وسواس
از وسواس دیگه خسته شدم! نمی تونم نماز بخونم!!!
ارسال شده توسط علیرضت در سهشنبه, ۱۳۹۴/۰۸/۱۹ - ۰۲:۰۳سلام
من علیرضا هستم 17سالمه دوبار مکه رفته ام
حدودا دو ساله ک وسواس در چیزای دینی و پاکی گرفتمه نیت نمیتونم بکنم چه در غسل چه در نماز و چه در وضو غسلم حدودا یک ساعت طول میکشه هی احساس میکنم به کل بدنم آب نرسیده قبل از غسل هم باید نیت کنم نمیتونم باید برای خودم تلقیم کنم ک مثلا میخام غسل جنابت کنم برای چی چرا تا غسلو شروع کنم ک این حدودا نیم ساعت تا رب ساعت وقت میبره توی غسلم هم ک دیگه بدتر دوساعت طول میکه هی فکر میکنم ک حتما ب اینجا آب نرسیده یا ن ..توی وضو هم ک همین طور اول نیت نمیتونم کنم مثلا اول باید سه تا صلوات بدم ک توی همینم وسواسم بعدش بسم الله .یه دفعه میگم بسم الله نگفتم حتما وضوم باطله توی وضو هم ک دیگه بدتر دوساعت طول میده:تا بخاد برسم ب مس پا آب صورتمم خشک شده ک توی همینم وسواس دارم
توی نمازم ک دو ساعت باید قبله رو تنظیم کنم هی فکر میکنم رو ب رو قبله نیستم توی نیت اینجا هم مشکل دارم باید برای خودم تلقین کنم ک مثلا سه رکعت نماز مغرب برای امروز این ساعت میخوانم ن قضا برای امروز ک این خیلی جزراوره نیم ساعت همین جا فقط برای تلقین خودم. توی نماز مشکل ندارم فقط همینجا برای نیت و وقتی رو ب روی قبله می ایستن میگم باید حتما حتما خشک خشک وایسم بسم الله کنم اگه بسم الله هم نگم نمازم باطله نیت کنم سه رکعت نماز مغرب میخوانم قربتا عندلله ..بیشتر مشکلم اینه ک فکر میکنم باید خشک خشک وایسم صاف صاف نیت کنم. بعد قبلشم بسم الله بگم ک همین وسواس شدم تازه گی ها سه تا صلواتم قبلشم باید بدم که وسواوسم شده ..
به خاطر همین چیزا منی که نمازمو با اشتیاق میخوندم خیلی عصبی و افسرده شده به نماز خیلی علاقه دارم جوری ک اگه نخونم انگار از نظر روحی پر هستم وقتیم هم ک میخام بخونم خودمو زجر میدم.حدودا یک ماه نماز برگردنمه فقط ب خاطر همین وسواس..
برای رضای خدا کمکم کنید ایشالله توی اجرش سهیم بشین
دلم میخاد نماز بخونم ولی این وسواس نمیزاره صبح میتونم بلند شم ولی وقتی میبینم وسواس دو ساعت وضو دو ساعت قبله دو ساعت نیست نماز میگم ولش دیگه خسته شدم کمکم کنید لطفا خواهشا دیگه راهی ندارم.
وسواس از نماز برام ی کابوس درست کرده ...
چه قدر دلم میخاد مثل قبلنا بشم راحت نماز میخوندم راحت وضو و راحت غسل نماز عشق بود ولی الان کابوسم شده....
اگه نماز نخونم ارامش ندارم.اگه هم بخام بخونم جزر خودمو میدم دیگه کلا بریم ی دو سه روز ترک نماز کردم ولی ارامشم خیلیی کم شده بود تا همین امروز نمازمو خوندم ک جزر اور بود.اغا کمکم کنید دلم میخاد مثل دو سال سه سال قبل بشم ک راحت نماز بخونم..تو رو خدا کمکم کنید...خیلی نیاز به کمک دارم ..
آیا فرد وسواسی حق الناس به گردنش است؟
ارسال شده توسط مولکول 68 در سهشنبه, ۱۳۹۴/۰۷/۱۴ - ۰۹:۳۶با سلام
اگر فردی در شست و شو دچار وسواس باشد ، با توجه به اینکه آب ، یک سرمایه ملی است ، ایا این فرد ،بابت آب اضافی که هدر میدهد ، حق الناس به گردنش است ... اگر حق الناس به گردنش است ، زمانی که وسواسش را ترک کرد ، چگونه این دین را باید ادا کند؟
منظور از رسیدن به حد وسواس در قرائت نماز
ارسال شده توسط amir_reza در یکشنبه, ۱۳۹۴/۰۶/۱۵ - ۰۷:۴۳سلام
می خواستم بدانم اینکه میگویند اگر تکرار به حد وسواس برسد نماز باطل میشود یعنی چه؟ ینی اگر از روی وسواس یک بار هم تکرار کرد نماز باطل میشود؟ آیا مرجعی هست که بگوید تکرار از روی وسواس موجب بطلان نمیشود؟
سگ در خانه و وسواس به خانه
ارسال شده توسط maryamrp در جمعه, ۱۳۹۴/۰۵/۰۲ - ۲۱:۵۶سلام خسته نباشید
من دختر 20ساله هستم که به مدت چندماه یه سگ کوچیک تو یه اتاق جداگونه داشتیم اما من شدید وسواس پیدا کردم نسبت به خونه.سگ رو بیرون کردیم و همه چیزو شستیم.اما باز احساس کثیفی میکنم و با نصرف دارو اروم میگیرم.چیکار کنم این احساس از ذهنم بیرون بره....خسته شدم ازبس وسایلامو شستم پوست پشت دستم زخم شدن...
وسواس یا فراموشی
ارسال شده توسط temp در سهشنبه, ۱۳۹۴/۰۳/۲۶ - ۰۲:۴۱با سلام
در کارهای تکراری یه شکلی کاملا غیر عادی دچار عدم اطمینان هستم. مثلا قبل از نماز همیشه دست میزنم ببینم آیا موهایم خیس است که مطمئن شوم وضو گرفتهام. بقیه کارها را هم مینویسم. مثلا بعد از دستشویی رفتن مینویسم که طهارت انجام شد گاهی با جزئیات.
اگر بگویند نماز خواندهای یا نه به نوشتههایم نگاه میکنم تا مطمئن شوم. شاید یک تصویر از نماز خواندن را به یاد بیاورم اما نمیدانم این نصویر از امروز بود یا روزهای قبل.
گاهی حین غسل نمیدانم دارم طرف چپ را میشویم یا راست. یا یادم نمیآید غسل به چه نیتی بود. یا شاید موقع غسل یک جا را چند بار بشویم چون یادم نمیآید واقعا آنجا را شستهام یا نه هر چند گمان دارم که شسته باشم. یا موقع خروج از حمام از خودم میپرسم آیا غسلی را که انجام دادی تمام شد یا نیمه کاره رهایش کردی؟ و جوابی ندارم مگر آن که نوشته باشم تمام شد. یا در وضو قبل از شروع مسح پا میپرسم سرت را مسح کردی یا نه و یادم نمیآید و وضو را تمام میکنم و بررسی میکنم ببینم سر خیس هست یا نه. نمازی را اگر بخوانم یادداشت میکنم ولی اگر جایی باشم که نشود یادداشت کرد ممکن است چند بار نماز را بخوانم. حتی وقتی صبح نماز میخوانم و دوباره میخوابم هنوز به خواب نرفته میپرسم نماز خواندی یا نه و هر چه فکر میکنم چیزی یادم نمیآید. گاهی نمیدانم در نماز در سجدۀ اول هستم یا دوم مگر آن که حواسم پرت باشد و وقتی یادش یبفتم که نماز تمام شده باشد. یعنی ناخودآگاه خیلی کارها را درست انجام میدهم اما ظاهرا درست در حافظه ضبط نمیشود طوری که به انجامش یقین کنم.
