گاهی اوقات لازمه با تشر و لحن تند به کسی که موقعیت خودش رو فراموش کرده مسائل رو گوشزد کرد. ائمه علیهم السلام هم گاهی در مناظرات ضمن استدلال وقتی که می دیدن طرف خیلی داره پرت و پلا میگه بهش نهیب می زدن. مثلا امام باقر علیه السلام به عالم سنی که ادعای تفسیر قرآن داشت فرمودند: ای جاهل! مساله بدعت خیلی مهمه. در روایت صحیحه است که پیامبر فرمود با اهل بدعت با لحن تند صحبت کنید. جناب سفیر:Gol:
آیا میدونید معصومین ما با در نظر گرفتن هزارو یک شرایط موقعیت را میسنجند و تصمیم میگرفتند چگونه برخورد کنند؟؟! شما چه کاره هستی که تشخیص دادی باید نهیب زد؟؟!!
اگر جمله قرمز رنگ, نهیب نیست پس جملات بنده نیز نیست!
و اگر هست سوالم را تکرار می کنم از کجا تشخیص دادید که باید به بنده نهیب بزنید؟
سلام
دقت کنید، عمده دوستانی که اینجا بحث میکنند به اصل موضوع ایرادی ندارند. همه بر سر تعدد زوجات اتفاق نظر داریم. بحث بر سر نحوۀ اجرا و قانون است. پس قانون چی میگه؟ فقه در چه صورتی میگه مرد نیاز همخوابی همسر را تامین نکرده؟ آیا زنی که مثلا 10 بچه داره و الآن هم حامله هست و 3 شب درمیان هم با او آمیزش داشته میتواند در دادگاه ادعا کند که چون به او محبت نشده پس نیاز همخوابی اون تامین نشده و بر این اساس طلاق بگیرد؟
بر طبق گفته شما امکان دارد آمیزش باشد اما محبت نباشد و همخوابی محقق نشود. آیا این حرف شما وجه قانونی و اجرایی هم دارد؟
اتفاقا من معتقدم اگر برای این حرف شما وجه قانونی ایجاد شود بسیار بهتر خواهد بود از آنکه برای تعدد زوجات شرط بگذاریم، چه در این حالت زن با ادعای عدم محبت و در نتیجه عدم تحقق همخوابی میتواند معترض شود.
....
جناب منجم باشی دقت بفرمایید:
عرض بنده چند چیز بود:
1. همخوابگی لزوما به معنای آمیزش جنسی نیست.
2. همخوابگی یعنی پیش زن خوابیدن
این حق هر زن دائم در هر چهار شب یک شب است که شوهرش نزد او بخوابد.
3. اثر طبیعی این همخوابگی را عرض کردم که وسیله مهم ابراز محبت است. ـ در حالت عادی ـ و خواستم که اهمیت اثر آن را متذکر شوم و بگویم چیز کوچکی برای زن نیست.
در اینجا نخواستم بگویم که از نظر فقهی همخوابگی یعنی خوابیدن همراه با محبت! تا اینکه بعد دنبال راهکار قانونی برای اثباتش باشیم!
همینکه مرد پیش زن بخوابد به لحاظ فقهی و حقوقی این حق را ادا کرده است. مساله محبت و رفتار خوش و ...جنبه های دیگری است و اهمیت خود را دارد و مورد تاکید شرع هست اما نباید در مفهوم حقوقی همخوابگی داخل شود به طوریکه که اگر اینها نبود بگوییم که همخوابگی صورت نگرفته است!!!
چنانچه مثلا می گوییم تمکین جنسی بر زن واجب است. خب به لحاظ فقهی و حقوقی همینکه زن خواسته جنسی شوهر را اجابت کرد تمکین کرده اما ممکن است این ادای حق مثلا همراه با ترشرویی باشد. روی خوش و اخلاق زن اهمیت خود را دارد و مورد تاکید شرع است اما در اینجا نتوان گفت به لحاظ حقوقی زن تمکین نکرده است. آن بحث دیگری است.
به نظر من سرکار استاد شما هم مثل خیلی از خانم ها احساساتی شدید و این مطالب رو نوشتید
ایشون عدالت رو در ازدواج دائم فراتر از تعریف همه فقها معنا کردن و فرمودن این عدالت(نفقه و همخوابگی) یعنی نگاه حیوانی به زن داشتن!!!
اما خود ایشون از عدالت برداشتی داشتن که نه تنها در جامعه امروز بلکه در هیچ جامعه ای نمی توان همسران متعدد داشت!!!. بنگرید به عین کلام ایشون:
آیا اگر دوفرزند از دو همسر داشتید که یکی باهوش ودیگری از بهره ی هوشی کمتر برخوردار بود چگونه عدالت را بین انان برقرار میکنید ؟ هر دو را باهم به دانشگاه میفرستید یا هر دو را باهم به عملگی؟!!!
من از این کلام اینگونه می فهمم که چون معقول نیست هر دو را به دانشگاه یا عملگی فرستاد و از آنطرف فرستادن یکی به دانشگاه و دیگری به عملگی باعث حسادت و کینه بچه ها یا مادرانشون می شود, این هم نوعی بی عدالتی است! پس مرد نمی تواند عدالت را رعایت کند!!!
و در تعریف خیانت نیز خیال همه را راحت کردند و فرمودن!:
اصولا" کسی که (تفاوت در مرد یا زن بودن ندارد )با وجود همسر و فرزند وبینیاز از اغنای معمولی زندگی زناشویی به فکر حضور شخص دیگری حتی در فکر خود باشد خائن است اولا" به خود وثانیا" به خانواده ی خود !!!
آیا خیانت در دین ما تعریفش این است؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اگر مردی به نص قرآن و روایات و با وجود اغنای معمولی زندگی زناشویی, اما برای بهره گیری بیشتر از حلال خدا ـ از استحباب و سنت گذشتیم! ـ , حتی به فکر ازدواج موقت یا دائم دیگری باشد خائن به خود و خانواده است؟؟؟؟!!!!!!!
حالا بفرمایند که اینجا قابلیت بحثهای تخصصیشان را ندارد!!!! واقعا تخصص این است؟؟؟!!! بعد آشفته می شوند که چرا گفتید احساساتی بحث کردی!!!
شما منظور سرکار استاد را متوجه نشدید و بد برداشت کردین و ایشون ازتون خواستند بروید از پدرتان بپرسید چون جواب ایشون کاملا واضح بود و احتیاجی به توضیح نبود... در ضمن گاهی اوقات اگر شاگردان خودشان تحقیق کنند و همه چیز را حاضر و آماده از استادشان نخواهند تاثیر گذاریش بیشتر است!
ببخشید سرکار هدی عزیز مثل اینکه شما اینجا رو با کلاس درس دانشگاه اشتباه گرفتید !
تو کلاس اگه استاد تحقیق بدن عیبی نداره که خیلی خوب هم هست اما اینجا داریم با هم مناظره می کنیم به نظر شما وسط یک مناظره یکی بگه برو از پدرت بپرس درسته !
شما هم همانند بسیاری از مردان شده اید که وقتی میبینند حرف خانمی منطقی است برای اینکه از زیر بار جواب در بروند ایشون را به احساساتی شدن متهم میکنند... خیر... ما که همچین برداشتی از صحبت های سرکار استاد نکردیم
اولا من از زیر بار جواب در نرفتم و دارم جواب می دم
ثانیا احساساتی شدن خاصیت ما زناست در همه هست در من هم هست دارم کنترلش می کنم که عقلم درست کار کنه !
ثالثا برداشت شما که موافق ایشان هستید باید هم همین باشه وگرنه خودتون متهم به احساساتی شدن می شید ولی من می گم هر کی نظری مثل خانم استاد عزیز داشته باشه احساساتی شده این اعتقاد منه .
شما گفتید خانمها اینجا احساساتی برخورد میکنند؟؟؟کجای صحبتهای من احساساتی بود؟؟؟من سوال هایی پرسیدم که تا الان جواب هیچ کدومشو نگرفتم فقط کافیه به پست های من توجه کنید
گل گیسوی عزیز خانمی
من کی گفتم همه خانم های اینجا احساساتی شدند ! که شما به خودت گرفتی اصلا تو ذهنم شما نبودید تو حرفام فقط گفتم خانم استاد و هر کی مثل ایشون نظر داشته باشه اما ندیدم اینجا کسی مثل خانم استاد عزیز حرف زده باشه !
ثانیا شما در یکی از پستهاتون اعلام کردید که با پدرتون مشورت کردید و دیدگاهتون رو به ایشون گفتید و ایشون هم نظری دادند که شما نوشتید واقعا که دارید کم لطفی میکنید سرکار سامیه چرا سرکار استاد ب من نگفتند برید از پدرتون بپرسید؟؟؟؟ چون من از پدرم اینجا نقل قول نکردم یا نگفتم که من با پدرم مشورت کردم گفتم؟؟؟نگفتم اما شما چنین ادعایی کردید سرکار استاد هم فرمودند مطلب رو درست به پدرتون برسونید یعنی دیدگاه خودتون رو انتقال ندید اجازه بدید خودشون بیاند و بحث رو دنبال کنند و اونوقت از نظرشون استفاده کنید حالا این توهین به عقل و فهم و ضریب هوشی شماست؟؟؟؟؟ سرکار سامیه از نظر شما واقعا معقوله یکی از کارشناسان اینجا بیاد به کاربری بگه برو از بابات بپرس چرا کم لطفی میکنید؟؟؟چرا میخواید ی طرفه به قاضی برید؟؟؟چرا ب همین راحتی به دیگری تهمت میزنید که به شما توهین کرده درحالیکه به کار خودتون(که در پست قبلیتون از پدرتون گفته بودید)نگاه نمیکنید؟؟؟؟شما که ادعای دین داری دارید؟؟؟شما که ادعا میکنید احساساتی نیستید؟؟؟شمایی که نگران هستید بعد از بازگشتتون اخلاقیات و معنویات اسک دینی ها زیر رو شده دیگه چرا؟؟؟چرااا به خودتون این اجازه رو میدید؟؟
به نظر شما اگه کسی احساس کنه بهش توهین شده حتی اگه اشتباه هم باشه و تذکر بده که بهش توهین نکنن داره تهمت می زنه ، احساساتی شده ، بی دین شده ...واقعا که خدا بخیر کنه !!
اینکه من از پدرم حرفی رو نقل کردم یا از پدرم سئوال می کنم و مطلبی رو می گم دلیل نمی شه کسی وسط مناظره بگه برو از پدرت سئوال کن به نظر من توهینه گرچه به نظر شما توهین نباشه فکر هم می کنم نظر من اینجا مهمه چون مخاطب خانم استاد من بودم نه شما !!
به هر حال چه توهین باشه چه نباشه من اصلا بدل نگرفتم ناراحت هم نشدم فقط تذکر دادم که بحث بین ما رو تحت تأثیر قرار نده !
بپردازیم به ادامه بحث اینا بحث رو از مطلب اصلی دور می کنه .
همینکه مرد پیش زن بخوابد به لحاظ فقهی و حقوقی این حق را ادا کرده است. مساله محبت و رفتار خوش و ...جنبه های دیگری است و اهمیت خود را دارد و مورد تاکید شرع هست اما نباید در مفهوم حقوقی همخوابگی داخل شود به طوریکه که اگر اینها نبود بگوییم که همخوابگی صورت نگرفته است!!!
جناب سفیر عزیز.
احسنت به شما. منظور من هم همین بود و البته شما قبل از من و بهتر از من به این ماجرا آگاهید.
ازتون میخوام یک بار دیگه برگردید و در ذهنتون صورت مسئله بحث رو مرور کنید.
الآن کسانی که در بحث هستند هیچ کس مخالف تعدد زوجات نیست. مگر می شود با حکم قرآن مخالفت کرد؟!
1- دوباره عرض میکنم که بحث بر سر راهکار قانونی است. و شرط و شروط آن. شما شرط را در همخوابی دیدین و دیگران طالب شروط بیشتری بودند.
2- شما در مورد شرط همخوابی فرمودید که این همخوابی چیز کمی نیست و محبت را شامل می شود. من وارد نمی شوم که کم است یا زیاد.
3- همانگونه که خودتان هم متذکر شدید در مفهوم حقوقی آن این محبتی که شما وارد کردید و قطعا هم حق با شماست وجود ندارد.
بنابراین گزاره ای که شما وارد بحث کردید هرچند صحیح است اما چون در مفهوم حقوقی ما نیست مشکل ما را که به دنبال راهکار قانونی هستیم حل نمیکند. مگر آنکه مفهوم حقوقی همخوابی عوض بشه.
این شرط و شروطای من درآوردی که بعضی خانما می زارن رو حکم خدا ، منو یاد گاو بنی اسرائیل تو سوره بقره میندازه !
شما هم مثل خیلی از خانم ها احساساتی شدید
من کار به نظر خانمای دیگه ندارم نظر خودم رو می دم دور از احساسات زنانه ! صحبت این نیست که مشکل حل میشه یا نمیشه چون مشکلات جامعه بخاطر اینه که بحرف خدا گوش نمی دن اگه همه همانطور که خدای مهربون گفتن عمل می کردن مشکلی نبود پس نمیشه بخاطر وجود مشکل تو جامعه بگیم حکم خدا این نیست .
بعضی از ما خانما داریم شورشو در می آریم خانمای محترم اینقدر در مقابل آقایون احساساتی بحث نکنید همه بحث ها رو خوندم کمتر منطق دیدم بیشتر احساسات بودش !!
خیلی ناراحتم از اینکه اینقدر ما زنها در مقابل حکم خدا می ایستیم آخه چرا یکم منطقی باشیم به عاقبتش فکر کنیم !
سامیه جان فک نکنم ازین همه بحث و صحبتی که کردید فقط منظورتون به سرکار استاد بشه و طبق این نقلهایی که از شما شده چندین بار همه خانمها رو به احساساتی بودن متهم کردید
از پدرم که پرسیدم و بحثای سایت رو بهشون گفتم گفتن: هر حکمی که خدا داده شرایطی داره هیچ حکم خدا رو من ندیدم که بگن هیچ شرطی نداره همیشه و همه جا باید بهش عمل کرد ! صیغه هم یه شرایطی داره شرایطش رو هم باید از مراجع سئوال کنیم هر کی از مرجع خودش نه بشینید اونجا بحث کنید و شرایط برای حکم خدا بتراشید به نظر من که کار خیلی زشتیه و نمی تونید قیامت جواب خدا رو بدید .
و ایشون در جواب شما گفتند حالا که با پدرتون مشورت کردید مطالب رو عینا منتقل کنید و بعد توضیح ایشون رو بشنوید
مطالب را به پدر بزرگوارتان که گویا گفتید استاد دانشگاه هستند نشان دهید (نه برداشت خودتان را عین مطالب را) ایشان حتما" توضیح کامل خواهند داد .
سامیه عزیزم حق با شماست نباید از موضوع تاپیک غافل شد اما نذاریم شک و شبهه ای درباره دیگری تو دلمون باقی بمونه
که خوشبختانه شما انقد با اخلاق هستید که گفتید ب دل نگرفتید اما بذارید دیگر دوستان هم توجیه بشند درین باره
موفق در پناه حق یا علی
الآن کسانی که در بحث هستند هیچ کس مخالف تعدد زوجات نیست. مگر می شود با حکم قرآن مخالفت کرد؟! 1- دوباره عرض میکنم که بحث بر سر راهکار قانونی است. و شرط و شروط آن. شما شرط را در همخوابی دیدین و دیگران طالب شروط بیشتری بودند.
دوست من اگر اصل یک قانون رو از اسلام می گیریم شرط و شروطش را نیز باید از خود اسلام بگیریم!
بنابراین اگر کسی حقیقتا تعدد زوجات را قبول دارد باید با همان شروط اسلامی قبول داشته باشد نه شروط من درآوردی!
