جمع بندی شبهات سوره كهف
تبهای اولیه
الله در قرآن (سوره الكهف، آيات ۹۳ و ۹۴ ) می فرماید ( تا وقتى به ميان دو سد رسيد در برابر آن دو طايفهاى را يافت كه نمیتوانستند هيچ زبانى را بفهمند ) ، ( گفتند اى ذوالقرنين ياجوج و ماجوج سخت در زمين فساد میكنند و... )
حال سوال اینجاست که اگر آن قوم نمیتوانستند هيچ زبانى را بفهمند پس چگونه گفتند اى ذوالقرنين ياجوج و ماجوج سخت در زمين فساد میكنند؟ و...
سؤال:
با توجه به آيات ۹۳ و ۹۴ سوره کهف که میفرماید «تا وقتى به ميان دو سد رسيد، در برابر آن دو طايفهاى را يافت كه نمیتوانستند هيچ زبانى را بفهمند، گفتند: اى ذوالقرنين! ياجوج و ماجوج سخت در زمين فساد میكنند»، اگر آن قوم نمیتوانستند هيچ زبانى را بفهمند، پس چگونه گفتند: اى ذوالقرنين! ياجوج و ماجوج سخت در زمين فساد میكنند؟
پاسخ:
خداوند در آیه «حَتَّى إِذا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلاً » (1) فرمود: و هم چنان به راه خود ادامه داد تا به ميان دو كوه رسيد؛ و در كنار آن دو (كوه) قومى را يافت كه هيچ سخنى را نمىفهميدند (و زبانشان مخصوص خودشان بود).
جمله «لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلًا» كنايه از سادگى و بساطت فهم آنان است. و گفتهاند: كنايه از عجيب و غريب بودن لغت و زبان آنان باشد، كه گويا از لغت ذو القرنين و مردمش بيگانه بودهاند؛ ولى اين قول بعيد است. (2)
منابع و مآخذ:
1. كهف: 18/ 93.
2. طباطبايي، سید محمد حسین، ترجمه تفسير الميزان، ج 13، ص 503.