مشکلات یه روزه نیومده که یک روزه هم حل بشه تمام این مشکلات و سختی و گیر دادن ها باور مردم شده ما که 34 ساله یه نفریم و امثال ما زیاد هستن متاسفانه یا ..............
من یادمه استاد حامی گفتن کسی که عاشق بشه و اینجاش دقیق یادم نیست با عشقش ازدواج نکنه و بمیره حکم شهید رو داره فکر کنم
پس عاشق شدن که گناه نیست
یا اصلا اینم که از یکی برای ازدواج خوشتون میادم گناه نیست کی گفت مخ شما جسارتا تعطیله؟
من شهادت به این شکل رو اصلاً دوست ندارم.
هروقت خانواده ها تونستن طرز فکرشونو درست کنند هم فرهنگ سازی شکل میگیره هم کلی از این مشکلات حل میشه.
مشکل از ریشه است و ریشه هم یعنی خانواده.[/]
ی جایی خوندم که زمان پیامبر، ی دختر که خیلی نیاز به ازدواج داشته میره پیش رسول خدا و میگه که من میخوام ازدواج کنم و پیامبر هم ی مورد پیدا میکنه و ظاهراً هم، هم کفو نبودن (در نگاه مردم) و میره و با اون دختر ازدواج میکنه.[/]
چقد تاپیکو بردین جلو اینهمه رو من چجوری بخونم حالا:|
بدون خوندن تاپیک نظرمو میگم فعلا
من فکر میکنم یکی از مهم ترین دلایلی که دخترای مذهبی مجرد میمونن
پسرای مذهبی هستن
واسه اینکه آقایون مذهبی .... که اتفاقا خیلیم پایبند به مذهب و دین و اینان ... و خانواده خیلی سفت و سختی هم دارن از نظر مذهبی
اکثرا ( اکثر مواردی که من شاهدش بودم الان باز یکی میاد یقه منو میگیره چرا آمار میدی از خودت ) میرن یه دختر فشن میگیرن ... بعد این دختره فشن رو محجبه اش میکنن :|
اینجوری میشه که در آخر .... دخترای مذهبی سرشون بی کلاه میمونه و به سمت ترشیدگی روانه میشن :khandeh!:
سلام بر مجردان دلسوخته...
اقا فرمودند ما جوونا باید سنت هارو بشکنیم... سنت های مسخره ی من دراوردی...
فقط دین و شرع مقدس باید حرف بزنه... مادر داماد و مادر عروس لطفا ساکت باشید
هر کس به منظور پاک نگه داشتن خود ازدواج کند بر خداست که او را یاری کند
نکته ی بعدی هم اینه که برادران دینی باهم ارتباط ندارند... جلساتی نداریم که جمع بشیم و به جای فیلم دیدن و شب بشینی های مزخرف چهارتا حدیث بخونیم و ذکر ائمه کنیم ... اگه دوستی ها و روابطمون بر اساس ولایت باشه مذهبی های عزیز اولین کسانی اند که ازدواج می کنند و عاقبت بخیر میشند ایشالا....
[=arial]سلام دوستان
من بیشتر نظرات رو خوندم وبا بیشترشون موافقم ولی دلیلی که کمتر به اون اشاره شد موضوع تحصیلات عالیه دختر خانوما بود
معمولا خانواده ها وقتی برای دختر18سالشون خواستگار میاد حتی اگر خودش هم راضی باشه ردش می کنند به دلیل اینکه عقیده دارند دختر شون باید دانشگاه بره چون بیشتر آقایون قبول نمی کنند(گاهی هم اول قبول می کنند وبعد می زنند زیرش)این دختر خانم حداقل چهار سال از زندگی عقب می افته چه اشکالی داره اول تشکیل خانواده بده وجاش رو محکم کنه بعد ادامه تحصیل بده
من بااینکه بچه دارم دنبال ادامه تحصیل هستم درسته !خیلی سخت تر از دوران مجردی هست
کاش میشد دیدمردم جامعه باز تر می شد
کاش اصلا خاله زنک وجود نداشت که زندگی هامون به خاطر اونا از سیر طبیعی خارج بشه
امان از حرف مردم:kalafeh:
اکثرا ( اکثر مواردی که من شاهدش بودم الان باز یکی میاد یقه منو میگیره چرا آمار میدی از خودت ) میرن یه دختر فشن میگیرن ... بعد این دختره فشن رو محجبه اش میکنن :|
بله متاسفانه این جور دخترها جاذبه بیشتری دارند
ولی من موردی رو دیدم که پسر ظاهرا مذهبی با دختری به قول دوستمون فشن ازدواج کرده وایشون به ظاهر چادری شده ولی بعدچند سال شوهرش رواز راه به در کرده
واسه اینکه آقایون مذهبی .... که اتفاقا خیلیم پایبند به مذهب و دین و اینان ... و خانواده خیلی سفت و سختی هم دارن از نظر مذهبی
میرن یه دختر فشن میگیرن ... بعد این دختره فشن رو محجبه اش میکنن :|
باسلام،به نظربنده جهت حفظ احترام آقایونی که واقعاباایمان ومذهبی هستند بهترهست بگیم آقایون مذهبی نماکه به راحتی هم قابل تشخیص نیستند!که ازایمان فقط ظاهرش رودارندوریشه های اعتقادیشون پوسیده هست،من هم دیدم آقایون مذهبی روکه به صرف ایمان واخلاق دخترخانم، باایشون ازدواج کردنددرحالی که شایداین خانم ازنظرظاهری، البته درنگاه عرف زیادمطلوب نبودند.
[="Times New Roman"][="Black"]بیل هریس روانشناس برجسته می گوید:
.
.
من یه شاگرد داشتم به اسم رابرت..
.
رابرت خیلی افسرده بود و توی دوره ی آموزشی اینترنتی من شرکت کرده بود که ارتباط با من از طریق ایمیل هم بخشی از اون بود..
.
اون تمام واقعیات تلخ زندگیش رو برای من بازگو کرد..
.
توی محل کارش همه برای آزار اون دست به یکی کرده بودن ، بخاطر رفتار بدی که باهاش داشتن همیشه زیر فشار بود..
.
خودش میگفت وقتی توی خیابون راه میره سر چهار راه با افراد مزاحمی روبرو میشه که می خواستن به طریقی آزارش بدن..
.
اون همیشه می خواست که مجری یه برنامه کمدی بشه و وقتی که به روی صحنه میرفت که یه برنامه کمدی اجرا کنه همه تحقیرش می کردن..
.
من سعی کردم بهش یاد بدم اون داره روی چیزی تمرکز می کنه که نمی خواد رخ بده..
.
من ازش خواستم یه نگاهی به نامه هایی که برای من فرستاده بندازه و بهش گفتم یه بار دیگه بخونش..ببین چقدر چیزها هست که تو نمی خوای..
.
و من مطمئنم تو در این مورد خیلی احساساتی میشی..
.
وقتی روی یه چیزی با احساسات شدید متمرکز می شید باعث میشه اون چیز سریع تر رخ بده..
.
و از اونجا بود که رابرت شروع کرد به جدی گرفتن اون موضوع یعنی تمرکز به چیزی که می خواد..
.
چیزی که تا حدود شش تا هفت هفته ی بعد اتفاق افتاد بدون شک یک معجزه بود..
.
اون میگفت تمام کسانی که توی محل کارش آزارش می دادن یا به بخش دیگه منتقل شدن یا از کار توی شرکت استعفا دادن و یا اینکه کاملا دست از سرش برداشتن..و حالا دیگه از شغلش خوشش میومد..
.
اون متوجه شد وقتی توی خیابون قدم هیچکس جلوی راهش رو نمی گرفت و اذیتش نمی کرد و دیگه هیچکس بهش بی احترامی نمی کرد..
.
تمام زندگیش متحول شد..برای اینکه اون تمرکزش رو از چیزهایی که نمی خواست ، چیزهایی که ازشون دوری میکرد گرفت و به چیزهایی داد که واقعا می خواست.. :)[/]
باسلام،به نظربنده جهت حفظ احترام آقایونی که واقعاباایمان ومذهبی هستند بهترهست بگیم آقایون مذهبی نماکه به راحتی هم قابل تشخیص نیستند!که ازایمان فقط ظاهرش رودارندوریشه های اعتقادیشون پوسیده هست،من هم دیدم آقایون مذهبی روکه به صرف ایمان واخلاق دخترخانم، باایشون ازدواج کردنددرحالی که شایداین خانم ازنظرظاهری، البته درنگاه عرف زیادمطلوب نبودند.
اتفاقا مذهبی نما هم نبودن و واقعا مذهبی بودن
با این حال یه دختر هفتاد قلم آرایش و فشن و مانکن رو انتخاب کردن
بعد دختر خانومو به راه راست هدایت کردن :Khandidan!: و چادر و حجاب و از این صحبتا:khandeh!:
بله متاسفانه این جور دخترها جاذبه بیشتری دارند
ولی من موردی رو دیدم که پسر ظاهرا مذهبی با دختری به قول دوستمون فشن ازدواج کرده وایشون به ظاهر چادری شده ولی بعدچند سال شوهرش رواز راه به در کرده
سلام
خودم مورد داشتم خواهره طرف اومده انگار خواستگاریه من و رفته !!!
بهش گفتم دوست دارم توی یک شهری مثل قم زندگی کنم و..... دیگه برنگشته پسره26 سالش بود خب همینکار ها رو می کنند که تا الان مجردن و سخت میگیرن..
کلی از ایمان و اخلاق براش گفتم ولی صد افسوس.....:Sham:
خودم مورد داشتم خواهره طرف اومده انگار خواستگاریه من و رفته !!!
