آیا نزول آیات 51 سوره احزاب بی دلیل بوده است؟و هیچ لزوم دینی و یا استراتزی برای اسلام در آن نبوده است؟
در آیه 51 سوره احزاب چنین امده:
توضیحات بیشتر در خصوص این آیه: http://www.askdin.com/showthread.php?t=8913
اسلام ستیزان سعی دارند تا با تمسخر این آیات اینگونه تبلیغ کنند که پیامبر (ص) برای راحتی خودشان چنین ایه ای اورده اند و علت نزول این آیه مسائل جنسی است!!!
درحالی که زمامداری همچون ایشان که در اوج قدرت قرار داشتند، هرگز امکان نداشت برای این مسئله نیاز به آیه ای داشته باشند یا سر عملشان مناقشه ای راه بیفتد، فردی که گستره قلمرو قدرتش بود نیازی به این ترفندها نداشت،ایشان پیامبر بودند و حرفشان مطاع بود،خصوصا در این مسائل خصوصی.درواقع آوردن چنین آیه ای برای مقاصدی جزئی و کوچک بیشتر به ضرر ایشان بود و با نبوغ ایشان در تضاد است،آیات درباره مسائل مهم سیاسی و اجتماعی و اخلاقی بودند و نزول چنین ایاتی یقینا باید پشتوانه منطقی و قوی داشته باشند تا مورد قبول واقع گردند(از دید فرامذهبی)
در ادامه نشان خواهیم داد که لزوم نزول این آیه و اهمیت آن چقدر بوده است و دلیل آن مسائل شخصی پیامبر (ص) نبوده است:
عایشه و حفصه برای آزار و اذیت پیامبر (ص) بسیج شده بودند و علاوه بر خواسته های زیاد دنیوی که پیامبر را با آن همه مشغله های مهم و فروان در مضیقه قرار میداد ، اسرار زندگی پیامبر (ص) را فاش میکردند.عایشه برای گوش دادن به سخنان پیامبر و امام علی گوش می ایستاد و اخبار را به پدرش اطلاع میداد.طبیعتا پدران این دوزن که منافق بوده و در قرآن بارها به نفاق برخی از اصحاب پیامبر (ص) و کمک ایشان به دشمن اشاره شده که در روایات مصداقشان عمر و ابوبکر عنوان شده است، نباید به این اسرار که فاش شدنشان به ضرر اسلام بود، پی میبردند.(نقشه هایی که برای اسلام حیاتی بود)
عایشه احادیث بسیاری از پیامبر (ص) جعل کرد و تهمتهای زیادی به ایشان زد و دروغهای زیادی گفت و حتی بدعتهایی در اسلام به وجود آورد.این زن به خاطر آتش کینه و حسدی که در دل داشت ضربه های بسیار به اسلام وارد کرد.
یقینا خانه این زن مکان مهمی برای برگزای جلسات و همچنین گفتگو با اصحاب خاصه ایشان منجمله امام علی (ع) نبود.
عایشه به خاطر آنکه درخواست حفصه را مبنی بر رفتن به سفر به جای وی با پیامبر (ص) قبول کرده بود ،بعد از آنکه پیامبر (ص) با حفصه به سفر رفتند گفت: خدايا! عقربى يا مارى را بر من مسلط كن كه مرا بگزد.
صحیح بخاری، ج2 ،ص396، کتاب النکاح، باب 93، حدیث شماره4913 صحیح مسلم، ج2، ص471، کتاب فضایل الصحابه، باب 13، حدیث شماره2445
این حسادت عایشه بارها باعث شد تا نسبت به پیامبر (ص) بی احترامی کند و بسیار ایشان را آزار دهد و به خاطر کینه ای که در دل میگرفت فتنه های بسیاری بین مسلمین به راه می انداخت.
از بحث اصلی خارج شده ایم .
بحث سره زن های پیامبر است ، نه امی بودن پیامبر ، نه مرجع شناسی و کتاب شناسی و ... ، بحث ، زن های پیامبر است ...
