نخستین کسی که به گناه ارتداد از دین کشته شد کی بود ؟
تب‌های اولیه
درود
بفرمایید نخستین کسی که به جرم بر گشت از دین کشته شد کی بود و در زمان کدام پیشوا و به دست چه کسی کشته شد؟
توضیح این که:
در زمان کدام پیشوای اسلامی و به دستور چه کسی ؟
سلام علیکم
درتاریخ نام بعضی از افراد آمده که بعد از مرتد می شدند ، می شاید بتوان اولین مرتد را مقیس بن صبابه نامید(1) ، وی که برادرش به دست یکی از مسلمانان به سهو کشته شده بود ، به مدینه آمدو مسلمان شد ، بعد طلب دیه و گرفتن آن مدتی در مدینه ماند ، و سپس قاتل برادر را کشت و به مکه فرار کرد ، این شخص از اسلام خود برگشته و در مکه ساکن شد، (2)
هنگام فتح مکه در جایی مخفی بود و همراه گروهی از مشرکین مشغول نوشیدن شراب بود که یکی از مسلمانان به نام نمیله بن عبدالله کنانی او را پیدا کرده و وی را کشت (3)
1. ابن هشام ، السیره النبویه ، جلد سوم ، ص 305و306
2. همان و رفیع الدین بن محمد بن همدانی ، سیرت رسول خدا، ص 393
3.واقدی ، المغازی ، جلد دوم ، ص 289-290و کامل ، ابن اثیر ، جلد دوم ، ص 250
هنگام فتح مکه در جایی مخفی بود و همراه گروهی از مشرکین مشغول نوشیدن شراب بود که یکی از مسلمانان به نام نمیله بن عبدالله کنانی او را پیدا کرده و وی را کشت (3)
درود نیک شب
با سپاس از پاسخگویی
در اینجا روشن نیست به چه کیفری کشته شده است ؟ به پاد افره ی می گساری یا کین جویی یا بر گشت از دین ؟
اگر بپنداریم که به کیفر بر گشت از دین او را کشته باید فرمان پیامبر اسلام برای کیفر در تاریخ نگاشته می شد
از سوی دیگر آدمکش ( قاتل) کس نام وری نبوده و چنین می نماید که سر بازی از سپاه اسلام بوده است و خود سرانه جان باخته ( مقتول) را بادلیلی ناشناخته نابود کرده است
بنده همچنان نگران نمونه های دلنشین تر هستم
مجددا سلام علیکم و چه زیباست سلام
در اینجا روشن نیست به چه کیفری کشته شده است ؟ به پاد افره ی می گساری یا کین جویی یا بر گشت از دین ؟
این شخص که در حال شراب خوردن بوده کشته شده و از از اسلام هم قبلا بر گشته است
شما می گوید شاید به خاطر شراب کشته شده ؟ مگر حد شراب خوردن کشتن شرابخور است ؟
اگر بپنداریم که به کیفر بر گشت از دین او را کشته باید فرمان پیامبر اسلام برای کیفر در تاریخ نگاشته می شد
در فتح مکه پیامبر صلی الله علیه واله وسلم دستور دادند کسی را نکشید و الیوم یوم المرحمه را شعار خود قرار دهید لا چند نفر
نام این چند نفر در تاریخ موجود است
عبدالله بن سعد از ابی عامر
عبدالله بن خطل از بنی تیم و دو کنیز وی
حویرث بن نقیذ بن وهب بن عبدالاقصی
مقیس بن حبابه
ساره کنیز یکی از بنی عبدالمطلب
عکرمه بن ابی جهل (1)
1.ابن هشام ، سیره النبویه ، جلد چهارم ، ص 51و 52
از سوی دیگر آدمکش ( قاتل) کس نام وری نبوده و چنین می نماید که سر بازی از سپاه اسلام بوده است و خود سرانه جان باخته ( مقتول) را بادلیلی ناشناخته نابود کرده است
با توجه به مطالبی که خدمتتان عرض شد
اولا : چون پیامبر صلی الله علیه واله وسلم فرمان عفو عمومی داده بودند ، پس مسلمانان بدون اجازه چنین کاری نمی کردند مگر اینکه گفته شده باشد که بدون اجازه چنین کاری شده است
ثانیا:جرم وی هنگام کشته شدن ارتداد و شراب نوشی بوده است ، و هیچکس نمی گوید که حد شراب نوشی کشتن شرابخوار است
ثالثا : نام وی در میان کسانی که از عفو عمومی استثنا شده اند دیده می شود
رابعا : نام پدر وی به دو صورت حبابه و صبابه در تاریخ نگاشته شده است
با سلام
البته افراد ديگري هم ذكر شده اند :
وعبد الله بن سعد بن أبي سرح، من كتاب الرسول، وقد كان أول مرتد في الإسلام. ارتد وكان قد خالف في كتابه إملاءه، فأنزل الله فيه آيات من القرآن نهى فيه عن اتخاذه كاتبًا، فهرب، فلما كان يوم "الفتح" التجأ18 إلى "عثمان" أخوه من الرضاعة فأجاره، واستجار له "عثمان" عند النبي فأجاره له. وقد عينه "عثمان" عاملًا على مصر، وافتتح إفريقية، ومات سنة ست وثلاثين، أو سبع وخمسين، أو تسع وخمسين1. وروي أنه كان أول من كتب له من قريش2.