بهش گفتم دوست دارم توی یک شهری مثل قم زندگی کنم و..... دیگه برنگشته پسره26 سالش بود خب همینکار ها رو می کنند که تا الان مجردن و سخت میگیرن..
کلی از ایمان و اخلاق براش گفتم ولی صد افسوس.....:Sham:
بار خدایا همه مارا به راه مستقیم هدایت فرما
آمین
شما دیگه خیلی مذهبیش کردین!
منم بودم میرفتم و پشت سرمو نگاه نمیکردم.
از اخلاق و ایمان حرف زدین و گفتین میخواین برین قم!!
فک نمیکنید شما ی کم سخت گرفتین؟؟[/]
شما دیگه خیلی مذهبیش کردین!
منم بودم میرفتم و پشت سرمو نگاه نمیکردم.
از اخلاق و ایمان حرف زدین و گفتین میخواین برین قم!!
فک نمیکنید شما ی کم سخت گرفتین؟؟
اونها خودشون سوال کردند منم گفتم شهر قم رو دوست دارم مشکل اونها بود..من نظرمو گفتم
خب پسره دانشجوی قم بود خیلی هم مشکلی نداشت
این هم بگم که شرایطم اصلا سمت مادی نرفت همش از سادگی براشون گفتم ..خب مشکل خودشون بود میخواستن دختر مورد نظر شرایط آنچنانی داشته باشه
از پول و ماشین و خونه بگه ..
این شرایطی که گفتم قصد خودنمایی نداشتم خواستم بگم اگه دختر هم قانع باشه یک سری ها دلشون نمیخواد و دنبال مادی گرایی هستند..مثال
من از یک چیزی می ترسم تقریبا تمام دوستان ام که چادری بودند بعد از ازدواج دیگه چادر سر نکردن خوب معلومه دیگه پسر اول دختر چادری پاک می گیره و بعد ... البته به دور از پسران و دختران جمع ...
ادم تا کی بشینه یک خواستگار مذهبی بیاد .بعضی وقتا می گم ولش کن من خودم ایمان داشته باشم و اونم اعتقادات خودش داشته باشه ولی نمی شه که اگر از ادم بخواهد که چادر سر نکنه یک روز بگه ارایش کن بیا بیرون و... و فردا بچه باید به ساز کدومشون بسازه و تربیت شه . سخته مخصوصا اگر تقریبا تنها مذهبی فامیل و اشناها هم باشی که دیگه... .خدایا مددی.
خدا بزرگه :Mohabbat:
من همین الان خیلی فکر کردم.من قبلن دوست داشتم یه جوری یه کسی به خانوادم بفهمونه که پسرجوونتون نیاز داره.وقتی برنامه های تیلیزون را میدیدم که در مورد این چیزا حرف میزد حال میکردم.ولی این وسط یه مشکلی هست برنامه تیلیزون کمه یا زمانش نا مناسبه.من نمیدونم چرا پشمک حاج عبدا... را این همه پخش میکنن ولی اینجور برنامه ها را نمیزارن.زمانش ظهر باشه.یا شب.راجبه مسائل جوونها.نیاد بگه بزارین راحت ازدواج کنن ومهریه کم و این حرفا.بیاد بگه جوون نیاز جنسی عاطفی داره و اگه به فکرش نباشین به گناه میفته و مقصر خانواده ان...ترجیحا مشاور هم باشه نه اخوند.از دید روانشناسانه بحث کنه.نه مذهبی...(این نظری که من دادم چندتا صلوات داره...چندتا...چندتا...)
من از یک چیزی می ترسم تقریبا تمام دوستان ام که چادری بودند بعد از ازدواج دیگه چادر سر نکردن خوب معلومه دیگه پسر اول دختر چادری پاک می گیره و بعد ... البته به دور از پسران و دختران جمع ...
ادم تا کی بشینه یک خواستگار مذهبی بیاد .بعضی وقتا می گم ولش کن من خودم ایمان داشته باشم و اونم اعتقادات خودش داشته باشه ولی نمی شه که اگر از ادم بخواهد که چادر سر نکنه یک روز بگه ارایش کن بیا بیرون و... و فردا بچه باید به ساز کدومشون بسازه و تربیت شه . سخته مخصوصا اگر تقریبا تنها مذهبی فامیل و اشناها هم باشی که دیگه... .خدایا مددی.
خدا بزرگه :Mohabbat:
من از یک چیزی می ترسم تقریبا تمام دوستان ام که چادری بودند بعد از ازدواج دیگه چادر سر نکردن خوب معلومه دیگه پسر اول دختر چادری پاک می گیره و بعد ... البته به دور از پسران و دختران جمع ...
ادم تا کی بشینه یک خواستگار مذهبی بیاد .بعضی وقتا می گم ولش کن من خودم ایمان داشته باشم و اونم اعتقادات خودش داشته باشه ولی نمی شه که اگر از ادم بخواهد که چادر سر نکنه یک روز بگه ارایش کن بیا بیرون و... و فردا بچه باید به ساز کدومشون بسازه و تربیت شه . سخته مخصوصا اگر تقریبا تنها مذهبی فامیل و اشناها هم باشی که دیگه... .خدایا مددی.
خدا بزرگه :Mohabbat:
آدم بمیره بهتر از اینکه با یه سیب زمینی پشندی بی غیرت ازدواج کنه
ینجور مواقع میبینند طرف مقابلشون خیلی فکرهای بالایی داره میرن و دیگه برنمیگردن چون هیچوقت به این فرد با این طرز فکر نمیرسند!!
البته من از شرایط شما خبر ندارم و قضاوتی هم راجع به شما نمیکنم ، کلی حرف میزنم.این طرز فکر که میگین از اون بالاتر بودین درست نیست.
بحث هم کفو نبودن و تفاهم نداشتن جداست ولی شما چطور تونستین در مدت زمان کوتاه انقدر شناخت پیدا کنید که متوجه بشین از نظر فکری از اون بالاتر هستین؟!
من فکر می کنم اون پسره ترسیده و برای همین دیگه نیومده جلو.
***
آفرینـــــش;637660 نوشت:
خب مشکل خودشون بود میخواستن دختر مورد نظر شرایط آنچنانی داشته باشه
از پول و ماشین و خونه بگه ..
احتمالاً جا خورده و انتظار شنیدن این حرفا رو نداشته!!!
*** ی چیزی میگم و روی صحبتم بیشتر با خانوم هاست . چرا وقتی ی نفر قراره بیاد هنوز نیومده براش شرط میذارید؟؟؟
آقا پسره ی دختری بهش معرفی کردن حالا میخواد بره خواستگاری.واسطه میره با دختره حرف میزنه.دختره شروع میکنه میگه:من باید ادامه تحصیل بدم،باید فلان جا زندگی کنم،باید شغل همسرم اینجوری باشه،باید خونم اونجوری باشه،من فلان باشم من بهمان باشم.همش میگه من من من .من اینجوری باشم من اونجوری باشم!!پس اون پسر بدبخت چی؟!
باور کنید این روش اصلاً درست نیست فقط هم دخترها اینجوری نیستن بلکه خانواده هاشونم همینجورین.
شرط گذاشتن بد نیست و اینکه ایده آل هاتون بگید خیلی هم خوبه ولی شما بذارید اول اون بدبخت بیاد جلو ببینید اصلاً خودش چی داره.
فضایل اخلاقیشو بشناسید،نقطه ضعفهاشم بشناسید.
جوونی که کار نداره،سربازی نرفته،تحصیلاتش عملاً به درد نمیخوره ولی دوست داره ازدواج کنه حالا میاد خواستگاری شما.در مرحله اول اصلاً امکان نداره به خونه شما راه پیدا کنه و اگرم بشه قطعاً جواب منفی بهش میدن.
در صورتی که هیچ کس توجه نمیکنه به اینکه این جوونه،آینده داره،میتونه کار کنه،زندگیشو بسازه. آخه دختری که میخواد بره رو زندگیه آماده بشینه دیگه میشه زن زندگی؟؟؟!!
خب این چه زندگیه؟
ماشین آماده،خونه آماده،شغل ثابت،حقوق مکفی!!بعد نقش دختره دقیقاً این وسط چیه؟!
کسی که خودش و خانوادش منتظر نزول ی همچین مرد آماده و آراسته ای از آسمون هستن بشینن تا نازل بشه!!
حالا اومدیم و دقیقاً ی همچین موردی هم پیدا شد.فردا روز که زد طرف ورشکسته شد و بی پول چی کار میکنید؟طلاقتونو میگیرید؟
اصلاً شرایط مادی هم بذاریم کنار .
شما پول اصلاً براتون مهم نیست خب؟
قبل از اومدن خواستگار محترم فقط از شرایط خودتون حرف زدن درست نیست.ما عادت کردیم فقط خودمونو ببینیم.
کسی که میگه من اینجوری باشم!من اونجوری باشم!معلومه معنی ازدواجو اصلاً نفهمیده.
پس در کنار هم بودن و کامل شدن چه معنی میده؟
ساختن زندگی با هم چه معنی میده؟
شما باید داشته های طرفو کشف کنید و بپذیرید نه اینکه از همون اول طبق خواسته ی خودتون اونو بسازید که هیچ وقت هم نتیجه نمیده.
ببینید با این آدم،با همین شرایطش با همین داشته های اندکش میتونید کنار بیاید؟
شما باید طرفو همونجوری که هست قبول کنید.
آقا پسرها هم مشکل دارن.
اونا هم همینطورین و مدام دنبال کیسهای آسمونی میگردن!!
