فرشته بوده. این قضیه اش چی میشه؟؟
ممنون
سلام
..یا ستار..
با سلام..
اراده فرشتگان ,تحت اراده خداوند است به عبارتی ؛انچه اراده خداست همان تعلق به اراده فرشتگان قرار می گیرد..و انها غیر از انچه اراده حق است انجام نمی دهند..
از طرفی همه روابط و نسبتهای هستی بر اساس حب صورت می گیرد این دلیل بر اختیار فرشتگانمانند اختیار ما نمی گردد که انچه به نفسه دوست داشته باشند انجام دهند...
ببیند تمام موارد تکوینی بر اساس حب انجام می گیرد ؛مثلا رابطه دستگاه هاضمه با غذا یک رابطه تکوینی است یعنی این دستگاه بالذات خود را دوست دارد ؛و به تبع ان به عمل خود نیز حب دارد که عملش با غذا می باشد ؛خلاصه اینکه همه امور حقیقی بر حسب حب انجام می گیرند منتهی این ارتباطی به اختیار ی بودن کار انها ندارد ؛بلکه رابطه وتعلق بین دستگاه هاضمه و عملش یک رابطه تکوینی است و عمل تکوینی از جرگه اختیار به اصطلاح ما که سر دو راهی قرار بگیرد که درست انجام دهد و یا نادرست از ان خبری نیست...بلکه انچه تعلق عملش هست را انجام می دهد چون رابطه؛ رابطه ای عینی و تکوینی است...
خلاصه اینکه همه تدابیر بر حسب حب است ؛منتها این ارتباطی به اینکه فرشتگان یا موجودات غیر مادی اختیار ی مانند ما داشته باشند از ان خبری نیست ؛بلکه دار تکوین روابطی حقیقی و عینی دارد ؛مانند رابطه بین چشم و روئیت و یا دستگاه هاضمه و غذا واین یعنی اینکه این رابطه تخلف پذیر نیست ؛چون تعلق این حب تعلقی وجودی و ذاتی می باشد ؛برای همین است که دستگاه هاضمه غیر از ان عملی که باید داشته باشد عملی خلاف ان انجام نخواهد داد ؛همه امور تکوینی همینطور هستند تمام اعضای بدن با با عملشان همچین تعلقی دارند وگرنه هیچ عضوی انچه را عالم تکوین در نهادش قرار داده است به خوبی انجام نمی داد وهمه کارهای بدن مختلط می گشت ؛نتیجتا امور تکوینی از جنس ضرورت و وجوب هستند ؛پس عینی و حقیقی هستند بر خلاف اختیار انسانها و موجودات مادی که اختیار انها اعتباری است........البته اگر امور دینی و ظاهری تکوینی بود انوقت همه به حکم ضرورت برای خدا سجده می کردند بر خلاف خیلی از اشخاص که اصلا یک بار هم این کار را انجام نداده اند ؛پس امور تشریعی با اختیار این کنم یا ان کنم و یا سر دو راهی قرار گرفتن جور در می اید در حالی که در امور تکوینی از این دو راهی ها خبری نیست ؛انجا رابطه ونسبت عینی و حقیقی است ..........
این یعنی اینکه اراده واختیار خداوند غیر از اختیار ما انسانها می باشد وهمچنین قدرت او ؛به عبارتی قدرت ما انسانها تابع خیلی از عوامل است و تمام کارهای ما برای غایتی است که ان انتفاع نفس است ولی فعل خداوند منزه است از این موارد است ....اراده حضرت حق عین فعلش هست ؛و حصول فعل همان اختیارش ....در حالی که اراده انسان عین فعلش نیست بلکه عوامل مادی دیگری نیز باید مهیای ان عمل باشد نتیجتا اختیار که بعد از حصول فعل انجام می گیرد در مجردات و خداوند مغایر با اختیار انسان می باشد.......