بحث رو من از اول شروع می کنم... و یک سری سوال از شما می پرسم .
ایا درست است که عایشه ، هنگامی که به عقد پیامبر در امد ، 6 یا 7 ساله بود و هنگامی که به خانه ی پیامبر رفت ، 9 ساله بود ؟
پاسخ : بله .
منقول است از عایشه مادر مومنان:
پیامبر اسلام وقتی با من ازدواج کرد که من شش یا هفت ساله بودم. وقتی ما به مدینه آمدیم، چند زن آمدند، ام رومان وقتی من در حال تاب بازی بودم پیش من آمد، مرا بردند، آماده و آرایشم کردند، بعد مرا نزد پیامبر خدا بردند، و او وقتی من ۹ ساله بودم با من جماع کرد. او مرا جلوی در نگه داشت و من از خنده در حال ترکیدن بودم.
سنن ابو داوود ۳۱٫۴۹۱۵ و ۳۱٫۴۹۱۶ , ۳۱٫۴۹۱۷
منقول است از عایشه: من در حضور پیامبر با عروسکهایم بازی میکردم و دختر بچه های دیگر که دوستان من بودند نیز با من همبازی میشدند. وقتی پیامبر خدا به مکان بازی من وارد میشد آنها (دوستان عایشه) پنهان میشدند، اما پیامبر آنها را صدا میکرد تا بیایند و با من بازی کنند. (بازی با عروسک و تصاویر ممنوع است، اما برای عایشه مجاز بود زیرا در آن زمان وی هنوز دختر کوچکی بود، و هنوز به سن تکلیف نرسیده بود (فاتح البری ج.۱۳ ص.۱۴۳)
صحیح بخاری ۸٫۷۳٫۱۵۱
عایشه روایت کرده است که وقتی پیامبر با او ازدواج کرده وی ۷ سال داشته، و وقتی به خانه پیامبر وارد شده است ۹ سال داشته است، و عروسکهایش همراه وی بوده اند، و وقتی پیامبر اسلام فوت شد، وی ۱۸ سال سن داشته است.
صحیح مسلم ۸٫۳۳۱۱
سومین (زنی که محمد با او ازدواج کرد): عایشه دختر ابی بکر (بود)، با او در مکه ازدواج کرد در حالی که 7 سال سن داشت و غیر از او با هیچ دختر باکره ای ازدواج نکرد، و در زمانی که او 9 سال سن داشت به او دخول (تماس جنسی Intercourse) کرد و این اتفاق 7 ماه بعد از وارد شدنش به مدینه بود، و (عایشه) تا زمان خلافت معاویه زندگی کرد.
بحار الانوار جلد 22 برگ 202
عائشه دختر ابو بكر، پيغمبر عايشه را در مكه تزويج كرد در حالى كه هفت سال بيش نداشت، حضرت رسول جز عايشه با زن بكرى نكاح نكرد، و در نهمين سال عمرش با وى زفاف كرد، و اين زفاف پس از هفت ماه اقامت در مدينه انجام گرفت و عايشه تا دوران خلافت معاويه در دنيا بود.
زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام (ترجمه:إعلام الورى بأعلام الهدى)،شيخ طبرسى، مترجم: عزيز الله عطاردى،ناشر: اسلاميه،تهران:چاپ اول،1390 ق. برگ: 213
از اسماعیل بن جعفر منقول است:
همانا رسول الله در 10 سالگی به عایشه دخول کرد...