من بازم میگم مشکل از خانواده هاست.تا وقتی تربیت صحیح توی خانواده ها نباشه هیچ کس هیچ کاری نمیتونه بکنه. بیاین ی ازدواج بدون شرط بکنیم. تو همینجوری که هستی منم همینجوری که هستم.
ی چیزی الان یادم اومد.
با این شرایط امروزی ،ازدواج کردن جیگر شیر میخواد که متأسفانه پسرهای ما ندارن.
نقل قول نوشته اصلی توسط آفرینـــــش نمایش پست ها
ینجور مواقع میبینند طرف مقابلشون خیلی فکرهای بالایی داره میرن و دیگه برنمیگردن چون هیچوقت به این فرد با این طرز فکر نمیرسند!!
البته من از شرایط شما خبر ندارم و قضاوتی هم راجع به شما نمیکنم ، کلی حرف میزنم.این طرز فکر که میگین از اون بالاتر بودین درست نیست.
بحث هم کفو نبودن و تفاهم نداشتن جداست ولی شما چطور تونستین در مدت زمان کوتاه انقدر شناخت پیدا کنید که متوجه بشین از نظر فکری از اون بالاتر هستین؟!
من فکر می کنم اون پسره ترسیده و برای همین دیگه نیومده جلو.
البته بگم که من این قسمت رو برای تغییر بحثم نوشتم وگرنه من هیچوقت اینطوری فکر نمیکنم..
البته من از شرایط شما خبر ندارم و قضاوتی هم راجع به شما نمیکنم ، کلی حرف میزنم.این طرز فکر که میگین از اون بالاتر بودین درست نیست.
بحث هم کفو نبودن و تفاهم نداشتن جداست ولی شما چطور تونستین در مدت زمان کوتاه انقدر شناخت پیدا کنید که متوجه بشین از نظر فکری از اون بالاتر هستین؟!
من فکر می کنم اون پسره ترسیده و برای همین دیگه نیومده جلو.
***
احتمالاً جا خورده و انتظار شنیدن این حرفا رو نداشته!!!
*** ی چیزی میگم و روی صحبتم بیشتر با خانوم هاست . چرا وقتی ی نفر قراره بیاد هنوز نیومده براش شرط میذارید؟؟؟
آقا پسره ی دختری بهش معرفی کردن حالا میخواد بره خواستگاری.واسطه میره با دختره حرف میزنه.دختره شروع میکنه میگه:من باید ادامه تحصیل بدم،باید فلان جا زندگی کنم،باید شغل همسرم اینجوری باشه،باید خونم اونجوری باشه،من فلان باشم من بهمان باشم.همش میگه من من من .من اینجوری باشم من اونجوری باشم!!پس اون پسر بدبخت چی؟!
باور کنید این روش اصلاً درست نیست فقط هم دخترها اینجوری نیستن بلکه خانواده هاشونم همینجورین.
شرط گذاشتن بد نیست و اینکه ایده آل هاتون بگید خیلی هم خوبه ولی شما بذارید اول اون بدبخت بیاد جلو ببینید اصلاً خودش چی داره.
فضایل اخلاقیشو بشناسید،نقطه ضعفهاشم بشناسید.
جوونی که کار نداره،سربازی نرفته،تحصیلاتش عملاً به درد نمیخوره ولی دوست داره ازدواج کنه حالا میاد خواستگاری شما.در مرحله اول اصلاً امکان نداره به خونه شما راه پیدا کنه و اگرم بشه قطعاً جواب منفی بهش میدن.
در صورتی که هیچ کس توجه نمیکنه به اینکه این جوونه،آینده داره،میتونه کار کنه،زندگیشو بسازه. آخه دختری که میخواد بره رو زندگیه آماده بشینه دیگه میشه زن زندگی؟؟؟!!
خب این چه زندگیه؟
ماشین آماده،خونه آماده،شغل ثابت،حقوق مکفی!!بعد نقش دختره دقیقاً این وسط چیه؟!
کسی که خودش و خانوادش منتظر نزول ی همچین مرد آماده و آراسته ای از آسمون هستن بشینن تا نازل بشه!!
حالا اومدیم و دقیقاً ی همچین موردی هم پیدا شد.فردا روز که زد طرف ورشکسته شد و بی پول چی کار میکنید؟طلاقتونو میگیرید؟
اصلاً شرایط مادی هم بذاریم کنار .
شما پول اصلاً براتون مهم نیست خب؟
قبل از اومدن خواستگار محترم فقط از شرایط خودتون حرف زدن درست نیست.ما عادت کردیم فقط خودمونو ببینیم.
کسی که میگه من اینجوری باشم!من اونجوری باشم!معلومه معنی ازدواجو اصلاً نفهمیده.
پس در کنار هم بودن و کامل شدن چه معنی میده؟
ساختن زندگی با هم چه معنی میده؟
شما باید داشته های طرفو کشف کنید و بپذیرید نه اینکه از همون اول طبق خواسته ی خودتون اونو بسازید که هیچ وقت هم نتیجه نمیده.
ببینید با این آدم،با همین شرایطش با همین داشته های اندکش میتونید کنار بیاید؟
شما باید طرفو همونجوری که هست قبول کنید.
آقا پسرها هم مشکل دارن.
اونا هم همینطورین و مدام دنبال کیسهای آسمونی میگردن!!
من بازم میگم مشکل از خانواده هاست.تا وقتی تربیت صحیح توی خانواده ها نباشه هیچ کس هیچ کاری نمیتونه بکنه. بیاین ی ازدواج بدون شرط بکنیم. تو همینجوری که هستی منم همینجوری که هستم.
باشه ممنون.
وقتی کسی میره خواستگاری باید بلد باشه چی از طرف میخواهد بپرسد..اون خانوم گفتن شما دوست داری محل سکونتت کجا باشه منم بهشون اونطور جواب دادم..
نمیخوام بحث رو حاشیه برم بله خب کسی از روحیات کسی دیگه اطلاعی نداره..
دخترخانوم بی سر و زبون و خودش تنها وقتی میاد برای صحبت با دختری که میخواهد برای برادرش خواستگاری کند ..
سلام
اینجا چند تا ایراد وجود داره
اول اینکه اکثر دخترا فرم پر نمیکنن
دوم اینکه دختر پسرایی که تو حوزه و دانشگاه نیستن برا اونا هم باید فکری بشه یعنی باید فرهنگسازی بشه
سوم اینکه مسئولین که نمیان نظرات مارو بخوننن از اینجا بهشون دعوت رسمی میفرستین:khandeh!:
در مورد این آخری هم مورد بوده پسره تو خواستگاری گفته مطمئنید این خونه واسه خودتونه؟پدرتون دیگه چه املاکی دارن
باسلام:
اول:چراخانم هانبایداین فرم روپرکنند(البته منظورم پرکردن فرم درمراکزمعتبر(دانشگاه وحوزه هست،من سایت های مجازی روتاییدنمی کنم،؟بااین وجودمگرکارخلاف شرع می خواهندانجام بدهند؟بایدفرهنگ سازی کافی برای عادی شدن این مسئله انجام شود.
دوم:به شخصه درمحیطی که دراون هستم شایدازبین10 نفرازافرادی که دانشگاه وحوزه نرفته اندفقط یک نفردرحال حاضرمجردباشدولی ازبین 10 نفردیگری که دانشگاه وحوزه رفتند9نفرهنوزمجرداند(باوجودسن بالا!)
سوم:منظوربنده مسئولین رده بالای کشوری نیستند،ازنظرمن هرکسی که امکان معرفی افرادرابه همدیگرداردولی اینکارراانجام نمی دهدمسئول است!برای خودمن هم پیش اومده که به عنوان معرف دراین زمینه فعالیتی انجام بدهم،وخوشبختانه کم نیستندافرادمسئولی که این پست هارومیخوانند!من درهمین محیط افرادی رومیشناسم که جزءاساتیددانشگاه هستند،قطعااین افرادبرای انجام کارخیردستشون بازترهست!ولی علت این کم کاری هارونمیدونم![/]
ی جایی خوندم که زمان پیامبر، ی دختر که خیلی نیاز به ازدواج داشته میره پیش رسول خدا و میگه که من میخوام ازدواج کنم و پیامبر هم ی مورد پیدا میکنه و ظاهراً هم، هم کفو نبودن (در نگاه مردم) و میره و با اون دختر ازدواج میکنه.
من نمیدونم محیط شما چجوریه ولی اینکه دختر خودش شرایط رو فراهم کنه اصلاً بد نیست برای همین مثال زدم.
میگن دانشگاه،نهاد رهبری،هیئتها و مساجد محل و واسطه های قابل اعتماد توی فامیل خوبن.
من نمیدونم محیط شما چجوریه ولی اینکه دختر خودش شرایط رو فراهم کنه اصلاً بد نیست برای همین مثال زدم.
میگن دانشگاه،نهاد رهبری،هیئتها و مساجد محل و واسطه های قابل اعتماد توی فامیل خوبن.
دانشگاه که میرفتم جز یکی از دوستام بقیه باهام فرق داشتن
کدوم گفته؟؟
اگر ازدواج با واسطه باشه که گفتم قبولش ندارم و دلایل خودمو دارم.
من خودم اول رفتم جلو.
خانوم ها نمیتونن بدون واسطه برن جلو و عرف جامعه این اجازه رو بهشون نمیده.
باید ببینید چه جور همسری میخواین و به واسطه هایی در همون محیط بسپارید.
