توبه از دوستی با جنس مخالف

آیا خدا عمل منو می بخشه؟؟؟


با نام و یاد دوست

سلام

سوال یکی از کاربران که تمایل نداشتند با مشخصات و آیدی خودشون مطرح بشه

با حفظ امانت در این تاپیک طرح می شود و جهت پاسخگویی به کارشناس محترم ارجاع داده می شود.

سوال ایشون:


من یک زن متاهلم وشوهرم فردی شدیدا عصبی مزاج ، بدبین وخشک رویی هست.(پارانوئید)
به طوری که همه فامیل حتی خانواده خودش هم به این حقیقت معترفه.
من حدود 9 سال بود که بنا به اقتضای زن بودنم تشنه محبت و احترامش بودم اما افسوس که همیشه بین ما تحقیر بوده و ناسازگاری...
نمیخوام زیاد به حاشیه برم.میرم سراصل مطلب...
من هم بعداز سالها سرکوب شدن عواطف واحساساتم متاسفانه اسیر وسوسه های درونی ام شدم
و با اگاهی از بزرگی یک گناه از سر خلاء محبت و شایدم لجاجت کور در مسیر زندگیم مقداری پام لغزید
و با فردی (استاد دانشگاهم)مدتی اشنا شدم و یک رابطه ساده تبدیل به صمیمیت شد.
((ایشون برعکس شوهرم هم مودب بود هم خوشرو وهم به ظاهر محترم و باسواد و در ضمن همسرشو طلاق داده بود و مجرد بود.
متاسفانه بیشترین دلیل این اتفاق من بودم و ایشون مقصر واقعی نبود.
من هم با خودم و هم با شوهرم لج کرده بودم و نمیدونم میخواستم چی رو ثابت کنم!!!!
خودمم باورم نمیشه مرتکب چنین عمل زشتی شدم ))
رابطه دوستی ما بیشتر از طریق نت بود وبارها باهم چت کردیم اکثرا معمولی و دوستانه بود
ولی متاسفانه 2بارهم از خطوط قرمز گذشتیم و بعد هردومون پشیمان شده و تکرار نکردیم.
چند بارهم یواشکی سوار اتومبیلش شدم و با هم صحبت کردیم و به دستانم دست زد (خدامنو ببخشه)
ولی بیشتر از این، هیچ اتفاق شوم دیگه ایی بینمون نیفتاد.
اما بعداز چند ماه من با یک تلنگر یکهو به خودم آمدم و از نیمه راه یک گناه بسیار بزرگ توبه کرده وبرگشتم.
و با درخواست من این رابطه قطع شد.
من تا لب پرتگاه یک گناه کبیره و نابخشودنی رفتم اما فکر می کنم خدای بزرگ بهم توفیق داد و به خودم اومدم .

با اینکه نزدیک 1 ساله دیگه از این ارتباط دست برداشتم وقطع رابطه دوطرفه برقراره
وبا اینکه از اون موقع روزی نیست که این عمل من یادم نیفته و از خدا دائم زیر لب با حالی زار طلب بخشش نکنم
اما بازهم از ترس خدا وجزای آخرت میترسم و لحظه ایی خیالم راحت نمیشه.
چون من فردی نبودم که به طرف همچین اعمال پستی برم و حالا در خود عذاب می کشم
هم امید بخشش دارم چون هوامو داشت وبا یه تلنگر نذاشت بیشتراز این جلو برم و الوده شم
وهم خوف دارم در قیامت جلو شوهرم و دیگران رسوا شم.

با اینکه می دونم خدا ستارالعیوبه و هوامو داشت که بهم تلنگر زد و متوجه اشتباهم کرد و خودش فرموده توبه کنندگان رو میبخشه
اما باز هم ازش خجالت میکشم و می ترسم منو هنوز نبخشیده باشه.

من زندگیمو دوست دارم با اینکه شوهرم همون آدم سابقه و همون خصوصیات رو هنوز داره
اما لایق این رفتار من نبود و حقش رو گردنم سنگینی می کنه.
شمارو به خدا یک جوری این دل پرآشوب و نگرانمو راهنمایی کنید بلکه کمی آروم بشم.

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید