ای مهربان عمو بنگر به حال من تیغ عدو نشست بر روی بال من
کرده گل بر لب ها آهم آغوشت شد قربانگاهم
خون امام حسن جاریه تو رگهام
میخوام دیگه برم عمه جون والسلام
در این غروب رویایی، در این دیار تنهایی
عمو شدی تماشایی
عبدالله تو هستم از صهبای تو مستم
مراثی لحظات غربت ابی عبدلله
ای عمو من هوایی ات هستم بعد اصغر فدایی ات هست از علی تو کم ندارم من روی دست تو جان سپارم من