آیا انجام اعمال نیکی مانند صله ارحام یا کمک به نیاز مندان و افراد بیمار اگر از روی انسانیت و کمک به هم نوع باشد و قصد ریا هم در آن نباشد آیا ارزش معنوی ندارد؟ آیا حتما باید با نیت قرب الهی باشد؟
مرجع تقلید : آیت الله سیستانی
اگر در نماز جماعت و جمعه ندانسته در هنگام ذکر نیت نگفتیم " اقتدا میکنم به امام جماعت یا پیش نماز حاضر " آیا نمازهای خوانده شده صحیح است یا خیر ؟
یک سوال هم در مورد نماز قضا داشتم آیا ترتیب خواندن مهم است مثلا میشود با هر نماز واجب یک نماز قضا همنام خواند مثلا واجب صبح و قضای صبح اگر واجب صبح با قضای ظهر و عصر و بعدش واجب ظهر و عصر را با واجب صبح بخوانیم اشکالی دارد؟ جور دیگری هم هست که بشود خواند؟ نیت نماز قضا همین است که بگوییم مثلا 2 رکعت نماز قضای صبح میخوانم قربة إلی الله ؟آیا میتوان فقط به واجبات اکتفا کرد مثلا به جای اقامه، 3 بار بگوییم الصلاة ، یا قنوت نگوییم و تسبیحات اربعه هم یکبار بگوییم
خدا خیرتون بده
سلام
بارها شنیدیم که در اعمال ما، نیت برتر از عمله! حالا سوالی که برام پیش اومده اینه که نیت میتونه نتیجه رو توجیه کنه!؟
بعضی اوقات با نیت خوب کاری انجام میشه که نتیجه ش به خیلیا ضرر میرسونه! گاهی هم برعکس، با نیت بد، کاری صورت میگیره که تا مدتهای زیاد باعث سود بقیه میشه!
سوال اصلیم اینه که آیا نیت خوب و نتیجه زیانبار[ برای دیگران] بهتره، یا نیت بد و نتیجه سودآور[ برای دیگران]!!؟؟
سلام بر همه کارشناسان و دوستان گرامی، یه سوالی هست که نمیدونستم تو کدوم بخش باید بپرسم، همین جا زدن تاپیک رو، اگه اشتباه زدم، خودتون بی زحمت منتقلش بکنید، خیلی ممون.
سوال: اگه یه نفر از روزه گرفتن، هم نیتش این باشه که به دستور خداوند عمل بکنه و هم اینکه بدنش سالم باشه تا بتونه بیشتر خدمت بکنه و به دستورات خداوند بهتر و بیشتر بتونه عمل بکنه، نیتش خالص تره یا کسی که فقط برای انجام دستور خدا این کار رو میکنه؟
یا مثلا کسی که درس رو فقط برای این میخونه که به خدا نزدیکتر بشه نیتش خالص تر و بهتره یا کسی که این کار رو برای به دست آوردن امکانات انجام میده تا بتونه از اون امکانات هم، شرایط بیشتری برای کسب رضایت خداوند به دست بیاره؟
1. الله اکبر ی که به نیت شروع نماز گفته میشه برای کسایی که میخوان اقتدا کنن کی باید باشه؟ بلافاصله بعد از الله اکبر پیش نماز باشه اشکال داره؟
2. الله اکبر گفتن کافیه یا اینکه حتما باید قبلش با زبونمون یا از ذهنمون بگذرونیم که مثلا دو رکعت نماز صبح ادا جماعت به پیش نماز حاضر اقتدا می کنم قربه الی الله؟
3. الله اکبر هایی که بعد از رکوع و سجود گفته میشه باید به چه نیتی باشه؟ و آیا در حال حرکت باشیم اشکالی داره؟
4.تلفظ "الله اکبر" تلفظ خاصی میخواد؟ شنیدم باید الف و ک رو جور دیگه ای تلفظ کرد. میشه به صورت معمولی هم تلفظ کرد؟ با توجه به اینکه این عبارت هیچ حرف از حروف خاص عربی که یه طور دیگه ای تلفظ میشن رو نداره؟
اگه کسی بخواد نیت کنه که ثواب تمام اعمال صالح و خیری که انجام میده تا آخر عمرش به یکی از معصومین علیهم السلام هدیه کنه از لحاظ شرعی این نیت باید به چه صورت یاشه و با چه کیفیتی گفته بشه ؟
مرجع ام آیت الله فاضل ره هستن اما ممنون میشم نظر تمام مراجع رو بفرمائید.ممنون
گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟ گفت: آره!
گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟ گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله
گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد گفت: چرا؟
براش یه مثال زدم:
گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می گیره.عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟ بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه : عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟ اونم بر می گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله…
دیدم حالتش عوض شده
بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستی با یه دختره عشقبازی می کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرت رو باور می کنی؟ گفت: معلومه که نه! دارم می بینم که خیانت می کنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه
گفتم: پس حجابت….
اشک تو چشاش جمع شده بود
روسری اش رو کشید جلو با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم ، حجاب که قابلش رو نداره
از فردا دیدم با چادر اومده
گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد!
خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد می زنه
احکام مجموعه ای از بایدها و نبایدهاست که در قالب واجبات ، محرمات ، مستحبات ، مکروهات و مباحات بیان شده است . از آنجایی که میزان پایبندی هر کس، به وظایف دینی اش متفاوت است ؛ عمل اشخاص هم نسبت به انجام وظایف دینی و تکالیف شرعیشان تفاوت می کند . در این میان عده ای کاملا پایبند به واجبات و محرمات اند ، وعده ای بی اعتنای به آن ، برخی کم توجه به واجبات و محرماتتد، اما به مستحبات و مکروهات اهمیت میدهند ازاین رو در بسیاری از موارد احکام رنگ و روی دیگری پیدا می کند ،اعمال مردم همراه با خرافات و دستوراتی غیر از آنچه مراجع فرموده اند، می شود ،مستحب جای واجب ومکروه جای حرام قرار می گیرد و به این ترتیب اشتباهات فراوانی در احکام شرعی در اذهان مردم نقش می بندد،خصوصا برای کسانی که دنبال فرا گیری احکام نیستند و به اشتباه فکر می کنند اگر ندانند مسئولیت کمتری دارند . در این تاپیک اشتباهات رایج مردم در احکام شرعی بررسی ، و فتوای صحیح مراجع در هر مورد ارائه می گردد. به این امید که برداشتهای نا صحیح ، بدعتها ، اظهار نظرهای شخصی ، سختگیریهای بی مورد و بسیاری از وسواسها اصلاح گردد .
نیت و قصد : نیت امری صد در صد باطنی است که از اراده ، اختیار و قصد آدمی سرچشمه می گیرد .
فرق نیت با قصد : قصد اراده ی انجام فعل است ، ولی نیت ، افزون بر اراده و تصمیم ، گونه ای تعیین هدف و جهت فعل را نیز لحاظ می کند ؛ بر این پایه ، می توان گفت :
صاحب نیت ، چهره ای از هدف داری و هدف مندی را در خود نهفته دارد : به همین جهت کسی که انجام کاری را نیت می کند ، در واقع ، قصد انجام کاری هدف دار را در خود می پروراند .
گاهی انسان نسبت به کاری که می خواهد انجام دهد ، قصد دارد ، ولی هدف و منظور ویژه ای را درباره ی آن کار دنبال نمی کند ؛ مانند این که کسی به قصد مسافرت از خانه خود بیرون آید – بدون این که قصد جای ویژه ای را داشته باشد – و بی هدف از این خیابان به آن خیابان و از این شهر به آن شهر در سیر و حرکت باشد. روشن است چنین انسانی راه به جایی نمی برد و از این مسافرت جز سرگردانی و پریشانی بهره ای نمی گیرد ؛ زیرا هدف و مقصد خود را تعیین نکرده است و نمی داند به کجا و به چه منظور می رود و از این مسافرت چه بهره ای را دنبال می کند ؛ پس چنین مسافری نمی تواند صاحب نیت باشد ؛ گر چه صاحب قصد است . او قصد مسافرت دارد ولی مقصد و مقصودش روشن نیست . گاهی آدمی بدون هیچ قصدی چمدان مسافرتش را می بندد و از خانه بیرون می آید و پیاده یا سواره به سویی حرکت می کند . چنین انسانی یا گرفتار است یا دچار فراموشی شده است . اگر هم انسانی عاقل باشد ، دست کم آدمی بی کار و پوچ گراست و در شریعت نیز چنین شخصی مسافر شرعی دانسته نمی شود ، از این رو نمازش را باید تمام بخواند .
آدمی بدون داشتن قصد ، نیت ، انگیزه و هدف مشخص ، هرگز راه به جایی نمی برد ؛ به همین جهت امیرالمؤمنین علیه السلام در بیانی نورانی می فرماید :
المتعبّد علی غیر فقه کحمار الطاحونة یدور و لا یبرح .1 عبادت گر بدون فقه ( بی دانش) مانند الاغ و اسب آسیابی است که همچنان به دور خویش می چرخد ، ولی هرگز به جایی راه نمی برد و همیشه در سر جای نخست خود می باشد .
پی نوشت : 1 – بحارالانوار ج 1 ص 208 حدیث 10 . 2 – یاد داشت از دروس استاد نکونام حفظه الله .