اعمال دحوالارض

از دحو الارض و اعمال آن چه می دانیم؟

شناخت معارف عمیق اسلامی و معانی لطیف عرفانی از ارزاق خاص الهی است که نصیب هر انسانی نمی شود و به قدر ظرف وجودی و فهم شهودی به درک این معانی واصل می‌شود، درک معنای دحو الارض و حقیقت آن از اموری است که در کتب اهل عرفان و معرفت و در تفاسیر و کتب اهل هیئت و نجوم مورد بررسی و مناقشات فراوانی بوده است، آنچه می‌خوانید بازنشر گفتگوی سرویس علمی- فرهنگی خبرگزاری«حوزه» با آیت الله محمد حسین احمدی فقیه یزدی از شاگردان علامه طباطبایی و علامه شعرانی است.

* اعمال روز دحو الارض
مرحوم میر داماد ( ره ) در رساله اربعه در بیان اعمال روز دحو الارض آورده‌اند: از افضل اعمال مستحبه که در روز دحو الارض مورد تاکید می‌باشد زیارت امام رضا علیه السلام است، دعایی مخصوص و نماز مخصوص در روز دحو الارض رسیده است، این روز، روز عبادت خاص است « عَلِيُّ بْنُ مُوسَى بْنِ طَاوُسٍ فِي كِتَابِ الْإِقْبَالِ قَالَ رَأَيْتُ فِي كُتُبِ الشِّيعَةِ الْقُمِّيِّينَ قَالَ رُوِيَ أَنَّهُ يُصَلَّى فِي الْيَوْمِ الْخَامِسِ وَ الْعِشْرِينَ مِنْ ذِي الْقَعْدَةِ رَكْعَتَانِ عِنْدَ الضُّحَى بِالْحَمْدِ مَرَّةً وَ الشَّمْسِ وَ ضُحَيهَا خَمْسَ مَرَّاتٍ وَ يَقُولُ بَعْدَ التَّسْلِيمِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ تَدْعُو وَ تَقُولُ يَا مُقِيلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِي عَثْرَتِي يَا مُجِيبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِي يَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِي وَ ارْحَمْنِي وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَيِّئَاتِي وَ مَا عِنْدِي يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ؛ وسائل‏الشيعة ج : 8 ص : 182»
در کتب قمیین این‌طور آمده است که در این روز، دو رکعت نماز نزدیک بالا آمدن آفتاب و چاشت خوانده شود در هر رکعت بعد از حمد ۵ مرتبه سوره "و الشمس" را بخواند و بعد از نماز، لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم را بگوید و این اعمال، معرف روز «دحو الارض» است و بعد از آن هم دعا کند، که انشاء الله دعای او مستجاب است و اینطور تعلیم شده است که بگوید: « یا مُقیلَ العَثرات اَقلنی عَثرتی» ای کسی که اقاله می‌کنی لغزش‌ها را لغزش‌های مرا اقاله کن و از آن درگذر، ای کسی که اجابت دعا می‌کنی دعای مرا اجابت کن و ای خدایی که به همه احوال و حالات توجه داری، صدای مرا هم مورد توجه قرار ده و آنچه بدی کرده ام و آنچه وجود مرا به آن تحقق داده است و به آن جهت کشانده است از آن در گذر.
در اعمال روز دحو الارض شیخ ( ره ) دعایی در مصباح نقل کرده است:
25 ذی‌القعدة زمین از زیر کعبه گسترش یافت و روزه این روز مستحب است و روز این روزه معادل 2 ماه روزه است و نیز مستحب است که در این روز این دعا خوانده شود «اللهم داحي الكعبة و فالق الحبة و صارف اللزبة و كاشف كل كربة أسألك في هذا اليوم من أيامك التي أعظمت حقها و أقدمت سبقها و جعلتها عند المؤمنين وديعة و إليك ذريعة و برحمتك الوسيعة أن تصلي على محمد و آل محمد عبدك المجيب في الميثاق القريب يوم التلاق فاتق كل رتق و داع إلى كل حق ...» (مصباح‏المتهجد ص : 669)
خدایا تو که گسترش دهنده کعبه هستی و شکافنده دانه‌ها هستی، و سختی‌ها را تو عوض و منصرف می‌کنی و بر طرف کننده هر گرفتاری و سختی هستی از تو می‌خواهم در این روز از ایام مخصوص خودت که حق آن روز را بزرگ قرار دادی، این روز را از جهت فضیلت بر همه روز‌ها برتری دادی و...