اگر مذهبی مدنظرتونه خب حوزه جای خوبیه و نهاد هرجند من فکر میکنم شما اگر بیشتر به سمت فامیل گرایش پیدا کنید براتون بهتره.[/]
[=arial]سلام دوستان
من بیشتر نظرات رو خوندم وبا بیشترشون موافقم ولی دلیلی که کمتر به اون اشاره شد موضوع تحصیلات عالیه دختر خانوما بود
معمولا خانواده ها وقتی برای دختر18سالشون خواستگار میاد حتی اگر خودش هم راضی باشه ردش می کنند به دلیل اینکه عقیده دارند دختر شون باید دانشگاه بره چون بیشتر آقایون قبول نمی کنند(گاهی هم اول قبول می کنند وبعد می زنند زیرش)این دختر خانم حداقل چهار سال از زندگی عقب می افته چه اشکالی داره اول تشکیل خانواده بده وجاش رو محکم کنه بعد ادامه تحصیل بده
من بااینکه بچه دارم دنبال ادامه تحصیل هستم درسته !خیلی سخت تر از دوران مجردی هست
کاش میشد دیدمردم جامعه باز تر می شد
کاش اصلا خاله زنک وجود نداشت که زندگی هامون به خاطر اونا از سیر طبیعی خارج بشه
امان از حرف مردم:kalafeh:
سلام خواهر گلم
حرفاتون کاملا درسته ، ولی خانواده من (یعنی مادرم) هیچوقت اینطوری نیست
کدوم گفته؟؟
اگر ازدواج با واسطه باشه که گفتم قبولش ندارم و دلایل خودمو دارم.
من خودم اول رفتم جلو.
خانوم ها نمیتونن بدون واسطه برن جلو و عرف جامعه این اجازه رو بهشون نمیده.
باید ببینید چه جور همسری میخواین و به واسطه هایی در همون محیط بسپارید.
اگر مذهبی مدنظرتونه خب حوزه جای خوبیه و نهاد هرجند من فکر میکنم شما اگر بیشتر به سمت فامیل گرایش پیدا کنید براتون بهتره.
روزهای پنج شنبه و مواقعی که به بنده احتیاجی باشه میرم حوزه ، خوب اونجا بحثش بود و فردا قراره موضوعاتی که دارم و جمع کردم رو ببرم
فامیل که اصلا روش حساب نمیکنم،،
باید یه کاری در حوزه واسه این موضوع """ ویژه""" تریب بدم،واقعا اونجا دخترهای خوبی هستن
خودم مورد داشتم خواهره طرف اومده انگار خواستگاریه من و رفته !!!
بهش گفتم دوست دارم توی یک شهری مثل قم زندگی کنم و..... دیگه برنگشته پسره26 سالش بود خب همینکار ها رو می کنند که تا الان مجردن و سخت میگیرن..
کلی از ایمان و اخلاق براش گفتم ولی صد افسوس.....:Sham:
بار خدایا همه مارا به راه مستقیم هدایت فرما
آمین
[=arial]سلام دوست عزیز من هم همین شرایط رو با خواستگار اولم گذاشتم رفت و پشت سرش رو هم نگاه نکرد بعداز ایشون خواستگار دومم(همسرم)بعضی از شرایطم رو که شاید از نظر برخی دوستان سخت گیری باشه مطرح کردم وایشون قبول کردند والحمدلله خیلی همسر خوبی دارم
شما هم از خواسته هاتون دست نکشید امیدوارم همه جوونای مجردخوشبخت بشن
آمین
به نظر من به صورت خیلی محرمانه با یکی از استادهایی که از نظرتون مورد اعتماد تره درمیون بذارید تا اون خودش واسطه بشه یا واسطه پیدا کنه چون هرچی باشه تحصیلکرده و روشن فکره و میدونه کار شما اشتباه نیست و کمکتون میکنه.[/]
سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام یکی از دلایل بارزش اینه که خانواده حقیقتا دیگه زیر بار مسولیت تربیتی خودش نمیره اون رو سپرده به مهد کودک و مدرسه و نهایتا دانشگاه و جامعه
یادش رفته قرار بود مدرسه آموزش علمی بده و گه گاه کمبود تربیت خانواده رو جبران کنه اما حالا کلا تربیت شده وظیفه مدرسه
مثلا فرزند کوچک خانواده با دهن پر حرف میزنه پدر میگه پس تو مدرسه چی یاد شما میدن
میپره تو حرف بزرگتر باز پدر همین حرف رو میزنه یادش رفته قبل از این که همسرش بره سر کار وظیفه اش اینه این موضوع رو آموزش بده
بله که متاسفانه پسر هاون همچون دختران تربیت شدن یعنی صبح به صبح پدر خرجیش رو میزاره روی کمد پسر و میره سرکار در حالی که پسر در وقت اضافه زندگیش میتونه حرفه ای رو یاد بگیره برای خرجیش یا حتی پس اندازه ش یا حتی مواقع خاص بی کاری
متاسفانه پسر ها هم تنها هدفشون مدرک گرایی شده چقدر صنعت داریم که داره فراومش میشه اتفاقا در آمد خوبی هم داره
وقتی خانواده آموزش دادن رو فراومش کرده دیگه نمیشه از جووان امروز انتظاری داشت
وقتی جوون هست چیزی از زندگی نمیدونه جز این که عشق وجود داره
عشق ترانه ای
عشق ماهواره ای
عشق سریالی
کی یادش داده عشق تاوان داره
تاوانش سفید شدن مو هستش
گذشتن برای رسیدن
برای این که همسرت در آرامش باشه
اینه که سن که بالا میره همه میترسن میزارن به یه سنی برسن دیگه آرزویی نداشته باشن به اصطلاح جونیشون رو بکنن و مطوئن بشن طرفشون دیگه اهل خیانت نیست بعد ازدواج میکنن
یعنی چی که همسران جوان همه اش در حال چک کردن گوشی هم هستن این یعنی نا امنی این یعنی ترس
دوستان به نظر شما من چطوری میتونم موضوع واسطه رو در حوزه بگم که عملی باشه؟؟
اکثر خانمهایی که اونجا میان سن بالایی دارن و دختران جوون و تحصیل کرده هستن ولی خانم های سن بالا یکم عقاید قدیمی دارن
چطوری میتونم این کار رو انجام بدم؟
پیشاپیش عذرمیخوام که بحث حالت گفت وگو های دونفره به خودش گرفت
اگرقرارهست این مسئله رودرجمع مطرح کنید،طوری باشه که مستقیماازاین موضوع شروع نکنیدبلکه بحث روطوری به این سمت هدایت کنیدکه معلوم نشه مقاصدقبلی درکاربوده!باتوجه به اینکه گفتیدخانم های مسن درجمعتون عقایدشون خاصه،
اول شمابایدبه صورت غیرمستقیم مشکلات جامعه و..راپیش بکشین وبازهم غیرمستقیم موضوع ازدواج روبین بحث هاتون جابدین،وبگین که این نبایدوضع مملکت امام زمان(عج)باشه،وهرکسی بایدهرطوری که میتونه قدم مثبتی برای حل این مشکلات برداره،اگردخترروپسرخوب میشناسیدمعرفی کنید،بعدکم کم یک تیم برای این کارتشکیل بدین!به همین راحتی،یه مقدارذکاوت به خرج بدین خیلی راحت میتونیدموضوع روبه این سمت بکشونید.[/]
به نظر من به صورت خیلی محرمانه با یکی از استادهایی که از نظرتون مورد اعتماد تره درمیون بذارید تا اون خودش واسطه بشه یا واسطه پیدا کنه چون هرچی باشه تحصیلکرده و روشن فکره و میدونه کار شما اشتباه نیست و کمکتون میکنه.
این کارو باید بکنم(چون رئیس حوزه قبلش باید تایید کنه و با بقیه مسوئلین جلسه میذاره )
فقط اگه بگه :
ابزارت چیه و چطوری ،چی بگم؟؟
منظورم اینکه:
وقتی قرار شد عملی بشه یک فرمهایی باشه و کسایی باشن که به عنوان مشاور اونجا باشن و کار رو خوب جلو ببرن
هر ماه رئیس کل تربیتی میاد اونجا میخوام طوری بشه که واقعا عملی بشه
ببینیدبنده یک پیشنهادی دارم:
مثللافرادی که میان حوزه علایق وعقایدشون تاحدودی شبیه هم هست،حالابایداین افرادبه افرادشبیه خودشون معرفی بشند،یعنی حوزه هم بخش خواهران داردهم برادران که میتونندهمین افرادبه همدیگه معرفی بشند واین فعالیت بایددرهردوبخش به صورت هدفمند انجام بشه،دردانشگاه هم همینطور....[/]
ببینیدبنده یک پیشنهادی دارم:
مثللافرادی که میان حوزه علایق وعقایدشون تاحدودی شبیه هم هست،حالابایداین افرادبه افرادشبیه خودشون معرفی بشند،یعنی حوزه هم بخش خواهران داردهم برادران که میتونندهمین افرادبه همدیگه معرفی بشند واین فعالیت بایددرهردوبخش به صورت هدفمند انجام بشه،دردانشگاه هم همینطور....