وهناك رواية يرجع سندها إلى "أنس بن مالك"، تذكر أن "رجلًا كان يكتب لرسول -الله صلى الله عليه وسلم- فكان إذا أملى عليه سميعًا عليمًا، كتب سميعًا بصيرًا. وكان قد قرأ البقرة وآل عمران، وكان من قرأهما قرأ قرآنًا كثيراً، فتنصر الرجل، وقال إنما كنت أكتب ما شئت عند محمد.. قال: فمات"3. ولا نعرف كاتبًا ينطبق عليه هذا الوصف سوى "عبد الله بن سعد بن أبى سرح". فهو المراد بهذه القصة. وهي قصة لا يمكن أن تكون صحيحة؛ لأن ارتداد "عبد الله" إنما كان بمكة، فدليل النص عليه في سورة الأنعام4، وهي سورة مكية، فكيف يكون قد قرأ سورة البقرة وآل عمران، ثم تنصر، وهما سورتان مدنيتان.
وفي "عبد الله" نزلت الآية: {وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا} ، أو قال: أوحي إلي ولم يوح إليه شيء. ومن قال: سأنزل مثل الذي أنزل الله"5، على رأي أكثر المفسرين. "كان يكتب للنبي -صلى الله عليه وسلم- وكان فيما يملي عزيز حكيم، فيكتب غفور رحيم، فيغيره، ثم يقرأ عليه كذا وكذا لما حوّل، فيقول نعم سواء. فرجع عن الإسلام، ولحق بقريش. وقال لهم: لقد كان ينزل عليه عزيز حكيم، فأحوّله ثم أقول لما أكتب، فيقول: نعم سواء. ثم رجع إلى الإسلام قبل فتح مكة". وورد في رواية أخرى: "وكان يكتب للنبي -صلى الله عليه وسلم- فكان إذا أملى عليه سميعًا عليمًا، كتب هو عليمًا حكيمًا، وإذا قال عليمًا حكيمًا، كتب سميعًا عليمًا، فشك وكفر. وقال: إن كان محمد يوحى إليه، فقد أوحي إلي وإن كان الله ينزله، فقد أنزلت مثل ما أنزل الله. قال محمد: سميعًا عليمًا. فقلت أنا: عليمًا حكيمًا.
ـــــــ
1 الإصابة "2/ 309"، "رقم 4711".
2 الاستيعاب "1/ 30"، "حاشية على الإصابة"، البلاذري، أنساب "1/ 358"، الجهشياري "13".
الأَسْوَد العَنْسي
(000 - 11 هـ = 000 - 632 م)
عيهلة بن كعب بن عوف العنسيّ المذحجي، ذو الخمار: متنبئ مشعوذ، من أهل اليمن. كان بطاشا جبارا. أسلم لما أسلمت اليمن، وارتد في أيام النبي صلى الله عليه وسلّم فكان أول مرتد في الإسلام. وادعى النبوة، وأرى قومه أعاجيب استهواهم بها، فاتبعته مذحج. وتغلَّب على نجران وصنعاء، واتسع سلطانه حتى غلب على مابين مفازة حضرموت إلى الطائف إلى البحرين والأحساء إلى عدن. وجاءت كتب رسول الله صلّى الله عليه وسلم إلى من بقي على الإسلام في اليمن، بالتحريض على قتله، فاغتاله أحدهم في خبر طويل أورده ابن الأثير. وكان مقتله قبل وفاة النبي صلّى الله عليه وسلم بشهر واحد. وفي غربال الزمان: ظهر سنة 10 هـ وكان له " شيطان؟ " يخبره بالمغيبات فضلَّ به كثير من الناس. وكان بين ظهوره وقتله نحو من أربعة أشهر، ولكنه استطار استطارة الشرر وتطابقت عليه اليمن والسواحل كجار عثر والشرجة والجردة وغلافقة وعدن، وامتد إلى الطائف. وبلغ جيشه سبعمائة فارس.