بنده از خودم چیزی نگفتم عرض کردم فقها فرموده اند عدالت واجب در تعدد زوجات به معنای نفقه و حق قسم(همخوابگی در هر چهار شب) است. این نظر فقهاست بر مبنای نص روایت. دیگر معنا ندارد کسی بگوید من طالب شروط بیشتری هستم! و البته تأکید می کنم اینها واجب است و این به معنای نفی ارزش و اهمیت سایر مسائل در جایگاه خود نیست. ما خواستیم نظری را نقد کنیم که عدالت واجب را فراتر از این می برد و بعد با استناد به قرآن کریم, می گوید پس تعدد زوجات ممکن نیست! چون عدالتی که من تعریف کردم! ممکن نیست!
اما راهکار قانونی برای اجرای احکام بحث دیگری است که من واردش نشده ام. فعلا مشکل سر اصل حکم است ـ با همان تعریفی که دین گفته ـ که گویا عده ای نمی خواهند بپذیرند!
سامیه جان فک نکنم ازین همه بحث و صحبتی که کردید فقط منظورتون به سرکار استاد بشه و طبق این نقلهایی که از شما شده چندین بار همه خانمها رو به احساساتی بودن متهم کردید
گل گیسوی عزیز چرا دقت نمی کنید !
اولا تو مطالبی که زحمت کشیدید و ازم نقل کردید تو هیچکدوم نبود همه خانما یا بود بعضی از خانما یا خیلی از خانما ! نه همه خانمای عزیز :Gol:
ثانیا من کی گفتم فقط منظورم سرکار استاده ! چند جا گفتم حتی تو همین پست اخیر که منظورم سرکار استاد و هر کی که مثل ایشون اعتقاد داره است بازم می گم ندیدیم کسی حرفای مثل سرکار استاد عزیز زده باشن (مجبورم تذکر بدم که منظورم اعتقاد خاص خانم استاده نه تند و کندش که برخی از خانمای دیگه حرفای تندتری هم زدند) اما دیدم که خیلی از خانم های بحث احساساتی شدن اما نگفتم همه !
باز می گم به اصل موضوع بپردازیم بهتره تا این حرفای حاشیه ای !
ما خواستیم نظری را نقد کنیم که عدالت واجب را فراتر از این می برد و بعد با استناد به قرآن کریم, می گوید پس تعدد زوجات ممکن نیست! چون عدالتی که من تعریف کردم! ممکن نیست!
از جناب سفیر تشکر می کنم که اصل مطلب رو فرمودند که بحث به حاشیه کشیده نشه !
دیگر معنا ندارد کسی بگوید من طالب شروط بیشتری هستم! و البته تأکید می کنم اینها واجب است و این به معنای نفی ارزش و اهمیت سایر مسائل در جایگاه خود نیست.
این جمله رو قبول ندارم چرا معنا نداره هر کی می تونه شرط ضمن عقد بزاره تو همین سایت که خیلی از معلوماتم رو مدیونش هستم راجع بهش صحبت شده هر کی طالب شروط بیشتر هستش راهش بازه و آزاده می تونه همون اول شرط کنه اشکالی نداره .
با این دیدگاه به نظر میاد سایر مسائل رو هم میشه واجب کرد بر مرد یا زن موقع عقد پس بهتر بود می فرمودید اینها واجب اصلی هستند که میشه بقیه رو هم بهش اضافه کرد و بحث هم سر همین واجبات اصلی هستش که بعضی ها می خوان هی زیادش کنن که به نظر من درست نیست و باید همونی که خدا گفته واجب اصلی باشه .
این جمله رو قبول ندارم چرا معنا نداره هر کی می تونه شرط ضمن عقد بزاره
ممنونم. اما مسلّمه که منظورم شروط ضمن عقد نبود!
منظورم این بود وقتی دین گفته تعدد زوجات مشروط به فلان شرطه کسی نمیتونه بگه نه من طالب شروط بیشتریم! و بعد بخواد حکم دین رو جور دیگری جلوه بده که انگار شروط بیشتری داره!
مثلا بگه عدالتی که در قرآن آمده به معنای مورد نظر منه! همون چیزی که در این تاپیک اتفاق افتاد!
پس منظورم دست بردن در مفهوم عدالت واجب در تعدد زوجات بود به خاطر اینکه طالب شروط بیشتری هستند!
دوست من اگر اصل یک قانون رو از اسلام می گیریم شرط و شروطش را نیز باید از خود اسلام بگیریم!
بنابراین اگر کسی حقیقتا تعدد زوجات را قبول دارد باید با همان شروط اسلامی قبول داشته باشد نه شروط من درآوردی!
بنده از خودم چیزی نگفتم عرض کردم فقها فرموده اند عدالت واجب در تعدد زوجات به معنای نفقه و حق قسم(همخوابگی در هر چهار شب) است. این نظر فقهاست بر مبنای نص روایت. دیگر معنا ندارد کسی بگوید من طالب شروط بیشتری هستم! و البته تأکید می کنم اینها واجب است و این به معنای نفی ارزش و اهمیت سایر مسائل در جایگاه خود نیست. ما خواستیم نظری را نقد کنیم که عدالت واجب را فراتر از این می برد و بعد با استناد به قرآن کریم, می گوید پس تعدد زوجات ممکن نیست! چون عدالتی که من تعریف کردم! ممکن نیست!
اما راهکار قانونی برای اجرای احکام بحث دیگری است که من واردش نشده ام. فعلا مشکل سر اصل حکم است ـ با همان تعریفی که دین گفته ـ که گویا عده ای نمی خواهند بپذیرند!
سلام
بحث اول این بود که آن چیزی که شما به همخوابی اضافه کردید مشکل گشا نیست. و همچنان از نظر شما شرط تعدد زوجات برآورده کردن نفقه است و همخوابی. که در عمل می شود ماهی مثلا 200-300 هزار تومن پول و حداکثر همان آمیزش با همسر آن قسمت محبت و ... هم قابل اثبات و اجرا نیست.
اما اینکه شما بگوید شروط من درآوردی بی انصافی به بحث و سوالات دوستان شما در این سایت است. اگر قرار به من درآوردی بود که مثلا از اساس میگفتیم تعدد زوجات بد است!
در بررسی یک عقد قرارداد که در این مورد خاص شده عقد نکاح قرار نیست که فقط همان یک آیه و تفسیر و حدیث آن مورد توجه قرار گیرد که! شما حتما می دانید که حقوق پر است از تضاد و تقابل اصول مختلف حقوقی.
اگر دوستان شرطی را اضافه کردند که مبنای حقوقی آن در اسلام نبود، شما میتوانید بگویید من درآوردی.
جناب منجم باشی! سوال اشکال نداره اما تفسیر به رأی قران و رسیدن به چیزی خلاف نص روایت و اجماع فقها و اصرار بر اون اشکال داره. علم حقوق هم اگر بخواد مقوله ای بشه خلاف شرع مردوده. ما حقوقی را قبول داریم که خلاف نص و خلاف قطعیات دین حرف نزنه.
عرض کردم اگر کسی بگه تعدد رو قبول دارم اما با تعریف خودم! یا با شروطی غیر از آنچه در دین آمده,فرقی با کسی که اصلش را انکار کند ندارد. مثل اینکه کسی بگوید قبول دارم مشروب خوردن حرام است اما به این شرط که بیش از یک جرعه باشد!!!
پس بنده بی انصافی نکردم به بحث و دوستان! بعضی دوستان بودند که بی انصافی کردند نسبت به احکام مسلّم شرعی!!!
در مورد محبت و همخوابگی و...توضیح لازم دادم نیازی به تکرار نمی بینم.
فقط یک نکته را توجه کنید و آن اینکه مخاطب دین, انسان است یعنی موجودی دارای اراده و عقل و احساس و ....و چون مخاطب دین چنین موجودی است نه بنا هست که همه چیز با دادگاه و مجازات و...حل شود و نه ممکن است که همه چیز قابل اثبات در دادگاه باشد و نه ممکن است که همه متخلفان در دادگاههای دنیا مجازات مستحق خود را دریافت کنند. آخرتی هم هست و اساسا یکی از دلایل وجودی آخرت همین است!
پس اینکه به بعضی ارزشها نمی توان جنبه حقوقی قابل اثبات در دادگاه داد تا برای تخلف از آن مجازات تعیین شود! نه نقص دین است و نه نقص صاحب دین و نه موجب ظلمی می شود که بی پاسخ بماند چرا که در بینش الهی دنیا دار امتحان و آخرت محل اصلی جزا و پاداشهاست.
ضمن اینکه کارکرد شروط ضمن عقد محفوظ است و از این طریق می توان به مطالبات بیشتری رسید ـ بماند که بعضی مراجع در این شروط حرف دارند. به هر حال هر کس به مرجع خود رجوع کند ـ
سرکار توبه عزیز من کی گفتم خانم ها نیاز های مهم تری دارن !!!!!!
تو بحث کردن باید صحبت طرف مقابلتون رو درست نقل کنید تا بحث منصفانه بشه درست نمی گم ؟ خدای مهربون نیاز های مهم تر رو نفقه و همخوابی معین کرده و اینا رو واجب کرده بقیه نیاز های اونقدر مهم نبودن که واجب بشن !
سلام ، نیازهای مهمتر را بنده اضافه کردم ، بر اساس اون تاپیکی که خانمی از لحاظ اقتصادی و جنسی تامین بود ولی از زندگیش راضی نبود. البته خیلی خیلی زیاد از این موارد داریم ولی نمونه بارزش تاپیک با همسر خونسردم چطور رفتار کنم بود. هنوز این سوالم باقی هست که خداوند مهربون کجا نیازهای واجب خانمها(نفقه و همخوابی) را تعیین کرده؟؟؟
اما دیدم که خیلی از خانم های بحث احساساتی شدن اما نگفتم همه !
سلام این جمله را که دیدم یاد تاپیک خشونت علیه زنان را محکوم کنیم به خاطر خواهرها ، مادرها ، همسرهایمان ، یکی از خشونتهایی که علیه زنان انجام می شه همین برچسب احساساتی زدن به نظرات خانمها هست ، برخی از خانمها هم برای فرار از این برچسب سعی می کنند قدم جا پای آقایون بذارن! که این خود یک نوع احساساتی شدن هست!
سلام ، نیازهای مهمتر را بنده اضافه کردم ، بر اساس اون تاپیکی که خانمی از لحاظ اقتصادی و جنسی تامین بود ولی از زندگیش راضی نبود. البته خیلی خیلی زیاد از این موارد داریم ولی نمونه بارزش تاپیک با همسر خونسردم چطور رفتار کنم بود.
با سلام و احترام خدمت سرکار توبه گرامی در تاپیک مورد نظر خانم هستی خودشون قبول کردند که بیشتر تقصیر خودشون هست تا همسرشون! این نوع اختلافات بین زن و شوهر بیشتر ناشی از عدم شناخت زوجین نسبت به روحیات,اخلاقیات و تفاوت های هم هست.
هنوز این سوالم باقی هست که خداوند مهربون کجا نیازهای واجب خانمها(نفقه و همخوابی) را تعیین کرده؟؟؟
خداوند متعال بر اساس حکمت خود زن رو سرشار از عواطف و احساسات قرار داده پس یکی از نیازهای مهم و اساسی زن نیازهای عاطفی هست ولی چون این امکان برای مرد نیست که مدام پاسخ گوی نیازهای عاطفی زن باشه از لحاظ شرعی واجب نشده ولی از لحاظ اخلاقی بسیار توصیه و تاکید شده است. موفق باشید.
ولی چون این امکان برای مرد نیست که مدام پاسخ گوی نیازهای عاطفی زن باشه از لحاظ شرعی واجب نشده ولی از لحاظ اخلاقی بسیار توصیه و تاکید شده است.
البته حدی از اخلاق خوش و حسن معاشرت با همسر مسلما واجب هست و بد اخلاقی با همسر عقاب دارد. چنانچه سعد بن معاذ صحابی مشهور که حضرت رسول پای برهنه در تشییع جنازه اش شرکت فرمود! فشار قبر سختی دید به خاطر بد اخلاقی با خانواده!
اما این بسیار مهم است که مصادیق بد اخلاقی را باید از خود دین گرفت و کسی نباید چیزی خلاف حکم مسلّم دینی را اگر به ذهن خودش بد اخلاقی می داند! به پای دین ببندد.
مثلا بعضی خانمها می گویند همسرمان اگر زن دیگری بگیرد یا حتی به فکر آن باشد! ـ با وجود اخلاق خوبش ـ خیانتکار است! یا بد اخلاق است یا گناهکار است یا بی انصاف است و....!!!اما دین هیچیک از این عناوین را برای چنین مردی به خاطر ازدواج مجددش قبول ندارد.
یعنی دین می گوید مرد می تواند همسران دیگری داشته باشد ـ موقت یا دائم به شرط عدالت ـ و اگر خانمی از این قضیه ناراحت شد مشکل خودش است. او باید احساساتش را بر اساس آموزه های دین جهت بدهد و مدیریت کند و بعضی احساسات غلط را کنترل کند. مثل حس حسادت نسبت به هوو! و اینجا نمی تواند بگویدشوهرم به لحاظ عاطفی به من ضربه زده است و گناهکار است!!!
برخی از خانمها هم برای فرار از این برچسب سعی می کنند قدم جا پای آقایون بذارن! که این خود یک نوع احساساتی شدن هست!
خانم توبه عزیز :Gol:
اگر منظور شما بنده هستم من که سابقه چندانی در سایت ندارم و تو خیلی از بحث های مورد نظر شما هم چون موقع کنکورم بود شرکت نکردم و از برچسب خوردن هم ترس ندارم که بخوام بخاطر فرار از اون احساساتی بشم و حرفای آقایون رو بزنم !
کلا باید بگم
ما با آقایون خدای نخواسته دشمنی نداریم که اگه حرف آقایون رو تأیید کردیم و فکر کردیم درسته خانمای دیگه فکر کنند ما داریم از دشمنشون دفاع می کنیم .
به نظر من که درست نیست حرفای ما فقط بخاطر دفاع از خانما باشه نه دفاع از حقیقت و اونی که خدا میگه .
منم قبول دارم که به خیلی از خانما تو صیغه کردن و ازدواج مجدد آقایون ظلم میشه اما این ربطی به حکم خدا نداره نوع عمل آقایون تو این زمینه اشتباهه و بعضی هاشون دارن واقعا در حق خانما ستم می کنن :Ghamgin:
پس درستش اینه که اینجا بحث بشه ببینیم چجور می تونیم هم حکم خدا رو اجراء کنیم هم به خانما کمتر ظلم بشه نه اینکه حکم خدا رو رها کنیم یا اونقدر شرط و شروط بزاریم که حکم خدا بی فایده بشه و...
در تاپیک مورد نظر خانم هستی خودشون قبول کردند که بیشتر تقصیر خودشون هست تا همسرشون!
این نوع اختلافات بین زن و شوهر بیشتر ناشی از عدم شناخت زوجین نسبت به روحیات,اخلاقیات و تفاوت های هم هست.
بله خودشون قبول کردن ولی اگر همسرشون در روحیاتشون دقت می کرد کمکش می کرد تا این مشکلش حل بشه.
خداوند متعال بر اساس حکمت خود زن رو سرشار از عواطف و احساسات قرار داده پس یکی از نیازهای مهم و اساسی زن نیازهای عاطفی هست
ولی چون این امکان برای مرد نیست که مدام پاسخ گوی نیازهای عاطفی زن باشه از لحاظ شرعی واجب نشده ولی از لحاظ اخلاقی بسیار توصیه و تاکید شده است.
موفق باشید.