این روز، روز میثاق قریب الهی است، روز دحو الارض روز پیچیده شدن زمین است؛ یعنی این روز مرادف با روز قیامت است، اگر روز دحو الارض روز پهن شدن زمین است، روز قیامت روز جمع شدن زمین است، روز قیامت «یوم التلاق» است و این روز، روز، «رحمت و گستردگی» است و همچنین هر چه رتق و فتق شده در روز دحو الارض شده است این روز، روز دعوت به حق است و این روز، روز داعی الی الحق است و در تعبیر رسیده است که "داعی الی کل حق" یعنی روز دعوت به همه حق می‌باشد و دحو الارض پهن شدن زمین از زیر خانه کعبه است، در واقع در این روز آب در سراسر زمین فراگیر شده است و به جهات مسکونی زمین منتقل شده است و دحو الارض موجب حیات زمین شده است و به گونه‌ای شرایط زیستی در آن فراهم گردیده است.
به عبارت دیگر کره زمین دارای محور‌هایی است و قطب‌هایی دارد، قطب حیات، جدای از قطب‌های دیگر است، قطب حیات زمین و محور اساس برای تشکیل حیات، در روز دحو الارض از خانه خدا کعبه شروع شده.
* معنای کلمه " دحو" :
زمانی که بچه‌ایی به راه می‌افتد و قدرت دست و پا و توان فکری خود را می‌یابد آن روز، روز «دحو» این بچه است یعنی روزی که این قدرت و این توان در او بوجود می‌آید.
از حسن بن على الوشا روايت است كه گفت: من كودك بودم كه در شب بیست‌وپنجم ماه ذی‌القعده با پدرم در خدمت امام رضا عليه السلام شام خورديم، حضرت فرمود : امشب حضرت ابراهيم عليه السلام و حضرت عيسى عليه السلام متولد شده‏اند و زمين از زير كعبه پهن شده است، پس هر كه روزش را روزه بدارد چنان است كه شصت ماه را روزه داشته باشد.
روايت ديگر است كه فرمود در اين روز حضرت قائم عليه السلام قيام خواهد نمود و در روایتی نیز آمده است هر كه اين روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد براى او عبادت صد سال نوشته شود و براى روزه‏دار اين روز هر چه در ميان آسمان و زمين است، استغفار كند، اين روزى است كه رحمت خدا در آن منتشر شده است.« مفاتیح الجنان اعمال ماه ذیقعده »



* دحو الارض روز ذکر و اجتماع
روز دحو الارض روز ذکر و اجتماع است و اجر زیادی برای اهل عبادات است و از آنجا که آغاز حیات و رویش و زندگی، روز ارزشمندی برای هر موجودی است، پس می‌توان ادعا کرد محور ارزشمندی زمین روز دحو الارض است چرا که به حیات رسیده است.
* تغییر در حوزه‌های مغناطیسی زمین
در لغت، معانی مختلفی برای دحو الارض نقل شده است، در یک معنا می‌توان گفت در ذات زمین دحو محقق شده است به این معنا که آن خمیرمایه حوزه‌های مغناطیسی و چرخش‌های اتم‌هایی که در ذات زمین بوده است، از زیر خانه کعبه و از این نقطه شروع شده است و به سایر قسمت‌های زمین تغییر و گسترش یافته و به حد کمال رسیده است، تا بتواند دارای حیات شود، چه حیات گیاهی و نباتی و چه حیات حیوانی و انسانی و ظاهرا مقصود از دحو الارض این معنا است.
معنی «دحو الارض» به معنی به راه افتادن زمین از نظر حیات می‌باشد و از بیانات و ادعیه ای که به ما رسیده است این‌طور برداشت می‌شود که در این روز یک اثر ذاتی در زمین حاصل شده است و حیات به زمین تعلق گرفته است و اینکه گفته شد در این روز دو رکعت نماز خوانده شود و در هر رکعت 25 مرتبه سوره " و الشمس " خوانده شود اشاره به این مطلب است که ارتباط خورشید با زمین و تابش آن به زمین که موجب تغییر ذاتی بر روی زمین شده و حقیقت زمین تغییر ماهوی پیدا کرده است و به کمال رسیده و صاحب حیات شده است، همان‌طور عبادت و نماز همچون خورشید بر جان و روح تابیدن می‌گیرد و آن را به کمال می‌رسد و حیات معنوی را در وجود انسان می‌دمد.
