ازدواج از روی ترحم
ارسال شده توسط shahneshin در شنبه, ۱۳۹۵/۱۱/۰۲ - ۱۴:۵۹سلام با ازدواج بدبخت و روسیاه و خسر دنیا و اخرت شدم
داستانش مفصله فقط خلاصه بگم اگه هر کسی از ازدواج با دختر مجبه خیر دیده من فقط نگبت و بدبختی دیدم اینا رو هم اینجا مینویسم تجربه و کمک به اونیی که احتما داره تو شرایطی مشابه من قرار بگیرن
من تا قبل از ازدواج چهارچوب فکری و شخصیتیم در واقع مذهبی بود و ایده ال و ارمان های من برای ازدواج انتخاب یه دختر محجبه بود که حالا علاوه بر اخلاق خوب یه ظاهر معمولی داشته باشه که حداقل به دلم بشینه در همین راستا بعد از تحمل سالها فشار جنسی که بخاطر تحریک محیط بهم وارد میشد و از طرفی هم تو یه بافت مذهبی فرهنگی بودم و مثل جوونهای دیگه نمیتونستم از راههای نامتعارف ارضا بشم با کلی عقده و ارزو تصمیم به ازدواج با یک دختر محجبه گرفتم که متاسفانه با مخفی کاریهای دختره و خانواده اش و البته ترحم بیش از حد من و ترس از انتقادات محیط و صحبتهای اطرافیان علیرغم علاقه ام تن به یه ازدواج بسیار بسیار تلخ دادم چرا که ظاهر دختره بعد از رویت زیر چادر اصلا به دلم ننشت و تا هنوز هم ننشسته و البته اینم بگم با طراحی های که دختر و خانواده اش اش کرده بودن و روحیات خاص که من داشتم موقعی دختر رو دیدم که دیگه کار برای من از کار گذشته بود و تو این بافتی که من بزرگ شده بودم و ترحم بیش از حد من راه بازگشتی برام نذاشت و این شد حال و روز من که حالم از هر چی چادریه بهم میخوره چون تمام معایب زن زیر چادر مخفیه و وسیله خوبیه برای گول زدن بچه های ساده و مذهبی چون ما
ظاهر دختر 180درجه از زیر چادر با هنگامی که تو چادره فرق میکنه
اصلا قابل تحمل نیست و نبوده برام تا حالا
میدونم مقصر اول و اخر خودمم و راه بازگشتی ندارم جز اینکه فقط بمیرم ولی خواستم اینهارو بگم برای اون دسته از ادمهایی که مشابه من فکر میکنن و احتمال داره مثل من بدبخت بشن
شاید یه جورهای تو دنیای امروز بهتر باشه ادم قبل از ازدواج دوس دختر داشته باشه و یا اندام زنا رو خوب ببنینه و این ازدواج پست سنتی نداشته باشه
من مثل عقده ای ها و ندید بدبید ها زن گرفتم و براحتی گول خوردم
تصورش کنید تو این دوره با هزران تحریکی که وجود داره تنها راه کنترل شهوت ازدواج باشه و اونم و بعد از ازدواج هم با کسی وصلت کنی که اندام زنونه نداشته باشه و تو یه محیطی هم زندگی کنی و پرورش پیدا کرده باشی که طلاق حکم مرگ داره وچه حالی بهت دست میده البته ببخشید که من اینقدر شفاف صحبت میکنم
پسرا و جوونهای که دارید متن منو میبییند هیچ وقت گول حرفهای کلیشه ای رو نخورید امروز ظاهر خیلی مهمه در غیر اینصورت با ازدواج نصف دینتون هم از دست میدید البته در کنار اخلاقیات
هیچ وقت نه از رو ترحم ازدواج کنید نه از روی اینکه بگید مهم اخلاقه ظاهرش بعد از مدتی درست میشه برام
الان من از این زن متنفرم ولی خب دلم میسوزه طلاقش بدم بخاطر ابرویی که تو محیطم دارم و دلم نمیخواد کسی بهم برچسپ طلاقی بزنه
زندگی برای من مثل زندانه تحمل دیدن ظاهر این زن رو ندارم
امیدها و انگیزه ها و مشوق ها برای ادامه زندگیم رو از دست دادم
بخاطر این زن منزوی شدم
گوشه گیر و تنها شدم
فقط شب و روز دارم حرص زندگیهای موفق دیگران رو میخورم
اینم بگم من تو تمامی مراحل ازدواج و انتخاب این دختر به خدا توکل کردم و از خدا کمک خواستم و نهایت دقت داشتم ولی خب نذذاشتن و خدا نخواست چهره واقعی دختر رو از زیر چادر ببینم
...