اگر خداوند متعال زن را سرشار از عواطف قرار داده چرا به آن توجه نکرده و درنظر نگرفته ؟؟ مگر خدا پاسخگوی نیازهای آفریده های خود نیست؟؟ استدلال جالبی هست ، یکی از نیازهای مهم مرد نیاز جنسی هست ولی چون این امکان برای زن نیست که مدام پاسخگوی نیازهای جنسی مرد باشد از لحاظ شرعی چرا تمکین واجب شده؟؟؟؟ ولی نیاز عاطفی واجب نشده؟ سوال دیگر هم اینکه خداوند متعال کجا نیازهای واجب زن را نفقه و همخوابگی تعیین کرده؟
سلاممممممم بر بزرگواران اجازه بدید من مجددا سوالاتم رو بپرسم چون هیچ جوابی دریافت نکردم من اگر بحث برده داری در اسلام رو مطرح کردم برای اینکه میخواستم از این دو بحث نتیجه مشترکی بگیرم اینکه چرا ما امروز قبول کردیم خرید و فروش کنیز و غلام با اینکه اسلام هم براش قوانین تنظیم کرده به معنای اینکه پذیرفتهو در زمان پیامبر و امامان بزرگوار رواج داشته اما امروز منسوخ شده و پذیرفته نیست چرا؟؟؟؟ اینکه قانون برای ازدواج مجدد و همسر دوم دائم شرط و شروط گذاشته و محدوش کرده میتونه حکمش مثل همین برده داری باشه که دیگه امروز نیست
جناب سفیر از مراجع تقلید نقل میکنند که ازدواج مجدد اشکال نداره من از قانون و شورای نگهبان و مجلس و شرع و قانون مملکت اسلامی و حکم فقه میگم اشکال داره مگر با شرایطی سامیه جان حرف هیچکدوم از ما ازمن در آوری نیست بلکه حرف بزرگان دین و مملکته و اینکه شما میفرمایید ما خانمها در مقابل دستور خدا مقاومت میکنیم؟؟؟!!!! اصلا اینطور نیست اگر قرار بر مقاومت بود که این تاپیک به وجود نمیومد بزرگواران من نمیدونم شما چرا حرف من رو متوجه نمیشید من میگم اگر ازدواج مجدد مشروع هست چرا باید قانون جمهوری اسلامی جلوشو با گذاشتن شرایط بگیره؟؟؟؟؟ مگر غیر ازینه که ما ادعا میکنیم قوانینمون بر اساس فقه و شرع و دین اسلامه؟؟؟/ مگر غیر ازینه که قوانین ما از کتب فقهی همون مراجعی که شما ازشون نقل قول میکنید تنظیم میشه؟؟؟؟ پس دو حالت داره حالت اول اینکه ما فقط ادعا میکنیم که مملکت اسلامی هستیم و امام زمان ب ما عنایت داده و بیخودی این ههمه شهید دادیم و مراجع و مسئولین هم فقط ب فکر خودشون هستند و جمهوری اسلامی کشکه حالت دوم فقه فقه فقه فقه فقه بزرگواران شما چرا انقد متکی به نص هستید؟؟؟اگر قرار باشه ما فقط به نص تکیه کنیم که دیگه نمیتونیم تو این دوره زمونه ا اسلام زندگی کنیم چرا؟/؟ چون همه چیز در نص درباره مسائل دوره های قبله و اگر فقهایی نباشند که دستورات رو با زمان حال تطبیق بدهند در واقع دیگه دین نمیتونه پاسخگو باشه چرا نقش فقه رو انقد کمرنگ میبینیم؟؟؟؟مگر فقها از خودشون حرف میزنند؟؟؟ اساسا کار فقها اینه که با استنباط از نص قوانین اسلامی رو استخراج میکنند(فقهایی که با دستور مقام معظم رهبری در شورای نگهبان فعالیت میکنند و بر قوانین نظارت دارند.) جناب خیرالبریه اول از همه منبع حدیثی رو که گفتید ذکر کنید و بعد به من بگید که اگر اسلام برده داری رو قبول نداره و ریشه شو زده چرا انقد قوانین براش تایین کرده؟؟؟و اساسا با عقل جور در نمیاد اسلام دین منطق وقتش رو صرف کاری بکنه که ریشه شو زده مثلا بیاد درباره نحوه شراب خوردن صحبت کنه در حالیکه شراب رو ممنوع کرده این عقلانیه؟؟؟؟؟؟
بالاخره جناب خیر البریه امروز در ایران ما اجازه برده داری داریم یا نداریم؟؟؟دقیقا من میخواستم همین رو بشنوم بزرگوار فقه امروز فقه پویاست فقهی ای ست که میتونه با شرایط زمان و مقتضای جامعه قوانین متغیر داشته باشه درسته حاکم شرع برده داری رو حلال دونستند اما فقه پویا با استناد به شرایط کلی و مبنای قوانین اسلامی امروز اجازه ی این کار نمیدهند و یا للعجب از شما که برده داری رو به اسم کارگری میبینید بزرگوار حتماااااااا قوانین برده داری رو مطالعه کنید فقط یک اشاره کوچیک میکنم اگر کارگر امروز همان کنیز دیروز بود پس لزوما اگر شما یک کارگر خانم استخدام کنید بر شما حلال میشه و آیا امروز اینطوریه؟؟؟؟؟
چون در قصه غلام و کنیز اصل موضوع آن امروزه منتفی است! یعنی امروزه اصلا چیزی به نام غلام و کنیز نداریم تا بخواهیم درباره احکامش بحث کنیم. ـ دقت کنید ـ غلام و کنیز در واقع اسرای جنگی مسلمین با کفار بودند که اسلام بنا بر مصالحی احکامی برای آنها در نظر گرفته بود و امروزه چنین جنگهایی وجود ندارد تا چنین اسیرانی داشته باشیم.
اما آیا امروزه چیزی به نام زن و شوهر نداریم که کسی بگوید دیگر حکم تعدد زوجات به دلیل نبودن موضوعش منتفی است؟؟؟!!!!
درباره قانون مجلس و ...هم قبلا جواب دادم و عرض کردم شما نتیجه گیری معکوس می کنید!
سلاممممممم بر بزرگواران اجازه بدید من مجددا سوالاتم رو بپرسم چون هیچ جوابی دریافت نکردم من اگر بحث برده داری در اسلام رو مطرح کردم برای اینکه میخواستم از این دو بحث نتیجه مشترکی بگیرم اینکه چرا ما امروز قبول کردیم خرید و فروش کنیز و غلام با اینکه اسلام هم براش قوانین تنظیم کرده به معنای اینکه پذیرفتهو در زمان پیامبر و امامان بزرگوار رواج داشته اما امروز منسوخ شده و پذیرفته نیست چرا؟؟؟؟ اینکه قانون برای ازدواج مجدد و همسر دوم دائم شرط و شروط گذاشته و محدوش کرده میتونه حکمش مثل همین برده داری باشه که دیگه امروز نیست
سلام به گل گیسو
قیاس شما مع الفارق بود.نمی توان سرسری از این مطلب استفاده کرد که حالا چون برده داری منسوخ شده پس ...
هر گردی که گردو نیست. باید ببینیم این نسخی که شما می فرمایید در حکم صورت گرفته یا در اجرا و بستر اجتماعی آن؟
باید توجه داشت که آیا می شود برده داری را با چند همسری را چه از لحاظ حکمی و چه از لحاظ بستر اجراء حکم، مقایسه نمود؟
باید دید که چند همسری و برده داری در جامعه چه تاثیری دارد؟
و هزار و یک سوال هست که بعد از اینها باید به این قیاس رسید که به نظر می رسه دیگر جایی برای این مطلب نمی ماند.
مثلا :
با توجه به جمعیت خانم ها که بیشتر از جمعیت آقایان هستند :
اگر هر مرد یک همسر بگیرد پس
تکلیف بقیه خانم های باقی مانده چه می شود؟
آیا چنانچه شما جزء خانم های مجرد می بودید که فرصت ازدواج پیدا نکرده، چه می کردید؟
می دانید چه آفات بزرگی بوجود می آید وقتی چند همسری اجرا نشود؟(کما این که ما در جامعه شاهد آن آفات هستیم)
تذکر:این حرف بنده به این معنا نیست که هر مردی اقدام به چند همسری کند و یا خانمی به هر مردی جواب دهد، بلکه شرائطی دارد و ضوابطی و بحث فقط علمیست.
اگر دقت می فرمودید بنده از عالم خارج و وضعیت کنونی جامعه اصلا صحبتی نکردم تا اینکه شما اشکال کنید: چرا دارم از چند همسره ها دفاع می کنم؟
علمی بودن بحث ما از همینجا مشخصه که تحت تاثیر اشتباه عده ای در جامعه و یا احساسات نیستیم.
پانته آ ی عزیز
تذکر بنده که با رنگ قرمز زده شده بود را ندیدید؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
عرض کردم بحث فقط حکمی بود و نه توصیه می کنم که کسی چهار زن بگیرد و نه همه آنهایی که گرفتن رو تایید می کنم.
نکته دیگر خدمت پانته آ ی نورانی
می دانید همان مجردیی که شما فرمودید از زن دوم شدن بهتره، چه فساد هایی بوجود آورده؟؟؟
هم از جنبه روان شناسی که رشته تحصیلی بنده در دانشگاه است و چه از لحاظ اخلاقی شاهد دارم که این حکم اسلام از کارگشاترین احکام در اجتماع ماست، گرچه شرائط سختی دارد و با مزاق خیلی از ما موافقت ندارد.
چه دختران مجردی که موفق به ازدواج نشدند و توسط حرامی بنیان یک خانواده خوب را از بین برده اند.همان دختر خانم ها می گفتند: اگر فقط اسمی در شناسنامه ما بود جرات این جنایت را نداشتیم.
بگذریم حرف ها دارم.
تذکر مهم: این مساله را نه می شود در یک تاپیک و پست گفت و نه شما برداشت کلی از یک تاپیک و پست کنید.
احساس عناد با این مساله(یک همسر بیشتر گرفتن مردها) از سوی خدا در دل خانم ها کاشته شده.
خوب این خوب است چرا که از هرزگی و افراط مردها جلوگیری می کند و وسیله رشد مردها می شود، اما نباید بگذاریم این احساس افراطی شود که منجر به کج رویها می شود.
خانم معتقد و مومنی می گفت این حکم خدا را قبول ندارم و رد می کنم.می دانید این می شود انکار ضروری دین و مساوی با ارتداد است؟
از این ابزاری که خدا به حق در شما خانم های بزرگوار گذاشته استفاده کنید اما درست.
بله مرد هایی هستند که هوس رانند و هرزه اما می شود به خاطر عده ای حکم دین را زیر سوال برد؟
سلامممممم بر عزیزان اسک دین
ممنوون از پاسخگویی شما
غلام و کنیز در واقع اسرای جنگی مسلمین با کفار بودند که اسلام بنا بر مصالحی احکامی برای آنها در نظر گرفته بود و امروزه چنین جنگهایی وجود ندارد تا چنین اسیرانی داشته باشیم.
بزرگوار بله قسمتی و تعدادی از برده ها از اسرای جنگی بودند اما عمومیت نداره
باید ببینیم این نسخی که شما می فرمایید در حکم صورت گرفته یا در اجرا و بستر اجتماعی آن؟
ب نکته خوبی اشاره کردید استاد عرفان یعنی شما میفرمایید حکم خداوند میتونه در بستر جامعه نسخ بشه؟؟
پس این امکان وجود داره که امروز فقها به ستر جامعه نگاه کنند و برای حکم خدا شرط و شروط بذارند
البته من از جوابهای شما و جناب سفیر قانع شدم حالا سوال دوم؟؟
جناب سفیر از مراجع تقلید نقل میکنند که ازدواج مجدد اشکال نداره من از قانون و شورای نگهبان و مجلس و شرع و قانون مملکت اسلامی و حکم فقه میگم اشکال داره مگر با شرایطی
سامیه جان حرف هیچکدوم از ما ازمن در آوری نیست بلکه حرف بزرگان دین و مملکته و اینکه شما میفرمایید ما خانمها در مقابل دستور خدا مقاومت میکنیم؟؟؟!!!! اصلا اینطور نیست اگر قرار بر مقاومت بود که این تاپیک به وجود نمیومد بزرگواران من نمیدونم شما چرا حرف من رو متوجه نمیشید من میگم اگر ازدواج مجدد مشروع هست چرا باید قانون جمهوری اسلامی جلوشو با گذاشتن شرایط بگیره؟؟؟؟؟ مگر غیر ازینه که ما ادعا میکنیم قوانینمون بر اساس فقه و شرع و دین اسلامه؟؟؟/ مگر غیر ازینه که قوانین ما از کتب فقهی همون مراجعی که شما ازشون نقل قول میکنید تنظیم میشه؟؟؟؟ پس دو حالت داره حالت اول اینکه ما فقط ادعا میکنیم که مملکت اسلامی هستیم و امام زمان ب ما عنایت داده و بیخودی این ههمه شهید دادیم و مراجع و مسئولین هم فقط ب فکر خودشون هستند و جمهوری اسلامی کشکه حالت دوم فقه فقه فقه فقه فقه بزرگواران شما چرا انقد متکی به نص هستید؟؟؟اگر قرار باشه ما فقط به نص تکیه کنیم که دیگه نمیتونیم تو این دوره زمونه ا اسلام زندگی کنیم چرا؟/؟ چون همه چیز در نص درباره مسائل دوره های قبله و اگر فقهایی نباشند که دستورات رو با زمان حال تطبیق بدهند در واقع دیگه دین نمیتونه پاسخگو باشه چرا نقش فقه رو انقد کمرنگ میبینیم؟؟؟؟مگر فقها از خودشون حرف میزنند؟؟؟ اساسا کار فقها اینه که با استنباط از نص قوانین اسلامی رو استخراج میکنند(فقهایی که با دستور مقام معظم رهبری در شورای نگهبان فعالیت میکنند و بر قوانین نظارت دارند.)
سلامممممم بر عزیزان اسک دین
ممنوون از پاسخگویی شما
بزرگوار بله قسمتی و تعدادی از برده ها از اسرای جنگی بودند اما عمومیت نداره
ب نکته خوبی اشاره کردید استاد عرفان یعنی شما میفرمایید حکم خداوند میتونه در بستر جامعه نسخ بشه؟؟
پس این امکان وجود داره که امروز فقها به ستر جامعه نگاه کنند و برای حکم خدا شرط و شروط بذارند
البته من از جوابهای شما و جناب سفیر قانع شدم حالا سوال دوم؟؟
جواب
نه منظور بنده از نسخ اجتماعی و بستر جامعه، نسخ از طرف خدا و رفع حکم نیست.بلکه منظور از نسخ در اجتماع این است که اجتماع حکمی را از دیدگاه خود ملقا ببیند و این اصلا مربوط به حکم الهی نیست و حکم همچنان پابرجا خواهد بود.
البته بحثی درباره فروع دین هست که با عنوان حکم ثانویه مطرح می گردد، باید تاپیک مستقلی داشته باشد.
احساس عناد با این مساله(یک همسر بیشتر گرفتن مردها) از سوی خدا در دل خانم ها کاشته شده.
اما در روایات متعدد تاکید شده که خداوند در زنان غیرت نیافریده است برعکس مردان! و حساسیت بعضی خانمها بر روی هوو ناشی از حسادت است. و خانمهایی که غیرت(حسادت) نمی ورزند ستایش شده اند و برعکس!
البته باید توجه داشت مطابق روایات، حس حسادت تا زمانی که در عمل ظاهر نشود ـ یعنی انسان با گفتار یا کردارش موجب اذیت آنکه به وی حسادت می ورزد را فراهم نیاورد ـ گناه محسوب نمی شود (کافی ج2 ص463) اما انسان عاقل باید برای پیشگیری از وقوع چنین اعمالی با نور قرآن و اهل بیت و با استعانت از خدای متعال این حس غیر اصیل را در خود درمان و ریشه کن کند.
1. امام صادق علیه السلام می فرماید: غیرت, تنها برای مردان است و اماغیرت زنان در حقیقت حسادت است و چون غیرت تنها برای مردان است به همین دلیل خداوند بر زنان جز شوهرشان را حرام كرده است ولی بر مردان چهار زن را حلال نموده است. و خداوند كریمتر از آن است كه از سویی به زن غیرت بدهد و از سوی دیگر برای مرد سه زن دیگر را علاوه بر آن زن حلال كند! الكافی ج 5 ص 505 ح1 _ روشن است كه منظور از غیرت در این روایت همان غیرت جنسیست که مرد غیور نسبت به همسر خود دارد و نه چیزهایی مثل خوی دفاع از حق و...كه ما غیرتش می نامیم و در زن و مرد پسندیده است_ به راستی این حدیث شریف كه حاكی از تفاوتی شگرف در خلقت زن و مرد می باشد باید در صدر هر بحثی پیرامون تعدد زوجات و یا متعه بیاید. امام هدایتگر ما جعفر بن محمد الصادق می فرماید بعضی زنانی که این چنینند در غیرت ورزی خود مجاز نیستند و باید بدانند كه این از حسد آنان است و حسد را باید درمان كرد![/right]
باید عرض کنم منظور شما از روایت اول و پست قبل از این پست، این است که خدا غیرت را در وجود زنان قرار داده اما نباید باشد. اصطلاحا خداوند تشریعا زنان را از غیرت ورزی در این زمینه منع نموده. این حس(حساسیت نسبت به همسر دوم و ...) در همه خانم ها از طرف خدا به امانت گذاشته شده و وسیله امتحان زنان و مردان است. منظور از غیرت در روایت شریف هم نه غیرت جنسی بلکه اطلاق دارد و به هر ارتباطی که یک زن و شوهر با هم دارند، دلالت دارد(حال چه عاطفی،جنسی،اجتماعی و ... ). باید کمی در توضیح دادن روایات دقت نمود.