یاحق
با سلام یه سوالی برام پیش اومد. شما گفتید که فرشتگان مرتکب عصیان نمیشوند. اما شیطان هم زمانی فرشته بوده. این قضیه اش چی میشه؟؟ ممنون
سلام
در این مورد ظاهرا بحث خوبی در موضوعات مربوطه صورت گرفته اما اجمالا :
شیطان یا همان ابلیس از اجنه بوده و بواسطه عبادت بسیار به مرتبه ای ارتقاء یافته بود که همراه آنها مامور به سجده بر آدم علیه السلام شد اما بواسطه علو ذاتی که داشت سرپیچی کرد و مطرود درگاه حق شد
موفق در پناه حق:Gol:
سلاممممممممممم و ی عالمه تشکرررررررررررر از همه دوستانی که در این بحث مشارکت کردند و من و راهنمایی کردند پاسخ های شما بسی قانع کننده و منطقی و به جا و درست بووود
ممنووون جناب erfan-alavi ودوست عزیز جناب arshiyan
و جناب حامد و دوست خوبم raha77 و ho.nomad
سلامممممممم به اسک دینی های عزیز
راستش چن وقت پیش داشتم صحیفه میخوندم(دعای سوم،در مدح فرشتگان)که برام ی سوال پیش اومد
متن صحیفه سجادیه این بود:[="blue"]خداوندا درود فرست بر فرشتگانی که از هیچ زحمتی درمانده و سست نمیگردند و شهوت و خواهش های نفسانی انها را از تسبیح تو باز نمیدارد.[/]
وکلا درطول دعا طوری از فرشتگان تمجید شده که انگار میتونستند بر خلاف اون چیزی که بهشون امر شده عمل کنند و اراده دارند،یا همیشه برام سوال بود فطروس ملک چه خطایی کرده بود؟؟یا اصلا مگه فرشته ها میتونن خطا کنن؟؟؟:gig:
[="royalblue"]اگه فرشته ها شهوت و اراده دارند پس فرقشون با آدما چیه؟؟؟[/]
و چه کسی فرشته ها رو منحرف میکنه شیطان یا نفس خودشون؟یعنی نفس اماره دارند؟اصلا جریان چیه؟؟:moteajeb!:
[="deepskyblue"]ممنون میشم اگه راهنمایی کنید تا این علامت سوال گنده ذهنم برطرف بشه[/]:khandeh!:
امير المؤمنين على بن ابى طالب روحی فداه فرمودند: خداوند عزّ و جلّ در فرشتگان عقل را بدون شهوت و در چهار پايان شهوت را بدون عقل و در فرزندان آدم هر دو را قرار داد، حال كسى كه عقلش بر شهوتش غالب گردد به يقين از فرشتگان بهتر بوده و آن كه شهوتش بر عقلش غالب شود حتما از چهار پايان بدتر مىباشد.
بلي .
فرشتگان را شهوت باز نمی دارد زیرا شهوتی ندارند و ان کلام زیبای مولانا امام زین العابدین - روحی فداه- را می توان با این کلام مولانا امیرالمومنین - روحی فداه- تفسیر کرد .
[="Tahoma"][="Black"] کارشناس بحث : میقات سلامممممممم به اسک دینی های عزیز
راستش چن وقت پیش داشتم صحیفه میخوندم(دعای سوم،در مدح فرشتگان)که برام ی سوال پیش اومد
متن صحیفه سجادیه این بود:خداوندا درود فرست بر فرشتگانی که از هیچ زحمتی درمانده و سست نمیگردند و شهوت و خواهش های نفسانی انها را از تسبیح تو باز نمیدارد.