وسائل الشریعه، الی تحصیل مسائل الشریعه، محمد بن الحسین الحر العاملی ج 1 برگ 31، به نقل از فروع کافی ج 2 ص 351
طبری در کتاب « تاریخ الطبری » معروف به « تاریخ الامم و الملوک » می نویسد:
« بعد از اینکه عثمان به قتل رسید، إبن اُمّ کلاب به عائشه گفت: تو بودی که پیوسته می گفتی: ... بکُشید این نعثل را ( کفتار را ) که کافر شده است »![1]
و همچنین إبن اثیر در کتاب « الکامل فی التاریخ » به این مطلب اشاره می کند که:
« بعد از اینکه عثمان به قتل رسید، إبن اُمّ کلاب به عائشه گفت: تو بودی که پیوسته می گفتی: بکُشید این نعثل را ( کفتار را ) که کافر شده است ».[2]
و همچنین ابن قتیبه دینوری در کتاب « الامامة و السیاسة » به این مطلب اشاره می کند که:
« بعد از اینکه عثمان به قتل رسید، شخصی به نام عبید بن أبی سلمه ( إبن اُمّ کلاب ) به عائشه گفت: تو بودی که پیوسته می گفتی: بکُشید این نعثل را ( کفتار را ) که فاجر شده است ».[3]
براستی کسانیکه نسبت به توهین به صحابه حساسیت نشان می دهند تا آنجا که توهین کننده را کافر می خوانند، راجع به این مطلب که اُم المومنین عائشه به عثمان ( خلیفه رسول خدا- صلی الله علیه و آله- ) توهین کرده و او را نَعثل ( کفتار ) خطاب کرده است و حتی حکم به کفر آن داده است ( بکُشید این نعثل را ( کفتار را ) که کافر شده است )، چه جوابی دارند؟
به هرحال یا اینکه اُم المومنین عائشه راست گفته و عثمان، نعثل و کافر بوده است و یا اینکه عائشه ... !!!
..................................
[1] . تاریخ طبری (موسسه اعلمی للمطبوعات) باب سنه 36 قول عایشه:والله لاطلبن بدم عثمان وخروجها ج3ص477
نرم افزار المکتبه الشامله- تاریخ الطبری(الناشر : دار الكتب العلمية - بيروت)- حوادث سنة ست و ثلاثین من الهجره - قول عائشه والله لأطلبن بدم عثمان و خروجها و طلحه و الزبیر- جزء3- ص12:
« أن عائشة رضي الله عنها لما انتهت إلى سرف راجعة في طريقها إلى مكة لقيها عبد بن أم كلاب وهو عبد بن أبي سلمة ينسب إلى أمه فقالت له مهيم قال قتلوا عثمان رضي الله عنه فمكثوا ثمانيا قالت ثم صنعوا ماذا قال أخذها أهل المدينة بالاجتماع فجازت بهم الأمور إلى خير مجاز اجتمعوا على علي بن أبي طالب فقالت والله ليت أن هذه انطبقت على هذه إن تم الأمر لصاحبك ردوني ردوني فانصرفت إل مكة وهي تقول قتل والله عثمان مظلوما والله لأطلبن بدمه فقال لها ابن ام كلاب ولم فوالله إن أول من أمال حرفه لأنت ولقد كنت تقولين اقتلوا نعثلا فقد كفر ».
[2] . الکامل(دارصادر - 1399) باب سنه 36 ذکرابتدا امروقعه الجمل ج3 ص206
نرم افزار المکتبه الشامله- الکامل فی التاریخ(مصدر الكتاب : موقع الوراق)- سنه ست و ثلاثین- ذکر ابتداء وقعة الجمل- جزء2- ص28:
« فقال لها: ولم؟ والله إن أول أمال حرفه لأنت، ولقد كنت تقولين: اقتلوا نعثلاً فقد كفر ».
[3] . الامامه والسیاسه(موسسه الحلبی وشرکا) - خلاف عایشه علی علی - ج1ص51 :
نرم افزار المکتبه الشامله- الامامه و السیاسه- ابن قتیبه دینوری، تحقیق الزینی- جزء1- ص79 :
« فقال لها عبيد: إن أول من طعن عليه وأطمع الناس فيه لانت، ولقد قلت: اقتلوا نعثلا فقد فجر، فقالت عائشة: قد والله قلت وقال الناس ».