شش اصل
تبهای اولیه
شش[=&] اصل[/]
اصل پذیرش
این اصول رو بصورت تلفیقی از منابع دینی - روانشناسی پیدا کردم و خدمتتون به اشتراک میذارم
ان شاءالله براتون کاربرد داشته باشه :Rose:
[=arial]اصل پذیرش
[=arial] در روابط بین فردی و در مجموع در کلیت زندگیمان اگر توجه کنیم بسیاری از
مشکلاتمان از عدم پذیرش مسائل و مشکلات پیرامون در زندگی نشات می گیرد.
زیرا بسیاری از اتفاقاتی که در اطرافمان بوجود می آید در کنترل ما نیست و ما
قادر به کنترل آن نیستیم حال اگر نتوانیم خود را با مسائل تطبیق دهیم و آنها را
بپذیریم، همین امر موجب تنش بیشتر ما می شود ضمن اینکه قدرت تصمیم و
ترمیم اوضاع را کاهش می دهد.
و رفتارشان چه در پذیرش بیماری ها و چه در اتفاقاتی ک منجر به نارضایتی ما می شود.
[=arial]" این اصل به ما می گوید: اکنون اینطور است خودت را وقف بده و ببین
حالا باید چه کنی؟"
[=arial]شاید اگر بیاندیشیم متوجه شویم نزدیک به 60 درصد همین اتفاقات ناگوار که
ذهنمان را درگیر می کند از این هست که نمی توانیم مشکلی را بپذیریم و عدم
پذیرش منجر به استرس و حالت هیجان منفی و در نهایت عدم کارایی تفکر
نقادانه در برخورد با مسائل شود.
[=arial]اصل تعادل
[=arial] فکر کنید به.... برخوردمان با اطرافیان، توجه به مسائل روزمره، به خورد و
خوراک مان، به محبتمان، به زمان، به مالمان و توجه مان به هر چیزی ،
احیانا تمرکز و عمل زیاد از حد خود یا کمبود این دو منجر به مشکل نشده است؟؟؟
و.......................در نهایت میتونه منجر به مشکل بشه. از بعضی چیز عقب بمونیم، زیان کنیم،حساسیت بقیه رو زیاد کنیم/
[=arial]بنظرتون چه مثال های مناسبی میشه برای اصل تعادل و اصل پذیرش زد؟
اصل تعادل....در محبت؟
در توجه؟
در زمان؟
در خوردن؟
در درس خواندن؟
اصل پذیرش.....در رفتار اطرافیان؟
در شهرمان؟
والدینمان؟
وضعیت مالیمان؟
و................؟؟؟
[=arial][B]اصل تدریج
[/B] [B] چند جمله قابل تامل:
[=arial]
[/B]
[=arial]
[=arial][B]خداوند زمین را یکدفعه خلق نکرد بلکه در هفت روز خلق کرد.
[=arial]
[=arial]حتی پزشکان بعضی دارو ها را از دوز پایین و به زیاد گاهی تجویز می کنند.
[=arial]
[=arial]به افتادن دندان های کودک نگاه کنید...یکدفعه همه نمیریزند بلکه به تدریج؛
[=arial]
[=arial]ان الله لطیف خبیر
[=arial]
[=arial]در روابط بین فردی، در تربیت فرزند، در روابط زناشویی، در انجام تکالیف روزمره، در امر به معروف و نهی از منکر و......بهترین روش استفاده از اصل تدریج می باشد.
[=arial]
[=arial]یعتی حین تذکر ، حین تربیت، حین آموزش، حین مطالعه ؛ بهتر است از کم به زیاد و یا تقسیم بندی و مرحله بندی استفاده شود.
[=arial]
[=arial]حتی در درمان بعضی مشکلات مثلا " ترس شدید" از درمان تدریجی استفاده می شود تا فرد کم کم بتواند به موقعیت خود را وقف دهد.
[/B]
[=arial]اصل تغافل
[=arial] در حدیث است:
[=arial]
[=arial]نیمی از عقل تغافل است.
[=arial]
[=arial]دقت کردم اگر بخواهم راحت زندگی کنم بسیاری از آنچه را میبینم، می شنوم، فکر می کنم را بصورت شتر دیدی ندیدی در بیاورم؛ خیلی راحت ترم. کمتر دچار تنش می شوم، روابطم بهبود می یابد، تاثیر گذاریم بر اطرافیان بیشتر می باشد.
[=arial]
[=arial]جالب اینجاست در کتابی می خواندم که در آزمایشی : مادرانی که در مقابل خطای فرزند خود عکس المعلشان به این صورت بود که یا خود را به آن راه می زدند که یعنی توا ندیده ام و یا آنکه در صورت دیدن تذکر می دادم، در مقابل والدینی که یکبار به فرزند خود تذکر می دادند و یکبار رفتار نا صحیح را میدیدند و بی توجه بودند و یا حتی می خندیدند و...در موقعیت اول رفتار نا صحیح کودک بشدت کم شد و در موقعیت دوم بشدت افزایش یافت.
[=arial]
[=arial]خواهر شوهر می فرمود : القصه سِّر روابط خوب من و زن داداشم در این می باشد که گاهی او حرص می خورد از دست من و خود را به آن راه زند و گاهی من می بینم و خود را به آن راه می زنم.....شگفتا تا کنون با هم خوبیم.:ok:
[=arial]
[=arial]اصل زمان و مکان
[=arial]دقت کردین اگه حرف و حدیث و کار و درس و مشق و تذکر و خشم و تشویق و تنبیه و مهر و محبت و ....
[=arial]
[=arial]رو در جای خودش "چ زمان و چ مکان" بکار می بردیم یا تلاش می کردیم بکار ببریم خیلی از مسائل روزمره مون حل می شد؟:Gig::Gig::Gig:
[=arial]
[=arial]
زن و شوهری بسیار عاشقانه کنار هم زندگی را اغاز کردند، مرد برای همسر گل می خرید و زن با محبت با همسر خود رفتار می کرد، زن سعی می کرد جهت جبران محبت همسر و ابراز علاقه، تمام مدت کنار همسر باشد و با رفتارش وی را متوجه عشق خود کند ...اما علی رغم اینهمه محبت و کنار همسر بودن رفته رفته رفتار شوهر رو به سردی گرایید!
سپیده و نرگس با هم در دانشگاه اشنا شده بودند، اوایل آشنایی بسیار اوقات خوشی را داشتند و سعی می کردند مدت زمان بیشتری را با هم سپری کنند، زمان هایی که در منزل بودند با هم تماس تلفنی داشتند، احساس سپیده جهت میل به در کنار سپیده بودن بسیار زیاد بود و مکررا سعی در تماس با وی بود، کم کم گفت و گو محبت آمیز اوایل دوستی آنها کمرنگ شد و بتدریج از خوشی اوایل دوستی خبری نبود...
((اصل فاصله به حفظ حدود روابط اشاره میکند و اینکه هر فردی احتیاج به وقت هایی برای تنهایی و احساس نیاز به اطرافیان دارد، رعایت اصل فاصله باعث می شود در عین داشتن احساس خوب در کنار دیگران ، حقوق اطرافیان را جهت تجدید قوای ایجاد روابط مطلوب فراهم نماییم))
[=arial][=arial]جمعبندی تاپیک [=arial]شش[=arial] اصل
[=arial]
[=arial]اصل پذیرش: پذیرفتن اینکه زندگی انسان آمیخته با سختی و مسائل و مشکلات هست، پس با پذیرش این موضوع دست از " چرا من...؟ و چرا اینطورها..؟" بر می داریم و راحت تر با مشکلات زندگی کنار می آییم.