برادر ها هم هستن ولی هیچوقت در جلساتی که خواهران دارن اونجا نیستن، من همیشه فقط یک سرباز که راننده هستن رو دیدم ولاغیر
ولی توکل به خدا
فقط برای این موضوع باید تحقیق کرد، از کسایی که همچین واسطه گری رو انجام دادن
[="Navy"][h=3]دلایل تأکید رهبر انقلاب بر احیای سنت واسطهگری در ازدواج[/h] رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال با اشاره به اهمیت مسألهی ازدواج جوانان، دربارهی عواقب بیتفاوتی در جامعه نسبت به این مسأله و تبعات سخت آن برای کشور هشدار دادند. ایشان خود جوانها، خانوادهها و مسئولان مربوط را به اقدامات عملی برای حل این مشکل دعوت کردند و یکی از راهکارها را احیای سنت واسطهگری در ازدواج دانستند: «در گذشته معمول بود که براى ازدواج، افراد خیّر و مؤمنى پیدا میشدند، واسطهگرى میکردند، دخترهاى مناسب را، پسرهاى مناسب را، معرفى میکردند، ازدواجها را راه مىانداختند؛ این کارها باید انجام بگیرد؛ باید واقعاً در جامعه یک حرکتى در این زمینه بهوجود بیاید.»[/]
[="Navy"] همانطور که مستحضر هستید، وساطت در امر ازدواج، در سیرهی اهل بیت علیهمالسلام مورد توجه بوده و روایاتی هم در فضیلت این کار، از ایشان صادر شده است. لطفاً برای ما از نگاه و رویکرد دین نسبت به این مسأله بفرمایید. بحث واسطهگری یا شفاعت در ازدواج، در فرمایشات خدای متعال و معصومین علیهمالسلام ذکر شده است. در سورهی مبارکه نور، آنجا که خداوند متعال میفرماید «وَأَنْکِحُوا الْأَیامى مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُم»۱، دستور «َأَنْکِحُوا» خطاب به جامعهی اسلامی صادر شده است و تمام اعضای این جامعه را دربرمیگیرد. یعنی همه مأمور میشوند که زمینه را برای ازدواج پسران و دختران فراهم کنند.[/]
[="Navy"]در روایات ما بابی وجود دارد تحت عنوان «مَن تَزَوَّج اَخاه المُؤمِن» یعنی کسی که برای برادر مؤمنش، شرایط ازدواج را فراهم کند. در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده است که فرمودند: «أَفْضَلُ الشَّفَاعَاتِ أَنْ یَشْفَعَ بَیْنَ اثْنَیْنِ فِی نِکَاحٍ حَتَّى یَجْمَعَ شَمْلَهُمَا» بهترین شفاعتها این است که شفاعت شود بین دو نفر در ازدواج تا بالاخره زیر یک سقف قرار بگیرند.[/]
[="Navy"]در روایت دیگری نیز از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده است که فرمودند: «أَفْضَلُ الشَّفَاعَاتِ أَنْ یَشْفَعَ بَیْنَ اثْنَیْنِ فِی نِکَاحٍ حَتَّى یَجْمَعَ شَمْلَهُمَا» بهترین شفاعتها این است که شفاعت شود بین دو نفر در ازدواج تا بالاخره زیر یک سقف قرار بگیرند.[/]
[="Navy"]به نظر میرسد که در ادبیات دینی مسألهی واسطهگری در ازدواج، مسألهای حائز اهمیت است. به هرحال، فردی که میخواهد ازدواج کند، در خیلی از موارد کسی را نمیشناسد که مستقیماً سراغ او برود و نیازمند این است که از افرادی کمک بگیرد. در سیرهی بزرگان دین هم توجه به این نکته وجود داشته است. از جمله خود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم؛ وقتی که جوانی به نام «جُوَیبِر» خدمت حضرت میآیند، حضرت نگاه مهربانی به او میکنند و میفرمایند که چرا ازدواج نمیکنی؟ او هم در پاسخ مشکلاتی را مطرح میکند. بعد حضرت همانجا او را راهنمایی میکنند و میفرمایند که «انْطَلِقْ یَا جُوَیْبِرُ إِلَى زِیَادِ بْنِ لَبِیدٍ فَإِنَّهُ مِنْ أَشْرَفِ بَنِی بَیَاضَة»۴ جویبر! پیش زیاد ابن لبید برو و دختر او را خواستگاری کن. این معرفی کردن و واسطهگری از خود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم وجود داشته و معصومین علیهمالاسلام هم این روش را ادامه دادهاند و به همین سبب علمای دین به ایشان در عمل به این سنت تأسی کردهاند.[/]
[="Navy"]وقتی جوانی به نام «جُوَیبِر» خدمت پیامبر اکرم میآیند، حضرت نگاه مهربانی به او میکنند و میفرمایند چرا ازدواج نمیکنی؟ او هم در پاسخ مشکلاتی را مطرح میکند. بعد حضرت همانجا او را راهنمایی میکنند و میفرمایند که جویبر! پیش زیاد ابن لبید برو و دختر او را خواستگاری کن. این معرفی کردن و واسطهگری از خود پیامبر وجود داشته و معصومین هم این روش را ادامه دادهاند.[/]
[="Navy"]ویژگی دیگر این است که این شخص واقعاً قصدش این باشد که این معرفی کردن، زمینهسازی برای شکلگیری یک زندگی پایدار و سالم باشد و در تمام مراحل، این نکته را وجههی همت و عمل خود قرار دهد. بعضیها ممکن است خدای نکرده اهداف مادی و نیت کسب درآمد داشته باشند. این کار را میکنند و برایشان مهم نیست که چه اتفاقی میافتد و بیش از هر چیز، میخواهند وصلتی صورت بگیرد. حتی بعضیها میخواهند برای رسیدن به این ثوابهایی که گفته شده است، هر طور شده اقدام کنند و چشمشان را روی اینکه این دو نفر چقدر هماهنگی دارند یا ندارند ببندند و صرفاً به دنبال این باشند که آمار ازدواجهایی که توسط خودشان انجام میشود بالاتر برود![/]
[="Navy"]نکتهی دیگر که بسیار هم مهم است آنکه شخص واسطهگر باید حقایق را به دو طرف منتقل کند و برای اینکه مثلاً این وصلت صورت بگیرد نقاط ضعف را نپوشاند و نقاط قوت را زیاد بزرگ جلوه ندهد؛ آنچه هست را منتقل کند و بهتر و درست این است که تحلیل خودش را هم از شرایط افراد ارائه ندهد، بلکه خبرها را منتقل کند و تحلیلها و برداشتها را به عهدهی خود دو طرف بگذارد.[/]
مشکلات یه روزه نیومده که یک روزه هم حل بشه تمام این مشکلات و سختی و گیر دادن ها باور مردم شده ما که 34 ساله یه نفریم و امثال ما زیاد هستن متاسفانه یا ..............
ناراحتی برای چی؟؟ مسخره میکنید؟؟....
اصولی و منطقی چطوریه؟؟
[="Arial"][="DarkGreen"] عاشق امام خامنه ای;637539 نوشت:
من شهادت به این شکل رو اصلاً دوست ندارم.
هروقت خانواده ها تونستن طرز فکرشونو درست کنند هم فرهنگ سازی شکل میگیره هم کلی از این مشکلات حل میشه.
مشکل از ریشه است و ریشه هم یعنی خانواده.[/]
[="Arial"][="DarkGreen"] .raha.;637586 نوشت:
ی جایی خوندم که زمان پیامبر، ی دختر که خیلی نیاز به ازدواج داشته میره پیش رسول خدا و میگه که من میخوام ازدواج کنم و پیامبر هم ی مورد پیدا میکنه و ظاهراً هم، هم کفو نبودن (در نگاه مردم) و میره و با اون دختر ازدواج میکنه.[/]
چقد تاپیکو بردین جلو اینهمه رو من چجوری بخونم حالا:|
بدون خوندن تاپیک نظرمو میگم فعلا
من فکر میکنم یکی از مهم ترین دلایلی که دخترای مذهبی مجرد میمونن
پسرای مذهبی هستن
واسه اینکه آقایون مذهبی .... که اتفاقا خیلیم پایبند به مذهب و دین و اینان ... و خانواده خیلی سفت و سختی هم دارن از نظر مذهبی
اکثرا ( اکثر مواردی که من شاهدش بودم الان باز یکی میاد یقه منو میگیره چرا آمار میدی از خودت ) میرن یه دختر فشن میگیرن ... بعد این دختره فشن رو محجبه اش میکنن :|
اینجوری میشه که در آخر .... دخترای مذهبی سرشون بی کلاه میمونه و به سمت ترشیدگی روانه میشن :khandeh!:
سلام بر مجردان دلسوخته...
اقا فرمودند ما جوونا باید سنت هارو بشکنیم... سنت های مسخره ی من دراوردی...
فقط دین و شرع مقدس باید حرف بزنه... مادر داماد و مادر عروس لطفا ساکت باشید
هر کس به منظور پاک نگه داشتن خود ازدواج کند بر خداست که او را یاری کند
نکته ی بعدی هم اینه که برادران دینی باهم ارتباط ندارند... جلساتی نداریم که جمع بشیم و به جای فیلم دیدن و شب بشینی های مزخرف چهارتا حدیث بخونیم و ذکر ائمه کنیم ... اگه دوستی ها و روابطمون بر اساس ولایت باشه مذهبی های عزیز اولین کسانی اند که ازدواج می کنند و عاقبت بخیر میشند ایشالا....
