تنها کاری که باید بکنیم
ارسال شده توسط میهمان خدا در یکشنبه, ۱۳۹۵/۰۷/۲۵ - ۰۰:۱۳در علوم مختلف معمول است که سعی می کنند نظریه ای بدهند که در عین ساده بودن ، دربرگیرنده چند نظریه قدیمی تر باشد. به عبارت دیگر ، در هر علم ، مطلوب است که "چند نظریه" یا "چند فرمول" را به "یک نظریه یا فرمول" فرو کاهند.
حالا کاری به این مطلب ندارم.
ما در زندگی با مسایل گوناگونی روبرو هستیم: تقوا ورزی ، لزوم اخلاص ، تربیت صحیح فرزند ، مدیریت خانواده ، ارتباط با همسر ، اقتصاد و ...
در هر کدام از این زمینه ها و زمینه های دیگر زندگی ، ما باید تلاشهای فراوانی بکنیم و مسیر درست را بشناسیم و آن را با استقامت بپیماییم.
هر یک از این حوزه های مختلف ، خیلی کار دارد. در هر کدام ، باید شیوه و راهبرد درست را شناخت و آن را انجام داد.
اینطوری ، با لیست طولانی از راهبردها و نکته های اخلاقی و تربیتی و روانشناسی و ... مواجهیم که علماء مربوطه ما را توصیه به رعایت آنها می کنند.
آیا می توان همه این ها را در یک جمله واحد ، جمع نمود؟
به نظر می رسد بتوانیم اینکار را انجام دهیم.
تنها کاری که ما باید بکنیم این است که کارهایی بکنیم که ما را در مسیر هدایت الهی قرار دهد. و از کارهایی که ما را از "هدایت الهی" دور میکند بپرهیزیم.
اگر ما در مسیر " هدایت الهی " قرار بگیریم ، خداوند ما را در هر یک از حوزه های زندگی ، به راه درست ، هدایت خواهد نمود. البته منظورم این نیست که الزاماً نیروی غیبی دست ما را میگیرد و به جای ما ، در هر حوزه کار صحیح را انجام می دهد! بلکه منظورم این است که مجموعه عوامل مادی و غیر مادی جهان ، چه ما بدانیم و متوجه باشیم و چه ندانیم و متوجه نباشیم ، جوری رقم می خورند که ما را در "مسیر درست" قرار دهند.
مثلا ممکن است با تاکسی جایی برویم و در طول راه در تاکسی رادیو روشن باشد و سخنرانی دانشمندی پخش شود و از قضا ، موضوعش همان چیزی باشد که ما به آن نیاز داریم! خوب ، این ، هدایت الهی است.
یا درباره درس خواندن فرزندمان حساسیم و میخواهیم به درس خواندن تشویقش کنیم ولی حرف ما را گوش نمی دهد ، ناگهان اتفاقی در جایی با کسی دوست می شود و آن دوست جدیدش علاقه به درس را در او ایجاد می کند. این هم یکجور هدایت الهی است. زیرا ممکن بود به جای یک دوست خوب ، با فرد بدی آشنا و دوست می شد و مشکل تربیتی ما حادتر می شد.
پس ما باید ببینیم چه عواملی ، ما را از هدایت الهی دور می سازد ، و چه عواملی ما را در مسیبر هدایت الهی قرار می دهد. آنها را رعایت کنیم. اگر مجموعه این عوامل را رعایت کنیم ، و مواظب باشیم که بر آنها استقامت داشته باشیم ، هدایت الهی ، مسیر زندگی ما در حوزه های مختلف را درست خواهد کرد.
این هدایت ، گاهی توسط عوامل پیدا ( محسوس) انجام می شود و گاهی توسط عوامل نامحسوس.
اگر ما این عوامل را رعایت کنیم ، فرشتگان در زندگی کمک ما خواهند کرد: نحن اولیاوءکم فی الحیوة الدنیا
اما اگر این عوامل را رعایت نکنیم ، شیاطین مونس ما خواهند شد.