باید عرض کنم منظور شما از روایت اول و پست قبلی این است که خدا غیرت را در وجود زنان قرار داده اما نباید باشد. اصطلاحا خداوند تشریع زنان را از غیرت ورزی در این زمینه منع نموده. این حس(حساسیت نسیت به همرس دوم و ...) در همه خانم ها از طرف خدا به امانت گذاشته شده و وسیله امتحان زنان و مردان است. باید کمی در توضیح دادن روایات دقت نمود.
دوست گرامی دقت بفرمایید دقیقا برعکس!
یعنی نص روایات فوق می فرمایند از نظر تکوینی حس غیرت در زنان خلق نشده است که اگر شده بود با رحمت خداوند منافات داشت یعنی اگر از سویی غیرت به زنان داده بود همچو مردان و از سویی به مرد اجازه داده با بیش از یک همسر باشد این خلاف رحمت خدا بود!!!
این روایات می فرمایند واکنش خانمها ناشی از حسادت که حسی غیر فطری و غیر اصیل است می باشد نه ناشی از غیرت که حسی اصیل و فطری است.
به عبارت دیگر خداوند در مردان غیرت خلق کرده و از نظر تشریعی نیز از آنها رفتار غیورانه خواسته و مردانی را که این حس را در خود بکشند و به آن ترتیب اثر ندهند به شدت نکوهش کرده
و بر عکس در زنان غیرت نیافریده و به همین دلیل اعلام فرموده ـ از طریق معصومین ـ زنانی که به هوو واکنش منفی نشان دهند ناشی از غیرت خدادادی نیست بلکه ناشی از حسادت است. پس باید حسادت را از خود دور کنند.
عمروبن مسلم، عن الثمالي، عن أبي جعفر (ع) قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: الناجي من الرجال قليل ومن النساء أقل وأقل، قيل: ولم يا رسول الله؟ قال: لانهن كافرات الغضب مؤمنات الرضا.
أبي بصير قال: سمعت أبا عبدالله (ع) يقول: خطب رسول الله صلى الله عليه وآله النساء فقال: يا معاشر النساء تصدقن ولو من حليكن ولو بتمرة ولو بشق تمرة فإن أكثر كن حطب جهنم إن كن تكثرن اللعن وتكفرن العشيرة، فقالت امرأة من بني سليم لها عقل: يا رسول الله أليس نحن الامهات الحاملات المرضعات، أليس منا البنات المقيمات والاخوات المشفقات فرق لها رسول الله صلى الله عليه وآله فقال: حاملات والدات مرضعات رحيمات، لولا ما يأتين إلى بعولتهن ما دخلت مصلية منهن النار.
يا معشر النساء تصدقن وأكثرن الاستغفار فإنى رأيتكن أكثر أهل النار إنكن تكثرن اللعن وتكفرن العشير ما رأيت من ناقصات عقل ودين أغلب لذى لب منكن أما نقصان العقل فشهادة امرأتين تعدل شهادة رجل فهذا نقصان العقل وتمكث الليالى ما تصلى وتفطر فى رمضان فهذا نقصان الدين (مسلم عن ابن عمر . أحمد ، ومسلم ، والترمذى عن أبى هريرة)
اولا مسلم است که طبق صریح آیه قرآن وروایات صحیح که فتوای تمامی عالمان نیز چنین است خداوند چهار زن دائم _ به شرط رعایت عدالت _ و نیز زنان موقت را برای مرد حلال فرموده است.
سلام ، ممنون تحلیل دینی - اعتقادی زیبایی بود ، پیشنهاد می کنم این بار به تحلیل روانی و جامعه شناسی تعدد زوجات و ازدواج موقت هم بپردازید.شاید زوایای پنهان آن برایتان آشکار بشه. البته اگر زوایای پنهانی برایتان وجود داشته باشد. البته تعیین حدود عدالت هنوز مجهول مانده!
راوی گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم مردم می گویند: اکثر اهل جهنم زنان هستند. امام فرمود: چطور چنین چیزی باشد در حالیکه هر مردی در بهشت 1000 زن از زنان دنیا را در قصری واحد تزویج می کند!:Cheshmak:
[بعضی خانما ناراحت نشن! اونجا بهشته دیگه تزاحم و تضاد و دعوا نیست.]
پیشنهاد می کنم این بار به تحلیل روانی و جامعه شناسی تعدد زوجات و ازدواج موقت هم بپردازید
اتفاقا در اون مطلب که در ریشه یابی حساسیت بعضی خانمها نسبت به هوو! بود یکی از جنبه های روانشناختی مهم مساله تعدد زوجات و موانع آن, از زبان ائمه معصوم که آگاهترینند به جسم و روان انسان بیان شد.
بین دو حس غیرت و حسادت به لحاظ ریشه ای فرق گذاشته شد که اولی الهی, فطری و اصیل معرفی شد و دومی شیطانی, غیر فطری و غیر اصیل. اولی در مردان خلق شده ولی در زنان نه! دومی ناشی از القائات شیطانی است که در زن و مرد بروز می یابد و در زنها نسبت به هوو نمود بارزی دارد.
ضمن آنکه از زاویه ای دیگر فرمودند که این حساسیت و اذیتهای در پی آن!, ناشی از حب به شوهر است و تأمل بر این مطلب برای مردان چند همسر می تواند تسکین روانی ایجاد کند.
راوی گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم مردم می گویند: اکثر اهل جهنم زنان هستند. امام فرمود: چطور چنین چیزی باشد در حالیکه هر مردی در بهشت 1000 زن از زنان دنیا را در قصری واحد تزویج می کند!:Cheshmak:
[بعضی خانما ناراحت نشن! اونجا بهشته دیگه تزاحم و تضاد و دعوا نیست. اونجا عقول کامل شده.]
خواهر محترمی پیامی دادند که متن آن را همراه با پاسخ بنده درج می کنم:
سلام ، نخواستم تاپیک را مخدوش کنم ولی می خواستم یادآوری کنم که اولین حسود در بین انسانها یک مرد بوده و اولین جنایتکار هم همچنین ، پس بنابراین زیاد تند نرین
پاسخ بنده:
سلام خواهرم! بنده به جنگ زن و مرد معتقد نیستم و شکر خدا چنین احساسی هم در درون خود حس نمی کنم.
از شخصیتهای بزرگ تاریخ یعنی فاطمه زهرا و مریم مقدس و خدیجه و زینب ـ سلام خدا بر همه آنان ـ که بگذریم و بنده خاک پایشان را سرمه چشم می کنم, در زندگی خودم دو زن بهترین نقشها و زیبایی ها را آفریدند: مادرم و همسرم
ارزش انسانها نزد خداوند به میزان ایمان و عملشان است و نه جنسیتشان.
امیدوارم شما هم تند نروید و به خاطر وسوسه ای پوچ همه چیز خود را نبازید. تسلیم حکم خدا باشید و به خالق خود اعتماد کنید.
یعنی نص روایات فوق می فرمایند از نظر تکوینی حس غیرت در زنان خلق نشده است که اگر شده بود با رحمت خداوند منافات داشت یعنی اگر از سویی غیرت به زنان داده بود همچو مردان و از سویی به مرد اجازه داده با بیش از یک همسر باشد این خلاف رحمت خدا بود!!!
این روایات می فرمایند واکنش خانمها ناشی از حسادت که حسی غیر فطری و غیر اصیل است می باشد نه ناشی از غیرت که حسی اصیل و فطری است.
به عبارت دیگر خداوند در مردان غیرت خلق کرده و از نظر تشریعی نیز از آنها رفتار غیورانه خواسته و مردانی را که این حس را در خود بکشند و به آن ترتیب اثر ندهند به شدت نکوهش کرده
و بر عکس در زنان غیرت نیافریده و به همین دلیل اعلام فرموده ـ از طریق معصومین ـ زنانی که به هوو واکنش منفی نشان دهند ناشی از غیرت خدادادی نیست بلکه ناشی از حسادت است. پس باید حسادت را از خود دور کنند.
سلام به سفیر بزرگوار این روایت اشاره به امر تشریعی دارد و ریشه یابی و آسیب شناسی این مساله نه امر تکوینی( به اینکه اصلا خدا غیرت را در وجود زنان نیافریده). غیرت زنان نسبت به همسری دیگر از اول خلقت در وجودشان بوده و ما به علم حضوری این مساله را درک می کنیم(علاوه بر این در روان شناسی هم اثبات شده) و اساسا ویژگی عشق زمینی همین غیوریت است. به قول آیت الله ناصری عشق غیور است و رقیب نمی پذیرد و رقیب را از میدان بیرون می کند. اما عشق واقعی که همان عشق الهی و آسمانیست این نقص و عیب را ندارد و اصلا هیچ عیبی ندارد و رقیب در آن بی معناست.ببینید خدا چند تا عاشق دارد و هیچ عاشقی به دیگری اعتراض نمی کند و خدا چقدر زیاد معشوق دارد و تعارضی هم پیش نیامده. در معادله عشق دنیوی که لازمه زندگی دنیویست غیوریت نهاده شده. اما روایت شریف می فرماید غیرت (مورد بحث ما) در زنان نباید به کار گیری شود و از وسواوس نفس است که منجر به حسادت و .... می شود. درست مثل شهوت که باید کنترل شود و مهار گردد. عرض کردم این غیرت در زنان وسیله ایست برای امتحان افراد و از طرفی برای کنترل زیاده خواهی ها و شهوت رانی ها و هرزه گی های مردان بی قید. روایت آسمانی مورد بحث ما اشاره دارد که خصلت ها به هم متصل اند و به یکدیگر راه دارند مثل غیوریت نسبت به همسر دوم و سوم و ... که راه به کج رویهای دیگر دارد.
[quote=سفیر;127656]خواهر محترمی پیامی دادند که متن آن را همراه با پاسخ بنده درج می کنم: سلام ، نخواستم تاپیک را مخدوش کنم ولی می خواستم یادآوری کنم که اولین حسود در بین انسانها یک مرد بوده و اولین جنایتکار هم همچنین ، پس بنابراین زیاد تند نرین پاسخ بنده: سلام خواهرم! بنده به جنگ زن و مرد معتقد نیستم و شکر خدا چنین احساسی هم در درون خود حس نمی کنم. از شخصیتهای بزرگ تاریخ یعنی فاطمه زهرا و مریم مقدس و خدیجه و زینب ـ سلام خدا بر همه آنان ـ که بگذریم و بنده خاک پایشان را سرمه چشم می کنم, در زندگی خودم دو زن بهترین نقشها و زیبایی ها را آفریدند: مادرم و همسرم ارزش انسانها نزد خداوند به میزان ایمان و عملشان است و نه جنسیتشان. امیدوارم شما هم تند نروید و به خاطر وسوسه ای پوچ همه چیز خود را نبازید. تسلیم حکم خدا باشید و به خالق خود اعتماد کنید. موفق باشید و سعادتمند در دو سرا یا علی[/quote] سلام اولا اینکه این پیام توسط کاربر توبه به کاربر سفیر ارسال شده ، درثانی بنده نیز به دنبال جنگ میان مرد و زن نیستم ، چرا که همه ما انسانیم و آفریده پرودگار ، و مخلوقات خدا برایش عزیز هستند ، هر چند در نظر شما اینگونه نباشد، همچنین همه با هم در یک جامعه زندگی می کنیم و مکمل هم هستیم و یکی بدون دیگری ناقص هست. ثالثا جنگ که نه نقد بنده و دوستان در جهت رفع تبعیض و ظلم و برقراری عدالت در جوامع انسانی هست (که اغلب این تبعیض و ظلم بر علیه خانمها بوده) البته اگر موثر افتد. هر چند که من این کار را با این رویه عبث می بینم و باعث غفلت از امور مهم. رابعا همه شما (خیرالبریه ، رضا و ..................) افراد جبهه مخالف خود را وسوسه شده ، خارج از صراط مستقیم و ........... می شمارید که این در حد توانایی شما نیست و فقط خداست که به ضمیر انسانها آگاهی دارد.
سلام ، نخواستم تاپیک را مخدوش کنم ولی می خواستم یادآوری کنم که اولین حسود در بین انسانها یک مرد بوده و اولین جنایتکار هم همچنین ، پس بنابراین زیاد تند نرین
رابعا همه شما (خیرالبریه ، رضا و ..................)افراد جبهه مخالف خود را وسوسه شده ، خارج از صراط مستقیم و ........... می شمارید که این در حد توانایی شما نیست و فقط خداست که به ضمیر انسانها آگاهی دارد.
با سلام سرکار توبه هرکسی که بر خلاف دستورات خداوند (قرآن و اهل بیت (ع))عمل کند از صراط مستقیم خارج شده!!
امسال شما میخواهید دستورات و سنت را عوض کرده و با اندیشه خود که یک اندیشه ناقص است حکم ایجاد کنید !!
در صورتی که تمامی دستورات خداوند روشن و گویا است و جای شکی باقی نگذاشته که حضرات میخواهید منکر حق خداوند و خلق او شوید !! اشاره به صراط مستقیم کردید بگذارید معنی آنهم یکبار دیگر بطور خلاصه از دیده بگذرانیم ! در روایات اهلبیت علیهم السلام و کلام مفسران، صراط مستقیم به اسلام، قرآن، پیامبر (ص) و امامان معصوم علیهم السلام و یا آیین "الله" تفسیر شده است که بازگشت به همین معنا دارد. برای نمونه در روایتی از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام است که فرمود: «صراط مستقیم، طریق به سوی معرفت خدا و دو صراط است: یکی صراط در دنیا و دیگری در آخرت، امّا صراط در دنیا امامی است که اطاعتش بر آفریدگان واجب شده، و صراط در آخرت، پلی بر روی جهنم است پس هر کسی در این جهان از امام بر حق پیروی نماید و از راهنماییهای او بهرهمند شود، از روی پلی که بر روی جهنم زده شده است به راحتی عبور مینماید و هر که از امام بر حق پیروی نکند، از روی پل به جهنم سقوط میکند». اینجا را دقت کنید : درخواست صراط مستقیم از طرف مؤمنان به این معناست که هر چند ممکن است فردی در این شرایط مؤمن باشد، ولی هر لحظه با تغییر عوامل و شرایط ممکن است این نعمت از او سلب، و از صراط مستقیم خارج و به گمراهی کشیده شود و لذا در این درخواست از خداوند میخواهد که او را در این راه ثابت قدم نگه دارد بنابراین تکرار «اهْدِنَا الصِّرَ َطَ الْمُسْتَقِیم» از سوی مؤمنان، تحصیل حاصل نخواهد بود چنان که در روایتی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در تفسیر «اهْدِنَا الصِّرَ َطَ الْمُسْتَقِیم» میفرماید: «یعنی توفیقی که در گذشته به ما دادی تا بر صراط مستقیم باشیم و تو را اطاعت کنیم، در آینده نیز برای ما پایدار بدار».
سلام به سفیر بزرگوار این روایت اشاره به امر تشریعی دارد و ریشه یابی و آسیب شناسی این مساله نه امر تکوینی( به اینکه اصلا خدا غیرت را در وجود زنان نیافریده).
سلام بر عرفان محترم.
بنده برای حرفم دلیل آوردم اما گویا توجه نشد. اگر نقدی هست باید خیلی شفاف دلایل بنده را نقد کنید.