[=arial]سلام دوستان
من بیشتر نظرات رو خوندم وبا بیشترشون موافقم ولی دلیلی که کمتر به اون اشاره شد موضوع تحصیلات عالیه دختر خانوما بود
معمولا خانواده ها وقتی برای دختر18سالشون خواستگار میاد حتی اگر خودش هم راضی باشه ردش می کنند به دلیل اینکه عقیده دارند دختر شون باید دانشگاه بره چون بیشتر آقایون قبول نمی کنند(گاهی هم اول قبول می کنند وبعد می زنند زیرش)این دختر خانم حداقل چهار سال از زندگی عقب می افته چه اشکالی داره اول تشکیل خانواده بده وجاش رو محکم کنه بعد ادامه تحصیل بده
من بااینکه بچه دارم دنبال ادامه تحصیل هستم درسته !خیلی سخت تر از دوران مجردی هست
کاش میشد دیدمردم جامعه باز تر می شد
کاش اصلا خاله زنک وجود نداشت که زندگی هامون به خاطر اونا از سیر طبیعی خارج بشه
امان از حرف مردم:kalafeh:
بله متاسفانه این جور دخترها جاذبه بیشتری دارند
ولی من موردی رو دیدم که پسر ظاهرا مذهبی با دختری به قول دوستمون فشن ازدواج کرده وایشون به ظاهر چادری شده ولی بعدچند سال شوهرش رواز راه به در کرده
باسلام،به نظربنده جهت حفظ احترام آقایونی که واقعاباایمان ومذهبی هستند بهترهست بگیم آقایون مذهبی نماکه به راحتی هم قابل تشخیص نیستند!که ازایمان فقط ظاهرش رودارندوریشه های اعتقادیشون پوسیده هست،من هم دیدم آقایون مذهبی روکه به صرف ایمان واخلاق دخترخانم، باایشون ازدواج کردنددرحالی که شایداین خانم ازنظرظاهری، البته درنگاه عرف زیادمطلوب نبودند.
[="Times New Roman"][="Black"]بیل هریس روانشناس برجسته می گوید:
.
.
من یه شاگرد داشتم به اسم رابرت..
.
رابرت خیلی افسرده بود و توی دوره ی آموزشی اینترنتی من شرکت کرده بود که ارتباط با من از طریق ایمیل هم بخشی از اون بود..
.
اون تمام واقعیات تلخ زندگیش رو برای من بازگو کرد..
.
توی محل کارش همه برای آزار اون دست به یکی کرده بودن ، بخاطر رفتار بدی که باهاش داشتن همیشه زیر فشار بود..
.
خودش میگفت وقتی توی خیابون راه میره سر چهار راه با افراد مزاحمی روبرو میشه که می خواستن به طریقی آزارش بدن..
.
اون همیشه می خواست که مجری یه برنامه کمدی بشه و وقتی که به روی صحنه میرفت که یه برنامه کمدی اجرا کنه همه تحقیرش می کردن..
.
من سعی کردم بهش یاد بدم اون داره روی چیزی تمرکز می کنه که نمی خواد رخ بده..
.
من ازش خواستم یه نگاهی به نامه هایی که برای من فرستاده بندازه و بهش گفتم یه بار دیگه بخونش..ببین چقدر چیزها هست که تو نمی خوای..
.
و من مطمئنم تو در این مورد خیلی احساساتی میشی..
.
وقتی روی یه چیزی با احساسات شدید متمرکز می شید باعث میشه اون چیز سریع تر رخ بده..
.
و از اونجا بود که رابرت شروع کرد به جدی گرفتن اون موضوع یعنی تمرکز به چیزی که می خواد..
.
چیزی که تا حدود شش تا هفت هفته ی بعد اتفاق افتاد بدون شک یک معجزه بود..
.
اون میگفت تمام کسانی که توی محل کارش آزارش می دادن یا به بخش دیگه منتقل شدن یا از کار توی شرکت استعفا دادن و یا اینکه کاملا دست از سرش برداشتن..و حالا دیگه از شغلش خوشش میومد..
.
اون متوجه شد وقتی توی خیابون قدم هیچکس جلوی راهش رو نمی گرفت و اذیتش نمی کرد و دیگه هیچکس بهش بی احترامی نمی کرد..
.
تمام زندگیش متحول شد..برای اینکه اون تمرکزش رو از چیزهایی که نمی خواست ، چیزهایی که ازشون دوری میکرد گرفت و به چیزهایی داد که واقعا می خواست.. :)[/]
اتفاقا مذهبی نما هم نبودن و واقعا مذهبی بودن
با این حال یه دختر هفتاد قلم آرایش و فشن و مانکن رو انتخاب کردن
بعد دختر خانومو به راه راست هدایت کردن :Khandidan!: و چادر و حجاب و از این صحبتا:khandeh!:
خودم مورد داشتم خواهره طرف اومده انگار خواستگاریه من و رفته !!!
بهش گفتم دوست دارم توی یک شهری مثل قم زندگی کنم و..... دیگه برنگشته پسره26 سالش بود خب همینکار ها رو می کنند که تا الان مجردن و سخت میگیرن..
کلی از ایمان و اخلاق براش گفتم ولی صد افسوس.....:Sham:
بار خدایا همه مارا به راه مستقیم هدایت فرما
آمین
[="Arial"][="DarkGreen"] آفرینـــــش;637647 نوشت:
شما دیگه خیلی مذهبیش کردین!
منم بودم میرفتم و پشت سرمو نگاه نمیکردم.
از اخلاق و ایمان حرف زدین و گفتین میخواین برین قم!!
فک نمیکنید شما ی کم سخت گرفتین؟؟[/]
اونها خودشون سوال کردند منم گفتم شهر قم رو دوست دارم مشکل اونها بود..من نظرمو گفتم
خب پسره دانشجوی قم بود خیلی هم مشکلی نداشت
این هم بگم که شرایطم اصلا سمت مادی نرفت همش از سادگی براشون گفتم ..خب مشکل خودشون بود میخواستن دختر مورد نظر شرایط آنچنانی داشته باشه
از پول و ماشین و خونه بگه ..
این شرایطی که گفتم قصد خودنمایی نداشتم خواستم بگم اگه دختر هم قانع باشه یک سری ها دلشون نمیخواد و دنبال مادی گرایی هستند..مثال
من از یک چیزی می ترسم تقریبا تمام دوستان ام که چادری بودند بعد از ازدواج دیگه چادر سر نکردن خوب معلومه دیگه پسر اول دختر چادری پاک می گیره و بعد ... البته به دور از پسران و دختران جمع ...
ادم تا کی بشینه یک خواستگار مذهبی بیاد .بعضی وقتا می گم ولش کن من خودم ایمان داشته باشم و اونم اعتقادات خودش داشته باشه ولی نمی شه که اگر از ادم بخواهد که چادر سر نکنه یک روز بگه ارایش کن بیا بیرون و... و فردا بچه باید به ساز کدومشون بسازه و تربیت شه . سخته مخصوصا اگر تقریبا تنها مذهبی فامیل و اشناها هم باشی که دیگه... .خدایا مددی.
خدا بزرگه :Mohabbat:
من همین الان خیلی فکر کردم.من قبلن دوست داشتم یه جوری یه کسی به خانوادم بفهمونه که پسرجوونتون نیاز داره.وقتی برنامه های تیلیزون را میدیدم که در مورد این چیزا حرف میزد حال میکردم.ولی این وسط یه مشکلی هست برنامه تیلیزون کمه یا زمانش نا مناسبه.من نمیدونم چرا پشمک حاج عبدا... را این همه پخش میکنن ولی اینجور برنامه ها را نمیزارن.زمانش ظهر باشه.یا شب.راجبه مسائل جوونها.نیاد بگه بزارین راحت ازدواج کنن ومهریه کم و این حرفا.بیاد بگه جوون نیاز جنسی عاطفی داره و اگه به فکرش نباشین به گناه میفته و مقصر خانواده ان...ترجیحا مشاور هم باشه نه اخوند.از دید روانشناسانه بحث کنه.نه مذهبی...(این نظری که من دادم چندتا صلوات داره...چندتا...چندتا...)
سلام
دقیقا --
خدایا مددی...
آدم بمیره بهتر از اینکه با یه سیب زمینی پشندی بی غیرت ازدواج کنه
البته من از شرایط شما خبر ندارم و قضاوتی هم راجع به شما نمیکنم ، کلی حرف میزنم.این طرز فکر که میگین از اون بالاتر بودین درست نیست.
بحث هم کفو نبودن و تفاهم نداشتن جداست ولی شما چطور تونستین در مدت زمان کوتاه انقدر شناخت پیدا کنید که متوجه بشین از نظر فکری از اون بالاتر هستین؟!
من فکر می کنم اون پسره ترسیده و برای همین دیگه نیومده جلو.
***
احتمالاً جا خورده و انتظار شنیدن این حرفا رو نداشته!!!
***
ی چیزی میگم و روی صحبتم بیشتر با خانوم هاست .
چرا وقتی ی نفر قراره بیاد هنوز نیومده براش شرط میذارید؟؟؟
آقا پسره ی دختری بهش معرفی کردن حالا میخواد بره خواستگاری.واسطه میره با دختره حرف میزنه.دختره شروع میکنه میگه:من باید ادامه تحصیل بدم،باید فلان جا زندگی کنم،باید شغل همسرم اینجوری باشه،باید خونم اونجوری باشه،من فلان باشم من بهمان باشم.همش میگه من من من .من اینجوری باشم من اونجوری باشم!!پس اون پسر بدبخت چی؟!
باور کنید این روش اصلاً درست نیست فقط هم دخترها اینجوری نیستن بلکه خانواده هاشونم همینجورین.
شرط گذاشتن بد نیست و اینکه ایده آل هاتون بگید خیلی هم خوبه ولی شما بذارید اول اون بدبخت بیاد جلو ببینید اصلاً خودش چی داره.
فضایل اخلاقیشو بشناسید،نقطه ضعفهاشم بشناسید.
جوونی که کار نداره،سربازی نرفته،تحصیلاتش عملاً به درد نمیخوره ولی دوست داره ازدواج کنه حالا میاد خواستگاری شما.در مرحله اول اصلاً امکان نداره به خونه شما راه پیدا کنه و اگرم بشه قطعاً جواب منفی بهش میدن.
در صورتی که هیچ کس توجه نمیکنه به اینکه این جوونه،آینده داره،میتونه کار کنه،زندگیشو بسازه.
آخه دختری که میخواد بره رو زندگیه آماده بشینه دیگه میشه زن زندگی؟؟؟!!