البته این به معنی عدم مطالعه کتاب و عدم مشاوره با کارشناسان و عدم استفاده از علم علماء نیست. بلکه به این معنی است که یا ما دچار مشکلی نمی شویم که خیلی حاد باشد و راه حل آن سخت باشد ، یا اینکه مشکلاتمان کمتر می شوند و همان مشکلات کم ، با توجه و تلاش عادی و نه زیاد سخت ، حل خواهند شد. مثال:
گاهی برای یک موضوع تربیتی ، با صد کارشناس صحبت می کنید اما باز به نتیجه دلخواه نمیرسید و هنوز 80% مشکل باقی مانده است.
گاهی برای یک موضوع تربیتی ، با یک کارشناس صحبت می کنید و با اندک راهنمایی که ایشان میکنند ، مساله کاملا و بدون هیچ کراهتی ، حل می شود.
گاهی هم مسأله خود بخود حل می شود و ما متعجب می مانیم که چگونه شرایطی خارج از اختیار و تصمیم و انتخاب ما جور شد تا این مساله حل بشود بدون اینکه ما متحمل کوچکترین زحمتی بشویم.
به نظرم ، مطلبی که در بالا عرض کردم ، با آیات شریفه متعددی موافق است، از جمله:
- من أعرض عن ذکری فإن له معیشة ضنکا.
هر کس از "یاد من" رویگردانی کند ، زندگی اش تنگ ( = پر زحمت و پر مشکل) می شود.
نتیجه دیگر: هر کس به یاد من باشد ، تنگناهای زندگی اش رفع می شود.
این "یاد من" همان " عوامل هدایت " هستند. همان چیزهایی که عرض کردم باید انجام دهیم تا در مسیر هدایت الهی قرار بگیریم و چیزهایی که باید نکنیم تا از مسیر هدایت الهی دور نشویم.
- ألن یکفیکم أن یمدکم ربکم بثلاثة آلاف من الملئکة منزلین. بلی إن تصبروا و تتقوا و یأتوکم من فورهم هذا یمددکم ربکم بخمسة آلاف من المئلکة مسومین.
در این آیه ، لفظ دشمن ، میتواند بر عامل و فاکتور "ضد " سعادت انسان ، اطلاق شود ( در معنای وسیع آن). و صبر و تقوا نیز همان "عوامل هدایت" هستند. "ملئکة" نیز نوعی عوامل هدایت غیر محسوس الهی است.
- ما أصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم.
هر مصیبتی (مشکل و سختی) که به ما میرسد ناشی از اعمال نادرست ماست (عدم رعایت عوامل هدایت).
اگر ما عوامل هدایت را رعایت کنیم ، کار سوئی از ما صدر نخواهد شد. نتیجتاً مصیبت و مشکل سختی هم برای ما پیش نمی آید.
- ان تنصروالله ینصرکم.
"تنصروا الله" یعنی ما عوامل هدایت را رعایت کنیم. "ینصرکم" یعنی هدایت الهی مشمول ما می شود.
----------------------------------
تکرار می کنم:
اینکه عرض شد "تنها کاری که ما باید بکنیم این است که کارهایی بکنیم که ما را در مسیر هدایت الهی قرار دهد. و از کارهایی که ما را از "هدایت الهی" دور میکند بپرهیزیم" به معنی عدم استفاده از کتاب و درس و علم و مشاوره و مشورت و تلاش و فکر و تصمیم و اقدام نیست. بلکه اگر هدایت الهی مشمول ما شود ، اینها ثمربخش می شوند و به نتیجه مطلوب ختم می شوند. اما اگر هدایت الهی مشمول ما نشود ، اینها هر اندازه هم از لحاظ کمی زیاد باشند باز نتیجه مفید لازم را نخواهند داد.