دوباره تأکید می کنم که این روایات به امر تکوینی اشاره دارد و می فرماید: خداوند اصلا در زن غیرت خلق نفرموده برعکس مردان. دقت کنید به این عبارات روایات:
إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلِ الْغَيْرَةَ لِلنِّسَاء : خداوند برای زنان غیرت قرار نداد.[ قرار نداد یعنی خلق نکرد. ]
لَيْسَ الْغَيْرَةُ إِلَّا لِلرِّجَالِ وَ أَمَّا النِّسَاءُ فَإِنَّمَا ذَلِكَ مِنْهُنَّ حَسَدٌ: غیرت نیست مگر برای مردان(برای زنان نیست) و اما برای زنان [این حالت شبیه غیرت] تنها حسد است.
اگر زنان هم غیرتی شبیه به مردان داشتند صحیح نبود بفرماید: تنها حسد است! چون غیرت امر مقدسی است و نمی توان گفت حسد است! آیا درست است که درباره غیرت مردان گفته شود: این تنها حسد است؟؟؟؟!!!!
و مهمترین عبارت این است که در متن قبل هم تذکر دادم:
َ إِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ أَنْ يَبْتَلِيَهُنَّ بِالْغَيْرَةِ وَ يُحِلَّ لِلرِّجَالِ مَعَهَا ثَلَاثاً : خداوند کریمتر از آن است که زنان را مبتلای به غیرت کند و از آنسو به مردان اجازه سه زن دیگر بدهد!
در عبارت فوق استدلال امام تنها و تنها با عدم غیرت در زنان به لحاظ تکوینی و خلقت درست در می آید.
یعنی با کَرَم خدا نمی سازد که از یکسو در وجود زن غیرت خلق کند مثل مردان و از سوی دیگر بگوید تا سه زن دیگر را باید تحمل کنی و زجر بکشی!مثل اینکه به مرد [که غیرت در او خلق شده]بگویند باید سه شوهر دیگر زنت را تحمل کنی!!!
در معنا کردن روایات دقت کنید.
ممنون از توصیه مکرر شما. اما به نظر می رسد بنده کاملا مطابق نص عبارات و نیز بر اساس استدلال امام معنا کردم. شما که می فرمایید غیرت تکوینی در زن هم وجود دارد! لطف کنید این عبارت را ترجمه کنید و توضیح دهید:
همه شما (خیرالبریه ، رضا و ..................) افراد جبهه مخالف خود را وسوسه شده ، خارج از صراط مستقیم و ........... می شمارید که این در حد توانایی شما نیست و فقط خداست که به ضمیر انسانها آگاهی دارد.
خواهرم سخن از قرآن و روایت است. آنهم بطور کلی و نه تعیین مصادیق.
می گوییم خداوند یا امام که سخنش همان سخن خداست فرموده فلان چیز خوب است فلان چیز بد. فلان حس خوب است فلان حس بد. اصلا تمام دین همین چیزهاست. بحث قضاوت راجع به ضمیر انسانها نیست. غیبگویی نیست. سخن دین را می گوییم.
سلام بر عرفان محترم.
بنده برای حرفم دلیل آوردم اما گویا توجه نشد. اگر نقدی هست باید خیلی شفاف دلایل بنده را نقد کنید.
دوباره تأکید می کنم که این روایات به امر تکوینی اشاره دارد و می فرماید: خداوند اصلا در زن غیرت خلق نفرموده برعکس مردان. دقت کنید به این عبارات روایات:
إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلِ الْغَيْرَةَ لِلنِّسَاء : خداوند برای زنان غیرت قرار نداد.[ قرار نداد یعنی خلق نکرد. ]
لَيْسَ الْغَيْرَةُ إِلَّا لِلرِّجَالِ وَ أَمَّا النِّسَاءُ فَإِنَّمَا ذَلِكَ مِنْهُنَّ حَسَدٌ: غیرت نیست مگر برای مردان(برای زنان نیست) و اما برای زنان [این حالت شبیه غیرت] تنها حسد است.
اگر زنان هم غیرتی شبیه به مردان داشتند صحیح نبود بفرماید: تنها حسد است! چون غیرت امر مقدسی است و نمی توان گفت حسد است! آیا درست است که درباره غیرت مردان گفته شود: این تنها حسد است؟؟؟؟!!!!
و
سلام به سفیر هدایت بنده از شما دلیل ندیدم ادعای صرف دیدم، شما فقط فرمودید این حدیث دلالت تکوینی دارد.
با اینکه بنده از علم حضوری و وجدان و روان شناسی دلیل آوردم شما ردیه ای بر اینها نداشتید.
بنده حدیث منقول شما رو به چند نفر از اساتید حوزه علمیه قم ارائه دادم و تکوینی بودن از سوی آن اساتید هم رد شد. باید عرض کنم ادعا و برداشت شما از روایت شریف خلاف وجدان و حقیقت است.
انصافا شما در پست 246 دلیل نمی بینید؟؟؟!!! اینکه نوشتم:
اگر زنان هم غیرتی شبیه به مردان داشتند صحیح نبود بفرماید: تنها حسد است! چون غیرت امر مقدسی است و نمی توان گفت حسد است! آیا درست است که درباره غیرت مردان گفته شود: این تنها حسد است؟؟؟؟!!!!
یا نوشتم:
إِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ أَنْ يَبْتَلِيَهُنَّ بِالْغَيْرَةِ وَ يُحِلَّ لِلرِّجَالِ مَعَهَا ثَلَاثاً : خداوند کریمتر از آن است که زنان را مبتلای به غیرت کند و از آنسو به مردان اجازه سه زن دیگر بدهد!
در عبارت فوق استدلال امام تنها و تنها با عدم غیرت در زنان به لحاظ تکوینی و خلقت درست در می آید.
یعنی با کَرَم خدا نمی سازد که از یکسو در وجود زن غیرت خلق کند مثل مردان و از سوی دیگر بگوید تا سه زن دیگر را باید تحمل کنی و زجر بکشی!مثل اینکه به مرد [که غیرت در او خلق شده]بگویند باید سه شوهر دیگر زنت را تحمل کنی!!!
اینها دلیل نبود؟؟؟!!!! اینها صرف ادعا بود؟؟؟!!!
ضمنا سوال بنده را پاسخ ندادید دوباره تکرار می کنم:
شما که می فرمایید غیرت تکوینی در زن هم وجود دارد! لطف کنید این عبارت را ترجمه کنید و توضیح دهید:
لطف می کنید از همان اساتید بزرگوار بخواهید این جمله را ترجمه کنند و توضیح بدهند. در مورد عبارات دیگر احادیث هم که در پست قبل آمد نظر آنها را جویا شوید و البته با دلیل اینجا ذکر کنید. صرف ادعای آن دو استاد یا هر کس دیگر دردی را دوا نمی کند!
ضمنا معنای بنده خلاف وجدان نیست. شما حسادت را غیرت می دانید معصوم می فرماید خیر چنین نیست منشأ این دو کاملا متفاوت است.
به هر حال منتظر ترجمه و توضیح شما درباره عبارت فوق هستم.
تعارض ظاهری بین این دو حدیث را چطور حل می کنید. وجدان حکم می کند که برداشت شما از حدیث شریف با عدم تفحص از احادیث دیگر همراه شده بنابراین به فهم اشتباه از حدیث منجر شده.
من از شما می پرسم: آیا غیرت درمقابل حسادت است ؟ اگر بگویید بله که ..... و اگر نه پس طبق برداشت شما از حدیث شریف، آقا تناقض گویی نمودند که بعید است، جدا.
معنا ندارد کسی بگوید غیرت را به مرد دادم و خوب است و حسادت را به زن و بد است.بچه هم اینطور اشتباه حرف نمی زند.
حدیث می گوید : غیرتی که در مرد است خوب است و همان غیرت در زن چون منجر به رذائلی مثل حسادت می شود قبیه و مذموم است. خدای عالم در حال تبیین تشریع نسبت به غیرت در وجود زن و مرد است. سوالی از بعد دیگر نسبت به ادعای شما: اگر خدای عالم غیرت را در وجود زن نگذاشته و در نهاد زن نیست چرا تمام زن ها این خصلت را دارند و این زمان پذیر هم نیست و ما در طول تاریخ با آن برخورد می کنیم. عزیز دلم کافیست کمی به خانمهایی که در اطراف شماست دقت کنید حرف بنده را وجدان خواهید کرد. و این ادعای شما هزار و یک تناقض دیگر به همراه دارد.
سلام ، نخواستم تاپیک را مخدوش کنم ولی می خواستم یادآوری کنم که اولین حسود در بین انسانها یک مرد بوده و اولین جنایتکار هم همچنین ، پس بنابراین زیاد تند نرین
با سلام
ظاهرا فراموش کرده اید که اولین گناه وعصیان را شیطان ویک زن مرتکب شدند و آدم را از بهشت بیرون کردند همچنین نخستين دشمني وقتل فرزندان آدم بر سر زن و تصاحب زن زیباتر بود!!!!!! وهمچنان ادامه دارد .
عجب!!! پس نهیب نیست!!!
این عین کلام شما:
گاهی اوقات لازمه با تشر و لحن تند به کسی که موقعیت خودش رو فراموش کرده مسائل رو گوشزد کرد. ائمه علیهم السلام هم گاهی در مناظرات ضمن استدلال وقتی که می دیدن طرف خیلی داره پرت و پلا میگه بهش نهیب می زدن. مثلا امام باقر علیه السلام به عالم سنی که ادعای تفسیر قرآن داشت فرمودند: ای جاهل! مساله بدعت خیلی مهمه. در روایت صحیحه است که پیامبر فرمود با اهل بدعت با لحن تند صحبت کنید.

جناب سفیر:Gol:
آیا میدونید معصومین ما با در نظر گرفتن هزارو یک شرایط موقعیت را میسنجند و تصمیم میگرفتند چگونه برخورد کنند؟؟!
شما چه کاره هستی که تشخیص دادی باید نهیب زد؟؟!!
اگر جمله قرمز رنگ, نهیب نیست پس جملات بنده نیز نیست!
و اگر هست سوالم را تکرار می کنم از کجا تشخیص دادید که باید به بنده نهیب بزنید؟
سلام
دقت کنید، عمده دوستانی که اینجا بحث میکنند به اصل موضوع ایرادی ندارند. همه بر سر تعدد زوجات اتفاق نظر داریم. بحث بر سر نحوۀ اجرا و قانون است. پس قانون چی میگه؟ فقه در چه صورتی میگه مرد نیاز همخوابی همسر را تامین نکرده؟ آیا زنی که مثلا 10 بچه داره و الآن هم حامله هست و 3 شب درمیان هم با او آمیزش داشته میتواند در دادگاه ادعا کند که چون به او محبت نشده پس نیاز همخوابی اون تامین نشده و بر این اساس طلاق بگیرد؟
بر طبق گفته شما امکان دارد آمیزش باشد اما محبت نباشد و همخوابی محقق نشود. آیا این حرف شما وجه قانونی و اجرایی هم دارد؟
اتفاقا من معتقدم اگر برای این حرف شما وجه قانونی ایجاد شود بسیار بهتر خواهد بود از آنکه برای تعدد زوجات شرط بگذاریم، چه در این حالت زن با ادعای عدم محبت و در نتیجه عدم تحقق همخوابی میتواند معترض شود.
....
جناب منجم باشی دقت بفرمایید:
عرض بنده چند چیز بود:
1. همخوابگی لزوما به معنای آمیزش جنسی نیست.
2. همخوابگی یعنی پیش زن خوابیدن
این حق هر زن دائم در هر چهار شب یک شب است که شوهرش نزد او بخوابد.
3. اثر طبیعی این همخوابگی را عرض کردم که وسیله مهم ابراز محبت است. ـ در حالت عادی ـ و خواستم که اهمیت اثر آن را متذکر شوم و بگویم چیز کوچکی برای زن نیست.
در اینجا نخواستم بگویم که از نظر فقهی همخوابگی یعنی خوابیدن همراه با محبت! تا اینکه بعد دنبال راهکار قانونی برای اثباتش باشیم!
همینکه مرد پیش زن بخوابد به لحاظ فقهی و حقوقی این حق را ادا کرده است. مساله محبت و رفتار خوش و ...جنبه های دیگری است و اهمیت خود را دارد و مورد تاکید شرع هست اما نباید در مفهوم حقوقی همخوابگی داخل شود به طوریکه که اگر اینها نبود بگوییم که همخوابگی صورت نگرفته است!!!
چنانچه مثلا می گوییم تمکین جنسی بر زن واجب است. خب به لحاظ فقهی و حقوقی همینکه زن خواسته جنسی شوهر را اجابت کرد تمکین کرده اما ممکن است این ادای حق مثلا همراه با ترشرویی باشد. روی خوش و اخلاق زن اهمیت خود را دارد و مورد تاکید شرع است اما در اینجا نتوان گفت به لحاظ حقوقی زن تمکین نکرده است. آن بحث دیگری است.
ایشون عدالت رو در ازدواج دائم فراتر از تعریف همه فقها معنا کردن و فرمودن این عدالت(نفقه و همخوابگی) یعنی نگاه حیوانی به زن داشتن!!!
اما خود ایشون از عدالت برداشتی داشتن که نه تنها در جامعه امروز بلکه در هیچ جامعه ای نمی توان همسران متعدد داشت!!!. بنگرید به عین کلام ایشون:
آیا اگر دوفرزند از دو همسر داشتید که یکی باهوش ودیگری از بهره ی هوشی کمتر برخوردار بود چگونه عدالت را بین انان برقرار میکنید ؟ هر دو را باهم به دانشگاه میفرستید یا هر دو را باهم به عملگی؟!!!
من از این کلام اینگونه می فهمم که چون معقول نیست هر دو را به دانشگاه یا عملگی فرستاد و از آنطرف فرستادن یکی به دانشگاه و دیگری به عملگی باعث حسادت و کینه بچه ها یا مادرانشون می شود, این هم نوعی بی عدالتی است! پس مرد نمی تواند عدالت را رعایت کند!!!
و در تعریف خیانت نیز خیال همه را راحت کردند و فرمودن!:
اصولا" کسی که (تفاوت در مرد یا زن بودن ندارد )با وجود همسر و فرزند وبی نیاز از اغنای معمولی زندگی زناشویی به فکر حضور شخص دیگری حتی در فکر خود باشد خائن است اولا" به خود وثانیا" به خانواده ی خود !!!
آیا خیانت در دین ما تعریفش این است؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اگر مردی به نص قرآن و روایات و با وجود اغنای معمولی زندگی زناشویی, اما برای بهره گیری بیشتر از حلال خدا ـ از استحباب و سنت گذشتیم! ـ , حتی به فکر ازدواج موقت یا دائم دیگری باشد خائن به خود و خانواده است؟؟؟؟!!!!!!!
حالا بفرمایند که اینجا قابلیت بحثهای تخصصیشان را ندارد!!!!
واقعا تخصص این است؟؟؟!!!
بعد آشفته می شوند که چرا گفتید احساساتی بحث کردی!!!
ببخشید سرکار هدی عزیز مثل اینکه شما اینجا رو با کلاس درس دانشگاه اشتباه گرفتید !
تو کلاس اگه استاد تحقیق بدن عیبی نداره که خیلی خوب هم هست اما اینجا داریم با هم مناظره می کنیم به نظر شما وسط یک مناظره یکی بگه برو از پدرت بپرس درسته !
اولا من از زیر بار جواب در نرفتم و دارم جواب می دم
ثانیا احساساتی شدن خاصیت ما زناست در همه هست در من هم هست دارم کنترلش می کنم که عقلم درست کار کنه !
ثالثا برداشت شما که موافق ایشان هستید باید هم همین باشه وگرنه خودتون متهم به احساساتی شدن می شید ولی من می گم هر کی نظری مثل خانم استاد عزیز داشته باشه احساساتی شده این اعتقاد منه .
به نام خداوند عدل و داد و مهربانی
نمیدونم از کجا شروع کنم هر چند که میخواستم دیگه در این تاپیک ننویسم اما ...
گل گیسوی عزیز خانمی
من کی گفتم همه خانم های اینجا احساساتی شدند ! که شما به خودت گرفتی اصلا تو ذهنم شما نبودید تو حرفام فقط گفتم خانم استاد و هر کی مثل ایشون نظر داشته باشه اما ندیدم اینجا کسی مثل خانم استاد عزیز حرف زده باشه !