وکلا درطول دعا طوری از فرشتگان تمجید شده که انگار میتونستند بر خلاف اون چیزی که بهشون امر شده عمل کنند و اراده دارند،یا همیشه برام سوال بود فطروس ملک چه خطایی کرده بود؟؟یا اصلا مگه فرشته ها میتونن خطا کنن؟؟؟:gig:
اگه فرشته ها شهوت و اراده دارند پس فرقشون با آدما چیه؟؟؟
و چه کسی فرشته ها رو منحرف میکنه شیطان یا نفس خودشون؟یعنی نفس اماره دارند؟اصلا جریان چیه؟؟:moteajeb!:
ممنون میشم اگه راهنمایی کنید تا این علامت سوال گنده ذهنم برطرف بشه:khandeh!:
با سلام و درود
چند نکته در این زمینه عرض می شود:
1. فرشتگان و ملائکه، موجوداتی مجرد هستند، و بنا بر قول مشهور بین علمای شیعه، آنها معصوم هستند و دارای شهوت و غضب و ... نیستند و هیچ تخلفی از دستورات الهی ندارند.
برخی آیات قرآن نیز این نظر را ثابت می کند:
«لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ»
هرگز فرمان خدا را مخالفت نمىكنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به طور كامل) اجرا مىنمايند! (تحریم، 6)
«بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ»
آنها [فرشتگان] بندگان شايسته اويند، هرگز در سخن بر او پيشى نمى گيرند و (پيوسته) به فرمان او عمل می كنند. (انبیاء، 26 و 27)
2. برخی برای فرشتگان، مراتبی قائل شده اند و این آیات فوق ـ که بطور کلی نافرمانی را از فرشتگان نفی می کند ـ را اشاره به فرشتگانی می دانند که عقل محض اند و فرشتگان مقرب الهی بوده و در مراتب عالی قرار دارند.
بنا بر این نظر، البته فرشتگانی در مراتب پائین تر از آنها هم هستند که عقل محض نیستند و احتمال نافرمانی و یا به عبارتی ترک اولی، در مورد آنها می رود.
3. در مورد فطرس ملک باید گفت داستان فطرس ملك در برخی اخبار آمده است، اما چون سند قطعی ندارد و از قرائن صحت، مثل استفاضه یا تواتر، هم برخوردار نمی باشد، قابل معارضه با مطلب قطعی شده بوسیله نقل یا عقل نمی باشد. از این رو برخی بزرگان در آن خدشه كرده یا توجیه نموده اند.
4. کسانی که همه ملائکه را معصوم می دانند، داستان فطرس ملک را یا مخدوش و یا توجیه می کنند؛ و کسانی هم که مراتبی برای ملائکه قائل بوده و در برخی مراتب آن احتمال نافرمانی می دهند، این داستان فطرس را از موارد تایید نظر خود می دانند.
[/]
شهید مطهری، در کتاب "توحید" در باره فرشتگان، چنین می آورد:
ملائكه مختلفند، بعضی از ملائكه ملائكه مقرب هستند، يا به اصطلاح فلسفی آنها را مجرد میدانند. البته میدانيد كه ما اينها را بايد از منابع نقلی بگيريم و دليل عقلی و فلسفی ندارد، ولی آن مقداری كه فهميده میشود اين طور است كه مثلا حضرت علی عليهالسلام میفرمايند ملائكه ای هستند كه «سجود لايركعون، و ركوع لاينتصبون» (نهجالبلاغه، خطبه 1) اينها از اولی كه خداوند آنها را آفريده است نمی دانند كه غير از خودشان هم مخلوقی هست يا نيست، و به طوری غرق در خداوند هستند كه غافلند از ماسوای پروردگار.
ولی همه ملائكه اين طور نيستند. بعضی از ملائكه را در اخبار و احاديث، ملائكه ذمی میگويند، موجوداتی هستند نامرئی اما شايدخيلی به انسان شبيه اند، يعنی تكليف می پذيرند، احيانا تمرد می كنند ـ حقيقت اينها بر ما روشن نيست ـ و لهذا در بعضی اخبار راجع به بعضی از ملائكه دارد كه تمرد كرد و بعد مغضوب واقع شد.