خب این چه زندگیه؟
ماشین آماده،خونه آماده،شغل ثابت،حقوق مکفی!!بعد نقش دختره دقیقاً این وسط چیه؟!
کسی که خودش و خانوادش منتظر نزول ی همچین مرد آماده و آراسته ای از آسمون هستن بشینن تا نازل بشه!!
حالا اومدیم و دقیقاً ی همچین موردی هم پیدا شد.فردا روز که زد طرف ورشکسته شد و بی پول چی کار میکنید؟طلاقتونو میگیرید؟
اصلاً شرایط مادی هم بذاریم کنار .
شما پول اصلاً براتون مهم نیست خب؟
قبل از اومدن خواستگار محترم فقط از شرایط خودتون حرف زدن درست نیست.ما عادت کردیم فقط خودمونو ببینیم.
کسی که میگه من اینجوری باشم!من اونجوری باشم!معلومه معنی ازدواجو اصلاً نفهمیده.
پس در کنار هم بودن و کامل شدن چه معنی میده؟
ساختن زندگی با هم چه معنی میده؟
شما باید داشته های طرفو کشف کنید و بپذیرید نه اینکه از همون اول طبق خواسته ی خودتون اونو بسازید که هیچ وقت هم نتیجه نمیده.
ببینید با این آدم،با همین شرایطش با همین داشته های اندکش میتونید کنار بیاید؟
شما باید طرفو همونجوری که هست قبول کنید.
آقا پسرها هم مشکل دارن.
اونا هم همینطورین و مدام دنبال کیسهای آسمونی میگردن!!
من بازم میگم مشکل از خانواده هاست.تا وقتی تربیت صحیح توی خانواده ها نباشه هیچ کس هیچ کاری نمیتونه بکنه.
بیاین ی ازدواج بدون شرط بکنیم.
تو همینجوری که هستی منم همینجوری که هستم.
ی چیزی الان یادم اومد.
با این شرایط امروزی ،ازدواج کردن جیگر شیر میخواد که متأسفانه پسرهای ما ندارن.
البته بگم که من این قسمت رو برای تغییر بحثم نوشتم وگرنه من هیچوقت اینطوری فکر نمیکنم..
باشه ممنون.
وقتی کسی میره خواستگاری باید بلد باشه چی از طرف میخواهد بپرسد..اون خانوم گفتن شما دوست داری محل سکونتت کجا باشه منم بهشون اونطور جواب دادم..
نمیخوام بحث رو حاشیه برم بله خب کسی از روحیات کسی دیگه اطلاعی نداره..
دخترخانوم بی سر و زبون و خودش تنها وقتی میاد برای صحبت با دختری که میخواهد برای برادرش خواستگاری کند ..
پایان
من به شخصه ازدواج با واسطه رو قبول ندارم و روی صحبتم با همه بود که البته خیلی ها اینجوری که من گفتم نیستن.
[="Navy"] عاشق امام خامنه ای;637516 نوشت:
باسلام:
اول:چراخانم هانبایداین فرم روپرکنند(البته منظورم پرکردن فرم درمراکزمعتبر(دانشگاه وحوزه هست،من سایت های مجازی روتاییدنمی کنم،؟بااین وجودمگرکارخلاف شرع می خواهندانجام بدهند؟بایدفرهنگ سازی کافی برای عادی شدن این مسئله انجام شود.
دوم:به شخصه درمحیطی که دراون هستم شایدازبین10 نفرازافرادی که دانشگاه وحوزه نرفته اندفقط یک نفردرحال حاضرمجردباشدولی ازبین 10 نفردیگری که دانشگاه وحوزه رفتند9نفرهنوزمجرداند(باوجودسن بالا!)
سوم:منظوربنده مسئولین رده بالای کشوری نیستند،ازنظرمن هرکسی که امکان معرفی افرادرابه همدیگرداردولی اینکارراانجام نمی دهدمسئول است!برای خودمن هم پیش اومده که به عنوان معرف دراین زمینه فعالیتی انجام بدهم،وخوشبختانه کم نیستندافرادمسئولی که این پست هارومیخوانند!من درهمین محیط افرادی رومیشناسم که جزءاساتیددانشگاه هستند،قطعااین افرادبرای انجام کارخیردستشون بازترهست!ولی علت این کم کاری هارونمیدونم![/]
سلام
خب پیامبر یک واسطه بودند
[="Arial"][="DarkGreen"] .raha.;637786 نوشت:
بله ولی اول دختره رفته گفته.[/]
خب مثلا من برم به کی بگم؟؟
[="Arial"][="DarkGreen"] .raha.;637788 نوشت:
من نمیدونم محیط شما چجوریه ولی اینکه دختر خودش شرایط رو فراهم کنه اصلاً بد نیست برای همین مثال زدم.
میگن دانشگاه،نهاد رهبری،هیئتها و مساجد محل و واسطه های قابل اعتماد توی فامیل خوبن.
[/]
دانشگاه که میرفتم جز یکی از دوستام بقیه باهام فرق داشتن
مخصوصا وقتی چادری شدم دیگه واسشون غریبه بودم،،،
شما بگید:
شما چطوری گفته خودتون رو عملی میکنید؟؟
[="Arial"][="DarkGreen"] .raha.;637791 نوشت:
کدوم گفته؟؟
اگر ازدواج با واسطه باشه که گفتم قبولش ندارم و دلایل خودمو دارم.
من خودم اول رفتم جلو.
خانوم ها نمیتونن بدون واسطه برن جلو و عرف جامعه این اجازه رو بهشون نمیده.
باید ببینید چه جور همسری میخواین و به واسطه هایی در همون محیط بسپارید.
اگر مذهبی مدنظرتونه خب حوزه جای خوبیه و نهاد هرجند من فکر میکنم شما اگر بیشتر به سمت فامیل گرایش پیدا کنید براتون بهتره.[/]
سلام خواهر گلم
حرفاتون کاملا درسته ، ولی خانواده من (یعنی مادرم) هیچوقت اینطوری نیست
ولی یک خواستگار داشتم که دقیقا برعکس این بود
حرفتون رو در مورد "" خاله زنک"" تایید میکنم.....
موفق باشید
روزهای پنج شنبه و مواقعی که به بنده احتیاجی باشه میرم حوزه ، خوب اونجا بحثش بود و فردا قراره موضوعاتی که دارم و جمع کردم رو ببرم
فامیل که اصلا روش حساب نمیکنم،،
باید یه کاری در حوزه واسه این موضوع """ ویژه""" تریب بدم،واقعا اونجا دخترهای خوبی هستن
شما هم از خواسته هاتون دست نکشید امیدوارم همه جوونای مجردخوشبخت بشن
آمین
[=arial]بعد از نماز عصر دورکعت نماز توسل به امیرالمومنین می خونم برای آسان شدن ازدواج همه دوستان
شماهم باقلبهای پاکتون برای من دعا کنید
دوستان به نظر شما من چطوری میتونم موضوع واسطه رو در حوزه بگم که عملی باشه؟؟
اکثر خانمهایی که اونجا میان سن بالایی دارن و دختران جوون و تحصیل کرده هستن ولی خانم های سن بالا یکم عقاید قدیمی دارن
چطوری میتونم این کار رو انجام بدم؟
[="Arial"][="DarkGreen"] .raha.;637806 نوشت:
به نظر من به صورت خیلی محرمانه با یکی از استادهایی که از نظرتون مورد اعتماد تره درمیون بذارید تا اون خودش واسطه بشه یا واسطه پیدا کنه چون هرچی باشه تحصیلکرده و روشن فکره و میدونه کار شما اشتباه نیست و کمکتون میکنه.[/]
سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام
یکی از دلایل بارزش اینه که خانواده حقیقتا دیگه زیر بار مسولیت تربیتی خودش نمیره اون رو سپرده به مهد کودک و مدرسه و نهایتا دانشگاه و جامعه
یادش رفته قرار بود مدرسه آموزش علمی بده و گه گاه کمبود تربیت خانواده رو جبران کنه اما حالا کلا تربیت شده وظیفه مدرسه
مثلا فرزند کوچک خانواده با دهن پر حرف میزنه پدر میگه پس تو مدرسه چی یاد شما میدن
میپره تو حرف بزرگتر باز پدر همین حرف رو میزنه یادش رفته قبل از این که همسرش بره سر کار وظیفه اش اینه این موضوع رو آموزش بده
بله که متاسفانه پسر هاون همچون دختران تربیت شدن یعنی صبح به صبح پدر خرجیش رو میزاره روی کمد پسر و میره سرکار در حالی که پسر در وقت اضافه زندگیش میتونه حرفه ای رو یاد بگیره برای خرجیش یا حتی پس اندازه ش یا حتی مواقع خاص بی کاری
متاسفانه پسر ها هم تنها هدفشون مدرک گرایی شده چقدر صنعت داریم که داره فراومش میشه اتفاقا در آمد خوبی هم داره
وقتی خانواده آموزش دادن رو فراومش کرده دیگه نمیشه از جووان امروز انتظاری داشت
وقتی جوون هست چیزی از زندگی نمیدونه جز این که عشق وجود داره
عشق ترانه ای
عشق ماهواره ای
عشق سریالی
کی یادش داده عشق تاوان داره
تاوانش سفید شدن مو هستش
گذشتن برای رسیدن
برای این که همسرت در آرامش باشه
اینه که سن که بالا میره همه میترسن میزارن به یه سنی برسن دیگه آرزویی نداشته باشن به اصطلاح جونیشون رو بکنن و مطوئن بشن طرفشون دیگه اهل خیانت نیست بعد ازدواج میکنن
یعنی چی که همسران جوان همه اش در حال چک کردن گوشی هم هستن این یعنی نا امنی این یعنی ترس
[="Navy"] .raha.;637806 نوشت:
پیشاپیش عذرمیخوام که بحث حالت گفت وگو های دونفره به خودش گرفت
اگرقرارهست این مسئله رودرجمع مطرح کنید،طوری باشه که مستقیماازاین موضوع شروع نکنیدبلکه بحث روطوری به این سمت هدایت کنیدکه معلوم نشه مقاصدقبلی درکاربوده!باتوجه به اینکه گفتیدخانم های مسن درجمعتون عقایدشون خاصه،
اول شمابایدبه صورت غیرمستقیم مشکلات جامعه و..راپیش بکشین وبازهم غیرمستقیم موضوع ازدواج روبین بحث هاتون جابدین،وبگین که این نبایدوضع مملکت امام زمان(عج)باشه،وهرکسی بایدهرطوری که میتونه قدم مثبتی برای حل این مشکلات برداره،اگردخترروپسرخوب میشناسیدمعرفی کنید،بعدکم کم یک تیم برای این کارتشکیل بدین!به همین راحتی،یه مقدارذکاوت به خرج بدین خیلی راحت میتونیدموضوع روبه این سمت بکشونید.[/]
[="Arial"][="DarkGreen"]چه حکایت جالبی!
