تسلط عجیب زنان بر مردان
ارسال شده توسط Shia Genius در پنجشنبه, ۱۳۹۶/۰۱/۱۷ - ۰۷:۴۹[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض احترام خدمت کارشناس محترم.
مدتیه یه مسئله ای ذهنمو مشغول کرده ، اونم اینه که من فکر میکنم خداوند قدرت عجیبی به زن ها داده که به این راحتی به مردها مسلط میشن.
شاید از همه ی خانواده هایی که توی کل زندگیم شناختم ده نفر نباشن که مرد واقعا زندگی رو کنترل میکنه. باقی موارد همه کاره ی زندگی زن هست و در واقع مرد زن ذلیلی رو می پذیره.
چیزی که شدیدا باعث خنده ی من میشه اینه که مردی که اختیار و کنترل زندگیش دست زنش هست خودش احساس میکنه همه کاره خودشه ولی واقعیت چیز دیگه ایه.
مثال 1 :
زوجی رو میشناسم که حدود پانزده سال پیش ازدواج کردند ، آقا برای خرید لباس عروس حتی حاضر نمیشد مچ عروس به اندازه ی دو بند انگشت معلوم باشه. یعنی خیلی غیرتی و مذهبی و ..( ارواح عمت )
حالا زن خونه چادر و این چیزا رو گذاشت کنار ، به شدت هم به شوهرش مسلط شده و هرچی میگه شوهرش مجبور به اجرای دستورات هست. حالا روی چه حسابی نمی دونم.
مثال 2:
زوجی رو میشناسم که بیش از پانزده سال پیش ازدواج کردند ، روزهای اول روابطشون اینجوری بود که
زن: عزیزم میشه این شکلات رو واسم باز کنی؟
مرد: باشه عزیزم
زن: مرسی عزیزم
اما امروز
زن: بووووق بووووق بووووووووووووق
مرد: sad
مثال 3:
زوجی رو میشناسم که بیش از پانزده سال پیش ازدواج کردند ، روزهای اول روابطشون مثل مثال 2 بود.
اما امروز:
مرد( با شوخی ): ما باید فکر زن دوم باشیم.
زن: این منم که تورو طلاق میدم نه تو منو.
خیلی خیلی مثال می تونم بزنم ولی طولانی میشه.
در کنار اینها خانواده های زیادی هستن که زن به این شکل مسلط نیست که توی روی شوهرش حرف بزنه
ولی با زبونش یه کاری میکنه که مرد در حالی که احساس اقتدار میکنه و حس میکنه افسار زندگی دست خودشه و زنش کاملا مطیع هست ، تمام دستورات خانم رو اجرا میکنه.
مثلا مورد داشتیم مرد اوایل ازدواج خیلی زنش رو کتک میزد ، ولی به مرور زمان زن باز هم از زبونش استفاده کرد و همه ی کارهایی که می خواست رو مرد انجام داد و انجام میده.
و هنوزم اگر موردی پیش بیاد باز هم زنش رو کتک میزنه یا از خونه میندازه بیرون ، ولی مسئله اینه که بیش از بیست ساله مرد دیگه احساس نمی کنه که زنش ازش سرپیچی میکنه
و حس میکنه همه کاره ی زندگی خودشه ، ولی درواقع همه کاره زنش هست ولی جور دیگه ای کارش رو پیش می بره.
حقیقتش من فکر میکنم خدا قدرت ویژه ای به زنها داده که اینجوری می تونن مردهای به شدت بد قلق رو رام کنند.
1- آیا واقعا زن ها قدرت خاصی دارند؟
2- آیا مردها از ترس آبرو و برای حفظ زندگی سکوت میکنند؟
3- چنین زندگی هایی چقدر به جدی نگرفتن تحقیق در ازدواج ارتباط داره؟
4- چجوری میشه از این شرایط خارج شد؟[/][/]