با سلام و خداقوت
ببنید این فقط یه شوی لباس هست همه مدلها که مورد قبول نیست حتما لباسهایی که مدل اسلامی رو نداشته باشه رد میشه
یاحق
معذرت میخوام که کلامم رو با سلام شروع نکردم
سلام علیکم
پس ملاکمون برای اینکه چه لباسی مدل اسلامی رو داره چه لباسی نداره ، چیه؟
خوبه یه بحث کارشناسی اسلامی هم تو این زمینه داشته باشیم
{کارشناسی یعنی مستند و قابل انتشار جوری که وقتی یه زن مسلمون که کارش تحقیق تو این زمینه نیست بتونه با اطمینان به ملاک ما اون الگویی که بهش ارائه میدیم رو استفاده کنه
و با اعتماد به کارشناسان مذهبی و هنرمند مجبور نباشه ساعت ها وقت صرف کنه}
ببخشید تصور بنده این بود که این الگو ها حجاب اسلامیه
پس ملاکمون برای اینکه چه لباسی مدل اسلامی رو داره چه لباسی نداره ، چیه؟
خوبه یه بحث کارشناسی اسلامی هم تو این زمینه داشته باشیم
{کارشناسی یعنی مستند و قابل انتشار جوری که وقتی یه زن مسلمون که کارش تحقیق تو این زمینه نیست بتونه با اطمینان به ملاک ما اون الگویی که بهش ارائه میدیم رو استفاده کنه
و با اعتماد به کارشناسان مذهبی و هنرمند مجبور نباشه ساعت ها وقت صرف کنه}
ببخشید تصور بنده این بود که این الگو ها حجاب اسلامیه
خیلی ممنون از اینکه نظرتون رو تو این تایپک مطرح می کنید یه خواهشی که دارم به جز تصاویر تایپک مطالب رو هم مطالعه کنید.
مجبور نباشه ساعت ها وقت صرف کنه
میشه واضح تر توضیح بدید؟
ببخشید تصور بنده این بود که این الگو ها حجاب اسلامیه
متن زیر تصویر داره میگه که اون عکس مربوط به یک شوی لباس هست
حالا مشکل کجاست؟
یه خواهشی که دارم به جز تصاویر تایپک مطالب رو هم مطالعه کنید.
شرمنده
از بس شما (ماشاءالله) مطلب زیاد داشتید که فرصت اندک من اجازه نمی داد کامل همشون رو مطالعه کنم
اما بعضی مطالب اصلی و تصاویر قاعدتا جوری هستند که اصل کلام رو بیان کنند
متن زیر تصویر داره میگه که اون عکس مربوط به یک شوی لباس هست
حالا مشکل کجاست
شما نوشته بودید: برگزاری شوی زنده لباس و توجه به مد اسلامی از راهکارهای فائق آمدن بر مشکلات فراگیر بدپوششی است.
جمله بالابه خواننده میگه که این مدل که دارید می بینید یکی از مدل های اسلامیه
نقل قول نوشته اصلی توسط حسن آقا نمایش پست ها
مجبور نباشه ساعت ها وقت صرف کنه
میشه واضح تر توضیح بدید؟
منظورم اینه که باید بخشی باشه که نتیجه یک سری تحقیقات عمیق علمی و دینی رو در یک قالب کاربردی برای آن زن مسلمان ایرانی که خود توانایی اینگونه تحقیقات رو نداره بیان کنه
یعنی ملاک دست شون بده و برای این ملاک نمونه هم ارائه کنه
شرمنده اگه با نظرات خام ام تو زحمت میندازم شما رو
خیلی ممنون از توجه شما
بله میشه تصویر رو تغییر داد البته کسی تو کار طراحی پوشاک باشه متوجه هست ولی همون طور که شما اشاره کردید اگه وارد نباشه تو این زمینه براش سوال برانگیز خواهد بود
ممنون از اینکه به پیام های بنده احترام میذارید و به اونا جواب میدید
اما اون عکس یه نمونه بود، تصاویر بالای اون که زیر نویس هم نداره شبهه انگیز تره
مثلا این شبهه در ذهن خواننده میاد که شما به عنوان یه کارشناس، حجاب زمان صفویه را به اونا پیشنهاد میدید
کلا حرف اصلی من همین بود که :«که باید بخشی باشه که نتیجه یک سری تحقیقات عمیق علمی و دینی رو در یک قالب کاربردی برای آن زن مسلمان ایرانی که خود توانایی اینگونه تحقیقات رو نداره بیان کنه
یعنی ملاک دست شون بده و برای این ملاک نمونه هم ارائه کنه»
و در اصل قصد اینکه صرفا به مطلب شما اشکال بگیرم رو نداشتم
البته اشکالاتی هم که گفتم صرفا برای بهبود کیفیت مطالب بود نه برای لجاجت یا سنگ اندازی
اتفاقا کاری که شما کردید خیلی تحسین برانگیزه و کاری جدیدیه
خدا بر توفیقات شما بیفزاید
مثلا این شبهه در ذهن خواننده میاد که شما به عنوان یه کارشناس، حجاب زمان صفویه را به اونا پیشنهاد میدید
اونجا بستن یه نوع شال هست هدف از کنار هم گذاشتن این دو عکس اینکه می تونیم از مدل و المانهای ایرانی برای لباسهامون استفاده کنیم و همچنین هدف این بود که، زن ایرانی داشتن حجابش فقط برای این دوره نیست جایگاه زن ایرانی همیشه مهم بوده و علت پوشش سر و داشتن چادر و پوشش های دیگه قبل اون تصویر توضیح داده شده وقتی کلی مطالب رو مطالعه کنید بهتر متوجه موضوع میشید.
کلا حرف اصلی من همین بود که :«که باید بخشی باشه که نتیجه یک سری تحقیقات عمیق علمی و دینی رو در یک قالب کاربردی برای آن زن مسلمان ایرانی که خود توانایی اینگونه تحقیقات رو نداره بیان کنه
یعنی ملاک دست شون بده و برای این ملاک نمونه هم ارائه کنه»
خیلی وقتها خانومهای ما سر در گم هستند و نمی دونند نوع پوششی که دارند از نظر اسلامی مناسب هست یا نه داشتن همچین مباحثی خیلی خوبه
تو همین تایپک منتظر نظر کاربرا هم بودم که خیلی کم پاسخ دادند.http://www.askdin.com/thread30991-34.html#post406830
ب نظر من هم مسئولین موثر هستند ک از ورود لباس های مد غربی چه ساخت داخل باشه و چه خارج جلوگری بکنن و هم خود ما مردم اگ مثلن من خریدار شلوار پاره و برخی مانتو ها و ساپورت کوتاه وتنگ و حتی گردنبند و دستبندی ک آرم شیطان پرستی و گروه های مشهور غربی روشه نخرم خیلی شرایط تغییر میکنه.شاید اینجا جاش نباشه ولی کاش میشد حداقل ما مذهبیا نوشابه های کوکاکولا پپسی و اجناس مارک 3×4 و بیک رو دیگ نخریم و خواهشا از وایبر استفاده نکنیم.انشااللاه ک روزی همچین اتفاقی بیفته.:Doaa:
عالم دیگر مراحل و منازل متعدد دارد. بر حسب آموزههای دینی هر مرحله وضع خود را خواهد داشت، از این رو در دو محور باید بحث شود:
1ـ در روایتی آمده که وقتی فاطمه بنت اسد (مادر امیر مؤمنان) فوت کرد، رسول خدا عبای مبارکش را داد که با آن مادر علی(ع) را کفن نمایند. وقتی علت این کار را جویا شدند، حضرت فرمود: روزی به فاطمه بنت اسد گفتم: مردم در روزی که از قبورشان خارج میشوند، در معرض دید عموماند. ایشان از پیشآمد این حادثه اندوهگین شد و صیحهای زد و گفت: وای بر آن برهنگی. از این رو لباس خود را برای او کفن قرار دادم و در نماز میت دعا کردم که کفن او نپوسد تا زمانی که داخل بهشت گردد.(1)
از این حدیث معلوم میشود که کفنها میپوسند، در نتیجه هنگام خروج از قبور همه مردم برهنه خواهند بود، مگر آنهایی که به اذن الهی کفنشان نپوسد یا بر آنها لباسی پوشانده شود.
1ـ بعد از حسابرسی وقتی آدمی بر اساس اعمال خود، در جایگاه خاصی از دوزخ و بهشت قرار گرفت، پوشش خاص جهنمی و بهشتی در بر میکند. در آیات متعدد درباره پوشش بهشتیان سخن گفته شده، از جمله فرمود: «ویلبسون ثیاباً خُضراً من سندس و استبرق؛ آنها لباسهای فاخر و زیبایی به رنگ سبز از حریر نازک و ضخیم دربر میکنند».(2) در آیه دیگر فرمود: «ولباسهم فیها حریر؛(3) آنها در بهشت از حریر است».(3) از این گونه آیات به دست میآید که در بهشت زیباترین پوشش برای انسانهای مؤمن وجود دارد.
در روایات نیز درباره لباسهای اهل بهشت مطلب فراوان آمده،(4) درباره اهل جهنم نیز پوشش مطرح است، ولی لباس آنها متناسب با دوزخ است. در روایتی آمده که هر کدام از اهل جهنم متناسب با عذاب خود و جرمهایی که مرتکب شدهاند، لباسهای آتشی دربر میکنند و پیوسته در آن لباس گرفتار عذاباند.(5)
بنابر این در مقطعی قبل از حسابرسی همگان برهنه خواهند بود مگر عدة خاصی به اذن الهی، که از لباس خاصی نظیر کفن بهرهاند، اما پس از حساب، پوشش همگان خواهند بود، ولی هر کس متناسب با عملکرد خود پوشش دارند. برخی پوششهایشان رنجآور و برخی لذتبخش است.
پینوشتها:
1. بحار الانوار، ج 6، ص 232، نشر احیاء التراث العربی، بیروت ـ 1403ق.
2. کهف (18) آیه 31.
3. حج (22) آیه 23.
4. بحار الانوار، ج 7، ص 190.
5. همان.
پیامبر (صلى الله علیه وسلم) می فرماید: « صِنْفَانِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ لَمْ أَرَهُمَا… وَنِسَاءٌ کَاسِیَاتٌ عَارِیَاتٌ مُمِیلَاتٌ مَائِلاَتٌ رُءُوسُهُنَّ کَأَسْنِمَةِ الْبُخْتِ الْمَائِلَةِ لاَ یَدْخُلْنَ الْجَنَّةَ وَلاَ یَجِدْنَ رِیحَهَا وَإِنَّ رِیحَهَا لَیُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ کَذَا وَکَذَا».
معنی: دو گروه از اهل دوزخ می باشند که مثل آنها را مشاهده نکرده ام… دسته دوم زنانی هستند که ظاهراً لباس پوشیده اند اما در حقیقت و عریانند، دور از راه حق، و موهای سرشان را چنان در یک جا جمع میکنند که به کوهان کج شترها می ماند این نوع زنان داخل جنت نمی شوند حال آنکه بوی جنت از مسیرهای چنین و چنان (کنایه از بعد مسافت) به مشام می رسد».
تعلیم و تربیت فرزندان‚ یکی از اصلی ترین وظایف والدین است‚ اما متا›سفانه در جامعه ما با توجه به این که نهادهایی هم چون آموزش و پرورش و رسانه های جمعی قابل اعتماد تلقی می شوند‚ برخی از پدران و مادران این مسئولیت سنگین خود را فراموش کرده اند. به عبارت دیگر‚ نه فرصتی برای تربیت فرزندان وجود دارد‚ نه علم آن; و نه اهمیتی که والدین را وادارد تا بیشتر از غذای شب و لباس فرزندانشان‚ به فکر تربیت فکری و معنوی فرزندانشان باشند. کودکان در کنار دوستان‚ در کوچه ها‚ در مقابل تلویزیون ها و رایانه ها بدون داشتن معلمی معنوی به بلوغ می رسند و والدین در تعجب اند که چرا رفتار کودکانشان این قدر متفاوت با آنهاست; آنان هنوز مشکل را درنیافته اند. این مشکل به دلیل فراموشی اصلی ترین وظیفه پدری یا مادری - یعنی تربیت معنوی فرزندان - است. تقویت و تکامل شخصیت فرزندان و کنترل و تنزیه آنها از هرگونه عیب و نقص ممکن‚ سنگین ترین مسئولیتی است که بر دوش والدین است. http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6435/6828/81994
[TD="align: center"]کودک هر آنچه دارد از آغوش مادر است[/TD]
[TD="align: center"]گر زشت خوی باشد و گر نیک محضر است[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]در دفتر معلم و آموزگار نیست[/TD]
[TD="align: center"]آن تربیت که زاده دامان مادر است[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]در دست مادران خردمند باهنر[/TD]
[TD="align: center"]خوش بختی و سعادت ابنای کشور است[/TD]
[/TR]
بانوان محترم! مسئولید همه، مسئولیم همه. شما مسئول تربیت اولاد هستید، شما مسئولید که در دامن های خودتان اولاد متقی بار بیاورید، تربیت کنید و به جامعه تحویل بدهید. همه مسئول هستیم که اولاد را تربیت کنیم، لکن در دامن شما بهتر تربیت می شود. دامن مادر بهترین مکتبی است از برای اولاد. خانه های شما باید خانه تربیت اولاد باشد. منزل علماست منزل شما و منزل تربیت علمی، تربیت دینی و تهذیب اخلاق. توجه به سرنوشت اینها بر عهده پدران است و بر عهده مادران، مادرها بیشتر مسئول هستند و مادرها اشرف هستند. شرافت مادری از شرافت پدری بیشتر است. تأثیر مادر هم در روحیه اطفال از تأثیر پدر بیشتر است.ازاین رو پدر و مادر همچنان که متعهد به تغذیه بدنی او هستند، نسبت به غذای روح او نیز باید متعهد باشند؛ زیرا غذای روحی و عاطفی در رشد و نمو صحیح شخصیت کودک اهمیت انکارناپذیری دارد. وقتی کودک حس کرد که پدر و مادر از او غافل هستند و به او عنایت و محبت ندارند، در دل او کینه ای نسبت به آنها پدید می آید و بنابراین به فکر انتقام از اجتماعی که در آن زندگی می کند، می افتد.
از 205 کشور در دنیا، در 80 کشور زنان دارای مهریه و نفقه هستند؛ بنابراین زن غربی که باید به سرکار برود و باید نفقه خود را تامین کند آیامی توانیم با قوانین پیشرفته اسلامی از او توقع مادری داشته باشیم؛ برای چنین زنانی باید مهد کودک وجود داشته باشد درصورتی که ما در اسلام مهد کودک نداریم ولی برای کمک به مادر دایه تعریف شده با شرایط خاص آنهم تعداد کم و...
[FONT=arial]متاسفم
که زنای هم وطنم چه احت گول غرب ومیخورن
وبامانتوهای جدیدی که امده
دارن کم کم کل حجابشونو زمین میزارن
بخداخجالت داره
خجالت داره که دارین اشک آقارودرمیارین
خدایاخودت همرونجات بده:Ghamgin:
آموزش حدود شرعى و مراعات آن ها نه تنها نشانه ی عقب ماندگى و یا محدود سازى فرزندان نیست، بلكه خود نشانگر دقت و توجه یك خانواده به حدود رفتار اجتماعى است. هر قدر فرهنگ یك خانواده بالاتر باشد، به جزئیات و دقایق زندگى و از آن جمله روابط اجتماعى با دیگران، توجه بیشترى مىكند. دخترى كه در برخورد با افراد نامحرم از نظر پوشش مراعات مىكند و نیز رفتاری متین و مطابق دین در مقابل آن ها دارد، سطح فكر و فرهنگ خود را نشان مىدهد.
فرهنگ يك قوم در وجوه مختلف زندگي آنان از قبيل صنعت، اقتصاد، مديريت، شهرسازي، معماري و هنر تجلي مي كند و به منزله روحي است كه در كالبد تمدن آن قوم جريان دارد و هر يك از اين جنبه ها، آينه اي است كه چون در آن نيك بنگريم، مي توانيم چهره آن روح حاكم و آن فرهنگ كلي جامعه را مشاهده كنيم.
رابطه لباس و فرهنگ به اندازه اي قوي است كه وقتي يك خارجي و غريبه وارد محيطي مي شود نخستين علامتي كه او را مي شناساند همان لباس اوست. گويي انسانها با لباس خود با يكديگر صحبت مي كنند و هر كس به زبان لباس خويش خود را معرفي مي نمايد كه من كيستم و از كجا آمده ام و به چه دنیايي و فرهنگي تعلق دارم. انسان بسته به اينكه براي جهان بيني خويش چه معنايي قائل باشد، خود را چگونه موجودي بشناسد، چه سرنوشتي براي خود تصور مي كند.
فرهنگ يک کشور سرمايه تمام عيار آن کشور است که حتي با معادن طلا و جواهر و يا نفت و گاز برابري نمي کند. فرهنگ يک کشور زائيده صدها سال تلاش و پيگيري عالمان و زاهدان و دلسوزانيه که عمرشون رو در راه اعتلاي آن قرار دادند.
حال چه شده که اين فرهنگ اين قدر زود توسط عده اي در حال تغييره.
در فرهنگ اصيل اسلامي و ايراني آنقدر زن و شان او دست نايافتني بود که حتي نام کوچک او را کسي نمي دانست و او را با لقب فرزند ذکور و يا همسر مي شناختند و اينک زن و دختر ايراني در مورادي آنقدربرهنگي در پوشش دارند که هيچ ستر و عفافي براي آنان نيست .
همانطور که افراد در شرایط مختلف، طرز گفتارشان ممکن است تغییر کند (مثلا با دوستانشان خودمونی حرف میزنند، ولی در مجامع رسمی اندکی با تکلف سخن میرانند). در مورد لباس نیز همین امر صادق است: در مواقع فراغت غیررسمی و بیتکلف لباس میپوشند اما در مناسبتهای رسمی و در مقابل دیگران لباس مرتب و رسمی میپوشند. همانطور که شرکت در مراسم تدفین با لباس جین و تیشرت نامناسب است؛ در یک جشن خودمونی پوشیدن لباس شب مناسب به نظر نمیآید.
[FONT=Nassim]درزبان فارسي براي لباس ، واژه هاي ‹‹ پوشش›› و ‹‹ پوشاك ›› را داريم و فعل پوشيدن و پوشاندن را به كار مي بريم . درعربي بيشتر ‹‹ لباس ›› و درزبان انگليسي لفظ clothes و dress به كار مي رود . حال اگر دقت كنيم مي بينيم درفارسي ، لفظ لباس كه همان پوشش است ، ازمصدر پوشيدن گرفته شده كه به معني پنهان كردن و از نظر دوركردن است ، اگر كسي فرضا بگويد كه معناي اصلي پوشيدن ، همان ‹‹ به تن كردن ›› است ، بازهم مدعاي مارا ثابت كرده است . آنچه از واژه هاي پوشش ، پوشاك و پوشيدن فهميده مي شود ، اين است كه لباس براي مردم ما ، وسيله اي براي پوشاند تن وننماياندن آن است و اين مقصود و غرض و غايتي كه مردم ما از لباس در نظر داشته اند به طور طبيعي و دقيقا به دلايل فرهنگي ومعنوي ، در انتخاب اين واژه جلوه گرشده است يعني هر فارسي زبان ، چه سواد و چه بي سواد ، وقتي كلمه پوشش و پوشيدن را به كار مي برد ، بامفهومي كه از آن نزد خود دارد ، درعمق ضمير ناخود آگاهش كه بافرهنگ اصيل او مرتبط است ، از لباس و لباس به تن كردن ، پوشيده بودن و پوشيده ماندن را ارده مي كند .
[FONT=courier new]اگر به ريشه كلمه ‹‹ لباس ›› هم توجه كنيم شبيه همين نكته رادر خواهيم يافت .مصدر ‹‹ لبس ›› درعربي به معناي به اشتباه افتادن و چيزي را باچيز ديگر همانند پنداشتن و چيزي را به جاي چيز ديگر گرفتن است و ‹‹ لبس ›› در عربي به معني ‹‹ شبهه و اشكال عدم وضوح ›› آمده است . درزبان فارسي نيز تلبيس و التماس به همين معني عوض كردن و به صورت ديگر در آوردن و به اشتباه انداختن به كار رفته است . حال مي بينيم كه لباس كه با اين معاني هم ريشه است . درذهن اعراب اين معني را مي رساند كه وسيله اي است براي از نظر دور داشتن شكل اصلي بدن و تغيير شكل دادن آن و آن را به شكل و گونه ديگر در آوردن و همانند با چيزي ديگر كردن ، وباز مي بينيم كه فرهنگ يك قوم چگونه درزبان آن مستتر ومتجلي است .
[FONT=Nassim]لفظ ديگري كه در عربي براي لباس وجود دارد ‹‹ شعار ›› است ومعناي شعار ‹‹ عبارت و علامت [FONT=Nassim]مخصوصي است كه يك گروه آن را وسيله معرفي خود قرار مي دهند ، درزبان فارسي شعارمعمولا به معناي دوم به كار مي رود . در زبان عربي اشعار هم به معني لباس آمده است و هم به معني علامت و جمله اي كه مشخص كننده يك جماعت است . جان كلام اين است كه لباس هركس بابينش و روش او ارتباط دارد و بيان كننده مكنونات ضمير و مشخص كننده شخصيت اوست . ما مي گوييم لباس هركس شعار اوست كه با آن موضع خود را به ديگران اعلام مي كند و خود را مي شناساند . حال وقتي به كتاب لغت مراجعه كنيم ، مي بينيم كه اتفاقا يكي از الفاظي كه به معني لباس نيز آمده است همين لفظ‹‹ شعار›› است واين امر به هيچ وجه اتفاقي نيست و اين اشتراك در لفظ دقيقا ناشي از اشتراك درمعني است و ناشي ازآن است كه اين مردم درعمق جان و فرهنگ خود لباس را درحكم شعار و شعار را به منزله لباس مي دانند . پس مي توان گفت كه هركس وقتي لباسي را به تن مي كند ، درحقيقت به تعظيم شعائر فرهنگي پرداخته است كه آن لباس بدان تعلق دارد وما كه لباس غربي مي پوشيم همواره درحال تعظيم شعائرغربي هستيم .
[FONT=WebRoya]حکم بن مسکین گوید:
سعیده و منّه خواهران محمدبن ابی عمیر برای من نقل کردند که ما بر امام صادق(علیه السلام) وارد شدیم و پرسیدیم: آیا جایز است زن به زیارت برادر مسلمانش برود؟
فرمود: بله . پرسیدیم آیا می تواند با او مصافحه کند؟
فرمود: از زیر لباس مانعی ندارد.(در این هنگام) یکی از آنها گفت: این خواهر من به زیارت برادران مسلمانش می رود؛ امام (به او) فرمود: وقتی به زیارت برادر مسلمانت می روی لباس رنگارنگ (و جذّاب) نپوش
(زن ایرانی در کالبد مدل پوشاک غربی ؛ چرا؟) بسم الله الرحمن الرحیم... جواب این سوال واضحه.....زن ایرانی در کالبد زن غربی رفته چون:1.اونی رو میخوره که غرب میخواد2.اونی رو میبینه که غرب میخواد(ماهواره و حتی تلوزیون خودمون و خندهوانه ی لعنتی)3.توی خونه ای زندگی میکنه که غرب میخواد(از نظر معماری)4.توی آشپزخانه ای آشپزی میکنه که غرب میخواد(آشپزخانه اپن...نمایشگاه ناموس)5.کتابایی رو میخونه که غرب میخواد(خیلی از دروس دانشگاه)6.توی دانشگاه مختلطی میره که قطعا بهش نگاه جنسی میشه(حتی اگر با پوشیه بره)و این رو غرب میخواد7.از بازاری خرید میکنه که غرب لباساشو تامین میکنه 8.سرکار میره بجای خونه داری که غرب میخواد(سیاستمدار اسراییلی:زنان ایرانی را به بیرون خانه بکشانید) وو....... با همه ی اینا توقع دارید زن مسلمان چیزی ازش بمونه؟؟ نگاه نکنیم به تعداد چادری هامون،خیلی هاشون ظاهرا پوشیده هستند امام مملو از عقاید غربی هستند... بنده 6 ساله تحقیق میکنم،دختری که تن به دانشگاه مختلط میده،قطعا عقیده اش غربیست... خانمی که اشتغال بیرون رو به خانه داری ترجیح میده قطعا شکار شده ی غربه.. حالا شما بگید افراطی....بنده حاضرم این حرف ها را بنویسم و در قبرم بگذارم...اگر دروغ بود آتش قبرم.. به خدای محمد قسم میخورم اونچه از دین فهمیدم مخالف اختلاط دانشگاه های امروز هست.... مگر حضرت نفرمودند:از اختلاط در جامعه جلوگیری کنید زیرا جامعه دچار دردی خواهد شد که درمان نخواهد داشت... درد بی درمان را نمیبینیم؟ زن ایرانی در کالبد زن غربی.... و حالا درمان کنید....
(زن ایرانی در کالبد مدل پوشاک غربی ؛ چرا؟) بسم الله الرحمن الرحیم... جواب این سوال واضحه.....زن ایرانی در کالبد زن غربی رفته چون:1.اونی رو میخوره که غرب میخواد2.اونی رو میبینه که غرب میخواد(ماهواره و حتی تلوزیون خودمون و خندهوانه ی لعنتی)3.توی خونه ای زندگی میکنه که غرب میخواد(از نظر معماری)4.توی آشپزخانه ای آشپزی میکنه که غرب میخواد(آشپزخانه اپن...نمایشگاه ناموس)5.کتابایی رو میخونه که غرب میخواد(خیلی از دروس دانشگاه)6.توی دانشگاه مختلطی میره که قطعا بهش نگاه جنسی میشه(حتی اگر با پوشیه بره)و این رو غرب میخواد7.از بازاری خرید میکنه که غرب لباساشو تامین میکنه 8.سرکار میره بجای خونه داری که غرب میخواد(سیاستمدار اسراییلی:زنان ایرانی را به بیرون خانه بکشانید) وو....... با همه ی اینا توقع دارید زن مسلمان چیزی ازش بمونه؟؟ نگاه نکنیم به تعداد چادری هامون،خیلی هاشون ظاهرا پوشیده هستند امام مملو از عقاید غربی هستند... بنده 6 ساله تحقیق میکنم،دختری که تن به دانشگاه مختلط میده،قطعا عقیده اش غربیست... خانمی که اشتغال بیرون رو به خانه داری ترجیح میده قطعا شکار شده ی غربه.. حالا شما بگید افراطی....بنده حاضرم این حرف ها را بنویسم و در قبرم بگذارم...اگر دروغ بود آتش قبرم.. به خدای محمد قسم میخورم اونچه از دین فهمیدم مخالف اختلاط دانشگاه های امروز هست.... مگر حضرت نفرمودند:از اختلاط در جامعه جلوگیری کنید زیرا جامعه دچار دردی خواهد شد که درمان نخواهد داشت... درد بی درمان را نمیبینیم؟ زن ایرانی در کالبد زن غربی.... و حالا درمان کنید....
من با اجازه جملات شما رو ادامه بدم .
در حکومتی زندگی میکنه که اصل تفکیک 3 قوه اش از غربه .
مجلس و پارلمان غربی داره .
توش انتخابات غربی برگزار میشه .
مردمش موبایل غربی دارن.
تلویزیون غربی نگاه میکنند .
با کامپیوتر غربی به اینترنت غربی وصل میشن .
بیمارستان غربی دارن .
دانشگاه غربی دارن .
آمار مرگ و میراشون به خاطر رعایت اصول بهداشتی غربی به شدت اومده پایین .
از صدقه سری غرب میتونن طی چند ساعت طی الارض کنند .
و با ناباوری تمام مردمش صبح تا شب دارن به غرب فحش میدن .
دوست عزیز . خود شما و صدر تا ذیل حکومت مقبول شما هم بخشی از تمدن غربه .
اما اینکه چرا وضعیت حجاب اینطوری ؟
شاید بهتر باشد مطلبی را که در یکی از تاپیک های دیگر نگاشته بودم اینجا نیز بگزارم :
[/HR]
با عرض سلام و تشکر از شما برادر محترم بابت شروع این تاپیک . بنده هم مثل باقی دوستان نظراتی دارم که ترجیح میدهم بیان کنم .
گفته شد مردم غرب زده اند.
سیاسیون به اندازه کافی خوب نبودند.
بعضی گفتند نه این و نه آن.
پیران باید بروند و جوانان بیایند.
از آغازی بر پایان انقلاب و آرمان خواهی می گویند.
و..........
اما معما همچنان باقیست.
اما معما خیلی وقت است که حل گشته است . می توان گفت اکثریت و شایدم نیمی و یا حداقل بسیاری از مردم ایران دیگر طرفدار گفتمان انقلابی و دیندار نیستند . این درصد مخصوصا در بین افراد تحصیل کرده بسیار بیشتر می شود . اما چرا ؟ چون ما در حال " غربی تر " شدن هستیم . یعنی تمدن غرب ثانیه به ثانیه بیشتر دارد در زندگی ما نفوذ میکند و ما چه کار کردیم ؟ در حالی که داریم روز به روز غربی تر می شویم ، بیشتر و بیشتر به غرب فحش میدهیم ! دقیقا آن چیزی که در شوروی اتفاق افتاد و یک عده مدام به سرمایه داری ، بدون آنکه آن را بشناسند فحش دادند و کشور فقط ظاهر ضد سرمایه داری داشت و از درون تهی بود و نتیجه اش این شد که شوروی با آن همه عظمت ناگهان فرو ریخت ! ما دقیقا با چه چیز غرب مخالف هستیم ؟ این سایت ، مانیتوری که با آن، این سایت را میبینیم ، ماشینی که سوار آن می شویم ، دانشگاهی که در آن درس میخوانیم و حتی نوع آب خوردنمان غربیست !
با چه چیز غرب مخالف هستیم وقتی حتی نمیدانیم غرب چیست ؟ حتی طرفداران غرب در ایران نیز نمیدانند غرب چیست و سنگ چه چیزی را به سینه می زنند ! چطور میتوان ادعا کرد که میدانیم غرب چیست وقتی تنها کتاب هایی که راجب غرب خوانده ایم ، نقد غرب بوده و نه آثار متفکرانی که در به وجود آمدن تمدن غرب نقش داشتند مثل مارکس ، آدام اسمیت و ... ؟ ما هنوز نتوانستیم کتاب های مارکس را ترجمه کنیم و آنها را بخوانیم ، پس دقیقا به چیزی فحش میدهیم ؟ وقتی با چیزی دشمنی میکنیم که نمیدانیم چیست ، از درون خالی میشویم و کم کم خسته می شویم از این دشمن ناشناخته و برای عده ای این شائبه پیش می آید که آیا واقعا ما و غرب دشمنیم ؟ ما تظاهر به دشمنی با غرب میکنیم در حالی که خودمان جزوی از آن چیزی هستیم که " تمدن غرب " نامیده می شود.
در نهایت میخواهم این را بگویم که مخالفت ما با غرب عین غربزدگی است، چون حتی همین مخالفت هم تقلید از اندیشمندانیست که در غرب زندگی میکنند و تفکر غربی دارند !
اما تمام سخن من این است که ما نباید این گونه باشیم . ما مجبور نیستیم با قواعد آنان بازی کنیم . سیاست می تواند برای ما معنای دیگری داشته باشد، سیاست میتواند معنای بهترین روش برای اداره کشور را برای ما بدهد. اما کی این اتفاق میتواند بیفتد ؟ هنگامی که ما چشمانمان را نبندیم و فقط شعار مرگ بدهیم . هنگامی که ما تاریخ را به دلیل نگاه ایدئولوژیکمان تحریف نکنیم . هنگامی که ما لخت و عریان تمدن غرب را بشناسیم و آن را هضم کنیم . آن روز است که میتوانیم اسلام را مبنا قرار دهیم و تمدن غرب را بازتولید کنیم و نه برعکس تا غربزده شویم ! آنروز ما خواهیم توانست همان کاری را بکنیم که ابن سیناها با غرب زمان خودشان کردند ! به امید آن روز ... .
با چه چیز غرب مخالف هستیم وقتی حتی نمیدانیم غرب چیست ؟ حتی طرفداران غرب در ایران نیز نمیدانند غرب چیست و سنگ چه چیزی را به سینه می زنند ! چطور میتوان ادعا کرد که میدانیم غرب چیست وقتی تنها کتاب هایی که راجب غرب خوانده ایم ، نقد غرب بوده و نه آثار متفکرانی که در به وجود آمدن تمدن غرب نقش داشتند مثل مارکس ، آدام اسمیت و ... ؟ ما هنوز نتوانستیم کتاب های مارکس را ترجمه کنیم و آنها را بخوانیم ، پس دقیقا به چیزی فحش میدهیم ؟ وقتی با چیزی دشمنی میکنیم که نمیدانیم چیست ، از درون خالی میشویم و کم کم خسته می شویم از این دشمن ناشناخته و برای عده ای این شائبه پیش می آید که آیا واقعا ما و غرب دشمنیم ؟ ما تظاهر به دشمنی با غرب میکنیم در حالی که خودمان جزوی از آن چیزی هستیم که " تمدن غرب " نامیده می شود.
در نهایت میخواهم این را بگویم که مخالفت ما با غرب عین غربزدگی است، چون حتی همین مخالفت هم تقلید از اندیشمندانیست که در غرب زندگی میکنند و تفکر غربی دارند ! برعکس تا غربزده شویم ! آنروز ما خواهیم توانست همان کاری را بکنیم که ابن سیناها با غرب زمان خودشان کردند ! به امید آن روز ... .
و من الله توفیق ...
باسلام
هدف تایپک غرب غرب نیست
ما کجا هستیم
چه هستیم
چه میخواهیم
چگونه باشیم
و...
راهکاری دارید بفرمائید
باسلام هدف تایپک غرب غرب نیست ما کجا هستیم چه هستیم چه میخواهیم چگونه باشیم و... راهکاری دارید بفرمائید
بسم الله الرحمن الرحیم....بزرگوار صلواتی که برای پست حقیر گذاشتید را هم به همین دلیل حذف صلوات کردید؟؟ خب بزرگوار پوشاک غربی ریشه در فرهنگ غربی داره ،اول فرهنگ غرب وارد بعد به تبع اون پوشش خودش میاد... ما کچاهستیم؟ایران...چه میکنیم؟کاری که غرب میکنه..چه میخواهیم ؟اسلام...راهکاری هم نداره ،هرچه میگذره بدتر میشه تا ظهور ان شاالله...اما نباید بیکار نشست باید گفتمان غرب رو کوبید و روشنگری کرد..باید گفت که زن با پوشش غربی سراز کجا در میاره و...
باسلام
باید گفت زن با پوشش اسلامی به کجاها میرسد.
خیلی غرب غرب کردیم هوا برشان بر میدار چیزی هستند برای خودشان
توان داریم باید برای داشته های خود و ثمر دادنش تلاش کنیم.
از درون همین غرب مگر زنان بد حجاب و بی حجاب باحجاب نمیشوند
علت کم کاری از خودمان هست
عدم شناخت ، شناساندن و...
یاحق
با سلام و عرض ادب
از اونجایی که این تایپیک مربوط به حجاب و مسائل پوششی هست لذا بنده هم صرفا در این چارچوب نظرم رو عرض میکنم
قبل از این که به مقوله ی پوشش بپردازم سعی میکنم به اندازه ی دانش اندکم انسان رو در جوامع غرب(چون مساله غربی شدن زنان ایرانی هست) به عنوان ظرفی که قراره پوشش به عنوان مظروف در او ریخته بشه معرفی کنم.
انسان در جوامع غرب با تعابیر مختلفی از جمله
انسان حیوان ناطق
انسان حیوان ناشناخته
انسان حیوان غیر قابل اعتماد
انسان حیوان قابل اعتماد
انسان حیوان شگفت انگیز
انسان حیوان خودشکوفا
انسان حیوان اراده مند
انسان حیوان مدنی الطبع
انسان حیوان سودمند
انسان زمانمند
انسان تاریخمند و...
لذا اونچه که مسلمه جوامع غرب انسانیت انسان رو از حیوان بودن(بعُد مادی و جسمانی) آغاز کرده از این رو پیش فرض هایی که برای یک انسان تعریف میشه اینه که میل به خود شکوفایی دیده میشه که در این نوع از حیوانات وجود داره و تمایل به بروز و ظهور داره...در واقع این حیوان تمایل داره تا هر آنچه که به عنوان ذاتیات خودش میدونه اون رو پیاده کنه و طبق اون زندگی کنه...
یکی از ابعاد انسان همون بعُد شدن در انسان هست ...شدن، به حرکت از وضعیتی و رسیدن به وضعیت دیگری که میتونه مطلوب باشه و یا غیر مطلوب اطلاق میشه که در طبیعت انسان قرار داده شده تا به طوری محرکش باشه برای بقا و رسیدن به اهداف عالیه...
همانطور که میدونید طبیعت گیاهان هم طوریه که میل به نامستور شدن داره ...در واقع وقتی یه بذر رو توی زمین میکارید بعد از مدتی میبینید که این بذر سعی میکنه از پوسته ی خودش جدا بشه و سر از خاک در بیاره انسان در این تلقی که عرض کردم نیز کاری که انجام میده اینه که بیش از این که به ابعاد دیگه ی وجودی خودش بپردازه به گرایش پیدا میکنه به سمت شدن از حیث فیزیکی و این امر هم از طرفی موجب مقفول ماندن ابعاد وجودیش میشه که به خاطرش خلق شده و هم از طرفی اون چیزی میشه که ما میبینیم...به طور خلاصه باید عرض کنم که این انسان غربی همانند بذری که میل به خود انشکافی و نامستوری داره تمام تلاشش اینه که این بعُدش رو توسعه ببخشه و از طرفی هم طبق تعاریفی که از تفکرات و اندیشمندان خودشون نسبت به انسان گرفتن بعُد دیگه ای که خیلی بهش توجه میکنن همون بعد حیوانی(خوردن و خوابیدن و نیازهای جنسی و ...) از این رو وقتی این معرفت از انسان ،در انسان غربی نهادینه میشه نتیجش این میشه که ما داریم تو جوامع غربی میبینیم،که تمام ثروت و سرمایه ی کشورها جهت ارضاء این نیازهای مادی اون هزینه میشه... از طرفی مفاهیمی که تو کشورهای اسلامی از جمله کشور ما به خورد دانش آموزان و دانشجوها داده میشه جدای از این که بن مایه ی تثلیثی داره دقیقا همون تعاریفی هست که در دنیای غرب ازش میشه...از این رو طبیعیه که انسان ایرانی هم بعد از مدتی حتی اگه تو حوزه ی علمیه و تو مسجد هم بزرگ شده باشه اما این تعاریف ها و مفاهیم ها تو ذهنش نهادینه شده باشه اسیر این مفاهیم خواهد شد .
نمونه ی بارز خروجی این تعاریف از انسان رو میتونیم تو جامعه به عینه ببینیم
دختران جوانی که میل به نامستوری و خود انشکافی دارن بر اساس طبیعتشون تمایل به شدن دارن ولی از اونجایی که نمیدونن که این شدن رو میشه در ابعاد دیگه ای از جمله رشد فضایل اخلاقی و رشد علمی و مواردی از این دست نشون بدن به نزدیکترین و ساده ترین گزاره چنگ میزنن و اونم نمایش خود و نامستور کردن خود به عنوان یک موجود هست... در واقع دختران و پسران ایرانی بیش از هر چیزی تمایل به بروز دادن خودشون دارن و ساده ترین راه هم نمایش اون چیزی هست(زیبایی ظاهری) که خدا به عنوان ودیه در او قرار داده و با این کار سعی میکنن خودشون رو به نحوی در جامعه مطرح کنند تا بتونن پایگاهی کسب کنند...
پوشش یک مقوله ی فرهنگی هست که در تمام جوامع به روش های مختلف مرسومه و مورد پذیرش قرار گرفته و() از اونجایی که ما از طریق متون دانشگاهی و به وسیله ی ابزارهای دیگه با جوامع غربی و فرهنگ های مختلف در ارتباط هستیم این میشه که در بلند مدت شبیه این مفاهیم ذهنی و برنامه های تصویری میشیم که تو تلویزیون ها و موارد دیگه به صورت مستقیم و غیر مستقیم در ذهن ما نقش بسته... در نتیجه از اونجایی که لازمه ی جامعه سازی ایجاد مفاهیم بین الاذهانی در جامعه هستمیبینیم که جامعه ی غرب این کار رو در یک بازه ی زمانی مشخص و با ابزارهای مختلف و گفتمان سازی های خودش این امر رو در یک جامعه ای که ادعا میکنه هم برای دنیای خودش برنامه داره و هم برای آخرت خودش پیاده کنه و قبل از این که ظاهر مردم یک جامعه رو شکل بده ذهن و فهم اون مردم رو شکل داده ...
این مواردی که عرض کردم خدمتتون یک بخش کوچکی از دلایل الینه و مسخ شدن زن و مرد ایرانی هست که دلایل و عوامل دیگه ای هم در محقق شدن این امر نقش داشته که به خاطر طولانی شدن مطلب از گفتنش صرف نظر میکنم
توضیح: ()-----» داخل پرانتز باید فرهنگ رو تعریف میکردم که به خاطر طولانی شدن موضوع از گفتنش صرف نظر کردم.لازم به ذکر که تعریف درست از فرهنگ داشتن پیش نیاز فهم دقیق این مطلبه
با سلام و عرض ادب [FONT=arial]از اونجایی که نمیدونن که این شدن رو میشه در ابعاد دیگه ای از جمله رشد فضایل اخلاقی و رشد علمی و مواردی از این دست نشون بدن به نزدیکترین و ساده ترین گزاره چنگ میزنن و اونم نمایش خود و نامستور کردن خود به عنوان یک موجود هست... در واقع دختران و پسران ایرانی بیش از هر چیزی تمایل به بروز دادن خودشون دارن و ساده ترین راه هم نمایش اون چیزی هست(زیبایی ظاهری) که خدا به عنوان ودیه در او قرار داده و با این کار سعی میکنن خودشون رو به نحوی در جامعه مطرح کنند تا بتونن پایگاهی کسب کنند...
پوشش یک مقوله ی فرهنگی هست که در تمام جوامع به روش های مختلف مرسومه و مورد پذیرش قرار گرفته و() از اونجایی که ما از طریق متون دانشگاهی و به وسیله ی ابزارهای دیگه با جوامع غربی و فرهنگ های مختلف در ارتباط هستیم این میشه که در بلند مدت شبیه این مفاهیم ذهنی و برنامه های تصویری میشیم که تو تلویزیون ها و موارد دیگه به صورت مستقیم و غیر مستقیم در ذهن ما نقش بسته...[FONT=arial]
در پناه خدا
باسلام
سپاس برای توضیحات
ارزش ها و طرز فکر
گویا این بخش خیلی دست خوش تغییر بوده
علت تغییر رو هر چیزی بدانیم مهم اینه چرا یک درخت ریشه دار (فرهنگ غنی ) شاخ و برگش باید این طور بشه
جز این که کم کاری کردیم
با غرب غرب گفتن با ندیدن توانمندی و ایجاد زمینه شکوفایی
[FONT=arial]تعریف فرهنگ
خب همونطور که میدونید واژه ی cultore یک لفظ فرانسوی بوده و به معنی کشت کردن هست...در واقع ما وقتی این واژه(Culture) رو ریشه شناسی کنیم میبینیم که برای اولین بار در فرانسه و به منظور کشت کردن به کار برده شده.در کل باید گفت که کالچر یا فرهنگ از نیچر یا طبیعت گرفته شده و به امور طبیعی مربوطه.و از اونجایی که بشری نیست که خارج از طبیعت زندگی کنه و لذا بشری رو هم نمیتونیم پیدا کنیم که جدای از فرهنگ بوده باشه.در واقع تمام جوامع بشری دارای فرهنگ هستند و اصطلاح بی فرهنگ یه واژه ی غلطی هست که به کار برده میشه...