یک وقتهایی یک مغازه دار که طلب دارد و طلبش را میدهم بعد از چند ماه یادش میافتم و شک دارم که طلبش را دادهام یا نه. جالب است این را که طلب داشت به خوبی در ذهن دارم اما این که طلبش را دادهام یا نه اصلا. مگر آن که موقع گرفتن طلبش چیز خاص و تازهای گفته باشد که یادم مانده باشد. تازه اگر شک نکنم این چیزی که گفته برای همان طلب بود یا چیز دیگر. به همین خاطر سعی میکنم کسی طلب کار نشود. حتی ممکن است کسی که 100 تومان پول خرد ندارد از 900 تومان بگذرم تا بعدا شک نکنم.
گاهی اگر زیاد خرید کنم موقع بیرون آمدن از مغازه یادم نمیآید پولش را دادهام یا نه. یه خصوص اگر مغازه شلوغ باشد و خود فروشنده هم دقت نداشته باشد. به همین خاطر گاهی موقع خرید ضبط صدای مبایلم را روشن میکنم که بعدا اگر نیاز شد بتوانم چک کنم.
این موارد، به خصوص وقتی خسته باشم تشدید میشود. اما گاهی هم آثارش کم میشود اما همیشه کارهای مذهبی را باید یادداشت کنم.
اما چون اغلب (95 در صد) به خاطر مسائل مذهبی است فکر میکنم وسواس باشد. اما موارد نادری هم هست که خارج آن است مثلا سریالهایی که قسمتهای زیاد دارند روز بعد اصلا یادم نمیآید دیشب در سریال چه گذشت مگر آن که بخشی از آن را یادآوری کنند. یا بعضی بازیهای حافظه دفعۀ اول و دوم خوب انجام میدهم اما دفعههای بعد کم کم قاطی میکنم مگر یه مدت بگذرد و بعد دوباره امتحان کنم. یا اگر قرار باشد صفحههای یک دفنر رو شماره گذاری کنم اگه بی توجه باشم بعد از 30 یا 40 صفحه ممکن است بعضی شمارهها دو بار تکرار شده باشند و به همین خاطر مدام چک میکنم و کم کم برام یه کار عذاب آور میشود. البته یک نفر دیگر را هم دیدهام که شماره گذاریش این جوری شده بود و شاید طبیعی باشد. مواردی هم پیش آمده که نمیدانستم فلان اتفاق را در خواب دیدم یا واقعا اتفاق افتاده بود.
با این حال در مسائل غیر مذهبی مشکلی ندارم. آیا این وسواس است؟
قبلا چندین سال پیش در این مورد از پایگاه آقای فضل لنکرانی در این مورد پرسیدم این طور پاسخ دادند:
درمورد غسل اگر کسي وسواس دارد که غسل کرده يانه؟ چنانچه گمان داشته باشد که غسل کرده است کفايت مي کند
اماگر گمان به غسل کردن نداشته باشد و نداند که غسل کرده يانه بايد دوباره غسل کند.
الان میخواهم از نظر رهبری حکم کارهای من چیست.
با تشکر
وسواس و دقت در حق الناس
ارسال شده توسط مدیر ارجاع سوالات در یکشنبه, ۱۳۹۴/۰۲/۲۰ - ۱۰:۰۱با نام و یاد دوست
سلام
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
بسمه تعالی
سلام بر استاد حامی
بنده مدتی است که دچار دقت در انجام امور مربوط به حق الناس شده ام. یعنی وقتی کاری انجام می دهم به صورت سلسله وار به عواقب آن نگاه می کنم و می گویم اگر این کار درست انجام نشود در آینده تمام کارهایم مسئله دار می شود و چون حق الناس است خدا هم نمی بخشد. چند مثال عرض می کنم:1- چند روز پیش برای پرسیدن سوالی از استادم به دانشگاه قبلی خود رفتم و در دانشگاه از سرویس رایگان آن استفاده کردم بعد از دیدن استاد و ... وقتی به خانه بازگشتم با خود گفتم نکند چون از سرویس دانشگاه استفاده کرده ام و پول آن را به طور غیرمستقیم دانشجویان پولی دانشگاه می دهند از این کار من راضی نباشند و بالتبع وقتی من با راهنمایی استاد طرحی را انجام دهم و از عواقب آن طرح مزیتی نصیب من شود آن درست نباشد و همین طور کل زندگیم را تحت الشعاع قرار دهد.
2- یا مثلا هنگامی که در کافی نت مشغول خرید اینترنت برای خانه بودم صاحب آن موسیقی روشن کرده بود و بعد از ثبت نام و واریز پول با خود گفتم نکند چون که موسیقی حرام است کاری که کرده ام نیز محل ایراد شده باشد و یا برکت نداشته باشد این بود که زنگ زدم به شرکت و گفتم پولم را پس دهید و بعدا از شما خواهم خرید و حالا بعد از مدتی از شرکتی دیگر اینترنت خریده ام و باز وسواس آمده به سراغم که تو که به آن شرکت قول داده ای چرا از شرکت دیگر خریده ای و استفاده از این اینترنت محل اشکال است!
3- و یا در زندگی ام مثلا اگر از خط عابر پیاده عبور نکنم و یا هنگامی که چراغ سبز نشده برای عابرین، حرکت کنم دچار وسواس می شوم و با خود می گویم کلیه کارهایی که بعد از آن انجام می دهی محل ایراد است چون قبلش قانون را اجرا نکرده ای!
4- پول یارانه و یا سودهای بانکی را استفاده نمی کنم و همین امر در بعضی موارد موجب ناراحتی والدینم شده است و ... .
خلاصه اینکه با اینکه اطرافیانم من را آدم مذهبی ای می پندارند خودم از کارهایم لذت نمی برم و همواره مشغول این چنین موضوعاتی هستم. می خواستم ببینم اینگونه زندگی کردن دینی است مثلا چون امامان ما سختی دیده اند ما نیز باید سختی ببینیم و در آن دنیا لذت ببریم؟ کتابی که معرفی فرموده بودید را دانلود کردم اما چون در ابتدایش نوشته اید که برای مبلغین است ادامه ندادم به خواندنش.
در ضمن وقتی از دفتر مرجع خود در رابطه با سوالاتم استفتاء می کنم برایم عین متن رساله را ارسال می کنند که این را خود می دانم ولی دردی از من دوا نمی کند.
ممنون که توجه می کنید.
با تشکر
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:
مرز بین وسواس و دقت چیست؟
ارسال شده توسط Tehran در یکشنبه, ۱۳۹۴/۰۱/۰۹ - ۱۶:۱۳سلام
اگر مواقع اگر سعی کنیم کاری رو با دقت انجام بدیم ممکنه به وسواس کشیده بشیم
بعضی مواقع به این نتیجه می رسیم که نمی شه کاری رو انجام داد مگر با وسواس. مثلا لباس خیسی نجس شده بوده و ما خبر نداشتیم و صد جای زندگی مون باهاش تماس پیدا کرده و ظاهر قضیه اینه که باید صد تا وسیله کوچیک و بزرگ رو آب کشید تا از پاک بودنشون مطمئن شد در این شرایط راه چاره چیه؟
از کجا بفهمیم داریم دقت به خرج می دیم یا این که وسواس پیدا کردیم ؟
پرسش و پاسخ هاي مرتبط با فضاي سايبري
ارسال شده توسط حامی در جمعه, ۱۳۹۳/۱۲/۱۵ - ۲۰:۲۷
دانلود جلد اول كتاب بي خيال درماني( نگاهي فقهي روان شناختي به وسواس)
ارسال شده توسط حامی در چهارشنبه, ۱۳۹۳/۱۱/۲۹ - ۱۸:۰۳
از پيوست زير به صورت آنلاين مطالعه كنيد يا اينجا كليك كنيد