دلايل قرآنی براي عدم جدايي دين از سياست

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دلايل قرآنی براي عدم جدايي دين از سياست

با مروري كوتاه بر قوانين اسلامي و آيات قرآن روشن مي‏گردد كه اسلام ديني است جامع و همه سونگر كه تمام ابعادزندگي انسان (فردي اجتماعي دنيوي اخروي مادي و معنوي) را در نظر گرفته و همان گونه كه مردم را به عبادت و يكتاپرستي دعوت نموده و دستورات اخلاقي و مربوط به خودسازي فردي را دارد .

احكام و دستوراتي در مورد مسائلحكومتي سياسي اقتصادي اجتماعي قضايي و مربوط به اداره صحيح جامعه روابط بين المللي حقوقي و ... داراست ومقررات قضايي حقوقي روابط اجتماعي مسائل اقتصادي تربيتي و ... دارد و بديهي است كه اجرا و پياده كردن چنيناحكام و دستوراتي بدون قدرت اجرايي امكان پذير نيست

و حكومت ديني به معناي صحيح آنحكومتي است كه جامعه را بر اساس قوانين الهي اداره كند و زمينه‏هاي رشد و استعدادها و امكان رسيدن انسانها بهكمال و ايجاد جامعه‏اي برين صالح و شايسته را براي مردم آماده كند

و با فسادهاي اخلاقي اجتماعي و ... مبارزه كند

سيره و روش رسول اكرم (ص) نشان دهنده اين است كه ديناز سياست جدا نيست وخود آن ضمن تشكيل حكومت مسووليت اجرايي و قضايي آن را بر عهده داشت.

اميرالمومنين علي (ع) نيز حكومتي بر اساس عدل و اجراي دستورات الهي بنا نهاد و ... پس تشكيل حكومت ازضروريات دين اسلام است

و آيات فراواني در اين زمينه وجود دارد؛ از جمله:

1- آيات مربوط به امر به معروف و نهي از منكر (آل عمران -104 110 ؛ توبه 71)

2- اطاعت از اولي الامر (نسا 59 65 10)

3- نپذيرفتن ولايت و سرپرستي بيگانگان كافران و ظالمان (آل عمران 28 118 ؛ نسا 6 141 144 ؛ مائده 51 57 هود113)

4- ولايت پيامبر و ولايت مومنين بر يكديگر (احزاب 6 ؛ توبه 71 )

5- مشورت با مومنين (آل عمران 115 151 ؛ شوري 38)

6- نجات مظلومين و مستضعفان (نسا 75) و همه آيات مربوط به جهاد و دفاع.

7- هدف از دين و بعثت انبيا برپايي عدالت اجتماعي و قوانين الهي است (نسا 58 135 ؛ حديد 29 ؛ مائده 8 ؛ نحل90)

8- نهي از حكم به غير دستورات الهي (مائده 44 45 47 50)

9- خصوصيات جامعه اسلامي (اعراف 157 ؛ فتح 29)

10- لزوم وجود نيرو و تجهيزات براي حكومت اسلامي (انفال 60)

11- رهبر و كسي كه مردم از او اطاعت و پيروي مي‏كنند بايد از همه اصلح باشد (يونس 35)

12- سرانجام دين خدا بر همه اديان و مكاتب پيروز مي‏گردد و حكومت در دست صالحان قرار مي‏گيرد (قصص 5 ؛فتح 28 ؛ توبه 33)

13- نمونه حكومت انبيا در قرآن مانند حكومت داود و سليمان (ع) (نمل ص 26)

و روايات در اين زمينه زياد است ازجمله روايتي است كه صدوق در كتاب «علل الشرايع» نقل كرده است

كه فضل بن شاذان از امام رضا(ع) پرسيد: چراخداوند دستور داد كه از اولو الامر اطاعت كنيد؟

حضرت در ضمن جواب فرمودند: اگر خداوند امامي كه امين و حافظدستورات الهي باشد براي مردم قرار ندهد دين از بين مي‏رود و سنت‏ها و دستورات الهي دگرگون مي‏گردد (عللالشرايع ج 1 باب 182 حديث 9) و نامه اميرالمومنين به مالك اشتر و ...

سنت ائمه و آیات اللهی دلایل محکمی است بردخالت دین در عرصه اجتماع وسیاست و

همه اينها دلالت بر عدم تفكيك سياست ازاين دين دارند

.

هر چیزی که در دنیا خلق میشود از طریق یک واسطه با خالق خود در ارتباط است ، رایانه ها به واسطه سیستم عامل ، ابزارها به واسطه تکیه گاه و انسانها هم از طریق دین با خالق خود در ارتباط اند، حال کیفیت و کارکرد این واسطه ها بستگی به ساختار و شیوه استفاده از آن مربوط است. یک سیستم عامل بگونه ای است که هر فردی با هر عقاید و دانشی قادر به استفاده از آن میباشد. حال آنکه اگر دین بگوید زنا نکنید چون عواقب بدی دارد ،این کاملا منطقی و درست است و همه آن را میپسندند. اما زمانی که بخواهیم از دید سیاسی به این موضوع بنگریم : "هر کس مرتکب عمل زنا شود محکوم به اعدام است" در این صورت دیدگاه انسان نسبت به دین 180 درجه عوض میشود چرا که یک واسطه (دین)باید بگونه ای باشد که بتواند شخص گنهکار را متوجه اشتباه خود بکند، همانگونه که عرض کردم کیفیت این واسطه که بوسیله خداوند متعال طراحی شده بی عیب و نقص است ولی کارکرد آن از عهده انسان خارج است .به این دلیل است که مخلوط دین و سیاست یک اشتباه محض است .نتیجه : دین به تنهایی چهره زیبایی دارد ولی واسطه یه کشور با خدا نیست واسطه انسان با خداست و سیاست واسطه کشور با دنیاست.

موضوع قفل شده است