به طور کلی اهمیت این واژه از اونجایی هست که تمام افراد با اون درگیر هستند و رفتاری خارج از اون امکان پذیر نیست...
مثل خوردن غذا و چگونگی خوردن اون یا پوشش و سبک زندگی و ایمان و... که به نوعی از باور افراد تبعیت میکنه و از محیطی به محیط دیگه فرق داره...
قرابت و نزدیکی این مفهوم با مفهومی که ما از فرهنگ داریم به این دلیله که همانطور که در زمین بذری کاشت میشه و بعد از مدتی همون بذر سر از خاک بر میاره فرهنگ هم اینطوریه که در زمین ذهن انسان ها باوری کاشت میشه که بعد از مدتی همون باور سر بر میاره. به زبان ساده افراد اونطوری رفتار میکنن که در زمین ذهنشون بذر اون باور کاشته شده بوده...
نکته ای که باید در این کلمه بهش توجه کرد اینه که همانطور که ما وقتی میخوایم روی زمینی چیزی بکاریم قبلش سعی میکنیم اون زمین رو آماده کنیم و از علف های هرز پاکسازی کنیم،در فرهنگ هم این موضوع مطرحه که ما قبل از این که بخوایم یه باوری رو در ذهن کسی ایجاد کنیم قبلش باید زمین ذهن اون فرد رو از علف های هرز پاکسازی کنیم تا وقتی بذری رو کاشتیم به همراه علف های هرز رشد نکنه و این علف ها موجب خفگی بذر مورد نظر ما نشه (کاری که دشمن کرده این بوده که اول با استراتژی خودش باورهای مردم ما رو به عنوان علف هرز زده و بعد بذر موجود خودش رو کاشته)
با این تفاسیر اون چیزی که روی زندگی ما و رفتار و گفتار ماست و ما اون رو به عنوان فرهنگ فهم میکنیم در واقع روگرفتی هست از طبیعت
فرهنگ به خودی خود واژه ای خنثی هست و این ما هستیم که به واسطه ی محتوایی درست یا غلط مثلا اسلامی یا غیر اسلامیش میکنیم .به فرض مثال پوشش چیزیه که در تقریبا تمام دنیا پذیرفته شدس و مردم به اقتضای محیط فیزیکی که در اون زندگی میکنن نوع پوششون متفاوته تا اینجا میشه فرهنگ-حالا وقتی ما میایم یه پوششی رو خوب میدونیم و یه پوششی رو بد این حرکتمون دیگه تابع فرهنگ نیست بلکه ما داریم به واسطه ی نگاه دینی و اعتقادی به این موضوع برچسب میزنیم و نه نگاه فرهنگی...
لذا اهمیت فرهنگ اونجایی خودشو نشون میده که تمام رفتارهای ما و سبک زندگی ما در بستری رخ میده که جدای از طبیعت نیست ولذا فرهنگ به خوبی خود نمایی میکنه و جزء جدایی ناپذیر انسانهاست...
تعبیری هم که حضرت آقا در مورد فرهنگ داشتن "فرهنگ مثل هوا است"موید این موضوع هست که فرهنگ چیزی نیست که از طبیعت خارج باشه و یا در یک محیطی باشه و در یک محیطی هم نباشه...
توجه داشته باشیم که کلمه ی فرهنگ ظرفیت این رو نداره که مفهوم ادب رو در خودش بگنجونه از این نظر ما وقتی بتونیم ادب رو به بهترین شکل یاد بگیریم(رسول اکرم ص فرمودند:ادبنی ربی و احسن تادیبی-خدا مرا ادب کرد و نیکو ادب کرد) و در واقع کل جامعه ادب یاد بگیرن و مودب بشن این میشه که اون جامعه به صورت کلی و از نگاه بیرون یه جامعه ای میشه که همه ی مردمش فرهنگ دینی دارن یا به تعبیر حضرت آقا هوای پاک استشمام میکنن.چرا که با ادب خودشون اجازه ندادن هوا(فرهنگ)آلوده بشه...
(تو این مثال شما فقط به نوع باورها توجه کنید)
شما خروس رو تصور کنید...از نگاه یک فرد خارجی این خروس هر چه چاق تر باشه بهتره و گوشت بیشتری داره و لذا تمام تلاش یه فرد خارجی اینه که خوب پرورشش بده تا بتونه از گوشتش استفاده کنه.در واقع این نگاه غالبی هست که مردم سکولار و غیر دینی تو جوامع مختلف دارن...حالا همین خروس رو شما میتونید از نگاه یه حکیم ببینید...مسلما این حکیم معتقده خدا خروس رو آفرید تا نشونه ای باشه برای این که مثلا غیرت رو یاد بگیریم یا سحر خیزی رو یاد بگیریم و بهتر بتونیم بندگی کنیم .در ضمن این باور رو هم داره که میتونیم از گوشتش تناول کنیم .
خب شما در مثال بالا دو نوع رویکرد رو دیدید که یکیش نگاه مادی به پدیده ها بود و یک نگاه دیگه هم نگاه غیرمادی بود در نتیجه وقتی اون نگاه مادی در یک جامعه حاکم بشه فرهنگی(باوری) که شکل میگیره مادی خواهد بود و این نگاه دینی هم وقتی تو جامعه ای شکل بگیره مسلما فرهنگ دینی رو حاکم خواهد کرد...از این روست که مشخص میشه که ما همانطور که نمیتونیم نفس نکشیم، نمیتونیم از فرهنگ یا همون باور هم فرار کنیم و فقط میتونیم با نگاه دینی بهش شکل بدیم ... پس اهمیت فرهنگ در نگاه حضرت آقا به این دلیل نیست که کلمه ی فرهنگ به خودی خود دارای غنا باشه...بلکه به این دلیل است که به اندازه ی نفس کشیدن اهمیت دارد و باید به آن توجه کرد چرا که دیگر بخش های زندگی رو هم تحت الشعاع خودش قرار میده...
فرهنگ رو با ادب اشتباه نگیریم
جز این که کم کاری کردیم
با غرب غرب گفتن با ندیدن توانمندی و ایجاد زمینه شکوفایی
[FONT=arial]بنده دنبال این نیستم که مقصر یابی کنم بلکه این موضوع رو به زعم خودم دارم آسیب شناسی میکنم،هر چند میدونم برنامه ی دیگه ای پشت این آسیب شناسی ها نیست اینجا فقط دعوا روی روش های تئوریکی میمونه...
این جملتون منو یاد این فرمایش آقا میندازن که
[FONT=arial]یکی از سوالاتی که ذهن بنده رو مشغول کرده اینه که بعد از این که این موضوع و آسیب به صورت کامل حل شد قراره تو جامعه چه اتفاقی بیوفته و مسئولین محترم این سایت چه برنامه ای رو جهت پیاده کردن اون در جامعه دارن.. که یکی از مطالبه های اینجانب هست ...چرا که بنده هم معتقدم که حرف زدن و نظر دادن خیلی نمیتونه کارگشا باشه
با تشکر از زحمات شما
لباس و پوشش و مطالعه سیر تکاملی آن در تاریخ بشریت تبدیل به شناسنامه و سند هویتی اقوام گوناگون شده و میتواند منبع موجه و مرجعی برای مطالعات فرهنگی در قالب رشتههایی همچون مردمشناسی، علوم اجتماعی، جامعهشناسی و نظایر آن است.
شاید به دلیل همین اهمیت موضوع لباس و پوشش در هویت بخشی به جوامع گوناگون و همچنین تعیین قدمت فرهنگی آنها باشد که معمولاً بدخواهان و متخاصمان و معارضان با فرهنگ و باورهای هر قومی یکی از راههای مؤثر برای وارد آوردن ضربه و هجمه فرهنگی را در بیهویت کردن نوع پوشش و تهی و مأیوس کردن افکار فرهنگی جامعه از رجوع به ریشههای فرهنگیشان که یکی از مظاهر آن انتخاب نوع پوشش است، دانستهاند.
این در حالی است که ایران با وجود دارا بودن پیشینه فرهنگی و تمدن بیش از پنج هزار ساله همواره در طراحی، دوخت و انتخاب نوع لباس با توجه به تنوع قومیتی و اقلیمی که داشته و دارد سرآمد و پیشرو بوده است که البته تعجبی نیست.
کشور ما در جغرافیایی قرار گرفته است که مهد تمدن بوده و به سبب ظهور مظاهر گوناگون در فرهنگ، اقوام و ادوار، انتظار میرود که این تنوع اقلیمی و فرهنگی در آدابورسوم و نوع رفتار متجلی شده و در نتیجه حوزه و گنجینههای مد و لباس هم از این امر مستثنا نباشد.
با این پیشفرض و تبدیلشدن پوشش و لباس به عنوان یکی از مظاهر تمدنی و اعتقادی، این احتمال میرود و خواهد رفت که تعیین مد، نحوه طراحی لباس و نوع پوشش ایرانیان به سبب آنچه آن را میتوان هجمه و به تبع آن بیهویتی فرهنگی نامید دستخوش لطمات و تهدیداتی قرار گیرد و لذا انجام مجموعه اقدامات سیستماتیک در راستای نظمبخشی و هدفمند ساختن آن به ویژه برای نسلهای جدید لازم و ضروری به نظر میرسد.
[FONT=arial]فرهنگ به خودی خود واژه ای خنثی هست و این ما هستیم که به واسطه ی محتوایی درست یا غلط مثلا اسلامی یا غیر اسلامیش میکنیم
باسلام
میشه بیشتر توضیح بدید
الان نوع پوشش با توجه به فرهنگ ← مذهب
آیا نباید نشانه از اسلامی بودن داشته باشه ؟
این قسمت از توضیحتون رو بنده درست متوجه نمیشم
وقتی در روایت داریم فلان پوشش برای فلان جا مناسب نیست یا این نوع و رنگ پوشش مناسب هست و در این حال چیز متفاوت رو در جامعه میبینیم آیا دور شدن از فرهنگ نیست؟
الان بریم مثلا به یک مانتو فروشی سر بزنید مانتو طراحی شده اسلامی
کاربرد مانتو در کجا هست؟
هر نوع مانتو با طراحی و شکلهای مختلف در هرجا استفاده میشه
اینجا دیگه ما با فرهنگ پیش نرفتیم
با خواست و سلیقه مشتری که مدلها رو ماهواره و... تعیین میکنه پیش رفتیم
اصلا سوال غلطه .. چرا؟ چون زن ایرانی ، یه وابسته اضافی داره و اون ایـــــــــــرانـــــــــــی هست.
مگه زن ایرانی تنها کسی هست که تغییر کرده؟؟؟
از روز اول پوشش تمام زنان دنیا اینی بوده که الان هست، فقط زنان ایرانی پوشششون یوهویی تغییر کرده؟؟؟؟ نگید تو رو خدا ... نگیــــــــــــــــــد ..!!
شوما یه نگاه به فیلمایی که تلویزیون از لندن 40-50 سال پیش(سریال پزشک دهکده) پخش کرد بنداز .. ناموسا از "پنجاه کیلو آلبالو"ی مانی حقیقی که نوروز امسال اکران شد عفیفتر هست.(تازه فقط توی پوشش خانم های بازیگر! وای .. ببخشید!!! خانم های هنر(!!!!!) پیشه ... بگذریم از محتوا)
شما جومونگو نگاه کن .. پوشش خانوم سوسانو از الان قم ما والا بهتره ...
خب ..
حرف من چیه؟؟؟
حرف من اینه که غرب، بعد از انقلاب صنعتی ، طی اقتضائات و اتفاقات و تصمیماتی ،به سمت برهنگی و شهوت رانی و کالا کردن زنان رفت.
بگو خب ..
وقتی زن کالا بشه، بالاخره باید یه جوری چشم ملت فهیم و متمدن غرب رو بنوازه دیگـــــــه ... بهترین راه چشمنوازی هم نوع لباس و پوشش هست .. حالا وارد نوعش نمیشیم که بحث زیر هجده سال بمونه!
حالا بریم سر اصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل مطلبــــــــ
غرب(همون اروپا و آمریکا(همون شیطان بزرگ سابق و شیطون بلای چشم عسلی حال حاضر))
با هر هدفی که کاری نداریم(مهمه ها .. ولی چون به تایپیک ربط نداره کاری نداریم)، از طریق فیلم سینمایی، تبلیغات بازرگانی، شبکه های اجتماعی، مدلیسم، فیلم(...) و ... نوع پوشش چشم نواز و زن کالا کن خودش رو توی جهان تبلیغ کرد .. بنابراین، الان صداسیما ،فیلم کره ای و چینی امروزی هم که پخش میکنه، برای خانومای فیلم یقه و آستین میکشه!! چه برسه به هالیوود و بالیوود و کوفت و زهر مار !
پس وقتی زن شرقی چشم بادومی اونطوری میشه، نباید تعجب کرد که چرا زن ایرانی اینجوری میشه!
باید تعجب کرد که چرا، زن مسلمان در کالبد پوشش غرب میره؟؟؟
به نظر بنده ، (جسارتا) اولین و مهم ترین مقصر حوزه علمیه قم هست!!!! بعــــــــــــــــــــله ...
الان کار دارم، تو پست بعدی، کارهایی رو که حوزه باید میکرد و نکرد رو میگم.
زن ایرانی در کالبند پوشاک غربی چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا داره؟؟ چرا نداره آخه حـــــــاجــــــــاقــــــــا ....
اصلا سوال غلطه .. چرا؟ چون زن ایرانی ، یه وابسته اضافی داره و اون ایـــــــــــرانـــــــــــی هست.
مگه زن ایرانی تنها کسی هست که تغییر کرده؟؟؟
از روز اول پوشش تمام زنان دنیا اینی بوده که الان هست، فقط زنان ایرانی پوشششون یوهویی تغییر کرده؟؟؟؟ نگید تو رو خدا ... نگیــــــــــــــــــد ..!!
شوما یه نگاه به فیلمایی که تلویزیون از لندن 40-50 سال پیش(سریال پزشک دهکده) پخش کرد بنداز .. ناموسا از "پنجاه کیلو آلبالو"ی مانی حقیقی که نوروز امسال اکران شد عفیفتر هست.(تازه فقط توی پوشش خانم های بازیگر! وای .. ببخشید!!! خانم های هنر(!!!!!) پیشه ... بگذریم از محتوا)
شما جومونگو نگاه کن .. پوشش خانوم سوسانو از الان قم ما والا بهتره ...