به نظر شما اگه کسی احساس کنه بهش توهین شده حتی اگه اشتباه هم باشه و تذکر بده که بهش توهین نکنن داره تهمت می زنه ، احساساتی شده ، بی دین شده ...واقعا که خدا بخیر کنه !!
اینکه من از پدرم حرفی رو نقل کردم یا از پدرم سئوال می کنم و مطلبی رو می گم دلیل نمی شه کسی وسط مناظره بگه برو از پدرت سئوال کن به نظر من توهینه گرچه به نظر شما توهین نباشه فکر هم می کنم نظر من اینجا مهمه چون مخاطب خانم استاد من بودم نه شما !!
به هر حال چه توهین باشه چه نباشه من اصلا بدل نگرفتم ناراحت هم نشدم فقط تذکر دادم که بحث بین ما رو تحت تأثیر قرار نده !
بپردازیم به ادامه بحث اینا بحث رو از مطلب اصلی دور می کنه .
جناب سفیر عزیز.
احسنت به شما. منظور من هم همین بود و البته شما قبل از من و بهتر از من به این ماجرا آگاهید.
ازتون میخوام یک بار دیگه برگردید و در ذهنتون صورت مسئله بحث رو مرور کنید.
الآن کسانی که در بحث هستند هیچ کس مخالف تعدد زوجات نیست. مگر می شود با حکم قرآن مخالفت کرد؟!
1- دوباره عرض میکنم که بحث بر سر راهکار قانونی است. و شرط و شروط آن. شما شرط را در همخوابی دیدین و دیگران طالب شروط بیشتری بودند.
2- شما در مورد شرط همخوابی فرمودید که این همخوابی چیز کمی نیست و محبت را شامل می شود. من وارد نمی شوم که کم است یا زیاد.
3- همانگونه که خودتان هم متذکر شدید در مفهوم حقوقی آن این محبتی که شما وارد کردید و قطعا هم حق با شماست وجود ندارد.
بنابراین گزاره ای که شما وارد بحث کردید هرچند صحیح است اما چون در مفهوم حقوقی ما نیست مشکل ما را که به دنبال راهکار قانونی هستیم حل نمیکند. مگر آنکه مفهوم حقوقی همخوابی عوض بشه.
منظور این بود.
دوستان
بابا آقایون می تونند 1 زن 1 زن 1 زن 1 زن بگیرند
باشه اینکارو می کنند
بس کنید:Gol:
سامیه جان فک نکنم ازین همه بحث و صحبتی که کردید فقط منظورتون به سرکار استاد بشه و طبق این نقلهایی که از شما شده چندین بار همه خانمها رو به احساساتی بودن متهم کردید
و ایشون در جواب شما گفتند حالا که با پدرتون مشورت کردید مطالب رو عینا منتقل کنید و بعد توضیح ایشون رو بشنوید
سامیه عزیزم حق با شماست نباید از موضوع تاپیک غافل شد اما نذاریم شک و شبهه ای درباره دیگری تو دلمون باقی بمونه
که خوشبختانه شما انقد با اخلاق هستید که گفتید ب دل نگرفتید اما بذارید دیگر دوستان هم توجیه بشند درین باره
موفق در پناه حق
یا علی
دوست من اگر اصل یک قانون رو از اسلام می گیریم شرط و شروطش را نیز باید از خود اسلام بگیریم!
بنابراین اگر کسی حقیقتا تعدد زوجات را قبول دارد باید با همان شروط اسلامی قبول داشته باشد نه شروط من درآوردی!
بنده از خودم چیزی نگفتم عرض کردم فقها فرموده اند عدالت واجب در تعدد زوجات به معنای نفقه و حق قسم(همخوابگی در هر چهار شب) است. این نظر فقهاست بر مبنای نص روایت. دیگر معنا ندارد کسی بگوید من طالب شروط بیشتری هستم! و البته تأکید می کنم اینها واجب است و این به معنای نفی ارزش و اهمیت سایر مسائل در جایگاه خود نیست. ما خواستیم نظری را نقد کنیم که عدالت واجب را فراتر از این می برد و بعد با استناد به قرآن کریم, می گوید پس تعدد زوجات ممکن نیست! چون عدالتی که من تعریف کردم! ممکن نیست!
اما راهکار قانونی برای اجرای احکام بحث دیگری است که من واردش نشده ام. فعلا مشکل سر اصل حکم است ـ با همان تعریفی که دین گفته ـ که گویا عده ای نمی خواهند بپذیرند!
گل گیسوی عزیز چرا دقت نمی کنید !
اولا تو مطالبی که زحمت کشیدید و ازم نقل کردید تو هیچکدوم نبود همه خانما یا بود بعضی از خانما یا خیلی از خانما ! نه همه خانمای عزیز :Gol:
ثانیا من کی گفتم فقط منظورم سرکار استاده ! چند جا گفتم حتی تو همین پست اخیر که منظورم سرکار استاد و هر کی که مثل ایشون اعتقاد داره است بازم می گم ندیدیم کسی حرفای مثل سرکار استاد عزیز زده باشن (مجبورم تذکر بدم که منظورم اعتقاد خاص خانم استاده نه تند و کندش که برخی از خانمای دیگه حرفای تندتری هم زدند) اما دیدم که خیلی از خانم های بحث احساساتی شدن اما نگفتم همه !
باز می گم به اصل موضوع بپردازیم بهتره تا این حرفای حاشیه ای !
از جناب سفیر تشکر می کنم که اصل مطلب رو فرمودند که بحث به حاشیه کشیده نشه !
این جمله رو قبول ندارم چرا معنا نداره هر کی می تونه شرط ضمن عقد بزاره تو همین سایت که خیلی از معلوماتم رو مدیونش هستم راجع بهش صحبت شده هر کی طالب شروط بیشتر هستش راهش بازه و آزاده می تونه همون اول شرط کنه اشکالی نداره .
با این دیدگاه به نظر میاد سایر مسائل رو هم میشه واجب کرد بر مرد یا زن موقع عقد پس بهتر بود می فرمودید اینها واجب اصلی هستند که میشه بقیه رو هم بهش اضافه کرد و بحث هم سر همین واجبات اصلی هستش که بعضی ها می خوان هی زیادش کنن که به نظر من درست نیست و باید همونی که خدا گفته واجب اصلی باشه .
ممنونم. اما مسلّمه که منظورم شروط ضمن عقد نبود!
منظورم این بود وقتی دین گفته تعدد زوجات مشروط به فلان شرطه کسی نمیتونه بگه نه من طالب شروط بیشتریم! و بعد بخواد حکم دین رو جور دیگری جلوه بده که انگار شروط بیشتری داره!
مثلا بگه عدالتی که در قرآن آمده به معنای مورد نظر منه! همون چیزی که در این تاپیک اتفاق افتاد!
پس منظورم دست بردن در مفهوم عدالت واجب در تعدد زوجات بود به خاطر اینکه طالب شروط بیشتری هستند!
سلام
بحث اول این بود که آن چیزی که شما به همخوابی اضافه کردید مشکل گشا نیست. و همچنان از نظر شما شرط تعدد زوجات برآورده کردن نفقه است و همخوابی. که در عمل می شود ماهی مثلا 200-300 هزار تومن پول و حداکثر همان آمیزش با همسر آن قسمت محبت و ... هم قابل اثبات و اجرا نیست.
اما اینکه شما بگوید شروط من درآوردی بی انصافی به بحث و سوالات دوستان شما در این سایت است. اگر قرار به من درآوردی بود که مثلا از اساس میگفتیم تعدد زوجات بد است!
در بررسی یک عقد قرارداد که در این مورد خاص شده عقد نکاح قرار نیست که فقط همان یک آیه و تفسیر و حدیث آن مورد توجه قرار گیرد که! شما حتما می دانید که حقوق پر است از تضاد و تقابل اصول مختلف حقوقی.
اگر دوستان شرطی را اضافه کردند که مبنای حقوقی آن در اسلام نبود، شما میتوانید بگویید من درآوردی.
سلام
جناب منجم باشی! سوال اشکال نداره اما تفسیر به رأی قران و رسیدن به چیزی خلاف نص روایت و اجماع فقها و اصرار بر اون اشکال داره. علم حقوق هم اگر بخواد مقوله ای بشه خلاف شرع مردوده. ما حقوقی را قبول داریم که خلاف نص و خلاف قطعیات دین حرف نزنه.
عرض کردم اگر کسی بگه تعدد رو قبول دارم اما با تعریف خودم! یا با شروطی غیر از آنچه در دین آمده,فرقی با کسی که اصلش را انکار کند ندارد.
مثل اینکه کسی بگوید قبول دارم مشروب خوردن حرام است اما به این شرط که بیش از یک جرعه باشد!!!
پس بنده بی انصافی نکردم به بحث و دوستان! بعضی دوستان بودند که بی انصافی کردند نسبت به احکام مسلّم شرعی!!!
در مورد محبت و همخوابگی و...توضیح لازم دادم نیازی به تکرار نمی بینم.
فقط یک نکته را توجه کنید و آن اینکه مخاطب دین, انسان است یعنی موجودی دارای اراده و عقل و احساس و ....و چون مخاطب دین چنین موجودی است نه بنا هست که همه چیز با دادگاه و مجازات و...حل شود و نه ممکن است که همه چیز قابل اثبات در دادگاه باشد و نه ممکن است که همه متخلفان در دادگاههای دنیا مجازات مستحق خود را دریافت کنند. آخرتی هم هست و اساسا یکی از دلایل وجودی آخرت همین است!
پس اینکه به بعضی ارزشها نمی توان جنبه حقوقی قابل اثبات در دادگاه داد تا برای تخلف از آن مجازات تعیین شود! نه نقص دین است و نه نقص صاحب دین و نه موجب ظلمی می شود که بی پاسخ بماند چرا که در بینش الهی دنیا دار امتحان و آخرت محل اصلی جزا و پاداشهاست.
ضمن اینکه کارکرد شروط ضمن عقد محفوظ است و از این طریق می توان به مطالبات بیشتری رسید ـ بماند که بعضی مراجع در این شروط حرف دارند. به هر حال هر کس به مرجع خود رجوع کند ـ
سلام ، نیازهای مهمتر را بنده اضافه کردم ، بر اساس اون تاپیکی که خانمی از لحاظ اقتصادی و جنسی تامین بود ولی از زندگیش راضی نبود. البته خیلی خیلی زیاد از این موارد داریم ولی نمونه بارزش تاپیک با همسر خونسردم چطور رفتار کنم بود.
هنوز این سوالم باقی هست که خداوند مهربون کجا نیازهای واجب خانمها(نفقه و همخوابی) را تعیین کرده؟؟؟
سلام این جمله را که دیدم یاد تاپیک خشونت علیه زنان را محکوم کنیم به خاطر خواهرها ، مادرها ، همسرهایمان ، یکی از خشونتهایی که علیه زنان انجام می شه همین برچسب احساساتی زدن به نظرات خانمها هست ، برخی از خانمها هم برای فرار از این برچسب سعی می کنند قدم جا پای آقایون بذارن! که این خود یک نوع احساساتی شدن هست!
با سلام و احترام خدمت سرکار توبه گرامی
در تاپیک مورد نظر خانم هستی خودشون قبول کردند که بیشتر تقصیر خودشون هست تا همسرشون!
این نوع اختلافات بین زن و شوهر بیشتر ناشی از عدم شناخت زوجین نسبت به روحیات,اخلاقیات و تفاوت های هم هست.
خداوند متعال بر اساس حکمت خود زن رو سرشار از عواطف و احساسات قرار داده
پس یکی از نیازهای مهم و اساسی زن نیازهای عاطفی هست
ولی چون این امکان برای مرد نیست که مدام پاسخ گوی نیازهای عاطفی زن باشه از لحاظ شرعی واجب نشده ولی از لحاظ اخلاقی بسیار توصیه و تاکید شده است.
موفق باشید.
البته حدی از اخلاق خوش و حسن معاشرت با همسر مسلما واجب هست و بد اخلاقی با همسر عقاب دارد. چنانچه سعد بن معاذ صحابی مشهور که حضرت رسول پای برهنه در تشییع جنازه اش شرکت فرمود! فشار قبر سختی دید به خاطر بد اخلاقی با خانواده!
اما این بسیار مهم است که مصادیق بد اخلاقی را باید از خود دین گرفت و کسی نباید چیزی خلاف حکم مسلّم دینی را اگر به ذهن خودش بد اخلاقی می داند! به پای دین ببندد.
مثلا بعضی خانمها می گویند همسرمان اگر زن دیگری بگیرد یا حتی به فکر آن باشد! ـ با وجود اخلاق خوبش ـ خیانتکار است! یا بد اخلاق است یا گناهکار است یا بی انصاف است و....!!! اما دین هیچیک از این عناوین را برای چنین مردی به خاطر ازدواج مجددش قبول ندارد.
یعنی دین می گوید مرد می تواند همسران دیگری داشته باشد ـ موقت یا دائم به شرط عدالت ـ و اگر خانمی از این قضیه ناراحت شد مشکل خودش است. او باید احساساتش را بر اساس آموزه های دین جهت بدهد و مدیریت کند و بعضی احساسات غلط را کنترل کند. مثل حس حسادت نسبت به هوو! و اینجا نمی تواند بگوید شوهرم به لحاظ عاطفی به من ضربه زده است و گناهکار است!!!
واقعا زیبا گفتید سرکار آذربانوی عزیز :Gol:
:Kaf::Kaf:
:Kaf::Kaf:
:Kaf::Kaf:
خانم توبه عزیز :Gol:
اگر منظور شما بنده هستم من که سابقه چندانی در سایت ندارم و تو خیلی از بحث های مورد نظر شما هم چون موقع کنکورم بود شرکت نکردم و از برچسب خوردن هم ترس ندارم که بخوام بخاطر فرار از اون احساساتی بشم و حرفای آقایون رو بزنم !
کلا باید بگم
ما با آقایون خدای نخواسته دشمنی نداریم که اگه حرف آقایون رو تأیید کردیم و فکر کردیم درسته خانمای دیگه فکر کنند ما داریم از دشمنشون دفاع می کنیم .
به نظر من که درست نیست حرفای ما فقط بخاطر دفاع از خانما باشه نه دفاع از حقیقت و اونی که خدا میگه .
منم قبول دارم که به خیلی از خانما تو صیغه کردن و ازدواج مجدد آقایون ظلم میشه اما این ربطی به حکم خدا نداره نوع عمل آقایون تو این زمینه اشتباهه و بعضی هاشون دارن واقعا در حق خانما ستم می کنن :Ghamgin:
پس درستش اینه که اینجا بحث بشه ببینیم چجور می تونیم هم حکم خدا رو اجراء کنیم هم به خانما کمتر ظلم بشه نه اینکه حکم خدا رو رها کنیم یا اونقدر شرط و شروط بزاریم که حکم خدا بی فایده بشه و...
سلاممممممم بر بزرگواران اجازه بدید من مجددا سوالاتم رو بپرسم چون هیچ جوابی دریافت نکردم
من اگر بحث برده داری در اسلام رو مطرح کردم برای اینکه میخواستم از این دو بحث نتیجه مشترکی بگیرم اینکه چرا ما امروز قبول کردیم خرید و فروش کنیز و غلام با اینکه اسلام هم براش قوانین تنظیم کرده به معنای اینکه پذیرفته و در زمان پیامبر و امامان بزرگوار رواج داشته اما امروز منسوخ شده و پذیرفته نیست چرا؟؟؟؟ اینکه قانون برای ازدواج مجدد و همسر دوم دائم شرط و شروط گذاشته و محدوش کرده میتونه حکمش مثل همین برده داری باشه که دیگه امروز نیست
خواهر محترم قیاس شما درست نیست. چرا؟!
چون در قصه غلام و کنیز اصل موضوع آن امروزه منتفی است! یعنی امروزه اصلا چیزی به نام غلام و کنیز نداریم تا بخواهیم درباره احکامش بحث کنیم. ـ دقت کنید ـ غلام و کنیز در واقع اسرای جنگی مسلمین با کفار بودند که اسلام بنا بر مصالحی احکامی برای آنها در نظر گرفته بود و امروزه چنین جنگهایی وجود ندارد تا چنین اسیرانی داشته باشیم.
