مهمترین عوامل گسترش اسلام
ارسال شده توسط رضا در شنبه, ۱۳۸۹/۱۱/۰۲ - ۰۳:۳۴با سلام
عوامل حقیقی گسترش اسلام را به طور اجمال میتوان چنین بیان کرد: :Sham:
1- موقعیت جزیره العرب و تاثیر آن در گسترش اسلام
مناسبات ویژهای که در جزیرة العرب در بُعد اجتماعی و سیاسی میان مردم وجود داشت از جهاتی میتوانست ناخواسته محیط را برای توسعهی اسلام آماده سازد. این مطلب را میتوان در چند بند توضیح داد:1
الف) وضعیّت سیاسی جزیرة العرب
وضعیّت سیاسی جزیرة العرب، عبارت بود از زندگی قبایل مختلفی که تحت سلطه هیچ گونه حاکمیّت سیاسی واحدی نبودند، و هر قبیله برای خود حاکمیّت مستقل از سایر قبایل داشت. از اینرو قدرت آنان پراکنده و فاقد رهبری واحد بود2 و این وضعیّت زمینه را برای پذیرش و گسترش اسلام آماده میکرد.
ب) فقدان سلطهی خارجی در جزیرة العرب
غیر از یمن، عراق و شام که تحت نفوذ حبشه یا یکی از دو قدرت بزرگ ایران و روم بودند، بخشهای اصلی جزیرةالعرب جزو مناطق آزاد به حساب میآمد.3 فقدان سلطهی خارجی به منزلهی نبود مانع برای گسترش اسلام بود.
ج) خلاء حقوقی
در زندگی عرب جاهلی، هیچ قانون و ضابطهای که قادر به ایجاد محدودیّت در اعمال آنها باشد، وجود نداشت.
بر اثر عدم وجود قانون، حرج و مرج سیاسی همه جا را فرا گرفته و هر آن، احتمال وقوع جنگی ویرانگر، که هر خانواده را به نیستی تهدید میکرد وجود داشت.
در چنین محیط آشفتهای مردم آماده بودند تا قوانینی را پذیرا شوند؛ قوانینی که ضمن برخورداری از مبانی انسانی و منطقی، آسایش و آرامش را برای ایشان به ارمغان آورد4 و اسلام این خلاء را پر کرد.
د) خلاء اخلاقی
وفور اصول غیر اخلاقی در جامعه عربستان آن روز بنیادهای آن جامعه را تحت تاثیر قرار داده، چهره زشتی از عربستان را به تصویر کشیده بود. از این رو چون توده اعراب با مکتب اسلام و اصول اخلاقی آن مواجه شدند، خود را نیازمند به آن یافتند.5
ه) مرکزیّت مکّه
تقدّس مکّه نزد اعراب، مرکزیّت مکّه برای تجارت، حرم بودن مکّه و موقعیّت جغرافیایی آن نسبت به جهان آن روز، از ویژگیهایی است که سبب شد تا مکّه هم از لحاظ خبری و هم عملی نقش مهمّی را در گسترش اسلام ایفاء کند.6
2- مدینه و تاثیر آن در گسترش اسلام
الف) فتح مدینه با قرآن
طلوع اقتدار اسلام در مدینه و با تلاوت قرآن بوده است. تأثیر همه جانبه قرآن در ساکنان مدینه تا به آنجا بود که رسول خدا(ص) فرمود:
ب) اختلافات قبیلهای مدینه
وضعیت بحرانی یثرب [مدینه] به لحاظ قبیلهای با ظهور اسلام و مطرح شدن آن در مدینه به پایان رسید.8
ج) وجود افکار توحیدی
وجود افکار توحیدی در مدینه که ادامه گرایش حنیف مکی است، زمینه مناسبی برای ترویج اسلام فراهم کرده بود.9
د) بنیان سست بتپرستی در مدینه
سست بودن بنیان بتپرستی [در مدینه]، عامل دیگری در عدم مقاومت مشرکان در برابر اسلام بود.10
ه) عدم اشرافیگری در مدینه
یکی از نکاتی که مانع از اسلام آوردن مکّه بود، وجود اشرافیّت مالی در آن شهر بود، که اسلام را مخالف با موجودیّت خود تلقی میکرد. ولی چنین اشرافیّتی با آن حجم در مدینه وجود نداشت.11
3- نقش قرآن در توسعهی اسلام
قرآن در دو شکل «محتوایی» و «شکلی» تأثیرگذار بوده است. پیامهای قرآنی در بعد محتوایی، مشرکان را در برابر دعوت به اسلام خلع سلاح کرد، و عامل صوری، یعنی نظم آهنگین قرآن، زیبایی و شور انگیزی، ادبیات قوی و شیوایی آن بر جذابیّت پیامهای قرآن میافزود.12
"سوید بن صامت" که او را شاعری زبردست میخواندند،در مقابل چارهجویی مشرکان از نفوذ قرآن، گفت: «محمّد نه ساحر است، نه شاعر و نه کاهن. به خدا قسم کلام او شیرینی خاصی دارد. ریشههای کلامش پر برکت و شاخههای آن پر میوه است، سخنی بالاتر از آن نیست.»13
ابوسفیان، ابوجهل و افرادی دیگر از مشرکان، به صورت پنهانی و شب هنگام در اطراف منزل پیامبر مخفی میشدند و تا صبح هنگام به تلاوت آن حضرت گوش میدادند و از زیبایی عبارت قرآن و تلاوت آورنده آن لذت میبردند اما در مقابل با تعصبی خاص بدون اینکه محتوای قرآن را پذیرا شوند دیگران را از شنیدن آن منع میکردند تا تحت تأثیر قرآن قرار نگیرند و این همه تنها برخی از موارد تأثیر و نفوذ و گسترش قرآن کریم است که در اینجا اشاره کردیم.14