عرفان حلقه چیست؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عرفان حلقه چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

متاسفانه اخیرا متوجه شدم یکی از دوستانم حدود دوسال است که به کلاس های عرفان حلقه میرود و بامن هم صحبت کرد که جذب این گونه کلاس ها و عرفان حلقه بشوم هرچند با صحبتهایی که باهاش داشتم متوجه چند نکته شدم و از ورود به این کلاس ها سرباز زدم
1.پیامبران رو نه فرستاده ی خدا بلکه افرادی که ریاضت کشیدن و به قدرتهایی دست یافتن تعریف میکنن
2.دین های فعلی رو ناقص میدونن و مدعی هستن که اسلام رو هم براساس منافع تغییر دادن و این اسلام واقعی نیست
3.خداوندی تعریف نمیشود و فقط یک هوشمند کل داریم
و...
چون انحرافی و ناقص بودن این عرفان برای من اثبات شد ولی میخواستم نکات و مطالبی بیشتر رو از شما بخوام تا بتونم شخص مقابل رو هم قانع کنم که انحرافات واضحی در این عرفان وجود دارد و لی متاسفانه اطلاعات خودم بسیار کم است
اگه میشه توضیحی در مورد این عرفان و نقات مثبت و ضعفش رو بفرمایید
باتشکر

برچسب: 

[=Georgia][=georgia]با عرض سلام خدمت دوست گرامی جناب yaali1247
[=georgia]در آغاز از دوستان گرامی ام عذرخواهی می کنم چراکه ممکن است این پاسخ به طول انجامد و موجبات خستگی خوانندگان عزیز را فراهم آورد که به دلیل اهمیت سوال ناگزیر از این تطویل کلام می باشم.

[=georgia]در پاسخ به سوالتان برای تبیین عرفان نمای حلقه یا عرفان نمای کیهانی نکاتی را خدمتتان عرض میکنم:
[=georgia]1-پایه گذار این عرفان نما که شخصی به نام محمد علی طاهری است مدعی است با آموزه های عرفانی خاص خود می تواند بیماران جسمی و روحی را مداوا کند!!

[=georgia]
[=georgia] نکته:[=georgia]
آنها که نمی از دریای بی کران عرفان حقیقی چشیده اند به خوبی می دانند که شرط اول ره یافتگان به منبع فیض الهی کتمان است و آن را که خبری شد خبری باز نیامد. این نوع معرکه گیرها و اظهار فضلها خود به عینه حاکی از دروغین بودن این ادعاهاست.

[=georgia]2- در این روش به اصطلاح درمانی، بیمار توسط فرادرمانگر که خود جناب پایه گذار این عرفان نمااست اصطلاحا به شبکه شعور کیهانی (شبه آگاهی و هوشمندی حاکم بر جهان هستی ، روح القدس) متصل شده و ضمن ارایه اطلاعاتی از نحوه اتصال خود، روند درمان آغاز می شود.
[=georgia]نکته : [=georgia]
حتی اسطوانه های عرفان حقیقی مانند جناب ملاصدرا و علامه طباطبایی با همه کرامات و فضایل معنوی که داشتند مدعی ارتباط مستقیم با روح القدس و جبرئیل امین نشده اند و همواره مراعی آداب بوده اند.
ادامه دارد...


[=georgia]