اما آیا امروزه چیزی به نام زن و شوهر نداریم که کسی بگوید دیگر حکم تعدد زوجات به دلیل نبودن موضوعش منتفی است؟؟؟!!!!
درباره قانون مجلس و ...هم قبلا جواب دادم و عرض کردم شما نتیجه گیری معکوس می کنید!
سلام به گل گیسو
قیاس شما مع الفارق بود.نمی توان سرسری از این مطلب استفاده کرد که حالا چون برده داری منسوخ شده پس ...
هر گردی که گردو نیست.
باید ببینیم این نسخی که شما می فرمایید در حکم صورت گرفته یا در اجرا و بستر اجتماعی آن؟
باید توجه داشت که آیا می شود برده داری را با چند همسری را چه از لحاظ حکمی و چه از لحاظ بستر اجراء حکم، مقایسه نمود؟
باید دید که چند همسری و برده داری در جامعه چه تاثیری دارد؟
و هزار و یک سوال هست که بعد از اینها باید به این قیاس رسید که به نظر می رسه دیگر جایی برای این مطلب نمی ماند.
مثلا :
با توجه به جمعیت خانم ها که بیشتر از جمعیت آقایان هستند :
اگر هر مرد یک همسر بگیرد پس
تکلیف بقیه خانم های باقی مانده چه می شود؟آیا چنانچه شما جزء خانم های مجرد می بودید که فرصت ازدواج پیدا نکرده، چه می کردید؟
می دانید چه آفات بزرگی بوجود می آید وقتی چند همسری اجرا نشود؟(کما این که ما در جامعه شاهد آن آفات هستیم)
تذکر: این حرف بنده به این معنا نیست که هر مردی اقدام به چند همسری کند و یا خانمی به هر مردی جواب دهد، بلکه شرائطی دارد و ضوابطی و بحث فقط علمیست.
دمت گرم جناب عرفان:Kaf::Kaf::Kaf::Kaf:
مجرد بودن خيلي خيلي بهتر از اين طوري ازدواج كردنه.
خدا آخر عاقبت همه مون و ختم به خير كنه. ان شاء الله
سلام به پانته آ
اگر دقت می فرمودید بنده از عالم خارج و وضعیت کنونی جامعه اصلا صحبتی نکردم تا اینکه شما اشکال کنید: چرا دارم از چند همسره ها دفاع می کنم؟
علمی بودن بحث ما از همینجا مشخصه که تحت تاثیر اشتباه عده ای در جامعه و یا احساسات نیستیم.
پانته آ ی عزیز
تذکر بنده که با رنگ قرمز زده شده بود را ندیدید؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
عرض کردم بحث فقط حکمی بود و نه توصیه می کنم که کسی چهار زن بگیرد و نه همه آنهایی که گرفتن رو تایید می کنم.
نکته دیگر خدمت پانته آ ی نورانی
می دانید همان مجردیی که شما فرمودید از زن دوم شدن بهتره، چه فساد هایی بوجود آورده؟؟؟
هم از جنبه روان شناسی که رشته تحصیلی بنده در دانشگاه است و چه از لحاظ اخلاقی شاهد دارم که این حکم اسلام از کارگشاترین احکام در اجتماع ماست، گرچه شرائط سختی دارد و با مزاق خیلی از ما موافقت ندارد.
چه دختران مجردی که موفق به ازدواج نشدند و توسط حرامی بنیان یک خانواده خوب را از بین برده اند.همان دختر خانم ها می گفتند: اگر فقط اسمی در شناسنامه ما بود جرات این جنایت را نداشتیم.
بگذریم حرف ها دارم.
تذکر مهم: این مساله را نه می شود در یک تاپیک و پست گفت و نه شما برداشت کلی از یک تاپیک و پست کنید.
احساس عناد با این مساله(یک همسر بیشتر گرفتن مردها) از سوی خدا در دل خانم ها کاشته شده.
خوب این خوب است چرا که از هرزگی و افراط مردها جلوگیری می کند و وسیله رشد مردها می شود، اما نباید بگذاریم این احساس افراطی شود که منجر به کج رویها می شود.
خانم معتقد و مومنی می گفت این حکم خدا را قبول ندارم و رد می کنم.می دانید این می شود انکار ضروری دین و مساوی با ارتداد است؟
از این ابزاری که خدا به حق در شما خانم های بزرگوار گذاشته استفاده کنید اما درست.
بله مرد هایی هستند که هوس رانند و هرزه اما می شود به خاطر عده ای حکم دین را زیر سوال برد؟
سلامممممم بر عزیزان اسک دین
ممنوون از پاسخگویی شما
بزرگوار بله قسمتی و تعدادی از برده ها از اسرای جنگی بودند اما عمومیت نداره
ب نکته خوبی اشاره کردید استاد عرفان یعنی شما میفرمایید حکم خداوند میتونه در بستر جامعه نسخ بشه؟؟
پس این امکان وجود داره که امروز فقها به ستر جامعه نگاه کنند و برای حکم خدا شرط و شروط بذارند
البته من از جوابهای شما و جناب سفیر قانع شدم حالا سوال دوم؟؟
جواب
نه منظور بنده از نسخ اجتماعی و بستر جامعه، نسخ از طرف خدا و رفع حکم نیست.بلکه منظور از نسخ در اجتماع این است که اجتماع حکمی را از دیدگاه خود ملقا ببیند و این اصلا مربوط به حکم الهی نیست و حکم همچنان پابرجا خواهد بود.
البته بحثی درباره فروع دین هست که با عنوان حکم ثانویه مطرح می گردد، باید تاپیک مستقلی داشته باشد.
اما در روایات متعدد تاکید شده که خداوند در زنان غیرت نیافریده است برعکس مردان! و حساسیت بعضی خانمها بر روی هوو ناشی از حسادت است. و خانمهایی که غیرت(حسادت) نمی ورزند ستایش شده اند و برعکس!
متن این روایات و تحلیلی درباره آنها در پست بعد.
البته باید توجه داشت مطابق روایات، حس حسادت تا زمانی که در عمل ظاهر نشود ـ یعنی انسان با گفتار یا کردارش موجب اذیت آنکه به وی حسادت می ورزد را فراهم نیاورد ـ گناه محسوب نمی شود (کافی ج2 ص463) اما انسان عاقل باید برای پیشگیری از وقوع چنین اعمالی با نور قرآن و اهل بیت و با استعانت از خدای متعال این حس غیر اصیل را در خود درمان و ریشه کن کند.
والسلام علی من اتبع الهدی
مطلب مرتبط:
نظر یک خانم درباره ازدواج مجدد مرد متأهل
باید عرض کنم منظور شما از روایت اول و پست قبل از این پست، این است که خدا غیرت را در وجود زنان قرار داده اما نباید باشد.
اصطلاحا خداوند تشریعا زنان را از غیرت ورزی در این زمینه منع نموده.
این حس(حساسیت نسبت به همسر دوم و ...) در همه خانم ها از طرف خدا به امانت گذاشته شده و وسیله امتحان زنان و مردان است.
منظور از غیرت در روایت شریف هم نه غیرت جنسی بلکه اطلاق دارد و به هر ارتباطی که یک زن و شوهر با هم دارند، دلالت دارد(حال چه عاطفی،جنسی،اجتماعی و ... ).
باید کمی در توضیح دادن روایات دقت نمود.
دوست گرامی دقت بفرمایید دقیقا برعکس!
یعنی نص روایات فوق می فرمایند از نظر تکوینی حس غیرت در زنان خلق نشده است که اگر شده بود با رحمت خداوند منافات داشت یعنی اگر از سویی غیرت به زنان داده بود همچو مردان و از سویی به مرد اجازه داده با بیش از یک همسر باشد این خلاف رحمت خدا بود!!!
این روایات می فرمایند واکنش خانمها ناشی از حسادت که حسی غیر فطری و غیر اصیل است می باشد نه ناشی از غیرت که حسی اصیل و فطری است.
به عبارت دیگر خداوند در مردان غیرت خلق کرده و از نظر تشریعی نیز از آنها رفتار غیورانه خواسته و مردانی را که این حس را در خود بکشند و به آن ترتیب اثر ندهند به شدت نکوهش کرده
و بر عکس در زنان غیرت نیافریده و به همین دلیل اعلام فرموده ـ از طریق معصومین ـ زنانی که به هوو واکنش منفی نشان دهند ناشی از غیرت خدادادی نیست بلکه ناشی از حسادت است. پس باید حسادت را از خود دور کنند.
با سلام
یکی از علل جهنمی بودن اکثر زنان نیز همین کفر(دراثرحسادت) آنان است که در احادیث صحیح دیگری از طریق خاصه وعامه روایت شده است :
عَنْ أَحْمَدَ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ غَالِبٍ عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَوْمَ النَّحْرِ إِلَى ظَهْرِ الْمَدِينَةِ عَلَى جَمَلٍعَارِيَ الْجِسْمِ فَمَرَّ بِالنِّسَاءِ فَوَقَفَ عَلَيْهِنَّ ثُمَّ قَالَ يَامَعْشَرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ وَ أَطِعْنَ أَزْوَاجَكُنَّ فَإِنَّ
أَكْثَرَكُنَّ فِي النَّارِفَلَمَّا سَمِعْنَ ذَلِكَ بَكَيْنَ ثُمَّ قَامَتْ إِلَيْهِامْرَأَةٌ مِنْهُنَّ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص فِي النَّارِ مَعَالْكُفَّارِ وَ اللَّهِ مَا نَحْنُ بِكُفَّارٍ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ صإِنَّكُنَّ كَافِرَاتٌ بِحَقِّ أَزْوَاجِكُنَّ.صحیح
عمروبن مسلم، عن الثمالي، عن أبي جعفر (ع) قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: الناجي من الرجال قليل ومن النساء أقل وأقل، قيل: ولم يا رسول الله؟ قال: لانهن كافرات الغضب مؤمنات الرضا.
أبي بصير قال: سمعت أبا عبدالله (ع) يقول: خطب رسول الله صلى الله عليه وآله النساء فقال: يا معاشر النساء تصدقن ولو من حليكن ولو بتمرة ولو بشق تمرة فإن أكثر كن حطب جهنم إن كن تكثرن اللعن وتكفرن العشيرة، فقالت امرأة من بني سليم لها عقل: يا رسول الله أليس نحن الامهات الحاملات المرضعات، أليس منا البنات المقيمات والاخوات المشفقات فرق لها رسول الله صلى الله عليه وآله فقال: حاملات والدات مرضعات رحيمات، لولا ما يأتين إلى بعولتهن ما دخلت مصلية منهن النار.
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى نِسْوَةٍ فَوَقَفَ عَلَيْهِنَّ ثُمَّ قَالَ يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ مَا رَأَيْتُ نَوَاقِصَ عُقُولٍ وَ دِينٍ أَذْهَبَ بِعُقُولِ ذَوِي الْأَلْبَابِ مِنْكُنَّ إِنِّي قَدْ رَأَيْتُ أَنَّكُنَّ أَكْثَرُ أَهْلِ النَّارِ (عَذَاباً) فَتَقَرَّبْنَ إِلَى اللَّهِ مَا اسْتَطَعْتُنَّ فَقَالَتِ امْرَأَةٌ مِنْهُنَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا نُقْصَانُ دِينِنَا وَ عُقُولِنَا فَقَالَ أَمَّا نُقْصَانُ دِينِكُنَّ فَالْحَيْضُ الَّذِي يُصِيبُكُنَّ فَتَمْكُثُ إِحْدَاكُنَّ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا تُصَلِّي وَ لَا تَصُومُ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِكُنَّ فَشَهَادَتُكُنَّ إِنَّمَا شَهَادَةُ الْمَرْأَةِ نِصْفُ شَهَادَةِ الرَّجُلِ .مرفوع
يا معشر النساء تصدقن وأكثرن الاستغفار فإنى رأيتكن أكثر أهل النار إنكن تكثرن اللعن وتكفرن العشير ما رأيت من ناقصات عقل ودين أغلب لذى لب منكن أما نقصان العقل فشهادة امرأتين تعدل شهادة رجل فهذا نقصان العقل وتمكث الليالى ما تصلى وتفطر فى رمضان فهذا نقصان الدين (مسلم عن ابن عمر . أحمد ، ومسلم ، والترمذى عن أبى هريرة)
سلام ، ممنون تحلیل دینی - اعتقادی زیبایی بود ، پیشنهاد می کنم این بار به تحلیل روانی و جامعه شناسی تعدد زوجات و ازدواج موقت هم بپردازید.شاید زوایای پنهان آن برایتان آشکار بشه. البته اگر زوایای پنهانی برایتان وجود داشته باشد.
البته تعیین حدود عدالت هنوز مجهول مانده!
البته به این روایت هم توجه شود:
وَ رَوَى الْفُضَيْلُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قُلْتُ لَهُ شَيْءٌ يَقُولُهُ النَّاسُ إِنَّ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ النِّسَاءُ قَالَ وَ أَنَّى ذَلِكَ وَ قَدْ يَتَزَوَّجُ الرَّجُلُ فِي الْآخِرَةِ أَلْفاً مِنْ نِسَاءِ الدُّنْيَا فِي قَصْرٍ مِنْ دُرَّةٍ وَاحِدَةٍ
راوی گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم مردم می گویند: اکثر اهل جهنم زنان هستند. امام فرمود: چطور چنین چیزی باشد در حالیکه هر مردی در بهشت 1000 زن از زنان دنیا را در قصری واحد تزویج می کند!:Cheshmak:
[بعضی خانما ناراحت نشن! اونجا بهشته دیگه تزاحم و تضاد و دعوا نیست.]
و این روایت:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَكْثَرُ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْمُسْتَضْعَفِينَ النِّسَاءُ عَلِمَ اللَّهُ ضَعْفَهُنَّ فَرَحِمَهُن
فرمود: اکثر اهل بهشت از مستضعفان فکری, زنان هستند. خداوند ضعف آنها را دانست پس بر ایشان رحم کرد.
اتفاقا در اون مطلب که در ریشه یابی حساسیت بعضی خانمها نسبت به هوو! بود یکی از جنبه های روانشناختی مهم مساله تعدد زوجات و موانع آن, از زبان ائمه معصوم که آگاهترینند به جسم و روان انسان بیان شد.
بین دو حس غیرت و حسادت به لحاظ ریشه ای فرق گذاشته شد که اولی الهی, فطری و اصیل معرفی شد و دومی شیطانی, غیر فطری و غیر اصیل.
اولی در مردان خلق شده ولی در زنان نه! دومی ناشی از القائات شیطانی است که در زن و مرد بروز می یابد و در زنها نسبت به هوو نمود بارزی دارد.
ضمن آنکه از زاویه ای دیگر فرمودند که این حساسیت و اذیتهای در پی آن!, ناشی از حب به شوهر است و تأمل بر این مطلب برای مردان چند همسر می تواند تسکین روانی ایجاد کند.
وَ رَوَى الْفُضَيْلُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قُلْتُ لَهُ شَيْءٌ يَقُولُهُ النَّاسُ إِنَّ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ النِّسَاءُ قَالَ وَ أَنَّى ذَلِكَ وَ قَدْ يَتَزَوَّجُ الرَّجُلُ فِي الْآخِرَةِ أَلْفاً مِنْ نِسَاءِ الدُّنْيَا فِي قَصْرٍ مِنْ دُرَّةٍ وَاحِدَةٍ
راوی گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم مردم می گویند: اکثر اهل جهنم زنان هستند. امام فرمود: چطور چنین چیزی باشد در حالیکه هر مردی در بهشت 1000 زن از زنان دنیا را در قصری واحد تزویج می کند!:Cheshmak:
[بعضی خانما ناراحت نشن! اونجا بهشته دیگه تزاحم و تضاد و دعوا نیست. اونجا عقول کامل شده.]