وقال البلاذري: سمى نفسه " رحمان اليمن " كما تسمى مسيلمة " رحمان اليمامة " (1) .
- ابن الأثير: حوادث سنة 11 هـ والبلاذري 111 - 113 وجمهرة الأنساب 381 وتاريخ الخميس 2: 155 وغربال الزمان - خ. وابن الوردي 1: 140 واسمه في بعض هذه المصادر " عبهلة " وفي دائرة المعارف الاسلامية 2: 198 " عبهلة، ويقول البعض عبهلة ".
البته افراد ديگري هم ذكر شده اند :
جناب خیر البریه گرامی
فرمایش شما درباره اولین مرتد درست است اما
سوال این نیست که اولین مرتد کیست ، بلکه سوال این است . اولین مرتدی که به جرم ارتداد کشته شد کیست ؟ و این دو موضوع است
یه سوال من داشتم مگه خدا نگفته در دین اجباری نیست
پس چرا مرتد ها رو میکشن و اعدام میکنند؟
سلام
کاربر گرامی این سئوال شما اعتقادی هستش و پاسخ آن در لینک های زیر آمده است
با تشکر
یه سوال من داشتم مگه خدا نگفته در دین اجباری نیست
پس چرا مرتد ها رو میکشن و اعدام میکنند؟
//////////////////////////
بله منظور شما قسمتی از آیت الکرسی است اما ادامه آن را هم توجه کنید :
[=times new roman]لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿256﴾ .........
[=times new roman]در دين هيچ اجبارى نيست و راه از بيراهه بخوبى آشكار شده است پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد به يقين به دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست (256) سوره بقره
[=times new roman]خداوند سرور كسانى است كه ايمان آوردهاند آنان را از تاريكيها به سوى روشنايى به در مىبرد و[لى] كسانى كه كفر ورزيدهاند سرورانشان [همان عصيانگران=] طاغوتند كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكيها به در مىبرند آنان اهل آتشند كه خود در آن جاودانند (257)
[="Tahoma"][="Teal"]خوب در ادامه ش نگفته کسایی که کفر ورزیدن رو بکشید
سلام علیکم
موضوعات با هم قاطی شده!
اون آیه الکرسی برای ارتداد نیس که پریسا خانوم! فرمودین اجباری در دین نیس؛ دوستمون آیه اش رو کامل برای تدبر بیشتر آوردن
اجباری نیس به این معنی نیس که خونه خاله اس! الان خواستی بیا فردا خواستی برو!! یعنی خدا بر اون نیس که زور زورکی همه رو مومن کنه!
اما ایمان حرمت داره و هیچ کس حق نداره حرمتش رو بشکنه
اگه مومن شدی دیگه راه برگشت نداری وگه نه پشت سرت آتیشه! هلاکته! لعنته! کسانی که بعد از ایمانشان کافر شدند و بر کفر خود افزودند لعنت خدا و ملائکه بر آنهاست!
آیه ی اجباری نبودن دین با این آیات بهتر تفسیر میشه.
ضمناً کسی که فقط تو ذهن و قلبش مرتد بشه و زندگی شخصیش تغییر کنه که کشته نمیشه! حکم برای کسیه که ارتدادش رو علنی کنه به نحوی که تو جامعه اسلامی تبلیغ ضد دین بشه! این شکستن حرمت ایمانه و بهای سنگینی هم داره! اندازه جون دونه دونه انسان ها، شاید هم بیشتر، ارزشمنده حرمت ایمان! و شکستن اون بهایی درخور لازم داره[/]
سلام علیکم
موضوعات با هم قاطی شده!
اون آیه الکرسی برای ارتداد نیس که پریسا خانوم! فرمودین اجباری در دین نیس؛ دوستمون آیه اش رو کامل برای تدبر بیشتر آوردناجباری نیس به این معنی نیس که خونه خاله اس! الان خواستی بیا فردا خواستی برو!! یعنی خدا بر اون نیس که زور زورکی همه رو مومن کنه!