[=Georgia][=georgia]
[=georgia]3- در یکی از کتابهای پایه گذار نامبرده به نام «
[=georgia]عرفان کیهانی[=georgia]» آمده است: «[=georgia]اعتقادات افراد به دو بخش زيربنا و روبنا تقسيم مي شود: «زير بنا» بخش اشتراك فكري انسان هاست، در بخش نظري و عملي عرفان كيهاني، شعور الهي و يا هوشمندي حاكم بر جهان هستي زيربناي پذيرفته شده است ..«روبناي فكري» نيز شامل دستورالعمل های اديان و مذاهب و تعاريف و راه هاي مختلف رسيدن انسان به تعالي است و عرفان حلقه با بخش اختصاصي روبناي فكري انسان ها كه شامل اعتقادات و مراسم و مناسك مختلف است، برخورد و مداخله اي ندارد.[=georgia]»( عرفان کیهانی، ص 70)
[=georgia]نکته:
[=georgia] ا[=georgia]لف:[=georgia]اینکه اعتقاد به عرفان کیهانی جزو اعقادات زیربنایی افراد قرار گرفته و دستورالعملهای ادیان و مذاهب جزو اعتقادات روبنایی افراد بیان شده است خود جای تعجب و شگفتی دارد. زيربنا بودن شبکه شعور کيهاني و روبنا بودن دين و مذهب از نگاه عرفان نمای حلقه موجب مي شود که اعتقاد به توحيد با اعتقاد به تثليث يکسان باشد!! و قبول معاد با پذيرش تناسخ تفاوتي نکند!! با اين وصف پيوند بين روبنا و زيربنا چه مي شود؟ در عرفان حلقه، غير از اعتقاد به شعور کيهاني همه اعتقادات روبنا و غيراساسي محسوب مي شوند.
[=georgia]ب:[=georgia] در مباحث سلسله دروس معرفت نفس این انجمن، بنده حقیر اشاره کوتاهی به نقش تلقینات در خلق عجایب آثار داشته ام. به همه کسانی که احیانا شاهد موارد صدقی در این عرفان نما ها شده و احیانا مواردی از شفای بیماران را شاهد بوده اند به عرض می رسانم که یکی از خصوصیات نفس آدمی این است که اگر با تمرکز زیاد بر امری واقف شود و بدان اعتقاد یابد نفس آدمی این خصوصیت را دارد که همان شی را در خواب یا بیداری محقق سازد واین ارتباطی به عرفان ندارد بلکه از خصایص نفس مجرد آدمی است که با تمرکز عمیق بر اشیای گوناگون حایز توان انشاگری و ایجاد کردن در خارج است. می توانید گفته حقیر را خودمان دقایقی قبل از خوابیدن تجربه نمایید که وقتی روی عکس یا شخص خاصی قبل از خواب تمرکز عمیقی نمودید همان شخص را در خواب خواهید دید...
[=georgia]ادامه دارد...[=georgia]

[=Georgia]
[=georgia]4- در اساس نامه این عرفان نما آمده است: «
[=georgia]برای بهره‌برداری از عرفان عملی عرفان کیهانی (حلقه)، نیاز به ایجاد اتصال به حلقه‌های متعدد شبکة شعور کیهانی می‌باشد و این اتصالات،‌ اصل لاینفک این شاخه‌ی عرفانی است. جهت تحقق بخشیدن به هر مبحث در عرفان عملی، نیاز به حلقه‌ی خاص و حفاظ‌های خاص آن حلقه می‌باشد. اتصال به دو دسته کاربران و مربیان ارایه می‌شود، که تفویضی بوده، در قبال مکتوب نمودن سوگندنامه‌های مربوط، به آنان تفویض می‌گردد. تفویض‌ها، توسط مرکزیت که کنترل و هدایت‌کننده‌ی جریان عرفان کیهانی (حلقه) می‌باشد، انجام می‌گیرد.[=georgia]» (عرفان کیهانی ص80)
[=georgia] نکته:
[=georgia]الف:[=georgia] پایه گذار محترم خود را واسطه تفویض حلقه های رحمت عام الاهی و حفاظ های حلقه ها معرفی می کنند! این در حالی است که به بهانه بی نیازی رحمت عام الاهی از عوامل اضافه، ارتباط با پیامبر و اهل بیت او و زیارت آنان را نفی و رد می کنند و حتی ایمان به خداوند و اصول اخلاقی نظیر پاکدامنی و راستگویی را برای عرفان عملی و اتصال با حلقه ها لازم نمی دانند. بر همین اساس زیارت از نظر آنها مکان‌پرستی و توسل شخص‌پرستی و مرده‌پرستی است؛ فرقه حلقه حتا تکریم قران کریم را کتاب‌پرستی می‌پندارد و از خواندن آن که شفا و رحمت است، بر بالین بیماران جلوگیری می‌کند. و تنها راه اتصال با رحمت خداوند را مرکزیت عرفان حلقه و اساتید فرقه می معرفی می کنند.
[=georgia]ب:[=georgia] مربیان عرفان حلقه که اتصال را از مرکز عرفان حلقه دریافت کرده‌اند می‌توانند آن را به دیگران انتقال دهند. یعنی اتصال به رحمت عام الاهی با وساطت فیض در سلسله مراتب عرفان حلقه امکان پذیر است! با این وصف یک مربی عرفان حلقه اگر چه دروغ گو باشد و یا به ناپاکی‌های دیگر آلوده باشد، چون اتصال به رحمت عام الاهی فراتر از این قیدهاست، و او اتصال را از مرکزیت و سلسله مراتب عرفان حلقه دریافت کرده و اجازة تفویض را هم گرفته است، می‌تواند آن را به دیگران منتقل کند، اگرچه گیرندة اتصال از مربی‌خود پرهیزکارتر باشد، در غیر این صورت شاید، بلکه قطعاً به رحمت عام الاهی نمی‌رسد! بنابراین رحمت عام الاهی با اجازة مرکزیت عرفان حلقه در دسترس بندگان خدا قرار می‌گیرد. توسل و توجه به انبیاء و اولیاء و واسطة فیض بودن آنها مردود است و تنها مرکزیت عرفان حلقه و سلسله مراتب مربیان آن واسطة فیض شعور الاهی و اتصال به رحمت عام حق تعالی هستند.

