تغيير اسم ؟!
سوال : اخيراً ديده مي شود که عده اي براي رفع مشکل افراد و يا جهت شفا از بيماري توصيه مي کنند آنها اسم خود را تغيير دهند تا آنجا که به افراد مي گويند اسمي مثل محمد و يا فاطمه را تغيير دهند و مثلاً پوريا يا صدف بگذارند . جالب است که بعضاً با تغيير اسم مشکل شان رفع شده و يا بيماري آنها بهبود يافته ، موضوع اين کار چيست ؟
جواب : به ما توصيه شده است که نام نيک بر فرزندانتان بگذاريد . رسول اکرم «صلي الله عليه و آله و سلم » مي فرمايند : « من حق الولد علي والده ثلاثه ، يحسن اسمه ، و سعلمه الکتابه ، و يزوجه اذا بلغ » (64) از حقوقي که فرزند بر پدر خود دارد سه چيز است : اسم نيکو براي او انتخاب کند ، نوشتن به وي بياموزد ، وقتي بالغ شد وسائل تزويجش را فراهم نمايد . حتي رسول خدا «صلي الله عليه و آله و سلم » مي فرمايند : « من ولد له اربعه اولاد و لم يسم احدهم باسمي فقد جفاني » (65) ؛ اگر کسي چهار فرزند دارد و نام يکي را محمد نگذاريد به من جفا کرده است . و نيز روايات از حضرت صادق « عليه السلام » خبر مي دهد : « استحسنوا اسماء کم فانکم تدعون بها يوم القيامه قم يا فلان بن فلان الي نورک قم يا فلان بن فلان لا نور لک » ؛ نام هاي نيکو بگذاريد زيرا روز قيامت به آن نامها صدايشان مي زنند و مي گويند : اي فلان پسر فلان ! به سوي نورت برخيز ! و اي فلان پسر فلان ! برخيز ! ولي نوري نداري . اگر پدر و مادري نام نيک بر فرزندشان نگذارند در قيامت فرزندشان از آنها شکايت مي کند .
از سليمان جعفري روايت شده که گفت از ابالحسن « عليه السلام » شنيدم مي فرمود : « لا يدخل الفقر بيتا فيه اسم محمد او احمد او علي او الحسن او الحين او طالب او عبدالله او فاطمه من النساء » (66) ؛ فقر داخل خانه اي که در آن نام محمد و يا احمد و يا علي و يا حسن و يا حسين و يا جعفر و يا طالب و يا عبدالله و يا فاطمه باشد نمي شود . « ان الشيطان اذا سمع مناديا ينادي يا محمد يا علي ذاب کما يذوب الرصاص » (67) ؛ از ابي جعفر « عليه السلام » نقل شده که فرمود : شيطان وقتي صداي کسي را که به اسم محمد و يا علي صدا مي زند بشنود مانند سرب ذوب مي شود .
اما اين که عده اي با محاسبه هاي غير قابل اعتماد مي آيند بر اساس حروف ابجد عدد مربوط به اسمي را تعيين مي کنند و سپس آن عدد را نسبت به امري ديگر مثل عدد مربوط به اسم همسر آن فرد ، مقايسه مي کنند و ادعا مي نمايند اين دو عدد همخواني ندارد ، پس بايد اسم هايشان را عوض کنند تا همخواني پيدا کنند ؛ نه تنها حرف بي پايه و اساسي است ، بلکه پشت کردن به عقل و دستور شريعت الهي است .
و اينکه چرا بعضاً با تغيير اسم ، مشکلات فرد يا خانواده مرتفع مي شود و يا بيماري طرف بهبود مي يابد ، پاي شيطان در ميان است . آري شيطان براي هلاکت انسان مشکلاتي را ايجاد مي کند تا او را از خدا باز دارد و به غير خدا متوسل شود و عملاً از دين الهي فاصله بگيرد و لذا در اين راستا راه هاي موفقيت هاي ظاهري را براي او مي گشايد ولي در زير اين موفقيت ها ايمان طرف را از او مي گيرد و سپس همان موفقيت هاي ظاهري را نيز از آن فرد دريغ مي کند .
براي شيطان کار دشواري نيست که حتي عامل بهبودي شخصي از بيماري شود تا از آن طريق او را به هلاکت برساند . در حالي که خداوند سلامتي و بيماري و توسعه ي رزق و محدود بودن رزق را بستر امتحان بندگانش قرار داد تا انسان ها در شرايط مختلف بتوانند بندگي خدا را در جان خود نهادينه کنند . حال انساني که از دين الهي فاصله گرفت به جاي آنکه سختي ها و بيماري ها را بستر امتحان الهي بداند و در عين برنامه ريزي طبيعي جهت رفع آنها ، بندگي خود را محفوظ دارد ، بي صبري از خود نشان مي دهد و به وسايل غير الهي متوسل مي شود و خود را در دنيا و آخرت روسياه مي نمايد . در حالي که قبلاً در حديث قدسي مطرح شد که خداوند مي فرمايد :
« به عزت و جلال و بزرگواري و رفعتم بر عرشم سوگند که آرزوي هر کس را که به غير من اميد بندد ، به نوميدي قطع مي کنم . و نزد مردم بر او جامه ي خواري مي پوشانم ، و او را از تقرب خود مي رانم و از فضلم دور مي کنم . آيا او در گرفتاري ها به غير من آرزو مي بندد ، در صورتي که گرفتاري ها به دست من است ؟ و به غير من اميدوار مي شود و در فکر خود در خانه ي جز مرا مي کوبد با آن که کليدهاي همه ي درهاي بسته نزد من است و در خانه ي من براي کسي که مرا بخواند باز است ؟ کيست که در گرفتاري هايش به من اميد بسته و من اميدش را قطع کرده باشم ؟ کيست که در کارهاي بزرگش به من اميدوار گشته و من اميدش را از خود بريده باشم ؟ ... » (68) که متن کامل حديث در قسمت های قبل مطرح شد .
اين روايت گرانقدر در عين اينکه در مسئله ي فوق ما را متذکر مي نمايد که در امورمان به غير از خدا متوسل نشويم ، به ما تذکر ميدهد چگونه اميد بستن به ساحر و امثال آنها ما را با ناکامي در امورمان رو به رو مي کند .
خداوند ان شاء الله به من و شما توفيق دهد تا در کسب معارف و اخلاق و رعايت آداب ديني موفق شويم و سعي کنيم آن عقايد را قلبي نماييم تا منور به نور عالم معنا گرديم و مورد نظر رضايتمندانه ي پرورگارمان قرار گيريم .
« و السلام عليکم و رحمه الله و برکاته »
پی نوشتها:
64) مکارم الاخلاق ، شيخ حسن فرزند شيخ طبرسي ، ص 220
65) عده الداعي و نجاح الساعي ، ابن فهد حلي ، ص 87
66) همان
67) همان
68) الکافي ، ج 2 ، ص 67 ، باب التفويض الي الله و التوکيل عليه .
منبع: کتاب « جایگاه جن ، شیطان و جادوگر در عالم »
نويسنده : استاد اصغر طاهرزاده