اما ایمان حرمت داره و هیچ کس حق نداره حرمتش رو بشکنه
اگه مومن شدی دیگه راه برگشت نداری وگه نه پشت سرت آتیشه! هلاکته! لعنته! کسانی که بعد از ایمانشان کافر شدند و بر کفر خود افزودند لعنت خدا و ملائکه بر آنهاست!آیه ی اجباری نبودن دین با این آیات بهتر تفسیر میشه.
ضمناً کسی که فقط تو ذهن و قلبش مرتد بشه و زندگی شخصیش تغییر کنه که کشته نمیشه! حکم برای کسیه که ارتدادش رو علنی کنه به نحوی که تو جامعه اسلامی تبلیغ ضد دین بشه! این شکستن حرمت ایمانه و بهای سنگینی هم داره! اندازه جون دونه دونه انسان ها، شاید هم بیشتر، ارزشمنده حرمت ایمان! و شکستن اون بهایی درخور لازم داره
قبول دارم اگه کسی برگشت هلاکته و...
اما مگه ما خداییم که مجازات تعیین میکنیم و جون طرف رو میگیریم؟
مگه بچه هایی که تو این کشور به دنیا میان حق انتخاب دارن از اول؟
سلام
اگه کسی از اسلام برگرده و مسیحی بشه چی؟
البته کاری هم به دین دیگران نداشته باشه و سرش تو لاک خودش باشه.حکمش اعدامه؟
من یکی رو میشناسم،تا پارسال مسلمون بود ولی بعدش مسیحی شد.ولی اینجوری هم نیست که از اسلام بد بگه.اصلا کاری به اسلام نداره.حکم اینجور آدمی چیه؟اعدام؟
اگه کسی از اسلام برگرده و مسیحی بشه چی؟سلام
البته کاری هم به دین دیگران نداشته باشه و سرش تو لاک خودش باشه.حکمش اعدامه؟
من یکی رو میشناسم،تا پارسال مسلمون بود ولی بعدش مسیحی شد.ولی اینجوری هم نیست که از اسلام بد بگه.اصلا کاری به اسلام نداره.حکم اینجور آدمی چیه؟اعدام؟
قبول دارم اگه کسی برگشت هلاکته و...
اما مگه ما خداییم که مجازات تعیین میکنیم و جون طرف رو میگیریم؟
مگه بچه هایی که تو این کشور به دنیا میان حق انتخاب دارن از اول؟
اولاً حکم ارتداد که اعدامه حکم خداس و با تفقه در دین به دست اومده! بدعت که نیست که عزیز دل.
ثانیاً البته کارشناس باید نظر بدن اما اونچه من شنیدم اگه کسی در حیطه ی زندگی شخصیش برگرده و تو اجتماع علنی نکنه تا تبلیغ کفر یا ادیان شرک آلود یا ... نشه، حکم اعدام برای اون فرد نیست!
پریسا خانوم این سوال شما خیلی قبل تر از این بحث هاست! اول باید کامل جوانب اون لااکراه فی الدین بررسی بشه تا شبهه ی شما جواب داده بشه. با توجه به لااکراه فی الدین پس بچه ها حق انتخاب دارن! که هیچ! وظیفه ی انتخاب دارن!برن تحقیق کنن از منابع درست و حجت آور، اگه دینی غیر از اسلام رو برتر دونستن برگردن به سمت اون! اتفاقاً این اوج احترام به شعور انسانه که دین پدری ازشون پذیرفته نمیشه!
مساله ی ارتداد اینه که طرف بر اساس هواهای خودش و منافع خودش دینشو تغییر میده خب این دیگه معلومه با چشم باز آتیش رو انتخاب کرده! خربزه رو خورده حالا سر لرزهاش ، چونه میزنه! اینکه نشد که!
سلام علیکم
از دوستان گرامی تقاضا دارم در موضوع پست قرار دهند ، موضوع بحث تاریخی ارتداد است همانطور که مدیر محترم سایت فرمودند بحث کلامی آن در تاپیکها قرار داده شده مفصل بحث شده است ، لطفا به آن تاپیکها مراجعه نمائید اگر جوابتان را نگرفتید تاپیک جدید در موضوع کلامی ارتداد خودتان ایجاد کنید