[/]
بچه که بودیم بزرگترا ازدواج میکردن
حالا هم که بزرگ شدیم ،
کوچیکترا ازدواج میکنن!
این کارو باید بکنم(چون رئیس حوزه قبلش باید تایید کنه و با بقیه مسوئلین جلسه میذاره )
فقط اگه بگه :
ابزارت چیه و چطوری ،چی بگم؟؟
منظورم اینکه:
وقتی قرار شد عملی بشه یک فرمهایی باشه و کسایی باشن که به عنوان مشاور اونجا باشن و کار رو خوب جلو ببرن
هر ماه رئیس کل تربیتی میاد اونجا میخوام طوری بشه که واقعا عملی بشه
من در طرز بیانم مشکلی ندارم چون خیلی وقته دارم میسنجم
در این چند وقت که سرکار نرفتم و جلسه ای که آخرین بار در حوزه داشتیم،من یک اطلاعات و شناختی از بقیه دارم
میترسم یک سری مشکلات به وجود بیاد که کم بیارم
_____________________
توکل به خدا
این موضوع رو مطرح میکنم تا ببینم چی میگن
التماس دعا از همه ،،،،
یا علی
[="Navy"] .raha.;637812 نوشت:
ببینیدبنده یک پیشنهادی دارم:
مثللافرادی که میان حوزه علایق وعقایدشون تاحدودی شبیه هم هست،حالابایداین افرادبه افرادشبیه خودشون معرفی بشند،یعنی حوزه هم بخش خواهران داردهم برادران که میتونندهمین افرادبه همدیگه معرفی بشند واین فعالیت بایددرهردوبخش به صورت هدفمند انجام بشه،دردانشگاه هم همینطور....[/]
برادر ها هم هستن ولی هیچوقت در جلساتی که خواهران دارن اونجا نیستن، من همیشه فقط یک سرباز که راننده هستن رو دیدم ولاغیر
ولی توکل به خدا
فقط برای این موضوع باید تحقیق کرد، از کسایی که همچین واسطه گری رو انجام دادن
تا بدونیم چه مشکلات و چه راه حل هایی هست
[="Navy"][h=3]دلایل تأکید رهبر انقلاب بر احیای سنت واسطهگری در ازدواج[/h] رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال با اشاره به اهمیت مسألهی ازدواج جوانان، دربارهی عواقب بیتفاوتی در جامعه نسبت به این مسأله و تبعات سخت آن برای کشور هشدار دادند. ایشان خود جوانها، خانوادهها و مسئولان مربوط را به اقدامات عملی برای حل این مشکل دعوت کردند و یکی از راهکارها را احیای سنت واسطهگری در ازدواج دانستند: «در گذشته معمول بود که براى ازدواج، افراد خیّر و مؤمنى پیدا میشدند، واسطهگرى میکردند، دخترهاى مناسب را، پسرهاى مناسب را، معرفى میکردند، ازدواجها را راه مىانداختند؛ این کارها باید انجام بگیرد؛ باید واقعاً در جامعه یک حرکتى در این زمینه بهوجود بیاید.»[/]
[="Navy"] همانطور که مستحضر هستید، وساطت در امر ازدواج، در سیرهی اهل بیت علیهمالسلام مورد توجه بوده و روایاتی هم در فضیلت این کار، از ایشان صادر شده است. لطفاً برای ما از نگاه و رویکرد دین نسبت به این مسأله بفرمایید.
بحث واسطهگری یا شفاعت در ازدواج، در فرمایشات خدای متعال و معصومین علیهمالسلام ذکر شده است. در سورهی مبارکه نور، آنجا که خداوند متعال میفرماید «وَأَنْکِحُوا الْأَیامى مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُم»۱، دستور «َأَنْکِحُوا» خطاب به جامعهی اسلامی صادر شده است و تمام اعضای این جامعه را دربرمیگیرد. یعنی همه مأمور میشوند که زمینه را برای ازدواج پسران و دختران فراهم کنند.[/]
[="Navy"]در روایات ما بابی وجود دارد تحت عنوان «مَن تَزَوَّج اَخاه المُؤمِن» یعنی کسی که برای برادر مؤمنش، شرایط ازدواج را فراهم کند. در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده است که فرمودند: «أَفْضَلُ الشَّفَاعَاتِ أَنْ یَشْفَعَ بَیْنَ اثْنَیْنِ فِی نِکَاحٍ حَتَّى یَجْمَعَ شَمْلَهُمَا» بهترین شفاعتها این است که شفاعت شود بین دو نفر در ازدواج تا بالاخره زیر یک سقف قرار بگیرند.[/]
[="Navy"]در روایت دیگری نیز از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده است که فرمودند: «أَفْضَلُ الشَّفَاعَاتِ أَنْ یَشْفَعَ بَیْنَ اثْنَیْنِ فِی نِکَاحٍ حَتَّى یَجْمَعَ شَمْلَهُمَا» بهترین شفاعتها این است که شفاعت شود بین دو نفر در ازدواج تا بالاخره زیر یک سقف قرار بگیرند.[/]
[="Navy"]به نظر میرسد که در ادبیات دینی مسألهی واسطهگری در ازدواج، مسألهای حائز اهمیت است. به هرحال، فردی که میخواهد ازدواج کند، در خیلی از موارد کسی را نمیشناسد که مستقیماً سراغ او برود و نیازمند این است که از افرادی کمک بگیرد. در سیرهی بزرگان دین هم توجه به این نکته وجود داشته است. از جمله خود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم؛ وقتی که جوانی به نام «جُوَیبِر» خدمت حضرت میآیند، حضرت نگاه مهربانی به او میکنند و میفرمایند که چرا ازدواج نمیکنی؟ او هم در پاسخ مشکلاتی را مطرح میکند. بعد حضرت همانجا او را راهنمایی میکنند و میفرمایند که «انْطَلِقْ یَا جُوَیْبِرُ إِلَى زِیَادِ بْنِ لَبِیدٍ فَإِنَّهُ مِنْ أَشْرَفِ بَنِی بَیَاضَة»۴ جویبر! پیش زیاد ابن لبید برو و دختر او را خواستگاری کن. این معرفی کردن و واسطهگری از خود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم وجود داشته و معصومین علیهمالاسلام هم این روش را ادامه دادهاند و به همین سبب علمای دین به ایشان در عمل به این سنت تأسی کردهاند.[/]
[="Navy"]وقتی جوانی به نام «جُوَیبِر» خدمت پیامبر اکرم میآیند، حضرت نگاه مهربانی به او میکنند و میفرمایند چرا ازدواج نمیکنی؟ او هم در پاسخ مشکلاتی را مطرح میکند. بعد حضرت همانجا او را راهنمایی میکنند و میفرمایند که جویبر! پیش زیاد ابن لبید برو و دختر او را خواستگاری کن. این معرفی کردن و واسطهگری از خود پیامبر وجود داشته و معصومین هم این روش را ادامه دادهاند.[/]
[="Navy"]ویژگی دیگر این است که این شخص واقعاً قصدش این باشد که این معرفی کردن، زمینهسازی برای شکلگیری یک زندگی پایدار و سالم باشد و در تمام مراحل، این نکته را وجههی همت و عمل خود قرار دهد. بعضیها ممکن است خدای نکرده اهداف مادی و نیت کسب درآمد داشته باشند. این کار را میکنند و برایشان مهم نیست که چه اتفاقی میافتد و بیش از هر چیز، میخواهند وصلتی صورت بگیرد. حتی بعضیها میخواهند برای رسیدن به این ثوابهایی که گفته شده است، هر طور شده اقدام کنند و چشمشان را روی اینکه این دو نفر چقدر هماهنگی دارند یا ندارند ببندند و صرفاً به دنبال این باشند که آمار ازدواجهایی که توسط خودشان انجام میشود بالاتر برود![/]
[="Navy"]نکتهی دیگر که بسیار هم مهم است آنکه شخص واسطهگر باید حقایق را به دو طرف منتقل کند و برای اینکه مثلاً این وصلت صورت بگیرد نقاط ضعف را نپوشاند و نقاط قوت را زیاد بزرگ جلوه ندهد؛ آنچه هست را منتقل کند و بهتر و درست این است که تحلیل خودش را هم از شرایط افراد ارائه ندهد، بلکه خبرها را منتقل کند و تحلیلها و برداشتها را به عهدهی خود دو طرف بگذارد.[/]