انتخاب کردم ولی انتخابم عجولانه بود!
ارسال شده توسط Hamidnajat14 در سهشنبه, ۱۳۹۴/۱۲/۱۱ - ۱۷:۳۳بعد از مدت ها فکر کردن به زن ایده ال به عسلویه رفتم و در انجا به علت شرایط کاری بدی که داشتم تصمیم به انتخاب همسری کنم که هم سطح من از لحاظ خانوادگی و مالی باشه چون من لیسانس داشتم و اطرافیانم که در محیط کاری بی سواد بودن ،نمیگم که من از اونا بهترم ولی بلاخره طرز فکر من و اونا فرق می کرد عده ای از هم شهریام که منو میشناختن روی من تاثیر گذاشتن و منو تحریک کردن که از فامیل نزدیک زن بگیرم با اینکه که من هیچ رغبیتی از نظر عاطفی نداشتم ولی با وجود شرایط کاری سخت که انجام میدادم که کارگری محض بود تصمیم به انتخاب کردم و دختر عموی خودم رو برگزیدم من در انتخاب خودم فقط منطقی و عقلی فک کردم که (دختر عموی منه و منو میشناسه و من اونو میشناسم و از وضع و اوضاعم خبر داره و بدردم میخوره و با بی پولیم میسازه )ولی من از لحاظ عاطفی رقبتی به اون نداشتم چون اون ازم نه سال اختلاف سنی داره و سطح سوادش پایینه و زیاد از لحاظ ظاهری باب دلم نبود بعد این تفکرات تصیم گرفتم به مادر بزرگم زنگ بزنم و این موضوع رو با اون در جریان بزارم ، اون بهم گفت که براش خاستگار اومده و چند روز دیگه میخواد آزمایش بگیره و بعد از اون عقد.
من پافشاری کردم و گفتم که من اونو میخوام و یه کاری بکن واسم ، مادر بزرگم موضوع رو با عموم در میان گذاشت و عموم هم قبول کرد که خواستگار دخترش رو رد کنه البته ناگفته نماند که دختر عموم قبلا به من رغبت داشت ولی من روی خوشی بش نداده بودم الان قراره چند روزه دیگه آزمایش کنم بعد عقد .
سوال من اینه که من الان دو دل شدم و از لحاظ عقلی دختره رو میخوام ولی دلم متناقض با عقلمه از لحاظ عاطفی رغبتی به اون ندارم،میترسم بگم نمیخوام یا اینکه بگم آزمایش منفیه آه دختره منو بگیره و زندگی و آیندم خراب بشه چون خواستگاری که براش اومده بود رو بخاطر من رد کردن و اونم الان عاشقمه و میشه گفت وابسته شده .
اگه من بگم ازمایش منفیه ممکنه آیندم خراب بشه و اگر مشکلی نباشه از لحاظ شرعی مشکلی وجود داره و من متحمل اثم و حرام مشم؟