ابراز علاقه به پسر

مخالفت پدر با ازدواج من!

سلام من 19سالمه من و پسری ب هم علاقه داریم ک ایشون22سالشونه ما واقعا میخواهیم با هم ازدواج کنن ی مدتی ارتباط داشتیم و درباره اینده مون صحبت کردیم ک کی بیان خاستگاری قرار شد ارتباط قطع کنیم و سال بعد بیان ولی یهویی خانواده من متوجه شدن و حالا پدرم قسم سخت خورده ک نزاره ما بهم برسیم و هزار تا تهمت و حرف بد ک میدونم الکیه پشت سر این اقا زده و میگه ک ما بهم نمیخوریم و این حرفا و روی حرفشم هست الان ارتباطمون هم قطعه ینی گوشی منو ازم گرفتن میخواستم ببینم باید چ کنم؟چ دعایی بخونیم ک راضی شن؟چون دلیلشون اینه ک میگن اونا از ما سطح شون پایین تره و اونا فلانن و مابالاییم واین حرفا...

علاقه به استاد

سلام
18 سالمه و حدود 5 ماهه که به استادمون علاقه شدید پیدا کردم(دانشجو نیستم منظورم استادم تو آموزشگاه کنکور)....البته باید بگم ایشون ازم 18 سال بزرگترن،مجردن و از یه استان دیگه میان...
من تمام مدت هرکاری کردم نتونستم فراموششون کنم و خودمو قانع کنم که احتمال به ثمر نشستن این علاقه خیلی پایینه...بیشتر از اونچه فکرشو بکنید ناراحت بودم و کلی هم با خودم کلنجار رفتم تا اینکه دقیقا همین هفته پیش، بعد از کلاس پیششون رفتم و بعد سوالای درسی و اینا، اخرسر گفتم "اگه یکی از شاگرداتون بگه بهتون علاقه داره چه واکنشی نشون میدید؟" ایشونم با لبخند بیسابقه شون!!(چون خیلی خیلی جدی هستن تو محیط اونجا) گفتن"عصبی میشم...ببین من جای داداشتم!"
میدونم کار جالبی نکردم ولی واقعا نتونستم صبر کنم {واقعا}...
الان حالم اصلا خوب نیست...از یه طرف یاد اون دو تا جمله شون میفتم و داغون میشم از طرف دیگه تغییر رفتارای اخیرشون (از حدود دو-سه جلسه پیش که قبل و بعد کلاس مث قبل عصبی و با اخم و تخم نبودن...تحویل گرفتن و لبخند و مواظب باش و چشم و...) البته نمیخام بگم این چیزا نشونه علاقه ست ها ولی برا شخصیت واقعا جدی ایشون که برا همه شناخته شده هست، یه مقدار عجیبه!
حتی بچه ها یکی دوبار به شوخی راجبش باهام حرف زدن که اونم نذاشتم تکرار کنن حرفاشونو { از اینجور شوخیا بدم میاد و نمیخام دوروز دیگه حرف دربیارن...}الان نظر میخوام راجب کل قضیه ک کمکم کنه