خب ..
حرف من چیه؟؟؟
حرف من اینه که غرب، بعد از انقلاب صنعتی ، طی اقتضائات و اتفاقات و تصمیماتی ،به سمت برهنگی و شهوت رانی و کالا کردن زنان رفت.
بگو خب ..
وقتی زن کالا بشه، بالاخره باید یه جوری چشم ملت فهیم و متمدن غرب رو بنوازه دیگـــــــه ... بهترین راه چشمنوازی هم نوع لباس و پوشش هست .. حالا وارد نوعش نمیشیم که بحث زیر هجده سال بمونه!
حالا بریم سر اصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل مطلبــــــــ
غرب(همون اروپا و آمریکا(همون شیطان بزرگ سابق و شیطون بلای چشم عسلی حال حاضر))
با هر هدفی که کاری نداریم(مهمه ها .. ولی چون به تایپیک ربط نداره کاری نداریم)، از طریق فیلم سینمایی، تبلیغات بازرگانی، شبکه های اجتماعی، مدلیسم، فیلم(...) و ... نوع پوشش چشم نواز و زن کالا کن خودش رو توی جهان تبلیغ کرد .. بنابراین، الان صداسیما ،فیلم کره ای و چینی امروزی هم که پخش میکنه، برای خانومای فیلم یقه و آستین میکشه!! چه برسه به هالیوود و بالیوود و کوفت و زهر مار !
پس وقتی زن شرقی چشم بادومی اونطوری میشه، نباید تعجب کرد که چرا زن ایرانی اینجوری میشه!
باید تعجب کرد که چرا، زن مسلمان در کالبد پوشش غرب میره؟؟؟
به نظر بنده ، (جسارتا) اولین و مهم ترین مقصر حوزه علمیه قم هست!!!! بعــــــــــــــــــــله ...
الان کار دارم، تو پست بعدی، کارهایی رو که حوزه باید میکرد و نکرد رو میگم.
سلام
خواهر بسیار گرامی سرکار خانم "اللیل و النهار" ، این صحبت شما یک ایراد اساسی دارد (با عرض عذرخواهی :Gol:)
اولاً باید خیلی جوانب را در نظر گرفت و نمی شود صرف اینکه در یک کشور حجاب نسبی هست اما حوزه نیست ، نتیجه گرفت پس هیچ جامعهء فرهیخته ای نبوده که جامعه را به سمت این حجاب نسبی راهنمایی کند. اما من از این "اولاً" هم صرف نظر می کنم و صحبت اصلی من مربوط به بخش دوم است
ثانیاً ، وقتی میگوئیم این انتخاب به خود شخص برمیگردد و نبود پوشش یا کم کاری حوزوی ها و مسئولین دینی بهانه است ، آن وقت باید منتظر باشیم که مخاطب بگوید مگر جامعهء ما جامعهء آزاد
(آزاد به معنای غربی) است که از من انتظار تصمیم گیری شخصی دارید؟! نمی شود که در یک جایی مرا محدود کنید با این توجیه که جامعهء ما اسلامی است ، اما نوبت به عمل مسئولین همین جامعهء اسلامی که می رسد ، بفرمائید به جامعه و مسئولین چه مربوط! خودت باید راه درست را انتخاب کنی
مثال ساده اش این میشود:
اگر من به فرزندم آموزش لازم برای زندگی مشترک را بدهم و نکات مثبت و منفی ازدواج و دوستی را برایش بازگو کنم
اما در انتها به او اجازه بدهم هر جور که خودش تشخیص میدهد با جنس مخالف رابطه داشته باشد
آن وقت اگر فرزند من ازدواج کند (راه درست) او را تشویق میکنم و اگر راه دوستی را پیش گرفت (راه غلط) از او رو برمیگردانم ، چون انتخاب دست خودش بوده
اما وقتی که من به فرزندم بگویم دوستی غلط است (من تعیین کنم) و اگر با کسی دوست بشوی با تو برخورد می کنم (جلوگیری از انتخاب)
آن وقت دیگر وظیفهء من است که راه جایگزین را برایش تعیین کنم و برای دستیابی به این جایگزین یاریش کنم
و نمی توانم بگویم بخش اولش به من مربوط میشد اما بخش دومش به عهدهء خودت است
لطفاً دقت بفرمائید که موضع من دفاع از آزادی غربی نیست ، بلکه صرفاً میخواهم تفاوت دو نگاه غربی و اسلامی را بیان کنم. نمی شود نیمهء اول که به جوانان مربوط میشود را اسلامی اجرا کنیم ، اما نیمهء دوم که به مسئولین مربوط میشود را غربی
معذرت میخوام که کلامم رو با سلام شروع نکردم
سلام علیکم
پس ملاکمون برای اینکه چه لباسی مدل اسلامی رو داره چه لباسی نداره ، چیه؟
خوبه یه بحث کارشناسی اسلامی هم تو این زمینه داشته باشیم
{کارشناسی یعنی مستند و قابل انتشار جوری که وقتی یه زن مسلمون که کارش تحقیق تو این زمینه نیست بتونه با اطمینان به ملاک ما اون الگویی که بهش ارائه میدیم رو استفاده کنه
و با اعتماد به کارشناسان مذهبی و هنرمند مجبور نباشه ساعت ها وقت صرف کنه}
ببخشید تصور بنده این بود که این الگو ها حجاب اسلامیه
خیلی ممنون از اینکه نظرتون رو تو این تایپک مطرح می کنید یه خواهشی که دارم به جز تصاویر تایپک مطالب رو هم مطالعه کنید.
میشه واضح تر توضیح بدید؟
متن زیر تصویر داره میگه که اون عکس مربوط به یک شوی لباس هست
حالا مشکل کجاست؟
شرمنده
از بس شما (ماشاءالله) مطلب زیاد داشتید که فرصت اندک من اجازه نمی داد کامل همشون رو مطالعه کنم
اما بعضی مطالب اصلی و تصاویر قاعدتا جوری هستند که اصل کلام رو بیان کنند
شما نوشته بودید:
برگزاری شوی زنده لباس و توجه به مد اسلامی از راهکارهای فائق آمدن بر مشکلات فراگیر بدپوششی است.
جمله بالابه خواننده میگه که این مدل که دارید می بینید یکی از مدل های اسلامیه
منظورم اینه که باید بخشی باشه که نتیجه یک سری تحقیقات عمیق علمی و دینی رو در یک قالب کاربردی برای آن زن مسلمان ایرانی که خود توانایی اینگونه تحقیقات رو نداره بیان کنه
یعنی ملاک دست شون بده و برای این ملاک نمونه هم ارائه کنه
شرمنده اگه با نظرات خام ام تو زحمت میندازم شما رو
خیلی ممنون از توجه شما
بله میشه تصویر رو تغییر داد
البته کسی تو کار طراحی پوشاک باشه متوجه هست ولی همون طور که شما اشاره کردید اگه وارد نباشه تو این زمینه براش سوال برانگیز خواهد بود
ممنون از اینکه به پیام های بنده احترام میذارید و به اونا جواب میدید
اما اون عکس یه نمونه بود، تصاویر بالای اون که زیر نویس هم نداره شبهه انگیز تره
مثلا این شبهه در ذهن خواننده میاد که شما به عنوان یه کارشناس، حجاب زمان صفویه را به اونا پیشنهاد میدید
کلا حرف اصلی من همین بود که :«که باید بخشی باشه که نتیجه یک سری تحقیقات عمیق علمی و دینی رو در یک قالب کاربردی برای آن زن مسلمان ایرانی که خود توانایی اینگونه تحقیقات رو نداره بیان کنه
یعنی ملاک دست شون بده و برای این ملاک نمونه هم ارائه کنه»
و در اصل قصد اینکه صرفا به مطلب شما اشکال بگیرم رو نداشتم
البته اشکالاتی هم که گفتم صرفا برای بهبود کیفیت مطالب بود نه برای لجاجت یا سنگ اندازی
اتفاقا کاری که شما کردید خیلی تحسین برانگیزه و کاری جدیدیه
خدا بر توفیقات شما بیفزاید
با سلام و خداقوت
اونجا بستن یه نوع شال هست هدف از کنار هم گذاشتن این دو عکس اینکه می تونیم از مدل و المانهای ایرانی برای لباسهامون استفاده کنیم و همچنین هدف این بود که، زن ایرانی داشتن حجابش فقط برای این دوره نیست جایگاه زن ایرانی همیشه مهم بوده و علت پوشش سر و داشتن چادر و پوشش های دیگه قبل اون تصویر توضیح داده شده وقتی کلی مطالب رو مطالعه کنید بهتر متوجه موضوع میشید.
خیلی وقتها خانومهای ما سر در گم هستند و نمی دونند نوع پوششی که دارند از نظر اسلامی مناسب هست یا نه داشتن همچین مباحثی خیلی خوبه
تو همین تایپک منتظر نظر کاربرا هم بودم که خیلی کم پاسخ دادند.http://www.askdin.com/thread30991-34.html#post406830
ب نظر من هم مسئولین موثر هستند ک از ورود لباس های مد غربی چه ساخت داخل باشه و چه خارج جلوگری بکنن و هم خود ما مردم اگ مثلن من خریدار شلوار پاره و برخی مانتو ها و ساپورت کوتاه وتنگ و حتی گردنبند و دستبندی ک آرم شیطان پرستی و گروه های مشهور غربی روشه نخرم خیلی شرایط تغییر میکنه.شاید اینجا جاش نباشه ولی کاش میشد حداقل ما مذهبیا نوشابه های کوکاکولا پپسی و اجناس مارک 3×4 و بیک رو دیگ نخریم و خواهشا از وایبر استفاده نکنیم.انشااللاه ک روزی همچین اتفاقی بیفته.:Doaa:
با قوی کردن اعتقادات خود به خود مشکل پوشش حل میشه
رسول خدا(ص)
هر مردی از همسرش اطاعت کند خدا او را به رو در جهنم افکند.
علی ( ع) پرسید: این چه اطاعتی است? فرمود در پوشیدن لباس نازک به وی اجازه دهد.
مفاتیح الحیاه ص ۱۶۲
پوشش انسانها در دنیای دیگر به چه صورت است؟
عالم دیگر مراحل و منازل متعدد دارد. بر حسب آموزههای دینی هر مرحله وضع خود را خواهد داشت، از این رو در دو محور باید بحث شود:
1ـ در روایتی آمده که وقتی فاطمه بنت اسد (مادر امیر مؤمنان) فوت کرد، رسول خدا عبای مبارکش را داد که با آن مادر علی(ع) را کفن نمایند. وقتی علت این کار را جویا شدند، حضرت فرمود: روزی به فاطمه بنت اسد گفتم: مردم در روزی که از قبورشان خارج میشوند، در معرض دید عموماند. ایشان از پیشآمد این حادثه اندوهگین شد و صیحهای زد و گفت: وای بر آن برهنگی. از این رو لباس خود را برای او کفن قرار دادم و در نماز میت دعا کردم که کفن او نپوسد تا زمانی که داخل بهشت گردد.(1)
از این حدیث معلوم میشود که کفنها میپوسند، در نتیجه هنگام خروج از قبور همه مردم برهنه خواهند بود، مگر آنهایی که به اذن الهی کفنشان نپوسد یا بر آنها لباسی پوشانده شود.
1ـ بعد از حسابرسی وقتی آدمی بر اساس اعمال خود، در جایگاه خاصی از دوزخ و بهشت قرار گرفت، پوشش خاص جهنمی و بهشتی در بر میکند. در آیات متعدد درباره پوشش بهشتیان سخن گفته شده، از جمله فرمود: «ویلبسون ثیاباً خُضراً من سندس و استبرق؛ آنها لباسهای فاخر و زیبایی به رنگ سبز از حریر نازک و ضخیم دربر میکنند».(2) در آیه دیگر فرمود: «ولباسهم فیها حریر؛(3) آنها در بهشت از حریر است».(3) از این گونه آیات به دست میآید که در بهشت زیباترین پوشش برای انسانهای مؤمن وجود دارد.
در روایات نیز درباره لباسهای اهل بهشت مطلب فراوان آمده،(4) درباره اهل جهنم نیز پوشش مطرح است، ولی لباس آنها متناسب با دوزخ است. در روایتی آمده که هر کدام از اهل جهنم متناسب با عذاب خود و جرمهایی که مرتکب شدهاند، لباسهای آتشی دربر میکنند و پیوسته در آن لباس گرفتار عذاباند.(5)
بنابر این در مقطعی قبل از حسابرسی همگان برهنه خواهند بود مگر عدة خاصی به اذن الهی، که از لباس خاصی نظیر کفن بهرهاند، اما پس از حساب، پوشش همگان خواهند بود، ولی هر کس متناسب با عملکرد خود پوشش دارند. برخی پوششهایشان رنجآور و برخی لذتبخش است.
پینوشتها:
1. بحار الانوار، ج 6، ص 232، نشر احیاء التراث العربی، بیروت ـ 1403ق.
2. کهف (18) آیه 31.
3. حج (22) آیه 23.
4. بحار الانوار، ج 7، ص 190.
5. همان.
پیامبر (صلى الله علیه وسلم) می فرماید: « صِنْفَانِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ لَمْ أَرَهُمَا… وَنِسَاءٌ کَاسِیَاتٌ عَارِیَاتٌ مُمِیلَاتٌ مَائِلاَتٌ رُءُوسُهُنَّ کَأَسْنِمَةِ الْبُخْتِ الْمَائِلَةِ لاَ یَدْخُلْنَ الْجَنَّةَ وَلاَ یَجِدْنَ رِیحَهَا وَإِنَّ رِیحَهَا لَیُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ کَذَا وَکَذَا».
معنی: دو گروه از اهل دوزخ می باشند که مثل آنها را مشاهده نکرده ام… دسته دوم زنانی هستند که ظاهراً لباس پوشیده اند اما در حقیقت و عریانند، دور از راه حق، و موهای سرشان را چنان در یک جا جمع میکنند که به کوهان کج شترها می ماند این نوع زنان داخل جنت نمی شوند حال آنکه بوی جنت از مسیرهای چنین و چنان (کنایه از بعد مسافت) به مشام می رسد».