و این روایت:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَكْثَرُ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْمُسْتَضْعَفِينَ النِّسَاءُ عَلِمَ اللَّهُ ضَعْفَهُنَّ فَرَحِمَهُن
فرمود: اکثر اهل بهشت از مستضعفان فکری, زنان هستند. خداوند ضعف آنها را دانست پس بر ایشان رحم کرد.
با سلام
قبلا بطور کامل در مورد اسناد و متون مختلف پیرامون این موضوع بحث شده است :
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11067
خواهر محترمی پیامی دادند که متن آن را همراه با پاسخ بنده درج می کنم:
سلام ، نخواستم تاپیک را مخدوش کنم ولی می خواستم یادآوری کنم که اولین حسود در بین انسانها یک مرد بوده و اولین جنایتکار هم همچنین ، پس بنابراین زیاد تند نرین
پاسخ بنده:
سلام
خواهرم! بنده به جنگ زن و مرد معتقد نیستم و شکر خدا چنین احساسی هم در درون خود حس نمی کنم.
از شخصیتهای بزرگ تاریخ یعنی فاطمه زهرا و مریم مقدس و خدیجه و زینب ـ سلام خدا بر همه آنان ـ که بگذریم و بنده خاک پایشان را سرمه چشم می کنم, در زندگی خودم دو زن بهترین نقشها و زیبایی ها را آفریدند: مادرم و همسرم
ارزش انسانها نزد خداوند به میزان ایمان و عملشان است و نه جنسیتشان.
امیدوارم شما هم تند نروید و به خاطر وسوسه ای پوچ همه چیز خود را نبازید. تسلیم حکم خدا باشید و به خالق خود اعتماد کنید.
موفق باشید و سعادتمند در دو سرا
یا علی
سلام به سفیر بزرگوار
این روایت اشاره به امر تشریعی دارد و ریشه یابی و آسیب شناسی این مساله نه امر تکوینی( به اینکه اصلا خدا غیرت را در وجود زنان نیافریده).
غیرت زنان نسبت به همسری دیگر از اول خلقت در وجودشان بوده و ما به علم حضوری این مساله را درک می کنیم(علاوه بر این در روان شناسی هم اثبات شده) و اساسا ویژگی عشق زمینی همین غیوریت است.
به قول آیت الله ناصری عشق غیور است و رقیب نمی پذیرد و رقیب را از میدان بیرون می کند.
اما عشق واقعی که همان عشق الهی و آسمانیست این نقص و عیب را ندارد و اصلا هیچ عیبی ندارد و رقیب در آن بی معناست.ببینید خدا چند تا عاشق دارد و هیچ عاشقی به دیگری اعتراض نمی کند و خدا چقدر زیاد معشوق دارد و تعارضی هم پیش نیامده.
در معادله عشق دنیوی که لازمه زندگی دنیویست غیوریت نهاده شده.
اما روایت شریف می فرماید غیرت (مورد بحث ما) در زنان نباید به کار گیری شود و از وسواوس نفس است که منجر به حسادت و .... می شود.
درست مثل شهوت که باید کنترل شود و مهار گردد.
عرض کردم این غیرت در زنان وسیله ایست برای امتحان افراد و از طرفی برای کنترل زیاده خواهی ها و شهوت رانی ها و هرزه گی های مردان بی قید.
روایت آسمانی مورد بحث ما اشاره دارد که خصلت ها به هم متصل اند و به یکدیگر راه دارند مثل غیوریت نسبت به همسر دوم و سوم و ... که راه به کج رویهای دیگر دارد.
در معنا کردن روایات دقت کنید.
[quote=سفیر;127656]خواهر محترمی پیامی دادند که متن آن را همراه با پاسخ بنده درج می کنم:
سلام ، نخواستم تاپیک را مخدوش کنم ولی می خواستم یادآوری کنم که اولین حسود در بین انسانها یک مرد بوده و اولین جنایتکار هم همچنین ، پس بنابراین زیاد تند نرین
پاسخ بنده:
سلام
خواهرم! بنده به جنگ زن و مرد معتقد نیستم و شکر خدا چنین احساسی هم در درون خود حس نمی کنم.
از شخصیتهای بزرگ تاریخ یعنی فاطمه زهرا و مریم مقدس و خدیجه و زینب ـ سلام خدا بر همه آنان ـ که بگذریم و بنده خاک پایشان را سرمه چشم می کنم, در زندگی خودم دو زن بهترین نقشها و زیبایی ها را آفریدند: مادرم و همسرم
ارزش انسانها نزد خداوند به میزان ایمان و عملشان است و نه جنسیتشان.
امیدوارم شما هم تند نروید و به خاطر وسوسه ای پوچ همه چیز خود را نبازید. تسلیم حکم خدا باشید و به خالق خود اعتماد کنید.
موفق باشید و سعادتمند در دو سرا
یا علی[/quote]
سلام
اولا اینکه این پیام توسط کاربر توبه به کاربر سفیر ارسال شده ،
درثانی بنده نیز به دنبال جنگ میان مرد و زن نیستم ، چرا که همه ما انسانیم و آفریده پرودگار ، و مخلوقات خدا برایش عزیز هستند ، هر چند در نظر شما اینگونه نباشد، همچنین همه با هم در یک جامعه زندگی می کنیم و مکمل هم هستیم و یکی بدون دیگری ناقص هست.
ثالثا جنگ که نه نقد بنده و دوستان در جهت رفع تبعیض و ظلم و برقراری عدالت در جوامع انسانی هست (که اغلب این تبعیض و ظلم بر علیه خانمها بوده) البته اگر موثر افتد. هر چند که من این کار را با این رویه عبث می بینم و باعث غفلت از امور مهم.
رابعا همه شما (خیرالبریه ، رضا و ..................) افراد جبهه مخالف خود را وسوسه شده ، خارج از صراط مستقیم و ........... می شمارید که این در حد توانایی شما نیست و فقط خداست که به ضمیر انسانها آگاهی دارد.
:Kaf::Kaf::Kaf:
با سلام
سرکار توبه هرکسی که بر خلاف دستورات خداوند (قرآن و اهل بیت (ع))عمل کند از صراط مستقیم خارج شده!!
امسال شما میخواهید دستورات و سنت را عوض کرده و با اندیشه خود که یک اندیشه ناقص است حکم ایجاد کنید !!
در صورتی که تمامی دستورات خداوند روشن و گویا است و جای شکی باقی نگذاشته که حضرات میخواهید منکر حق خداوند و خلق او شوید !!
اشاره به صراط مستقیم کردید بگذارید معنی آنهم یکبار دیگر بطور خلاصه از دیده بگذرانیم !
در روایات اهلبیت علیهم السلام و کلام مفسران، صراط مستقیم به اسلام، قرآن، پیامبر (ص) و امامان معصوم علیهم السلام و یا آیین "الله" تفسیر شده است که بازگشت به همین معنا دارد.
برای نمونه در روایتی از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام است که فرمود: «صراط مستقیم، طریق به سوی معرفت خدا و دو صراط است: یکی صراط در دنیا و دیگری در آخرت، امّا صراط در دنیا امامی است که اطاعتش بر آفریدگان واجب شده، و صراط در آخرت، پلی بر روی جهنم است پس هر کسی در این جهان از امام بر حق پیروی نماید و از راهنماییهای او بهرهمند شود، از روی پلی که بر روی جهنم زده شده است به راحتی عبور مینماید و هر که از امام بر حق پیروی نکند، از روی پل به جهنم سقوط میکند».
اینجا را دقت کنید :
درخواست صراط مستقیم از طرف مؤمنان به این معناست که هر چند ممکن است فردی در این شرایط مؤمن باشد، ولی هر لحظه با تغییر عوامل و شرایط ممکن است این نعمت از او سلب، و از صراط مستقیم خارج و به گمراهی کشیده شود و لذا در این درخواست از خداوند میخواهد که او را در این راه ثابت قدم نگه دارد بنابراین تکرار «اهْدِنَا الصِّرَ َطَ الْمُسْتَقِیم» از سوی مؤمنان، تحصیل حاصل نخواهد بود چنان که در روایتی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در تفسیر «اهْدِنَا الصِّرَ َطَ الْمُسْتَقِیم» میفرماید: «یعنی توفیقی که در گذشته به ما دادی تا بر صراط مستقیم باشیم و تو را اطاعت کنیم، در آینده نیز برای ما پایدار بدار».
سلام بر عرفان محترم.
بنده برای حرفم دلیل آوردم اما گویا توجه نشد. اگر نقدی هست باید خیلی شفاف دلایل بنده را نقد کنید.
دوباره تأکید می کنم که این روایات به امر تکوینی اشاره دارد و می فرماید: خداوند اصلا در زن غیرت خلق نفرموده برعکس مردان. دقت کنید به این عبارات روایات:
إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلِ الْغَيْرَةَ لِلنِّسَاء : خداوند برای زنان غیرت قرار نداد.[ قرار نداد یعنی خلق نکرد. ]
لَيْسَ الْغَيْرَةُ إِلَّا لِلرِّجَالِ وَ أَمَّا النِّسَاءُ فَإِنَّمَا ذَلِكَ مِنْهُنَّ حَسَدٌ : غیرت نیست مگر برای مردان(برای زنان نیست) و اما برای زنان [این حالت شبیه غیرت] تنها حسد است.
اگر زنان هم غیرتی شبیه به مردان داشتند صحیح نبود بفرماید: تنها حسد است! چون غیرت امر مقدسی است و نمی توان گفت حسد است! آیا درست است که درباره غیرت مردان گفته شود: این تنها حسد است؟؟؟؟!!!!
و مهمترین عبارت این است که در متن قبل هم تذکر دادم:
َ إِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ أَنْ يَبْتَلِيَهُنَّ بِالْغَيْرَةِ وَ يُحِلَّ لِلرِّجَالِ مَعَهَا ثَلَاثاً : خداوند کریمتر از آن است که زنان را مبتلای به غیرت کند و از آنسو به مردان اجازه سه زن دیگر بدهد!
در عبارت فوق استدلال امام تنها و تنها با عدم غیرت در زنان به لحاظ تکوینی و خلقت درست در می آید.
یعنی با کَرَم خدا نمی سازد که از یکسو در وجود زن غیرت خلق کند مثل مردان و از سوی دیگر بگوید تا سه زن دیگر را باید تحمل کنی و زجر بکشی!مثل اینکه به مرد [که غیرت در او خلق شده]بگویند باید سه شوهر دیگر زنت را تحمل کنی!!!
ممنون از توصیه مکرر شما. اما به نظر می رسد بنده کاملا مطابق نص عبارات و نیز بر اساس استدلال امام معنا کردم. شما که می فرمایید غیرت تکوینی در زن هم وجود دارد! لطف کنید این عبارت را ترجمه کنید و توضیح دهید:
إِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ أَنْ يَبْتَلِيَهُنَّ بِالْغَيْرَةِ وَ يُحِلَّ لِلرِّجَالِ مَعَهَا ثَلَاثاً
خواهرم سخن از قرآن و روایت است. آنهم بطور کلی و نه تعیین مصادیق.
می گوییم خداوند یا امام که سخنش همان سخن خداست فرموده فلان چیز خوب است فلان چیز بد. فلان حس خوب است فلان حس بد. اصلا تمام دین همین چیزهاست. بحث قضاوت راجع به ضمیر انسانها نیست. غیبگویی نیست. سخن دین را می گوییم.
سلام به سفیر هدایت
بنده از شما دلیل ندیدم ادعای صرف دیدم، شما فقط فرمودید این حدیث دلالت تکوینی دارد.
با اینکه بنده از علم حضوری و وجدان و روان شناسی دلیل آوردم شما ردیه ای بر اینها نداشتید.
بنده حدیث منقول شما رو به چند نفر از اساتید حوزه علمیه قم ارائه دادم و تکوینی بودن از سوی آن اساتید هم رد شد.
باید عرض کنم ادعا و برداشت شما از روایت شریف خلاف وجدان و حقیقت است.
جناب عرفان سلام مجدد
انصافا شما در پست 246 دلیل نمی بینید؟؟؟!!! اینکه نوشتم:
اگر زنان هم غیرتی شبیه به مردان داشتند صحیح نبود بفرماید: تنها حسد است! چون غیرت امر مقدسی است و نمی توان گفت حسد است! آیا درست است که درباره غیرت مردان گفته شود: این تنها حسد است؟؟؟؟!!!!
یا نوشتم:
إِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ أَنْ يَبْتَلِيَهُنَّ بِالْغَيْرَةِ وَ يُحِلَّ لِلرِّجَالِ مَعَهَا ثَلَاثاً : خداوند کریمتر از آن است که زنان را مبتلای به غیرت کند و از آنسو به مردان اجازه سه زن دیگر بدهد!
در عبارت فوق استدلال امام تنها و تنها با عدم غیرت در زنان به لحاظ تکوینی و خلقت درست در می آید.
یعنی با کَرَم خدا نمی سازد که از یکسو در وجود زن غیرت خلق کند مثل مردان و از سوی دیگر بگوید تا سه زن دیگر را باید تحمل کنی و زجر بکشی!مثل اینکه به مرد [که غیرت در او خلق شده]بگویند باید سه شوهر دیگر زنت را تحمل کنی!!!
اینها دلیل نبود؟؟؟!!!! اینها صرف ادعا بود؟؟؟!!!
ضمنا سوال بنده را پاسخ ندادید دوباره تکرار می کنم:
شما که می فرمایید غیرت تکوینی در زن هم وجود دارد! لطف کنید این عبارت را ترجمه کنید و توضیح دهید:
إِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ أَنْ يَبْتَلِيَهُنَّ بِالْغَيْرَةِ وَ يُحِلَّ لِلرِّجَالِ مَعَهَا ثَلَاثاً
لطف می کنید از همان اساتید بزرگوار بخواهید این جمله را ترجمه کنند و توضیح بدهند. در مورد عبارات دیگر احادیث هم که در پست قبل آمد نظر آنها را جویا شوید و البته با دلیل اینجا ذکر کنید. صرف ادعای آن دو استاد یا هر کس دیگر دردی را دوا نمی کند!
ضمنا معنای بنده خلاف وجدان نیست. شما حسادت را غیرت می دانید معصوم می فرماید خیر چنین نیست منشأ این دو کاملا متفاوت است.
به هر حال منتظر ترجمه و توضیح شما درباره عبارت فوق هستم.
تناقض نیست؟
جناب سفیر گرامی !
شما این روایت مشهور را ندیده اید؟؟؟!!!
غَيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ وَ غَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمانٌ.
نهجالبلاغه/حكمت 124، ص491.
تعارض ظاهری بین این دو حدیث را چطور حل می کنید.
وجدان حکم می کند که برداشت شما از حدیث شریف با عدم تفحص از احادیث دیگر همراه شده بنابراین به فهم اشتباه از حدیث منجر شده.
من از شما می پرسم:
آیا غیرت درمقابل حسادت است ؟
اگر بگویید بله که .....
و اگر نه پس طبق برداشت شما از حدیث شریف، آقا تناقض گویی نمودند که بعید است، جدا.
معنا ندارد کسی بگوید غیرت را به مرد دادم و خوب است و حسادت را به زن و بد است.بچه هم اینطور اشتباه حرف نمی زند.
حدیث می گوید : غیرتی که در مرد است خوب است و همان غیرت در زن چون منجر به رذائلی مثل حسادت می شود قبیه و مذموم است.
خدای عالم در حال تبیین تشریع نسبت به غیرت در وجود زن و مرد است.
سوالی از بعد دیگر نسبت به ادعای شما: اگر خدای عالم غیرت را در وجود زن نگذاشته و در نهاد زن نیست چرا تمام زن ها این خصلت را دارند و این زمان پذیر هم نیست و ما در طول تاریخ با آن برخورد می کنیم.
عزیز دلم کافیست کمی به خانمهایی که در اطراف شماست دقت کنید حرف بنده را وجدان خواهید کرد.
و این ادعای شما هزار و یک تناقض دیگر به همراه دارد.
با سلام
ظاهرا فراموش کرده اید که اولین گناه وعصیان را شیطان ویک زن مرتکب شدند و آدم را از بهشت بیرون کردند همچنین نخستين دشمني وقتل فرزندان آدم بر سر زن و تصاحب زن زیباتر بود!!!!!!
وهمچنان ادامه دارد .