* جنبه ذاتی و اکتسابی زمین در معنای دحو الارض
در اینجا اگر جنبه ذاتی زمین را لحاظ کنیم، معنای دحو الارض اینگونه می‌شود: نخست این که زمین در درون ذات خود چرخش‌ها و حرکت‌هایی داشته است که منتقل به سمت حیات شده است، دوم این که زمین آب را پذیرفته؛ یعنی زمین در قسمت‌های مختلف آب را پذیرفت و این امر موجب حیات آن شد.
اگر مقصود جنبه اکتسابی زمین باشد نه ذاتی آن، دحو الارض به معنی پذیرش رحمت‌های الهی است و بر حسب پذیرشی که پیدا می‌کند آثار جدیدی می‌یابد، البته ما در فلسفه می‌گوییم "کل ما بالعرض لابد اَنْ یَنتهی اِلی ما بِالذات " در چنین روزی زمین لباس رحمت خاص بر تن کرده است، همین هم رحمت معنوی و هم رحمت مادی شامل او شده است و به عبارت دیگر روز دحو الارض روز بارور شدن زمین و روز توانمند کردن زمین است.
* کشیده شدن رحمت مادی و معنوی از کعبه به اطراف عالم
یک معنای دحو الارض هم «کشاندن» است؛ یعنی رحمت مادی و معنوی از زیر کعبه کشانده شده است و تعبیر دیگری گسترده شدن و پهن شدن حیات و رحمت الهی از کعبه به سراسر زمین است و در آن روز خدا رحمت خود را منتشر کرده است؛ یعنی همان‌گونه که بیان شد زمین دارای محور‌های متعددی می‌باشد یک محور آن دو قطب مغناطیسی زمین است که امروز بر قطب شمال و جنوب می‌باشد و قطب دیگر او قطب حیات و رحمت الهی است که موجب زنده شدن گیاهان و حیوانات و انسان‌ها است که آن مسجد الحرام و کعبه می‌باشد.
* یوم الاجتماع
اگر در کره زمین محوری به طرف مقابل کعبه رسم کنیم، می‌بینیم در دو نقطه به هر سمت نماز بخوانی درست است، یکی خود کعبه و دیگری طرف مقابل آن و از این دو قطب همه رحمت الهی به عالم منتشر شده است، اگر امروزه نماز گزاران رو به سوی کعبه نماز می‌خوانند، روز دحو الارض که "یوم الاجتماع" است همه نماز گزاران روی زمین نماز وارد شده در این روز را بخوانند تمام اهل زمین همه بر محور کعبه هستند.
* روز عظمت و روز اقدم
روز دحو الارض روز عظمت است و خدا بواسطه این صفاتی که به زمین داد به او عظمت داد همچنین این روز، روز «اقدم» نیز می‌باشد که بر همه روز‌های دیگر بواسطه رحمت الهی پیشی گرفته است
برخی از بزرگان و اهل معرفت گفته اند: دحو الارض به معنای بیرون آمدن خشکی از زیر آب است و اولین نقطه ای که از زیر آب خارج شده است کعبه است و این معنای خاص و لطیفی است ولی آنچه در روایات آمده است و قابل استفاده است بحث فضیلت و ممتاز بودن این روز است.
دحو الارض به معنی حیات یافتن زمین است و این مطلب از سایر جهات بیشتر جلوه دارد و این حیات یافتن یا به تغییر ماهیت زمین مربوط است که پذیرش حیات یافته است، یا اینکه زمین حیات داشته است ولی در این روز به کمال خود رسیده است که مقدماتی دارد و مقدمات که جمع شد جهش می‌آید و زمین در این روز به کمال رسیده است و به عبارت دیگر هر چیزی بلوغی دارد، مثل بارور شدن درخت و حیوانات و... بلوغ همه کمالات از این موجود به فعلیت می‌رسد و نقطه شروع بلوغ و کمال، از خانه خداست، البته مباحث فنی و دقیق هیوی و نجومی در این جا مطرح است که محل خود را می‌طلبد.