[=georgia]نکات فراوان دیگری نیز در تحلیل این عرفان نما موجود است که بنده به ذکر همین مقدار اکتفا می کنم.

مطالب کامل و پر محتوا بود من هم برهان کاملتر از این موضوع ندارم
من تصور میکنم آیین بهائیت دومی در راه است
متاسفانه با آیات قرآنی و پوسته اسلامی دادن به این عرفان برخی مذهبیون ما که قصد دارند چند پله را یکجا سپری کنند جذب کرده و متاسفانه همچنان در کشور اسلامی هیچ برخورد پر سر و صدایی با این عرفان نشده
اعتقاد به اینکه انسان در یک نیمه حلقه قراردارد مثل ساعتهای قدیمی که گاه به پست ترین صفات خود بر می گردد و گاه به صفات بشری و اینکه انسان از این حلقه چطور آزاد شود و به ملکوت برسد حضور در حلقه ایشان است تا شرایط روحی آماده شود تا او هم مثل استاد به حق متصل شود
این گفته های یکی از کسانی بود که تازه جذب این عرفان شده بود
من خودم نزدیک 8 سال عرفانهای یوگا چینی و تای چی را کار کردم و الان به این فهم رسیدم که همه این جریانهای انحرافی کاذب بوده و تماماً تاکید بر مکتب اومانیسم و انسان محوری داردنقش خدا کمرنگ و بشر بدون اتصال به معصومین و بزرگان و انبیا با اتکا بر خود و در بعضی عرفانها با اتکا به استاد و انرژی های آن به عناوین مختلف چی،پرانا،ین و یانگ،ریکی،حلقه و ... باعث تعالی روح خود می شوند و همان کمال را بدست می آورند
بهترین پاسخی که می توان به این افراد داد این است که پیامبر اسلام برای معرفی اسلام از تمامی مذاهب و عرفانهای پیش از خود حداقل مطلع بوده و هر کس سوالی در این خصوص داشته پاسخ می دادند اگر کسانی مدعی ان هستند که مسیر جدیدی را برای کمال یافته اند پس باید اشراف به راه های قدیمی داشته باشند که ندارند کافی است چند سوال بپرسید تا سطح معلومات آنها مشخص شود.
عرفانهای نوظهور امروز شامل سه گروه می شود گروهی که با دین ضدیت دارند و دنبال راه جدیدی برای معرفت نفس دارند-گروهی که تنبل هستند و دنبال یک پکیج آماده و شیک مطابق با عرف جدید هستند-گروه دیگر از کسانی هستند که مثل من در جهلند و به علت علاقه به شناخت نفس و خدا در حال تحقیق هستند و گاه زمان میبره تا راه حقیقت را پیدا کنند.

[="#000080"][="#006400"]هوالعالم و هوالعادل[/]

متاسفانه این گروه امار زنا رو در ایران چند برابر کرد
با بی دقتی شیطان رو بر سر سفره اش پرورش داد
شایدم باید گفت که نفر اول جو گیر شده و مار توی استینش پرورش داده و اگر بر فرض مثال نیتش خیر و خدایی بوده
از اولین روز تبلیغات و اعتبار دادن به افراد ناآگاه و دنیا طلب راه شیطان رو هموار کرده و همینطوری مغلوب و مسخر اونها شده ...