پس درباره ملائكه به طوركلی نمیشود گفت كه حسابشان آن طور حسابی است، حتی در اخبار آمده است كه بعضی از ملائكه را از عنصرهای این عالم آفریده اند. (توحید، ص 342 و 343)
جمع بندی
پرسش:
آیا فرشتگان هم شهوت و غضب دارند؟ آیا آنها با این وجود معصومند؟ داستان فطرس ملک چگونه است؟
پاسخ:
چند نکته در این زمینه عرض می شود:
1. فرشتگان و ملائکه، موجوداتی مجرد هستند، و بنا بر قول مشهور بین علمای شیعه، آنها معصوم هستند و دارای شهوت و غضب و ... نیستند و هیچ تخلفی از دستورات الهی ندارند.
برخی آیات قرآن نیز این نظر را ثابت می کند:
«لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ»
هرگز فرمان خدا را مخالفت نمىكنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به طور كامل) اجرا مىنمايند!(1)
«بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ»
آنها [فرشتگان] بندگان شايسته اويند، هرگز در سخن بر او پيشى نمى گيرند و (پيوسته) به فرمان او عمل می كنند.(2)
2. برخی برای فرشتگان، مراتبی قائل شده اند و این آیات فوق ـ که بطور کلی نافرمانی را از فرشتگان نفی می کند ـ را اشاره به فرشتگانی می دانند که عقل محض اند و فرشتگان مقرب الهی بوده و در مراتب عالی قرار دارند.
البته فرشتگانی در مراتب پائین تر از آنها هم هستند که عقل محض نیستند و احتمال نافرمانی و یا به عبارتی ترک اولی، در مورد آنها می رود.
3. در مورد فطرس ملک باید گفت داستان فطرس ملك در برخی اخبار آمده است، اما چون سند قطعی ندارد و از قرائن صحت، مثل استفاضه یا تواتر، هم برخوردار نمی باشد، قابل معارضه با مطلب قطعی شده بوسیله نقل یا عقل نمی باشد. از این رو برخی بزرگان در آن خدشه كرده یا توجیه نموده اند.
4. کسانی که همه ملائکه را معصوم می دانند، داستان فطرس ملک را یا مخدوش و یا توجیه می کنند؛ و کسانی هم که مراتبی برای ملائکه قائل بوده و در برخی مراتب آن احتمال نافرمانی می دهند، این داستان فطرس را از موارد تایید نظر خود می دانند.
شهید مطهری، در کتاب "توحید" در باره فرشتگان، چنین می آورد:
ملائكه مختلفند، بعضی از ملائكه ملائكه مقرب هستند، يا به اصطلاح فلسفی آنها را مجرد میدانند. البته میدانيد كه ما اينها را بايد از منابع نقلی بگيريم و دليل عقلی و فلسفی ندارد، ولی آن مقداری كه فهميده میشود اين طور است كه مثلا حضرت علی (عليه السلام) میفرمايند:ملائكه ای هستند كه «سجود لايركعون، و ركوع لاينتصبون» (3) اينها از اولی كه خداوند آنها را آفريده است نمی دانند كه غير از خودشان هم مخلوقی هست يا نيست، و به طوری غرق در خداوند هستند كه غافلند از ماسوای پروردگار.
ولی همه ملائكه اين طور نيستند. بعضی از ملائكه را در اخبار و احاديث، ملائكه ذمی میگويند، موجوداتی هستند نامرئی اما شايد خيلی به انسان شبيه اند، يعنی تكليف می پذيرند، احيانا تمرد می كنند ـ حقيقت اينها بر ما روشن نيست ـ و به همین دلیل در بعضی اخبار راجع به بعضی از ملائكه دارد كه تمَرّد كرد و بعد مغضوب واقع شد.
پس درباره ملائكه به طوركلی نمیشود گفت كه حسابشان آن طور حسابی است، حتی در اخبار آمده است كه بعضی از ملائكه را از عنصرهای این عالم آفریده اند. (4)
پی نوشت ها:
(1) تحریم، 6.
(2) انبیاء، 26 و 27.
(3) نهجالبلاغه، خطبه 1.
(4) توحید، ص 342 و 343.