جمع بندي انجمن مشاور وتربیت

دلم سخت از این دنیا و از خودم گرفته (توبه از بی آبرویی)

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

به نام خدا
با سلام
نمیدونم باید از کجا شروع کنم از چی بگم.
اگه این دنیای مجازی نبود به کی میتونستم بگم.
همیشه باهوش بودن به معنای عاقل بودن نیست.حداقل من که عاقل نبودم هیچ وقت.
گذشته ی پرآشوب و تاریکی داشتم.از اوان کودکی حتی قبل از تولد تا الان که بیست و سه سالمه.
هیچ وقت از زندگیم راضی نبودم و همیشه با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکردم ولی به نظرم مشکلات زندگی آدم هرچه قدر هم بزرگ و زیاد باشن باز در مقابل بی آبرویی هیچی نیست
و بدترین اتفاق ممکن که برای ی دختر میفته بدترین اتفاق دنیاست.
بی حیایی،بی عفتی اون هم وقتی که خانواده ی معتبر و آبرو داری داشته باشی و همه اینطوری بشناسنت و یهو با بدترین شکل ممکن رسوای عالم بشی.
پدرت اگه از غصه دق نکنه حتماً یه شبه همه ی موهاش سفید میشه.
پدرم فرد آبرو دار و بزرگیه.آدم درستیه ولی من براش مایه ی ننگ هستم .
من چند بار رابطه ی جنسی با افراد مختلف برقرار کردم و یک بار نزدیک بود گیر بیفتم که با گریه و التماس و شکسته شدن غرورم خودمو آزاد کردم.
چیزی که بد بود این بود که طرف آشنا بود و منو شناخت
خییلی بد بود. دلم میخواست بمیرم .
به هر سختی بود خودمو از مهلکه نجات دادم.
ولی
ولی
ولی
با آبروی پدرم بازی کردم. چیکار کنم؟
خاک بر سر من که با گند کاری خودم پدرمو زیر سوال میبرم.
چیکار کنم؟
میخوام توبه کنم ولی چطوری خودمو ببخشم و گذشتمو پاک کنم ؟
دلم خونه. خواب و خوراک ندارم
خیلی پشیمونم از خطاهایی که کردم.ولی آیا راه برگشتی برای من هست؟
پدرم چی میشه؟آبروی خانوادم؟
چطور خدا میخواد منو ببخشه وقتی انقدر پدر و مادرم رو آزار دادم؟وقتی به خودم ظلم کردم؟وقتی مرتکب زنا شدم ؟...:Ghamgin:

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

آیا من افسردگی دارم؟

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


سلام
مدتيه گاهي اوقات حسي خيلي بد مثل حملات پانيك بهم دست ميده
تو اين تايم كه شايد حدود يه ساعت تا دو ساعت باشه تمام اميد به زندگيم از دست ميره و فقط به خودكشي فكر ميكنم ( البته اصلا به مرحله عمل نميرسه چون ميدونم اين كار گناه كبيره است فقط بهش فكر ميكنم ) ، انقدر فشار اين حالت زياد هست كه تپش قلب ميگيرم دهنم قفل ميشه و بي صدا گريه ميكنم ، انقدر گريه ادامه پيدا ميكنه كه حالت غش بهم دست ميده
هيچ كدوم از اين حالت هام إرادي نيست به هيچ عنوان كنترل ندارم رو خودم اوج اين حس ده دقيقه بيشتر نيست اون موقع بايد يكي يا روم اب بپاشه يا تو صورتم بزنه تا حالم بياد سر جاش
خودم حس ميكنم موجوداتي دارن اذيتم ميكنن ولي نميخوام خرافاتي باشم
تو زندگيم مشكل خاصي نداشتم جز فوت يكي از نزديكانم ولي قبل فوت هم اين حالت ها بهم دست ميداد
اعتقاداتم ضعيف شده امكان داره اين حالت هام كار أجنه باشه ؟

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید