اساتید و سایر بزرگواران نکات خیلی با ارزشی گفتن که عمل به اونها واقعا جواب میده ، خداوند به همه ما خیر دنیا وآخرت عطا بفرمایند.
اون چیزی که میتونم بگم اینه که همه ما آدما تو دنیا به نحوی آزمایش میشیم و یابعضی اوقات به واسطه کارهایی که انجام دادیم مستوجب گرفتاریهایی میشیم
مهم اینه که با خدا قهر نکنیم ،. ((یا زود باهاش آشتی کنیم :ok: ،چون اینقدر مهربونه که بی حد وحسابه ) .
نکته ای که لازمه ، وهمه ماها میدونیم : زود گذر بودن این دنیاست ، با همه خوشیها و گرفتاریهاش ، پس چه بهتره که یکم عاقبت اندیش باشیم و به فکرآخرت هم باشیم.
به شخصه میتونم بگم یکی از اثراتی که دوری از گناه برای من داشته ، گاهی خواب دیدن قبل از وقوع حادثه است ، یعنی وقتی قراره برای من اتفاقی بیفته چه خوب چه بد ، بعضی اوقات !! قبلش خوابشو میبینم .
البته همیشه از خدا بخواهیم ظرفیت بندگی خودش رو به ما ها بده ، که خدای نکرده مغرور نشیم ، که بد جور زمین میخوریم ، چون رسیدن به خدا خیلی مراتب داره که من گناهکار فکر کنم هنوز رو پله اولی هم نیستم.
کـسـی کـه حـسن و خط دوست در نظر دارد ----- مــحــقــق اســت کـه او حـاصـل بـصـر دارد
چــو خــامــه در ره فـرمـان او سـر طـاعـت ----- نـــهـــادهایـــم مـــگـــر او بــه تــیــغ بــردارد
کـسـی بـه وصـل تـو چون شمع یافت پروانه ----- کــه زیــر تــیــغ تـو هـر دم سـری دگـر دارد
بـه پـای بـوس تـو دسـت کـسـی رسـیـد که او ----- چــو آســتــانــه بـدیـن در هـمـیـشـه سـر دارد
ز زهـد خـشـک مـلـولـم کـجـاسـت بـاده نـاب ----- کـــه بـــوی بـــاده مـــدامـــم دمـــاغ تــر دارد
ز باده هیچت اگر نیست این نه بس که تو را ----- دمـــی ز وســـوســه عــقــل بــیخــبــر دارد
کــســی کــه از ره تــقــوا قـدم بـرون نـنـهـاد ----- بــه عــزم مــیــکــده اکــنــون ره ســفـر دارد
دل شــکـسـتـه حـافـظ بـه خـاک خـواهـد بـرد ----- چــو لــالــه داغ هــوایـی کـه بـر جـگـر دارد
قرآن میفرماید: "إن کنتم تحبّون الله فاتبعونی یحببکم الله؛(1) اگر دوستدار خدا هستید، پس از من (پیامبر) پیروی کنید تا خدا شما را دوست داشته باشد". هرچه پیروی بیشتر و خالصانه تر انجام گیرد، بر محبت و ارادت افزوده می گردد.
پی نوشت ها :
1. آل عمران(3) آیه 31.
عشق به خدا در قدم اوّل متوقف بر معرفت و شناخت حقیقی پروردگار است. از این رو در روایت آمده است:" کسی که گناه می کند، خدا را به مفهوم واقعی نمی شناسد".(1)
البته معرفت عقلانی کافی نیست. باید امدادها و الطاف و صفات جمال را بشناسد تا عواطف بر انگیخته شود.
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند :hamdel: فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی :Sham: دیوانة تو هر دو جهان را چه کند.
ابراز عشق واقعی به خدا اولین راهش اینه که ترک معصت و خودسازی درونی و تمام چیزهایی که گناه محسوب میشه رو از چشم و گوشمون دور کنیم.
برزگان دین میفرمایند که برای خودسازی درونی ترک معصیت و خودسازی درونی و از اعمال روزانه هم نماز اول وقت و پس از اون انجام مستحبات
نماز موقعی خواندنش لذت بخش میشه و برای صدای اذان بیقراری میکنی که عاشق خدا شده باشی و دوست داشته باشی اونو طولانی تر کنی و دلت نیاد از پشت جانماز بلند بشی و تمام این لذات موقعی برای انسان اتفاق می افته که اول ترک گناه کنی و درونتو بسازی
"آیت الله بهجت "
----------------------------------
حاج آقا یه سوال داشتم ؟
آقای بهجت با خوشرویی فرمودند:
بفرمایید جوون
گفت حاج آقا چیکارکنم که از عبادت لذت ببرم ؟
آقا با همون لبخند زیباشون فرمودند: شما نمیخواد کاری بکنی که از عبادت لذت ببری !
شما لذت های دیگه(لذات دنیا) رو ترک کن لذت عبادت خودش میاد سراغت
"آیت الله بهجت "
به نظر بنده حقیر انسان باید خودش تصمیم بگیره و بین خدا (آخرت) و دنیاش یکی رو انتخاب کنه اگر خدا رو انتخاب کردن دنیا و آخرتت رو به دست آوردی
همیشه برای من سوال میشه امامان و پیامبران که مساله اونها با افراد عادی فرق میکنه ولی انسانهای وارسته ای که پس از اسلام اومدن و خدمات زیادی کردن اعم از جمع آوری احادیث معتبر و ادعیه و تفسیر قرآن و ... خیلی زمینه های مرتبط با دین و مذهب که از افرادی معمولی جامعه اون زمان بودن و چه چیزی باعث شده که خداوند این عنایات رو بهشون داشته و به چنین مقاماتی رسیده اند ؟ قطعا اولین گام اونها اراده درون خودشون بوده و از همون اول مسیر خودشون رو انتخاب کردن
و اگه ما تو این مسیرخوب پیش بریم مقدمه ای میشه برای دوستی با خداوند و...
خداونـــدا....
نه به آن آرامشی که ارزانی ام داشتی...
نه به خودم...
نه به دیگران....
نه به ثروت...
نه به جمــال...
لــــحظه ای، مرا به حال خودم وامگذار.....!!
خداونـــدا....
نه به آن آرامشی که ارزانی ام داشتی...
نه به خودم...
نه به دیگران....
نه به ثروت...
نه به جمــال...
لــــحظه ای، مرا به حال خودم وامگذار.....!!
خداونـــدا....
نه به آن آرامشی که ارزانی ام داشتی...
نه به خودم...
نه به دیگران....
نه به ثروت...
نه به جمــال...
لــــحظه ای، مرا به حال خودم وامگذار.....!!
[FONT=lucida grande]با سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز و محترم
داستان بسیار زیبای" دختر صیاد " حتما بخوانید
[FONT=lucida grande]
مرد صیادی سه دختر داشت و هر روز یکی از آنها رو با خودش به کنار رودخانه میبرد تا در صید بهش کمک کنند و شب هنگام با سبدی پر از ماهی برمیگشت .
[FONT=lucida grande]در حالی که در یکی از روزها صیاد با دخترانش غذا میخورد . بهشون گفت : ماهی تنها زمانی در تور صیاد میوفته که از ذکر خدا غافل بشه ! [FONT=lucida grande]
یکی از دختران گفت : آیا بجز انسان کسی به ذکر و تسبیح خداوند میپردازه ؟
صیاد : همانا همه مخلوقات خداوند به ذکر خداوند میپردازه ، و به این امر ایمان دارند که او خالق آنهاست .
دختر از حرف پدرش تعجب کرد و گفت : ولی ما صدای تسبیح اونا رو نمیشنویم ؟!
پدر تبسمی کرد و گفت : هر کدام از مخلوقات خداوند زبانی دارند که بوسیله آن بتونند با هم جنسشون ارتباط برقرار کنند و با همان نیز به ذکر خداوند میپردازند.
و خداوند بر همه چیز قادر و تواناست .
فردا هنگامی که نوبت لیلی شد تا با پدرش به رودخانه بره ، تصمیم گرفت کار خاصی انجام بده
پدر به کنار رودخانه رسید ،و شروع به صید کرد، در حالیکه دعا میکرد خداوند به اونها روزی بده .. و هر بار ماهی بزرگی میگرفت دختر کوچکش لیلی ماهی رو به آب بر میگردوند !!
نزدیک غروب بود ، و پدرش قصد بازگشت به خونه رو داشت . به سبد نگاهی کرد و دید خالیه ! در حالیکه بشدت تعجب کرده بود گفت :
ماهی ها کجاست - لیلی - چیکارشون کردی ؟
ليلى: اونارو به رودخونه برگردوندم .
پدر : چطور اینکارو کردی ، تو که دیدی چقدر برای بدست آوردنشون زحمت کشیدیم !؟
ليلى: پدر دیروز شنیدم که میگفتی : " ماهی تنها زمانی در تور صیاد میوفته که از ذکر خدا غافل بشه ! "
منم دوست نداشتم چیزی که خدا رو ذکر نمیکنه وارد خانه مان بشه
صیاد در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود گفت : آری دخترم تو راست میگی .
و با سبد خالی به منزل برگشت!!؟
در اون روز امیر شهر در حال بازرسی احوال مردم بود ، زمانیکه به در خانه صیاد رسید احساس تشنگی کرد ، درب منزل رو زد ، و ازشون خواست قدری آب بهش بدهند ..
خواهر لیلی آب رو به امیر داد ، امیر از آب نوشید ، خدا رو شکر کرد، سپس کیسه ای پر از سکه بهشون داد و گفت :
دخترم این هدیه ای از طرف من به شماست ..
و امیر به راهش ادامه داد .. خواهر لیلی در رو بست ، و داشت از خوشحالی پرواز میکرد،
مادر گفت:خداوند نعمتی بهتر از ماهی ها به ما ارزانی داشت!
ولیکن لیلی گریه میکرد ، و در این شادی با اونا همراه نشد . پس همگی تعجب کردند ، پدرش گفت :چه چیزی باعث شده گریه کنی -؟
ليلى: پدر جان این مخلوق خداوند انسان به ما نگاهی انداخت - در حالیکه از ما راضی بود - پس بدانچه او به ما عطا کرد خشنود و راضی گشتیم ، حال بدین فکر کن اگر خالق این انسان به ما نظر کند در حالیکه از ما راضیست ... |؟
پدر از صحبت دخترش بیش از دینارهای بدست آمده خوشحال شد و گفت :
بی شک حمد سو ستایش از آن خداست که در منزل من شخصی را قرار داد تا ما را به یاد فضل و بزرگی او بیاندازد
[h=1]با چه كاری می توان به شوق لقاء الله رسيد؟[/h]
[/HR]
المحجّه البيضاء:
في أخبارِ داودَ عليهالسلام أنَّ اللّهَ عز و جل أوحى إلَيهِ: ... يا داودُ ، إنّي خَلَقتُ قُلوبَ المُشتاقينَ مِن رِضواني ، وَنعَّمتُها بنُورِ وَجهي ... فقالَ داودُ : يا رَبِّ ،بِمَ نالُوا مِنكَ هذا ؟ قالَ : بحُسنِ الظَّنِّ ، والكَفِّ عَنِ الدُّنيا وأهلِها ، والخَلَواتِ بِي ومُناجاتِهِم لِي ، وإنَّ هذا مَنزِلٌ لا يَنالُهُ إلاّ مَن رَفَضَ الدُّنيا وأهلَها ، ولَم يَشتَغِلْ بشيءٍ مِن ذِكْرِها ، وفَرَّغَ قَلبَهُ لِي واختارَني على جَميعِ خَلقي .
المحجّة البيضاء :
دربــاره اخـبار داود عليه السلام آمـده اسـت كـه خداوند عز و جل به او وحى فرمود : اى داود ! من دلهاى مشتاقان را ، از خشنودى خود آفريدم و آنها را به نور ذات خود ، در ناز و نعمت قرار دادم ...
داود عرض كرد : پروردگارا ! به چه وسيله به اين مقام نزد تو، رسيدند؟ فرمود: به خوش گمانى و دور نگه داشتن خويش از دنيا و اهل آن و خلوت كردن و مناجات نمودن با من . و اين مقامى است كه بدان دست نيابد ، مگر كسى كه دنيا و اهل آن را به كنار نهد و هرگز از آن ياد نكند و دلش را براى من خالى گرداند و مرا بر همه آفريدگانم برگزيند .
المحجّه البيضاء : 8 / 59 -61 منتخب ميزان الحكمة : 504
بالاخره یک موقعیتی می آید، ما را از این طرف و از آن طرف مضطر میکنند و یک باره ما را میگیرند.
رابطه ی ما با آنها خیلی مفصل است.محبت هایی که خودتان نسبت به اولاد دارید را حساب کنید،محبت خدا را چند هزار برابر آن خواهید یافت.
محبت ائمه هم همین جور؛ آنها ما را به همین سادگی رها نمی کنند،منتها ما نمی دانیم.
ما بچه هستیم، بچه کجا از محبت پدر و مادرش خبر دارد؟
چه میداند او شب نمی خوابد و بالای سر اولادش می نشیند.
آیا بچه شیری می داند؟وقتی ما را در پیشگاه خدا و پیغمبر و ائمه بگذارند،حکم بچه شیر خوار را داریم...
. امام صادق (ع) میفرماید: «آداب دعا را حفظ کن و ببین چه کسی را میخوانی و چگونه میخوانی و برای چه میخوانی».(1)
شخصی از امام صادق (ع) سوال کرد: خدا در قرآن میفرماید: « ادعونی استجب لکم» ولی او را میخوانیم و اجابت نمیشود! حضرت فرمود: «آیا خدا خُلف وعده میکند؟» عرض کرد: نه، فرمود: «پس علت چیست؟» عرض کرد: نمیدانم. حضرت فرمود: «هر کس دستورهای الهی را اطاعت کند و او را با شرایط و آداب دعا کند، خداوند دعایش را مستجاب میکند».(2)
پینوشتها:
. بحارالانوار، ج 90، ص 322.
2. مکارم الاخلاق، ج 2، ص 20.
:Sham:[FONT=arial]شاید برای خیلیامون پیش اومده که دعایی کردیم و مستجاب نشده:Sham:[FONT=arial]
خدایا دوست دارم ...
با عرض سلام خدمت دوستان گرامی
چه تاپیک زیبایی ایجاد کردن دوست خوبمون
اساتید و سایر بزرگواران نکات خیلی با ارزشی گفتن که عمل به اونها واقعا جواب میده ، خداوند به همه ما خیر دنیا وآخرت عطا بفرمایند.
