طلوع میکند آن آفتاب پنهانی ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم میپرد نشانه چیست
شنیدهام که میآید کسی به مهمانی
کسی که سبزتر از هزار بار بهار
کسی شگفت کسی آن چنان که میدانی
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تو از تورات وانجيل و زبور از نور لبريزی[FONT=arial,helvetica,sans-serif] [FONT=arial,helvetica,sans-serif]تو قرآنی ، زمين محو شکوهت، آسمان ها هم[FONT=arial,helvetica,sans-serif] [FONT=arial,helvetica,sans-serif]جهان نيلی است طوفانی، جهان دلمرده ظلمانی[FONT=arial,helvetica,sans-serif] [FONT=arial,helvetica,sans-serif]تويی تو نوح موسی هم، تويی تو خضر عيسی هم
دوستان توجه داشته باشید که مشاعره آدابی دارد و یکی از آداب اصلی آن رعایت حروف است یعنی حرف آخر بیت قبل حرف آغازین بیت جدید باشد باتشکر بسیار از دوستانی که این نکته را رعایت میکنند موفق و سربلند باشید
میراث نبی دین خدا بود که بردند
ای وارث پیغمبر مختار کجایی
عالم همه کنعان و محبان تو یعقوب
ای یوسف روکرده به بازار کجایی
هرکس غم خود میخورد و فکر کسی نیست
ای برهمگان یاور و غمخوار کجایی
گفتیم و شنیدیم و ندیدیم و نجستیم
اوصاف تو روی تو، ای یار کجایی...
:Sham:
[FONT=arial]نمی خواهم که برگردد ورق، ابلیس برگردد [FONT=arial]دعای دست می گویی، چرا چیزی نمی خواهی؟[FONT=arial]
از این سرگشتگی سمت تو پارو می زنم مولا! [FONT=arial]از این گم بودگی سوی تو پیدا می کنم راهی
می یابم از خود حسرتی باز از فراق کیست این / آماده ی صد گریه ام از اشتیاق کیست این
دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم / سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت
دوستان عیب من بی دل و حیران نکنید /.گوهری دارم و صاحب نظری میجویم
[FONT=Microsoft Sans Serif]
در پی تو روان شوم تا در خانه واکنی
چه می شود اگر دمی نظر به زیر پا کنی
دوباره یـاد غریب آشـنا و شـوق حرم
و سیل اشک که پشت پلکها سد شد
و دخترم که به دل حسرت زیارت داشت
درست هم نظر مرتضـی و احمـد شد
به نام خداوند مهرگستر مهربان
دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم
[CENTER]میان شک و یقین پیر می شود بی تو
[/CENTER][CENTER]نیامدی که ببینی در این دیار غریب
[/CENTER][CENTER]غروب جمعه چه دلگیر می شود بی تو[/CENTER][/CENTER]
وسط «الست بربکم» شدهایم در نظر تو گم
دل ما پیاله، لب تو خم، زدهایم جام ولایتی
یوسف از جرم زلیخا چند سالی حبس رفت.....
مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است..
طلوع میکند آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم میپرد نشانه چیست
شنیدهام که میآید کسی به مهمانی
کسی که سبزتر از هزار بار بهار
کسی شگفت کسی آن چنان که میدانی
[CENTER]یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تو از تورات وانجيل و زبور از نور لبريزی[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تو قرآنی ، زمين محو شکوهت، آسمان ها هم[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]جهان نيلی است طوفانی، جهان دلمرده ظلمانی[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تويی تو نوح موسی هم، تويی تو خضر عيسی هم
[FONT=arial black]منم مسافر همواره تا شما – بر من همیشه در بدری در زمین مقرر شد ...
مسیر کودکی ام از صدایتان لبریز وهی بزرگ شدم ، باز قصه از سر شد
در مـــــیان بحــر هجران غوطه ور گشتم ولی باز هـــم در جستجوی گــوهـــــر دردانـــــه ام
همچون من هرگز نباشـد بردرت پیمان شکن لیــک با الــــطاف غــیر از تو، شـها !بیگانه ام
من را ذبیح عشق خودت کن که چاره نیست
«در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست»
چرا نمیایی آقا
313 نفر نشد آقا؟
تو آمده ای آقا
اینماییم که نمی آییم آقا
ای منتظران گنج نهان می آید
آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور
گفتند که صاحب الزمان می آید
دوستان توجه داشته باشید که مشاعره آدابی دارد و یکی از آداب اصلی آن رعایت حروف است
یعنی حرف آخر بیت قبل حرف آغازین بیت جدید باشد
باتشکر بسیار از دوستانی که این نکته را رعایت میکنند
موفق و سربلند باشید
یوسف از جرم زلیخا چند سالی حبس رفت.....
مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است..
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه
...
هوس دیدن روی تو ندارد ناصر/ اولین بار که دیدم ز جهان ببریدم
همه خواهان ملاقات تو بودم عمری/ با لقای تو به پایان خود اندیشیدم
مردم ديده به هر سو نگرانند هنوز
چشم در راه تو صاحب نظرانند هنوز
لالهها، شعلهكش از سينه داغند به دشت
در غمت، همدم آتش جگرانند هنوز
[CENTER]زهی خجسته زمانی که یار بازآید
[FONT=arial black]دلم یک بار بویش را زیارت کرد... این یعنی
[FONT=arial black]نمی خواهد گدایی را برانداز درش شاهی[FONT="]
[CENTER]
يکي مي پرسد اندوه تو از چيست؟
[/CENTER][CENTER]برايش صادقانه مي نويسم
[/CENTER][CENTER]براي آنکه بايد باشد و نيست[/CENTER][/CENTER]
[FONT=courier new]تو که نا خوانده ای علم سماوات
تو که نا بُرده ای ره در خرابات
تو که سود و زیان خود ندانی
به یاران کی رسی هیهات هیهات
بابا طاهر
تا ساحل نگاه تو چون موج بی قرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاری ام
با ناخنم به سنگ نوشتم : بیا , بیا
زان پیشتر که پاک شود یادگاری ام
میراث نبی دین خدا بود که بردند
ای وارث پیغمبر مختار کجایی
عالم همه کنعان و محبان تو یعقوب
ای یوسف روکرده به بازار کجایی
هرکس غم خود میخورد و فکر کسی نیست
ای برهمگان یاور و غمخوار کجایی
گفتیم و شنیدیم و ندیدیم و نجستیم
اوصاف تو روی تو، ای یار کجایی...
:Sham:
یا رب ان یوسف گمگشته به من بازرسان
تا طرب خانه کنی بیت حزن باز رسان
ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف
این زمان یوسف من نیز به من باز رسان
رونقی بی گل خندان به چمن باز نماند
یا رب ان نو گل خندان به چمن باز رسان
از غم غربتش ازرده خدایا مپسند
ان سفر کرده ی ما را به وطن باز رسان . . .
[FONT=arial]نمی خواهم که برگردد ورق، ابلیس برگردد
[FONT=arial]دعای دست می گویی، چرا چیزی نمی خواهی؟[FONT=arial]
از این سرگشتگی سمت تو پارو می زنم مولا!
[FONT=arial]از این گم بودگی سوی تو پیدا می کنم راهی
یا غایب والصبر ویاک اخذته/ تری النوم بغیابک ما عرفته
یا علامة اتأملک، عجل الله/عجل الله فرجک، عجل الله
همین که دست قلم در دوات می لرزد
به یاد مهر تو چشم فرات می لرزد
نهفته راز «اذا زُلْزِلَتْ» به چشمانت
اگر اشاره کنی کائنات می لرزد...
[CENTER]دریـــغ مـدت عمـرم که بـر امیـد وصـال
[FONT=arial black] قد خمت رنج و غمت
واسه گناهامه
گریه های دم به دمت
واسه گناها[FONT=arial black]مه[FONT=arial black]
هجر تو ز درد و داغ ، دلگيرم کرد
اندوه غم زمان زمينگيرم کرد
گفتند که جمعه مي رسي از کعبه
اين رفتن جمعه جمعه ها پيرم کرد
دجله هر شب هزار و یک قصه از نیستان سامرا دارد
مثل ما که هزار و یک سال است زائر غصههای سردابیم