زنا که ازش حرف میزنیم بدترین جنایات بشر به حساب میاد
اگر روش تامل کنیم میبینیم یک زنا کار عامل بی بند و باریه یک نسل بوده و ایندگانش با بی محبتی بزرگ شدن و گذشتگانش ازین خائن نا امید شدن ...

رفتار و منش یک زنا کاره خائن چیزی جز خیانتکار به بار نمیاره
فرقی نمیکنه پرورش همسر باشه یا بچه و نوه و ...

اقا یا خانم جای دیگه خیانت میکنن و برای هفته ای یه بار معاشقه با محرم حلال هزار و یک بهانه میارن
که ای بابا از ما گذشته دیگه ! ای بابا من دیگه نمیخوام !! ای بابا اینکارا قدیمی شده و ...
اصلا طرف نمیخواد ریخت و روی همسرشو ببینه تا با خیال راحت ...

بچه ها با ظرف خالی مهر و محبت متظاهری بزرگ میشن که مهر و محبتش صرف خائن دوم شده
خائنی که اصلا نمیدونه بچه و مهر و محبت چیه !
فقط خباثت و شرارت و خودخواهی ...

حالا اگر مهر و محبتی هم باشه
یه خائن وقتی خودش میدونه خیانتکاره دیگه این مهر و محبت رنگی از حقیقت پیدا نمیکنه و همه اش تظاهر میشه ...

به نظرم زنا کار یا باید توبه کنه یا طلاق ...
چون فکر نمیکنم ارزش حضورش بیشتر از ارزش یک کلفت یا نوکر دلسوز و سالم در خانه باشه
لااقل اسراف نمیشه و جای یک خائن دو تا ادم سالم خدمت میکنن ...
[/]

گروه خيلي خفني هستند
كاملا" به توانائيهاي ماورايي تسلط دارند و از آن براي جذب اعضاء بهره كامل ميبرند

اویس;520721 نوشت:
الف: پایه گذار محترم
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش اما.....پایه گذار این عرفان کاذب چندان هم محترم نیست !!! بحث بر سر محاربه وحتی ارتداد ایشان است در دادگاه !!!!:negah:در این مورد به این تاپیک مراجعه کنید مفصلا" بحث شده * * نقد عرفان حلقه یا عرفان کیهانی * * *

اين گروه براي جذب مردم بيشتر كارهاي ماورائى رو انجام ميده كه كاملا واقعيت داره اما دليلي بر اثبات حقانيتش نيست بلكه به نوعي اعتماد سازي اوليه هست، من بارها ديدم كه تونستن درمانهايي رو انجام بدن، اما اين كار رو بسياري از جادوگران آفريقايي و هندي هم انجام ميدن كه با استفاده از فنون سحر انجام مي شه، همچنين اعتقاداتشون رو خيلي با احتياط و با بهره بري از قرآن به مردم القاء مي كنن، من هم براي تحقيق وارد چند جلسه از اين كلاسها شدم و سولات زيادي رو مطرح مي كردم، به نوعي مناظره به راه انداختم، اما هر وقت جوابي نداشتند يا از پاسخ دادن احساس خطر مي كردن مي گفتن تو دوره هاي بالاتر به جواب مي رسيد، شايد هم همون مثل شستو شوي مغزي در كاربود، در نهايت به قدري براي كلاس ها مضر بودم كه اون استاد در حضور همه اعلام كرد كه من خيلي ذهن قفل شده اي دارم كه بايد تمام اونها باز بشه، اين الفاظ فقط به خاطر اين بود كه من مرد مذهبي و بچه هيئتي بودم، با همون تفكرات واقعي براي همين فقط كنجكاوانه براي جذب اطلاعات تو كلاسا حاظر شدم، اما برام جاي سوال داشت كه بقيه با چه اشتياقي و با تمام وجود به حرف اونها گوش مي دادن و با كمال ميل مي پذيرفتن، انگار كه مغز اونا فرمت شده بود و هيچ آيه و حديثي رو نشنيده بودند كه حتي بخوان تجذيه تحليل كنن، تو اونا افراد با مدارك تحصيلي بالا، خانم ها و آقايان مسن، خانم و آقايون جوون هم بود كه اين تسليم شدن من رو واقعا متحير و نگران مي كرد، البته بايد بگم كه بعضي خانواده ها خونه خودشون رو وقف اين كلاسها كرده بودن و هيچ نگراني هم از بابتبچه هاشون نداشتن، خدا واقعا به خير كنه

موضوع قفل شده است