اون چیزی که میتونم بگم اینه که همه ما آدما تو دنیا به نحوی آزمایش میشیم و یابعضی اوقات به واسطه کارهایی که انجام دادیم مستوجب گرفتاریهایی میشیم
مهم اینه که با خدا قهر نکنیم ،. ((یا زود باهاش آشتی کنیم :ok: ،چون اینقدر مهربونه که بی حد وحسابه ) .
نکته ای که لازمه ، وهمه ماها میدونیم : زود گذر بودن این دنیاست ، با همه خوشیها و گرفتاریهاش ، پس چه بهتره که یکم عاقبت اندیش باشیم و به فکرآخرت هم باشیم.
به شخصه میتونم بگم یکی از اثراتی که دوری از گناه برای من داشته ، گاهی خواب دیدن قبل از وقوع حادثه است ، یعنی وقتی قراره برای من اتفاقی بیفته چه خوب چه بد ، بعضی اوقات !! قبلش خوابشو میبینم .
البته همیشه از خدا بخواهیم ظرفیت بندگی خودش رو به ما ها بده ، که خدای نکرده مغرور نشیم ، که بد جور زمین میخوریم ، چون رسیدن به خدا خیلی مراتب داره که من گناهکار فکر کنم هنوز رو پله اولی هم نیستم.
عزيزان ..............
بايد در سايت خدا رفت و هنر عشق ورزيدن را در
آن تجربه كرد .
نماز براى شما اين امكان را فراهم كــرده است :
*** com.الله اكبـــر.www ***
** نماز ** تورى ست كــه ، خداى هستى توسط
آن ** بهــــترين پــــرستنده هايش ** را صــــيد
مـــى كـــــند ........!!!
عزيزان ..............
بايد در سايت خدا رفت و هنر عشق ورزيدن را در
آن تجربه كرد .
نماز براى شما اين امكان را فراهم كــرده است :
*** com.الله اكبـــر.www ***
** نماز ** تورى ست كــه ، خداى هستى توسط
آن ** بهــــترين پــــرستنده هايش ** را صــــيد
مـــى كـــــند ........!!!
عزيزان ..............
بايد در سايت خدا رفت و هنر عشق ورزيدن را در
آن تجربه كرد .
نماز براى شما اين امكان را فراهم كــرده است :
*** com.الله اكبـــر.www ***
** نماز ** تورى ست كــه ، خداى هستى توسط
آن ** بهــــترين پــــرستنده هايش ** را صــــيد
مـــى كـــــند ........!!!
خدايا تو را سپاس، مرا آفريدى،و شنوا و بينا قرار دادى،
و تو را سپاس كه مرا پديد آوردى، و از روى رحمت، آفريده اى متناسب قرار دادى،
درحالىكه از آفرينش من بى نياز بودى،
پروردگارا به اينكه مرا پديد آوردى، پس در خلقتم تناسب نهادى،
پروردگارا به اينكه آفرينشم را آغاز نمودى، و صورتم را نيكو نمودى،
پروردگارا به اينكه به من احسان كردى و در خويشتنم عافيت نهادى،
پروردگارا به اينكه محافظتم نمودى و موّفقم داشتى،
پروردگارا به اينكه بر من نعمت بخشيدى و راهنمايى ام نمودى،
پروردگارا به اينكه سزاوار احسانم كردى، و از هر خيرى عطايم كردى،
پروردگارا به اينكه مرا خوراندى و نوشاندى،
پروردگارا به اينكه بى نيازم ساختى و اندوخته ام بخشيدى،
پروردگارا به اينكه يارى ام نمودى و عزّتم بخشيدى،
پروردگارا به اينكه به من پوشاندى، از پوشش با صفايت
و بر من آسان نمودى، از رفتار كفايت كننده ات،
بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بر بلاهاى روزگار و حوادث شبها و روزها يارى ده،
و از هراسهاى دنيا، و گرفتاريهاى آخرت نجات ده،
و مرا از شرّ آنچه ستمگران در زمين انجام مى دهند كفايت كن.
فرازی از دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه
خدايا از آنچه مى ترسم مرا بس باش و از آنچه حذر مى كنم نگهدارى كن،
و در نفسم و دينم از من نگهبانى فرما و مرا در سفرم نگهدار،
و در خاندان و مالم جانشين باش و مرا در آنچه نصيبم فرمودى بركت ده،
و در نزد خويش خوارم ساز، و در ديدگان مردم بزرگم كن،
و از شرّ جن و انس سالمم بدار و به گناهانم رسوايم مساز،
و به باطنم سبكم منما، و به عملم دچارم مكن،
و مرا از نعمت هايت محروم مفرما و به غير خود واگذارم مكن.
فرازی از دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه
هو المحبوب
عشق به خدا، عشق به همه ی خوبی هاست
عاشق از معشوق رنگ پذیرد،چقدر رنگ خدایی
گرفته ای؟ همانقدر عاشق خدایی.
کـسـی کـه حـسن و خط دوست در نظر دارد ----- مــحــقــق اســت کـه او حـاصـل بـصـر دارد
چــو خــامــه در ره فـرمـان او سـر طـاعـت ----- نـــهـــادهایـــم مـــگـــر او بــه تــیــغ بــردارد
کـسـی بـه وصـل تـو چون شمع یافت پروانه ----- کــه زیــر تــیــغ تـو هـر دم سـری دگـر دارد
بـه پـای بـوس تـو دسـت کـسـی رسـیـد که او ----- چــو آســتــانــه بـدیـن در هـمـیـشـه سـر دارد
ز زهـد خـشـک مـلـولـم کـجـاسـت بـاده نـاب ----- کـــه بـــوی بـــاده مـــدامـــم دمـــاغ تــر دارد
ز باده هیچت اگر نیست این نه بس که تو را ----- دمـــی ز وســـوســه عــقــل بــیخــبــر دارد
کــســی کــه از ره تــقــوا قـدم بـرون نـنـهـاد ----- بــه عــزم مــیــکــده اکــنــون ره ســفـر دارد
دل شــکـسـتـه حـافـظ بـه خـاک خـواهـد بـرد ----- چــو لــالــه داغ هــوایـی کـه بـر جـگـر دارد
هو المحبوب
عشق به خدا یعنی ملاحظه ی جانب حق کنی،حتی اگر همه ی عالم تو را سرزنش کنند.
عشق به خدا یعنی فقط برای او باشی حتی اگر همه ی خلق تو را أبله شمارند.
عشق به خدا یعنی چیزی را که او ناخوشایند دارد خوش مدار و چیزی را که او خوش می دارد
مکروه مدار.
عشق به خدا یعنی همانطور که خویش را رعایت می کنی خلق او را رعایت کن.
عشق به خدا یعنی بزرگی فقط خاص خداست و ما بندگانی هستیم که تمام
شرافت و بزرگیمان در خشوع و بندگی برای اوست.
عشق به خدا یعنی از اینکه عشقت را جار بزنی إبایی نداشته باشی
جائیکه همه ی عاشقان دنیا عشقشان را فریاد می زنند.
قرآن میفرماید: "إن کنتم تحبّون الله فاتبعونی یحببکم الله؛(1) اگر دوستدار خدا هستید، پس از من (پیامبر) پیروی کنید تا خدا شما را دوست داشته باشد". هرچه پیروی بیشتر و خالصانه تر انجام گیرد، بر محبت و ارادت افزوده می گردد.
پی نوشت ها :
1. آل عمران(3) آیه 31.
اي بيخبر بکوش که صاحب خبر شوي
تا راهرو نباشي کي راهبر شوي
در مکتب حقايق پيش اديب عشق
هان اي پسر بکوش که روزي پدر شوي
دست از مس وجود چو مردان ره بشوي
تا کيمياي عشق بيابي و زر شوي
خواب و خورت ز مرتبه خويش دور کرد
آن گه رسي به خويش که بي خواب و خور شوي
گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد
بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوي
يک دم غريق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به يک موي تر شوي
از پاي تا سرت همه نور خدا شود
در راه ذوالجلال چو بي پا و سر شوي
وجه خدا اگر شودت منظر نظر
زين پس شکي نماند که صاحب نظر شوي
بنياد هستي تو چو زير و زبر شود
در دل مدار هيچ که زير و زبر شوي
گر در سرت هواي وصال است حافظا
بايد که خاک درگه اهل هنر شوي
خداى مهربانم ......
بــه حــرمت آن ** نــام **
كــه تــو آنــى .....!!
و بــه حــرمت آن ** صــفات **
كــه چــنانــى .....!!
بــه ** فـريـادم ** بــرس
كــه مــى تــوانــى .....
خداى مهربانم ......
بــه حــرمت آن ** نــام **
كــه تــو آنــى .....!!
و بــه حــرمت آن ** صــفات **
كــه چــنانــى .....!!
بــه ** فـريـادم ** بــرس
كــه مــى تــوانــى .....
خداى مهربانم ......
بــه حــرمت آن ** نــام **
كــه تــو آنــى .....!!
و بــه حــرمت آن ** صــفات **
كــه چــنانــى .....!!
بــه ** فـريـادم ** بــرس
كــه مــى تــوانــى .....
چقدر دلم گرفته خدایا...................
نمیدانم چه کنم...
خودت کنار من هستی...از رگ گردن هم به من نزدیک تر!
کمکم کن!
خدایا در تنهایی م تنهایم نگذار
خدایا در تنهایی م تنهایم نگذار
خدایا در تنهایی م تنهایم نگذار
عشق به خدا در قدم اوّل متوقف بر معرفت و شناخت حقیقی پروردگار است. از این رو در روایت آمده است:" کسی که گناه می کند، خدا را به مفهوم واقعی نمی شناسد".(1)
البته معرفت عقلانی کافی نیست. باید امدادها و الطاف و صفات جمال را بشناسد تا عواطف بر انگیخته شود.
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند :hamdel: فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی :Sham: دیوانة تو هر دو جهان را چه کند.
1.بحارالانوار، ج 75، ص 174.