تعلیم و تربیت فرزندان‚ یکی از اصلی ترین وظایف والدین است‚ اما متا›سفانه در جامعه ما با توجه به این که نهادهایی هم چون آموزش و پرورش و رسانه های جمعی قابل اعتماد تلقی می شوند‚ برخی از پدران و مادران این مسئولیت سنگین خود را فراموش کرده اند. به عبارت دیگر‚ نه فرصتی برای تربیت فرزندان وجود دارد‚ نه علم آن; و نه اهمیتی که والدین را وادارد تا بیشتر از غذای شب و لباس فرزندانشان‚ به فکر تربیت فکری و معنوی فرزندانشان باشند. کودکان در کنار دوستان‚ در کوچه ها‚ در مقابل تلویزیون ها و رایانه ها بدون داشتن معلمی معنوی به بلوغ می رسند و والدین در تعجب اند که چرا رفتار کودکانشان این قدر متفاوت با آنهاست; آنان هنوز مشکل را درنیافته اند. این مشکل به دلیل فراموشی اصلی ترین وظیفه پدری یا مادری - یعنی تربیت معنوی فرزندان - است. تقویت و تکامل شخصیت فرزندان و کنترل و تنزیه آنها از هرگونه عیب و نقص ممکن‚ سنگین ترین مسئولیتی است که بر دوش والدین است.
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6435/6828/81994
ما در اسلام مهد کودک نداریم
بانوان محترم! مسئولید همه، مسئولیم همه. شما مسئول تربیت اولاد هستید، شما مسئولید که در دامن های خودتان اولاد متقی بار بیاورید، تربیت کنید و به جامعه تحویل بدهید. همه مسئول هستیم که اولاد را تربیت کنیم، لکن در دامن شما بهتر تربیت می شود. دامن مادر بهترین مکتبی است از برای اولاد. خانه های شما باید خانه تربیت اولاد باشد. منزل علماست منزل شما و منزل تربیت علمی، تربیت دینی و تهذیب اخلاق. توجه به سرنوشت اینها بر عهده پدران است و بر عهده مادران، مادرها بیشتر مسئول هستند و مادرها اشرف هستند. شرافت مادری از شرافت پدری بیشتر است. تأثیر مادر هم در روحیه اطفال از تأثیر پدر بیشتر است.ازاین رو پدر و مادر همچنان که متعهد به تغذیه بدنی او هستند، نسبت به غذای روح او نیز باید متعهد باشند؛ زیرا غذای روحی و عاطفی در رشد و نمو صحیح شخصیت کودک اهمیت انکارناپذیری دارد. وقتی کودک حس کرد که پدر و مادر از او غافل هستند و به او عنایت و محبت ندارند، در دل او کینه ای نسبت به آنها پدید می آید و بنابراین به فکر انتقام از اجتماعی که در آن زندگی می کند، می افتد.
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4693/4726/37780/
از 205 کشور در دنیا، در 80 کشور زنان دارای مهریه و نفقه هستند؛ بنابراین زن غربی که باید به سرکار برود و باید نفقه خود را تامین کند آیامی توانیم با قوانین پیشرفته اسلامی از او توقع مادری داشته باشیم؛ برای چنین زنانی باید مهد کودک وجود داشته باشد درصورتی که ما در اسلام مهد کودک نداریم ولی برای کمک به مادر دایه تعریف شده با شرایط خاص آنهم تعداد کم و...
http://snn.ir/detail/News/335598/68
[FONT=arial]متاسفم
که زنای هم وطنم چه احت گول غرب ومیخورن
وبامانتوهای جدیدی که امده
دارن کم کم کل حجابشونو زمین میزارن
بخداخجالت داره
خجالت داره که دارین اشک آقارودرمیارین
خدایاخودت همرونجات بده:Ghamgin:
خانم فاطمه طباطبایی:
آموزش حدود شرعى و مراعات آن ها نه تنها نشانه ی عقب ماندگى و یا محدود سازى فرزندان نیست، بلكه خود نشانگر دقت و توجه یك خانواده به حدود رفتار اجتماعى است. هر قدر فرهنگ یك خانواده بالاتر باشد، به جزئیات و دقایق زندگى و از آن جمله روابط اجتماعى با دیگران، توجه بیشترى مىكند. دخترى كه در برخورد با افراد نامحرم از نظر پوشش مراعات مىكند و نیز رفتاری متین و مطابق دین در مقابل آن ها دارد، سطح فكر و فرهنگ خود را نشان مىدهد.
پا به پای آفتاب، ج1، ص191
حجاب یه اصل و قانونه!!
کاش ماها یاد بگیریم قوانین رو همانطور که هستن بپذیریم و عمل کنیم!
نمیدونم مگه هرچی غربیه بده اونا که از ما وفای به عهد ووقت شناسی و و و و..بهتره مشکل لباسم از خودمونه چرا دنباله مقصریم نمیدونم
فرهنگ يك قوم در وجوه مختلف زندگي آنان از قبيل صنعت، اقتصاد، مديريت، شهرسازي، معماري و هنر تجلي مي كند و به منزله روحي است كه در كالبد تمدن آن قوم جريان دارد و هر يك از اين جنبه ها، آينه اي است كه چون در آن نيك بنگريم، مي توانيم چهره آن روح حاكم و آن فرهنگ كلي جامعه را مشاهده كنيم.
رابطه لباس و فرهنگ به اندازه اي قوي است كه وقتي يك خارجي و غريبه وارد محيطي مي شود نخستين علامتي كه او را مي شناساند همان لباس اوست. گويي انسانها با لباس خود با يكديگر صحبت مي كنند و هر كس به زبان لباس خويش خود را معرفي مي نمايد كه من كيستم و از كجا آمده ام و به چه دنیايي و فرهنگي تعلق دارم. انسان بسته به اينكه براي جهان بيني خويش چه معنايي قائل باشد، خود را چگونه موجودي بشناسد، چه سرنوشتي براي خود تصور مي كند.
بسم الله الرحمن الرحيم
عرض ادب و سلام و احترام
فرهنگ يک کشور سرمايه تمام عيار آن کشور است که حتي با معادن طلا و جواهر و يا نفت و گاز برابري نمي کند. فرهنگ يک کشور زائيده صدها سال تلاش و پيگيري عالمان و زاهدان و دلسوزانيه که عمرشون رو در راه اعتلاي آن قرار دادند.
حال چه شده که اين فرهنگ اين قدر زود توسط عده اي در حال تغييره.
در فرهنگ اصيل اسلامي و ايراني آنقدر زن و شان او دست نايافتني بود که حتي نام کوچک او را کسي نمي دانست و او را با لقب فرزند ذکور و يا همسر مي شناختند و اينک زن و دختر ايراني در مورادي آنقدربرهنگي در پوشش دارند که هيچ ستر و عفافي براي آنان نيست .
واقعا چرا به کجا چنين شتابان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
:Kaf: :Kaf: :Kaf:
اگه اجازه بدید متن شما رو بردارم. برای چند نفر لازمش دارم :ok:
همانطور که افراد در شرایط مختلف، طرز گفتارشان ممکن است تغییر کند (مثلا با دوستانشان خودمونی حرف میزنند، ولی در مجامع رسمی اندکی با تکلف سخن میرانند). در مورد لباس نیز همین امر صادق است: در مواقع فراغت غیررسمی و بیتکلف لباس میپوشند اما در مناسبتهای رسمی و در مقابل دیگران لباس مرتب و رسمی میپوشند. همانطور که شرکت در مراسم تدفین با لباس جین و تیشرت نامناسب است؛ در یک جشن خودمونی پوشیدن لباس شب مناسب به نظر نمیآید.
[FONT=Nassim]درزبان فارسي براي لباس ، واژه هاي ‹‹ پوشش›› و ‹‹ پوشاك ›› را داريم و فعل پوشيدن و پوشاندن را به كار مي بريم . درعربي بيشتر ‹‹ لباس ›› و درزبان انگليسي لفظ clothes و dress به كار مي رود . حال اگر دقت كنيم مي بينيم درفارسي ، لفظ لباس كه همان پوشش است ، ازمصدر پوشيدن گرفته شده كه به معني پنهان كردن و از نظر دوركردن است ، اگر كسي فرضا بگويد كه معناي اصلي پوشيدن ، همان ‹‹ به تن كردن ›› است ، بازهم مدعاي مارا ثابت كرده است . آنچه از واژه هاي پوشش ، پوشاك و پوشيدن فهميده مي شود ، اين است كه لباس براي مردم ما ، وسيله اي براي پوشاند تن وننماياندن آن است و اين مقصود و غرض و غايتي كه مردم ما از لباس در نظر داشته اند به طور طبيعي و دقيقا به دلايل فرهنگي ومعنوي ، در انتخاب اين واژه جلوه گرشده است يعني هر فارسي زبان ، چه سواد و چه بي سواد ، وقتي كلمه پوشش و پوشيدن را به كار مي برد ، بامفهومي كه از آن نزد خود دارد ، درعمق ضمير ناخود آگاهش كه بافرهنگ اصيل او مرتبط است ، از لباس و لباس به تن كردن ، پوشيده بودن و پوشيده ماندن را ارده مي كند .
[FONT=courier new]اگر به ريشه كلمه ‹‹ لباس ›› هم توجه كنيم شبيه همين نكته رادر خواهيم يافت .مصدر ‹‹ لبس ›› درعربي به معناي به اشتباه افتادن و چيزي را باچيز ديگر همانند پنداشتن و چيزي را به جاي چيز ديگر گرفتن است و ‹‹ لبس ›› در عربي به معني ‹‹ شبهه و اشكال عدم وضوح ›› آمده است . درزبان فارسي نيز تلبيس و التماس به همين معني عوض كردن و به صورت ديگر در آوردن و به اشتباه انداختن به كار رفته است . حال مي بينيم كه لباس كه با اين معاني هم ريشه است . درذهن اعراب اين معني را مي رساند كه وسيله اي است براي از نظر دور داشتن شكل اصلي بدن و تغيير شكل دادن آن و آن را به شكل و گونه ديگر در آوردن و همانند با چيزي ديگر كردن ، وباز مي بينيم كه فرهنگ يك قوم چگونه درزبان آن مستتر ومتجلي است .
[FONT=Nassim]لفظ ديگري كه در عربي براي لباس وجود دارد ‹‹ شعار ›› است ومعناي شعار ‹‹ عبارت و علامت [FONT=Nassim]مخصوصي است كه يك گروه آن را وسيله معرفي خود قرار مي دهند ، درزبان فارسي شعارمعمولا به معناي دوم به كار مي رود . در زبان عربي اشعار هم به معني لباس آمده است و هم به معني علامت و جمله اي كه مشخص كننده يك جماعت است . جان كلام اين است كه لباس هركس بابينش و روش او ارتباط دارد و بيان كننده مكنونات ضمير و مشخص كننده شخصيت اوست . ما مي گوييم لباس هركس شعار اوست كه با آن موضع خود را به ديگران اعلام مي كند و خود را مي شناساند . حال وقتي به كتاب لغت مراجعه كنيم ، مي بينيم كه اتفاقا يكي از الفاظي كه به معني لباس نيز آمده است همين لفظ‹‹ شعار›› است واين امر به هيچ وجه اتفاقي نيست و اين اشتراك در لفظ دقيقا ناشي از اشتراك درمعني است و ناشي ازآن است كه اين مردم درعمق جان و فرهنگ خود لباس را درحكم شعار و شعار را به منزله لباس مي دانند . پس مي توان گفت كه هركس وقتي لباسي را به تن مي كند ، درحقيقت به تعظيم شعائر فرهنگي پرداخته است كه آن لباس بدان تعلق دارد وما كه لباس غربي مي پوشيم همواره درحال تعظيم شعائرغربي هستيم .
[FONT=WebRoya]حکم بن مسکین گوید:
سعیده و منّه خواهران محمدبن ابی عمیر برای من نقل کردند که ما بر امام صادق(علیه السلام) وارد شدیم و پرسیدیم: آیا جایز است زن به زیارت برادر مسلمانش برود؟
فرمود: بله . پرسیدیم آیا می تواند با او مصافحه کند؟
فرمود: از زیر لباس مانعی ندارد.(در این هنگام) یکی از آنها گفت: این خواهر من به زیارت برادران مسلمانش می رود؛ امام (به او) فرمود: وقتی به زیارت برادر مسلمانت می روی لباس رنگارنگ (و جذّاب) نپوش
(فروع کافی، ج 5، ص 526).
(زن ایرانی در کالبد مدل پوشاک غربی ؛ چرا؟) بسم الله الرحمن الرحیم... جواب این سوال واضحه.....زن ایرانی در کالبد زن غربی رفته چون:1.اونی رو میخوره که غرب میخواد2.اونی رو میبینه که غرب میخواد(ماهواره و حتی تلوزیون خودمون و خندهوانه ی لعنتی)3.توی خونه ای زندگی میکنه که غرب میخواد(از نظر معماری)4.توی آشپزخانه ای آشپزی میکنه که غرب میخواد(آشپزخانه اپن...نمایشگاه ناموس)5.کتابایی رو میخونه که غرب میخواد(خیلی از دروس دانشگاه)6.توی دانشگاه مختلطی میره که قطعا بهش نگاه جنسی میشه(حتی اگر با پوشیه بره)و این رو غرب میخواد7.از بازاری خرید میکنه که غرب لباساشو تامین میکنه 8.سرکار میره بجای خونه داری که غرب میخواد(سیاستمدار اسراییلی:زنان ایرانی را به بیرون خانه بکشانید) وو....... با همه ی اینا توقع دارید زن مسلمان چیزی ازش بمونه؟؟ نگاه نکنیم به تعداد چادری هامون،خیلی هاشون ظاهرا پوشیده هستند امام مملو از عقاید غربی هستند... بنده 6 ساله تحقیق میکنم،دختری که تن به دانشگاه مختلط میده،قطعا عقیده اش غربیست... خانمی که اشتغال بیرون رو به خانه داری ترجیح میده قطعا شکار شده ی غربه.. حالا شما بگید افراطی....بنده حاضرم این حرف ها را بنویسم و در قبرم بگذارم...اگر دروغ بود آتش قبرم.. به خدای محمد قسم میخورم اونچه از دین فهمیدم مخالف اختلاط دانشگاه های امروز هست.... مگر حضرت نفرمودند:از اختلاط در جامعه جلوگیری کنید زیرا جامعه دچار دردی خواهد شد که درمان نخواهد داشت... درد بی درمان را نمیبینیم؟ زن ایرانی در کالبد زن غربی.... و حالا درمان کنید....
با سلام و عرض ادب .
من با اجازه جملات شما رو ادامه بدم .
در حکومتی زندگی میکنه که اصل تفکیک 3 قوه اش از غربه .
مجلس و پارلمان غربی داره .
توش انتخابات غربی برگزار میشه .
مردمش موبایل غربی دارن.
تلویزیون غربی نگاه میکنند .
با کامپیوتر غربی به اینترنت غربی وصل میشن .
بیمارستان غربی دارن .
دانشگاه غربی دارن .
آمار مرگ و میراشون به خاطر رعایت اصول بهداشتی غربی به شدت اومده پایین .
از صدقه سری غرب میتونن طی چند ساعت طی الارض کنند .
و با ناباوری تمام مردمش صبح تا شب دارن به غرب فحش میدن .
