بی وفایی

کم رنگ شدن رابطه خانوادگی

سلام خسته نباشید....یه موضوعی هست در مورد یک خانواده که آشنا هستند....خانم این خانواده ناراحت همسرش و میگه برامون هر چی خواستیم فراهم کردی اما همه چی فقط فراهم کردن و خریدن وسایل و...مورد نیاز نیست ...ماندن پیش خانواده و حضور بیشتر و...اینا هم هست...اما مرد این خانواده این فکر رو نداره و فکر میکنه کارای لازم برای خانواده رو انجام داده و باید کمتر دیگه اهمیت بده به خانواده نسبت به قبل.
برای مثال وقتی خانم و بچه هاشون رو میاره به شهرشون و به خانه مادر همسرشون و یا در کل مقصدی که در نظر دارند مییره دیگه اونجا نمیمونه و به بهونه دیدن خانواده...از پیش اونها میره و حدودا بیشتر از دو روز رو اونجا میگذرونه و حتی فقط رفتن و دیدار خانواده و اقوام ایشون هم نیست و ممکن هم هست بیرون بره فقط و وقتشو بگذرونه کلا......در کل اهمیت زیادی به خانواده نمیده و ذوق خاصی که باید نسبت به خانواده باشه کمتر شده و باعث شده رابط بیشنون کمی سرد شده و گاهی اوقات بحث و نارضایتی و پیش بیاد بینشون .......بر عکس این آقای این خانم هم در مورد همسرش میگه نباید این افکار رو داشته باشه چرا باید این فکر رو داشته باشه که مرد حتما وظیفه داره مدت خیلی زیادی رو با همسرش و فرزندانش باشه چون دیگه خانواده اش رو آورده به خانه مادر و یا...و دیگه لازم نیست زیاد اونجا باشه و در کل این داستان ها....ممنون میشم راهنمایی کاملی کنید در مورد حل این اختلاف و مشکلات خانوادگی که خودم هم به شخصه در تعدادی از خانواده ها واضح دیدم.