ابراز عشق واقعی به خدا اولین راهش اینه که ترک معصت و خودسازی درونی و تمام چیزهایی که گناه محسوب میشه رو از چشم و گوشمون دور کنیم.
برزگان دین میفرمایند که برای خودسازی درونی ترک معصیت و خودسازی درونی و از اعمال روزانه هم نماز اول وقت و پس از اون انجام مستحبات
نماز موقعی خواندنش لذت بخش میشه و برای صدای اذان بیقراری میکنی که عاشق خدا شده باشی و دوست داشته باشی اونو طولانی تر کنی و دلت نیاد از پشت جانماز بلند بشی و تمام این لذات موقعی برای انسان اتفاق می افته که اول ترک گناه کنی و درونتو بسازی
اگر کسی اهلیت داشته باشد، یعنی طالب معرفت باشد و در طلب، جدیت و خلوص داشته باشد، در و دیوار به اذن الله معلمش خواهند بود!
"آیت الله بهجت "
----------------------------------
حاج آقا یه سوال داشتم ؟
آقای بهجت با خوشرویی فرمودند:
بفرمایید جوون
گفت حاج آقا چیکارکنم که از عبادت لذت ببرم ؟
آقا با همون لبخند زیباشون فرمودند: شما نمیخواد کاری بکنی که از عبادت لذت ببری !
شما لذت های دیگه(لذات دنیا) رو ترک کن لذت عبادت خودش میاد سراغت
"آیت الله بهجت "
به نظر بنده حقیر انسان باید خودش تصمیم بگیره و بین خدا (آخرت) و دنیاش یکی رو انتخاب کنه اگر خدا رو انتخاب کردن دنیا و آخرتت رو به دست آوردی
همیشه برای من سوال میشه امامان و پیامبران که مساله اونها با افراد عادی فرق میکنه ولی انسانهای وارسته ای که پس از اسلام اومدن و خدمات زیادی کردن اعم از جمع آوری احادیث معتبر و ادعیه و تفسیر قرآن و ... خیلی زمینه های مرتبط با دین و مذهب که از افرادی معمولی جامعه اون زمان بودن و چه چیزی باعث شده که خداوند این عنایات رو بهشون داشته و به چنین مقاماتی رسیده اند ؟ قطعا اولین گام اونها اراده درون خودشون بوده و از همون اول مسیر خودشون رو انتخاب کردن
و اگه ما تو این مسیرخوب پیش بریم مقدمه ای میشه برای دوستی با خداوند و...
عزیزی دیگر از آن حضرت نصیحتی خواستند، ایشان فرمود:« القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیرالله،
. قلب انسان حرم خداست. پس در حرم خدا غیر خدا را جا نده».
خداونـــدا....
نه به آن آرامشی که ارزانی ام داشتی...
نه به خودم...
نه به دیگران....
نه به ثروت...
نه به جمــال...
لــــحظه ای، مرا به حال خودم وامگذار.....!!
#خدایـــــا دوستتـــــ دارمـــ
خداونـــدا....
نه به آن آرامشی که ارزانی ام داشتی...
نه به خودم...
نه به دیگران....
نه به ثروت...
نه به جمــال...
لــــحظه ای، مرا به حال خودم وامگذار.....!!
#خدایـــــا دوستتـــــ دارمـــ
خداونـــدا....
نه به آن آرامشی که ارزانی ام داشتی...
نه به خودم...
نه به دیگران....
نه به ثروت...
نه به جمــال...
لــــحظه ای، مرا به حال خودم وامگذار.....!!
#خدایـــــا دوستتـــــ دارمـــ
نام شخصی که مناجات میکنه رو میشه بگید؟
چقدر میبینم که یه پا تو محراب یه پا لب اب هستند برخی افراد ..کاش ایمان ما ثابت باشه
چه خوب میشد که تو سرور سایت آپلود میکردین:ok:
سلام
مگه آپلودر فیلم و صوت هم داریم؟:Gig: من فک میکردم فقط آپلود عکس داریم :Gig:
اگر اشتباه نکنم این فایل صوتی رو 8 ساله که دارم :Moteajeb!: دقیق یادم نیست اما فک کنم حاج آقای خادمیان باشن .. قبلا فک میکردم حاج آقا پناهیان هستن چون صداشون
خیلی شبیهه :Gol:
:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:
بله داریم
هو المحبوب
عاشق را سرِ شرح عشق، برای غیر نیست.
امّا چو عاشق حق گشتی غیری نمی ماند
که همه چیز نشانی از او دارد،پس شرح عشق
حق را نه مانعی می ماند و نه نامحرمی.
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
[FONT=lucida grande]با سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز و محترم
[FONT=lucida grande]
مرد صیادی سه دختر داشت و هر روز یکی از آنها رو با خودش به کنار رودخانه میبرد تا در صید بهش کمک کنند و شب هنگام با سبدی پر از ماهی برمیگشت .
[FONT=lucida grande]در حالی که در یکی از روزها صیاد با دخترانش غذا میخورد . بهشون گفت : ماهی تنها زمانی در تور صیاد میوفته که از ذکر خدا غافل بشه !
[FONT=lucida grande]
یکی از دختران گفت : آیا بجز انسان کسی به ذکر و تسبیح خداوند میپردازه ؟
صیاد : همانا همه مخلوقات خداوند به ذکر خداوند میپردازه ، و به این امر ایمان دارند که او خالق آنهاست .
دختر از حرف پدرش تعجب کرد و گفت : ولی ما صدای تسبیح اونا رو نمیشنویم ؟!
پدر تبسمی کرد و گفت : هر کدام از مخلوقات خداوند زبانی دارند که بوسیله آن بتونند با هم جنسشون ارتباط برقرار کنند و با همان نیز به ذکر خداوند میپردازند.
و خداوند بر همه چیز قادر و تواناست .
فردا هنگامی که نوبت لیلی شد تا با پدرش به رودخانه بره ، تصمیم گرفت کار خاصی انجام بده
پدر به کنار رودخانه رسید ،و شروع به صید کرد، در حالیکه دعا میکرد خداوند به اونها روزی بده .. و هر بار ماهی بزرگی میگرفت دختر کوچکش لیلی ماهی رو به آب بر میگردوند !!
نزدیک غروب بود ، و پدرش قصد بازگشت به خونه رو داشت . به سبد نگاهی کرد و دید خالیه ! در حالیکه بشدت تعجب کرده بود گفت :
ماهی ها کجاست - لیلی - چیکارشون کردی ؟
ليلى: اونارو به رودخونه برگردوندم .
پدر : چطور اینکارو کردی ، تو که دیدی چقدر برای بدست آوردنشون زحمت کشیدیم !؟
ليلى: پدر دیروز شنیدم که میگفتی : " ماهی تنها زمانی در تور صیاد میوفته که از ذکر خدا غافل بشه ! "
منم دوست نداشتم چیزی که خدا رو ذکر نمیکنه وارد خانه مان بشه
صیاد در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود گفت : آری دخترم تو راست میگی .
و با سبد خالی به منزل برگشت!!؟
در اون روز امیر شهر در حال بازرسی احوال مردم بود ، زمانیکه به در خانه صیاد رسید احساس تشنگی کرد ، درب منزل رو زد ، و ازشون خواست قدری آب بهش بدهند ..
خواهر لیلی آب رو به امیر داد ، امیر از آب نوشید ، خدا رو شکر کرد، سپس کیسه ای پر از سکه بهشون داد و گفت :
دخترم این هدیه ای از طرف من به شماست ..
و امیر به راهش ادامه داد .. خواهر لیلی در رو بست ، و داشت از خوشحالی پرواز میکرد،
مادر گفت:خداوند نعمتی بهتر از ماهی ها به ما ارزانی داشت!
ولیکن لیلی گریه میکرد ، و در این شادی با اونا همراه نشد . پس همگی تعجب کردند ، پدرش گفت :چه چیزی باعث شده گریه کنی -؟
ليلى: پدر جان این مخلوق خداوند انسان به ما نگاهی انداخت - در حالیکه از ما راضی بود - پس بدانچه او به ما عطا کرد خشنود و راضی گشتیم ، حال بدین فکر کن اگر خالق این انسان به ما نظر کند در حالیکه از ما راضیست ... |؟
پدر از صحبت دخترش بیش از دینارهای بدست آمده خوشحال شد و گفت :
بی شک حمد سو ستایش از آن خداست که در منزل من شخصی را قرار داد تا ما را به یاد فضل و بزرگی او بیاندازد
عشق به خداوند تنها عشقیست که
از دو طرفه بودنش اطمینان کامل دارم
عشقتون خدایی
عشق به خداوند تنها عشقیست که
از دو طرفه بودنش اطمینان کامل دارم
عشقتون خدایی
عشق به خداوند تنها عشقیست که
از دو طرفه بودنش اطمینان کامل دارم
عشقتون خدایی
هر قدر دستانت به سوی خدا درازتر باشد به طرف بنده کوتاه تر می شود .......
هر قدر دستانت به سوی خدا درازتر باشد به طرف بنده کوتاه تر می شود .......
هر قدر دستانت به سوی خدا درازتر باشد به طرف بنده کوتاه تر می شود .......
[h=1]با چه كاری می توان به شوق لقاء الله رسيد؟[/h]
[/HR]
المحجّه البيضاء:
في أخبارِ داودَ عليهالسلام أنَّ اللّهَ عز و جل أوحى إلَيهِ: ... يا داودُ ، إنّي خَلَقتُ قُلوبَ المُشتاقينَ مِن رِضواني ، وَنعَّمتُها بنُورِ وَجهي ... فقالَ داودُ : يا رَبِّ ،بِمَ نالُوا مِنكَ هذا ؟ قالَ : بحُسنِ الظَّنِّ ، والكَفِّ عَنِ الدُّنيا وأهلِها ، والخَلَواتِ بِي ومُناجاتِهِم لِي ، وإنَّ هذا مَنزِلٌ لا يَنالُهُ إلاّ مَن رَفَضَ الدُّنيا وأهلَها ، ولَم يَشتَغِلْ بشيءٍ مِن ذِكْرِها ، وفَرَّغَ قَلبَهُ لِي واختارَني على جَميعِ خَلقي .
