بررسی دقیق طی الارض در قرآن

ذکر برای طی الارض

انجمن: 
دوستی پرسبده بودن برای طی الارض چه دعا یا ذکری هستش. در پاسخ به ایشان عرض کنم که انچه که نقل شده و من از ائمه دیدم که نقل شده و نسبت داده شده که نزدیکترین آنها به مقصود همانا سوره اخلاص ژا همان توحید(قل هو الله احد) هستش و تکرار مداوم و بدون انقطاع. اما من حیث المجموع عرض کنم ارجاع میدم شمارو به اون واقعه معروف که در تاریخ ثبت است و آن ملاقات جمعی از اهل تصوف و بزرگان صوفیان است با حضرت حجة الحق ابوسعیدابوالخیر عارف گرانسنگ و گران مایه قرن چهارم و نقل است که شیخ از جمله حضار پرسید نهایت پیشرفت شما در سلوک تا کجا رسیده و هرکدام گفتند که فی المثل اولی گفت ای شیخ ، پیر ما بر اب راه میرود، دومی گفتند ای شیه ، پیر ما در هوا پرواز کند، سومی گفتند پیر ما درآنِ واحد در چند جا حضور یابد(این همون طب الارض هستش تازه قوی تر و جامعتر یعنی حضور جسمانی در یک لحظه در چند مکان بسیار پور از هم) و خلاصه هرکه از کرامات پیر و شیخ مرادشان می‌گویند و پاسخی درخور که شیخ بوسعید به آن جماعتمیده و آن پاسخ پاسخ همه سوالات سلوک کنندگان است .شیخ پس از شنیدن کرامات خارق‌العاده شیوخ می‌فرمایند اینها که کار شاقی نیست! کلاغ ها هم پرواز میکنند یا زغن هم بر اب اب راه میرود(زغن یه نوع حشره هستش جرو بندپایان که شبیه سنجاقکه و روی اب راه میره و ایران هم فراوونه) و در پاسخ آن یکی میفرمایند ابلیس نیز در یک آن در همه جای عالم حاصر است و این که کار مرد خدا نیست. مریدان پرسبدند پس راه چیست و نهایت سلوک علامتش چیست؟ شیخ بزرگوار چنین میفرمایند که : « اوج سلوک و عرفان آنجاست که مردخدا بخورد، بیاساید، با خلق درامیزد، کار کند و همانند همه گان زندکی نماید #اما آنی و کمتر از آنی از یاد حق غافل نباشد که اگر شد همه بر باد است. والسلام نامه تمام   برای طی الارض که خوذم دیوانه اینکارم و عاشقش هستم من فقط سوره اخلاص رو دیدم که معصوم علیه السلام سفارش فرموده اند اما شکی ندارم تا ان زمان که اپسیلونی منیّت در وحودمان باشد بدان حایگاه نخواهیم رسید. ضمناً دوست عزیزم فراموش نکن که انکه را اسرار حق آموختند، مهر کردند و دهانش دوختند. کسی که کننده هستش دم نمیزنه و کسیکه حرفشو میزنه بدون شک هیچی نداره

فرق طی الارض با رد شدن از دیوار چین

طی الارض به معنای پیمودن زمین در زمان بسیار كوتاه می باشد و اینكار از كارهایی است كه انسان های عادی نمی توانند آن را انجام دهند.
اما طی الارض از این جهت كه كاری است كه هر انسانی توان انجام آنرا ندارد با كار مرتاضها فرقی نمی كند به طور واضح تر اینكه وجه اشتراك طی الارض و كارهای مرتاضها در این است كه از دست هر كسی بر نمی آید و وفقط كسانی كه یكسری سختی هایی را تحمل كرده اند چه انسان خوبی باشند و چه انسان بد به آن دست می یابند زیرا ریاضت و نتایج آن، تحت نظام علّى و معلولى قرار دارد؛ یعنى، اگر علت (به مشقّت انداختن جسم) ایجاد شد، معلول (تقویت روح در بعدى از ابعاد) نیز حاصل مى‏شود. حال این علّت و معلول، ممكن است در قالب یك نظام ارزشى و الهى شكل بگیرد و یا ممكن است خارج از این نظام باشد. درست مثل یك چاقوى تیز كه مى‏توانیم در راه صحیح و یا غلط از آن بهره‏بردارى كنیم و ممكن است این چاقو از طریق صحیح تیز شده باشد و یا از راه غصبى. بنابراین تقویت روح چیزى شبیه تیز كردن چاقو است. لکن در سایه ریاضت‏هاى دینى، علاوه بر اینكه نفس انسان قدرتمند مى‏شود و او به كمالاتى مى‏رسد؛ به سعادت واقعى و جاودان نیز دست مى‏یابد. این امرى است كه با ریاضت‏هاى غیر دینى حاصل نمى‏شود