دوست عزیز . خود شما و صدر تا ذیل حکومت مقبول شما هم بخشی از تمدن غربه .
اما اینکه چرا وضعیت حجاب اینطوری ؟
شاید بهتر باشد مطلبی را که در یکی از تاپیک های دیگر نگاشته بودم اینجا نیز بگزارم :
[/HR]
با عرض سلام و تشکر از شما برادر محترم بابت شروع این تاپیک . بنده هم مثل باقی دوستان نظراتی دارم که ترجیح میدهم بیان کنم .
دکتر ابراهیم فیاض را که می شناسید ؟ از اساتید دانشگاه تهران هستند . چرا مناظره ایشان با دکتر زیباکلام و سخنرانی ایشان با نام " مخالفت با غرب ، مولود غرب زدگی است " را نمی شنوید ؟
لینک دانلود سخنرانی ایشان با نام " مخالفت با غرب ، مولود غرب زدگی است " قسمت اول : http://simafekr.tv/0fa940idattach.htm و قسمت دوم : http://simafekr.tv/0fa941idattach.htm
لینک دانلود مناظره ایشان با دکتر زیباکلام : قسمت دوم : http://www.aparat.com/v/4qzoc و قسمت سوم : http://www.aparat.com/v/hDCnH
اما معما خیلی وقت است که حل گشته است .
می توان گفت اکثریت و شایدم نیمی و یا حداقل بسیاری از مردم ایران دیگر طرفدار گفتمان انقلابی و دیندار نیستند . این درصد مخصوصا در بین افراد تحصیل کرده بسیار بیشتر می شود .
اما چرا ؟ چون ما در حال " غربی تر " شدن هستیم . یعنی تمدن غرب ثانیه به ثانیه بیشتر دارد در زندگی ما نفوذ میکند و ما چه کار کردیم ؟ در حالی که داریم روز به روز غربی تر می شویم ، بیشتر و بیشتر به غرب فحش میدهیم ! دقیقا آن چیزی که در شوروی اتفاق افتاد و یک عده مدام به سرمایه داری ، بدون آنکه آن را بشناسند فحش دادند و کشور فقط ظاهر ضد سرمایه داری داشت و از درون تهی بود و نتیجه اش این شد که شوروی با آن همه عظمت ناگهان فرو ریخت !
ما دقیقا با چه چیز غرب مخالف هستیم ؟ این سایت ، مانیتوری که با آن، این سایت را میبینیم ، ماشینی که سوار آن می شویم ، دانشگاهی که در آن درس میخوانیم و حتی نوع آب خوردنمان غربیست !
با چه چیز غرب مخالف هستیم وقتی حتی نمیدانیم غرب چیست ؟ حتی طرفداران غرب در ایران نیز نمیدانند غرب چیست و سنگ چه چیزی را به سینه می زنند ! چطور میتوان ادعا کرد که میدانیم غرب چیست وقتی تنها کتاب هایی که راجب غرب خوانده ایم ، نقد غرب بوده و نه آثار متفکرانی که در به وجود آمدن تمدن غرب نقش داشتند مثل مارکس ، آدام اسمیت و ... ؟ ما هنوز نتوانستیم کتاب های مارکس را ترجمه کنیم و آنها را بخوانیم ، پس دقیقا به چیزی فحش میدهیم ؟
وقتی با چیزی دشمنی میکنیم که نمیدانیم چیست ، از درون خالی میشویم و کم کم خسته می شویم از این دشمن ناشناخته و برای عده ای این شائبه پیش می آید که آیا واقعا ما و غرب دشمنیم ؟ ما تظاهر به دشمنی با غرب میکنیم در حالی که خودمان جزوی از آن چیزی هستیم که " تمدن غرب " نامیده می شود.
در نهایت میخواهم این را بگویم که مخالفت ما با غرب عین غربزدگی است، چون حتی همین مخالفت هم تقلید از اندیشمندانیست که در غرب زندگی میکنند و تفکر غربی دارند !
اما تمام سخن من این است که ما نباید این گونه باشیم . ما مجبور نیستیم با قواعد آنان بازی کنیم . سیاست می تواند برای ما معنای دیگری داشته باشد، سیاست میتواند معنای بهترین روش برای اداره کشور را برای ما بدهد. اما کی این اتفاق میتواند بیفتد ؟ هنگامی که ما چشمانمان را نبندیم و فقط شعار مرگ بدهیم . هنگامی که ما تاریخ را به دلیل نگاه ایدئولوژیکمان تحریف نکنیم . هنگامی که ما لخت و عریان تمدن غرب را بشناسیم و آن را هضم کنیم . آن روز است که میتوانیم اسلام را مبنا قرار دهیم و تمدن غرب را بازتولید کنیم و نه برعکس تا غربزده شویم ! آنروز ما خواهیم توانست همان کاری را بکنیم که ابن سیناها با غرب زمان خودشان کردند ! به امید آن روز ... .
و من الله توفیق ...
باسلام
لطفا باتوجه به عنوان تایپک پست ارسال شود.
پوشاک
باتشکر :ok:
باسلام
هدف تایپک غرب غرب نیست
ما کجا هستیم
چه هستیم
چه میخواهیم
چگونه باشیم
و...
راهکاری دارید بفرمائید
باسلام
باید گفت زن با پوشش اسلامی به کجاها میرسد.
خیلی غرب غرب کردیم هوا برشان بر میدار چیزی هستند برای خودشان
توان داریم باید برای داشته های خود و ثمر دادنش تلاش کنیم.
از درون همین غرب مگر زنان بد حجاب و بی حجاب باحجاب نمیشوند
علت کم کاری از خودمان هست
عدم شناخت ، شناساندن و...
یاحق
[FONT=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و عرض ادب
از اونجایی که این تایپیک مربوط به حجاب و مسائل پوششی هست لذا بنده هم صرفا در این چارچوب نظرم رو عرض میکنم
قبل از این که به مقوله ی پوشش بپردازم سعی میکنم به اندازه ی دانش اندکم انسان رو در جوامع غرب(چون مساله غربی شدن زنان ایرانی هست) به عنوان ظرفی که قراره پوشش به عنوان مظروف در او ریخته بشه معرفی کنم.
انسان در جوامع غرب با تعابیر مختلفی از جمله
انسان حیوان ناطق
انسان حیوان ناشناخته
انسان حیوان غیر قابل اعتماد
انسان حیوان قابل اعتماد
انسان حیوان شگفت انگیز
انسان حیوان خودشکوفا
انسان حیوان اراده مند
انسان حیوان مدنی الطبع
انسان حیوان سودمند
انسان زمانمند
انسان تاریخمند و...
لذا اونچه که مسلمه جوامع غرب انسانیت انسان رو از حیوان بودن(بعُد مادی و جسمانی) آغاز کرده از این رو پیش فرض هایی که برای یک انسان تعریف میشه اینه که میل به خود شکوفایی دیده میشه که در این نوع از حیوانات وجود داره و تمایل به بروز و ظهور داره...در واقع این حیوان تمایل داره تا هر آنچه که به عنوان ذاتیات خودش میدونه اون رو پیاده کنه و طبق اون زندگی کنه...
یکی از ابعاد انسان همون بعُد شدن در انسان هست ...شدن، به حرکت از وضعیتی و رسیدن به وضعیت دیگری که میتونه مطلوب باشه و یا غیر مطلوب اطلاق میشه که در طبیعت انسان قرار داده شده تا به طوری محرکش باشه برای بقا و رسیدن به اهداف عالیه...
همانطور که میدونید طبیعت گیاهان هم طوریه که میل به نامستور شدن داره ...در واقع وقتی یه بذر رو توی زمین میکارید بعد از مدتی میبینید که این بذر سعی میکنه از پوسته ی خودش جدا بشه و سر از خاک در بیاره
انسان در این تلقی که عرض کردم نیز کاری که انجام میده اینه که بیش از این که به ابعاد دیگه ی وجودی خودش بپردازه به گرایش پیدا میکنه به سمت شدن از حیث فیزیکی و این امر هم از طرفی موجب مقفول ماندن ابعاد وجودیش میشه که به خاطرش خلق شده و هم از طرفی اون چیزی میشه که ما میبینیم...به طور خلاصه باید عرض کنم که این انسان غربی همانند بذری که میل به خود انشکافی و نامستوری داره تمام تلاشش اینه که این بعُدش رو توسعه ببخشه و از طرفی هم طبق تعاریفی که از تفکرات و اندیشمندان خودشون نسبت به انسان گرفتن بعُد دیگه ای که خیلی بهش توجه میکنن همون بعد حیوانی(خوردن و خوابیدن و نیازهای جنسی و ...)
از این رو وقتی این معرفت از انسان ،در انسان غربی نهادینه میشه نتیجش این میشه که ما داریم تو جوامع غربی میبینیم،که تمام ثروت و سرمایه ی کشورها جهت ارضاء این نیازهای مادی اون هزینه میشه...
از طرفی مفاهیمی که تو کشورهای اسلامی از جمله کشور ما به خورد دانش آموزان و دانشجوها داده میشه جدای از این که بن مایه ی تثلیثی داره دقیقا همون تعاریفی هست که در دنیای غرب ازش میشه...از این رو طبیعیه که انسان ایرانی هم بعد از مدتی حتی اگه تو حوزه ی علمیه و تو مسجد هم بزرگ شده باشه اما این تعاریف ها و مفاهیم ها تو ذهنش نهادینه شده باشه اسیر این مفاهیم خواهد شد .
نمونه ی بارز خروجی این تعاریف از انسان رو میتونیم تو جامعه به عینه ببینیم
دختران جوانی که میل به نامستوری و خود انشکافی دارن بر اساس طبیعتشون تمایل به شدن دارن ولی از اونجایی که نمیدونن که این شدن رو میشه در ابعاد دیگه ای از جمله رشد فضایل اخلاقی و رشد علمی و مواردی از این دست نشون بدن به نزدیکترین و ساده ترین گزاره چنگ میزنن و اونم نمایش خود و نامستور کردن خود به عنوان یک موجود هست... در واقع دختران و پسران ایرانی بیش از هر چیزی تمایل به بروز دادن خودشون دارن و ساده ترین راه هم نمایش اون چیزی هست(زیبایی ظاهری) که خدا به عنوان ودیه در او قرار داده و با این کار سعی میکنن خودشون رو به نحوی در جامعه مطرح کنند تا بتونن پایگاهی کسب کنند...
پوشش یک مقوله ی فرهنگی هست که در تمام جوامع به روش های مختلف مرسومه و مورد پذیرش قرار گرفته و() از اونجایی که ما از طریق متون دانشگاهی و به وسیله ی ابزارهای دیگه با جوامع غربی و فرهنگ های مختلف در ارتباط هستیم این میشه که در بلند مدت شبیه این مفاهیم ذهنی و برنامه های تصویری میشیم که تو تلویزیون ها و موارد دیگه به صورت مستقیم و غیر مستقیم در ذهن ما نقش بسته...
در نتیجه از اونجایی که لازمه ی جامعه سازی ایجاد مفاهیم بین الاذهانی در جامعه هست میبینیم که جامعه ی غرب این کار رو در یک بازه ی زمانی مشخص و با ابزارهای مختلف و گفتمان سازی های خودش این امر رو در یک جامعه ای که ادعا میکنه هم برای دنیای خودش برنامه داره و هم برای آخرت خودش پیاده کنه و قبل از این که ظاهر مردم یک جامعه رو شکل بده ذهن و فهم اون مردم رو شکل داده ...
این مواردی که عرض کردم خدمتتون یک بخش کوچکی از دلایل الینه و مسخ شدن زن و مرد ایرانی هست که دلایل و عوامل دیگه ای هم در محقق شدن این امر نقش داشته که به خاطر طولانی شدن مطلب از گفتنش صرف نظر میکنم
توضیح:
()-----» داخل پرانتز باید فرهنگ رو تعریف میکردم که به خاطر طولانی شدن موضوع از گفتنش صرف نظر کردم.لازم به ذکر که تعریف درست از فرهنگ داشتن پیش نیاز فهم دقیق این مطلبه
از این که زیاده گویی کردم عذر میخوام
در پناه خدا
باسلام
سپاس برای توضیحات
ارزش ها و طرز فکر
گویا این بخش خیلی دست خوش تغییر بوده
علت تغییر رو هر چیزی بدانیم مهم اینه چرا یک درخت ریشه دار (فرهنگ غنی ) شاخ و برگش باید این طور بشه
جز این که کم کاری کردیم
با غرب غرب گفتن با ندیدن توانمندی و ایجاد زمینه شکوفایی
[FONT=arial]تعریف فرهنگ
خب همونطور که میدونید واژه ی cultore یک لفظ فرانسوی بوده و به معنی کشت کردن هست...در واقع ما وقتی این واژه(Culture) رو ریشه شناسی کنیم میبینیم که برای اولین بار در فرانسه و به منظور کشت کردن به کار برده شده.در کل باید گفت که کالچر یا فرهنگ از نیچر یا طبیعت گرفته شده و به امور طبیعی مربوطه.و از اونجایی که بشری نیست که خارج از طبیعت زندگی کنه و لذا بشری رو هم نمیتونیم پیدا کنیم که جدای از فرهنگ بوده باشه.در واقع تمام جوامع بشری دارای فرهنگ هستند و اصطلاح بی فرهنگ یه واژه ی غلطی هست که به کار برده میشه...
به طور کلی اهمیت این واژه از اونجایی هست که تمام افراد با اون درگیر هستند و رفتاری خارج از اون امکان پذیر نیست...
مثل خوردن غذا و چگونگی خوردن اون یا پوشش و سبک زندگی و ایمان و... که به نوعی از باور افراد تبعیت میکنه و از محیطی به محیط دیگه فرق داره...
قرابت و نزدیکی این مفهوم با مفهومی که ما از فرهنگ داریم به این دلیله که همانطور که در زمین بذری کاشت میشه و بعد از مدتی همون بذر سر از خاک بر میاره فرهنگ هم اینطوریه که در زمین ذهن انسان ها باوری کاشت میشه که بعد از مدتی همون باور سر بر میاره. به زبان ساده افراد اونطوری رفتار میکنن که در زمین ذهنشون بذر اون باور کاشته شده بوده...