المحجّة البيضاء :
دربــاره اخـبار داود عليه السلام آمـده اسـت كـه خداوند عز و جل به او وحى فرمود : اى داود ! من دلهاى مشتاقان را ، از خشنودى خود آفريدم و آنها را به نور ذات خود ، در ناز و نعمت قرار دادم ...
داود عرض كرد : پروردگارا ! به چه وسيله به اين مقام نزد تو، رسيدند؟ فرمود: به خوش گمانى و دور نگه داشتن خويش از دنيا و اهل آن و خلوت كردن و مناجات نمودن با من . و اين مقامى است كه بدان دست نيابد ، مگر كسى كه دنيا و اهل آن را به كنار نهد و هرگز از آن ياد نكند و دلش را براى من خالى گرداند و مرا بر همه آفريدگانم برگزيند .
المحجّه البيضاء : 8 / 59 -61 منتخب ميزان الحكمة : 504
بالاخره یک موقعیتی می آید، ما را از این طرف و از آن طرف مضطر میکنند و یک باره ما را میگیرند.
رابطه ی ما با آنها خیلی مفصل است.محبت هایی که خودتان نسبت به اولاد دارید را حساب کنید،محبت خدا را چند هزار برابر آن خواهید یافت.
محبت ائمه هم همین جور؛ آنها ما را به همین سادگی رها نمی کنند،منتها ما نمی دانیم.
ما بچه هستیم، بچه کجا از محبت پدر و مادرش خبر دارد؟
چه میداند او شب نمی خوابد و بالای سر اولادش می نشیند.
آیا بچه شیری می داند؟وقتی ما را در پیشگاه خدا و پیغمبر و ائمه بگذارند،حکم بچه شیر خوار را داریم...
طوبی محبت. مرحوم دولابی
سلام
این فایل اسلاید رو حتما دانلود کنین ...:ok::Gol:
http://s3.picofile.com/file/8224847926/New_Microsoft_PowerPoint_Presentation.ppsx.html
برخی از احادیث قدسی این تاپیک در اون گذاشته شده و ان شاءالله مورد استقبال قرار بگیره و یکی از کارهای انجمن اسک دین هستش دیگه ...:Nishkhand::Sham:
نظرتونو و پیشنهاداتون رو هم در پروفایل بنده بگید .. ممنون :Gol:
. امام صادق (ع) میفرماید: «آداب دعا را حفظ کن و ببین چه کسی را میخوانی و چگونه میخوانی و برای چه میخوانی».(1)
شخصی از امام صادق (ع) سوال کرد: خدا در قرآن میفرماید: « ادعونی استجب لکم» ولی او را میخوانیم و اجابت نمیشود! حضرت فرمود: «آیا خدا خُلف وعده میکند؟» عرض کرد: نه، فرمود: «پس علت چیست؟» عرض کرد: نمیدانم. حضرت فرمود: «هر کس دستورهای الهی را اطاعت کند و او را با شرایط و آداب دعا کند، خداوند دعایش را مستجاب میکند».(2)
پینوشتها:
. بحارالانوار، ج 90، ص 322.
2. مکارم الاخلاق، ج 2، ص 20.
هو المحبوب
عشق آن است که چون جفا بینی وفا بیش کنی
و چون وفا بینی،سر سپاری.
و عشق به خدا آن است که هیچ جز او نبینی.
حسرتش به دلم مونده،
که یکبار نمازی قسمتم بشه ،
بدون یادی از دنیا ؛ پر از یاد خدا !
دلم به دو رکعتش هم راضیست ...
جلوه صفات حق
در خرابات مغان نور خدا ميبينم
اين عجب بين که چه نوري ز کجا ميبينم
جلوه بر من مفروش اي ملک الحاج که تو
خانه ميبيني و من خانه خدا ميبينم
خواهم از زلف بتان نافه گشايي کردن
فکر دور است همانا که خطا ميبينم
سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب
اين همه از نظر لطف شما ميبينم
هر دم از روي تو نقشي زندم راه خيال
با که گويم که در اين پرده چه ها ميبينم
کس نديدهست ز مشک ختن و نافه چين
آن چه من هر سحر از باد صبا ميبينم
دوستان عيب نظربازي حافظ مکنيد
که من او را ز محبان شما ميبينم
چه زیباست وقتی صدایسش میزنی ...
الهـــــــــــی ؟؟؟
و او جواب می دهد....
عبــــــــدی !!
چه زیباست وقتی صدایسش میزنی ...
الهـــــــــــی ؟؟؟
و او جواب می دهد....
عبــــــــدی !!
خدایادلتنگیم به وسعت اسمان بیکرانت شد،به نگاهت محتاجم *-*
خدایادلتنگیم به وسعت اسمان بیکرانت شد،به نگاهت محتاجم *-*