نکته ای که باید در این کلمه بهش توجه کرد اینه که همانطور که ما وقتی میخوایم روی زمینی چیزی بکاریم قبلش سعی میکنیم اون زمین رو آماده کنیم و از علف های هرز پاکسازی کنیم،در فرهنگ هم این موضوع مطرحه که ما قبل از این که بخوایم یه باوری رو در ذهن کسی ایجاد کنیم قبلش باید زمین ذهن اون فرد رو از علف های هرز پاکسازی کنیم تا وقتی بذری رو کاشتیم به همراه علف های هرز رشد نکنه و این علف ها موجب خفگی بذر مورد نظر ما نشه (کاری که دشمن کرده این بوده که اول با استراتژی خودش باورهای مردم ما رو به عنوان علف هرز زده و بعد بذر موجود خودش رو کاشته)
با این تفاسیر اون چیزی که روی زندگی ما و رفتار و گفتار ماست و ما اون رو به عنوان فرهنگ فهم میکنیم در واقع روگرفتی هست از طبیعت
فرهنگ به خودی خود واژه ای خنثی هست و این ما هستیم که به واسطه ی محتوایی درست یا غلط مثلا اسلامی یا غیر اسلامیش میکنیم .به فرض مثال پوشش چیزیه که در تقریبا تمام دنیا پذیرفته شدس و مردم به اقتضای محیط فیزیکی که در اون زندگی میکنن نوع پوششون متفاوته تا اینجا میشه فرهنگ-حالا وقتی ما میایم یه پوششی رو خوب میدونیم و یه پوششی رو بد این حرکتمون دیگه تابع فرهنگ نیست بلکه ما داریم به واسطه ی نگاه دینی و اعتقادی به این موضوع برچسب میزنیم و نه نگاه فرهنگی...
لذا اهمیت فرهنگ اونجایی خودشو نشون میده که تمام رفتارهای ما و سبک زندگی ما در بستری رخ میده که جدای از طبیعت نیست ولذا فرهنگ به خوبی خود نمایی میکنه و جزء جدایی ناپذیر انسانهاست...
تعبیری هم که حضرت آقا در مورد فرهنگ داشتن "فرهنگ مثل هوا است"موید این موضوع هست که فرهنگ چیزی نیست که از طبیعت خارج باشه و یا در یک محیطی باشه و در یک محیطی هم نباشه...
توجه داشته باشیم که
کلمه ی فرهنگ ظرفیت این رو نداره که مفهوم ادب رو در خودش بگنجونه از این نظر ما وقتی بتونیم ادب رو به بهترین شکل یاد بگیریم(رسول اکرم ص فرمودند:ادبنی ربی و احسن تادیبی-خدا مرا ادب کرد و نیکو ادب کرد) و در واقع کل جامعه ادب یاد بگیرن و مودب بشن این میشه که اون جامعه به صورت کلی و از نگاه بیرون یه جامعه ای میشه که همه ی مردمش فرهنگ دینی دارن یا به تعبیر حضرت آقا هوای پاک استشمام میکنن.چرا که با ادب خودشون اجازه ندادن هوا(فرهنگ)آلوده بشه...
(تو این مثال شما فقط به نوع باورها توجه کنید)
شما خروس رو تصور کنید...از نگاه یک فرد خارجی این خروس هر چه چاق تر باشه بهتره و گوشت بیشتری داره و لذا تمام تلاش یه فرد خارجی اینه که خوب پرورشش بده تا بتونه از گوشتش استفاده کنه.در واقع این نگاه غالبی هست که مردم سکولار و غیر دینی تو جوامع مختلف دارن...حالا همین خروس رو شما میتونید از نگاه یه حکیم ببینید...مسلما این حکیم معتقده خدا خروس رو آفرید تا نشونه ای باشه برای این که مثلا غیرت رو یاد بگیریم یا سحر خیزی رو یاد بگیریم و بهتر بتونیم بندگی کنیم .در ضمن این باور رو هم داره که میتونیم از گوشتش تناول کنیم .
خب شما در مثال بالا دو نوع رویکرد رو دیدید که یکیش نگاه مادی به پدیده ها بود و یک نگاه دیگه هم نگاه غیرمادی بود در نتیجه وقتی اون نگاه مادی در یک جامعه حاکم بشه فرهنگی(باوری) که شکل میگیره مادی خواهد بود و این نگاه دینی هم وقتی تو جامعه ای شکل بگیره مسلما فرهنگ دینی رو حاکم خواهد کرد...از این روست که مشخص میشه که ما همانطور که نمیتونیم نفس نکشیم، نمیتونیم از فرهنگ یا همون باور هم فرار کنیم و فقط میتونیم با نگاه دینی بهش شکل بدیم ... پس اهمیت فرهنگ در نگاه حضرت آقا به این دلیل نیست که کلمه ی فرهنگ به خودی خود دارای غنا باشه...بلکه به این دلیل است که به اندازه ی نفس کشیدن اهمیت دارد و باید به آن توجه کرد چرا که دیگر بخش های زندگی رو هم تحت الشعاع خودش قرار میده...
فرهنگ رو با ادب اشتباه نگیریم
[FONT=arial]بنده دنبال این نیستم که مقصر یابی کنم بلکه این موضوع رو به زعم خودم دارم آسیب شناسی میکنم،هر چند میدونم برنامه ی دیگه ای پشت این آسیب شناسی ها نیست اینجا فقط دعوا روی روش های تئوریکی میمونه...
این جملتون منو یاد این فرمایش آقا میندازن که
[FONT=arial]یکی از سوالاتی که ذهن بنده رو مشغول کرده اینه که بعد از این که این موضوع و آسیب به صورت کامل حل شد قراره تو جامعه چه اتفاقی بیوفته و مسئولین محترم این سایت چه برنامه ای رو جهت پیاده کردن اون در جامعه دارن.. که یکی از مطالبه های اینجانب هست ...چرا که بنده هم معتقدم که حرف زدن و نظر دادن خیلی نمیتونه کارگشا باشه
با تشکر از زحمات شما
پوشاک شناسنامه و سند هویتی
لباس و پوشش و مطالعه سیر تکاملی آن در تاریخ بشریت تبدیل به شناسنامه و سند هویتی اقوام گوناگون شده و میتواند منبع موجه و مرجعی برای مطالعات فرهنگی در قالب رشتههایی همچون مردمشناسی، علوم اجتماعی، جامعهشناسی و نظایر آن است.
شاید به دلیل همین اهمیت موضوع لباس و پوشش در هویت بخشی به جوامع گوناگون و همچنین تعیین قدمت فرهنگی آنها باشد که معمولاً بدخواهان و متخاصمان و معارضان با فرهنگ و باورهای هر قومی یکی از راههای مؤثر برای وارد آوردن ضربه و هجمه فرهنگی را در بیهویت کردن نوع پوشش و تهی و مأیوس کردن افکار فرهنگی جامعه از رجوع به ریشههای فرهنگیشان که یکی از مظاهر آن انتخاب نوع پوشش است، دانستهاند.
این در حالی است که ایران با وجود دارا بودن پیشینه فرهنگی و تمدن بیش از پنج هزار ساله همواره در طراحی، دوخت و انتخاب نوع لباس با توجه به تنوع قومیتی و اقلیمی که داشته و دارد سرآمد و پیشرو بوده است که البته تعجبی نیست.
کشور ما در جغرافیایی قرار گرفته است که مهد تمدن بوده و به سبب ظهور مظاهر گوناگون در فرهنگ، اقوام و ادوار، انتظار میرود که این تنوع اقلیمی و فرهنگی در آدابورسوم و نوع رفتار متجلی شده و در نتیجه حوزه و گنجینههای مد و لباس هم از این امر مستثنا نباشد.
با این پیشفرض و تبدیلشدن پوشش و لباس به عنوان یکی از مظاهر تمدنی و اعتقادی، این احتمال میرود و خواهد رفت که تعیین مد، نحوه طراحی لباس و نوع پوشش ایرانیان به سبب آنچه آن را میتوان هجمه و به تبع آن بیهویتی فرهنگی نامید دستخوش لطمات و تهدیداتی قرار گیرد و لذا انجام مجموعه اقدامات سیستماتیک در راستای نظمبخشی و هدفمند ساختن آن به ویژه برای نسلهای جدید لازم و ضروری به نظر میرسد.
http://www.honaronline.ir/Pages/News-69829.aspx
باسلام
میشه بیشتر توضیح بدید
الان نوع پوشش با توجه به فرهنگ ← مذهب
آیا نباید نشانه از اسلامی بودن داشته باشه ؟
این قسمت از توضیحتون رو بنده درست متوجه نمیشم
وقتی در روایت داریم فلان پوشش برای فلان جا مناسب نیست یا این نوع و رنگ پوشش مناسب هست و در این حال چیز متفاوت رو در جامعه میبینیم آیا دور شدن از فرهنگ نیست؟
الان بریم مثلا به یک مانتو فروشی سر بزنید مانتو طراحی شده اسلامی
کاربرد مانتو در کجا هست؟
هر نوع مانتو با طراحی و شکلهای مختلف در هرجا استفاده میشه
اینجا دیگه ما با فرهنگ پیش نرفتیم
با خواست و سلیقه مشتری که مدلها رو ماهواره و... تعیین میکنه پیش رفتیم
زن ایرانی در کالبند پوشاک غربی چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا داره؟؟ چرا نداره آخه حـــــــاجــــــــاقــــــــا ....
اصلا سوال غلطه .. چرا؟ چون زن ایرانی ، یه وابسته اضافی داره و اون ایـــــــــــرانـــــــــــی هست.
مگه زن ایرانی تنها کسی هست که تغییر کرده؟؟؟
از روز اول پوشش تمام زنان دنیا اینی بوده که الان هست، فقط زنان ایرانی پوشششون یوهویی تغییر کرده؟؟؟؟ نگید تو رو خدا ... نگیــــــــــــــــــد ..!!
شوما یه نگاه به فیلمایی که تلویزیون از لندن 40-50 سال پیش(سریال پزشک دهکده) پخش کرد بنداز .. ناموسا از "پنجاه کیلو آلبالو"ی مانی حقیقی که نوروز امسال اکران شد عفیف تر هست.(تازه فقط توی پوشش خانم های بازیگر! وای .. ببخشید!!! خانم های هنر(!!!!!) پیشه ... بگذریم از محتوا)
شما جومونگو نگاه کن .. پوشش خانوم سوسانو از الان قم ما والا بهتره ...
خب ..
حرف من چیه؟؟؟
حرف من اینه که غرب، بعد از انقلاب صنعتی ، طی اقتضائات و اتفاقات و تصمیماتی ،به سمت برهنگی و شهوت رانی و کالا کردن زنان رفت.
بگو خب ..
وقتی زن کالا بشه، بالاخره باید یه جوری چشم ملت فهیم و متمدن غرب رو بنوازه دیگـــــــه ... بهترین راه چشمنوازی هم نوع لباس و پوشش هست .. حالا وارد نوعش نمیشیم که بحث زیر هجده سال بمونه!
حالا بریم سر اصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل مطلبــــــــ
غرب(همون اروپا و آمریکا(همون شیطان بزرگ سابق و شیطون بلای چشم عسلی حال حاضر))
با هر هدفی که کاری نداریم(مهمه ها .. ولی چون به تایپیک ربط نداره کاری نداریم)، از طریق فیلم سینمایی، تبلیغات بازرگانی، شبکه های اجتماعی، مدلیسم، فیلم(...) و ... نوع پوشش چشم نواز و زن کالا کن خودش رو توی جهان تبلیغ کرد .. بنابراین، الان صداسیما ،فیلم کره ای و چینی امروزی هم که پخش میکنه، برای خانومای فیلم یقه و آستین میکشه!! چه برسه به هالیوود و بالیوود و کوفت و زهر مار !
پس وقتی زن شرقی چشم بادومی اونطوری میشه، نباید تعجب کرد که چرا زن ایرانی اینجوری میشه!
باید تعجب کرد که چرا، زن مسلمان در کالبد پوشش غرب میره؟؟؟
به نظر بنده ، (جسارتا) اولین و مهم ترین مقصر حوزه علمیه قم هست!!!! بعــــــــــــــــــــله ...
الان کار دارم، تو پست بعدی، کارهایی رو که حوزه باید میکرد و نکرد رو میگم.
باسلام مثل این که همه پستها رو نخواندید
یک نمونه بخوانید سوال مطرح شده در این پست رو اول پاسخ بدید شماره ۱۶
http://www.askdin.com/showthread.php?t=30991&p=399774&viewfull=1#post399774
آیا اونها هم حوزه علمیه داشتند خوب کار کرده ؟
سلام
خواهر بسیار گرامی سرکار خانم "اللیل و النهار" ، این صحبت شما یک ایراد اساسی دارد (با عرض عذرخواهی :Gol:)
اولاً باید خیلی جوانب را در نظر گرفت و نمی شود صرف اینکه در یک کشور حجاب نسبی هست اما حوزه نیست ، نتیجه گرفت پس هیچ جامعهء فرهیخته ای نبوده که جامعه را به سمت این حجاب نسبی راهنمایی کند. اما من از این "اولاً" هم صرف نظر می کنم و صحبت اصلی من مربوط به بخش دوم است
ثانیاً ، وقتی میگوئیم این انتخاب به خود شخص برمیگردد و نبود پوشش یا کم کاری حوزوی ها و مسئولین دینی بهانه است ، آن وقت باید منتظر باشیم که مخاطب بگوید مگر جامعهء ما جامعهء آزاد
(آزاد به معنای غربی) است که از من انتظار تصمیم گیری شخصی دارید؟! نمی شود که در یک جایی مرا محدود کنید با این توجیه که جامعهء ما اسلامی است ، اما نوبت به عمل مسئولین همین جامعهء اسلامی که می رسد ، بفرمائید به جامعه و مسئولین چه مربوط! خودت باید راه درست را انتخاب کنی مثال ساده اش این میشود:اگر من به فرزندم آموزش لازم برای زندگی مشترک را بدهم و نکات مثبت و منفی ازدواج و دوستی را برایش بازگو کنم
اما در انتها به او اجازه بدهم هر جور که خودش تشخیص میدهد با جنس مخالف رابطه داشته باشد
آن وقت اگر فرزند من ازدواج کند (راه درست) او را تشویق میکنم و اگر راه دوستی را پیش گرفت (راه غلط) از او رو برمیگردانم ، چون انتخاب دست خودش بوده
اما وقتی که من به فرزندم بگویم دوستی غلط است (من تعیین کنم) و اگر با کسی دوست بشوی با تو برخورد می کنم (جلوگیری از انتخاب)
لطفاً دقت بفرمائید که موضع من دفاع از آزادی غربی نیست ، بلکه صرفاً میخواهم تفاوت دو نگاه غربی و اسلامی را بیان کنم. نمی شود نیمهء اول که به جوانان مربوط میشود را اسلامی اجرا کنیم ، اما نیمهء دوم که به مسئولین مربوط میشود را غربیآن وقت دیگر وظیفهء من است که راه جایگزین را برایش تعیین کنم و برای دستیابی به این جایگزین یاریش کنم
و نمی توانم بگویم بخش اولش به من مربوط میشد اما بخش دومش به عهدهء خودت است